Biden and Trump Compete for President 🇺🇲 | Learn English with the News

In this lesson, you're.

در این درس، شما هستید.

Going to improve your English reading skills,  We're going to read a news article together.

برای بهبود مهارت‌های خواندن انگلیسی شما، با هم یک مقاله خبری می‌خوانیم.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course. I'm Jennifer.

البته. من جنیفر هستم

Now, let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

1st I'll read the headline US Election  2024 Why the World is Watching so Closely.

اول، عنوان انتخابات 2024 ایالات متحده را می خوانم چرا جهان اینقدر از نزدیک تماشا می کند.

Let's take a look at this 'cause you can say so.

بیایید نگاهی به این بیندازیم، زیرا شما می توانید چنین بگویید.

Closely.

به طرز نزدیک.

You could say so carefully, or you could say.

شما می توانید با دقت بگویید، یا می توانید بگویید.

So attentively, which is a little more of a formal  way of saying it, and people are watching so.

بسیار با دقت، که کمی بیشتر یک روش رسمی برای بیان آن است و مردم آن را تماشا می کنند.

Closely, carefully, attentively.

از نزدیک، با دقت، با دقت.

Because it's a hot topic.

چون موضوع داغی است.

A hot topic is simply a topic  of great interest, relevance or.

یک موضوع داغ صرفاً موضوعی است که مورد علاقه، ارتباط یا.

Popularity.

So a lot of people are.

محبوبیت.

بنابراین بسیاری از مردم هستند.

Talking about it.

صحبت کردن در مورد آن.

What about for you?

برای شما چطور؟

For you is the.

برای شما است.

US election 2024 A.

انتخابات ایالات متحده 2024 A.

Hot topic.

موضوع داغ.

If it is, then put in the comments.

اگر هست، در نظرات بنویسید.

Hot topic put.

موضوع داغ قرار داده است.

Hot topic in the comments.

موضوع داغ در نظرات

And don't worry about taking all of these  notes because I summarize everything in a  

و نگران گرفتن همه این یادداشت‌ها نباشید زیرا من همه چیز را در یک

free lesson PDF so you can look  in the description for the link.

PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم تا بتوانید پیوند را در توضیحات جستجو کنید. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

After recently spending a few weeks  in Europe, the subject of America's  

پس از گذراندن چند هفته اخیر در اروپا، موضوع

presidential election was a constant  topic of intense curiosity and concern.

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا موضوعی دائمی از کنجکاوی و نگرانی شدید بود.

Among the.

بین.

People I spoke.

افرادی که من صحبت کردم.

To now all of this that I have  highlighted could be summarized.

در حال حاضر، همه این مواردی که من به آن اشاره کردم می‌توان خلاصه کرد.

With hot topic which we already discussed.

با موضوع داغی که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم.

Was a hot topic among the people.

موضوع داغ بین مردم بود.

I spoke to.

من صحبت کردم با.

Now I made a note here because sometimes.

حالا اینجا یادداشت کردم چون گاهی.

I.

Hear amongst but.

I.

شنیدن در میان اما.

If I hear.

اگر بشنوم.

That I know the person isn't American because in  

من می دانم که آن شخص آمریکایی نیست زیرا در

North America we don't use  amongst, we only use among.

آمریکای شمالی ما از میان استفاده نمی کنیم ، بلکه فقط از میان استفاده می کنیم.

But in British English they use among and amongst.

اما در انگلیسی بریتانیایی از میان و میان استفاده می کنند.

So if you want to sound more  American, just use among.

بنابراین اگر می‌خواهید بیشتر آمریکایی به نظر برسید ، فقط از میان استفاده کنید.

But of course we know what it means.

اما البته ما می دانیم که چه معنایی دارد.

Concern among the people I spoke to.

نگرانی در بین افرادی که با آنها صحبت کردم.

Now just notice this preposition here.

اکنون فقط به این حرف اضافه در اینجا توجه کنید.

You couldn't get rid of it.

نمیتونستی ازش خلاص بشی

You couldn't say among the.

شما نمی توانید بگویید در میان.

People, I spoke because you speak.

مردم من صحبت کردم چون شما صحبت می کنید.

To someone you talk to someone.

با کسی که با کسی صحبت می کنی

So this.

پس این

Too is.

همینطور است. از

Required grammatically this.

نظر گرامری این مورد نیاز است.

Is a mistake I see.

اشتباهی است که می بینم

A lot of students make even advanced  students, so don't forget that too.

بسیاری از دانش‌آموزان حتی دانش‌آموزان پیشرفته می‌شوند، بنابراین این را نیز فراموش نکنید.

You speak.

To you talk?

تو حرف بزن

با شما صحبت کنید؟

To.

به.

Someone you listen to.

کسی که به او گوش می دهید

Someone as well.

یه نفر هم همینطور

Now notice here.

حالا به اینجا توجه کنید.

The author said A.

نویسنده گفت الف.

Constant topic of intense That  means very strong, intense.

مبحث ثابت از شدت این به معنای بسیار قوی، شدید است.

Curiosity and concern.

کنجکاوی و نگرانی.

These two adjectives have different meanings.

این دو صفت معانی متفاوتی دارند.

So curiosity is more of interest.

بنابراین کنجکاوی بیشتر مورد علاقه است.

So I summarized it with this emoji.

بنابراین من آن را با این ایموجی خلاصه کردم.

Hmm.

هوم

But concern is more more of a.

اما نگرانی بیشتر از یک است.

Worry.

نگران بودن.

So it's interesting that the author included.

بنابراین جالب است که نویسنده گنجانده شده است.

These because if the author.

اینها چون اگر نویسنده. مگه

Didn't you wouldn't have this?

اینو نداشتی؟

Idea that there's also the worry.

تصور این است که نگرانی نیز وجود دارد.

So that communicates a lot by  including those two adjectives.

بنابراین با درج این دو صفت ارتباط زیادی برقرار می کند.

So I summarize those 3 common verbs you speak.

بنابراین من آن 3 فعل رایج را که شما صحبت می کنید خلاصه می کنم.

To talk to or.

برای صحبت با یا.

Listen to someone or something,  but remember that not.

به کسی یا چیزی گوش دهید، اما به یاد داشته باشید که نه.

Every verb follows that structure for.

هر فعل از آن ساختار پیروی می کند.

Example, you watch someone.

به عنوان مثال، شما کسی را تماشا می کنید.

Oh, I'm watching my kids.

اوه، من دارم بچه هایم را تماشا می کنم.

Play at the park.

در پارک بازی کنید

You watch something.

یه چیزی رو تماشا میکنی

I'm watching the news on the  2024 presidential election and  

من اخبار مربوط به انتخابات ریاست‌جمهوری 2024 را تماشا می‌کنم و جای

no wonder by saying, and no wonder  you're saying, I'm not surprised.

تعجب نیست که می‌گوییم، و جای تعجب نیست که می‌گویید ، من تعجب نمی‌کنم.

That it's a hot topic.

که موضوع داغی است

I'm not surprised.

من متعجب نشدم.

That it's a.

Topic of intense curiosity and concerned.

که این یک است.

موضوع کنجکاوی شدید و نگران کننده.

I wrote that there for you.

اونجا واسه تو نوشتم

So for another example,  she's concerned about notice,  

بنابراین برای مثال دیگر، او نگران اطلاع است،

you're concerned about someone or something.

شما نگران کسی یا چیزی هستید.

She's concerned about her  family in Gaza and no wonder.

او نگران خانواده خود در غزه است و جای تعجب نیست.

I'm not surprised.

من متعجب نشدم.

She's concerned about her family.

او نگران خانواده اش است. جای

It isn't surprising.

تعجب نیست

This isn't surprising.

این تعجب آور نیست.

So it's a great.

پس عالی است.

Expression to have in your vocabulary if you  want to sound very fluent, natural, and American.

اگر می‌خواهید بسیار روان، طبیعی و آمریکایی به نظر برسید، باید در دایره واژگان خود استفاده کنید.

Are you enjoying this lesson?

آیا از این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the Finely Fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finely Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن افراد انگلیسی زبان مادری را از تلویزیون،

the movies, YouTube, and the news so you  can improve your listening skills of fast  

فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

English, expand your vocabulary with natural  expressions, and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal.

بعلاوه، شما مرا به عنوان شخصی خواهید داشت.

Coach.

مربی ورزشی.

You can.

Look in the description  for the link to learn more.

تو می توانی.

برای کسب اطلاعات بیشتر، در توضیحات به پیوند نگاه کنید.

Or you can go to my website and  click on Finally Fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی آکادمی Fluent Fluent کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

The US Don't forget this article  because this is an exception.

ایالات متحده این مقاله را فراموش نکنید زیرا این یک استثنا است.

Countries don't.

کشورها این کار را نمی کنند.

Have articles as a rule.

به عنوان یک قاعده مقالات داشته باشید.

Except when there's an exception, the.

به جز زمانی که یک استثنا وجود دارد،

US.

ایالات متحده

The UK?

انگلستان؟

the US.

ایالات متحده آمریکا.

The US is currently involved in two.

ایالات متحده در حال حاضر در دو مورد است.

Hot wars.

جنگ های داغ

Now you know how this adjective is being used.

اکنون می دانید که چگونه از این صفت استفاده می شود.

Is being used in the same way that Hot  Topic Hot is being used and it represents a.

به همان روشی که از Hot Topic Hot استفاده می‌شود استفاده می‌شود و نشان‌دهنده یک است.

Topic of great.

موضوع عالی.

Interest, relevance or.

علاقه، ارتباط یا.

Popularity.

محبوبیت.

So instead of.

Topic.

بنابراین به جای.

موضوع.

It would be a war.

این یک جنگ خواهد بود.

Of great entrance relevance of.

از ارتباط بزرگ ورودی.

Course popularity.

محبوبیت دوره

Does not fit in this context.

در این زمینه نمی گنجد.

So just.

Interest or relevance?

بنابراین فقط.

علاقه یا ارتباط؟

To hot wars.

به جنگ های داغ

Ukraine and Gaza, meanwhile,  US China relations have.

در همین حال، اوکراین و غزه روابط ایالات متحده با چین را دارند.

Deteriorated so.

بدتر شد.

If something.

اگر چیزی.

Deteriorates, it gets worse, so the.

بدتر می شود، بدتر می شود، بنابراین.

Relationship between the US, the US, and  China has gotten worse, or is getting worse.

روابط بین ایالات متحده، ایالات متحده و چین بدتر شده یا در حال بدتر شدن است.

Has gotten worse in the present.

در حال حاضر بدتر شده است.

Perfect sounds like it's a.

عالی برای تلفن های موبایل مانند آن است.

Completed.

Action.

تکمیل شد.

عمل.

But there's a result in the present.

اما نتیجه ای در زمان حال وجود دارد.

Now our relationship isn't.

حالا رابطه ما نیست

Good if you say is.

خوبه اگه بگی

Getting worse?

بدتر شدن؟ در

It's in progress right now, but notice.

حال حاضر در حال انجام است، اما توجه کنید.

They use.

آنها استفاده می کنند.

Have.

دارند.

Deteriorated.

رو به وخامت گذاشت.

Which means the action has happened in the  past and now there's a result in the present.

این بدان معناست که این عمل در گذشته اتفاق افتاده است و اکنون نتیجه ای در زمان حال وجود دارد.

Well, what's?

خوب، چی؟

The result?

If they don't have a good relationship,  

نتیجه؟

اگر آنها رابطه خوبی ندارند،

then maybe they're not trading as  frequently they're not helping each.

شاید آنقدر که به هرکدام کمک نمی‌کنند، معامله نمی‌کنند.

Other as.

دیگر به عنوان.

Frequently or many?

مکرر یا زیاد؟

Other results as well.

نتایج دیگر نیز.

I wrote those notes for you.

من آن یادداشت ها را برای شما نوشتم.

So the relations have deteriorated and tensions  in the Asia Pacific region region have risen.

بنابراین روابط بدتر شده و تنش ها در منطقه آسیا و اقیانوسیه افزایش یافته است. به

So same thing, present perfect because it's a  

همین ترتیب، حال کامل است زیرا یک

completed past action with  a result in the present.

عمل گذشته تکمیل شده با نتیجه در زمان حال است.

So the tensions have already risen, increased.

بنابراین تنش ها از قبل افزایش یافته، افزایش یافته است.

There is more tension.

تنش بیشتر است.

Tension is when.

تنش زمانی است که.

Two people, they're just.

دو نفر، آنها فقط هستند.

Tense, right?

تنش، درسته؟

So when you're communicating with your.

بنابراین هنگامی که شما در حال ارتباط با خود هستید.

Boss.

Your spouse.

رئیس.

همسر شما.

Your friend and your tense.

دوست شما و زمان شما.

Obviously you're not going to  communicate in a very friendly.

بدیهی است که قرار نیست خیلی دوستانه با هم ارتباط برقرار کنید.

Way so if.

راه اگر.

Tensions have risen, completed past action.

تنش ها افزایش یافته است، اقدامات گذشته را تکمیل کرده است.

The result in the present is  well, and now they're not working.

نتیجه در حال حاضر خوب است و اکنون آنها کار نمی کنند.

Together very well.

با هم خیلی خوب

And now they're not sharing information  and now they're not helping each other.

و اکنون آنها اطلاعات را به اشتراک نمی گذارند و اکنون به یکدیگر کمک نمی کنند.

Those are just examples.

اینها فقط نمونه هستند.

I don't know if that is.

من نمی دانم که آیا این است.

Actually the case.

در واقع مورد.

Let's continue closer to home.

بیایید به خانه نزدیک تر ادامه دهیم.

So in this case, home being the  United States because China.

بنابراین در این مورد، ایالات متحده آمریکا به دلیل چین است.

Geographically is quite.

از نظر جغرافیایی کاملاً است.

Far from the United States, but then.

دور از ایالات متحده، اما پس از آن.

Let's look here.

Closer to home, well, Central  America is closer to the United.

بیایید اینجا را نگاه کنیم.

به خانه نزدیکتر، خوب، آمریکای مرکزی به ایالات متحده نزدیکتر است.

States.

So that's what the.

ایالت ها.

پس این چیزی است که

Closer to home reference means closer to  home Central American nations are under.

مرجع نزدیک‌تر به خانه به معنای نزدیک‌تر شدن کشور‌های آمریکای مرکزی است.

The spotlight, so if.

کانون توجه، پس اگر.

Someone or something is under.

کسی یا چیزی زیر است.

The spotlight it.

آن را در کانون توجه قرار دهید.

Means they're being watched carefully.

به این معنی که آنها با دقت تحت نظر هستند.

But remember, we learn those three  different adjectives being watched.

اما به یاد داشته باشید، ما یاد می‌گیریم که این سه صفت مختلف در حال تماشا.

Carefully, closely or.

با دقت، از نزدیک یا.

Attentively, as a growing number  of migrants are trying to.

با دقت، همانطور که تعداد فزاینده‌ای از مهاجران تلاش می‌کنند. به

Get to the.

.

US.

Through a border which.

ایالات متحده

از طریق مرزی که.

Seems more porous.

متخلخل تر به نظر می رسد.

By the day.

به روز

Porous describes something with small holes.

متخلخل چیزی را با سوراخ های کوچک توصیف می کند.

Holes so small you might not even see them, and  generally it's so liquid or air can get through.

سوراخ‌هایی به قدری کوچک که حتی ممکن است آن‌ها را نبینید، و به طور کلی آنقدر مایع است یا هوا می‌تواند از آن عبور کند.

You might.

شما ممکن است.

Describe soil as porous or.

خاک را متخلخل یا متخلخل توصیف کنید.

Ground in general as porous and.

زمین به طور کلی به صورت متخلخل و.

Pores are all over our.

منافذ در سراسر ما هستند.

Face and liquid in terms of.

صورت و مایع از نظر.

Sweat gets through our pores.

عرق از منافذ ما عبور می کند.

So the noun is poor and then the.

پس اسم فقیر است و پس از آن.

Adjective is porous.

صفت متخلخل است.

Now in this case, of course they're not.

در حال حاضر در این مورد، البته آنها نیستند.

Talking about liquid or air?

در مورد مایع یا هوا صحبت می کنید؟

They're talking about.

آنها در مورد صحبت می کنند.

People.

So you can imagine there's this.

مردم.

بنابراین می توانید تصور کنید که این وجود دارد.

Board.

هیئت مدیره.

And then if there's holes in  the border, people can just.

و سپس اگر حفره‌هایی در مرز وجود داشته باشد، مردم می‌توانند. از

Go through those.

آن ها عبور کن

Holes, so that.

سوراخ ها، به طوری که.

Is.

The the image that they want you  to have by using this more porous.

است.

تصویری که آنها می خواهند با استفاده از این متخلخل تر داشته باشید.

By the day.

به روز

There is almost no.

تقریبا وجود ندارد.

Area of the.

منطقه از.

World where American leadership doesn't matter,  

جهانی که در آن رهبری آمریکا اهمیتی ندارد،   به

Which is why, again, at the  top, we can describe it as.

همین دلیل است که می‌توانیم آن را دوباره در بالاترین مقام توصیف کنیم.

A hot topic.

یک موضوع داغ

From Beijing to Buenos Aires.

از پکن تا بوئنوس آیرس.

People follow the.

مردم دنبال می کنند.

Fortunes of the US Election candidates and TuneIn.

ثروت نامزدهای انتخابات ایالات متحده و TuneIn.

For the results.

برای نتایج.

When you tune in to something, or in this case  for something for, the results for is in order.

وقتی چیزی را تنظیم می‌کنید، یا در این مورد، برای چیزی برای آن هماهنگ می‌شوید، نتایج برای مرتب هستند.

To receive.

برای دریافت.

You would tune into a.

شما به یک کوک می کنید.

TV show it.

تلویزیون آن را نشان دهد.

Simply means you watch that TV show, but it's for.

به سادگی به این معنی است که شما آن برنامه تلویزیونی را تماشا می کنید، اما این برای.

Any media.

هر رسانه ای

So it could be to.

بنابراین می تواند باشد.

Listen to podcast or listen.

به پادکست گوش دهید یا گوش دهید.

To the radio.

به رادیو.

Tune in TuneIn tomorrow.

فردا در TuneIn کوک کنید.

Listen to our show tomorrow.

برنامه فردای ما را بشنوید

Watch our.

ما را تماشا کن

Show tomorrow.

فردا نمایش داده شود.

TuneIn so.

TuneIn بنابراین.

A great phrasal verb.

یک فعل عبارتی عالی

That you can use for media now there.

که اکنون می توانید از آن برای رسانه استفاده کنید.

Is a great.

عالی است

Expression that I thought of when I saw  TuneIn, which is Stay tuned, stay tuned.

عبارتی که با دیدن TuneIn که Stay tuned، با ما همراه باشید به آن فکر کردم. آیا

Have you heard that?

شما آن را شنیده اید؟

Stay tuned.

گوش به زنگ باشید.

So I could.

پس من توانستم.

Say I'll post another lesson soon, so stay tuned.

بگو به زودی یک درس دیگر خواهم گذاشت، پس با ما همراه باشید.

That means keep watching.

یعنی به تماشا کردن ادامه بده به

Keep listening.

گوش دادن ادامه بده

Because when you tune in, you.

چون وقتی کوک می کنی، تو.

Start.

شروع کنید.

Watching.

You start listening.

تماشا کردن.

شما شروع به گوش دادن می کنید.

So I want you to stay.

پس ازت میخوام بمونی

Remain, stay tuned.

بمانید، در جریان باشید. به

Keep watching, Keep listening.

تماشا کردن ادامه بده، به گوش دادن ادامه بده

So.

Will you stay?

بنابراین.

می مانی؟

Tuned to my YouTube channel, if  you will, then put I'll stay tuned.

در کانال یوتیوب من تنظیم شده است، اگر بخواهید، پس بگذارید، من در ارتباط خواهم بود.

I'll stay.

من خواهم ماند.

Tuned in the future?

در آینده تنظیم شده است؟

Simple.

Because you're promising.

ساده.

چون قول میدی داری

You're making a commitment.

تعهد میدی

I'll stay tuned.

من در جریان هستم.

Jennifer, please.

جنیفر لطفا

Do.

So put that.

انجام دادن.

بنابراین آن را قرار دهید.

In the comments.

در نظرات.

OK, so and.

خوب، پس و.

TuneIn.

For the results, so watch the results.

TuneIn.

برای نتایج، بنابراین نتایج را تماشا کنید.

Turn on the TV, go to the specific  channel and watch the results.

تلویزیون را روشن کنید، به کانال خاص بروید و نتایج را تماشا کنید.

TuneIn.

TuneIn.

It has a global audience like.

این یک مخاطب جهانی مانند.

No other election.

انتخابات دیگری وجود ندارد.

Because America still matters like no other  country but this, my 6th presidential election.

زیرا آمریکا هنوز مانند هیچ کشور دیگری اهمیت دارد، به جز این، ششمین انتخابات ریاست جمهوری من.

So the author.

بنابراین نویسنده.

Of this article must be.

از این مقاله باید باشد.

A reporter or a?

یک خبرنگار یا یک؟

Journalist who covers  presidential elections and this.

خبرنگاری که انتخابات ریاست جمهوری و اینها را پوشش می دهد.

Is his sixth.

ششمین اوست

Presidential Election.

انتخابات ریاست جمهوری.

But this, my 6th presidential election,  

اما به نظر می‌رسد این ششمین انتخابات ریاست‌جمهوری من

seems to have an international focus  that is more intense than ever.

تمرکز بین‌المللی دارد که شدیدتر از همیشه است.

Partly.

Because the US.

تا حدی

زیرا ایالات متحده

Is so involved in so many areas of the world.

در بسیاری از مناطق جهان درگیر است.

But also because of.

اما همچنین به دلیل.

What happened after the last one?

بعد از آخری چی شد؟

The last one being the last presidential  election, the events of January 6/20/21.

آخرین مورد، آخرین انتخابات ریاست جمهوری ، رویدادهای 6/20/21 ژانویه است.

Revealed the.

را آشکار کرد.

Precariousness of America's democracy.

بی ثباتی دموکراسی آمریکا

So this symbol, this keyboard symbol is called  an* and it's used to represent a footnote.

بنابراین این نماد، این نماد صفحه کلید an* نامیده می شود و برای نشان دادن پاورقی استفاده می شود.

So a footnote is when you  want to give more information.

بنابراین پاورقی زمانی است که می‌خواهید اطلاعات بیشتری ارائه دهید.

About a specific.

در مورد یک خاص.

Point.

It might be a clarifying point, it  might be just more information A.

نقطه.

ممکن است یک نکته روشن‌کننده باشد، ممکن است فقط اطلاعات بیشتری باشد الف.

Statistic who the author is.

آماری که نویسنده آن کیست.

Where this information comes from?

این اطلاعات از کجا می آید؟

Any of that, and generally footnotes  are at the bottom of the page.

هر یک از آن‌ها و عموماً پاورقی‌ها در پایین صفحه هستند.

But.

For reading this, I put the footnote.

ولی.

برای خواندن این پاورقی را گذاشتم.

I put the footnote.

پاورقی را گذاشتم.

Right here, just so.

همین‌جا، همین‌طور.

You can get the information right now.

همین الان می توانید اطلاعات را دریافت کنید.

So I'll read.

پس میخونم

The footnote for you?

پاورقی برای شما؟

The White House was attacked by a mob.

کاخ سفید مورد حمله گروهی قرار گرفت.

Of supporters of.

از طرفداران.

Then U.S.

سپس

President Donald Trump by saying then U.S.

دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، با گفتن

President, it means at this time because  he's not the president right now.

رئیس جمهور وقت ایالات متحده، به این معنی است که در حال حاضر به این دلیل است که او در حال حاضر رئیس جمهور نیست.

So then, U.S.

بنابراین، پس از آن،

President at this specific time U.S.

رئیس جمهور ایالات متحده در این زمان خاص،

President Donald Trump two months after.

رئیس جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، دو ماه پس از آن.

His defeat.

شکست او.

So ones defeat.

بنابراین آنها شکست می خورند.

Is if they lose.

اگر ببازند.

After his defeat in the 2020 presidential  election, so this information isn't relevant.

پس از شکست وی در انتخابات ریاست جمهوری 2020 ، بنابراین این اطلاعات مرتبط نیستند.

To the article.

به مقاله.

Is only relevant to.

فقط مربوط به.

This specific.

این خاص

Information The events of January 20, January 6th,  

اطلاعات رویدادهای 20 ژانویه، 6 ژانویه

2021 Just so you're not wondering, you  might stop reading the article because.

2021، فقط برای اینکه تعجب نکنید، ممکن است خواندن مقاله را متوقف کنید زیرا.

You're like well.

تو خوب هستی

What events?

چه اتفاقاتی؟

I don't know what these events are, so the  footnote just shares that information with you,  

من نمی‌دانم این رویدادها چیست، بنابراین پانوشت فقط آن اطلاعات را با شما به اشتراک می‌گذارد،

but it's considered separate from the actual.

اما جدا از واقعی در نظر گرفته می‌شود.

Topic of the article, so the the.

موضوع مقاله، بنابراین.

Events of January 6th, 2021, which  now you know what those events are.

رویدادهای 6 ژانویه 2021، که اکنون می‌دانید آن رویدادها چیست.

Revealed the.

را آشکار کرد.

Precariousness of America's democracy.

بی ثباتی دموکراسی آمریکا

Let's talk about.

اجازه دهید در موردش صحبت کنیم.

This.

این.

Precariousness.

بی ثباتی

This is when something is in a dangerous.

این زمانی است که چیزی در خطر است.

State because safety or security is.

دولت چون ایمنی یا امنیت است.

Not guaranteed now.

الان تضمینی نیست

Revealed because the.

فاش شد زیرا.

Events revealed, revealed.

وقایع آشکار شد، آشکار شد.

Means made this information known, made it.

وسایل این اطلاعات را اعلام کرد، آن را اعلام کرد.

Publicly available SO.

SO در دسترس عموم

These events the.

این رویدادها

Fact that the White House was attacked that.

واقعیت این است که کاخ سفید مورد حمله قرار گرفت.

Showed May known revealed the  precariousness of America's democracy.

نشان می‌دهد که می‌شناسد، بی‌ثباتی دموکراسی آمریکا را نشان می‌دهد.

The fact that democracy, even in the US, isn't  100% guaranteed something like this happened.

این واقعیت که دموکراسی، حتی در ایالات متحده، 100٪ تضمین نشده است، چنین اتفاقی افتاد.

Now the world wants to know how well the country  will fare in its next big democratic test.

اکنون جهان می‌خواهد بداند که کشور در آزمون بزرگ دموکراتیک بعدی چقدر خوب عمل خواهد کرد.

Which is the.

که هست.

2024 election as well as the.

انتخابات 2024 و همچنین.

Host of crises.

میزبان بحران ها

That America already is confronting.

که آمریکا در حال حاضر با آن مقابله می کند.

So let's just.

پس بیایید فقط.

Pause and review this one the.

مکث کنید و این یکی را مرور کنید.

Crises, crises, crises is the.

بحران ها، بحران ها، بحران ها است.

Plural form of crisis, so it's an.

شکل جمع بحران، بنابراین یک.

Irregular plural.

جمع مکسر.

And notice the pronunciation.

و به تلفظ دقت کنید.

Because we have crisis is crises E so you have.

از آنجا که ما بحران بحران E است بنابراین شما باید.

That long E on the.

که E طولانی در.

Plural crisis crises.

بحران های چندگانه.

As well as.

همچنین.

The host of crises that America.

میزبان بحران هایی که آمریکا.

Already is confronting the next  president, the next president.

در حال حاضر با رئیس جمهور بعدی، رئیس جمهور بعدی روبرو است.

Will also have to deal with.

همچنین باید با.

The unexpected 2023.

غیرمنتظره 2023.

Was the hottest.

داغ ترین بود.

Year on record, 2022 brought war in Europe.

سال 2022 در اروپا جنگ به همراه داشت.

2020 brought a global pandemic no one saw coming.

2020 یک بیماری همه گیر جهانی را به ارمغان آورد که هیچ کس در راه نبود.

So all of these are.

پس همه اینها هستند.

Examples of the unexpected.

نمونه هایی از غیر منتظره ها

Which is a very.

که بسیار است.

Useful thing to do when  you're communicating an idea.

زمانی که ایده‌ای را مطرح می‌کنید، کار مفیدی است.

Is to share.

برای به اشتراک گذاشتن است.

Examples of what you mean by unexpected.

مثال هایی از آنچه که منظور شما از غیرمنتظره است.

So this is a very powerful way to.

بنابراین این یک راه بسیار قدرتمند است.

Reinforce your ideas to communicate now.

برای برقراری ارتباط همین الان ایده های خود را تقویت کنید.

I like this expression no one saw coming.

من این عبارت را دوست دارم که هیچ کس آمدن را ندید.

I didn't see that coming.

من ندیدم که آمد.

I didn't see the pandemic coming.

من ندیدم که همه گیری در حال آمدن باشد.

I don't know.

من نمی دانم.

About you but.

I certainly did not see the pandemic coming.

در مورد شما اما.

من مطمئناً ندیدم که همه گیری در حال آمدن باشد.

I didn't see the first lockdown coming.

من ندیدم اولین قرنطینه در راه باشد.

I didn't see the 2nd lockdown coming.

من ندیدم که قرنطینه دوم در راه است.

I didn't see running out of toilet paper coming.

ندیدم دستمال توالت تمام شود.

I didn't see any of that coming,  which means I didn't anticipate it.

من هیچ‌کدام از آن‌ها را ندیدم، به این معنی که آن را پیش‌بینی نمی‌کردم.

I didn't.

من این کار را نکردم.

Predict it.

آن را پیش بینی کنید.

So the expression is to see  something coming coming and  

بنابراین بیان این است که می‌بینیم چیزی در حال آمدن است و

that's when you anticipate or predict something.

آن زمانی است که چیزی را پیش‌بینی یا پیش‌بینی می‌کنی.

Before it.

قبل از آن.

Happens.

اتفاق می افتد.

So here's an example.

بنابراین در اینجا یک مثال است.

Jane was fired, which means.

جین اخراج شد، یعنی.

Her boss said.

رئیسش گفت

You no longer work.

تو دیگه کار نمیکنی

Here.

اینجا.

Jane was fired and then you  can say saw that coming.

جین اخراج شد و بعد می توان گفت که او آمد.

I saw that coming.

دیدم که داره میاد

How did?

چطور شد؟

You predict this or anticipate this, probably  because Jane was a terrible employee.

شما این را پیش‌بینی می‌کنید یا آن را پیش‌بینی می‌کنید، احتمالاً به این دلیل که جین یک کارمند وحشتناک بود.

She did a really bad job, she.

او واقعاً کار بدی انجام داد، او

Always came in late.

همیشه دیر می آمد.

She was rude.

او بی ادب بود.

I saw that coming.

دیدم که داره میاد

Or maybe Jane was the best employee ever.

یا شاید جین بهترین کارمند تاریخ بوده است.

Then you can use this negatively  and say I didn't see that coming.

سپس می‌توانید از این به‌صورت منفی استفاده کنید و بگویید من آن را ندیدم.

I didn't see that coming.

من ندیدم که آمد.

So you could.

بنابراین شما می توانید.

Also say that.

این را هم بگو.

So that's a great.

پس این عالی است.

Expression to add.

عبارت برای افزودن

To your speech you will.

به سخنرانی خود شما خواهد شد.

Again, sound very American.

باز هم، صدای بسیار آمریکایی است.

The US can't tackle any of those  things without strong global alliances,  

ایالات متحده نمی تواند بدون اتحادهای جهانی قوی با هیچ یک از این موارد مقابله کند، به همین

which is why the world's reaction to  this election doesn't just matter.

دلیل است که واکنش جهان به این انتخابات فقط مهم نیست.

To the rest of the.

به بقیه.

World, It matters to America, too.

دنیا، برای آمریکا هم مهم است.

All right, let's look at Here it is tackle.

بسیار خوب، بیایید نگاهی به اینجا بیاندازیم.

I like this verb.

من این فعل را دوست دارم

When you tackle something, it means you  try to deal with something negative.

وقتی با چیزی مقابله می‌کنید، به این معنی است که سعی می‌کنید با چیز منفی کنار بیایید.

So this is only used with problems,  something negative and to.

بنابراین این فقط برای مشکلات، چیزی منفی و به استفاده می‌شود.

Deal with is.

مقابله با است.

The phrasal verb form of saying resolve.

شکل فعل عبارتی گفتن حل کردن.

So when you.

Try to resolve.

بنابراین زمانی که شما.

سعی کن حل کنی

Something negative.

یه چیز منفی

It's important to note that it's when you try.

مهم است که توجه داشته باشید که زمانی است که شما سعی می کنید.

To.

به.

It doesn't mean that you've successfully  done it, you're just trying to.

این بدان معنا نیست که شما آن را با موفقیت انجام داده‌اید، فقط در تلاش هستید.

So you might say I need to tackle my finances.

بنابراین ممکن است بگویید من باید به امور مالی خود رسیدگی کنم.

If you see this, you're saying that your finances,  your financial situation, is in a negative state.

اگر این را می بینید، می گویید که وضعیت مالی، وضعیت مالی شما در وضعیت منفی است.

Maybe it's very disorganized.

شاید خیلی بی نظم باشد.

You don't.

Have a budget.

شما این کار را نمی کنید.

بودجه داشته باشید.

You don't know when your bills  are coming in or going out,  

شما نمی‌دانید چه زمانی صورت‌حساب‌هایتان وارد یا خارج می‌شوند،

so it's a negative situation, so you want to.

بنابراین این یک وضعیت منفی است، بنابراین می‌خواهید.

Try to.

سعی کنید.

Improve.

بهتر کردن.

Try to resolve.

سعی کن حل کنی

Try to deal with that.

سعی کنید با آن مقابله کنید.

You need to.

شما نیاز دارید. با

Tackle it.

آن مقابله کنید.

And that's exactly what you're  doing with improving your English.

و این دقیقاً همان کاری است که شما با بهبود انگلیسی خود انجام می دهید.

You're.

شما هستید.

Tackling your fluency and I'm so.

مقابله با تسلط شما و من اینطور هستم.

Happy to help you.

خوشحال میشم به شما کمک کنم

And that's the end of our article.

و این پایان مقاله ما است.

So what I'll do now is I'll  read the article from start  

بنابراین کاری که اکنون انجام می دهم این است که مقاله را از ابتدا

to finish and this time you can  just focus on my pronunciation.

تا پایان می خوانم و این بار می توانید فقط روی تلفظ من تمرکز کنید.

So let's do that now.

پس بیایید این کار را اکنون انجام دهیم.

US Election 2024 Why the?

انتخابات 2024 ایالات متحده چرا؟

World.

Is watching so closely After recently spending  a few weeks in Europe, the subject of America's  

جهان.

اینقدر از نزدیک تماشا می‌کند پس از گذراندن چند هفته اخیر در اروپا، موضوع

presidential election was a constant topic of  intense curiosity and concern among the people.

انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا موضوعی دائمی از کنجکاوی و نگرانی شدید در میان مردم بود.

I spoke to.

من صحبت کردم با.

And no wonder the US is  currently involved in two hot.

و جای تعجب نیست که ایالات متحده در حال حاضر درگیر دو داغ است.

Wars.

جنگ ها

Ukraine and Gaza Meanwhile, US China relations  

اوکراین و غزه در همین حال، روابط ایالات متحده با چین

have deteriorated and tensions in  the Asia Pacific region have risen.

بدتر شده و تنش ها در منطقه آسیا و اقیانوسیه افزایش یافته است.

Closer to home.

نزدیکتر به خانه.

Central American nations are under the spotlight  as a growing number of migrants are trying to get.

کشورهای آمریکای مرکزی در کانون توجه قرار گرفته‌اند، زیرا تعداد فزاینده‌ای از مهاجران تلاش می‌کنند آن‌ها را جذب کنند.

To the US through a border which seems.

به ایالات متحده از طریق مرزی که به نظر می رسد.

More porous?

متخلخل تر؟

By the day.

به روز

There is almost no area of the world  where American leadership doesn't matter.

تقریباً هیچ منطقه ای از جهان وجود ندارد که رهبری آمریکا در آن مهم نباشد.

From Beijing to Buenos Aires,  people follow the fortunes.

از پکن تا بوئنوس آیرس، مردم دنبال ثروت هستند.

Of the US.

Election candidates and TuneIn for the results.

از ایالات متحده.

نامزدهای انتخابات و TuneIn برای نتایج. این کشور

It has a global audience like no other  

مانند هیچ انتخابات دیگری مخاطب جهانی دارد

election because America still  matters like no other country.

زیرا آمریکا هنوز مانند هیچ کشور دیگری اهمیت دارد.

But this, my 6th presidential election,  

اما به نظر می‌رسد این ششمین انتخابات ریاست‌جمهوری من

seems to have an international focus  that is more intense than ever.

تمرکز بین‌المللی دارد که شدیدتر از همیشه است.

Partly because the US.

تا حدودی به دلیل ایالات متحده

Is so involved in so many areas of the.

آنقدر در بسیاری از زمینه ها درگیر است.

World, but also because of what?

جهان، اما همچنین به دلیل چیست؟

Happened after the last one.

بعد از آخرین اتفاق افتاد.

The events of January 6th, 2021 revealed  the precariousness of America's democracy.

رویدادهای 6 ژانویه 2021 بی ثباتی دموکراسی آمریکا را آشکار کرد.

The white.

سفید.

House was attacked by a mob.

خانه مورد حمله گروهی قرار گرفت.

Of supporters of.

از طرفداران.

Then U.S., President Donald Trump,  

سپس ایالات متحده، رئیس جمهور دونالد ترامپ،

two months after his defeat in  the 2020 presidential election.

دو ماه پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری 2020.

Now the world wants to know how  well the country will fare in  

اکنون جهان می‌خواهد بداند که این کشور در

its next big Democratic test, as well as the.

آزمون بزرگ بعدی دموکراسی و همچنین در آزمون دموکراسی چقدر خوب عمل خواهد کرد.

Host of crises.

میزبان بحران ها

That America already is confronting.

که آمریکا در حال حاضر با آن مقابله می کند.

The next president will also.

رئیس جمهور بعدی نیز چنین خواهد کرد.

Have to deal.

باید برخورد کرد.

With the unexpected 2023 was  the hottest year on record.

با اتفاق غیرمنتظره، سال 2023 گرم ترین سال ثبت شده بود.

2022 brought war in Europe.

2022 جنگ را در اروپا به ارمغان آورد.

2020 brought a global pandemic no one saw coming.

2020 یک بیماری همه گیر جهانی را به ارمغان آورد که هیچ کس در راه نبود.

The US can't tackle any of those  things without strong global alliances,  

ایالات متحده نمی تواند بدون اتحادهای جهانی قوی با هیچ یک از این موارد مقابله کند، به همین

which is why the world's reaction to  this election doesn't just matter to the.

دلیل است که واکنش جهان به این انتخابات فقط برای آنها مهم نیست.

Rest of the.

بقیه ی.

World.

جهان.

It matters to America.

برای آمریکا مهم است.

Too.

هم.

So did you like this lesson?

پس این درس را دوست داشتید؟

Do you?

Want me to make more lessons?

آیا تو؟

می خواهید درس های بیشتری بسازم؟

Where we?

Review news about the.

ما کجا؟

بررسی اخبار در مورد.

American Presidential election.

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا

If you do, then put election 2020.

اگر چنین کردید، انتخابات 2020 را انتخاب کنید.

4 Election.

4 انتخابات.

2024 Put it.

2024 بگذارید.

In the comments.

در نظرات.

And I'll keep making.

و من به ساختن ادامه خواهم داد.

These lessons for you and of.

این درس ها برای شما و از.

Course make sure you like this lesson.

البته مطمئن شوید که این درس را دوست دارید.

Share it with your friends and.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و.

Subscribe so you're notified  every time I post a new lesson.

مشترک شوید تا هر بار که درس جدیدی پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.

And you?

Can get.

This free.

و شما؟

می توانید دریافت کنید.

این رایگان.

Speaking guide where I share 6.

راهنمای صحبت جایی که من به اشتراک می گذارم 6.

Tips on how?

نکاتی در مورد چگونگی؟

To speak English.

انگلیسی صحبت کردن.

Fluently and confidently.

روان و با اطمینان. می‌توانید

You can click here to download  it or look for the link.

برای دانلود آن اینجا کلیک کنید یا به دنبال پیوند بگردید.

In the description.

در توضیحات.

And you can keep.

و می توانید نگه دارید.

Improving your English.

انگلیسی خود را بهبود بخشید.

Reading with this lesson.

خواندن با این درس

Right now.

همین الان.