IELTS & TOEFL Vocabulary - Technology

Hi there! My name is Emma, and today's lesson is a very important one. It's on vocabulary

سلام! اسم من اِما است و درس امروز خیلی مهم است. این مربوط به واژگانی است

that has to do with technology. So in this lesson, we will be covering 13 new vocabulary

که با فناوری ارتباط دارد. بنابراین در این درس، 13 لغت جدید

words that you probably don't know. We'll also talk a little bit about whether or not

را که احتمالاً نمی‌دانید، پوشش خواهیم داد. ما همچنین کمی در مورد استفاده یا

to use "the" with technology.

عدم استفاده از "the" با فناوری صحبت خواهیم کرد.

This lesson is especially good if you are planning on taking the TOEFL or the IELTS,

این درس مخصوصاً اگر قصد شرکت در تافل یا آیلتس

or any other test like that, because they often have questions that have to do with

یا هر آزمون دیگری از این قبیل را دارید، خوب است، زیرا آنها اغلب سؤالاتی دارند که مربوط به

technology on those types of tests.

فناوری در این نوع آزمون ها است.

So you may get an essay question asking, "How has technology improved our lives?" or "Think

بنابراین ممکن است با یک سوال مقاله بپرسید: " تکنولوژی چگونه زندگی ما را بهبود بخشیده است؟" یا "

of a technology that you couldn't live without". For these tests vocabulary plays a very important

به فناوری فکر کنید که نمی توانید بدون آن زندگی کنید". برای این تست ها واژگان نقش بسیار

role in your mark. So you really want to score high on vocabulary. These words will help

مهمی در نمره شما دارد. بنابراین شما واقعاً می خواهید در واژگان امتیاز بالایی کسب کنید. این کلمات به شما کمک می کند

you to do that, okay? So let's get started.

که این کار را انجام دهید، خوب؟ پس بیایید شروع کنیم.

First of all, we have "technology" written here. As you can see, it's a noun, and in

اول از همه، ما اینجا "تکنولوژی" نوشته شده است. همانطور که می بینید یک اسم است و به

general, it's uncountable. So I'll talk a little bit about that in a second. We also

طور کلی غیرقابل شمارش است. بنابراین من در یک ثانیه کمی در مورد آن صحبت خواهم کرد.

have "technological", which is the adjective form of "technology", okay?

«تکنولوژیک» هم داریم که صفت «فناوری» است، باشه؟

So what is "technology?" It's a very, very general term which encompasses many things.

پس «تکنولوژی» چیست؟ این یک اصطلاح بسیار بسیار کلی است که چیزهای زیادی را در بر می گیرد.

So oftentimes, "technology" refers to tools, machines, information, which make tasks or

بنابراین اغلب اوقات، "تکنولوژی" به ابزارها، ماشین‌ها، اطلاعاتی اشاره دارد که کارها یا

jobs easier, and which improve our lives -- so a very broad definition for technology.

مشاغل را آسان‌تر می‌کنند و زندگی ما را بهبود می‌بخشند - بنابراین یک تعریف بسیار گسترده برای فناوری.

Okay, so here I have a sentence: "The technology has made our lives better." You'll notice

خوب، پس در اینجا یک جمله دارم: " تکنولوژی زندگی ما را بهتر کرده است." متوجه

this big red X. This is one of the most common mistakes I see ESL students make. They love

این X قرمز بزرگ خواهید شد. این یکی از رایج‌ترین اشتباهاتی است که دانشجویان ESL مرتکب می‌شوند. آنها دوست

to put "the" with "technology", but this is incorrect. So this sentence should really

دارند "the" را با "تکنولوژی" قرار دهند، اما این نادرست است. بنابراین این جمله واقعا باید این

be, "Technology has made our lives better." And the reason is, because technology is uncountable

باشد: "تکنولوژی زندگی ما را بهتر کرده است." و دلیل آن این است که فناوری غیرقابل شمارش است

and this is a general technology. We're talking about technology generally, here. We're not

و این یک فناوری عمومی است. ما در اینجا به طور کلی در مورد فناوری صحبت می کنیم. ما در

talking about a specific type of technology. We're talking very generally, so you don't

مورد نوع خاصی از فناوری صحبت نمی کنیم. ما خیلی کلی صحبت می کنیم، بنابراین شما

need "the", okay? So when you write your IELTS or TOEFL essay, don't write "the technology",

به "the" نیاز ندارید، باشه؟ بنابراین وقتی مقاله آیلتس یا تافل خود را می نویسید، «تکنولوژی» را

unless... our second sentence: "I saw a lecture on the technology of storytelling." So this

ننویسید، مگر اینکه... جمله دوم ما: «یک سخنرانی در مورد فناوری داستان سرایی دیدم». بنابراین این

is actually a lecture I did see. It was a TED Talk I watched and it was called "The

در واقع یک سخنرانی است که من دیدم. این یک سخنرانی TED بود که من تماشا کردم و

Technology of Storytelling". In this case, we do have "the", "the technology". This is

نامش "فناوری داستان سرایی" بود. در این مورد ، ما "تکنولوژی" را داریم. این

okay, because we're talking about a specific technology. What type of technology is it?

مشکلی ندارد، زیرا ما در مورد یک فناوری خاص صحبت می کنیم. چه نوع فناوری است؟

"The technology of" -- this is usually a clue - storytelling. So if - let me write "specific"...

"فناوری" -- این معمولا سرنخ است -- داستان سرایی. بنابراین اگر - اجازه دهید من بنویسم "خاص"...

If you're just saying "technology" and the next thing is a verb, don't use "the". If

اگر فقط می گویید "تکنولوژی" و مورد بعدی یک فعل است، از "the" استفاده نکنید. اگر

you are saying "technology of (something)", use "the", okay? So now let's look at some

می گویید "فناوری (چیزی)"، از "the" استفاده کنید، خوب است؟ بنابراین اکنون به برخی

of the words we're going to learn in this lesson.

از کلماتی که قرار است در این درس یاد بگیریم نگاهی بیاندازیم.

Okay, we have three words here first of all, that have to do with people, okay? So, these

خوب، اول از همه اینجا سه ​​کلمه داریم که به مردم مربوط می شود، خوب؟ پس اینها

are our people words. We have our positive words, and you see the big smiley face meaning

حرفهای مردم ماست. ما کلمات مثبت خود را داریم و شما لبخند بزرگ را می بینید به

this refers to positive things about people, and then we have negative words or a sad face.

این معنی که این به چیزهای مثبت در مورد مردم اشاره دارد و سپس ما کلمات منفی یا چهره ای غمگین داریم.

So let's look at the positive words first. The first one we have is "technophile". Okay,

پس بیایید ابتدا به کلمات مثبت نگاه کنیم. اولین موردی که داریم «تکنوفیل» است. خوب،

a "technophile". So what is a technophile? Well "-phile", anytime you see "phile", this

یک "تکنوفیل" پس فن دوست چیست؟ خوب "-phile"، هر وقت "phile" را دیدی، این

means love, okay? We have a lot of words... "cinephile" is someone who loves films, for

یعنی عشق، باشه؟ ما خیلی حرف داریم... «سینفیل» کسی است که مثلاً عاشق فیلم است

example. "-phile" is a key part of this word, and it means love. Can you guess what this

. "-phile" جزء کلیدی این کلمه است و به معنای عشق است. آیا می توانید حدس بزنید که این

means: "technophile"? A "technophile" is a noun, so it's a person and it's someone who

به چه معناست: "تکنوفیل"؟ یک "تکنوفیل" یک اسم است، بنابراین یک شخص است و کسی است که

loves technology, okay? Someone who loves technology is a technophile.

عاشق فناوری است، خوب؟ کسی که عاشق تکنولوژی است یک فن دوست است.

Now we have the opposite of a "technophile", a "technophobe". So, just like "phile" means

اکنون ما نقطه مقابل یک «تکنوفیل»، «فن هراس» را داریم. بنابراین، درست مانند «فیل» به معنای

love, "phobe" adds a very important meaning to this word. "Phobe" is similar to "phobia",

عشق، «فوب» نیز معنای بسیار مهمی به این کلمه می‌افزاید. «فوب» شبیه «فوبیا» است

and a "phobia" is a fear of something. So if you are a "technophobe", you have a fear

و «فوبیا» ترس از چیزی است. بنابراین اگر شما یک «فن هراس» هستید،

of technology. You're afraid of technology, so someone afraid of technology.

از فناوری می ترسید. شما از تکنولوژی می ترسید، پس کسی از تکنولوژی می ترسد.

So for me, between being a "technophile" and a "technophobe", I'd probably consider myself

بنابراین برای من، بین «تکنوفیل» و «فن هراس» بودن، احتمالاً خودم را

a "technophobe". I know I make these online videos, so it's a little bit... I guess ironic,

یک «فن هراس» می دانم. من می دانم که من این ویدیوهای آنلاین را می سازم ، بنابراین کمی ... حدس می زنم طعنه آمیز است ،

but I don't have an iPad. I don't have an iPhone. All these modern gadgets, they actually

اما من iPad ندارم. من آیفون ندارم همه این ابزارهای مدرن، در واقع

make me feel stressed out and anxious.

باعث می شوند من احساس استرس و اضطراب کنم.

So I'm a "technophobe". But presumably, if you're watching our videos online, maybe you're

بنابراین من یک "تکنوفوب" هستم. اما احتمالاً، اگر ویدیوهای ما را به صورت آنلاین تماشا می کنید، شاید

a technophile, and this is very good if you want to learn English. If you like technology

یک فن دوست باشید، و اگر می خواهید انگلیسی یاد بگیرید، بسیار خوب است . اگر به فناوری علاقه دارید،

there's a lot of technology to help you learn English better.

فناوری های زیادی وجود دارد که به شما کمک می کند زبان انگلیسی را بهتر یاد بگیرید.

Okay, so our next word is "tech-savvy". Now this is an adjective that has to do with people

بسیار خوب، پس کلمه بعدی ما "فناوری تکنولوژی" است. حالا این یک صفت است که با مردم ربط دارد

and someone who is tech-savvy is someone who knows a lot about computers or technology.

و کسی که با فناوری آشنا است کسی است که اطلاعات زیادی در مورد رایانه یا فناوری دارد.

I put computers here, but it can be technology in general. So, those people who are extremely

من کامپیوتر را اینجا قرار دادم، اما به طور کلی می تواند فناوری باشد. بنابراین، آن دسته از افرادی که

good when they touch a computer. You know, it does the right thing automatically. Those

وقتی کامپیوتر را لمس می کنند فوق العاده خوب هستند. می دانید، به طور خودکار کار درست را انجام می دهد. این

people are very tech-savvy.

افراد بسیار با تکنولوژی آشنا هستند.

They don't run into a lot of the same problems I do when I use a computer. So I am not tech-savvy.

آنها با بسیاری از مشکلات مشابه من در هنگام استفاده از رایانه مواجه نمی شوند. پس من اهل فن آوری نیستم.

But an example: "He is tech-savvy." Okay, so now let's look at some other words that

اما یک مثال: "او در فن آوری باهوش است." خوب ، حالا اجازه دهید به برخی از کلمات دیگر که

refer more to the actual technology.

بیشتر به فناوری واقعی اشاره دارند نگاه کنیم.

The words to my side are words that can be used to describe different technology. Okay,

کلماتی که طرف من هستند کلماتی هستند که می توانند برای توصیف فناوری های مختلف استفاده شوند. خوب،

different types of technology. The first word we have, again we have positive words, so

انواع مختلف فناوری. اولین کلمه ای که ما می گوییم، دوباره کلمات مثبت داریم، بنابراین

these are what you want when you buy a piece of equipment or some form of technology. And

این همان چیزی است که هنگام خرید یک قطعه تجهیزات یا نوعی فناوری می خواهید. و

then we have negative words, so this is what you don't want, okay?

سپس ما کلمات منفی داریم، پس این چیزی است که شما نمی خواهید، باشه؟

So first of all, the first word is "cutting-edge". So this can be either a noun or an adjective

پس اول از همه، اولین کلمه "برترین" است. بنابراین این می تواند یک اسم باشد یا یک صفت

and "cutting-edge" means it's the leader. It's at the forefront. It's in the lead of technology.

و "برش" به معنای رهبر است. در خط مقدم قرار دارد. پیشرو در فناوری است.

So for example, I hear in South Korea they have robotic teachers, so robotic ESL teachers

به عنوان مثال، من می‌شنوم که در کره جنوبی معلمان رباتیک دارند، بنابراین معلمان رباتیک ESL

and teachers teaching classrooms. I don't know if this is true, but I've seen some news

و معلمان کلاس‌های درس تدریس می‌کنند. نمی‌دانم این درست است یا نه، اما من چند

clips about it, and so I would say that that is definitely cutting-edge technology, robotic

کلیپ خبری در مورد آن دیده‌ام، و بنابراین می‌توانم بگویم که این قطعاً فناوری پیشرفته است،

teachers, okay?

معلمان روباتیک، خوب است؟

Now, "state-of-the-art" has a very similar meaning. It means the most recent and the

در حال حاضر، "state-of-the-art" معنای بسیار مشابهی دارد. یعنی جدیدترین و

best. Okay, so state-of-the-art is the most recent and the best. It's also an adjective.

بهترین. بسیار خوب، بنابراین جدیدترین و بهترین است. این هم یک صفت است.

So an example is: at the time of this filming, I think the iPad 3 has come out, and I would

بنابراین یک مثال این است: در زمان این فیلمبرداری، فکر می‌کنم آی‌پد 3 به بازار آمده است، و می‌توانم

say this is "state-of-the-art" technology, the iPad 3.

بگویم این فناوری «آخرین» است، آی‌پد 3.

Maybe in a few years there'll be an iPad 9 or 10 and things will be different, but right

شاید چند سال دیگر به بازار بیاید. آیپد 9 یا 10 باشد و همه چیز متفاوت خواهد بود، اما

now that's the state-of-the-art technology, okay? We can also use "the latest", when we

در حال حاضر این فناوری پیشرفته است، خوب؟ ما همچنین می توانیم از "جدیدترین" در هنگام

describe technology. This is an adjective and it just means "the newest". "Have you bought

توصیف فناوری استفاده کنیم. این یک صفت است و فقط به معنای "جدیدترین" است.

the latest iPhone", for example.

برای مثال «آیا آخرین آیفون را خریده‌اید».

Our next word is "obsolete". This is a negative word. This whole section is negative. "Obsolete"

کلمه بعدی ما "منسوخ" است. این یک کلمه منفی است. کل این بخش منفی است. "منسوخ

is an adjective, and it means "no longer used". So what's an example of something that's "obsolete"?

" یک صفت است و به معنای "دیگر استفاده نمی شود". پس مثالی از چیزی که «منسوخ» است چیست؟

I have a huge collection of VHS tapes at my house. My VCR doesn't work and now we use

من مجموعه عظیمی از نوارهای VHS در خانه ام دارم. VCR من کار نمی کند و اکنون از

DVDs, or Blu-Ray discs, so VHSs are "obsolete". They're no longer used.

DVD یا دیسک های Blu-Ray استفاده می کنیم، بنابراین VHS ها "منسوخ شده اند". آنها دیگر استفاده نمی شوند

Another word very similar to "obsolete" is "outdated". "Outdated" is an adjective, and

کلمه دیگری که بسیار شبیه به "منسوخ" است "منسوخ" است. "Outdated" یک صفت است و

again, it means "very old", or it's also a synonym of "obsolete". So what is outdated?

باز هم به معنای "بسیار قدیمی" یا مترادف "منسوخ" است. پس چه چیزی منسوخ شده است؟

Well, if you bought a computer from the 1980s today -- so you bought a 1980s personal computer

خوب، اگر امروز یک کامپیوتر از دهه 1980 خریداری کرده باشید - پس یک کامپیوتر شخصی دهه 1980 خریداری کرده اید

-- that would probably be considered "outdated," because we have all these newer models, which

- احتمالاً "منسوخ شده" در نظر گرفته می شود، زیرا ما همه این مدل های جدیدتر را داریم که

work a lot better. So that's "outdated", okay?

بسیار بهتر کار می کنند. پس این "منسوخ" است، خوب؟

Now we are just going to switch back to our positive side and we have the word "compact".

اکنون ما فقط می خواهیم به جنبه مثبت خود برگردیم و کلمه "فشرده" را داریم.

"Compact" is an adjective, and what does it mean? It means small, easy to carry. This

"فشرده" یک صفت است و به چه معناست؟ این به معنای کوچک، حمل آسان است. این

is my cellphone, very small. It's compact. It fits in my pocket. It's not clumsy. It's not bulky.

تلفن همراه من است، بسیار کوچک. جمع و جور است. در جیب من جا می شود. دست و پا چلفتی نیست حجیم نیست

"Bulky" is the opposite of "compact". "Bulky" is an adjective, and it's when something is

"حجم" نقطه مقابل "فشرده" است. "حجم " یک صفت است، و زمانی است که چیزی

very massive, and kind of a little bit clumsy. It's hard to... you can't put it in your pocket.

بسیار حجیم و به نوعی کمی دست و پا چلفتی است. سخته... نمیتونی بذاریش تو جیبت.

So, I don't know if you remember if you were born in the early 1990s, cellphones used to

بنابراین، نمی‌دانم به خاطر دارید که آیا در اوایل دهه 1990 به دنیا آمده‌اید، تلفن‌های همراه

look like walkie-talkies. You could say that they were bulky. You couldn't put them in

مانند دستگاه‌های واکی تاکی به نظر می‌رسند. می توان گفت حجیم بودند. نمی توانستی آنها را

your pocket. They were big. Now they've gotten a lot smaller and they are more compact.

در جیبت بگذاری. آنها بزرگ بودند. اکنون آنها بسیار کوچکتر شده اند و جمع و جورتر هستند.

So now let's look at a couple of other words that have to do with technology.

خب حالا بیایید به چند کلمه دیگر که مربوط به تکنولوژی هستند نگاه کنیم.

These are our last three words. Sorry, our last two words. "User-friendly". This again, is

این سه کلمه آخر ماست. با عرض پوزش، دو کلمه آخر ما. "کاربر پسند". این باز

a very good thing. If something is user-friendly -- it's an adjective and it means it's easy

هم چیز خیلی خوبی است. اگر چیزی کاربرپسند است -- یک صفت است و به این معنی است که استفاده از آن

to use.

آسان است.

So for someone like a technophobe like me, I really want something that's "user-friendly".

بنابراین برای فردی مانند فن هراسی مانند من، من واقعاً چیزی می خواهم که "کاربر پسند" باشد.

So here is an example sentence, and some of you may disagree with this, but some people

بنابراین در اینجا یک جمله مثال آورده شده است، و ممکن است برخی از شما با آن مخالف باشید، اما برخی از مردم

would say, "Facebook is very user-friendly."

می گویند: "فیس بوک بسیار کاربرپسند است."

I don't know where I stand on that. With the latest Facebook edition, I don't know if it's

نمی دانم در این مورد کجا ایستاده ام. با آخرین نسخه فیس بوک، من نمی دانم که آیا

so user-friendly or not, but some people would say Facebook is very user-friendly, okay?

آنقدر کاربر پسند است یا نه، اما برخی افراد می گویند فیس بوک بسیار کاربر پسند است، خوب است؟

Now our final word for today is "glitch." "Glitch" is a noun and it means a defect,

اکنون کلمه نهایی ما برای امروز "شکلی" است. "Glitch" یک اسم است و به معنای نقص

problem, or error. Oftentimes, we talk about glitches when we're talking about computers,

، مشکل یا خطا است. اغلب اوقات، وقتی در مورد رایانه صحبت می کنیم، در مورد اشکالات صحبت می کنیم،

okay?

خوب؟

And so plural, this is "glitches" with an "-es", okay? So here's our example sentence.

و بنابراین جمع، این "اشکال" با "-es" است، خوب؟ بنابراین در اینجا جمله مثال ما است.

Some of you may have been on EngVid trying to do some of our quizzes the other day. "The

ممکن است برخی از شما در EngVid تلاش کرده باشید تا برخی از آزمون‌های ما را روز گذشته انجام دهید. چند روز پیش

quizzes on EngVid had some glitches a couple of days ago." But they're fixed now, so I

آزمون‌ها در EngVid اشکالاتی داشتند . اما اکنون آنها برطرف شده‌اند، بنابراین

invite you to come practice our vocabulary and try our quizzes at www.engvid.com. Until next time!

از شما دعوت می‌کنم که بیایید واژگان ما را تمرین کنید و آزمون‌های ما را در www.engvid.com امتحان کنید. تا دفعه بعد!

Learn English for free www.engvid.com

آموزش زبان انگلیسی رایگان www.engvid.com