English Addict ( Quick Fix 7 ) Monday 11th October 2021- Live Chat from England with Mr Duncan

there it is the landscape live from england and  as you can see it is a lovely day today we have a  

آنجا مناظر زنده از انگلستان است و همانطور که می بینید امروز یک روز دوست داشتنی است ما یک

nice day here in england and you might be able to  see in the distance there is a little just a small  

روز خوب در اینجا در انگلیس داریم و ممکن است بتوانید از دور ببینید که فقط

amount of autumn color you can see some of the  trees are now starting to turn as we head into  

مقدار کمی رنگ پاییزی وجود دارد. ببینید برخی از درختان اکنون شروع به تبدیل شدن به

autumn and this year something very strange  has happened this year we have had a very late  

پاییز می کنند و امسال اتفاق بسیار عجیبی افتاد امسال که پاییز بسیار دیری

autumn and by that i mean the trees have started  to turn or change color much later than usual  

داشتیم و منظورم این است که درختان دیرتر از حد معمول شروع به تغییر رنگ یا تغییر رنگ کرده اند.

anyway here we are we are back together again  yes we are all here because we love the english  

به هر حال ما اینجا هستیم، دوباره با هم برگشتیم  بله، همه اینجا هستیم، زیرا ما عاشق زبان انگلیسی

language we do i do and i have a feeling that  you do as well yes this is english addict  

هستیم   که من انجام می‌دهم و احساس می‌کنم  شما هم همین کار را می‌کنید، بله این معتاد انگلیسی است

a little bit of extra with my quick fix  

کمی بیشتر با راه حل سریع من

coming to you live from the birthplace of  the english language which just happens to be

شما از زادگاه انگلیسی زبان زندگی می کنید که اتفاقاً

england

انگلیس است،

we are all here together again hi everybody this  is mr duncan in england how are you today are  

ما دوباره همه با هم هستیم سلام به همگی این آقای دانکن در انگلیس است شما امروز چطور هستید؟

you okay i hope so are you happy i hope you are  feeling happy today it is bright and sunny here  

روشن است و اینجا آفتابی است

i don't know why what have i done  to deserve such lovely weather today  

نمی‌دانم چرا چه کرده‌ام  که امروز شایسته چنین هوای دوست‌داشتنی

i do not know but it's nice it looks it looks  very autumnal i like that word by the way  

باشم   نمی‌دانم، اما خوب است به نظر می‌رسد خیلی پاییزی است، من این کلمه را دوست دارم

autumnal if we describe it as autumnal it  means it looks like autumn and by that i mean  

اگر آن را پاییزی توصیف کنیم، به این معنی است که به نظر می رسد مثل پاییز و

the colors we often think of autumn as being  a very colorful season especially when all  

منظورم رنگ‌هایی است که ما اغلب پاییز را فصلی بسیار رنگارنگ می‌دانیم، مخصوصاً زمانی که

of the leaves on the trees start to change  color so it is happening here very slowly  

همه برگ‌های درختان شروع به تغییر رنگ می‌کنند، بنابراین

much later than usual and the reason for  that is well we are having mild weather at  

خیلی دیرتر از حد معمول اینجا اتفاق می‌افتد و دلیل آن این است که خوب ما هوای معتدلی داریم

the moment it's lovely and today is no exception  i talk about the english language by the way for  

در لحظه ای که هوا دوست داشتنی است و امروز هم از این قاعده مستثنی نیست من در مورد زبان انگلیسی صحبت می کنم برای

those wondering who is this strange man talking  to me on my device my name is duncan i talk about  

کسانی که تعجب می کنند این مرد عجیب کیست که در دستگاه من با من صحبت می کند نام من دانکن است که درباره

the english language i like english very much  you might even say that i am an english addict  

آن صحبت می کنم. انگلیسی را خیلی دوست دارم حتی ممکن است بگویید که من یک معتاد انگلیسی هستم

and i have a feeling you might be as well i've  been doing this on youtube for a very long time  

و احساس می‌کنم شما هم ممکن است این کار را انجام دهم  مدت زیادی است که این کار را در یوتیوب انجام می‌دهم   چند

how long hi i hear you asking hello did you ask  me mr duncan how long have you been doing this for  

وقت است سلام می‌شنوم که می‌پرسید سلام آیا از من پرسیدید آقای دانکن هو خیلی وقت است که این کار را انجام می‌دهید،

ah i can hear you saying that now oh  very interesting i've been doing this  

آه، می‌شنوم که می‌گویید حالا اوه، خیلی جالب است، من

for nearly 15 years that's why i  have a big number 15 on my head  

تقریباً 15 سال است که این کار را انجام می‌دهم، به همین دلیل است که شماره بزرگ 15 روی سرم است

and i am celebrating my landmark anniversary  this year at the end of october and that's what  

و من سالگرد تاریخی خود را امسال جشن می‌گیرم. پایان اکتبر و این کاری است که

i'm doing and that's the reason why i am here  with some extra live streams during this month  

من انجام می‌دهم و به همین دلیل است که در طول این ماه اینجا هستم  با پخش‌های زنده اضافی

so besides sunday i will also be with you  from monday to friday during october just  

بنابراین علاوه بر یکشنبه، از دوشنبه تا جمعه در ماه اکتبر

so you know so now you are aware of the  situation monday to friday with you live  

نیز فقط                                             از وضعیت دوشنبه تا جمعه با شما به صورت زنده

from 2 p.m uk time and of course i am also  with you with my normal my usual live stream  

از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان آگاه هستم و البته من نیز با پخش زنده معمولی خود با شما هستم.

did you see it yesterday there was a lot going on  yesterday we were talking about so many different  

subjects we were talking about eating of course  we were talking about rats we were talking about  

ما در مورد غذا خوردن صحبت می‌کردیم، در مورد موش‌ها صحبت می‌کردیم،

the dentist we were talking about the reason why  there is a shortage of turkeys in this country and  

درباره دندان‌پزشک صحبت می‌کردیم، درباره دلیل کمبود بوقلمون در این کشور صحبت می‌کردیم و

lots of other things as well so yesterday if you  missed it you can watch yesterday's live stream  

خیلی چیزهای دیگر نیز همینطور دیروز اگر از دست دادید. می‌توانید پخش زنده دیروز

all over again and yes mr steve was with  us yesterday don't forget also a big change  

را دوباره تماشا کنید   و بله آقای استیو دیروز با ما بود، همچنین یک تغییر بزرگ را فراموش نکنید

we now have live captions so if you are  watching me now live guess what you can follow  

ما اکنون زیرنویس‌های زنده داریم، بنابراین اگر اکنون من را به صورت زنده تماشا می‌کنید، حدس بزنید که می‌توانید

every single word that i'm saying on the live  chat and also on the live captions as well  

هر کلمه‌ای را دنبال کنید   در چت زنده و همچنین در زیرنویس‌های زنده

i'm just checking to make sure that there are live  captions yes they are right now available all you  

می‌گویم   فقط بررسی می‌کنم که زیرنویس‌های زنده وجود داشته باشد بله، در حال حاضر در دسترس هستند، تنها کاری که

have to do is click on the captions button or you  can just press c on your keyboard and the captions  

باید انجام دهید این است که روی دکمه زیرنویس کلیک کنید یا فقط می‌توانید c را فشار دهید روی صفحه‌کلید شما و

will appear thank you very much for the lovely  feedback the lovely response from you concerning  

زیرنویس‌ها ظاهر می‌شوند از شما بسیار سپاسگزارم برای بازخورد دوست‌داشتنی پاسخ دوست‌داشتنی شما در

the live captions yes it is lovely to have them  back and that means that you will now be able  

مورد زیرنویس‌های زنده، بله، دوست‌داشتنی است که آنها را بازگردانید و این بدان معناست که اکنون

to listen to me you will be able to see me and  also you will be able to see what i am saying  

می‌توانید به من گوش کنید، شما می‌توانید برای دیدن من و همچنین می‌توانید آنچه را که می‌گویم ببینید

hello to the live chat nice to see you here  so many people joining already nice to see you  

سلام به چت زنده خوشحالم که شما را در اینجا می‌بینم خیلی از مردم که قبلاً به شما ملحق می‌شوند خوشحالم که شما را می‌بینم

here today yes we have made it all the way to  the start of a new week a fresh beginning and  

امروز اینجا بله، ما آن را به  شروع یک جدید رساندیم. هفته یک شروع تازه و

a week hopefully full of endless  possibilities yes it's monday

هفته ای پر از امکانات بی پایان بله،

a new week i know that some people don't like  mondays they they hate them for various reasons

دوشنبه هفته جدید است، می دانم که برخی از مردم دوشنبه ها را دوست ندارند و به دلایل مختلف از آنها متنفرند،

i'm not sure if i have a favourite day of the week  i i'm never quite sure i know when i was younger  

مطمئن نیستم که روز مورد علاقه ای در هفته دارم یا نه. مطمئناً می‌دانم وقتی

i used to hate sundays isn't that strange i  never really liked sundays because sometimes  

جوانتر بودم از یکشنبه‌ها متنفر بودم، عجیب نیست، من هرگز یکشنبه‌ها را واقعاً دوست نداشتم، زیرا گاهی اوقات

they would be quite boring sometimes my friends  would be away or maybe they were somewhere else  

آنها کاملاً کسل‌کننده می‌شدند، گاهی دوستانم دور بودند یا شاید جایی دیگر

with their family and so i i had no one to  play with i had i had no one to play with  

با خانواده‌شان بودند و بنابراین من کسی را نداشتم. برای بازی کردن با من کسی را نداشتم که با او بازی

and i had nothing really to do so i used to lie on  my bed and listen to the radio so the radio quite  

کنم   و واقعاً کاری برای انجام دادن نداشتم، بنابراین روی تختم دراز می‌کشیدم و به رادیو گوش می‌دادم تا رادیو

often would be on in my bedroom i used to listen  to music all the time when i was younger but on  

اغلب در اتاق خوابم روشن باشد، من همیشه به موسیقی گوش می‌دادم. زمانی که کوچکتر بودم، اما

sundays i would always feel slightly down because  i knew that the next day i would be back at school  

یکشنبه‌ها همیشه کمی احساس ناراحتی می‌کردم، زیرا می‌دانستم که روز بعد به مدرسه

so i always found sundays to be a little  depressing and especially on sunday night  

برمی‌گردم، بنابراین همیشه یکشنبه‌ها را کمی افسرده می‌دانستم و به خصوص

i would i would feel my stomach going  over because i really didn't want to go  

یکشنبه‌شب‌ها شکمم را احساس می‌کردم. ادامه  زیرا واقعاً نمی‌خواهم

to school the next day i hated going to school it  caused me so much anxiety and stress as a child  

روز بعد به مدرسه بروم، از مدرسه رفتن متنفر بودم که در کودکی باعث اضطراب و استرس زیادی برای

i can't begin to tell you so sunday used  to be yes a little bit depressing monday  

probably worse but at least after monday  everything seemed all right so as soon  

من شد. حداقل بعد از دوشنبه همه چیز درست به نظر می‌رسید، بنابراین

as monday came and went the rest of the week  seemed okay but i always hated sunday because  

که دوشنبه آمد و رفت بقیه هفته خوب به نظر می‌رسید، اما من همیشه از یکشنبه متنفر بودم زیرا   به

of that apprehension i like that word by the  way apprehension i don't like the feeling of it  

دلیل آن دلهره، آن کلمه را دوست دارم به‌طور  دلهره من احساس آن را دوست ندارم

but i do like the word you feel nervous about  something that is coming your way maybe an  

اما من مانند کلمه‌ای که در مورد چیزی که در راه

event that is coming in the future you feel  apprehension or you feel apprehensive which is  

است احساس نگرانی می‌کنید، شاید رویدادی که در آینده رخ می‌دهد، احساس دلهره می‌کنید یا احساس دلهره می‌کنید.

how you feel you feel concerned or worried  about what will happen in the future

so we are here and we have the  live chat as well oh hello live  

در اینجا و ما گپ زنده را نیز داریم، سلام،

chat now i suppose the big question is who was  first on today's live chat i'm just checking  

چت زنده، فکر می‌کنم سوال بزرگ این است که اولین نفر در چت زنده امروز چه کسی بود، من فقط

i'm checking my list oh very interesting  we have a very different order

دارم بررسی می‌کنم   دارم فهرست خود را بررسی می‌کنم، خیلی جالب است. ما ترتیب بسیار متفاوتی داریم.

guess what you are first on today's live chat

فی هستند اولین بار در چت زنده امروز،

i think that deserves a fancy pants

فکر می‌کنم سزاوار یک شلوار

oh oh it stopped i suppose we can't have too much  fun it's only monday we will never make it through  

شیک است، اوه، اوه متوقف شد، فکر می‌کنم ما نمی‌توانیم خیلی خوش بگذرانیم، فقط دوشنبه است، هرگز

the week we will never make it through the week  if we use too much energy today yes hello there  

نمی‌توانیم هفته را پشت سر بگذاریم، اگر زیاد استفاده کنیم، هرگز هفته را پشت سر نمی‌گذاریم. انرژی امروز بله سلام وجود دارد

thanks for joining me i know it's strange to  see me here on monday but i am here with you  

از اینکه به من پیوستید متشکرم، می دانم که دیدن من در دوشنبه اینجا عجیب است، اما من در طول هفته اینجا با شما هستم

during the week for those who are slightly  surprised to see me here yes special lessons  

برای کسانی که از دیدن من در اینجا کمی شگفت زده می شوند بله درس های

special live streams through the week and they are  short but so they are not two hours you will be  

ویژه   پخش زنده ویژه در طول هفته و آنها هستند کوتاه اما دو ساعت نیست، شما

pleased to hear unlike my sunday live streams  they will not be two hours long hello mayuri  

خوشحال خواهید شد که برخلاف پخش‌های زنده یکشنبه من، دو ساعت طول نکشند. سلام مایوری،

nice to see you here as well also beatrice also we  have sandra gonzalez nice to see you back as well  

خوشحالم که شما را اینجا می‌بینم، همچنین بئاتریس، همچنین ما ساندرا گونزالس داریم خوشحال می‌شوم که دوباره شما را می‌بینم.

and we have oh very interesting louis  mendes is here today hello louis  

ما خیلی جالب داریم لوئیس مندس امروز اینجاست سلام لوئیس

louis mendes watching in france and i hope you  had a good time yesterday with your relatives  

لوئیس مندز در حال تماشای فرانسه است و امیدوارم دیروز لحظات خوبی را با اقوام خود سپری کرده باشید

a lot of people were concerned about the reason  

بسیاری از مردم نگران

why you weren't with us it's not nice isn't that  lovely when other people are concerned about you  

دلیل نبودن شما با ما بودند. خیلی خوب نیست وقتی دیگران نگران شما هستند،

so maybe if you if you seem to disappear or maybe  people are expecting you to arrive or appear

پس شاید اگر به نظر می‌رسد ناپدید می‌شوید یا ممکن است افراد انتظار ورود یا ظاهر شدن

and you don't sometimes people can become  concerned or worried so a lot of people  

شما را دارند و شما نه، گاهی اوقات ممکن است مردم نگران یا نگران شوند، بنابراین بسیاری از مردم نگران

were asking about you yesterday thank you  for your lovely comments about the view yes  

بودند. دیروز در مورد شما سوال پرسیدم از شما برای نظرات دوست داشتنی شما در مورد منظره سپاسگزارم بله

it's a lovely day it feels like autumn is  definitely coming and in the back garden  

این یک روز دوست داشتنی است، احساس می شود پاییز قطعاً در راه است و در باغ پشت

we have a live camera outside in the  garden at the back as well there it is  

ما یک دوربین زنده در بیرون در باغ در پشت داریم و همینطور

you might even see mr steve going by in  a moment coming back from his little walk  

آنجاست  آقای استیو را ببینید که بعد از یک لحظه از پیاده روی کوچکش برمی‌گردد،

so there it is the view at the moment in  the garden it doesn't look very autumnal  

بنابراین این منظره در حال حاضر در باغ

at the back however at the front of the house it  looks very autumnal you can see clearly that some  

وجود دارد، در پشت خانه خیلی پاییزی به نظر نمی‌رسد، اما در جلوی خانه خیلی پاییزی به نظر می‌رسد. واضح است که برخی

of the leaves on the trees in the distance  are now starting to change colour it does feel  

از برگ‌های درختان در دوردست اکنون شروع به تغییر رنگ کرده‌اند، احساس می‌کند

as if autumn is on its way definitely

که انگار پاییز در راه است،

so we are here today and i suppose the name of  the game is english that's the reason why we  

بنابراین ما امروز اینجا هستیم و فکر می‌کنم نام بازی انگلیسی است، به همین دلیل است که

are here hello to christina hello also to fatima  and also zika nice to see you here as well today  

اینجا هستید سلام به کریستینا سلام به فاطمه و همچنین زیکا خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم

also we have mika watching in japan how are  things where you are at the moment have you had  

همچنین ما میکا را در ژاپن تماشا می کنیم که وضعیت آن جایی که در آن لحظه هستید چگونه است، آیا

any more earthquakes because there  was quite a serious earthquake that  

زلزله دیگری داشته اید زیرا یک زلزله کاملاً جدی رخ داده است.

took place the other day in japan and  they were expecting some more as well  

یک روز دیگر در ژاپن برگزار شد و آنها منتظر

beatriz how are you feeling now because you  you were under the weather last week with your  

بیت‌ریز دیگر هم بودند   الان چه احساسی داری چون شما  هفته گذشته با چشمان خود زیر آب و هوا بودید،

eyes so i hope your eyes are doing better also we  have palmyra we have we have k jh i'm intrigued  

بنابراین امیدوارم که چشمان شما بهتر عمل کنند، همچنین ما  پالمیرا داریم. jh من شیفته

by your name i'm just wondering who you are i  cleaned my teeth this morning and i had a lovely  

نام شما هستم، فقط به این فکر می کنم که شما کی هستید، امروز صبح دندان هایم را تمیز کردم و لحظات خوبی را سپری

time i'm quite enjoying my new toothbrush i have  to be honest it's quite good fun the only strange  

کردم، از مسواک جدیدم لذت می برم، صادقانه بگویم، این بسیار سرگرم کننده است تنها

thing about my toothbrush is you can actually  connect it to your phone through bluetooth

چیز عجیب مسواک من این است که شما واقعاً می توانید آن را از طریق بلوتوث به تلفن خود وصل کنید

i i'm still not sure why  

، من هنوز مطمئن نیستم که چرا

i don't know what it achieves so i'm just  wondering if if i can just put my toothbrush  

من نمی دانم به چه چیزی می رسد، بنابراین فقط  نمی دانم که آیا می توانم مسواک خود را

in my mouth because it is powered by  electricity and maybe i can just control

در دهانم بگذارم زیرا برق دارد. توسط برق و شاید من فقط

i can control my toothbrush from my phone i don't  know so i have no re no idea i don't know why  

بتوانم مسواکم را از طریق تلفنم کنترل کنم نمی دانم بنابراین نمی دانم نمی دانم چرا

my toothbrush can be controlled with my  phone i don't know what it does or why  

مسواک من را می توان با تلفنم کنترل کرد ، نمی دانم چه کار می کند یا چرا

but it's very unusual very strange  indeed hello also to oh we have  

اما خیلی غیرمعمول است خیلی عجیب در واقع سلام به اوه ما هم داریم

mimi hello mimi i like your name by the way  mimi it sounds very european for some reason  

میمی سلام میمی من اتفاقاً اسم شما را دوست دارم میمی به دلایلی بسیار اروپایی به

i don't know why claudia is here hello claudia  yes i was talking a lot yesterday about my  

نظر می رسد   نمی دانم چرا کلودیا اینجاست سلام کلودیا بله من دیروز زیاد صحبت می کردم در مورد

teeth because i went to the dentist last week and  i have to be honest with you i do feel much better  

دندان‌هایم چون هفته گذشته به دندانپزشک رفتم و باید با شما صادق باشم،

this morning when i clean my teeth it seemed  it seemed much easier to do and also afterwards  

امروز صبح وقتی دندان‌هایم را تمیز می‌کنم

they felt very clean very nice and i think they  look better even though someone yesterday someone  

احساس خیلی بهتری می‌کنم. فکر می‌کنم آنها بهتر به نظر می‌رسند، حتی اگر دیروز

said mr steve your your teeth look yellow i think  the reason for that might be my camera as well  

یکی گفت آقای استیو دندان‌های شما زرد به نظر می‌رسند، فکر می‌کنم دلیل آن ممکن است دوربین من نیز باشد.

so sometimes things that are white don't appear  to be white on camera we call it colour balance  

بنابراین گاهی اوقات چیزهایی که سفید هستند در دوربین سفید به نظر نمی‌رسند ما به آن تعادل رنگ می‌گوییم.

so sometimes your colour balance or white balance  can make certain things appear a different colour  

گاهی اوقات تعادل رنگ شما یا تراز سفیدی می‌تواند باعث شود بعضی چیزها رنگ متفاوتی به نظر برسند

so that's the reason why my teeth might look a  little bit yellow but they don't in real life they  

بنابراین به همین دلیل است که دندان‌های من ممکن است کمی زرد به نظر برسند اما در زندگی واقعی اینطور نیست.

look quite white to be honest hello to alessandra  monisa nice to see you all here today it's very  

خیلی سرم

busy already i can't believe how busy we are  don't forget of course this is a short live stream  

شلوغ است، نمی‌توانم باور کنم چقدر سرمان شلوغ است، فراموش نکنید که البته این یک پخش زنده کوتاه است

i'm with you every day with short live streams  today we're talking about words within words this  

من هر روز با پخش زنده کوتاه با شما هستم امروز در مورد کلمات در کلمات صحبت می‌کنیم

is something we were going to do yesterday  but of course mr steve was talking so much

این چیزی است که ما بودیم دیروز این کار را انجام می‌دادیم، اما البته آقای استیو آنقدر صحبت می‌کرد

we actually ran out of time yesterday so i thought  today we would have a look at words within words  

که دیروز وقتمان تمام شد، بنابراین فکر کردم که امروز نگاهی به کلمات درون

you can use words or put words or place words  within other words sometimes you can use more  

کلمات خواهیم داشت. بیش

than one word so maybe two words can make one word  so we will be looking at that in a few moments as  

از یک کلمه، بنابراین شاید دو کلمه بتواند یک کلمه را بسازد، بنابراین ما چند لحظه دیگر به

the lovely did you see the pigeons fly by there  are lots of pigeons flying around today i don't  

آن نگاه خواهیم کرد، زیرا زیباست که دیدی کبوترها در حال پرواز هستند، امروز تعداد زیادی کبوتر در اطراف پرواز می کنند، من نمی

know why they seem all very excited they seem  excited by something i don't know what it is

دانم چرا همه آنها به نظر می رسند. آنها بسیار هیجان زده هستند به نظر می‌رسد از چیزی هیجان‌زده شده‌ام، نمی‌دانم چیست،

we haven't had any more earthquakes since last  friday the day when we had the big earthquake  

ما از جمعه گذشته، روزی که زلزله بزرگ

that's good that's good news i'm glad to hear  that not such good news nearer to home with  

را داشتیم، دیگر هیچ زلزله‌ای نداشته‌ایم.

the volcano which appears to be getting worse  and worse every day on the island of la palma  

با   آتشفشانی که به نظر می‌رسد در جزیره لا پالما هر روز بدتر و بدتر می‌شود

hello also to luciano hello luciana i haven't  seen you for a while hello mimi oh i am in myanmar  

سلام به لوسیانو سلام لوسیانا ، مدتی است که تو را ندیده‌ام سلام می‌می اوه من در میانمار هستم

mr duncan i and i am happy to be in your live  chat right now well of course you are welcome  

آقای دانکن من و خوشحالم که هستم در چت زنده تان در حال حاضر خوب البته خوش

everyone is welcome all around the world wherever  you are dance in the street anything you like

آمدید   همه در سراسر جهان خوش آمدند   هر کجا که در خیابان هر چیزی که دوست دارید می رقصید

that's from a song by the way called pop  music from the 1970s alessandra hello also to  

، از آهنگی به نام موسیقی پاپ  از دهه 1970 الساندرا سلام و همچنین به

ikram hello ecram and also long louie as well  hello long long louis it's not easy to say

اکرام سلام اکرام و لویی طولانی هم همینطور hello long long louis گفتن این که

watching in vietnam i think yes

در ویتنام تماشا می‌کنم آسان نیست، فکر می‌کنم بله،

oh i see

اوه، می‌بینم

everyone's talking about someone  else teaching english okay then fine  

که همه دارند در مورد شخص دیگری صحبت می‌کنند که انگلیسی تدریس می‌کند خوب، پس خوب است

if you don't want to watch me you can go and watch  somewhere else yes okay no problem i'm only joking  

اگر نمی‌خواهید من را تماشا کنید، می‌توانید بروید و در جای دیگری تماشا کنید، بله باشه نه مشکل من فقط شوخی می کنم

hello also to yao sin hello

سلام به یائو سین

i hope i pronounce your name correctly here  we go then let's have a look at something  

سلام امیدوارم نام شما را به درستی تلفظ کنم ما می رویم پس بیایید به کاری

that i was going to do yesterday  but i didn't have time unfortunately  

که قرار بود دیروز انجام دهم  نگاهی بیندازیم اما متأسفانه وقت نداشتم

so it is possible to have words within words quite  often we will refer to these words as compound  

بنابراین ممکن است کلمات درون کلمات معمولاً به این کلمات به عنوان کلمات مرکب اشاره می کنیم.

words so quite often you can use two words or  sometimes more than two words to make a new word  

بنابراین اغلب می توانید از دو کلمه یا گاهی بیش از دو کلمه برای ایجاد یک کلمه جدید استفاده

sometimes you can mix the meanings of  words together to create a new word  

کنید.

there are many ways of creating compound words so  i thought we would have a look at some interesting  

روش‌های ایجاد کلمات مرکب بنابراین فکر کردم چند

examples of words within words so quite often  we call these compound words types of words  

نمونه جالب از کلمات درون کلمات را بررسی کنیم، بنابراین اغلب این کلمات ترکیبی را انواعی از کلمات می‌نامیم

that use other words together so they become  one new word a good example would be this one  

که از کلمات دیگری با هم استفاده می‌کنند تا تبدیل به یک کلمه جدید شوند، یک مثال خوب می‌تواند این یکی باشد.

in stead instead now this word is quite  interesting because it derives from a sentence  

در عوض اکنون این کلمه کاملاً جالب است زیرا از یک جمله نشأت می‌گیرد،

so you might do something in someone else's stead  you do it in their stead which means you are doing  

بنابراین شما ممکن است کاری را به جای شخص دیگری انجام دهید

it in their place so instead of them doing it you  are taking their place you do it in their stead  

. به جای اینکه آن‌ها این کار را انجام دهند، شما جای آن‌ها را می‌گیرید، این کار را به جای آن‌ها انجام می‌دهید،

in their place so instead is a combination of in  which means to be placed and stead which means to  

بنابراین در عوض ترکیبی از in است که به معنای قرار گرفتن و جایگذاری است که به معنای

actually be standing or in that position  so you are in another person's place you  

واقعی ایستادن یا در آن موقعیت است، بنابراین شما در جای شخص دیگری هستید. شما

are there instead instead of another person you  are in another person's place so i quite like that  

به جای شخص دیگری آنجا هستید،  شما جای شخص دیگری هستید، بنابراین من آن را کاملاً دوست

one because it it also gives you a little story as  to how that word was created so it actually comes  

دارم   زیرا داستانی نیز در مورد نحوه ایجاد آن کلمه به شما ارائه می دهد، بنابراین در واقع

from a phrase to say that you will replace another  person or maybe another person can't do something  

از یک عبارت آمده است که می گوید شما جایگزین دیگری خواهید شد. شخص یا شاید فرد دیگری نمی تواند کاری را انجام دهد

so you will stand in there stead you will do it  instead and that is why we have that word instead  

بنابراین شما همانجا می ایستید به جای آن که آن را انجام خواهید داد و به همین دلیل است که ما این کلمه را به جای

in place of instead of one thing doing  something another thing comes along  

به جای اینکه یک کار انجام دهد  داریم  کار دیگری می آید

and takes its place you you do it or someone else  does it instead of you or you do it instead of  

و جای شما را می گیرد انجامش بده یا شخص دیگری این کار را به جای تو انجام می دهد یا تو به جای آنها انجامش می دهی

them i like that word here is another one oh this  is a word that is probably used a lot these days

من آن کلمه را دوست دارم اینجا یکی دیگر است اوه این کلمه احتمالاً این روزها زیاد استفاده می شود

uproar now this is a pretty good compound word  we are putting two words together an up and raw  

اکنون این یک ترکیب بسیار خوب است d ما دو کلمه را با هم ترکیب می‌کنیم یک غوغای بالا و خام،

uproar so this really does describe quite  vividly what it is naming chaos outrage  

بنابراین این واقعاً به وضوح توصیف می‌کند که چه نام‌گذاری نام‌گذاری آن خشم به آشوب است

uproar quite often when people become  angry about a certain subject or maybe  

غوغا اغلب زمانی که مردم درباره موضوع خاصی عصبانی می‌شوند یا شاید

if a person has said something that lots of people  disagree with you might say that there is an  

اگر شخصی چیزی گفته باشد که بسیاری از مردم با آن مخالف هستند. ممکن است بگویید که غوغایی وجود دارد به

uproar uproar means chaos or we  can also use it to name outrage  

معنای هرج و مرج است یا می‌توانیم از آن برای نام‌گذاری خشم استفاده کنیم

which is something we were talking about a few  days ago so it is possible to have an uproar  

، چیزی که چند روز پیش در مورد آن صحبت می‌کردیم، بنابراین ممکن است غوغایی به پا

it means that you have gone from peace silence  to chaos and outrage so this describes that  

شود، به این معنی است که شما از سکوت صلح به هرج و مرج رفته‌اید. و خشم، بنابراین این توصیف می کند که

moment where people become angry or when chaos  begins there is an uproar a very good word

لحظه ای که مردم عصبانی می شوند یا وقتی هرج و مرج شروع می شود، یک غوغا به پا می شود، یک کلمه بسیار خوب است

what might the uproar be about well there are  lots of uproars taking place at the moment some  

که ممکن است غوغا در مورد خوب باشد، غوغاهای زیادی در حال وقوع است در لحظه ای که برخی

people might say there are too many too many  to talk about oh okay then here's a good one  

ممکن است برخی افراد بگویند خیلی زیاد است برای صحبت در مورد اوه خوب پس اینجا یک چیز خوب

something that is omnipresent so  omni is all it covers everything  

چیزی است که همه جا حاضر است، بنابراین همه چیز همه چیز را پوشش می دهد

so when we say that something is omni it means all  everything is included so if you are omnipresent  

بنابراین وقتی می گوییم چیزی omni است به این معنی است که همه همه چیز گنجانده شده است. اگر در همه جا حضور دارید   به

it means you are everywhere or something  is everywhere if lots of people are doing  

این معنی است که همه جا هستید یا چیزی همه جا هست، اگر افراد زیادی

a certain thing maybe there is a certain  fashion that is going around at the moment  

کار خاصی را انجام می‌دهند، شاید یک مد خاص در حال حاضر وجود دارد

maybe lots of people are watching or talking about  the squid games which by the way i haven't seen  

شاید افراد زیادی در حال تماشای بازی‌های ماهی مرکب یا صحبت کردن در مورد آن هستند.

i haven't i know nothing about it all i know is  that it is quite violent but i don't know anything  

من ندیده‌ام   من چیزی در مورد آن نمی‌دانم همه می‌دانم  این است که کاملاً خشونت‌آمیز است، اما من چیزی

about it but lots of people are writing reviews  and talking about it you might even say that all  

درباره آن نمی‌دانم   اما افراد زیادی در حال نوشتن نظرات هستند و در مورد آن صحبت می‌کنند، حتی ممکن است بگویید که همه

of those reviews and comments are omnipresent  they seem to be everywhere something that is  

از این بررسی‌ها و نظرات همه‌جانبه هستند  به نظر می‌رسد در همه جا چیزی وجود دارد   چیزی که

omnipresent is something that is everywhere  so omni means all present means in  

همه جا وجود دارد، چیزی است که همه جا وجود دارد بنابراین omni به معنای همه حاضر است یعنی

a place omnipresent everywhere you could also  use the word omni to describe an animal that eats  

در   مکانی که همه جا حاضر است، همچنین می‌توانید از کلمه omni برای توصیف حیوانی استفاده کنید که

vegetables and also meat we can say that they are  an omnivore omnivore if someone or something maybe  

سبزیجات و همچنین گوشت ما را می‌خورد. می تواند بگوید که آنها یک همه چیزخوار همه چیز خوار هستند اگر کسی یا چیزی ممکن

a type of animal is an omnivore it means that  it will eat vegetables and also meet as well

است یک نوع حیوان همه چیزخوار باشد، به این معنی است که سبزیجات می خورد و همچنین ملاقات می کند

here's another one ah this is a simple one but i  think it's still a good example of a compound word  

در اینجا یکی دیگر است آه این ساده است اما فکر می‌کنم هنوز هم مثال خوبی از یک کلمه مرکب است

snowstorm snowstorm something we  are definitely not having today  

طوفان برفی چیزی که امروز قطعاً نداریم

is a snowstorm we are having the opposite quite  the opposite in fact snowstorm is a blizzard wind  

یک طوفان برفی است که برعکس آن را داریم  برعکس در واقع طوفان برفی باد کولاکی است

snow the snow is blowing the snow is falling very  fast and heavy perhaps in a few weeks from now  

برف برف در حال وزش برف است بسیار سریع و سنگین در حال سقوط است شاید تا چند هفته دیگر از

we will have a blizzard as we head into autumn and  then after that we have winter so so i don't know  

این به بعد   وقتی به پاییز می‌رویم، کولاک خواهیم داشت و سپس زمستان داریم، بنابراین فعلاً نمی‌دانم

at the moment what will happen this winter  sometimes we have something called a long  

در این زمستان چه اتفاقی می‌افتد گاهی اوقات چیزی به نام یک

range forecast when we are told what the weather  might be like over the next two or three months  

پیش‌بینی طولانی مدت زمانی که به ما می‌گویند در دو یا سه ماه آینده آب و هوا ممکن است چگونه باشد

but at the moment no one is saying anything  about what this winter will be like

اما در حال حاضر هیچکس چیزی نمی‌گوید درباره اینکه زمستان چگونه خواهد بود

hello sandra oh hello mr duncan that word is very  interesting do you mean omnipresent yes it is  

سلام ساندرا اوه سلام آقای دانکن این کلمه بسیار جالب است به معنای همه جا حاضر بله این

something that is everywhere some people say  that i sometimes appear to be omnipresent  

چیزی است که همه جا وجود دارد برخی از مردم می گویند که من گاهی اوقات به نظر می رسد در همه جا حاضر

on the internet not sure how true that is  snowstorm blizzard so again we are using two basic  

هستم در اینترنت مطمئن نیستم چقدر درست است. ج

words snow and storm the occurrence of a blizzard  or heavy snow when the weather becomes violent  

کلمات برف و طوفان وقوع کولاک یا برف شدید وقتی هوا شدید می شود

during the winter months you might get a  blizzard oh this is another one interesting  

در ماه های زمستان ممکن است کولاک داشته باشید آه این یکی دیگر جالب است

some people say that i am like this i don't  know what they mean to be honest head strong  

بعضی ها می گویند من اینگونه هستم نمی دانم منظورشان چیست صادق باش سر قوی

again we have two words mixed together they've  been joined to form another word headstrong  

باز هم دو کلمه داریم که با هم مخلوط شده‌اند، آنها  به هم پیوسته‌اند تا کلمه دیگری را ایجاد کنند.

a person who is headstrong can be described as  stubborn or determined a person who does not  

فردی که سرسخت است را می‌توان به‌عنوان فردی سرسخت یا مصمم توصیف

change their mind easily or maybe they know their  own mind that they find it very hard to change  

کرد که به راحتی نظر خود را تغییر نمی‌دهد یا شاید هم نظر خود را می‌داند که تغییر

their mind or their opinions or maybe if they have  a plan something they want to do in the future  

دادن نظر یا عقایدشان برای آنها بسیار سخت است یا شاید اگر برنامه ای دارند که می خواهند در آینده

something they are determined to do and succeed  in you might say that that person is headstrong  

انجام دهند، کاری که مصمم به انجام آن هستند و در آن موفق می شوند، ممکن است بگویید آن شخص

headstrong do you know anyone who is headstrong  a person who might be very determined  

سرسخت است. آیا کسی را می شناسید که فردی سرسخت است که ممکن است بسیار مصمم باشد

determined or maybe sometimes they  can be a little bit stubborn in fact  

یا شاید گاهی اوقات ممکن است کمی

here's one some people say that my  youtube career can be described as this

سرسخت باشد. چون این

going nowhere thank you nowhere nowhere man he's a  real nowhere man living in his nowhere land making  

به هیچ جا نمی رود متشکرم هیچ کجا.

all his nowhere plans for nobody the beatles  i believe nowhere we are using two words  

no so that would appear to be a negative  word where place so we often think of a place  

ما اغلب به مکانی فکر می

where we are talking about where someone is or  where someone is going so that means you do have  

کنیم   که داریم در مورد جایی صحبت می کنیم که یک نفر در آن قرار دارد یا جایی که کسی در حال رفتن است، به این معنی که شما

a direction you do have a direction that you are  going in where are you going where have you been  

یک جهت دارید   جهتی دارید که به آن  می روید به کجا می روید کجا بوده

you've been somewhere and now you're returning  or maybe you are going somewhere well this word  

اید   جایی بوده اید و اکنون در حال برگشتن هستید یا شاید دارید به جایی می روید این کلمه

means there is nowhere you are going  nowhere or maybe you have nowhere to live  

یعنی جایی نیست که می روید، جایی نیست یا شاید جایی برای زندگی

basically we are saying no place there is no place  you are going nowhere you are going to no place  

ندارید.

you are staying where you are you have no plans to  travel are you going on your holiday this year no  

شما همانجایی که هستید می‌مانید، برنامه‌ای برای سفر ندارید، آیا امسال به تعطیلات می‌روید،

i'm going nowhere i'm going no place a  person who is homeless maybe they have  

نه، جایی نمی‌روم، جایی نمی‌روم، فردی که بی‌خانمان است،

a very rough time and they  have to sleep on the street  

شاید روزهای بسیار سختی را سپری می‌کند و مجبور است تو خیابون بخواب

they have nowhere to live they have nowhere  to sleep no place so again another one

جایی برای زندگی ندارن، جایی برای خوابیدن ندارن، جایی برای خوابیدن ندارن، پس باز هم یکی دیگه

thank you bella nice to see you back  by the way bella says i'm going nowhere  

ازت ممنونم بلا خوشحالم که برگشتمت در ضمن بلا میگه من هیچ جا

i am going to stick with mr duncan oh thank  you that's very kind of you i'm very pleased  

نمیرم   میخوام با آقای دانکن بمونم آه ممنون  خیلی از شما مهربانم خیلی

i am over the moon to hear that here's another one  a person who likes to study a person who always  

خوشحالم   من بالای ماه هستم که می شنوم که اینجا یکی دیگر است فردی که دوست دارد فردی را مطالعه کند که

has their head inside a book they they are always  reading or studying they are always studious  

همیشه سرش را در کتابی است که همیشه می خوانند یا مطالعه می کنند آنها همیشه اهل مطالعه هستند

a person who is studious we can describe them as  a bookworm i love that so it almost appears as if  

فردی که مطالعه‌ای است که می‌توانیم آن‌ها را به‌عنوان یک کرم کتاب توصیف کنیم که دوستش دارم، بنابراین تقریباً به نظر می‌رسد

that person is living inside the book because  their their head is always inside the book  

که آن شخص در داخل کتاب زندگی می‌کند، زیرا وقتی می‌خواند، سرش همیشه در داخل کتاب است،

as they read although nowadays perhaps people  will have their head in front of a tablet  

اگرچه امروزه شاید مردم سرشان را جلوی تبلت بگذارند.

device or their phone or their computer monitor so  maybe maybe bookworm is a little bit out of date  

دستگاه یا تلفن یا مانیتور رایانه‌شان، بنابراین شاید کتاب‌کرم کمی قدیمی است

maybe people don't use that anymore but  bookworm is a person who is studious  

شاید مردم دیگر از آن استفاده نمی‌کنند، اما کتاب‌کرم فردی است که اهل مطالعه است.

they are always learning they always  seem to be learning something new

چیز جدیدی

i am going nowhere for now thank you again  bella that's very kind of you very nice to know

دارم فعلاً به جایی نمی‌روم از شما سپاسگزارم. بلا که خیلی لطف کردید خیلی خوشحالم که نمی‌دانم

nowhere should be used in a positive  sentence well if you are pleased that you are  

هیچ جا نباید در یک جمله مثبت استفاده شود خوب اگر از

not going anywhere you might say i've  decided to stay in tonight i'm going nowhere

اینکه جایی نمی‌روید راضی هستید ممکن است بگویید تصمیم گرفتم بمانم در امشب من به هیچ جا نمی روم،

so you can use that in a positive way  if you are happy about your situation  

بنابراین شما می توانید از آن به روشی مثبت استفاده کنید اگر از وضعیت خود راضی

you are going nowhere and that is because  you don't want to go anywhere so you can  

هستید   به جایی نمی روید و دلیلش این است که  نمی خواهید جایی بروید بنابراین می توانید

use it in a positive way as well shirin says  what about phone worm i like that or text worm

از آن به روشی مثبت نیز استفاده کنید. شیرین می‌گوید در مورد کرم گوشی من آن را دوست دارم یا

tablet worm what about an apple worm that's a  good one because because it might actually be an  

کرم تبلت را پیامک می‌کنم، کرم سیبی که خوب است، زیرا ممکن است در واقع

apple that you are eating that has a worm inside  or a person who is always looking at their ipad

سیبی باشد که می‌خورید و درون آن کرمی وجود دارد یا شخصی که همیشه به iPad خود نگاه می‌کند.

an apple worm i like that one that's a  good one so a bookworm is a person who  

یک کرم سیب را دوست دارم که خوب است، بنابراین یک کرم کتاب کسی است که

is always studying they are a person who often  reads maybe they wear glasses perhaps a person  

همیشه در حال مطالعه است، آنها فردی هستند که اغلب می‌خوانند، شاید عینک می‌زنند، شاید یک

will just assume or guess that that person is a  bookworm because they wear glasses it does happen  

نفر فقط تصور کند یا حدس بزند که آن شخص یک کرم کتاب است زیرا عینک می‌زند. آن د اتفاق می‌افتد   اگر عینک

you can be sometimes mistaken for  intelligent if you have glasses  

دارید گاهی اوقات ممکن است با هوشمند اشتباه

it happens to me all the time  oh i like this word supernatural

بگیرید   همیشه برای من اتفاق می‌افتد اوه من این کلمه فوق‌العاده را

oh i like that one supernatural something  that is super natural well quite often we use  

دوست دارم، اوه من آن چیزی فوق‌العاده را دوست دارم که فوق‌العاده طبیعی است، اغلب ما از

super in a word to show that something is  not normal or maybe something that is better  

فوق‌العاده در یک کلمه برای نشان دادن آن چیزی استفاده می‌کنیم عادی نیست یا شاید چیزی بهتر

or more than it normally is so for example i  suppose we can say supermarket when you think of  

یا بیشتر از حد معمول باشد، به عنوان مثال، فکر می‌کنم وقتی به سوپرمارکت فکر می‌کنید می‌توانیم

a supermarket it is a place where you buy things  but quite often the the shop will be huge it's a  

بگوییم سوپرمارکت مکانی است که در آن چیزهایی می‌خرید، اما اغلب اوقات مغازه بزرگ است،

big shop full of lots of things to buy quite often  there is food and other things as well quite often  

بزرگ است. مغازه پر از چیزهای زیادی برای خرید اغلب وجود دارد. غذا و چیزهای دیگر نیز

you can go to the supermarket and and there is not  just food but other things as well household items  

اغلب وجود دارد.

i went to a supermarket once and i got lost inside  it it was so huge i think it was one of those big  

داخل آن خیلی بزرگ بود، فکر می‌کنم یکی از آن

tesco department stores they have food televisions  furniture all sorts of stuff they are huge  

فروشگاه‌های بزرگ تسکو بود، آنها تلویزیون‌های غذایی دارند، مبلمان همه‌جوری چیزها،

shops they are almost like department stores  on one floor they sell everything so i suppose  

مغازه‌های بزرگی هستند، تقریباً مانند فروشگاه‌های بزرگ در یک طبقه هستند. همه چیز را بفروشید بنابراین فکر می کنم

supermarket is a good one so instead of it being  just a normal market where things are sold it is  

سوپرمارکت یک سوپرمارکت خوب است، بنابراین به جای اینکه فقط یک بازار معمولی باشد که در آن چیزها فروخته می شود،

a supermarket it is much larger than it normally  is so that's why we say supernatural something  

یک سوپرمارکت است، بسیار بزرگتر از حد معمول است  بنابراین به همین دلیل است که می گوییم چیزی فراطبیعی

that is more than natural something that is  outside our understanding of the real world ghosts

که چیزی فراتر از چیزی طبیعی است. خارج از درک ما از دنیای واقعی،

spirits the other side supernatural so things  that are supernatural can also be described  

ارواح طرف مقابل را ماوراء الطبیعه می پندارند، بنابراین می توان چیزهایی را که ماوراءالطبیعه هستند نیز به عنوان ماوراء الطبیعه توصیف کرد.

as paranormal something paranormal is supernatural  maybe in the night you are in bed trying to sleep  

and then suddenly you hear  the sound of a creaking door

it might be something supernatural

ممکن است چیزی فراطبیعی باشد

another one shall we have another one  okay we have two more and then i'm going

یکی دیگر باید یکی دیگر داشته باشیم. خوب ما دو تا دیگر داریم و بعد می‌روم

billboard billboard i'm sure you know the meaning  of this it is a great compound of two words  

بیلبورد، مطمئن هستم که معنی آن را می‌دانی این ترکیبی عالی از دو کلمه

bill which is a piece of paper maybe a  bill can be something that is sent to you  

است. شاید یک صورت‌حساب می‌تواند چیزی باشد که برای شما ارسال می‌شود

to show how much you have to pay for  a certain service also a bill can be  

تا نشان دهد چقدر باید برای یک سرویس خاص بپردازید، همچنین یک صورت‌حساب می‌تواند

something that is put up on display such as a  poster so a billboard is a poster sign a sign  

چیزی باشد که به نمایش گذاشته می‌شود، مانند یک پوستر بنابراین یک بیلبورد یک علامت پوستری است که علامتی

that is put up and on top of it or in front of you  in front of it you will put posters so a billboard  

است   که نصب می شود و در بالای آن یا جلوی شما  در مقابل آن پوسترها را می گذارید بنابراین یک بیلبورد

so this is this once again is a good  example of a compound word i like this one

پس این است که یک بار دیگر مثال خوبی از کلمه ترکیبی i است مانند این

billboards of course nowadays a  lot of billboards are electronic  

بیلبوردها، البته امروزه بسیاری از بیلبوردها الکترونیکی هستند،

so instead of having paper with something  printed on it quite often you will see electronic  

بنابراین به جای اینکه کاغذی روی آن چاپ شده باشد، اغلب صفحات الکترونیکی   را می بینید

screens displaying lots of different things so  over the years billboards have become become more  

که چیزهای مختلفی را نشان می دهند، بنابراین طی سال ها بیلبوردها قابل توجه تر شده اند

noticeable and of course you  can put lots of different images  

و البته می توانید  تعداد زیادی تصاویر مختلف   را

on an electronic notice board or billboard  so over here we just call them posters  

روی یک تابلوی اعلانات الکترونیکی یا بیلبورد قرار دهید بنابراین در اینجا فقط آنها را پوستر   یا پوستر تبلیغاتی می نامیم،

or advertising posters so in the uk we often  call them advertising posters we don't often  

بنابراین در بریتانیا اغلب آنها را پوسترهای تبلیغاتی می نامیم که

use the word billboard that is more often used  in american english although we do use it a lot  

اغلب  از کلمه بیلبورد استفاده نمی کنیم که بیشتر در انگلیسی آمریکایی استفاده می شود. اگرچه ما زیاد از آن استفاده می کنیم

of american english words or things that we see as  american english are also used in british english

از کلمات انگلیسی آمریکایی یا چیزهایی که به عنوان انگلیسی آمریکایی می بینیم نیز در بیلبورد انگلیسی انگلیسی استفاده می شود

billboard a sign normally advertising something  

که معمولاً چیزی را تبلیغ می کند که

promoting something and finally oh i like  this one i think this one sometimes describes  

تبلیغ می کند. چیزی و در نهایت آه من این یکی را دوست دارم، فکر می‌کنم این یکی گاهی توصیف می‌کند

well i know some people who are very much  this particular word they are i think so  

خوب من برخی از افراد را می‌شناسم که خیلی به این کلمه خاص هستند، فکر می‌کنم چنین هستند

spend thrift a person who is a spend  thrift this is describing a type of person  

who often spends their money or maybe they waste  their money on things they buy things that they  

پول خود را هدر می دهند یا شاید آنها پول خود را برای چیزهایی هدر می دهند که می خرند چیزهایی می خرند که به

don't need they buy things and then a few weeks  later they stop using them or they throw them away  

آنها نیازی ندارند و چند هفته بعد استفاده از آنها را متوقف می کنند یا

they waste their money a person who is a  compulsive shopper can also be described  

آنها را دور می اندازند.

as a spend thrift they can't control their  spending habits spend well of course spend  

به‌عنوان صرفه‌جویی در هزینه‌ها توصیف شود، آنها نمی‌توانند عادت‌های خرج کردن خود را کنترل کنند، البته

is to spend your money you give your money to the  shopkeeper because you are buying something you  

خرج می‌کنند.

spend your money you have a lot of money  in your hand and then you spend it all and  

بعد همه را خرج می‌کنی و

then you have no money thrift again a spend  thrift is a person who spends their money  

آنوقت دیگر پولی

they do it quickly they do it  fast they can't control themselves  

oh hello rungsack nice to see you here today i i  feel as if it's been a long time since i've said  

نداری پس‌انداز خرج می‌کنی شخصی است که پولش را خرج می‌کند. من امروز اینجا هستید، احساس می‌کنم خیلی وقت است که

hello to you hello rungsack nice to see  you here very nice and yes i hope i do have  

به شما سلام نکرده‌ام، سلام کوله پشتی، خوشحالم که شما را اینجا می‌بینم، بسیار خوب و بله، امیدوارم

a happy october i really hope it is happy not  just for me but also for you as well so there  

که اکتبر خوشی داشته باشم، واقعاً امیدوارم که نه فقط برای من شاد باشد. بلکه برای شما نیز همینطور است

they are some good examples of compound words as  i like to say words within words sometimes you can  

آنها چند نمونه خوب از کلمات مرکب هستند زیرا دوست دارم کلمات را در کلمات بگویم گاهی اوقات می

find maybe one two or sometimes three words inside  one word and that is what we call a compound word  

توانید   شاید یک دو یا گاهی سه کلمه را در یک کلمه پیدا کنید و این همان چیزی است که ما آن را یک کلمه مرکب می نامیم

and they are common in english they they  are you can find them all over the place

و آنها هستند رایج در انگلیسی آنها هستند شما می توانید آنها را در همه جا پیدا کنید

thank you for your company it's  been lovely seeing you today

از شرکت شما سپاسگزاریم. امروز خیلی دوست داشتم که شما را ببینم،

you might say bulletin board well a bulletin board  is normally smaller it's normally a thing that you  

ممکن است بگویید تابلو اعلانات معمولاً کوچکتر است و معمولاً چیزی است که می

can use very easily they are normally small maybe  you find them in a shop maybe there are things  

توانید خیلی راحت از آن استفاده کنید. کوچک شاید  آنها را در یک مغازه پیدا کنید، شاید چیزهایی

being advertised on the board the bulletin board  

در تابلوی تابلوی اعلانات تبلیغ می شود

so a bulletin of course is just news or  information so that is slightly different

بنابراین یک بولتن البته فقط یک خبر یا اطلاعات است به طوری که کمی متفاوت

can a billboard be on a highway?  yes quite often not so much here  

است آیا یک بیلبورد در بزرگراه می تواند باشد؟ بله اغلب در اینجا زیاد

but certainly in the united states you will  often see very large billboards some of them  

نیست   اما مطمئناً در ایالات متحده اغلب بیلبوردهای بسیار بزرگ را خواهید دید که برخی از

are very creative they they really put a lot of  time and effort into their billboards sometimes  

آنها بسیار خلاق هستند و واقعاً وقت و تلاش زیادی را صرف بیلبوردهای خود می کنند گاهی

they they almost make them seem like a real thing  but of course nowadays because of electronics  

اوقات آنها را تقریباً یک چیز واقعی به نظر می آورند. اما مطمئناً امروزه به دلیل الکترونیک

you can do anything really when you think  about it so you can make your billboard  

وقتی به آن فکر می‌کنید می‌توانید هر کاری را انجام دهید تا بتوانید بیلبورد

or your advertising poster or another  word we can use is hoarding an advertising  

یا پوستر تبلیغاتی خود را بسازید یا کلمه دیگری را که می‌توانیم از آن استفاده کنیم احتکار یک تبلیغ است

hoarding a flat surface that something is on  normally to advertise a product or service  

احتکار سطح صافی که چیزی روی آن است معمولاً برای تبلیغ یک محصول یا خدمات

thank you very much for your company  this is a short one of course  

خیلی از شرکت شما متشکرم البته این کوتاه است

because i'm with you every day so i don't want  to tire myself out too much so i hope you've  

زیرا من هر روز با شما هستم بنابراین نمی‌خواهم خودم را خیلی خسته کنم، بنابراین امیدوارم

enjoyed this short live stream it's nice to have a  little bit of time together so i will be back with  

از این پخش زنده کوتاه لذت برده باشید. کمی با هم وقت داشته باشید، پس

you tomorrow from 2 pm uk time it is tuesday  tomorrow and i hope to see you here as well  

فردا از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان، فردا سه شنبه است، با شما باز خواهم گشت و امیدوارم شما را نیز اینجا ببینم

thank you very much for joining me today so many  people hello teksha very nice to see you as well  

از اینکه امروز به من ملحق شدید بسیار متشکرم سلام تکشا خیلی خوشحالم که شما را هم می بینم

happy 15 years mr duncan well it has been  i suppose it has been a happy 15 years  

۱۵ سال مبارک آقای دانکن خوب این شد فکر می کنم ۱۵ سال خوشحالی

there have been times when maybe i  didn't feel like doing it anymore  

بوده است   مواقعی بوده است که شاید دیگر تمایلی به انجام آن نداشته باشم

especially when youtube sometimes  stops my viewers from finding my videos  

مخصوصاً وقتی که یوتیوب گاهی اوقات بینندگان من را متوقف می کند از پیدا کردن ویدیوهایم

that makes me very upset but generally i  think i've yes i would say that i've enjoyed  

که من را بسیار ناراحت می‌کند، اما به طور کلی فکر می‌کنم بله، می‌توانم بگویم که از

the past 15 years it's been quite good so this  month we are celebrating my 15 years on youtube

15 سال گذشته لذت برده‌ام، بسیار خوب بوده است، بنابراین این ماه ما پانزده سالگی من را در یوتیوب جشن می‌گیریم،

oh by the way yes did you see it did you see that  on the screen that is today's anagram now i didn't  

بله بله. شما آن را دیدید آیا دیدید که روی صفحه‌ای که آناگرام امروزی است، من

mention it because i thought maybe you were going  to try and solve it but yes this is my anagram

به آن اشاره نکردم زیرا فکر می‌کردم شاید می‌خواهید سعی کنید آن را حل کنید، اما بله این

did i mention it no i didn't oh okay then  well maybe i will leave this here for tomorrow  

آنگرام من است، آیا آن را ذکر کردم نه، اوه خوب پس خب شاید این را برای فردا اینجا بگذارم

i'm sorry about that didn't i  mention it oh okay well in that case  

متاسفم که به آن اشاره نکردم، اوه خوب در این

i will show this to you again tomorrow and  then i will give you a chance to answer  

صورت   فردا دوباره این را به شما نشان خواهم داد و سپس به شما فرصتی می

and tell me what it is this is a word that is all  mixed up so watch it tomorrow and then i will give  

دهم که پاسخ دهید   و به من بگویید چه چیزی این کلمه ای است که همه چیز قاطی شده است، پس فردا آن را تماشا کنید و سپس به

you the answer i'm sorry for not mentioning it  thank you very much for your extra streaming  

شما پاسخ خواهم داد، متاسفم که به آن اشاره نکردم بسیار متشکرم از پخش اضافی

thank you very much to palmyra for your  lovely comment thanks a lot thank you vytass  

شما   از پالمیرا بسیار سپاسگزارم برای نظر دوست داشتنی شما بسیار

maybe tomorrow you will be first on the live chat  you just have to have a very fast finger see you  

متشکرم vytass   شاید فردا اولین نفر در چت زنده باشید  شما فقط باید یک انگشت خیلی سریع داشته باشم   فردا شما را ببینم

tomorrow take care everyone have a good monday  whatever you are doing do it well do it safely  

مواظب همه باشید، دوشنبه خوبی داشته باشید  هر کاری که انجام می‌دهید آن را به خوبی انجام دهید، با خیال راحت انجامش دهید   همینطور که

keep that smile upon your face as you move about  amongst the human race and i will see you tomorrow  

در بین نسل بشر حرکت می‌کنید، لبخند را روی صورت خود نگه دارید و من فردا شما را می‌بینم

2pm uk time and of course until we all meet here  again you know what's coming next yes you do

ساعت 2 بعد از ظهر انگلستان زمان و البته تا زمانی که همه ما دوباره اینجا ملاقات کنیم، می‌دانید که در آینده چه چیزی در راه است، بله، فعلاً این کار را انجام می‌دهید

ta ta for now