How to introduce yourself? | Self Introduction | Tell me something about yourself | Ranjan Shekhawat

Self-introduction is a crucial part of your  interview, and you should Introduce yourself  

معرفی خود بخش مهمی از مصاحبه شما است ، و باید خود را

in a confident voice because the moment you  open your mouth, you are gonna tell the whole  

با صدایی مطمئن معرفی کنید زیرا لحظه ای که دهان خود را باز کنید، به تمام دنیا خواهید گفت که

world who you are. So, speak confidently and  eloquently. Self-introduction helps you make  

کی هستید. بنابراین، با اعتماد به نفس و شیوا صحبت کنید. معرفی خود به شما کمک می‌کند

your first impression, and we always say the  first impression is the last impression. Isn't  

اولین تأثیر خود را ایجاد کنید، و ما همیشه می‌گوییم اولین تأثیر، آخرین تأثیر است.

it? The self-introduction can make your life or  break your life in respect of your professional  

اینطور نیست؟ خود معرفی می‌تواند زندگی شما را به‌خاطر روابط حرفه‌ای یا شخصی‌تان خراب کند یا زندگی‌تان را خراب کند

or personal relationships. Self-introductions  are your way of introducing yourself to others.  

. معرفی خود راه شما برای معرفی خود به دیگران است.

It is basically a summary of what you do. Where  do you come from? And other things that might  

این اساساً خلاصه ای از کاری است که شما انجام می دهید. اهل كجاييد؟ و چیزهای دیگری که ممکن است

be important for the listener to have a  good conversation with you. An excellent  

برای شنونده مهم باشد تا با شما مکالمه خوبی داشته باشد.

self-introduction gives you a competitive edge  when you meet people like managers, interviewers,  

وقتی با افرادی مانند مدیران، مصاحبه‌کنندگان،

supervisors, or anyone you've recently met. It is  essential to create a good image of yourself in  

سرپرستان، یا هر کسی که اخیراً ملاقات کرده‌اید، یک معرفی عالی به شما مزیت رقابتی می‌دهد. ایجاد یک تصویر خوب از خود در

people's minds. How will people perceive you?  It all depends on your self-introduction. So,  

ذهن افراد ضروری است. مردم چگونه شما را درک خواهند کرد؟ همه چیز به معرفی خودتان بستگی دارد. بنابراین،

a good introduction is vital, and when you have  a good introduction, you can convey essential  

یک معرفی خوب حیاتی است، و وقتی یک معرفی خوب دارید، می‌توانید

details about yourself clearly and directly to  the opposite person. A good and compelling opening  

جزئیات   ضروری درباره خود را به طور واضح و مستقیم به فرد مقابل منتقل کنید. یک افتتاحیه خوب و قانع کننده

makes your conversation more engaging. It creates  a good image in their mind. Isn't it? Generally,  

مکالمه شما را جذاب تر می کند. تصویر خوبی در ذهن آنها ایجاد می کند. اینطور نیست؟ به طور کلی،

a self-introduction highlights who you are,  what you do, and what others need to know  

یک معرفی شخصی نشان می‌دهد که شما چه کسی هستید، چه کاری انجام می‌دهید و آنچه دیگران باید

about you. When you go for an interview, what  is an essential part? The essential part is  

درباره شما بدانند. وقتی برای مصاحبه می روید، چه بخش ضروری است؟ بخش اساسی این است

to attract the board members with an attractive  introduction. While delivering your introduction,  

جذب اعضای هیئت مدیره با یک مقدمه جذاب. هنگام ارائه مقدمه،

your face should not be like a bulldog chewing a  wasp. There should not be a pensive or melancholy  

صورت شما نباید مانند یک بولداگ باشد که زنبور را می جود . نباید حالت متفکرانه یا مالیخولیایی

expression on your face. What do you need to have?  You need to have a smile on your face. Smile is  

در صورت شما وجود داشته باشد. چه چیزی نیاز دارید؟ شما باید لبخندی بر لب داشته باشید. لبخند

the best way to introduce yourself. So, you should  smile and be confident while introducing yourself.  

بهترین راه برای معرفی خود است. بنابراین، هنگام معرفی خود باید لبخند بزنید و اعتماد به نفس داشته باشید.

But it doesn't mean you should laugh. Interviewers  usually ask you, "Tell me about yourself" or "Tell  

اما این بدان معنا نیست که شما باید بخندید. مصاحبه‌کنندگان معمولاً از شما می‌پرسند: «درباره خودت به من بگو» یا «

us about yourself." Some interviewers may ask  you to describe yourself in three words instead  

درباره خودت به ما بگو». برخی از مصاحبه‌کنندگان ممکن است از شما بخواهند که به‌جای معرفی کامل خود، خودتان را در سه کلمه توصیف کنید

of describing your full self-introduction.  In that case, what are you gonna say? Got  

. در این صورت، شما چه خواهید گفت؟ گیج

confused? I will talk about this in a while.  If you are well prepared before your interview,  

شدی؟ تا مدتی دیگر در این مورد صحبت خواهم کرد. اگر قبل از مصاحبه به خوبی آماده باشید،

it will calm your nerves and also help you remain  relaxed. So, don't forget to research the company  

اعصاب شما آرام می‌شود و همچنین به شما کمک می‌کند آرام بمانید. بنابراین، فراموش نکنید که درباره شرکتی که

you're applying for a job and, if possible, also  explore things about the person interviewing you.  

برای کار درخواست می‌دهید تحقیق کنید و در صورت امکان، چیزهایی را درباره شخصی که با شما مصاحبه می‌کند نیز بررسی کنید.

Presenting yourself as confident and intelligent  will make the interviewer perceive that you are  

معرفی خود به عنوان فردی با اعتماد به نفس و باهوش، باعث می‌شود مصاحبه‌کننده متوجه شود که شما

the right candidate for the job. Your interviewer  knows the role you're applying for and has gone  

کاندیدای مناسب برای این شغل هستید. مصاحبه‌گر شما نقشی را که برای آن درخواست می‌دهید می‌داند و

through your resume. Still, you should prepare  a few short statements to make sure they know  

رزومه شما را بررسی کرده است. با این حال، باید چند بیانیه کوتاه آماده کنید تا مطمئن شوید که

who you are and the role you're interviewing.  Please keep in mind that your introduction  

شما کی هستید و نقشی که با آن مصاحبه می‌کنید را می‌دانند. لطفاً به خاطر داشته باشید که معرفی شما

should be brief. Nobody wants to devote their  valuable time to knowing about you in detail.  

باید مختصر باشد. هیچ‌کس نمی‌خواهد وقت ارزشمند خود را به دانستن جزئیات درباره شما اختصاص دهد.

A brief introduction is sufficient. So, please  speak to the point. Let's see how you should  

یک مقدمه کوتاه کافی است. بنابراین، لطفاً به اصل مطلب بگویید. بیایید ببینیم چگونه باید

introduce yourself. The first thing is your name.  Before the interview, you should write down your  

خود را معرفی کنید. اولین چیز نام شماست. قبل از مصاحبه، باید

self-introduction in your notebook. But when you  are writing a self-introduction, after greetings,  

معرفی خود را در دفترچه یادداشت خود بنویسید. اما وقتی در حال نوشتن یک مقدمه برای خود هستید، پس از احوالپرسی،

the first thing that you need to mention is your  name. You should always greet the interviewers  

اولین چیزی که باید ذکر کنید نام خود است . همیشه باید

with thanks before starting the introduction  speech. It would be best if you take a deep breath  

قبل از شروع سخنرانی مقدمه با تشکر از مصاحبه‌کنندگان استقبال کنید . بهتر است

before beginning a self-introduction speech. If  the interviewer has already mentioned your name  

قبل از شروع یک سخنرانی معرفی خود، نفس عمیقی بکشید. اگر مصاحبه‌کننده قبلاً نام شما را در

while asking about your self-introduction, in that  case, you don't have to mention your name in your  

حین سؤال در مورد معرفی خود ذکر کرده باشد، در این صورت، لازم نیست نام خود را در

introduction. If you mention your name, it would  be a mistake. The interviewer will assume that  

معرفی خود ذکر کنید. اگر نام خود را ذکر کنید، اشتباه است. مصاحبه‌کننده فرض می‌کند که

you are not a good observer and you have mugged up  your self-introduction. It should never come out  

شما ناظر خوبی نیستید و معرفی خود را مخدوش کرده‌اید. هرگز نباید معلوم شود

that you have mugged up the statements of your  self-introduction. You can change it according  

که شما عبارات معرفی خود را مخدوش کرده اید . می‌توانید آن را با توجه

to the situation. For example, the interviewer  says, So, Mr. Rajiv, tell me something about  

به موقعیت تغییر دهید. برای مثال، مصاحبه‌کننده می‌گوید، پس آقای راجیو، درباره خودتان چیزی به من بگویید

yourself. In this case, you don't make the  mistake of iterating your name. And any other  

. در این صورت، اشتباه تکرار نام خود را مرتکب نمی شوید. و هر

information which the interviewers have mentioned  during interaction before the self-introduction,  

اطلاعات دیگری که مصاحبه‌کنندگان در طول تعامل قبل از معرفی خود ذکر کرده‌اند،

you don't make the mistake of repeating  the information in your self-introduction.  

اشتباه نمی‌کنید که اطلاعات موجود در معرفی خود را تکرار کنید.

But you can always start with "as you already know  my name." After saying this, you can continue with  

اما همیشه می‌توانید با «همانطور که از قبل نام من را می‌دانید» شروع کنید. پس از گفتن این، می‌توانید با

the flow of the rest of the introduction. You can  also mention your native place if it is relevant  

جریان بقیه مقدمه ادامه دهید. همچنین می‌توانید مکان بومی خود را در صورتی که مربوط

to the job you're applying for. But that is not  so important. You can exclude it just to make the  

به شغلی است که برای آن درخواست می‌کنید، ذکر کنید. اما این خیلی مهم نیست. در صورت تمایل می‌توانید آن را صرفاً برای کوتاه کردن مقدمه حذف کنید

introduction short if you wish. Next comes your  job title or experience you have gained over time.  

. در مرحله بعدی عنوان شغلی یا تجربه ای که در طول زمان به دست آورده اید می آید.

If you have just finished college and haven't  acquired any work experience, you are unemployed,  

اگر به تازگی کالج را تمام کرده‌اید و هیچ تجربه کاری کسب نکرده‌اید، بیکار هستید، و به

and you are seeking a job, then you need to  mention your educational background, degree,  

دنبال شغل هستید، باید سوابق تحصیلی، مدرک،

and certificates you've acquired. For example,  Thank you so much for giving me an opportunity  

و گواهی‌هایی را که کسب کرده‌اید ذکر کنید. به عنوان مثال،  از اینکه فرصتی به من دادید

to introduce myself. My name is Vikas, and I've  just completed my BTech in Mechanical Engineering.  

تا خودم را معرفی کنم بسیار سپاسگزارم. نام من Vikas است و به تازگی BTech خود را در مهندسی مکانیک به پایان رسانده ام.

If you are a fresher, you can include your  academic achievements, like being a school  

اگر تازه‌کار هستید، می‌توانید موفقیت‌های تحصیلی‌تان را نیز در نظر بگیرید، مثلاً در مدرسه

or college topper or class topper. You can  also mention your extra-curricular activities,  

یا کالج یا سرآمد کلاس باشید. همچنین می‌توانید فعالیت‌های فوق برنامه خود را ذکر کنید،

like representing your college in competitions and  conferences. You can talk about your internship  

مانند نمایندگی کالج در مسابقات و کنفرانس‌ها. می‌توانید درباره تجربیات کارآموزی خود صحبت کنید

experiences. You can also say I am a fresher, and  I think I can enhance my skill through foundation  

. همچنین می‌توانید بگویید من تازه‌کار هستم، و فکر می‌کنم می‌توانم مهارت‌هایم را از طریق آموزش پایه‌ها افزایش دهم

training and prove it in the company's service.  Suppose you already have a job and want to switch  

و آن را در خدمات شرکت ثابت کنم. فرض کنید از قبل شغلی دارید و می‌خواهید آن را تغییر دهید

it. In that case, you can include years of your  work experience, the name of the companies you  

. در این صورت، می‌توانید سال‌ها تجربه کاری خود، نام شرکت‌هایی که

worked with, the name of the projects you worked  on, about your responsibilities in the company,  

با آن‌ها کار کرده‌اید، نام پروژه‌هایی که روی آن‌ها کار کرده‌اید، درباره مسئولیت‌هایتان در شرکت،

the awards and recognition you have received  and any other additional professional courses  

جوایز و تقدیرنامه‌ای که دریافت کرده‌اید و هر حرفه‌ای دیگر را وارد کنید. دوره هایی   که

you have taken for your career growth. Experiences  are essential tools to attract interviewers. So,  

برای رشد شغلی خود گذرانده اید. تجربیات ابزارهای ضروری برای جذب مصاحبه‌گران هستند. بنابراین،

you must include your work experience  in your self-introduction. For example,  

باید تجربه کاری خود را در معرفی خود بگنجانید. برای مثال،

previously, I worked at so and so company. You  need to explain the relevant experience to the  

قبلاً در فلان شرکت کار می‌کردم. باید تجربه مرتبط با

job you are applying. You may be disqualified if  you mention irrelevant experience, and you won't  

شغلی را که درخواست می‌کنید توضیح دهید. اگر تجربه نامربوطی را ذکر کنید، ممکن است رد صلاحیت شوید، و

know about that. You would be wondering what  could be the reason for your rejection. So,  

از آن خبر نخواهید داشت. ممکن است تعجب کنید که دلیل رد شدن شما چه می‌تواند باشد. خیلی

be careful. After that, you must mention your  hobby, passion, or interest. If you don't have  

مراقب باش. پس از آن، باید سرگرمی، علاقه یا علاقه خود را ذکر کنید. اگر

a hobby, it is high time to create one. Even  if you are not interested, you need to work  

سرگرمی ندارید، وقت آن رسیده است که آن را ایجاد کنید. حتی اگر علاقه ندارید، باید

on some kind of hobby. You can't say that  you don't have any hobbies. If you say that,  

روی نوعی سرگرمی کار کنید. نمی توانید بگویید که هیچ سرگرمی ندارید. اگر این را بگویید،

you will be out of the game of getting a job. You  need to create a hobby, at least to get a job.  

از بازی یافتن شغل خارج خواهید شد. شما باید یک سرگرمی ایجاد کنید، حداقل برای اینکه شغلی پیدا کنید.

And you should know all about that hobby which  you are gonna mention in your interview. You  

و شما باید همه چیز را در مورد آن سرگرمی که در مصاحبه خود به آن اشاره می کنید بدانید.

can create hobbies like reading books, exploring  new things, travelling, writing stories, cooking,  

می‌توانید سرگرمی‌هایی مانند خواندن کتاب، کاوش در چیزهای جدید، سفر، نوشتن داستان، آشپزی،

playing games, listening to music, learning new  skills, new things, art, video editing and many  

بازی کردن، گوش دادن به موسیقی، یادگیری مهارت‌های جدید، چیزهای جدید، هنر، ویرایش ویدیو و بسیاری از

more other hobbies you can develop. After that,  you need to mention about your short-term and  

سرگرمی‌های دیگر ایجاد کنید. پس از آن، باید در مورد برنامه های کوتاه مدت و  بلندمدت خود صحبت کنید

long-term plans. For example, you could say my  short-term plan is to get a job in a reputed  

. برای مثال، می‌توانید بگویید که برنامه کوتاه‌مدت من این است که در یک شرکت معتبر شغلی پیدا کنم،

company where I can improve my skills and gain  confidence and experience, which can build my  

جایی که بتوانم مهارت‌هایم را بهبود بخشم و اعتماد و تجربه کسب کنم، که می‌تواند شغل من را بسازد

career and help the organization too. And my  long-term plan is to attain the highest position  

و به سازمان نیز کمک کند. و برنامه بلندمدت من این است که به بالاترین موقعیت

in my field of work and to become a valuable part  of the company. After that, you need to mention  

در زمینه کاری خود برسم و به بخشی ارزشمند از شرکت تبدیل شوم. پس از آن، باید

your strengths and weaknesses. It will be better  if you include relevant strengths. For example,  

نقاط قوت و ضعف خود را ذکر کنید. اگر نقاط قوت مرتبط را وارد کنید، بهتر خواهد بود. برای مثال،

if you are applying for an IT expert, you should  explain Information Technology related skills.  

اگر برای یک متخصص فناوری اطلاعات درخواست می‌دهید، باید مهارت‌های مرتبط با فناوری اطلاعات را توضیح دهید.

If you are applying for a marketing and human  resource manager, then you should demonstrate  

اگر برای یک مدیر بازاریابی و منابع انسانی درخواست می‌دهید ، باید

communication and management-related skills.  But apart from that, you can also mention other  

مهارت‌های ارتباطی و مدیریتی را نشان دهید. اما جدای از آن، می‌توانید

strengths if you have one. For example, you could  say my strength is I'm fast to pick things up,  

نقاط قوت دیگری را نیز در صورت داشتن ذکر کنید. برای مثال، می‌توانید بگویید قدرت من این است که در برداشتن چیزها سریع،

adaptable, and able to maintain my point of view  in front of others. I also have good management  

سازگار هستم و می‌توانم دیدگاهم را در مقابل دیگران حفظ کنم. من همچنین توانایی‌های مدیریتی خوبی دارم

abilities. I have soft skills, good communication  skills, time management skills, and a positive  

. من مهارت‌های نرم، مهارت‌های ارتباطی خوب ، مهارت‌های مدیریت زمان و

attitude. I am honest, ambitious, punctual on  time, hard-working, a quick and self-learner,  

نگرش مثبت دارم. من صادق، جاه طلب، وقت شناس، سخت کوش، سریع و خودآموز،

and a self-motivated person. I am always a people  person, flexible, confident, friendly, and able  

و فردی با انگیزه هستم. من همیشه مردمی هستم ، انعطاف پذیر، با اعتماد به نفس، دوستانه و قادر

to work with a team. You can also say, I have so  much knowledge in the technical side of MS Office,  

به کار با یک تیم هستم. همچنین می‌توانید بگویید، من دانش زیادی در بخش فنی MS Office،

speed typist 30 (WPM), C language, and you can add  some more things according to your strength. You  

سرعت تایپیست 30 (WPM)، زبان C دارم، و شما می‌توانید با توجه به قدرتتان چیزهای دیگری اضافه کنید.

don't have to talk about all the strengths that  I just mentioned. If you say all these together,  

لازم نیست در مورد تمام نقاط قوتی که به آنها اشاره کردم صحبت کنید. اگر همه اینها را با هم بگویید،

nobody is gonna believe you. So, choose the words  according to your strength. You can't tell a lie  

هیچ کس حرف شما را باور نخواهد کرد. بنابراین، کلمات را با توجه به قدرت خود انتخاب کنید. شما نمی توانید دروغ بگویید

because a lie cannot be hidden for long. It will  easily come out during interaction. So, be careful  

زیرا یک دروغ را نمی توان برای مدت طولانی پنهان کرد. در طول تعامل به راحتی بیرون می‌آید. بنابراین، مراقب باشید

and always be truthful. After strengths,  you can talk about your weakness. This is  

و همیشه راستگو باشید. بعد از نقاط قوت، می توانید در مورد نقاط ضعف خود صحبت کنید. این

the section where you need to speak carefully. If  you mentioned a weakness which is really required  

قسمتی است که باید با دقت صحبت کنید. اگر به نقطه ضعفی اشاره کردید که واقعاً

for the job then you are blotting your copybook.  Sometimes, you need to talk about your weakness,  

برای این کار لازم است، کتاب کپی خود را از بین می‌برید. گاهی لازم است در مورد ضعف خود صحبت کنید

which will indirectly indicate your strength.  For example, you could say my weakness is I  

که به طور غیرمستقیم قدرت شما را نشان می دهد. به عنوان مثال، می توانید بگویید نقطه ضعف من این است که

feel uncomfortable and restless until I finish  the work assigned to me. But I am working on  

تا زمانی که کار محول شده را به پایان نرسانم احساس ناراحتی و بی قراری می کنم . اما من دارم روی

this. My other weakness is when someone needs  my help, I can't stop or resist myself from helping them,  

این کار می کنم. نقطه ضعف دیگر من زمانی است که کسی به کمک من نیاز دارد، نمی توانم جلوی کمک کردن به او را بگیرم یا مقاومت کنم،

and due to this, I end up delaying my work.  Let's see one more weakness. When someone is  

و به همین دلیل کارم را به تاخیر می اندازم. یک نقطه ضعف دیگر را ببینیم. وقتی کسی

arguing or fighting in my friend circle, I can't  resist involving and solving their problem,  

در حلقه دوست من دعوا یا دعوا می کند، من نمی توانم در برابر درگیر شدن و حل مشکل او مقاومت کنم،

which in turn wastes a lot of my time. I know this  is a good thing to do, but I lose my time. You  

که به نوبه خود زمان زیادی را تلف می کند. می دانم که این کار خوبی است، اما وقتم را از دست می دهم. شما

can also say if you wish that you have an anger  problem, but you have worked on and controlled it,  

همچنین می‌توانید بگویید که آیا می‌خواهید مشکل خشم دارید ، اما روی آن کار کرده و کنترل کرده‌اید،

which has produced a new version of yourself.  You can also say that your weakness is if someone  

که نسخه جدیدی از خودتان تولید کرده است. همچنین می‌توانید بگویید نقطه ضعف شما این است که اگر کسی به

hurts you, you don't forget things easily. You  keep thinking about the incident. It takes time  

شما صدمه بزند، چیزها را به راحتی فراموش نمی‌کنید. مدام به این حادثه فکر می‌کنید.

for you to ignore the people who hurt you. Another  weakness you can talk about is your nature of  

نادیده گرفتن افرادی که به شما صدمه می زنند، زمان می برد. یکی دیگر از نقاط ضعفی که می‌توانید در مورد آن صحبت کنید این است که می‌توانید

calling a spade a spade which in turn caused you  to trouble many times. Call a spade a spade means  

بیل را بیل خطاب کنید که به نوبه خود بارها باعث دردسر شما می‌شود. بیل را بیل صدا بزنید به این معناست که

saying things directly, straightforward, and  truthfully without caring if someone gets hurt.  

چیزها را مستقیم، صریح و صادقانه بگویید بدون اینکه به کسی آسیبی برسد.

Another weakness you could say is you can't deny  people who invite you to some social gathering  

نقطه ضعف دیگری که می توانید بگویید این است که نمی توانید افرادی را که شما را به یک اجتماع اجتماعی دعوت می کنند انکار کنید،

even if you don't want to go. Another weakness  you can talk about is overthinking. And let me  

حتی اگر نمی خواهید بروید. یکی دیگر از ضعف‌هایی که می‌توانید درباره آن صحبت کنید، تفکر بیش از حد است. و اجازه دهید

tell you one more weakness which you can  mention during your interview is you trust  

یک نقطه ضعف دیگر را به شما بگویم که می توانید در طول مصاحبه به آن اشاره کنید این است که

people easily. You can refer to or write down  these weaknesses in your notebook. It will help  

به راحتی به افراد اعتماد می کنید. می‌توانید به این نقاط ضعف مراجعه کنید یا در دفترچه یادداشت خود یادداشت کنید.

you in your interview. But very important, be  yourself. Don't try to copy others. In the end,  

در مصاحبه به شما کمک خواهد کرد. اما خیلی مهم است، خودتان باشید. سعی نکنید از دیگران کپی کنید. در پایان،

you can say, That's all about me, sir. Thank you  so much for considering my profile. I am excited  

می‌توانید بگویید، این همه مربوط به من است، قربان. از اینکه نمایه من را در نظر گرفتید بسیار سپاسگزارم. من

about the opportunity to contribute my skills and  grow as a recruiter in your company. Let me tell  

از فرصتی برای مشارکت در مهارت‌هایم و رشد به عنوان یک استخدام‌کننده در شرکت شما هیجان‌زده هستم. بگذارید

you one more thing. Some interviewers may ask  you to describe yourself in just three words instead  

یک چیز دیگر به شما بگویم. برخی از مصاحبه‌کنندگان ممکن است از شما بخواهند که به‌جای توصیف کامل خود، فقط در سه کلمه خود را توصیف کنید

of describing your full self-introduction. In that  case, you could say I am a creative, hard worker,  

. در این مورد، می‌توانید بگویید من فردی خلاق، سخت‌کوش،

and tech-savvy person. You can also say I am  a fast learner, self-motivated, and versatile  

و با فن‌آوری هستم. همچنین می‌توانید بگویید من یک فرد سریع یادگیرنده، با انگیزه و همه کاره هستم

person. So, well prepared for this. Write down  these statements of your self-introduction and  

. بنابراین، به خوبی برای این آماده شده است. این عبارات معرفی خود را یادداشت کنید و

practise them. You can call a friend or a family  member to practise introducing yourself. The  

آنها را تمرین کنید. می‌توانید با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده تماس بگیرید تا خودتان را تمرین کنید.

mirror is a great practice tool, too. Isn't it?  Before I should sum it up, let me tell you golden  

آینه نیز یک ابزار تمرینی عالی است. اینطور نیست؟ قبل از اینکه خلاصه کنم، اجازه دهید کلمات طلایی را به شما بگویم

words. Always remember your life’s value depends  on where you are placing yourself. Let me make it  

. همیشه به یاد داشته باشید که ارزش زندگی شما بستگی به جایی دارد که خودتان را قرار می دهید. اجازه دهید آن را

clearer. If you put yourself in a vegetable  market, you are worth 20 rupees. If you put  

روشن تر کنم. اگر خودتان را در بازار سبزی فروشی بگذارید ، 20 روپیه ارزش دارید. اگر

yourself in the museum, you are worth two lakhs,  but if you place yourself in an antique shop,  

خودتان را در موزه بگذارید، دو لک ارزش دارید، اما اگر خودتان را در یک مغازه عتیقه‌فروشی بگذارید،

you are worth 20 lakhs. Different platforms and  positions bring different values to your life.  

۲۰ لک ارزش دارید. پلتفرم‌ها و موقعیت‌های مختلف ارزش‌های متفاوتی را به زندگی شما می‌آورند.

Life is full of possibilities, and we all have  the power to shape our journey. All the best  

زندگی پر از امکانات است و همه ما قدرت شکل دادن به سفر خود را داریم. با آرزوی بهترین ها

for your bright future and stay blessed.  Thank you so much for watching this video!

برای آینده روشن شما و همیشه پر برکت. خیلی ممنون که این ویدیو را تماشا کردید!