English for Beginners: VERY, NOT VERY, VERY MUCH

Hey, everyone. I'm Alex. Thanks for clicking, and welcome to this beginner grammar lesson

هی همه. من الکس هستم با تشکر از کلیک کردن، و به این درس گرامر مبتدی

on how to use "very", "not very", and "very much". Even if you are an intermediate or

در مورد نحوه استفاده از "خیلی"، "نه خیلی" و "خیلی زیاد" خوش آمدید. حتی اگر شما یک

perhaps an advanced student, I imagine there will be some grammar in this video that will

دانش آموز متوسط ​​یا شاید پیشرفته باشید، تصور می کنم در این ویدیو مقداری دستور زبان وجود دارد که

still be useful or perhaps even new to you. So, let's start with the easiest of all. This

هنوز برای شما مفید یا شاید جدید باشد. بنابراین، اجازه دهید با ساده ترین از همه شروع کنیم.

is to give intensity, right? To emphasize or make something more intense. You can use

این برای دادن شدت است، درست است؟ برای تاکید یا ایجاد چیزی شدیدتر. می توانید

"very" before adjectives and adverbs. So, remember, adjectives are descriptive words

قبل از صفت و قید از "بسیار" استفاده کنید. بنابراین، به یاد داشته باشید، صفت ها کلمات توصیفی

like blue, red, tall, small, etc. Adverbs tell you how something is done, right? So,

مانند آبی، قرمز، بلند، کوچک و غیره هستند. قیدها به شما می گویند که چگونه کاری انجام می شود، درست است؟ بنابراین،

these are manner or time words. In this situation, let's look at the examples.

اینها کلمات شیوه یا زمان هستند. در این شرایط به مثال ها نگاه می کنیم.

So, it's very humid today. So, "humid" is a descriptive word. It's an adjective. It's

بنابراین، امروز هوا بسیار مرطوب است. پس «نم» واژه ای توصیفی است. این یک صفت است.

very humid. It's very hot, very warm, very sticky. So, this board is very light, for

خیلی مرطوب است. خیلی گرم، خیلی گرم، خیلی چسبنده است. پس این تخته

example, or it's very full. So, you can use "very" to intensify adjectives. They walked

مثلا خیلی سبکه یا خیلی پره. بنابراین، می توانید از "بسیار" برای تشدید صفت ها استفاده کنید. خیلی آهسته راه می رفتند

very slowly. Not just slowly, but slowly, very slowly. Okay? So, you can intensify adverbs

. نه فقط آهسته، بلکه آهسته، بسیار آهسته. باشه؟ بنابراین، می توانید قیدهایی

like slowly, quickly, fast, whatever it is. Okay?

مانند آرام، سریع، سریع، هر چه که هست را تشدید کنید. باشه؟

So, next, "not very". So, "not very", let me make some space here. You can use "not

بنابراین، بعد، "نه خیلی". بنابراین، "نه خیلی"، اجازه دهید در اینجا کمی فضا ایجاد کنم. می توانید

very" before adjectives to express a low degree of something. So, the example sentences we

قبل از صفت ها از "نه خیلی" برای بیان درجه پایین چیزی استفاده کنید. بنابراین، جملات مثالی داریم

have "He's not very patient." If you are talking about a colleague, a friend, a family member,

که «او خیلی صبور نیست». اگر در مورد یک همکار، یک دوست، یکی از اعضای خانواده صحبت می کنید،

this is a negative quality, and you say, "He's not very patient." This means he is not patient.

این یک ویژگی منفی است و می گویید: "او زیاد صبور نیست." یعنی صبور نیست.

Next, "She's not very serious." This means she's silly, or funny, or maybe she's not

بعد، "او خیلی جدی نیست." این بدان معنی است که او احمق، یا خنده دار است، یا شاید

serious in her life or her job. She's not very serious. Basically, she is not serious.

در زندگی یا شغلش جدی نیست. اون خیلی جدی نیست اصولاً او جدی نیست.

That's what you're saying. Okay? So, we have "very" before adjectives and adverbs. "It's

این چیزی است که شما می گویید. باشه؟ پس قبل از صفت و قید «بسیار» داریم. "

very humid." "They walked very slowly." We have "not very" before adjectives to express

خیلی مرطوب است." آنها بسیار آهسته راه می رفتند. ما صفات قبل از "نه خیلی" برای بیان

a low degree of something. "He's not very patient." "She's not very serious." And now,

درجه پایین چیزی داریم. "او زیاد صبور نیست." "او خیلی جدی نیست." و اکنون،

we can talk about "very much". So, "very much" is interesting because it can be used as a

می توانیم در مورد "خیلی زیاد" صحبت کنیم. بنابراین، "خیلی " جالب است زیرا می توان از آن به عنوان یک

formal structure or informal. So, let me give you an example of what I mean. Normally, we

ساختار رسمی یا غیر رسمی استفاده کرد. بنابراین، اجازه دهید برای شما مثالی بزنم که منظورم چیست. به طور معمول، ما

use it before past participles. Now, this creates some formal sentences. It can also

از آن قبل از فعل ماضی استفاده می کنیم. اکنون، این چند جمله رسمی ایجاد می کند. همچنین می

come at the end of a sentence, which is more informal and much more common. So, let's look

تواند در پایان یک جمله بیاید که غیر رسمی تر و بسیار رایج تر است. بنابراین، بیایید

at what I mean by formal. "She is very much disappointed." Now, this means, like, she

ببینیم منظور من از رسمی چیست. "او بسیار ناامید است." حالا، این به این معنی است که

is really disappointed. She is disappointed. But you want to emphasize her disappointment,

او واقعاً ناامید است. او ناامید است. اما شما می خواهید بر ناامیدی او تأکید کنید،

you can say, "She is very much disappointed in you." Right? Like, your mother is very

می توانید بگویید: "او بسیار از شما ناامید است." درست؟ مثل اینکه مادرت

much disappointed in you. This is formal. "Your efforts are very much appreciated."

خیلی ازت ناامید شده. این رسمی است. تلاش های شما بسیار قابل تقدیر است.

So, I appreciate your efforts very much, you can say in a formal way, maybe in an email,

بنابراین، من از تلاش‌های شما بسیار قدردانی می‌کنم، می‌توانید به صورت رسمی بگویید، شاید در یک ایمیل،

maybe in a conversation, this can be a professional setting, or a thank you email to an employee

شاید در یک مکالمه، این می‌تواند یک محیط حرفه‌ای باشد یا یک ایمیل تشکر به یک کارمند

or employer. "Your efforts are very much appreciated." Now, it can come at the end of a sentence as

یا کارفرما. تلاش های شما بسیار قابل تقدیر است. حالا، می تواند در پایان یک جمله

well. So, again, you can say, "I love you very much." Okay? "I very much love you."

نیز بیاید. بنابراین، دوباره، می توانید بگویید: " خیلی دوستت دارم." باشه؟ "من خیلی دوستت دارم."

"I love you very much." So, you can put "very much" at the end of a sentence. This one here,

"شما را خیلی دوست دارم." بنابراین، می توانید "خیلی زیاد" را در پایان یک جمله قرار دهید. این یکی اینجا،

"She is very much disappointed." "She is disappointed very much." So, "very much disappointed" is,

"او بسیار ناامید است." "او بسیار ناامید است ." بنابراین، «بسیار ناامید»،

I would say, a little more common in its formal structure than what I said. "Very much" continued.

می‌توانم بگویم، در ساختار رسمی‌اش کمی رایج‌تر از آنچه گفتم است. "خیلی" ادامه داد.

You can also use, excuse me, alright, "I need to clear my throat." Perfect opportunity to

شما همچنین می توانید استفاده کنید، ببخشید، بسیار خوب، "من باید گلویم را صاف کنم." فرصتی عالی برای

use real English in the moment. "I cleared my throat." Just now. Because it was very

استفاده از انگلیسی واقعی در لحظه. گلویم را صاف کردم. همین الان. چون

much stuffy? Clogged? No. Anyway. Alright, so, "very much", you can use it before nouns

خیلی گرفتگی داشت؟ رسوب گرفته؟ نه. به هر حال. خوب، بنابراین، "خیلی زیاد"، می توانید آن را قبل از اسم

or adjectives. So, "We don't have very much time." This means, like, not a lot of time.

یا صفت استفاده کنید. بنابراین، "ما زمان زیادی نداریم ." این یعنی زمان زیادی نیست.

Often this works best when you are using negative sentences, like past simple, present simple,

اغلب وقتی از جملات منفی استفاده می کنید ، مانند گذشته ساده، حال ساده،

positive, don't, didn't. "We don't have very much time." "We don't have very much sugar

مثبت، نکن، نکرد، بهترین کار را انجام می دهد. "ما زمان زیادی نداریم." "ما در خانه قند زیادی نداریم

at home." Something like that. And, "He is very much happy." This one is, again, also

." یه چیزی شبیه اون. و "او بسیار خوشحال است." این یکی، دوباره،

formal, so, you know, "He is very much happy." "He is quite happy." I want to put on a British

رسمی است، بنابراین، می دانید، "او بسیار خوشحال است." "او کاملا خوشحال است."

accent when I say this, like, "He is very much happy." "He is quite happy." "He is really

می‌خواهم وقتی این را می‌گویم، لهجه‌ای بریتیش بزنم، مثلاً «او خیلی خوشحال است». "او کاملا خوشحال است." او واقعا

happy." So, think of this as, you know, very much often used in formal contexts. If you

خوشحال است.» بنابراین، به این فکر کنید که، می دانید، اغلب در زمینه های رسمی استفاده می شود.

put it before an adjective, if you put it before a past participle, like, you know,

اگر آن را قبل از یک صفت قرار دهید، اگر آن را قبل از فعل ماضی قرار دهید، مانند، می دانید،

"disappointed", "appreciated", and if you put it at the end of a sentence, it's more

"ناامید"، "قدردانی کردم"، و اگر آن را در پایان یک جمله قرار دهید، غیر رسمی تر است

informal, like, "I love you very much." Alright.

، مانند "من" خیلی تو را دوست دارم." بسيار خوب.

If you want to test your understanding of "very", "not very", and "very much", as always,

اگر می خواهید درک خود را از "خیلی"، "نه خیلی" و "خیلی زیاد" آزمایش کنید، مانند همیشه،

you can go to engVid, you can do the quiz. I will have ten questions there for you. Let

می توانید به engVid بروید، می توانید مسابقه را انجام دهید. من ده سوال در آنجا برای شما خواهم داشت. به

me know what score you got after you do the quiz, and let me know if you have any questions.

من اطلاع دهید که بعد از انجام مسابقه چه نمره ای کسب کرده اید و اگر سؤالی دارید به من بگویید.

Don't forget, also, to subscribe to my YouTube channel, turn on the notifications, like the

همچنین فراموش نکنید که برای اشتراک در کانال یوتیوب من ، اعلان ها را روشن کنید،

video, share it with your friends, with your family, with your enemies. Sure, why not?

ویدیو را لایک کنید، آن را با دوستان خود، با خانواده و با دشمنان خود به اشتراک بگذارید. حتما چرا که نه؟

Anyone, right? Everyone. Share it with everyone you know. And until next time, guys, thanks

هر کسی، درسته؟ هر کس. آن را با همه کسانی که می شناسید به اشتراک بگذارید. و تا دفعه بعد، بچه ها، ممنون که

for clicking. Bye.

کلیک کردید. خدا حافظ.