Learn English Phrasal Verbs about Cooking and Eating

Hello students. Today’s video is  phrasal verbs about cooking and eating.  

سلام دانش آموزان ویدیوی امروز افعال عبارتی درباره آشپزی و غذا خوردن است.

My name is Danny and welcome to the  December phrasal verbs challenge. 

نام من دنی است و به چالش افعال عبارتی دسامبر خوش آمدید.

In this lesson, I will introduce several  phrasal verbs about cooking and eating  

در این درس، من چندین فعل عبارتی در مورد آشپزی و غذا خوردن

with the meaning of each phrasal verb. After  each phrasal verb you will learn small parts of  

با معنی هر فعل عبارتی را معرفی خواهم کرد. بعد از هر فعل عبارتی، بخش‌های کوچکی

an English conversation. At the end of the lesson  we will put the conversation parts together to  

از مکالمه انگلیسی را خواهید آموخت. در پایان درس، قسمت‌های مکالمه را کنار هم قرار می‌دهیم تا

reveal the full conversation. Let’s get started:

مکالمه کامل را آشکار کنیم. بیایید شروع کنیم

The first phrasal verb is Pig out. Pig out means  to eat a large amount of food. Have a look at  

: اولین فعل عبارتی Pig out است. Pig out به معنای خوردن مقدار زیادی غذا است. به

this guy. He is pigging out on hamburgers.  Here’s an example of a short conversation. 

این مرد نگاهی بیندازید. او در حال خوردن همبرگر است. در اینجا نمونه ای از یک مکالمه کوتاه است.

A: What are you going to do tonight?  Do you want to go to a concert? 

ن: امشب میخوای چیکار کنی؟ آیا می خواهید به کنسرت بروید؟

B: No, I want to have a lazy evening. I’ll  probably watch Netflix and pig out on some pizza.  

ب: نه، من می خواهم یک عصر تنبل داشته باشم. احتمالاً نتفلیکس را تماشا می‌کنم و پیتزا می‌خورم.

You could ask Danny. Maybe  he wants to go to a concert.

میتونی از دنی بپرسی شاید بخواهد به کنسرت برود.

The next phrasal verb about cooking  and eating is: Pick at. Pick at  

فعل عبارت بعدی در مورد آشپزی و خوردن این است: Pick at. Pick at

means to eat only small amounts of a meal. Danny usually just picks at his meal. Here’s  

به معنای خوردن تنها مقدار کمی از یک وعده غذایی است. دنی معمولاً فقط در وعده غذایی خود چیده است. در

an example of a conversation. A: Hey Danny. Do you want  

اینجا   نمونه ای از یک مکالمه آمده است. ج: هی دنی. آیا می‌خواهید

to go to a concert tonight? B: Sure, that sound like fun. 

امشب به کنسرت بروید؟ ب: مطمئناً، به نظر سرگرم کننده است.

A: Are you ok? You are just picking at your meal. B: I’m not very hungry because I really  

ج: حالت خوبه؟ شما فقط در حال چیدن در وعده غذایی خود هستید. ب: من خیلی گرسنه نیستم زیرا واقعاً

pigged out at lunch earlier.

زودتر ناهار را ترک کردم.

Another phrasal verb about cooing and  eating is: Whip Up. Whip up means to quickly  

یکی دیگر از فعل‌های عبارتی در مورد غوغ زدن و خوردن این است: Whip Up. شلاق زدن به معنای آماده کردن

make a meal or something to eat. He whipped  up a delicious meal for us in 15 minutes.  

سریع یک غذا یا چیزی برای خوردن است. او یک غذای خوشمزه را در 15 دقیقه برای ما آماده کرد.

Here’s a conversation example: A: Well, I’m hungry but we don’t have  

یک مثال مکالمه در اینجا آمده است: A: خب، من گرسنه هستم اما

a lot of time before the concert starts. B: Don’t worry I’ll quickly whip  

زمان زیادی قبل از شروع کنسرت نداریم. ب: نگران نباشید من به سرعت

something up for you.

چیزی برای شما آماده خواهم کرد.

The next phrasal verb about cooking and  eating is Fry up. Fry up means to cook  

فعل بعدی بعدی درباره پختن و خوردن، سرخ کردن است. سرخ کردن به معنای پختن

something by frying. Frying is to cook food  in some kind of oil. Let’s fry some eggs up  

چیزی با سرخ کردن است. سرخ کردن برای پختن غذا در نوعی روغن است. برای شام کمی تخم مرغ سرخ می کنیم

for dinner. Here’s a conversation example. B: Oh no, I can’t whip up any food because  

. در اینجا یک مثال گفتگو است. ب: اوه نه، من نمی توانم هیچ غذایی را درست

I only have eggs. A: That’s ok,  

کنم زیرا   من فقط تخم مرغ دارم. پاسخ: اشکالی ندارد،

you can fry up a few eggs for me. B: Ok, great. I’ll fry those up now.

می توانید برای من چند تخم مرغ سرخ کنید. ب: باشه عالیه الان آنها را سرخ می کنم.

The last phrasal verb is eat up. Eat up means  to eat all of something. Eat up! We’ve got to  

آخرین فعل عبارتی eat up است. خوردن به معنای خوردن همه چیز است. کامل خوردن! ما باید به

go out soon. Here’s a conversation example: B: Ok, here are the eggs. Now eat up,  

زودی   برویم بیرون. این یک مثال مکالمه است: ب: خوب، تخم مرغ ها اینجا هستند. حالا بخور

the concert starts in an hour. A: Haha, ok. I’ll eat quickly.

،   کنسرت یک ساعت دیگر شروع می‌شود. پاسخ: هاها، باشه. سریع میخورم

We studied: Pig out, Pick at,  

ما مطالعه کردیم: خوک، انتخاب،

whip up, fry up, and eat up. Now let’s study the full conversation.

شلاق زدن، سرخ کردن و خوردن. حالا بیایید گفتگو را کامل مطالعه کنیم.

A: What are you going to do tonight? Do  

ن: امشب میخوای چیکار کنی؟ آیا

you want to go to a concert? B: No, I want to have a lazy  

می‌خواهید به کنسرت بروید؟ ب: نه، می‌خواهم یک شب تنبلی داشته باشم

evening. I’ll probably watch Netflix and pig  out on some pizza. You could ask Danny. Maybe  

. احتمالاً نتفلیکس را تماشا می‌کنم و پیتزا می‌خورم. میتونی از دنی بپرسی شاید

he wants to go to a concert. A: Hey Danny. Do you want  

بخواهد به کنسرت برود. ج: هی دنی. آیا می‌خواهید

to go to a concert tonight? B: Sure, that sound like fun. 

امشب به کنسرت بروید؟ ب: مطمئناً، به نظر سرگرم کننده است.

A: Are you ok? You are just picking at your meal. B: I’m not very hungry because I really  

ج: حالت خوبه؟ شما فقط در حال چیدن در وعده غذایی خود هستید. ب: من خیلی گرسنه نیستم زیرا واقعاً

pigged out at lunch earlier. A: Well, I’m hungry but we don’t  

زودتر ناهار را ترک کردم. پاسخ: خب، من گرسنه هستم، اما

have a lot of time before the concert starts. B: Don’t worry I’ll quickly whip something  

زمان زیادی تا شروع کنسرت نداریم. ب: نگران نباشید من به سرعت

up for you. B: Oh no,  

چیزی برای شما آماده خواهم کرد. ب: اوه نه،

I can’t whip up any food because I only have eggs. A: That’s ok, you can fry up a few eggs for me. 

من نمی توانم هیچ غذایی را درست کنم زیرا فقط تخم مرغ دارم. پاسخ: اشکالی ندارد، می توانید چند تخم مرغ برای من سرخ کنید.

B: Ok, great. I’ll fry those up now. B: Ok, here are the eggs. Now eat up,  

ب: باشه عالیه الان آنها را سرخ می کنم. ب: خوب، این تخم مرغ ها هستند. حالا بخور

the concert starts in an hour. A: Haha, ok. I’ll eat quickly. 

،   کنسرت یک ساعت دیگر شروع می‌شود. پاسخ: هاها، باشه. سریع میخورم

Learn more, by clicking one of the videos  on the screen and please like and subscribe. 

با کلیک روی یکی از ویدیوها روی صفحه، بیشتر بیاموزید و لطفاً لایک کنید و مشترک شوید.

I’ll see you in the next video.

در ویدیوی بعدی شما را می بینم.