21 Advanced Phrases (C1) to Build Your Vocabulary | Advanced English

- Hello, lovely students and welcome back to English with Lucy.

- سلام، دانش آموزان دوست داشتنی و به انگلیسی با لوسی خوش آمدید.

Today we are focusing on an advanced level of English.

امروز ما روی سطح پیشرفته زبان انگلیسی تمرکز می کنیم.

This is an advanced C1 level vocabulary lesson.

این یک درس واژگان سطح پیشرفته C1 است.

We are going to deep dive into 21 advanced English words and phrases that will significantly

ما قصد داریم 21 کلمه و عبارت پیشرفته انگلیسی را بررسی کنیم که

elevate your level of proficiency in English.

سطح مهارت شما در زبان انگلیسی را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.

Now, before we get started, I have two incredibly relevant things that I need to share with

اکنون، قبل از شروع، من دو مورد فوق العاده مرتبط دارم که باید با شما به اشتراک بگذارم

you.

.

Firstly, I have created a free PDF for this lesson that contains all of the phrases we're

در ابتدا، من یک PDF رایگان برای این درس ایجاد کرده ام که شامل تمام عباراتی است که

going to talk about and a quiz so that you can test your understanding.

قرار است در مورد آنها صحبت کنیم و یک مسابقه تا شما بتوانید درک خود را آزمایش کنید.

Now, we're working on a very specific level of English.

اکنون، ما در حال کار بر روی سطح بسیار خاصی از زبان انگلیسی هستیم. به آن

It's called the advanced level or the C1 level of English.

سطح پیشرفته یا C1 زبان انگلیسی می گویند.

For lots of students, this is the ultimate goal in English but many of them don't actually

برای بسیاری از دانش‌آموزان، این هدف نهایی در زبان انگلیسی است، اما بسیاری از آنها در واقع نمی‌دانند

know what they need to learn with grammar and vocabulary and listening and speaking

چه چیزی را باید با دستور زبان ، واژگان و شنیدن و صحبت کردن یاد بگیرند

to be able to say that they are at that level.

تا بتوانند بگویند در آن سطح هستند.

I have developed an e-book, a C1 e-book that tells you all of the grammar, all of the vocabulary,

من یک کتاب الکترونیکی توسعه داده ام، یک کتاب الکترونیکی C1 که تمام گرامر، همه واژگان،

all of the skills that you need to master to be able to say confidently that you are

همه مهارت هایی را که باید به آنها تسلط داشته باشید را به شما می گوید تا بتوانید با اطمینان بگویید که

at a C1 level of English.

در سطح زبان انگلیسی C1 هستید. .

Now, it just so happens that on the 15th of May I release the beautiful British English

اکنون، اتفاقاً در 15 می برنامه زیبای انگلیسی انگلیسی C1 را منتشر می کنم

C1 Programme.

.

This is my first ever advanced level English programme.

این اولین برنامه زبان انگلیسی من در سطح پیشرفته است .

Nothing has been announced yet, but in this ebook I have also included the curriculum

هنوز چیزی اعلام نشده است، اما در این کتاب الکترونیکی برنامه درسی این برنامه را نیز گنجانده ام

for the programme.

.

So if you would like to download the PDF and quiz for today's lesson the C1 ebook that

بنابراین، اگر می‌خواهید پی‌دی‌اف و مسابقه درس امروز را دانلود کنید، کتاب الکترونیکی C1 را به

will show you everything you need to achieve a C1 level and you want to take a sneak peek

شما نشان می‌دهد که هر آنچه برای رسیدن به سطح C1 نیاز دارید را به شما نشان می‌دهد و می‌خواهید نگاهی گذرا

at the curriculum for my brand new C1 Programme.

به برنامه درسی برنامه جدید C1 من بیندازید.

All you have to do is go to the link in the description box you sign up to my mailing

تنها کاری که باید انجام دهید این است که به پیوند موجود در جعبه توضیحات که در لیست پستی من ثبت نام کرده اید بروید،

list, the lesson pdf and the C1 ebook will arrive directly in your inbox and you will

pdf درس و کتاب الکترونیکی C1 مستقیماً در صندوق ورودی شما می رسد و شما

sign up to the waiting list for my C1 Programme.

در لیست انتظار برنامه C1 من ثبت نام می کنید.

So you will be the first to know when it's released on Monday, the 15th of May.

بنابراین شما اولین کسی خواهید بود که از زمان انتشار آن در دوشنبه، 15 می، مطلع خواهید شد.

All right, let's get started with the lesson.

بسیار خوب، بیایید با درس شروع کنیم.

The words and phrases are divided into three topics.

کلمات و عبارات به سه موضوع تقسیم می شوند .

We have lifestyle and wellbeing, people, and work.

ما سبک زندگی و رفاه، مردم و کار داریم.

And I'm going to give you a short quiz after each section to check if you can remember

و من قصد دارم بعد از هر بخش یک آزمون کوتاه به شما ارائه کنم تا بررسی کنم آیا می توانید

what you've learnt.

آنچه را که یاد گرفته اید به خاطر بسپارید یا خیر.

Let's start with lifestyle and wellbeing.

بیایید با سبک زندگی و رفاه شروع کنیم.

Firstly, we have at face value.

اولا، ما در ارزش اسمی داریم.

At face value means accepting something as it appears to be without questioning its true

در ارزش اسمی به معنای پذیرش چیزی است که به نظر می رسد بدون تردید در

nature or its authenticity.

ماهیت واقعی یا اصالت آن.

For example, you shouldn't take everything you read about nutrition at face value.

به عنوان مثال، شما نباید همه چیزهایی را که در مورد تغذیه می خوانید به صورت اسمی در نظر بگیرید.

Always verify the information is from reliable sources.

همیشه اطمینان حاصل کنید که اطلاعات از منابع معتبر است .

Next, we have to have a crack at something, to have a crack at something.

بعد، ما باید در چیزی شکاف داشته باشیم، تا در چیزی شکاف داشته باشیم.

This means to attempt or try something often for the first time or with great enthusiasm.

این بدان معنی است که اغلب برای اولین بار یا با اشتیاق زیاد چیزی را امتحان کنید یا امتحان کنید.

For example, even though she had never tried rock climbing before, Tara decided to have

به عنوان مثال، تارا با وجود اینکه قبلاً هرگز صخره نوردی را امتحان نکرده بود، تصمیم گرفت

a crack at it during the team-building event.

در طول رویداد تیم‌سازی در آن سنگ نوردی داشته باشد.

We also have a lovely one to burn the midnight oil, to burn the midnight oil.

یک دوست داشتنی هم داریم برای سوزاندن روغن نیمه شب ، برای سوزاندن روغن نیمه شب.

This means to study or work late into the night often to complete a task or to prepare

این بدان معناست که اغلب تا دیروقت شب مطالعه یا کار کنید تا یک کار را کامل کنید یا

for something or meet a deadline.

برای چیزی آماده شوید یا به یک ضرب الاجل برسید.

For example, with exams approaching, Sarah found herself burning the midnight oil to

برای مثال، با نزدیک شدن به امتحانات، سارا متوجه شد که روغن نیمه شب را می سوزاند تا

cover all the required material.

تمام مواد مورد نیاز را پوشش دهد.

We also have to strike a balance, to strike a balance.

ما هم باید تعادل ایجاد کنیم، برای ایجاد تعادل.

This means to find a compromise or a middle ground, another nice phrase, between two competing

این به این معنی است که بین دو عامل رقیب یک سازش یا یک حد وسط، یک عبارت خوب دیگر پیدا کنید

factors.

.

For example, it's essential to strike a balance between work and leisure for a healthy lifestyle.

برای مثال، ایجاد تعادل بین کار و اوقات فراغت برای یک سبک زندگی سالم ضروری است.

Next, we have to let off steam, to let off steam.

بعد، ما باید بخار را رها کنیم، تا بخار خارج شود.

This means to do or say something that helps you to release some anger or frustration that

این به معنای انجام یا گفتن چیزی است که به شما کمک می کند تا مقداری عصبانیت یا ناامیدی را که احساس می کنید از بین ببرید

you feel.

.

I was so furious that I had to go for a walk around the block to let off steam, to release

آنقدر عصبانی بودم که مجبور شدم در اطراف بلوک قدم بزنم تا بخار از بین برود و عصبانیتم را از بین ببرم

my anger.

.

We also have to count one's blessings.

ما هم باید نعمت های خود را بشماریم.

This one's lovely.

این یکی دوست داشتنی است

This means to make an effort to be grateful for the good things in your life, to count

این به این معنی است که تلاش کنید تا برای چیزهای خوب زندگی خود شکرگزار باشید و

your blessings.

نعمت های خود را بشمارید.

For example, when I'm feeling down I try to remember to count my blessings and be grateful

به عنوان مثال، وقتی احساس ناراحتی می‌کنم، سعی می‌کنم به یاد بیاورم که نعمت‌هایم را بشمارم و

for what I have.

برای چیزهایی که دارم شکرگزار باشم.

Sometimes we use it in a sarcastic or patronising way.

گاهی اوقات ما از آن به شیوه ای طعنه آمیز یا حمایتی استفاده می کنیم .

If someone is being ungrateful for what they have, we might say count your blessings.

اگر کسی نسبت به آنچه دارد ناسپاسی می کند ، ممکن است بگوییم نعمت های خود را بشمار.

There are people that are way worse off than you are.

افرادی هستند که وضعیتشان خیلی بدتر از شماست.

The final one for our lifestyle and wellbeing section is to bloom, to bloom, and you might

آخرین مورد برای بخش سبک زندگی و تندرستی ما شکوفه دادن، شکوفه دادن است، و ممکن است

know this word in connection with flowers, for flower opens, it blooms, such a nice word.

این کلمه را در رابطه با گل ها بدانید، برای اینکه گل باز می شود، شکوفا می شود، کلمه بسیار خوبی است.

Bloom.

شکوفه.

Bloom.

شکوفه.

When a person blooms they become healthy, happy, and confident.

وقتی فردی شکوفا می شود سالم، شاد و با اعتماد به نفس می شود.

We sometimes use it when talking about maturity although we'll use blossom as well but it's

ما گاهی اوقات هنگام صحبت در مورد بلوغ از آن استفاده می کنیم، اگرچه از شکوفه نیز استفاده می کنیم، اما این

a really positive phrase.

یک عبارت واقعاً مثبت است.

Karl bloomed during his six-week holiday in the countryside thanks to the fresh air and

کارل در طول تعطیلات شش هفته ای خود در حومه شهر به لطف هوای تازه و

healthy food.

غذای سالم شکوفا شد.

Okay, first break, first quiz.

خوب، اولین استراحت، اولین مسابقه.

What can you remember from what I just taught you?

چه چیزی را می توانید از آنچه به شما یاد دادم به یاد بیاورید ؟

Firstly, which word is missing from this sentence?

اول اینکه کدام کلمه از این جمله غایب است؟

I'm going to have a mm, ta kayaking today.

من امروز قصد دارم یک میلی متر، کایاک سواری داشته باشم.

I'm nervous, but I'm sure it will be a lot of fun.

من عصبی هستم، اما مطمئن هستم که بسیار سرگرم کننده خواهد بود.

I'll give you five seconds.

من به شما پنج ثانیه فرصت می دهم.

It's crack.

این کرک است.

Well done.

آفرین.

Okay, next.

باشه بعد

If I'm really angry and I decide to go for a run to calm down, what am I doing?

اگر واقعاً عصبانی باشم و تصمیم بگیرم برای آرام شدن به دویدن بروم، چه کار می کنم؟

Am I a, letting off steam or b, letting out a scream?

آیا من a دارم بخار می کنم یا b دارم فریاد می زنم ؟

It was a, letting off steam although if you said letting out a scream I think people would

این یک بخار بود، هرچند اگر می‌گفتی فریاد می‌کشی، فکر می‌کنم مردم می‌فهمند که

understand you were releasing anger.

خشم را از خود دور می‌کنی.

Okay, and lastly, which of the words that I just taught you means to develop healthily

خوب، و در آخر، کدام یک از کلماتی که به شما یاد دادم به معنای رشد سالم

and happily?

و شاد است؟

Can you remember it?

آیا می توانید آن را به خاطر بسپارید؟

It was bloom.

شکوفه بود

Well done if you got it right.

آفرین اگر درست فهمیدی

Okay, let's move on to talking about people.

خوب، بیایید به صحبت در مورد مردم ادامه دهیم.

First, one, to stick one's neck out, to stick one's neck out.

اول، یکی، بیرون انداختن گردن، بیرون آوردن گردن.

This means to take a risk or to expose yourself to possible criticism or danger by doing or

این به معنای ریسک کردن یا قرار دادن خود در معرض انتقاد یا خطر احتمالی با انجام یا

saying something.

گفتن چیزی است.

For example, despite the controversy surrounding the issue, Jane decided to stick her neck

به عنوان مثال، علیرغم بحث و جدل پیرامون این موضوع، جین تصمیم گرفت گردن خود را

out and support the new policy.

بیرون بکشد و از سیاست جدید حمایت کند.

Next, we have a knee-jerk reaction, a knee-jerk reaction.

بعد، ما یک واکنش تند و سریع زانو داریم، یک واکنش تند و سریع زانو . آیا

Have you ever been to the doctor and they hit your knee with a hammer and you just can't

تا به حال پیش دکتر رفته اید و آنها با چکش به زانوی شما ضربه می زنند و شما نمی توانید

help but react?

واکنشی نشان دهید؟

It's your reflex, isn't it?

این رفلکس شماست، اینطور نیست؟

Well, a knee-jerk reaction is an immediate automatic response to a situation, often without

خوب، یک واکنش تند و سریع زانو یک واکنش خودکار فوری به یک موقعیت است، اغلب بدون

careful consideration or thought.

بررسی دقیق یا تفکر.

For example, when we heard about the increase in crime rates, our knee-jerk reaction was

به عنوان مثال، وقتی از افزایش میزان جرم و جنایت شنیدیم، واکنش تند ما

to insist on more police patrols in the area.

اصرار بر گشت‌های پلیس بیشتر در منطقه بود.

That was just the immediate, gut reaction.

این فقط واکنش فوری و درونی بود.

We also have to split hairs and I do have a few split hairs.

ما همچنین باید موها را بشکافیم و من چند تار مو دارم.

I just love doing my hair.

من فقط دوست دارم موهایم را درست کنم.

That's the problem.

مشکل همینه

But if you split hairs it doesn't mean you're styling your hair too much.

اما اگر موهایتان را شکافتید به این معنی نیست که بیش از حد موهایتان را حالت می دهید.

It means you have a very annoying character trait.

این بدان معناست که شما یک ویژگی شخصیتی بسیار آزاردهنده دارید .

It means to argue or worry about very small details or differences that are unimportant.

این به معنای بحث کردن یا نگرانی در مورد جزئیات بسیار کوچک یا تفاوت هایی است که مهم نیستند.

For example, sometimes I feel like my husband splits hairs over insignificant matters and

به عنوان مثال، گاهی اوقات احساس می‌کنم شوهرم سر مسائل بی‌اهمیت موها را می شکافد و

it leads to unnecessary arguments.

به مشاجره‌های غیرضروری منجر می‌شود.

Another phrase with a relevant backstory is pecking order, pecking order.

عبارت دیگر با پیشینه مرتبط، دستور نوک زدن، دستور نوک زدن است.

This is social hierarchy in a group in which all individuals in that group are aware of

این سلسله مراتب اجتماعی در گروهی است که در آن همه افراد آن گروه از

how important everyone is.

اهمیت همه افراد آگاه هستند.

The different levels of important.

سطوح مختلف مهم است.

And I presume that this comes from chickens or birds.

و من فرض می کنم که این از جوجه ها یا پرندگان می آید.

An example, there's a clear pecking order in their group of friends.

به عنوان مثال، یک دستور نوک زدن واضح در گروه دوستان آنها وجود دارد.

With Sally being top of the pile.

با حضور سالی در صدر جدول.

I was never top of the pecking order at school.

من هرگز در مدرسه در درجه اول نبودم.

I just didn't have it in me.

من فقط آن را در خودم نداشتم.

Now, the next three words are adjectives used to describe people, and the first one is shrewd,

حال، سه کلمه بعدی صفاتی هستند که برای توصیف افراد به کار می روند و اولین کلمه زیرک،

shrewd.

زیرک است.

And this describes someone who is good at understanding and making judgements about

و این کسی را توصیف می کند که در درک و قضاوت در مورد

situations.

موقعیت ها خوب است.

They're often quite good at taking the emotion out.

آنها اغلب در از بین بردن احساسات بسیار خوب هستند .

A shrewd person is able to make decisions that will give them an advantage.

یک فرد زیرک قادر است تصمیماتی بگیرد که به او مزیت بدهد.

For example, Claire was a shrewd business person and she made several wise investment

برای مثال، کلر یک تاجر زیرک بود و

decisions when she was still young.

زمانی که هنوز جوان بود چندین تصمیم عاقلانه برای سرمایه گذاری گرفت.

Next, number 13, we have obstinate, obstinate.

بعد، شماره 13، ما داریم سرسخت، سرسخت.

And notice how I pronounce it with a schwa at the end.

و توجه کنید که چگونه آن را با یک schwa در پایان تلفظ می کنم.

Obstinate not obstineit.

لجبازی نه لجبازی

This means refusing to change your opinion or actions despite people trying to make you

این به معنای امتناع از تغییر عقیده یا اعمال خود با وجود تلاش افرادی است که شما را وادار به

do so.

انجام این کار می کنند.

We could also say stubborn in a way.

به نوعی می توانیم بگوییم سرسخت.

It's often used for children.

اغلب برای کودکان استفاده می شود.

Henry was a very obstinate teenager and he consistently refused to admit that he might

هنری نوجوانی بسیار سرسخت بود و پیوسته از اعتراف به اینکه ممکن است

be wrong about something.

در مورد چیزی اشتباه کرده باشد خودداری می کرد.

An extra little Lucy's note here.

یادداشت کوچک لوسی در اینجا.

I've seen some students mix up obstinate with another advanced adjective, abstinent, abstinent.

من دیده ام که برخی از دانش آموزان لجباز را با یک صفت پیشرفته دیگر مخلوط می کنند، پرهیز، ممتنع.

It might be the combination of Ts and Ns but abstinent has an entirely different meaning.

ممکن است ترکیبی از T و N باشد، اما abstinent معنای کاملاً متفاوتی دارد. به

It means to refrain from indulging in a particular behaviour.

معنای خودداری از انجام یک رفتار خاص است.

This is often related to vices or bad habits.

این اغلب به رذایل یا عادت های بد مربوط می شود.

You abstain from doing something.

شما از انجام کاری خودداری می کنید.

Our final word in this topic is placid, placid with the s sound, the soft C.

کلمه پایانی ما در این تاپیک، placid، placid با صدای s، C نرم است.

We used placid to describe someone who's very calm, and isn't easily excited or annoyed.

ما از placid برای توصیف شخصی استفاده کردیم که بسیار آرام است و به راحتی هیجان زده یا اذیت نمی شود.

Despite the hullabaloo around her, Ally remained placid and continued with her work.

علی رغم هیاهوی اطرافش، آلی آرام ماند و به کارش ادامه داد.

It's quiz time.

وقت امتحان است

It's quiz time.

وقت امتحان است آیا

Can you answer these three questions?

می توانید به این سه سوال پاسخ دهید؟

I'm going to give you five seconds to answer each one.

من به شما پنج ثانیه فرصت می دهم تا به هر کدام پاسخ دهید.

Firstly, which word is missing?

اول اینکه کدام کلمه گم شده است؟

My knee- reaction to hearing my son had been arrested was to be utterly livid.

واکنش زانوی من به شنیدن اینکه پسرم دستگیر شده است کاملاً عصبانی بود.

Jar, jam, jet or jerk.

کوزه، مربا، جت یا جت.

It's jerk.

احمقانه است

Excellent job if you got that right.

اگر درست متوجه شده باشید کار عالی است.

Number two, sometimes it's best to keep your opinions to yourself and not your out.

شماره دو، گاهی اوقات بهترین کار این است که نظرات خود را برای خود نگه دارید و نه برای خود.

Is it stick your head, stack your neck, stick your neck, or stack your nose.

آیا سرتان را می‌چسباند، گردنتان را روی هم می‌چسباند، گردنتان را می‌چسباند یا بینی‌تان را روی هم می‌چسباند. یه

Have a think.

فکری بکن

Stick your neck out.

گردن خود را بیرون بیاورید.

Don't stick your neck out, or they'll chop your head off.

گردنتان را بیرون نکشید، وگرنه سرتان را می برند .

And the third one, which words that I just taught to you are synonyms for these words,

و سومی که کلماتی را که به شما یاد دادم مترادف این کلمات است،

calm and stubborn.

آرام و لجباز.

Which two words are synonyms?

کدام دو کلمه مترادف هستند؟

Placid, obstinate.

آرام، لجباز.

Bonus points if you got the pronunciation right of obstinate.

در صورتی که حق تلفظ را از سرسخت بدست آورید، امتیازات جایزه را دریافت کنید .

Okay, let's move on to our last section.

خوب، اجازه دهید به بخش آخر خود برویم.

It is work, and our first phrase is to pull some strings, to pull some strings.

این کار است و اولین عبارت ما این است که چند رشته را بکشیم، چند رشته را بکشیم.

This means to use your influence or connections, often secretly or unofficially, to achieve

این بدان معناست که از نفوذ یا ارتباطات خود، اغلب مخفیانه یا غیررسمی، برای دستیابی به

a desired outcome.

یک نتیجه دلخواه استفاده کنید.

By pulling some strings, Tom was able to get his sister a prestigious position at a London-based

تام با طناب زدن توانست به خواهرش موقعیت معتبری در یک

accounting firm.

شرکت حسابداری مستقر در لندن به دست آورد.

The next one is to have a field day, to have a field day which means to take advantage

مورد بعدی داشتن یک روز میدانی است، داشتن یک روز میدانی که به معنای استفاده

of a situation typically for personal benefit and often at the expense of others.

از موقعیتی است که معمولاً به نفع شخصی و اغلب به هزینه دیگران است.

For example, when the news of the scandal broke, tabloid journalists had a field day

به عنوان مثال، زمانی که خبر رسوایی منتشر شد، روزنامه نگاران روزنامه در یک روز میدانی مشغول

writing sensational stories.

نوشتن داستان های هیجان انگیز بودند. در مرحله

Next, we have to be privy to, to be privy and note that pronunciation not praivy, privy.

بعد، باید محرمانه باشیم، تا محرمانه باشیم و توجه داشته باشیم که تلفظ نه praivy، محرمانه.

This means to have access to or knowledge of secret or confidential information.

این به معنای دسترسی یا آگاهی از اطلاعات سری یا محرمانه است.

The CEO's assistant is privy to all the important decisions in the company.

دستیار مدیر عامل از تمام تصمیمات مهم در شرکت مطلع است.

Another one, what I use quite a lot is on the back burner, on the back burner.

یکی دیگر، چیزی که من بسیار استفاده می کنم، روی پشت مشعل است، روی پشت مشعل.

If something is on the back burner, it's low priority, and it's not being dealt with at

اگر چیزی در پشت مشعل باشد، اولویت پایینی دارد و در

the present moment.

حال حاضر به آن رسیدگی نمی شود.

Let's put this project on the back burner and focus on more pressing matters.

بیایید این پروژه را پشت سر بگذاریم و روی مسائل مهم تر تمرکز کنیم.

However, I'm really busy.

با این حال، من واقعاً سرم شلوغ است.

I put lots of things on the back burner.

من چیزهای زیادی را در پشت مشعل گذاشتم.

Next we have an adjective, cushy, cushy.

بعد ما یک صفت داریم، cushy، cushy. نمی

I wonder if you can guess what it means.

دانم آیا می توانید حدس بزنید معنی آن چیست؟

It's very similar to another word cushion.

این بسیار شبیه به یک کلمه دیگر کوسن است.

If something is cushy, it means it's very easy, requiring little effort, comfortable.

اگر چیزی دلپذیر است، به این معنی است که بسیار آسان است، به تلاش کمی نیاز دارد، راحت است.

Sometimes people say cushty as well.

گاهی اوقات مردم می گویند بامزه نیز.

This is slang, but we use it in professional situations.

این عامیانه است، اما ما از آن در موقعیت های حرفه ای استفاده می کنیم .

Ellen got a cushy job that pays well but allows her lots of free time.

الن یک شغل راحت پیدا کرد که درآمد خوبی دارد اما وقت آزاد زیادی به او می دهد.

Number 20 is a fantastic idiom.

شماره 20 یک اصطلاح فوق العاده است.

It is to get your foot in the door, to get your foot in the door.

این است که پایت را در در بگذاری، پایت را در در بگذاری.

This means to enter a company or organisation at a low level with a chance of being promoted

این به معنای ورود به یک شرکت یا سازمان در سطح پایین با شانس ارتقا

or being more successful in the future.

یا موفقیت بیشتر در آینده است.

Lena got her foot in the door as an intern but she worked her way up to department head

لنا به عنوان یک کارآموز پایش را در خانه گذاشت، اما در عرض چند سال به رئیس بخش رسید

in just a few years.

.

And my final phrase for you is to go belly up, to go belly up.

و آخرین جمله من برای شما این است که شکم بالا بروید، شکم بالا بروید.

And we use this to talk about companies and it means to fail completely and to have to

و ما از این برای صحبت در مورد شرکت ها استفاده می کنیم و این به معنای شکست کامل و

close.

بسته شدن است.

The business went belly up after just a year of trading.

این کسب و کار تنها پس از یک سال معامله با مشکل مواجه شد .

Okay.

باشه.

Ah.

آه

It is that time again.

دوباره آن زمان است.

Quiz time.

زمان آزمون.

Which word is missing?

کدام کلمه گم شده است؟

I managed to get my in the door at an amazing company earlier in my career and I've worked

من در اوایل کارم موفق شدم در یک شرکت شگفت انگیز کارم را به دست بیاورم و

my way up to management level.

تا سطح مدیریت کار کرده ام.

Head, foot, leg or hand.

سر، پا، پا یا دست.

Foot, you get your foot in the door.

پا، شما پای خود را وارد در کنید.

Number two, you know the prime minister, right?

شماره دو، شما نخست وزیر را می شناسید، درست است؟ آیا

Can you pull some and get me an interview with her?

می توانید مقداری از آن را بکشید و با او مصاحبه کنید؟

Is it strikes, strides, streams, or strings?

آیا ضربه می زند، گام می زند، جریان می یابد یا سیم؟

That's right.

درست است.

We pull some strings.

چند رشته می کشیم.

And finally, if a job is very easy and doesn't require much effort, how can we describe it?

و در نهایت، اگر یک کار بسیار آسان است و نیاز به تلاش زیادی ندارد، چگونه می توانیم آن را توصیف کنیم؟

Cushy, or if you said cushty, I'll let you have that one too.

کوشی، یا اگر گفتی ناز، آن را هم به تو می‌دهم.

Okay, that's everything from me today.

خوب، این همه چیز از امروز من است.

I really hope you enjoyed learning these 21 advanced words and phrases in English.

واقعا امیدوارم از یادگیری این ۲۱ کلمه و عبارت پیشرفته به زبان انگلیسی لذت برده باشید.

If you would like to download the pdf, we've got all of the information from today's lesson.

اگر مایل به دانلود pdf هستید، ما تمام اطلاعات درس امروز را دریافت کرده ایم.

Lots more examples and we have an extra more difficult quiz actually.

نمونه‌های بسیار بیشتری وجود دارد و ما در واقع یک مسابقه دشوارتر داریم.

Plus, I will also give you our C1 ebook, which will talk you through everything that you

به‌علاوه، من کتاب الکترونیکی C1 خود را نیز به شما می‌دهم، که همه چیزهایی را که

need to master to be able to say that you are at a C1 level of English.

برای اینکه بتوانید بگویید در سطح زبان انگلیسی C1 هستید، به شما آموزش می‌دهد.

It also includes the curriculum of our brand new beautiful British English C1 Programme

همچنین شامل برنامه درسی جدید و زیبای برنامه C1 انگلیسی بریتانیایی ما است

that is released on the 15th of May.

که در 15 مه منتشر شده است.

If you would like to download those and sign up to the waiting list for the C1 Programme

اگر می‌خواهید آن‌ها را دانلود کنید و در لیست انتظار برنامه C1 ثبت‌نام کنید،

click on the link in the description box.

روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید.

It's just down there.

فقط اون پایینه

That's all from me.

این همه از من است.

I will see you soon for another lesson.

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت.

Muah.

موح