Prepositions in English – OF

Hi there. My name is Emma, and today we have a special lesson for you. So some of you have

سلام. اسم من اِما است و امروز یک درس ویژه برای شما داریم. بنابراین برخی از شما

requested lessons before on our comment board at www.engvid.com, and we like to accommodate

قبلاً در صفحه نظرات ما در www.engvid.com درخواست آموزش داده اید، و ما دوست داریم

you guys. We like to teach you the things you really want to learn. So this lesson is

شما را در نظر بگیریم. ما دوست داریم چیزهایی را به شما آموزش دهیم که واقعاً می خواهید یاد بگیرید. بنابراین این درس

dedicated to a student named Einarth who asked for this specific lesson. So this lesson is

به دانش آموزی به نام Einarth اختصاص دارد که این درس را درخواست کرده است. پس این درس

on the preposition "of". Now, I know a lot of you get confused with when to use "of".

روی حرف اضافه «از» است. اکنون، من می دانم که بسیاری از شما با زمان استفاده از "of" گیج می شوید.

Some sentences seem to have it, some words like "a lot", "a lot of", or is it just "a

به نظر می رسد برخی جملات آن را دارند، برخی کلمات مانند "خیلی"، "خیلی از" یا فقط "

lot"? When do we use it? So this video is going to look at three different times we

خیلی" است؟ چه زمانی از آن استفاده کنیم؟ بنابراین این ویدیو به سه زمان مختلف که

use "of".

از "of" استفاده می کنیم، نگاه می کند.

So to begin with, I want to talk a little bit about possession. So we use "of" sometimes

بنابراین برای شروع، می خواهم کمی در مورد مالکیت صحبت کنم. بنابراین ما گاهی اوقات

when we're talking about "whose thing is it?" So I'll explain this a little bit more clearly.

زمانی که در مورد این موضوع صحبت می کنیم از "از" استفاده می کنیم که "این موضوع از چه کسی است؟" بنابراین من این را کمی واضح تر توضیح خواهم داد.

So I have two sentences here. "The leg of the chair is broken.", "The dog's leg is broken."

بنابراین من در اینجا دو جمله دارم. «پای صندلی شکسته است.»، «پای سگ شکسته است».

In English, these are the two ways to show possession. By "possession" I mean "whose

در انگلیسی، این دو راه برای نشان دادن مالکیت است. منظور من از "تصرف" "

leg is it?" It's the chair's leg. "Whose leg is it?" It's the dog's leg. So the first way

پای کیست؟" این پای صندلی است. " پای کیست؟" این پای سگ است. بنابراین اولین

is by using "of the". The second way is just using "apostrophe s".

راه با استفاده از "از" است. راه دوم فقط استفاده از "آپوستروف s" است.

So for a lot of students, this becomes difficult and confusing because they think, "When do

بنابراین برای بسیاری از دانش‌آموزان، این مشکل و گیج‌کننده می‌شود، زیرا فکر می‌کنند، "چه

I use 'apostrophe s'?" "When do I use 'of the'?" Well, it's quite simple, actually.

زمانی از "آپوستروف s" استفاده کنم؟ "چه زمانی از "از" استفاده کنم ؟" خوب، در واقع بسیار ساده است.

So I have down here, I have "when we use 'of the'", and "when we use 'apostrophe s'".

بنابراین من اینجا را دارم، "وقتی از "از" استفاده می کنیم، و "وقتی از "آپوستروف s" استفاده می کنیم.

So we use "of the" when we're talking about things that are not alive, objects. So for

بنابراین وقتی در مورد چیزهایی صحبت می کنیم که زنده نیستند، اشیا، از "از" استفاده می کنیم. به

example, a chair. A chair is an object, it's not alive. But if we're talking about a part

عنوان مثال، یک صندلی. صندلی یک جسم است، زنده نیست. اما اگر در مورد قسمتی از صندلی صحبت می کنیم

of the chair, to show possession, we can use "of the". We wouldn't usually say, "The chair's

، برای نشان دادن مالکیت، می توانیم از "of the" استفاده کنیم. ما معمولاً نمی گوییم: "پای صندلی

leg is broken." You might hear native speakers say that a lot, but oftentimes in writing,

شکسته است." ممکن است بشنوید که سخنرانان بومی زیاد می گویند، اما اغلب در نوشتن،

we prefer "of the" when we're talking about objects and things that aren't living.

وقتی درباره اشیا و چیزهایی که زنده نیستند صحبت می کنیم، «از» را ترجیح می دهیم .

So that brings me to my next point, "apostrophe s". When do we use "apostrophe s" for possession?

بنابراین من را به نقطه بعدی خود می رساند، "آپوستروف s". چه زمانی از "apostrophe s" برای تملک استفاده می کنیم؟

Well, we use it when we're talking about possessions of people, groups of people, organizations,

خوب، وقتی در مورد دارایی افراد، گروه‌هایی از مردم، سازمان‌ها

countries, and animals. So for example, dog, it's an animal, so we would use "apostrophe

، کشورها و حیوانات صحبت می‌کنیم، از آن استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال، سگ ، حیوان است، بنابراین ما از "آپوستروف s" استفاده می کنیم

s". Whose leg is it? It's the dog's leg. So again, the leg of the chair is broken versus

. پای کیست؟ این پای سگ است. بنابراین باز هم پای صندلی در مقابل

the dog's leg is broken.

پای سگ شکسته است.

So here's a second example. In this case, I have the word, "My father's house is really

بنابراین در اینجا یک مثال دوم است. در این مورد من این کلمه را دارم که "خانه پدری من واقعاً

nice." Or, "The house of my father is really nice." Now again, for possession, both of

خوب است". یا "خانه پدرم واقعاً خوب است." حالا باز هم برای تملک، هر دوی

these are possibilities. You can use either, but in general, we prefer to use "apostrophe

اینها ممکن است. شما می توانید از هر دو استفاده کنید، اما به طور کلی، ما ترجیح می دهیم از "apostrophe

s" with people. So in this case, the sentence, "My father's house is really nice," is the

s" برای افراد استفاده کنیم. بنابراین در این مورد، جمله "خانه پدری من واقعاً خوب است"

preferred sentence. We try not to really use this one. Although again, it's not grammatically

جمله ترجیحی است. ما سعی می کنیم واقعاً از این یکی استفاده نکنیم. اگرچه باز هم از نظر گرامری

incorrect, it's just preference.

نادرست نیست، بلکه فقط ترجیح است.

Okay, so now we are going to move on to another case when you use "of".

بسیار خوب، پس اکنون می‌خواهیم وقتی از "of" استفاده می‌کنید به مورد دیگری برویم.

So first of all, I talked about possession. Now I'm going to talk about expressions of

بنابراین اول از همه در مورد مالکیت صحبت کردم. اکنون می خواهم در مورد بیان کمیت صحبت کنم

quantity. So this has to do with numbers, when we're talking about the amount of something.

. بنابراین، وقتی در مورد مقدار چیزی صحبت می کنیم، این به اعداد مربوط می شود.

Some expressions of quantity always have "of". So we're going to go through that list first,

برخی از عبارات کمیت همیشه "از" دارند. بنابراین، ابتدا آن لیست را مرور می کنیم

the expressions that always have "of". So let's look at some of these.

، عباراتی که همیشه "of" دارند. پس بیایید به برخی از این موارد نگاه کنیم.

The first one is "a lot". This is a mistake I always see in students' writing. They write,

مورد اول "خیلی" است. این اشتباهی است که من همیشه در نوشته های دانش آموزان می بینم. آنها می نویسند

"a lot students", "a lot businesses". You need "of". So, "a lot of students watching

"دانشجویان زیادی"، "تجارت های زیادی". شما به "از" نیاز دارید. بنابراین، "بسیاری از دانش آموزان

this." Period. Okay. "A number", just like "a lot", it's an expression we need "of". "A

این را تماشا می کنند." دوره زمانی. باشه. "عدد"، درست مانند "خیلی"، این عبارتی است که ما به "از" نیاز داریم. "

number of people study English." "Lots". "Lots" is similar to "a lot", it's just a little

تعدادی از مردم انگلیسی می خوانند." "مقدار زیادی". "Lots " شبیه "خیلی" است، فقط

bit more informal. "Lots of animals live in the zoo." "A great deal", another expression,

کمی غیر رسمی تر است. حیوانات زیادی در باغ وحش زندگی می کنند . "یک مقدار زیاد"، یک عبارت دیگر،

we need "of". "A great deal of students hate exams."

ما به "از" نیاز داریم. "تعداد زیادی از دانش آموزان از امتحان متنفرند."

Now, in terms of the words "majority" or "minority", we also need "of". So we can say, "A majority

حال از نظر واژه «اکثریت» یا «اقلیت » نیز به «از» نیاز داریم. بنابراین می توانیم بگوییم "

of cats eat mice." Or, the opposite of that is "a minority". I don't know if this is true,

اکثریت گربه ها موش می خورند." یا برعکس آن «اقلیت» است. من نمی دانم که آیا این درست است یا نه،

but "a minority of cats eat mice." Again, key point, we need "of".

اما "اقلیتی از گربه ها موش می خورند." باز هم، نکته کلیدی، ما به "از" نیاز داریم.

Finally, the word "a couple". "A couple of" -- that's a good way to finish the sentence.

در نهایت کلمه «یک زوج». "یک زن و شوهر" -- این راه خوبی برای تکمیل جمله است.

"A couple of superheroes were seen at the mall." So it doesn't matter what your sentence

"چند ابرقهرمان در مرکز خرید دیده شدند ." بنابراین مهم نیست جمله شما

is, the main thing is that for these expressions, "a lot", "a number", "lots of", "a great deal

چیست، نکته اصلی این است که برای این عبارات، "بسیار"، "تعداد"، "بسیار"، "مقدار

of", "a majority", "a minority", "a couple", they all need "of".

زیادی"، "اکثریت"، "یک اقلیت" "، "یک زوج"، همه آنها به "از" نیاز دارند.

So now, we are going to make things a little bit more complicated, because English has

بنابراین اکنون، ما می‌خواهیم کارها را کمی پیچیده‌تر کنیم، زیرا انگلیسی

a way of loving to do that for you students. And so, we are going to look at expressions

راهی برای انجام این کار برای شما دانش‌آموزان دارد. و بنابراین، ما قصد داریم به

of quantity, which sometimes have "of" and sometimes they don't.

عبارات کمیت نگاه کنیم، که گاهی اوقات "از" دارند و گاهی اوقات ندارند.

So here is a list of some expressions that sometimes use "of" and sometimes they don't.

بنابراین در اینجا لیستی از عباراتی است که گاهی اوقات از "of" استفاده می کنند و گاهی اوقات نمی کنند.

So we have "all", "most", "almost all", "many", "much", "a few", "a little", "one", "two",

بنابراین ما «همه»، «بیشترین»، «تقریبا همه»، «بسیار»، «خیلی»، «چند»، «کم»، «یک»، «دو»،

"three", etc.; "both", "several", "some", and "any". Now, it would take too long to

«سه» و غیره داریم. "هر دو"، "چندین"، "بعضی" و "هر کدام". اکنون، پرداختن به همه اینها خیلی طول می کشد

cover all of these, so I want you to think about what I'm going to say. It applies to

، بنابراین می خواهم در مورد آنچه که می خواهم بگویم فکر کنید. برای

all of them.

همه آنها صدق می کند.

So when do we use "of" and when do we not use "of"? So I'm going to write a sentence.

پس چه زمانی از «از» استفاده می کنیم و چه زمانی از «از» استفاده نمی کنیم؟ بنابراین من قصد دارم یک جمله بنویسم.

Now, of course, this isn't true. All students don't hate math. Now, if I don't use "of",

حالا، البته، این درست نیست. همه دانش آموزان از ریاضی متنفر نیستند. حالا اگر از «از» استفاده نکنم،

"all students hate math", I'm talking about students in general. I'm not talking about

«همه دانش‌آموزان از ریاضی متنفرند»، به طور کلی درباره دانش‌آموزان صحبت می‌کنم. من در

a specific group of students. I'm not talking about my friends who are students. I'm talking

مورد گروه خاصی از دانش آموزان صحبت نمی کنم. در مورد دوستانم که دانشجو هستند صحبت نمی کنم. من در

about students of the world, just a very general statement. Now, if I turn this to "all of

مورد دانشجویان جهان صحبت می کنم، فقط یک بیانیه بسیار کلی . حالا، اگر این را به «

the students", "all of the students hate math", now I'm talking specific, which means maybe

همه دانش‌آموزان» تبدیل کنم، «همه دانش‌آموزان از ریاضی متنفرند»، حالا من به طور خاص صحبت می‌کنم، یعنی

it's a specific group of students I know, maybe it's students in my class. I'm not talking

شاید گروه خاصی از دانش‌آموزان را می‌شناسم، شاید دانش‌آموزان کلاس من هستند. من الان کلی صحبت نمی کنم

generally now. I'm talking about a group of students that's specific.

. من در مورد گروهی از دانش آموزان صحبت می کنم که خاص هستند.

Similarly, with "most", if we say "most restaurants expect a tip", I'm talking again generally.

به طور مشابه، با "بیشتر"، اگر بگوییم "اکثر رستوران ها انتظار انعام دارند"، من دوباره به طور کلی صحبت می کنم.

I'm not talking about restaurants I know. I'm not talking about specific restaurants.

من در مورد رستوران هایی که می شناسم صحبت نمی کنم. من در مورد رستوران های خاص صحبت نمی کنم.

I'm just talking about all restaurants. Not all, but most restaurants within the world.

من فقط در مورد همه رستوران ها صحبت می کنم. نه همه، بلکه بیشتر رستوران های دنیا.

So "most restaurants expect a tip". Now, if I want to make this specific, maybe I have

بنابراین "اکثر رستوران ها انتظار انعام دارند". حالا اگر بخواهم این را مشخص کنم،

a certain group of restaurants in mind. Maybe I'm thinking of restaurants of Toronto. That's

شاید گروه خاصی از رستوران ها را در نظر داشته باشم. شاید به رستوران های تورنتو فکر می کنم. این

a specific group. In that case, specific, I would add "most of the". "Most of the restaurants

یک گروه خاص است. در آن صورت، به طور خاص، من "بیشتر" را اضافه می کنم. "بیشتر رستوران ها

expect a tip." "Most of the restaurants in Toronto expect a tip." "Most of the restaurants

انتظار انعام دارند." اکثر رستوران های تورنتو انتظار انعام دارند. "بیشتر رستوران هایی

I visit expect a tip." So again, in this case, we've changed it to specific.

که من بازدید می کنم انتظار انعام دارند." بنابراین دوباره، در این مورد، ما آن را به خاص تغییر داده ایم.

I'll do one more example of that. "Almost all friends are kind."

من یک نمونه دیگر از آن را انجام می دهم. "تقریبا همه دوستان مهربان هستند."

Now, I'm talking about almost all of the friends in the world. I'm not talking about my friends.

در حال حاضر، من تقریبا در مورد همه دوستان در جهان صحبت می کنم . من در مورد دوستانم صحبت نمی کنم.

I'm not talking about your friends. I'm not talking about a specific group of friends

من در مورد دوستان شما صحبت نمی کنم. من به طور کلی در مورد گروه خاصی از دوستان صحبت نمی کنم

in general. Again, in order to make this specific, the time we use "of" is to make this specific.

. باز هم، برای مشخص کردن این موضوع ، زمانی که از "of" استفاده می کنیم، مشخص کردن آن است.

"Almost all of my friends are kind." Now, I'm talking about a specific group of people.

"تقریبا همه دوستان من مهربان هستند." در حال حاضر، من در مورد یک گروه خاص از مردم صحبت می کنم.

So there you have it, the three different cases of when we use "of". First of all, we

بنابراین شما آن را دارید، سه حالت مختلف زمانی که ما از "of" استفاده می کنیم. اول از همه، ما

talked about possession, mainly with objects we use "of". Secondly, we talked about expressions

در مورد تملک صحبت کردیم، عمدتاً با اشیایی که از "از" استفاده می کنیم. ثانیاً، ما در مورد عباراتی

of quantity that always demand "of". And finally, we've looked at some expressions where we

از کمیت صحبت کردیم که همیشه "از" را می طلبد. و در نهایت، ما به برخی از عبارات نگاه کرده‌ایم که

sometimes use "of" depending on what our meaning is.

گاهی اوقات بسته به معنای ما از "of" استفاده می‌کنیم.

So to do practice tests on this, I invite you to come visit our site at www.engvid.com.

بنابراین برای انجام تست های تمرینی در این مورد، از شما دعوت می کنم که از سایت ما به آدرس www.engvid.com دیدن کنید.

Thanks. Take care.

با تشکر. مراقب باش.