It's FABuary 8th / 28 days of Learning English / chat from England with Mr Duncan - Yes / No

hello

سلام

mr pigeon you don't look very happy out there in the freezing cold weather having to endure

آقای کبوتر شما در هوای سرد خیلی خوشحال به نظر نمیرسید مجبورید تحمل کنید

not enjoy they are both very different words endure if you have to endure something you

لذت نبرید هر دو کلمه بسیار متفاوت هستند تحمل اگر مجبورید چیزی را تحمل کنید

have to suffer the pain you have to take the consequences you have to suffer for a while

باید درد را تحمل کنید باید عواقبی را که باید تحمل کنید برای مدتی رنج

you must endure the pain here we are here we are then oh hello there we are back together

بکشید باید درد را تحمل کنید ما اینجا هستیم پس آه سلام آنجا ما دوباره با هم برگشتیم

again yes it is another day of 28 days of february how are you today

بله این یک روز دیگر از 28 روز بهمن است امروز چطوری

here we are once again it's so nice to see you here once more hi everybody this is mr

اینجا هستیم یک بار دیگر خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم یک بار دیگر سلام به همه این آقای

duncan in england how are you today are you okay i hope so are you happy i really really

دانکن در انگلیس است امروز چطورید؟ شما خوب هستید امیدوارم خوشحال باشید من واقعاً

hope so nice to see you here again from a very cold england it is absolutely freezing

امیدوارم خوشحالم که دوباره شما را اینجا ببینم از یک انگلیس بسیار سرد.

cold outside at the moment it is below zero in fact if you if you take into consideration

در حال حاضر بیرون کاملاً سرد است زیر صفر در واقع اگر باد را در نظر بگیرید

the the wind which is icy it is around six below zero outside so it's a very cold day

که یخبندان است، بیرون حدود شش زیر صفر است، بنابراین امروز یک روز بسیار سرد

to be outside today thank you very much for joining me again yes it's nice to see you

برای بیرون بودن است از اینکه دوباره به من ملحق شدید بسیار سپاسگزارم، بله خوشحالم که شما را

here on the live stream and yes it's monday monday the 8th of february or as i like to

اینجا می بینم پخش زنده و بله مونداست دوشنبه 8 فوریه یا همانطور که من دوست دارم

call it february and i hope today we will have a fab time yes we have made it all the

آن را فوریه بنامم و امیدوارم امروز اوقات خوبی داشته باشیم بله ما آن

way to the start of the week it is monday and i hope you are feeling super duper did

را تا آغاز هفته که دوشنبه است انجام داده ایم و امیدوارم که شما احساس فوق العاده ای داشته باشید.

you see yesterday's live stream it was a very lively live stream yesterday i have to say

پخش زنده دیروز را می بینید، دیروز یک پخش زنده بسیار پر جنب و جوش بود، باید بگویم

we we did have quite a quite a good live stream yesterday and mr steve can i just say that

که ما دیروز یک پخش زنده کاملاً خوب داشتیم و آقای استیو می توانم فقط بگویم که

mr steve yesterday looked amazing would you like to see mr steve and what he was wearing

آقای استیو دیروز فوق العاده به نظر می رسید آیا دوست دارید آقای استیو را ببینید و دیروز چه لباسی پوشیده بود

yesterday just in case you missed it so there he is oh mr steve you look magnificent in

فقط در صورتی که شما آن را از دست داده باشید ، اوه آقای استیو شما با

your lovely smart shirt and your your flat cap

پیراهن هوشمند زیبای خود و کلاه صاف خود

but i thought steve looked amazing yesterday i think a lot of people were actually leaving

فوق العاده به نظر می رسید، اما من فکر می کردم استیو دیروز فوق العاده به نظر می رسید ، فکر می کنم بسیاری از مردم در واقع

comments on the live chat yesterday saying how lovely steve looked yesterday so i think

نظرات خود را در مورد گفتگوی زنده دیروز می گفت دیروز چقدر استیو دوست داشتنی به نظر می رسید، بنابراین من فکر می

so as well mr steve looked amazing yesterday very smart if not handsome oh

کنم همینطور آقای استیو دیروز فوق العاده به نظر می رسید، اگر نه خوش تیپ، بسیار باهوش بود، آه

that almost that almost deserves a fancy pants is it too early to have a fancy pants i don't

که تقریباً سزاوار یک شلوار شیک است، آیا برای داشتن یک شلوار فانتزی خیلی زود است، فکر نمی

think so

کنم

okay that's enough we can't have too much energy being used at the start of today's

خوب باشد همین کافی است انرژی زیادی در شروع پخش زنده امروز مصرف نمی شود،

live stream we still have a long way to go thank you very much for joining me oh and

ما هنوز راه زیادی در پیش داریم، از اینکه به من ملحق شدید بسیار متشکرم، اوه و

outside the window there is no snow first of all i can't begin to tell you how disappointed

بیرون از پنجره برفی نیست اول از همه نمی توانم بگویم چقدر

i felt this morning when i opened my curtains and there was no snow outside so here it is

ناامید شدم امروز صبح وقتی پرده هایم را باز کردم و بیرون برفی نبود، پس

the view outside the window right now you will notice that there is no snow anywhere

اینجا منظره بیرون از پنجره است همین الان متوجه خواهید شد که هیچ برفی وجود ندارد،

however

اما

in the east of england and also the east of scotland the eastern areas in fact there is

در شرق انگلیس و همچنین شرق اسکاتلند مناطق شرقی در واقع

lots of snow some places are under around maybe two feet of snow that's that's a lot

برف زیادی می‌بارد، بعضی جاها زیر حدود دو فوت برف هستند، اتفاقاً

of snow by the way but sadly here in much wenlock we have no snow today nothing not

برف زیادی هم می‌بارد، اما متأسفانه اینجا در منطقه‌ای که بسیار دور از شهر است، امروز

a single flake sadly would you like to play

هیچ برفی نداریم، متأسفانه دوست دارید یک دانه هم برف داشته باشید. بازی

you know what's coming next would you like to play spot the white van now i have a feeling

کن می‌دانی بعد از آن چه می‌آید، آیا می‌خواهی اکنون وانت سفید را به صورت نقطه‌ای بازی کنی، من احساس

today we are going to see a white van very quickly i think so because it's a busy day

می‌کنم امروز می‌خواهیم یک ون سفید را خیلی سریع ببینیم، فکر می‌کنم اینطور است زیرا یک روز شلوغ

out there all of the white vans are driving around delivering all of their things their

است، همه وانت‌های سفید در حال رانندگی هستند همه

important parcels important deliveries are being paid right now they are being made all

چیزهایشان قطعه مهم آنهاست تحویل‌های مهم در حال حاضر پرداخت می‌شوند، آنها در

across the country and also just across the field from where i live let's have a look

سراسر کشور و همچنین درست در سراسر زمین از جایی که من زندگی می‌کنم، پرداخت می‌شوند، بیایید نگاهی بیندازیم

shall we outside the window this is live by the way we are now going to play spot the

که آیا خارج از پنجره هستیم.

white van i have a feeling we won't have to wait very long i really think so come on white

ون احساس می‌کنم که نیازی نیست خیلی منتظر بمانیم، واقعاً فکر می‌کنم پس بیا

van where are you all we have to do is see a white van don't forget it must be a white

وانت سفید کجا هستی، تنها کاری که باید انجام دهیم این است که یک ون سفید ببینیم، فراموش نکنید که باید یک ون سفید باشد،

van i will accept no substitutes so it's monday oh there we go look at that too oh my goodness

من هیچ جایگزینی نمی‌پذیرم پس دوشنبه است، اوه، ما هم به آن نگاه کنید، خدای من،

we had two white vans at the same time so there look how fast that was we have spotted

ما دو ون سفید داشتیم به طور همزمان، پس ببینید چقدر سریع بود ما

not one but two white vans white vans well i think that was a very good start to today's

نه یک، بلکه دو ون سفید وانت سفید را دیدیم، فکر می کنم شروع بسیار خوبی بود. به

today's live stream oh look at that there is a big lorry as well sadly you don't get

پخش زنده امروز، اوه، نگاه کنید که یک کامیون بزرگ وجود دارد و همچنین متأسفانه شما

any points for the big lorries i'm afraid so that's it oh that was very quick i must

هیچ امتیازی برای کامیون های بزرگ دریافت نمی کنید، بنابراین این خیلی سریع بود، باید

say that was a very quick round of spot the white van

بگویم که یک دور بسیار سریع از ون سفید

we will play it again tomorrow if you want hello to the live chat yes we are talking

را ببینید، اگر می خواهید به چت زنده سلام کنید، فردا دوباره آن را بازی خواهیم کرد بله، ما در حال صحبت هستیم در

about a very interesting subject something we have to do quite often in our lives in

مورد یک موضوع بسیار جالب، چیزی که ما باید اغلب

our day-to-day lives something we have to say something we have to show we have to say

در زندگی روزمره خود انجام دهیم، چیزی که باید چیزی بگوییم که باید نشان دهیم باید بگوییم

yes or no yes no we are talking about two very simple words they seem very simple but

بله یا نه بله نه، ما در مورد دو بسیار ساده صحبت می کنیم. کلمات بسیار ساده به نظر می رسند

there are many other ways of saying yes and no there are many other ways of describing

اما راه های بسیار دیگری برای بله گفتن وجود دارد و نه روش های زیادی برای

the action of saying yes and no today we will be looking at that and we will be talking

توصیف عمل بله و نه گفتن وجود دارد امروز ما به آن نگاه خواهیم کرد

about that as well i have a habit and this is a habit that i've developed over the past

و همچنین در مورد آن صحبت خواهیم کرد. من یک عادت دارم. و این عادتی است که من در طول

12 months since all of the strange times started i have decided or i decided 12 months ago

12 ماه گذشته از زمان شروع همه زمان های عجیب و غریب ایجاد کرده

to

make 11 o'clock coffee time and this is something i've been doing for a long time so with because

ام. خیلی وقت است که چون

mr steve is here as well you see we have decided that 11 o'clock in the morning is coffee time

آقای استیو اینجاست، می بینید که ما تصمیم گرفته ایم که ساعت 11 صبح وقت قهوه باشد،

so every time the clock in the kitchen on the stove turns to 11 o'clock like this there

بنابراین هر بار که ساعت در آشپزخانه روی اجاق گاز به 11 می رسد، به این

it is look that is my favourite time of the day it also happens to be mr steve's favourite

صورت است. که زمان مورد علاقه من در روز است، اتفاقاً زمان مورد علاقه آقای استیو نیز هست،

time so 11 o'clock in the morning for us is always coffee time it is always the time when

بنابراین 1 ساعت 1 بامداد برای ما همیشه وقت قهوه است، همیشه زمانی است

we have our cup of coffee so what about you when do you normally have your morning break

که ما فنجان قهوه خود را می خوریم، پس شما چطور به طور معمول چه زمانی استراحت صبحگاهی خود

do you have a morning break and what time do you normally have it do you have it like

را می گذرانید آیا یک استراحت صبحگاهی دارید و معمولاً چه ساعتی می خورید؟ آیا شما آن را مانند

me at 11 o'clock so normally at 11 o'clock i will go into the kitchen i will normally

من در ساعت 11 دارید پس به طور معمول در ساعت 11 به آشپزخانه می روم و

make a cup of coffee not only for myself but also for mr steve as well you see because

معمولاً نه تنها برای خودم بلکه برای آقای استیو هم یک فنجان قهوه درست

i'm so selfless i am a selfless individual i will even go to the trouble of making a

می کنم. خیلی فداکار من فردی فداکار هستم، حتی زحمت درست کردن یک

cup of coffee for mr steve in his office upstairs so that that is it so what about you what

فنجان قهوه برای آقای استیو را در دفترش در طبقه بالا می کشم تا همینطور باشد، پس شما چه

time do you normally have your drink

وقت می خورید معمولاً چه ساعتی می نوشید.

what time do you normally have your morning break bar ram says normally 10 o'clock in

رام بار شما می گوید که معمولاً ساعت 10

the morning well maybe that's a little bit too early for me because normally at that

صبح است، شاید برای من کمی زود است زیرا معمولاً در آن

time i'm busy working here in the studio but 11 o'clock for me is my coffee break it is

زمان من مشغول کار اینجا در استودیو هستم، اما ساعت 11 برای من قهوه من است.

my coffee time every time so when do you normally have your break in the morning because many

هر بار وقت قهوه من است، بنابراین معمولاً چه زمانی صبح استراحت می کنید زیرا بسیاری از

people do have to start work very early even if you are working from home you still have

افراد باید خیلی زود کار را شروع کنید، حتی اگر از خانه کار می کنید، باز هم باید

to start work early in the morning it is true mr steve for example has to be in front of

صبح زود کار را شروع کنید، درست است که آقای استیو برای مثال باید

his computer before nine o'clock in the morning you see he has to be there waiting to start

قبل از ساعت نه صبح جلوی کامپیوترش باشد. او باید آنجا باشد و منتظر باشد تا

his day at work so yes it does happen yes so what time do you have your mid break before

روز خود را در محل کار شروع کند، بنابراین بله این اتفاق می افتد بله، پس شما چه ساعتی قبل از وقت ناهار استراحت می کنید،

lunchtime so not lunch time but before then do you normally have a break in the morning

بنابراین وقت ناهار نیست، اما آیا قبل از آن معمولاً صبح ها استراحت می کنید،

maybe you have a little break at around about 10 o'clock or 11 o'clock so for me it is always

شاید کمی استراحت کنید. حدود ساعت 10 یا 11 استراحت کنید، بنابراین برای من همیشه

11 o'clock or as i like to call it coffee o'clock because when 11 o'clock arrives it

ساعت 11 یا به قول من ساعت قهوه است، زیرا وقتی ساعت 11 می رسد

is time for my coffee and i always look forward to one of those especially if i've been working

، زمان قهوه من است و من همیشه مشتاقانه منتظر یکی از آن ها هستم، به خصوص اگر تمام صبح در استودیو سخت کار کرده باشم و این کار را

hard in the studio all morning preparing this you see it takes a lot of work a lot of effort

آماده کنم، می بینید که

to do this can i say a big thank you by the way we've had a couple of lovely donations

برای انجام این کار به تلاش زیادی نیاز است، می توانم از شما تشکر کنم. چند کمک مالی

come through can i say hello and thank you to maria matane and also getano vareli for

دوست داشتنی از راه می

your lovely donations through paypal thank you very much i received those donations yesterday

رسد. از طریق پی پال بسیار سپاسگزارم من آن کمک های مالی را دیروز و همچنین روز قبل دریافت کردم از کمک های

and also the day before thank you very much for your lovely donations and i really do

خوب شما بسیار سپاسگزارم و واقعاً

appreciate it because with your help i can continue to do this forever and ever and ever

از آن سپاسگزارم زیرا با کمک شما می توانم این کمک ها را برای همیشه و همیشه و

forever and ever

همیشه و همیشه

until the end of time i hope so thank you very much maria and gaetano for your lovely

تا همیشه انجام دهم. در پایان امیدوارم از شما بسیار سپاسگزارم ماریا و گائتانو به خاطر

donations thank you very much talking of my viewers and all of my students around the

کمک های

world can i say hello to the live chat hello live chat nice to see you here as well oh

خوبتان و همچنین اوه

hello vittes vitas guess what it would appear that you have a very fast finger your monday

سلام vittes vitas حدس بزنید چه به نظر می رسد که شما یک انگشت بسیار سریع دارید انگشت دوشنبه شما

finger is a very fast finger indeed i think so well then vitas you are first congratulations

انگشت بسیار سریعی است واقعاً من فکر می کنم خیلی خوب است پس ویتا ابتدا به شما تبریک می گویم

first on today's live chat

در چت زنده امروز

how lovely how lovely how delightful also beatrice hello snoo earth hello snoo earth

چقدر دوست داشتنی است چقدر دوست داشتنی چقدر لذت بخش است همچنین بئاتریس سلام اسنو ارت سلام اسنو ارت

i am very intrigued by your name where are you hello also to alessandra racer is here

من خیلی شیفته اسمت شدم تو کجایی سلام به الساندرا ریسر هم اینجا

as well we also have anna kobe and ricardo we also have luis mendes

هست و همچنین ما آنا کوبه و ریکاردو هم داریم لوئیس مندز هم داریم

he's here today also vitas i think i've already mentioned vitas with his magic finger ooh

او امروز هم اینجاست ویتاس فکر می کنم قبلاً ویتا را با انگشت جادویش ذکر کرده ام اوه

florence grace zuziker is here as well also we have waffey hello waffe nice to see you

فلورانس گریس زوزیکر اینجاست همچنین ما وافی داریم سلام واف خوشحالم که شما را

back as well florence we also have flower espoi oh by the way talking of flowers i had

برگشتم و فلورانس ما همچنین گل اسپوی داریم اوه در مورد گل صحبت کردم.

a lovely surprise this morning a very big surprise in fact something came to my door

سورپرایز دوست داشتنی امروز صبح یک سورپرایز بسیار بزرگ در واقع چیزی به درب من آمد

delivered to my house

که به خانه من تحویل داده شد من

i received some flowers look at those aren't they lovely so i received some lovely hand

چند گل دریافت کردم به آنها نگاه کنید دوست داشتنی نیستند بنابراین من تعدادی گل دوست داشتنی

delivered flowers from one of my viewers sent from a lovely little flower shop in much wenlock

تحویل دستی از یکی از بینندگانم دریافت کردم که از یک گل کوچک دوست داشتنی ارسال شده بود خیلی راحت خرید کنید،

so can i say thank you for the lovely flowers aren't they absolutely gorgeous they are absolutely

بنابراین می توانم تشکر کنم برای گل های دوست داشتنی ، آنها کاملاً زیبا نیستند، آنها کاملاً

amazing aren't they nice i think so they were even addressed to me they they said what was

شگفت انگیز هستند، خوب نیستند، فکر می کنم بنابراین آنها حتی خطاب به من بودند، آنها

the message it said duncan james speak english with mr duncan i like that and they came to

گفتند پیامی که دانکن جیمز صحبت می کند چیست؟ انگلیسی با آقای دانکن من آن را دوست دارم و آنها

my house this morning so thank you very much you know who you are i might mention your

امروز صبح به خانه من آمدند، بنابراین بسیار متشکرم، شما می دانید که شما کی هستید، ممکن است نام شما را ذکر کنم،

names but sometimes you see when i when i receive things sometimes people don't like

اما گاهی اوقات می بینید که وقتی چیزهایی دریافت می کنم، گاهی اوقات مردم

to have their names mentioned but i might mention their names but they they are a couple

دوست ندارند n خود را داشته باشند ایمز ذکر شده است اما ممکن است نام آنها را ذکر کنم اما آنها

of lovely viewers who watch in british columbia very very lovely thank you very much i was

چند بیننده دوست داشتنی هستند که در بریتیش کلمبیا تماشا می کنند بسیار بسیار دوست داشتنی بسیار متشکرم بسیار متاثر

moved i i i felt a tear come to my eye if there's one thing that always manages to surprise

شدم احساس کردم اشک از چشمانم جاری شد اگر چیزی وجود داشته باشد که همیشه مرا غافلگیر

me if there's one thing in this world that always manages to to to make me feel moved

کند اگر یک چیز در این دنیا همیشه می تواند باعث شود که من احساس کنم

slightly touched even and that thing is the kindness of other people isn't it amazing

کمی تحت تأثیر قرار گرفته ام و آن چیز مهربانی دیگران است شگفت

isn't it lovely when something happens unexpectedly maybe it might be a smile you might be walking

انگیز نیست آیا وقتی اتفاقی غیرمنتظره رخ می دهد دوست داشتنی نیست، شاید یک لبخند شما باشد ممکن است

along the street and then someone will walk by and they will smile sometimes very small

در امتداد خیابان قدم بزند و سپس کسی از کنار آن رد شود و لبخند بزند گاهی اوقات چیزهای بسیار کوچک

things can mean a lot to another person so i love the fact that human beings have this

می توانند برای شخص دیگری معنی زیادی داشته باشند، بنابراین من عاشق این واقعیت هستم که انسان ها این

amazing ability to do very kind things and that kindness doesn't have to be a big thing

توانایی شگفت انگیز را برای انجام کارهای بسیار مهربانانه دارند و مهربانی این کار را نمی کند. باید یک چیز بزرگ

it can be anything it can be a small thing it can be a word like thank you or hello so

باشد، می‌تواند هر چیزی باشد، می‌تواند یک چیز کوچک باشد، می‌تواند کلمه‌ای مانند تشکر یا سلام باشد، پس

thank you very much i i really do appreciate and and very very nice i was i was quite i

خیلی از شما متشکرم، من واقعاً قدردانی می‌کنم و خیلی خیلی خوب

was quite surprised and it isn't very often that i'm stuck for words it is not very often

بودم، کاملاً شگفت زده شدم و v نیست هر چند وقت یک بار درگیر کلمات می

that i'm speechless but i was speechless this morning so thank you very much for the lovely

شوم، خیلی وقت ها نیست که زبانم بی زبان باشد، اما امروز صبح لال بودم، پس از شما بسیار سپاسگزارم برای

flowers i will show them again there they are aren't they beautiful

گل های دوست داشتنی، دوباره به آنها نشان خواهم داد آنها هستند، آیا آنها

i have the card in my hand here now here it is from alistair and stefanie stefani and

زیبا نیستند، کارت در دست من است، اکنون اینجا از alistair و stefanie stefani و

alistair thank you very much for the lovely flowers that i received today thank you i

alistair است. خیلی ممنون برای گل های دوست داشتنی که امروز دریافت کردم

i don't know what to say i'm i'm really quite moved incredible thank you very much isn't

ممنون نمی دانم چه بگویم من واقعاً خیلی متاثر شدم باور نکردنی از شما متشکرم خیلی

that lovely i know it's it's lovely a lot of people saying now oh mr duncan isn't it

دوست داشتنی نیست می دانم که دوست داشتنی است بسیاری از مردم می گویند حالا اوه آقای دانکن

lovely yes i think so i i can't believe it i really can't believe it

دوست داشتنی نیست بله فکر می کنم پس نمی توانم باور کنم واقعا نمی توانم باور کنم

the flowers were a beautiful gift it was very kind and very sensitive thank you very much

که گل ها هدیه زیبایی بودند. خیلی مهربون و خیلی حساس بود خیلی ممنون

marcia it's very kind of you to say i i sometimes i sometimes find myself speechless shocked

مارسیا خیلی لطف کردی که میگی من گاهی اوقات خودم رو بی زبان میبینم که

by things that happen sometimes those things can be a little awkward or difficult to cope

از اتفاقاتی که میفته شوکه میشم گاهی اوقات این چیزها ممکنه کمی ناخوشایند یا سخت

with and sometimes they can be the most wonderful thing in the world so thank you very much

باشه و گاهی اوقات میتونن از همه بیشتر باشن چیز شگفت انگیزی در جهان است، بنابراین از شما بسیار سپاسگزارم

and also can i say thank you for your lovely wishes for my mother as well i've received

و همچنین می‌توانم بگویم از آرزوهای قشنگت برای مادرم تشکر می‌کنم، من

lots of people writing to me lots of messages from people writing saying how much they hope

افراد زیادی دریافت کردم که پیام‌های زیادی برای من نوشته‌اند و می‌نویسند که چقدر امیدوارند

my mother will be well so thank you very much stefani and alistair for your lovely flowers

مادرم خوب شود، بنابراین از استفانی و آلیستر بسیار متشکرم گل های دوست داشتنی شما

absolutely beautiful and i have them now in my dining room very close to the window so

کاملاً زیبا هستند و من آنها را اکنون در اتاق ناهار خوری خود دارم، بسیار نزدیک به پنجره،

the light is now shining on the flowers and they look absolutely marvellous in fact i

بنابراین نور اکنون به گل ها می تابد و آنها کاملاً شگفت انگیز به نظر می رسند، در واقع من

can't resist having another look there they are at the moment in the dining room taking

نمی توانم در مقابل نگاه دیگری به آنجا که آنها در حال حاضر هستند مقاومت کنم. اتاق ناهار

in some lovely light not that there's much light around today to be honest there is not

خوری نور زیبایی می گیرد نه اینکه امروز نور زیادی در اطراف وجود دارد صادقانه بگویم

a lot of light around

نور زیادی در اطراف

luciana oh hello luciana would you like some echo hello tiana luciana hello to you our

لوسیانا نیست اوه سلام لوسیانا آیا می خواهید کمی پژواک سلام تیانا لوسیانا سلام به شما

lives are made in these small hours these little wonders these twists and turns of fate

زندگی ما در این ساعات کوچک ساخته شده است. شگفتی های کوچک این پیچ و خم های

a song by rob thomas from the movie meet the robinsons i've never seen that movie i've

سرنوشت ترانه ای از راب توماس از فیلم ملاقات با رابینسون ها من هرگز آن فیلم را ندیده ام در

heard of it but i've never never actually seen it i think there is actually a british

مورد آن شنیده ام اما هرگز آن را در واقع ندیده ام فکر می کنم در واقع یک

actor in that isn't there a british actor a young man who started out on television

بازیگر بریتانیایی در آن حضور دارد که آیا یک بازیگر بریتانیایی وجود ندارد که یک مرد جوان در تلویزیون

here in the uk as a child actor so yes very interesting yes i've heard of this i've heard

اینجا در بریتانیا به عنوان یک بازیگر کودک شروع به کار کرده باشد، بنابراین بله بسیار جالب است بله من در مورد این شنیده ام من

of the movie but never seen it i have never seen it hello human being apparently human

درباره فیلم شنیده ام اما هرگز آن را ندیده ام هرگز آن را ندیده ام سلام انسان ظاهرا

being misses mr lomax where is mr lomax

انسان دلتنگ آقای لومکس شده است آقای لومکس

racer says didn't you think they might be a secret gift from maybe a secret admirer

مسابقه می گوید آیا فکر نمی کردی آنها ممکن است یک هدیه مخفی از طرف شاید یک تحسین مخفی

or a secret lover for valentine's day i wasn't too sure you see i wasn't sure i did i remember

یا یک عاشق مخفی برای روز ولنتاین باشند من خیلی مطمئن نبودم که دیدی من نبودم مطمئناً یادم می‌آید

when i was in china i did receive flowers quite often especially on my birthday so if

زمانی که در چین بودم اغلب در روز تولدم گل دریافت می‌کردم، بنابراین اگر اغلب در جشن تولد شرکت می‌کردم،

i if i attended a birthday party quite often i would be given flowers sometimes lots of

گاهی اوقات گل‌های زیادی به

flowers so i would go home with not only lots of birthday cake but also lots of flowers

من می‌دادند، بنابراین نه تنها با تعداد زیادی گل به خانه می‌رفتم . کیک تولد و همچنین تعداد زیادی گل

as well that is something i did notice when i was in china people do like giving flowers

، چیزی که وقتی در چین بودم متوجه شدم، مردم دوست دارند به هم گل بدهند

and also fruit to each other two things that i always remember flowers and fruit especially

و همچنین میوه بدهند، دو چیز که من همیشه گل و میوه را به یاد می آورم، به خصوص

if you go to another person's house if you go to another person's house to visit whatever

اگر به خانه شخص دیگری بروید. به خانه شخص دیگری بروید تا از هر چیزی دیدن کنید

the reason is you always take some fruit maybe some oranges some apples so on the way to

دلیلش این است که شما همیشه مقداری میوه می‌برید، شاید مقداری پرتقال و سیب، بنابراین در راه رسیدن

the house you will stop off at one of the markets you will buy some oranges or some

به خانه در یکی از بازارها توقف می‌کنید، مقداری پرتقال یا

other fruit and then you will take them to the house that you are visiting it is true

میوه دیگری می‌خرید و سپس آن‌ها را به خانه‌ای که هستید می‌برید. بازدید از آن درست است

hershid hello hershid when is your birthday mr duncan my birthday is in august i don't

هرشید سلام هرشید تولد شما کی است آقای دانکن تولد من در آگوست

have my birthday for a long time i have to wait for a little bit longer before my birthday

arrives however

very soon

it will be mr steve's birthday

است. تولد

i'm not sure if steve wants to talk about it but i have i have a couple of surprises

من مطمئن نیستم که استیو بخواهد در مورد آن صحبت کند یا نه، اما من چند سورپرایز

for mr steve on his birthday don't worry he's not watching he's busy working upstairs so

برای آقای استیو در روز تولدش دارم، نگران نباشید او تماشا نمی کند او مشغول کار در طبقه بالا است، بنابراین

yes you see hmm interesting hello alcare mr duncan actually you deserve these lovely flowers

بله می بینید هوم جالب سلام آقای دانکن. شما لایق این گل های دوست داشتنی

you can't imagine how helpful your contribution on the internet is you do a great job in a

هستید، نمی توانید تصور کنید که مشارکت شما در اینترنت چقدر مفید است، شما یک کار عالی را

unique style thanks for everything you're welcome it's okay i love doing this that is

به سبکی منحصر به فرد انجام می دهید، با تشکر از همه چیزهایی که از شما استقبال می کنید، اشکالی ندارد، من عاشق انجام این کار هستم،

the reason why i've been doing this for 15 years because i love doing it do something

به همین دلیل است که من این کار را انجام داده ام این 15 سال است چون دوست دارم انجام آن کاری

you love do something you love hello also to sandra who says do you have 28 of these

که دوست داری انجام بده کاری را که دوست داری انجام بده سلام به ساندرا نیز که می گوید آیا 28 مورد از اینها را داری

yes i do so as you can see this is day number eight so i have eight smiley faces but i don't

بله انجام می دهم همانطور که می بینید این روز شماره هشت است بنابراین من هشت صورتک دارم اما نمی

know what's going to happen when i get to 28 i don't know where i'm going to put them

دانم قرار است چیست وقتی به 28 سالگی رسیدم نمی‌دانم آنها را کجا بگذارم،

so i think it's when i filled my hat with smiley faces i think i will move down here

بنابراین فکر می‌کنم این زمانی است که کلاهم را با چهره‌های خندان پر کردم، فکر می‌کنم اینجا حرکت می‌کنم

and i will start putting them on my on my shirt so yes you are right i have 28 of these

و شروع می‌کنم آنها را روی پیراهنم بگذارم. بله شما درست می گویید من 28 عدد از اینها دارم

so this is day number

پس این

day number eight you see oh dear what is this what is this video about thank you assassin

روز شماره روز هشتم است می بینید اوه عزیزم این چیست این ویدیو چیست ممنون قاتل

hello is that mr assassin or mrs assassin how are you today busy day are you having

سلام این است که آقای قاتل یا خانم قاتل امروز چطور هستید روز شلوغی دارید؟

a busy day i have a feeling that you might be a person who likes playing computer games

یک روز پرمشغله من این احساس را دارم که شما ممکن است فردی باشید که بازی های رایانه ای را دوست دارید

i think so maybe assassin's creed oh mr duncan mr duncan it sounds like you play computer

، فکر می کنم پس شاید به نظر می رسد که قاتل آه، آقای دانکن، آقای دانکن، به نظر می رسد که شما بازی های رایانه ای

games no i don't i don't play computer games at all

بازی می کنید، نه من اصلاً بازی های رایانه ای بازی نمی کنم

hello

سلام

why are you doing this this month well i thought it would be fun you see 28 days because this

چرا این ماه را خوب انجام می‌دهی، من فکر می‌کردم جالب است که 28 روز می‌بینی چون این

month is a short month and then i only have to do this every day for 28 days instead of

ماه یک شوخ است ماه rt و سپس من فقط باید این کار را هر روز به مدت 28 روز به جای

31 or 30. so that's one of the reasons you see

31 یا 30 روز انجام دهم. بنابراین این یکی از دلایلی است که می بینید

can i send your smiles to your subscribers oh yes i i think that's a good idea i don't

آیا می توانم لبخندهای شما را برای مشترکان شما بفرستم، بله، فکر می کنم این ایده خوبی است، نمی

know how i'm going to do it though did you say fancy pants today i did i already said

دانم چگونه می خواهم این کار را انجام دهم، اما آیا امروز گفتی شلوار فانتزی، من قبلاً گفتم

fancy pants earlier so if i have a good reason to do it i might oh ooh

شلوار فانتزی، بنابراین اگر دلیل خوبی برای انجام آن داشته

hershid wants to hear the fancy pants song okay then oh fancy pants

باشم، اوه اوه هرشید می خواهد آهنگ شلوار فانتزی را بشنود خوب است، اوه شلوار فانتزی

okay that's enough no more

بسیار خوب، کافی است دیگر

your smiley faces look good on your hat thank you very much there will be many more of these

چهره های خندان شما روی کلاه شما خوب به نظر نمی رسند، خیلی متشکرم، تعداد بیشتری از این موارد

appearing many more of them will appear over the next few days so if you are wondering

ظاهر می شوند، تعداد بیشتری از آنها در چند روز آینده ظاهر خواهند شد ، بنابراین اگر نمی

what this is my name is duncan i talk about the english language sometimes i talk about

دانید نام من چیست، دانکن صحبت می کنم در مورد زبان انگلیسی گاهی اوقات من در مورد

certain words sometimes i will talk about different topics you see so that's the reason

برخی از کلمات صحبت می کنم گاهی اوقات در مورد موضوعات مختلف صحبت می کنم که می بینید به همین دلیل است

why i'm here today we're going to look at two very simple words words that seem very

که من امروز اینجا هستم ما قصد داریم به دو کلمه بسیار ساده که بسیار ابتدایی به نظر می

basic and there they are on the screen right now yes and no there they are can you see

رسند و در اینجا هستند نگاه کنیم. صفحه نمایش در حال حاضر بله و خیر وجود دارد، می توانید

them yes in green no in red so quite often we see yes as a positive word which is why

آنها را بله در داخل ببینید سبز نه در قرمز اغلب ما بله را به عنوان یک کلمه مثبت می بینیم، به همین دلیل است که

it is coloured green and quite often we will see no as a negative word and that is the

رنگ آن سبز است و اغلب ما نه را به عنوان یک کلمه منفی می بینیم و به

reason why it is coloured red i can't believe i just explained that but i did oh hello hello

همین دلیل است که قرمز رنگ است، باورم نمی شود فقط توضیح دادم اما من اوه سلام سلام

armpit oh armpit i see so snooze is actually our pit oh i see very nice

بغل آه زیر بغل می بینم که چرت زدن در واقع گودال ماست آه می بینم

racer says i like the fancy pants song well maybe we can play it again later but only

مسابقه دهنده خیلی خوب می گوید من آهنگ شلوار فانتزی را دوست دارم خوب شاید بتوانیم بعداً دوباره آن را پخش کنیم اما فقط

briefly because i can't dance too much because i get very tired you see i i'm not as young

به طور خلاصه چون نمی توانم زیاد برقصم چون من خیلی خسته می شوم، می بینید که من مثل قبل جوان نیستم،

as i used to be here you see 15 years ago i was just a youngster but now 15 years later

15 سال پیش می بینید که من فقط یک جوان بودم اما اکنون 15 سال بعد

all of my joints are starting to ache my brain doesn't work as well as it used to

تمام مفاصل من شروع به درد می کنند مغزم کار نمی کند همانطور که قبلا

yes and no okay then let's have a look well first of all we'll look at a word that means

بله و نه خوب است، پس بیایید خوب نگاه کنیم اول از همه به کلمه ای نگاه می کنیم که به این معنی است

yes we can say that something is affirmative affirmative so quite often we will use the

بله می توانیم بگوییم که چیزی مثبت است بنابراین اغلب ما از

word affirmative to mean yes something that might be allowed something that is given permission

کلمه مثبت به معنای بله استفاده می کنیم. ممکن است چیزی مجاز باشد که به آن اجازه داده می شود،

you have an affirmative response affirmative it is another way of saying yes so when you

شما یک پاسخ مثبت مثبت دارید، آن ano است روش بله گفتن است، بنابراین وقتی

affirm something you are making sure that it happens or you are pushing something forward

چیزی را تأیید می کنید، مطمئن می شوید که آن اتفاق می افتد یا چیزی را به جلو فشار می دهید

to actually occur we often hear this word nowadays used when we are talking about certain

تا واقعاً اتفاق بیفتد، امروزه اغلب این کلمه را می شنویم که در مورد

society causes or social causes so we might say affirmative action so that is positive

علل خاص جامعه یا علل اجتماعی صحبت می کنیم، بنابراین ممکن است بگوییم اقدام مثبت. به طوری که یک

action action that will help other people so the word affirmative is actually used quite

اقدام مثبت است که به افراد دیگر کمک می کند، بنابراین کلمه مثبت در واقع

often to mean something positive something good and also it can be used to express the

اغلب به معنای چیزی مثبت و خوب استفاده می شود و همچنین می توان از آن برای بیان

word yes here's another one well this is the opposite of course with every positive there

کلمه بله در اینجا یکی دیگر به خوبی استفاده کرد که البته در مقابل هر مثبت است.

is always a negative sadly

همیشه یک منفی وجود دارد متاسفانه

something negative is something that goes against the positive so we have positive and

چیزی منفی چیزی است که مخالف مثبت است، بنابراین ما مثبت و

negative you see so the positive thing is the good thing it is the affirmative response

منفی داریم، شما می بینید، بنابراین چیز مثبت چیز خوبی است، پاسخ مثبت است

and then we have the opposite which is negative so quite often we will express a negative

و سپس عکس آن را داریم که منفی است، بنابراین اغلب ما این کار را خواهیم کرد.

response when we disagree with something something we don't like something we disagree with when

وقتی با چیزی موافق نیستیم، چیزی که دوست نداریم، چیزی که با آن مخالفیم وقتی

we give an answer that is negative we are saying the opposite thing so one person might

پاسخ منفی می دهیم، پاسخ منفی می دهیم. با گفتن چیز مخالف، یک نفر ممکن است

say yes but you will give a negative response you will say no

بگوید بله، اما شما پاسخ منفی می دهید، می گویید نه

and that's it you see another positive one yes and no here we go oh now this is an interesting

و همین است که یک مثبت دیگر را می بینید بله و نه اینجا ما می رویم اوه حالا این

word you assent to something if you assent it means you agree you are allowing something

کلمه جالبی است که شما با چیزی موافق هستید اگر آن را تایید کنید. به این معنی است که شما موافقت می کنید چیزی را مجاز می کنید

you agree with what has been said you give your assent you see you are allowing something

که با آنچه گفته شده موافق هستید موافقت خود را می دهید می بینید که اجازه می دهید چیزی

to happen you might hear this used sometimes in law

اتفاق بیفتد ممکن است این را بشنوید که گاهی اوقات در قانون

or in politics sometimes when a thing has been agreed on you agree to something happening

یا در سیاست استفاده می شود ، گاهی اوقات وقتی روی چیزی توافق شده است ، موافقت می کنید که اتفاقی بیفتد

you give your ascent the ascent is a form of agreement so you are allowing it so to

شما صعود خود را می دهید، صعود نوعی توافق است، بنابراین شما به آن اجازه می دهید، بنابراین

agree is to say yes i agree with you mr duncan i agree i give you my assent and then of course

موافقت این است که بگوییم بله با شما موافقم آقای دانکن، موافقم، من به شما موافقت می کنم و البته

we have well we have the opposite disagree if you disagree with something if you disagree

ما خوب داریم، اگر شما مخالفیم. با چیزی موافق نیستید، اگر

with something you go the opposite way the opposite to what that person has said i think

با چیزی مخالف باشید، برعکس آنچه آن شخص گفته است، می روید، من فکر می کنم

they should abolish capital punishment oh mr duncan very controversial but someone might

باید مجازات اعدام را لغو کنند، آقای دانکن بسیار بحث برانگیز است، اما ممکن

disagree you see so we can disagree strongly over maybe a sensitive issue something that

است کسی مخالف باشد. در مورد موضوع حساسی که

people are talking about that is controversial like at the moment in the united states there

مردم درباره آن صحبت می کنند کاملاً موافقم و بحث برانگیز است، زیرا در حال حاضر در ایالات متحده

is a lot of debate taking place over whether or not they should abolish capital punishment

بحث های زیادی در حال انجام است که آیا آنها باید مجازات اعدام را لغو کنند یا نه،

the death penalty we don't have it here in the uk we don't have capital punishment we

مجازات اعدام که ما آن را نداریم. اینجا در بریتانیا ما مجازات اعدام

don't have it we don't do anything like that anymore we just send people to prison for

نداریم، نداریم آن را نداریم، دیگر چنین کاری نمی کنیم، فقط مردم را برای مدت بسیار طولانی به زندان می فرستیم

a very very long time

does it change anything does it stop people from doing bad things

آیا چیزی تغییر می کند آیا مردم را از انجام کارهای بد باز می دارد

a little bit so if you disagree with something quite often you will take the opposite point

کمی، بنابراین اگر اغلب با چیزی مخالف

of view you disagree by the way this is interesting i've just i've just realized if something

هستید، دیدگاه مخالف را خواهید داشت. مخالف هستید، این جالب است ، من تازه فهمیدم اگر چیزی

disagrees with you it means that it makes you feel unwell especially when we're talking

با شما مخالف است، به این معنی است که باعث می شود احساس ناخوشایندی داشته باشید. هنگامی که ما در مورد غذا صحبت می کنیم،

about food so maybe a certain type of food will disagree with your stomach like mr steve

بنابراین ممکن است نوع خاصی از غذا با معده شما مخالف باشد مانند آقای استیو

yesterday mr steve wasn't feeling very well even though he was very lively on the live

دیروز آقای استیو حال چندان خوبی نداشت، حتی با وجود اینکه در چت زنده بسیار سرزنده بود،

chat did you see him disagree if something disagrees with you especially when we are

آیا دیدید که اگر چیزی مخالف باشد، مخالف است. با شما موافقم مخصوصاً وقتی

talking about food it means you've eaten something and then oh you don't feel very well something

در مورد غذا صحبت می کنیم به این معنی است که شما چیزی خورده اید و بعد اوه احساس خوبی ندارید چیزی

has disagreed with your stomach

با معده شما مخالف است

yes it's true louis mendes says the queen of england will sometimes have to assent some

بله درست است لوئیس مندز می گوید ملکه انگلیس گاهی اوقات مجبور است

laws that is true yes quite often when whenever a new law is brought in you always have to

قوانینی را تصویب کند. این درست است، بله، اغلب زمانی که قانون جدیدی وارد می شود، شما همیشه

have a very long debate so quite often here in parliament for example in the uk parliament

باید یک بحث بسیار طولانی داشته باشید، بنابراین اغلب در اینجا در پارلمان، به عنوان مثال در پارلمان بریتانیا

will have to normally sit many times to talk about a certain law if something is about

، معمولاً باید بارها بنشینید تا در مورد یک قانون خاص صحبت کنید، اگر چیزی مورد بحث قرار گیرد. در

to change and then people have to vote on all of the different parts of that law so

شرف تغییر است و پس از آن مردم باید به همه بخش‌های مختلف آن قانون رأی دهند، بنابراین

even if a law seems very simple the procedure to actually agree on it can take a very long

حتی اگر قانونی به نظر بسیار ساده به نظر می‌رسد، روند توافق بر سر آن می‌تواند زمان بسیار زیادی

time sometimes years especially if the politicians ignore the requests you see so it can happen

طول بکشد، به خصوص اگر سیاستمداران درخواست‌های شما را نادیده بگیرند. ببینید تا ممکن است اتفاق بیفتد

yes assent to ascent is to agree to allow something to go forward

بله موافقت برای صعود این است که موافقت کنید اجازه دهید چیزی به جلو برود

you allow that thing to happen so this word is positive to allow something allow you let

شما اجازه دهید آن چیز اتفاق بیفتد بنابراین این کلمه مثبت است برای اجازه دادن به چیزی اجازه دهید اجازه دهید

something happen maybe a person wants to go out to a party maybe a teenager and they ask

چیزی اتفاق بیفتد شاید شخصی بخواهد بیرون برود به یک مهمانی شاید یک نوجوان و آنها از

their parents mum dad there is a party this friday and my friend has invited me to go

پدر و مادرشان می پرسند مامان بابا، این جمعه یک مهمانی است و دوستم از من دعوت کرده است که

to the party will you allow me to go will you allow me please please let me go please

به مهمانی بروم آیا اجازه می دهید بروم آیا اجازه می دهید لطفاً اجازه دهید من بروم لطفاً

let me go to the party and then the parent might say yes of course we allow you to do

اجازه دهید من بروم مهمانی و سپس والدین ممکن است بگویند بله، البته ما به

it we allow you to do it we will let you go to the party of course you can go yes we will

شما اجازه انجام این کار را می‌دهیم، به شما اجازه می‌دهیم که به مهمانی بروید، البته می‌توانید بروید بله، ما

allow you to do that allow and then of course with all positive words there is always a

به شما اجازه می‌دهیم این اجازه را انجام دهید و البته با همه کلمات مثبت همیشه

negative you disallow something so you don't let that thing go through you disagree with

منفی هستند شما چیزی را رد می کنید تا اجازه ندهید آن چیز از بین برود شما با

it you do not allow it you disallow something so to disallow is to reject something you

آن مخالف هستید و اجازه نمی دهید چیزی را رد کنید پس نپذیرفتن یعنی رد کردن چیزی که

do not agree with it you are saying no i'm sorry sometimes in football sometimes if a

با آن موافق نیستید. متاسفم گاهی اوقات در فوتبال گاهی اوقات اگر یک

footballer scores a goal but maybe something else happened on the field that means that

فوتبالیست گل می زند اما ممکن است اتفاق دیگری در زمین رخ داده باشد به این معنی که

goal is not a real goal they disallow the goal so if you disallow something it means

گل یک گل واقعی نیست آنها گل را مردود می کنند بنابراین اگر چیزی را رد کنید به این معنی است

you reject it or of course you you say that that thing is not real in the sense of a sporting

که آن را رد می کنید یا البته خود شما بگوییم که آن چیز به معنای sp واقعی نیست در

event you disallow something so i'm sorry we can't accept that goal because something

صورتی که شما چیزی را رد می کنید، بنابراین متاسفم که نمی توانیم آن گل را بپذیریم زیرا

else happened that player was offside and please don't ask me to explain the offside

اتفاق دیگری افتاده است که بازیکن در آفساید بوده است و لطفاً از من نخواهید که قانون آفساید در فوتبال را توضیح دهم

rule in football because i have no idea what it is but sometimes yes you you might disallow

زیرا من نمی دانم آن چیست اما گاهی اوقات بله شما ممکن است

a goal during a football match i think so we are looking at words connected to yes and

در طول یک مسابقه فوتبال گلی را رد کنید من فکر می کنم بنابراین ما به کلمات مرتبط با بله و

no you are giving something positive a positive answer or a negative one depending on the

نه نگاه می کنیم.

situation

you accept something now this is interesting because accept might not be seen as saying

به عنوان بله یا نه گفتن دیده شود،

yes or no but it is a positive word and quite often we can show that we are allowing something

اما این یک کلمه مثبت است و اغلب ما می توانیم نشان دهیم که به چیزی اجازه می دهیم

or saying yes to something merely by accepting it you accept something you are agreeing with

یا به چیزی بله می گوییم صرفاً با پذیرش آن، شما چیزی را می پذیرید که با

it you accept that thing especially when you are talking about a certain subject so maybe

آن موافق هستید، آن چیز را می پذیرید، به خصوص وقتی صحبت می کنید. در مورد یک موضوع خاص، بنابراین ممکن

a person will accept your point of view they agree with you they say hmm yes that's a very

است شخصی دیدگاه شما را بپذیرد، آنها با شما موافق هستند، آنها می گویند هوم بله این نکته بسیار

interesting point yes yes i think i think i can accept that perhaps you are in a quiz

جالبی است بله بله، فکر می کنم می توانم بپذیرم که شاید شما در یک مسابقه هستید

and someone asks you a question and you give an answer that is almost correct not quite

و شخصی از شما سوالی می پرسد و شما پاسخی می دهید که تقریباً درست است نه کاملاً

but almost correct the person who gives the questions or asks the questions will accept

اما تقریباً درست است شخصی که سؤالات را می پرسد یا سؤالات را می پرسد پاسخ شما را می پذیرد

your answer so they will allow you to give the answer even though it isn't completely

بنابراین به شما اجازه می دهد که حتی اگر کاملاً پاسخ داده نشده باشد پاسخ دهید.

correct but they will still accept the answer to accept something maybe you hear a knock

درست است اما آنها همچنان پاسخ را می پذیرند که چیزی را بپذیرند، شاید صدای

at the door and you hear someone outside your front door so you have a look and oh my goodness

در را بشنوی و صدای کسی را بیرون از درب خانه بشنوی، پس نگاهی بیندازی و خدای من

look there are some flowers being delivered you must accept the flowers so you can accept

نگاه کن چند گل در حال تحویل هستند، باید گل ها را بپذیری تا می توانید آنها را بپذیرید،

them that means you allow them to be given over you allow them to be handed over so you

یعنی اجازه می دهید آنها را تحویل دهید، اجازه می دهید آنها را تحویل دهید، بنابراین

accept the flowers from the delivery driver the person making the delivery you accept

گل ها را از راننده تحویل گیرنده می پذیرید، آنها را می پذیرید، آنها را می پذیرید

them you take them oh thank you very much that's very kind of you thank you very much

اوه خیلی ممنون که خیلی لطف دارید ممنون شما خیلی

for the flowers i will accept them from you

به خاطر گل ها من آنها را از شما می

oh of course there is a there is an opposite to this if you do not want something

پذیرم، البته یک نقطه مقابل این وجود دارد اگر چیزی را نمی خواهید

if you do not want something if you push something away maybe you disagree with what is being

اگر چیزی را نمی خواهید اگر چیزی را کنار می زنید شاید مخالف باشید آنچه

said you reject something you will reject you push something away you don't want it

گفته می شود شما چیزی را رد می کنید شما رد می کنید چیزی را که نمی خواهید کنار می

or you don't agree with it so perhaps one of your friends has a point of view about

زنید یا با آن موافق نیستید بنابراین شاید یکی از دوستان شما در مورد

a certain subject but you don't agree with it you reject their opinion you reject it

موضوع خاصی نظری داشته باشد اما شما موافق نیستید. با آن نظر آنها را رد می‌کنید، آن را رد

you don't agree with them you push it away you reject something perhaps

می‌کنید، با آنها موافق نیستید، آن را کنار می‌زنید، چیزی را رد می‌کنید،

you are taking part in a beauty contest

شاید در یک مسابقه زیبایی شرکت

and you go along to one of the auditions

می‌کنید و به یکی از تست‌ها می‌روید،

but unfortunately they reject you they don't think you're good looking enough to take part

اما متأسفانه آنها شما را رد نمی‌کنند. فکر می کنم به اندازه کافی خوش قیافه هستید که

in the beauty contest they reject you perhaps you apply for a job you write a lovely letter

در مسابقه زیبایی شرکت کنید آنها شما را رد می کنند شاید برای شغلی درخواست می دهید نامه ای دوست داشتنی

to someone hello i would like a job please do you have any vacancies in your company

به کسی می نویسید سلام من دوست دارم شغلی داشته باشم لطفاً آیا در شرکت شما جای خالی

i would be very much or very willing to hear from you if you have any positions available

دارید. یا بسیار مایل به شنیدن از شما هستند اگر موقعیت هایی در دسترس

and then maybe you apply for for one of the vacancies maybe you apply for a job but unfortunately

دارید و ممکن است برای یکی از موقعیت های خالی درخواست دهید، شاید برای شغلی درخواست دهید، اما متأسفانه

they reject you they reject you so to accept something or maybe to accept a person into

آنها شما را رد می کنند، بنابراین شما را رد می کنند تا چیزی را بپذیرند یا شاید فردی را در شغل خود بپذیرند.

your company as an employee or of course the opposite is to reject you don't want that

شرکت به عنوان کارمند یا از البته برعکس این است که شما را رد کنید نمی خواهید آن

person to work for you whatever the reason may be

شخص برای شما کار کند هر دلیلی که ممکن است

here's another one oh so this also can be seen as affirmative you are saying yes to

این باشد، یک دلیل دیگر وجود دارد، اوه، بنابراین این نیز می تواند مثبت تلقی شود شما به چیزی بله می گویید

something you agree with something you go along with something so if you go along with

که با چیزی موافق هستید و با چیزی همراه می شوید. اگر با چیزی همراهی

something it means you accept that opinion that idea that thought and you go along with

کنید به این معنی است که آن عقیده آن فکر را می پذیرید و با آن همراهی می

it yes yes okay then i i go along with what you say i will go along with it i will agree

کنید بله بله خوب پس من با آنچه شما می گویید همراهی می کنم با آن همراه می شوم

to what you say or maybe a person has an idea for a plan you might say okay yes i will i

با آنچه شما می گویید موافقم یا شاید یک نفر ایده ای برای طرحی دارد که ممکن است بگویید خوب بله، من

will go along with your plan i will go along with it it means you agree to help or take

می خواهم با برنامه شما همراهی کنم، با آن همراهی می کنم، به این معنی است که شما موافقت می کنید که کمک کنید یا شرکت کنید

part and that is what we are doing you see you agree with something you go along with

و این همان کاری است که ما انجام می دهیم، می بینید که شما با چیزی موافق هستید که می روید در کنار

it of course there is the opposite you might object to something you object to what a person

آن البته برعکس هم وجود دارد که ممکن است به چیزی اعتراض کنید که به چیزی که یک نفر

says you object to their behaviour you object to their opinion you object so it's the opposite

می‌گوید اعتراض دارید، به رفتار او اعتراض می‌کنید، به نظر او اعتراض می‌کنید، شما اعتراض می‌کنید، بنابراین برعکس است

you are pushing it away and of course in these days where everyone has an opinion some people

که شما آن را کنار می‌زنید و البته در این روزها که همه نظری دارد که برخی افراد

have an opinion that other people object to and some people have an opinion that people

دارند نظری که دیگران به آن اعتراض دارند و برخی افراد نظری دارند که مردم آن را می

accept or they go along with

پذیرند یا با

hello live chat don't worry i haven't forgotten you if you are wondering why i'm not saying

سلام چت زنده همراهی می کنند نگران نباشید من شما را فراموش نکرده ام اگر تعجب می کنید که چرا

hello it's all right i know i know you are here so don't worry about it we're looking

سلام نمی گویم اشکالی ندارد می دانم من می دانم که شما اینجا هستید پس نگران نباشید ما

at words connected to yes and no i will be with you for another 10 minutes and then i'm

به کلمات مرتبط با بله و نه نگاه می کنیم من برای 10 دقیقه دیگر با شما خواهم بود و سپس من

gone but don't worry because i will be back tomorrow yes every day during this month every

رفتم اما نگران نباشید زیرا فردا برمی گردم بله هر روز در این ماه

single day here's another way of saying yes or maybe another way of agreeing to something

هر روز در اینجا روش دیگری برای بله گفتن وجود دارد یا شاید روش دیگری برای موافقت با چیزی

if you agree to something or if you allow something to happen you say yes you clear

اگر با چیزی موافق هستید یا اگر اجازه می دهید اتفاقی بیفتد می گویید بله

something you clear it so this is an interesting word that can actually be used in many ways

چیزی را پاک می کنید و آن را پاک می کنید بنابراین این کلمه جالبی است که در واقع می توان از بسیاری جهات

to clear something is to empty something so maybe you clear your room or you clear the

برای پاک کردن چیزی استفاده کرد، این است که چیزی را خالی کنید، بنابراین شاید اتاق خود را پاک کنید یا

front path you clear something away so the thing that was there has now gone you clear

مسیر جلویی را پاک کنید، چیزی را پاک کنید، بنابراین چیزی که آنجا بود اکنون رفته است،

things away you clear something however to clear something can also mean to agree with

چیزها را پاک کنید، اما برای پاک کردن چیزی چیزی را پاک کنید. همچنین می تواند به معنای موافقت با

something you are allowing something to happen you clear that thing you allow it to continue

آن باشد چیزی که شما اجازه می دهید اتفاقی بیفتد شما آن چیزی را که اجازه می دهید ادامه پیدا

you are not saying no you are saying yes i will clear your identity card so maybe you

کند، نمی گویید نه، شما می گویید بله، من شناسنامه شما را پاک می کنم، بنابراین ممکن

work for a company or you start working for a company and maybe there is a lot of security

است برای یک شرکت کار کنید یا برای یک شرکت شروع به کار کنید و شاید وجود داشته باشد امنیت زیادی

in that building you have to be cleared to go in you have to be cleared to go into that

در آن ساختمان وجود دارد که برای رفتن به داخل باید پاک شوید، برای رفتن به آن

building to clear someone is to say yes that's okay i allow it i clear that thing maybe something

ساختمان برای پاکسازی شخصی باید آزاد شوید، این است که بگویید بله اشکالی ندارد، من اجازه می‌دهم آن چیزی را روشن کنم که

that happens in the legal procession or the the legal profession you clear something you

شاید اتفاقی در روند قانونی یا حرفه وکالت شما چیزی را پاک می کنید و

are allowing something to go ahead you are allowing a person to land an airplane oh you

اجازه می دهید کاری پیش برود شما به شخصی اجازه می دهید هواپیما را

are clear for take off you are clear for landing it means they are allowing you to do it there

فرود بیاورد اوه شما برای برخاستن کاملاً واضح هستید برای فرود کاملاً واضح است به این معنی است که آنها به شما اجازه می دهند این کار را انجام دهید

is plenty of room for you to land your plane it is safe to take off with your plane

، فضای زیادی برای شما وجود دارد. برای فرود هواپیمای خود بی خطر است که با هواپیمای خود

jamilia oh hello jamilia nice to see you here today wow thank you very much for joining

بلند شوید جمیلیا اوه سلام جمیلیا خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم وای بسیار متشکرم که به

me jamilia says what if a person will not take no for an answer well

من ملحق شدید جمیلیا می گوید چه می شود اگر یک نفر جواب نه را بدهد خوب

if a person will not change their mind so if they will not take no for an answer well

اگر یک نفر نمی تواند آنها را تغییر دهند توجه داشته باشید که اگر آنها پاسخ منفی را قبول نکنند،

that person might be seen as persistent you see so a person who will not take no for an

آن شخص ممکن است به عنوان یک پاسخ ثابت در نظر گرفته شود، شما می بینید، بنابراین فردی که پاسخ نه را به عنوان

answer is persistent they will not stop asking even if you say no they will continue they

پاسخ مستمر قبول نمی کند، از پرسیدن دست نمی کشد حتی اگر شما بگویید نه، آنها ادامه می دهند، آنها

will try to change your mind or change your opinion about it they are they will continue

تلاش خواهند کرد. برای تغییر نظر یا تغییر نظر شما در مورد آن، آنها به این سوال ادامه می دهند

to ask they will be persistent and sometimes that can be very annoying i think so here's

که مداوم خواهند بود و گاهی اوقات این می تواند بسیار آزاردهنده باشد، فکر می کنم بنابراین اینجا

a negative word we just had the word clear now we have the word block the opposite so

یک کلمه منفی است که ما فقط کلمه را روشن کردیم اکنون کلمه block را برعکس داریم.

if you clear something it means you allow it if you block something it means you disallow

اگر چیزی را پاک کنید به این معنی است که اجازه می‌دهید اگر چیزی را مسدود کنید به این معنی است که آن چیزی را مجاز نمی‌دانید، اجازه نمی‌دهید

that thing you are not allowing it to happen you block that thing you are stopping it from

اتفاق بیفتد، آن چیزی را مسدود می‌کنید و مانع از

happening you might disagree with something and because of that you block the idea you

وقوع آن می‌شوید، ممکن است با چیزی مخالف باشید و به همین دلیل ایده خود را مسدود می‌کنید.

block the decision you block the proposal you are stopping it because you disagree with

مسدود کردن تصمیم شما پیشنهاد را مسدود می کنید، شما آن را متوقف می کنید زیرا با

it you are saying no you can't do it i am blocking you i will block your plans can i

آن مخالف هستید و می گویید نه نمی توانید این کار را انجام دهید من شما را مسدود می کنم من برنامه های شما را مسدود می کنم

just say around here if you want to make any changes to your house it's very difficult

می توانم فقط بگویم اگر می خواهید تغییراتی در خود ایجاد کنید هو انجام این کار بسیار

to do because there are all sorts of regulations in this area where i live and i remember a

دشوار است زیرا در این منطقه که من زندگی می کنم انواع مقررات وجود دارد و یادم می آید

few years ago we wanted to make a very small change a very small change to the house nothing

چند سال پیش می خواستیم یک تغییر بسیار کوچک ایجاد کنیم، یک تغییر بسیار کوچک در خانه، چیز

big but we had to apply for planning permission we had to write to the council and then someone

بزرگی نیست، اما باید برای برنامه ریزی درخواست می دادیم. اجازه داشتیم به شورا نامه می نوشتیم و بعد یک نفر

had to come and inspect the work that we wanted to have done they had to approve what what

باید می آمد و کاری را که می خواستیم انجام می دادیم بررسی کند، باید آنچه

you wanted so they would approve the planning or they would block your planning your intention

شما می خواهید را تأیید می کرد تا برنامه ریزی را تأیید کنند یا مانع برنامه ریزی شما

to change your house would be blocked so your plans would be blocked by the council they

برای تغییر خانه شما شوند. مسدود می شود بنابراین برنامه های شما توسط شورا مسدود

would they will say i'm sorry you can't do that you can't put a new window in your house

می شود آنها می گویند متاسفم که نمی توانید انجام دهید که نمی توانید یک پنجره جدید در خانه خود

you can't make your house larger you can't do those things we will block your plans block

بگذارید و نمی توانید خانه خود را بزرگتر کنید نمی توانید این کارها را انجام می‌دهیم که برنامه‌های شما را مسدود می‌کنیم،

them not very nice at all here's another one we have five minutes left before i go if we

آنها را بلاک کنید اصلاً خیلی خوب نیست، اینجا یک برنامه دیگر است که ما پنج دقیقه قبل از رفتن فرصت داریم، اگر

disagree with something well we might block it but what if we want to go with something

با چیزی موافق نیستیم، ممکن است آن را مسدود کنیم، اما اگر بخواهیم با چیزی

if you go for something it means you agree with it you go along with it i can go for

برویم، اگر شما برای چیزی بروید، چه می‌کنیم. به این معنی است که شما با آن موافق هستید و با آن همراه هستید من می توانم برای

that i can go for that it means i agree i'm saying yes i can go for that do you fancy

آن بروم، می توانم برای آن بروم، یعنی موافقم، می گویم بله، می توانم برای آن بروم، آیا

pizza tonight would you like to eat some pizza and you might reply hmm i can go for that

امشب پیتزا دوست داری آیا دوست داری کمی پیتزا بخوری و ممکن است پاسخ بدهی هوم من می توانم برای آن اقدام

i can go for that it means yes that's a good idea i agree yes let's have pizza tonight

کنم. برو برای آن یعنی بله این ایده خوبی است من موافقم بله بیایید امشب پیتزا بخوریم

what a brilliant idea i can go for that oh yes and then of course we have the opposite

چه ایده درخشانی است که می توانم برای آن اقدام کنم اوه بله و البته برعکس

which is i can't go for that i can't go for that i think there was a song wasn't there

آن را داریم که من نمی توانم برای آن که نمی توانم بروم برای اینکه فکر می کنم

was there a song many years ago by daryl hall and john oates i can't go for that no no can

آهنگی وجود داشت که سال ها پیش آهنگی از داریل هال و جان اوتس وجود نداشت، من نمی توانم آن را

do i can't

انجام دهم، نه نمی توانم انجام دهم، نمی توانم

i'm really showing my age now i can't go for that it means i disagree i don't want it i

واقعا سنم را نشان می دهم، اکنون می توانم "برو برای آن به این معنی است که من مخالفم، آن را نمی‌خواهم،

can't go for that i'm sorry sorry i disagree i'm saying no i'm objecting to what you say

نمی‌توانم برای آن بروم، متاسفم، مخالفم، می‌گویم نه، من به آنچه شما می‌گویید اعتراض

i can't go for that i really can't here's another one well i suppose if you want to

دارم، نمی‌توانم برای آن اقدام کنم. واقعاً نمی توانم یک مورد دیگر وجود دارد، فکر می کنم اگر می خواهید

say yes if you want to agree with something you can simply say sure

بگویید بله اگر می خواهید با چیزی موافق باشید، می توانید به سادگی بگویید

sure okay no problem sure oh by the way it's snowing oh it's starting to snow outside everyone

مطمئن باشید خوب مشکلی نیست مطمئن باشید که آه به هر حال برف می بارد آه بیرون از هر کسی که دوست دارید برف شروع به باریدن کرده است.

would you like to have a look outside the window it's starting to snow look there it

به بیرون از پنجره نگاه کن داره برف شروع میشه ببین

is now that is outside right now and it's snowing oh my goodness how exciting i wasn't

اونجا الان بیرون هست و برف داره میاد خدای من چقدر هیجان انگیز بود

sure if the snow was going to start but there it is it's now snowing outside the window

مطمئن نبودم برف شروع میشه یا نه اما الان بیرون از پنجره برف میاد

everyone are you excited sure mr duncan sure we are excited yes we are excited definitely

همه شما هیجان زده هستید مطمئن باشید آقای دانکن ما هیجان زده هستیم بله ما هیجان زده هستیم قطعا

wow it really is snowing

وای واقعا برف می بارد

finally we get some snow i've been waiting all night this morning when i woke up i was

بالاخره برف می بارید من تمام شب را منتظر بودم امروز صبح که از خواب بیدار شدم

hoping that there would be some snow on the ground but there wasn't but now the snow has

امیدوار بودم که مقداری برف روی زمین بیاید زمین اما وجود نداشت اما اکنون برف

started and i feel very excited to be honest i'm rather excited by that it's almost time

شروع شده است و من احساس می کنم بسیار هیجان زده هستم صادقانه بگویم من بیشتر از این هیجان زده هستم که تقریباً زمان

to go oh i know what you're thinking mr duncan oh it can't be the end of the live stream

رفتن است اوه می دانم به چه فکر می کنید آقای دانکن اوه نمی تواند پایان باشد از پخش زنده به

no way no way mr duncan i'm sorry you can't go you can't leave no way it means you are

هیچ وجه به هیچ وجه آقای دانکن من متاسفم که نمی توانید بروید، نمی توانید به هیچ وجه ترک کنید، به این معنی است که شما

disagreeing you don't want me to go you want me to stay no way mr duncan it's not okay

مخالف هستید، نمی خواهید من بروم شما می خواهید که من بمانم به هیچ وجه آقای دانکن اینطور نیست باشه

you can't go you must you must stay longer you must stay here for the rest of the day

تو نمیتونی بری باید بیشتر بمونی باید بقیه روز اینجا بمونی

well i can't i'm afraid i'm very sorry about that yes you can no you cannot no way it is

خوب من نمیتونم میترسم خیلی متاسفم که بله شما نمی توانید نه نمی توانید به هیچ وجه اشکالی ندارد

not okay

yes that is a good word concur yes you can concur with someone you are right i don't

بله این کلمه خوبی است موافق بله می توانید با کسی موافق باشید حق با شماست من

have that word here in fact i thought i did i thought i did actually put that word here

آن کلمه را اینجا ندارم در واقع فکر کردم انجام دادم فکر کردم کردم در واقع این کلمه را اینجا قرار دهید

but i don't know why it isn't there but i thought i did how strange what a strange event

اما من نمی دانم چرا وجود ندارد اما من فکر کردم چقدر عجیب است که اتفاق عجیبی است

but yes concur you can concur with someone it means you agree with them you go along

اما بله موافقم که شما می توانید با کسی موافق باشید به این معنی است که شما با او موافق هستید و با آنها همراهی

with them you agree to you agree with what they say

می کنید و موافق هستید شما با آنچه آنها می گویند موافق هستید

i will allow that i will allow it to happen no problem i will let you do it i will allow

من اجازه می دهم که اجازه می دهم این اتفاق بیفتد، مشکلی نیست، به شما اجازه می دهم این کار را انجام دهید، به

you to do it so if you let something happen you can say that you will allow it i will

شما اجازه می دهم این کار را انجام دهید، بنابراین اگر اجازه دهید چیزی اتفاق بیفتد، می توانید بگویید که اجازه می دهید من آن را

allow that as i said earlier maybe during a football match perhaps the referee will

اجازه می دهم من قبلاً گفتم شاید در طول یک مسابقه فوتبال شاید داور

say that perhaps the goal was not a real goal however he might decide afterwards that it

بگوید که شاید گل یک گل واقعی نبوده است، اما ممکن است بعداً تصمیم بگیرد که اینطور

was so he will do the opposite instead of saying no he will say i will allow that i

بوده است بنابراین به جای نه گفتن برعکس عمل می کند. او می گوید اجازه می دهم که اجازه می دهم.

will allow that goal it is a goal definitely and your favorite football team will win the

آن گل قطعا یک گل است و تیم فوتبال مورد علاقه شما برنده

cup

جام

and finally the answer or should i say the opposite i won't allow that if you won't allow

و فی خواهد بود راستی جواب بده یا برعکس بگم اجازه نمیدم

something then it's the opposite you see you won't let it happen you won't allow it i'm

که اگه اجازه نمیدی پس برعکسه میبینی نمیذاری اتفاق بیفته اجازه

sorry i won't let that happen it can't happen it will not happen i won't allow that it means

نمیدی متاسفم که اجازه نمیدم اتفاقی که می افتد نمی تواند اتفاق بیفتد اتفاق نمی افتد من اجازه نمی دهم که این بدان معنی است

you will never say yes you will always say no i won't allow that maybe the children want

که شما هرگز نخواهید گفت بله همیشه می گویید نه من اجازه نمی دهم که شاید بچه ها بخواهند

to bring food into the classroom and you might say no i won't allow that i won't allow that

غذا به کلاس بیاورند و شما ممکن است بگویید نه من اجازه نمی دهم که اجازه نمی دهم که به

it means you are saying no you are saying no that is forbidden it is not allowed i'm

این معنی است که شما نه می گویید شما می گویید نه ممنوع است ممنوع است من می

saying no

گویم نه

whenever i see comments on the live chat that have been deleted i'm always interested to

هر زمان که نظراتی را در چت زنده می بینم که حذف شده است من همیشه هستم علاقه مند

find out what they are because sometimes i miss them you see i don't see them i won't

به دانستن آنها هستم زیرا گاهی اوقات دلم برای آنها تنگ می شود شما می بینید آنها را نمی بینم

allow that i won't allow bad language and rudeness on the live chat i won't allow that

اجازه نمی دهم که بد زبانی و بی ادبی را در چت زنده اجازه نمی دهم من به هیچ وجه اجازه نمی

at all it is unacceptable so there it was yes and no ways of using that it is interesting

دهم که غیرقابل قبول است بنابراین، بله و هیچ راه استفاده ای وجود نداشت، جالب است

how people are coming on here but they do not stay for very long do you know why

که مردم چگونه به اینجا می آیند، اما آنها برای مدت طولانی نمی مانند، آیا می دانید چرا

very nice there's some very polite people today on the live chat but they never stay

یک نسخه بسیار خوب وجود دارد مردم مودب امروز در چت زنده اما هرگز برای

very long have you noticed they always go very quickly they never like to stay here

مدت طولانی نمی مانند. متوجه شده اید که همیشه خیلی سریع می روند آنها هرگز دوست ندارند برای

very long i wonder why thank you very much for your company i hope you've enjoyed this

مدت طولانی اینجا بمانند من تعجب می کنم که چرا از همراهی شما بسیار متشکرم، امیدوارم از این کار لذت برده باشید

yes i am back tomorrow we are back tomorrow hailey quang says mr duncan is cancel a good

بله من هستم فردا برمی گردیم فردا برمی گردیم هیلی کوانگ می گوید آقای دانکن لغو است یک

word yes well i suppose you can use cancel if you want something to stop or if you try

کلمه خوب بله، فکر می کنم اگر می خواهید چیزی متوقف شود یا اگر می خواهید چیزی را متوقف کنید می توانید از لغو استفاده کنید،

to stop something so we do have a very interesting phrase that exists now we often talk about

بنابراین ما یک عبارت بسیار جالب داریم که اکنون وجود دارد ما اغلب وجود دارد در مورد فرهنگ لغو صحبت کنید،

cancel culture so when we say cancel culture it means a group of people will move to try

بنابراین وقتی می‌گوییم فرهنگ لغو را لغو می‌کنیم، به این معنی است که گروهی از مردم

and get an individual taken off quite often we use this on the internet recently there

سعی می‌کنند یک فرد را از بین ببرند، اغلب ما از این موضوع در اینترنت استفاده می‌کنیم،

have been some some very well-known cases where people have been removed from the internet

موارد بسیار معروفی وجود دارد که افراد حذف شده‌اند. از اینترنت

or maybe they've lost their job because of various things so if people protest or object

یا شاید به دلیل چیزهای مختلف شغل خود را از دست داده باشند، بنابراین اگر مردم اعتراض یا اعتراض

to something happening you might find that there will be

به اتفاقی داشته باشند، ممکن است متوجه شوید که

consequences such as that person losing their job or their career completely or even their

عواقبی مانند از دست دادن شغل یا حرفه خود را به طور کامل یا حتی از دست می دهد. آزادی eir

freedom

so yes you can use the word cancel definitely i am going now it's time to say goodbye i

بنابراین بله می توانید از کلمه لغو استفاده کنید قطعاً من می روم اکنون وقت خداحافظی است

hope you've enjoyed this hour i will spend another hour with you tomorrow we are back

امیدوارم از این ساعت لذت برده باشید فردا یک ساعت دیگر را با شما خواهم گذراند ما برمی گردیم

yes tomorrow is tuesday i wonder if the snow will continue or will it stop will it be yes

بله فردا سه شنبه است نمی دانم آیا برف ادامه خواهد داشت یا متوقف خواهد شد آیا بله

or no find out tomorrow i am going now thank you very much for your company i hope you've

یا نه فردا متوجه شوید من الان می روم از شما بسیار سپاسگزارم برای

enjoyed this thank you valentin thank you zuziker

همراهی شما امیدوارم از این لذت

thank you joggers are so smart you know what they probably are i have never met a jogger

برده باشید. تا به حال با دویدنی ندیده‌ام

that could count or not count to more than 10. so yes i think joggers are pretty smart

که بتواند بیش از 10 بشمارد یا نکند . بنابراین بله، من فکر می‌کنم

they are very smart indeed hello grace goodbye grace see you tomorrow i must go now i have

دونده‌ها بسیار باهوش هستند، آنها بسیار باهوش

to go and put another smiley face on my beret for tomorrow you see but i don't know what

هستند. کلاه من برای فردا می بینید اما نمی دانم

will happen if i have too many too many of these badges on my beret what will happen

اگر تعداد زیادی از این نشان ها روی کلاه من باشد چه اتفاقی می افتد

i have no idea see you tomorrow 2pm same time as usual and i will see you tomorrow thanks

.

for watching this is mr duncan in the birthplace of english of course saying thanks for watching

برای تماشای این آقای دانکن در زادگاه e انگلیسی البته گفتن ممنون از تماشا کردن

i hope you've enjoyed day eight of 28 days of february and i will see you tomorrow and

، امیدوارم از روز هشتم از 28 روز فوریه لذت برده باشید و من فردا شما را می بینم

of course

و البته

ta ta for now

تا تا در حال حاضر