Learn 50 Useful Idioms Native Speakers Actually Use | Advanced English

40,800 views

2022-08-18 ・ JForrest English


New videos

Learn 50 Useful Idioms Native Speakers Actually Use | Advanced English

40,800 views ・ 2022-08-18

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Today you're going to learn 50 useful idioms  that native speakers use. And make sure you  
0
80
5200
امروز قرار است 50 اصطلاح مفید را یاد بگیرید که گویشوران بومی از آنها استفاده می کنند. و مطمئن شوید که
00:05
watch right to the end because I'm going to share  a PDF that summarizes all of these idioms with  
1
5280
6000
درست تا آخر تماشا کنید، زیرا من یک PDF را به اشتراک می‌گذارم که همه این اصطلاحات را با
00:11
the meaning and example sentences as well. Of  course, I'm Jennifer. Welcome back to JForrest  
2
11280
5680
معنی و جملات مثال خلاصه می‌کند. البته، من جنیفر هستم. به JForrest
00:16
English Training, your place to become a fluent,  confident English speaker. Now let's get started.  
3
16960
5760
English Training خوش آمدید، مکانی برای تبدیل شدن به یک انگلیسی مسلط و با اعتماد به نفس. حالا بیایید شروع کنیم.
00:26
To play something by ear. This is when you make  a decision in the moment rather than planning in  
4
26320
7680
بازی کردن چیزی با گوش. این زمانی است که به جای اینکه از قبل برنامه ریزی کنید، در لحظه تصمیم می گیرید
00:34
advance. So let's say you're talking about your  weekend and your husband or your friend says,  
5
34000
5840
. بنابراین فرض کنید در مورد آخر هفته خود صحبت می کنید و شوهر یا دوستتان می گویند،   می
00:39
What do you want to do this weekend? And you  might say, let's play it by ear. Let's decide  
6
39840
6640
خواهید این آخر هفته چه کار کنید؟ و ممکن است بگویید، بیایید آن را با گوش پخش کنیم. بیایید تصمیم بگیریم
00:46
as the weekend happens, not in advance. Let's  play it by ear. To be all ears. We use this to  
7
46480
8080
همانطور که آخر هفته اتفاق می‌افتد، نه از قبل. بیایید آن را با گوش بازی کنیم. همه گوش بودن ما از این استفاده می‌کنیم تا
00:54
say that you're ready to listen and you're paying  full attention. So let's say you tell your boss  
8
54560
8000
بگوییم که آماده گوش دادن هستید و کاملاً توجه دارید. بنابراین فرض کنید به رئیس خود می‌گویید که می‌خواهید درباره
01:02
you want to discuss something important about the  project and your boss replies, I'm all ears. I'm  
9
62560
7120
موضوع مهمی درباره پروژه بحث کنید و رئیس‌تان پاسخ می‌دهد، من همه گوش‌ها هستم. من
01:09
all ears. To wake up on the wrong side of the  bed. This is a great one. We've all done this.  
10
69680
7840
سراپا گوشم. برای بیدار شدن در سمت اشتباهی از تخت. این یکی عالی است. همه ما این کار را کرده ایم.
01:17
It's when you wake up in a bad mood. You wake up  grumpy. So let's say you wake up, you go in the  
11
77520
6960
زمانی است که با حال بد از خواب بیدار می شوید. با عبوس از خواب بیدار می شوید. بنابراین فرض کنید بیدار می شوید، به آشپزخانه می روید
01:24
kitchen, and your wife your husband says, Oh hi  honey, how are you? Would you like some coffee?  
12
84480
6560
و همسرتان می گوید: اوه سلام عزیزم، چطوری؟ آیا قهوه میل دارید؟
01:31
What do you want for breakfast? And you're  grumpy. Ah, I don't care. Where's my phone?  
13
91040
6400
برای صبحانه چی میخوای؟ و شما بدخلق هستید. آه، من اهمیتی نمی دهم. گوشی من کجاست؟
01:37
And you're being grumpy. Well, then your wife  or husband can say, Well, someone woke up on  
14
97440
5760
و شما بدخلق هستید خب، پس زن یا شوهرتان می‌توانند بگویند، خوب، یک نفر در
01:43
the wrong side of the bed. And that's just to let  you know you're being grumpy. To wing something.  
15
103200
7440
سمت اشتباه تخت از خواب بیدار شد. و این فقط برای این است که به شما نشان دهد که بدخلق هستید. بال زدن چیزی
01:50
When you wing something, you perform a speech  or presentation without planning in advance.  
16
110640
8720
وقتی چیزی را بال می‌دهید، بدون برنامه‌ریزی از قبل، یک سخنرانی یا ارائه ارائه می‌کنید.
01:59
So you definitely don't want to wing your IELTS  exam, right? To make a mountain out of a molehill.  
17
119360
10240
پس قطعاً نمی‌خواهید در آزمون آیلتس خود شرکت کنید ، درست است؟ ساختن کوه از تپه خال.
02:09
A molehill is really small. A mountain is really  big. So it's when you take a minor problem or  
18
129600
7120
خال خال واقعا کوچک است. یک کوه واقعاً بزرگ است. بنابراین زمانی است که شما با یک مشکل یا
02:16
issue and you make it seem really serious or  severe. So let's say you got one question wrong  
19
136720
8480
مشکل جزئی برخورد می‌کنید و آن را واقعاً جدی یا شدید جلوه می‌دهید . بنابراین فرض کنید یک سوال را
02:25
on a test and you're acting like it's extremely  serious. Someone could say, don't make a mountain  
20
145200
7680
در یک آزمون اشتباه کرده‌اید و طوری رفتار می‌کنید که به شدت جدی است. یکی می تواند بگوید،
02:32
out of a molehill. They're letting you know,  it's really not that bad. To be at a crossroads.  
21
152880
7040
از تپه خال کوهی نسازید. آنها به شما اطلاع می دهند، واقعاً آنقدرها هم بد نیست. بر سر دوراهی قرار گرفتن
02:39
This is when you have to make a really  important decision that could impact your life.  
22
159920
6800
این زمانی است که باید یک تصمیم واقعاً مهم بگیرید که می تواند بر زندگی شما تأثیر بگذارد. فرض کنید
02:47
Let's say you've been a graphic designer for 10  years, but you're considering going back to school  
23
167440
6560
10 سال است که طراح گرافیک بوده اید ، اما به فکر بازگشت به مدرسه
02:54
and changing careers and becoming a lawyer  or a teacher. So you might say, I'm not sure  
24
174000
7600
و تغییر شغل و تبدیل شدن به یک وکیل یا معلم هستید. بنابراین ممکن است بگویید، من مطمئن نیستم
03:01
if I want to be a graphic designer anymore.  I'm at a crossroads. Because that decision  
25
181600
6640
که دیگر می‌خواهم یک طراح گرافیک باشم. من سر دوراهی هستم زیرا آن تصمیم   روی
03:08
will impact your life. To rain cats and dogs. This  is when it rains heavily. So let's say your friend  
26
188240
9680
زندگی شما تأثیر خواهد گذاشت. باران گربه و سگ. این زمانی است که باران شدید می‌بارد. بنابراین فرض کنید دوستتان
03:17
in a different city asks you, Oh, did it rain last  night? And it did. It rains heavily. You can say,  
27
197920
7200
در شهر دیگری از شما می‌پرسد، اوه، آیا شب گذشته باران بارید ؟ و این کار را کرد. باران شدیدی می بارد. می توان گفت،
03:25
yeah, it rained cats and dogs! To be on top of the  world. This is when you're really really happy. So  
28
205680
9440
آره، باران گربه و سگ بارید! برای قرار گرفتن در بالای جهان. این زمانی است که شما واقعاً خوشحال هستید. بنابراین
03:35
let's say you got a new promotion. You can say,  I'm on top of the world! To give someone the cold  
29
215120
8240
فرض کنید تبلیغ جدیدی دریافت کرده‌اید. می توانید بگویید، من در بالای دنیا هستم! دادن شانه سرد به کسی
03:43
shoulder. This is when you ignore someone, and  you ignore someone on purpose, usually because  
30
223360
6480
. این زمانی است که شما فردی را نادیده می گیرید، و به عمد فردی را نادیده می گیرید، معمولاً به این دلیل که
03:49
you're mad at them or annoyed with them. They  did something wrong or something to irritate you.  
31
229840
6560
از دست او عصبانی هستید یا از دست او عصبانی هستید. آنها کار اشتباهی انجام دادند یا کاری کردند که شما را عصبانی کنند.
03:56
So let's say your husband or your wife is ignoring  you. You might say, why are you giving me the cold  
32
236400
8560
بنابراین فرض کنید شوهر یا همسرتان شما را نادیده می گیرد . ممکن است بگویید، چرا کتف سرد را به من می‌دهید
04:04
shoulder? It's another way of asking, why are  you mad at me? What did I do wrong? Why are  
33
244960
6560
؟ این یک راه دیگر برای پرسیدن است، چرا از من عصبانی هستید؟ من چه اشتباهی کردم؟ چرا به
04:11
you giving me the cold shoulder? To sit on the  fence. This is when you delay making a decision,  
34
251520
9280
من دست سرد می دهی؟ برای نشستن روی حصار. این زمانی است که تصمیم گیری را به تاخیر می اندازید،
04:20
usually because that decision is difficult.  And you don't want to make it. For example,  
35
260800
7360
معمولاً به این دلیل که آن تصمیم دشوار است. و شما نمی خواهید آن را بسازید. برای مثال،
04:28
I asked my boss for a promotion, but he's sitting  on the fence. So he won't answer me. He won't say  
36
268160
7520
من از رئیسم درخواست ارتقاء شغلی کردم، اما او روی حصار نشسته است. پس او جواب من را نمی دهد. او نمی‌گوید
04:35
yes, he won't say no. He keeps just saying, oh  I need to think about it. I'll get back to you.  
37
275680
6640
بله، نه نمی‌گوید. او مدام می گوید، اوه، باید در مورد آن فکر کنم. من به شما برمی گردم.
04:42
He's sitting on the fence. To hit the  nail on the head. This is when you  
38
282320
6720
او روی حصار نشسته است. برای زدن میخ به سر. این زمانی است که شما
04:49
accurately explain a problem or a situation.  For example, you hit the nail on the head  
39
289680
9280
یک مشکل یا موقعیت را به طور دقیق توضیح می دهید. برای مثال،
04:59
when you said we needed to reduce our costs.  So you explain the situation accurately. To  
40
299520
8480
وقتی گفتید باید هزینه‌هایمان را کاهش دهیم، میخ به سر می‌کوبید. پس شرایط را دقیق توضیح می دهید. تا   به اندازه
05:08
be as fit as a fiddle. This simply means you feel  great, you have good health, you're in good shape.  
41
308000
8880
کمانچه تناسب داشته باشیم. این به سادگی به این معنی است که شما احساس خوبی دارید، از سلامتی خوبی برخوردار هستید، در وضعیت خوبی هستید.
05:16
So maybe you can say, since I changed my diet  and I'm eating more fruits and vegetables,  
42
316880
7040
بنابراین شاید بتوان گفت، از آنجایی که رژیم غذایی ام را تغییر دادم و میوه و سبزیجات بیشتری می‌خورم،
05:23
I feel as fit as a fiddle. This is a great  one, to get something out of your system.  
43
323920
9280
احساس می‌کنم به اندازه یک کمانچه مناسب هستم. این یک  عالی است ، برای به دست آوردن چیزی از سیستم شما.
05:34
This is when you do something or you try something  simply so you can move on. For example, let's say  
44
334080
10400
این زمانی است که شما کاری را انجام می‌دهید یا چیزی را امتحان می‌کنید به سادگی تا بتوانید ادامه دهید. برای مثال، فرض کنید
05:45
you've been talking about going skydiving for  years. And years. You research it. You look at  
45
345120
8160
و سالها شما در مورد آن تحقیق کنید. شما به
05:53
different website. You talk to people about it.  But you've never actually done it. Someone might  
46
353280
7120
وب‌سایت‌های مختلف نگاه می‌کنید. شما در مورد آن با مردم صحبت می کنید. اما شما هرگز این کار را انجام نداده اید. ممکن است یکی
06:00
say, just go skydiving so you can get it out  of your system. So once you do it, you can stop  
47
360400
8000
بگوید، فقط به چتربازی بروید تا بتوانید آن را از سیستم خود خارج کنید. بنابراین وقتی این کار را انجام دادید، می‌توانید
06:08
researching it. Stop looking it up. And just move  on already. I like this one. Speak of the devil.  
48
368400
8880
تحقیق درباره آن را متوقف کنید. دیگر به دنبال آن نباش و فقط پیش بروید . من این یکی را دوست دارم. سخنی از شیطان.
06:17
Speak of the devil. This sounds negative,  because of devil, but it's not at all. This  
49
377280
5680
سخنی از شیطان. این به‌خاطر شیطان منفی به نظر می‌رسد ، اما اصلاً اینطور نیست.
06:22
is used when you're talking about someone and  they appear exactly as you're talking about them.  
50
382960
9440
وقتی در مورد شخصی صحبت می‌کنید و دقیقاً همانطور که شما در مورد او صحبت می‌کنید ظاهر می‌شود از این   استفاده می‌شود.
06:32
This has happened right? Let's say you're  talking to a friend about your mutual friend,  
51
392400
6560
این اتفاق افتاده است؟ فرض کنید با دوستی درباره دوست مشترکتان،
06:38
Bob. And you're talking about Bob. Oh, is Bob  going to come to the party? Oh, I'm not sure,  
52
398960
5200
باب، صحبت می‌کنید. و شما در مورد باب صحبت می کنید. اوه، آیا باب به مهمانی می آید؟ اوه، مطمئن نیستم،
06:44
I haven't talked to Bob. And then your phone rings  and guess what, it's Bob! And then you can say,  
53
404160
6880
من با باب صحبت نکرده ام. و سپس تلفن شما زنگ می‌زند و حدس بزنید، باب است! و سپس می توانید بگویید،
06:51
speak of the devil. To give someone the benefit  of the doubt. This is when you trust someone  
54
411040
7040
از شیطان صحبت کنید. بهره بردن از شک به کسی. این زمانی است که به کسی
06:58
when they tell you something. So if a coworker is  late and they call you and they say, I'm stuck in  
55
418640
5840
وقتی چیزی به شما می گوید اعتماد می کنید. بنابراین اگر یک همکار دیر کرد و با شما تماس گرفت و گفت، من در
07:04
traffic. Let's give him the benefit of the doubt.  Let's trust that he's actually stuck in traffic.  
56
424480
8800
ترافیک گیر کرده ام. بیایید او را از شک بهره مند کنیم. بیایید اعتماد کنیم که او واقعاً در ترافیک گیر کرده است.
07:14
No pain, no gain. This is a classic one.  This is used to say that if you want results,  
57
434160
7760
نابرده رنج گنج میسر نمی شود. این یک کلاسیک است. از این جمله استفاده می‌شود که اگر می‌خواهید نتیجه،
07:21
real results, you have to be willing to work  hard and get uncomfortable. So I might say,  
58
441920
6800
نتایج واقعی داشته باشید، باید مایل باشید سخت کار کنید و ناراحت شوید. بنابراین می‌توانم بگویم،
07:28
if you want to improve your public speaking  skills, no pain, no gain. You have to be  
59
448720
5520
اگر می‌خواهید مهارت‌های سخنرانی عمومی خود را بهبود ببخشید ، بدون درد، بدون سود. شما باید
07:34
willing to get uncomfortable. Hang in there.  This is a great one. It simply means, don't  
60
454240
7200
تمایل داشته باشید که ناراحت شوید. در آنجا بمان این یکی عالی است. این به سادگی به این معنی است که
07:41
give up. I know learning a language is hard,  but hang in there! A penny for your thoughts.  
61
461440
6800
تسلیم نشوید. می دانم که یادگیری زبان سخت است، اما منتظر بمانید! یک قرون برای تفکراتت.
07:48
This is used to ask someone what they're thinking.  So let's say your friend is just staring out the  
62
468880
6720
این برای پرسیدن از کسی که به چه فکر می کند استفاده می شود. بنابراین فرض کنید دوست شما فقط از پنجره به بیرون خیره شده است
07:55
window and you probably are wondering what are  they thinking about. You can turn to your friend  
63
475600
5760
و احتمالاً از خود می‌پرسید که او به چه چیزی فکر می‌کند. می‌توانید به دوست خود رجوع کنید
08:01
and say, a penny for your thoughts. It's not  rocket science. Rocket science is complicated,  
64
481360
8160
و بگویید، یک پنی برای افکارتان. این علم موشکی نیست. علم موشک پیچیده است،
08:09
right? But if we say it's not rocket science,  this means it's not complicated. So I could say,  
65
489520
8400
درست است؟ اما اگر بگوییم این علم موشکی نیست، به این معنی است که پیچیده نیست. بنابراین می‌توانم بگویم،
08:17
becoming a confident English speaker is not rocket  science. It's not complicated. You just have to  
66
497920
6880
تبدیل شدن به یک انگلیسی‌زبان مطمئن، علم موشکی نیست . این پیچیده نیست. فقط باید
08:24
practice speaking! To let someone off the hook.  This is a great one because it means that you  
67
504800
7280
صحبت کردن را تمرین کنید! برای رها کردن کسی از قلاب. این بسیار عالی است زیرا به این معنی است که شما
08:32
don't punish someone for a mistake or  a wrong doing. So your boss could say,  
68
512080
7680
کسی را به خاطر یک اشتباه یا یک کار اشتباه تنبیه نمی کنید. بنابراین رئیس شما می‌تواند بگوید،
08:39
I know you came in late today, but I'm going to  let you off the hook. I'm not going to punish you.  
69
519760
7280
می‌دانم که امروز دیر آمدید، اما من می‌خواهم شما را کنار بگذارید. من تو را مجازات نمی کنم.
08:47
To make a long story short. This is when you  take a long and usually complicated story.  
70
527040
7520
برای کوتاه کردن یک داستان طولانی. این زمانی است که شما داستانی طولانی و معمولاً پیچیده می‌گیرید.
08:54
And you make it very simple by sharing it  briefly. So you can say long story short,  
71
534560
8560
و با اشتراک‌گذاری مختصر آن را بسیار ساده می‌کنید . بنابراین می‌توانید کوتاه بگویید،
09:03
we missed our flight. So there's a long  story about why you missed your flight.  
72
543120
6720
پروازمان را از دست دادیم. بنابراین، یک داستان طولانی درباره دلیل از دست دادن پروازتان وجود دارد.
09:09
But you don't want to explain those details. You  just say, long story short, we missed our flight.  
73
549840
5520
اما شما نمی خواهید این جزئیات را توضیح دهید. شما فقط بگویید، خلاصه، ما پروازمان را از دست دادیم.
09:16
Easy does it. Easy does it. This is a way  of saying, slow down. So if your friend  
74
556080
7920
آسان آن را انجام می دهد. آسان آن را انجام می دهد. این راهی است برای گفتن، آهسته تر. بنابراین اگر دوستتان
09:24
is at the gym and they're trying to do  too many exercises with too much weight,  
75
564000
7040
در باشگاه است و می‌خواهد ورزش‌های زیادی را با وزن زیاد انجام دهد،
09:31
you might say, easy does it. Slow down. To go  back to the drawing board. This is when you need  
76
571040
8080
شاید بگویید، این کار آسان است. آهسته تر. برای بازگشت به صفحه طراحی. این زمانی است که باید   از نو
09:39
to start over and create a new plan or strategy  because the first one failed. So let's say you  
77
579120
8080
شروع کنید و یک برنامه یا استراتژی جدید ایجاد کنید زیرا اولین مورد شکست خورد. بنابراین بیایید بگوییم که در
09:47
were trying to solve a computer problem. You came  up with a strategy. It didn't work. And then you  
78
587200
5840
تلاش بودید یک مشکل رایانه را حل کنید. شما یک استراتژی ارائه کردید. این کار نکرد. و سپس می‌توانید
09:53
can say to your team. Well, let's go back to the  drawing board and try again. Once in a blue moon.  
79
593040
8400
به تیم خود بگویید. خوب، بیایید به تخته طراحی برگردیم و دوباره امتحان کنیم. به ندرت.
10:02
This is an event that happens infrequently. For  example, I only see Cara once in a blue moon,  
80
602000
10000
این رویدادی است که به ندرت اتفاق می افتد. برای مثال، من کارا را فقط یک بار در ماه آبی می‌بینم،
10:12
not very often. At the drop of a hat. This is a  great one because it means without hesitation or  
81
612560
9600
نه خیلی وقت‌ها. در پایین یک کلاه. این عالی است زیرا بدون تردید یا
10:22
instantly. For example, call me if you need  anything and I'll be there at the drop of a hat.  
82
622160
8400
فوراً به این معنی است. به عنوان مثال، اگر به هر چیزی نیاز دارید با من تماس بگیرید و من در آنجا خواهم بود.
10:30
It means I'll come instantly if you need anything.  So it's a really nice, reassuring thing to say to  
83
630560
7360
این بدان معناست که اگر چیزی لازم داشتید فوراً می آیم. بنابراین گفتن به یک نفر واقعاً خوب و اطمینان‌بخش است
10:37
someone. To add insult to injury. This is when you  take a bad situation and it becomes even worse. So  
84
637920
10240
. برای اضافه کردن توهین به جراحت. این زمانی است که در موقعیت بدی قرار می گیرید و حتی بدتر می شود. بنابراین
10:48
let's say you're going out on a first date and  your date showed up late. That's already a bad  
85
648160
6960
فرض کنید برای اولین قرار بیرون می‌روید و قرارتان دیر نشان داده شده است. این در حال حاضر یک
10:55
situation. But then to add insult to injury,  your date forgot his wallet and you had to pay  
86
655120
8800
وضعیت بد است. اما بعد از آن برای اینکه به جراحت بیشتر شود، تاریختان کیف پولش را فراموش کرد و مجبور شدید
11:03
for both of you. To hit the sack. This means to go  to bed. For example, I'm really tired. I'm going  
87
663920
8400
برای هر دوی شما پول بپردازید. برای زدن گونی. این به معنای رفتن به رختخواب است. مثلا من واقعا خسته ام. من می‌روم تا
11:12
to hit the sack. The balls in your court. This  is used when you need to make the next decision  
88
672320
8880
گونی را بزنم. توپ ها در زمین شما زمانی استفاده می‌شود که باید تصمیم بعدی
11:21
or the next step. So I might say, we offered her  a great promotion. So now the balls in her court.  
89
681200
8240
یا مرحله بعدی را بگیرید. بنابراین ممکن است بگویم، ما به او یک ترفیع عالی پیشنهاد دادیم. بنابراین اکنون توپ ها در زمین او هستند.
11:30
So it's up to her to decide if she's going to  accept the promotion or look for another job,  
90
690000
6400
بنابراین این به او بستگی دارد که تصمیم بگیرد ترفیع را بپذیرد یا به دنبال شغل دیگری باشد
11:36
or do something else. To be/go barking up  the wrong tree. This is when you look in the  
91
696400
7840
یا کار دیگری انجام دهد. بودن/رفتن به پارس کردن درخت اشتباه. این زمانی است که شما به
11:44
wrong place or you accuse the wrong person.  For example, if you think I lost your ring,  
92
704240
8640
جای اشتباه نگاه می کنید یا شخص نامناسبی را متهم می کنید. برای مثال، اگر فکر می‌کنید من حلقه‌تان را گم کرده‌ام،
11:52
you're barking up the wrong tree. You're  accusing the wrong person. To get/have  
93
712880
7280
دارید از درخت اشتباهی پارس می‌کنید. شما شخص اشتباهی را متهم می‌کنید. برای به دست آوردن/داشتن
12:00
your ducks in a row. This is when you're well  prepared or well organized for something specific.  
94
720160
7680
اردک های خود در یک ردیف. این زمانی است که برای چیزی خاص به خوبی آماده یا سازماندهی شده باشید.
12:07
So you might say, the conference was supposed  to start 10 minutes ago. They should have gotten  
95
727840
6800
بنابراین ممکن است بگویید، کنفرانس قرار بود 10 دقیقه پیش شروع شود. آنها باید
12:14
their ducks in a row. They should have been  organized or prepared. To get/have the best of  
96
734640
8240
اردک های خود را پشت سر هم می گرفتند. آنها باید سازماندهی یا آماده می شدند. برای به دست آوردن/داشتن بهترین ها از
12:22
both worlds. This is when you enjoy the advantages  of two very different things at the same time.  
97
742880
9440
هر دو دنیا. این زمانی است که از مزایای دو چیز بسیار متفاوت به طور همزمان لذت می برید.
12:32
She works in the city, but she lives in the  country. She gets the best of both worlds. The  
98
752320
8960
او در شهر کار می کند، اما در کشور زندگی می کند . او بهترین های هر دو دنیا را بدست می آورد.
12:41
lion's share. This is the largest part or most  of something. So you might complain, I did the  
99
761280
8960
سهم شیر. این بزرگترین یا بیشتر چیزی است. بنابراین ممکن است شکایت کنید، من
12:50
lion's share of work on this project. To be on the  ball. This is when you're performing really well.  
100
770240
9120
سهم شیر را در این پروژه انجام دادم. روی توپ بودن این زمانی است که شما واقعاً عملکرد خوبی دارید.
13:00
Wow, you completed all those reports already.  You're on the ball! To pull someone's leg.  
101
780000
7680
وای، شما قبلاً همه آن گزارش ها را تکمیل کرده اید. شما روی توپ هستید! کشیدن پای کسی
13:07
This is when you're joking with someone. So we  usually use this to reassure someone you're only  
102
787680
7360
این زمانی است که شما با کسی شوخی می کنید. بنابراین ما معمولاً از این برای اطمینان دادن به کسی استفاده می‌کنیم که فقط دارید
13:15
joking. Don't get upset, I'm just pulling your  leg. To pull yourself together. This is when you  
103
795040
8160
شوخی می‌کنید. ناراحت نشو، من فقط پای تو را می کشم . برای جمع کردن خودت این زمانی است که شما
13:23
need to calm down, you regain your composure  after being really upset or agitated, angry,  
104
803200
8160
باید آرام شوید، پس از اینکه واقعاً ناراحت یا آشفته، عصبانی و
13:31
annoyed. And then you calm down. So I might  say, pull yourself together, it was a false  
105
811360
7440
آزرده هستید، آرامش خود را به دست می آورید. و بعد آرام می شوی. بنابراین می‌توانم بگویم، خودت را جمع کن، زنگ هشدار اشتباهی بود
13:38
alarm. So the alarm made you really agitated and  I'm telling you to calm down. So far so good.  
106
818800
7680
. بنابراین زنگ خطر شما را واقعاً آشفته کرد و به شما می‌گویم آرام باشید. تا اینجای کار خیلی خوبه.
13:47
This is how you reply when you want to let someone  know that everything is okay until now. How's the  
107
827120
8960
وقتی می‌خواهید به کسی بفهمانید که تا به حال همه چیز خوب است، اینگونه پاسخ می‌دهید.
13:56
project going? So far so good. To be the last  straw. This is when you have no patience left  
108
836080
8640
پروژه   چگونه پیش می‌رود؟ تا اینجای کار خیلی خوبه. تا آخرین نی باشد. این زمانی است که
14:04
for someone's errors or mistakes. So I might say,  this is her fifth time being late this month.  
109
844720
8400
برای اشتباهات یا اشتباهات دیگران صبری ندارید. بنابراین می‌توانم بگویم، این پنجمین بار است که او در این ماه تأخیر می‌کند.
14:13
That's the last straw! No more patience for her  mistakes. Time flies when you're having fun.  
110
853680
8160
این آخرین نی است! دیگر برای اشتباهات او صبر نکنید . در خوشی زمان مثل باد میگذرد.
14:22
This is used to say that you don't notice how long  something takes because it's enjoyable. So you  
111
862400
8640
این برای گفتن اینکه متوجه نمی‌شوید چقدر طول می‌کشد استفاده می‌شود زیرا لذت‌بخش است. بنابراین
14:31
might look at your watch and say, oh wow, it's 1  am already. And then someone could reply and say,  
112
871040
6240
ممکن است به ساعت خود نگاه کنید و بگویید، اوه وای، الان ساعت 1 صبح است. و سپس کسی می تواند پاسخ دهد و بگوید،
14:37
yeah, time flies when you're having fun! To  be bent out of shape. This is used to say  
113
877280
8640
بله، وقتی شما در حال تفریح ​​هستید زمان می گذرد! از حالت خم شدن خارج شود. از این برای گفتن  استفاده می‌شود که از عصبانیت
14:45
you're upset you're angry. For example, Janice  is bent out of shape because she has to work  
114
885920
8480
شما ناراحت هستید. برای مثال، جانیس خم شده است، زیرا باید تا
14:54
late tonight. To make matters worse. Matters in  this sense means problems. To make problems worse.  
115
894400
9840
دیروقت امشب کار کند. برای بدتر شدن اوضاع. مسائل به این معنا به معنای مشکلات است. برای بدتر شدن مشکلات
15:04
So I might say, I have to work tonight. And  to make matters worse, to make that situation  
116
904960
8400
بنابراین می توانم بگویم، امشب باید کار کنم. و برای بدتر شدن اوضاع، برای بدتر شدن آن وضعیت
15:13
even worse, I have an early appointment tomorrow.  Don't judge a book by its cover. You've probably  
117
913360
7680
، فردا یک قرار زودهنگام دارم. یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید. احتمالاً
15:21
heard this one. It means that you shouldn't judge  someone or something on appearance. For example,  
118
921040
7920
این یکی را شنیده‌اید. این بدان معناست که شما نباید کسی یا چیزی را از روی ظاهر قضاوت کنید. مثلاً،
15:28
let's say I'm hiring people and I say, I'm not  going to hire him. Look at his hair! And then  
119
928960
8560
فرض کنید من افرادی را استخدام می‌کنم و می‌گویم، او را استخدام نمی‌کنم. به موهاش نگاه کن! و سپس
15:37
my colleague could say, well don't judge a book  by its cover. Look at his resume! To fall between  
120
937520
8480
همکارم می‌تواند بگوید، خوب یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید. به رزومه او نگاه کنید! بین
15:46
two stools. This is when something fails to  achieve two separate objectives. So let's say  
121
946000
9040
دو مدفوع افتادن. این زمانی است که چیزی نتواند به دو هدف جداگانه دست یابد. بنابراین فرض کنید
15:55
you plan to watch a romantic comedy movie. That  movie is supposed to be romantic and funny at the  
122
955040
10880
قصد دارید یک فیلم کمدی رمانتیک تماشا کنید. قرار است آن فیلم در عین حال عاشقانه و خنده دار باشد
16:05
same time. A romantic comedy, two objective. So  you could say, that movie fell between two stools.  
123
965920
9840
. یک کمدی عاشقانه، دو هدف. بنابراین، می توان گفت، آن فیلم بین دو چهارپایه افتاد.
16:15
It wasn't romantic and it wasn't funny. To cost  an arm and a leg. This is when something is  
124
975760
9040
نه عاشقانه بود و نه خنده دار. به قیمت یک دست و یک پا. این زمانی است که چیزی
16:24
exceptionally expensive. Now airline tickets are  usually expensive, but exceptionally expensive,  
125
984800
9360
فوق العاده گران است. اکنون بلیط‌های هواپیمایی معمولاً گران هستند، اما فوق‌العاده گران هستند،
16:34
even more expensive than usual. I might say, my  flight cost an arm and a leg! To cross a bridge  
126
994160
9840
حتی گران‌تر از حد معمول. ممکن است بگویم، پرواز من یک دست و یک پا قیمت داشت! برای عبور از پل
16:44
when you come to it. This is used to remind  someone that you only need to deal with the  
127
1004000
6880
وقتی به آن می‌رسید. این مورد برای یادآوری به کسی استفاده می‌شود که فقط
16:50
situation when it happens. So your friend might  be concerned. What if I forget all my words  
128
1010880
9040
در صورت وقوع باید با  موقعیت مقابله کنید. بنابراین ممکن است دوست شما نگران باشد. چه می شود اگر
16:59
during my IELTS speaking exam! And then you tell  that friend, cross that bridge when you come to  
129
1019920
8560
در طول امتحان اسپیکینگ آیلتس تمام کلماتم را فراموش کنم! و سپس به آن دوست می گویید وقتی به آن پل رسیدید از آن پل عبور کنید
17:08
it. Worry about that problem when it happens. To  cry over spilt milk. This is used when someone  
130
1028480
9360
. وقتی این مشکل پیش آمد نگران آن باشید. گریه کردن برای شیر ریخته شده. این زمانی استفاده می‌شود که شخصی
17:17
complains about a problem or a loss from the  past. So let's say I had a party weeks ago,  
131
1037840
8560
از مشکل یا ضرری از گذشته شکایت کند. بنابراین، فرض کنید هفته‌ها پیش یک مهمانی داشتم،
17:26
and now I'm complaining, I can't believe John  didn't come to my party. Well, my friend can say,  
132
1046960
7360
و اکنون شکایت می‌کنم، باورم نمی‌شود جان به مهمانی من نیامده است. خوب، دوست من می تواند بگوید،
17:34
don't cry over spilt milk. It was three weeks  ago! Why are you still talking about it?  
133
1054320
6880
برای شیر ریخته گریه نکن. سه هفته پیش بود! چرا هنوز در مورد آن صحبت می کنید؟
17:41
Curiosity killed the cat. This is used to say that  being inquisitive or asking a lot of questions  
134
1061840
7840
کنجکاوی گربه را کشت. این برای گفتن این که کنجکاو بودن یا پرسیدن سؤالات زیاد
17:50
can lead to an unpleasant situation. So let's say  your husband or wife is planning you a surprise  
135
1070240
8880
می‌تواند منجر به موقعیت ناخوشایندی شود استفاده می‌شود. بنابراین، فرض کنید همسر یا همسرتان در حال برنامه‌ریزی یک جشن تولد سورپرایز برای شما هستند
17:59
birthday party, and you try to ask a lot of  questions. What are we doing? Where are we going?  
136
1079120
5920
، و شما سعی می‌کنید سؤالات زیادی بپرسید . ما چه کار می کنیم؟ کجا داریم می رویم؟
18:05
Who is coming? Then your husband or wife can say,  curiosity killed the cat! Just to remind you,  
137
1085040
7120
کی داره میاد؟ سپس زن یا شوهر شما می توانند بگویند، کنجکاوی گربه را کشت! فقط برای یادآوری،
18:12
don't ask so many questions. To miss the boat.  This is when you lose an opportunity because you  
138
1092720
7360
اینقدر سؤال نپرسید. برای از دست دادن قایق. این زمانی است که فرصتی را از دست می‌دهید، زیرا
18:20
were too slow to take action. For example, the  application deadline was last week. I missed the  
139
1100080
8640
برای اقدام بسیار کند بودید. برای مثال، آخرین مهلت درخواست هفته گذشته بود. من قایق را از دست دادم
18:28
boat. To be on fire. This is to perform really  well. Wow, your presentation was amazing. You  
140
1108720
9920
. آتش گرفتن این برای عملکرد واقعاً خوب است. وای، ارائه شما فوق العاده بود. تو
18:38
were on fire. To spill the beans. This is when you  reveal a secret when you shouldn't have revealed a  
141
1118640
9920
در آتش بودی. برای ریختن حبوبات. این زمانی است که رازی را فاش می‌کنید در حالی که نباید
18:48
secret. So let's say you're planning a surprise  party for someone, and then you tell everyone,  
142
1128560
7520
رازی را فاش می‌کردید. بنابراین بیایید فرض کنیم که یک مهمانی غافلگیرکننده برای کسی برنامه‌ریزی می‌کنید، و سپس به همه می‌گویید،
18:56
don't spill the beans! Don't reveal the secret.  And finally, to be under the weather. This is when  
143
1136080
8640
حبوبات را نریزید! راز را فاش نکن و در نهایت زیر آب و هوا بودن. این زمانی است که
19:04
you feel unwell, when you feel sick. Oh, I'm a  little under the weather today. Wow, amazing job.  
144
1144720
9520
احساس ناخوشایندی دارید، زمانی که احساس بیماری می کنید. اوه، امروز کمی زیر آب و هوا هستم. عجب کار شگفت انگیزی
19:14
Now you have 50 useful idioms that native speakers  use. Of course you need to practice, practice,  
145
1154240
7760
اکنون 50 اصطلاح مفیدی دارید که افراد بومی از آنها استفاده می‌کنند. مطمئناً باید این اصطلاحات را تمرین کنید، تمرین کنید،
19:22
practice these idioms to feel comfortable adding  them to your speech. So you can go to my website,  
146
1162000
6640
تمرین کنید تا با افزودن آنها به گفتار خود احساس راحتی کنید. بنابراین می‌توانید به وب‌سایت من بروید،
19:28
and you can download the PDF version that shares  the idiom, the definition and the example. So you  
147
1168640
8000
و می‌توانید نسخه PDF را دانلود کنید که اصطلاح، تعریف و مثال را به اشتراک می‌گذارد. بنابراین
19:36
can go to the link to get that PDF. And if you  found this video helpful, please hit the like  
148
1176640
5520
می‌توانید برای دریافت آن PDF به پیوند بروید. و اگر این ویدیو برای شما مفید بود، لطفاً دکمه لایک را بزنید
19:42
button, share it with your friends and of course  subscribe. And until next time, happy studying.
149
1182160
9680
، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و البته مشترک شوید. و تا دفعه ی بعد از درس خوندن مبارک.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7