Read An Article With Me To Improve Your FLUENCY [Free Lesson PDF]

Welcome back to JForrest English. I'm  Jennifer and today we're going to read  

به JForrest English خوش آمدید. من جنیفر هستم و امروز می‌خواهیم

a news article together so you can learn a  lot of advanced grammar, vocabulary, and.

یک مقاله خبری را با هم بخوانیم تا بتوانید گرامر، واژگان و واژگان پیشرفته زیادی را یاد بگیرید.

Even correct pronunciation. Let's get  started. Our headline Twitter traffic  

حتی تلفظ صحیح. بیا شروع کنیم.

is tanking as Metas Threads hits 100  million users. Let's talk about this.

با ورود Metas Threads به 100 میلیون کاربر، ترافیک تیتر ما در توییتر کاهش می یابد. بیایید در مورد این صحبت کنیم.

Word.

Here tanking.

کلمه.

اینجا تانک زدن

To tank is a verb, and it's when  something suddenly fails or becomes.

تانکر کردن یک فعل است، و زمانی است که چیزی ناگهان از کار می افتد یا تبدیل می شود.

Less successful or lower?

کمتر موفق یا کمتر؟

In value. So here they're seeing Twitter  traffic. So traffic is the number of users.

در ارزش. بنابراین در اینجا آنها ترافیک توییتر را می بینند . بنابراین ترافیک تعداد کاربران است.

Who visit a website that's referred to as.

چه کسانی از وب سایتی بازدید می کنند که به آن اشاره می شود.

Traffic.

ترافیک.

So, Twitter.

بنابراین، توییتر.

Traffic is tanking, so it's suddenly  less successful. So you can imagine on.

ترافیک مخازن شده است، بنابراین ناگهان موفقیت کمتری دارد. بنابراین شما می توانید تصور کنید.

Saturday the traffic.

شنبه ترافیک.

Was here, but then Sunday.

اینجا بود، اما بعد یکشنبه.

It's down here. The traffic tanked. So here  as an example, I said the economy is tanking.

اینجا پایین است. ترافیک مختل شده است. بنابراین در اینجا به عنوان مثال، گفتم اقتصاد در حال فروکش است.

Less successful, lower.

کمتر موفق، پایین تر.

In value and then specific.

در ارزش و سپس خاص.

For value you could say the price.

برای ارزش می توانید قیمت را بگویید.

Of something that has.

از چیزی که دارد.

Value The price of gold.

ارزش قیمت طلا.

Tanked.

Over the.

مخزن دار.

بالای.

Weekend and again went from here.

آخر هفته و دوباره از اینجا رفت.

To here.

به اینجا.

Twitter traffic is tanking as  Meta's Threats hits 100 million.

ترافیک توییتر در حال کاهش است زیرا تهدیدات متا به 100 میلیون رسیده است.

Users here, the verb hit is.

کاربران در اینجا، فعل ضربه است.

Referring to when.

اشاره به زمان.

A. A goal or target is reached A goal or target.

الف. یک هدف یا هدف به دست آمده است یک هدف یا هدف.

Is reached and that is.

رسیده است و همین است.

Usually a a.

معمولا یک الف.

Prominent or important.

برجسته یا مهم.

Goal or target? Goal or target is reached.

هدف یا هدف؟ به هدف یا هدف رسیده است.

So of course.

100 million users. That's a significant important.

پس البته.

100 میلیون کاربر این یک نکته مهم است.

Target and they reached.

هدف گرفتند و رسیدند.

It so that you can say they.

برای اینکه بتوانید آنها را بگویید. به

Hit their target, they hit  their goal, so I'll write.

هدفشان بزن، آنها به هدفشان رسیدند، پس من می نویسم.

That for you meta.

که برای شما متا. به

Hit their target. So if you got the.

هدفشون بزن بنابراین اگر شما آن را دریافت کردید.

Score you wanted on your IELTS. For example,  you could say I hit my target, I hit my goal.

نمره ای که در آیلتس خود می خواستید. برای مثال، می‌توانید بگویید هدفم را زدم، هدفم را زدم.

Now, don't worry about writing all  these notes down because I created.

اکنون نگران نوشتن همه این یادداشت‌ها نباشید زیرا من ایجاد کردم.

A.

الف.

Free lesson PDF so you can look in the  description for the link to download the free.

PDF درس رایگان، بنابراین می‌توانید لینک دانلود رایگان را در توضیحات جستجو کنید.

PDF.

PDF. بیا

Let's continue.  

ادامه بدهیم.

User traffic on Twitter has slowed since the  launch of Meta's text based platform threads.

از زمان راه‌اندازی رشته‌های پلتفرم مبتنی بر متن متا، ترافیک کاربران در توییتر کند شده است.

So.

بنابراین. آیا

Have you signed up for the platform  for this new platform threads?

برای پلتفرم برای این رشته‌های پلتفرم جدید ثبت‌نام کرده‌اید؟

I have not used the platform, I haven't  logged in. I don't even know what it.

من از این پلتفرم استفاده نکرده‌ام، وارد سیستم نشده‌ام. حتی نمی‌دانم آن چیست.

Looks like I guess.

به نظر من حدس می زنم به

It looks similar to Twitter I'm imagining,  so let me know in the comments. Have you?

نظر شبیه توییتر است که من تصور می کنم، بنابراین در نظرات به من اطلاع دهید. دارید؟

Used.

استفاده شده.

The platform and notice my question  is in the present perfect. Have you?

پلت فرم و توجه سوال من در زمان حال کامل است. دارید؟

Used.

استفاده شده.

The platform have.

پلت فرم دارند.

You used threads. Threads is the.

شما از نخ استفاده کردید. موضوعات است.

Name of the platform and my question is in  the present perfect because you can answer.

نام پلتفرم و سوال من در حال حاضر کامل است زیرا می توانید پاسخ دهید.

Yes.

آره.

But.

If you answer no, it's an incomplete  time reference, so you can change your  

ولی.

اگر پاسختان منفی است، یک مرجع زمانی ناقص است، بنابراین می‌توانید پاسخ خود را تغییر دهید

answer and you can say yes I have or no I  haven't, so let me know in the comments.

و می‌توانید بگویید بله دارم یا نه، ندارم، بنابراین در نظرات به من اطلاع دهید.

Which has already.

که قبلا.

Surpassed 100 million signups here surpassed.  This means exceeded or gone beyond.

بیش از 100 میلیون ثبت نام در اینجا پیشی گرفت. این به معنای فراتر رفتن یا فراتر رفتن است.

So this is.

بنابراین این است.

100 million signups.

100 میلیون ثبت نام

And threads has surpassed that, so maybe  they're at 110 million sign ups, for example.

و رشته‌ها از آن فراتر رفته است، بنابراین شاید به‌عنوان مثال، ۱۱۰ میلیون ثبت‌نام داشته باشند.

So to exceed or.

بنابراین برای تجاوز یا.

Go beyond, exceed, or go  beyond and maybe you have.

فراتر بروید، فراتر بروید یا فراتر بروید و شاید هم داشته باشید.

A goal that you.

هدفی که تو

Surpassed. Maybe your goal was.

پیشی گرفت. شاید هدفت این بوده

To get a specific.

برای به دست آوردن یک مورد خاص.

Score on A.

نمره در

My else exam or?

آزمون A. My else یا؟

To get a specific.

برای به دست آوردن یک مورد خاص.

Promotion but you.

ارتقاء اما تو

Exceeded.

فراتر رفت.

That you went beyond that you did  better than that, you can say.

می‌توان گفت که فراتر از آن رفتی، بهتر از آن کار کردی. من

I surpassed.

پیشی گرفتم.

My goal I surpassed my goal,  which is very nice. You can also.

هدفم از هدفم فراتر رفتم که خیلی خوب است. شما همچنین می توانید.

Say I.

Exceeded my goal. I surpassed  I exceeded my goal or target.

بگو من از

هدفم فراتر رفتم. از هدف یا هدفم فراتر رفتم.

So remember when you.

پس به یاد داشته باشید زمانی که شما. به

Hit your target, you.

هدفت بزن، تو

Get the number or result you wanted  and then when you surpass or exceed.

عدد یا نتیجه‌ای را که می‌خواستید و سپس زمانی که از آن پیشی گرفتید یا بیشتر شد، دریافت کنید.

You do?

شما انجام می دهید؟

Better than you do. More than that  Target. 100 million sign ups notice.

بهتر از شما بیشتر از آن هدف. اعلان 100 میلیون ثبت نام

Here, do you?

اینجا، شما؟

Notice something odd? Perhaps on the word  sign up? You're probably very familiar.

به چیز عجیبی توجه کرده اید؟ شاید در کلمه ثبت نام؟ احتمالا خیلی آشنا هستید.

With this for.

با این برای. به عنوان

Example I signed up.

مثال من ثبت نام کردم.

For JForrest.

برای JForrest.

English lessons, so I signed up.

درس های انگلیسی، بنابراین ثبت نام کردم.

For.

Lessons. I signed up for JForrest English  lessons. I hope you did here this.

برای.

درس ها. من برای درس‌های انگلیسی JForrest ثبت‌نام کردم . امیدوارم اینجا این کار را کرده باشید

Is a verb.

یک فعل است.

I signed up for and You can sign up  for something. You can also sign up to.

من ثبت نام کردم و شما می توانید برای چیزی ثبت نام کنید. همچنین می توانید ثبت نام کنید.

Do.

Something I signed up.

انجام دادن.

چیزی که من ثبت نام کردم

To receive JForrest.

برای دریافت JForrest.

English lessons, for example.

مثلا درس های انگلیسی.

But this is not a verb, it's a  noun, and it's referring to sign  

اما این یک فعل نیست، یک اسم است و به ثبت

ups as a thing. So the sign ups are the  number of people who created an account.

نام به عنوان یک چیز اشاره دارد. بنابراین ثبت نام‌ها تعداد افرادی است که یک حساب ایجاد کرده‌اند.

They would be referred to as the.

آنها را به عنوان.

Sign ups is another way of simply saying the.

ثبت نام راه دیگری برای گفتن ساده است.

Users I.

Believe in the title.

کاربران I.

به عنوان اعتقاد دارند.

They used users, yeah, here users.

آنها از کاربران استفاده کردند، بله، کاربران اینجا.

So the.

بنابراین.

People who sign up.

افرادی که ثبت نام می کنند.

They are the users.

آنها کاربران هستند.

And here they're referring them  to as a noun. Signups, signups,  

و در اینجا آنها آنها را به عنوان یک اسم ارجاع می دهند. ثبت‌نام‌ها، ثبت‌نام‌ها،

the number of people who signed up. I'll just  write that for you. 100 million signups since.

تعداد افرادی که ثبت‌نام کرده‌اند. من فقط آن را برای شما خواهم نوشت. 100 میلیون ثبت نام از آن زمان.

Its debut last week? Look at this.

اولین نمایش آن در هفته گذشته؟ به این نگاه کن

Word and listen to my pronunciation.

کلمه و به تلفظ من گوش دهید.

Debut. Debut.

شروع کردن - آغاز - اولین. شروع کردن - آغاز - اولین.

Doesn't really sound like English pronunciation.

واقعاً شبیه تلفظ انگلیسی نیست.

This is I believe.

من معتقدم این است

A word we borrow from the French,  judging by the pronunciation.

کلمه ای که ما از فرانسوی وام گرفته ایم،  با قضاوت در تلفظ.

Debut. Debut.

شروع کردن - آغاز - اولین. شروع کردن - آغاز - اولین.

One's debut is when someone or something is.

اولین کار زمانی است که کسی یا چیزی باشد.

Public for the first.

عمومی برای اولین.

Time, so when it appears in.

زمان، بنابراین زمانی که در آن ظاهر می شود.

Public for the first.

برای اولین بار عمومی.

Time, so I'll write that for you here  

زمان، بنابراین من آن را اینجا برای شما می‌نویسم

when someone performs or prevent  presents something in this case.

زمانی که شخصی در این مورد چیزی را انجام می‌دهد یا از آن جلوگیری می‌کند.

Meta presented their new platform.

متا پلتفرم جدید خود را معرفی کرد.

Threads to the public.

موضوعات برای عموم.

For the first time. So that's a debut,  and it's a noun. A debut since its.

برای اولین بار. بنابراین این یک اولین است، و یک اسم است. یک اولین از آن زمان.

Debut the first.

اولین اولین.

Time it was made.

زمان ساخته شدن

Publicly available last week.

هفته گذشته در دسترس عموم قرار گرفت.

Threads launched in the US on Wednesday and  is being touted by meta executives as a more.

موضوعاتی که روز چهارشنبه در ایالات متحده راه اندازی شد و توسط مدیران متا به عنوان موضوعی دیگر تبلیغ می شود.

Positive Public Square for.

میدان عمومی مثبت برای.

Communities.

Let's take a look at touted, But I want  you to notice the sentence structure.

جوامع

بیایید نگاهی به تبلیغ‌شده بیندازیم، اما می‌خواهم به ساختار جمله توجه کنید.

Because we have be the verb be.

چون فعل be را داریم be.

Touted as okay. So that's our expression here. To  

تبلیغ به عنوان خوب است. بنابراین این بیان ما در اینجا است. تا

be touted as something and listen to the  pronunciation Touted. Outed. Touted to be  

به عنوان چیزی تبلیغ شود و به تلفظ Touted گوش دهد. خارج شده. تبلیغ می شود تا

touted as something. This is simply  when many people say that something.

به عنوان چیزی تبلیغ شود. این زمانی است که بسیاری از مردم آن چیزی را می‌گویند.

Is something so for example Tesla.

چیزی است که به عنوان مثال تسلا.

Is touted as the world's best electric.

به عنوان بهترین برقی جهان معرفی می شود.

Car so many.

ماشین خیلی زیاد

People say that Tesla is the world's  best electric car. It's a very.

مردم می گویند که تسلا بهترین خودروی الکتریکی جهان است. این خیلی

Simple definition so here.

تعریف ساده بنابراین در اینجا.

When they say.

وقتی می گویند.

That threads launched in the  US on Wednesday and is being  

این موضوعات روز چهارشنبه در ایالات متحده راه اندازی شد و

touted by Meta. Meta is the company that created.

توسط متا تبلیغ می شود. متا شرکتی است که ایجاد کرده است.

Thread, so obviously they're.

موضوع، بنابراین واضح است که آنها هستند.

Going to say something positively about the  platform. Meta is touting threads as a more.

قرار است چیزی مثبت در مورد پلتفرم بگویم . متا موضوعات را به عنوان یک بیشتر تبلیغ می کند.

Positive Public Square for.

میدان عمومی مثبت برای.

Communities that never really embraced Twitter so.

جوامعی که هرگز واقعاً توییتر را قبول نکردند.

The.

.

Company. The executives at Meta are  saying this, not necessarily that.

شرکت. مدیران متا این را می‌گویند، نه لزوماً آن را.

Everybody is but they.

همه هستن جز اونا می‌گویند

Are saying that that's how they want you to  think about their new platform. It's a public  

که آنها می‌خواهند شما درباره پلتفرم جدیدشان اینطور فکر کنید. این یک

square for communities that never really embraced  Twitter. When you embrace something, it means.

میدان عمومی   برای جوامعی است که هرگز واقعاً از توییتر استقبال نکردند. وقتی چیزی را در آغوش می گیرید یعنی.

You you accept it.

تو قبولش میکنی

And you use it. So let me write that for  you to embrace something, you accept it,  

و شما از آن استفاده می کنید. پس بگذارید بنویسم که برای اینکه چیزی را در آغوش بگیرید، آن را بپذیرید،

accept and use something.

چیزی را بپذیرید و استفاده کنید.

So for.

بنابراین برای.

Example We need to embrace technology.  We need to embrace ChatGPT we need to.

مثال ما نیاز به پذیرش فناوری داریم. ما باید از ChatGPT استفاده کنیم.

Accept that it's.

قبول کن که هست

Here in our lives and also.

اینجا در زندگی ما و همچنین.

Use it to.

از آن استفاده کنید.

Our benefits, but Meta is  saying that they are new.

مزایای ما، اما متا می‌گوید که جدید هستند.

Software their new.

نرم افزار جدید خود را.

Service called threads is for people.

سرویسی به نام thread برای مردم است.

Who never embrace Twitter. People  who never accepted and used.

کسانی که هرگز توییتر را در آغوش نمی گیرند. افرادی که هرگز نپذیرفتند و استفاده نکردند.

Twitter.

توییتر.

So far, users seem to be on board  when you're on board and notice.

تا اینجای کار، به نظر می‌رسد که کاربران هنگام سوار شدن و متوجه آن هستند.

It's.

این است.

To be on board. When you're on  board with something, it means you.

روی کشتی بودن وقتی با چیزی موافق هستید، این یعنی شما.

Basically, agree.

در اصل، موافق.

With something. So perhaps your company proposed  a new policy, but then said we need to get our  

با چیزی. بنابراین شاید شرکت شما یک خط‌مشی جدید پیشنهاد کرده است، اما سپس گفته است که باید

employees on board. Right now our employees  are not on board, which means they don't.

کارمندان خود را همراهی کنیم. در حال حاضر کارمندان ما در هواپیما نیستند، به این معنی که ندارند.

Agree with it.

با آن موافق باشید.

And if they don't agree with it,  they're probably not going to.

و اگر با آن موافق نباشند، احتمالاً موافقت نخواهند کرد.

Do.

انجام دادن.

What the company wants them to do.

کاری که شرکت از آنها می خواهد انجام دهند. تا

So so far, users.

اینجا کاربران. به

Seem to be on board on.

نظر می رسد در هیئت مدیره است.

Board with the newly.

هیئت مدیره با جدیدا.

Launched threads by meta, so that means so.

موضوعات راه اندازی شده توسط متا، بنابراین به این معنی است.

Far.

Users seem to agree.

دور. به

نظر می رسد کاربران موافق هستند.

With it. They like it. They like the.

با آن. آنها آن را دوست دارند. آنها دوست دارند.

Concept. They like the platform they're on.

مفهوم. آنها پلتفرمی را که روی آن هستند دوست دارند.

Board threads reached.

تاپیک های تابلو رسید.

100 million sign ups over the weekend.

100 میلیون ثبت نام در آخر هفته

Now this again is our noun and it represents  users 100 million users, because remember,  

حالا این دوباره اسم ما است و نشان‌دهنده 100 میلیون کاربر کاربران است، زیرا به یاد داشته باشید، یکی دیگر گفت،

sign offs simply represents people  who have signed up, said another.

امضاها به سادگی نشان‌دهنده افرادی است که ثبت‌نام کرده‌اند.

Way you could say.

اونجوری که میتونی بگی

100 million people signed up  for threads and that would be  

100 میلیون نفر برای رشته‌ها ثبت‌نام کردند و این می‌تواند از

using the verb sign up. But this  means users because it's the noun.

فعل sign up استفاده کند. اما این به معنای کاربران است زیرا این اسم است.

Threads reached.

موضوعات رسیده است.

100 million sign ups.

100 میلیون ثبت نام

Over.

The weekend, that's mostly organic demand and we  haven't even turned on many pay promotions yet,  

بر فراز.

آخر هفته، این بیشتر تقاضای ارگانیک است و ما هنوز تبلیغات پرداختی زیادی را روشن نکرده‌ایم،

many promotions yet. When you turn  something on and this is I'm sure you know.

تبلیغات زیادی را هنوز. وقتی چیزی را روشن می‌کنید و این است، مطمئن هستم که می‌دانید.

A pretty basic phrasal verb.

یک فعل عبارتی بسیار ابتدایی.

But it means to.

اما به معنای به.

Activate to activate it.

فعال کنید تا فعال شود.

So turn on.

پس روشن کن

The microwave needs to activate the microwave.

مایکروویو باید مایکروویو را فعال کند.

A very basic phrasal verb, so here.

یک فعل عبارتی بسیار ابتدایی، بنابراین اینجا.

They haven't even turned on many promotions  yet means they haven't activated and notice.

آنها حتی بسیاری از تبلیغات را روشن نکرده‌اند به این معنی که فعال نشده‌اند و متوجه نشده‌اند.

Here we have the.

در اینجا ما آن را داریم.

Present perfect Haven't turned on many promotions  yet. This is something I see with students.

Present perfect هنوز تبلیغات زیادی را روشن نکرده‌ام . این چیزی است که من در مورد دانش آموزان می بینم. از

They use the word.

کلمه استفاده می کنند.

Yet in A.

با این حال در A.

A positive.

مثبت.

Reply for the present.

برای حال حاضر پاسخ دهید.

Perfect, but you.

عالیه ولی تو

Can't do that. For the  present perfect, you can say.

نمی تواند این کار را انجام دهد. برای زمان حال کامل، می‌توانید بگویید. آیا

Have you used threads yet? Have you used threads?

تا به حال از نخ استفاده کرده اید؟ آیا از نخ استفاده کرده اید؟

Yet. So you can use that for a question  and then for an answer. No, I haven't.

هنوز. بنابراین می‌توانید از آن برای یک سؤال و سپس برای پاسخ استفاده کنید. نه، ندارم.

Used threads yet?

رشته های استفاده شده هنوز؟

So you can use it in a negative reply,  

بنابراین می‌توانید از آن در پاسخ منفی استفاده کنید،

but in a positive reply you can't  use it. You would simply say.

اما در پاسخ مثبت نمی‌توانید از آن استفاده کنید. شما به سادگی می گویید.

Yes, I've used threads or yes I have.

بله، من از نخ استفاده کرده ام یا بله دارم.

Or you can say yes I have and you can  end it there. You don't have to repeat  

یا می‌توانید بگویید بله، دارم و می‌توانید آن را به همین جا ختم کنید. شما مجبور نیستید

the verb and the object, just yes I have. Or  you can also say no I haven't, no I haven't.

فعل و مفعول را تکرار کنید، فقط بله، من دارم. یا همچنین می‌توانید بگویید نه، نه، نه، نه.

So let me write that no, I haven't.

پس بگذارید بنویسم که نه، من این کار را نکرده ام.

Used threads.

نخ های استفاده شده

Yet, but you can't use yet in a.

با این حال، اما هنوز نمی توانید در a استفاده کنید.

Positive reply but.

پاسخ مثبت اما

You can use it in a question and a negative reply.

می توانید از آن در یک سوال و یک پاسخ منفی استفاده کنید.

So here it is.

پس اینجاست.

We haven't even turned on many promotions  yet, so it's in the negative. We haven't yet.

ما حتی بسیاری از تبلیغات را هنوز روشن نکرده‌ایم ، بنابراین منفی است. ما هنوز نگرفتیم

Can't believe it's only been five days, Meta  CEO Mark Zuckerberg said in a post Monday.  

مارک زاکربرگ، مدیر عامل متا، دوشنبه در پستی گفت که باورم نمی شود فقط پنج روز گذشته است.

Now notice how they said said in  a post? This definitely looks like  

حالا توجه کنید که چگونه در یک پست گفتند؟ این قطعاً مانند

something you would say in  a post or in a text message.

چیزی است که در یک پست یا در یک پیام متنی می‌گویید.

Because it's.

چون هست.

Short form.

What's missing here is the subject. I  can't believe it's only been five days  

شکل مختصر.

آنچه در اینجا گم شده موضوع است. باورم نمی‌شود که فقط پنج روز

in text messages in direct messages, Iams posts.

از پیام‌های متنی در پیام‌های مستقیم، پست‌های Iams گذشته است.

Tweets.

Is very common to exclude the subject and just.

توییت ها

بسیار متداول است برای حذف موضوع و فقط.

Start with your verb.

با فعل خود شروع کنید.

Can't believe it's only been five days. Are you  

باورم نمیشه فقط پنج روز گذشته آیا از

enjoying this lesson? Do you enjoy  learning English with the news?

این درس لذت می برید؟ آیا از یادگیری زبان انگلیسی با اخبار لذت می برید؟

If you do, then I want to tell you about the  Finally Fluent Academy. This is my premium  

اگر این کار را می‌کنید، می‌خواهم درباره آکادمی در نهایت فلوئنت به شما بگویم. این برنامه آموزشی ممتاز   من است که در آن به زبان‌های

training program where we study native English  speakers on YouTube, TV's, movies and the news so  

انگلیسی بومی در YouTube، تلویزیون، فیلم‌ها و اخبار مطالعه می‌کنیم تا

you can improve your listening skills of fast  English, add advanced grammar and advanced.

بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید، گرامر پیشرفته و پیشرفته اضافه کنید.

Vocabulary to your speech.

واژگان برای گفتار شما.

So you sound fluent, advanced and natural in  English and you'll have me as your personal coach,  

بنابراین شما به زبان انگلیسی روان، پیشرفته و طبیعی به نظر می‌رسید و من را به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت،

so you can look in the description  for the link to learn more on how.

بنابراین می‌توانید پیوند را در توضیحات جستجو کنید تا درباره نحوه کار بیشتر بدانید.

To join, let's continue. Twitter appears to have  

برای پیوستن به ادامه مطلب می‌پردازیم. به نظر می‌رسد توییتر

taken a hit. Our expression is to take  a hit, and this means to be negatively.

ضربه‌ای خورده است. بیان ما ضربه زدن است و این به معنای منفی بودن است.

Affected. So, for example, his popularity  took a hit, took a hit. Our verb is take.

متأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا. بنابراین، برای مثال، محبوبیت او ضربه خورد، ضربه خورد. فعل ما گرفتن است.

And then this is in the past simple. And then  

و سپس این در گذشته ساده است. و سپس

you just include a hit. You don't  modify this, you just modify your.

فقط یک ضربه وارد می‌کنید. شما این را اصلاح نمی‌کنید، فقط خود را اصلاح می‌کنید.

Verb take.

فعل گرفتن.

So his popularity was negatively  affected. Why? Well, after the  

بنابراین محبوبیت او تحت تأثیر منفی قرار گرفت. چرا؟ خب، پس از

scandal that that's the reason why the scandal.

رسوایی، این دلیل رسوایی است.

So there was a.

بنابراین یک وجود داشت.

Scandal and his.

رسوایی و او

Popularity took a hit.

محبوبیت ضربه خورد.

You could also.

شما همچنین می توانید.

Say the price of gold took a hit.

می گویند قیمت طلا ضربه خورد.

The price of gold.

قیمت طلا.

Was negatively.

منفی بود

Affected, so you could do that.

تحت تأثیر قرار گرفت، بنابراین می توانید این کار را انجام دهید.

As well. And then if it took a hit, well then.

همچنین. و سپس اگر ضربه خورد، خوب پس.

What is the results?

نتایج چیست؟

Remember our other expression? It  tanked, so it suddenly went down the.

عبارت دیگر ما را به خاطر دارید؟ مخزن شد، بنابراین ناگهان پایین آمد.

Price of gold took a hit.

قیمت طلا ضربه خورد تحت

It was negatively affected. So if  something is negatively affected,  

تاثیر منفی قرار گرفت. بنابراین، اگر روی چیزی تأثیر منفی بگذارد،

when it's the price, it means  the price went down so you could.

وقتی قیمت است، به این معنی است که قیمت پایین آمده تا شما بتوانید.

Also say the price of gold.

قیمت طلا رو هم بگید

Tanked.

The price of gold took a hit they.

مخزن دار.

قیمت طلا به آنها ضربه زد.

Essentially say the same thing, Matthew Prince.

در اصل همین را بگو، متیو پرنس.

CEO of cloud Fair CEO is a job.

مدیر عامل ابر Fair مدیر عامل یک شغل است.

Title it sounds.

عنوان به نظر می رسد.

For Chief Executive Officer.

برای مدیر اجرایی.

It's an abbreviation, Chief.

این یک مخفف است، رئیس.

Executive Officer.

مدیر اجرایی.

Is the highest ranking position in a company.

بالاترین رتبه در یک شرکت است.

CEO of Cloud Fair shared A.

مدیر عامل Cloud Fair

Screenshot to Twitter Sunday showing  that traffic on the platform was tanking.

یکشنبه A. اسکرین شات را در توییتر به اشتراک گذاشت که نشان می‌دهد ترافیک روی پلتفرم در حال کاهش است.

So again.

We could say traffic.

پس دوباره

می توانیم بگوییم ترافیک.

On the platform was taking a hit.

روی سکو ضربه می خورد.

Because here.

چون اینجا

My verb is in the Well, it's in the past  continuous because they're talking about a  

فعل من در چاه است، در گذشته استمراری است زیرا آنها در مورد یک

day in the past, and they're talking about an  action that continued over a period of time.  

روز در گذشته صحبت می کنند، و در مورد عملی صحبت می کنند که در یک دوره زمانی ادامه یافته است.

Traffic on the platform was taking a hit, and  essentially it's the same thing, negatively.

ترافیک روی پلت‌فرم ضربه می‌خورد، و اساساً همان چیزی است که منفی است.

Affected.

The traffic was going down,  according to Similar Web,  

متأثر، تحت تأثیر، دچار، مبتلا.

به گفته Similar Web،

a data company that specializes in web analytics.

یک شرکت داده که متخصص در تجزیه و تحلیل وب است، ترافیک رو به کاهش بود.

Notice here you specialize.

توجه کنید که در اینجا تخصص دارید.

In something, I see a lot of mistakes with this.  This is a common thing you might have on your.

در چیزی، من اشتباهات زیادی در این مورد می بینم. این یک چیز رایجی است که ممکن است روی خود داشته باشید.

Resume your CV. I specialize.

رزومه خود را از سر بگیرید. من تخصص دارم

In teaching English to.

در آموزش زبان انگلیسی به.

Adults.

بزرگسالان

I specialize in and then I have my gerund  verb because in is a preposition. I  

من در آن تخصص دارم و سپس فعل جرونی خود را دارم زیرا in یک حرف اضافه است. من

specialize in teaching English to adults.  I specialize in the English language.

در آموزش زبان انگلیسی به بزرگسالان تخصص دارم. من در زبان انگلیسی تخصص دارم.

So here.

پس اینجا

I have a noun and here I have a verb  and my verb is in the gerund you need  

من یک اسم دارم و در اینجا یک فعل دارم و فعل من به صورت جین است که شما نیاز دارید

in specialize in something or doing something.

در تخصص در کاری یا انجام کاری.

So this company, Similar Web specializes and of.

بنابراین این شرکت، Similar Web متخصص و از.

Course we have.

البته ما داریم

Our es in the present simple to conjugate with.

es ما در حال حاضر ساده برای ترکیب با.

Our verb.

فعل ما

Similar web.

وب مشابه

Which is 1/3.

که 1/3 است.

Person singular it the company.

شخص مفرد آن شرکت.

It specializes in web.

در وب تخصص دارد.

Analytics Analytics Web.

تجزیه و تحلیل وب سایت.

Traffic to Twitter.

ترافیک به توییتر

Was down 5%.

5 درصد کاهش داشت.

For the first two full days.

برای دو روز اول.

Threads.

موضوعات.

Was generally available compared with the.

به طور کلی در دسترس بود در مقایسه با.

Previous week OK, so Twitter traffic is up here.

هفته قبل خوب است، بنابراین ترافیک توییتر اینجاست.

And remember, at this point, threads  had not debuted. Threads hadn't debuted  

و به یاد داشته باشید، در این مرحله، نخ‌ها شروع به کار نکرده بودند. رشته‌ها هنوز شروع نشده بودند

yet. Remember our debut, when something becomes?

. اولین بازی ما را به خاطر دارید، وقتی چیزی می شود؟

Public for the first.

عمومی برای اولین.

Time. I just used it as a verb. Threads hadn't.

زمان. من فقط از آن به عنوان فعل استفاده کردم. تاپیک ها نداشتند.

Debuted.

آغاز به کار کرد.

Yet it hadn't become publicly  known yet. So at this point,  

با این حال هنوز به طور عمومی شناخته نشده بود. بنابراین در این مرحله،

Twitter traffic is here. But then what happens?

ترافیک توییتر اینجاست. اما پس از آن چه اتفاقی می افتد؟

Threads debuts becomes available.

اولین موضوعات موجود می شود.

To the public.

به عموم مردم.

And Twitter traffic takes a hit.

و ترافیک توییتر ضربه می زند.

Why? Because those users from Twitter are.

چرا؟ زیرا آن کاربران از توییتر هستند.

Going on to threads.

رفتن به تاپیک ها

To see what this new.

برای اینکه ببینیم این چه چیز جدیدی است.

Platform is all.

پلت فرم همه چیز است.

About SO threads traffic.

درباره ترافیک رشته های SO.

Is going up and Twitter traffic is tanking. Is  

افزایش می یابد و ترافیک توییتر کاهش می یابد.

taking a hit. The app still  has lots of room to grow.

ضربه می خورد. برنامه هنوز فضای زیادی برای رشد دارد.

OK, so threads is.

خوب، پس رشته ها هست.

An app. The app still has lots of room to grow.

یک برنامه این برنامه هنوز فضای زیادی برای رشد دارد. با توجه به اینکه

Having not yet launched in Europe, SO  threads is not available in Europe,  

هنوز در اروپا راه اندازی نشده است، رشته های SO در اروپا در دسترس نیستند،

so you can let me know in the comments.

بنابراین می توانید در نظرات به من اطلاع دهید.

As well, is threads available where you live?

همچنین، آیا موضوعاتی در محل زندگی شما موجود است؟ به

It sounds like from this article it's definitely  available in the US, but I'm not sure where.

نظر می رسد از این مقاله قطعاً در ایالات متحده موجود است، اما مطمئن نیستم کجاست. در

Else it's available.

غیر این صورت موجود است

So you can let me know in the comments.  Apparently it's not available in Europe yet,  

بنابراین می توانید در نظرات به من اطلاع دهید. ظاهراً هنوز در اروپا در دسترس نیست،

but maybe that has changed since  this lesson has been posted.

اما شاید از زمانی که این درس پست شده است، این تغییر کرده است.

If threads is able.

اگر نخ ها قادر است.

To retain.

برای حفظ.

Its user base.

پایگاه کاربری آن.

When you retain something, it's  another way of saying keep.

وقتی چیزی را حفظ می‌کنید، روش دیگری برای گفتن نگه داشتن آن است.

It to keep because these users.

آن را حفظ کنید زیرا این کاربران.

Are now on thread, but maybe they're only  on thread because it's new. They want to  

اکنون روی رشته هستند، اما شاید فقط به دلیل جدید بودن روی رشته هستند. آن‌ها می‌خواهند

see what the platform is, but it doesn't  mean they're going to stay on the platform.

ببینند پلتفرم چیست، اما به این معنی نیست که می‌خواهند روی پلتفرم بمانند.

So if they.

بنابراین اگر آنها.

Stay on the platform. It means  you keep those users you retain.

روی سکو بمان. این بدان معناست که کاربرانی را که حفظ می‌کنید حفظ می‌کنید.

Those users.

آن کاربران وقتی شما مستحکم می شوید،

It could solidify its position as a  real competitor when you solidify.

می تواند موقعیت خود را به عنوان یک رقیب واقعی مستحکم کند.

Your.

Position it means you make your position  solid, permanent because solidify means  

شما

پوزیشن به این معنی است که موقعیت خود را محکم و دائمی می کنید زیرا استحکام به معنای

to become solid. So to in this sense if  a position is solid it's it's permanent.

استوار شدن است. بنابراین به این معنا، اگر یک موقعیت ثابت است، دائمی است.

So right now threads it might have.

بنابراین در حال حاضر موضوعات ممکن است داشته باشد.

All this popularity.

این همه محبوبیت

Simply because it's new. Maybe in one  month it won't be that popular anymore,  

صرفاً به این دلیل که جدید است. شاید در یک ماه دیگر آنقدر محبوب نباشد،

but if it can solidify its position  as a real competitor for Twitter,  

اما اگر بتواند موقعیت خود را به عنوان یک رقیب واقعی برای توییتر،

which reported nearly 238,000,000 monetizable.

که تقریباً 238،000،000 قابل کسب درآمد گزارش کرده است، مستحکم کند.

Daily active users.

کاربران فعال روزانه

Monetize simply means.

کسب درآمد به سادگی به این معنی است.

That you're able.

که شما قادر هستید.

To make a profit from.

برای کسب سود از.

Those users to monetize, so let's say you.

آن کاربران برای کسب درآمد، پس بیایید بگوییم شما.

Have a a.

الف داشته باشید.

A piece of art.

یک اثر هنری

You're an artist and you you painted  something or you created something,  

شما هنرمند هستید و چیزی را نقاشی کرده‌اید یا چیزی خلق کرده‌اید،

but how are you going to monetize?

اما چگونه می‌خواهید درآمد کسب کنید؟

That.

How are you going to earn money from  that? Maybe you love creating art?

که

چگونه می‌خواهید از آن درآمد کسب کنید ؟ شاید شما عاشق خلق هنر هستید؟

But you don't have a strategy for  monetizing it. You don't have a  

اما برای کسب درآمد از آن استراتژی ندارید.

strategy for earning money from it. So  you might think, how can I monetize?

برای کسب درآمد از آن استراتژی   ندارید. بنابراین شاید فکر کنید، چگونه می توانم کسب درآمد کنم؟

This this.

این این.

Interest of mine. What can I do?

علاقه من. چه می توانم بکنم؟

So, Twitter.

بنابراین، توییتر.

Has 238,000,000 daily active users and they're  the platform is able to monetize those users.

روزانه 238000000 کاربر فعال دارد و این پلتفرم قادر به کسب درآمد از این کاربران است.

And remember threads surpassed.

و به یاد داشته باشید که موضوعات پیشی گرفته شده است.

What was it?

چی بود؟

100 SO threads surpassed 100 million.

100 نخ SO از 100 میلیون فراتر رفت.

Users so Twitter still has.

کاربرانی که توییتر هنوز دارد.

More than twice as much. But this platform  has only been available for five days,  

بیش از دو برابر. اما این پلتفرم فقط پنج روز است که در دسترس است،

and Twitter has existed for years  and years and years. So that.

و توییتر برای سال‌ها و سال‌ها و سال‌ها وجود دارد. به طوری که.

Is.

Quite impressive.

است.

کاملا چشمگیر.

In his last quarterly earnings.

در آخرین درآمد سه ماهه خود.

Report. OK, so A.

گزارش. بسیار خوب، بنابراین A.

Quarter in terms of a company,  1/4 represents 3 months.

Quarter از نظر شرکت، 1/4 نشان دهنده 3 ماه است.

OK, that's for a.

خوب، این برای یک.

Business because there are 12 months  in a calendar year and then you divide.

کسب و کار زیرا در یک سال تقویمی 12 ماه وجود دارد و سپس تقسیم می‌کنید.

12 by 4.

12 در 4.

And you get 3 months, so the.

و شما 3 ماه دریافت می کنید، بنابراین.

First quarter is.

سه ماهه اول است.

January, February, March, the second quarter.

ژانویه، فوریه، مارس، سه ماهه دوم.

Is April, May, June and there are.

آوریل، می، ژوئن و وجود دارد.

Four quarters.

چهار ربع.

In the year, so his last quarterly earnings  report, so let me just write that so.

در سال، بنابراین آخرین گزارش درآمد سه ماهه او ، پس اجازه دهید همینطور بنویسم.

A period of three.

یک دوره سه.

Months and there are.

ماه ها و وجود دارد.

Four quarters.

چهار ربع.

In a year and they're referred to as Q1.

در یک سال و به آنها Q1 می گویند.

Q2Q3Q.

Q2Q3Q.

Four, and this is done for reporting purposes.

چهار، و این برای اهداف گزارش دهی انجام می شود.

To analyze the performance of a  company to see if a company hit.

برای تجزیه و تحلیل عملکرد یک شرکت برای دیدن اینکه آیا یک شرکت ضربه خورده است یا خیر.

Its targets exceeded its targets.

اهدافش از اهدافش فراتر رفت.

Or is tanking or?

یا تانک زدن یا؟

Took a hit.

ضربه خورد.

As public company last summer,  Twitter owner Elon Musk.

به عنوان یک شرکت عمومی تابستان گذشته، مالک توییتر، ایلان ماسک. به

Appears to have already.

نظر می رسد قبلا.

Shown some concern about threats when  you appear to have done something.

زمانی که به نظر می‌رسید کاری انجام داده‌اید، نسبت به تهدیدها نگرانی نشان داده است .

The word appear.

کلمه ظاهر می شود. به

Sounds like maybe he has, maybe he hasn't.

نظر می رسد شاید داشته باشد، شاید نداشته باشد.

So it it's.

پس همینطور است.

Not 100% certain. So for example.

100% قطعی نیست بنابراین برای مثال.

It appears, it appears.

ظاهر می شود، ظاهر می شود.

That I I've missed.

که دلم براش تنگ شده

My bus.

اتوبوس من

It appears that.

اینطور به نظر می رسد که.

I've missed my bus.

من اتوبوسم را از دست داده ام

So why would I? Why?

پس چرا من؟ چرا؟ آیا

Wouldn't I know if I miss my bus or if I haven't  missed my bus? Because when you add it appears  

نمی دانم اتوبوسم را از دست داده ام یا اتوبوسم را از دست نداده ام؟ زیرا وقتی اضافه می کنید ظاهر می شود

there's an element of doubt. I think I have,  

یک عنصر شک وجود دارد. فکر می کنم دارم،

but maybe I haven't. So there's  some doubt. Well, maybe.

اما شاید نداشته باشم. بنابراین تردید وجود دارد. خوب شاید.

Because I was.

زیرا من بودم.

2 minutes.

2 دقیقه.

Late to get to the bus stop.

دیر رسیدن به ایستگاه اتوبوس.

And now, 3 minutes later, there is no.

و حالا، 3 دقیقه بعد، وجود ندارد.

Bus So.

اتوبوس پس.

Either the bus is 5 minutes.

یا اتوبوس 5 دقیقه است.

Late, or because I was.

دیر، یا چون من بودم. با

2 minutes late I missed my bus,  so at this point I can say.

2 دقیقه تاخیر، اتوبوسم را از دست دادم، بنابراین در این مرحله می‌توانم بگویم.

It.

Appears that I've missed my bus,  but I don't know 100% for sure.

آی تی.

به نظر می‌رسد اتوبوسم را از دست داده‌ام، اما 100% مطمئن نیستم.

So.

بنابراین.

This is when something.

این زمانی است که چیزی. به

Is likely likely but.

احتمال زیاد اما

Not 100% certain.

100% قطعی نیست به

Appears to have already.

نظر می رسد قبلا. زمانی

Shown some concern about threads as his longtime  lawyer Alex Spiro wrote a letter to Meta accusing  

که وکیل قدیمی‌اش، الکس اسپیرو، نامه‌ای به متا نوشت و در آن

the company of unlawful misappropriation of  trade secrets misappropriation. This is more.

شرکت را به سوء استفاده غیرقانونی از سوء استفاده از اسرار تجاری متهم کرد، نگرانی‌هایی در مورد رشته‌ها نشان داد. این بیشتر است.

Of a legal.

از یک قانون.

Terminology, so you won't use it in your.

اصطلاحات، بنابراین شما از آن در خود استفاده نخواهید کرد.

Everyday speech, but for the purpose of  this article, or if you read a lot of legal.

گفتار روزمره، اما برای هدف این مقاله، یا اگر مطالب قانونی زیادی خوانده باشید.

Information misappropriation is the  act of stealing something that you've  

سوء استفاده از اطلاعات، عمل سرقت چیزی است که

been trusted to take care of. And then you then.

مراقبت از آن به شما اعتماد شده است. و سپس شما.

Use whatever you stole for yourself.

هر چه دزدیدی برای خودت استفاده کن.

So let's say you work for  a company and you learned.

بنابراین فرض کنید برای یک شرکت کار می‌کنید و یاد گرفته‌اید.

All of the sales.

تمام فروش.

Strategies for that company,  but then you quit the company.

استراتژی‌هایی برای آن شرکت، اما بعد از آن شرکت را ترک می‌کنید.

And then you started selling the same product?

و سپس شروع به فروش همان محصول کردید؟

But you used.

ولی استفاده کردی

All of that information you gained when you were  an employee, that's technically illegal because  

تمام اطلاعاتی که در زمانی که کارمند بودید به دست آوردید، از نظر فنی غیرقانونی است، زیرا

that's misappropriation. So that is what Elon Musk  is accusing Mark Zuckerberg of doing. Musk and.

اختلاس است. بنابراین این همان چیزی است که ایلان ماسک مارک زاکربرگ را به انجام آن متهم می کند. مشک و.

Zuckerberg were also taking.

زاکربرگ هم می گرفت.

Shots at one another.

شلیک به یکدیگر

When you take a shot at someone,  notice the expression here. So take.

وقتی به کسی شلیک می‌کنید، به عبارت اینجا توجه کنید. پس بگیر

Is a verb. This is.

یک فعل است. این هست.

What you conjugate a shot at someone. Now  here it's taking shots at one another. So  

آنچه را که به کسی شلیک می کنید. اکنون اینجا به یکدیگر عکس می‌گیرد. بنابراین

instead of a shot, they simply use  the plural, taking shots at someone.

به‌جای شلیک، آنها به سادگی از جمع استفاده می‌کنند و به سمت کسی شلیک می‌کنند.

So a shot or shots?

بنابراین یک شات یا شات؟

And then simply mean to insult  someone. The shot is an insult,  

و سپس به سادگی به معنای توهین به کسی است. شلیک توهین است،

so by having it as a plural, it means.

پس با جمع بودن آن به معنای آن است.

They were.

آنها بودند.

Insulting each other more than one time and insult  

بیش از یک بار توهین به یکدیگر و توهین

is when you say something negative or  critical about someone, so let's say.

زمانی است که در مورد کسی چیزی منفی یا  انتقادی می‌گویید، پس بیایید بگوییم.

You.

Wrote in the comment.

شما.

در کامنت نوشت.

Of the video.

از ویدیو.

Jennifer, this video is.

جنیفر، این ویدیو است.

Stupid this video is.

این ویدیو احمقانه است

Boring you?

خسته ات؟

Are a terrible teacher. You just.

معلم وحشتناکی هستند تو فقط

Took a shot at me.

به من شلیک کرد.

Why? Why did?

چرا؟ چرا کرد؟

You take a shot at me?

به من شلیک می کنی؟

So because you.

پس چون تو

Insulted me, right? And so that's what it  

به من توهین کرد، درسته؟ و بنابراین

means. They were taking shots at one  another, so Musk was saying something.

معنای آن همین است. آنها به سمت یکدیگر شلیک می کردند ، بنابراین ماسک چیزی می گفت.

Insulting, mean, rude about Mark  Zuckerberg. And then the same thing.

توهین آمیز، بد و بی ادبانه در مورد مارک زاکربرگ. و سپس همان چیز.

He was also.

او نیز بود.

Saying mean things or rude things about Elon  Musk. And this was happening over the weekend  

گفتن چیزهای بد یا بی ادبانه درباره ایلان ماسک. و این در آخر هفته اتفاق می افتاد

as Zuckerberg marked Musk's tweet style. So  this is the shot that Zuckerberg the insult.

وقتی زاکربرگ سبک توییت ماسک را مشخص کرد. بنابراین، این همان عکسی است که زاکربرگ به آن توهین کرده است.

That, Zuckerberg was.

زاکربرگ همین بود.

Taking at Elon Musk.

گرفتن در ایلان ماسک.

Oh, your tweet style.

اوه، سبک توییت شما.

Is really dumb.

واقعا گنگ است

I don't know exactly what he said, but it has  to be something mean, basically. And Musk.

دقیقاً نمی‌دانم او چه گفت، اما اساساً باید چیز بدی باشد. و ماسک.

Called Zuckerberg a derogatory.

زاکربرگ را تحقیر آمیز خواند.

Name.

Here, derogatory.

نام.

اینجا توهین آمیز

Simply means critical or  insulting. So saying something.

به سادگی به معنای انتقادی یا توهین آمیز است. پس یه چیزی گفتن

Critical or.

بحرانی یا.

Insulting. Critical. Insulting. So it is.

توهین آمیز بحرانی. توهین آمیز پس اینطور.

The same thing as taking a shot  at someone, because that's.

همان چیزی است که به کسی شلیک کنید ، زیرا اینطور است. به

What you do you call people derogatory?

مردم چه می گویید تحقیر کننده؟

Name. So if you said Jennifer is the worst.

نام. بنابراین اگر گفتید جنیفر بدترین است.

Teacher, She's a.

معلم، او یک.

Boring teacher. Well then, you  were being derogatory to me.

معلم خسته کننده خوب پس، تو به من تحقیر می کردی.

So that's what it means. Now, I know those were  just examples. I know you're not going to leave  

پس معنیش همینه اکنون، می‌دانم که آن‌ها فقط نمونه‌هایی بودند. من می دانم که شما

those comments. I know you wouldn't take a shot  at me, would you? Hopefully. Not hopefully.

آن نظرات را نخواهید گذاشت. می دانم که به من شلیک نمی کنی، نه؟ خوشبختانه. نه به امید.

You like this video?

این ویدیو را دوست دارید؟

That's my. That's my main.

اون مال منه این اصلی من است.

Objective is for you to like these videos.

هدف این است که شما این ویدیوها را دوست داشته باشید.

To love them and to leave  something positive not to.

آنها را دوست داشته باشیم و چیزهای مثبت را به آنها واگذار نکنیم.

Take a shot at.

یک شات بزنید.

Them.

And that's the end of our.

آنها

و این پایان کار ماست.

Article So what I'll?

مقاله پس من چه خواهم کرد؟

Do Now is. I'll read the article from  start to finish, and this time you can  

آیا اکنون است. من مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم و این بار می توانید

focus on my pronunciation. Twitter traffic is  tanking as Meta's threads hits 100 million.

روی تلفظ من تمرکز کنید. ترافیک توییتر در حال کاهش است زیرا موضوعات متا به 100 میلیون رسیده است.

Users user.

کاربر کاربران

Traffic on Twitter has slowed since the  launch of Meta's text based platform.

از زمان راه‌اندازی پلتفرم مبتنی بر متن متا، ترافیک توییتر کند شده است.

Threads which has already.

موضوعاتی که قبلا

Surpassed 100 million sign ups since.

از آن زمان تاکنون از 100 میلیون ثبت نام فراتر رفته است.

It debuted last week.

هفته گذشته برای اولین بار عرضه شد.

Threats launched in the US on Wednesday and  is being touted by Meta executives as a more.

تهدیدات روز چهارشنبه در ایالات متحده آغاز شد و مدیران متا آن را به عنوان یک تهدید دیگر معرفی کردند.

Positive Public Square for.

میدان عمومی مثبت برای.

Communities that never really embraced.

جوامعی که هرگز واقعاً پذیرفته نشدند.

Twitter.

So far, users seem to be on.

توییتر. به

نظر می رسد تا کنون کاربران فعال هستند.

Board threats reach.

تهدیدات هیئت مدیره می رسد.

100 million sign ups over the weekend. That's  

100 میلیون ثبت نام در آخر هفته این

mostly organic demand and we haven't  even turned on many promotions yet.

بیشتر تقاضای ارگانیک است و ما هنوز تبلیغات زیادی را فعال نکرده‌ایم. مارک زاکربرگ، مدیرعامل

I can't believe it's only been five days, Meta  CEO Mark Zuckerberg said in a post Monday.

متا، دوشنبه در پستی گفت: من نمی توانم باور کنم که فقط پنج روز گذشته است . به

Twitter appears to have.

نظر می رسد توییتر داشته باشد.

Taken a hit, Matthew Prince.

ضربه خورد، متیو پرنس.

CEO of Cloud Fair.

مدیر عامل Cloud Fair.

Shared a screenshot to Twitter Sunday showing  that traffic on the platform was tanking.

یک اسکرین شات را یکشنبه در توییتر به اشتراک گذاشت که نشان می داد ترافیک روی پلتفرم رو به کاهش است.

According to similar.

با توجه به مشابه.

Web a data.

وب یک داده

Company that specializes in web analytics web.

شرکتی که در تحلیل وب سایت تخصص دارد.

Traffic to.

ترافیک به.

Twitter was down 5% for the first.

توییتر برای اولین بار 5 درصد کاهش داشت.

Two full days.

دو روز کامل

Threads was generally available compared.

موضوعات به طور کلی قابل مقایسه بود.

With the previous week.

با هفته قبل.

The app still has lots of room to grow,  having not yet launched in Europe.

این برنامه هنوز فضای زیادی برای رشد دارد، که هنوز در اروپا راه اندازی نشده است.

If threads is able.

اگر نخ ها قادر است.

To retain its user base, it  could solidify its position as a.

برای حفظ پایگاه کاربری خود، می‌تواند موقعیت خود را به عنوان یک استحکام بخشد.

Real competitor for Twitter.

رقیب واقعی توییتر.

Which Reported nearly 238,000,000  monetizable daily active users in  

که در

his last quarterly earnings report as public  company last summer. Twitter owner Elon Musk  

آخرین گزارش درآمد سه ماهه خود به عنوان شرکت عمومی در تابستان گذشته، نزدیک به 238،000،000 کاربر فعال روزانه قابل درآمدزایی را گزارش کرد. به نظر می‌رسد که الون ماسک، مالک توییتر،

appears to have already shown some concern  about threats, as his longtime lawyer Alex  

قبلاً نگرانی‌هایی درباره تهدیدها نشان داده است، زیرا وکیل قدیمی او الکس

Spero wrote a letter to Meta accusing the company  of unlawful misappropriation of trade secrets.

اسپرو نامه‌ای به متا نوشت و این شرکت را به سوء استفاده غیرقانونی از اسرار تجاری متهم کرد.

Musk and Zuckerberg were also taking  shots at one another over the weekend  

ماسک و زاکربرگ نیز در آخر هفته به یکدیگر عکس می‌گرفتند،

as Zuckerberg mocked Musk's tweet style and Musk.

زیرا زاکربرگ سبک توییت ماسک و ماسک را مسخره می‌کرد.

Called Zuckerberg a derogatory.

زاکربرگ را تحقیر آمیز خواند.

Name.

نام.

And remembers to share.

و به اشتراک گذاشتن را به یاد می آورد.

If you've used threads.

اگر از نخ استفاده کرده اید.

In the comments below, yes I  have. No I haven't. I plan to.

در نظرات زیر، بله دارم. نه من ندارم. من قصد دارم.

I liked it. I.

من آن را دوست داشتم. من

Didn't like it.

I like Twitter better. I like threads better.

دوست نداشتم.

من توییتر را بیشتر دوست دارم. من تاپیک رو بیشتر دوست دارم در

Feel free to.

صورت تمایل به.

Share your opinion as well.

نظر خود را نیز به اشتراک بگذارید.

And make sure you get this free speaking  guide where I share 6 tips on how to speak.

و مطمئن شوید که این راهنمای سخنرانی رایگان را دریافت می‌کنید، جایی که من ۶ نکته درباره نحوه صحبت کردن را به اشتراک می‌گذارم.

English fluently and confidently. You can.

انگلیسی روان و با اطمینان. تو می توانی.

Click right here to get.

برای دریافت اینجا را کلیک کنید

It from my website.

آن را از وب سایت من.

Or look for.

یا جستجو کنید.

The link in the description and why don't?

لینک در توضیحات و چرا نه؟

You get started with.

شما شروع کنید.

Your next lesson right now.

درس بعدی شما همین الان