Fall - Feel - Felt - Don't muddle up these irregular verbs

Don't mix these verb forms up. The past tense of 'fall' is 'fell', not 'felt'.

این اشکال فعل را با هم مخلوط نکنید. زمان گذشته "سقوط" "سقوط" است، نه "احساس".

We feel emotions like anger, surprise and excitement.

ما احساساتی مانند خشم، تعجب و هیجان را احساس می کنیم.

I don't feel well. Hmmm, you feel hot. You messed up my hair. Ha!

حالم خوب نیست هوم، شما احساس گرما می کنید. موهامو بهم ریختی ها!

We can learn about things by feeling them with our hands.

ما می توانیم در مورد چیزها با احساس آنها با دست خود یاد بگیرند.

What are you doing? This present's for me. You can't open it until Christmas Day. I didn't

چه کار می کنی؟ این هدیه برای من است تا روز کریسمس نمی توانید آن را باز کنید.

open it. I felt it though. An important use of 'feel' is to say what

بازش نکردم هرچند حسش کردم یکی از کاربردهای مهم «احساس» این است که بگوییم چه

we think or believe. So how do you feel? What's your opinion?

فکر می کنیم یا به آن اعتقاد داریم. پس چه احساسی دارید؟ نظرتون چیه؟

The market's up again today. Yes, rice is doing well. It's up three points.

امروز بازار دوباره بالا رفته بله، برنج خوب است. سه امتیاز بالاتر است.

How do you feel about soy beans? Oh what, for lunch? No, as an investment.

در مورد دانه های سویا چه احساسی دارید؟ اوه چه، برای ناهار؟ خیر به عنوان سرمایه گذاری

What is the matter with my head. Blood! I must have slipped and fallen.

سر من چه خبره خون! حتما لیز خوردم و افتادم.

When things fall they move from a higher level to a lower level.

وقتی چیزها سقوط می کنند از یک سطح بالاتر به سطح پایین تر حرکت می کنند.

Temperatures fall. Pressure falls. Prices fall.

دما کاهش می یابد. فشار کاهش می یابد. قیمت ها کاهش می یابد.

Good financial news today. The latest figures show inflation is falling.

اخبار مالی خوب امروز آخرین آمار نشان می دهد که تورم در حال کاهش است.

Notice he said 'falling', not 'falling down'. When things fall down, they fall to the ground.

توجه کنید که او گفت "سقوط"، نه "سقوط". وقتی اشیا سقوط می کنند، روی زمین می افتند.

This branch has fallen down. So the branch hit the ground. Trees can fall

این شاخه سقوط کرده است. بنابراین شاخه به زمین خورد. درختان می توانند

down and we can also say they fall over. Fall over' means move from a vertical to a

سقوط کنند و همچنین می توانیم بگوییم که سقوط می کنند. Fall over به معنای حرکت از حالت عمودی به

horizontal position. People fall over too. Just one last thing. 'Fall' can also mean

افقی است. مردم هم می افتند فقط یک چیز آخر "پاییز" می تواند به معنای

'to become'. So we can fall ill. We can fall asleep.

"شدن" نیز باشد. بنابراین ما می توانیم بیمار شویم. میتونیم بخوابیم

And of course, we can fall in love. No, no, no, no, no, no, no, no.

و البته، ما می توانیم عاشق شویم. نه، نه، نه، نه، نه، نه، نه.