Level Up Your English Vocabulary. Synonyms to Common English Words

Nice, cool, great, easy, crazy, thing,  stuff… How many words we say all the time,  

خوب، باحال، عالی، آسان، دیوانه‌کننده، چیز، چیزهای... چقدر کلماتی که همیشه می‌گوییم،

and repeat them again and again! Today you will level up your  

و دوباره و دوباره تکرار می‌کنیم! امروز دایره لغات خود را ارتقا می‌دهید

vocabulary and we’re going to learn a lot of  interesting alternatives to common English words!

و ما می‌خواهیم جایگزین‌های جالب زیادی برای کلمات رایج انگلیسی بیاموزیم!

Hello. My name is Kate and this is  English Lesson with Kate Channel.  

سلام. نام من کیت است و این درس انگلیسی با کانال کیت است.

My goal is to help you learn English  and level up your speaking skills! 

هدف من این است که به شما کمک کنم انگلیسی را بیاموزید و مهارت‌های گفتاری خود را ارتقا دهید!

The first word we use too often  is Cool. That was really cool! 

اولین کلمه‌ای که اغلب استفاده می‌کنیم Cool است. واقعا عالی بود!

I bought a cool smartphone.  Her hairstyle is so cool! 

من یک گوشی هوشمند جالب خریدم. مدل موهاش خیلی باحاله!

Instead of the word cool we can say – chill. He is so chill. The music is so chill. When  

به جای کلمه خنک می توانیم بگوییم - خنک. او خیلی سرد است. موسیقی خیلی سرد است وقتی

we’re talking about clothes, we can  say – trendy. Her outfit was trendy. 

درباره لباس صحبت می کنیم، می توانیم بگوییم - مد روز. لباس او شیک بود.

We can also say – stylish. She  always wears stylish sunglasses. 

ما همچنین می توانیم بگوییم - شیک. او همیشه از عینک آفتابی شیک استفاده می‌کند.

We can also use the word – dope. That's a dope idea. The party last night was dope! 

ما همچنین می توانیم از کلمه - دوپ استفاده کنیم. این یک ایده دوپینگ است. مهمانی دیشب دوپ بود!

But be careful – it is used as a  slang word in informal contexts. 

اما مراقب باشید - به عنوان یک کلمه عامیانه در زمینه‌های غیررسمی استفاده می‌شود.

Fresh is another word you can use instead of  cool - Have you seen the new movie? It's fresh

تازه کلمه دیگری است که می‌توانید به‌جای جالب استفاده کنید - آیا فیلم جدید را دیده‌اید؟ تازه است

Another word we repeat very often is… Weird When we describe something as weird,  

کلمه دیگری که ما اغلب تکرار می کنیم این است که ... عجیب و غریب وقتی چیزی را عجیب توصیف می کنیم،

we mean that it is strange. Instead of saying ‘weird’ we can say – Unusual. 

منظورمان این است که عجیب است. به جای گفتن "عجیب" می توانیم بگوییم - غیر معمول.

I heard the unusual sound coming from the engine. Another great synonym is – ‘Peculiar’ 

صدای غیرعادی از موتور شنیدم. مترادف عالی دیگر این است - «عجیب»

Imagine that you taste an  exotic fruit for the first time.  

تصور کنید برای اولین بار یک میوه عجیب و غریب را می‌چشید.

Instead of saying a weird taste you can say – a  peculiar taste. This fruit has a peculiar taste  

به جای گفتن یک طعم عجیب، می توانید بگویید - یک طعم عجیب. این میوه طعم عجیبی دارد

or this fruit tastes peculiar. Eccentric. Eccentric means  

یا این میوه مزه عجیبی دارد. عجیب و غریب. عجیب و غریب به معنای

strange or unusual. For example, She lived in an eccentric house. 

عجیب یا غیرعادی است. به عنوان مثال، او در یک خانه عجیب و غریب زندگی می کرد.

Another one is Quirky "Quirky" means something  

یکی دیگر عجیب و غریب است. «عجیب» به این معنی است که چیزی

is unusual in a fun or interesting way. For example, She has a quirky sense of style. 

به شیوه‌ای سرگرم‌کننده یا جالب غیرمعمول است. به عنوان مثال، او حس عجیبی از سبک دارد.

Instead of saying weird you can say – Odd. It was odd to see a cat walking on a  

به جای گفتن عجیب و غریب، می توانید بگویید - عجیب و غریب. دیدن گربه‌ای که روی یک

leash in the park. Another alternative  

افسار در پارک راه می‌رود عجیب بود. جایگزین دیگری

for the word weird is ‘Bizarre’ The movie had a bizarre plot twist.

برای کلمه عجیب و غریب، «عجیب» است.

The next word we repeat very often is – Honestly.  Honestly, I'm really proud of you. Honestly,  

کلمه بعدی که ما اغلب تکرار می کنیم این است - راستش. راستش من واقعا به شما افتخار می کنم. راستش را بخواهید،

I think you're amazing. There’s nothing wrong with  using the word Honestly. However, we have a lot of  

فکر می کنم شما فوق العاده هستید. استفاده از کلمه صادقانه اشکالی ندارد. با این حال، ما جایگزین‌های بسیار زیادی داریم

different alternatives. Frankly 

.

Frankly, I didn't enjoy the movie at all. Sincerely 

صادقانه بگویم، من اصلاً از فیلم لذت نبردم. با احترام

Sincerely, I appreciate your help. To tell the truth 

با احترام، از کمک شما سپاسگزارم. راستش را بخواهید،

To tell the truth, I've  never liked that restaurant. 

راستش را بخواهید، من هرگز آن رستوران را دوست نداشتم.

Genuinely Genuinely, I value our friendship. 

واقعاً واقعاً من برای دوستی خود ارزش قائلم.

To be honest To be honest, I was surprised by his reaction. 

راستش راستش را بخواهید از واکنش او متعجب شدم.

Frankly, sincerely, to tell the  truth, genuinely, to be honest

صادقانه بگویم، صادقانه بگویم، صادقانه بگویم،

The next word is nice. It’s nice  weather, it’s nice dress, it’s nice meal. 

کلمه بعدی خوب است. هوا خوب است ، لباس خوب است، غذای خوبی است.

We can use the word enjoyable instead  of nice. It was enjoyable meal. It was  

می‌توانیم از کلمه لذت‌بخش به‌جای کلمه زیبا استفاده کنیم. غذای لذت بخشی بود

an enjoyable experience for me. We can use the word pleasant.  

برای من تجربه لذت‌بخشی بود. می توانیم از کلمه خوشایند استفاده کنیم.

We had a pleasant conversation. When we talk about a person, we can say kind. 

گفتگوی دلنشینی داشتیم. وقتی در مورد یک شخص صحبت می کنیم، می توانیم بگوییم مهربان.

Another example - Your kind  words brightened my day. 

مثال دیگر - سخنان مهربان شما روز مرا روشن کرد.

Instead of nice we can also say - Lovely She has a lovely smile. 

به جای خوب، ما همچنین می توانیم بگوییم - دوست داشتنی او یک لبخند دوست داشتنی دارد.

Delightful is another word  we can use instead of nice. 

لذت‌بخش کلمه دیگری است که می‌توانیم به‌جای واژه زیبا از آن استفاده کنیم.

The garden is a delightful place to relax. If you’re interested in learning synonyms,  

باغ مکانی لذت بخش برای استراحت است. اگر به یادگیری مترادف ها علاقه دارید،

you may also like this video. I’ll leave a  link so you can watch it after this lesson.  

ممکن است این ویدیو را نیز دوست داشته باشید. من یک پیوند می‌گذارم تا بعد از این درس بتوانید آن را تماشا کنید.

The next word we use very often is Thing. The first thing I do, the last thing I want,  

کلمه بعدی که اغلب استفاده می کنیم Thing است. اولین کاری که انجام می‌دهم، آخرین چیزی که می‌خواهم،

the whole thing, we say this  word a thousand times every day. 

کل چیز، هر روز هزار بار این کلمه را می‌گوییم.

For example, when we talk about a  physical thing, we can say - Item. 

برای مثال، وقتی درباره یک چیز فیزیکی صحبت می‌کنیم، می‌توانیم بگوییم - مورد.

She packed her favorite items for the trip.

او وسایل مورد علاقه اش را برای سفر بسته بندی کرد.

Instead of the word thing we can also say - aspect 

به جای کلمه چیزی که می‌توانیم بگوییم - جنبه

The most challenging aspect of the  project was the tight deadline.

چالش‌برانگیزترین جنبه پروژه، ضرب‌الاجل محدود بود.

Another great word is - Element The most important thing of  

کلمه عالی دیگر این است - عنصر مهمترین چیز

her presentation was clarity. The most important element of  

ارائه او وضوح بود. مهمترین عنصر

her presentation was clarity. We can also say - Detail 

ارائه او وضوح بود. همچنین می‌توانیم بگوییم - جزئیات

Pay attention to every little  detail when planning the event.

هنگام برنامه‌ریزی رویداد به همه جزئیات توجه کنید.

The next overused word is Easy We can say – Uncomplicated.  

کلمه بعدی که بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرد، Easy است. می توانیم بگوییم - بدون عارضه.

The recipe is uncomplicated. Another synonym for the word easy is Smooth 

دستور پخت بدون عارضه است. مترادف دیگر کلمه آسان، صاف است

Our flight was very smooth. Effortless is another one you can use. 

پرواز ما بسیار نرم بود. Effortless یکی دیگر از مواردی است که می توانید استفاده کنید.

With practice, speaking in  public can become effortless. 

با تمرین، صحبت کردن در جمع می تواند بدون دردسر باشد.

No sweat No sweat is an idiom and is used  in informal speech. When we say ‘it’s no  

بدون عرق No sweat یک اصطلاح است و در گفتار غیررسمی استفاده می‌شود. وقتی می گوییم "

sweat’ that means it’s not difficult. The task was no sweat. This means the  

عرق نیست" به این معنی است که دشوار نیست. وظیفه عرق نبود. این بدان معناست که

task was easy. Another example.  

کار آسان بود. مثالی دیگر.

“Can you fix my car for me? No sweat!” You can also say - Breezy. The exam was  

«آیا می‌توانید ماشین مرا برای من تعمیر کنید؟ بدون عرق!" شما همچنین می توانید بگویید - Breezy. امتحان

breezy for the well-prepared students.  Learning how to ride a bike is breezy. 

برای دانش آموزانی که به خوبی آماده شده بودند، خوشایند بود. یادگیری دوچرخه سواری بسیار راحت است.

Another idiom to replace the  word easy is a Piece of cake 

اصطلاح دیگری که جایگزین کلمه آسان می‌شود یک قطعه کیک است.

For example, memorizing the lines was a  piece of cake for me. It was very easy.

برای مثال، حفظ کردن خطوط برای من یک تکه کیک بود. خیلی راحت بود.

The next word is Great Instead of saying ‘great’  

کلمه بعدی عالی است به جای گفتن "عالی"

we can say ‘Exceptional’. The quality of service  

می توانیم بگوییم " استثنایی". کیفیت خدمات

at the hotel was exceptional. Another synonym is Phenomenal.  

در هتل استثنایی بود. مترادف دیگر پدیده پدیده است.

The concert last night was phenomenal. You can say – Terrific. This song is  

کنسرت دیشب فوق العاده بود. می توانید بگویید - فوق العاده است. این آهنگ

terrific. She received terrific news. Another word is Superb. My mom  

فوق‌العاده است. او خبر فوق العاده ای دریافت کرد. کلمه دیگر Superb است. مادرم

prepared a superb meal. Instead of saying ‘Great’  

یک غذای عالی آماده کرد. به جای گفتن «عالی»

you can say ‘Remarkable’. His progress  in learning English was remarkable 

می‌توانید بگویید «قابل توجه». پیشرفت او در یادگیری زبان انگلیسی قابل توجه بود

Impressive. Instead of saying – Her dance was  great. You can say – Her dance was impressive.

. به جای گفتن - رقص او عالی بود. می توان گفت - رقص او چشمگیر بود.

The next word is Crazy We often use the word "crazy" in  

کلمه بعدی دیوانه است ما اغلب از کلمه "دیوانه" در

everyday conversation to describe many different  situations. For example, we might say, "That party  

مکالمات روزمره برای توصیف موقعیت های مختلف استفاده می کنیم. برای مثال، ممکن است بگوییم «آن مهمانی

was crazy," to mean it was very exciting or wild.  Sometimes, we use it to express surprise, like,  

دیوانه‌کننده بود»، به این معنی که بسیار هیجان‌انگیز یا وحشیانه بود. گاهی اوقات، ما از آن برای ابراز تعجب استفاده می‌کنیم، مانند،

"It's crazy how quickly time flies." We also say,  "That's a crazy idea," when we think something  

"این دیوانه است که زمان چقدر سریع می‌گذرد." همچنین وقتی فکر می‌کنیم چیزی غیرمعمول یا غیرمنتظره است، می‌گوییم: «این یک ایده دیوانه‌کننده است».

is unusual or unexpected. Although "crazy" originally refers to a state of mental illness,  

اگرچه «دیوانه» در اصل به حالتی از بیماری روانی اشاره دارد،

in casual speech, we often use "crazy" to talk about things that are very different or unusual,  

در گفتار معمولی، ما اغلب از «دیوانه» برای صحبت درباره چیزهایی استفاده می‌کنیم که بسیار متفاوت یا غیرعادی هستند،

but not always in a serious way. We can use ‘Insane’ instead of ‘crazy’. 

اما نه همیشه به شیوه‌ای جدی. می‌توانیم به جای «دیوانه» از «Insane» استفاده کنیم.

We can say “That was insane” OR The roller coaster ride was insane 

می‌توانیم بگوییم «دیوانه‌کننده بود» یا ترن هوایی دیوانه‌کننده بود

When we mean something is stupid and  unreasonable, we can say it’s absurd 

وقتی منظورمان از چیزی احمقانه و غیرمنطقی است، می‌توانیم بگوییم

It's absurd to think that cats can fly. Instead of saying Crazy we can also say - Wild 

که پوچ است. به‌جای گفتن دیوانه، می‌توانیم بگوییم - وحشی

The party last night was wild. It was a wild idea to climb that  

مهمانی دیشب وحشیانه بود. بالا رفتن از آن کوه یک ایده وحشیانه بود

mountain. That means it was a crazy idea. Another great alternative for  

. یعنی ایده دیوانه کننده ای بود. جایگزین عالی دیگر برای

the word ’crazy’ is Off the wall When we describe something surprising and unusual,  

کلمه «دیوانه»، Off the Wall است وقتی چیزی شگفت‌انگیز و غیرعادی را توصیف می‌کنیم،

we can use the idiom ‘off the wall’. His jokes  are always off the wall. The movie we watched  

می‌توانیم از اصطلاح «off the wall» استفاده کنیم. شوخی‌های او همیشه از دیوار بیرون می‌آیند. فیلمی که دیشب تماشا کردیم

last night was so off the wall. The next word is Outrageous 

خیلی از دیوار خارج شد. کلمه بعدی ظالمانه است

The prices at that store are  outrageous. That means the  

قیمت‌ها در آن فروشگاه ظالمانه است. این بدان معناست که

prices are too expensive. The prices are crazy. Another example. Her behavior at the party was  

قیمت‌ها بسیار گران هستند. قیمت ها دیوانه کننده است مثالی دیگر. رفتار او در مهمانی

outrageous. She was dancing on tables. Another word you can use instead of  

ظالمانه بود. داشت روی میز می رقصید. کلمه دیگری که می توانید به جای

crazy is Unbelievable. For example. The plot  

دیوانه استفاده کنید، باور نکردنی است. مثلا.

twist in the movie was unbelievable When we describe something silly  

پیچیدگی داستان در فیلم باورنکردنی بود وقتی چیزی احمقانه

and unreasonable, we can use the word  Ridiculous instead of the word Crazy. 

و غیرمنطقی را توصیف می‌کنیم، می‌توانیم به جای کلمه دیوانه از کلمه «مسخره» استفاده کنیم.

The amount of homework we got was ridiculous. It may take me hours to finish it. 

مقدار تکالیفی که ما گرفتیم مسخره بود.  ممکن است ساعت ها طول بکشد تا آن را تمام کنم.

The traffic jam on the highway  yesterday was ridiculous. 

ترافیک در بزرگراه دیروز مضحک بود.

You can use these alternatives instead of the word "crazy" but always pay attention to the context.

می‌توانید به جای کلمه «دیوانه» از این جایگزین‌ها استفاده کنید، اما همیشه به زمینه توجه کنید.

And the last word for today’s lesson is Stuff. We use this word all the  

و آخرین کلمه برای درس امروز چیز است. ما همیشه از این کلمه

time to mean different things. For example, when we want to say She has a lot  

برای معانی مختلف استفاده می‌کنیم. برای مثال، وقتی می‌خواهیم بگوییم که

of things to do. We often say: She has a lot of stuff to do. The word stuff is informal and used  

کارهای زیادی برای انجام دادن دارد. ما اغلب می گوییم: او کارهای زیادی برای انجام دادن دارد. کلمه چیز غیررسمی است و

in everyday conversations. And we use it too much. It's important to use more specific words to  

در مکالمات روزمره استفاده می‌شود. و ما بیش از حد از آن استفاده می کنیم. مهم است که از کلمات خاص تر برای

clearly express our ideas. We can say - Items 

بیان واضح ایده هایمان استفاده کنیم. می‌توانیم بگوییم - اقلام

He packed all the necessary items for the trip. When we talk about some personal items like  

او تمام وسایل لازم برای سفر را بسته‌بندی کرد. وقتی درباره برخی از وسایل شخصی مانند

clothes, books, toys, bags,  we can also use - Belongings 

لباس، کتاب، اسباب‌بازی، کیف صحبت می‌کنیم، می‌توانیم از آن استفاده کنیم -

For example. He put all his stuff in a  box. He put all his belongings in a box. 

مثلاً متعلقات. او همه وسایلش را در یک جعبه گذاشت. تمام وسایلش را در یک جعبه گذاشت.

Instead of saying ‘stuff’ we can say - Objects The museum is filled with ancient  

به‌جای گفتن «موارد» می‌توانیم بگوییم - اشیا موزه مملو از

objects from different cultures. Another synonym for stuff is Equipment  

اشیاء باستانی از فرهنگ‌های مختلف است. مترادف دیگر چیزها

when we talk about the tools, machines, or other  things that we need for a specific activity. 

وقتی درباره ابزارها، ماشین‌ها یا چیزهای دیگری صحبت می‌کنیم که برای یک فعالیت خاص به آن نیاز داریم، تجهیزات   است.

We need to buy new camping equipment. The lab is full of scientific equipment.

باید وسایل کمپینگ جدید بخریم. آزمایشگاه مملو از تجهیزات علمی است.

When we talk about equipment or  clothes, we can also say – Gear 

وقتی در مورد تجهیزات یا لباس صحبت می‌کنیم، می‌توانیم بگوییم - Gear

I wear my bike gear when I ride. Make sure to bring your swimming  

من وقتی سوار می‌شوم، لباس دوچرخه‌ام را می‌پوشم. حتماً

gear for the weekend. When we talk about food,  

وسایل شنا را برای آخر هفته به همراه داشته باشید. وقتی در مورد غذا صحبت می کنیم،

instead of the word ‘stuff’ we can say ‘products’. The store sells a variety of organic products.

به جای کلمه "مواد" می توانیم "محصولات" بگوییم. در این فروشگاه انواع محصولات ارگانیک به فروش می رسد.

Please remember that using synonyms makes  your conversation more fluent and more  

لطفاً به یاد داشته باشید که استفاده از مترادف‌ها، مکالمه شما را روان‌تر و

advanced. Today I’ve told you a lot of cool  alternatives for the most common English words.

پیشرفته‌تر می‌کند. امروز به شما گزینه‌های جالب زیادی برای رایج‌ترین کلمات انگلیسی گفته‌ام.

Thank you for watching this video. I hope  you enjoyed it. Please don’t forget to hit  

از اینکه این ویدیو را تماشا کردید متشکرم. امیدوارم ازش لذت برده باشی. لطفاً فراموش نکنید که

a thumbs up and subscribe to my channel if  you haven’t yet. Follow my Instagram account  

اگر هنوز مشترک نشده اید، یک علامت شست بالا بزنید و در کانال من مشترک شوید . حساب اینستاگرام من   را دنبال کنید،

where I share a lot of useful content. If you  have a friend who is also learning English,  

جایی که من محتوای مفید زیادی را به اشتراک می‌گذارم. اگر دوستی دارید که در حال یادگیری زبان انگلیسی است،

please share this video with them! Thank you so much for being with me  

لطفاً این ویدیو را با او به اشتراک بگذارید! از اینکه امروز با من بودید بسیار سپاسگزارم

today. I love you guys! See you next time.

. دوستتان دارم بچه ها! بعدا می بینمت.