Give Better Descriptions In English: Use -ish, -like, -esque

Have you ever hesitated before describing something in English because it

آیا تا به حال قبل از توصیف چیزی به انگلیسی تردید کرده اید زیرا

wasn't exactly blue or exactly modern or

دقیقاً آبی یا دقیقاً مدرن یا

exactly seven o'clock.

دقیقاً ساعت هفت نبود.

Today I am going to share three powerful little endings that will help you

امروز می‌خواهم سه پایان کوچک قدرتمند را به اشتراک بگذارم که به شما کمک می‌کند

express yourself with more confidence and precision in English,

با اعتماد به نفس و دقت بیشتری خود را به زبان انگلیسی بیان کنید،

particularly in those moments when things aren't exactly one

به‌ویژه در آن لحظاتی که همه چیز دقیقاً به این

way or another. We're going to explore the suffixes ish,

شکل نیست. ما قصد داریم پسوندهای ish،

like and esque. We use these word endings to describe people,

like و esque را بررسی کنیم. ما از این پایان های کلمات برای توصیف افراد،

things, places,

اشیا، مکان ها

and times with more flexibility and natural expression. For example,

و زمان ها با انعطاف پذیری بیشتر و بیان طبیعی استفاده می کنیم. برای مثال،

imagine being able to say exactly what you mean when you walk into

تصور کنید وقتی وارد

a room and the walls aren't exactly blue, but they're kind of blue.

اتاقی می‌شوید و دیوارها دقیقا آبی نیستند، می‌توانید دقیقاً منظورتان را بگویید.

Or when someone's enthusiasm reminds you of a child's joy

یا زمانی که شور و شوق شخصی شما را به یاد شادی کودک می اندازد

or a building's style makes you think of renaissance architecture.

یا سبک ساختمان شما را به فکر معماری رنسانس می اندازد.

By the end of this lesson,

در پایان این درس،

you'll know exactly how to use the suffixes ish like and

دقیقاً خواهید دانست که چگونه از پسوندهای ish like و

esque and confidence in your everyday English conversations.

esque و اعتماد به نفس در مکالمات روزمره انگلیسی خود استفاده کنید.

So before we jump in, here's exactly what we're going to cover. First,

بنابراین قبل از اینکه وارد شویم، در اینجا دقیقاً چیزی است که می خواهیم پوشش دهیم. ابتدا،

we're going to look at why these suffixes matter and how they can help you

ما می خواهیم بررسی کنیم که چرا این پسوندها اهمیت دارند و چگونه می توانند به شما کمک کنند تا

express yourself more precisely.

خود را دقیق تر بیان کنید.

Then we'll explore each suffix one by one with plenty of real world examples,

سپس هر پسوند را یک به یک با مثال‌های زیادی در دنیای واقعی بررسی می‌کنیم،

and finally,

و در نهایت،

I'll share some practical tips so you can immediately start using these suffixes

نکات کاربردی را به اشتراک می‌گذارم تا بتوانید بلافاصله استفاده از این پسوندها را

in your English conversations. So why do these matter? Well,

در مکالمات انگلیسی خود شروع کنید. پس چرا اینها اهمیت دارند؟ خب،

let me start by asking you something.

اجازه بدهید با پرسیدن چیزی شروع کنم.

Have you ever heard someone describe a sweater as greenish

آیا تا به حال شنیده اید که کسی ژاکت را به رنگ خاکستری مایل به سبز توصیف کند

gray or talk about a person's childlike laughter or

یا در مورد خنده های کودکانه یک فرد صحبت کند یا از

mention a Renaissance esque painting?

نقاشی رنسانس یاد کند؟

These suffixes ish, like an esque,

این پسوندهای ish، مانند esque،

are versatile tools that English speakers use all the time,

ابزارهای همه کاره ای هستند که انگلیسی زبانان همیشه از آنها استفاده می کنند،

but there's something important I want you to know.

اما نکته مهمی وجود دارد که می خواهم شما بدانید.

While these suffixes are really useful,

در حالی که این پسوندها واقعاً مفید هستند،

using them incorrectly can sometimes lead to confusion or even cause

استفاده نادرست از آنها گاهی اوقات می تواند منجر به سردرگمی یا حتی باعث

offense, and that's exactly why we're going to break this down step by step.

توهین شود، و دقیقاً به همین دلیل است که ما این موضوع را مرحله به مرحله تجزیه می کنیم.

I want you to feel completely confident about understanding exactly what each

من از شما می خواهم که در مورد درک دقیق

suffix means and how it functions.

معنای هر پسوند و نحوه عملکرد آن کاملاً مطمئن باشید.

I also want to make sure that you're using them naturally,

من همچنین می‌خواهم مطمئن شوم که شما به طور طبیعی از آنها استفاده می‌کنید،

both in casual and professional situations. Lastly,

چه در موقعیت‌های معمولی و چه در موقعیت‌های حرفه‌ای. در آخر، از

I want you to know the cultural nuances so that you can avoid mistakes.

شما می خواهم نکات ظریف فرهنگی را بدانید تا از اشتباه جلوگیری کنید.

So let's start with the suffix like because it's probably the most

پس بیایید با پسوند like شروع کنیم زیرا احتمالاً

straightforward of the three that we're going to look at today.

ساده‌ترین پسوند از سه موردی است که امروز می‌خواهیم به آن نگاه کنیم.

This suffix helps you make clear comparisons,

این پسوند به شما کمک می کند تا مقایسه های واضحی داشته باشید

and what I love about it is that it works well in both formal and informal

و چیزی که در مورد آن دوست دارم این است که در موقعیت های رسمی و غیر رسمی به خوبی کار می کند

situations. Think about this example.

. به این مثال فکر کنید.

Her childlike wonder is contagious. When.

شگفتی کودکانه او مسری است. چه زمانی.

You hear that, what do you imagine?

می شنوید، چه تصوری دارید؟

You're probably thinking of someone showing pure innocent enthusiasm,

احتمالاً به کسی فکر می‌کنید که شور و شوق بی‌گناهی را نشان می‌دهد،

the kind that we often see in children,

نوعی که ما اغلب در کودکان می‌بینیم،

and that's exactly what the suffix like helps us express a clear

و این دقیقاً همان چیزی است که پسوند مانند به ما کمک می‌کند

comparison to something familiar. Here's another example.

مقایسه‌ای واضح با چیزی آشنا داشته باشیم. در اینجا یک مثال دیگر است.

The predator moved with cat-like precision. Can you picture that?

شکارچی با دقت گربه مانند حرکت می کرد . می توانید آن را تصویر کنید؟

It immediately gives you an image of something moving gracefully and

بلافاصله تصویری از چیزی در حال حرکت با ظرافت و

precisely just like a cat would. Now, as I said,

دقیقاً درست مانند یک گربه به شما می دهد . اکنون، همان‌طور که گفتم،

what makes like particularly useful is how well it works in different

چیزی که مانند را بسیار مفید می‌کند این است که در موقعیت‌های مختلف چقدر خوب کار می‌کند

situations. In professional settings,

. در تنظیمات حرفه‌ای،

you might say something like The project requires machine like

می‌توانید چیزی مانند پروژه به ماشینی مانند دقت نیاز دارد

precision or the results showed clock like regularity.

یا نتایج ساعت را مانند منظم نشان می‌دهند.

These descriptions work perfectly in academic or workplace contexts

این توصیفات در زمینه های آکادمیک یا محل کار کاملاً کار می کنند

because they're clear and professional. Now,

زیرا واضح و حرفه ای هستند. اکنون،

in more casual everyday conversations, you might hear someone say,

در مکالمات معمولی‌تر روزمره، ممکن است بشنوید که کسی می‌گوید

her laugh is so childlike, it's adorable,

خنده‌اش خیلی کودکانه است، شایان‌ستیز است،

or he has dreamlike memories of that vacation when

یا با استفاده از این پسوند، خاطراتی رویایی از آن تعطیلات دارد

using this suffix. Here's a helpful tip.

. در اینجا یک نکته مفید است.

Always choose words that highlight the specific quality that you

همیشه کلماتی را انتخاب کنید که کیفیت خاصی را که

want to emphasize. For example, if you want to describe something professional,

می خواهید بر آن تأکید کنید برجسته می کند. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید چیزی حرفه‌ای را توصیف کنید،

you might say businesslike or for something regular and predictable

ممکن است بگویید تجاری یا برای یک ساعت معمولی و قابل پیش‌بینی

clock like works perfectly and for something magical or surreal,

مثل اینکه کاملاً کار می‌کند و برای چیزی جادویی یا سورئال،

you could use dreamlike.

می‌توانید از رویایی استفاده کنید.

Now because we're looking at specific qualities or characteristics that are

اکنون از آنجایی که ما به کیفیت ها یا ویژگی های خاصی نگاه می کنیم که

represented, there's a note of caution here.

نشان داده شده است، در اینجا یک نکته احتیاط وجود دارد.

Some like comparisons could come across as unkind.

برخی از مقایسه‌ها می‌توانند بی‌رحمانه به نظر برسند.

For example,

calling someone sloth like might be considered offensive because it makes them

به عنوان مثال،

صدا زدن شخصی تنبل مانند ممکن است توهین آمیز تلقی شود زیرا باعث می شود

sound lazy. Instead,

تنبل به نظر برسد. در عوض،

focus on making respectful comparisons that highlight the specific qualities

بر انجام مقایسه‌های محترمانه تمرکز کنید که ویژگی‌های خاصی را

that you want to describe. Moving on,

که می‌خواهید توصیف کنید برجسته می‌کند. در ادامه،

let's talk about our second Suffolk esque.

اجازه دهید در مورد دومین اسکای سافولک خود صحبت کنیم.

This one is particularly interesting because it helps us describe things

این یکی به ویژه جالب است زیرا به ما کمک می کند چیزهایی را توصیف کنیم

that remind us of a particular style or manner.

که ما را به یاد سبک یا شیوه خاصی می اندازد.

While it traditionally belongs to more formal or even literary

در حالی که به طور سنتی به زمینه های رسمی یا حتی ادبی تعلق دارد

contexts,

، به

it's become increasingly common in everyday conversations,

طور فزاینده ای در مکالمات روزمره رایج شده است،

especially when describing art, culture, fashion and design.

به ویژه هنگامی که هنر، فرهنگ، مد و طراحی را توصیف می کند.

For example,

به عنوان مثال،

imagine you're looking at a building with lots of ornate details and

تصور کنید به ساختمانی با جزئیات پرزرق و برق و

dramatic features. You might say it has a Baroque esque design,

ویژگی های دراماتیک نگاه می کنید. ممکن است بگویید طرحی به سبک باروک دارد،

or if someone has that sophisticated charm that reminds you of George

یا اگر کسی آن جذابیت پیچیده ای را دارد که شما را به یاد جورج کلونی می اندازد

Clooney, you might describe it as Clooney esque charm.

، ممکن است آن را به عنوان جذابیت کلونی توصیف کنید. در

There are actually some common English words that.

واقع چند کلمه رایج انگلیسی وجود دارد که.

Already have esque built into them. For example,

در حال حاضر esque در آنها ساخته شده است. برای مثال،

perhaps you've heard someone described as statue esque meaning graceful,

شاید شنیده‌اید که شخصی به‌عنوان مجسمه esque به معنای برازنده،

tall and dignified, or picturesque meaning visually attractive,

بلند و باوقار، یا به معنای زیبا از نظر بصری جذاب توصیف می‌کند،

like a well taken photo or arabesque referring to intricate

مانند یک عکس خوب گرفته شده یا عربی که به

or elaborate patterns. Now,

الگوهای پیچیده یا پیچیده اشاره دارد. اکنون،

when it comes to using the Suffix esque in a variety of settings,

وقتی صحبت از استفاده از Suffix esque در تنظیمات مختلف می شود،

let's take a look at some more professional or formal examples.

بیایید نگاهی به نمونه های حرفه ای یا رسمی بیاندازیم.

You might say,

ممکن است بگویید،

the paintings colors are Van Gogh esque suggesting those

رنگ‌های نقاشی شبیه ون‌گوگ هستند که نشان‌دهنده آن

bold,

vibrant colors we associate with Van Gogh or the novel has

رنگ‌های جسورانه و پر جنب و جوشی است که ما با ون گوگ مرتبط می‌کنیم یا رمان

a Kafkaesque atmosphere suggesting those surreal

فضایی کافکایی دارد که آن مضامین پیچیده سورئال را نشان می‌دهد

complex themes.

.

Kafka was known for these descriptions work perfectly in professional

کافکا به خاطر این توصیفات که در

discussions about style and design,

بحث‌های حرفه‌ای درباره سبک و طراحی کاملاً کار می‌کند شناخته شده بود،

but esque is just as useful in everyday conversations. For example,

اما esque در مکالمات روزمره نیز به همان اندازه مفید است . به عنوان مثال،

her outfit was totally Lady Gaga esque suggesting bold,

لباس او کاملاً لیدی گاگا بود که

unique fashion choices,

انتخاب‌های مد جسورانه و منحصربه‌فرد را پیشنهاد می‌کرد،

or that joke was very Seinfeld esque suggesting the

یا آن شوخی بسیار شبیه سینفلد بود که نشان‌دهنده

observational humor style. When you're using this suffix,

سبک طنز مشاهده‌ای بود. هنگامی که از این پسوند استفاده می کنید،

there's something important to remember with esque.

نکته مهمی وجود دارد که باید با esque به خاطر بسپارید.

You want to choose references or names that your listeners will

شما می خواهید منابع یا نام هایی را انتخاب کنید که شنوندگان شما آن را

recognize. For example,

تشخیص دهند. به عنوان مثال،

Shakespeare esque for something poetic or dramatic Disney-esque

شکسپیر برای چیزی شاعرانه یا دراماتیک به سبک دیزنی

for something magical or whimsical or Hemingway esque

برای چیزی جادویی یا غریب یا همینگوی

for a direct simple style and now it's time for our third suffix

برای یک سبک ساده مستقیم و اکنون زمان پسوند سوم ما است

ish. This is probably the most flexible casual of all three,

. این احتمالاً انعطاف‌پذیرترین گاه به گاه از هر سه مورد است،

and it's perfect for those times when something isn't exactly one thing

و برای مواقعی که چیزی دقیقاً یک چیز

or another. What I love about Ish is how it helps us express those

یا چیز دیگری نیست، عالی است. چیزی که من در مورد ایش دوست دارم این است که چگونه به ما کمک می‌کند تا آن ویژگی‌هایی را بیان کنیم

in-between qualities that we notice but sometimes find hard to describe

که متوجه آن‌ها می‌شویم، اما گاهی اوقات توصیف

precisely. Let me show you what I mean with some examples.

دقیق آن برایمان سخت است. اجازه دهید منظورم را با چند مثال به شما نشان دهم.

You might walk into a room and observe that the paint on the walls is a little

ممکن است وارد اتاق شوید و مشاهده کنید که رنگ روی دیوارها کمی مایل به

bluish ish. It's not quite blue, but it's close.

آبی است. کاملا آبی نیست، اما نزدیک است.

Or you might tell someone, let's meet at seven ish,

یا ممکن است به کسی بگویید، بیا ساعت هفت صبح همدیگر را ببینیم،

meaning sometime around seven o'clock you might walk outside

یعنی حدود ساعت هفت ممکن است بیرون بروید

and observe that the weather is warmish,

و ببینید که هوا گرم است،

those first moderately warm spring days when the winter's

اولین روزهای نسبتاً گرم بهاری که زمستان

ending. Before we go any further,

به پایان می رسد. قبل از اینکه جلوتر برویم،

I wanna stop for a moment to talk about spelling. Of course,

می‌خواهم یک لحظه در مورد املا صحبت کنم. البته

it doesn't matter so much in speaking,

در صحبت کردن خیلی مهم نیست،

but you're likely to use these in emails and text messages as well,

اما احتمالاً در ایمیل‌ها و پیام‌های متنی نیز از اینها استفاده می‌کنید،

so unlike the suffix like and esque,

بنابراین برخلاف پسوند like و esque

which typically use hyphens with proper names, for example,

که معمولاً از خط تیره با نام‌های مناسب استفاده می‌کنند، مثلاً

Shakespeare like or Disney-esque ish

Shakespeare like یا دیزنی دیز

usually doesn't need a hyphen unless it's attached to a proper name

معمولاً به خط فاصله نیاز ندارد مگر اینکه به نام یا شماره ای خاص متصل شده باشد

or a number. For example,

. به عنوان مثال،

we don't use a hyphen with blue-ish warmish or soon-ish,

ما از خط تیره با گرمی آبی-ish یا زود-ish استفاده نمی کنیم،

but we do use a hyphen with October-ish,

بلکه از خط تیره با اکتبر-ish استفاده می کنیم،

a proper noun or seven-ish, a number indicating time.

یک اسم خاص یا هفت-ish، عددی که زمان را نشان می دهد.

Now,

اکنون،

let's talk about when you'll most often hear the suffix ish

بیایید در مورد اینکه چه زمانی برای اولین بار از پسوند ish

used first. You'll often hear it with times. For example,

استفاده می شود صحبت می کنیم. شما اغلب آن را با زمان می شنوید. برای مثال،

someone might tell you to come for dinner at six ish or let's meet at

ممکن است یکی به شما بگوید ساعت شش برای شام بیایید یا ظهر همدیگر را ببینیم

noonish. Both of these mean around that time,

. هر دوی اینها تقریباً همان زمان است،

perhaps a few minutes later. We also often use it with colors,

شاید چند دقیقه بعد. ما همچنین اغلب آن را با رنگ ها،

a greenish sweater or a reddish shirt,

ژاکت مایل به سبز یا پیراهن مایل به قرمز استفاده می کنیم،

it means almost that color but not quite. If we're using it with weather,

یعنی تقریباً به آن رنگ اما نه کاملاً. اگر از آن برای آب‌وهوا استفاده می‌کنیم،

you're likely to hear warmish or coldish suggesting moderately

احتمالاً می‌شنوید که گرم یا سرد نشان می‌دهد نسبتاً

warm or moderately cold, and then we use it also with general qualities.

گرم یا نسبتاً سرد است، و سپس از آن با کیفیت‌های عمومی نیز استفاده می‌کنیم.

She's Tallish or Swedish,

او تالیش یا سوئدی است،

which means somewhat of that particular quality. Now,

که به معنای آن کیفیت خاص است. حالا

what about feelings? Well,

در مورد احساسات چطور؟ خوب،

you might occasionally hear expressions like tired ish or hungry ish in

ممکن است گاهی اوقات در مکالمات بسیار غیررسمی عباراتی مانند خشم خسته یا گرسنه بشنوید

very informal conversations.

.

These are more creative uses that are not standard.

اینها کاربردهای خلاقانه تری هستند که استاندارد نیستند.

It's usually better to say kind of tired or a little hungry. Instead.

معمولاً بهتر است بگوییم نوعی خسته یا کمی گرسنه. در عوض.

It's also important to note that the suffix ish works best with

همچنین مهم است که توجه داشته باشید که پسوند ish با

neutral or positive descriptions, especially when talking about time.

توصیف های خنثی یا مثبت، به ویژه زمانی که در مورد زمان صحبت می شود، بهترین کار را دارد.

For example,

به عنوان مثال،

I'll be ready in 30 ish minutes or when talking about the temperature,

من تا 30 دقیقه دیگر آماده خواهم شد یا وقتی در مورد دما صحبت می کنیم،

it's warmish outside. If I'm referencing a general quality,

بیرون گرم است. اگر به یک کیفیت کلی اشاره کنم،

I might say the room has a modernish feel,

ممکن است بگویم اتاق حس مدرنی دارد،

but where we want to avoid the use of ish is when

اما جایی که می‌خواهیم از استفاده از ish اجتناب کنیم، زمانی است که ویژگی‌های

describing someone's physical characteristics or age. For example,

فیزیکی یا سن یک فرد را توصیف می‌کنیم . به عنوان مثال،

instead of saying she's 40 ish, which could be seen as disrespectful,

به جای اینکه بگوییم او 40 ساله است، که می تواند به عنوان بی احترامی تلقی شود،

it's better to say she's in her early forties,

بهتر است بگوییم او در اوایل چهل سالگی است،

or instead of saying he's tallish, which could be a bit dismissive,

یا به جای اینکه بگوییم او قدبلند است، که می تواند کمی اهانت آمیز باشد،

it may be best to say that he's fairly tall.

شاید بهتر باشد بگوییم که او نسبتاً منصفانه است. قد بلند

These changes help to ensure that your descriptions remain polite and

این تغییرات کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که توضیحات شما مودبانه و حرفه ای باقی می مانند

professional. With all of this in mind, let me ask you a question.

. با در نظر گرفتن همه اینها ، اجازه دهید یک سوال از شما بپرسم.

Do you ever struggle with expressing yourself in English,

آیا تا به حال با بیان خود به زبان انگلیسی مشکل دارید،

especially when the words that you need don't feel exactly right?

به خصوص زمانی که کلماتی که نیاز دارید دقیقاً درست نیستند؟

This is one of the many reasons I created the Confident Women Community,

این یکی از دلایل متعددی است که من انجمن زنان مطمئن را ایجاد کردم،

an online community where you'll find a safe and supportive place to

یک جامعه آنلاین که در آن مکانی امن و حمایتی برای

practice English vocabulary and skills. Just like in this lesson,

تمرین واژگان و مهارت های انگلیسی پیدا خواهید کرد. درست مانند این درس،

inside the Confident Women Community,

در داخل انجمن زنان مطمئن،

you'll find real world practice opportunities in live group conversations where

فرصت‌های تمرین در دنیای واقعی را در مکالمات گروهی زنده خواهید یافت که در آن

you can try out tools like these suffixes ish, like an esque.

می‌توانید ابزارهایی مانند این پسوندهای ish، مانند esque را امتحان کنید.

You'll also find a supportive network of.

شما همچنین یک شبکه پشتیبانی از.

Women who understand your English journey and are working toward the same goal,

زنانی که سفر انگلیسی شما را درک می‌کنند و برای رسیدن به همان هدف تلاش می‌کنند،

speaking English with confidence and authenticity. Moreover,

با اطمینان و اصالت انگلیسی صحبت می‌کنند . علاوه بر این،

you'll find monthly lessons and challenges designed to help you master

درس‌ها و چالش‌های ماهانه را خواهید دید که به شما کمک می‌کنند

essential English communication skills.

مهارت‌های ارتباطی ضروری انگلیسی را به دست آورید.

If you'd love to learn more about the Confident Women Community,

اگر دوست دارید درباره انجمن زنان با اعتماد به نفس بیشتر بدانید،

you can simply use the link that I'll share in the notes below the video,

می‌توانید به سادگی از پیوندی که در یادداشت‌های زیر ویدیو به اشتراک می‌گذارم استفاده کنید،

and now it's time to put everything you've learned into practice.

و اکنون زمان آن رسیده است که همه چیزهایی را که آموخته‌اید عملی کنید.

I've got a challenge for you.

من یک چالش برای شما دارم

I want you to take a moment and look around the room that you're in right now.

ازت میخوام یه لحظه وقت بذاری و به اتاقی که الان توش هستی نگاه کنی.

What catches your eye?

چه چیزی توجه شما را جلب می کند؟

Maybe it's the color of your walls or a favorite coffee mug,

شاید رنگ دیوارهایتان یا یک لیوان قهوه مورد علاقه،

maybe the style of your furniture or some of the decor.

شاید سبک مبلمان یا برخی از دکورهایتان باشد.

Perhaps it's even the way the light creates shadows or patterns on your

شاید حتی روشی باشد که نور سایه ها یا الگوهایی را روی دیوار شما ایجاد می کند

wall.

.

Try describing what you see using ish like or esque.

سعی کنید آنچه را که می بینید با استفاده از ish like یا esque توصیف کنید.

For example,

به عنوان مثال،

my coffee mug is bluish green or the shadows

لیوان قهوه من سبز مایل به آبی است یا سایه های

on my wall are making a wave-like pattern.

روی دیوار من یک الگوی موج مانند ایجاد می کنند.

My lamp has a vintage esque design.

لامپ من طرحی قدیمی دارد.

I'd love to hear some of the examples that you come up with, and as always,

من دوست دارم نمونه هایی را که به ذهن شما خطور می کند بشنوم و مثل همیشه

you can share with me in the comments below.

می توانید در نظرات زیر با من به اشتراک بگذارید .

If you found today's lesson helpful to you,

اگر درس امروز برای شما مفید بود،

I would love to know and you can tell me in one very simple way.

دوست دارم بدانم و می توانید به یک روش بسیار ساده به من بگویید.

Give this lesson a thumbs up here on YouTube and while you're at it,

اینجا در YouTube به این درس سر بزنید و تا زمانی که در آن هستید،

make sure you subscribe so you never miss one of my Confident English lessons.

حتما مشترک شوید تا هرگز یکی از درس‌های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید.

Thank you so much for joining me and I look forward to seeing you next time.

از اینکه به من پیوستید بسیار متشکرم و مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.