TEST Your English Level | Do You Know These Phrasal Verbs?

Do you want to start using phrasal verbs in  your speech? So you sound more fluent in advance  

آیا می خواهید از افعال عبارتی در گفتار خود استفاده کنید؟ بنابراین شما از قبل روان تر

and natural. Well, that's exactly what  you'll do today. Because in this lesson,  

و طبیعی تر به نظر می رسید. خوب، این دقیقاً همان کاری است که امروز انجام خواهید داد. زیرا در این درس،

you're going to learn 10, Common phrasal  verbs that you can use every day. Now,  

10 فعل عبارتی رایج را یاد خواهید گرفت که می توانید هر روز از آنها استفاده کنید. اکنون،

first, I'm going to quiz you to see how well,  you know, these phrasal verbs. And then after  

ابتدا، می‌خواهم شما را امتحان کنم تا ببینم چقدر این افعال عبارتی را می‌شناسید. و بعد از

the quiz, I'll explain every phrasal verb  in detail. Let's get started. Question 1.

امتحان، هر فعل عبارتی را با جزئیات توضیح خواهم داد. بیا شروع کنیم. سؤال 1.

I used to play video games  every day, but eventually I

من قبلاً هر روز بازی‌های ویدیویی انجام می‌دادم ، اما در نهایت

Now I'll only give you three seconds to answer,  

اکنون فقط سه ثانیه به شما فرصت می‌دهم تا پاسخ دهید،

so if you need more time hit pause  and whenever you're ready, hit play.

بنابراین اگر به زمان بیشتری نیاز دارید، مکث کنید و هر زمان که آماده بودید، بازی را فشار دهید.

Grew out of it question to do. You know  why? Sarah of the meeting earlier today?

بزرگ شد از آن سوال به انجام. میدونی چرا؟ سارا از جلسه اوایل امروز؟

Walked out of the meeting question, 3, can  you add mustard to the shopping list? I just

از سؤال جلسه خارج شد، 3، آیا می‌توانید خردل را به فهرست خرید اضافه کنید؟ من

I just used it on question for you. Should  your old books to your community store?

فقط از آن در مورد سوال برای شما استفاده کردم. آیا کتاب‌های قدیمی‌تان باید در انجمنتان ذخیره شوند؟

You should give away question 5. The  bridge is because there was an accident.

شما باید سوال 5 را رد کنید. پل به این دلیل است که تصادفی رخ داده است.

The bridge is blocked off. Question sinks my  boss said we can with canceling, the contract.

پل مسدود شده است این سوال مطرح می‌شود که رئیسم گفت با لغو قرارداد می‌توانیم.

We can go ahead, question. 7, my company  using cell phones during work hours.

ما می توانیم جلو برویم، سوال. 7، شرکت من در ساعات کاری از تلفن همراه استفاده می‌کند.

My company frowns on question 8. I'm sorry.  I at you during the meeting I overreacted.

شرکت من در مورد سوال 8 اخم می کند. متاسفم. من در حین ملاقات با شما بیش از حد واکنش نشان دادم.

Last out. Question 9, can you help me this error?

آخرین بیرون. سوال 9، آیا می توانید به من در این خطا کمک کنید؟

Sort out question 10. The presentation  was really long so I for a bit.

سؤال 10 را مرتب کنید. ارائه واقعاً طولانی بود، بنابراین من برای مدتی.

So I wandered off. So how did you do with that  quiz? Was it easy or was it difficult? Well,  

پس من سرگردان شدم پس چگونه با آن مسابقه کار کردید ؟ آسان بود یا سخت؟ خب،

now I'm going to explain every phrasal  verb in detail. Number one to block off.  

اکنون می‌خواهم هر فعل عبارتی را با جزئیات توضیح دهم. شماره یک برای مسدود کردن.

This is when you obstruct an exit to  prevent people from leaving. This is a  

این زمانی است که برای جلوگیری از خروج افراد، مانع خروج می‌شوید. این یک

very common phrasal verb because on your  daily commute to work. You may have to

فعل عبارتی بسیار رایج است زیرا در رفت و آمد روزانه شما به محل کار. ممکن است مجبور شوید

To take a detour, which means take an alternative  route because your regular exit is blocked off. So  

برای انحراف بروید، به این معنی که یک مسیر جایگزین انتخاب کنید زیرا خروجی معمولی شما مسدود است. بنابراین

let's say you get to work 15 minutes late, you can  say, sorry, I'm late, Main Street was blocked off  

فرض کنید 15 دقیقه دیر سر کار می‌روید، می‌توانید بگویید، متأسفم، دیر کردم، خیابان اصلی مسدود شد

and most likely that street or exit is blocked  off. Because of construction is also possible

و به احتمال زیاد آن خیابان یا خروجی مسدود است . به دلیل ساخت و ساز نیز ممکن است

that

که

there was an accident.

یک حادثه وجود داشته است.

Perhaps, there's something like a parade  or a protest that's preventing people  

شاید چیزی شبیه رژه یا اعتراض وجود داشته باشد که مانع

from using that exit number two,  to lash out. When you lash out,  

از استفاده مردم از خروجی شماره دو می‌شود . وقتی به شدت انتقاد می کنید،   به این

it means you react angrily. You react  with very strong negative emotion. So  

معنی است که با عصبانیت واکنش نشان می دهید. شما با احساسات منفی بسیار قوی واکنش نشان می دهید. بنابراین

this phrasal verb is negative and its  use in a negative way. So you might

این فعل عبارتی منفی است و  از آن به صورت منفی استفاده می‌شود. بنابراین ممکن است این

It's a, she lashed out when I  suggested a different approach.  

یک باشد، وقتی من رویکرد متفاوتی را پیشنهاد کردم، او به شدت انتقاد کرد.

So you shared an opinion and the  person reacted very negatively,  

بنابراین شما نظری را به اشتراک گذاشتید و آن شخص بسیار منفی،

very angrily. They lashed out. Now, for  this phrasal verb, it's very common to  

بسیار عصبانی واکنش نشان داد. آنها شلاق زدند. اکنون، برای این فعل عبارتی، بسیار معمول است که به

say at someone, she lashed out at me when I  suggested a different approach the answer,

کسی بگوییم، وقتی من رویکرد متفاوتی را پیشنهاد دادم به من حمله کرد، پاسخ،

One is optional, you don't need to do it but  it can be very useful to specify who. So,  

یکی اختیاری است، لازم نیست آن را انجام دهید، اما می‌تواند بسیار مفید باشد که مشخص کنید چه کسی . بنابراین،

if you want to specify the person, then  we use at someone, she lashed out at,  

اگر می‌خواهید فرد مورد نظر را مشخص کنید، ما از کسی استفاده می‌کنیم، او به او حمله کرد،

Jim she lashed out at us, it  could be the entire group,  

جیم او به ما حمله کرد، می‌تواند کل گروه باشد،

she lashed out at the client. And then, you  can explain the reason why she lashed out.

او به مشتری حمله کرد. و سپس، می‌توانید دلیل سرزنش او را توضیح دهید.

The client because the payment was  late number three to walk out. When you

مشتری چون پرداخت با تاخیر شماره سه بود تا خارج شود. وقتی بیرون

walk

می روید

out, it means you leave a place angrily. So  we have another phrasal verb with angrily.  

، به این معنی است که یک مکان را با عصبانیت ترک می کنید. بنابراین  یک فعل عبارت دیگری با angrily داریم.

You leave a place angrily. So let's say  you're meeting with your boss to discuss  

شما با عصبانیت یک مکان را ترک می کنید. بنابراین، فرض کنید با رئیس خود ملاقات می کنید تا درباره

your performance. Now, maybe  you were expecting a 20%.

عملکرد خود صحبت کنید. اکنون، شاید شما انتظار 20% را داشتید.

He's a raise, is a pay increase, a twenty  percent pay increase but your boss only  

او یک افزایش حقوق است، یک افزایش حقوق است، یک افزایش بیست درصدی حقوق، اما رئیس شما فقط

offered you two percent. You might say  after my boss offered me two percent,  

دو درصد به شما پیشنهاد داده است. ممکن است بگویید بعد از اینکه رئیسم به من پیشنهاد دو درصدی داد،

I walked out. So you left the room, you left  the office, the meeting, but you didn't just  

من بیرون رفتم. بنابراین اتاق را ترک کردید، دفتر، جلسه را ترک کردید، اما فقط ترک نکردید،

leave you left. Angrily. Angrily. That's the key  here. So combining our last phrasal verb to last

ترک کردید. با عصبانیت با عصبانیت این کلید اینجاست. بنابراین ترکیب آخرین فعل عبارتی ما برای آخرین

A shout to react angrily. We can say after she  lashed out at me, I walked out number for to sort  

فریاد برای واکنش خشمگینانه. می‌توانیم بگوییم بعد از اینکه او به من سرزنش کرد، شماره را ترک کردم تا آن را مرتب

out. This means to resolve a problem. Now, we can  use this with a business, professional problem.  

کنم. این به معنای حل یک مشکل است. اکنون، می‌توانیم از آن برای یک مشکل تجاری و حرفه‌ای استفاده کنیم.

For example, let's say your payment processor  isn't working and you can accept payments.

برای مثال، فرض کنید پردازشگر پرداخت شما کار نمی‌کند و می‌توانید پرداخت‌ها را بپذیرید.

Ends. You might say, we need to sort this out  ASAP. We need to resolve this problem. ASAP,  

به پایان می رسد. ممکن است بگویید، ما باید این موضوع را در اسرع وقت حل کنیم. ما باید این مشکل را حل کنیم. در اسرع وقت،

or who can we call to sort this out? So you can  absolutely use this in a professional business

یا با چه کسی می توانیم تماس بگیریم تا این مشکل را حل کند؟ بنابراین می‌توانید کاملاً از آن در زمینه کسب و کار حرفه‌ای استفاده کنید

context.

.

When there's a problem, we commonly  use this, with personal issues,  

وقتی مشکلی وجود دارد، ما معمولاً از این مورد استفاده می‌کنیم، در مورد مسائل شخصی،   در

with relationship issues, when you have a  problem with another person. So let's say you

مورد مسائل مربوط به روابط، زمانی که شما با شخص دیگری مشکل دارید. بنابراین فرض کنید شما

And your sister haven't spoken in months because  of a disagreement maybe your sister lashed out at  

و خواهرتان ماه‌هاست که صحبت نکرده‌اید، به دلیل اختلاف نظر، شاید خواهرتان به شما حمله کرده

you and then you walked out of her birthday  party and you haven't spoken sense. Well,  

و سپس شما از جشن تولد او خارج شده‌اید و به نظرتان منطقی نیست. خوب،

someone might suggest some ways you can sort it  out. You need to sort it out with your sister. You  

ممکن است کسی راه‌هایی را پیشنهاد کند که بتوانید آن را مرتب کنید. باید با خواهرت حلش کنی شما

need to resolve the problem. And in this case, the  problem is a personal problem. So this is a great

باید مشکل را حل کنید. و در این مورد، مشکل یک مشکل شخصی است. بنابراین این یک

Verb to use for a business context and a personal  context. Number five to use up. This is when you  

فعل عالی برای استفاده برای زمینه کسب و کار و زمینه شخصی است. شماره پنج برای استفاده این زمانی است که شما

finish or consume 100 percent of something. So  all of something and that's very important because  

100 درصد چیزی را تمام یا مصرف می‌کنید. بنابراین همه چیز و این بسیار مهم است زیرا

I could say I used the olive oil so I consumed  the olive oil but when I just say use it doesn't

می‌توانم بگویم از روغن زیتون استفاده کردم، بنابراین روغن زیتون را مصرف کردم، اما وقتی می‌گویم استفاده کنید، به

Tell you how much, how much, olive  oil did I use? I use the olive oil,  

شما نمی‌گوید که چقدر، چه مقدار، روغن زیتون استفاده کردم؟ من از روغن زیتون استفاده می کنم،

but if I say, I used up the olive oil then, you  know, I used 100% of the olive oil. So there  

اما اگر بگویم، روغن زیتون را مصرف کردم، می دانید، من 100٪ روغن زیتون را مصرف کردم. بنابراین

is none left for you or for someone else and  you have to get more. So, I could say, I used

هیچ چیز دیگری برای شما یا شخص دیگری باقی نمی ماند و باید بیشتر به دست آورید. بنابراین، می توانم بگویم،

all

the olive oil when I say,

وقتی می گویم،

All the olive oil, all means 100%. So that  is exactly the same as I used up. The olive  

همه روغن زیتون، همه یعنی 100 درصد، از تمام روغن زیتون استفاده کردم. بنابراین دقیقاً همان چیزی است که من مصرف کردم.

oil number six to wander off. This is when you  leave a place, when you're not supposed to or you  

روغن زیتون شماره شش را سرگردان کنید. این زمانی است که مکانی را ترک می‌کنید، زمانی که قرار نیست یا

leave a place without telling other people.  Now this is commonly used with children. So

مکانی را بدون اینکه به دیگران بگویید ترک می‌کنید. در حال حاضر این معمولا برای کودکان استفاده می شود. بنابراین

Mother might say, I have to watch my daughter  like a hawk or she'll wander off so little kids,  

مادر ممکن است بگوید، من باید دخترم را مانند یک شاهین تماشا کنم وگرنه او اینقدر بچه‌های کوچک را دور می‌زند،

they might not stay in a room, they might  wander off and go into another room but  

ممکن است در اتاقی نمانند، ممکن است سرگردان شوند و به اتاق دیگری بروند، اما

of course that can be dangerous if nobody is  watching that child. So, this is commonly used  

البته اگر کسی نباشد این می‌تواند خطرناک باشد. در حال تماشای آن کودک است. بنابراین، این معمولاً

with young children but we can also use  it with adults. So let's say you're on a

برای کودکان خردسال استفاده می‌شود، اما می‌توانیم از آن برای بزرگسالان نیز استفاده کنیم. بنابراین، فرض کنید در یک

Z. Mm tour and you're in a foreign  country on a Museum tour. Now you're  

تور Z. Mm هستید و در یک تور موزه در یک کشور خارجی هستید. اکنون

supposed to stay with the Museum tour.  You're not supposed to wander off and  

باید   با گشت موزه بمانید. قرار نیست سرگردان شوید و

just go look at other areas of the museum,  but you might say the tour was boring. So  

فقط به مناطق دیگر موزه بروید، اما ممکن است بگویید که گشت و گذار خسته کننده بود. بنابراین

I wandered off number 7 to grow out  of. This is when you lose interest.

من از شماره 7 سرگردان شدم تا از آن بزرگ شوم . این زمانی است که علاقه خود را از دست می دهید.

In something. So to lose interest, you're  no longer interested in something because

در چیزی بنابراین برای از دست دادن علاقه، دیگر به چیزی علاقه ندارید زیرا

you're

older or more mature. For example, a lot of  young kids play video games for hours and  

بزرگتر یا بالغ هستید. برای مثال، بسیاری از کودکان خردسال ساعت‌ها و

hours and hours, but as an adult, you might  grow out of it. So you no longer do that,  

ساعت‌ها و ساعت‌ها بازی‌های ویدیویی انجام می‌دهند، اما به‌عنوان بزرگسال، ممکن است از این بازی‌ها خارج شوید. بنابراین دیگر این کار را نمی‌کنید،   دیگر

you no longer play video games for  hours, and hours and hours. Because

ساعت‌ها و ساعت‌ها و ساعت‌ها بازی‌های ویدیویی بازی نمی‌کنید. از آنجایی که

Older you're more mature a number 8 to go  ahead. This means to proceed. This is a  

بزرگ‌تر می‌شوید، عدد 8 برای ادامه دادن به بلوغ رسیده‌اید. این به معنای ادامه دادن است. این یک

very useful phrasal verb. We use it commonly  to give someone permission to do something.  

فعل عبارتی بسیار مفید است. ما معمولاً از آن برای اجازه دادن به کسی برای انجام کاری استفاده می‌کنیم.

So your coworker might ask you is it  okay? If I send the email to the client,  

بنابراین ممکن است همکارتان از شما بپرسد که آیا مشکلی نیست؟ اگر ایمیل را برای مشتری ارسال کنم،

and you can say, sure, go ahead,  go ahead. Which means proceed

و شما می توانید بگویید، حتماً ادامه دهید، ادامه دهید. این بدان معناست که ادامه

Proceed with sending the email go ahead. Now,  you can just say go ahead, period? Or you can  

دهید. با ارسال ایمیل ادامه دهید. حالا،  می‌توانید بگویید ادامه دهید، نقطه؟ یا می‌توانید

specify what the action is. You can say, go ahead  and send the email or go ahead with and we need a  

مشخص کنید این عمل چیست. می‌توانید بگویید، ادامه دهید و ایمیل را بفرستید یا ادامه دهید و ما به یک    نیاز داریم

gerund. Go ahead with sending the email and send  the email with sending the email so pay attention.

. به ارسال ایمیل ادامه دهید و با ارسال ایمیل ایمیل را ارسال کنید، پس توجه کنید.

And shown to that sentence structure number  nine to give away. This means to provide for  

و به ساختار جمله شماره 9 نشان داده می‌شود تا ببخشید. این به معنای ارائه

free. So this is a great phrasal verb  for me. I could say, I give away my

رایگان است. بنابراین این یک فعل عبارتی عالی برای من است. می‌توانم بگویم، من

best

بهترین

tips and advice on how to become fluent  right here on this YouTube channel. Now,  

راهنمایی‌ها و توصیه‌هایم را در مورد چگونگی مسلط شدن در اینجا در این کانال YouTube ارائه می‌دهم. حالا،

let's say you have a lot of items from your kids,

فرض کنید وسایل زیادی از بچه‌هایتان دارید،

But your kids are grown up now, but you  have a lot of their clothes, their toys,  

اما بچه‌هایتان الان بزرگ شده‌اند، اما شما خیلی از لباس‌ها، اسباب‌بازی‌هایشان،

even furniture for your kids. You might want  to give that away. So you can provide it to  

حتی مبلمان بچه‌هایتان را دارید. ممکن است بخواهید آن را تقدیم کنید. بنابراین می‌توانید آن را

another parent or someone else for free. We gave  away all our kids clothes when they moved out.  

به صورت رایگان در اختیار یکی دیگر از والدین یا شخص دیگری قرار دهید. ما همه لباس‌های بچه‌هایمان را وقتی از خانه نقل مکان کردند، دادیم.

So when you want to get rid of something in your  house, you can sell it, or you can give it away.

بنابراین وقتی می‌خواهید از شر چیزی در خانه‌تان خلاص شوید، می‌توانید آن را بفروشید یا می‌توانید آن را ببخشید. به صورت

Provide it for free. And finally number, 10 to  frown on, this means to disapprove of something.  

رایگان ارائه دهید. و در نهایت عدد، 10 برای اخم کردن، این به معنای عدم تایید چیزی است.

So you might say, my boss disapproves  of casual clothes so you can say,  

بنابراین ممکن است بگویید، رئیس من لباس‌های غیررسمی را تأیید نمی‌کند، بنابراین می‌توانید بگویید،

my boss frowns on wearing casual clothes, notice  our sentence structure, frowns on wearing,  

رئیس من با پوشیدن لباس‌های غیررسمی اخم می‌کند، به ساختار جمله ما توجه می‌کند، هنگام پوشیدن اخم می‌کند،

we need our Jaron verb. Now that you  feel more comfortable with these,

ما به فعل Jaron خود نیاز داریم. اکنون که با این افعال عبارتی احساس راحتی بیشتری می‌کنید

Phrasal verbs. How about we do? The  exact same quiz again so you can see  

. ما چطور؟ دوباره دقیقاً همان آزمون امتحانی، بنابراین می‌توانید ببینید

how much you've improved here.  Are the questions. Hit pause,  

چقدر در اینجا پیشرفت کرده‌اید. سوالات هستند. مکث را فشار دهید،

take as much time as you need, and when  you're ready, hit play to see the answers.

به اندازه‌ای که نیاز دارید وقت بگذارید، و وقتی آماده شدید، روی play ضربه بزنید تا پاسخ‌ها را ببینید.

Here are the answers. Hit pause. Take as much time  

در اینجا پاسخ ها آمده است. مکث را بزنید. به همان اندازه که

as you need. Compare your answers  and when you're ready hit play.

نیاز دارید وقت بگذارید. پاسخ‌هایتان را مقایسه کنید و وقتی آماده هستید، پخش را بزنید.

So was the quiz easier. The second time, share  your score, in the comments below. And before  

بنابراین مسابقه آسان تر بود. بار دوم، امتیاز خود را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید. و قبل از

you go, make sure you go to my website and  get your free speaking guide where I share  

رفتن ، مطمئن شوید که به وب‌سایت من بروید و راهنمای مکالمه رایگان خود را دریافت کنید، جایی که من

six tips on how to speak English, fluently and  confidently, you can get it for my website right  

شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی، روان و با اطمینان به اشتراک می‌گذارم، می‌توانید آن را برای وب‌سایت من از

here. And why don't you keep practicing phrasal  verbs with this lesson? I know you'll love it.

اینجا دریافت کنید. و چرا به تمرین افعال عبارتی با این درس ادامه نمی دهید؟ من می دانم که شما آن را دوست خواهید داشت.