ENGLISH FLUENCY LESSON | Master English Fluency Unlock Your English Fluency With This Simple Rule

All right, in this week's English lesson, I'm going to teach you a simple rule that

بسیار خوب، در درس انگلیسی این هفته، یک قانون ساده را به شما آموزش می دهم که به

will help you speak English fluently.

شما کمک می کند انگلیسی را روان صحبت کنید.

But before we dive into the lesson, I'm gonna have to be honest with you.

اما قبل از اینکه وارد درس شویم، باید با شما صادق باشم.

Yes, you.

بله تو.

I literally, before I hit record, was singing.

من به معنای واقعی کلمه، قبل از اینکه رکورد بزنم، داشتم می خواندم.

Because today the first part of our lesson is going to also include some

از آنجا که امروز قسمت اول درس ما قرار است شامل برخی از

food references, and I literally was sitting at my desk saying, EY, ey baby.

منابع غذایی نیز باشد، و من به معنای واقعی کلمه پشت میزم نشسته بودم و می گفتم، ای عزیزم.

I'm not lying to you.

من به شما دروغ نمی گویم.

So when you see some of the video clips, if you're watching this

بنابراین وقتی برخی از کلیپ های ویدیویی را می بینید ، اگر این درس را تماشا می کنید

lesson, you'll understand why.

، متوجه خواهید شد که چرا.

Basically, I hope you enjoy today's lesson.

اصولاً امیدوارم از درس امروز لذت ببرید.

I'm teacher Tiffani.

من معلم تیفانی هستم.

Let's jump right in.

بیایید مستقیم وارد شویم.

All right, so the very first thing I want to explain to you is the fact that English

بسیار خوب، بنابراین اولین چیزی که می خواهم برای شما توضیح دهم این واقعیت است که تسلط به زبان انگلیسی

fluency involves supporting your answers.

شامل پشتیبانی از پاسخ های شما می شود.

The basic rule is provide enough support for your thoughts, ideas, and

قانون اساسی این است که با ارائه سه جزئیات، دلیل یا مثال، از افکار، ایده ها و نظرات خود به اندازه کافی حمایت کنید

opinions by giving three supporting details, reasons, or examples.

.

That's the simple rule.

این قانون ساده است.

Always give supporting details, reasons, or examples.

همیشه جزئیات، دلایل یا مثال های پشتیبانی را ارائه دهید.

And the key number is three.

و عدد کلید سه است.

So on your screen, you see this question.

بنابراین در صفحه نمایش خود، این سوال را می بینید.

The question is, what's your favorite food?

سوال اینجاست که غذای مورد علاقه شما چیست؟

Now, if you've been with me for a while, you already know the answer.

حالا، اگر مدتی با من بودید ، از قبل جواب را می دانید.

Who, baby?

کی عزیزم

I love Indian food.

من عاشق غذاهای هندی هستم.

I love Indian, Mexican, and many other types of food, but

من عاشق غذاهای هندی، مکزیکی و بسیاری از غذاهای دیگر هستم، اما

I really love Indian food.

واقعاً عاشق غذاهای هندی هستم.

Now I just gave you a simple answer.

حالا من فقط یک جواب ساده به شما دادم.

I love Indian food, but remember this right here is the simple rule of threes

من عاشق غذاهای هندی هستم، اما به یاد داشته باشید که این قانون ساده سه نفره است

that will help you speak English fluently.

که به شما کمک می کند انگلیسی را روان صحبت کنید.

I.

Giving three, supporting details, supporting reasons or examples.

I.

ارائه سه، جزییات پشتیبان، دلایل یا مثال های پشتیبان.

So I wanna go through a few example responses to this question that use

بنابراین می‌خواهم چند نمونه پاسخ به این سوال را مرور کنم که از

this simple rule, and as you follow along, you'll see some beautiful

این قانون ساده استفاده می‌کنند، و با دنبال کردن آن،

clips of some delicious food.

کلیپ‌های زیبایی از غذاهای خوشمزه را مشاهده خواهید کرد.

So check out this first response using the simple rules.

بنابراین این اولین پاسخ را با استفاده از قوانین ساده بررسی کنید.

Here's the first response.

این اولین پاسخ است.

My favorite food is pizza.

خوراک مورد علاقه ی من پیتزا هست.

Because it's delicious, versatile, and easy to share with friends and family.

زیرا خوشمزه، همه کاره است و به راحتی با دوستان و خانواده به اشتراک گذاشته می شود.

That was an amazing response.

این یک پاسخ شگفت انگیز بود.

But once again, what did it include?

اما بار دیگر، شامل چه مواردی بود؟

This response included the simple rule of threes.

این پاسخ شامل قانون ساده سه تایی بود.

What did we see?

ما چه دیدیم؟

It's delicious.

خوشمزه است.

Versatile and easy to share with friends and family.

همه کاره و آسان برای به اشتراک گذاشتن با دوستان و خانواده.

When you follow this rule, you'll be able to speak English fluently and you will

وقتی از این قانون پیروی کنید، می‌توانید انگلیسی را روان صحبت کنید و

start passing your English tests, right?

شروع به قبولی در آزمون‌های انگلیسی خود خواهید کرد، درست است؟

You have the I L S exam and many other exams that you have to take.

شما امتحان I L S و بسیاری از امتحانات دیگر را دارید که باید شرکت کنید.

Apply this rule and I guarantee you'll start seeing your English improve,

این قانون را اعمال کنید و من تضمین می کنم که شاهد پیشرفت زبان انگلیسی خود خواهید بود

and these tests will get a lot easier.

و این تست ها بسیار آسان تر خواهند شد.

What about this?

We're gonna look at a few responses to this question.

در مورد این چی؟

ما به چند پاسخ به این سوال نگاه خواهیم کرد.

What about this one?

در مورد این یکی چی؟

I love sushi because it's fresh, healthy, and has a variety of flavors and textures.

من عاشق سوشی هستم چون تازه، سالم است و طعم ها و بافت های متنوعی دارد.

I'm not gonna lie to you.

من به شما دروغ نمی گویم

When I was in South Korea, if a student gave this answer right here to the

وقتی من در کره جنوبی بودم، اگر دانشجویی دقیقاً در اینجا به این سؤال پاسخ دهد که

question, what's your favorite food?

غذای مورد علاقه شما چیست؟

I would immediately give them a high score.

بلافاصله به آنها نمره بالایی می دادم.

Why?

چرا؟

Because they applied the simple rule of threes, a rule that I.

زیرا آنها قانون ساده سه تایی را به کار می بردند، قانونی که من

A native English speaker learned when I was in high school.

یک انگلیسی زبان مادری در دوران دبیرستان یاد گرفتم.

And now you're learning it?

و اکنون در حال یادگیری آن هستید؟

Or what about this response?

یا در مورد این پاسخ چطور؟

Same question.

همان سوال.

My favorite food is ice cream because it's a sweet treat that can be enjoyed

غذای مورد علاقه من بستنی است زیرا یک خوراکی شیرین است که در

any time of year, and there are so many different flavors to choose from.

هر زمان از سال می توان از آن لذت برد و طعم های مختلفی برای انتخاب وجود دارد. می

You see that we are giving you more information following

بینید که با رعایت

the simple rule of threes.

قانون ساده سه تایی اطلاعات بیشتری به شما می دهیم.

What about this one?

در مورد این یکی چی؟

I enjoy Thai food because of the spicy and flavorful curries noodles and soups.

من از غذاهای تایلندی به دلیل نودل ها و سوپ های کاری تند و خوش طعم لذت می برم.

Following the simple rule of threes to answer this question

برای پاسخ به این سوال از قانون ساده سه تایی پیروی کنید

or what about this one?

یا در مورد این سوال چطور؟ یک

Another great response.

پاسخ عالی دیگر

My favorite food.

غذای مورد علاقه من.

It's pasta because it's comforting filling and can be made in so many different ways.

این ماکارونی است زیرا سیر کننده آرامش بخش است و می توان آن را به روش های مختلف درست کرد.

You're seeing how this simple rule of threes can transform your

شما می بینید که چگونه این قانون ساده سه تایی می تواند

responses, can make you sound more fluent, can make you sound more like

پاسخ های شما را متحول کند، می تواند باعث شود که شما روان تر به نظر برسید،

a native English speaker when you simply follow this rule of threes.

وقتی به سادگی از این قانون سه تایی پیروی می کنید، می تواند شما را بیشتر شبیه یک انگلیسی زبان مادری کند.

But what if someone asks you a different question, they're

اما اگر کسی سوال دیگری از شما بپرسد،

not asking you about food.

در مورد غذا از شما سوال نمی‌پرسد.

What about this question right here?

در مورد این سوال در اینجا چطور؟

Again, the same simple rule of threes.

باز هم همان قانون ساده سه تایی.

Here's the question, what's your hobby?

این سوال پیش می آید که سرگرمی شما چیست؟

Now?

I enjoy exercising, cycling, drawing, spending time with friends, and

اکنون؟

من از ورزش کردن، دوچرخه سواری، نقاشی کردن، وقت گذرانی با دوستان لذت می برم و

maybe you have some similar hobbies.

شاید شما هم سرگرمی های مشابهی داشته باشید.

So it's natural just to say, I enjoy dot, dot, dot.

بنابراین طبیعی است که فقط بگوییم، من از نقطه، نقطه، نقطه لذت می برم.

But remember, we're talking about speaking English fluently

اما به یاد داشته باشید، ما در مورد صحبت کردن روان انگلیسی

using the simple rule of threes.

با استفاده از قانون ساده سه تایی صحبت می کنیم.

So how can we respond to this question?

پس چگونه می توانیم به این سوال پاسخ دهیم؟

Applying and using the simple rule of threes?

به کار بردن و استفاده از قانون ساده سه تایی؟

Check out this response.

این پاسخ را بررسی کنید.

My hobby is playing guitar because it's a creative outlet, helps me

سرگرمی من نواختن گیتار است، زیرا این یک خروجی خلاقانه است، به من کمک می کند

relax and allows me to express myself.

آرامش داشته باشم و به من اجازه می دهد تا خودم را بیان کنم.

You would get an a plus if you gave this response in my class when I was in Korea.

اگر زمانی که من در کره بودم این پاسخ را در کلاس من بدهید یک امتیاز مثبت دریافت خواهید کرد.

Students loved my classes and I love teaching them, but they also realized

دانش‌آموزان کلاس‌های من را دوست داشتند و من عاشق تدریس به آنها هستم، اما آنها همچنین متوجه شدند که

it was not easy to pass my classes.

گذراندن کلاس‌های من آسان نیست.

I smiled every day.

هر روز لبخند می زدم. سر

We had a great time in class.

کلاس خیلی خوش گذشت.

But if your responses weren't sounding like this, you

اما اگر پاسخ های شما به این شکل نبود، از

weren't gonna pass my class.

کلاس من عبور نمی کردید.

All you have to do is apply the simple rule of threes.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که قانون ساده سه تایی را اعمال کنید.

Creative outlet helps me relax and allows me to express myself.

خروجی خلاق به من کمک می کند تا آرامش داشته باشم و به من اجازه می دهد تا خودم را ابراز کنم.

Absolutely amazing.

واقعا شگفت انگیز.

Same question, different response.

سوال مشابه، پاسخ متفاوت

I enjoy hiking as a hobby because it allows me to get outside, explore

من از پیاده روی به عنوان یک سرگرمی لذت می برم زیرا به من امکان می دهد بیرون بروم،

nature, and get some exercise.

طبیعت را کشف کنم و کمی ورزش کنم.

Amazing.

حیرت آور.

This simple rule of threes is going to change your English simply by supporting

این قانون ساده سه تایی به سادگی با پشتیبانی از

your response with three details, three reasons, or three examples.

پاسخ شما با سه جزئیات، سه دلیل یا سه مثال، انگلیسی شما را تغییر می‌دهد.

What about this same question, different response.

چه در مورد این سوال یکسان، پاسخ متفاوت.

My hobby is photography because it allows me to capture and share

سرگرمی من عکاسی است زیرا به من اجازه می دهد

beautiful moments and memories.

لحظات و خاطرات زیبایی را ثبت کنم و به اشتراک بگذارم.

Now, something you are probably no noticing.

اکنون، چیزی که احتمالاً متوجه آن نیستید.

These responses are not all dot, dot, dot.

این پاسخ ها همه نقطه، نقطه، نقطه نیستند.

Sometimes when we respond in English, we mix things up a bit.

گاهی اوقات وقتی به انگلیسی پاسخ می دهیم، کمی مسائل را با هم مخلوط می کنیم.

I enjoy, it allows me to capture and share beautiful moments and memories.

من لذت می برم، این به من امکان می دهد لحظات و خاطرات زیبایی را ثبت کنم و به اشتراک بگذارم.

We have capture, we have shared, we have beautiful moments, and

ما ضبط داریم، به اشتراک گذاشته ایم، لحظات زیبایی داریم و

we have beautiful memories.

خاطرات زیبایی داریم.

Things can be played around with, and you can say them in a creative way, but you're

می توان با چیزها بازی کرد، و می توانید آنها را به روشی خلاقانه بیان کنید، اما

still supporting your idea with three.

همچنان با سه مورد از ایده خود حمایت می کنید.

And even more examples, reasons, or details.

و حتی مثال‌ها، دلایل یا جزئیات بیشتر. به

This is how you start speaking English fluently.

این ترتیب شروع می کنید به زبان انگلیسی روان صحبت کنید.

What about this one right here?

در مورد این یکی در اینجا چیست؟

Mm, delicious.

مم، خوشمزه

I enjoy cooking as a hobby because it's a fun and creative way to experiment

من از آشپزی به عنوان یک سرگرمی لذت می برم زیرا این یک راه سرگرم کننده و خلاقانه برای آزمایش

with different flavors and ingredients.

طعم ها و مواد مختلف است.

What's happening here?

اینجا چه اتفاقی دارد میافتد؟

We're giving more information for each of the response responses.

ما برای هر یک از پاسخ‌ها اطلاعات بیشتری ارائه می‌کنیم .

Responses, responses, proof.

پاسخ ها، پاسخ ها، اثبات.

Listen, it's okay.

گوش کن، اشکالی نداره

You just correct yourself.

فقط خودت رو اصلاح کن

Responses.

پاسخ.

I'm leaving this in here.

من این را اینجا می گذارم

I enjoy leaving these things in the videos because it shows you.

من از گذاشتن این چیزها در ویدیوها لذت می برم زیرا به شما نشان می دهد.

It's okay.

مشکلی نیست.

You just keep rolling with things.

شما فقط با چیزها در حال چرخیدن هستید.

Don't be stressed.

استرس نداشته باش

All right, so again, I enjoy cooking as a hobby because it's a fun and

بسیار خوب، باز هم، من از آشپزی به عنوان یک سرگرمی لذت می برم، زیرا این یک راه سرگرم کننده و

creative way to experiment with different flavors and ingredients.

خلاقانه برای آزمایش طعم ها و مواد مختلف است.

We're giving more in information to support our response.

ما اطلاعات بیشتری را برای پشتیبانی از پاسخ خود ارائه می دهیم.

What about this one?

در مورد این یکی چی؟

My hobby is reading because it's a great way to learn new things,

سرگرمی من خواندن است زیرا راهی عالی برای یادگیری چیزهای جدید،

escape into different worlds, and improve my vocabulary.

فرار به دنیاهای مختلف و بهبود دایره لغات من است.

Absolutely amazing.

واقعا شگفت انگیز.

Again, supporting your ideas, supporting your opinions, supporting

باز هم، حمایت از ایده های شما، حمایت از نظرات شما، حمایت از

your responses with, again, examples, reasons, or details.

پاسخ های شما با مثال ها، دلایل یا جزئیات. به

This is how you apply the simple rule of threes and start

این ترتیب قانون ساده سه تایی را به کار می گیرید و شروع به

speaking English fluently.

صحبت روان انگلیسی می کنید. یک

Simple question, what's your hobby?

سوال ساده، سرگرمی شما چیست؟

But the five example answers we looked at, absolutely amazing.

اما پنج نمونه پاسخی که ما به آنها نگاه کردیم، کاملا شگفت انگیز است.

What about this question?

در مورد این سوال چطور؟

Here's the question, what's your main goal in life?

این سوال پیش می آید که هدف اصلی شما در زندگی چیست؟

A deep question, right?

یک سوال عمیق، درست است؟

What's your main goal in life?

هدف اصلی شما در زندگی چیست؟

You might have a goal of being the c e O of a company, or maybe you

ممکن است هدف شما این باشد که مدیر یک شرکت باشید، یا شاید

wanna be a doctor or maybe your main goal in life is to learn how to

بخواهید پزشک شوید یا شاید هدف اصلی شما در زندگی این باشد که یاد بگیرید چگونه

speak English and travel the world.

انگلیسی صحبت کنید و به دور دنیا سفر کنید.

But how can you apply the simple rule of threes to answer this question?

اما چگونه می توان از قانون ساده سه تایی برای پاسخ به این سوال استفاده کرد؟

Here's the first one right here.

اینجا اولین مورد است.

My main goal in life is to travel the world, experience different cultures.

هدف اصلی من در زندگی سفر به دنیا، تجربه فرهنگ های مختلف است.

And learn new things.

و چیزهای جدید یاد بگیرید.

Amazing, simple, but amazing response.

پاسخ شگفت انگیز، ساده، اما شگفت انگیز.

Why?

چرا؟

Because this individual applied the rule of threes.

زیرا این فرد قانون سه تایی را اعمال می کرد.

What about this one right here?

در مورد این یکی در اینجا چیست؟

I want to make a positive impact on the world.

من می خواهم تأثیر مثبتی بر جهان بگذارم.

By helping others, volunteering and making a difference in people's lives.

با کمک به دیگران، داوطلب شدن و ایجاد تغییر در زندگی مردم.

This once again is a great response, applying the simple rule of threes

این یک بار دیگر پاسخ بسیار خوبی است، با استفاده از قانون ساده سه تایی

that you can start applying to, to speak English more fluently.

که می توانید برای صحبت روانتر انگلیسی شروع به اعمال کنید.

What about this one?

در مورد این یکی چی؟

My main goal in life is to find a fulfilling career that allows

هدف اصلی من در زندگی یافتن شغلی رضایت بخش است که

me to use my skills and passions to make a difference once again.

به من امکان می دهد از مهارت ها و اشتیاق خود برای ایجاد تغییر دوباره استفاده کنم.

We're seeing that this response offers the same information to

ما می بینیم که این پاسخ همان اطلاعات را برای پشتیبانی ارائه می دهد

support, but it's in a different way.

، اما به روشی متفاوت است.

It's laid out differently, right?

به گونه ای دیگر طرح ریزی شده است، درست است؟

Again, fulfilling career allows me to use my skills, allows me to use

باز هم، انجام حرفه ای به من اجازه می دهد تا از مهارت هایم استفاده کنم، به من اجازه می دهد از

my passions to make a difference.

علایقم برای ایجاد تفاوت استفاده کنم.

You are providing us with enough information and this is how

شما اطلاعات کافی در اختیار ما قرار می دهید و به این ترتیب

you speak English fluently.

انگلیسی را روان صحبت می کنید.

What about this one?

در مورد این یکی چی؟

I want to start my own business and be my own boss so that I can have

من می خواهم کسب و کار خود را راه اندازی کنم و رئیس خودم باشم تا بتوانم

more control over my life and work on something I'm passionate about.

کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشم و روی چیزی که به آن علاقه دارم کار کنم.

Remember, we're talking about supporting your ideas by giving

به یاد داشته باشید، ما در مورد حمایت از ایده های شما با ارائه

more details, by giving more examples, and by giving more reasons.

جزئیات بیشتر، با ذکر مثال های بیشتر و با ارائه دلایل بیشتر صحبت می کنیم. به

This is how you speak English fluently.

این ترتیب انگلیسی را روان صحبت می کنید.

What about this response?

در مورد این پاسخ چطور؟

My main goal in life is to be happy, healthy, and surrounded

هدف اصلی من در زندگی این است که شاد، سالم و در محاصره

by loved ones, doing things that bring me joy and fulfillment.

عزیزان باشم و کارهایی انجام دهم که برایم شادی و رضایت به ارمغان می آورد.

Excellent response.

پاسخ عالی

Why?

Because you've supported your idea.

چرا؟

زیرا شما از ایده خود حمایت کرده اید.

It's all about using the simple rule of threes.

همه چیز در مورد استفاده از قانون ساده سه تایی است.

You can add on if you'd like, but remembering that the simple rule of threes

در صورت تمایل می توانید اضافه کنید، اما به خاطر داشته باشید که قانون ساده سه تایی به

will help you speak English more fluently.

شما کمک می کند انگلیسی را روان تر صحبت کنید.

All right.

خیلی خوب.

Maybe you're saying to yourself, Tiffani, this is amazing.

شاید با خود می گویید، تیفانی، این شگفت انگیز است. آیا

Can I really use it for any topic, for any question?

واقعاً می توانم از آن برای هر موضوعی، برای هر سؤالی استفاده کنم؟

Yes, you can.

بله، تو میتونی.

The next question is really going to show you how powerful it is, but I

سوال بعدی واقعاً به شما نشان می دهد که چقدر قدرتمند است، اما می

want to remind you before we go to the next question, don't forget to

خواهم به شما یادآوری کنم قبل از اینکه به سؤال بعدی برویم، فراموش نکنید که

download the app English with Tiffani every time we have a lesson together.

هر بار که با هم درسی داریم، برنامه انگلیسی را با تیفانی دانلود کنید.

Right after the lesson, you'll go to the app, remember the links in

بلافاصله بعد از درس، به برنامه می روید، لینک های موجود در توضیحات را به خاطر می آورید، بر

the description, click on weekly English fluency lessons with teacher

روی درس های هفتگی تسلط انگلیسی با معلم

Tiffani, and you'll see the lesson that you're studying right now in

تیفانی کلیک می کنید و درسی را که در حال حاضر مطالعه می کنید در

the app and the previous lessons.

برنامه و قبلی مشاهده خواهید کرد. درس ها.

And you'll be able to practice what you're learning.

و شما قادر خواهید بود آنچه را که یاد می گیرید تمرین کنید.

You'll have some quizzes in there, some pronunciation practice, just to

چند آزمون در آنجا خواهید داشت، تمرین تلفظ، فقط برای اینکه

make sure you understood the lesson.

مطمئن شوید درس را فهمیده اید.

This is amazing.

این شگفت انگیز است.

I'm not gonna lie to you.

من به شما دروغ نمی گویم

I'm really happy about this part of the app because I only have this app because

من واقعاً از این بخش از برنامه خوشحال هستم زیرا من فقط این برنامه را دارم زیرا

I wanna help you more with your English, and you always have your phones with you.

می خواهم بیشتر در مورد زبان انگلیسی به شما کمک کنم و شما همیشه تلفن های خود را همراه خود داشته باشید.

So go to the app

بنابراین

English with Tiffani.

با تیفانی به اپلیکیشن English بروید.

The link

لینک

is in the description, and I want you to practice after you finish this lesson.

در توضیحات موجود است و می خواهم بعد از اتمام این درس تمرین کنید.

Practice what I am teaching you.

آنچه را که به شما یاد می دهم تمرین کنید.

Okay, promise.

باشه قول بده

Good job.

آفرین.

All right, here we go.

بسیار خوب، ما می رویم.

Now let's move on to the fourth question.

حالا بریم سراغ سوال چهارم.

The fourth question, what if somebody asked you, Hey,

سوال چهارم، اگر یکی از شما بپرسد،

what do you do for a living?

چه کار می کنید؟

What's your job?

شغل شما چیست؟

What do you do?

چه کار میکنی؟ می

I could say, oh, I'm an English teacher.

توانم بگویم، اوه، من یک معلم انگلیسی هستم.

Stop.

متوقف کردن.

But remember, we're trying to apply the simple rule of threes, so

اما به یاد داشته باشید، ما سعی می کنیم قانون ساده سه تایی را اعمال کنیم، بنابراین

let's check out the first response.

بیایید اولین پاسخ را بررسی کنیم.

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

I work as a software developer because I enjoy solving problems, creating new

من به عنوان یک توسعه دهنده نرم افزار کار می کنم زیرا از حل مشکلات، ایجاد

things, and working with technology.

چیزهای جدید و کار با فناوری لذت می برم. می

You see in this response, the person is using.

بینید که در این پاسخ، شخص در حال استفاده است.

Three reasons according to the simple rule of threes.

سه دلیل طبق قانون ساده سه تایی.

What about this response to the exact same question?

در مورد این پاسخ دقیقاً به همان سؤال چطور؟

I work as a teacher because I enjoy helping students learn, grow,

من به عنوان معلم کار می کنم زیرا از کمک به دانش آموزان برای یادگیری، رشد

and reach their full potential.

و دستیابی به پتانسیل کامل خود لذت می برم.

I like this answer because to be very honest, these are three of the

من این پاسخ را دوست دارم زیرا اگر بخواهم بسیار صادق باشم، این سه

reasons why I am an English teacher.

دلیل است که چرا من معلم انگلیسی هستم.

I went to school for computers.

برای کامپیوتر به مدرسه رفتم.

I.

But now I'm teaching English to English learners around the world,

من.

اما اکنون به زبان آموزان انگلیسی در سراسر جهان،

including you, and I absolutely love it.

از جمله شما، انگلیسی آموزش می دهم و کاملاً آن را دوست دارم.

Why?

چرا؟

Because I see how much good it does.

چون می بینم چقدر خوب است.

I see how your lives are changed.

من می بینم که چگونه زندگی شما تغییر می کند.

Students learn, grow, and reach their full potential.

دانش آموزان یاد می گیرند، رشد می کنند و به پتانسیل کامل خود می رسند.

You got it right, the simple rule of threes.

درست متوجه شدید، قانون ساده سه تایی.

What about this response right here?

در مورد این پاسخ در اینجا چیست؟

I work in marketing because I enjoy creative challenges working with

من در بازاریابی کار می کنم زیرا از چالش های خلاقانه کار با

people and developing new campaigns.

مردم و ایجاد کمپین های جدید لذت می برم.

Absolutely amazing response.

پاسخ کاملا شگفت انگیز

Using and applying the simple rule of threes.

استفاده و به کارگیری قانون ساده سه تایی.

I'm trying to encourage you to start using this rule.

من سعی می کنم شما را تشویق کنم که از این قانون استفاده کنید.

I'm trying to emphasize how much this rule will change your English starting today.

من سعی می کنم تأکید کنم که این قانون از امروز چقدر انگلیسی شما را تغییر می دهد.

Look at this response.

به این پاسخ نگاه کنید.

Same question.

همان سوال.

I work as a nurse because I find it rewarding to help people when they're at

من به عنوان یک پرستار کار می کنم زیرا کمک به افراد در زمانی که در

their most vulnerable and in need of care.

آسیب پذیرترین شرایط خود هستند و نیاز به مراقبت دارند برایم ارزشمند است.

Once again, this individual is supporting her idea with extra details that help you

بار دیگر، این فرد ایده خود را با جزئیات اضافی پشتیبانی می کند که به شما کمک می کند

understand why she chose her profession.

بفهمید چرا حرفه خود را انتخاب کرده است.

The simple rule of threes.

قانون ساده سه تایی

What about this one?

در مورد این یکی چی؟

I work in finance because I enjoy analyzing data, making informed decisions,

من در امور مالی کار می کنم زیرا از تجزیه و تحلیل داده ها، تصمیم گیری آگاهانه

and helping people manage their money.

و کمک به مردم برای مدیریت پول خود لذت می برم.

Excellent response.

پاسخ عالی

Using the simple rule of threes.

با استفاده از قانون ساده سه تایی

Again, you can answer any questions.

باز هم می توانید به هر سوالی پاسخ دهید.

Using the simple rule of threes.

با استفاده از قانون ساده سه تایی

All right, Tiffani, we've seen

بسیار خوب، تیفانی، ما

four different questions, but can it really, can this rule really

چهار سؤال مختلف را دیده ایم، اما آیا واقعاً می توان این قانون را

be applied to any question?

برای هر سؤالی اعمال کرد؟

Yes.

آره.

Look at this one.

به این یکی نگاه کن

Here's the question.

سوال اینجاست.

Where do you live?

کجا زندگی می کنید؟ بیا

Come on.

دیگه.

That's a simple question.

این یک سوال ساده است.

Right?

I live in America.

درست؟

من در آمریکا زندگی می کنم.

I live in Spain.

من در اسپانیا زندگی میکنم.

I live in Guyana.

من در گویان زندگی می کنم.

This is a simple question, but when you use the simple rule of threes, oh man.

این یک سوال ساده است، اما وقتی از قانون ساده سه تایی استفاده می کنید، اوه مرد.

It changes your answer.

پاسخ شما را تغییر می دهد.

Check out this one.

این یکی را بررسی کنید.

I live in a busy city because I enjoy the energy opportunities and

من در شهری شلوغ زندگی می کنم زیرا از فرصت های انرژی و

cultural experiences it provides.

تجربیات فرهنگی آن لذت می برم.

If you give this response, you trying to pass my class again using

اگر این پاسخ را بدهید، سعی می کنید دوباره کلاس من را با استفاده از

the simple rule of threes, your response just turns into this amazing.

قانون ساده سه تا پاس کنید، پاسخ شما به این شگفت انگیز تبدیل می شود.

Fluent English response using the simple rule of threes.

پاسخ انگلیسی روان با استفاده از قانون ساده سه تایی.

Check this response out to the same question.

این پاسخ به همان سوال را بررسی کنید.

I live in a small town because I enjoy the sense of community, the

من در یک شهر کوچک زندگی می کنم زیرا از حس اجتماع،

slower pace of life, and also natural beauty, or go ahead then I love it

سرعت پایین تر زندگی و همچنین زیبایی طبیعی لذت می برم، یا با

using the simple rule of threes.

استفاده از قانون ساده سه تایی آن را دوست دارم.

You no longer have to be stressed when you answer a question immediately,

وقتی به یک سوال بلافاصله پاسخ می دهید دیگر لازم نیست استرس داشته باشید،

remember, ah, Tiffani taught me

یادتان باشد آه، تیفانی

the simple rule of threes.

قانون ساده سه تایی را به من یاد داد.

Three reasons, three details, or three examples.

سه دلیل، سه جزئیات یا سه مثال.

Whenever someone asks you a question, remember the simple rule of threes.

هر وقت کسی از شما سوالی می پرسد، قانون ساده سه تایی را به خاطر بسپارید.

Last week I mentioned the rule.

هفته گذشته به این قانون اشاره کردم.

Exactly the five W's rule.

دقیقا قانون پنج W.

This week we're talking about the simple rule of threes.

این هفته در مورد قانون ساده سه تایی صحبت می کنیم.

Check out this response to the same question.

این پاسخ به همان سوال را بررسی کنید.

I live in a coastal town because I love being near the ocean, going to the beach

من در یک شهر ساحلی زندگی می کنم زیرا عاشق بودن در نزدیکی اقیانوس، رفتن به ساحل

and participating in outdoor activities.

و شرکت در فعالیت های بیرونی هستم.

Amazing.

حیرت آور.

Using the simple rule of threes, reasons, details, or examples.

با استفاده از قانون ساده سه، دلایل، جزئیات یا مثال ها.

What about this response?

در مورد این پاسخ چطور؟

I live in a rural area because I enjoy the peace and quiet.

من در یک منطقه روستایی زندگی می کنم زیرا از آرامش و سکوت لذت می برم.

Natural surroundings and slower pace of life supporting your response.

محیط طبیعی و سرعت آهسته تر زندگی از پاسخ شما حمایت می کند.

When you support your idea, when you support your opinion, the people listening

هنگامی که از ایده خود حمایت می کنید، زمانی که از نظر خود حمایت می کنید، افرادی که به شما گوش می دهند به

to you will respect you and also feel like you are a fluent English speaker.

شما احترام می گذارند و همچنین احساس می کنند که شما انگلیسی مسلط هستید.

Come on now.

Isn't that your goal?

حالا بیا.

این هدف شما نیست؟

Check out this last response right here.

این آخرین پاسخ را دقیقاً در اینجا بررسی کنید.

I live in a multicultural neighborhood because I enjoy diversity.

من در یک محله چند فرهنگی زندگی می کنم زیرا از تنوع لذت می برم.

Different perspectives and learning about different cultures

دیدگاه های مختلف و یادگیری در مورد فرهنگ های مختلف

using the simple rule of threes.

با استفاده از قانون ساده سه نفره.

By now, I think you are probably smiling.

در حال حاضر، من فکر می کنم شما احتمالا لبخند می زنید. فکر می‌کنم

I think you're probably realizing that this is a technique that you can

احتمالاً متوجه شده‌اید که این تکنیکی است که می‌توانید از

start using right now, a technique that will take your English from here

همین حالا استفاده از آن را شروع کنید، تکنیکی که

all the way to the next level simply by following this rule of threes.

تنها با رعایت این قانون سه تایی، انگلیسی شما را از اینجا به سطح بعدی می‌برد.

I hope you enjoyed today's lesson.

امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید.

Don't forget to check out.

فراموش نکنید که چک کنید.

The practice lessons found in the

دروس تمرینی که به

English with Tiffani app, the

زبان انگلیسی با اپلیکیشن تیفانی یافت می شود،

link is right in the description.

لینک درست در توضیحات موجود است.

I can't wait for you to go to the app and practice what I taught you today.

من نمی توانم صبر کنم تا شما به برنامه بروید و آنچه را که امروز به شما آموزش دادم تمرین کنید. به

Trust me, the practice is gonna help you a lot.

من اعتماد کنید، تمرین کمک زیادی به شما خواهد کرد.

Can't wait to talk to you in the next lesson, but remember to speak English.

نمی توانم صبر کنم تا در درس بعدی با شما صحبت کنم ، اما یادتان باشد که انگلیسی صحبت کنید.

Hey.

سلام.

You still there?

هنوز اونجایی؟

You know what time it is?

میدونی ساعت چنده؟

It's story time eight.

زمان داستان هشت است.

I said it's story time.

گفتم وقت داستان است.

All right.

خیلی خوب.

Today I want to tell you a little bit more about my time working at nasa.

امروز می خواهم کمی بیشتر در مورد زمان کارم در ناسا به شما بگویم.

I, as you know, am an early bird.

من، همانطور که می دانید، یک پرنده اولیه هستم.

I normally wake up at around 4:00 AM If you are a member real quick.

من معمولاً حدود ساعت 4:00 صبح از خواب بیدار می شوم.

Maybe you're not a member of this YouTube channel just yet.

شاید هنوز عضو این کانال YouTube نیستید.

Not a subscriber, but a member.

نه یک مشترک، بلکه یک عضو.

Because I have special videos for members only, they're called my

از آنجایی که من ویدیوهای ویژه ای را فقط برای اعضا دارم، به آنها

homies, and I actually am putting like a personal vlog together.

homies می گویند، و من در واقع دارم مانند یک وبلاگ شخصی در کنار هم قرار می دهم.

So when I go on trips, uh, when I'm at different things happening

بنابراین وقتی به سفر می روم، وقتی درگیر اتفاقات مختلفی

in my life, only my homies will be able to see those videos.

در زندگی ام هستم، فقط خانواده های من می توانند آن ویدیوها را ببینند.

And I recently talked about something I learned from going to exercise.

و من اخیراً در مورد چیزی که از رفتن به ورزش یاد گرفتم صحبت کردم.

I get up at 4:00 AM and I had a workout at 5:00 AM So if you wanna check out

من ساعت 4 صبح بیدار می شوم و ساعت 5 صبح تمرین داشتم، بنابراین اگر می خواهید

that experience, you have to become a member again, right below the video.

آن تجربه را بررسی کنید، باید دوباره عضو شوید، درست زیر ویدیو.

If you're watching the video, it should be a join button.

اگر در حال تماشای ویدیو هستید، باید یک دکمه پیوستن باشد.

Hit join.

join را بزنید.

You'll love it.

شما آن را دوست دارم.

Learn more about me, get closer to me, and you'll be my homie.

در مورد من بیشتر بیاموز، به من نزدیک تر شو ، و تو دوست من خواهی بود.

So going back now, I get up early.

پس الان که برمی گردم، زود بیدار می شوم.

I have always gotten up early, even when I was in school, back in

من همیشه صبح زود بیدار می شدم، حتی زمانی که در مدرسه بودم

the day, so I still get up early.

، بنابراین هنوز هم زود بیدار می شوم.

I get up around four, but when I worked at nasa, they told me that I had the

حدود چهار بیدار می شوم، اما وقتی در ناسا کار می کردم، به من گفتند که من این

option of choosing my work schedule.

اختیار را دارم که برنامه کاری خود را انتخاب کنم. ساعت

There was a seven to 3:00 PM and eight to 4:00 PM nine to 5:00 PM or 10 to 6:00 PM.

هفت تا 15:00 و هشت تا 4:00 بعدازظهر نه تا 5:00 بعد از ظهر یا 10 تا 6:00 عصر بود.

Now, which one do you think I chose?

حالا به نظر شما کدوم رو انتخاب کردم؟

Ding dong.

دینگ دونگ.

Ding.

You got it.

دینگ

فهمیدی.

I chose the 7:00 AM to 3:00 PM I said, well, I'm already up anyways.

من ساعت 7:00 صبح تا 3:00 بعد از ظهر را انتخاب کردم، گفتم، خوب، به هر حال من در حال حاضر بیدار هستم.

Let me get into work and then I can also leave early.

اجازه دهید من وارد کار شوم و سپس می توانم زودتر بروم.

3:00 PM is great.

ساعت 15:00 عالی است.

So I started going at 7:00 AM Now at that time, No one really was in the office,

بنابراین از ساعت 7 صبح شروع کردم به رفتن در حال حاضر در آن زمان، هیچ کس واقعاً در دفتر نبود،

but myself and maybe one other guy.

جز خودم و شاید یک مرد دیگر.

So for like the first two hours of working, I was just in the office,

بنابراین مثل دو ساعت اول کار، من فقط در دفتر بودم،

just myself and in the office behind me there was another gentleman.

فقط خودم و در دفتر پشت سرم یک آقای دیگری بود.

So I'd get a lot of work done.

بنابراین من کارهای زیادی انجام خواهم داد.

It was nice, very quiet.

خوب بود خیلی ساکت بود

It was an nice and environment kind of was like starting your

محیط خوبی بود و به نوعی مثل این بود که

day off with a clear head.

روز خود را با یک ذهن روشن شروع کنید.

I loved my coworkers though.

هرچند من عاشق همکارانم بودم.

So anyways, I remember that I would, uh, come into work at 7:00 AM I ate

بنابراین به هر حال، به یاد دارم که ساعت 7 صبح سر کار می آمدم،

lunch at around 1130 or 12:00 PM After I ate lunch, I would take a short walk

حدود ساعت 1130 یا 12:00 ناهار را می خوردم بعد از اینکه ناهار را خوردم، کمی پیاده روی می کردم

and then 3:00 PM I was going home.

و سپس ساعت 3 بعد از ظهر می رفتم. خانه

So it was great.

پس عالی بود

I got a lot of work done in the morning, and then afternoon flew by.

صبح خیلی از کارها را انجام دادم و بعد از ظهر پرواز کردم.

But I remember that I would leave work at 3:00 PM and Huntsville.

اما یادم می آید که ساعت 3 بعدازظهر کار را ترک می کردم و هانتسویل را ترک می کردم.

I worked in Huntsville, Alabama.

من در هانتسویل، آلاباما کار کردم.

Right.

درست.

The military base connected to NASA that I worked on was only about 10

پایگاه نظامی متصل به ناسا که من روی آن کار می کردم تنها حدود 10

max 15 minutes from my apartment.

حداکثر 15 دقیقه با آپارتمان من فاصله داشت.

So I'd leave work at 3:00 PM and get home at around 3 15, 3 20 at the latest.

بنابراین من ساعت 3 بعد از ظهر محل کار را ترک می کردم و حداکثر ساعت 3 15، 3 20 به خانه می رسیدم.

My friends didn't get off work until five or 5:30 PM so I'd get home,

دوستان من تا ساعت 5 یا 5:30 بعد از ظهر از سر کار بیرون نمی آمدند، بنابراین من به خانه می رسیدم،

take an hour to two hour nap, wake up at five or five 30, hang out with

یک ساعت تا دو ساعت چرت می زدم، ساعت 5 یا 5 30 از خواب بیدار می شدم، با دوستانم می رفتم

friends, or do some other things in the apartment, cook dinner.

یا کارهای دیگری را در خانه انجام می دادم. آپارتمان، پختن شام.

I felt like I was maximizing my time.

احساس می‌کردم دارم زمانم را به حداکثر می‌رسانم.

I loved my schedule.

برنامه ام را دوست داشتم.

So much so that I really didn't use any leave.

آنقدر که واقعا از هیچ مرخصی استفاده نکردم.

So each pay period, they gave us about three to six hours of leave.

بنابراین در هر دوره حقوق، حدود سه تا شش ساعت به ما مرخصی می دادند.

Meaning if you needed to travel or go on vacation or if you got sick,

یعنی اگر نیاز به مسافرت داشتید یا به مرخصی می رفتید یا اگر مریض شدید،

we had sick leave and regular leave.

مرخصی استعلاجی و مرخصی معمولی داشتیم.

I didn't really get sick at all, so I had a lot of hours

من واقعاً اصلاً مریض نشدم ، بنابراین ساعات زیادی داشتم

that were accumulating, right?

که در حال جمع شدن بودند، درست است؟

And they were just there.

و آنها فقط آنجا بودند.

So when I left nasa, right when I was about to leave nasa, they said,

بنابراین وقتی ناسا را ​​ترک کردم، درست زمانی که می خواستم ناسا را ​​ترک کنم، گفتند:

Hey, you know you can use your hours.

هی، می دانید که می توانید از ساعات خود استفاده کنید.

I honestly must have had at least 30 to 50 hours.

راستش باید حداقل 30 تا 50 ساعت وقت داشتم.

They were like, yeah, but these are your hours and they're paid

آنها می‌گفتند، بله، اما این ساعت‌های شماست و

hours, so take some sick days.

ساعت‌های پرداختی هستند، پس چند روز مریضی داشته باشید.

I was like, I'm not sick.

They're like, yeah, but you can still take a sick day.

انگار مریض نیستم

آنها مانند، بله، اما شما هنوز هم می توانید یک روز مریض را تحمل کنید.

So right before I left nasa, let's say two or three months leading up

بنابراین درست قبل از اینکه ناسا را ​​ترک کنم، فرض کنید دو یا سه ماه قبل از

to my time of leaving, I would take a day or two off each week, not sick,

ترک من، هر هفته یک یا دو روز مرخصی می گرفتم، نه مریض،

just relaxing at home or organizing things, and I said to myself, man,

فقط در خانه استراحت می کردم یا کارها را مرتب می کردم ، و به خودم گفتم، مرد ،

NASA's really a great place to work.

ناسا واقعا مکانی عالی برای کار است.

It was great.

عالی بود.

Again, it was my time to leave.

باز هم وقت رفتن من بود.

God told me it was time to leave, and again, if I hadn't left, I

خدا به من گفت وقت رفتن است و باز هم اگر نرفته بودم

wouldn't be your English teacher.

معلم انگلیسی شما نمی شدم.

But just thinking back to so many experiences, 7:00 AM to

اما با فکر کردن به بسیاری از تجربیات، از ساعت 7 صبح تا

3:00 PM working for someone else.

3 بعد از ظهر برای شخص دیگری کار می کنید.

I work for myself now, but working for someone else, that

من الان برای خودم کار می کنم، اما کار برای شخص دیگری

was the best schedule for me.

بهترین برنامه برای من بود.

7:00 AM to 3:00 PM Came home, got a long nap, had a great meal, hung

7:00 صبح تا 3:00 بعدازظهر به خانه آمدم، یک چرت طولانی زدم، یک غذای عالی خوردم،

out with friends, and I still.

با دوستان در حال معاشرت بودم، و من هنوز. هنوز به

Wasn't even looking at 9:00 PM just yet because I got off work so

ساعت 9 شب نگاه نکرده بودم، زیرا خیلی زود از کار خارج شدم

early, so I loved that schedule.

، بنابراین آن برنامه را دوست داشتم.

Again, I enjoyed working at nasa.

باز هم از کار در ناسا لذت بردم.

Maybe you have a schedule that you love as well.

شاید شما هم برنامه ای دارید که دوستش دارید.

I hope you enjoyed today's lesson, and I'll talk to you next time.

امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید و دفعه بعد با شما صحبت خواهم کرد.