USEFUL advanced English vocabulary for speaking and writing | Talk about ambitions

Hi there this is Harry and welcome  back to my advanced English lessons,  

سلام این هری است و به درس‌های پیشرفته انگلیسی من،

advanced English lessons with Harry. And today  we're going to talk about advanced vocabulary  

درس‌های انگلیسی پیشرفته با هری خوش آمدید. و امروز ما در مورد واژگان پیشرفته

and particular advanced vocabulary relating  to ambitions. You won't remember them all,  

و واژگان پیشرفته خاص مربوط به جاه طلبی ها صحبت خواهیم کرد. همه آنها را به خاطر نمی آورید،

of course, it's not possible but try  and pick up on a few of them try to  

البته، این امکان پذیر نیست، اما سعی کنید و تعدادی از آنها را انتخاب کنید و سعی کنید از

use them in your business English  or just your conversational English.

آنها در انگلیسی تجاری یا فقط انگلیسی مکالمه خود استفاده کنید.

I always read and check the comments that you  leave after my lessons and I'm always pleasantly  

من همیشه نظراتی را که بعد از درس‌هایم می‌گذارید می‌خوانم و بررسی می‌کنم و همیشه

surprised to see that many of you are actually  English teachers. As English teachers, we know  

از دیدن اینکه بسیاری از شما واقعاً معلم زبان انگلیسی هستید، شگفت‌زده می‌شوم. به عنوان معلمان زبان انگلیسی، می‌دانیم

that teaching is an incredibly fulfilling career.  However, we also understand that to achieve our  

که تدریس شغلی فوق‌العاده کامل است. با این حال، ما همچنین می‌دانیم که برای دستیابی به

full potential and advance in our careers, a TEFL  TESOLcertification is often required for many  

پتانسیل کامل و پیشرفت در حرفه‌مان، اغلب برای بسیاری از موقعیت‌ها، گواهی TESOL TEFL لازم است

positions. Are you looking for an affordable and  flexible way to obtain a TESOL TEFL certificate?  

. آیا به دنبال راهی مقرون به صرفه و انعطاف‌پذیر برای دریافت گواهینامه TESOL TEFL هستید؟

If so, then TEFL TESOL Certification online  course is the perfect solution for you. TEFL  

اگر چنین است، پس دوره آنلاین TEFL TESOL Certification راه حل عالی برای شما است.

TESOL Certification course is designed to provide  you with the skills and knowledge you need to  

دوره TEFL   TESOL Certification طراحی شده است تا مهارت‌ها و دانش لازم را برای

succeed as an English language teacher. They offer  a comprehensive training programme that covers all  

موفقیت به عنوان یک معلم زبان انگلیسی در اختیار شما قرار دهد. آنها یک برنامه آموزشی جامع ارائه می دهند که تمام

aspects of English language teaching. From lesson  planning to classroom management. The course is  

جنبه های آموزش زبان انگلیسی را پوشش می دهد. از برنامه ریزی درس گرفته تا مدیریت کلاس درس. این دوره

taught by experienced trainers who have years of  experience teaching English as a second language,  

توسط مربیان باتجربه ای تدریس می شود که سال ها تجربه تدریس انگلیسی به عنوان زبان دوم را دارند،

you'll have access to a range of learning  materials including video, audio, and text  

شما به طیف وسیعی از مواد آموزشی از جمله فایل های ویدیویی، صوتی و متنی دسترسی خواهید داشت

files. The course itself is divided into modules,  and at the end of each module, you will take an  

. خود دوره به ماژول‌ها تقسیم می‌شود و در پایان هر ماژول، یک

interactive test to assess exactly what you have  learned. Upon completion of the course and passing  

تست تعاملی برای ارزیابی دقیقاً آنچه آموخته‌اید انجام می‌دهید. پس از اتمام دوره و قبولی در

the tests, you will receive a certificate that  is recognised worldwide. TEFL TESOL Certification  

آزمون‌ها، گواهینامه‌ای دریافت خواهید کرد که در سراسر جهان شناخته شده است. گواهینامه TEFL TESOL

certificate is accredited by the British  government and is considered an international  

توسط دولت بریتانیا معتبر است و یک استاندارد بین المللی

standard for English language teachers. TEFL  TESOL Certification offers the most affordable and  

برای معلمان زبان انگلیسی در نظر گرفته می شود. گواهینامه TEFL TESOL مقرون به صرفه ترین و

accessible TEFL TESOL course on the market. Today,  you can get your TEFL TESOL Certification for only  

در دسترس ترین دوره TEFL TESOL در بازار را ارائه می دهد. امروز، می‌توانید گواهینامه TEFL TESOL خود را با تنها

$199. And if that's not enough, they offer an  instalment plan without interest, you can pay in  

199 دلار دریافت کنید. و اگر این کافی نیست، آنها یک طرح اقساطی بدون بهره ارائه می‌دهند، می‌توانید در

two equal instalments with an interval of 30 days.  TEFL TESOL Certification certificate is recognised  

دو قسط مساوی با فاصله 30 روزه پرداخت کنید. گواهینامه TEFL TESOL

by employers all over the world. So whether  you're looking to teach in Europe, Asia, or  

توسط کارفرمایان در سراسر جهان به رسمیت شناخته شده است. بنابراین، چه به دنبال تدریس در اروپا، آسیا، یا

indeed South America, this certificate will open  doors for you. TEFLcourse costs from TEFL TESOL  

در واقع آمریکای جنوبی باشید، این گواهینامه درها را به روی شما باز خواهد کرد. هزینه های دوره TEFL از طرف TEFL TESOL

Certification is a great option for anyone looking  to become an English language teacher. So click on  

گواهینامه TEFL TESOL یک گزینه عالی برای هر کسی است که می خواهد معلم زبان انگلیسی شود. بنابراین روی

the link in the description below and start your  journey towards a fulfilling and rewarding career.

پیوند موجود در توضیحات زیر کلیک کنید و سفر خود را به سمت یک حرفه پربار و پربار آغاز کنید.

Okay, so what are we going to talk about today?  As I said, it's that advanced vocabulary relating  

خوب، پس امروز در مورد چه چیزی صحبت خواهیم کرد؟ همانطور که گفتم، این واژگان پیشرفته مربوط

to ambitions. I've got 10 particular words  or phrases relating to ambitions. I'll give  

به جاه طلبی هاست. من 10 کلمه یا عبارت خاص در رابطه با جاه طلبی دارم.

them to you and then in the list and then  we'll go down through them one by one,  

آن‌ها را به شما می‌دهم و سپس در فهرست قرار می‌دهم و سپس آن‌ها را یکی یکی مرور می‌کنیم،

hopefully give you some examples that you  will be able to practice. And if you don't  

امیدواریم نمونه‌هایی را برایتان بیاورم که بتوانید آن‌ها را تمرین کنید. و اگر

understand them, as I said, I'll give  you the contact details at the end of  

آنها را متوجه نشدید، همانطور که گفتم، جزئیات تماس را در پایان

the video. And you can write to me  if you need more information. Okay,  

ویدیو به شما می‌دهم. و اگر به اطلاعات بیشتری نیاز دارید، می‌توانید برای من بنویسید. خوب،

let's get into it. So as I said, we've got 10 of  them as always. Let's go through them one by one.

بیایید وارد آن شویم. بنابراین همانطور که گفتم، ما 10 مورد از آنها را مانند همیشه داریم. بیایید آنها را یکی یکی مرور کنیم.

Crave. To crave so we're using it as a verb.  Yeah, we can have a craving so that's a noun,  

هوس کن برای هوس کردن، بنابراین ما از آن به عنوان یک فعل استفاده می کنیم. بله، می‌توانیم هوس کنیم، بنابراین این یک اسم است،

but to crave. Alright as to... you can crave  attention. You can crave certain information  

اما هوس کردن. بسیار خوب ... شما می توانید هوس توجه داشته باشید. می‌توانید هوس اطلاعات خاصی

or crave news. Or you can crave certain foods  that you really want to have. So to crave us when  

یا هوس اخبار کنید. یا می‌توانید غذاهای خاصی که واقعاً می‌خواهید بخورید میل کنید. بنابراین وقتی

you really really want something you have a deep  desire. Often they talk about ladies when they're  

واقعاً چیزی را می‌خواهید که آرزوی عمیقی دارید، به ما هوس کنید . اغلب در مورد خانم‌هایی که در

expecting a baby that they the develop a craving  for a particular food so they crave chocolate,  

انتظار بچه‌دار شدن هستند صحبت می‌کنند که میل به غذای خاصی پیدا می‌کنند، بنابراین هوس شکلات می‌کنند،

or they crave pizza, or they crave certain  unusual combinations because of the effects of  

یا پیتزا میل می‌کنند، یا به دلیل تاثیرات بارداری میل به ترکیب‌های غیرمعمول خاصی دارند،

the pregnancy so you can crave in that way. Or  perhaps you've been on a diet for a long time,  

بنابراین می‌توانید هوس کنید. از این طریق یا شاید برای مدت طولانی رژیم گرفته اید

and you crave the taste of meat. Or maybe you've  had a recent festival like Easter or something  

و هوس طعم گوشت را دارید. یا شاید اخیراً جشنواره‌ای مانند عید پاک یا چیزی

like that. And before Easter, perhaps you want  some sort of fast air where you gave up meat.  

شبیه آن داشته‌اید. و قبل از عید پاک، شاید بخواهید هوای سریعی داشته باشید که در آن گوشت را ترک کرده اید.

And maybe you were eating vegetarian meals for  a while so you crave the taste of meat. So come  

و شاید برای مدتی غذای گیاهی می‌خوردید، بنابراین هوس طعم گوشت را دارید. پس بیایید

that Easter Sunday, you're going to cook a  beautiful chicken or a roast beef, whatever  

آن یکشنبه عید پاک، یک مرغ زیبا یا یک رست بیف بپزید، هر چیزی که

it might be that you really, really crave. So  when you crave something, you desire it very,  

واقعاً واقعاً میل می کنید. بنابراین وقتی چیزی را میل می کنید، خیلی، بسیار عمیق آن را میل می کنید

very deeply. So you crave attention. When you  haven't had attention. Perhaps you didn't have  

. بنابراین شما هوس توجه دارید. وقتی توجه نکرده‌اید. شاید شما

a happy childhood, and you didn't have a warm  relationship with parents. And as you grow older,  

دوران کودکی شادی نداشتید و رابطه گرمی با والدین نداشتید. و همانطور که بزرگتر می شوید،

you crave attention from other people. young  puppies or kittens that we get they always crave  

خواهان توجه دیگران هستید. توله سگ‌ها یا بچه گربه‌های جوانی که به دست می‌آوریم همیشه مشتاق

attention. They come over to you the look into to  make friends that they're looking for the warmth  

توجه هستند. آنها به سراغ شما می آیند تا دوستانی پیدا کنند که به دنبال گرمای

of your skin against theirs. Or in fact the might  just be looking for some food, but they do crave  

پوست شما در برابر پوست خود هستند. یا در واقع ممکن است فقط به دنبال مقداری غذا باشند، اما

attention in the same way so to crave looking  for something, or desiring something deeply.

به همان صورت هوس می‌کنند که به دنبال چیزی بگردند، یا عمیقاً به دنبال چیزی بگردند.

To hanker after something. Similar to crave, okay,  

مشتاق شدن به دنبال چیزی مشابه هوس کردن، بسیار خوب،

to hanker after something that you haven't had,  for a long time. You could hanker after a game of  

اشتیاقی به دنبال چیزی که مدت‌هاست نداشته‌اید. می‌توانید بعد از یک بازی

squash or a game of tennis because you haven't  played it in a while. You can hanker after your  

اسکواش یا یک بازی تنیس مشتاق باشید، زیرا مدتی است آن را انجام نداده‌اید. می‌توانید دنبال

favourite food, a bag of crisps, a bag of chips,  whatever that might be. You hanker after a beer,  

غذای مورد علاقه‌تان، یک کیسه چیپس، یک کیسه چیپس، هر چیزی که ممکن است بگردید. شما مشتاق خوردن آبجو هستید،

when you've perhaps been on a fasting or you've  given up a beer for a certain period of time,  

زمانی که احتمالاً روزه گرفته اید یا برای مدت معینی از نوشیدن آبجو صرف نظر کرده اید،

perhaps you had to go on a diet because you put  on a little bit of weight. And the summer months  

شاید مجبور شده اید رژیم بگیرید زیرا کمی وزن اضافه کرده اید . و ماه‌های تابستان

have gone by, and you've been really, really  waiting for that time when you've lost the  

گذشتند، و شما واقعاً منتظر آن زمانی بودید که وزنتان را کاهش دهید

weight. And you can, okay, sit down and have  a cool beer, not too many. But it's cool beer  

. و می توانید، خوب، بنشینید و یک آبجو خنک بخورید، نه زیاد. اما این آبجو باحال است

because you've got a real hankering after  beer. So to hanker after something, is to,  

زیرا شما واقعاً مشتاق آبجو هستید. بنابراین مشتاق شدن به دنبال چیزی،

again have a desire or a wish, to, to eat,  to drink, to do something to hanker after.

دوباره میل یا آرزو کردن، خوردن، نوشیدن، انجام کاری برای مشتاق شدن است.

To be in the spotlight. Well, when you're in the  spotlight, usually the light is shining on you  

در کانون توجه قرار گرفتن. خوب، وقتی در کانون توجه هستید، معمولاً نور به شما می‌تابد،

like it's shining on me. Now, as I'm doing this  recording. So technically, I'm in the spotlight  

مثل اینکه به من می‌تابد. اکنون که دارم این ضبط را انجام می‌دهم. بنابراین از نظر فنی، من

at the moment, some people like to be in the  spotlight. Some people don't, some people are  

در حال حاضر در کانون توجه هستم، برخی از مردم دوست دارند در کانون توجه باشند. برخی از مردم این کار را نمی کنند، برخی افراد

shy and prefer not to be in the spotlight,  you can be in the spotlight for good reasons  

خجالتی هستند و ترجیح می دهند در کانون توجه نباشند، شما می توانید به دلایل خوب و دلایل بد در کانون توجه قرار بگیرید

and bad reasons. So if you've done something that  focuses attention on you, then you're definitely  

. بنابراین، اگر کاری انجام داده‌اید که توجه را روی شما متمرکز کند، قطعاً

going to be in the spotlight, if the police are  trying to understand who committed the crime,  

در کانون توجه قرار خواهید گرفت، اگر پلیس تلاش می‌کند بفهمد چه کسی مرتکب جرم شده است،

and they have their ideas who did it. So he may  be in their spotlight, but they're just trying to  

و آنها ایده‌های خود را دارند که این جرم را انجام داده‌اند. بنابراین ممکن است او در کانون توجه آنها باشد، اما آنها فقط سعی می‌کنند

find evidence that will lead them to him that they  will be able to prove that he or she is the guilty  

شواهدی بیابند که آنها را به او سوق دهد که می‌توانند ثابت کنند که او مقصر است

party. So to be in the spotlight. Politicians just  before they come up for reelection, are always in  

. بنابراین در کانون توجه قرار گرفتن. سیاستمداران درست قبل از اینکه برای انتخاب مجدد بیایند، همیشه در

the spotlight. So the focus of attention is  on them. The TV want to interview them, they  

کانون توجه هستند. بنابراین تمرکز توجه روی آنهاست. تلویزیون می‌خواهد با آنها مصاحبه کند، آنها

want to hold debates, so they look at them, then  journalists from the newspapers will have them in  

می‌خواهند مناظره برگزار کنند، بنابراین به آنها نگاه می‌کنند، سپس روزنامه‌نگاران روزنامه‌ها آنها را در

the spotlight tried to dig up a little bit of dirt  to cause some sensation or perhaps to derail their  

کانون توجه قرار می‌دهند تا کمی خاک را از بین ببرند تا باعث ایجاد حسی شوند یا شاید کمپین آنها را از مسیر خارج کنند

campaign. So they will remain and constantly will  be in the spotlight during the term running up to  

. بنابراین آنها باقی خواهند ماند و دائماً در طول دوره تا

an after the election to be in the spotlight. So  to be in the spotlight has to be in everybody's  

پس از انتخابات در کانون توجه خواهند بود تا در کانون توجه قرار گیرند. بنابراین، برای قرار گرفتن در کانون توجه باید در دید همه باشد

view to be looked at. And everything is going  to be scrutinised. Whatever you happen to do,  

تا به آن نگاه شود. و همه چیز مورد بررسی قرار می گیرد. هر کاری که انجام می‌دهید،

or what happened as ever, you happen to say or  indeed, because of technology, they'll be able  

یا اتفاقی که قبلاً افتاده است، می‌گویید یا در واقع، به دلیل فناوری، آنها می‌توانند

to examine and put under the spotlight things  that you said in the past when you were younger,  

مواردی را که در گذشته در جوانی گفته‌اید، بررسی کرده و در کانون توجه قرار دهند

and you might not have mentored or you may  have made a few mistakes. But guess what,  

مربیگری نکرده اید یا ممکن است چند اشتباه مرتکب شده باشید. اما حدس بزنید،

it's going to come out to haunt you  because you will then be in the spotlight.

قرار است شما را آزار دهد زیرا در آن صورت در کانون توجه قرار خواهید گرفت.

When you're in the spotlight, you're  also the centre of attention. Now,  

وقتی در کانون توجه هستید، در مرکز توجه نیز هستید. اکنون،

you can be the centre of attention, as I said,  for good or for bad reasons, you might like to  

شما می‌توانید مرکز توجه باشید، همانطور که گفتم، به دلایل خوب یا بد، ممکن است دوست داشته باشید

be the centre of attention. So there are certain  people that we know that when they go to a party,  

مرکز توجه باشید. بنابراین افراد خاصی هستند که می‌دانیم وقتی به مهمانی می‌روند،

they want to be the centre of attention, so  they dress appropriately or inappropriately.  

می‌خواهند در مرکز توجه باشند، بنابراین لباس مناسب یا نامناسب می‌پوشند.

So they become the centre of attention,  they sing and dance when other people are  

بنابراین آنها در مرکز توجه قرار می گیرند، وقتی دیگران به آنها نگاه می کنند آواز می خوانند و می رقصند

looking at them. So everybody's focused on  them. So they are the centre of attention,  

. بنابراین همه روی آنها تمرکز دارند. بنابراین آنها مرکز توجه هستند،

okay, or they meet up with the right boy or girl  because then it will be noticed and then they will  

خوب، یا با پسر یا دختر مناسب ملاقات می کنند، زیرا در این صورت متوجه می شوند و سپس آنها در

be the centre of attention. Other people may not  like to be the centre of attention, even if they  

مرکز توجه قرار می گیرند. افراد دیگر ممکن است دوست نداشته باشند در مرکز توجه باشند، حتی اگر

are. Okay, so it could be a pop star, a film star,  a sports star, all they want to do is play their  

باشند. خوب، پس می‌تواند یک ستاره پاپ، یک ستاره سینما، یک ستاره ورزش باشد، تنها کاری که آنها می‌خواهند انجام دهند این است که

sport, they want to play that tennis, or their  golf or the football and that they don't like  

ورزش خود را انجام دهند، آنها می‌خواهند آن تنیس، یا گلف یا فوتبال خود را بازی کنند و از بودن

being and they're not comfortable being at the  centre of attention. But if they're really good at  

و بودن خوششان نمی‌آید. آنها راحت نیستند که در مرکز توجه باشند. اما اگر آنها واقعاً در

that particular sport, well, unfortunately, they  are going to be the centre of attention is the  

آن ورزش خاص مهارت داشته باشند، خوب، متأسفانه، آنها  در مرکز توجه قرار خواهند گرفت،

fans of that particular game want to meet them,  the fans want to take the selfie with them,  

طرفداران آن بازی خاص می خواهند با آنها ملاقات کنند، طرفداران می خواهند با آنها سلفی بگیرند،

the fans want to see them and be seen with them.  So if they're walking down the street, somebody's  

طرفداران می خواهند برای دیدن آنها و دیده شدن با آنها. بنابراین، اگر در خیابان راه می‌روند، کسی به

going to come up to them and before long, there'll  be a big crowd around them all looking for  

سراغشان می‌آید و خیلی زود، جمعیت زیادی در اطراف آن‌ها جمع می‌شوند که همه به دنبال

autograph. So that particular period of time, yet  they are the centre of attention. And you can be  

خودکار هستند. بنابراین در آن دوره زمانی خاص، آنها در مرکز توجه هستند. و شما می‌توانید

as always the centre of attention for good and bad  reasons something has happened negatively, you'll  

مثل همیشه به دلایل خوب و بد، در مرکز توجه باشید، به دلایلی که اتفاقی منفی افتاده است، شما

be the centre of attention because people want to  find out the story, the real story what happened.

مرکز توجه خواهید بود زیرا مردم می‌خواهند داستان را دریابند، داستان واقعی را که چه اتفاقی افتاده است.

To be held in high esteem. When when we are  held in high esteem. It means that people  

مورد احترام قرار گیرد. وقتی که برای ما احترام زیادی قائل می‌شویم. این بدان معناست که مردم

think a lot about us. They think well of us,  okay, so whatever we do, or whatever we have  

خیلی درباره ما فکر می کنند. آنها در مورد ما خوب فکر می کنند، خوب، بنابراین هر کاری که انجام می دهیم یا هر کاری که

done in the past comes to people's attention and  therefore they look on it as really, really good  

در گذشته انجام داده ایم مورد توجه مردم قرار می گیرد و بنابراین آنها آن را واقعاً بسیار خوب می بینند

off. He's an amazing politician you know, he does  everything he possibly can, for the people in his  

. او یک سیاستمدار شگفت‌انگیز است، او هر کاری که ممکن است برای مردم

constituency, he's always trying to help them,  the poor, the sick, the needy, he does everything  

حوزه انتخابیه‌اش انجام می‌دهد، او همیشه سعی می‌کند به آنها کمک کند، به فقرا، بیماران، نیازمندان، هر کاری می‌کند

thing he can to bring it to the attention of  the government. So that money is spent in this  

تا به آن توجه کند. دولت. بنابراین این پول در این

particular area. So all of his voters, all of the  people in that area where he lives or represents  

حوزه خاص خرج می شود. بنابراین، همه رای دهندگان او، همه مردم در آن منطقه ای که او زندگی می کند یا نمایندگی می کند،

hold them in very high regard. Or they hold him  in high esteem, meaning nothing he can do would  

آنها را بسیار محترم می دانند. یا برای او احترام زیادی قائل هستند، یعنی هیچ کاری که او نمی تواند انجام دهد باعث می شود

make them think badly of him, they absolutely love  and adore him again. So to be held in high esteem  

درباره او بد فکر کنند، آنها کاملاً او را دوست دارند و دوباره او را می پرستند. بنابراین، احترام زیاد

is something we can talk about politicians or  it could be business guys, yeah. Some local  

چیزی است که می‌توانیم درباره سیاستمداران یا افراد تجاری صحبت کنیم، بله. یکی از

businessman who set his business up from scratch,  he started and built the business up employees,  

تاجران محلی که کسب و کار خود را از ابتدا راه‌اندازی کرد، او کسب‌وکار را راه‌اندازی کرد و کارمندان آن را راه‌اندازی کرد،

now a lot of people locally are family members,  they all come through that company, he reinvests  

اکنون بسیاری از مردم محلی اعضای خانواده هستند، همه آنها از طریق آن شرکت می‌آیند، او

money into the area, he helps out local charities.  So, everything is done possible that he can do  

پول را دوباره در منطقه سرمایه‌گذاری می‌کند، او به خیریه‌های محلی کمک می‌کند. بنابراین، هر کاری که او می‌تواند انجام دهد انجام می‌شود

to make things good for that particular area  because he realises his social responsibility. So,  

تا همه چیز را برای آن منطقه خاص خوب کند، زیرا او به مسئولیت اجتماعی خود پی می‌برد. بنابراین،

the local people will consider and look at  him with regard him in high esteem. Okay,  

مردم محلی او را با احترام بالا در نظر می گیرند و به او می نگرند . بسیار خوب،

so high esteem means the highest regard,  nobody will think badly of him. Nobody will  

پس احترام بالا یعنی بالاترین احترام، هیچ کس درباره او بد فکر نخواهد کرد. هیچ کس

believe any negative views or opinions  because they hold him in high esteem.

هیچ دیدگاه یا نظر منفی را باور نمی کند زیرا برای او احترام زیادی قائل هستند.

To be renowned for. When, when you are renowned  for something, you're known to do things you're  

برای معروف شدن. وقتی، وقتی به خاطر چیزی مشهور هستید، به انجام کارهایی می‌پردازید که هستید،

you've got a history and good history,  a track record of doing positive things,  

سابقه و سابقه خوبی دارید، سابقه انجام کارهای مثبت دارید،

or he's renowned for his charity work,  meaning he's well known for the work  

یا او به‌خاطر فعالیت‌های خیریه‌اش مشهور است، به این معنی که به‌خاطر آن شهرت دارد. کاری که

he does. Somebody like Bill Gates is renowned  for his charitable work, the amount of money,  

او انجام می دهد شخصی مانند بیل گیتس به خاطر کارهای خیریه‌اش، مقدار پول، و

his own personal money that he's handed over to  charities all around the world. And lots of other  

پول شخصی‌اش که به موسسات خیریه در سرتاسر جهان تحویل داده، مشهور است. و بسیاری از

well known billionaires like Bill Gates have  followed suit. And they do exactly the same. So  

میلیاردرهای معروف دیگر مانند بیل گیتس از این روش پیروی کرده اند. و دقیقاً همین کار را می کنند. بنابراین

they are renowned for their charitable activities,  they are renowned for being very generous,  

آنها به دلیل فعالیت های خیریه خود مشهور هستند، آنها به دلیل سخاوتمندی بسیار مشهور هستند،

they are renowned for the help they do for the  poor. And they really poor poor countries, okay,  

آنها به دلیل کمک هایی که برای فقرا انجام می دهند مشهور هستند . و آن‌ها کشورهای فقیر واقعاً فقیر هستند، خب،

so to be renowned for you could also  be renowned for something negative,  

بنابراین برای معروف شدن برای شما می‌توانید به دلیل چیزهای منفی نیز شهرت داشته باشید،

but normally we use it with a positive  twist, a positive, objective renowned for.

اما معمولاً ما از آن با یک چرخش مثبت استفاده می‌کنیم، یک هدف مثبت و مشهور.

To become an overnight success. Well,  when you become an overnight success,  

برای تبدیل شدن به یک موفقیت یک شبه. خوب، وقتی یک شبه به یک موفقیت تبدیل می‌شوید، به این

it means you didn't have success or your weren't  well known before that. But suddenly, something  

معنی است که موفقیتی کسب نکرده‌اید یا قبل از آن به خوبی شناخته نشده‌اید. اما ناگهان، اتفاقی

happens. And overnight, almost literally, you  become well known a good example of this would be  

می‌افتد. و یک شبه، تقریباً به معنای واقعی کلمه، به خوبی شناخته می‌شوید، یک مثال خوب برای این می‌تواند

somebody who writes books or fiction books, okay,  so they've decided that writing is what they want  

کسی باشد که کتاب یا کتاب داستانی می‌نویسد، خوب، بنابراین آنها تصمیم گرفته‌اند که نوشتن همان کاری است که می‌خواهند

to do. And they've written a couple of books that  weren't so interesting, or the publishers didn't  

انجام دهند. و آنها چند کتاب نوشته‌اند که خیلی جالب نبودند، یا ناشران

publish them. But then they write a particular  book that the publishers think is going to be a  

آنها را منتشر نکردند. اما سپس کتاب خاصی را می نویسند که ناشران فکر می کنند

real success. So they take on the book, they  publish it, they launch the book. And within  

موفقیت واقعی خواهد بود. بنابراین آنها کتاب را به عهده می گیرند، آن را منتشر می کنند، کتاب را راه اندازی می کنند. و

within a couple of days, everybody's talking  about it. The book has sold out in every country,  

ظرف چند روز، همه درباره آن صحبت می‌کنند. این کتاب در همه کشورها فروخته شده است،

it's been translated into many, many different  languages. And in that situation, we can say,  

به بسیاری از زبان‌های مختلف ترجمه شده است . و در آن شرایط، می‌توان گفت،

Yeah, this particular author has become an  overnight success. Now, in most cases, it doesn't  

بله، این نویسنده خاص یک شبه به موفقیت تبدیل شده است. اکنون، در بیشتر موارد، به معنای

literally happen overnight, because it takes a  little bit of luck. But it can happen that way.  

واقعی کلمه یک شبه اتفاق نمی افتد، زیرا کمی شانس می خواهد. اما ممکن است به این صورت اتفاق بیفتد.

Some actor can be an overnight success never  heard of before, suddenly, this movie looks like  

برخی از بازیگران می‌توانند یک شبه موفق شوند که قبلاً نامش را نشنیده‌ایم، ناگهان این فیلم به نظر می‌رسد که

it's going to be the movie of the year, it's  going to win the Oscars. And that particular  

قرار است فیلم سال شود، اسکار را خواهد برد. و آن

actor or actress becomes an overnight success.  Okay, so something that happens very suddenly,  

بازیگر یا بازیگر خاص یک شبه به یک موفقیت تبدیل می‌شود. بسیار خوب، پس چیزی که خیلی ناگهانی اتفاق می افتد،

prior to that, hardly known at all, either  for the writing or the music, or their acting,  

قبل از آن، به سختی شناخته شده است، چه برای نوشتن، چه موسیقی، یا بازی آنها،

but then suddenly, because of that success of that  movie, a book, they become an overnight success.  

اما بعد ناگهان، به دلیل موفقیت آن فیلم، یک کتاب، یک شبه به موفقیت تبدیل می شوند. .

The footballer who makes his debut for his  team and scores hattrick in the first game,  

فوتبالیستی که اولین بازی خود را برای تیمش انجام می دهد و در اولین بازی هت تریک می کند،

he will be an overnight success because all the  fans will want his autograph. They'll all be  

یک شبه موفق خواهد شد زیرا همه طرفداران امضای او را می خواهند. همه آنها

talking about him and think yeah, this is exactly  what the team needed. Okay, so overnight success.

درباره او صحبت خواهند کرد و فکر می کنند بله، این دقیقا همان چیزی است که تیم به آن نیاز داشت. خوب، پس موفقیت یک شبه

Okay, well, when we spoken about to become an  overnight success, something that can happen  

خوب، خوب، وقتی صحبت کردیم که یک شبه به یک موفقیت تبدیل شویم، چیزی که می تواند

to you very, very quickly, not always the case but  it can happen very, very quickly. And following on  

خیلی سریع برای شما اتفاق بیفتد، همیشه اینطور نیست، اما می تواند خیلی خیلی سریع اتفاق بیفتد. و به دنبال

from being an overnight success. You can shoot to  fame. Okay, so you can shoot a gun you can shoot a  

موفقیت یک شبه. می‌توانید به شهرت برسید. خوب، بنابراین شما می توانید با اسلحه شلیک کنید، می توانید یک

movie but when we should defame it means we rise  up and become famous. What we always dreamt of  

فیلم بگیرید، اما وقتی باید بدنام کنیم، به این معنی است که بلند می شویم و مشهور می شویم. کاری که همیشه آرزوی

doing. Yeah. So we take the situation For example  of JK Rowling, she shot to fame after the first  

انجامش را داشتیم. آره بنابراین ما وضعیت را در نظر می گیریم، به عنوان مثال، جی کی رولینگ، او پس از اولین

couple of books of Harry Potter. She wasn't an  overnight success by any manner of means. She  

دو کتاب هری پاتر به شهرت رسید. او به هیچ وجه یک شبه موفق نبود. او

used to write stories when she was at school,  if you check up on her history, she used to use  

زمانی که در مدرسه بود داستان می‌نوشت، اگر سابقه او را بررسی کنید، از

her classmates as certain characters and some of  her books, but it wasn't overnight success. But  

همکلاسی‌هایش به‌عنوان شخصیت‌های خاص و برخی از کتاب‌هایش استفاده می‌کرد، اما این موفقیت یک شبه نبود. اما

after the first couple of books, and people began  to read them, the kids, and I remember my kids  

پس از اولین دو کتاب و مردم شروع به خواندن آن‌ها کردند، بچه‌ها و من به یاد دارم که بچه‌هایم

queuing up outside of bookshops to buy them. Yeah,  she shot to fame. And then following on from the  

بیرون از کتاب‌فروشی‌ها صف می‌کشیدند تا آنها را بخرند. بله، او به شهرت رسید. و سپس به دنبال

books, she's had the movies and following on from  the movies, she's had the theme parks and museums,  

کتاب‌ها، فیلم‌ها و دنبال کردن فیلم‌ها، پارک‌های موضوعی و موزه‌ها،

and then other stories related to the whole Harry  Potter pre and post. So you can say, definitely,  

و سپس داستان‌های دیگر مربوط به کل هری پاتر قبل و بعد از آن. بنابراین، قطعاً می‌توان گفت،

she has shot to fame as a result of her prowess as  an author. And it happens to lots of people that  

او در نتیجه مهارتش به عنوان نویسنده به شهرت رسیده است . و برای بسیاری از افراد این اتفاق

happens to sports stars. So you sign some really  wonderful footballer, and you know, they should to  

برای ستاره‌های ورزش می‌افتد. بنابراین با یک فوتبالیست واقعاً فوق‌العاده قرارداد می‌گیرید، و می‌دانید، آنها باید به

fame or some basketball player or baseball player,  whatever it might be, they will shoot to fame  

شهرت یا یک بازیکن بسکتبال یا بازیکن بیسبال، هر چه که باشد، آنها

as a result of their activities on the playing  field. actors, actresses, ballerinas, whatever  

در نتیجه فعالیت‌هایشان در زمین بازی به شهرت می‌رسند. بازیگران، هنرپیشه‌ها، بالرین‌ها، هر چیزی که

it might be, everybody wants a part of them,  when they should to fame, they become famous.

ممکن است باشد، همه بخشی از آنها را می‌خواهند، وقتی که باید به شهرت برسند، مشهور می‌شوند.

Now, next one to be set on something, okay? So  when we use this, it means somebody has a desire,  

حالا، بعدی که روی چیزی تنظیم می شود، خوب؟ بنابراین وقتی از این استفاده می‌کنیم، به این معنی است که کسی تمایل دارد،

or they have a real aim or ambition to do  something, okay. She has her heart set on being  

یا هدف یا جاه‌طلبی واقعی برای انجام کاری دارد، بسیار خوب. او دلش می خواهد

a ballerina, yeah. She has her heart set on being  an actor, she has her heart set on being a doctor.  

بالرین باشد، بله. او دلش برای یک بازیگر است، او دلش برای پزشک شدن است.

To be set on means that's what they want to do,  no matter what you say, or what you do, you're not  

تنظیم شدن به این معنی است که آنها می‌خواهند این کار را انجام دهند، مهم نیست شما چه می‌گویید یا چه کاری انجام می‌دهید، نمی‌توانید

going to be able to change their mind. She is set  on marrying him, no matter what you say you don't  

نظر آنها را تغییر دهید. او تصمیم دارد با او ازدواج کند، مهم نیست که شما چه می گویید که

like him. But the more you... you're negative, the  more entrenched her view will be. So she is set on  

او را دوست ندارید. اما هر چه بیشتر... منفی گرا باشید، دیدگاه او تثبیت تر خواهد شد. بنابراین او تصمیم دارد با

marrying him, perhaps you'll find out later on  that it's not what she wants. But you know, at  

او ازدواج کند، شاید بعداً بفهمید که آن چیزی نیست که او می‌خواهد. اما می دانید، در

the moment, you're not going to be able to change  her mind, she's set on going to that university,  

حال حاضر، شما نمی توانید نظر او را تغییر دهید، او قصد دارد به آن دانشگاه برود،

her friends are going there, it's out of town,  it's going to be a little bit more expensive for  

دوستانش به آنجا می روند، خارج از شهر است، کمی گران تر خواهد بود.

us, but you know, she'll have friends with it.  So she's set on that course of action to sort  

ما، اما می دانید، او با آن دوستان خواهد داشت. بنابراین او تصمیم گرفته است که برای مرتب‌سازی

of be set on is to be determined to follow or  to be determined to do something to be set on.

تنظیم شدن، مصمم به دنبال کردن یا مصمم بودن برای انجام کاری برای تنظیم باشد.

And then finally, to have aspirations Well, an  aspiration is a desire or a wish or something  

و در نهایت، داشتن آرزوها خوب، یک آرزو یک آرزو یا آرزو یا چیزی است

that you you want to do something that you hope to  achieve. You have aspirations to be a politician,  

که می‌خواهید کاری را انجام دهید که امیدوارید به آن برسید. شما آرزو دارید که یک سیاستمدار باشید،

you have aspirations to be an astronaut. You've  thought about it since you were seven or eight,  

آرزو دارید که یک فضانورد باشید. شما از هفت یا هشت سالگی به آن فکر کرده اید،

the first time you looked through a telescope,  and you looked at the moon, and you asked your  

اولین باری که از طریق تلسکوپ نگاه کردید، و به ماه نگاه کردید، و از والدین خود پرسیدید که

parents, how'd you get there, and they tell you  about the rockets and the astronauts and they  

چگونه به آنجا رسیدید، و آنها درباره موشک ها و موشک ها به شما می گویند. فضانوردان و آنها

show you the picture. So your aspirations are  to be an astronaut. You might not achieve it,  

تصویر را به شما نشان می دهند. بنابراین آرزوهای شما فضانورد شدن است. ممکن است به آن دست یابید،

but that's deep down is your hope, your belief  is that that's what you want to achieve.  

اما این در اعماق امید شماست، باور شما این است که این همان چیزی است که می خواهید به آن برسید.

So an aspiration is a desire, a belief, a  hope, something that you want to achieve.

بنابراین یک آرزو یک آرزو، یک باور، یک امید، چیزی است که شما می خواهید به آن برسید.

Okay, so they're all the vocabulary that  we're using relating to ambitions, where you  

بسیار خوب، پس همه آنها واژگانی هستند که ما در رابطه با جاه طلبی ها استفاده می کنیم، جایی که شما

have certain ambitions something that you want to  achieve. So, let me go through them one more time:

جاه طلبی های خاصی دارید که می خواهید به آن برسید. بنابراین، اجازه دهید یک بار دیگر از آنها عبور کنم:

to crave something or somebody. Or to crave  after. To hanker after something similar to crave.  

هوس کردن چیزی یا کسی. یا هوس کردن پس از آن. مشتاق شدن به دنبال چیزی شبیه به هوس کردن.

To be in the spotlight. To be the centre of  attention. To be held in high esteem by other  

در کانون توجه قرار گرفتن. برای اینکه مرکز توجه باشد. برای داشتن احترام بالا توسط سایر

people. To be renowned for well known for to be  renowned for. To become an overnight success.  

افراد. معروف شدن برای معروف شدن برای معروف شدن. برای تبدیل شدن به یک موفقیت یک شبه.

Shoot to fame. To be set on something and have  aspirations about something have aspirations.

به شهرت شلیک کنید. قرار گرفتن در مورد چیزی و داشتن آرزوهایی در مورد چیزی آرزوهایی دارد.

Okay, so as I said, they are advanced vocabulary  relating to ambitions. Try to use a few of them if  

بسیار خوب، پس همانطور که گفتم، آنها واژگان پیشرفته مربوط به جاه طلبی ها هستند. اگر

you can remember them great. Try and put them into  practice in business English or in conversational  

می‌توانید آن‌ها را عالی به خاطر بسپارید، از چند مورد از آنها استفاده کنید. سعی کنید آنها را در انگلیسی تجاری یا مکالمه

English. And as always, if you want to contact  me, then you can do so and I'd happily give you  

انگلیسی به کار ببرید. و مثل همیشه، اگر می‌خواهید با من تماس بگیرید ، می‌توانید این کار را انجام دهید و من با کمال میل به شما

some further examples. So if you want to contact  me then it's www.englishlessonviaskype.com. Very,  

نمونه‌های بیشتری می‌دهم. بنابراین اگر می‌خواهید با من تماس بگیرید، www.englishlessonviaskype.com است. بسیار،

very happy to hear from you. As always, thanks for  listening. Thanks for watching. Join me again soon

بسیار خوشحالم که از شما می شنوم. مثل همیشه، از اینکه گوش دادید متشکریم. ممنون از ملاحظه تان. به زودی دوباره به من بپیوندید