Improve Your English Fluency: 10 Words for Seeing

When you're trying to improve your English vocabulary, there are basically two ways you

وقتی می‌خواهید دایره لغات انگلیسی خود را بهبود ببخشید، اساساً دو راه وجود دارد که می‌توانید

can go.

دنبال کنید.

One is to go wide and learn a little bit of vocabulary about a lot of different subjects.

یکی این است که گسترده شوید و کمی واژگان را در مورد موضوعات مختلف یاد بگیرید.

But at some stage, you want to go beyond that and you want to go deep.

اما در مرحله ای، شما می خواهید فراتر از آن بروید و می خواهید به عمق بروید.

You want to take one area and learn a lot of vocabulary about that particular area.

شما می خواهید یک منطقه را انتخاب کنید و واژگان زیادی در مورد آن منطقه خاص یاد بگیرید.

And that's what we're going to do in this lesson.

و این کاری است که ما در این درس انجام خواهیم داد.

We're going deep into which area?

ما به عمق کدام منطقه می رویم؟

We're going to talk about words that have to describe the way you use your eyes.

ما در مورد کلماتی صحبت خواهیم کرد که باید نحوه استفاده از چشمانتان را توصیف کنند.

Okay?

باشه؟

So, let's look at what these words are, and then you will be able to see, perhaps you

بنابراین، بیایید ببینیم این کلمات چیست، و سپس شما قادر خواهید بود ببینید، شاید شما

have these words in your own language, you probably do.

این کلمات را در زبان خود دارید، احتمالاً دارید.

That's what actually gives us a lot of fluency, when we have lots of vocabulary to describe

این همان چیزی است که در واقع به ما تسلط زیادی می دهد، وقتی واژگان زیادی برای توصیف

seemingly similar ideas.

ایده های به ظاهر مشابه داریم.

Okay?

باشه؟

And in your vocabulary and in your language, I'm sure you have that depth.

و در دایره لغات و زبانتان، مطمئنم که شما این عمق را دارید.

So let's give you some of that depth in English.

بنابراین اجازه دهید مقداری از این عمق را به زبان انگلیسی به شما ارائه دهیم. بیا

Let's get started.

شروع کنیم.

So, the first word that has to do with using your eyes is "to see" something.

بنابراین، اولین کلمه ای که به استفاده از چشمان شما مربوط می شود، "دیدن" چیزی است.

Now, if my eyes are closed, I can't see; when my eyes are open, I can see.

حالا اگر چشمانم بسته باشد، نمی توانم ببینم. وقتی چشمانم باز است، می توانم ببینم.

So "to see" just means to use your eyes.

بنابراین "دیدن" فقط به معنای استفاده از چشمان شماست.

Okay?

باشه؟

So, for example, if you're in a...

بنابراین، برای مثال، اگر شما در یک ...

I saw John today in the office.

امروز جان را در دفتر دیدم.

Okay?

باشه؟

Or I saw a mouse in the hotel room.

یا یک موش را در اتاق هتل دیدم.

Okay?

باشه؟

I hope that doesn't happen to you.

امیدوارم این اتفاق برای شما نیفتد.

So "to see" just means to use your eyes.

بنابراین "دیدن" فقط به معنای استفاده از چشمان شماست.

Okay?

باشه؟

It's the most basic word that we can use for describing the action of using our vision.

این ابتدایی ترین کلمه ای است که می توانیم برای توصیف عمل استفاده از بینایی خود استفاده کنیم.

Alright?

بسيار خوب؟

"To see".

"دیدن".

The next word is "to look".

کلمه بعدی «نگاه کردن» است.

So "to look", now we are paying attention to what we see.

بنابراین «به نگاه کردن»، اکنون ما به آنچه می بینیم توجه می کنیم.

Okay?

باشه؟

I looked at my watch to see what the time was.

به ساعتم نگاه کردم تا ببینم ساعت چند است.

Okay?

باشه؟

I looked at my watch.

به ساعتم نگاه کردم.

Or you might look at an attractive man or an attractive woman, and sometimes your partner

یا ممکن است به یک مرد جذاب یا یک زن جذاب نگاه کنید و گاهی اوقات شریک زندگی تان

might say, "Why are you looking at her?

می گوید: "چرا به او نگاه می کنی؟

Why are you looking at him?"

چرا به او نگاه می کنی؟"

Okay?

باشه؟

Or something like that.

یا چیزی شبیه به آن.

So "to look" means to see, but to see with attention, to pay attention to what you're

پس «نگاه کردن» به معنای دیدن است، اما دیدن با توجه، توجه به آنچه می‌بینید

seeing.

.

Alright?

بسيار خوب؟

That's "to look".

این "نگاه کردن" است.

The next word is "to watch".

کلمه بعدی «تماشا کردن» است.

Now, this word you probably do know, like, what can we watch?

حالا، احتمالاً این کلمه را می دانید، مثلاً چه چیزی را می توانیم تماشا کنیم؟

You watch something for some time.

شما برای مدتی چیزی را تماشا می کنید .

Usually this takes time.

معمولاً این زمان می برد.

So, for example, we watch a show, we watch a movie, we watch a game, a football game,

بنابراین، برای مثال، ما یک برنامه تماشا می کنیم، یک فیلم می بینیم، یک بازی، یک بازی فوتبال،

a soccer game, whatever.

یک بازی فوتبال، هر چه باشد.

Okay?

باشه؟

So "to watch something" means to look at something, but for some time.

پس «نگاه کردن به چیزی» به معنای نگاه کردن به چیزی است، اما برای مدتی. می

You see that when I'm describing these words, very often I'm using other words in that same

بینید که وقتی دارم این کلمات را توصیف می کنم، اغلب از کلمات دیگری در همان حوزه واژگانی استفاده می کنم

vocabulary field, but in different ways.

، اما به روش های مختلف.

Okay?

باشه؟

Now, here's another one.

حالا اینم یکی دیگه

This one you may or may not have heard.

این یکی را ممکن است شنیده باشید یا نشنیده باشید. به

It's called "glare".

آن "نور خیره کننده" می گویند.

To glare at somebody is to look at somebody angrily.

خیره شدن به کسی یعنی نگاه کردن با عصبانیت به کسی.

Okay?

باشه؟

So, that's basically what it is.

بنابراین، اساساً همین است.

When you're communicating something with your eyes and you're angry at somebody, then you

وقتی چیزی را با چشمان خود در میان می‌گذارید و از دست کسی عصبانی هستید،

glare at them.

به او خیره می‌شوید.

It's not a pretty picture.

عکس قشنگی نیست

Okay?

باشه؟

Alright.

بسيار خوب.

So, "to look at somebody angrily" is to glare.

بنابراین، "نگاه کردن به کسی با عصبانیت" خیره شدن است.

The next word, "to gaze".

کلمه بعدی «نگاه کردن» است.

This is more peaceful, much more peaceful.

این صلح آمیزتر است، بسیار صلح آمیزتر.

So, "to gaze", it's a beautiful day and I'm gazing outside my window, I'm thinking about

بنابراین، «نگاه کردن»، روز زیبایی است و من به بیرون از پنجره نگاه می کنم، به

different things, pleasant things, usually.

چیزهای مختلف فکر می کنم، معمولاً چیزهای خوشایند.

So when you're gazing, you're looking at something that's maybe pretty or attractive and it's

بنابراین زمانی که خیره می‌شوید، به چیزی نگاه می‌کنید که شاید زیبا یا جذاب باشد و

making you think, so you're looking thoughtfully.

شما را به فکر فرو می‌برد، بنابراین متفکرانه نگاه می‌کنید.

Okay?

باشه؟ داری به

You're gazing outside the window.

بیرون از پنجره نگاه می کنی

That's what it means to gaze at something.

این به معنای خیره شدن به چیزی است.

Okay.

باشه.

Number six, "peek".

شماره شش، "نگاه کردن".

Okay?

باشه؟

So, "to peek" means to look at something secretly.

پس «نگاه كردن» به معناي پنهان نگاه كردن به چيزي است.

For example, somebody might try to peek at the answers to a test, or a child may try

برای مثال، ممکن است کسی سعی کند به پاسخ‌های یک آزمون نگاه کند، یا کودکی ممکن است سعی کند

to open a box, a gift, and peek at what's inside.

جعبه، هدیه‌ای را باز کند و به آنچه داخل آن است نگاه کند.

Okay?

باشه؟

Can't wait for Christmas, can't wait for his birthday, he's peeking at what's inside.

نمی تواند برای کریسمس صبر کند، نمی تواند برای تولدش صبر کند، او به آنچه در داخل است نگاه می کند.

So, "to peek" means to look at something secretly, when you're not supposed to be looking at

بنابراین، "نگاه کردن" به معنای نگاه کردن پنهانی به چیزی است، در حالی که قرار نیست به

it.

آن نگاه کنید.

Alright.

بسيار خوب.

The next one, "squint".

مورد بعدی، "چشمک".

So, "to squint" is something like this, let's say, you know, let's say first it could be...

بنابراین، "چشم انداختن" چیزی شبیه به این است، فرض کنید، می دانید، بیایید بگوییم اول ممکن است ...

It happens at different times.

در زمان های مختلف اتفاق می افتد.

For example, if you're in the sun, okay, and you didn't...

به عنوان مثال، اگر زیر نور خورشید هستید، خوب، و این کار را نکردید...

You forgot to bring your sunglasses and so you might squint, right, with both your eyes,

فراموش کرده اید عینک آفتابی خود را بیاورید و بنابراین ممکن است با هر دو چشم خود،

make your eyes really small because you can't stand the bright light.

چشمانتان را بسیار کوچک کنید، زیرا نمی توانید ایستادن در نور روشن

Or it could be because somebody needs glasses and they can't see what's on the board so

یا ممکن است به این دلیل باشد که کسی به عینک نیاز دارد و نمی‌تواند آنچه روی تخته است را ببیند، بنابراین چشمانش را

they're squinting, you know, in order to be able to focus their vision and be able to

می‌چرخاند، می‌دانید، تا بتواند دید خود را متمرکز کند و بتواند

see what's on the board.

آنچه روی تخته است را ببیند.

So that's "squinting", "to squint", okay?

پس این یعنی "چشم انداختن"، "چشم انداختن"، باشه؟

The next word, "wink".

کلمه بعدی "چشمک" است.

So, this is to close one eye, something like that.

بنابراین، این برای بستن یک چشم است، چیزی شبیه به آن.

I can't do it very well, okay?

من نمی توانم آن را به خوبی انجام دهم، باشه؟

But "to wink" means to close one eye.

اما «چشمک» به معنای بستن یک چشم است.

And basically, you're kind of sending a message to someone, right?

و اساساً، شما به نوعی به کسی پیام می فرستید، درست است؟

Could be anything, in different cultures it can mean different things, and it can mean

ممکن است هر چیزی باشد، در فرهنگ‌های مختلف می‌تواند معنی‌های متفاوتی داشته باشد، و می‌تواند به این معنی باشد

that you're flirting with someone, it could mean that you're joking with someone, and

که شما با کسی معاشقه می‌کنید، می‌تواند به این معنی باشد که با کسی شوخی می‌کنید، و

so you just sort of blink with one eye, okay?

بنابراین فقط با یک چشم پلک می‌زنید، خوب؟ به

That's called "winking", "to wink".

این می گویند "چشمک زدن"، "چشمک زدن".

The other one is "blink".

دیگری «پلک زدن» است.

"Blink" is basically just closing both eyes.

"پلک زدن" در اصل فقط بستن هر دو چشم است.

We blink naturally, right, thousands of times a day, blink, that's to close both eyes, okay?

ما به طور طبیعی پلک می زنیم، درست است، هزاران بار در روز، پلک می زنیم، برای بستن هر دو چشم، خوب است؟

And the last one is "to glance".

و آخرین مورد "نگاه کردن" است.

So "to glance" means to look quickly at something.

پس «نگاه» به معنای نگاه سریع به چیزی است.

For example, if you're just about to enter a meeting but you want to check if you've

به عنوان مثال، اگر می‌خواهید وارد جلسه‌ای شوید، اما می‌خواهید بررسی کنید که آیا

gotten any messages on your cell phone from your client, you might glance at your phone

پیامی از طرف مشتری خود در تلفن همراه خود دریافت کرده‌اید، ممکن است خیلی سریع به تلفن خود نگاهی بیندازید

very quickly, okay?

، خوب؟

Or you might, if you're... in the morning, if you're in a rush, you might glance at the

یا ممکن است، اگر ... صبح هستید، اگر عجله دارید، ممکن است به

headlines in the newspaper or online to see what happened last night, okay?

تیترهای روزنامه یا آنلاین نگاهی بیندازید تا ببینید دیشب چه اتفاقی افتاده است، خوب؟ خیلی سریع

To look at something very quickly.

به چیزی نگاه کردن .

So, let's just first make sure that you can pronounce all these words, and then we'll

بنابراین، اجازه دهید ابتدا مطمئن شویم که می توانید همه این کلمات را تلفظ کنید و سپس

review a little bit of the meaning.

کمی معنی را بررسی می کنیم.

So repeat after me.

پس بعد از من تکرار کن

"See".

"دیدن".

So you know what we'll do?

پس میدونی چیکار میکنیم؟

We'll actually say them, and then I'll also say it in the past tense for you, okay?

ما در واقع آنها را می گوییم، و سپس آن را در زمان گذشته برای شما می گویم، باشه؟

"See" - "saw", "look" - "looked", has a "t" sound at the end, "watch" - "watched", also

"ببین" - "دیدم"، "نگاه" - "نگاه کردم"، صدای "ت" در پایان دارد، "تماشا" - "تماشا"، همچنین

a "t" sound, "watched", "glare" - "glared", has a "d" sound at the end, "gaze" - "gazed",

صدای "ت"، "تماشا"، "نور خیره کننده" - " خیره شده، در آخر صدای «د» دارد، «نگاه» - «نگاه»،

also with a "d" sound, "peak" - "peaked", it also has a "t" sound, "peaked".

همچنین با صدای «د»، «پیک» - «اوج»، صدای «ت» هم دارد، «اوج» دارد.

Even though a lot of our regular verbs end with "ed", we don't always say them like a

اگرچه بسیاری از افعال منظم ما با "ed" ختم می شوند، اما همیشه آنها را مانند

"d", right?

"د" نمی گوییم، درست است؟ می

We can say a "t" sound, a "d" sound, or a stronger "id" sound, okay?

توانیم صدای "t"، صدای "د" یا صدای "id" قوی تر بگوییم، خوب؟

That's another lesson, but pay attention to how you pronounce these for now.

این یک درس دیگر است، اما در حال حاضر به نحوه تلفظ آنها توجه کنید.

Then "squint" - "squinted", okay, good, "wink" - "winked", "t" sound, "blink" - "blinked",

سپس "چشمک" - "چشمک"، خوب، خوب، "چشمک" - "چشمک"، صدای "ت"، "چشمک" - "چشمک زد"،

good, you've got it, and "glance" - "glanced", also a "t" sound, okay?

خوب، متوجه شدی، و "نگاه" - "نگاهی" ، همچنین صدای "t"، خوب؟

So are you ready to see what you remember?

پس آیا آماده هستید آنچه را که به یاد دارید ببینید؟

If you want to pause the video and have a look at the definitions again, you can, because

اگر می خواهید ویدیو را مکث کنید و دوباره به تعاریف نگاه کنید، می توانید، زیرا

in a second I'm going to erase them and then we'll see what you can remember.

در یک ثانیه آنها را پاک می کنم و سپس خواهیم دید که چه چیزی را می توانید به خاطر بسپارید.

So are you ready?

پس آماده ای؟ بیا

Let's get started.

شروع کنیم.

So let's suppose that you forgot your sunglasses and you're looking into the light and it's

بنابراین بیایید فرض کنیم که شما عینک آفتابی خود را فراموش کرده اید و به نور نگاه می کنید و

really hurting your eyes a little bit, and which word describes that situation?

واقعاً کمی چشمان شما را آزار می دهد، و کدام کلمه آن وضعیت را توصیف می کند؟

Which verb?

کدام فعل؟

It is "squint", okay?

این "چشمک" است، خوب؟

Again, you can pause the video if you need a little more time, but otherwise we're going

مجدداً، اگر به زمان بیشتری نیاز دارید، می‌توانید ویدیو را موقتاً متوقف کنید ، اما در غیر این صورت ما

to move ahead.

جلوتر خواهیم رفت.

All right, so which word means to look at somebody angrily?

خوب، پس کدام کلمه به معنای نگاه کردن با عصبانیت به کسی است؟

Which verb tells us that?

کدام فعل این را به ما می گوید؟

It's the verb "glare", okay?

این فعل "نور" است، خوب؟

All right, good, good for you.

بسیار خوب، خوب، برای شما خوب است.

Which word means to close one eye?

کدام کلمه به معنای بستن یک چشم است؟

Which one is that?

کدام یک از آنهاست؟

It is "wink", okay?

"چشمک" است، خوب؟

Very, very nice.

خیلی خیلی خوب.

Okay, and if you're going to - which verb describes what we do when we - I want to use

خوب، و اگر می خواهید - کدام فعل توصیف می کند که وقتی ما چه کار می کنیم - می خواهم از

the word - when there's a game on TV or there's a good movie?

کلمه استفاده کنم - وقتی یک بازی در تلویزیون وجود دارد یا یک فیلم خوب وجود دارد؟

What do we do?

چه کنیم؟

What's the verb?

فعل چیست؟

We "something" a movie, we "something" a game.

ما "چیزی" یک فیلم، ما "چیزی" یک بازی.

What is that?

اون چیه؟

"To watch", yeah, you know that one, right, because you do that a lot, okay?

"برای تماشا"، بله، شما آن یکی را می شناسید، درست است، زیرا این کار را زیاد انجام می دهید، خوب؟

If somebody's looking at something secretly that they're not supposed to look at, which

اگر کسی مخفیانه به چیزی نگاه می کند که قرار نیست به آن نگاه کند،

verb is that?

آن فعل کدام است؟

That's the verb, yeah, I heard you, "peek", very good, okay.

این فعل است، آره، شنیدم "نگاه کردن"، خیلی خوب، باشه.

Let's see what's left here, I'm trying to look - okay, let's say to look at something

ببینم اینجا چی مونده، دارم سعی میکنم نگاه کنم - باشه، میگم خیلی سریع یه چیزی رو نگاه کنم

very quickly, okay?

، باشه؟

Like messages or a headline or something, just the main topics of something, to look

مانند پیام‌ها یا تیتر یا چیزی، فقط موضوعات اصلی چیزی، نگاه کردن

at something really quickly is to, yeah, "glance", right, very nice.

به چیزی واقعاً سریع است، بله، "نگاه کردن"، درست است، خیلی خوب است.

And which word means to just use your eyes, you know, as soon as your eyes are open, you

و اینکه چه کلمه ای به معنای استفاده از چشمان است، می دانید، به محض اینکه چشمان شما باز می شوند،

can "see", right, very good, okay.

می توانید "ببینید"، درست است، بسیار خوب، خوب.

And if you're sort of thinking about things and looking out the window and thinking about

و اگر به نوعی به چیزهایی فکر می کنید و از پنجره به بیرون نگاه می کنید و به

your life or thinking about how beautiful nature is or something else like that, you're

زندگی خود فکر می کنید یا به زیبایی طبیعت یا چیز دیگری مانند آن فکر می کنید،

looking at something very thoughtfully, you are doing what?

بسیار متفکرانه به چیزی نگاه می کنید، دارید چه می کنید؟

You are "gazing", okay.

شما "نگاه می کنید"، باشه.

And if you see something attractive and you pay attention to it, then what is that verb?

و اگر چیزی جذاب دیدید و به آن توجه کردید، آن فعل چیست؟

To look, okay?

برای نگاه کردن، باشه؟

For example, we often say when we go into a store, okay, and somebody asks you, you

به عنوان مثال، ما اغلب وقتی به فروشگاه می رویم، می گوییم، خوب، و یکی از شما می پرسد، می

know, "Can I help you?" and you say, "No, thanks, I'm just looking around", okay?

دانید، "می توانم به شما کمک کنم؟" و شما می گویید، "نه، متشکرم، من فقط به اطراف نگاه می کنم"، باشه؟

So you're looking, you're paying attention to different things, alright.

بنابراین شما نگاه می کنید، به چیزهای مختلف توجه می کنید، خوب.

And the word that's left is "blink", which means what?

و کلمه ای که باقی می ماند «پلک زدن» است که به چه معناست؟

To close, like, both eyes, right?

برای بستن، مانند هر دو چشم، درست است؟ کاری را که

Close what we do each day with the eyelids, we close them, okay?

هر روز انجام می دهیم با پلک ها ببندیم، آنها را می بندیم، باشه؟

So these are ten words that you now have to describe actions that you can do with your

بنابراین این ده کلمه هستند که اکنون باید اعمالی را که می توانید با چشمان خود انجام دهید را توصیف کنید

eyes.

.

So if you are reading fiction, you will see a lot of this kind of in-depth vocabulary.

بنابراین اگر در حال خواندن داستان هستید، تعداد زیادی از این نوع واژگان عمیق را خواهید دید.

If you use this kind of vocabulary when you're writing essays, when you're appearing for

اگر از این نوع واژگان در هنگام نوشتن انشا، زمانی که برای

any kind of exams and things like that, then of course, it's going to show that you are

هر نوع امتحان و مواردی از این قبیل شرکت می کنید، استفاده می کنید، مطمئناً نشان می دهد که شما

much more fluent in English, alright?

به زبان انگلیسی بسیار مسلط تر هستید، خوب؟

So a combination of these strategies of going wide with your vocabulary and then sometimes

بنابراین، ترکیبی از این استراتژی‌ها، یعنی فراتر رفتن با دایره لغات و سپس گاهی

going deep into a certain area will help you to speak more fluently, alright?

عمیق شدن در یک منطقه خاص، به شما کمک می‌کند روان‌تر صحبت کنید، خوب؟

So to practice these, go to our website, www.engvid.com, there you can do a quiz on this particular

بنابراین برای تمرین اینها، به وب سایت ما، www.engvid.com بروید، در آنجا می توانید یک مسابقه در مورد این موضوع خاص انجام دهید

subject and also check out lots and lots of other videos, okay?

و همچنین بسیاری از ویدیوهای دیگر را بررسی کنید، خوب است؟

And don't forget to subscribe and ring the bell so you will be notified whenever I have

و فراموش نکنید که مشترک شوید و زنگ را بزنید تا هر زمان که درس جدیدی داشتم به شما اطلاع داده شود

a new lesson.

.

Thanks for watching.

ممنون از ملاحظه تان.

Bye for now.

فعلا خداحافظ.