Free English Class! Topic: Air! 🍃🌬️⛵ (Lesson Only)

Well, hello and welcome to this English lesson where I'm going

خوب، سلام و به این درس انگلیسی خوش آمدید، جایی که من قصد دارم

to talk about words and phrases related to air and in the chat

در مورد کلمات و عبارات مربوط به هوا صحبت کنم و در چت

Earlier Island Resort was asking what is air well air is

Earlier Island Resort پرسیده بود هوا چیست و هوا

everything that's around you that you can't see. it's what

همه چیزهایی است که در اطراف شما وجود دارد که نمی توانید ببینید. این چیزی است که

we breathe. It's what we need to live so welcome. I just want

ما نفس می کشیم این چیزی است که برای زندگی کردن به آن نیاز داریم. من فقط می خواهم

to start again and say welcome to this English lesson about

دوباره شروع کنم و بگویم به این درس انگلیسی در مورد

air. I'm sure you will enjoy it. I did a previous lesson on

هوا خوش آمدید. مطمئنم از آن لذت خواهید برد. من یک درس قبلی در مورد

fire and I did a previous lesson on water. you can

آتش و یک درس قبلی را در مورد آب انجام دادم. شما

probably. Guess what next week's lesson is going to be,

احتمالا می توانید حدس بزنید که درس هفته آینده چه خواهد بود،

but today's lesson will be about air. It will be about

اما درس امروز درباره هوا خواهد بود. این در مورد

that invisible awesome stuff that is around us that you only

چیزهای نامرئی شگفت انگیزی است که در اطراف ما وجود دارد که شما

really see when the wind blows you can see the effect that air

واقعاً می بینید که وقتی باد می وزد می توانید تأثیر هوا

has on stuff, but you can't actually see air so welcome to

را روی چیزها ببینید، اما در واقع نمی توانید هوا را ببینید بنابراین به

this English lesson about air. So again, air is not something

این درس انگلیسی درباره هوا خوش آمدید. بنابراین باز هم، هوا چیزی نیست

you can see, but it's incredibly important. We need

که بتوانید ببینید، اما فوق العاده مهم است. ما

air to live. We need air to function every single day. It

برای زندگی به هوا نیاز داریم. ما برای عملکرد هر روز به هوا نیاز داریم .

is a vitally important thing in our life. You can see the

این یک چیز بسیار مهم در زندگی ما است. شما می توانید

effects of air, but you can't see air. I'm looking out the

اثرات هوا را ببینید، اما شما نمی توانید هوا را ببینید. همینطور که دارم حرف میزنم از

window as I talk. I'm facing a window so I can see the leaves

پنجره به بیرون نگاه میکنم. من رو به پنجره ای هستم که می توانم برگ های درخت را ببینم که

on the tree moving because the air is moving, but I can't

حرکت می کنند، زیرا هوا در حال حرکت است، اما من

actually see the air, but it's definitely all around us. We

در واقع نمی توانم هوا را ببینم، اما قطعاً در اطراف ما وجود دارد. ما

would say that. It is invisible. Hey stool. Thanks

می گوییم که. نامرئی است. هی مدفوع

for the super sticker very, very kind of you. Thank you

ممنون از استیکر فوق العاده ای که خیلی خیلی لطف دارید.

very much for that. so air makes up our atmosphere. The

بابت آن بسیار ممنونم. بنابراین هوا جو ما را می سازد.

atmosphere is the layer of gases around the earth and

جو لایه ای از گازهای اطراف زمین و در

primarily primarily. It's basically air. The atmosphere

درجه اول است. اساساً هوا است.

is just a very thin layer, though in the grand scheme of

اتمسفر فقط یک لایه بسیار نازک است، اگرچه در طرح کلی

things, I'm not sure if you're familiar with those that

چیزها، مطمئن نیستم که با آن

phrase. But when you say in the. Grand Scheme of things you

عبارت آشنا هستید یا نه. اما وقتی می گویید در.

mean when you're looking at everything altogether the size

وقتی به همه چیز به

of the earth compared to the atmosphere, the earth is

اندازه زمین در مقایسه با اتمسفر نگاه می کنید، منظور شما طرح بزرگ چیزهایی است، زمین

gigantic and the atmosphere is relatively thin. I mean it's

غول پیکر است و جو نسبتاً نازک است. منظورم این است که

many many kilometers thick, but it is the layer of air that is

ضخامت آن چندین کیلومتر است، اما لایه‌ای از هوا است که در

around our planet. It's why we are alive so air is made up of

اطراف سیاره ما قرار دارد. به همین دلیل است که ما زنده هستیم، بنابراین هوا

many things, but primarily it is made up of nitrogen and

از چیزهای زیادی تشکیل شده است، اما در درجه اول از نیتروژن و

oxygen. Okay, two elements it is made up of nitrogen and

اکسیژن تشکیل شده است. خوب، دو عنصر از نیتروژن و

oxygen. It also has some other gases in it in smaller amounts.

اکسیژن تشکیل شده است. گازهای دیگری نیز در مقادیر کمتری در خود دارد.

It has argan and carbon dioxide and a few other trace gases.

آرگان و دی اکسید کربن و چند گاز کمیاب دیگر دارد.

When you say something's a trace gas, it's very very

وقتی می گویید چیزی یک گاز ردیابی است، بسیار بسیار

small, but primarily it's about 78% nitrogen that's rounded by

کوچک است، اما در درجه اول حدود 78 درصد نیتروژن است که به صورت گرد

the way and 21% oxygen. I think it's actually like 78.00. Or .9

شده و 21 درصد اکسیژن است. من فکر می کنم در واقع مانند 78.00 است. یا 0.9

percent, and then 20.95% or something, but I rounded the

درصد و سپس 20.95 درصد یا چیزی مشابه، اما من درصدها را گرد کردم

percentages to make it a little easier to understand but air is

تا درک آن کمی آسان تر شود، اما

made up of many things, But the vast majority of the air is

هوا از چیزهای زیادی تشکیل شده است، اما اکثریت قریب به اتفاق هوا

made up. I'm sorry air is primarily made up of nitrogen

را تشکیل می دهد. متاسفم که هوا در درجه اول از نیتروژن

and oxygen and various small gases. When we talk about air,

و اکسیژن و گازهای کوچک مختلف تشکیل شده است. وقتی از هوا صحبت می کنیم،

we have a couple of ways to refer to it. When we go

چند راه برای اشاره به آن داریم. وقتی

outside, We often say we're going out to get some fresh air

بیرون می رویم، اغلب می گوییم که برای هوای تازه بیرون می رویم

or it's nice to go camping because then there's lots of

یا خوب است که به کمپینگ برویم، زیرا هوای تازه زیادی وجود دارد

fresh air. The air in our apartments and in our houses is

. هوای آپارتمان ها و خانه های ما

sometimes not fresh air. We might call it stale air or we

گاهی اوقات هوای تازه ای نیست. ممکن است آن را هوای کهنه بنامیم یا

might say it's stuffy. but often when our kids were

ممکن است بگوییم خفه است. اما اغلب وقتی بچه‌های ما کوچک‌تر بودند،

younger when they were super excited and running around the

وقتی خیلی هیجان‌زده بودند و در

house, we would say, go outside and get some. Fresh air so

خانه می‌دویدند، می‌گفتیم برو بیرون و کمی بخور. هوای تازه پس

fresh air is a term we use to talk about clean air. that's

هوای تازه اصطلاحی است که ما برای صحبت در مورد هوای پاک به کار می بریم. آن

outside. Generally. If you live in a city, the air might not be

بیرون است بطور کلی. اگر در شهری زندگی می کنید ، ممکن است هوا

super clean. You might need to drive out to the countryside to

فوق العاده تمیز نباشد. شاید لازم باشد برای

get some fresh air. Fresh air is certainly air that is clean

گرفتن هوای تازه به حومه شهر بروید. هوای تازه مطمئناً هوایی است که تمیز است

and even in the spring here, the air smells really nice

و حتی در بهار اینجا ، هوای بیرون واقعاً بوی خوبی می دهد

outside. one of the problems that we have on the planet is

. یکی از مشکلاتی که ما در کره زمین

that we have air pollution and we talked about. In a previous

داریم این است که آلودگی هوا داریم و در مورد آن صحبت کردیم. در درس قبلی

lesson, I did a lesson where I talked about pollution. air

، درسی را در مورد آلودگی صحبت کردم.

pollution is when factories and even cars put things into the

آلودگی هوا زمانی است که کارخانه‌ها و حتی اتومبیل‌ها چیزهایی را به

air that don't really belong there in Canada, we have a lot

هوا می‌اندازند که واقعاً به آنجا در کانادا تعلق ندارند، ما

of air pollution, but because there aren't very many people

آلودگی هوای زیادی داریم، اما چون جمعیت زیادی

in Canada, it's not as bad as other parts of the world. so in

در کانادا وجود ندارد، به بدی سایر بخش‌ها نیست. از جهان. بنابراین در

Canada in our larger cities when you go close to the large

کانادا در شهرهای بزرگتر ما وقتی به بزرگراه های بزرگ نزدیک می شوید

highways where there's lots of cars or when you go to the air.

که ماشین های زیادی وجود دارد یا وقتی به هوا می روید.

Where there are lots of factories, you'll see a lot of

جایی که تعداد زیادی کارخانه وجود دارد، آلودگی هوای زیادی را خواهید دید

air pollution. Our government and other governments around

. دولت ما و سایر دولت‌ها در

the world usually have people who measure the air quality air

سراسر جهان معمولاً افرادی دارند که کیفیت هوا

quality is a measure or a system where they can decide

را اندازه‌گیری می‌کنند یا سیستمی است که می‌توانند تصمیم بگیرند

how good the air is on a particular day in Ontario

که هوا در یک روز خاص در انتاریو

Canada in the summer. It's very very humid in the summer. when

کانادا در تابستان چقدر خوب است. در تابستان بسیار بسیار مرطوب است. وقتی هوا

it's humid, there's a lot of moisture in the air and because

مرطوب است، رطوبت زیادی در هوا وجود دارد و به دلیل

we have a lot of cars and a lot of factories sometimes in the

اینکه گاهی اوقات در تابستان ماشین های زیادی داریم و کارخانه های زیادی داریم

summer. when it's humid, the air quality is not very good.

. وقتی هوا مرطوب است، کیفیت هوا خیلی خوب نیست.

Okay. The air has a lot of. In it, but it also has a lot of

باشه. هوا زیاد دارد. در آن، اما آلودگی زیادی نیز

pollution in it, so we have bad air quality and they'll say

در آن وجود دارد، بنابراین ما کیفیت هوای بدی داریم و آنها می گویند

that on the news, they'll say air quality today is really

که در اخبار، می گویند کیفیت هوای امروز واقعاً

good around Toronto or they'll say if you're heading to

در اطراف تورنتو خوب است یا می گویند اگر شما

Toronto today, the air quality is not very good. So there are

امروز به تورنتو می رویم، کیفیت هوا خیلی خوب نیست. بنابراین

two things I need to talk about. That's the word breath

دو مورد وجود دارد که باید در مورد آن صحبت کنم. این کلمه نفس

and the verb to breathe. Okay. We all need to breathe when you

و فعل نفس کشیدن است. باشه. همه ما نیاز داریم که وقتی

breathe you inhale and then you exhale. So hopefully you heard

نفس می کشی، دم می کنی و سپس بازدم می کنی . بنابراین امیدواریم شنیده باشید

that when you inhale you bring air into your lungs and when

که وقتی دم می دهید هوا را به ریه های خود می آورید و

you exhale you push air back out again. This is a natural

هنگام بازدم دوباره هوا را به بیرون می برید . این یک

process for all animals and humans because we need to

فرآیند طبیعی برای همه حیوانات و انسان است زیرا برای دم کردن باید

extract oxygen from the air so to brew. That is the verb we

اکسیژن را از هوا استخراج کنیم . این همان فعل است که

use to talk about when we inhale air and exhale air.

هنگام دم و بازدم هوا در مورد آن صحبت می کنیم .

Okay. It's always good to to breathe calmly and slowly when

باشه. همیشه خوب است که وقتی نیاز به استراحت دارید آرام و آهسته نفس بکشید

you need to relax. but breath is the actual noun. Okay. So

. اما نفس اسم واقعی است. باشه. بنابراین

when I exhale my breath comes out of my mouth. Okay. So

وقتی نفسم را بیرون می دهم نفسم از دهانم خارج می شود. باشه. بنابراین

breathing to breathe is the verb to talk about taking air

نفس کشیدن برای نفس کشیدن فعل صحبت در مورد ورود و خروج هوا است

in and out. but when you like when I. My breath, my breath is

. اما وقتی دوست داری وقتی من. نفسم، نفسم

coming out of the mouth. My mouth so to breathe is the verb

داره از دهن بیرون میاد. دهان من پس نفس کشیدن فعل است

and breath is the noun to refer to the air that you are

و نفس اسمی است برای اشاره به هوایی که شما

breathing. Here's a better way to maybe understand it when you

تنفس می کنید. در اینجا یک راه بهتر برای درک آن در

are underwater. you sometimes need to hold your breath. Okay.

هنگام زیر آب وجود دارد. گاهی لازم است نفس خود را حبس کنی باشه.

So this person is underwater and he is holding his breath

بنابراین این شخص زیر آب است و نفس خود را حبس می کند

because you can't breathe underwater. If you've ever

زیرا شما نمی توانید زیر آب نفس بکشید. اگر تا به حال به

accidentally try to inhale while underwater you get water

طور تصادفی سعی کرده اید در زیر آب استنشاق کنید، آب

in your lungs and then you start to cough. It's not a nice

وارد ریه های شما می شود و سپس شروع به سرفه می کنید. حس خوبی

feeling. I had it happen. A couple times as a kid, but when

نیست من این اتفاق افتاد. چند بار در دوران کودکی، اما وقتی

you go underwater, you need to hold your breath. so you do not

زیر آب می روید، باید نفس خود را حبس کنید. بنابراین شما

breathe and you I mentioned this earlier when you breathe,

نفس نمی‌کشید و قبلاً به این موضوع اشاره کردم وقتی نفس می‌کشید،

you inhale because you need air to go into your lungs and you

دم می‌دهید زیرا نیاز دارید هوا به داخل ریه‌هایتان برود و

exhale and the air comes back out of your lungs. So in our

بازدم کنید و هوا از ریه‌هایتان خارج شود. بنابراین در

bodies we have an organ called the lungs. There are two sides

بدن ما عضوی به نام ریه داریم. دو طرف وجود دارد

and when you breathe, the lungs inflate to bring air in and

و وقتی نفس می‌کشید، ریه‌ها باد می‌شوند تا هوا را وارد کنند و

then they deflate when they push air out personal. About

سپس وقتی هوا را به بیرون می‌برند، باد می‌کنند. در مورد

lungs When I had heart surgery, they actually went in through

ریه ها وقتی که من عمل قلب انجام دادم، آنها در واقع از

the right side of my body and across so I have an incision

سمت راست بدن من و در سراسر بدن من وارد شدند، بنابراین من یک برش

here and they deflated my right lung during the surgery.

در اینجا دارم و آنها ریه راست من را در حین جراحی تخلیه کردند.

Obviously I was unconscious. I don't remember this but for a

معلومه که بیهوش بودم اینو یادم نیست ولی تا

couple days afterwards, my right lung hurt a little bit.

چند روز بعد ریه راستم کمی درد گرفت.

so your lungs are what you use to breathe. It's what you use

بنابراین ریه های شما همان چیزی است که برای تنفس استفاده می کنید . این چیزی است که

to inhale air and then exhale air. And we refer to air as

برای استنشاق هوا و سپس بازدم استفاده می کنید . و ما به هوا به عنوان قابل تنفس اشاره می کنیم،

being breathable so to extend on the verb to breathe and the

بنابراین برای گسترش در فعل تنفس و

noun breath we do have what's called breathable air. If you

اسم تنفس ما چیزی داریم که به آن هوای تنفسی می گویند . اگر

go scuba diving, you will fill your tanks with breathable air

به غواصی بروید، مخازن خود را با هوای قابل تنفس پر می کنید

air that is good to breathe air. that is about 78% nitrogen

که برای تنفس هوا مفید است. که حدود 78 درصد نیتروژن

and 20% oxygen. Hopefully I got those numbers right. so as I

و 20 درصد اکسیژن است. امیدوارم این اعداد را درست دریافت کرده باشم. بنابراین

just kind of mentioned, sometimes after you do

همانطور که قبلاً اشاره کردم، گاهی اوقات پس از انجام

exercise, you are out of breath you've. Maybe done some

ورزش، نفس شما تنگ می شود. شاید کمی دویدن انجام داده باشد

running, maybe just walking fast. Maybe you've just played

، شاید فقط سریع راه برود. شاید شما به تازگی

a sport and you're breathing really really quickly and you

یک ورزش انجام داده اید و واقعاً خیلی سریع

are you feel out of breath so the feeling of being out of

نفس می کشید و احساس تنگی نفس می کنید، بنابراین احساس

breath is usually something that happens after you do

تنگی نفس معمولاً چیزی است که بعد از

something athletic or after you play a sport and then you might

انجام یک کار ورزشی یا بعد از انجام یک ورزش و سپس اتفاق می افتد. ممکن است

just need to catch your breath. so to catch one's breath means

فقط نیاز داشته باشید نفس خود را بگیرید. بنابراین نفس کشیدن به معنای

to pause and to stop doing something like running or

مکث و توقف انجام کاری مانند دویدن یا

playing a sport in order to be able to breathe normally again.

ورزش کردن است تا بتواند دوباره به حالت عادی نفس بکشد.

so if you have ever. Played hockey in hockey There are

بنابراین اگر تا به حال داشته باشید. هاکی بازی کردم در هاکی شیفت‌هایی وجود دارد،

shifts so when I was younger, I played a little bit of hockey

بنابراین وقتی جوانتر بودم،

at the end of my shift on the ice, I would be out of breath

در پایان شیفتم روی یخ کمی هاکی بازی می‌کردم، نفسم بند می‌آمد

and I always look forward to sitting on the bench for a few

و همیشه مشتاق بودم که چند دقیقه روی نیمکت بنشینم.

minutes to catch my breath. Okay. So when you are out of

تا نفسی تازه کنم باشه. بنابراین وقتی

breath, you're like you're breathing very quickly. It's

نفس شما تنگ می شود، انگار خیلی سریع نفس می کشید . مثل این است

like you can't get enough air in your body and then when you

که نمی‌توانید هوای کافی به بدنتان وارد کنید و وقتی

stop for a bit, eventually you catch your breath. you're

کمی توقف می‌کنید، در نهایت نفستان بند می‌آید.

breathing returns to normal I use. To also when I was younger

تنفس شما به حالت عادی برمی گردد من استفاده می کنم. همچنین وقتی جوانتر بودم

run in five K races, not a lot, I did it more for fun. I wasn't

در پنج مسابقه K دویدم، نه خیلی، بیشتر برای سرگرمی این کار را انجام دادم. من

like a professional runner or anything and sometimes during

شبیه یک دونده حرفه ای یا هیچ چیز دیگری نبودم و گاهی در طول

the five K race, I would walk for about 30 seconds or a

مسابقه پنج K، حدود 30 ثانیه یا یک

minute just to catch my breath. I wasn't in great shape, so one

دقیقه راه می رفتم تا نفسم تازه شود. من در فرم خوبی نبودم، بنابراین یک

thing that people have been not. Having to worry about too

چیز که مردم نبوده اند . نگرانی بیش از

much for the past year is something called bad breath

حد در سال گذشته چیزی است به نام بوی بد دهان

when you eat food and you don't brush your teeth and you do

وقتی غذا می خورید و دندان های خود را مسواک نمی زنید و این کار

that for a while. your breath starts to smell bad and we

را برای مدتی انجام می دهید. نفس شما شروع به بوی بد می کند و ما

would say you have bad breath because we are all two meters

می گوییم بوی بدی دارید زیرا همه ما دو متر با

apart because we've been spending over a year staying

هم فاصله داریم زیرا بیش از یک سال را صرف

away from people. I have not smelled a bad breath from

دوری از مردم کرده ایم. 12 یا 13 ماه یا بیشتر است که بوی بدی از

anyone for twelve or 13 months or more. So. Bad breath is

کسی نشنیده ام . بنابراین. بوی بد دهان

definitely something that's not very nice by the way when I was

قطعا چیزی است که در دوران دانشجویی خیلی خوب نیست

a student. I had a teacher that always had bad breath. That's

. من معلمی داشتم که همیشه بوی بد دهان داشت.

not a very nice thing at all when the teacher comes to

وقتی معلم برای

answer your question and they have bad breath. It's an

پاسخ به سوال شما می آید و آنها بوی بد دهان دارند، اصلاً چیز خوبی نیست. این یک

uncomfortable situation. for sure, let's see here. I see

وضعیت ناراحت کننده است. حتما اینجا را ببینیم

Maria saying Brent from American English with this guy

ماریا را می‌بینم که می‌گوید برنت از انگلیسی آمریکایی با این مرد

was out of breath after teaching while running over

پس از تدریس در حالی که از روی

stairs. Twenty times. Yes. Brent has a video by the way

پله‌ها می‌دوید، نفسش بند آمده بود. بیست بار. آره. برنت یک ویدیو دارد که در

where he teaches English while running up and down the stairs.

آن هنگام بالا و پایین رفتن از پله ها انگلیسی تدریس می کند.

You will probably see him eventually be out of breath and

احتمالاً خواهید دید که او در نهایت نفس نفس می زند و

then I think he'll probably catch his breath at the end. so

سپس فکر می کنم که احتمالاً در پایان نفسش تازه می شود. بنابراین

we have a phrase you can describe someone or something

ما عبارتی داریم که می توانید کسی یا چیزی را

as a breath of fresh air. so you let's say at work. Let's

به عنوان یک نفس تازه توصیف کنید. بنابراین شما اجازه دهید می گویند در محل کار.

say you're boring, I know you're not boring and your

فرض کنید کسل کننده هستید، من می دانم که شما خسته کننده نیستید و

colleagues are boring, but they hire a new person who's very

همکارانتان خسته کننده هستند، اما آنها یک فرد جدید را استخدام می کنند که بسیار

funny and hardworking and you you might say that that person

بامزه و سخت کوش است و شما ممکن است بگویید که آن

is a breath of fresh air. so a breath of fresh air is any

شخص یک نفس تازه است. بنابراین یک نفس هوای تازه هر

change like a new person starting somewhere or even

تغییری است مانند شروع یک فرد جدید از جایی یا حتی

let's say you had a car that always broke whenever you drove

فرض کنید ماشینی داشتید که همیشه هر زمان که

it it broke and then you bought a new one that would be like a

آن را می‌راندید خراب می‌شد و بعد ماشین جدیدی خریدید که برای شما مثل یک

breath of fresh air for you. So we describe people or things as

نفس تازه است. . بنابراین وقتی افراد یا چیزها مثبت هستند به عنوان یک نفس تازه توصیف می کنیم

a breath of fresh air when they are a positive. Change in your

. در زندگی خود تغییر دهید

life, so we have the wind we talked about the wind briefly

، بنابراین باد را داریم که در مورد آن صحبت کردیم باد به طور خلاصه

wind is simply air that is moving. Brett says I smell my

باد هوای است که در حال حرکت است. برت می‌گوید من

own bad breath behind my mask. Sometimes that is the annoying

بوی بد دهانم را پشت ماسکم حس می‌کنم. گاهی اوقات

thing about wearing a mask. isn't it. You kind of have all

استفاده از ماسک آزار دهنده است. این نیست شما به نوعی

of your your breath? Just get stuck right around your face.

تمام نفس خود را دارید؟ فقط دور صورتت گیر کن

It's kind of a weird feeling wind so wind is air that is

این یک نوع احساس عجیب باد است، بنابراین باد، هوایی است که در

moving. you can't see the wind. but like I said earlier in the

حال حرکت است. شما نمی توانید باد را ببینید اما همانطور که قبلاً در

lesson, you can see the effect that wind has on other things

درس گفتم، می‌توانید تأثیر باد را روی چیزهای دیگر

you can see the grass moving in the wind. If you ever have

ببینید، می‌توانید حرکت چمن‌ها را در باد ببینید. اگر تا به حال

flown a kite, this person is flying a kite. The wind lifts

بادبادک زده اید، این شخص در حال پرواز بادبادک است. باد

the kite up into the air if. You look at trees on a windy

بادبادک را به هوا می برد اگر. در یک روز بادی به درختان نگاه می کنید

day. you can see the trees swaying in the wind, so you

. شما می توانید درختان را ببینید که در باد تکان می خورند، بنابراین

can't see wind, but you can see what it does to the things

نمی توانید باد را ببینید، اما می توانید ببینید که با چیزهای

around it. And then if the wind is not very strong, we call it

اطراف خود چه می کند. و اگر باد خیلی قوی نباشد، آن را نسیم می نامیم

a breeze. so like right now when I look outside, I can see

. مثل همین الان که به بیرون نگاه می کنم، می

the branches on the trees. They're just moving slightly.

توانم شاخه های درختان را ببینم. آنها فقط کمی حرکت می کنند.

So there's probably a light breeze outside this morning,

بنابراین احتمالاً امروز صبح بیرون نسیم ملایمی می‌وزد،

not a strong wind or anything like that. There are two things

نه باد شدید یا چیزی شبیه به آن. دو چیز وجود دارد

that humans have built to capture the wind to use the

که انسان ها برای گرفتن باد ساخته اند تا از

wind to run machinery or generate electricity. One is

باد برای راه اندازی ماشین آلات یا تولید برق استفاده کنند. یکی

something that's called a windmill, and the other is

چیزی است که به آن آسیاب بادی می گویند و دیگری

something that's called a wind turbine. A windmill is

چیزی است که به آن توربین بادی می گویند. آسیاب بادی

generally an older structure like this and windmills were

عموماً یک سازه قدیمی‌تر از این قبیل است و از آسیاب‌های بادی

used to. I think they used it to process wheat to turn wheat

استفاده می‌شده است. فکر کنم از آن برای فرآوری گندم استفاده کردند تا گندم

into flour. Some of them maybe now are used to make

را به آرد تبدیل کنند. برخی از آنها شاید اکنون برای تولید برق استفاده می شوند

electricity but a wind turbine. Is definitely something newer

اما یک توربین بادی. قطعا چیزی جدیدتر

and bigger that is used to generate electricity, so they

و بزرگتر است که برای تولید برق استفاده می شود، بنابراین آنها

harness the power of the wind. When you harness something it

از قدرت باد استفاده می کنند. وقتی چیزی را مهار می کنید

means you hook up to it. so they used to harness a horse to

به این معنی است که به آن وصل می شوید. پس اسب را

a cart. But now we harness the power of the wind. so by the

به گاری می بستند. اما اکنون از نیروی باد استفاده می کنیم. بنابراین به

way this is a windmill. This is a wind turbine, but people do

هر حال این یک آسیاب بادی است. این یک توربین بادی است، اما مردم

sometimes call these windmills technically not correct, but it

گاهی اوقات این آسیاب‌های بادی را از نظر فنی صحیح نمی‌دانند، اما

does still happen. Sometimes people will call this a

هنوز هم اتفاق می‌افتد. گاهی اوقات مردم به این آسیاب بادی می گویند

windmill, but I guess. Typically, or technically, it

، اما من حدس می زنم. به طور معمول، یا از نظر فنی،

is a wind turbine. You can see the effect the wind has on

این یک توربین بادی است. می‌توانید تأثیر باد را روی

things like sailboats. A sailboat is a boat that is

چیزهایی مانند قایق‌های بادبانی ببینید. قایق بادبانی به قایق‌هایی گفته می‌شود

powered by the wind. so the wind blows and the sail is able

که با باد حرکت می‌کنند. بنابراین باد می وزد و بادبان می تواند

to capture or harness the power of the wind. As the wind moves

قدرت باد را بگیرد یا مهار کند . همانطور که باد

over the sail, the sail will will form into a curve and that

بر روی بادبان حرکت می کند، بادبان به صورت منحنی شکل می گیرد و

will allow the wind to help the boat move along. Hot air rises.

به باد اجازه می دهد تا به حرکت قایق کمک کند. هوای گرم بالا می رود.

So one of the interesting things about our planet is that

بنابراین یکی از چیزهای جالب در مورد سیاره ما این است که

air at. It gets warmer will actually rise so in our houses

هوا در. گرمتر می شود در واقع بالا می رود بنابراین در خانه های ما

in the winter when we heat our houses, the hot air eventually

در زمستان وقتی خانه هایمان را گرم می کنیم ، هوای گرم در نهایت

moves towards the ceiling. so sometimes in rooms in our house

به سمت سقف حرکت می کند. بنابراین گاهی اوقات در اتاق های خانه ما

in the winter, my head will be warm, but my feet will be cold

در زمستان، سرم گرم می شود ، اما پاهایم سرد می شود

because hot air as air gets hotter. I think it's less dense

زیرا هوای گرم با گرم شدن هوا بیشتر می شود . من فکر می کنم چگالی

and because the air is less dense, it will float above the

کمتری دارد و چون هوا کم تر است ، بالای

cooler air, but yes, hot air rises. and then this is also

هوای خنک تر شناور می شود، اما بله، هوای گرم بالا می رود. و سپس این همان

what causes some kinds of weather okay because air rises

چیزی است که باعث می شود برخی از انواع آب و هوا خوب باشد زیرا هوا بالا می رود

and then it cools it. Thermal flows I guess you would call

و سپس آن را خنک می کند. جریان های حرارتی فکر می کنم شما آنها را صدا می

them. Remember this is not a science lesson. This is an

کنید. به یاد داشته باشید که این یک درس علمی نیست. این یک

English lesson because hot air rises. We can have things like

درس انگلیسی است زیرا هوای گرم بلند می شود. ما می توانیم چیزهایی مانند

hot air balloons. A hot air balloon has a large balloon

بالن هوای گرم داشته باشیم. بالون هوای گرم دارای یک بالون بزرگ است

which is filled with warm or hot air, and because that air

که با هوای گرم یا گرم پر شده است و به دلیل

is lighter. The balloon is able to float in the sky or fly

سبکتر بودن هوا. بالون

depending on how you want to describe it. I bet you

بسته به اینکه چگونه می خواهید آن را توصیف کنید، قادر است در آسمان شناور یا پرواز کند. شرط می بندم از نظر

technically, it's floating in the sky, but we would say that

فنی، در آسمان شناور است ، اما ما می گوییم که

it's. Flying and if you wanted to go on a hot air balloon, we

اینطور است. پرواز و اگر می خواهید با بالون هوای گرم بروید، ما

call it a hot air balloon ride. Okay. I have never been on a

به آن بالون سواری می گوییم. باشه. من هرگز تا به حال

hot air balloon so. I see in the chat someone saying, would

سوار بالون هوای گرم نشده بودم. من در چت می بینم که شخصی می گوید، آیا

you save this video? Please sir. This video actually comes

این ویدیو را ذخیره می کنید؟ لطفا آقا این ویدیو

out in a couple days in a shorter version which you can

در واقع چند روز دیگر در یک نسخه کوتاهتر منتشر می شود که می توانید

listen to or watch again. So maybe that's what you're

دوباره گوش دهید یا تماشا کنید. بنابراین شاید این همان چیزی است

looking for that that'll be out in a few days 2 days. Actually,

که شما به دنبال آن هستید که ظرف چند روز و 2 روز دیگر منتشر شود. در واقع،

we have a phrase in English, though to be full of hot air.

ما یک عبارت به زبان انگلیسی داریم، البته پر از هوای گرم.

If someone is full of hot air, it means they they talk a lot,

اگر شخصی پر از هوای گرم باشد، به این معنی است که زیاد صحبت می کند،

but they don't actually have a lot of factual information. so

اما در واقع اطلاعات واقعی زیادی ندارد. بنابراین

I've in the past have worked with people once in a while who

من در گذشته با افرادی کار کرده ام که فقط یک بار

just. Talk all the time, but it's like they don't actually

. همیشه صحبت کنید، اما مثل این است که آنها واقعاً نمی

know what they're talking about. so they're just full of

دانند در مورد چه چیزی صحبت می کنند. بنابراین آنها فقط پر از

hot air. It's kind of a funny phrase. I don't think I've ever

هوای گرم هستند. این یک نوع عبارت خنده دار است . فکر نمی‌کنم تا

been accused of being full of hot air air can be compressed

به حال به من متهم شده باشم که پر از هوای گرم هستم، هوای قابل فشرده‌سازی است،

so you can have a certain amount of air and you can use

بنابراین شما می‌توانید مقدار مشخصی هوا داشته باشید و بتوانید از

something to to compress that amount of air. The best example

چیزی برای فشرده‌سازی آن مقدار هوا استفاده کنید. بهترین مثالی

I can give for air pressure is that in our tires we have a

که می‌توانم برای فشار باد بزنم این است که در لاستیک‌هایمان

certain amount of air that air has been put in and it gets

مقدار مشخصی هوا داریم که هوا وارد آن شده و

compressed a bit and usually. When you are driving a bike or

کمی و معمولاً فشرده می‌شود. هنگامی که در حال رانندگی با دوچرخه

a car, you want all of the tires to have the same amount

یا ماشین هستید، می خواهید همه لاستیک ها

of air pressure in them. I don't know the exact amount but

فشار هوای یکسانی داشته باشند. من مقدار دقیق آن را نمی دانم، اما

probably between thirty and sixty PSI, which is pounds per

احتمالاً بین سی تا شصت PSI، که پوند در هر

square inch, and if you use the metric system, you probably use

اینچ مربع است، و اگر از سیستم متریک استفاده می کنید ، احتمالاً از

something different and I can't remember what it is. but I do

چیز دیگری استفاده می کنید و من نمی توانم به خاطر بیاورم که چیست. اما من این را

know this. Sometimes you use a pressure gauge to measure the

می دانم گاهی اوقات از فشارسنج برای اندازه گیری

amount of air pressure that you have in your tires and it's

میزان فشار بادی که در لاستیک های خود دارید استفاده می کنید و

important that it. Is the correct amount If you look at

مهم است که آن را اندازه گیری کنید. آیا مقدار صحیح است اگر

the side of a tire, it will usually tell you how much air

به کناره لاستیک نگاه کنید، معمولاً به شما می گوید که

pressure you should have. you probably are familiar with air

چقدر باید فشار باد داشته باشید. شما احتمالا با فشار هوا در

pressure when you go down a mountain or up a mountain

هنگام پایین آمدن از یک کوه یا بالا رفتن از یک کوه آشنا هستید

because your ears start to hurt and you need to make your ears

زیرا گوش های شما شروع به درد می کند و باید گوش های خود را بلند کنید

pop or you need to so this is what I do when I go to a town

یا نیاز دارید، بنابراین وقتی به شهری نزدیک خود می روم این کار را انجام می دهم.

close to me. I go down not a mountain, but I go down a

. من از یک کوه پایین نمی روم، بلکه از یک

fairly large hill. We call it a mountain. But it's not a

تپه نسبتاً بزرگ پایین می روم. ما به آن کوه می گوییم. اما

mountain and then when I get to the bottom, my ears feel funny

کوه نیست و وقتی به پایین می رسم، گوش هایم خنده دار می شود

and I end up. I go like this or I kind of like go like this

و به پایان می رسم. من اینجوری میرم یا یه جورایی دوست دارم

like you kind of try to make your ears pop because your

مثل تو اینجوری برو یه جورایی سعی کن گوشاتو به خاطر

ears. there's air pressure inside or there is air pressure

گوشات بتکنی. فشار هوا در داخل یا فشار هوا

outside and you need to equalize the air pressure. so

در خارج وجود دارد و باید فشار هوا را یکسان کنید.

you need to make your ears pop. I think most of you have

بنابراین باید گوش های خود را بلند کنید. فکر می‌کنم اکثر شما

probably experienced that at one time or another in. Order

احتمالاً در یک زمان آن را تجربه کرده‌اید .

to compress air you would use an air compressor, so this is a

برای فشرده‌سازی هوا از کمپرسور هوا استفاده می‌کنید ، بنابراین این

machine that you use to take air from the atmosphere or to

دستگاهی است که برای گرفتن هوا از جو یا

just take air from outside and it goes through an air pump and

فقط گرفتن هوا از بیرون و آن استفاده می‌کنید. از پمپ هوا عبور می کند

the pump will put air into the tank at a higher pressure than

و پمپ هوا را با فشار بالاتری نسبت

the outside air. So I have an air compressor in my shed. I

به هوای بیرون وارد مخزن می کند. بنابراین من یک کمپرسور هوا در سوله ام دارم.

use my air compressor to pump up my tires so if a tire on my

من از کمپرسور هوا برای پمپاژ لاستیک‌هایم استفاده می‌کنم تا اگر لاستیک

car or on a bike is low. Or close to being flat, I will use

ماشین یا دوچرخه کم باشد. یا نزدیک به صاف بودن، از

my air compressor to pump up the tire. I will use my air

کمپرسور هوای خود برای پمپاژ تایر استفاده خواهم کرد . من از

compressor to put compressed air into the tire. Sometimes

کمپرسور هوای خود برای وارد کردن هوای فشرده به لاستیک استفاده خواهم کرد. گاهی اوقات

when you need to clean your computer, you might buy a can

زمانی که نیاز به تمیز کردن رایانه دارید، ممکن است یک

of compressed air. So this is a small can filled with air that

قوطی هوای فشرده بخرید. بنابراین این یک قوطی کوچک پر از هوا است که

you can use to blow dust out of your computer. When you drive a

می توانید از آن برای دمیدن گرد و غبار از رایانه خود استفاده کنید. وقتی

car, you can't see it, but there is air resistance and

ماشینی را می‌رانید، نمی‌توانید آن را ببینید، اما مقاومت هوا وجود دارد و

there is a lot of. Drag These are the same. These terms mean

مقدار زیادی از آن وجود دارد. بکشید اینها یکسان هستند. این عبارات به

the same thing they design cars to be as aerodynamic as

معنای همان چیزی است که آنها خودروها را طوری طراحی می کنند که تا حد امکان آیرودینامیک باشند

possible. When something is aerodynamic, It can move

. وقتی چیزی آیرودینامیک است، می تواند

through the air with a little bit more ease. Okay. It's a

با کمی سهولت بیشتر در هوا حرکت کند . باشه.

little easier for an aerodynamic vehicle so a big

برای یک وسیله نقلیه آیرودینامیک کمی ساده تر است، بنابراین یک

truck that is square. There is a lot of air resistance. There

کامیون بزرگ مربعی شکل است. مقاومت هوا زیاد است.

is a lot of drag. The truck has to burn a lot of fuel to go

کشش زیاد است. کامیون برای حرکت سریع باید سوخت زیادی بسوزاند

fast, but a new. Car is very aerodynamic. There is less air

، اما جدید. ماشین بسیار آیرودینامیک است. مقاومت هوا

resistance and less drag, and so it can drive a little easier

کمتر و کشش کمتری دارد و بنابراین می تواند کمی راحت

through the air. So we had the question about air conditioning

تر در هوا حرکت کند. بنابراین ما سوالی در مورد تهویه مطبوع

versus a fan. A fan is something that you can plug

در مقابل فن داشتیم. پنکه چیزی است که می‌توانید آن

into the wall that will blow air on you and help keep you

را به دیوار وصل کنید تا هوا را روی شما باد کند و یکشنبه شب‌ها به شما کمک کند

cool on Sunday nights. I do a live stream called Geer I play

خنک بمانید. من یک استریم زنده به نام Geer انجام می دهم،

a game called Geer and the sun is actually shining into the

یک بازی به نام Geer بازی می کنم و خورشید در واقع به داخل

room. I do it in. I get really hot so this week. I'm not.

اتاق می تابد. من آن را در داخل انجام می دهم. این هفته خیلی داغ می شوم. من نیستم.

Sure, I'm going to play this week by the way Geer but if I

مطمئناً، من قرار است این هفته بازی کنم، اما

do play on Sunday night, I'll need a fan. I think to stay

اگر یکشنبه شب بازی کنم، به یک فن نیاز دارم. فکر میکنم

cool. We won't turn the air conditioning on yet. though a

خونسرد بمونم ما هنوز تهویه مطبوع را روشن نمی کنیم. اگرچه

couple weeks ago, we did a lesson on air travel air travel

چند هفته پیش، ما درسی در مورد سفر هوایی انجام دادیم،

is when you buy a ticket and go on a plane and you travel by

زمانی که شما بلیط می‌خرید و با هواپیما می‌روید و با هواپیما سفر می‌کنید

air. so someone might say. Oh, you're going to visit your

. بنابراین ممکن است کسی بگوید اوه، شما به دیدن

brother in Florida. Are you going to drive or are you going

برادرتان در فلوریدا می روید. آیا می‌خواهی رانندگی کنی یا

to take a plane and you could respond and say, Oh, we're

سوار هواپیما می‌شوی و می‌توانی جواب بدهی و بگویی، اوه، ما

going to go by air. so there's a couple. Ways to talk about

با هواپیما می‌رویم. بنابراین یک زوج وجود دارد. راه هایی برای صحبت در مورد

air travel but air travel is when you get in a plane and fly

سفر هوایی اما سفر هوایی زمانی است که سوار هواپیما می شوید و به جایی پرواز می کنید

somewhere. Kids sometimes make paper airplanes. I just added

. بچه ها گاهی هواپیماهای کاغذی می سازند. من فقط

this one for fun because while I was searching for pictures

برای سرگرمی این مورد را اضافه کردم زیرا در حالی که در حال جستجوی تصاویر

for air travel, this came up a common fun thing to do for

برای سفر هوایی بودم، یک کار سرگرم کننده رایج

children is to make paper airplanes. Although some adults

برای کودکان ایجاد هواپیماهای کاغذی است . اگرچه برخی از بزرگسالان

actually make paper airplanes as well and really enjoy

در واقع هواپیماهای کاغذی نیز می سازند و از شرکت در مسابقات هواپیمای کاغذی بسیار لذت می برند

entering paper airplane competitions, I've I've been in

، اما من در یکی دو مسابقه شرکت کرده ام

one or two. At school, sometimes for fun every few

. در مدرسه، گاهی اوقات برای تفریح ​​هر چند

years, we'll have a paper airplane competition. I've

سال یک بار ، مسابقه هواپیمای کاغذی خواهیم داشت. من

never won, but I've I think I came in third one. It was a

هرگز برنده نشده ام، اما فکر می کنم در رتبه سوم قرار گرفتم. این

really cool airplane in your car. You will most likely have

هواپیما واقعاً باحالی در ماشین شما بود. شما به احتمال زیاد کیسه هوا خواهید داشت،

airbags an airbag is something that's inside the steering

کیسه هوا چیزی است که در داخل

wheel or on the far side. It's inside the dash of the car and

فرمان یا در سمت دور قرار دارد. داخل داشبورد ماشین است و

when the car is in getting when the car gets into an accident,

وقتی ماشین در حال سوار شدن است وقتی ماشین تصادف می کند

the airbag. Is deployed Okay, so the airbag fills with air so

، کیسه هوا. درست است، بنابراین کیسه هوا پر از هوا می شود به طوری

that you hit your head against the airbag instead of the

که سر خود را به جای فرمان به کیسه هوا می زنید

steering wheel or the dash airbags were available in cars

یا کیسه های هوای داشبورد چند سالی در خودروها

in North America for a number of years. now a couple of

در آمریکای شمالی موجود بودند . الان چند

decades when I was a kid, our cars did not have airbags When

دهه ای که من بچه بودم، ماشین های ما کیسه هوا نداشتند. وقتی

I was my first car did not have an airbag when I was seventeen

من اولین ماشینم بودم، وقتی هفده یا هجده ساله بودم، کیسه هوا نداشت

or eighteen. my second car had an airbag so they're relatively

. ماشین دوم من یک کیسه هوا داشت، بنابراین آنها

recent in the world in the last few decades. Aids Sometimes

در چند دهه اخیر در جهان نسبتاً جدید هستند . کمک‌ها گاهی اوقات

people play air guitar so when you're listening to a song, a

مردم گیتار بادی می‌نوازند، بنابراین وقتی به آهنگی،

rock and roll song and when there is a part where you can

آهنگ راک اند رول گوش می‌دهید و زمانی که قسمتی وجود دارد که می‌توانید

hear the guitar, people sometimes pretend they're

گیتار را بشنوید، مردم گاهی وانمود می‌کنند که دارند

playing the guitar even though they don't have a guitar and we

گیتار می‌نوازند، حتی اگر این کار را نداشته باشند. یک گیتار و ما

call this air guitar. so sometimes people will be like.

به آن گیتار هوایی می گوییم. بنابراین گاهی اوقات مردم شبیه هستند.

Oh, I love this part and then they'll pretend to play guitar

اوه، من عاشق این قسمت هستم و بعد آنها وانمود می کنند که گیتار

and we say that they are then playing air guitar.

می زنند و ما می گوییم که آنها دارند گیتار هوایی می نوازند.

If someone this is not a word, you should use it is an insult.

اگر کسی این یک کلمه نیست، شما باید از آن استفاده کنید توهین است.

but when someone isn't very smart, sometimes people will

اما وقتی کسی خیلی باهوش نیست، گاهی اوقات مردم به او می

call them an airhead, They'll say, Oh, he's such an airhead

گویند یک سر هوایی، آنها می گویند: اوه، او چنین سر هوایی است

or she's such an airhead. So again, this is an insult.

یا او چنین سر هوایی. پس باز هم این توهین است.

Please do not use this word to refer to anyone, but you might

لطفاً از این کلمه برای اشاره به کسی استفاده نکنید، اما ممکن

see this in an English story or you might hear this on an

است این را در یک داستان انگلیسی ببینید یا ممکن است در یک

English television show. they might call someone an airhead.

برنامه تلویزیونی انگلیسی بشنوید. آنها ممکن است به کسی خطاب کنند.

so an airhead is someone who just isn't very. Smart So

بنابراین یک سر هوایی کسی است که خیلی هم نیست. باهوش پس

again, it's an insult you can call yourself an airhead like

باز هم، این توهین است که شما می توانید خودتان را یک سر هوایی بنامید، مثل اینکه

sometimes I'm an airhead. This is here's a good one. I lost my

گاهی اوقات من یک سر هوایی هستم. این یکی خوب است.

keys about a couple months ago. I couldn't find my keys and

چند ماه پیش کلیدهایم را گم کردم. من نتوانستم کلیدهایم را پیدا کنم و

then they were just laying by my computer. So I said to

بعد آنها فقط کنار کامپیوترم قرار گرفتند. پس با

myself, Oh, I'm such an airhead. they're right here so

خودم گفتم، اوه، من چنین آدم هوایی هستم. آنها دقیقاً اینجا هستند، بنابراین

you can call yourself an airhead. That's for sure. Let's

شما می توانید خود را یک هوادار خطاب کنید. مطمئنا همینطوره. بیایید

see here. Es I didn't know there was a word describing

اینجا را ببینیم. نمی‌دانستم کلمه‌ای در توصیف آن وجود دارد

that I thought it was just people getting carried away

که فکر می‌کردم این فقط مردم هستند که

with music and start jamming and dancing. Now they're

با موسیقی غافلگیر می‌شوند و شروع به پارازیت و رقصیدن می‌کنند. الان

definitely playing air guitar. in fact they they even

قطعاً دارند گیتار هوا می‌زنند. در واقع آنها حتی

sometimes have competitions which are called air band

گاهی مسابقاتی دارند که به آن مسابقات گروه هوایی می گویند که در

competitions where everyone pretends. they're playing an

آن همه وانمود می کنند. دارند

instrument. It's kind of funny and we're funny more funny than

ساز می زنند این به نوعی خنده دار است و ما خنده دارتر از

we're we talked about this earlier. there's a phrase up in

آنچه قبلاً در مورد آن صحبت کردیم خنده دار هستیم . وقتی چیزی در هوا است یک عبارت در هوا وجود دارد

the air when something is up in the air. It is undecided. Okay.

. بلاتکلیف است. باشه.

So here's a good example on Sunday nights. I have been

بنابراین در اینجا یک مثال خوب در یکشنبه شب ها وجود دارد. من

playing Geer in a live stream on my other YouTube channel on

Geer را در یک جریان زنده در کانال YouTube دیگر خود در

Bob's short English lessons, but I'm not sure I'm going to

درس های کوتاه انگلیسی باب بازی می کنم، اما مطمئن

do it this week. It's kind of up in the air. Sunday is

نیستم که این هفته این کار را انجام دهم. یه جورایی تو هواست یکشنبه

mother's Day here in Canada, so I think it might be better just

در کانادا روز مادر است، بنابراین فکر می‌کنم بهتر است

to hang out with Jen on Sunday and the kids and do something

یکشنبه با جن و بچه‌ها وقت بگذاریم و کاری سرگرم‌کننده انجام دهیم

fun. Maybe we'll have a little campfire outside, but if it's

. شاید بیرون کمی آتش بزنیم، اما اگر

raining and we're all just stuck in the house, I might do

باران می بارد و همه در خانه گیر کرده ایم، ممکن است این کار

it so it's up in the air. so when something's up in the air,

را انجام دهم تا در هوا باشد. بنابراین وقتی چیزی در هوا است،

it is not decided okay, so it could be one way or the other.

تصمیم درستی نیست، بنابراین می تواند به این صورت باشد.

So by the way it is up in the air. I might have a live stream

بنابراین اتفاقاً در هوا است. من ممکن است یکشنبه یک پخش زنده

Sunday I might not. Like Airflow sometimes you're

داشته باشم، شاید نه. مانند جریان هوا گاهی اوقات شما

sitting in a room in your house or apartment, and it's getting

در اتاقی در خانه یا آپارتمان خود نشسته اید و در حال خفه شدن است

stuffy. I mentioned this earlier and you want some fresh

. من قبلاً به این موضوع اشاره کردم و شما هوای تازه می خواهید

air. you want some airflow so you might open up the windows

. شما کمی جریان هوا می خواهید تا هنگام باز کردن پنجره ها پنجره ها را

when you open the windows, especially for me If I open two

باز کنید، مخصوصا برای من اگر دو پنجره را باز کنم

windows. Sometimes I get some nice airflow in my house

. گاهی اوقات من مقداری جریان هوای خوبی در خانه خود دارم

airflow is simply when air moves through your house

جریان هوا به سادگی زمانی است که هوا از طریق پنجره در خانه شما حرکت می کند

through a window. It's time air is moving actually so airflow

. در واقع زمان حرکت هوا فرا رسیده است، بنابراین

sometimes it's nice. In the summer, I'd rather have the

گاهی اوقات جریان هوا خوب است. در تابستان، من ترجیح می دهم به جای روشن کردن تهویه مطبوع،

Windows open and have some nice airflow instead of turning on

پنجره ها را باز کنم و هوای خوبی داشته باشم

the air conditioning. Because sometimes the air is stale, you

. چون گاهی هوا کهنه است،

have stale air if you are stuck in an apartment in the summer

اگر در تابستان در آپارتمان گیر کرده اید

and sometimes you go to a hotel and you can't open the windows

و گاهی به هتل می روید و نمی توانید پنجره ها را باز

and sometimes the air is very stale. It smells kind of funny.

کنید هوای کهنه دارید و گاهی هوا خیلی کهنه است. یه جورایی بوی خنده داره

It's not fresh. It's the opposite of fresh air. We

تازه نیست برعکس هوای تازه است.

talked about this earlier as well. when you go really high

قبلا در این مورد هم صحبت کردیم. وقتی خیلی بالا

up the air is thinner. so at the top of a mountain, you have

می روی هوا رقیق تر می شود. بنابراین در بالای یک کوه، شما

thin air so the low. You go on earth, the more dense the air

هوای رقیق دارید که بسیار کم است. شما روی زمین می روید ، هر چه هوا متراکم تر

is and the higher you go. The less dense the air is when you

است و بالاتر می روید. وقتی به بالای کوه می روید، هوا کمتر تراکم است

go to the top of the mountain. The air is very thin and if you

. هوا بسیار رقیق است و اگر

go really high, it can be hard to breathe. We have a term open

واقعاً بالا بروید، نفس کشیدن سخت می شود. ما یک اصطلاح هوای آزاد داریم

air. so I mentioned we might have a campfire on Sunday night

. بنابراین من اشاره کردم که ممکن است یکشنبه شب برای جشن روز مادر یک آتش کمپ داشته باشیم و آتش در

to celebrate Mother's Day and we will have an open air fire

هوای آزاد داشته باشیم،

so a fire in a fireplace or in a wood stove is not. An open

بنابراین آتش در شومینه یا اجاق هیزمی وجود ندارد.

air fire, an open air fire is a fire that's outside like this

آتش در هوای آزاد، آتش در هوای آزاد آتشی است که مانند این آتش در بیرون است

fire. The reason I mention this term is because where I live.

. دلیل اینکه من این اصطلاح را ذکر می کنم به این دلیل است که من در آن زندگی می کنم.

Sometimes it gets very dry and the fire department will say

گاهی اوقات بسیار خشک می شود و آتش نشانی می گوید

there is a ban on open air fires right now. you can't have

که ممنوعیت آتش سوزی در هوای آزاد در حال حاضر وجود دارد. شما نمی توانید

an open air fire so an open air fire is any fire that you would

یک آتش در هوای آزاد داشته باشید، بنابراین آتش در هوای آزاد هر آتشی است که

have outside

شما در بیرون

to air. We have a verb to air, which means to complain about.

برای هوا دارید. ما یک فعل به هوا داریم که به معنای شکایت کردن است.

All the things you want to complain about okay. so

همه چیزهایی که می خواهید از آنها شکایت کنید خوب است. بنابراین

sometimes when you go to a large meeting, there will be a

گاهی اوقات وقتی به یک جلسه بزرگ می روید،

time at the end for questions and people will get up and air

در پایان زمانی برای سؤالات وجود دارد و مردم بلند می شوند و

their grievances. They'll air all of their complaints, so it

نارضایتی خود را بیان می کنند. آنها همه شکایات خود را اعلام می کنند، بنابراین

simply means to talk about the things that are bothering you

به سادگی به معنای صحبت در مورد چیزهایی است که شما را آزار می دهد

and it's usually in somewhat of a formal setting. I think we

و معمولاً در یک محیط رسمی است. فکر می کنم

talked about air conditioners, an air conditioner is something

در مورد کولر گازی صحبت کردیم ، کولر گازی چیزی است

that takes warm air. And makes the air colder. Sometimes you

که هوای گرم را می گیرد. و هوا را سردتر می کند. گاهی اوقات

have an air conditioner like this that goes in a window.

شما یک کولر گازی مانند این دارید که در پنجره قرار می گیرد.

Sometimes you have an air conditioner that is just

گاهی اوقات شما یک دستگاه تهویه مطبوع دارید که در

outside your house somewhere and there's pipes that come in

جایی بیرون از خانه شما قرار دارد و لوله هایی به

your house that bring well. They don't bring the cold air,

خانه شما می آیند که خوب می آورند. آنها هوای سرد را نمی آورند،

but they bring the freon or other coolant to cool the air

اما فریون یا خنک کننده دیگری را می آورند

down in your house. air conditioners actually do two

تا هوای خانه شما را خنک کند. کولر گازی در واقع دو کار را انجام می

things. they cool the air down and they also remove moisture

دهد. آنها هوا را خنک می کنند و همچنین رطوبت را

from the air. so you don't just get cold air. Also get air that

از هوا می گیرند. بنابراین شما فقط هوای سرد نمی کنید. همچنین هوای دریافت کنید

has less moisture in it is less humid and sometimes people will

که رطوبت کمتری در آن وجود داشته باشد، رطوبت کمتری دارد و گاهی اوقات

buy what's called an air purifier. An air purifier is an

مردم چیزی به نام تصفیه کننده هوا می خرند . دستگاه تصفیه هوا وسیله ای است

appliance that takes things out of the air. Okay. When you run

که همه چیز را از هوا خارج می کند. باشه. هنگامی که

an air purifier, it removes dust from the air. It might

یک دستگاه تصفیه هوا را اجرا می کنید، گرد و غبار را از هوا پاک می کند. ممکنه

remove. I was going to say Dander and I don't remember

حذف کنه میخواستم بگم دندر و یادم نیست

what dander is let's look up what Dander is meaning of

شوره چیه

dander. I heard it in a commercial. It removes dust and

. من آن را در یک تبلیغات شنیدم. گرد و

dust and dander. Oh so dander. Like skin flakes from animals

غبار و شوره را از بین می برد. اوه خیلی شوره. مانند پوسته های پوست حیوانات

or humans are small pieces of fur or hair, so yes, dust and

یا انسان، تکه های کوچک خز یا مو هستند، بنابراین بله، گرد و غبار و

dander. so an air purifier will remove that from the air. it

شوره. بنابراین یک دستگاه تصفیه هوا آن را از هوا حذف می کند. این

does that because inside it will have an air filter. so in

کار را انجام می دهد زیرا داخل آن فیلتر هوا خواهد بود. بنابراین در

a car will have one or two air filters. Sometimes a furnace,

یک ماشین یک یا دو فیلتر هوا خواهد بود. گاهی اوقات یک کوره،

which is something you use to heat your house will have air

چیزی است که شما برای گرم کردن خانه خود از آن استفاده می کنید،

filters in it. An air purifier will have air filters. They

فیلترهای هوا در آن وجود دارد. یک دستگاه تصفیه هوا دارای فیلتر هوا خواهد بود. آنها

look like this, They're usually made of some sort of fabric or

شبیه این هستند، آنها معمولا از نوعی پارچه یا

material my tractors. Have several air filters on them

مواد تراکتور من ساخته شده اند. چند فیلتر هوا روی آنها داشته باشید

because in order for the engines to run the air needs to

زیرا برای اینکه موتورها کار کنند باید هوا

be clean, so it needs to go through an air filter first.

تمیز باشد، بنابراین ابتدا باید از فیلتر هوا عبور کند.

And I'm just wondering I'm just going to ask in the chat is it.

و من فقط تعجب می کنم که من فقط می خواهم در چت بپرسم آیا آن است.

It's mother's day in many places this weekend correct. I

این آخر هفته خیلی جاها روز مادر است درست است.

think it is we are planning. I think to visit my mom. I think

فکر می کنم این است که ما در حال برنامه ریزی هستیم. فکر می کنم به مامانم سر بزنم.

we're having a zoom meeting with my mom. I have to ask my

فکر کنم با مامانم یه جلسه زوم داریم . باید از خواهرانم بپرسم

sisters, but yes, it's definitely mother's day this

، اما بله، قطعاً این آخر هفته روز مادر است

weekend. so you probably won't see me Sunday. I'll probably be

. بنابراین احتمالاً یکشنبه من را نخواهید دید. من احتمالا آفلاین خواهم بود

offline. There is of course, a shoe called a Nike air. Most

. البته کفشی به نام Nike air وجود دارد. اکثر

people in the world are familiar with this shoe. The

مردم دنیا با این کفش آشنا هستند. شاید بتوان گفت که

Nike air has been around for many many years you could

هوای نایک سال‌هاست که وجود دارد

maybe. Even remember when you had air Jordan's, maybe you had

. حتی به یاد داشته باشید زمانی که ایر جردن را داشتید، شاید در جوانی

a pair of air Jordans when you were younger, it is definitely

یک جفت ایر جردن داشتید ، قطعاً این

a popular shoe, The Nike air and many many people love to

یک کفش محبوب است، The Nike air و بسیاری از مردم دوست

have them. I had a pair of Nike airs once I think in my life,

دارند آنها را داشته باشند. من فکر می کنم یک بار در زندگی ام یک جفت نایک ایر داشتم،

but they were kind of expensive. so I don't really

اما آنها یک جورهایی گران بودند. بنابراین من

buy them anymore. I buy the traditional cheap old man

واقعاً آنها را دیگر نمی خرم. من کفش سنتی و ارزان پیرمرد می

shoes. There's a band called Air supply. If you are not

خرم. یک باند به نام تامین هوا وجود دارد. اگر

familiar with this band you I highly recommend you listen to

با این گروه آشنایی ندارید، به شدت توصیه می کنم

one or two songs to help you learn some English. They are

یک یا دو آهنگ گوش دهید تا به شما در یادگیری زبان انگلیسی کمک کند. آنها

usually songs about love. It's an older band from the 80s late

معمولاً آهنگ هایی در مورد عشق هستند. این یک گروه قدیمی از دهه 80 اواخر

70s early 80s. Maybe I have to check but air supply has a

دهه 70 اوایل دهه 80 است. شاید باید بررسی کنم اما عرضه هوا

number of songs you should check them out.

تعدادی آهنگ دارد که باید آنها را بررسی کنید.

It's not my favorite band, but when air supply when an air

این گروه مورد علاقه من نیست، اما وقتی یک

supply song comes on, sometimes I do sing along because I do

آهنگ تامین هوا پخش می شود، گاهی اوقات من با آنها می خوانم زیرا

know them. They're very popular band. If you listen to classic

آنها را می شناسم. آنها گروه بسیار محبوبی هستند اگر به

rock on the radio or even easy listening when there is no air,

راک کلاسیک از رادیو گوش می‌دهید یا حتی وقتی هوا وجود ندارد به آسانی گوش

you have a vacuum. so if you go into space once you go high

می‌دهید، خلاء دارید. بنابراین اگر زمانی که به

enough in the atmosphere, eventually, the air gets

اندازه کافی در جو بالا رفتید به فضا بروید، در نهایت هوا

thinner and thinner and you get to the point where there is no

رقیق‌تر و رقیق‌تر می‌شود و به نقطه‌ای می‌رسید که هوا وجود ندارد

air and that is what we would call a vacuum. so a vacuum

و این همان چیزی است که ما آن را خلاء می‌نامیم. بنابراین

cleaner is something you use. To clean your rugs in your

جاروبرقی چیزی است که شما از آن استفاده می کنید. برای تمیز کردن فرش‌های

house to to suck up everything off the floor, but a vacuum is

خانه‌تان برای مکیدن همه چیز از روی زمین، اما جاروبرقی

something that exists in space or time you remove all of the

چیزی است که در فضا یا زمان وجود دارد، شما تمام

air from something okay. You will then have a vacuum and

هوا را از یک چیز خوب خارج می‌کنید. سپس یک جاروبرقی خواهید داشت و

then just for fun. Here's another word air, which sounds

سپس فقط برای سرگرمی. در اینجا کلمه دیگری وجود دارد که

a lot like air, but isn't so when you are an heir, it means

بسیار شبیه هوا است، اما زمانی که شما وارث هستید اینطور نیست، به این معنی است

you are the descendant who will. Yeah, I I'm trying to

که شما نسلی هستید که خواهید داشت. بله، من سعی می کنم به این

think of how to explain this like Prince William is an heir

فکر کنم که چگونه این را توضیح دهم، مثل اینکه شاهزاده ویلیام

to the throne. Okay, so heirs are your descendants so usually

وارث تاج و تخت است. بسیار خوب، پس وارثان فرزندان شما هستند، بنابراین معمولاً

not your own children though, but you can use it that way. If

فرزندان شما نیستند، اما می توانید از این طریق استفاده کنید. اگر

I was to use the word heir, I would say, maybe I'll leave

بخواهم از کلمه وارث استفاده کنم، می گویم، شاید

some money someday to my heirs Okay, but it's usually used for

روزی مقداری پول برای وارثانم بگذارم بسیار خوب، اما معمولاً برای

formal descriptions of people who are in a royal family like

توصیف رسمی افرادی که در خانواده سلطنتی مانند

the one in Britain. So definitely Prince Charles is

خانواده بریتانیا هستند استفاده می شود. بنابراین قطعا شاهزاده چارلز

heir to the throne and I think Prince will. Is second in line

وارث تاج و تخت است و من فکر می کنم شاهزاده خواهد بود. در ردیف دوم

to the throne, so they are both heirs to the throne. So I

تاج و تخت است، بنابراین هر دو وارث تاج و تخت هستند. بنابراین

thought I would throw that one in there because he is

فکر کردم که آن یکی را در آنجا پرتاب کنم

pronounced the same way as he.

زیرا او به همان شیوه تلفظ می شود.