Advanced Vocabulary for IELTS Speaking Part 2 | Sample ANSWER with PDF

Hi there, this is Harry and welcome back  to our advanced English lessons. And this  

سلام، این هری است و به درس های پیشرفته انگلیسی ما خوش آمدید. و این

is a vocabulary lesson. In fact, we're  focusing on Part 2 of the speaking test  

یک درس واژگان است. در واقع، ما روی قسمت 2 آزمون اسپیکینگ

for those of you who are considering doing  IELTS. So we're going to look at vocabulary,  

برای کسانی از شما که قصد انجام آیلتس را دارید، تمرکز کرده‌ایم. بنابراین ما به واژگان نگاه خواهیم کرد،

but in particular at the question  that you'll be asked in part 2.

اما به ویژه به سؤالی که در قسمت 2 از شما پرسیده می‌شود.

As you know, I'm a great advocate and believer  in one to one lessons as the ideal way in which  

همانطور که می‌دانید، من یک طرفدار عالی هستم و به درس‌های یک به یک به عنوان روشی ایده‌آل برای

you can improve your English language skills.  So let me take a few minutes to tell you about  

شما معتقدم. می تواند مهارت های زبان انگلیسی شما را بهبود بخشد. بنابراین اجازه دهید چند دقیقه وقت بگذارم تا درباره   Preply به شما بگویم

Preply. Preply is an online tutor platform. They  have many native speakers in different languages  

. Preply یک پلتفرم معلم آنلاین است. آنها به زبان‌های مختلف

including Portuguese, French, German, Spanish,  English. In fact, over 50 languages. And with over  

از جمله پرتغالی، فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی، انگلیسی، زبان مادری زیادی دارند. در واقع، بیش از 50 زبان. و با بیش از

32,000 tutors, they have a whole range for  you to select from. And you can use their  

32000 معلم خصوصی، آنها طیف وسیعی را برای انتخاب شما در اختیار دارند. و می‌توانید از

filter to narrow down the search so that you can  ensure that you get the tutor that best fits with  

فیلتر آن‌ها برای محدود کردن جستجو استفاده کنید تا مطمئن شوید معلمی را دریافت می‌کنید که با

your particular needs. Preply is available on  desktop and mobile apps and you can indeed use  

نیازهای خاص شما مطابقت دارد. Preply در برنامه‌های دسک‌تاپ و تلفن همراه در دسترس است و می‌توانید از

their filters to ensure that you get a time  that fits in with your particular shedule.  

فیلترهای آن‌ها استفاده کنید تا اطمینان حاصل کنید که زمانی متناسب با جدول زمانی خاص خود را دریافت می‌کنید.

Self-learning a new language can be frustrating,  it is difficult to stay committed without the  

خودآموزی یک زبان جدید می تواند خسته کننده باشد، سخت است که بدون

guidance of an expert tutor, and without someone  to correct your mistakes and provide you with  

راهنمایی یک مربی متخصص متعهد بمانید، و بدون کسی که اشتباهات شما را تصحیح کند و به شما

feedback. The key to success is commitment and  learning from real expert tutors, and Preply  

بازخورد بدهد. کلید موفقیت، تعهد و یادگیری از معلمان متخصص واقعی است، و Preply

offers just that and much much more. With Preply's  100% satisfaction guarantee, they promise to  

فقط همین و خیلی چیزهای دیگر را ارائه می دهد. با تضمین رضایت 100٪ Preply، آنها قول می‌دهند که

provide you with a replacement tutor, if for any  reason the first tutor you select doesn't match  

به هر دلیلی اولین معلمی که انتخاب می‌کنید مطابقت نداشته باشد

up or meet up with your expectations. So don't you  think it's about time that you tried Preply? Make  

یا با انتظارات شما مطابقت نداشته باشد، به شما معلم جایگزین ارائه می‌کنند. بنابراین فکر نمی‌کنید زمان آن فرا رسیده است که Preply را امتحان کنید؟

sure you click on the link in the description  below to get your 50% reduction in the first  

مطمئن شوید که روی پیوند در توضیحات زیر کلیک کرده‌اید تا 50 درصد کاهش خود را در اولین

lesson that you purchase with Preply.com.  Thanks Preply for sponsoring this lesson.

درسی که با Preply.com خریداری می‌کنید، دریافت کنید. با تشکر Preply برای حمایت مالی از این درس.

So just to remind you, when you  take the IELTS test, in part 2,  

بنابراین فقط برای یادآوری، هنگامی که در آزمون آیلتس شرکت می‌کنید، در بخش 2،

you will get what they call a cue card. Sometimes  it's called a task card. And written on that task  

به آنچه که آنها کارت نشانه می‌گویند، خواهید رسید. گاهی اوقات به آن کارت وظیفه می گویند. و نوشته شده روی آن

card will be a particular topic, you don't get  any chance, unfortunately, to change the topic,  

کارت   کار، موضوع خاصی خواهد بود، متأسفانه  هیچ شانسی برای تغییر موضوع ندارید،

but there are some questions there and how you  will approach it. So you get approximately one  

اما سؤالاتی وجود دارد و اینکه چگونه به آن برخورد خواهید کرد. بنابراین تقریباً یک

minute to read and prepare yourself. And then  you have to speak for two to three minutes on  

دقیقه فرصت دارید تا خودتان را بخوانید و آماده کنید. و سپس باید دو تا سه دقیقه در مورد

the topic. And of course, then there will be  some follow-up questions by the examiner. Okay,  

موضوع صحبت کنید. و البته، سپس چند سؤال بعدی توسط ممتحن وجود خواهد داشت. بسیار خوب،

so what we're going to look at here is a typical  example of one of those type of cue card questions  

پس آنچه در اینجا می خواهیم به آن نگاه کنیم نمونه ای معمولی از یکی از آن نوع سؤالات کارت نشانه

or task card questions. So I'm going to give  you an idea of a topic that I would talk about,  

یا سؤالات کارت وظیفه است. بنابراین می‌خواهم ایده‌ای درباره موضوعی به شما بدهم که درباره آن صحبت کنم،

then I'm going to give you some words that  I've selected from that particular topic  

سپس چند کلمه را به شما می‌دهم که از آن موضوع خاص انتخاب کرده‌ام،

just to give you a flavour and understanding  as to what they mean and how to use them.

فقط برای اینکه به شما طعم و درک درستی بدهم. معنی و نحوه استفاده از آنها

Okay, so let's get cracking. So as  I said, it's a vocabulary lesson,  

خوب، پس بیایید کرک کنیم. بنابراین همانطور که گفتم، این یک درس واژگان است،

and it's in relation to part 2 of the IELTS exam.  So this is my particular question that I was  

و در رابطه با قسمت 2 آزمون آیلتس است. بنابراین این سؤال خاص من است که

selecting, okay. And it's about an occasion where  you have to describe an occasion when the weather  

انتخاب می‌کردم، بسیار خوب. و این در مورد موقعیتی است که در آن باید موقعیتی را توصیف کنید که هوا

prevented you from doing something. Okay, so this  is what appeared on the task card describe an  

شما را از انجام کاری باز داشته است. بسیار خوب، پس این چیزی است که روی کارت کار ظاهر می‌شود و موقعیتی را توصیف می‌کند

occasion when the weather prevented you from doing  something. And the follow up questions that they  

که آب و هوا مانع از انجام کاری شما می‌شود. و سؤالات بعدی که آنها از

asked you to look at and to consider when  you're thinking about this as when was it?  

شما خواسته اند که به آنها نگاه کنید و در نظر بگیرید که وقتی به این موضوع فکر می کنید، همانطور که در چه زمانی بود؟

Why did it prevent your activity? What did you  do? And then explain how you fell? So you've  

چرا مانع فعالیت شما شد؟ چه کار کردین ؟ و سپس توضیح دهید که چگونه سقوط کردید؟ بنابراین شما

got to cover those four particular  points in your answer. As I said,  

باید آن چهار نکته خاص را در پاسخ خود پوشش دهید. همانطور که گفتم،

you get one minute to prepare, and then you're  expected to talk for two or three minutes.

یک دقیقه فرصت دارید تا آماده شوید، و سپس از شما انتظار می‌رود دو یا سه دقیقه صحبت کنید.

Okay, so here's my particular situation. A few  years ago, I decided to take my young family  

خوب، پس شرایط خاص من اینجاست. چند سال پیش، تصمیم گرفتم خانواده جوانم را به

camping. I'd always wanted to do it, and they  were excited about spending a few nights under  

کمپینگ ببرم. من همیشه دوست داشتم این کار را انجام دهم، و آنها برای گذراندن چند شب زیر ستاره‌ها هیجان‌زده بودند

the stars. We all had our hearts set on it. Little  did we know that it was never going to happen. Not  

. دل همه ما روی آن بود. نمی دانستیم که هرگز قرار نیست این اتفاق بیفتد.

that week anyway. The bags were packed, the tent  rented from an outdoor activity centre, and the  

به هر حال آن هفته نه. چمدان‌ها بسته‌بندی شده بود، چادر از یک مرکز فعالیت در فضای باز اجاره شده بود، و

food provisions bought and neatly packed in our  backpacks. We looked like real adventures. At the  

آذوقه‌های غذایی خریداری و در کوله‌پشتی‌هایمان بسته‌بندی شده بودند. ما شبیه ماجراهای واقعی به نظر می رسیدیم. در

very last minute when everything was packed and  ready, we decided to check the weather forecast  

آخرین لحظه زمانی که همه چیز بسته و آماده بود، فقط از روی کنجکاوی تصمیم گرفتیم پیش‌بینی آب و هوا را بررسی کنیم

just out of curiosity. To our shock and horror  the forecast was simply awful. The report advise  

. در کمال تعجب و وحشت، پیش‌بینی به سادگی افتضاح بود. این گزارش به مردم توصیه می‌کند که در

people not to travel that weekend as an adverse  weather front was fast approaching. We knew then  

آن آخر هفته سفر نکنند زیرا یک جبهه هوای نامساعد به سرعت نزدیک می‌شد. ما می‌دانستیم که

our plans were in imminent danger. A menacing  storm forced the whole week to be cancelled  

نقشه‌های ما در خطر قریب‌الوقوع است. یک طوفان تهدیدآمیز باعث شد کل هفته لغو شود

and postponed until a later date. Our decision  to call it off turned out to be a smart move.  

و به تاریخ دیگری موکول شود. تصمیم ما برای لغو آن یک حرکت هوشمندانه بود.

The very next day we awoke to huge thunderstorms  and heavy downpours of rain. The news was even  

روز بعد با رعد و برق شدید و رگبار شدید باران از خواب بیدار شدیم. این خبر حتی

more shocking. Overnight, all flights had been  grounded. The main roads were flooded. Cars and  

تکان دهنده تر بود. در طول شب، همه پروازها متوقف شده بودند. جاده های اصلی آبگرفته بود. ماشین‌ها و

people stranded for hours in rising flood water.  Incoming flights would have diverted to other  

مردم ساعت‌ها در میان سیلاب گیر کرده بودند. پروازهای ورودی به شهرهای دیگر تغییر می‌کردند

cities, and everyone was advised to stay put in  their homes. The idea of camping out suddenly  

و به همه توصیه شد در خانه‌های خود بمانند. ایده کمپینگ ناگهانی

took on another perspective, we put up the tent  in the living room, and the kids had a ball. So  

منظر دیگری پیدا کرد، ما چادر را در اتاق نشیمن گذاشتیم و بچه ها یک توپ داشتند. بنابراین

what looked like a disaster initially turned out  to be a different, but fun adventure in the end.

آنچه در ابتدا مانند یک فاجعه به نظر می‌رسید، در نهایت ماجرایی متفاوت اما سرگرم‌کننده بود.

Okay, so that's my story as to what I would say  about a situation that's something happened in the  

خوب، پس این داستان من در مورد آنچه می‌توانم درباره موقعیتی بگویم که اتفاقی در هوا رخ داده است

weather, put an unfortunate end to a plan. Okay,  so, I've given you there the little story. Now,  

، پایان ناخوشایندی برای یک برنامه است. خوب، پس، من داستان کوچک را در آنجا به شما دادم. اکنون،

let me just give you some of the words  that I've picked out and I'm gonna try  

اجازه دهید فقط برخی از کلمات  را که انتخاب کرده‌ام به شما بدهم و سعی می‌کنم

and explain them to you. And you'll find  all of these words in the transcript.

و آنها را برای شما توضیح دهم. و همه این کلمات را در رونوشت خواهید یافت.

Make sure you click on the link in  the description below to get your  

مطمئن شوید که روی پیوند در توضیحات زیر کلیک کرده‌اید تا

50% reduction in the first lesson  that you purchase with Preply.com.

50 درصد کاهش در اولین درسی که با Preply.com خریداری می‌کنید دریافت کنید.

So the first one, neatly, well, neatly, it's an  adverb. And when we pack, usually on our week,  

بنابراین اولین مورد، منظم، خوب، منظم، یک قید است. و وقتی وسایلمان را می‌بندیم، معمولاً در هفته،

travelling for a holiday weekend, whatever, we  always try to pack neatly. In fact, you probably  

برای تعطیلات آخر هفته سفر می‌کنیم، همیشه سعی می‌کنیم وسایلمان را مرتب ببندیم. در واقع، احتمالاً

remember that you pack more neatly on the way  to your holiday than you do on the way back. So  

به یاد می‌آورید که در راه رفتن به تعطیلات، چمدان‌هایتان را مرتب‌تر از راه برگشت می‌بندیم. بنابراین

neatly means every thing fits into its little  place. Everything is easy to see and access.  

منظم به این معنی است که هر چیزی در جای کوچک خود قرار می گیرد . همه چیز به راحتی قابل مشاهده و دسترسی است.

So when we were packing our bags for this  particular camping trip, we had a backpack  

بنابراین زمانی که ما در حال بستن چمدان‌هایمان برای این سفر کمپینگ خاص بودیم، یک کوله پشتی داشتیم

so they were packed neatly so they were easy to  carry. And everything could be fitted in. Indeed,  

به طوری که آنها را مرتب بسته‌بندی می‌کردیم تا حمل آن‌ها آسان باشد . و همه چیز را می‌توان نصب کرد. در واقع،

with one that kids wanted to put in a particular  type to take with them, there was a small space  

با یکی که بچه‌ها می‌خواستند آن را در نوع خاصی قرار دهند تا با خود ببرند، فضای کوچک

left in the bag. And we said, Oh, yeah, that will  fit in there just neatly. So it's the right size.  

در کیف باقی مانده بود. و ما گفتیم، اوه، بله، این به خوبی در آنجا جا می‌شود. بنابراین اندازه آن مناسب است.

And the right shape for that particular  bag so neatly is when everything is tidy.  

و شکل مناسب برای آن کیف خاص زمانی است که همه چیز مرتب باشد.

So we can use neatly to pack our bags neatly.  Or if one of the children offers to help you  

بنابراین می‌توانیم برای بسته‌بندی مرتب چمدان‌هایمان از آن استفاده کنیم. یا اگر یکی از بچه‌ها به شما پیشنهاد کمک

with the garden or the garage or the shed, we'll  make sure you put everything back neatly. Okay,  

در باغ، گاراژ یا آلونک را بدهد، مطمئن می‌شویم که همه چیز را مرتب برگردانید. بسیار خوب،

so if they're pulling out books from  the library, or pulling out books on  

پس اگر کتاب‌ها را از کتابخانه بیرون می‌آورند، یا کتاب‌هایی را در قفسه‌های

the bookshelves are pulling out games in the  storage room, is it okay, you can play with  

کتاب بیرون می‌آورند و بازی‌های موجود در انبار را بیرون می‌کشند، اشکالی ندارد، می‌توانید با

those but make sure you put them back neatly so  that everything is in its place. I don't want to  

آن‌ها بازی کنید، اما مطمئن شوید که آنها را به‌طور مرتب برگردانید تا همه چیز در جای خود است. نمی‌خواهم در

open the cupboard and everything fall on top of  me. Yeah. So make sure you put it back neatly.

کمد را باز کنم و همه چیز روی سرم بیفتد . آره بنابراین مطمئن شوید که آن را به طور منظم برگردانید.

Next, out of curiosity. Well, when we use this  expression out of curiosity, it means we are  

بعد، از روی کنجکاوی. خوب، وقتی از روی کنجکاوی از این عبارت استفاده می کنیم، به این معنی است که

curious to find out something. Okay, so in my  particular story, I turned on the radio to listen  

کنجکاو هستیم که چیزی را پیدا کنیم. خوب، بنابراین در داستان خاص خود، رادیو را روشن کردم تا

to the weather forecast out of curiosity,  meaning, I wanted to know what they were  

به پیش‌بینی آب‌وهوا از روی کنجکاوی گوش کنم، به این معنی، می‌خواستم بدانم که آنها در حال

forecasting what the weather was going to be like.  Okay. So when we do something out of curiosity,  

پیش‌بینی آب و هوا چگونه هستند. باشه. بنابراین وقتی کاری را از روی کنجکاوی انجام می‌دهیم،

it's out of a deep interest. When you pass by an  empty shop, you might look in the window just out  

از روی علاقه عمیق است. وقتی از کنار یک مغازه خالی رد می‌شوید، ممکن است از روی کنجکاوی به ویترین نگاه کنید

of curiosity to see what's going to happen to the  shop, there's some other shop going to take its  

تا ببینید چه اتفاقی برای مغازه می‌افتد، مغازه دیگری

place. Or if you see an advertisement for a new  apartment development... development in your area,  

جای آن را می‌گیرد. یا اگر تبلیغی برای ساخت و ساز آپارتمان جدید در منطقه خود می بینید،

you might just click onto the website to look  at the apartments. What they're selling for,  

ممکن است فقط روی وب سایت کلیک کنید تا آپارتمان ها را ببینید. فقط از روی کنجکاوی به چه چیزی می فروشند،

how big they are, what the interior looks  like, just out of curiosity. You may not  

چقدر بزرگ هستند، فضای داخلی چگونه است . ممکن است

be interested in buying them, but you have a  curiosity and interest as to what's happening.

علاقه‌ای به خرید آن‌ها نداشته باشید، اما کنجکاوی و علاقه دارید که چه اتفاقی می‌افتد.

To our shock and horror. So these words are often  used together to our shock and horror means when  

در شوک و وحشت ما. بنابراین، این کلمات اغلب با هم برای شوک و وحشت ما استفاده می‌شوند که

we get a nasty or bad surprise. So when we tuned  into the radio to listen to the weather forecast,  

یک غافلگیری ناخوشایند یا بد دریافت کنیم. بنابراین، وقتی برای گوش دادن به پیش‌بینی آب‌وهوا به رادیو متصل شدیم،

to our shock and horror, we got a really bad  surprise. Yes. So when we open the envelope  

با شوک و وحشت، شگفتی بسیار بدی داشتیم . آره. بنابراین، وقتی پاکت را

to a shock and horror and find that all the money  has gone, okay, or we're driving along the country  

برای شوک و وحشت باز می‌کنیم و متوجه می‌شویم که تمام پول‌ها تمام شده است، خوب، یا در حال رانندگی در جاده‌ای کشور هستیم و

road and we get a first tire and to our shock and  horror, we realise that we don't have a spare tire  

اولین لاستیک را می‌گیریم و در شوک و وحشت، متوجه می‌شویم که نمی‌کنیم. لاستیک زاپاس ندارید

so we have to try and phone for somebody to come  and help us. So shock and horror are two words  

بنابراین باید تلاش کنیم و تلفن کنیم تا کسی بیاید و به ما کمک کند. بنابراین شوک و وحشت دو کلمه   هستند

that we use together to describe a bad situation.  To my shock and horror, I discovered that the  

که با هم برای توصیف یک موقعیت بد استفاده می‌کنیم. در کمال تعجب و وحشت، متوجه شدم که

weather forecast was going to be terrible. To my  shock and horror, I realised that I had forgotten  

پیش‌بینی آب و هوا وحشتناک خواهد بود. در کمال تعجب و وحشت، متوجه شدم که فراموش کرده ام که

to order the Christmas turkey. Okay, so all  of these situations where something bad could  

بوقلمون کریسمس را سفارش دهم. بسیار خوب، پس همه این موقعیت‌ها که ممکن است اتفاق بدی

happen or did happen, and we can use those words  to describe our feelings, our shock and horror.

بیفتد یا اتفاق بیفتد، می‌توانیم از آن کلمات برای توصیف احساسات، شوک و وحشتمان استفاده کنیم.

Adverse weather. Well, something that's adverse  is opposite to what you're expecting. So adverse  

هوای نامساعد. خوب، چیزی که نامطلوب است برخلاف آنچه شما انتظار دارید است. بنابراین

weather conditions means bad weather conditions.  So you're expecting blue skies, a little bit of  

شرایط نامساعد جوی به معنای شرایط بد آب و هوایی است. بنابراین شما منتظر آسمان آبی، کمی

wind, nice warm weather. But to your shock and  horror, you advise that there were adverse weather  

باد، هوای گرم خوب هستید. اما در کمال تعجب و وحشت، به شما توصیه می‌کنید که شرایط نامساعد جوی وجود دارد،

conditions approaching whether it's going to be  strong winds, gale force winds, heavy downpours,  

خواه بادهای شدید، بادهای تند تند، باران‌های شدید،

tropical downpours, whatever, where you would  like to describe the bad situation, the weather  

بارش‌های استوایی، هر جایی که می‌خواهید وضعیت بد را توصیف کنید، مطمئناً آب و هوا

was certainly not going to be very favourable. So  adverse meaning against you. Yeah, an adversary,  

بود. چندان مطلوب نخواهد بود بنابراین معنای نامطلوب علیه شما. بله، یک حریف،

somebody who is against you in a competition. So  adverse weather conditions, really bad conditions  

کسی که در رقابت با شما مخالف است. بنابراین، شرایط آب و هوایی نامطلوب، شرایط واقعاً بد

that were going to spoil your fun, as they  did spoil our fun on our planned camping trip.

که می‌خواستند سرگرمی شما را خراب کنند، همانطور که در سفر کمپینگ برنامه‌ریزی‌شده ما، لذت ما را خراب کردند.

Imminent danger. Well, when something is in  or somebody is in imminent danger, it means  

خطر قریب الوقوع خوب، وقتی چیزی در خطر است یا کسی در خطر قریب‌الوقوع است، به معنای

immediate. Yeah. So you have to be really, really  careful. There's an imminent danger of a very  

فوری است. آره بنابراین باید واقعاً، واقعاً مراقب باشید. خطر قریب الوقوع

heavy storm. If you continue to travel along that  road, and there are flood warnings, then you could  

طوفان بسیار شدید وجود دارد. اگر در آن جاده به سفر ادامه دهید و هشدارهای سیل وجود داشته باشد، ممکن است

be in imminent danger, meaning immediate danger.  So it's not something that's going to happen over  

در خطر قریب‌الوقوع باشید، یعنی خطر فوری. بنابراین این چیزی نیست که در

a long period of time, it's going to happen  immediately. So you have to be really, really  

یک دوره زمانی طولانی اتفاق بیفتد، بلافاصله اتفاق خواهد افتاد . بنابراین باید واقعاً، واقعاً

careful. So when they give out these warnings,  and they have a yellow or orange or red warning  

مراقب باشید. بنابراین وقتی آنها این هشدارها را می دهند، و برای پیش بینی آب و هوا یک هشدار زرد یا نارنجی یا قرمز دارند،

for the weather forecast, the red warning is that  you're going to be in imminent danger, meaning  

اخطار قرمز این است که در خطر قریب الوقوع خواهید بود، به این معنی که

something's likely to happen or is about to happen  very, very quickly, imminent, meaning immediate.

احتمال دارد اتفاقی بیفتد یا در شرف وقوع است. خیلی سریع، قریب الوقوع، به معنای فوری.

And if you like this particular  lesson, then please like the video,  

و اگر این درس خاص را دوست دارید ، لطفاً ویدیو را لایک کنید،

and if you can, please subscribe to the  channel because it really really helps.

و اگر می توانید، لطفاً در کانال مشترک شوید زیرا واقعاً کمک می کند.

A menacing storm. Well, a menacing anything is  something that is going to threaten you like a  

یک طوفان ترسناک خب، هر چیزی تهدیدآمیز چیزی است که شما را تهدید می‌کند، مانند

menacing dog that when you walk along the  street and the dog is there are gnarliness  

سگی تهدیدآمیز که وقتی در خیابان راه می‌روید و سگ است،

teeth at you and growling and looking ready  to lunge and bite you well, then this would  

دندان‌های قروچه به سمت شما می‌آیند و غرغر می‌کنند و آماده به نظر می‌رسند که به خوبی شما را گاز بگیرند، آنوقت این می‌شود.

be a menacing dog. So a menacing storm is a  storm that's really going to threaten you.  

یک سگ تهدیدآمیز بنابراین یک طوفان تهدیدآمیز، طوفانی است که واقعاً شما را تهدید می‌کند.

It's not just a blow over in five minutes.  It's a stone that's going to last for some  

این فقط یک ضربه در پنج دقیقه نیست. این سنگی است که برای

considerable time. And it's going to be strong  winds, thunder and lightning, heavy downpour,  

مدت زمان قابل توجهی دوام می آورد. و بادهای شدید، رعد و برق و رعد و برق، باران شدید،

risk of flooding all of these aspects will  come together to create a menacing storm a  

خطر طغیان سیل، همه این جنبه‌ها با هم جمع می‌شوند تا طوفانی خطرناک ایجاد کنند،

storm that's likely to threaten you and  the people with whom you are travelling.

طوفانی که احتمالاً شما و افرادی را که با آنها سفر می‌کنید تهدید می‌کند.

To call something off. When we call something  off, we cancel or postpone. Usually, when it's  

برای لغو چیزی وقتی چیزی را لغو می‌کنیم، لغو یا به تعویق می‌اندازیم. معمولاً، وقتی

called off, it means completely postponed. So  the football match was called off because the  

خاموش می‌شود، به معنای کاملاً به تعویق افتاده است. بنابراین مسابقه فوتبال لغو شد زیرا

pitch was covered in snow and ice from the fall  of snow of the last few days. So they called it  

زمین پوشیده از برف و یخ ناشی از بارش برف چند روز گذشته بود. بنابراین آنها آن را

off because they couldn't clear the snow or  the ice from the pitch and therefore no game  

لغو کردند زیرا نتوانستند برف یا یخ را از زمین پاک کنند و بنابراین هیچ بازی   انجام نمی شد

could be played. When the rains come, and they're  very heavy and the roads are flooded or there's a  

. وقتی باران‌ها می‌آیند، و بسیار شدید هستند و جاده‌ها آبگرفته می‌شوند یا

risk of flooding to the roads. We had to call  off the planned camping trip so it was called  

خطر آبگرفتگی جاده‌ها وجود دارد. مجبور شدیم سفر کمپینگ برنامه ریزی شده را لغو کنیم، بنابراین

off at the last minute. So anything that is  cancelled permanently would be called off.  

در آخرین لحظه لغو شد. بنابراین هر چیزی که برای همیشه لغو شود لغو خواهد شد.

It's a phrasal verb. To call is the verb. Off  is your preposition. So to call off something  

این یک فعل عبارتی است. فراخواندن فعل است. خاموش حرف اضافه شماست. بنابراین لغو چیزی

or to call something off, means to postpone. The  wedding was called off when the bride or the groom  

یا لغو چیزی به معنای به تعویق انداختن است. وقتی عروس یا داماد سرد

got cold feet, meaning they didn't want to go  ahead with the wedding. So they called it off.

شد، عروسی لغو شد، یعنی نمی‌خواستند عروسی را ادامه دهند. بنابراین آن را لغو کردند.

A heavy downpour on a downpours when  the heavens open and all the rain comes  

یک باران شدید روی یک بارندگی زمانی که بهشت ​​باز می‌شود و همه باران می‌بارد

down with a very very sudden for Okay.  Just one minute you're standing there.,  

با یک بارندگی بسیار ناگهانی برای Okay. فقط یک دقیقه آنجا ایستاده‌اید،

two minutes later, you're really completely  wet from a heavy downpour of rain. So a  

دو دقیقه بعد، واقعاً از یک بارندگی شدید باران کاملاً خیس شده‌اید. بنابراین یک

very thunderous shower could be like a  tropical storm where past passes within  

باران بسیار رعد و برق می‌تواند مانند یک طوفان استوایی باشد که در آن گذشته در عرض

a few minutes. But in that few minutes,  a lot of rain falls and you get very very  

چند دقیقه می‌گذرد. اما در این چند دقیقه، باران زیادی می‌بارد و

wet if you happen to be underneath that. So  a heavy downpour it's a very heavy rainfall.

اگر در زیر آن قرار بگیرید، بسیار خیس می‌شوید. بنابراین، یک بارندگی شدید، یک بارندگی بسیار شدید است.

To be grounded well, when planes cannot take off  and the announcement from the airport is that no  

برای زمین گیر شدن خوب، وقتی هواپیماها نمی توانند بلند شوند و از فرودگاه اعلام می شود که

planes will fly tonight then all of the planes  from all airlines have been grounded, they are  

امشب هیچ هواپیمایی پرواز نخواهد کرد، پس همه هواپیماهای همه خطوط هوایی زمین گیر شده اند،

forced to stay on the ground and cannot leave  the airport because of the fear of heavy rain.  

مجبور می شوند روی زمین بمانند و نمی توانند فرودگاه را ترک کنند. ترس از باران شدید

Strong winds thunder and lightning all conditions  coming together will make it impossible for flying  

بادهای شدید رعد و برق و رعد و برق در کنار هم قرار گرفتن همه شرایط، پرواز را غیرممکن می‌کند

and there's a great risk to the passenger.  So the planes are grounded for that period,  

و خطر بزرگی برای مسافر وجود دارد. بنابراین هواپیماها برای آن دوره زمینگیر هستند،

whether it's for a few hours or even until the  next day so all planes have been grounded. We  

چه برای چند ساعت یا حتی تا روز بعد، بنابراین همه هواپیماها زمینگیر شده باشند.

also use grounded when we're talking about a  punishment for children who have misbehaved.  

هنگامی که درباره تنبیه کودکانی که بدرفتاری کرده‌اند صحبت می‌کنیم،   همچنین از پایه استفاده می‌کنیم.

So the parents might say you're grounded which  means you cannot go and meet you Have friends, you  

بنابراین والدین ممکن است بگویند شما زمین گیر هستید، به این معنی که نمی توانید بروید و با شما آشنا شوید، دوستانی دارید،

can't go to your club, you can't play football,  you can't do anything, you're gonna have to stay  

نمی توانید به باشگاه خود بروید، نمی توانید فوتبال بازی کنید، نمی توانید کاری انجام دهید، باید بمانید.

in a room. So you're grounded for one to three  days, depending on how strong the punishment is,  

در یک اتاق. بنابراین، بسته به شدت مجازات برای یک تا سه روز زمین گیر هستید،

depending on how strong the missdead you did,  okay. So you're punished badly, you're grounded  

بسته به اینکه جنایت اشتباهی که انجام داده‌اید چقدر قوی است، خب. بنابراین شما به شدت تنبیه شده اید، شما زمینگیر هستید

for three days of the punishment is not so bad,  you might only be grounded for one day. But to  

برای سه روز از مجازات بد نیست، ممکن است فقط برای یک روز زمینگیر شوید. اما

be grounded means not to be permitted to leave  your bedroom or leave the home. And in the same  

زمین گیر بودن به این معنی است که اجازه ندارید اتاق خواب خود را ترک کنید یا خانه را ترک کنید. و به همین

way the aeroplanes have been grounded because of  the problems in the atmosphere with the weather.

ترتیب هواپیماها به دلیل مشکلات جوی با آب و هوا زمینگیر شده اند.

And then finally, stranded. When you're  stranded, it means you're stuck somewhere,  

و سپس در نهایت، سرگردان. وقتی سرگردان هستید، به این معنی است که در جایی گیر کرده‌اید،

you cannot move you kind of go in or  out. So if we're driving along the road,  

نمی‌توانید حرکتتان را انجام دهید تا وارد یا خارج شوید. بنابراین اگر در امتداد جاده رانندگی می‌کنیم،

and we've haven't listened to the warnings,  or we're not aware of the warnings,  

و به هشدارها گوش نداده‌ایم، یا از هشدارها آگاه نیستیم،

and we suddenly see lots of water ahead, and  our car is stuck, we are stranded in the car,  

و ناگهان آب زیادی در جلوی ما می‌بینیم، و خودرویمان گیر کرده است، سرگردان می‌شویم. در ماشین،

we can't go forward and we can't go back. So what  do we do we sit there waiting and hoping that the  

نمی‌توانیم جلو برویم و نمی‌توانیم به عقب برگردیم. پس چه کار کنیم، آنجا می‌نشینیم و امیدواریم که

water levels won't rise any further. And you'll  often see pictures on the TV where cars have been  

سطح آب بیشتر از این بالا نرود. و اغلب تصاویری را در تلویزیون می‌بینید که در آن اتومبیل‌ها در آنجا بوده‌اند

people have been stranded there sitting actually  on the roof of the car. Now, if they're fortunate  

افرادی که در آنجا در واقع روی سقف اتومبیل نشسته‌اند سرگردان شده‌اند. اکنون، اگر آنها به

enough to be in a little bit of high ground, they  can still be stranded but they're not going to be  

اندازه کافی خوش شانس باشند که کمی در ارتفاعات قرار بگیرند، هنوز هم ممکن است سرگردان شوند، اما

in any immediate danger. But the problem is they  cannot leave that piece of high ground because to  

در خطر فوری قرار نخواهند گرفت. اما مشکل اینجاست که آن‌ها نمی‌توانند آن قطعه از ارتفاعات را ترک کنند، زیرا

do so would be dangerous and they're not able to  go down so they have to stay there and hopefully  

انجام این کار خطرناک است و نمی‌توانند پایین بروند، بنابراین باید آنجا بمانند و امیدواریم که

be rescued. And again when we watch some scenes  from devastation across the world where they've  

نجات یابند. و دوباره وقتی صحنه‌هایی از ویرانی در سراسر جهان را تماشا می‌کنیم که در آن

been heavy storms and rivers have broken their  banks. Then you find a lot of people stranded or  

طوفان‌های شدید بوده‌اند و رودخانه‌ها کرانه‌هایشان را شکسته‌اند. سپس تعداد زیادی از مردم را سرگردان یا

animals stranded so people in remote areas  they are seek higher ground and wait to be  

حیواناتی را پیدا می‌کنید که در مناطق دورافتاده به دنبال زمین‌های بلندتر هستند و منتظرند تا

rescued because they have been stranded our  cut off because of the rising floodwaters or  

نجات یابند، زیرا به دلیل افزایش سیلاب یا

the heavy rain water that has caused the river  to burst its banks. Okay, so that's stranded.

باران شدید آب که باعث شده است رودخانه به‌سرعت برود. بانک هایش را ترکاند. بسیار خوب، پس این موضوع به هم ریخته است.

So let me give them to you again. Neatly.  Out of curiosity. To our shock and horror.  

پس بگذارید دوباره آنها را به شما بدهم. منظمی. از روی کنجکاوی. در شوک و وحشت ما.

Adverse weather. Imminent danger, in imminent  danger. Menacing storm, a menacing storm.  

هوای نامساعد. خطر قریب الوقوع، در خطر قریب الوقوع . طوفان مهیب، طوفان مهیب.

To call something off or call off something.  

چیزی را نادیده گرفتن یا رد کردن چیزی.

Heavy downpour. To be grounded.  And then finally stranded.

بارش شدید باران. زمینی شدن. و در نهایت سرگردان شد.

Okay, well, that ends that particular lesson  in relation to vocabulary. And particularly  

خوب، خوب، این درس خاص در رابطه با واژگان به پایان می رسد. و مخصوصاً

for part two of the speaking task for IELTS. And  if anybody is contemplating doing IELTS over the  

برای قسمت دوم وظیفه اسپیکینگ برای آیلتس. و اگر کسی در فکر انجام آیلتس در

next few months, I wish you luck. There's a lot  of work you have to do but if you plan carefully,  

چند ماه آینده است، برای شما آرزوی موفقیت دارم. کارهای زیادی وجود دارد که باید انجام دهید، اما اگر با دقت برنامه ریزی کنید،

you can be successful. And this is one lesson  of a series that I'll be putting together for  

می توانید موفق باشید. و این یکی از درس‌های مجموعه‌ای است که من برای

those of you who are contemplating  those types of exams. As always,  

آن دسته از شما که به این نوع امتحانات فکر می‌کنید، گردآوری خواهم کرد. مثل همیشه،

thanks for listening. Thanks  for watching. Join me again soon

از اینکه گوش دادید متشکریم. ممنون از ملاحظه تان. به زودی دوباره به من بپیوندید