Improve Your English Fluency FAST | Reading & Listening Method with the News

In this learn English with the news  lesson we're going to read a science  

در این یادگیری زبان انگلیسی با درس اخبار، می‌خواهیم یک

article together to help you improve your  English vocabulary, grammar, reading,  

مقاله علمی   را با هم بخوانیم تا به شما در بهبود واژگان انگلیسی، گرامر، خواندن،

writing, listening, and of course your  speaking. Welcome back to JForrest English.

نوشتن، گوش دادن و البته صحبت کردن خود کمک کند. به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer now  let's get started. Our headline,  

البته، من اکنون جنیفر هستم بیایید شروع کنیم. عنوان ما،

how microplastics are infiltrating everything  you consume. First, let's review the verb to  

چگونه میکروپلاستیک‌ها به همه چیزهایی که مصرف می‌کنید نفوذ می‌کنند. ابتدا، اجازه دهید فعل to   infiltrate را مرور کنیم

infiltrate. Here you see it in the present  continuous because it's taking place now.

. در اینجا آن را در زمان حال پیوسته می‌بینید زیرا اکنون در حال انجام است.

When something such as microplastics, tiny  plastic particles infiltrate something else,  

وقتی چیزی مانند میکروپلاستیک‌ها، ذرات پلاستیکی ریز به چیز دیگری نفوذ می‌کنند،

everything you consume, it means it  enters or spreads into but often in  

هر چیزی که مصرف می‌کنید، به این معنی است که وارد یا پخش می‌شود، اما اغلب به

an unwanted or unexpected way. Now of  course you don't want microplastics in  

روشی ناخواسته یا غیرمنتظره. اکنون مطمئناً نمی‌خواهید ریزپلاستیک‌ها در

your water. In this context, consume  means everything you eat or drink.

آب شما وجود داشته باشد. در این زمینه، مصرف به معنای هر چیزی است که می‌خورید یا می‌نوشید.

But the verb to consume more broadly means to use.  I could say this computer consumes a lot of power,  

اما فعل to consume بصورت گسترده تر به معنای استفاده کردن است. می توانم بگویم که این کامپیوتر انرژی زیادی مصرف می کند،

electricity. We commonly use consume  with resources such as energy, fuel,  

برق. ما معمولاً از مصرف با منابعی مانند انرژی، سوخت،

time, money. Here's a sentence you might  relate to Learning English consumes my

زمان، پول استفاده می‌کنیم. این جمله‌ای است که ممکن است به یادگیری زبان انگلیسی در

Weekends so it uses all your time and maybe  your energy that could be another resource on  

آخر هفته‌های من مربوط شود، بنابراین از تمام وقت و شاید انرژی شما استفاده می‌کند که می‌تواند منبع دیگری در

your weekends you can replace this whatever  time reference you want consumes my nights,  

آخر هفته‌های شما باشد، می‌توانید هر مرجع زمانی را که می‌خواهید جایگزین کنید

consumes my mornings, consumes all my time.  So if learning English consumes a lot of  

. بنابراین، اگر یادگیری زبان انگلیسی

your time or energy, put that's  me, that's me, put that's me in.

وقت یا انرژی شما را زیاد می‌برد، آن را من، این من، قرار دهید.

The comments and keep in mind this isn't  necessarily a bad thing, a negative thing,  

نظرات و به خاطر داشته باشید که این لزوماً چیز بدی نیست، یک چیز منفی،

you could enjoy this and notice the grammar  here. This is a gerund statement. It's  

می‌توانید از این لذت ببرید و به دستور زبان اینجا توجه کنید. این یک بیانیه ژرون است. این

a general statement. Now the subject in  Jared's statements are conjugated as it,  

یک جمله کلی است. اکنون موضوع در اظهارات جارد با آن ترکیب شده است، به

which is why we have this S. It  consumes my weekends. Don't worry  

همین دلیل است که ما این S را داریم. آخر هفته‌های من را مصرف می‌کند. نگران

about taking notes because I summarize  everything in a free lesson PDF. You can

یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم. می توانید

Find the link in the description. Now let's  continue with the article microplastics have  

لینک را در توضیحات پیدا کنید. حالا بیایید به مقاله‌ای که میکروپلاستیک‌ها

infiltrated so notice here this is in what  vertense the present perfect so is a completed  

نفوذ کرده‌اند ادامه می‌دهیم، بنابراین توجه کنید که در اینجا این است که در حال حاضر کامل است، بنابراین یک

past action, but there is a result in the  present. The result is that we consume them, it  

عمل گذشته تکمیل‌شده است، اما نتیجه‌ای در حال وجود دارد. نتیجه این است که ما آنها را مصرف می‌کنیم، روی

affects the environment, so that's the result, the  present perfect microplastics have infiltrated.

محیط‌زیست تأثیر می‌گذارد، بنابراین نتیجه، میکروپلاستیک‌های کامل کنونی نفوذ کرده‌اند.

Every part of the planet they have been  found buried so notice the pronunciation  

تمام قسمت‌های سیاره به خاک سپرده شده‌اند، بنابراین توجه کنید تلفظ

here does not match the spelling buried  buried. So the pronunciation is just  

در اینجا با املای buried  buried مطابقت ندارد . بنابراین تلفظ درست

like a strawberry or a blueberry berry, but  then in the past simple buried. Now berry,  

مثل توت فرنگی یا توت زغال اخته است، اما در گذشته ساده به خاک سپرده شده است. اکنون توت،

of course, is when something is  below the surface under dirt.

البته، زمانی است که چیزی زیر سطح زیر خاک باشد.

They have been found buried in Antarctic sea ice  within the guts of marine animals inhabiting the  

آن‌ها در یخ‌های دریای قطب جنوب دفن شده‌اند، درون روده جانوران دریایی ساکن در

deepest ocean trenches to inhabit means to live  in a place. It can describe humans, animals,  

عمیق‌ترین گودال‌های اقیانوسی به معنای زندگی کردن در یک مکان هستند. این می تواند انسان، حیوانات،

other plant species, even within the guts of  marine animals inhabiting the deepest ocean.

گونه های گیاهی دیگر را توصیف کند، حتی در روده حیوانات دریایی ساکن در عمیق ترین اقیانوس.

Trenches and in drinking water around  the world, plastic pollution has been  

ترانشه‌ها و در آب آشامیدنی در سراسر جهان، آلودگی پلاستیکی

found on beaches of remote uninhabited. So  if inhabiting means to live in a place, then  

در سواحل دورافتاده غیرمسکونی یافت شده است. بنابراین، اگر سکونت به معنای زندگی در مکانی است، پس

un makes it the opposite. So uninhabited means  that nobody is living on these islands. Another.

un آن را برعکس می کند. بنابراین خالی از سکنه به این معنی است که هیچ کس در این جزایر زندگی نمی کند. دیگری

Word for that would be deserted,  deserted, not desert, deserted,  

کلمه برای آن متروک خواهد بود، متروک، نه بیابان، متروک،

deserted. And notice the pronunciation  here, island, island. So there's nos here,  

متروک. و به تلفظ اینجا، جزیره، جزیره توجه کنید. بنابراین در اینجا هیچ وجود دارد،

but to make it plural, you would pronounce  that as islands, islands, islands, islands.

اما برای جمع کردن آن، آن را به صورت جزایر، جزایر، جزایر، جزایر تلفظ می‌کنید.

And it shows up, so it being plastic pollution,  

و ظاهر می‌شود، بنابراین آلودگی پلاستیکی است،

it shows up in seawater samples across the  planet. Here the phrasal verb is to show up,  

در نمونه‌های آب دریا در سراسر سیاره خود را نشان می‌دهد. در اینجا فعل عبارتی to show up است،

which means to appear. So plastic pollution  appears in seawater samples. The phrase of verb  

که به معنای ظاهر شدن است. بنابراین آلودگی پلاستیکی در نمونه‌های آب دریا ظاهر می‌شود. عبارت فعل

to show up is very commonly used. It also  has more of the meaning of come, to come.

to show up بسیار رایج است. همچنین بیشتر معنای آمدن، آمدن را دارد.

So similar to appear to come, do you  think she'll show up to the meeting?  

خیلی شبیه به نظر می رسد که می آید، فکر می کنید او در جلسه حاضر می شود؟   به

Do you think she'll come to the meeting?  Do you think she'll show up? Or you might  

نظر شما او به جلسه خواهد آمد؟ آیا فکر می کنید او ظاهر می شود؟ یا ممکن است

ask how many people showed up last night?  How many people came last night? Are you  

بپرسید چند نفر دیشب حاضر شدند؟ دیشب چند نفر اومدن؟ آیا از

enjoying this lesson? If you are, then I want  to tell you about the finally fluent academy.  

این درس لذت می برید؟ اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی در نهایت روان به شما بگویم.

This is my premium training program  where we study native English speaker.

این برنامه آموزشی ممتاز من است  که در آن زبان انگلیسی مادری را مطالعه می‌کنیم.

From TV, movies, YouTube, and the news so you can  improve your listening skills of fast English,  

از تلویزیون، فیلم‌ها، YouTube و اخبار تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

expand your vocabulary with natural expressions,  and learn advanced grammar easily. Plus you'll  

واژگان خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید، و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید. به علاوه،

have me as your personal coach. You can look  in the description for the link to learn more,  

من را به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. می‌توانید برای کسب اطلاعات بیشتر در توضیحات، پیوند را جستجو کنید،

or you can go to my website and  click on Findly fluent Academy.  

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی Findly fluent Academy کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson. But  they aren't just ubiquitous in water.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم. اما آنها فقط در همه جا در آب وجود ندارند.

What is the they? Well, we always want to  look to what our last subject is often we  

آنها چیست؟ خوب، ما همیشه می‌خواهیم به موضوع آخرمان نگاه کنیم که اغلب

have to remind ourselves and our last subject  was actually plastic pollution, which is it,  

باید به خودمان یادآوری کنیم و آخرین موضوع ما در واقع آلودگی پلاستیکی بود، یعنی همین،

so that doesn't match. So we know that they  represents microplastics in a situation like this,  

تا با هم مطابقت نداشته باشد. بنابراین ما می دانیم که آنها میکروپلاستیک را در موقعیتی مانند این نشان می دهند،

it would be best to say but microplastics because  it isn't actually the last subject mentioned.

بهتر است بگوییم میکروپلاستیک است زیرا  در واقع آخرین موضوع ذکر شده نیست.

So that's just something to keep in mind you can  replace your noun with the pronoun just make sure  

بنابراین این چیزی است که باید در نظر داشته باشید که می‌توانید اسم خود را با ضمیر جایگزین کنید، فقط مطمئن شوید که

it's known, but they microplastics aren't just  ubiquitous in water ubiquitous means found or  

آن را می‌شناسند، اما میکروپلاستیک‌ها فقط در همه جا در آب موجود نیستند و در

existing everywhere we commonly use this with  things in our daily lives. Cell phones are of  

همه جاهایی که ما معمولاً از این ضمیر در زندگی روزمره خود استفاده می‌کنیم، یافت می‌شوند یا وجود دارند. تلفن های همراه

course ubiquitous. Perhaps we can say chat  GBT is becoming ubiquitous in the workplace.

البته همه جا هستند. شاید بتوانیم بگوییم چت GBT در حال فراگیر شدن در محل کار است.

So this is in progress now simply because it's  a new technology you could argue Chachi BT has  

بنابراین این فناوری اکنون در حال پیشرفت است صرفاً به این دلیل که می‌توانید استدلال کنید که Chachi BT در

become ubiquitous or is ubiquitous so you  can use to be ubiquitous become is that  

همه جا حاضر شده است یا همه جا حاضر است، بنابراین می‌توانید از آن برای تبدیل شدن به همه جا استفاده کنید.

transition from not to so what do you think?  Is it becoming or has it already become? But  

آیا تبدیل شده است یا قبلاً شده است؟ اما

they aren't just ubiquitous in water, they  are spread widely in soils on land too.

آنها نه تنها در همه جا در آب یافت می شوند، بلکه به طور گسترده در خاک های خشکی نیز پخش می شوند.

And can even end up in the food we eat.

و حتی می تواند به غذایی که می خوریم ختم شود.

The phrase of verb end up is also very commonly  used by native speakers is definitely one of the  

عبارت فعل end up نیز معمولاً توسط افراد بومی استفاده می‌شود، قطعاً یکی از

most common phrase of verbs in my vocabulary. Now  it is used to say to be in a particular place,  

رایج‌ترین عبارت‌های افعال در واژگان من است. اکنون برای گفتن در یک مکان،

situation, or condition, but to finally  be. So it's really talking about the  

موقعیت یا شرایط خاص، اما در نهایت بودن استفاده می‌شود. بنابراین واقعاً در مورد

end result. Now the end result can be  unexpected or unintentional as well.

نتیجه نهایی صحبت می شود. اکنون نتیجه نهایی می‌تواند غیرمنتظره یا غیرعمدی نیز باشد.

So often it's not planned from the beginning so  it wasn't planned to put microplastics in the soil  

بنابراین اغلب از ابتدا برنامه‌ریزی نشده بود، بنابراین قرار نبود میکروپلاستیک‌ها در خاک قرار داده شوند،

they ended up there. Now in an everyday situation  it's very common to ask someone, oh, what did you  

آنها به آنجا ختم شدند. اکنون در یک موقعیت روزمره بسیار رایج است که از کسی بپرسید، اوه،

end up doing last night? Now you can ask someone  what did you do last night, but if you say.

دیشب در نهایت چه کار کردید؟ حالا می‌توانید از کسی بپرسید که دیشب چه کار کردید، اما اگر بگویید.

What did you end up doing last night? It  sounds like you previously talked to that  

دیشب آخرش چیکار کردی؟ به نظر می‌رسد قبلاً با آن شخص صحبت کرده‌اید

person and they had a few different  things that they were considering,  

و او چند مورد مختلف را در نظر گرفته است،

so you want to know which one did you  choose? So which particular place or  

بنابراین می‌خواهید بدانید کدام یک را انتخاب کرده‌اید؟ بنابراین بالاخره در کدام مکان یا

situation or condition did you finally  end up in, finally found yourself in?

موقعیت یا شرایط خاص قرار گرفتید و بالاخره در آن قرار گرفتید؟

Now you can reply back and simply say  I stayed home, or you can say I ended  

اکنون می‌توانید پاسخ دهید و به سادگی بگویید « من در خانه ماندم»، یا می‌توانید بگویید من در نهایت در

up staying home. Now up is a preposition, so  you need to use the Jain verb after. That's  

خانه ماندم. Now up یک حرف اضافه است، بنابراین باید از فعل جین بعد از آن استفاده کنید. به همین

why before I said I stayed home in the  past simple, I ended up staying home and  

دلیل است که قبل از اینکه بگویم در گذشته ساده در خانه ماندم، در نهایت در خانه ماندم و

reviewing my weekly J For English lesson.  So it sounds like you made this decision.

درس هفتگی J For English خود را مرور کردم. بنابراین به نظر می رسد که شما این تصمیم را گرفته اید.

At the last minute or maybe unexpectedly,  unintentionally you didn't plan it in  

در آخرین لحظه یا شاید به‌طور غیرمنتظره، ناخواسته از قبل برنامه‌ریزی نکرده‌اید

advance and you were considering other  things as well so perfecting this phrasal  

و چیزهای دیگری را نیز در نظر می‌گرفتید، بنابراین تکمیل این

verb may consume your weekend, but  trust me it's worth it because it is  

فعل عبارتی ممکن است آخر هفته شما را مصرف کند، اما به من اعتماد کنید ارزشش را دارد زیرا این

such a common phrasal verb and it will  help you sound very natural. OK, let's  

یک فعل عبارتی رایج است و  به شما کمک می‌کند بسیار طبیعی به نظر برسید. خوب، بیایید

continue unwittingly, mm, do you know what this  means? This means without knowing or planning.

ناخواسته ادامه دهیم، میلیمتر، می دانید این به چه معناست؟ این یعنی بدون دانستن یا برنامه ریزی.

So we may be consuming remember eating  or drinking tiny fragments of plastic  

بنابراین ممکن است تقریباً با هر لقمه‌ای که می‌خوریم، خوردن یا نوشیدن تکه‌های ریز پلاستیک

microplastics with almost every bite we take  but of course we're not doing this on purpose  

میکروپلاستیک مصرف می‌کنیم، اما البته ما این کار را عمداً انجام نمی‌دهیم

we're not planning to do this we might not  even know we're doing this so that's the  

برنامه‌ای برای انجام این کار نداریم، حتی ممکن است ندانیم که این کار را انجام می‌دهیم، بنابراین

unwittingly. You can also put unwittingly  before your verb because it's an adverb,  

ناخواسته این کار را انجام می‌دهیم. همچنین می‌توانید ناخواسته  را قبل از فعل خود قرار دهید زیرا یک قید است،

but it is commonly found at the  beginning of the sentence to.

اما معمولاً در ابتدای جمله to یافت می‌شود.

Introduce the sentence. Now notice this use of  this modal verb. It's important because we may  

جمله را معرفی کنید. اکنون به استفاده از این فعل معین توجه کنید. این مهم است زیرا ممکن است ما

be this just means there's a chance it could  be a 50% chance, 60% chance we don't know,  

این باشیم فقط به این معنی است که این احتمال وجود دارد که 50٪ شانس باشد، 60٪ احتمال دارد که ما نمی دانیم،

but we may be consuming. It isn't guaranteed  it's just a possibility or a chance and remember  

اما ممکن است مصرف کنیم. تضمین نمی‌شود این فقط یک امکان یا شانس است و به خاطر داشته باشید  از

grammatically it's modal plus base verb. I see  a lot of mistakes with this modal plus base.

نظر دستوری این فعل پایه وجهی است. من اشتباهات زیادی را با این پایه مودال پلاس می بینم.

Surp the backlash against single use  plastics. So single use plastics,  

مقاومت در برابر پلاستیک های یکبار مصرف را از بین ببرید . بنابراین پلاستیک های یک بار مصرف،

you may know what this means because it's very  common in the news these days. It's a plastic  

شاید معنی این را بدانید زیرا این روزها در اخبار بسیار رایج است. این یک

bag that you use once and then you throw it  away. That's a single use plastic, so it's not  

کیسه پلاستیکی است که یک بار از آن استفاده می کنید و سپس آن را دور می اندازید. این یک پلاستیک یکبار مصرف است، بنابراین

a reusable plastic. Now, let's look at this,  the backlash, the backlash against something.

یک پلاستیک قابل استفاده مجدد نیست. اکنون، بیایید به این نگاه کنیم، عکس العمل، عکس العمل در برابر چیزی.

Backlash this is a noun it represents  negativity and criticism and public  

این اسمی است که نشان‌دهنده منفی و انتقاد است و

negativity and criticism now notice  against something let's review this example  

منفی و انتقاد عمومی اکنون متوجه چیزی می‌شویم. بیایید این مثال را مرور کنیم

the company received a lot of backlash so remember  backlash is a noun it's commonly used with.

شرکت واکنش‌های زیادی دریافت کرد، بنابراین به یاد داشته باشید که واکنش منفی اسمی است که معمولاً با آن استفاده می‌شود.

The verb to receive but in this case it could  be a company or a person or a policy even the  

فعل دریافت کردن، اما در این مورد می‌تواند یک شرکت یا یک شخص یا یک خط‌مشی باشد، حتی

company received a lot of backlash received  a lot of criticism or opposition when the  

شرکت با واکنش‌های منفی زیادی مواجه شد، زمانی که

public found out phrase a verb, which means  discovered, when the company found out it  

عموم مردم عبارت یک فعل را فهمیدند، به معنای کشف، زمانی که شرکت متوجه شد

doesn't recycle it being the company  doesn't recycle now using the style.

آن را بازیافت نمی‌کند، شرکت هم اکنون با استفاده از سبک بازیافت نمی‌کند. در

Of speech here I could take this  sentence and change it to the backlash,  

اینجا می‌توانم این جمله را بپذیرم و آن را به واکنش منفی تغییر دهم،

the opposition criticism against the company  for not recycling. This is the reason why  

انتقاد مخالفان علیه شرکت به دلیل بازیافت نکردن. این دلیلی است که

the company received backlash. So the backlash  against the company for not recycling caused it.

شرکت با واکنش‌های منفی مواجه شد. بنابراین واکنش شدید علیه شرکت به دلیل بازیافت نکردن آن باعث شد.

to plummet. So this part is not in  the first sentence. So caused is the  

سقوط کردن بنابراین این قسمت در جمله اول نیست. بنابراین

reason why it's stock, so the shares of  the company that are publicly traded in  

دلیل سهام این شرکت است، بنابراین سهام شرکتی که به صورت عمومی در

the stock market caused its stock  to plummet, to decline sharply.

بازار سهام معامله می شود باعث شد سهام آن سقوط کند و به شدت کاهش یابد.

So a large decline and it happened quickly. That  is the word plummet, which is commonly used with  

بنابراین یک کاهش بزرگ و به سرعت اتفاق افتاد. این کلمه Plummet است که معمولاً در

the stock market. Backlash is a very common  term you'll hear in the news. Let's continue  

بازار سهام استفاده می‌شود. واکنش متقابل اصطلاح بسیار رایجی است که در اخبار خواهید شنید. بیایید به

the backlash against single use plastics.  So now it's not a specific company, it's

واکنش منفی علیه پلاستیک های یکبار مصرف ادامه دهیم. بنابراین اکنون این یک شرکت خاص نیست، بلکه

The actual plastics that are receiving a lot of  public criticism and opposition has seen many  

پلاستیک‌های واقعی است که انتقادات و مخالفت‌های عمومی زیادی را دریافت می‌کند،

companies seeking to use alternatives,  alternatives to single use plastics,  

شرکت‌های بسیاری به دنبال استفاده از جایگزین‌ها، جایگزین‌هایی برای پلاستیک‌های یک‌بار مصرف،

alternatives that claim to be more  biodegradable or compostable, but in  

جایگزین‌هایی هستند که ادعا می‌کنند زیست تخریب‌پذیرتر یا کمپوست‌پذیر هستند، اما در

some cases these alternatives may actually  be compounding the microplastic problem.

برخی موارد این جایگزین‌ها ممکن است در واقع مشکل میکروپلاستیک را ترکیب کنند.

So compounding means it gets bigger and bigger  and bigger and bigger gradually over time  

بنابراین ترکیب به این معنی است که در طول زمان به تدریج بزرگتر و بزرگتر می شود

so the problem being the microplastics problem  so that gets bigger and bigger and bigger even  

بنابراین مشکل مشکل میکروپلاستیک است به طوری که بزرگتر و بزرگتر و بزرگتر می شود حتی

though alternatives may seem to be better  but because there are other issues with them.

هرچند جایگزین ها ممکن است بهتر به نظر برسند اما چون مشکلات دیگری با آنها وجود دارد.

But again, notice the use of  this modal may be these are  

اما مجدداً، توجه کنید که استفاده از این مودال ممکن است اینها

important words to notice because it  changes the meaning it takes us from  

کلمات مهمی باشند که باید به آنها توجه کرد زیرا این معنی را تغییر می‌دهد که ما را از

a factual statement to just something  that is a possibility but not fact. So  

یک بیان واقعی به چیزی تبدیل می‌کند که یک احتمال است اما واقعیت نیست. بنابراین

it's very important to notice modals when  understanding the meaning of something.

بسیار مهم است که هنگام فهمیدن معنای چیزی به مدال ها توجه کنید.

And again, remember modal plus base verb,  

و دوباره، فعل پایه به اضافه مودال را به خاطر بسپارید،

even though it's separated by actually,  we still need modal plus base verb.

حتی اگر با واقعاً از هم جدا شده باشد، ما همچنان به فعل پایه به اضافه مودال نیاز داریم.

Let's continue. Research has found that bags  labeled as biodegradable can take years to  

ادامه دهیم. تحقیقات نشان داده است که کیسه‌هایی که دارای برچسب زیست تخریب‌پذیر هستند ممکن است سال‌ها طول بکشد تا

disintegrate. So if something disintegrates, it  goes from it it's whole piece, so a whole bag,  

تجزیه شوند. بنابراین، اگر چیزی متلاشی شود، از آن خارج می‌شود، یک قطعه کامل است، بنابراین یک کیسه کامل،

and then it breaks down until it is nothing until  there's nothing left that would be disintegrate.

و سپس می‌شکند تا زمانی که چیزی نیست تا  چیزی باقی نماند که متلاشی شود.

So it can take years to disintegrate  and even then they mostly break down  

بنابراین ممکن است سال‌ها طول بکشد تا متلاشی شوند و حتی پس از آن، بیشتر

into smaller pieces rather than their  component chemical parts so this is the  

به قطعات کوچک‌تر تجزیه می‌شوند تا اجزای شیمیایی خود، بنابراین این

reason why the alternatives may be compounding  the problem, making it worse because they don't.

دلیلی است که جایگزین‌ها ممکن است مشکل را پیچیده‌تر کنند و بدتر کنند زیرا اینطور نیست.

Fully disintegrate, go to zero. Now here this  use of break down into smaller pieces is the  

کاملاً متلاشی شود، به صفر بروید. اکنون در اینجا، این استفاده از تجزیه به قطعات کوچکتر،

definition of disintegrate. So notice this  phrase of verb to break down. So you take  

تعریف تجزیه است. بنابراین به این عبارت فعل به شکستن توجه کنید. بنابراین،

something that's whole and then it separates  into smaller and smaller and smaller pieces.

چیزی را می گیرید که کامل است و سپس آن را به قطعات کوچکتر و کوچکتر و کوچکتر تقسیم می کنید.

This meaning of breakdown is commonly  used as advice to someone who has a  

این معنای شکست معمولاً به‌عنوان توصیه به کسی استفاده می‌شود که یک

large problem or a large challenge or even  a large goal such as becoming fluent that  

مشکل بزرگ یا چالش بزرگ یا حتی هدف بزرگی مانند مسلط شدن دارد که

is such a big goal it may be difficult  to stay motivated to work toward it but  

هدف آنقدر بزرگ است که ممکن است سخت باشد انگیزه کار برای رسیدن به آن را حفظ کنید، اما

if you just break it down so you take the  whole piece and you turn it into smaller.

اگر آن را تجزیه کنید تا کل قطعه را بردارید و آن را به کوچک‌تر تبدیل کنید.

Pieces and then you can focus just on increasing  your vocabulary to the most common 500 words,  

تکه‌ها و سپس می‌توانید فقط روی افزایش دایره لغات خود به 500 کلمه رایج،

then 1000 words, then the 5 most common  verb tenses, then the more advanced idioms,  

سپس 1000 کلمه، سپس 5 زمان فعل رایج‌تر، سپس اصطلاحات پیشرفته‌تر تمرکز کنید،

so you just focus on one part at  a time. So I gave the example,  

بنابراین فقط روی یک قسمت تمرکز کنید . بنابراین من مثال زدم،

let's break the problem down  or let's break the goal down.

بیایید مشکل را بشکنیم یا بیایید هدف را بشکنیم.

And focus on one aspect at a time so this is often  offered to advice to someone who feels overwhelmed  

و هربار روی یک جنبه تمرکز کنید، بنابراین این اغلب به عنوان توصیه به شخصی ارائه می‌شود که احساس می‌کند

by something so large a problem, a project, a  goal just break it down, just break it down,  

از مشکلی بسیار بزرگ، یک پروژه، یک هدف غرق شده است، فقط آن را خراب کنید، فقط آن را خراب کنید،

swapping out plastic packaging for glass, so  to swap out means to replace one thing with.

بسته‌بندی پلاستیکی را با شیشه عوض کنید، بنابراین تعویض به معنای جایگزین کردن یک چیز با آن است.

Another so you take your plastic and then  you replace it with glass. That would be to  

دیگری برای اینکه پلاستیک خود را بردارید و سپس آن را با شیشه جایگزین کنید. این به معنای

swap out. So if you are following a recipe and  you don't have any milk, you might swap it out  

تعویض است. بنابراین اگر دستور غذا را دنبال می‌کنید و شیر ندارید، می‌توانید آن را

for an alternative. So that would commonly  be used in baking or in following a recipe.

با یک جایگزین جایگزین کنید. بنابراین معمولاً در پخت یا پیروی از یک دستور غذا استفاده می‌شود.

Swapping out plastic packaging for glass could  potentially help to reduce exposure. So in  

تعویض بسته بندی پلاستیکی با شیشه می تواند به طور بالقوه به کاهش قرار گرفتن در معرض کمک کند. بنابراین، در

this case exposure is how you come in contact  with microplastics through what you consume.

این مورد، قرار گرفتن در معرض نحوه تماس شما با میکروپلاستیک‌ها از طریق چیزی است که مصرف می‌کنید.

The food you eat and the beverages you drink,  

غذایی که می‌خورید و نوشیدنی‌هایی که می‌نوشید،

but notice this use of could potentially again  these models tell us this isn't a fact yet,  

اما توجه داشته باشید که استفاده از آن می‌تواند به طور بالقوه دوباره به ما بگوید که این هنوز یک واقعیت نیست،

it is just a possibility. So again we  have modal could help but potentially.

این فقط یک احتمال است. بنابراین، دوباره ما مدال داریم که می‌تواند کمک کند اما به طور بالقوه.

Makes it sound again just more like a possibility,  not a fact, but it would also have environmental  

باعث می‌شود دوباره شبیه یک احتمال به نظر برسد، نه یک واقعیت، اما بازتاب‌های محیطی نیز دارد

repercussions. So repercussions, these are  negative consequences or negative impacts.

. بنابراین پیامدها، اینها پیامدهای منفی یا تأثیرات منفی هستند.

Of something often parents say to kids,  your actions have repercussions, meaning  

در مورد چیزی که اغلب والدین به بچه‌ها می‌گویند، اعمال شما عواقبی دارد، به این معنی

when you do something there could be negative  impacts or effects because of that action.

وقتی کاری را انجام می‌دهید، می‌تواند تأثیرات یا تأثیرات منفی به دلیل آن عمل داشته باشد.

So in this case, the repercussions, the negative  effects are on the environment and notice here,  

بنابراین، در این مورد، پیامدها، اثرات منفی روی محیط‌زیست است و در اینجا متوجه می‌شوید،

but it would also have environmental  repercussions as glass has a higher  

اما بازتاب‌های زیست‌محیطی نیز خواهد داشت زیرا شیشه دارای

environmental footprint than plastic. Footprint  means the lasting effect. So the environmental  

ردپای محیطی بالاتری نسبت به پلاستیک است. ردپای به معنای اثر ماندگار است. بنابراین،

footprint is the impact on the environment on  the environment over a longer period of time.

ردپای محیطی، تأثیری است که بر محیط زیست در مدت زمان طولانی‌تری روی محیط می‌گذارد.

And this uses the modal wood it would have an  environmental or environmental repercussions.  

و این از چوب مودال استفاده می کند که پیامدهای زیست محیطی یا زیست محیطی دارد.

So in this case it's presenting the repercussions  as a fact, but it's a hypothetical situation. So  

بنابراین در این مورد، پیامدها را به عنوان یک واقعیت ارائه می‌کند، اما این یک وضعیت فرضی است. بنابراین

these repercussions will only happen if plastic  is swapped out for glass, so this situation.

این پیامدها تنها در صورتی اتفاق می‌افتد که پلاستیک با شیشه جایگزین شود، بنابراین این وضعیت.

This situation isn't a fact, it's  a hypothetical, but the impact,  

این وضعیت یک واقعیت نیست، یک فرضیه است، اما تأثیر،

the environmental repercussions  are offered as being a fact.

پیامدهای زیست محیطی به عنوان یک واقعیت ارائه می شود.

Let's continue. Fortunately, oh, some good news.  I know what follows will be positive because  

ادامه دهیم. خوشبختانه، اوه، یک خبر خوب. می‌دانم آنچه در ادامه می‌آید مثبت خواهد بود زیرا

fortunately is used to introduce something  positive. Fortunately, there is some hope.

خوشبختانه برای معرفی چیز مثبت استفاده می‌شود. خوشبختانه کمی امید وجود دارد.

Researchers are developing a number of  approaches to help get rid of the plastic  

محققان در حال توسعه تعدادی از رویکردها برای کمک به خلاص شدن از شر

pollution in our environment. If you get rid  of something, then you remove it permanently,  

آلودگی پلاستیکی در محیط ما هستند. اگر از چیزی خلاص شوید، آن را برای همیشه حذف کنید،

you delete it in the context of a computer  if I were to get rid of this text.

آن را در زمینه رایانه حذف کنید اگر بخواهم از شر این متن خلاص شوم.

I deleted it. I just got rid of it.  If I wanted to get rid of this shirt,  

من آن را حذف کردم. تازه از شرش خلاص شدم اگر می‌خواستم از شر این پیراهن خلاص شوم،

I would give it to Goodwill where clothes are  recycled because you don't want to throw it  

آن را به Goodwill می‌دادم، جایی که لباس‌ها بازیافت می‌شوند، زیرا نمی‌خواهید آن را

in the garbage that creates waste,  right? So I can give it to someone  

در زباله‌هایی بیندازید که زباله ایجاد می‌کند، درست است؟ بنابراین می توانم آن را به شخص

else and then it is no longer mine. So  that's how you get rid of something.

دیگری بدهم و دیگر مال من نیست. بنابراین  به این ترتیب از شر چیزی خلاص می شوید.

And in this case they are developing  a number of approaches, so a number of  

و در این مورد آنها در حال توسعه تعدادی از رویکردها هستند، بنابراین تعدادی از

it is many or some. So if you say I have  a number of tasks to do, it means I have  

آنها بسیار یا برخی هستند. بنابراین اگر می‌گویید چند کار برای انجام دادن دارم، به این معنی است که من

some tasks or many tasks. Just remember  that the noun that follows this is plural.

چند کار یا کارهای زیادی دارم. فقط به یاد داشته باشید که اسمی که بعد از این می آید جمع است.

Because it means so many there's  more than one developing a number  

زیرا این بدان معناست که بیش از یک

of approaches to help get rid of  permanently removed the plastic  

روش برای کمک به خلاص شدن از شر

pollution in our environment. One approach  has been to turn the fungi, so notice here,  

آلودگی پلاستیکی در محیط زیست ما، بیش از یک مورد وجود دارد. یکی از روش‌ها چرخاندن قارچ‌ها بوده است، بنابراین توجه کنید،

fungi, this is the plural of fungus.  Fungus is 1 and then fungi is 2 or more.

قارچ‌ها، این جمع قارچ است. قارچ 1 و سپس قارچ 2 یا بیشتر است. در

There are actually a lot of funny shirts  and jokes about this word because the  

واقع پیراهن‌ها و جوک‌های خنده‌دار زیادی درباره این کلمه وجود دارد، زیرا

pronunciation is fun guy, fun guy. So  there's a lot of jokes with this. You  

تلفظ آن fun guy، fun guy است. بنابراین، شوخی‌های زیادی در این مورد وجود دارد.

might see it sometime and wonder  why this is on someone's shirt.

ممکن است زمانی آن را ببینید و تعجب کنید که چرا این روی پیراهن کسی است.

OK, it has been turned to fungi and bacteria that  feed on plastic, breaking it down, so remember to  

خوب، تبدیل به قارچ‌ها و باکتری‌هایی شده است که از پلاستیک تغذیه می‌کنند و آن را تجزیه می‌کنند، بنابراین به یاد داشته باشید که

break something down so we take the the plastic  and the fungi and bacteria they cause it to go  

چیزی را تجزیه کنید تا پلاستیک و قارچ‌ها و باکتری‌هایی که باعث می‌شوند آن را

into smaller parts. So that would be breaking it  down in the process. A species of beetle larvae.

به قسمت‌های کوچک‌تر تبدیل کنیم. بنابراین در این فرآیند آن را از بین می‌برد. گونه ای از لارو سوسک.

So here larvae is the irregular  plural of larva and you have the egg,  

بنابراین در اینجا لارو جمع نامنظم لارو است و شما تخم دارید،

so the egg for the beetle  and then the beetle hatches,  

بنابراین تخم سوسک و سپس سوسک از تخم خارج می‌شود،

but it's not a developed beetle. So it's  in between being an egg and a full beetle  

اما این یک سوسک توسعه‌یافته نیست. بنابراین بین یک تخم مرغ و یک سوسک کامل است

that describes larva, the larva stage of  certain species such as beetles. Remember.

که لارو، مرحله لارو گونه‌های خاصی مانند سوسک‌ها را توصیف می‌کند. به یاد داشته باشید.

This is the irregular plural  larvae, the singular is larva,  

این لارو جمع نامنظم است، مفرد لارو است،

a species of beetle larvae that can devour  polystyrene. So devour means to eat a large  

گونه‌ای از لارو سوسک که می‌تواند پلی استایرن را ببلعد. بنابراین بلعیدن به معنای خوردن

quantity of or to eat something fully and  completely usually in a short period of time.

مقدار زیادی یا خوردن چیزی به طور کامل و کاملاً معمولاً در مدت زمان کوتاهی است.

So if you're really hungry you might say,  oh I could devour a hamburger right now  

بنابراین، اگر واقعا گرسنه هستید، ممکن است بگویید، اوه، من می‌توانم همین الان همبرگر را ببلعم

so you can use it more hyperbolically in  that sense, but in this case it's more of  

تا بتوانید از آن به صورت هذلولی‌تر به این معنا استفاده کنید، اما در این مورد،

a literal meaning now to be honest,  I don't know what polystyrene is I.

صادقانه بگویم، اکنون به معنای واقعی کلمه است، من نمی‌دانم پلی استایرن چیست.

I assume it's some sort of chemical that  is found in plastic perhaps just based on  

من فرض می‌کنم که این نوعی ماده شیمیایی است که فقط بر اساس آن در زمینه  پلاستیک یافت می‌شود.

the context of this. So the beetle  larvae that can devour polystyrene,  

بنابراین، لارو سوسک که می‌تواند پلی استایرن را ببلعد،

eat a large amount of it or in a short period of  time, has also offered another potential solution.

مقدار زیادی از آن را بخورد یا در مدت زمان کوتاهی، راه‌حل بالقوه دیگری را ارائه کرده است.

Again, this use of potential, it  isn't a proven solution yet. It is  

باز هم، این استفاده از پتانسیل، هنوز راه حل اثبات شده ای نیست. این

a potential solution. So that word is important.

یک راه حل بالقوه است. پس این کلمه مهم است.

Let's continue. Others are looking at using water  filtration techniques or chemical treatments that  

ادامه دهیم. دیگران به دنبال استفاده از تکنیک‌های فیلتر کردن آب یا درمان‌های شیمیایی هستند که

can remove microplastics so again they're  offering this as another potential solution.  

می‌توانند میکروپلاستیک‌ها را حذف کنند، بنابراین دوباره این را به عنوان راه‌حل بالقوه دیگری ارائه می‌کنند.

Others I assume means other researchers or  maybe even other companies are doing this.

دیگرانی که من فرض می‌کنم به این معنی است که محققان دیگر یا شاید شرکت‌های دیگر این کار را انجام می‌دهند.

And let's review this phrasal verb to look at  something. This means you're considering it or  

و بیایید این فعل عبارتی را مرور کنیم تا به چیزی نگاه کنیم. این بدان معناست که شما آن را به عنوان یک گزینه در نظر می گیرید یا

exploring it as an option, and this is our verb  look conjugated in the present continuous. We have  

آن را بررسی می کنید، و این فعل ما در حال استمراری مزدوج به نظر می رسد. ما

our preposition ads, so that's why your next verb  is in the ING form. Here's an example that might.

تبلیغات حرف اضافه خود را داریم، به همین دلیل است که فعل بعدی شما به شکل ING است. در اینجا یک مثال است که ممکن است.

resonate with you. I'm looking at ways to  expand my vocabulary. So I'm considering,  

با شما طنین انداز شود من به دنبال راه هایی برای گسترش دایره لغاتم هستم. بنابراین، در حال بررسی،

I'm exploring different ways, different options.  I'm looking at and it's in progress now so that's  

در حال بررسی راه‌های مختلف، گزینه‌های مختلف هستم. من در حال بررسی هستم و اکنون در حال انجام است، بنابراین   به همین

why it's in the present continuance. So the  something is ways to expand my vocabulary.

دلیل در تداوم فعلی است. بنابراین، راه‌هایی برای گسترش دایره لغات من است.

And then maybe you add on so far,  learning English with the news has  

و شاید تا اینجای کار اضافه کنید، یادگیری انگلیسی با اخبار

been the most effective method. And think  of everything that you've learned today,  

مؤثرترین روش بوده است. و به همه چیزهایی که امروز آموخته‌اید فکر کنید،

so hopefully you do find this an effective method,  and that's the end of the article. So what I'll

بنابراین امیدواریم این روش مؤثری باشد، و این پایان مقاله است. بنابراین کاری که

do now is I'll read the article so you  can also improve your pronunciation at the  

اکنون انجام می دهم این است که مقاله را می خوانم تا بتوانید تلفظ خود را

same time as your vocabulary and we've also  discussed a lot of grammar as well. So I'll  

همزمان با واژگان خود بهبود بخشید و همچنین درباره گرامر زیادی بحث کرده ایم. بنابراین

read the article now. How microplastics  are infiltrating everything you consume.

اکنون مقاله را می خوانم. چگونه میکروپلاستیک‌ها به هر چیزی که شما مصرف می‌کنید نفوذ می‌کنند.

Microplastics have infiltrated every part  of the planet. They've been found buried  

میکروپلاستیک ها به هر قسمت از سیاره نفوذ کرده اند. آنها

in Antarctic sea ice within the guts of  marine animals inhabiting the deepest  

در یخ های دریای قطب جنوب در روده حیوانات دریایی ساکن در عمیق ترین

ocean trenches and in drinking water around  the world. Plastic pollution has been found  

سنگرهای اقیانوسی و در آب آشامیدنی در سراسر جهان یافت شده اند. آلودگی پلاستیکی

on beaches of remote uninhabited islands, and it  shows up in seawater samples across the planet.

در سواحل جزایر دورافتاده غیر مسکونی پیدا شده است، و در نمونه‌های آب دریا در سراسر سیاره خود را نشان می‌دهد.

But they aren't just ubiquitous in water.  They are spread widely in soils on land too,  

اما آنها فقط در همه جا در آب وجود ندارند. آن‌ها به‌طور گسترده در خاک‌های روی زمین نیز پخش می‌شوند،

and can even end up in the  food we eat. Unwittingly,  

و حتی می‌توانند در غذایی که ما می‌خوریم ختم شوند. ناخواسته،

we may be consuming tiny fragments of  plastic with almost every bite we take.

ممکن است تقریباً با هر لقمه‌ای که می‌خوریم، قطعات ریز  پلاستیک مصرف می‌کنیم.

The backlash against single use  plastics has seen many companies  

واکنش شدید علیه پلاستیک‌های یک‌بار مصرف باعث شده است که بسیاری از شرکت‌ها به

seeking to use alternatives that claim  to be more biodegradable or compostable,  

دنبال استفاده از جایگزین‌هایی باشند که ادعا می‌کنند زیست تخریب‌پذیرتر یا کمپوست‌پذیر هستند،

but in some cases these alternatives may  actually be compounding the microplastic problem.  

اما در برخی موارد این جایگزین‌ها ممکن است در واقع مشکل میکروپلاستیک را تشدید کنند.

Research has found that bags labeled  as biodegradable can take years to.

تحقیقات نشان داده است که کیسه‌هایی که دارای برچسب تجزیه‌پذیر هستند ممکن است سال‌ها طول بکشد.

Integrate and even then they mostly break  down into smaller pieces rather than their  

ادغام می شوند و حتی پس از آن بیشتر به قطعات کوچکتر تجزیه می شوند تا

component chemical parts. Swapping out plastic  packaging for glass could potentially help to  

اجزای شیمیایی اجزای خود. تعویض بسته بندی پلاستیکی با شیشه می تواند به طور بالقوه به

reduce exposure, but it would also have  environmental repercussions as glass has  

کاهش قرار گرفتن در معرض کمک کند، اما همچنین می تواند پیامدهای زیست محیطی داشته باشد زیرا شیشه دارای

a higher environmental footprint  than plastic. Fortunately there.

ردپای محیطی بالاتری نسبت به پلاستیک است. خوشبختانه وجود دارد.

Some hope. Researchers are developing a  number of approaches to help get rid of  

برخی امیدوارند. محققان در حال توسعه تعدادی رویکرد برای کمک به خلاص شدن از

the plastic pollution in our environment.  One approach has been to turn to fungi and  

آلودگی پلاستیکی در محیط ما هستند. یک رویکرد روی آوردن به قارچ‌ها و

bacteria that feed on plastic, breaking it  down in the process. A species of beetle  

باکتری‌هایی است که از پلاستیک تغذیه می‌کنند و در این فرآیند آن را تجزیه می‌کنند. گونه‌ای از

larvae that can devour polystyrene has  also offered another potential solution.

لارو سوسک که می‌تواند پلی استایرن را ببلعد راه‌حل بالقوه دیگری نیز ارائه کرده است.

Others are looking at using water  filtration techniques or chemical  

برخی دیگر به دنبال استفاده از تکنیک‌های تصفیه آب یا

treatments that can remove microplastics.  

درمان‌های شیمیایی هستند که می‌توانند میکروپلاستیک‌ها را حذف کنند.

Do you want to keep learning English with  the news? If you do put let's go, let's go  

آیا می‌خواهید با اخبار به یادگیری زبان انگلیسی ادامه دهید ؟ اگر گذاشتید let's go، بیایید برویم   let

put let's go in the comments. And of course make  sure you like this lesson, share it with your.

's go را در نظرات بگذارید. و البته مطمئن شوید که این درس را دوست دارید، آن را با خود به اشتراک بگذارید.

Friends and subscribe so you're notified  every time I post a new lesson, and you  

دوستان و مشترک شوید تا هر بار که درس جدیدی را پست می‌کنم به شما اطلاع داده می‌شود و شما

can get this free speaking guide where  I share 6 tips on how to speak English  

می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید که در آن ۶ نکته درباره نحوه صحبت کردن به انگلیسی

fluently and confidently. You can click  here to download it or look for the link  

روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم. می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا پیوند را

in the description. And here's another  lesson I know you'll love. Watch it now.

در توضیحات جستجو کنید. و این یک درس دیگر است که می‌دانم دوست خواهید داشت. حالا تماشاش کن