Practice with Uncountable Nouns - English Grammar with JenniferESL

Let me help you gain more practice with uncountable nouns.

اجازه دهید به شما کمک کنم تا با اسامی غیرقابل شمارش بیشتر تمرین کنید.

I'd like to read a text for you. See if you can spot three mistakes.

من می خواهم یک متن برای شما بخوانم. ببینید آیا می توانید سه اشتباه را تشخیص دهید.

Do you see three mistakes?

آیا سه اشتباه می بینید؟

Here they are.

اینجا اند.

Now do you think we can fix them?

حالا به نظر شما می توانیم آنها را درست کنیم؟ بیایید

Let's try.

تلاش کنیم.

A "lie" is a countable noun, so either we need the indefinite article with the singular noun - a white lie

"دروغ" یک اسم قابل شمارش است، بنابراین یا به حرف مجهول با اسم مفرد نیاز داریم - دروغ سفید

- or the zero article with the plural noun - white lies.

- یا حرف صفر با اسم جمع - دروغ سفید.

"Truth" is a noun with both countable and uncountable meanings.

«حقیقت» اسمی است با دو معنای قابل شمارش و غیرقابل شمارش.

Here I’m referring to the general or abstract concept, so let’s take off that plural ending -s

در اینجا من به مفهوم کلی یا انتزاعی اشاره می کنم، بنابراین بیایید این پایان جمع را حذف کنیم

and use the uncountable noun “the truth” with a singular verb.

و از اسم غیرقابل شمارش «حقیقت» با یک فعل مفرد استفاده کنیم.

Lastly, in this sentence the main subject here is “honesty,” another abstract concept. It’s a quality.

در نهایت، در این جمله موضوع اصلی در اینجا «صداقت» است، یک مفهوم انتزاعی دیگر. این یک کیفیت است. اجازه

Don't let the prepositional phrase confuse you.

ندهید که عبارت اضافه شما را گیج کند.

We have only one subject - "honesty."

ما فقط یک موضوع داریم - "صداقت".

"Kindness" is part of the prepositional phrase.

«مهربانی» بخشی از عبارت اضافه است.

Also, note the use of a quantifying phrase with "kindness."

همچنین به استفاده از عبارت کمی با «مهربانی» توجه کنید.

How much kindness is needed? A healthy dose. A good amount.

چقدر مهربانی لازم است؟ یک دوز سالم یک مقدار خوب

[title]

[title]

Let's review the seven guidelines I shared in my earlier lesson, and along the way I'll give you some practice.

بیایید هفت رهنمودی را که در درس قبلی به اشتراک گذاشتم مرور کنیم، و در طول مسیر کمی تمرین به شما خواهم داد.

First, there are different grammar terms for nouns we can't count. What are they?

اولاً، اصطلاحات گرامری متفاوتی برای اسم ها وجود دارد که نمی توانیم آنها را بشماریم. آنها چه هستند؟

Take a look.

نگاهی بیاندازید.

There are three terms you might hear: uncountable nouns, noncount nouns, mass nouns.

سه اصطلاح وجود دارد که ممکن است بشنوید: اسم های غیرقابل شمارش، اسم های غیر شمارش، اسم های جمعی.

Second, you need to remember subject-verb agreement.

دوم، باید توافق فاعل و فعل را به خاطر بسپارید.

Uncountable nouns take a singular verb.

اسم های غیرقابل شمارش فعل مفرد می گیرند.

I'll now give you sentences to complete.

حالا جملاتی را به شما می دهم تا کامل کنید.

If the subject is uncountable, use a singular verb.

اگر فاعل غیرقابل شمارش است، از فعل مفرد استفاده کنید.

Here are the answers. [reads]

در اینجا پاسخ ها آمده است. [می خواند]

Do you see the two sentences with plural nouns as subjects?

آیا دو جمله با اسم جمع را به عنوان فاعل می بینید؟

Here they are.

اینجا اند.

Third, some nouns have uncountable and countable meanings.

ثالثاً برخی از اسم ها معانی غیرقابل شمارش و شمارش دارند.

I'll now show you pairs of sentences. You need to identify which sentence in each pair has the uncountable noun.

اکنون جفت جمله را به شما نشان می دهم. باید مشخص کنید کدام جمله در هر جفت دارای اسم غیرقابل شمارش است.

[reads]

[می خواند]

I just showed you nouns with uncountable and countable meanings.

من فقط اسم هایی با معانی غیرقابل شمارش و شمارش را به شما نشان دادم.

To help you identify and remember the difference, let me remind you of my fourth guideline.

برای کمک به شما در شناسایی و به خاطر سپردن تفاوت، اجازه دهید راهنمای چهارم خود را به شما یادآوری کنم.

Uncountable nouns are often used in a general or abstract sense.

اسامی غیرقابل شمارش اغلب به معنای کلی یا انتزاعی به کار می روند.

The countable meaning is usually more specific and concrete.

معنای قابل شمارش معمولاً مشخص تر و مشخص تر است.

Look at sentences c and d again.

دوباره به جملات c و d نگاه کنید.

The difference is specific vs. general, concrete vs. abstract.

تفاوت خاص در مقابل کلی، عینی در مقابل انتزاعی است.

Another clue can be the use of quantifiers.

سرنخ دیگر می تواند استفاده از کمیت سازها باشد.

In sentence a, I use "a little," and we can only use that with uncountable nouns.

در جمله a، من از "a little" استفاده می کنم و فقط می توانیم آن را با اسم های غیرقابل شمارش استفاده کنیم.

In e there's a quantifying phrase that often combines with uncountable nouns that refer to food - "a slice of."

در e یک عبارت کمی وجود دارد که اغلب با اسم‌های غیرقابل شمارش ترکیب می‌شود که به غذا اشاره می‌کنند - "یک برش".

Remember that the indefinite article "a" or "an" refers to one.

به یاد داشته باشید که حرف نامعین «الف» یا «ان» به یک اشاره دارد.

Sentence b uses "an," so you know I'm using "adventure" in the countable sense.

جمله b از "an" استفاده می کند، بنابراین می دانید که من از "ماجراجویی" به معنای قابل شمارش استفاده می کنم.

"an adventure" = one adventure

"an adventure" = یک ماجراجویی

Sentence f uses the indefinite article "a" to refer to a specific kind of cheese.

جمله f از حرف نامعین "a" برای اشاره به نوع خاصی از پنیر استفاده می کند.

One kind, so it's a countable noun.

یک نوع، بنابراین یک اسم قابل شمارش است.

Fifth, we can place uncountable nouns in common categories,

پنجم، ما می‌توانیم اسم‌های غیرقابل شمارش را در دسته‌های رایج قرار دهیم

and knowing these categories helps us recognize and understand any uncountable noun.

و دانستن این دسته‌ها به ما کمک می‌کند تا هر اسم غیرقابل شمارش را بشناسیم و بفهمیم.

Can you sort some uncountable nouns into groups?

آیا می توانید برخی از اسم های غیرقابل شمارش را در گروه ها مرتب کنید؟

There will be six groups, and I'll ask you to identify the categories,

شش گروه خواهد بود و من از شما می خواهم که دسته ها را شناسایی کنید،

but please know that this list of categories is not complete. There are definitely more.

اما لطفاً بدانید که این لیست از دسته ها کامل نیست. قطعا تعداد بیشتری وجود دارد.

But let's practice using these six.

اما بیایید استفاده از این شش مورد را تمرین کنیم.

Ready to see the answers?

برای دیدن پاسخ ها آماده اید؟

Here they are.

اینجا اند.

What are the categories? I'd suggest these labels:

دسته بندی ها چیست؟ من این برچسب ها را پیشنهاد می کنم:

materials, events, liquids, occupations, activties, weather...

مواد، رویدادها، مایعات، مشاغل، فعالیت ها، آب و هوا...

How did you do?

چطور شد؟

Sixth, remember we can use quantifying phrases to make uncountable nouns countable.

ششم، به یاد داشته باشید که می‌توانیم از عبارات کمی‌سازی برای قابل شمارش کردن اسم‌های غیرقابل شمارش استفاده کنیم.

We'll now practice using several quantifying words and phrases.

اکنون استفاده از چند کلمه و عبارت کمی را تمرین می کنیم.

I'll ask you to make some matches. You'll have to know which quantifying words and phrases combine only with uncountable nouns.

من از شما می خواهم چند مسابقه بسازید. شما باید بدانید که کدام کلمات و عبارات کمی فقط با اسم های غیرقابل شمارش ترکیب می شوند.

Answers. [reads]

پاسخ ها. [می خواند]

Now let's focus on uncountable nouns only.

حالا بیایید فقط روی اسم های غیرقابل شمارش تمرکز کنیم.

Make the most logical and natural-sounding matches.

منطقی ترین و طبیعی ترین مسابقات را انجام دهید.

Answers. [reads]

پاسخ ها. [می خواند]

My seventh guideline was: Don't confuse uncountable nouns with collective nouns.

دستورالعمل هفتم من این بود: اسم های غیرقابل شمارش را با اسم های جمعی اشتباه نگیرید.

Do you remember the difference?

تفاوت را به خاطر می آورید؟

Remember that a collective noun refers to a group that has parts or members.

به یاد داشته باشید که یک اسم جمعی به گروهی اطلاق می شود که دارای اجزا یا اعضایی است.

Examples include: committee, staff, family, team.

مثالها عبارتند از: کمیته، کارکنان، خانواده، تیم.

Unlike uncountable nouns, collective nouns can have singular or plural meanings depending on the context.

بر خلاف اسم های غیرقابل شمارش، اسم های جمعی بسته به بافت می توانند معانی مفرد یا جمع داشته باشند.

But in American English, collective nouns are almost always singular.

اما در انگلیسی آمریکایی، اسم های جمعی تقریباً همیشه مفرد هستند.

Also, collective nouns themselves can help us quantify other nouns.

همچنین، خود اسم های جمعی می توانند به ما در تعیین کمیت اسم های دیگر کمک کنند.

I'll now ask you to match the collective noun to the plural noun it can quantify.

اکنون از شما می خواهم که اسم جمعی را با اسم جمعی که می تواند کمیت کند مطابقت دهید.

Make the most common matches.

رایج ترین مسابقات را بسازید.

Answers. [reads]

پاسخ ها. [می خواند]

I bet you can think of other examples with these collective nouns.

شرط می بندم می توانید مثال های دیگری را با این اسم های جمعی بیاندیشید.

I hope you found this additional practice helpful.

امیدوارم این تمرین اضافی برای شما مفید بوده باشد.

That's all for now. Thanks for watching and happy studies!

فعلاً همین است. با تشکر برای تماشا و مطالعات شاد!