Do you know these PHRASAL VERBS? (Learn 10 Common Phrasal Verbs) WITH QUIZZES

Welcome to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

I'm

من جنیفر هستم

Jennifer.

And today, you're

و امروز، شما

going to add 10 phrasal verbs to your vocabulary.

10 فعل عبارتی را به دایره لغات خود اضافه خواهید کرد.

That will help you sound fluent and natural.

این به شما کمک می کند روان و طبیعی به نظر برسید.

First,

ابتدا می‌خواهم

I'm going to quiz you to see how well, you know, these phrasal verbs and then I'll explain

شما را امتحان کنم تا ببینم این افعال عبارتی چقدر خوب است و سپس

each one in detail.

هر کدام را به تفصیل توضیح می‌دهم.

Let's get started question, 1.

بیایید شروع کنیم به سوال، 1.

My boss didn't take my concern seriously, she

رئیس من نگرانی من را جدی نگرفت،

Now I'll only give you three

حالا من فقط سه

seconds to answer, so if you need more time, hit pause, take as much time as you need.

ثانیه برای پاسخ دادن به شما فرصت می دهم، بنابراین اگر به زمان بیشتری نیاز دارید، مکث را فشار دهید، به همان اندازه که نیاز دارید وقت بگذارید.

And when you're ready, hit play.

و وقتی آماده شدید، بازی را بزنید. شانه اش را

She Shrugged it off.

بالا انداخت.

Question to the text on your screen is a little small.

سوال به متن روی صفحه شما کمی کوچک است.

Can you?

میتوانی؟ آیا

Can you zoom in question, 3?

می توانید در سوال، 3 زوم کنید؟

I feel like Tony uses his injury, too.

احساس می کنم تونی هم از مصدومیتش استفاده می کند.

All the work.

همه کارها

To wiggle out of question for, I still have 20 unread emails too.

من هنوز 20 ایمیل خوانده نشده دارم.

To get through question 5 this year, the board acquiring one of our competitors.

برای گذر از سوال 5 امسال، هیئت مدیره یکی از رقبای ما را به دست آورد.

The board is aiming at question six.

هدف هیئت مدیره سوال شش است.

I wasn't planning on eating the entire cake, but my friends.

من قصد نداشتم کل کیک را بخورم، اما دوستانم.

My friend egged me on question

دوستم در سوال 7 به من اغوا کرد.

7.

That job was perfect.

آن کار عالی بود.

I don't know why Tracy

نمی دانم چرا تریسی

Turned it down.

آن را رد کرد.

Question, eight.

سوال، هشتم

I have an important meeting today.

امروز یک جلسه مهم دارم.

I hope traffic doesn't

امیدوارم ترافیک مانع

hold me up.

من نشود.

Question, 9.

سؤال، 9.

I'm almost ready for the party.

من تقریباً برای مهمانی آماده هستم.

I just need to before we leave.

من فقط نیاز دارم قبل از رفتن. به

Fresh enough.

اندازه کافی تازه

Question 10, we have so much in common so we really

سوال 10، ما شباهت های زیادی با هم داریم، بنابراین واقعاً به

Hit it off.

آن دست زدیم.

Now, don't worry if that quiz was difficult because now I'm going to explain every phrasal

حالا، اگر آن مسابقه دشوار بود، نگران نباشید، زیرا اکنون می‌خواهم هر

verb in detail, and if you would like more personalized support to help you understand,

فعل عبارتی را با جزئیات توضیح دهم، و اگر می‌خواهید پشتیبانی شخصی‌تر برای کمک به درک شما، از

the phrasal verbs, idioms and expressions that need of speakers use.

افعال عبارتی، اصطلاحات و عباراتی که برای گویندگان نیاز دارند استفاده کنند. .

Then I recommend the finally fluent Academy.

سپس آکادمی در نهایت روان را توصیه می کنم.

This is my premium training program, where we study native English speakers on TV, movies

این برنامه آموزشی برتر من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری در تلویزیون، فیلم

and YouTube.

و یوتیوب مطالعه می کنیم.

So you learn the most common.

بنابراین شما رایج ترین ها را یاد می گیرید.

Expressions to help you sound fluent and natural and to help you become fluent in as little

عباراتی که به شما کمک می کند روان و طبیعی به نظر برسید و به شما کمک می کند در کمتر

as 90 days.

از 90 روز مسلط شوید.

You can look in the description below for the link to join and now I'll explain every

شما می توانید در توضیحات زیر لینک عضویت را مشاهده کنید و اکنون هر

phrasal verb in detail.

فعل عبارتی را با جزئیات توضیح خواهم داد.

Number one to aim at and you aim at a Target and when you aim at a Target, this means to

شماره یک برای هدف قرار دادن و شما در یک هدف و هنگامی که شما به یک هدف هدف می گیرید، این به معنای

intend to achieve that Target.

قصد رسیدن به آن هدف است.

So you would just try.

بنابراین شما فقط سعی می کنید.

You try to achieve that Target.

شما برای رسیدن به آن هدف تلاش می کنید.

For example, they're aiming at reducing, their costs by 10%.

به عنوان مثال، آنها قصد دارند هزینه های خود را تا 10 درصد کاهش دهند.

So what's the Target in this sentence?

بنابراین هدف در این جمله چیست؟

Reducing their costs.

کاهش هزینه های آنها.

By 10% that entire Clause is the Target.

10 درصد کل آن بند هدف است.

Now notice we have a gerund verb so you can absolutely have a gerund berm.

اکنون توجه داشته باشید که ما یک فعل Gerund داریم، بنابراین شما می توانید کاملاً یک فعل Gerund داشته باشید.

You can aim at doing something.

شما می توانید برای انجام کاری هدف گذاری کنید.

So a, gerund verb, you can also use a noun for example.

بنابراین یک فعل جیروند، می توانید برای مثال از یک اسم نیز استفاده کنید .

His slingshot was aimed at his neighbor's garage.

تیرکمان او به سمت گاراژ همسایه اش نشانه رفته بود .

So the Target in this example, is the neighbor's garage and his slingshot was aimed at because

بنابراین هدف در این مثال، گاراژ همسایه است و تیرکمان او به سمت هدف گرفته شده است، زیرا

that's the target, he's attempting to achieve number two.

این هدف است، او در تلاش برای رسیدن به شماره دو است.

This is a great one to shrug off.

این یک راه عالی برای شانه خالی کردن است.

When you shrug something off, you disregard it.

وقتی از چیزی شانه خالی می کنید، آن را نادیده می گیرید.

You don't consider it important.

شما آن را مهم نمی دانید.

So I could say his insult.

پس می توانستم توهین او را بگویم.

An insult is something - you say to another person, his insult was aimed at me to use

توهین چیزی است - شما به شخص دیگری می گویید ، توهین او به من بود تا از

our first phrasal verb.

اولین فعل عبارتی خود استفاده کنم.

His insult was aimed at me, but I Shrugged it off.

توهین او به من بود، اما من آن را رد کردم .

I said Ma, I don't care.

گفتم مامان، برام مهم نیست.

I'm not going to let it bother me.

نمیذارم اذیتم کنه

I'm not going to let it hurt me.

نمی گذارم به من صدمه بزند.

It's not important.

مهم نیست.

I'm going to disregard it.

من می خواهم آن را نادیده بگیرم.

I'm going to shrug

من می خواهم از

It off.

آن شانه خالی کنم.

Now notice what I'm doing with my shoulders because this is the verb shrug, you can shrug

حالا توجه کنید که من با شانه‌هایم چه می‌کنم، زیرا این فعل shrug است، شما می‌توانید

your shoulders and we generally do that when we want to say, meh whatever we

شانه‌هایتان را بالا بیاورید و ما معمولاً وقتی می‌خواهیم بگوییم، هر چه

tend to shrug our shoulders.

تمایل داریم شانه‌هایمان را بالا بیاوریم، این کار را انجام می‌دهیم.

So that's where this expression comes from number 32 egg on.

بنابراین اینجاست که این عبارت از شماره 32 تخم مرغ می آید.

That's right.

درست است.

Egg on.

تخم مرغ روی

This is a fun one.

این یکی باحاله.

When you awake someone on you encourage them to do so.

وقتی کسی را بیدار می کنید، او را تشویق می کنید که این کار را انجام دهد.

Something but that something isn't in their best interest.

چیزی جز آن چیزی به نفع آنها نیست .

For example.

مثلا.

Let's say a student is arguing with their teacher.

فرض کنید دانش آموزی با معلمش دعوا می کند .

Now that probably isn't in the students best interest to argue with the teacher, but if

اکنون این احتمالاً به نفع دانش‌آموزان نیست که با معلم بحث کنند، اما اگر

the other students are saying, yeah, keep going.

دانش‌آموزان دیگر می‌گویند بله، ادامه دهید.

You're doing great.

تو داری عالی انجامش میدی.

They're egging him on.

دارن اونو میزنن

They're egging that student on

آنها آن دانش آموز را

On their encouraging, that student to keep arguing even though arguing isn't in his best

تشویق می کنند که به مشاجره ادامه دهد، حتی اگر مشاجره به نفع او نیست،

interest or let's say you're considering doing something a little risky, like jumping off

یا فرض کنید شما در نظر دارید کاری کمی مخاطره آمیز انجام دهید، مانند پریدن از

a high cliff.

یک صخره بلند.

When you don't know what's beneath you, and maybe you're not really serious about it.

وقتی نمی دانید چه چیزی در زیر شماست و شاید واقعاً در مورد آن جدی نیستید.

But the crowd eggs, you Anto, do it, you can do it, you should do it there.

اما جمعیت تخم می‌زند، تو آنتو، این کار را بکن، تو می‌توانی، باید آن‌جا انجامش دهی.

Encouraging you

شما را تشویق می کنم

No, I can have a really negative outcome.

نه، من می توانم یک نتیجه واقعا منفی داشته باشم.

The crowd egged him on to jump off the cliff.

جمعیت او را به جلو انداختند تا از صخره بپرد.

Now most likely you won't use this in your everyday vocabulary, but you'll commonly hear

اکنون به احتمال زیاد از این در واژگان روزمره خود استفاده نخواهید کرد ، اما معمولاً

this on TV in movies or when you're reading.

این را در تلویزیون در فیلم ها یا زمانی که در حال مطالعه هستید می شنوید.

So I wanted to share it with you so you're not confused.

بنابراین می خواستم آن را با شما به اشتراک بگذارم تا گیج نشوید.

When you see this

وقتی این

egg

تخم مرغ را

on and you have no idea what they're talking about.

روی آن می بینید و نمی دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنند .

Now, you do number four to turn down.

حالا، شما شماره چهار را انجام دهید تا رد کنید.

When you turn something down, it means you reject that something, and we use this in

وقتی چیزی را رد می‌کنید یعنی آن چیزی را رد می‌کنید و ما از این در

the context of an offer, or an invitation, for example, they offered her the job, but

زمینه پیشنهاد یا دعوت استفاده می‌کنیم، مثلاً به او پیشنهاد کار داده‌اند، اما

she turned it down.

او آن را رد کرده است.

She said no to the job.

به کار گفت نه

So, of course, you can say, she rejected but it's very common more, common to say, she

بنابراین، البته، می‌توانید بگویید، او رد کرد، اما بسیار رایج است که می‌گویند، او

turned it down so you can

آن را رد کرد، بنابراین شما می‌توانید

Turn down something like a job offer.

چیزی مانند پیشنهاد شغلی را رد کنید.

You can also turn down an invitation from someone else, a social invitation or a romantic

همچنین می توانید دعوت شخص دیگری، دعوت اجتماعی یا

invitation.

دعوت عاشقانه را رد کنید.

For example, I ask Marissa out, but she turned me down.

به عنوان مثال، من از ماریسا می خواهم بیرون برود، اما او من را رد کرد.

When you ask someone out, it means you invite them to dinner or a coffee for romantic purposes.

وقتی از کسی می‌خواهید بیرون بروید، به این معنی است که او را برای مقاصد عاشقانه به شام ​​یا قهوه دعوت می‌کنید. از

I ask Marissa out, but she just

ماریسا می خواهم بیرون برود، اما او فقط

She turned me down.

مرا رد کرد.

She rejected my offer number five to zoom in or the opposite to zoom out.

او پیشنهاد شماره پنج من را برای بزرگنمایی یا برعکس برای بزرگنمایی رد کرد.

If there are any photographers here, you already know what this means because when you zoom

اگر عکاسی در اینجا وجود داشته باشد، شما از قبل می دانید که این به چه معناست، زیرا وقتی شیء را بزرگنمایی می کنید

in the object becomes closer and when you zoom out the object becomes farther away and

نزدیکتر می شود و هنگامی که بزرگنمایی می کنید شیء دورتر می شود و

I'm sharing this with you because everyone is needing on video conference now,

من این را با شما به اشتراک می گذارم زیرا همه اکنون به کنفرانس ویدئویی نیاز دارند،

When you're having a video

چه زمانی شما در حال برگزاری یک کنفرانس ویدئویی هستید

conference,

،

you have a camera that's focusing on you and is really important.

دوربینی دارید که روی شما تمرکز می کند و واقعا مهم است.

You have the correct Zoom, you don't want to be too close if you're too close to the

شما زوم درستی دارید، اگر خیلی به دوربین نزدیک هستید نمی خواهید خیلی نزدیک باشید،

camera, you need to zoom out.

باید زوم کنید.

If you're too far you need to zoom in so you might ask a colleague.

اگر خیلی دور هستید، باید بزرگنمایی کنید، بنابراین ممکن است از یک همکار بپرسید.

Hey I can't see you very well.

هی من نمیتونم تو رو خوب ببینم آیا

Can you zoom in or a colleague?

می توانید بزرگنمایی کنید یا یک همکار؟

Might tell you your pictures all blurry you need to zoom out so now

ممکن است به شما بگوید که تصاویر شما کاملاً تار هستند که باید کوچک‌نمایی کنید، بنابراین

Now, you know what that means for your next video.

اکنون، می‌دانید این برای ویدیوی بعدی شما چه معنایی دارد . با

Call number six to wiggle out of this is a great one.

شماره 6 تماس بگیرید تا از این موضوع خارج شوید بسیار عالی است.

When you wiggle out of something, you avoid a situation, a task a chore, a responsibility

وقتی از چیزی تکان می‌خورید، از موقعیتی اجتناب می‌کنید، از یک کار یک کار طاقت فرسا، مسئولیتی

that you don't really want to do and you avoid it in a cunning way.

که واقعاً نمی‌خواهید انجامش دهید و به روشی حیله‌گر از آن اجتناب می‌کنید.

So let's say that tomorrow, you're supposed to clean out the garage and you don't really

بنابراین بیایید بگوییم که فردا، شما قرار است گاراژ را تمیز کنید و واقعاً نمی‌خواهید

want to but

مگر

Wife or your husband, your sister, your brother, whoever wants you to clean out the garage.

همسرتان یا شوهرتان، خواهرتان، برادرتان، هرکسی که می‌خواهد گاراژ را تمیز کنید.

Now tomorrow, when you're supposed to clean out that garage, maybe you get an urgent phone

حالا فردا که قرار است آن گاراژ را تمیز کنید، شاید

call, just at the right moment and you have to go to work and finish something.

در لحظه مناسب با شما تماس تلفنی فوری گرفته شود و باید به سر کار بروید و کاری را تمام کنید.

But you planned that phone call, you plan that phone call to take place, right?

اما شما آن تماس تلفنی را برنامه ریزی کرده اید، قصد دارید آن تماس تلفنی انجام شود، درست است؟

As you needed to clean the garage.

همانطور که برای تمیز کردن گاراژ نیاز داشتید.

So you did that in a cunning.

بنابراین شما این کار را با حیله انجام دادید. در

Going way.

حال رفتن

So you try to wiggle out of cleaning the garage.

بنابراین سعی می کنید از تمیز کردن گاراژ خودداری کنید.

So basically when you're asked to do something and then you try to avoid it by creating a

بنابراین اساساً وقتی از شما خواسته می شود کاری انجام دهید و سپس سعی می کنید با ایجاد سناریویی از آن جلوگیری کنید که در آن

scenario

where

you have another responsibility or maybe a friend asked you to move but you tell them

مسئولیت دیگری دارید یا شاید دوستی از شما خواسته است که حرکت کنید اما شما به آنها می گویید

oh you have a back injury so you hurt your back and now you can't help them move.

اوه شما آسیب دیدگی کمر دارید بنابراین به کمر خود آسیب می زنید و حالا شما نمی توانید به آنها کمک کنید حرکت کنند.

So you try to wiggle out of it.

بنابراین شما سعی می کنید از آن خلاص شوید.

Number 7,

شماره 7،

Tell, hold up.

بگو، نگه دار.

This is a must know phrasal verb because we use it when you're delayed and you're delayed

این یک فعل عبارتی است که باید بدانید زیرا زمانی که شما تاخیر دارید و شما

specifically while you're traveling.

به طور خاص در سفر تاخیر دارید از آن استفاده می کنیم.

This could be traveling on a flight or a train.

این می تواند سفر با یک پرواز یا قطار باشد.

So one more long distance travel, but it can also just be traveling from your office to

بنابراین یک سفر طولانی دیگر، اما می تواند فقط از دفتر شما به

another board room or from your house to the car so it can be a very short distance travel.

اتاق هیئت مدیره دیگر یا از خانه شما به ماشین سفر کنید، بنابراین می تواند یک سفر مسافت بسیار کوتاه باشد.

Or a more longer travel as well.

یا یک سفر طولانی تر نیز.

For example, my kids always hold me up when I'm trying to leave, so you're trying to leave

به عنوان مثال، بچه‌های من همیشه وقتی می‌خواهم بروم، مرا بالا نگه می‌دارند ، بنابراین تو سعی می‌کنی از خانه بیرون بروی

the house and then your kids, mom mom.

و بعد بچه‌هایت، مامان مادر.

I need this.

من به این احتیاج دارم.

Help me find that.

کمکم کن پیداش کنم

Do this for me and they delay.

این کار را برای من انجام دهید و آنها تاخیر می کنند.

You, they delay you, when you're trying to leave, you're trying to travel my kids.

تو، تو را به تأخیر می اندازند، وقتی می خواهی بروی، سعی می کنی به بچه های من سفر کنی.

Always hold me up.

همیشه مرا بالا نگه دار

Now, we commonly use this in.

در حال حاضر، ما معمولا از این به

Passive form.

صورت غیرفعال استفاده می کنیم.

So you might have an appointment that you're trying to get to and you're late.

بنابراین ممکن است قراری داشته باشید که سعی می کنید به آن برسید و دیر شده اید.

And when you get to that appointment, you can say, sorry, I'm late.

و وقتی به آن قرار می رسید، می توانید بگویید، ببخشید، دیر کردم.

I was held up to be held up.

من را نگه داشتند تا نگه داشته شوم.

I was held up by my kids.

بچه هایم مرا نگه داشتند.

Oh, I was held

اوه، من

up

number eight, to hit it off.

شماره هشت را نگه داشتند تا آن را بزنم.

This is a great one.

این یکی عالی است.

When you hit it off, it means you have a very positive.

وقتی به آن ضربه می زنید، به این معنی است که شما یک نکته بسیار مثبت دارید.

Positive relationship with someone right from the first time you meet them.

رابطه مثبت با یک نفر درست از اولین ملاقات با او.

So let's say you have a new co-worker and the first conversation you have, you realized

بنابراین فرض کنید یک همکار جدید دارید و در اولین مکالمه ای که داشتید، متوجه شدید که

you have a lot in common, you really like the person they're nice.

اشتراکات زیادی دارید، واقعاً دوست دارید که او خوب است.

They're funny.

آنها خنده دار هستند.

They like you the conversations going really well, you can say, wow, we really hit it off,

آنها دوست دارند که مکالمات شما واقعاً خوب پیش می رود، می توانید بگویید، وای، ما واقعاً آن را شکست دادیم،

hit it off, that it

آن را شکست دادیم، که این

Is just our relationship, we hit our relationship off, but we always use it.

فقط رابطه ماست، ما رابطه خود را شکست می دهیم ، اما همیشه از آن استفاده می کنیم.

We really hit it off.

ما واقعا به آن ضربه زدیم.

Now, notice how I also said, we, we almost always use this expression with the subject.

حالا توجه کنید که چطور گفتم، ما، تقریبا همیشه از این عبارت با موضوع استفاده می کنیم.

We my coworker, and I or we my coworker and I hit it off.

ما همکارم، و من یا ما همکارم و من آن را شکست دادیم.

I would not say I hit it off with my coworker, that sounds

من نمی گویم که با همکارم این کار را کردم، به نظر

It's unnatural.

غیرطبیعی است.

We say we hit it off number 9 to get through when you get through something, it simply

ما می گوییم که از شماره 9 عبور می کنیم تا وقتی از چیزی عبور می کنید، به سادگی

means you finish it but that something is usually a chore or an unpleasant task something

آن را به پایان می رسانید، اما کاری معمولاً یک کار طاقت فرسا یا یک کار ناخوشایند است

that isn't enjoyable.

که لذت بخش نیست.

For example, I have ten reports I need to get through

به عنوان مثال، من ده گزارش دارم که باید از آن عبور کنم، در

Either end of the day, I have ten reports.

پایان روز، ده گزارش دارم.

I need to finish by the end of the day, but when I use the phrasal verb, get through it

باید تا پایان روز کار را تمام کنم، اما وقتی از فعل عبارتی استفاده می‌کنم

implies, there's going to be some effort, some struggle.

، به این معنی است که تلاش و کشمکش وجود دارد.

I don't really enjoy the task number 10.

من واقعاً از کار شماره 10 لذت نمی برم.

So, freshen up, when you freshen up, you quickly,

بنابراین، شاداب شوید، وقتی تازه می شوید، به سرعت ظاهر

improve your

خود را بهبود می بخشید

appearance.

.

So

بنابراین

before you go into a meeting or

قبل از اینکه به یک جلسه یا

Or to a social event, you can freshen up, you can go into the bathroom and you can brush

یک رویداد اجتماعی بروید، می توانید سرحال شوید، می توانید به حمام بروید و می توانید

your hair, you can put on fresh lipstick, you can check your makeup.

موهای خود را برس بزنید، می توانید رژ لب تازه بزنید، می توانید آرایش خود را بررسی کنید.

Now, if you're a guy maybe you put on deodorant or cologne things like that, so you quickly

حالا، اگر شما پسر هستید، احتمالاً دئودورانت یا ادکلن هایی از این قبیل می زنید، بنابراین به سرعت

improve

your appearance you freshen up.

ظاهر خود را بهبود می بخشید، شاداب می شوید.

So let's say you're going out for a nice dinner.

پس فرض کنید برای یک شام خوب بیرون می روید.

You might say, oh, just give

ممکن است بگویید، اوه،

Give me five minutes to

freshen

up now that you're more comfortable with the phrasal verbs.

اکنون که با افعال عبارتی راحت‌تر هستید، پنج دقیقه به من فرصت دهید تا سرحال باشم.

How about we do that exact same quiz again and you can compare your score here are the

در مورد اینکه ما دقیقاً همان مسابقه را دوباره انجام دهیم و شما می توانید امتیاز خود را در اینجا مقایسه کنید، سؤالات

questions

hit pause.

ضربه مکث هستند. به

Take as much time as you need and when you're ready, hit play to see the answers.

همان اندازه که نیاز دارید وقت بگذارید و وقتی آماده شدید، برای دیدن پاسخ ها، روی play بزنید.

Here are your answers?

در اینجا پاسخ های شما وجود دارد؟

So hit, pause,

بنابراین ضربه بزنید، مکث کنید، به همان

take as much time as you

اندازه که

need to review the answers.

نیاز دارید برای بررسی پاسخ ها وقت بگذارید.

So what's your favorite phrasal verb from the list?

پس فعل عبارتی مورد علاقه شما از لیست چیست؟

Share that in the comments below?

آن را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید؟

I think mine is to egg.

فکر می کنم مال من به تخم مرغ است.

Someone on.

کسی روی

That's a really fun and weird phrasal verb and don't forget to download your free speaking

این یک فعل عبارتی واقعا سرگرم کننده و عجیب است و فراموش نکنید که راهنمای سخنرانی رایگان خود را دانلود کنید،

guide where I share six tips on how to speak English, fluently, and confidently, you can

جایی که من شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن انگلیسی، روان و مطمئن به اشتراک می گذارم، می توانید

download it from my website right here and when you're ready, get started with your next

آن را از وب سایت من از اینجا دانلود کنید و زمانی که آماده شدید. ، با درس بعدی خود شروع کنید

lesson.

.