It's FABuary 4th / 28 days of Learning English / LIVE CHAT from England with Mr Duncan

we just had something called a false start

ما فقط چیزی به نام شروع

but we made it we are finally here again after one hesitant start for which i apologize here

اشتباه داشتیم اما موفق شدیم بعد از یک شروع مردد بالاخره دوباره اینجاییم که بابت آن عذرخواهی می کنم

we go again yes it is another 28 days of february and this is day number four how are you today

دوباره رفتیم بله 28 روز دیگر از فوریه است و این روز شماره چهار است امروز

how is your day going so far dear i don't know where to start i really don't except

چطور هستید. عزیزم نمی دانم از کجا شروع کنم، واقعاً نمی دانم، به جز

perhaps with hi everybody this is mr duncan in england how are you today are you okay

شاید با سلام به همه، این آقای دانکن در انگلیس است، امروز چطور هستید، شما

i hope so are you feeling happy i hope you are feeling good today i've had a rather busy

خوب هستید، امیدوارم احساس خوشحالی داشته باشید، امیدوارم امروز احساس خوبی داشته باشید من

morning hectic i've also had some rather worrying news this morning as well concerning someone

صبح پرمشغله‌ای داشتم، امروز صبح هم اخبار نگران‌کننده‌ای درباره یکی

in my family so if i seem a little bit distracted today i do apologize but i have one or two

از اعضای خانواده‌ام داشتم، بنابراین اگر امروز کمی حواس‌پرتی به نظر می‌رسم عذرخواهی می‌کنم، اما یک یا دو

things on my mind at the moment not least of all the equipment in the studio not working

چیز در ذهنم است. از همه مهمتر اینکه تجهیزات در استودیو درست کار نمی

properly which is slightly annoying so to distract both yourself and myself let's have

کنند که کمی آزاردهنده است، بنابراین برای پرت کردن حواس خود و خودم،

a look outside shall we hmm okay come on mr duncan get on with it so there it is today

بیایید نگاهی به بیرون بیندازیم، آقای دانکن بیایید با آن کار کنید، بنابراین امروز آنجا

misty murky damp and apparently according to the weather forecast we are going to get

مه آلود و تاریک است. و ظاهرا با توجه به آب و هوا f احتمالاً

more snow this weekend here in england maybe maybe not we will see what happens because

آخر هفته در اینجا در انگلیس برف بیشتری می‌باریم، شاید نه، ببینیم چه اتفاقی می‌افتد، زیرا

they said we were going to get snow last weekend and we didn't really get any we only had a

آنها گفتند که آخر هفته گذشته برف می‌باریم و واقعاً برف نباریدیم، فقط

little bit we had a brief blizzard last weekend and then it all disappeared but we are back

کمی داشتیم. کولاک آخر هفته گذشته و سپس همه چیز ناپدید شد، اما ما

together again even though the weather outside is a little bit gloomy don't worry we are

دوباره با هم برگشتیم، حتی اگر هوای بیرون کمی تاریک است، نگران نباشید، ما

here and yes we have made it halfway in fact just over halfway through another week here

اینجا هستیم و بله، ما آن را به نیمه راه رساندیم، در واقع کمی بیش از نیمی از یک هفته دیگر، اینجا

we go again yes it is thursday

دوباره می رویم. بله، پنجشنبه است،

very nice yes we are here again on thursday don't forget i am with you every day during

بسیار خوب، بله، ما دوباره پنجشنبه اینجا هستیم، فراموش نکنید من هر روز در فوریه با شما هستم

february or as i like to call it fabuary we are all going to have a fabulous 28 days at

یا همانطور که دوست دارم آن را فابواری بنامم ، همه ما یک 28 روز شگفت انگیز خواهیم داشت،

least i will try to anyway

حداقل به هر حال سعی خواهم کرد.

barring any other terrible news or worrying situations i might mention it later on but

به غیر از هر گونه خبر وحشتناک دیگر یا موقعیت های نگران کننده، ممکن است بعداً به آن اشاره کنم،

i'm still slightly in a state of shock to be honest but i have had some rather upsetting

اما صادقانه بگویم، هنوز کمی در شوک هستم، اما

news this morning concerning someone in my family so please bear with me if i seem distracted

امروز صبح اخبار نسبتا ناراحت کننده ای در مورد یکی از اعضای خانواده ام داشتم، پس لطفاً اگر من با من همراه باشید. حواسش پرت به نظر میرسه

i know i just said that and i'm probably going to say it a few more times as well so here

میدونم همین الان گفتم و من احتمالاً چند بار دیگر هم خواهم گفت، بنابراین در اینجا

we are yes english addict by the way did you see my lesson yesterday i wasn't with you

ما بله معتاد انگلیسی هستیم، به هر حال، آیا شما درس دیروز من را دیدید، من دیروز با شما

live yesterday but i did give you a lesson i haven't done it for a long time but i gave

زنده نبودم، اما به شما درسی دادم که ندیده ام. این کار را برای مدت طولانی انجام ندادم، اما من دیروز یک

you a lovely full length lesson 15 minutes yesterday of a lesson walking around in the

درس کامل و دوست داشتنی به شما دادم 15 دقیقه از یک درس راه رفتن در

snow and enjoying all of the countryside as well so if you haven't seen it it is available

برف و همچنین لذت بردن از تمام حومه شهر، بنابراین اگر آن را ندیده اید

on my youtube channel and the address is under this video it is right underneath this video

در کانال یوتیوب من موجود است. و آدرس زیر این ویدیو است، درست زیر این ویدیو است،

so you can watch the english lesson that i put on yesterday and i hope you enjoyed it

بنابراین می توانید درس انگلیسی را که دیروز گذاشتم تماشا کنید و امیدوارم از آن لذت برده

it's so hot here in the studio i've actually opened the windows

باشید، اینجا در استودیو خیلی گرم است، من در واقع پنجره ها را باز کرده ام

as a helicopter flies over my house so i hope you're feeling good i suppose we can play

همانطور که یک هلیکوپتر بر فراز آن پرواز می کند. خانه من، امیدوارم احساس خوبی داشته باشید، فکر می کنم ما می توانیم

a quick game of spot the white van shall we do that before we go any further okay now

یک بازی سریع با وانت سفید انجام دهیم.

this morning i was watching my white van camera and i noticed that there were many white vans

ون‌های سفید

going up and down the road so let's have a look right now here we go let's have a quick

در جاده بالا و پایین می‌روند، پس بیایید همین الان اینجا را ببینیم برو بیا یه

game of spot the white van all you have to do is tell me when you see a white van go

بازی سریع ببینیم ون سفید رو فقط کافیه بهم بگی وقتی میبینی یه ون سفید داره میره،

by so this is a live view now looking into the distance on a very murky thursday and

پس این یک نمای زنده است حالا در یک پنجشنبه تاریک به دوردست نگاه

we are waiting to see if a white van will go by let's have a look shall we no that is

میکنیم و منتظریم ببینیم آیا یک ون سفید می گذرد، بیایید نگاهی بیندازیم، نه که

a car we are looking for a white van i can see some sheep there are some sheep on the

یک ماشین است، ما به دنبال یک ون سفید هستیم، می توانم چند گوسفند را ببینم، تعدادی گوسفند در

right hand side of the screen i can see some sheep but we're not looking for sheep we are

سمت راست صفحه وجود دارد، می توانم تعدادی گوسفند را ببینم، اما ما به دنبال گوسفند نیستیم،

looking for a white van as i said on tuesday it would appear that around this time of the

همانطور که در روز سه‌شنبه گفتم به دنبال یک ون سفید می‌گردیم ، به نظر می‌رسد که در این زمان از

day a lot of people driving white vans will probably have a little break they're probably

روز، بسیاری از افرادی که با وانت‌های سفید رانندگی می‌کنند، احتمالاً استراحت کوچکی خواهند داشت و احتمالاً در

having their very late lunch break at the moment so come on white van all we need is

اواخر وقت ناهار خود را صرف ناهار می‌کنند. همین لحظه، پس بیا سوار ون سفید شو، تنها چیزی که نیاز داریم

one white van oh i think yes that was a white van i think so i wonder if we're going to

یک ون سفید است، اوه، فکر می‌کنم بله، آن یک ون سفید بود ، فکر می‌کنم پس نمی‌دانم که آیا می‌خواهیم

get another oh there's another one oh my goodness did you see that we just had we just had two

یک ون دیگر بگیریم یا نه، خدای من، دیدی که ما همین الان داشتیم ما فقط دو

white vans one after the other can't be bad or as i like to say

ون سفید داشتیم یکی پس از دیگری نمی تواند بد باشد یا همانطور که می خواهم بگویم

oh fancy pants

اوه شلوارهای فانتزی

okay that's enough

باشه کافی است

maybe we'll get a third one perhaps we'll have a third van shall we wait for a few more

شاید سومی بگیریم شاید وانت سومی داشته باشیم چند لحظه دیگر منتظر

moments perhaps we will get a hat trick

بمانیم شاید هت

the phrase hat-trick means three goals in a row oh yes that might be a white van but

تریک کنیم عبارت هت تریک یعنی سه گل پشت سر هم اوه بله ممکن است ون سفید باشد

i don't think it is it has to be a a proper real white van so let's see if we can have

اما فکر نمی‌کنم این یک ون سفید واقعی باشد، بنابراین بیایید ببینیم که آیا می‌توانیم

another one come on one more white van that's all we need and then we can continue

یک ون سفید دیگر را با یک ون سفید دیگر وارد کنیم، این تنها چیزی است که ما نیاز داریم و سپس می‌توانیم

come on just one more white van that's all we're waiting for oh there it is there is

با یک ون سفید دیگر ادامه دهیم. ما منتظریم اوه،

the third white van and that's it we can now continue with today's live stream oh wasn't

آنجا سومین ون سفید است و همین حالا می توانیم با پخش زنده امروز ادامه دهیم، آه آنقدرها

that exciting i think it might be a new trend if someone on youtube maybe one of the big

هم هیجان انگیز نبود، فکر می کنم اگر کسی در یوتیوب شاید یکی از ستاره های بزرگ باشد، ممکن است روند جدیدی باشد.

stars on youtube starts showing maybe a road and that person is looking out for white vans

در یوتیوب شروع به نشان دادن شاید یک جاده می کند و آن شخص به دنبال ون های سفید است،

you can write to them and say hey you're stealing mr duncan's idea mr duncan came up with spot

می توانید به او بنویسید و بگویید هی شما دارید می دزدید ایده آقای دانکن آقای دانکن به این فکر افتاد که

the white van it's not your idea so if you see anyone copying me pretending to be me

ون سفید را ببینید، این ایده شما نیست، بنابراین اگر دیدید کسی در حال کپی کردن است. من وانمود می کنم که من هستم

or maybe playing spot the white van you can say no that's mr duncan's idea he thought

یا شاید در حال بازی با وانت سفید هستم، شما می توانید بگویید نه این ایده آقای دانکن است.

of that first hello to everyone yes it is a weird day today so please bear with me if

اولين سلام به همه بله امروز روز عجيبي است، پس لطفاً اگر

i seem a little bit distracted but yes things haven't gone very well today for me in my

به نظر من كمي حواسم پرت شده است، مرا تحمل كنيد، اما بله، امروز همه چيز در

life so i'm hoping that we can get through this together and it's very nice to see you

زندگي من برايم خوب پيش نرفت، پس اميدوارم بتوانيم به آن برسيم. از این طریق با هم و خیلی خوشحالم که شما را

here as well on the live chat let's have a look yes the live chat is now up and running

در اینجا نیز در چت زنده می بینم، بیایید نگاهی بیندازیم بله، چت زنده در حال حاضر فعال است

hello to racer oh racer well done guess what you are first on today's live stream you are

سلام به مسابقه‌دهنده، اوه مسابقه‌دهنده آفرین. حدس بزنید اولین نفر در پخش زنده امروز هستید،

first here on the live chat congratulations

اولین نفر اینجا هستید در چت زنده تبریک

also we have alfie ann beatriz rawan also nessa mogmog hello apology i like your name

می‌گوییم، همچنین ما داریم alfie ann beatriz rawan همچنین nessa mogmog سلام عذرخواهی می‌کنم من اسم شما را دوست

by the way sometimes it is good to give an apology it is good to say sorry because you

دارم گاهی اوقات عذرخواهی کردن خوب است، خوب است بگویی متاسفم زیرا

never know you met you might never get a chance to say sorry to someone if there is someone

هرگز نمی‌دانی ملاقات کردی ممکن است هرگز فرصتی پیدا نکنی. به کسی ببخشید اگر کسی

in your life that you want to say sorry to then then probably now is the time to do it

در زندگی شما وجود دارد که می خواهید برای او متاسف باشید، احتمالا اکنون زمان آن است که این کار را انجام دهید

because you never know hello to rosa again also anna kobe we have oh we have luis mendes

زیرا هرگز نمی دانید دوباره به روزا سلام کنید همچنین آنا کوبه ما داریم اوه ما داریم لوئیس مندز

thank you luis for joining me today very nice also we have tulsi hello tulsi kumari nice

متشکرم لوئیس برای پیوستن به من امروز بسیار خوب است همچنین ما تولسی hello t ulsi kumari خوشحالم

to see you here as well

که شما را اینجا می بینم و همچنین

sorry for the slight problem with the computer and everything i don't know what happened

متاسفم برای مشکل جزئی با رایانه و همه چیز، نمی دانم چه اتفاقی افتاده است،

but something went slightly wrong today as i started my live stream

اما امروز با شروع پخش زنده ام،

do you ever ever have one of those days do you ever have one of those days where nothing

مشکلی کمی پیش آمد. یکی از آن روزهایی را داشته باشید که هیچ

goes right i am having one today hello also emotion we have oh we also have irene hello

چیز درست نمی شود من امروز یکی را دارم سلام همچنین احساسی داریم آه ما نیز ایرنه داریم سلام

irene nice to see you back here as well palmyra is here also we have

ایرن خوشحالم که شما را اینجا می بینم و همچنین پالمیرا اینجاست همچنین ما

valentine valentin says mr duncan it is an idea that just struck me i just came up with

ولنتاین داریم والنتین می گوید آقای دانکن این یک ایده است که من فقط به

this idea maybe you should mention the first person on the live stream who gave you a like

این فکر افتادم، شاید شما باید اولین نفری را که در استریم زنده به شما لایک داده است ذکر کنید،

unfortunately i don't know who actually gives a like you see i can't see the people who

متأسفانه من نمی دانم واقعاً چه کسی لایک می دهد.

give the the thumbs up so i don't know you see i can clearly see who actually joins the

با تشکر بالا، بنابراین نمی‌دانم شما می‌بینید، من به وضوح می‌توانم ببینم چه کسی واقعاً به

live stream but i can't see who gives me a thumbs up or a like unfortunately so it is

پخش زنده می‌پیوندد، اما نمی‌توانم ببینم چه کسی به من یک پیشنهاد مثبت یا مشابه می‌دهد، متأسفانه، بنابراین

a little bit hard to do that

انجام این کار کمی سخت است.

hershey hello hershed nice to see you back as well yes i will be with you every day hopefully

برای اینکه دوباره شما را ببینم بله من هر روز با شما خواهم بود با خوشحالی

during september thank you agarib as well nice to see you here today very good of course

در ماه سپتامبر از شما متشکرم آقاریب همچنین خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم خیلی خوب است، البته

we have the awards ceremonies starting this year we have the golden globe awards coming

ما مراسم اهدای جوایز را از امسال شروع می کنیم، به زودی جوایز گلدن گلوب را خواهیم داشت

soon and because there are so few movies that have been released or produced over the past

و چون فیلم های کمی وجود دارد که در گذشته اکران یا تولید شده اند.

year for various reasons there are not many movies that they can select so i'm very pleased

سال به دلایل مختلف فیلم های زیادی وجود ندارد که آنها بتوانند انتخاب کنند، بنابراین من بسیار خوشحالم

to announce that my own movie has been selected for the category of best pretentious movie

که اعلام کنم که فیلم خودم برای بهترین فیلم پرمدعا انتخاب شده است،

award so my lovely short movie called le splash has actually been nominated for a golden globe

بنابراین فیلم کوتاه دوست داشتنی من به نام le ​​splash در واقع نامزد دریافت جایزه شده است. گلدن گلوب

and in here is a clip of that movie

و در اینجا یک کلیپ از آن فیلم است

so

so

so there it is a clip from my famous movie that now has been nominated for a golden globe

پس این یک کلیپ از فیلم معروف من است که اکنون نامزد گلدن گلوب

it is called less splash i hope you enjoyed that and don't forget i filmed it in black

شده است به نام کمتر اسپلش امیدوارم از آن لذت برده باشید و فراموش نکنید که من آن را فیلمبرداری کردم سیاه

and white so it's very arty you see if you do anything in black and white people think

و سفید، بنابراین خیلی هنری است، اگر سیاه و سفید کاری انجام می دهید، مردم فکر می کنند

it's very artistic and creative hello ra one hello also highly quank nice to see you here

این کار بسیار هنری و خلاقانه است سلام یک سلام، همچنین بسیار جالب است که شما را اینجا می بینم

today

امروز

we are talking animals today we are talking all about animals oh oh hello here is a little

ما داریم صحبت می کنیم حیوانات امروز صحبت می کنیم همه چیز در مورد حیوانات اوه اوه سلام اینجا یک

animal here and this particular animal relates to what we are talking about a little bit

حیوان کوچک است و این حیوان خاص به چیزی که در مورد

later on this is what we will be talking about today animals but also animals that are related

آن صحبت می کنیم مربوط می شود.

to phrasal verbs there are many animals in the animal kingdom such as this little guy

حیواناتی در قلمرو حیوانات مانند این پسر کوچولو

hello did you know that we get these in our garden as well at night they will often come

سلام آیا می‌دانستید که ما اینها را شب‌ها در باغ خود می‌گیریم، آنها اغلب

into the garden and they will

به باغ

they will sniff around the garden looking for things to eat so that's what we're doing

می‌آیند و اطراف باغ را بو می‌کشند و دنبال چیزهایی برای خوردن می‌گردند، بنابراین این چیزی است که ما

in a few moments we are looking at

چند لحظه دیگر در حال بررسی

animal phrases animal phrases a little bit later on

عبارات حیوانات عبارات حیوانی هستیم کمی بعد

hello also to

سلام به

no this is not a panda this is not a panda it's a very different animal but i know what

خیر این پاندا نیست این پاندا نیست حیوان بسیار متفاوتی است اما می دانم

you mean it does look a little bit like a panda because it's black and white but no

منظور شما کمی به نظر می رسد کمی شبیه پاندا است زیرا سیاه و سفید است، اما نه،

this is not a panda but this is an animal that we get quite a lot here in the uk we

این یک پاندا نیست، اما این حیوانی است که ما در انگلستان بسیار با

do get lots of these animals and normally they will move around at night they come out

آن روبرو هستیم، ما تعداد زیادی از این حیوانات را دریافت می کنیم و معمولاً آنها در شب حرکت می کنند و در آن بیرون می آیند.

at night they are nocturnal creatures though they will come out at night so we are talking

شب آنها آفریده های شبانه هستند اگرچه آنها در شب بیرون می آیند، بنابراین ما در

about phrasal verbs connected to

مورد افعال عبارتی مرتبط با

animals that is coming up now as promised i did promise last week that i was going to

حیوانات صحبت می کنیم که اکنون همانطور که قول داده بودم در حال آمدن

show you mr steve's new room because in his office he's just taken delivery of some new

است. برخی از

equipment and now mr steve's studio looks almost as high-tech as mine so when we say

تجهیزات جدید و اکنون استودیوی آقای استیو تقریباً به اندازه استودیوی من با فناوری به نظر می رسد، بنابراین وقتی می

high tech we mean technology things that people use nowadays technological devices and things

گوییم فناوری پیشرفته به معنای چیزهای فناوری است که امروزه مردم از دستگاه های فناوری استفاده می کنند و مواردی از این

like that so mr steve has been rearranging his office because he has some new equipment

قبیل، بنابراین آقای استیو دفتر خود را تغییر داده است زیرا تجهیزات جدیدی دارد.

would you like to see mr steve's office so here is steve this morning i took this picture

آیا می‌خواهید دفتر آقای استیو را ببینید، بنابراین امروز صبح اینجا استیو است، من این عکس را

this morning there he is in his office and look on his desk he has so many pieces of

امروز صبح گرفتم، او در دفترش است و روی میزش نگاه کنید، او

equipment so many devices on his desk he has a laptop he has an ipad he has a large monitor

تجهیزات زیادی دارد، آنقدر وسایل زیادی روی میزش دارد، او یک لپ‌تاپ دارد که دارد. یک آی پد او یک مانیتور بزرگ

he has a keyboard he has his his apple phone he also has a calculator he also has another

دارد، یک کیبورد دارد، او گوشی اپلش را دارد، یک ماشین حساب هم دارد، یک

telephone and he has a cup of coffee as well can you see mr steve's cup of coffee that

تلفن دیگر هم دارد و یک فنجان قهوه هم دارد، آیا می توانید فنجان قهوه آقای استیو را ببینید که

might be the most important thing of all to be honest and there's another view of mr steve's

شاید از همه مهمتر باشد. صادقانه باید بگویم که نمای دیگری از میز آقای استیو وجود دارد،

desk so i think steve has almost as much technology in front of him as i do so a lot of people

بنابراین فکر می کنم استیو تقریباً به اندازه من فناوری در مقابل خود دارد، بنابراین بسیاری از مردم

are asking mr duncan can we see mr steve's office and there it is there was mr steve

از آقای دانکن می پرسند که آیا ما می توانیم دفتر آقای استیو را ببینیم. امروز صبح آقای استیو

this morning working very hard in his office ah and that's what he's doing right now steve

خیلی سخت در دفترش کار می کرد آه و این همان کاری است که او در حال حاضر انجام می دهد استیو

is in the office working away very busily doing his job what a day we are having today

در دفتر است و با مشغله کاری

oh my gosh

rawan sabre asks oh my why do you need all this well mr steve's job is very much based

انجام می دهد. به همه اینها نیاز دارم شغل آقای استیو بسیار مبتنی

on computers and because of the situation that we find ourselves in many people now

بر رایانه است و به دلیل شرایطی که در آن قرار داریم بسیاری از افراد اکنون

have have changed the way they do things including steve so now steve spends a lot of his time

نحوه انجام کارها را تغییر داده اند از جمله استیو بنابراین اکنون استیو زمان زیادی را صرف

working on one computer also an apple ipad and also a laptop as well so yes and his mobile

کار روی یک رایانه نیز می کند. یک اپل آی‌پد و همچنین یک لپ‌تاپ، بله و تلفن

phone but yes it has happened over the past six or seven months mr steve has changed the

همراهش، اما بله، طی شش یا هفت ماه گذشته این اتفاق افتاده است، آقای استیو

way he does things mogmog says i think the coffee is the most important thing of all

روش انجام کارهایش را تغییر داده است، من فکر می‌کنم قهوه مهم‌ترین چیز

i think it is i think coffee is the most important gadget in your room i think you are right

است. فکر می کنم این است من فکر می کنم قهوه است مهم ترین ابزار اتاق شما فکر می کنم حق با شماست

sorry for the confusion today yes it would appear that there was a slight problem today

برای سردرگمی امروز متاسفم بله به نظر می رسد که امروز یک مشکل جزئی

with the live stream something very weird happened i don't know what it was but it was

با پخش زنده وجود دارد اتفاق بسیار عجیبی رخ داده است، من نمی دانم چه بود اما

out of my control i wanted to do something about it but unfortunately i could not hello

از من خارج شد کنترل من می خواستم کاری در مورد آن انجام دهم اما متأسفانه نتوانستم

to the live stream nice to see you here and of course it is always worth remembering that

به پخش زنده سلام کنم. خوشحالم که شما را در اینجا می بینم و البته همیشه ارزش این را دارد که به یاد داشته باشید که

on my live chat we have people all over the world

در چت زنده من مردمی در سراسر جهان

there

it was the flags of the world for all those who like watching the flags of the world that

داریم که پرچم های این گروه بود. دنیا برای همه کسانی که دوست دارند پرچم های دنیا را تماشا کنند

was just for you wherever you are in the world you are very welcome to join me here today

که فقط برای شما بود در هر کجای دنیا که هستید، خیلی خوش آمدید امروز اینجا زنده به من بپیوندید

live and don't forget i am live almost every day during february or as i like to call it

و فراموش نکنید که من تقریباً هر روز در ماه فوریه یا همانطور که دوست دارم زنده هستم

well i have renamed this month february

خوب اسمش را گذاشتم این ماه را به فوریه تغییر دادم

we are here together again i hope you are having a good day i hope it's better than

ما دوباره اینجا هستیم امیدوارم روز خوبی داشته باشید امیدوارم بهتر از روز

mine

i don't know where to begin alessandra says there is no one like you mr duncan you are

من باشد نمی دانم از کجا شروع کنم الساندرا می گوید هیچکس مثل شما نیست آقای دانکن شما

so creative thank you very much for that i try my best most of my ideas come during my

خیلی هستید خلاقانه از شما بسیار سپاسگزارم تمام تلاشم را بکنم اکثر ایده های من

sleeping time when i'm having a little snooze quite often i will think of some strange ideas

در زمان خواب من می آید، زمانی که اغلب اوقات چرت می زنم، به ایده های عجیب و غریب فکر می کنم.

by the way how is my biscuit mr duncan how is your chocolate biscuit it is still here

this is my last chocolate biscuit that i have in the house and i haven't had time to go

آخرین بیسکویت شکلاتی که در خانه دارم و وقت

outside to buy anything else so this chocolate biscuit will have to last me for the whole

نکردم برای خرید چیز دیگری بیرون بروم، بنابراین این بیسکویت شکلاتی باید

of this month and here it is so i have been nibbling this biscuit since the beginning

تمام این ماه برایم دوام بیاورد و اینجاست که من از آن زمان این بیسکویت را می‌نوشم.

of february and and now i'm going to have a little bit more of this biscuit so this

اوایل فوریه و حالا من می خواهم کمی بیشتر از این بیسکویت بخورم، بنابراین این

biscuit is going to last me for the rest of the month and i am now going to take just

بیسکویت تا پایان ماه برای من ماندگار است و من اکنون می خواهم فقط

a little bite from my biscuit the last chocolate biscuit that i have in the house it's not

یک لقمه کوچک از بیسکویتم بخورم. بیسکویت شکلاتی که من در خانه دارم، عادلانه نیست،

fair

hmm

very nice

خیلی خوب

that's it no more unfortunately i have to make sure that this lasts for the of the whole

است، متأسفانه باید مطمئن شوم که این بیسکویت برای کل باقی می ماند

because it is the last chocolate biscuit that i have in the house we are looking at animal

زیرا این آخرین بیسکویت شکلاتی است که من در خانه دارم که به حیوانات نگاه می کنیم.

phrasal verbs in a moment in a moment animal phrasal verbs coming your way

افعال عبارتی در یک لحظه در یک لحظه عبارت حیوانی افعال comeing your way

racer says what if mr steve eats the last biscuit well don't worry mr steve will not

مسابقه‌دهنده می‌گوید اگر آقای استیو آخرین بیسکویت را خوب بخورد چه می‌شود نگران نباشید آقای استیو

find the biscuit because after my live stream i always hide it somewhere i have to hide

بیسکویت را پیدا نمی‌کند زیرا بعد از پخش زنده من همیشه آن را در جایی پنهان

it you see because mr steve will come into my studio he will look around and he will

می‌کنم، باید آن را پنهان کنم، می‌بینید چون آقای استیو وارد من خواهد شد استودیو او به اطراف نگاه می کند و

try to find my biscuit it is the last biscuit in the house

سعی می کند بیسکویت من را پیدا کند. این آخرین بیسکویت در خانه است

mr duncan you you made a fine contraction of the word fab yes we often say fab instead

آقای دانکن شما کلمه fab را منقبض کردید بله ما اغلب به جای افسانه می گوییم fab

of fabulous so something that is fabulous is amazing wonderful it is something that

بنابراین چیزی که افسانه است شگفت انگیز است. چیزی است

is enjoyable if you are having a fabulous time if you feel fabulous it means you feel

که لذت بخش است اگر شما اوقات فوق العاده ای را سپری می کنید اگر احساس افسانه ای دارید به این معنی است که احساس

good you feel great you are having a wonderful time and i hope you will as well hello kinder

خوبی دارید احساس خوبی دارید لحظات فوق العاده ای را سپری می کنید و امیدوارم شما نیز سلام

boy kinder boy why was the live on thursday and not wednesday well first of all i'm doing

پسر مهربانتر پسر مهربانتر چرا پخش زنده پنج شنبه بود و نه چهارشنبه خوب اول از همه من این کار را هر روز انجام می دهم،

this every day so there might be some live streams there might be some recorded lessons

بنابراین ممکن است چند پخش زنده وجود داشته باشد، ممکن است چند درس ضبط شده باشد،

but for most days during february i will be with you live like like now yesterday i showed

اما برای اکثر روزها در ماه فوریه، من با شما زنده خواهم بود، مثل همین دیروز که

a video a new video of me walking around in the snow i hope you enjoy that and just to

یک ویدیو یک ویدیوی جدید از خودم نشان دادم قدم زدن در اطراف i در برف امیدوارم از آن لذت ببرید و فقط

let you know yes i will be with you tomorrow tomorrow i am here and also on saturday i'm

برای اینکه بدانم بله فردا با شما خواهم بود من اینجا هستم و همچنین شنبه

here and of course of course i will be here as well on sunday with mr steve yes myself

اینجا هستم و البته یکشنبه نیز با آقای استیو اینجا خواهم بود بله من

and steve we will be with you as normal with our english addict on sunday so for those

و استیو ما یکشنبه با معتاد انگلیسی خود به طور معمول با شما خواهیم بود، بنابراین برای کسانی

wondering if mr steve will still be making an appearance i can say he will be because

که نمی‌دانند آیا آقای استیو همچنان ظاهر می‌شود می‌توانم بگویم که او خواهد بود زیرا

we will be together again on sunday with english addict so nothing there has actually changed

ما دوباره یکشنبه با معتاد انگلیسی با هم خواهیم بود، بنابراین هیچ چیز وجود ندارد. در واقع تغییر

to be honest your biscuit has made me hungry says rawan thank you for your lovely messages

کرد صادقانه بگویم بیسکویت شما مرا گرسنه کرده است می گوید راوان متشکرم برای پیام های دوست داشتنی شما

i might tell you later on what's happened but i i'm not sure if i'm in the mood to be

ممکن است بعداً به شما بگویم چه اتفاقی افتاده است اما مطمئن نیستم که در حال و هوای صادقانه باشم یا نه،

honest but it is something that is not good news

اما این چیزی است که خبر خوبی نیست

hello also to oh getano or jatano nice to see you here as well today so we are going

سلام به oh getano یا jatano خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم، بنابراین ما می خواهیم

to look at some phrasal verbs but these are no ordinary phrasal verbs these are phrasal

به چند افعال عبارتی نگاه کنیم، اما اینها افعال عبارتی معمولی نیستند، این

verbs connected to animals i know lots of people love animals i love animals to be honest

افعال عبارتی هستند که به حیوانات متصل هستند، می دانم که بسیاری از مردم حیوانات را دوست دارند. حیوانات را دوست دارم صادقانه بگویم

i'm a big fan of birds i love watching the birds in the garden and also many other different

من از طرفداران پرندگان پرندگان هستم من عاشق تماشای پرندگان در باغ و همچنین بسیاری از

types of animal as well i love them all why not that's what i say here we go then let's

انواع مختلف حیوانات دیگر هستم و همچنین همه آنها را دوست دارم چرا این چیزی است که من می گویم اینجا میریم سپس

have a look at some phrasal verbs the first one is connected to this particular animal

بیایید نگاهی به برخی از افعال عبارتی بیندازیم که اولی به این حیوان خاص متصل است.

so the first phrasal verb that we're going to look at right now is oh mr duncan we can

اولین فعل عبارتی که در حال حاضر می خواهیم به آن نگاه کنیم اوه آقای دانکن است که

see now we can see that that animal looks very similar to this animal and there it is

اکنون می توانیم ببینیم که آن حیوان بسیار شبیه به این حیوان است و در آنجا

hello

hello

badger so this particular animal is called a badger and you find these quite often around

badger است بنابراین این حیوان خاص گورکن نامیده می شود و شما اینها را اغلب

the countryside here in england however the word badger can also be used as a phrasal

در حومه شهر اینجا در انگلیس پیدا کنید، اما کلمه گورکن را می توان به عنوان یک فعل عبارتی نیز استفاده کرد،

verb you can use it to show that you are pestering someone you keep bothering someone if you

می توانید از آن برای نشان دادن اینکه دارید کسی را اذیت می کنید و اگر کسی را

badger someone it means you constantly pursue them or you never leave them alone you badger

گورکن می زنید به این معنی است که دائماً او را تعقیب می کنید یا هرگز او را آزار نمی دهید. آنها را به حال خود رها کن،

them you are always trying to get their attention you follow them around you badger someone

تو همیشه سعی می کنی توجه آنها را به خود جلب کنی، آنها را در اطراف خود دنبال می کنی،

so i i think now you get the idea of what we're doing phrasal verbs with animals and

پس فکر می کنم اکنون متوجه شده ای که ما با حیوانات چه کار می کنیم افعال عباراتی را داریم و

if you badger someone it means you constantly pester them you keep asking them for things

اگر به کسی گورکن می زنیم، به این معنی است که شما کلاهبرداری می کنید. مدام آنها را آزار می دهی، مدام از آنها چیزهایی

you won't leave them alone you might become so annoyed perhaps you will say oh for goodness

می خواهی که آنها را تنها نخواهی گذاشت، ممکن است آنقدر اذیت شوی، شاید بخواهی به خاطر خدا

sake can you stop badgering me you are always badgering me he likes to badger me especially

بگوئی آیا می توانی از بدگویی به من دست بکشی، همیشه به من بدگویی می کنی.

in the morning he's always asking me questions and following me around badger so there is

از من سؤال می‌پرسید و من را در اطراف گورک دنبال می‌کنید،

the first one phrasal verbs involving animals i wonder if you know any if you have any ideas

بنابراین اولین افعال عبارتی مربوط به حیوانات وجود دارد، نمی‌دانم آیا هیچ ایده‌ای

for a phrasal verb connected to an animal please let me know here's another one

برای فعل عبارتی مرتبط با یک حیوان دارید یا خیر، لطفاً به من بگویید این یکی دیگر است،

i had a very interesting time this morning because i was looking for a photograph of

من زمان بسیار جالبی داشتم. امروز صبح چون به دنبال عکسی از

this particular animal so i i put in the search engine i on my computer i put in the search

این حیوان خاص می‌گشتم، موتور جستجو را در رایانه‌ام قرار دادم،

engine harry beaver

موتور جستجوی هری بیور را قرار

i can't even begin to tell you what actually came up as a result but i was looking for

دادم، حتی نمی‌توانم شروع کنم به شما بگویم که در نتیجه چه چیزی به دست آمد. من به دنبال

a beaver a photograph of a beaver

یک بیور بودم یک عکس از یک بیش از حد

i can't begin to tell you what came up on my computer but it was it was not it wasn't

من نمی توانم شروع کنم به شما بگویم چه چیزی روی رایانه من آمد، اما

it was not one of these let me just say animal phrasal verbs if you beaver about or if you

اینطور نبود، یکی از اینها نبود، بگذارید فقط افعال عبارتی حیوانات را بگویم اگر شما بیش از حد سگ هستید در مورد یا اگر شما

beaver around it means you are busy you are busy doing things so to beaver is to be busy

بیش از حد اطرافش به این معنی است که شما مشغول هستید، شما مشغول انجام کارها هستید، پس بیور این است که مشغول

you beaver you are busy doing something you are working hard perhaps you are having a

باشید، شما بیش از حد مشغول انجام کاری هستید که به سختی کار می کنید، شاید شما یک

very busy day doing all sorts of things like me at the moment every single day i'm always

روز بسیار شلوغ دارید که هر روز مانند من انواع کارها را انجام می دهید من همیشه

busy doing something i like to keep myself busy i i'm often beavering about or beavering

مشغول انجام کاری هستم که دوست دارم خودم را مشغول نگه دارم. من اغلب در حال بیداری یا دور زدن هستم،

around so to beaver is to be busy that's what it means another animal phrasal verb oh here's

بنابراین بیش از حد مشغول بودن این است که معنی آن فعل عبارتی حیوانی دیگر اوه اینجا

one oh

یکی اوه

hello mr pussycat

سلام آقای

this cat does not look very happy i don't know why it doesn't look very happy it is

گربه این گربه به نظر نمی رسد خیلی خوشحالم نمی دانم چرا خیلی خوشحال به نظر نمی رسد این دارد

giving me a very cold look a very cold stare to be catty oh interesting yes this is a phrasal

به من نگاه بسیار سردی می دهد و خیره می شود بسیار سرد به گربه بودن اوه جالب بله این یک فعل عبارتی است

verb if you are catty it means you are being nasty to someone you are being spiteful you

اگر شما catty هستید به این معنی است که شما با کسی بد رفتار می کنید شما کینه توز

are being rude and hurtful to someone so you are saying things that are hurtful or unpleasant

هستید، نسبت به کسی بی ادب و آزاردهنده هستید، بنابراین چیزهایی می گویید که آزاردهنده یا ناخوشایند است.

catty you are being catty someone might be catty to their work colleague maybe if a person

is in a bad mood they might actually be catty they behave in a rude and insultive way to

رفتار بی ادبانه و توهین آمیز روشی برای

be catty a catty person here's another one oh this is one of my favorite animals coming

گربه بودن یک آدم گربه ای این یکی دیگر است اوه این یکی از حیوانات مورد علاقه من است که

up now

اکنون بالا

the next one is chicken

hello mr chicken a phrasal verb to chicken out if you chicken out of something it means

you become afraid you withdraw because you are fearful you feel afraid so you change

می آید. می ترسی احساس ترس می کنی پس نظرت

your mind you chicken out so perhaps you were going to have a fight with your next door

را عوض می کنی پس شاید می خواستی با همسایه همسایه ات

neighbor in the garden and your neighbor is outside waiting for you but you are hiding

در باغ دعوا کنی و همسایه ات بیرون منتظرت باشد اما تو

in the house because you have decided to chicken out you chicken out you lose your courage

در خانه پنهان شده ای چون تصمیم گرفته ای شهامت خود را از دست

you become afraid you act in a cowardly way you chicken out adrian hello adrian corey

می دهی می ترسی

korea hello adrian correa nice to see you here today very nice to see you here phrasal

رفتاری بزدلانه انجام می دهی آدریان هلو آدریان کوری کره سلام آدریان کوریا خوشحالم که امروز اینجا می بینمت خیلی خوشحالم که تو را اینجا می بینم افعال عبارتی

verbs connected to animals chickens

متصل به حیوانات مرغ ها

to chicken out we can also say that a person is a chicken you can call a person who acts

به مرغ کردن ما همچنین می توانیم بگوییم که یک نفر یک مرغ است شما می توانید به کسی بگویید که

like a coward or seems afraid a person who is yellow they have no courage you can describe

مانند یک ترسو عمل می کند یا به نظر می رسد می ترسد فردی که زرد است آنها جرات ندارند شما می توانید

them as a chicken here's another one we are looking at animals that can be used as phrasal

آنها را به عنوان یک مرغ توصیف کنید این یکی دیگر از ما هستیم نگاه کردن به حیواناتی که می توانند به عنوان افعال عبارتی استفاده

verbs oh look at that dog oh look at the dog look look at the dog it's all happy

شوند آه به آن سگ نگاه کن آه به سگ نگاه کن به سگ نگاه کن همه چیز خوشحال است

it's a happy dog phrasal verbs to be dogged by something okay then to dog something is

این افعال عبارتی سگی خوشحال است که با چیزی مورد تعقیب قرار بگیری و سپس سگ کردن چیزی

to follow or to pursue something to be followed means you are dogged by it perhaps during

به معنای دنبال کردن یا دنبال کردن است. چیزی که باید رعایت شود به این معنی است که شما تحت تأثیر آن هستید، شاید در طول

your life you have maybe a physical problem maybe a medical problem that you keep suffering

زندگی‌تان ممکن است یک مشکل جسمی داشته باشید، شاید یک مشکل پزشکی

from we can say that you are dogged by it something that won't leave you alone something

که مدام از آن رنج می‌برید، می‌توانیم بگوییم که تحت تأثیر آن هستید، چیزی که شما را تنها نمی‌گذارد چیزی

that you can't get rid of this thing is dogging you you are being dogged by that thing so

که می‌توانید خلاص شدن از شر این چیزی است که شما را تحت فشار قرار می دهد، بنابراین

maybe you have an illness maybe something that makes you unwell sometimes we can say

ممکن است شما یک بیماری دارید، شاید چیزی که باعث ناراحتی شما می شود، گاهی اوقات می توانیم بگوییم

that you have during your life you have been dogged by a certain illness or disease

که در طول زندگی شما تحت تأثیر یک بیماری یا بیماری خاص قرار گرفته اید،

thank you lewis luis mendes lewis seems to like my impressions of animals thank you very

متشکرم شما لوئیس لوئیس مندس لوئیس به نظر می رسد که برداشت های من از حیوانات را دوست

much that's very kind of you to say i needed that lift today thank you i think this dog

دارد بسیار متشکرم، خیلی لطف دارید که بگویید من امروز به آن آسانسور نیاز داشتم متشکرم فکر می کنم این سگ

looks very friendly very happy it looks as if

بسیار دوستانه به نظر می رسد بسیار خوشحال است به

it looks as if it's enjoying itself almost too much if you ask me to be dogged by something

نظر می رسد که انگار دارد از آن لذت می برد. اگر خیلی زیاد از من

means to be pursued by something

بخواهید تحت تعقیب چیزی قرار

excuse me my voice is playing up today for various reasons here's another one oh oh here

بگیرم، ببخشید که صدای من امروز به دلایل مختلف در حال پخش است ، این یکی دیگر است اوه اوه اینجا

we go

ما

all right wait wait wait wait wait

همه چیز درست می رویم صبر کنید صبر کنید صبر کنید صبر کنید صبر کنید

how was that was that a good impression of a duck duck it's another phrasal verb it means

چگونه بود یک تصور خوب از یک اردک اردک این یک فعل عبارتی دیگر است، به معنای

to avoid something if you duck out of something it means you avoid doing something so a person

اجتناب از چیزی است، اگر از چیزی خارج می شوید، به این معنی است که از انجام کاری اجتناب می کنید، بنابراین

might duck out of doing their job they might duck out of participating in an activity you

ممکن است شخصی از انجام کار خود منصرف شود، آنها ممکن است از شرکت در فعالیتی که شما

duck out it means you avoid doing something to duck out of something means you avoid doing

از آن خارج می شوید منصرف شود. این بدان معناست که از انجام کاری اجتناب می‌کنی تا از چیزی بیرون بیایی، یعنی از انجام

it you are avoiding doing something so you will duck out i like that one here's another

آن اجتناب می‌کنی، از انجام کاری اجتناب می‌کنی تا بیرون بیایی.

one i can't do an impression of this animal because it doesn't really make a noise

fish we are fishing we are trying to find out something you are asking questions you

ماهی پر سر و صدا ما در حال ماهیگیری هستیم سعی می کنیم چیزی را پیدا کنیم که شما سؤال می کنید

want to find out what a person is doing or what they are thinking maybe they have a secret

می خواهید بفهمید یک شخص چه کار می کند یا به چه فکر می کند شاید رازی دارد

and you want to find out what it is you fish for information you are trying to find something

و شما می خواهید بفهمید که برای کسب اطلاعات چه ماهیگیری می کنید شما در حال تلاش برای پیدا کردن چیزی

you are trying to find the answer to something you are trying to get some information so

هستید که در حال تلاش برای یافتن پاسخ چیزی هستید که در تلاش برای به دست آوردن اطلاعات

you need to fish for something so we can use this as a phrasal verb to mean look for something

هستید، بنابراین باید برای چیزی ماهیگیری کنید تا بتوانیم از آن به عنوان یک فعل عبارتی به معنای جستجوی چیزی استفاده

you are trying to get information you are trying to find out about something you fish

کنیم که در تلاش برای به دست آوردن اطلاعات هستید تلاش برای یافتن چیزی که

for information you are looking for something you are fishing you are trying to find a little

برای کسب اطلاعات ماهیگیری می کنید، به دنبال چیزی هستید که در حال ماهیگیری هستید، سعی می کنید

bit like going to the river and maybe you go

کمی مانند رفتن به رودخانه پیدا کنید و شاید

fish for animals such as fish so you fish for fish you see so the fish is a noun but

برای حیواناتی مانند ماهی ماهی می گیرید، بنابراین برای ماهی ماهیگیری می کنید و می بینید. ماهی یک اسم است،

also the fish can be used as a phrasal verb you are trying to get some information you

اما ماهی را می توان به عنوان یک فعل عبارتی استفاده کرد. شما سعی می کنید اطلاعاتی را به دست آورید شما

are fishing for information you are trying to find out what is going on what the truth

در حال ماهیگیری برای اطلاعات هستید سعی می کنید بفهمید چه خبر است حقیقت این

is you are fishing for something here's another one

است که شما برای چیزی ماهیگیری می کنید اینجا یک

horsey horsey horsey galloping around the field

اسب دیگر است. اسب اسبی که در اطراف میدان

to horse around you horse around if you horse around it means you waste time by acting in

تاخت تا اسب در اطراف شما اسب در اطراف شما اسب سواری کنید به این معنی است که وقت خود را با

a strange or silly way if you are wasting time if you are playing when you should be

رفتار عجیب یا احمقانه تلف می کنید اگر در حال بازی کردن هستید در حالی که باید

being serious about something we can say that you are horsing around a person making jokes

در مورد چیزی جدی باشید. اگر می‌توانیم بگوییم که شما دائماً در حال اسب سواری کردن با شخصی هستید که

all the time inappropriately maybe they should be doing something serious but instead they

به طور نامناسبی جوک می‌کند، شاید او باید کار جدی انجام می‌دهد، اما در عوض

are having fun we might say that that person is horsing around i will try to do a horse

آنها سرگرم تفریح ​​هستند، ممکن است بگوییم که آن شخص در حال اسب سواری است، من سعی می‌کنم یک برداشت اسب انجام دهم

impression

i can't see i can't do that one see the horse is very hard to do you need to have very wet

. نمی بینم که نمی توانم این کار را انجام دهم اگر ببینم انجام دادن اسب بسیار سخت است،

wet lips to do a horse impression let me see if i can do it

برای انجام یک نقش اسب باید لب های خیس و خیس داشته باشید، بگذارید ببینم آیا می توانم آن را

there it is that's a horse

انجام دهم، این اسب است،

so when a horse is angry about something or a little bit irritated it will often make

بنابراین وقتی اسبی عصبانی است در مورد چیزی یا کمی تحریک شده اغلب آن صدا ایجاد می شود

that sound

که

did you enjoy that oh so to horse around is to waste time to do something when you should

آیا از آن لذت بردید، اوه پس اسب سواری به معنای اتلاف وقت برای انجام کاری است در حالی که

be doing something else you are wasting time you are being maybe you are making jokes when

باید کار دیگری انجام می دادید که در حال تلف کردن

you should be being serious

هستید. باید جدی

okay the next one the next one i i can't do an impression of this next animal i should

باشم خب حیوان بعدی من نمی توانم تصوری از این حیوان بعدی داشته

also warn you that the next animal is a little horrible to look at so this is my warning

باشم همچنین باید به شما هشدار دهم که نگاه کردن به حیوان بعدی کمی وحشتناک است بنابراین این هشدار من است

now the thing you are about to see might be a little disturbing here it comes you have

اکنون چیزی که می خواهید انجام دهید ببینید ممکن است کمی آزاردهنده باشد در اینجا می آید که شما دارید

been worn

پوشیده شده است

so i can't really do an impression of this animal although i might try let's see let's

بنابراین من واقعا نمی توانم تصوری از این حیوان داشته باشم، اگرچه ممکن است سعی کنم بیایید ببینیم

see if i can do an imitation of this animal here we go

ببینیم آیا می توانم یک تقلید از این حیوان

i

don't know what that was it sounded disgusting this is a leech yes it is a leech have you

انجام دهم یا نه. این یک زالو است آیا

ever seen a leech quite often in medicine we often use leeches in certain situations

تا به حال زالو را اغلب در پزشکی دیده‌اید، ما اغلب از زالو در شرایط خاص استفاده می‌کنیم،

i've never had one put on my body for those wondering i've never had a leech sucking my

من هرگز زالو را روی بدنم نگذاشته‌ام، برای کسانی که تعجب می‌کنند من هرگز زالو خونم

blood i haven't

leech to leech off someone if you leech off someone it means you are always relying on

را مکیده‌ام. اگر کسی را زالو می‌کنید، به این معنی است که شما همیشه

that person for money or maybe you are you are asking them all all the time for favors

برای پول به آن شخص متکی هستید یا شاید شما همیشه از او کمک

you are always trying to get something from someone so i'm sure you've met someone in

می‌خواهید و همیشه سعی می‌کنید چیزی از کسی دریافت کنید، بنابراین مطمئن هستم که این کار را انجام داده‌اید.

the past in your life who likes to leech from you if you leech from someone it means you

در گذشته در زندگی خود با کسی ملاقات کرده اید که دوست دارد از شما زالو بزند، اگر از کسی زالو بزنید، به این معنی است که

constantly try to get things from them you take things from them you will persuade them

مدام سعی می کنید چیزهایی از او بگیرید ، چیزهایی را از او می گیرید، او را متقاعد خواهید کرد

to give you things such as money or maybe free rent perhaps a person comes to stay with

که چیزهایی مانند پول یا شاید اجاره رایگان به شما بدهد. یک نفر می آید تا

you for a couple of days but unfortunately they end up staying for over a year and the

چند روز پیش شما بماند اما بدبخت از آنجایی که آنها در نهایت بیش از یک سال می مانند و

other thing they never pay any of the bills so they are living in your house for free

چیز دیگری که آنها هرگز هیچ یک از صورت حساب ها را نمی پردازند، بنابراین آنها به صورت رایگان در خانه شما زندگی می کنند،

we might say that that person is leeching from you they are doing things they are staying

ممکن است بگوییم که آن شخص از شما زالو می زند آنها کارهایی را انجام می دهند که

with you they are borrowing money and never giving it you back they are getting things

با شما می مانند. پول قرض گرفتن و هرگز آن را به شما پس نمی دهند، آنها چیزهایی را به صورت رایگان دریافت می کنند،

for free so to leech off someone is to get things from a person

بنابراین زالو گرفتن از کسی، گرفتن چیزهایی از یک نفر است

i hope you're enjoying today's live stream

، امیدوارم از پخش زنده امروز لذت ببرید.

big po lollipop hello to you i've never seen you before i believe you are watching in oh

شما در حال تماشای شما در

vietnam xingchao to you i hope you are having a good time

ویتنام xingchao برای شما هستم، امیدوارم به شما خوش گذشته باشد. با

thank you also motion very nice to see you here today here's another one we are looking

تشکر از شما نیز بسیار خوشحالم که شما را امروز اینجا می بینم، اینجا یکی دیگر است که ما

at phrasal verbs connected to animals oh oh look at these monkeys aren't they lovely you

به افعال عبارتی مرتبط با حیوانات نگاه می کنیم آه اوه به این میمون ها نگاه کنید، اینطور نیستند دوست

find these particular monkeys in japan and they are very sociable monkeys they always

دارم این میمون های خاص را در ژاپن پیدا کنید و آنها میمون های بسیار اجتماعی هستند که همیشه

like to stick together they like to stay nearby and you might recognize these monkeys because

دوست دارند کنار هم بمانند و دوست دارند در نزدیکی بمانند و ممکن است این میمون ها را بشناسید زیرا

there are many wildlife documentaries that have been made about this particular animal

مستندهای حیات وحش زیادی در مورد این خاص ساخته شده است. حیوانات

and you will often see them bathing in the hot springs together so they will all get

و اغلب آنها را در حال حمام کردن در چشمه های آب گرم با هم می بینید، بنابراین همه با هم

into the hot spring together and they will sit there for a very long time monkey to monkey

وارد چشمه آب گرم می شوند و برای مدت طولانی در آنجا می نشینند میمون به میمون

around if you monkey around it means you are wasting time you are doing something that

در اطراف اگر شما میمون دور آن به این معنی است که دارید وقت خود را تلف می کنید. چیزی

is pointless you are trying to waste time you are finding something to do to waste time

که بیهوده است، شما سعی می کنید زمان را تلف کنید، کاری برای انجام دادن پیدا می کنید تا زمان

you just monkey around maybe you are misleading someone maybe you are playing a joke on them

maybe you are doing something to trick them you are just monkeying around you are not

را تلف کنید.

doing anything serious or anything seriously you monkey around you waste time

هیچ کار جدی یا جدی نمیکنی میمون اطرافت وقتت رو تلف میکنی

sandra says they are mandrills yes they are and they are the most cutest monkeys and i

ساندرا میگه اونها ماندریل هستن بله اونها دوست داشتنی ترین میمونها هستند و من

love their faces as well they have these beautiful pink faces and the lovely long fur but yes

عاشق صورتشون هستم و همینطور صورتهای صورتی زیبا و خزهای بلند دوست داشتنی دارند اما

you may have seen these particular monkeys on wildlife documentaries quite often they

شما بله ممکن است این میمون های خاص را در مستندهای حیات وحش دیده باشند اغلب آنها

are sitting in a hot spring together looking very well there dare i say a little bit grumpy

در یک چشمه آب گرم کنار هم نشسته اند و در آنجا خیلی خوب به نظر

they they quite often look very miserable and unhappy i don't know why could you say

می رسند. k بسیار بدبخت و ناراضی من نمی دانم چرا می توانید بگویید

that whole horse around and monkey around are the same yes very similar you are right

که کل اسب در اطراف و میمون اطراف یکسان هستند بله بسیار شبیه شما درست می گویید

very similar mandrills yes they are lovely they are the most beautiful animals they are

ماندریل ها بسیار شبیه هستند بله آنها دوست داشتنی هستند آنها زیباترین حیوانات هستند آنها

very nice

بسیار خوب

we're looking at phrasal verbs connected to animals here's another one i'm not sure if

هستند ما نگاهی به افعال عبارتی متصل به حیوانات اینجا یک مورد دیگر است که مطمئن

i can do an impression of this animal i will try my best

نیستم بتوانم تأثیری بر این حیوان بگذارم یا نه، تمام تلاشم را خواهم کرد

we

ما

that was very scary our next animal is is a little pig hello

که خیلی ترسناک بود حیوان بعدی ما یک خوک کوچک است سلام

oh dear

اوه عزیز

i could i could actually be maybe the the world's most famous animal impersonator perhaps

من واقعاً می توانستم شاید معروف ترین جانور جهان باشم شاید

i don't know i don't think i'm good enough to pick out if you pick out on something it

نمی دانم فکر نمی کنم آنقدر خوب باشم که بتوانم چیزی را انتخاب کنم،

means you eat you overeat you eat too much you keep eating and eating until you are full

به این معنی است که می خورید، زیاد می خورید، زیاد می خورید، به خوردن و خوردن ادامه می دهید تا زمانی که شما

and maybe you you eat a large quantity of food at once we can say that you pig out you

سیر شده اید و شاید به یکباره مقدار زیادی غذا می خورید، می توانیم بگوییم که شما را از بین

you just go crazy and keep eating to pig out is to eat a large quantity of food if you

می برید، دیوانه می شوید و به خوردن غذا ادامه می دهید، این است که اگر مقدار زیادی غذا می

eat a very large quantity of food you pig out and that is it that is it the other sound

خورید مقدار زیادی غذا بخورید. شما خوک را بیرون می آورید و این همان صدای دیگری است

that a pig makes

که یک خوک م

is

a little bit like that

Akes کمی شبیه

it is a little cute piggy they are cute aren't they especially baby pigs i don't know why

آن است که یک خوک کوچولو بامزه است، آنها بامزه هستند، نه آنها مخصوصا بچه خوکها.

i wish pigs could stay small and cute like like like like this one

they are lovely uh rawan says oh my goodness that is more like it mr duncan okay then

خدای من که بیشتر شبیه آن است آقای دانکن خوب پس

i don't know what's going on today oh i've had a horrible day i'm going to mention what

من نمی دانم امروز چه خبر است اوه من یک روز وحشتناک را پشت سر گذاشتم، می خواهم

happened a little bit later on but oh i had some rather upsetting news earlier today here's

کمی بعداً به اتفاقی که افتاده اشاره کنم اما اوه من قبلاً یک خبر نسبتا ناراحت کننده داشتم. امروز این

another one oh now this is interesting we have a rabbit now rabbits don't really make

یکی دیگر است اوه حالا جالب است ما یک خرگوش داریم حالا خرگوش ها

a sound do they i've never heard a rabbit make a noise ever they just

واقعاً صدایی در نمی آورند، من هرگز صدای خرگوش را نشنیده ام، آنها فقط

that's what rabbits do they don't make any sound

این چیزی است که خرگوش ها صدایی تولید نمی کنند

hiroko says i'm going now i have to wake up early tomorrow thank you rabbit as a phrasal

هیروکو می گوید من الان می روم فردا باید زود بیدار شوم خرگوش به عنوان یک فعل عبارتی

verb if you rabbit it means you talk too much you keep talking all the time you you won't

اگر خرگوش می شوی به این معنی است که بیش از حد حرف می زنی و همیشه به صحبت کردن ادامه

you won't stop talking me me me

you rabbit or we can say that you rabbit on about something so a person who talks excessively

می دهی. یا می توانیم بگوییم که شما در مورد چیزی صحبت می کنید، بنابراین شخصی که بیش

for too long or they talk all the time

از حد طولانی صحبت می کند یا آنها تمام حرف هایشان را می زنند. وقتی

we can say that they rabbit they are a person who likes to rabbit they often rabbit they

می توانیم بگوییم که آنها خرگوش هستند آنها شخصی هستند که دوست دارند خرگوش کنند اغلب خرگوش

won't stop talking they keep rabbiting we have one more and then i will be going

صحبت نمی کنند آنها به خرگوش کردن ادامه می دهند ما یکی دیگر داریم و سپس من خواهم رفت

human being is here hello human being nice to see you again if you watch national great

شما نشنال عالی

geographic you will hear the sound that's very nice i've never heard a rabbit make a

جئوگرافیک را تماشا می کنید صدایی را خواهید شنید که خیلی خوب است من هرگز صدای خرگوش را نشنیده ام هرگز خرگوش را

noise ever i've never heard a rabbit ever

نشنیده ام

why do rabbits never laugh oh i think i said that didn't i did i say that in one of my

چرا خرگوش ها هرگز نمی خندند اوه فکر می کنم گفتم که نکردم گفتم که در یکی از

my ask mr duncan lessons i'm sure i did yes i asked some questions and one of them was

درس‌هایم از آقای دانکن بپرسم، مطمئن هستم که بله، چند سوال پرسیدم و یکی از آنها این بود

why why do rabbits never smile they always look so

که چرا خرگوش‌ها هرگز لبخند نمی‌زنند،

they always look so miserable

همیشه نگاه می‌کنند پس همیشه آنقدر بدبخت به نظر می‌رسند

rabbits never smile you are right they always look so serious rabbits always have a very

خرگوش‌ها هرگز لبخند نمی‌زنند شما درست می‌گویید آنها همیشه نگاه می‌کنند. خرگوش‌های جدی همیشه چهره‌شان خیلی

serious look on their face like this one you see it looks very serious it looks a little

جدی است مثل این که می‌بینی خیلی جدی به نظر می‌رسد

bit anxious maybe a little bit anxious an anxious rabbit here's the last one then and

کمی مضطرب به نظر می‌رسد شاید کمی مضطرب خرگوش مضطرب اینجا آخرین مورد است و

this one i must warn you is not very nice it is another one that some people might not

این یکی باید به شما هشدار بدهم خیلی نیست خوب این یکی دیگر است که ممکن است برخی از مردم دوست نداشته باشند

like oh dear yes have you ever woken up in the middle of the night to find a rat in your

اوه عزیزم بله آیا تا به حال نصف شب از خواب بیدار شده اید و موش را در

bedroom

اتاق خواب

or in your bed

یا موش تخت خود پیدا کرده اید،

rat so we can use this as a phrasal verb it means if you rat on someone it means you report

بنابراین ما می توانیم از آن به عنوان یک فعل عبارتی استفاده

them you tell someone that you did something wrong you rat on someone you will tell on

کنیم. اینکه شما کار اشتباهی انجام دادید، به کسی بگویید که به کسی بگویید،

someone so maybe your neighbor has been having bonfires in the garden or maybe they keep

بنابراین شاید همسایه شما در باغ آتش می‌زدد یا ممکن است

making lots of noise at night you might report them to the police or the local council you

شب‌ها سر و صدای زیادی ایجاد کند، ممکن است آنها را به پلیس یا شورای محلی که

see so you rat on them to rat on someone is to report them maybe you report a person for

می‌بینید گزارش کنید تا rat on آنها به rat on one به این معنی است که او را گزارش دهید شاید شما یک شخص را به خاطر

doing something wrong maybe a person says something and then you tell other people what

انجام کار اشتباهی گزارش می دهید، شاید شخصی چیزی می گوید و سپس به دیگران می گویید که

that person said and then you get them into trouble you see you rat on someone to report

آن شخص چه گفته است و سپس آنها را به دردسر می اندازید و می بینید که موش به کسی گزارش می دهد.

someone to the police or another authority is to rat on someone don't you rat on me don't

یکی به پلیس یا یکی دیگر از مقامات این است که به کسی موش بزنی نه

you dare rat on me don't you tell the police about my bonfires or my noisy behaviour at

تو به من کتک بزنی نه جرات نداری به من کتک بزنی آیا از آتش سوزی های من یا رفتار پر سر و صدای من در

night

شب به

hello hass hamid who says my mother is afraid of rats yes so we can use the word rat also

پلیس نگو سلام هاس حمید که می گوید مادرم از موش می ترسد بله بنابراین می توانیم از کلمه موش استفاده کنیم همچنین

to mean a despicable person a nasty horrible person maybe a criminal maybe a person who

به معنای یک شخص حقیر، یک شخص وحشتناک بد، ممکن است یک جنایتکار، شاید فردی که

does bad things can be described as a rat as well so we can use the word rat in many

کارهای بد انجام می دهد را می توان موش نیز توصیف کرد، بنابراین ما می توانیم کلمه موش را به

ways but in this particular case we are using it as a phrasal verb to rat on someone

طرق مختلف به کار ببریم، اما در این مورد خاص از آن به عنوان یک عبارت استفاده می کنیم. فعل به rat کردن بر کسی

jamilia is here hello jamilia i haven't seen you for a long time jamilia oh here we go

جمیلیا اینجاست سلام جمیلیا من خیلی وقته تو را ندیده ام جمیلیا اوه اینجا می

i will use my echo julia it's so nice to see you here jamilia

رویم از اکو خود استفاده خواهم کرد جولیا خیلی خوشحالم که تو را اینجا می بینم جمیلیا

very nice the monkeys look miserable because it must be breast monkey weather mr duncan

خیلی خوب میمون ها بدبخت به نظر می رسند زیرا باید سینه باشد آب و هوای میمون آقای دانکن

i like that yes when we say that the weather is breast monkey weather it means it's very

من آن را دوست دارم بله وقتی می گوییم هوا هوا هوای میمون سینه ای است به این معنی است که

cold because if you've ever seen a brass monkey

هوا بسیار سرد است زیرا اگر تا به حال یک میمون برنجی دیده

i don't know if i can explain this to be honest because it's a bit rude

باشید من نمی دانم می توانم این را توضیح دهم یا نه. بی ادب

just look it up just look it up on the internet just search for breast monkey weather and

فقط سرچ کن فقط تو اینترنت سرچ کن فقط آب و هوای میمون سینه رو سرچ

it will explain what it means because i'm not saying it because it's a little bit rude

کن معنیش رو توضیح میده چون نمیگم چون کمی بی

tulsi hello tulsi you are looking cute today thank you very much thanks a lot so we have

ادبه تولسی سلام تولسی امروز ناز به نظر میرسی خیلی ممنون با تشکر فراوان، بنابراین ما

almost come to the end of today's live stream i can't believe it it's gone by very quickly

تقریباً به پایان رسیده ایم در پخش زنده امروز، نمی توانم باور کنم که خیلی سریع گذشت،

even though this morning i wasn't feeling great i had some rather upsetting news this

حتی اگر امروز صبح حال خوبی نداشتم، امروز صبح خبری نسبتا ناراحت کننده

morning my my mother has been diagnosed with coronavirus and i received the news about

داشتم که مادرم به ویروس کرونا مبتلا شده است و من حدود یک ساعت قبل این خبر را دریافت کردم.

one hour before i started my live stream so that is what has happened fortunately my mum

من پخش زنده خود را شروع کردم، بنابراین این اتفاقی افتاد که خوشبختانه مادرم

had her vaccine two weeks ago but yes she has unfortunately tested positive for covid

دو هفته پیش واکسن خود را زد، اما بله متأسفانه آزمایش کووید او مثبت شده است،

unfortunately so i'm still trying to process that information it is still trying to make

بنابراین من هنوز در تلاش برای پردازش اطلاعات هستم که هنوز در تلاش است تا

its way into my brain so i haven't quite got over the shock at the moment but yes i had

به من راه پیدا کند. مغز، بنابراین من در حال حاضر کاملاً از شوک غلبه نکرده ام، اما بله، من

a call on my phone from my sister just telling me that so that is where i am at the moment

با تلفنم از خواهرم تماس گرفتم و فقط به من گفت که من در حال حاضر

thank you very much for your company today i am going in a moment thanks for joining

اینجا هستم. در یک لحظه متشکرم

me today

که امروز به

i think my mother will be okay fortunately she had her vaccination two weeks ago so i'm

من ملحق شدید، فکر می کنم مادرم خوب خواهد شد، خوشبختانه او دو هفته پیش واکسن خود را زده است، بنابراین

hoping that it won't be too serious but we will wait and find out i will let you know

امیدوارم که خیلی جدی نباشد، اما ما صبر می کنیم و متوجه می شویم فردا به شما اطلاع خواهم داد،

tomorrow thank you very much for your company today i'm going now because i have to do a

متشکرم شما بسیار برای شرکت شما tod اوه من الان میرم چون باید چند کار انجام بدم

few things and i will see you tomorrow thank you very much for your company today i've

و فردا

enjoyed being here thank you for cheering me up for a change normally i'm here cheering

you up but today you have made me feel a little bit happy and a little bit more cheerful as

میبینمت بالا اما امروز باعث شدی کمی احساس خوشحالی و کمی شادتر

well thank you very much see you tomorrow and we will be back tomorrow at 2 p.m uk time

کنم و همچنین بسیار متشکرم فردا شما را می بینم و فردا ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان برمی گردیم

tomorrow this is mr duncan in england saying thanks for watching see you tomorrow take

این آقای دانکن در انگلیس است که می گوید متشکرم که تماشا کردید ببینید فردا

care of yourselves and don't forget if there's someone in your life that you haven't spoken

مواظب خودت باش و فراموش نکن اگه کسی تو زندگیت هست که مدتی باهاش ​​صحبت نکردی باهاش

to for a while give them a call and tell them you love them and of course

تماس بگیر و بهش بگی که دوستش داری و البته

ta ta for now

تا الان