The 8 Parts of Speech in English Grammar (+ Free PDF & Quiz)

(upbeat music)

(موسیقی شاد)

- Hello everyone. And welcome back to English with Lucy.

- سلام به همه. و با لوسی به انگلیسی خوش آمدید.

Today we are going back to basics.

امروز به اصول اولیه باز می گردیم.

We are looking at the building blocks of spoken English.

ما به اجزای سازنده زبان انگلیسی گفتاری نگاه می کنیم.

I'm going to be talking to you

من قصد دارم

about the eight parts of speech.

در مورد هشت بخش سخنرانی با شما صحبت کنم.

Every single word you say has a role within a sentence.

هر کلمه ای که می گویید در یک جمله نقش دارد.

Every single word is a part of speech.

تک تک کلمات بخشی از گفتار هستند.

Today we're going to be breaking it down

امروز می خواهیم آن را بشکنیم

and looking at each one.

و به هر یک نگاه کنیم.

It makes up nearly everything that we say in English.

تقریباً همه چیزهایی را که به زبان انگلیسی می گوییم تشکیل می دهد.

So we might as well get it right from the very beginning.

بنابراین ممکن است از همان ابتدا آن را به درستی دریافت کنیم .

As always there is a free PDF that goes with today's lesson.

مثل همیشه یک PDF رایگان وجود دارد که با درس امروز همراه است.

It's got everything we're going to talk about today

این شامل همه چیزهایی است که امروز در مورد آن صحبت خواهیم کرد به

plus a quiz,

علاوه یک مسابقه،

I know you love quizzes to test your learning.

می دانم که شما عاشق آزمون ها برای آزمایش یادگیری خود هستید.

If you'd like to download that,

اگر می‌خواهید آن را دانلود کنید،

just click on the link in the description box,

کافیست روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید،

you enter your name and your email address.

نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید.

You sign up to my mailing list

شما در لیست پستی من ثبت نام کنید

and the PDF will arrive directly in your inbox.

و PDF مستقیماً در صندوق ورودی شما خواهد رسید.

And then every week after that,

و سپس هر هفته پس از آن،

you will automatically receive my weekly lesson PDFs,

شما به‌طور خودکار فایل‌های PDF درس هفتگی من،

plus all of my news, course offers and updates.

به‌علاوه همه اخبار، پیشنهادات دوره و به‌روزرسانی‌های من را دریافت خواهید کرد.

Before we get started,

قبل از شروع،

I'd like to thank the sponsor of today's video,

می خواهم از اسپانسر ویدیوی امروز تشکر کنم،

it is NordVPN.

این NordVPN است.

I always recommend watching TV series and movies in English

من همیشه تماشای سریال ها و فیلم های تلویزیونی به زبان انگلیسی را

as a language learning tool.

به عنوان ابزار یادگیری زبان توصیه می کنم.

A really frustrating situation

یک موقعیت واقعاً ناامید کننده

is when you finally find a TV show or a movie in English

این است که در نهایت یک برنامه تلویزیونی یا فیلمی به زبان انگلیسی پیدا کنید

that you really want to watch,

که واقعاً می خواهید تماشا کنید،

it's a learning opportunity,

این یک فرصت یادگیری است،

but then it's blocked in your country.

اما در کشور شما مسدود می شود.

I really enjoy watching Spanish TV shows in Spanish,

من واقعاً از تماشای برنامه های تلویزیونی اسپانیایی به زبان اسپانیایی لذت می برم،

and it's so annoying when they aren't available

و وقتی آنها

on any of my streaming services here in the UK.

در هیچ یک از سرویس های پخش من در اینجا در بریتانیا در دسترس نباشند بسیار آزاردهنده است.

Well, NordVPN has the solution, a very good solution,

خوب، NordVPN راه حلی دارد، یک راه حل بسیار خوب،

a VPN hides your location, allowing you to improve security,

یک VPN موقعیت مکانی شما را پنهان می کند، به شما امکان می دهد امنیت را بهبود بخشید،

but also allowing you to overcome geographical restrictions,

اما همچنین به شما امکان می دهد بر محدودیت های جغرافیایی غلبه کنید،

meaning you can access all of the streaming services

به این معنی که می توانید به همه سرویس های پخش

that aren't usually available in your country.

که معمولاً در دسترس نیستند دسترسی داشته باشید. کشور.

You can go on a map,

می توانید روی نقشه بروید،

click on any location in the world, and that's it.

روی هر مکانی در جهان کلیک کنید ، و تمام.

It takes you there.

شما را به آنجا می برد.

It is literally that easy.

به معنای واقعی کلمه به همین راحتی است.

There also won't be any annoying delays.

همچنین هیچ تاخیر آزاردهنده ای وجود نخواهد داشت.

The speed tests have confirmed that NordVPN

تست‌های سرعت تایید کرده‌اند که

is the fastest VPN.

NordVPN سریع‌ترین VPN است.

They have given me a special offer to pass on to you.

آنها به من پیشنهاد ویژه ای داده اند تا به شما منتقل کنم.

To claim it just go to NordVPN.com/Lucy,

برای ادعای آن فقط به NordVPN.com/Lucy بروید،

it's risk-free to try it out

امتحان کردن آن بی خطر است

because they offer a 30 day money back guarantee.

زیرا آنها 30 روز ضمانت بازگشت پول ارائه می دهند.

You can get a two-year plan plus four additional months

شما می توانید یک برنامه دو ساله به اضافه چهار ماه دیگر را با

for a huge discount,

یک تخفیف بزرگ دریافت کنید،

that's 73% off plus four months for free.

که 73٪ تخفیف به علاوه چهار ماه رایگان است.

Massive, right?

عظیم، درست است؟

Let's get started with the lesson.

بیایید با درس شروع کنیم.

Let's talk about the first part of speech.

بیایید در مورد بخش اول سخنرانی صحبت کنیم.

In my opinion, the most important nouns.

به نظر من مهمترین اسمها.

These are the bread and butter of our speech,

اینها نان و نان گفتار ما است

which is ironic,

که کنایه دارد

because bread and butter are both nouns.

چون نان و کره هر دو اسم هستند.

A noun is something that name something,

اسم چیزی است که چیزی را نامگذاری می کند،

such as a person, an idea or a thing.

مانند یک شخص، یک ایده یا یک چیز.

In a sentence, a noun can play the role of a subject,

اسم در جمله می تواند نقش فاعل

an indirect object, a direct object,

، مفعول غیرمستقیم، مفعول مستقیم

a subject compliment, an object compliment,

، مدح فاعل ، تعریف مفعول

and a positive or an adjective.

و مثبت یا صفت را ایفا کند.

There are so many different types of nouns.

انواع مختلفی از اسم ها وجود دارد.

They can name people such as a girl, Taylor Swift, my dad.

آنها می توانند از افرادی مانند یک دختر، تیلور سویفت، پدرم نام ببرند.

They can name a place, a mountain, Spain, the kitchen.

آنها می توانند یک مکان، یک کوه، اسپانیا، آشپزخانه را نام ببرند.

They can also name things, activities, concepts, processes,

آنها همچنین می توانند چیزها، فعالیت ها، مفاهیم، ​​فرآیندها،

ideas, such as love, rugby, shorts, knowledge.

ایده ها را نام ببرند، مانند عشق، راگبی، شورت، دانش.

I actually have a video on the 100 most important nouns

من در واقع یک ویدیو در مورد 100 اسم مهم

in British English.

در انگلیسی بریتانیایی دارم.

I will link to that video in the description box.

من به آن ویدئو در کادر توضیحات لینک خواهم داد.

It's quite a good one

if you want to quickly acquire a lot of vocabulary.

اگر می خواهید به سرعت واژگان زیادی را به دست آورید، بسیار خوب است.

Let's move on to the second part of speech: pronouns.

بریم سراغ قسمت دوم گفتار: ضمایر.

A pronoun is a word that's used instead of a noun

ضمیر کلمه ای است که به جای

or a noun phrase.

اسم یا عبارت اسمی استفاده می شود.

You use them when the reader or listener

زمانی از آنها استفاده می کنید که خواننده یا شنونده از

already knows the specific noun that you're referring to.

قبل اسم خاصی را که شما به آن اشاره می کنید می داند.

If I tell a story, for example, about my fiancee William,

اگر داستانی را مثلاً در مورد نامزدم ویلیام تعریف کنم،

it will get so boring and repetitive

if I just say the noun William, over and over again.

اگر فقط اسم ویلیام را بارها و بارها بگویم، خیلی خسته کننده و تکراری می شود.

Let's try, let's see how it sounds.

بیایید امتحان کنیم، ببینیم چگونه به نظر می رسد.

William is my fiance. William is extremely tall.

ویلیام نامزد من است. ویلیام بسیار بلند قد است.

William told me that William wants to marry me. (laughs)

ویلیام به من گفت که ویلیام می خواهد با من ازدواج کند. (می خندد)

It makes me sound obsessed and weird to be honest,

این باعث می شود که صادقانه بگویم وسواس و عجیب به نظر می رسم

and very repetitive.

و بسیار تکراری.

Let's try it with a lovely pronoun instead.

بیایید آن را با یک ضمیر دوست داشتنی امتحان کنیم.

William is my fiance. He's very tall.

ویلیام نامزد من است. او خیلی بلند است.

He told me he wants to marry me.

او به من گفت که می خواهد با من ازدواج کند.

It sounds a little better,

کمی بهتر،

less obsessive, less boring.

کمتر وسواسی، کمتر خسته کننده به نظر می رسد.

Now there are quite a few different types of pronouns,

اکنون انواع مختلفی از ضمایر وجود دارد

and some pronouns are found in more than one category.

و برخی از ضمایر در بیش از یک دسته یافت می شوند.

I will present you with some of the most common.

من تعدادی از رایج ترین آنها را به شما معرفی می کنم.

We have the personal pronouns:

ما ضمایر شخصی داریم:

I, me, you, she, her, he, him, us, we, they, them.

من، من، تو، او، او، او، او، ما، ما، آنها، آنها.

We also have the demonstrative pronouns.

ضمایر اثباتی هم داریم.

I love the word demonstrative, sounds posh.

من عاشق کلمه نمایشی هستم، شیک به نظر می رسد.

They are: that, this, these and those.

آنها عبارتند از: آن، این، اینها و آن ها.

We also have indefinite pronouns,

ما همچنین ضمایر نامعین داریم،

and these are used when the personal thing

و از این ضمایر زمانی استفاده می شود که چیز شخصی

doesn't need to be specifically identified.

نیازی به شناسایی خاص نداشته باشد .

For example, one, other, everybody, anybody, nobody.

به عنوان مثال، یکی، دیگری، همه، هر کس، هیچ کس.

An example, everybody loves my homemade brownies,

به عنوان مثال، همه عاشق براونی های خانگی من هستند،

or some love marmite, others hate it.

یا برخی عاشق مارمیت هستند، برخی دیگر از آن متنفرند.

Other types include interrogative pronouns,

انواع دیگر عبارتند از ضمایر پرسشی،

like who, what, which, and whose.

مانند who، what، which و who.

Progressive pronouns like my, your, their, whose.

ضمایر پیشرو مانند my, your, them, who.

Reflexive and intensive pronouns

ضمایر انعکاسی و فشرده

like myself, yourself, themselves.

مانند خودم، خودت، خودشان.

And relative pronouns, like whom, what, which.

و ضمایر نسبی، مانند whom، what، which.

Let's move on to part of speech number three, adjectives.

بیایید به قسمتی از گفتار شماره سه یعنی صفت ها برویم.

These might be my favourite actually.

اینها ممکن است در واقع مورد علاقه من باشند.

These are the words that describe nouns,

اینها کلماتی هستند که اسم ها را توصیف می کنند،

and adjective can go right before the noun it's describing,

و صفت می تواند درست قبل از اسمی باشد که توصیف می کند،

for example, my orange cat, but it doesn't have to.

برای مثال، گربه نارنجی من، اما لازم نیست.

For example, my cat is orange.

مثلا گربه من نارنجی است.

Now one of the most important things that you can learn

اکنون یکی از مهم ترین چیزهایی که می توانید در مورد

when it comes to adjectives is adjective order.

صفت ها یاد بگیرید، ترتیب صفت است.

I feel like this is a sneaky secret.

من احساس می کنم این یک راز یواشکی است.

That's like the key to fluency,

این مانند کلید تسلط است،

only certain people know about this,

فقط افراد خاصی در مورد آن می دانند،

and once they learn it, they're like, "Oh, my word."

و هنگامی که آن را یاد می گیرند، مانند "اوه، حرف من" می گویند.

It's so secrets that many native speakers

آنقدر راز است که بسیاری از افراد بومی

don't even know they're using it.

حتی نمی دانند که از آن استفاده می کنند.

But when you present them with this information,

اما وقتی شما این اطلاعات را به آنها ارائه می کنید،

they are blown away,

آنها از بین می روند،

because everyone follows the same order

زیرا همه

without even thinking about it.

بدون اینکه حتی به آن فکر کنند از یک دستور پیروی می کنند.

We're not taught this in school.

این را در مدرسه به ما یاد نمی دهند.

I made a video all about this.

کلی در این مورد کلیپ ساختم

Again, I will link it in the description box,

مجدداً آن را در کادر توضیحات پیوند

but I'll give you a quick summary from one to 10,

خواهم داد، اما خلاصه‌ای سریع از یک تا 10 به شما ارائه می‌دهم

the order in which we naturally say adjectives.

، به ترتیبی که طبیعتاً صفت‌ها را می‌گوییم.

Number one, opinion; ugly, beautiful.

شماره یک، نظر؛ زیبای زشت.

Number two, size; big, tall.

شماره دو، اندازه; بزرگ، بلند

Number three, physical quality; neat, rough.

شماره سه، کیفیت فیزیکی؛ مرتب، خشن

Four, shape, for example, round or square.

چهار، به عنوان مثال، گرد یا مربع شکل.

Number five, age; old, new.

شماره پنج، سن؛ قدیمی، جدید

Number six, colour; pink, orange.

شماره شش، رنگ؛ صورتی، نارنجی

Number seven, origin; Egyptian, Japanese.

شماره هفت، مبدا; مصری، ژاپنی

Eight, material; plastic, leather.

هشت، مواد؛ پلاستیک، چرم

Nine, type; unisex, four-legged, for example.

نه، نوع؛ برای مثال تک جنسیتی، چهار پا.

And number 10, purpose; sewing, cooking, for example.

و شماره 10، هدف; مثلاً خیاطی، آشپزی.

So I would talk about my beautiful brown leather suitcase

بنابراین من در مورد چمدان قهوه ای زیبای

or my big black Indian cooking pot.

چرمم یا قابلمه بزرگ مشکی هندی ام صحبت می کنم.

I've got two little homework task for you.

من دو تکلیف کوچک برای شما دارم.

Using what you've just learned there,

با استفاده از چیزهایی که به تازگی در آنجا آموخته‌اید، از

I would like you to write three sentences

شما می‌خواهم سه جمله را

using the correct adjective order,

با استفاده از ترتیب صفت صحیح بنویسید،

describing three things that you can see

و سه چیز را توصیف کنید که می‌توانید

from where you are right now.

از جایی که الان هستید ببینید.

Please put that in the comment section.

لطفا آن را در بخش نظرات قرار دهید.

Okay, part of speech number four, verbs.

بسیار خوب، بخشی از گفتار شماره چهار، افعال.

Listen to me, write what you hear.

به من گوش کن هر چه می شنوی بنویس.

Learn to speak. (laughs)

صحبت کردن را یاد بگیرید. (می خندد)

Everything that is in bold here is a verb,

هر چیزی که در اینجا پررنگ است فعل است،

we use them all the time.

ما همیشه از آنها استفاده می کنیم.

Verbs are words that describe actions.

افعال کلماتی هستند که اعمال را توصیف می کنند.

We have dynamic or action verbs

ما افعال پویا یا کنشی داریم

that describe literal actions

که اعمال تحت اللفظی

like walking, running, singing.

مانند راه رفتن، دویدن، آواز خواندن را توصیف می کنند.

We also have stative verbs that refer

ما همچنین افعال ثابتی داریم که

to feelings in states

به احساسات در حالت

like to love, to think, to feel.

هایی مانند دوست داشتن، فکر کردن، احساس کردن اشاره می کنند.

Auxiliary verbs are used in English

افعال کمکی در انگلیسی

to change another verbs, mood, voice, or tense.

برای تغییر افعال دیگر، حالت، صدا یا زمان استفاده می شود.

This is why they're referred to as helping verbs.

به همین دلیل است که از آنها به عنوان افعال کمکی یاد می شود.

The main auxiliary verbs are be, have, and do.

افعال کمکی اصلی be، have و do هستند.

We also have modal auxiliary verbs,

افعال کمکی مدال نیز داریم که

commonly called modals or modal verbs.

معمولاً به آن افعال مدال یا افعال معین می گویند.

These are a big pain point

اینها

for many students learning English

برای بسیاری از دانش آموزانی که انگلیسی را یاد می گیرند، دردسر بزرگی است،

because they're so annoying, they are annoying.

زیرا بسیار آزاردهنده و آزاردهنده هستند.

Modals are added to another verb to show capability

مدال ها به فعل دیگری اضافه می شوند تا قابلیت

or possibility or necessity as well.

یا امکان یا ضرورت را نیز نشان دهند.

Common examples are may, might, must, can, could,

مثال‌های رایج ممکن، ممکن، باید، می‌تواند، می‌توانست،

should, and shall, and would, and will.

باید، و باید، و اراده و اراده است.

Ought is also an important one too.

باید نیز یک مورد مهم است.

I made a video a very, very long time ago about modal verbs,

من یک ویدیو خیلی خیلی طولانی پیش در مورد افعال معین درست کردم،

so you can click on it to laugh about how young I was,

بنابراین می توانید روی آن کلیک کنید تا بخندید که چقدر جوان بودم،

I think I was 21.

فکر می کنم 21 ساله بودم

Yeah. I was 21 when I started teaching English on YouTube,

. بله. من 21 ساله بودم که شروع به تدریس زبان انگلیسی در YouTube

and I'm now 27.

کردم و اکنون 27 ساله هستم.

Can you believe that?

باورتان می شود؟

And by the time this video comes out, I will be married.

و تا زمانی که این ویدیو منتشر شود، من ازدواج خواهم کرد.

I'm not married right now,

من در حال حاضر ازدواج نکرده ام،

but yes, my wedding hopefully will have passed.

اما بله، امیدوارم عروسی من تمام شود .

I will put a link to that modals video

من پیوندی به آن ویدیوی مدال

in the description box,

در کادر توضیحات قرار خواهم داد،

but maybe that's something I ought, modal verb,

اما شاید این چیزی است که باید، فعل معین،

to recreate soon.

به زودی دوباره ایجاد کنم.

Let me know if you'd like a video about modal verbs.

اگر دوست دارید ویدیویی درباره افعال معین دارید به من اطلاع دهید .

One last part of this segment, phrasal verbs.

آخرین بخش این بخش، افعال عبارتی است.

I hear you're grown. I've heard you're all grown. (laughs)

شنیدم بزرگ شدی من شنیده ام که همه شما بزرگ شده اید. (می خندد)

Everyone seems to find phrasal verbs so annoying,

به نظر می رسد که همه افعال عبارتی را بسیار آزاردهنده

and they're really, really frustrating,

می دانند، و آنها واقعاً بسیار خسته کننده هستند،

but I really enjoy teaching them.

اما من واقعاً از آموزش آنها لذت می برم.

These are phrases that act as a single verb,

اینها عباراتی هستند که به عنوان یک فعل واحد عمل می کنند،

they usually consist of a verb and a preposition.

آنها معمولاً از یک فعل و یک حرف اضافه تشکیل شده اند.

I have made so many videos over the years

من در طول سال ها ویدیوهای زیادی در

about phrasal verbs.

مورد افعال عبارتی ساخته ام.

I'll list a few of my favourites in the description box

من تعدادی از موارد مورد علاقه خود را در کادر توضیحات

down below as well.

پایین نیز لیست می کنم.

Right. Number five, let's talk about adverbs.

درست. شماره پنج، بیایید در مورد قیدها صحبت کنیم.

Adverb is a word that describes an adjective, a verb,

قید کلمه ای است که یک صفت، یک فعل،

another adverb, or even a sentence.

یک قید دیگر یا حتی یک جمله را توصیف می کند.

Have a look at these examples:

به این نمونه ها نگاه کنید:

I gently lifted him out of bed.

به آرامی او را از تخت بلند کردم.

Here the adverb is describing a verb.

در اینجا قید یک فعل را توصیف می کند.

He is more interesting than you,

او از شما جالب تر است،

that is an unusually tool tree.

آن درخت ابزار غیرعادی است.

There the adverb is describing the adjective.

در آنجا قید صفت را توصیف می کند.

Unfortunately, we had already left.

متأسفانه ما قبلاً رفته بودیم.

Unfortunately, the adverb is describing the whole sentence.

متأسفانه، قید کل جمله را توصیف می کند.

Okay, let's move on to prepositions.

خوب، اجازه دهید به حروف اضافه برویم.

Another topic that learners of English

موضوع دیگری که زبان آموزان انگلیسی

tend to find quite tricky.

تمایل دارند آن را کاملاً پیچیده بدانند.

A preposition is a word that tells you when or where

حرف اضافه کلمه ای است که به شما می گوید چه زمانی یا کجا

something is in relation to something else.

چیزی در رابطه با چیز دیگری است.

It tells you the relationship between words in a sentence.

رابطه بین کلمات را در یک جمله به شما می گوید.

I put my bag on the table.

کیفم را روی میز گذاشتم.

I sat beside the wall.

کنار دیوار نشستم

My birthday is on Monday.

تولد من دوشنبه است.

Now let's take this opportunity to bust a myth.

حالا بیایید از این فرصت برای شکستن یک اسطوره استفاده کنیم.

I hate this myth so much, it annoys me all the time.

من از این افسانه خیلی متنفرم، همیشه اذیتم می کند.

I have lots of students and viewers in my comment section

من دانش‌آموزان و بینندگان زیادی را در بخش نظرات خود دارم

telling me off,

که به من

because they've been mistaught

اعتراض می‌کنند، زیرا

about this myth by their teachers.

معلمانشان درباره این افسانه اشتباه گرفته‌اند.

Some people are adamant that you should never end a sentence

برخی از افراد قاطعانه می گویند که هرگز یک جمله را

with a preposition and they are wrong.

با حرف اضافه تمام نکنید و اشتباه می کنند.

And teachers say this and it bugs me.

و معلمان این را می گویند و من را آزار می دهد.

What do you think sounds more natural?

به نظر شما چه چیزی طبیعی تر به نظر می رسد؟

Where do you come from?

اهل كجاييد؟

Or from where do you come? (laughs)

یا از کجا می آیی؟ (می خندد)

From where do you come?

از کجا می آیی؟

It sounds beautiful for game of Thrones.

برای بازی تاج و تخت زیبا به نظر می رسد.

Where do you come from, from being a preposition

از کجا آمده اید، از حرف اضافه بودن

at the end of sentence sounds absolutely fine.

در انتهای جمله کاملاً خوب به نظر می رسد.

That's where you went to!

اونجا رفتی!

What else am I meant to say?

دیگه چی میخوام بگم؟

That is to where you went! No.

همون جایی که رفتی! نه.

An example, are you going to the party?

یک مثال، آیا شما به مهمانی می روید؟

I don't know who I'm going with.

نمیدونم با کی میرم

You could say, I don't know with whom I'm going,

می توانید بگویید، من نمی دانم با چه کسی می روم،

but it's just too formal.

اما این خیلی رسمی است.

So yes, there are many occasions

بنابراین بله، موارد زیادی وجود دارد

when using a preposition to end a sentence is wrong,

که استفاده از حرف اضافه برای پایان یک جمله اشتباه است،

especially in formal writing or formal speech.

به خصوص در نوشتار رسمی یا گفتار رسمی.

Don't let pedants make you scared to speak.

اجازه ندهید که دستفروشان شما را از صحبت کردن بترسانند.

Part of speech number seven, conjunctions.

بخشی از گفتار شماره هفت، حروف ربط.

A conjunction is a word that's used to connect clauses,

ربط کلمه ای است که برای اتصال جملات،

sentences or words together.

جملات یا کلمات به یکدیگر استفاده می شود.

Firstly, let's look at coordinating conjunctions.

اول، بیایید به هماهنگی ربط ها نگاه کنیم.

They allow us to join words, phrases or clauses

آنها به ما اجازه می دهند تا کلمات، عبارات یا

of equal rank.

بندهای با رتبه مساوی را به هم بپیوندیم.

The most common coordinating conjunctions

رایج ترین حروف ربط هماهنگ کننده

are FANBOYS. (laughs)

FANBOYS هستند. (می خندد)

No, literally, for, and, nor, but, or yet, so.

نه، به معنای واقعی کلمه، برای، و، نه، اما، یا هنوز، چنین است.

FUNBOYS, that's a great way to remember them.

FUNBOYS، این یک راه عالی برای به خاطر سپردن آنها است.

Here we have two sentences or clauses of equal rank:

در اینجا دو جمله یا بند مساوی داریم:

I had a terrible headache.

سردرد وحشتناکی داشتم.

I still went to school.

من هنوز به مدرسه رفتم.

We can join them together with a coordinating clause.

ما می توانیم آنها را با یک بند هماهنگ کننده به یکدیگر ملحق کنیم.

I had a terrible headache, but I still went to school.

سردرد وحشتناکی داشتم، اما هنوز به مدرسه می رفتم.

We also have correlative conjunctions.

ما همچنین پیوندهای همبستگی داریم.

These are pairs that work together like either and or,

اینها جفت هایی هستند که مانند یا و یا،

or neither and nor.

یا هیچ و نه با هم کار می کنند.

I want either the beef or the turkey roast.

من گوشت گاو یا کباب بوقلمون را می خواهم.

There are also subordinating conjunctions,

همچنین حروف ربط فرعی وجود دارد

which join dependent and an independent clause.

که به یک بند مستقل و وابسته می پیوندند .

Common subordinating conjunctions are: because, since,

ربط های فرعی رایج عبارتند از: زیرا، از آنجا که،

as, although, though, while or whilst, and whereas.

به عنوان، اگرچه، هر چند، در حالی که یا در حالی که، و در حالی که.

I ate dinner because I was hungry.

چون گرسنه بودم شام خوردم.

I drove while talking on the phone.

در حالی که با تلفن صحبت می کردم رانندگی کردم.

Finally, we have number eight,

در نهایت، ما شماره هشت،

the eighth part of speech, the articles,

قسمت هشتم سخنرانی، مقالات،

very important part of speech.

بخش بسیار مهم سخنرانی را داریم.

The definite article is the word the.

حرف قطعی کلمه the است.

It limits the meaning of a noun to one particular thing.

معنای یک اسم را به یک چیز خاص محدود می کند.

Give me the ticket.

بلیط را به من بده

I am talking about a specific ticket

من در مورد یک بلیط خاص صحبت می کنم

that both of us know about,

که هر دوی ما در مورد آن می دانیم

the ticket, not a ticket, not another ticket, the ticket.

، بلیط، نه بلیط، نه بلیط دیگر، بلیط.

The indefinite article is a or an,

حرف نامشخص a یا an،

a or an.

a یا an است.

It is a when it proceeds a word that begins with a consonant

وقتی کلمه ای را پیش می برد که با حرف صامت شروع می شود

or it is an, or an,

یا یک یا an است

when it proceeds a word that begins with a vowel.

وقتی کلمه ای را که با مصوت شروع می شود ادامه می دهد.

The indefinite article indicates that a noun

حرف مجهول نشان می دهد که اسم

refers to a general thing, a general idea,

به یک چیز عام، یک ایده کلی اشاره

rather than a specific thing.

دارد تا یک چیز خاص.

Can you pass me an apple?

آیا می توانی یک سیب به من بدهی؟

Note that I said an 'cause it starts with a vowel sound.

توجه داشته باشید که من یک را گفتم زیرا با صدای مصوت شروع می شود.

Should I bring a bottle of wine tonight?

آیا امشب باید یک بطری شراب بیاورم؟

Not the bottle of wine.

نه بطری شراب

Should I bring the bottle of wine

آیا باید بطری شراب را بیاورم به این

implies that it's a very special bottle of wine

معنی است که این یک بطری شراب بسیار خاص است

that we both know about.

که هر دوی ما درباره آن می دانیم.

No, a bottle of wine, any bottle of wine.

نه، یک بطری شراب، هر بطری شراب.

Right. That is it for my lesson

درست. این برای درس من

on the eight parts of speech.

در مورد هشت بخش گفتار است.

I hope you enjoyed it, and I hope you learned something.

امیدوارم از آن لذت برده باشید و امیدوارم چیزی یاد گرفته باشید.

Now it's time for you to complete the quiz.

اکنون وقت آن است که آزمون را کامل کنید.

If you'd like to complete the quiz,

اگر می‌خواهید آزمون را کامل کنید،

just download the PDF,

فقط PDF را دانلود کنید،

what you've got to do is click on the link

کاری که باید انجام دهید این است که روی پیوند

in the description box.

موجود در کادر توضیحات کلیک کنید.

You enter your name and your email address.

شما نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید.

Sign up to my mailing list,

در لیست پستی من ثبت نام کنید

and it comes directly to your inbox.

و مستقیماً به صندوق ورودی شما می آید.

Don't forget to check out the sponsor

فراموش نکنید که

of today's video, NordVPN.

اسپانسر ویدیوی امروز، NordVPN را بررسی کنید.

Just head to NordVPN.com/Lucy.

فقط به NordVPN.com/Lucy بروید.

Don't forget to connect with me on all of my social media.

فراموش نکنید که در تمام شبکه های اجتماعی من با من در ارتباط باشید.

I've got my Instagram, my website, englishwithlucy.co.uk,

من اینستاگرام، وب سایتم، englishwithlucy.co.uk را دارم،

where I've got a fabulous pronunciation tool.

جایی که یک ابزار تلفظ شگفت انگیز را دارم .

You can click on phonemes and hear me pronounce them,

می‌توانید روی واج‌ها کلیک کنید و تلفظ آنها را بشنوید،

and hear me pronounce words

و از تلفظ کلماتی

that contain those phonemes i, word, no.

که حاوی آن واج‌های i، word، no هستند، بشنوید.

I've also got my personal channel

من همچنین کانال شخصی خود را

where I document my life here in the English Countryside.

دارم که در آن زندگی خود را در روستاهای انگلیسی مستند می کنم.

All of my blogs are fully subtitled,

همه وبلاگ های من کاملاً زیرنویس هستند،

so you can use them for listening practise

بنابراین می توانید از آنها برای تمرین گوش دادن

and to improve your vocabulary.

و بهبود دایره لغات خود استفاده کنید.

I will see you soon for another lesson.

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت.

Mwah.

مواه

(upbeat music)

(موسیقی شاد)