19 Adverbs to Express Your Opinion in English | Build Your Vocabulary

Hey, I'm Annemarie with Speak Confident English,

سلام، من آنماری هستم و با اطمینان انگلیسی صحبت می کنم،

and I've got a question for you.

و یک سوال از شما دارم.

What's the difference between these two sentences?

تفاوت این دو جمله چیست؟

The restaurant will be closed on Thursday for a private event.

این رستوران در روز پنجشنبه برای یک رویداد خصوصی تعطیل خواهد بود.

Apparently, the restaurant will be closed on Thursday for a private event.

ظاهراً این رستوران روز پنجشنبه برای یک رویداد خصوصی تعطیل خواهد بود.

Of course, in the second sentence we have that extra word apparently,

البته در جمله دوم ظاهراً آن کلمه اضافی را داریم،

but why and do we really need it?

اما چرا و آیا واقعاً به آن نیاز داریم؟

Apparently along with words such as obviously clearly, kindly,

ظاهراً همراه با کلماتی مانند آشکارا واضح، مهربان

and frankly is an adverb in English more precisely it's a comment.

و صریح یک قید در انگلیسی است، دقیقاً یک نظر است.

Adverb comment,

نظر قید،

adverbs elevate your speech by adding nuance and emotion.

قیدها با افزودن نکات ظریف و احساسات، گفتار شما را بالا می برند.

Moreover,

they help you highlight your emotions and attitudes towards something which

علاوه بر این،

آنها به شما کمک می کنند تا احساسات و نگرش خود را نسبت به چیزی برجسته کنید که به

allows you to more easily express your opinion in English.

شما امکان می دهد راحت تر نظر خود را به زبان انگلیسی بیان کنید.

These adverbs can be used in polite diplomatic communication. And finally,

این قیدها را می توان در ارتباطات دیپلماتیک مودبانه استفاده کرد. و در نهایت

they also indicate cultural fluency.

نشانگر روانی فرهنگی نیز هستند.

So let's go back to that sentence. Apparently,

پس بیایید به آن جمله برگردیم. ظاهراً

the restaurant will be closed on Thursday for a private event. In this sentence,

این رستوران روز پنجشنبه برای یک رویداد خصوصی تعطیل خواهد بود. در این جمله

that word apparently adds on additional meaning and nuance.

ظاهراً آن کلمه به معنی و تفاوت ظریف اضافه می کند. به

It tells others that this information is true based

دیگران می گوید که این اطلاعات بر اساس

on what you currently know. However, maybe there's been an update,

آنچه شما در حال حاضر می دانید درست است. با این حال، شاید یک به روز رسانی وجود داشته باشد،

maybe something has changed. Do we need this extra word? Well,

شاید چیزی تغییر کرده باشد. آیا ما به این کلمه اضافی نیاز داریم؟ خب

that depends. That depends on what you want to say.

بستگی داره این بستگی به آنچه می خواهید بگویید دارد.

Do you want to indicate a concrete fact that the restaurant will be

آیا می خواهید یک واقعیت ملموس را نشان دهید که رستوران بسته خواهد شد

closed? There's no question.

؟ جای سوالی نیست

Or do you want to insert that nuance,

یا می‌خواهید آن تفاوت ظریف،

that understanding that this is true based on what you know?

آن درک درست بودن این موضوع را بر اساس آنچه می‌دانید وارد کنید؟

However, it's possible things have changed.

با این حال، ممکن است همه چیز تغییر کرده باشد. می

I know that using adverbs can be a bit of a challenge.

دانم که استفاده از قیدها می تواند کمی چالش برانگیز باشد.

Sometimes it's hard to know what these adverbs mean and how or when you should

گاهی اوقات دشوار است که بدانید این قیدها به چه معنا هستند و چگونه یا چه زمانی باید از

use them. So in this Confident English lesson today,

آنها استفاده کنید. بنابراین در این درس انگلیسی مطمئن امروز،

I want to introduce you to 19 advanced adverbs so you can more

من می خواهم 19 قید پیشرفته را به شما معرفی کنم تا بتوانید

clearly express your opinion in English and indicate your understanding about

نظر خود را به زبان انگلیسی واضح تر بیان کنید و درک خود را در مورد

something that you know with each adverb.

چیزی که با هر قید می دانید نشان دهید.

You'll understand exactly what it means,

شما دقیقاً معنی آن را متوجه خواهید شد،

and I'll give you example sentences so you can see how to use it in your English

و من برای شما جملاتی مثال می زنم تا بتوانید نحوه استفاده از آن را در

speaking and writing.

مکالمه و نوشتن انگلیسی خود مشاهده کنید.

But if this is your first time here, welcome. I am Annemarie,

اما اگر این اولین بار است که اینجا هستید، خوش آمدید. من آنماری هستم،

an English confidence and fluency coach.

یک مربی با اعتماد به نفس و تسلط انگلیسی.

Everything I do is designed to help you get the confidence you want for your

هر کاری که من انجام می‌دهم برای کمک به شما در به دست آوردن اعتماد به نفسی که برای

life and work in English. If you want more free resources from me,

زندگی و کارتان به زبان انگلیسی می‌خواهید طراحی شده است. اگر منابع رایگان بیشتری از من می‌خواهید،

including lessons I have on fluency and confidence building,

از جمله درس‌هایی که در مورد تسلط و ایجاد اعتماد به نفس دارم، و

as well as my in-depth How to Say What You Want in English training,

همچنین آموزش عمیق من در مورد نحوه گفتن آنچه می‌خواهید در زبان انگلیسی، از

visit my website at speakconfidentenglish.com. I want to start.

وب‌سایت من در speakconfidentenglish.com دیدن کنید. من می خواهم شروع کنم.

This lesson with a quick review of adverbs. What are they?

این درس با بررسی سریع قیدها. آنها چه هستند؟

Why are they important, and how do you use them? Where do you put them?

چرا آنها مهم هستند و چگونه از آنها استفاده می کنید؟ آنها را کجا می گذارید؟

In the sentence?

در جمله؟

Adverbs are words that provide extra information about the action

قیدها کلماتی هستند که اطلاعات اضافی در مورد عملی

that someone or something is taking. It provides extra information about verbs.

که شخص یا چیزی انجام می دهد ارائه می دهد. این اطلاعات اضافی در مورد افعال ارائه می دهد.

It also provides extra information about adjectives. For example,

همچنین اطلاعات اضافی در مورد صفت ها ارائه می دهد. مثلاً

is someone beautiful or really beautiful?

یک نفر زیباست یا واقعاً زیبا؟

These words are useful because they provide more information.

این کلمات مفید هستند زیرا اطلاعات بیشتری را ارائه می دهند.

For example, they can describe how, when, where, and why something happened.

برای مثال، آنها می توانند توضیح دهند که چگونه، کی، کجا و چرا اتفاقی افتاده است.

And most importantly, adverbs can help make our communication more engaging,

و مهمتر از همه، قیدها می توانند به ارتباط ما جذاب تر،

deep, and precise.

عمیق تر و دقیق تر کمک کنند.

The adverbs you're going to learn today are specifically comment adverbs.

قیدهایی که امروز می خواهید یاد بگیرید به طور خاص قید نظر هستند.

These adverbs are used to give context or help others better

این قیدها برای دادن زمینه یا کمک به دیگران برای

understand the situation. They can also be used for emphasis and clarity.

درک بهتر موقعیت استفاده می شود. همچنین می توان از آنها برای تاکید و وضوح استفاده کرد.

And lastly, they can highlight your attitude, your feelings,

و در نهایت، آنها می توانند نگرش، احساسات

and your opinion on the information you're sharing.

و نظر شما را در مورد اطلاعاتی که به اشتراک می گذارید برجسته کنند.

Let's talk briefly about where to put the adverb in a sentence so your sentences

بیایید به طور خلاصه در مورد محل قرار دادن قید در جمله صحبت کنیم تا جملات شما

are accurate and then we'll move on directly into three different uses of how to

دقیق باشند و سپس مستقیماً به سه کاربرد مختلف از نحوه

use these 19 comment adverbs that you're going to learn today.

استفاده از این 19 قید نظری که امروز می‌خواهید یاد بگیرید می‌پردازیم.

Because the adverbs you're learning today are focused on giving extra

از آنجایی که قیدهایی که امروز یاد می گیرید بر ارائه

information about someone's viewpoint or they provide some sort of evaluation,

اطلاعات اضافی در مورد دیدگاه شخصی متمرکز هستند یا نوعی ارزیابی را ارائه می دهند،

you'll find these adverbs usually come at the very beginning of the

خواهید دید که این قیدها معمولاً در همان ابتدای

sentence. You saw this in the example I started with. Apparently,

جمله آمده اند. این را در مثالی که با آن شروع کردم دیدید. ظاهراً

the restaurant will be closed on Thursday for a private event. However,

این رستوران روز پنجشنبه برای یک رویداد خصوصی تعطیل خواهد بود. با این حال،

occasionally you'll also see these adverbs put in the middle of the sentence

گاهی اوقات می بینید که این قیدها درست قبل از فعل در وسط جمله قرار می گیرند

just before the verb. For example,

. به عنوان مثال،

the restaurant will apparently be closed on Thursday for a private event.

ظاهراً رستوران روز پنجشنبه برای یک رویداد خصوصی تعطیل خواهد بود.

And then finally,

sometimes in informal speaking you might hear the adverb at the very end.

و در نهایت،

گاهی اوقات در صحبت های غیررسمی ممکن است قید را در انتهای آن بشنوید.

It's almost like someone forgot to add it at the beginning,

تقریباً مثل این است که شخصی فراموش کرده است آن را در ابتدا اضافه کند،

so they add it at the end.

بنابراین آن را در آخر اضافه می کند. ظاهراً

The restaurant will be closed on Thursday for a private event apparently.

این رستوران روز پنجشنبه برای یک رویداد خصوصی تعطیل خواهد بود.

With that, let's get into our 19 comment adverbs.

با آن، اجازه دهید وارد 19 قید نظر خود شویم.

To better organize this list, I've divided them up into three distinct uses.

برای سازماندهی بهتر این لیست، آنها را به سه کاربرد مجزا تقسیم کرده ام. از

Use number one adverbs that indicate how likely we think

قیدهای شماره یک استفاده کنید که نشان می دهد ما چقدر احتمال می دهیم

something is. Use number two,

چیزی وجود دارد. از قیدهای شماره دو استفاده کنید

adverbs that indicate our attitude or our emotional response to

که نشان دهنده نگرش یا واکنش عاطفی ما به

something that was said. And finally, use number three,

چیزی است که گفته شد. و در نهایت، از شماره سه استفاده کنید،

adverbs that show your judgment about someone's actions.

قیدهایی که قضاوت شما را در مورد اعمال دیگران نشان می دهد.

For the first group,

برای گروه اول،

we're going to look at seven adverbs We use to indicate how likely something is,

هفت قید را بررسی می کنیم که ما از آنها برای نشان دادن احتمال وقوع چیزی استفاده می کنیم،

and this is exactly how the word apparently is used apparently

و این دقیقاً همان چیزی است که کلمه apparently استفاده می شود ظاهراً

indicates that something seems.

نشان می دهد که چیزی به نظر می رسد.

To be true based on the information available similar to the sentence

درست بودن بر اساس اطلاعات موجود مشابه جمله ای که

we had before, "Apparently,

قبلا داشتیم، "ظاهراً

the restaurant will be closed on Thanksgiving day." Now,

رستوران در روز شکرگزاری تعطیل خواهد بود." اکنون،

just as you might guess,

همانطور که ممکن است حدس بزنید،

the word certainly adds on an extra layer of assurance or

این کلمه مطمئناً یک لایه اضافی از اطمینان یا

affirmation. In fact, it emphasizes that assurance.

تأیید را اضافه می کند. در واقع بر این اطمینان تاکید می کند.

It can also be used to indicate complete agreement or willingness.

همچنین می تواند برای نشان دادن توافق یا تمایل کامل استفاده شود.

For example, I certainly can meet you at 9:00 AM on Tuesday.

به عنوان مثال، من مطمئناً می توانم شما را در ساعت 9 صبح روز سه شنبه ملاقات کنم.

Our third adverb clearly can be used to indicate a high level

قید سوم ما به وضوح می تواند برای نشان دادن سطح بالایی

of clarity or understanding. It also indicates that something is evident,

از وضوح یا درک استفاده شود. همچنین نشان می دهد که چیزی مشهود،

obvious or easy to see. For example, clearly,

آشکار یا به راحتی قابل مشاهده است. به عنوان مثال، به وضوح،

we need a good plan before jumping into action similar to our adverb,

قبل از پرش به عمل مشابه قید خود، به یک برنامه خوب نیاز داریم،

certainly we can also use definitely in fact this

مطمئناً می‌توانیم از آن استفاده کنیم، در واقع این

indicates a high level of certainty or firm

نشان دهنده سطح بالایی از اطمینان یا

assertion. For example,

ادعای قاطع است. مثلا برای نوبت نوبت

we should definitely call the doctor's office to reschedule the appointment.

حتما باید با مطب تماس بگیریم .

Let's pause here for a moment and again, imagine this sentence without the word.

بیایید اینجا یک لحظه مکث کنیم و دوباره این جمله را بدون کلمه تصور کنید.

We could certainly say we should call the doctor to reschedule this

مطمئناً می‌توانیم بگوییم که باید با دکتر تماس بگیریم تا این

appointment. However, by adding that adverb,

قرار را تغییر دهیم. با این حال، با اضافه کردن آن قید،

we have an extra layer of meaning or nuance.

یک لایه اضافی از معنی یا تفاوت داریم.

We understand your attitude and how strongly you feel about the need

ما نگرش شما را درک می‌کنیم و درک می‌کنیم که شما چقدر در مورد نیاز

to make an appointment or to reschedule the appointment.

به قرار ملاقات یا زمان‌بندی مجدد قرار احساس می‌کنید.

Number five on our list is undoubtedly this is used to indicate a strong

شماره پنج در لیست ما بدون شک برای نشان دادن یک

unquestionable belief or certainty. For example,

باور یا اطمینان قوی غیرقابل تردید استفاده می شود. به عنوان مثال،

undoubtedly Susan's help contributed to the success of this event.

بدون شک کمک سوزان به موفقیت این رویداد کمک کرد.

In other words, it's without question. Number six is obviously,

به عبارت دیگر، بدون سوال است. عدد شش بدیهی است،

and this means that something is easily seen, understood, or recognized.

و این بدان معنی است که چیزی به راحتی قابل مشاهده، درک یا تشخیص است.

In other words, there's no need for further explanation.

به عبارت دیگر نیازی به توضیح بیشتر نیست.

For example,

به عنوان مثال،

we really need a family vacation this year has been hard, obviously.

ما واقعا نیاز به یک تعطیلات خانوادگی در این سال سخت بوده است، بدیهی است. به

Why do you think I added the word obviously at the end in this example?

نظر شما چرا در این مثال کلمه را به وضوح در آخر اضافه کردم؟

As I mentioned earlier,

همانطور که قبلاً ذکر کردم،

we use this in informal spoken speech and it's often as an afterthought

ما از این در گفتار غیررسمی استفاده می‌کنیم و اغلب به عنوان یک فکر بعدی

or something that you want to add at the end to underscore or

یا چیزی است که می‌خواهید در پایان اضافه کنید تا

highlight everything that you've said. And finally,

همه چیزهایی را که گفته‌اید برجسته یا برجسته کنید. و در نهایت،

number seven for this category is presumably now so far

شماره هفت برای این دسته احتمالاً تا کنون

we've had adverbs that indicate a rather high level of certainty

قیدهایی داشته ایم که نشان دهنده سطح نسبتاً بالایی از اطمینان است

or perhaps even indicate that there's no question. However,

یا شاید حتی نشان می دهد که هیچ سؤالی وجود ندارد. با این حال،

this one is different.

این یکی متفاوت است.

This one is used to indicate an educated guess.

این یکی برای نشان دادن یک حدس تحصیلی استفاده می شود.

In other words,

it's based on reasonable assumptions or some evidence.

به عبارت دیگر،

مبتنی بر فرضیات معقول یا شواهدی است.

For example,

به عنوان مثال،

presumably they're stuck in traffic and it'll be a while before they arrive.

احتمالاً آنها در ترافیک گیر کرده اند و تا رسیدن آنها مدتی طول می کشد.

Now, in that sentence,

حالا، در آن جمله،

because I'm using presumably there's a sense that maybe I don't really

چون من از آن استفاده می‌کنم، احتمالاً این حس وجود دارد که شاید واقعاً

believe that's true or I'm not really sure that that's accurate information.

معتقد نیستم که درست است یا واقعاً مطمئن نیستم که این اطلاعات دقیق باشد.

Before we go on to our second set of comma adverbs,

قبل از اینکه به مجموعه دوم قیدهای کاما خود برویم، می‌خواهم در

I want to pause here and ask you to practice one adverb you've learned so far.

اینجا مکث کنم و از شما بخواهم یک قید را که تاکنون یاد گرفته‌اید تمرین کنید.

For example,

use an adverb such as obviously clearly or certainly to

به عنوان مثال،

برای

indicate your overall attitude or your high level of confidence that something

نشان دادن نگرش کلی یا سطح بالای اعتماد به نفس شما نسبت به

is true.

درست بودن چیزی، از قیدهایی مانند آشکارا واضح یا مطمئن استفاده کنید.

Share in an example sentence with me below and now let's move on to seven

در یک جمله مثال با من در زیر به اشتراک بگذارید و حالا بیایید به هفت

comment adverbs you can use to indicate your attitude or emotional response

قید نظری که می‌توانید برای نشان دادن نگرش یا پاسخ احساسی خود استفاده کنید، برویم،

first, surprisingly, this is used to indicate that something is unexpected,

در کمال تعجب، این برای نشان دادن غیرمنتظره بودن،

unanticipated, or astonishing. For example,

غیرمنتظره بودن یا شگفت‌انگیز بودن چیزی استفاده می‌شود. به عنوان مثال،

the engine on this car won't last too long, surprisingly. Next,

موتور این خودرو به طور شگفت انگیزی دوام زیادی نخواهد داشت. بعد،

frankly,

صادقانه بگویم،

we use this adverb to indicate direct honesty.

ما از این قید برای نشان دادن صداقت مستقیم استفاده می کنیم.

For example, frankly,

برای مثال، صادقانه بگویم،

I'd rather stay in than go out this weekend similar to the word

ترجیح می‌دهم در این آخر هفته بمانم تا بیرون بروم

frankly. We can also use honestly,

. ما همچنین می توانیم صادقانه استفاده کنیم،

which indicates that what you say is genuine or without deception.

که نشان می دهد آنچه شما می گویید واقعی یا بدون فریب است.

For example, honestly, I don't have the energy to take on my tasks today.

به عنوان مثال، راستش را بخواهید، امروز انرژی لازم برای انجام وظایفم را ندارم.

Number four in this category is generally this is used to indicate

شماره چهار در این دسته معمولاً برای نشان دادن

that you view something as common or typical. For example,

اینکه شما چیزی را معمولی یا معمولی می بینید استفاده می شود. به عنوان مثال،

the company generally doesn't allow employees to take more than three weeks off

شرکت معمولاً به کارمندان اجازه نمی دهد بیش از سه هفته

during the year.

در طول سال مرخصی بگیرند.

I highlighted that this category of adverbs is focused on indicating your

من تاکید کردم که این دسته از قیدها بر نشان دادن

attitude or emotional response, and with the word generally,

نگرش یا پاسخ احساسی شما متمرکز است و با کلمه به طور کلی

it's almost indicating a lack of emotional response.

تقریباً نشان دهنده عدم پاسخ عاطفی است.

You don't really have a strong feeling toward this issue. Instead,

شما واقعاً احساس قوی نسبت به این موضوع ندارید. در عوض،

you're indicating that you view this as something common or normal from your

شما نشان می‌دهید که از دیدگاه خود به این امر به عنوان چیزی عادی یا عادی نگاه می‌کنید

point of view. Number five on our list is luckily, and as you might imagine,

. شماره پنج در لیست ما خوشبختانه است، و همانطور که ممکن است تصور کنید،

we use this to indicate that we've had some positive or

ما از این برای نشان دادن اینکه

fortunate outcome by chance. For example,

به طور تصادفی نتیجه مثبت یا خوشبختی داشته ایم استفاده می کنیم. به عنوان مثال،

luckily we stocked up on batteries before the power outage.

خوشبختانه ما قبل از قطع برق باتری ها را ذخیره کردیم.

Next on the list is naturally we use this adverb to

بعدی در لیست این است که طبیعتاً از این قید برای

indicate that something is logical or expected.

نشان دادن منطقی یا انتظاری بودن چیزی استفاده می کنیم.

For example,

به عنوان مثال،

my goals naturally changed over time as my knowledge expanded.

اهداف من به طور طبیعی در طول زمان با گسترش دانش من تغییر کرد.

And number seven,

و شماره هفت،

sadly of course this one is used to indicate your feelings of sorrow

البته متأسفانه این یکی برای نشان دادن احساس غم و اندوه

or regret. For example, sadly,

یا پشیمانی شما استفاده می شود. به عنوان مثال، متاسفانه،

one of NASA's programs will be discontinued by the end of the year.

یکی از برنامه های ناسا تا پایان سال متوقف خواهد شد.

I want to go back to the question we discussed at the beginning.

من می خواهم به سؤالی که در ابتدا بحث کردیم برگردم.

Do we need these extra words in a sentence,

آیا به این کلمات اضافی در یک جمله نیاز داریم

and I think this example highlights how useful adverbs can be.

و فکر می کنم این مثال نشان می دهد که قیدها چقدر می توانند مفید باشند.

I could simply state a fact that NASA has a program that will be

من به سادگی می توانم یک واقعیت را بیان کنم که ناسا برنامه ای دارد که

discontinued later this year,

اواخر امسال متوقف می شود

and by adding on one simple word, sadly,

و متاسفانه با اضافه کردن یک کلمه ساده،

I give you my feelings about this fact.

احساس خود را در مورد این واقعیت به شما می گویم.

I've added on that nuance and emotion.

من به آن تفاوت ظریف و احساس اضافه کرده ام.

And now category number three,

و اکنون دسته شماره سه،

adverbs you can use to show your judgment towards someone's actions.

قیدهایی است که می توانید برای نشان دادن قضاوت خود در مورد اعمال دیگران استفاده کنید.

Number one, bravely. Of course,

شماره یک، شجاعانه البته، از

this is used to indicate that you view someone else's actions as being

این برای نشان دادن این استفاده می‌شود که شما اعمال شخص دیگری را

courageous, maybe even fearless. For example,

شجاعانه، شاید حتی نترس می‌بینید. مثلا

Tina bravely faced the audience and presented next

تینا شجاعانه با تماشاگران روبرو شد و بعد

carelessly. If you describe something as happening carelessly,

با بی دقتی ارائه کرد. اگر چیزی را به‌عنوان بی‌دقتی توصیف کنید،

it indicates that you see it as thoughtless or maybe even done

نشان‌دهنده این است که آن را بی‌دیده می‌بینید یا حتی ممکن است

with negligence. In other words, there's a lack of caution.

با سهل انگاری انجام شود. به عبارت دیگر، عدم احتیاط وجود دارد.

For example, let's not write this email carelessly.

مثلاً این ایمیل را بی خیال ننویسیم.

We need to connect with this client. Number three,

ما باید با این مشتری ارتباط برقرار کنیم. شماره سه،

in this category generously,

در این دسته سخاوتمندانه،

you might use this to suggest that you view someone's actions as being

ممکن است از این برای نشان دادن اینکه اعمال کسی را

kind or unselfish.

مهربان یا بی خود می بینید استفاده کنید.

You could also use it to say that someone gave or shared something

همچنین می‌توانید از آن برای گفتن اینکه شخصی چیزی را به میل خود داده یا به اشتراک گذاشته استفاده کنید

willingly. For example,

. به عنوان مثال،

she generously donated all the new toys to the fundraiser.

او با سخاوت تمام اسباب بازی های جدید را به جمع آوری کمک مالی اهدا کرد.

Number four,

شماره چهار،

kindly we use this to indicate goodwill and friendliness.

لطفاً از این برای نشان دادن حسن نیت و دوستی استفاده می کنیم.

For example,

به عنوان مثال،

kindly she took extra time to explain the pros and cons of the role

او با مهربانی وقت بیشتری گذاشت تا جوانب مثبت و منفی نقش

and our final adverb wisely.

و قید پایانی ما را عاقلانه توضیح دهد.

You might use this to say that you view someone's actions as having

شما ممکن است از این برای گفتن اینکه اعمال یک نفر را

sound judgment or careful thought.

قضاوت صحیح یا تفکر دقیق می‌دانید استفاده کنید.

It also indicates a good understanding of a situation.

همچنین نشان دهنده درک خوب یک موقعیت است.

For example, wisely she invested in the company at the right time.

به عنوان مثال، او عاقلانه در زمان مناسب در شرکت سرمایه گذاری کرد.

Now, I know I've introduced you to many new adverbs today,

حالا، می دانم که امروز به شما قیدهای جدید زیادی را معرفی کرده ام،

and the best thing you can do now is choose two or three to practice

و بهترین کاری که اکنون می توانید انجام دهید این است که دو یا سه قید را برای تمرین

using in real sentences.

در جملات واقعی انتخاب کنید.

That is the number one way to not just learn,

این راه شماره یک برای نه تنها یادگیری است،

but remember how to use these adverbs so that you incorporate them

بلکه به یاد داشته باشید که چگونه از این قیدها استفاده کنید تا آنها را

naturally in your English conversations and in your English writing.

به طور طبیعی در مکالمات انگلیسی خود و در نوشتار انگلیسی خود بگنجانید.

Earlier I asked you to select an adverb,

قبلاً از شما خواسته بودم که یک قید را انتخاب کنید،

such as obviously clearly or certainly. Now,

مثلاً واضح است یا مطمئنا. حالا می‌خواهم

I want you to think about someone who has done something courageous in your

به کسی فکر کنید که از نظر شما کار شجاعانه‌ای انجام داده است

eyes. For example,

. به عنوان مثال،

maybe you have a coworker who gave a presentation in English for the very first

شاید شما یک همکار داشته باشید که برای اولین بار به زبان انگلیسی سخنرانی کرد

time,

،

or maybe your daughter walked to school for the first time by herself.

یا شاید دخترتان برای اولین بار به تنهایی به مدرسه رفت.

How would.

چگونه.

You describe those actions in a sentence using the adverb bravely?

شما آن اعمال را در یک جمله با استفاده از قید شجاعانه توصیف می کنید؟

If there's another adverb on this list that you'd really love to remember right

اگر قید دیگری در این لیست وجود دارد که واقعاً دوست دارید در

now for future conversations in English,

حال حاضر برای مکالمات بعدی به زبان انگلیسی آن را به خاطر بسپارید،

go ahead and create an example sentence and share it with me below.

ادامه دهید و یک جمله مثال ایجاد کنید و آن را در زیر با من به اشتراک بگذارید.

If you found today's lesson helpful to you,

اگر درس امروز برای شما مفید بود،

I would love to know and you can tell me in one very simple way.

دوست دارم بدانم و می توانید به یک روش بسیار ساده به من بگویید.

Give this lesson a thumbs up here on YouTube and while you're at it,

این درس را در اینجا در YouTube به اشتراک بگذارید و تا زمانی که در آن هستید،

make sure you subscribe to my Speak Confident English YouTube channel so you

مطمئن شوید که در کانال YouTube Speak Confident English من مشترک شوید تا

never miss one of my Confident English lessons.

هرگز یکی از درس‌های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید.

Thank you so much for being here and for watching this lesson.

از حضور شما و تماشای این درس بسیار سپاسگزارم.

I really appreciate it and I look forward to seeing you next time.

من واقعاً از آن قدردانی می کنم و مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.