Are you comfy?/ English Addict eXtra - Wednesday 27th January 2021 with MR DUNCAN in England

i'm still waiting for someone to congratulate me on being precise and punctual today punctual

من هنوز منتظرم کسی به من بابت دقیق بودن و وقت شناسی بودن امروز به من تبریک بگوید.

oh i like that word if you are punctual it means you are on time you have arrived at

اوه من این کلمه را دوست دارم اگر وقت شناس باشید به این معنی است که به موقع رسیده اید و در

the right moment when you said you would so i am very punctual today welcome everyone

لحظه مناسبی که گفتید رسیده اید، بنابراین من امروز بسیار وقت شناس هستم به همه خوش آمدید

yes we are here once again it is english addict extra a little bit of extra english for you

بله ما اینجا هستیم یک بار دیگر این معتاد انگلیسی است کمی بیشتر انگلیسی اضافی برای شما

coming live from the birthplace of the english language which just happens to be

که از زادگاه انگلیسی زبان زنده می آیید که اتفاقاً

england

انگلیس است

here we go again hi everybody this is mr duncan in england how are you today are you okay

اینجا ما دوباره می رویم سلام به همه این آقای دانکن در انگلیس چطور است شما امروز

i hope so are you happy i really hope you are feeling good today i'm feeling okay not

خوب هستید امیدوارم پس خوشحال باشید من واقعاً امیدوارم امروز احساس خوبی داشته باشید حالم خوب است نه

too bad not too bad i am preparing myself for a new month what is going to happen in

خیلی بد نه خیلی بد من خودم را برای یک ماه جدید آماده می کنم که در فوریه چه اتفاقی می افتد

february yes i did mention this last sunday and i'm going to mention it very briefly again

بله من به این موضوع اشاره کردم یکشنبه گذشته و من دوباره به طور خلاصه به آن اشاره خواهم کرد،

we are doing something special from next monday of course the first of february or should

ما از دوشنبه آینده یک کار ویژه انجام می دهیم البته اول فوریه یا

i say fab you weary because i think next month is going to be fabulous i think so we will

باید بگویم خیلی خسته هستید زیرا فکر می کنم ماه آینده فوق العاده خواهد بود، فکر می کنم بنابراین ما خواهیم

have to wait and see and find out what is actually going to happen so i hope you're

داشت منتظر ماندن و دیدن a و ببینید واقعا قرار است چه اتفاقی بیفتد، بنابراین امیدوارم

feeling good yes for those who don't know who i am my name is duncan that's me by the

احساس خوبی داشته باشید بله برای کسانی که نمی‌دانند من کیستم اسم من دانکن است.

way hello i talk about the english language i've been doing this forever such a long time

برای همیشه

how long have you been doing it for mr duncan oh thank you for asking nearly 15 years i've

مدت طولانی است که این کار را برای آقای دانکن انجام می دهید، اوه متشکرم که تقریباً 15 سال است که این کار را می

been here on youtube since the days when youtube was just a very small website and there were

کنید.

only eight people watching

the whole site the whole of youtube only eight people were actually on youtube in 2006. did

سایت کل یوتیوب در سال 2006 فقط هشت نفر در یوتیوب حضور داشتند.

you know that so here we are then now you know what i do and we are doing something

that i like to call english addict for all those who can't get enough of the english

به اندازه کافی زبان انگلیسی دارید

language which is why we are here right now yes we have made it halfway through another

، به همین دلیل است که ما در حال حاضر اینجا هستیم بله، ما آن را در نیمه راه یک هفته دیگر پشت سر گذاشتیم،

week it is the final week of january 2021 yes it's

هفته آخر ژانویه 2021 است، بله،

wednesday

چهارشنبه است،

yes it's wednesday hello everyone nice to see you here how has the week been so far

بله، چهارشنبه است سلام به همه خوشحالم که شما را اینجا می بینم.

i hope your week has been a good week i've decided to play a new game today before we

امیدوارم هفته شما هفته خوبی بوده باشد یک بازی جدید امروز قبل از

go any further it is a new game using one of my cameras and we're going to look across

اینکه جلوتر برویم، این یک بازی جدید است که از یکی از دوربین های من استفاده می کند و ما می خواهیم

into the distance look out the window right now if you look into the distance you might

به دوردست ها نگاه کنیم و همین الان از پنجره به بیرون نگاه کنیم، اگر به دوردست ها نگاه کنید، ممکن

be able to see there is a road going across the bottom of the screen what we are going

است بتوانید آنجا را ببینید. جاده ای است که از پایین صفحه می گذرد، چیزی که ما می

to play is spot the white van so every time a white van goes across you have to tell me

خواهیم بازی کنیم این است که ون سفید را ببینید، بنابراین هر بار که یک ون سفید از آن طرف می گذرد، باید به من بگویید

you have to shout out very loud you have to say white

که باید با صدای بلند فریاد بزنید، باید بگویید

van this might take a while by the way so go and make a cup of tea sit down

ون سفید ممکن است طول بکشد. به هر حال، پس بروید و یک فنجان چای درست کنید و

get yourself nice and relaxed

بنشینید خود را خوب و آرام کنید،

has anyone seen a white van yet no i haven't seen any white vans so as soon as we see a

آیا کسی یک ون سفید دیده است، اما نه، من هیچ ون سفیدی ندیده‌ام، بنابراین به محض اینکه یک

white van go across the screen we can carry on with today's live stream come on there

ون سفید را دیدیم، از صفحه عبور می‌کنیم. می توانم با پخش زنده امروز ادامه دهم

must be at least one white van i can see lots of cars but i haven't seen any white vans

، حداقل باید یک ون سفید وجود داشته باشد، من می توانم ماشین های زیادی ببینم، اما من هیچ ون سفیدی ندیده ام

there will be in a moment trust me there is always a white van somewhere we often talk

، در یک لحظه وجود خواهد داشت، به من اعتماد کنید همیشه یک ون سفید وجود دارد جایی که ما اغلب صحبت می کنیم

about the white van man he is the guy that you always see driving around the streets

در مورد مرد ون سفید، او همان مردی است که همیشه می بینید که در خیابان ها

normally too quickly normally driving well above the speed limit and quite often we will

به طور معمول خیلی سریع در حال رانندگی است من خیلی بالاتر از حد مجاز رانندگی می کنم و اغلب ما

refer to this person as a white van man it's true i'm sure it's in the dictionary in fact

به این شخص به عنوان یک مرد ون سفید اشاره می کنیم، درست است من مطمئن هستم که در فرهنگ لغت وجود دارد، در واقع

if you look it up online if you put white van man you will find that there it is such

اگر آن را به صورت آنلاین جستجو کنید، اگر مرد وانت سفید را قرار دهید، متوجه می شوید که آنجا این

a thing yes a person who dr ah there it is yes yes everyone did you see it we had a oh

چنین چیزی است بله کسی که آنجا دکتر می کند بله همه شما آن را دیدید ما یک

we got two white vans i can't believe it we actually got two white vans there i think

ون داشتیم آه ما دو ون سفید داشتیم باورم نمی شود ما در واقع دو ون سفید آنجا گرفتیم فکر می

that deserves a round of applause not just one white van but two

کنم سزاوار یک دور تشویق نه فقط یک ون سفید، بلکه دوتا

well done yes

خوب کار

you see now you thought i was crazy doing that you you were thinking to yourself mr

کردید بله می بینید حالا فکر کردید من دیوانه بودم که این کار را انجام می دادید که با خودتان فکر می کردید آقای

duncan there is no way that we are going to see a white van but we did we had two we had

دانکن هیچ راهی وجود ندارد که ما یک ون سفید ببینیم اما ما دو نفر داشتیم.

two white vans go across there we might play that every week maybe next week we will play

دو ون سفید از آن طرف می روند ما ممکن است بازی کنیم که هر هفته شاید هفته آینده دوباره ون سفید را بازی کنیم،

spot the white van again so there i enjoyed that game did you enjoy that game i i think

بنابراین من از آن بازی لذت بردم آیا شما از آن بازی لذت بردید، فکر می کنم

that might be the most exciting thing that's ever happened not only on my live stream but

این ممکن است هیجان انگیزترین چیزی باشد که تا به حال اتفاق افتاده است نه تنها برای من پخش زنده و

also on youtube completely oh talking of exciting things yes we i can't believe i just did that

همچنین در یوتیوب کاملاً در مورد چیزهای هیجان انگیز صحبت می کنیم بله ما می توانیم باور نکن من همین کار را کردم

i really can't i can't believe it oh by the by the way uh you may have noticed that the

، واقعاً نمی توانم، نمی توانم آن را باور کنم آه، اتفاقاً آه، ممکن است متوجه شده باشید

the snow has gone everyone yes sadly we have said goodbye to the snow we had some lovely

که برف رفته است همه بله متأسفانه ما با برف خداحافظی کردیم.

snowfall last weekend but now the snow has disappeared and that is the view from my studio

برف آخر هفته گذشته بارید اما اکنون برف ناپدید شده است و این منظره ای است که از پنجره استودیوی من

window you might be able to see there is a pigeon sitting in the tree cleaning himself

می بینید که ممکن است بتوانید ببینید که یک کبوتر روی درخت نشسته و خودش را تمیز می کند

making himself look very sexy because i noticed this morning that the pigeons have started

و خودش را بسیار جذاب نشان می دهد زیرا امروز صبح متوجه شدم که کبوترها شروع

looking for their mate they have started making their little calling sounds i think i know

به نگاه کردن کرده اند. برای همسرشان آنها شروع به تولید صداهای کوچک خود کرده اند، فکر می

the reason why because it is quite mild at the moment so last weekend the temperature

کنم دلیل آن را می دانم زیرا در حال حاضر کاملاً ملایم است بنابراین آخر هفته گذشته دمای هوا

was very low it was below zero today can you believe today the temperature is almost 10

بسیار پایین بود امروز زیر صفر بود، می توانید باور کنید امروز دما تقریباً 10

degrees what's going on what's happening to our climate so last weekend i was freezing

درجه است. اتفاقی که برای آب و هوای ما افتاده است، بنابراین آخر هفته گذشته من خیلی

cold today i went outside and it was lovely and warm in fact i went outside wearing my

سرد بودم امروز بیرون رفتم و هوا دوست‌داشتنی و گرم بود در واقع با پوشیدن پیراهن آستین کوتاهم بیرون رفتم

my short sleeve my short sleeved shirt which is not an easy thing to say actually so it

که گفتنش در واقع کار ساده‌ای نیست.

is very mild today around 10 degrees it doesn't feel like winter here in england today oh

امروز در حدود 10 درجه هوا بسیار ملایم است، امروز اینجا در انگلیس زمستانی نیست، آه،

we have the live chat as well hello to the live chat yes you are more than welcome to

ما چت زنده را نیز داریم. سلام به چت زنده، بله، شما می

get in touch with me on the live chat you can write your messages to me or maybe to

توانید با من در چت زنده در تماس باشید، می توانید بنویسید پیام های شما برای من یا شاید برای

each other and that's one of the things i love about doing this not only do you get

یکدیگر و این یکی از چیزهایی است که من در مورد انجام این کار دوست دارم نه تنها شما این

a chance to listen to me with my beautiful voice hello but also you get a chance to talk

فرصت را پیدا می کنید که با صدای زیبای من به من گوش دهید، بلکه این فرصت را دارید که به صورت زنده با یکدیگر صحبت کنید.

to each other on the live chat wherever you are in the world you are more than welcome

در هر کجای دنیا که هستید، خوش آمدید

to join in oh talking of the live chat hello to donna hello donna guess what wow you are

به آن بپیوندید سلام به دونا سلام دونا حدس بزنید چه واو هستید

first on today's live chat

اول در چت زنده

what do you think of them apples hello olga and also racer is here vitesse is here oh

امروز نظرتان درباره آنها چیست apples hello olga و همچنین racer اینجاست vitesse اینجاست، اوه

vitas what happened today your finger was not very fast i think maybe last week you

ویتا چه اتفاقی امروز افتاد، انگشت شما خیلی سریع نبود، فکر می‌کنم شاید هفته

you may have strained your finger i think you've been clicking your mouse too many times

گذشته انگشتتان را فشار داده باشید، فکر می‌کنم بارها روی موس خود کلیک کرده‌اید

i think so so donna was first we also have marshmallow hello our pit our pit is here

، فکر می‌کنم پس دونا اولین بار بود، ما هم مارشمالو داریم سلام گودال ما گودال ما

as well or is it partapp who knows we also have maroos belarus series here hello belarus

هم اینجاست یا پا است rtapp که می داند ما سریال maroos belarus را در اینجا داریم سلام بلاروس در

here i did receive your message i hope everything is going all right with your father hello

اینجا من پیام شما را دریافت کردم امیدوارم همه چیز با پدر شما خوب پیش برود سلام

also flower espoire and we have oh beatriz is here as well lots of people joining me

همچنین گل اسپور و ما داریم oh beatriz اینجاست و همچنین افراد زیادی به من می پیوندند

already yes there is something special coming next week by the way something a little bit

بله وجود دارد یک چیز خاص هفته آینده می آید اتفاقاً چیزی کمی

different for the month of february or should i say fab you weary because we are going to

متفاوت برای ماه فوریه یا باید بگویم خیلی خسته شدی زیرا

have a fabulous month together and of course next month is the shortest month of the year

ما یک ماه شگفت انگیز را با هم خواهیم داشت و البته ماه آینده کوتاه ترین ماه سال است

only 28 days but what will i be doing find out on sunday next sunday i will be telling

فقط 28 روز اما من یکشنبه آینده چه کار خواهم کرد،

you all about it so don't worry

همه چیز را به شما خواهم گفت، پس نگران نباشید

hello also to christina we have tatiana here hello tatiana hello mr punctual thank you

سلام به کریستینا، ما اینجا تاتیانا داریم سلام تاتیانا سلام آقای وقت شناس،

very much yes i was very impressed with myself it doesn't happen very often but i felt very

بسیار متشکرم بله، من بسیار تحت تاثیر خودم قرار گرفتم. خیلی اوقات اتفاق نمی افتد، اما من خیلی

impressed that i was first not only here on the live chat i'm always first actually when

تحت تأثیر قرار گرفتم که نه تنها در چت زنده اینجا بودم، من همیشه وقتی به

you think about it but also i was on time i started my live stream at exactly two o'clock

آن فکر می کنید اولین هستم، بلکه به موقع هم بودم، پخش زنده خود را دقیقاً در ساعت دو شروع کردم.

uk time today hello also we have oh rose rose silva is here also palmyra is here as well

تیم انگلستان امروز سلام هم داریم اوه رز رز سیلوا اینجاست همچنین پالمیرا اینجاست همچنین

i haven't seen oh there he is oh i i thought i missed you then but you are there louis

من ندیدم اوه اونجا اوه اوه من فکر میکردم اون موقع دلم برات تنگ شده بود اما تو اونجا هستی لوئیس

dance is here today hello lewis nice to see you here back again where you belong hello

رقص امروز اینجاست سلام لوئیس خوشحالم که تو رو اینجا میبینم دوباره به جایی که شما تعلق دارید سلام

also christina mr duncan do you have any new ideas about the next lessons in february is

همچنین کریستینا آقای دانکن آیا ایده جدیدی در مورد درس های بعدی در فوریه دارید آیا

it a surprise well i will tell you what is happening next month on sunday oh well done

این یک تعجب است خوب من به شما خواهم گفت که در ماه آینده در یکشنبه چه اتفاقی می افتد، اوه

to luciana luciana luciana i'm saying hello

آفرین به لوسیانا لوسیانا لوسیانا.

white van yes did you enjoy the white van game i think we will play that at the start

ون سفید بله آیا از بازی ون سفید لذت بردید من فکر می کنم

of well maybe wednesday's live stream we will start it with that one yes i think so the

ما در شروع پخش زنده شاید چهارشنبه آن را با آن شروع کنیم بله فکر می کنم بنابراین

white van game we will do every week we might even play it later today we might do it again

بازی ون سفید را که هر هفته انجام خواهیم داد ممکن است حتی آن را بازی کنیم بعداً امروز ممکن است دوباره این کار را

later on we will see do you want to play the white fan game again

انجام دهیم، خواهیم دید که آیا می‌خواهید دوباره بازی هواداران سفید را انجام دهید،

no huh okay hello also oh we have pedro belmont is here today as well hello pedro nice to

نه خوب، سلام، اوه ما پدرو بلمونت داریم ، امروز اینجاست و همچنین سلام پدرو خوشحالم که

see you back how are things in brazil at the moment lots of things going on around the

می‌بینم اوضاع در برزیل چگونه است. لحظه ای که بسیاری از چیزها در سراسر جهان در حال وقوع

world it is a crazy time of year it is 2021 has only just started 27 days we've had but

است زمان دیوانه وار سال 2021 است که فقط 27 روز شروع شده است، اما

already everything is already starting to go crazy we had some terrible news yesterday

در حال حاضر همه چیز شروع به دیوانه شدن کرده است، دیروز خبرهای وحشتناکی

here in england and across the uk the the casualties from coronavirus have passed 100

در اینجا در انگلیس و در سراسر بریتانیا داشتیم که تلفات ناشی از ویروس کرونا دیروز از 100000 نفر گذشت.

000 yesterday so a lot of people feeling a little bit down in the mouth to be honest

بسیاری از مردم کمی در دهان خود احساس می کنند صادقانه بگویم

hello sanja where is the snow mr duncan the snow has gone there is no snow it didn't last

سلام سانجا برف کجاست آقای دانکن برف رفته است، برفی نیست، مدت

very long however at the start of the week i went outside to do some filming so i have

زیادی طول نکشید، اما در ابتدای هفته من برای انجام دادن به بیرون رفتم مقداری فیلمبرداری، بنابراین من

actually filmed sir some little shots some scenes some views and also there is me as

واقعاً چند نما کوچک فیلمبرداری کرده ام، برخی از صحنه ها، برخی از نماها، و همچنین من

well talking to you on camera so i haven't edited it yet i'm going to edit that video

در کنار دوربین با شما صحبت می کنم، بنابراین هنوز آن را ویرایش نکرده ام، می خواهم آن ویدیو را ویرایش کنم

but i haven't done it yet something to look forward to maybe next week

اما این کار را انجام ندادم با این حال چیزی که باید منتظر آن باشیم شاید هفته آینده

unicarina mr duncan when do you think we could travel again how long is a piece of string

unicarina آقای دانکن فکر می‌کنید چه زمانی می‌توانیم دوباره سفر کنیم که چقدر طول دارد.

i don't think anyone has any answers to any of the questions in fact i think most people

are afraid to say they don't know they would rather say something to make us feel better

می گویند که نمی دانند ترجیح می دهند چیزی به من بگویند ما احساس بهتری

than to actually break the bad news i think so

نسبت به اعلام خبر بد داریم، من فکر می‌کنم پس

hello also to oh hello english bidulish watching in algeria hello bid biddulish biddleish nice

سلام به اوه سلام به انگلیسی بیدولیش تماشا کردن در الجزایر سلام بیدولیش بیدلیش خوشحال می‌شوم

to see you here as well we also have en duo mr duncan do you know the tet holiday yes

شما را در اینجا می‌بینم و همچنین ما نیز یک دوتایی داریم آقای دانکن آیا می‌دانید تعطیلات تت بله

i do it is the lunar new year celebrated in vietnam i believe you have a lot of celebrations

من انجام دهید سال نو قمری است که در ویتنام جشن گرفته می شود، من معتقدم که شما جشن های زیادی دارید. ملاقات های

family reunions you have a holiday as well so lots of people normally during tet which

خانوادگی شما یک تعطیلات نیز دارید، بنابراین بسیاری از مردم معمولاً در طول تت که

is the lunar new year which is celebrated i think it is coming soon am i right i'm not

سال نو قمری است که جشن گرفته می شود، فکر می کنم به زودی خواهد آمد. درست است، من

actually sure when the lunar new year is this year i'm not actually sure to be honest i

در واقع مطمئن نیستم که امسال سال جدید قمری چه زمانی است، من در واقع مطمئن نیستم که صادق

loved your pronunciation of february february yes some people say february february i like

باشم، تلفظ شما در فوریه فوریه را دوست داشتم، بله، برخی از مردم می گویند فوریه فوریه من دوست دارم

to say february you see because that's how it's spelt sometimes it's nice to use the

بگویم فوریه می بینید، زیرا گاهی اوقات اینگونه املا می شود خوب است که از

whole word let's not waste those letters we shouldn't waste them hello also tan chao hello

کل کلمه استفاده کنیم بیایید آن حروف را هدر ندهیم، ما نباید آنها را هدر دهیم.

teacher and everybody oh by the way talking of vietnam i believe it's the anniversary

today of the end of the vietnam war i think the peace agreement was signed on this day

او قرارداد صلح در این روز امضا شد

i believe in 1973 if i'm not mistaken the 27th of january 1973 hello i'm a lemon hello

من معتقدم در سال 1973 اگر اشتباه نکنم 27 ژانویه 1973 سلام من یک لیمو

i'm a lemon are you really what type of lemon are you are you one of those big juicy lemons

هستم سلام من یک لیمو هستم آیا شما واقعاً چه نوع لیمویی هستید شما یکی از آن بزرگ هستید؟ لیموهای آبدار

or are you one of those small sour lemons i don't know you see because i'm not there

یا شما یکی از آن لیمو ترش های کوچک هستید که نمی دانم می بینید زیرا من آنجا

i am not there

نیستم من آنجا نیستم

oh how can i think in english thinking in english is something that you learn over a

آه چگونه می توانم به انگلیسی فکر کنم فکر کردن به انگلیسی چیزی است که در طول

period of time you can't rush that thing so as you learn new words as you learn sentences

مدت زمانی می توانید یاد بگیرید عجله نکنید تا با یادگیری کلمات جدید در حین یادگیری جملات

and as you become more familiar with english you will find that your brain will start remembering

و با آشنایی بیشتر با زبان انگلیسی متوجه شوید که مغز شما شروع به

the words but also it will become easier to think in english so i always think it is good

به خاطر سپردن کلمات می کند، اما فکر کردن به زبان انگلیسی نیز آسان تر می شود، بنابراین من همیشه فکر می کنم که اینطور است. خوب

to imagine the words in your head so don't just say the words but see the words even

است که کلمات را در ذهن خود تصور کنید، بنابراین فقط کلمات را بیان نکنید، بلکه کلمات را ببینید حتی

if they're not in front of you on a piece of paper you can still visualize the words

اگر آنها در مقابل شما نیستند روی یک تکه کاغذ، همچنان می توانید کلمات را در ذهن خود تجسم

in your head so that is a good way of getting used to thinking in english so try to imagine

کنید، بنابراین این راه خوبی است. از عادت کردن به تفکر انگلیسی پس سعی

the words in front of you visual stimulation and also thinking about things in a subconscious

کنید کلماتی را که در مقابل خود دارید، تحریک بصری و همچنین تصور کنید فکر کردن در مورد چیزها به صورت ناخودآگاه

way can actually help you to remember things and so i suppose in a way you are rewiring

می تواند در واقع به شما کمک کند تا چیزها را به خاطر بسپارید، بنابراین فکر می کنم به نحوی که مغز خود را مجدداً سیم کشی

your brain you are getting your brain to do something new something different that it

می کنید، مغز خود را وادار می کنید تا کاری جدید انجام دهد که

hasn't done before but of course like anything it does take time it does take time you are

قبلاً انجام نداده است، اما البته مانند هر کاری آیا زمان می برد زمان می برد شما

right sujin hello tsujin in korea the lunar new year is on the 12th of february so next

درست می گویید سوجین سلام تسوجین در کره سال جدید قمری در 12 فوریه است، بنابراین

month next month would appear to be the lunar new year hello also to oh hello alessandra

ماه آینده به نظر می رسد سال جدید قمری باشد سلام همچنین به اوه سلام الساندرا

nice to see you here as well zershid is here as well i know mr duncan you are pronouncing

خوشحالم که شما را اینجا می بینم خوب zershid اینجاست و من می دانم که آقای دانکن شما

my name wrong hershed hershid by the way when i said your name last week the captions actually

نام من را اشتباه تلفظ می کنید هرشد هرشید، اتفاقاً وقتی هفته گذشته نام شما را گفتم، زیرنویس ها در

put a very rude word onto the live chat yes it did so i have to be very careful you see

واقع یک کلمه بسیار بی ادبانه را در چت زنده گذاشتند بله ، بنابراین باید بسیار مراقب باشم. می بینید

when i'm saying things sometimes later when the captions are on your screen sometimes

که من گاهی اوقات چیزهایی را می گویم، وقتی زیرنویس ها روی صفحه نمایش شما هستند، گاهی اوقات

if if youtube doesn't hear the word properly if they don't hear it clearly then sometimes

اگر یوتیوب کلمه را به درستی نمی شنود اگر واضح آن را نمی شنود، گاهی اوقات

they will put the wrong word it can be very funny sometimes looking at the captions when

آنها کلمه اشتباهی را بیان می کنند، گاهی اوقات می تواند بسیار خنده دار باشد. به دنبال a وقتی

youtube does not translate them properly it can be very funny i think so hello also to

یوتیوب آنها را به درستی ترجمه نمی‌کند، می‌تواند بسیار خنده‌دار باشد، من فکر می‌کنم پس سلام به

oh can i say hello to finney hello finney nice to see you here as well we have strange

اوه، آیا می‌توانم به فینی سلام کنم سلام فینی، خوشحالم که شما را اینجا می‌بینم، همچنین امروز کلمات انگلیسی عجیبی داریم که در

english words coming up today unusual english words strange english words also we have the

زبان انگلیسی غیرعادی هستند کلمات انگلیسی عجیب غریب کلمات همچنین

mystery idiom in fact i will show you today's mystery idiom straight away without any more

اصطلاح اسرارآمیز را داریم در واقع من بلافاصله بدون هیچ

hesitation here it is today's mystery idiom is on your screen right now

تردیدی اصطلاح مرموز امروز را به شما نشان

mystery idiom what is it just say what you see today's mystery idiom it is a well-known

خواهم داد. عبارت معروف

expression in the english language so think carefully and then you will be able to say

در زبان انگلیسی، پس خوب فکر کنید و سپس می توانید بگویید

what today's mystery idiom is i will give you the answer later on don't worry oh another

که اصطلاح معمایی امروز چیست، بعداً به شما پاسخ خواهم داد نگران نباشید، اوه

thing is well a lot of people like my cockerel on sunday but but it would appear that i don't

چیز دیگری خوب است که بسیاری از مردم یکشنبه خروس من را دوست دارند. اما به نظر می رسد که من

show the cockerel for long enough so today i'm going to show you my cockerel completely

خروس را به اندازه کافی برای مدت طولانی نشان نمی دهم، بنابراین امروز می خواهم خروس خود را به طور کامل به شما نشان دهم

here here we go so there it is so that is the cockerel that pops up on sunday during

اینجا، ما می رویم، پس آن جا است، بنابراین خروسی است که یکشنبه در

the sentence game so now you can see it properly you see there it is isn't it lovely a very

حین بازی جمله ظاهر می شود. بنابراین حالا شما می توانید آن را به درستی ببینید، می بینید آنجاست، آیا

lovely cockerel indeed it also does this on sunday

خروس بسیار دوست داشتنی نیست، در واقع این کار را در یکشنبه هم انجام می دهد

one of my neighbours used to have a cockerel and in the morning it would call and then

یکی از همسایه های من یک خروس داشت و صبح زنگ می زد و بعد

in the afternoon it would also call all the time in fact and then some of the neighbours

از ظهر می خواست. در واقع همیشه تماس بگیرید و سپس برخی از همسایه ها

started complaining and they had to i don't know what they did whether they whether they

شروع به شکایت کردند و آنها مجبور شدند چه کار کنند، چه

sent the cockerel away or or perhaps they did something else

خروس را فرستادند یا شاید کار دیگری انجام دادند،

i'm not quite sure i never found out

کاملاً مطمئن نیستم که هرگز متوجه شدم

hello also teresa racer says sink or swim oh that's a good expression that's a good

سلام همچنین ترزا ریسر می‌گوید سینک یا شنا کن اوه این یک عبارت خوب است که بیان خوبی

expression yes i like that one yes it could be that today's idiom the mystery idiom sink

است بله من آن را دوست دارم بله ممکن است اصطلاح امروزی اصطلاح رمزآلود غرق شود

or swim well you are right in the fact that it is an idiom but it isn't that idiom that's

یا خوب شنا کن شما درست می‌گویید که یک اصطلاح است اما این اصطلاحی

not the one we're looking for we're looking for another one completely but sink or swim

نیست که ما به دنبال آن هستیم، بلکه به طور کامل به دنبال یکی دیگر هستیم، اما غرق یا شنا

it is a way of describing the the action of trying something and what the outcome will

کن، این راهی برای توصیف عمل امتحان کردن چیزی است و اگر چیزی را امتحان کنید نتیجه آن چه خواهد

be so if you try something new quite often you will have two choices you will sink

بود. جدید اغلب شما دو انتخاب خواهید داشت غرق

or swim it means you will be successful or you will fail so if you swim you are being

یا شنا کن یعنی موفق می شوی یا شکست می خوری پس اگر شنا کنی

successful if you sink you are not being successful you sink or swim hello shaker adam oh my goodness

موفق هستی اگر غرق شوی موفق نیستی غرق شوی یا شنا کن سلام شیکر آدام خدای

i feel like i've gone back in time by about three years shaker adam i can't believe it

من احساس می کنم به گذشته برگشته ام حدود سه سال است شیکر آدام، نمی توانم باور کنم

it's been a very long time since i've seen you here on the live stream oh my goodness

که خیلی وقت است که تو را در جریان زنده ندیده ام وای خدای

i am completely

من،

flabbergasted to be honest so hello yes shaker adam i remember you from a very long time

صادقانه بگویم کاملا متحیر هستم، پس سلام بله شیکر آدام، من شما را از مدت ها قبل به یاد دارم چند وقت

ago talking of people on the live chat who haven't appeared for a long time has anyone

پیش صحبت از افرادی در چت زنده که برای مدت طولانی ظاهر نشده اند،

seen t.s do you remember t.s tias who lives in indonesia i haven't seen her on the live

آیا کسی t.s را دیده است.

stream for a very long time and the other day i was talking to steve about people who

من با استیو در مورد افرادی صحبت می کردم

come onto the live chat and also people i haven't seen for a long time such as sue cat

که وارد چت زنده می شوند و همچنین افرادی که مدت زیادی است ندیده ام مانند سو گربه که مدت هاست سو گربه

i haven't seen sue cat for a long time and also as i said ts tias who lives in indonesia

را ندیده ام و همچنین همانطور که گفتم ts tias که در آن زندگی می کند اندونزی

i haven't seen her for a very long time so if anyone is in touch if anyone is communicating

مدت زیادی است که او را ندیده ام، بنابراین اگر کسی در تماس باشد اگر کسی در حال ارتباط است

with tias can you please send an email and say mr duncan mentioned you today he's missing

با تیاس می‌توانید لطفاً یک ایمیل بفرستید و بگویید آقای دانکن امروز به شما اشاره کرده است که او دلتنگ

you he is wondering where you are

شما شده است او

have you seen partapp yes i have yes i think i'm looking at part right now do you know

می‌پرسد کجا هستید آیا partapp را دیده‌اید بله من دارم بله فکر می‌کنم همین الان دارم به قسمتی نگاه می‌کنم آیا می‌دانید به

what i'm thinking

چه فکر می‌کنم؟

hello marietta there used to be a lot of [ __ ] rules around my area when i was a child

سلام ماریتا زمانی که من کودک بودم و دختری جوان بودم قوانین [ __ ] زیادی در اطراف منطقه من وجود داشت،

and a young girl but unfortunately i hardly hear one nowadays says marietta molly well

اما متأسفانه امروزه به ندرت می شنوم که یکی بگوید ماریتا مولی خب

you might be the lucky one you see because not everyone likes the sound of a cockerel

شاید شما خوش شانسی باشید که می بینید زیرا همه صدا را دوست ندارند

some people hate the sound especially first thing in the morning as you know the cockerel

برخی از مردم از صدای خروس متنفرند، مخصوصاً اول صبح، همانطور که می دانید

will often call as the sun is rising and sometimes that can be very early in the morning so yes

خروس اغلب با طلوع خورشید صدا می زند و گاهی اوقات ممکن است صبح خیلی زود باشد، بنابراین بله

i think so you have to be very careful

، فکر می کنم پس باید بسیار مراقب باشید

hello also anna kobe anna kobe nice to see you here as well it is like a family reunion

سلام همچنین آنا کوبه آنا کوبه خوشحالم که شما را اینجا می بینم، امروز مثل یک گردهمایی خانوادگی

today that's what it feels like it feels like i'm i'm gathering at the dinner table with

است، این احساسی است که من دارم سر میز شام با

all of my family that's what it feels like when i come on here that's one that's why

همه اعضای خانواده ام دور هم جمع شده ام. در اینجا این یکی است به همین دلیل

i like doing this so much i love it

من دوست دارم این کار را انجام دهم اوه من آن را دوست

oh i see palmyra says t.s was on the chat one day but not for a long time i will write

دارم اوه می بینم که پالمیرا می گوید یک روز t.s در چت بود اما برای مدت طولانی

to her thank you palmyra unfortunately i don't have t.s's email address i'm sure i do somewhere

برای او می نویسم متشکرم palmyra متأسفانه آدرس ایمیل t.s را ندارم مطمئنم جایی دارم

but unfortunately my email box at the moment is a little untidy by the way if you have

اما متاسفانه جعبه ایمیل من در حال حاضر کمی نامرتب است به هر حال اگر

sent an email to me and i haven't replied or responded or if i haven't read your email

ایمیلی برای من ارسال کرده اید و من پاسخ نداده ام یا پاسخ نداده ام یا اگر ایمیل شما

out on the live chat don't worry i am a little bit behind unfortunately because i have quite

را در چت زنده نخوانده ام، نگران نباشید من یک هستم کمی عقب تر متأسفانه چون

a few people writing to me at the moment for which i apologise i'm sorry about that i'm

من در حال حاضر افراد زیادی برای من نامه می نویسند که برای آنها عذرخواهی می کنم ، از این بابت متاسفم ،

very very sorry but i will try my best to answer your emails hello also to

بسیار بسیار متاسفم ، اما تمام تلاشم را می کنم که به ایمیل های شما پاسخ دهم سلام همچنین به

oh that's interesting oh tomek oh tomic is here hello tomek have you guessed today's

آه جالب است آه tomek oh tomic اینجاست سلام tomek آیا شما حدس زدید اصطلاح رمز و راز امروزی را حدس زدید

mystery idiom do you know what it is have you guessed it yet there it is today's mystery

آیا می دانید چیست آن را حدس زده اید اما این اصطلاح مرموز امروزی وجود دارد

idiom if you have a clue if you have any idea what it is please let me know oh my goodness

اگر می دانید اگر نظری دارید اگر ایده ای دارید لطفا به من اطلاع دهید خدای من

i've just realized we've been here already for 32 minutes how is that possible the time

من تازه متوجه شدم که ما قبلاً برای 32 دقیقه اینجا بودیم چگونه ممکن است زمان

always goes by far too quickly today i nearly sneezed then today we're going to ask a question

همیشه بسیار زیاد باشد. خیلی سریع امروز تقریبا عطسه کردم امروز میخواهیم سوالی

would you would you like me to ask you a question okay here's a question that i'm going to ask

بپرسیم آیا دوست دارید از شما سوالی بپرسم خوب اینجا سوالی است که

today what was the last thing you purchased the last thing you bought so what was the

امروز میخواهم بپرسم آخرین چیزی که خریدید چه بوده است خریدی پس

most recent thing that you bought for yourself maybe something big or maybe something small

جدیدترین چیزی که برای خودت خریدی چی بود شاید یه چیز بزرگ یا شاید یه چیز کوچیک

maybe something to wear or maybe something to eat or maybe something to cook with ah

شاید چیزی برای پوشیدن یا شاید چیزی برای خوردن یا شاید چیزی برای آشپزی آه

did you see mr steve and myself last sunday in the kitchen we were doing a little bit

آیا من و آقای استیو را دیدی یکشنبه گذشته در آشپزخانه که بودیم در حال انجام

of cooking last weekend we were so what was the last thing you purchased was it something

کمی آشپزی آخر هفته گذشته بودیم، بنابراین آخرین چیزی که خریداری کردید، چیزی بود که به آن

you needed was it something you really wanted was it a small thing or was it an expensive

نیاز داشتید، چیزی بود که واقعاً می خواستید، چیز کوچکی بود یا چیز گرانی

thing i must be honest over the past five or six months i haven't really bought many

بود، باید صادقانه بگویم در پنج یا شش سال گذشته ماه‌ها

things i haven't really been too bothered about buying things the only things i've bought

من واقعاً چیزهای زیادی نخریده‌ام. واقعاً در مورد خریدن چیزهایی خیلی اذیت نشده‌ام. تنها چیزهایی که

recently i suppose are things for my studio things for this work that i do because running

اخیراً خریده‌ام، فکر می‌کنم چیزهایی برای استودیو من برای این کار است که انجام می‌دهم، زیرا اجرای

a studio like this takes a lot of time and effort so sometimes maybe i have to update

یک استودیو مانند این نیاز به زمان دارد. بسیاری از t وقت و تلاش، بنابراین گاهی اوقات ممکن است مجبور شوم

a piece of equipment because it's broken or maybe it's starting to malfunction i like

یک قطعه را به روز کنم زیرا خراب است یا شاید شروع به خراب شدن کرده است.

that word

the last thing i bought says flower was a coat something maybe for the winter months

maybe we often think of fashion especially when you are buying clothes we often think

هنگامی که شما در حال خرید لباس هستید، ما اغلب

of fashion for different times of the year so quite often you will have winter fashion

به مد برای زمان های مختلف سال فکر می کنیم، بنابراین اغلب اوقات مد زمستانی خواهید داشت،

maybe there is a new colour that lots of people are enjoying they are buying a certain item

شاید رنگ جدیدی وجود داشته باشد که بسیاری از افراد از آن لذت می برند، آنها در حال خرید یک

of clothing in a certain colour maybe red maybe yellow maybe green maybe black you see

لباس خاص در یک رنگ خاص، شاید قرمز هستند شاید زرد، شاید سبز، شاید مشکی که می‌بینید

and duo also says the same thing i also bought a coat for myself for the winter months i

و دوتایی هم همین را می‌گوید من برای ماه‌های زمستان برای خودم کت خریدم،

think so

فکر می‌کنم،

tomek says you have missed my answer please scroll up the chat as i don't feel like typing

تومک می‌گوید پاسخ من را از دست داده‌اید، لطفاً چت را به بالا ورق بزنید، چون حوصله تایپ کردن

it again

آن را ندارم دوباره

i think maybe today you feel like me you see because i woke up this morning feeling very

فکر می کنم شاید امروز مثل من می بینی چون امروز صبح از خواب بیدار شدم و خیلی

sleepy i don't know what happened today it took me a very long time to wake up my eyes

خواب آلود شدم نمی دانم امروز چه اتفاقی افتاد خیلی طول کشید تا از خواب بیدار شوم چشمانم

were half closed all morning i i just couldn't wake up but i feel all right now because i

تمام صبح نیمه بسته بودند فقط می توانم بیدار نمی شوم اما الان احساس خوبی

had my cup of coffee at 11 o'clock and everything is now all right belarusia says ma the the

دارم چون ساعت 11 فنجان قهوه خوردم و الان همه چیز خوب است بلاروس می گوید مادر

last thing i purchased or the most recent thing i purchased was a device to connect

آخرین چیزی که خریدم یا جدیدترین چیزی که خریدم دستگاهی برای اتصال بود

my phone to the electricity socket yes you will find nowadays especially if you buy apple

گوشی من به سوکت برق بله ، امروزه پیدا خواهید کرد به خصوص اگر محصولات اپل را بخرید

products that the devices now don't come with any leads have you noticed that so if i'm

که دستگاه ها در حال حاضر هیچ سرنخی ندارند، آیا متوجه شده اید که اگر

not mistaken i think the latest iphone the iphone 12 actually doesn't come with a recharger

اشتباه نکنم فکر می کنم آخرین آیفون یعنی iPhone 12 واقعاً چنین نیست. اینکه با شارژر

or any leads isn't that is that strange now i don't know if it has anything to do with

یا هر سرنخ همراه باشد، عجیب نیست، حالا نمی‌دانم ربطی به

coronavirus or maybe there is a shortage of of equipment or maybe they can't actually

ویروس کرونا دارد یا شاید کمبود تجهیزات وجود داشته باشد یا شاید واقعاً نتوانند

make these things but apparently yes yes you are right yes it would appear that sometimes

این چیزها را بسازند، اما ظاهرا بله بله حق با شماست بله به نظر می رسد که گاهی اوقات

you do have to buy things to go with another thing especially electrical things it can

مجبورید چیزهایی بخرید تا با چیز دیگری همراه شوید، به خصوص چیزهای الکتریکی می

be very annoying i remember growing up as a child my parents would buy maybe a new toy

تواند بسیار آزاردهنده باشد.

and inside well of course you had to put batteries but quite often the batteries would not come

شما مجبور بودید باتری را قرار دهید، اما اغلب t باتری‌ها

with the toy so you would open your present you would take it out and you'd be so excited

همراه اسباب‌بازی نمی‌آیند، بنابراین شما هدیه‌تان را باز می‌کنید، آن را بیرون می‌آورید و خیلی هیجان‌زده

because you wanted to use it and then you realize that there are no batteries to go

می‌شوید چون می‌خواستید از آن استفاده کنید و سپس متوجه می‌شوید که باتری برای داخل شدن وجود ندارد،

inside so you can't play with it there's nothing worse than having a new toy that you can't

بنابراین نمی‌توانید بازی کنید. با آن هیچ چیز بدتر از داشتن یک اسباب بازی جدید نیست که نمی توانید با آن

play with because you don't have the batteries i think so sujin says i bought some eggs the

بازی کنید زیرا باتری ندارید، فکر می کنم سوجین می گوید من چند تخم مرغ خریدم

last thing i purchased was eggs but at the at the moment it is very difficult to buy

آخرین چیزی که خریدم تخم مرغ بود اما در حال حاضر بسیار است خرید

eggs because of the bird influenza yes so as if there weren't enough things to worry

تخم مرغ به دلیل آنفولانزای پرندگان مشکل است، بله، به طوری که انگار در حال حاضر چیزهای کافی برای

about at the moment in the world in some places there is also bird flu as well you are right

نگرانی در دنیا وجود ندارد، در بعضی جاها آنفولانزای پرندگان نیز وجود دارد، همچنین شما درست می گویید

marshmallow marshmallow says the last thing i bought or the most recent thing i bought

مارشملو مارشمالو می گوید آخرین چیزی که خریدم یا جدیدترین چیزی که

was chips and coffee i have a feeling that might be your your lunch you might be talking

خریدم چیپس و قهوه بود. احساس می کنم ممکن است ناهار شما باشد، شاید در

about your lunch there i think so edit goulet says i bought two sweet mon monchiki or monchichi

مورد ناهار خود در آنجا صحبت می کنید، فکر می کنم پس ویرایش goulet می گوید من دو مونچیکی یا مونچیچی شیرین

for my two granddaughters or monkichi i don't know what that is actually it sounds nice

برای دو نوه یا مونکیچی من خریدم نمی دونم این واقعا چیه خوب است

i have a feeling it might be something with chocolate or maybe something that is sweet

من احساس می کنم ممکن است چیزی با شکلات باشد یا شاید چیزی شیرین باشد

i think so our will is here hello our will muhammad nice to see you here as well very

. فکر می کنم پس اراده ما اینجاست سلام وصیت نامه ما محمد خوشحالم که شما را اینجا می بینم خیلی

nice rosa says i bought some new clothes and also gifts for my anniversary very nice now

خوب است روزا می گوید من چند لباس جدید خریدم و همچنین برای خودم هدایایی خریدم سالگرد خیلی خوب است

a lot of people especially if they've been together for for a long time quite often they

حالا بسیاری از مردم به خصوص اگر برای مدت طولانی با هم بوده اند معمولاً

will celebrate a certain anniversary so maybe if you've been married for maybe five years

سالگرد خاصی را جشن می گیرند، بنابراین شاید اگر پنج سال

or ten years or twenty years can you can you imagine being married to the same person for

یا ده سال یا بیست سال است که ازدواج کرده اید می توانید بتوانید تصور کنید که 20 سال با یک فرد ازدواج کرده اید،

20 years so anniversaries yes maybe you will buy a gift for someone or maybe you will receive

بنابراین سالگردها بله شاید برای کسی هدیه ای بخرید یا شاید

a gift during an anniversary hello also

در یک سالگرد هدیه ای دریافت کنید سلام

hello also beatriz oh i think you may have read about my house in the mountains where

همچنین سلام beatriz اوه فکر می کنم ممکن است در مورد خانه من در کوهستان خوانده باشید.

i live

من زنده

says bitters i'm not sure what that's referring to i have a feeling it might be a reply to

می گویم تلخ است، مطمئن نیستم به چه چیزی اشاره می کنم، احساس می کنم ممکن است پاسخی به

another message i think so

پیام دیگری باشد، فکر می کنم پس

donna says i bought two hoodies and also one coat before three hours

دونا می گوید من قبل از سه ساعت دو هودی و همچنین یک کت

do you mean that you bought these things three hours ago recently maybe olga says it seems

خریدم آیا منظور شما این است که این سه چیز را خریده اید؟ ساعاتی پیش اخیراً شاید اولگا می گوید به نظرم می رسد

to me i haven't bought anything for ages except food i've been working from home from for

من چندین سال است که چیزی نخریده ام به جز غذایی که ماه هاست از خانه کار می کنم به

many months because of the covered restrictions

دلیل محدودیت های تحت پوشش

it seems i don't need anything anymore that is a very good point in fact that was something

به نظر می رسد دیگر به چیزی نیاز ندارم که بسیار خوب است. در واقع این

i was going to mention today it would appear that because we're spending more and more

چیزی بود که امروز می خواستم به آن اشاره کنم، به نظر می رسد که چون

time at home we don't really need much stuff we don't need to keep buying new things especially

زمان بیشتری را در خانه می گذرانیم، واقعاً به چیزهای زیادی نیاز نداریم، نیازی به خرید چیزهای جدید به خصوص لباس نداریم.

clothing can i let you in on a little secret i bought mr steve for christmas so the christmas

شما در یک راز کوچک من آقای استیو را برای کریسمس خریدم بنابراین کریسمسی

that is just gone i bought steve some lovely long t-shirts so they have long sleeves and

که به تازگی تمام شده است برای استیو چند تی شرت بلند دوست داشتنی خریدم تا آستین های بلند داشته باشند و

they are they are very generous they are large and mr steve loves them and now he wears them

بسیار سخاوتمند هستند، بزرگ هستند و آقای استیو آنها را دوست دارد و اکنون او آنها

every day he doesn't wear anything else well well he wears trousers as well i don't mean

را هر روز می پوشد، چیز دیگری را خوب نمی پوشد، شلوار هم می پوشد، منظورم

that he's naked below his t-shirt nothing like that but he does love them he lifts them

این نیست که او زیر تیشرتش برهنه است، چیزی شبیه به آن نیست، اما او آنها را دوست دارد، آنها را بلند می کند

so he wears those every day in fact a lot of people think that i look too formal on

تا هر روز آن ها را بپوشد. در واقع بسیاری از مردم فکر می کنند که من در اینجا خیلی رسمی به نظر می رسم

here a lot of people complain or they used to people used to say mr duncan why do you

بسیاری از مردم شکایت می کنند یا قبلاً مردم می گفتند آقای دانکن چرا

wear your shirt and tie you're not going anywhere you're not in the office you're just in your

پیراهن و کراوات خود را می پوشید جایی نمی روید در دفتر نیستید فقط در

studio at home but sometimes appearances can be very important so i always like to look

استودیو در خانه هستید اما گاهی اوقات ظاهر ممکن است خیلی مهم است، بنابراین من همیشه دوست دارم برای پخش

well dressed and smart for my live streams i think so donna says yes i bought the hoodies

زنده‌ام خوش لباس و باهوش به نظر برسم ، فکر می‌کنم پس دونا می‌گوید بله من هودی‌ها را

three hours ago i have a hoodie in my studio would you like to see my hoodie

سه ساعت پیش خریدم، من یک هودی در استودیوی خود دارم، آیا می‌خواهید هودی من را ببینید

okay

خوب

here is my hoodie so when we say hoodie it means normally an item of clothing that has

اینجا هودی من است، پس وقتی ما می گوییم هودی به این معنی است که معمولاً لباسی است که

a hood on top so you can see that this item of clothing has a hood to go over your head

یک کلاه در بالا دارد، بنابراین می توانید ببینید که این لباس یک کلاه دارد که بالای سر شما می رود،

so quite often we will describe this item of clothing as a hoodie hoodie interesting

بنابراین اغلب ما این لباس را به عنوان یک هودی هودی

i hope you enjoyed that

جالب توصیف می کنیم. شما از اینکه

what was the last thing you purchased for another few moments and then we will move

آخرین چیزی که خریدید برای چند لحظه

on to something else hello nung me or nung mai hello to you oh

دیگر لذت بردید و سپس به سراغ چیز دیگری خواهیم رفت سلام نونگ من یا نونگ مای سلام به شما اوه

marielba says i've been married for 34 years and here we are 34 years that's a very long

ماریلبا می گوید من 34 سال است که ازدواج کرده ام و اکنون 34 سال است که خیلی طولانی

time

hello also tomex says speaking of recent purchases i've indulged myself with a bag filled with

سلام همچنین تامکس می گوید صحبت از recen من خودم را با یک کیسه پر از

green buds that will make me relaxed creative and happy okay tomic

جوانه های سبز لذت بردم که باعث می شود من را آرام و خلاق و خوشحال

i'm not sure if i agree with that but if it makes you happy

کنم، بسیار خوب، مطمئن نیستم که با آن موافقم یا نه، اما اگر شما را

i have a feeling it will make you happy i have a feeling

خوشحال کند، احساس می کنم که شما را خوشحال می کند. احساسی دارم،

but i'm not going to encourage that sort of behaviour to be honest i i have to be so careful

اما من نمی‌خواهم چنین رفتاری را تشویق کنم، صادقانه بگویم، باید خیلی مراقب

you see nowadays it's 2021 you have to be careful every single word you say can get

باشم، می‌بینی که این روزها در سال 2021 است، باید مراقب باشی تک تک کلماتی که می‌زنی می‌تواند

you deep in to trouble i think so

عمیقاً تو را به دردسر بیاندازد، فکر می‌کنم

yeah 34 years married for 34 years that does sound incredible i will be honest with you

بله 34 سال متاهل به مدت 34 سال باورنکردنی به نظر می رسد من با شما صادق خواهم بود

that is amazing yes you are right ali

که شگفت انگیز است بله شما درست می گویید علی

due to this situation we get to know which items are really essential for our daily life

به دلیل این وضعیت ما می دانیم که چه مواردی واقعاً برای زندگی روزمره ما ضروری هستند

i think yes you are right i think so that's it so all of the things we used to think that

من فکر می کنم بله شما درست می گویید من فکر می کنم. این همه چیزهایی است که قبلاً فکر می

we needed i think now we are starting to realize that we don't really need them i think that

کردیم به آنها نیاز داریم فکر می کنم اکنون داریم متوجه می شویم که واقعاً به آنها نیاز نداریم.

might be the way i look at it anyway so so from my own point of view i think we are starting

من فکر می کنم ما شروع

to to look at ourselves look at the things that we need look at the things that we view

به نگاه کردن به خودمان کرده ایم و به چیزهایی که به آنها نیاز داریم نگاه می کنیم خوب در مورد چیزهایی که ما آنها

as as essential we are starting to see these things in a very different way i think i think

را ضروری می دانیم، ما شروع به دیدن این چیزها به روشی بسیار متفاوت کرده ایم. من فکر می کنم فکر می کنم

yes i think it is happen happening

بله، فکر می کنم این اتفاق می افتد.

unicarina has a very interesting list of recent purchases unique arena i've bought some face

masks so basically my purchases have been tomatoes cucumbers peppers tangerines kiwis

ماسک ها اساسا خریدهای من گوجه فرنگی خیار فلفل نارنگی کیوی

oh mr steve likes kiwis some lettuce a piece of pumpkin some bread some cereal some yogurt

اوه آقای استیو کیوی دوست دارد مقداری کاهو یک تکه کدو تنبل مقداری نان مقداری غلات مقداری ماست

but no jaffa cakes i can't believe it you have to have some jaffa cakes on your list

اما بدون کیک یافا من نمی توانم باور کنم که باید چند کیک یافا در لیست خود داشته

you have to you must

باشید. حتما باید

oh dear let's have a look at one of my english lessons we are going to take a short break

اوه عزیزم بیایید به یکی از درس های انگلیسی من نگاهی بیندازیم که می خواهیم استراحت کوتاهی

and then we will be back this is one of my many english lessons that you can see on youtube

داشته باشیم و سپس برمی گردیم این یکی از چندین درس انگلیسی من است که می توانید در یوتیوب ببینید.

don't forget i have my own youtube channel with many many video lessons this is taken

فراموش نکنید که من دارم کانال یوتیوب خودم با درس های ویدیویی بسیار زیاد این

from full english number 26 some excerpts from one of my lessons and then after that

از شماره 26 کامل انگلیسی گرفته شده است، چند گزیده از یکی از درس های من و بعد از آن

we are going to look at some unusual words

می خواهیم به چند کلمه غیرمعمول نگاه کنیم.

oh there you are welcome to another full english lesson coming to you from the birthplace of

f از زادگاه

winnie the pooh professor snape judy dench hugh laurie and of course the english language

وینی پو پروفسور اسنیپ جودی دنچ هیو لوری و البته زبان انگلیسی

which is why we are all here together now so without any more dawdling or time wasting

، به همین دلیل است که ما اکنون اینجا هستیم، بنابراین بدون هیچ گونه هدر دادن یا اتلاف وقت،

let's get on with today's full english lesson right

بیایید همین الان به درس کامل انگلیسی امروز بپردازیم

now

have you ever been stuck for words have you ever been in a situation where you could not

آیا تا به حال بوده اید؟ آیا تا به حال در موقعیتی قرار گرفته اید که نمی توانید

think what to say there are many ways of describing this occurrence we can say that you are tongue-tied

فکر کنید چه بگویید، راه های زیادی برای توصیف این اتفاق وجود دارد، می توانیم بگوییم که شما زبان بسته

you have been left speechless you are stuck for words you cannot find the words to express

اید، زبانتان بند آمده است، برای کلمات گیر کرده اید که نمی توانید کلمات را پیدا کنید. برای بیان

yourself your mind has gone blank there are many reasons why you might find yourself unable

خود، ذهن شما خالی شده است، دلایل زیادی وجود دارد که باعث می شود

to speak perhaps you are in a state of shock or surprise an unexpected event can leave

نتوانید صحبت کنید، شاید در حالت شوک هستید یا غافلگیر شده اید، یک اتفاق غیرمنتظره می تواند

you speechless the surprise can be a nice thing or it can be something not so nice such

شما را ناامید کند، غافلگیری می تواند چیز خوبی باشد یا ممکن است چیزی نباشد خیلی خوب

as bad news if you are giving a speech to a group of people you might find that your

مثل خبر بد، اگر برای گروهی از مردم سخنرانی می کنید، ممکن است متوجه شوید که

brain suddenly stops working you become nervous and cannot remember what to say i'm ever so

مغزتان ناگهان از کار می افتد، عصبی می شوید و نمی توانید به یاد بیاورید که چه بگویم، خیلی

sorry my mind has gone blank after a sudden surprise you might only be able to say i'm

متاسفم که ذهنم بعد از یک غافلگیری ناگهانی خالی شد، فقط

speechless you have become tongue-tied and stuck for words if you try to remember the

اگر بخواهید

thing you wanted to mention you might say it's on the tip of my tongue.

چیزی را که می خواستید به آن اشاره کنید به خاطر بسپارید و ممکن است بگویید روی نوک زبان من است، بتوانید بگویید من لال هستم.

foreign a continuing debate in english usage is the question of when to use who and when

یک بحث ادامه دار خارجی در کاربرد انگلیسی این است

to use whom according to formal grammar who forms the subjective case and so should be

که با توجه به دستور زبان رسمی که مورد ذهنی را تشکیل می دهد، چه زمانی از who و چه زمانی استفاده شود و بنابراین

used in subject position in a sentence as in who decided this the form whom on the other

باید در موقعیت موضوع در یک جمله استفاده شود، مانند اینکه چه کسی این فرم را تعیین کرده است.

hand forms the objective case and so should be used in object position in a sentence as

دست دیگر حالت عینی را تشکیل می دهد و بنابراین باید در موقعیت مفعول در یک جمله استفاده شود،

in whom do you think we should support to whom do you wish to speak although there are

زیرا به نظر شما در مورد چه کسی می خواهید صحبت کنید، اگرچه

some speakers who still use who and whom according to the rules of formal grammar as stated here

برخی از گویندگان هستند که هنوز هم طبق قوانین رسمی از who و who استفاده می کنند. گرامر همانطور که در اینجا بیان

there are many more who rarely use whom at all its use has retreated steadily and is

شد، تعداد بیشتری از افراد به ندرت از who استفاده می‌کنند، استفاده از آن به‌طور پیوسته عقب‌نشینی کرده است و

now largely restricted to formal contexts the normal practice in modern english is to

اکنون تا حد زیادی به زمینه‌های رسمی محدود شده است. رویه عادی در انگلیسی مدرن این است که

use who instead of whom and where applicable to put the preposition at the end of the sentence

از who به جای who و در جایی که قابل استفاده است برای قرار دادن حرف اضافه در پایان استفاده شود. جمله ای

who do you wish to speak to who do you think we should support such uses today are broadly

که می خواهید با چه کسی صحبت کنید به نظر شما امروز باید از چنین استفاده هایی حمایت کنیم، به طور کلی

accepted in standard english

در انگلیسی استاندارد پذیرفته شده است

ah that was a nice little break i was able to have a lie down on the floor in my studio

آه این یک استراحت کوچک خوب بود، من توانستم روی زمین دراز بکشم. استودیوی من

very nice one of my many english lessons that you can find on my youtube channel

بسیار خوب است یکی از بسیاری از درس های انگلیسی من که می توانید در کانال یوتیوب من

here we are then yes it is english addict extra an extra english addict live stream

اینجا پیدا کنید، بله، معتاد انگلیسی اضافی است، جریان مستقیم زنده اضافی معتاد انگلیسی است، به

normally i'm with you on sunday as well however

طور معمول من یکشنبه نیز با شما هستم، اما

we have a new month approaching just around the corner a new month is waiting february

یک ماه جدید داریم نزدیک شدن به یک ماه جدید در انتظار فوریه است

or should i say fabulary

یا باید بگویم افسانه است

because we are going to have a fabulous time in february more about that a little bit later

زیرا ما قرار است در فوریه زمان فوق العاده ای را در مورد آن داشته باشیم کمی بعد،

on can i say hello to connell connell nice to see you back here again and thank you for

آیا می توانم به Connell سلام کنم. خوشحالم که دوباره شما را اینجا می بینم و بابت عذرخواهی شما

your your apologies don't worry about missing my live streams if you have more important

متشکرم اگر چیزهای مهم تری در زندگی شما در جریان است نگران نباشید پخش زنده من را از دست بدهید

things going on in your life and can i send you my condolences as well you lost your father

و می توانم به شما تسلیت بگویم و همچنین پدرتان را از دست داده اید

i believe on the 11th of january i'm very sorry to hear that but i'm very glad to see

، معتقدم در 11 ژانویه من بسیار خوشحالم متاسفم که این را می شنوم، اما بسیار خوشحالم که می بینم

that you're here and we will all try our best

شما اینجا هستید و همه ما تمام تلاش خود را می

what are they talking about and about what are they talking about we don't normally say

کنیم که آنها در مورد چه چیزی صحبت می کنند و در مورد چه چیزی صحبت می کنند ما معمولاً

about what are they talking about you might say about what are they talking about what

در مورد آنچه آنها در مورد شما صحبت می کنند نمی گوییم در مورد آنچه که آنها صحبت می کنند بگویید

are they talking however grammatically and also when you are actually saying it it isn't

آیا آنها هر چند گرامری صحبت می کنند و همچنین وقتی شما واقعاً می گویید اینطور نیست،

it doesn't sound right it falls very hard on your ears so quite often we will say what

درست به نظر نمی رسد، خیلی سخت به گوش شما می رسد، بنابراین اغلب ما می گوییم که

are they talking about what are they talking about it is it is more acceptable to say what

آنها در مورد چه چیزی صحبت می کنند در مورد چه چیزی صحبت می کنند. قابل قبول تر

are they talking about you might say about what are they talking but it falls very hard

است که بگویید در مورد چه چیزی صحبت می کنند شما ممکن است در مورد آنچه صحبت می کنند بگویید اما خیلی سخت

on your ear it doesn't quite sound right mohsen says can you watch the live stream you can

به گوش شما می رسد درست به نظر نمی رسد محسن می گوید می توانید پخش زنده را

watch the live stream anytime if you miss it you are right even if you miss the live

تماشا کنید و هر زمان که بخواهید می توانید پخش زنده را تماشا کنید. حق با شماست، حتی اگر پخش زنده را از دست

streams you can watch them again you can relive every wonderful moment from my live streams

دادید، می توانید دوباره آنها را تماشا کنید، می توانید هر لحظه شگفت انگیز از پخش زنده من را دوباره زنده کنید

and of course later on there will be captions as well so there are captions coming later

و البته بعداً زیرنویس هایی نیز وجود خواهد داشت، بنابراین زیرنویس هایی وجود دارد که بعداً

on here we used to have live captions but i don't know what happened unfortunately we

در اینجا وجود دارد که قبلاً داشتیم زیرنویس‌های زنده اما نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده است متأسفانه ما

don't have them anymore sadly we don't would you like to have a look at some interesting

دیگر آن‌ها را نداریم متأسفانه ما دوست نداریم به چند کلمه جالب نگاهی بیندازید

words well here's an interesting word something that you might see said or heard

خوب اینجا یک کلمه جالب است که ممکن است ببینید یا شنیده

you might hear it here are two words that look different and a lot of people ask what

باشید ممکن است بشنوید اینجا تی هستند عجب کلماتی که متفاوت به نظر می رسند و بسیاری از مردم می پرسند

is the difference between the word comfy and comfortable we have the word comfy and comfortable

که تفاوت بین کلمه راحت و راحت چیست ما کلمه راحت و راحت را داریم

something that is comfy is something that is pleasant to sit on you are in a position

چیزی که راحت است چیزی است که نشستن روی آن لذت بخش است شما در وضعیتی هستید

that feels relaxing so to be comfy and comfortable are actually the same thing the only real

که احساس آرامش می کند بنابراین راحت و راحت بودن در واقع همان چیزی است که تنها

difference is that comfy is informal so this is not a formal word but a lot of people will

تفاوت واقعی این است که راحت غیررسمی است، بنابراین این یک کلمه رسمی نیست، اما بسیاری از مردم به

say comfy instead of comfortable a comfy chair a comfortable chair so comfortable is formal

جای راحتی می گویند یک صندلی راحت، یک صندلی راحت، راحت، رسمی است

comfy is informal so that is the main difference however the definition between these two words

راحت، غیر رسمی است. این تفاوت اصلی است، با این حال

is exactly the same if you sit down in a chair that feels lovely if you feel relaxed whilst

اگر روی صندلی بنشینید که احساس دوست داشتنی داشته باشید، اگر در حین انجام کاری احساس آرامش

doing something you might say that you feel comfortable you feel comfy comfy so remember

کنید، ممکن است بگویید که احساس راحتی می کنید، احساس راحتی می کنید، بنابراین به یاد داشته باشید که

comfy is normally used informally comfortable is the formal word

راحت معمولاً استفاده می شود، تعریف بین این دو کلمه دقیقاً یکسان است. به طور غیررسمی راحت کلمه رسمی است

yes it is a reduction of comfortable you feel comfortable you feel

بله این کاهش احساس راحتی است شما احساس راحتی می کنید.

comfy there's nothing nicer than sitting down in the evening with a hot drink in your hand

nk در دست

and you sit down on your comfy sofa or in your comfy chair and it's so nice you can

شماست و روی مبل راحتی یا روی صندلی راحت خود می نشینید و این خیلی خوب است که

you can unwind which i think is a great word as well unwind you unwind because you feel

می توانید باز شوید که به نظر من یک کلمه عالی است و همچنین

comfy you feel comfortable here's another pair of words here are two words that look

شما را آرام کنید زیرا احساس راحتی می کنید احساس راحتی می کنید اینجا یک جفت کلمه دیگر است در اینجا دو کلمه وجود دارد که شبیه به

similar but they do have very different meanings the words are precedent

هم هستند اما معانی بسیار متفاوتی

and president so there is a slight difference in the way they're pronounced so the first

word is precedent precedent the second word is president precedent president so there

is a difference between the way these words are pronounced first of all precedent is a

دارند. تفاوت بین نحوه تلفظ این کلمات اول از همه سابقه یک

new event or action that must be referred to or followed in the future quite often this

رویداد یا عمل جدید است که باید در آینده به آن ارجاع داده شود یا دنبال شود اغلب

is used in law so if a new way of sentencing a person or maybe if you make a judgment in

این در قانون استفاده می شود، بنابراین اگر روش جدیدی برای مجازات یک شخص یا شاید اگر شما انجام دهید حکم

a court of law and it is something that is different from what was done before then that

در دادگاه و آن چیزی است که با آنچه قبلا انجام شده متفاوت است که

must be recorded as a precedent it must be recorded as something that has not happened

باید به عنوان سابقه ثبت شود باید به عنوان چیزی که قبلاً اتفاق نیفتاده است ثبت

before but now it must be followed in the future so we often use the word precedent

شود اما اکنون باید در او در آینده، بنابراین ما اغلب از کلمه سابقه

in law and quite often in world events if something happens that you weren't prepared

در قانون استفاده می کنیم و اغلب در رویدادهای جهان اگر اتفاقی بیفتد که شما برای آن آماده نبودید،

for you might describe it as a precedent something that did not happen until now something that

ممکن است آن را به عنوان سابقه ای توصیف کنید که تا به حال اتفاق نیفتاده است، چیزی

you haven't seen before we might say that if a certain person is put on trial and maybe

که قبلاً ما ندیده اید. ممکن است بگوییم که اگر یک فرد خاص محاکمه شود و شاید

there are some unusual circumstances something very strange and maybe that person is found

شرایط غیرعادی وجود داشته باشد، چیز بسیار عجیبی است و شاید آن شخص

not guilty but the circumstances are very unusual you might say that that is a precedent

بی گناه شناخته شود، اما شرایط بسیار غیرعادی است، ممکن است بگویید که این یک

precedent and then of course we have the word president there it is president the leader

سابقه است و البته ما داریم کلمه رئیس جمهور در آنجا رئیس جمهور

of a nation or the head overseer of a large company so when we say overseer we mean the

رهبر یک ملت یا سرپرست یک شرکت بزرگ است، بنابراین وقتی می گوییم ناظر به معنای

person who makes sure that everything is running perfectly they make sure everything is happening

شخصی است که مطمئن می شود همه چیز به خوبی پیش می رود آنها مطمئن می شوند که همه چیز اتفاق می افتد

or working as it should they are the head of the company they are the president so there

یا همانطور که باید کار می کند. رئیس شرکت آنها رئیس هستند بنابراین

are two words president and president they look the same but they are very different

دو کلمه رئیس جمهور و رئیس وجود دارد که شبیه هم هستند اما کلمات بسیار متفاوت هستند

words indeed

در واقع

anna says my connection doesn't work well today i'm sorry to hear that but as i mentioned

آنا می گوید ارتباط من خوب کار نمی کند. امروز متاسفم که این را می شنوم اما همانطور که

earlier don't worry you can always watch this again later on oh look it's three o'clock

قبلاً اشاره کردم نگران نباشید شما همیشه می توانید این را بعداً دوباره تماشا کنید اوه نگاه کنید ساعت

everyone three o'clock in the uk would you like to swing with me would you like to join

سه است که همه در بریتانیا ساعت سه هستند آیا دوست دارید با من تاب بخورید. برای پیوستن به

me on the swing

من در تاب

i'm a big boy now um you certainly are three o'clock across the uk it's three o'clock where

من یک پسر بزرگ هستم اکنون اوم شما مطمئناً ساعت سه در سراسر انگلستان

i am i don't know what time it is where you are because i'm not there you see shall we

هستید. ببینید آیا

have another game of spot the white van okay then this is something we played earlier here

ما یک بازی دیگر خواهیم داشت که ون سفید را مشخص کنیم، خوب، پس این چیزی است که قبلاً بازی کردیم،

is the view outside my window this is live by the way so there is a live view outside

اینجا نمای بیرون از پنجره من است، اتفاقاً یک نمای زنده از بیرون وجود دارد

and what we are looking for is a white van so we will we will keep watching until we

و چیزی که ما به دنبال آن هستیم یک ون سفید است. بنابراین ما به تماشای آن ادامه خواهیم داد تا زمانی که

see oh oh i thought that was a white van then it was a lorry so that was that was a white

ببینیم اوه اوه من فکر کردم که آن یک ون سفید است، پس یک کامیون بود، بنابراین آن یک کامیون سفید بود،

lorry but what about a white van oh there is a red lorry there it is white van that

اما در مورد یک ون سفید، اوه یک کامیون قرمز وجود دارد، آن ون سفید است که

was quick did you see the white van well that was that was very quick

سریع بود آیا ون سفید را خوب دیدی که خیلی سریع بود،

so this is this is a new thing we've decided to start playing today i'm going to show you

بنابراین این یک چیز جدید است که ما تصمیم گرفتیم امروز بازی را شروع کنیم. من می روم g برای نشان دادن

the live view outside and in the distance you can see the road and so what all we have

نمای زنده از بیرون و در دوردست شما می توانید جاده را ببینید و بنابراین کاری که ما باید

to do is is look and wait for a white van and there is always a white van there is always

انجام دهیم این است که نگاه کنیم و منتظر یک ون سفید باشیم و همیشه یک ون سفید وجود دارد همیشه

a white van somewhere driving around there is

یک ون سفید در جایی در حال رانندگی است. وجود دارد

luis mendes mr duncan is president a law word yes you can use it in law when something is

لوئیس مندز آقای دانکن رئیس جمهور است یک کلمه قانونی بله شما می توانید آن را در قانون استفاده کنید زمانی که

done in a different way during a trial or maybe if a sentence is passed down and the

کاری به روش دیگری در طول دادگاه انجام می شود یا شاید اگر حکمی صادر شود و

circumstances are unusual or different or maybe the reasons for a person being found

شرایط غیرعادی یا متفاوت باشد یا شاید دلایلی برای فردی که

guilty or not guilty are different from before so precedent precedent something that didn't

مجرم شناخته می شود یا بی گناه شناخته می شود با قبل متفاوت است، بنابراین سابقه قبلی چیزی است که

happen before but then it did and then from the future from from that point you have to

قبلاً اتفاق نیفتاده است اما پس از آن اتفاق افتاده است و سپس از آینده از آن نقطه شما باید

refer to that precedent something that came before luciana says there is a lovely tongue

به آن سابقه ای اشاره کنید که قبل از اینکه لوسیانا بگوید وجود دارد دوست داشتنی زبان

twister red lorry yellow lorry yes red lorry yellow lorry red lorry yellow lorry it's not

گردان قرمز لری زرد لوری بله قرمز کامیون زرد لوری قرمز لری زرد لاری

easy to say it's a bit of a tongue twister anna says can we say that it is misty where

گفتن آن آسان نیست کمی زبان گردان آنا می گوید آیا می توانیم بگوییم جایی که شما هستید مه آلود است

you are yes it is today it is a little misty because well as i mentioned earlier the temperature

بله امروز کمی مه آلود است زیرا خوب همانطور که قبلاً اشاره کردم دمای

here has gone up so with the weekend it was freezing cold and today it is quite warm it's

اینجا بالا رفته است ، بنابراین با تعطیلات آخر هفته هوا سرد بود و امروز کاملاً گرم است ،

around 10 degrees today i don't know how it happened but last weekend it was freezing

امروز حدود 10 درجه است ، نمی دانم چگونه اتفاق افتاد اما آخر هفته گذشته

cold and we had snow and today it's actually quite warm very mild in fact it doesn't feel

سرد بود و برف داشتیم و امروز در واقع کاملاً گرم است بسیار معتدل در واقع

like winter at the moment it really doesn't so yes it is it is misty right now misty that's

در حال حاضر احساس زمستانی ندارد و واقعاً اینطور نیست بنابراین بله مه آلود است در حال حاضر مه

what you can say the weather is murky it is misty

there is a hobby that people have where they look at trains yes there are people who are

آلود است. مردم از کجا به قطارها نگاه می کنند، بله، افرادی هستند که

crazy about trains they love watching trains pull in and then go out or leave the railway

دیوانه قطار هستند، آنها عاشق تماشای قطارهایی هستند که به داخل می روند و سپس بیرون می روند یا ایستگاه راه آهن را ترک می کنند،

station so there are lots of people who will often gather at railway stations and they

بنابراین افراد زیادی هستند که اغلب در ایستگاه های راه آهن جمع می شوند و

will they will look at the trains because they like to see them they are interested

آنها را نگاه می کنند. در قطارها چون دوست دارند آنها را ببینند به آنها علاقه

in them so yes you are right they are called train spotters

دارند بنابراین بله شما درست می گویید آنها را دیدبان

a little bit like bird watchers or bird spotters so a person who is a spotter is a person who

قطار می نامند تا حدودی مانند پرنده نظاره گر یا پرنده نظاره گر باشد بنابراین فردی که نقطه بین است فردی است که

is looking for something they are described as a spotter they are looking for something

به دنبال چیزی است که هستند. توصیف شده به عنوان a آنها به دنبال چیزی

no snow today i'm afraid we have no snow the snow has suddenly disappeared for some reason

هستند امروز بدون

it's just vanished like magic on monday i celebrated an anniversary we were talking

about anniversaries earlier i celebrated an anniversary on monday it was the eighth anniversary

برف هشتمین سالگرد

of moving here would you like to see my studio would you like to see what it looked like

نقل مکان به اینجا آیا دوست دارید استودیوی من را ببینید آیا دوست دارید ببینید

when i first moved here so here it is this is what my studio looked like when i first

زمانی که من برای اولین بار به اینجا نقل مکان کردم چه شکلی بود، بنابراین این همان چیزی است که استودیوی من برای اولین بار

moved to this house way back in 2013. so there it is that is actually my studio so that is

در سال 2013 به این خانه نقل مکان کردم. بنابراین اینجاست که در واقع استودیوی من است، بنابراین

what it looked like when we first moved here would you like to see what it looks like now

زمانی که برای اولین بار به اینجا نقل مکان کردیم ، شبیه به آن بود، آیا دوست دارید ببینید که چگونه به نظر می رسد،

well this is before and then this is after after i did my magic so you can see it looks

خوب این قبل و بعد از آن است که من جادوی خود را انجام دادم تا بتوانید آن را ببینید به نظر

very different the only difference between that photograph and now is that my studio

بسیار متفاوت است تنها تفاوت بین آن عکس و اکنون این است که استودیوی من

is now full of equipment so that corner by the window is where i i now do all of my video

اکنون پر از تجهیزات است، بنابراین آن گوشه کنار پنجره جایی است که من اکنون تمام ویرایش ویدیوی خود را انجام می دهم،

editing so that's what it looked like before

بنابراین همان چیزی است که قبلاً به نظر می رسید

and that is what it looks like after i did my decorating

و به نظر می رسد. مثل بعد از اینکه تزئیناتم را انجام دادم

i hope you enjoyed that so yes it was my my anniversary eight years i still can't believe

، امیدوارم از آن لذت برده باشید، بله، هشت سالگی من بود، هنوز هم نمی توانم باور

i've been here for eight years i can't believe it time has gone by so quickly here we go

کنم که هشت سال است اینجا هستم، نمی توانم باور کنم که زمان به این سرعت گذشته است.

then let's have a look at some unusual words yes the english language can be a very unusual

بیایید نگاهی به چند کلمه غیرمعمول بیندازیم بله، زبان انگلیسی می تواند یک چیز بسیار غیرعادی

thing contained within the english language there are some strange words very unusual

باشد که در زبان انگلیسی وجود دارد، کلمات عجیب و غریبی وجود دارد که بسیار غیرمعمول

words i think so oh your renovation looks very nice yes i i worked very hard getting

است، فکر می کنم، بنابراین اوه بازسازی شما بسیار زیبا به نظر می رسد بله، من خیلی سخت کار کردم تا

this studio prepared before i could start doing anything in here i had to do a lot of

این استودیو قبلا آماده شود. من می‌توانم شروع به انجام هر کاری در اینجا کنم، باید کارهای زیادی را

preparation a lot of work in fact really it took me about two years to get my studio the

آماده می‌کردم، در واقع حدود دو سال طول کشید تا استودیوی خود را

way i wanted it to be it took a lot of work thank you alessandra thank you also anna we

به شکلی که می‌خواستم انجام دهم، کار زیادی طول کشید، متشکرم الساندرا، متشکرم همچنین anna ما

have some strange words coming up now would you like to see them here is our first strange

کلمات عجیبی داریم که اکنون در راه است آیا دوست دارید آنها را ببینید اینجا اولین کلمه عجیب ما

word

است

okay then the word is down play down play so you might describe this as a compound word

خوب است سپس کلمه پایین است پخش کردن پایین است بنابراین ممکن است این را به عنوان یک کلمه ترکیبی توصیف کنید

you have two words that have been glued together

شما دو کلمه دارید که به هم چسبیده

down play if you down play something you make something seem less important than it actually

اند بازی اگر شما پایین بازی som چیزی که باعث می‌شوید چیزی کمتر از آن چیزی که واقعاً مهم است به نظر برسد، باعث

is to detract from the seriousness of something so you might talk about a situation that is

می‌شود از جدیت چیزی بکاهید، بنابراین ممکن است در مورد موقعیتی صحبت کنید که

serious but you will try to make it seem less serious than it really is so quite often you

جدی است، اما سعی می‌کنید آن را کمتر جدی‌تر از آنچه واقعاً هست به نظر بیاورید، بنابراین اغلب

might find it in politics sometimes in politics a politician might downplay a situation they

ممکن است آن را در سیاست گاهی اوقات در سیاست یک سیاستمدار ممکن است موقعیتی را کم اهمیت جلوه دهد و

will try to make something seem less important than it actually is or or less serious than

سعی کند چیزی را کم اهمیت تر از آنچه هست یا جدی تر از

it actually is so this is used as a verb and you down play something down play down play

آنچه هست نشان دهد، بنابراین از این به عنوان یک فعل استفاده می شود و شما چیزی را پایین

you make something seem less important or less serious than it actually is another strange

می آورید. به نظر می رسد کمتر مهم یا جدی تر از آن چیزی است که واقعاً کلمه عجیب دیگری است در

word here is another one for you would you like to see another one oh

اینجا یک کلمه دیگر است برای شما دوست دارید یکی دیگر را ببینید اوه

esoteric esoteric some people pronounce it esoteric but in fact you pronounce it esoteric

باطنی باطنی برخی افراد آن را باطنی تلفظ می کنند اما در واقع شما آن را باطنی باطنی تلفظ می کنید

esoteric an adjective the understanding of a discussion that only a few people will have

یک صفت درک بحثی که فقط تعداد کمی از افراد در

knowledge of so maybe if you are talking to a group of people who all have knowledge of

مورد آن اطلاعات دارند، بنابراین شاید اگر شما با گروهی از افراد صحبت می کنید که همگی در مورد

a certain thing or a certain field of expertise they are all talking about that thing but

یک چیز خاص یا یک زمینه تخصصی خاص دانش دارند. همه در مورد آن چیز صحبت می کنند، اما

unfortunately to outsiders they will not know what those people are talking about i don't

متأسفانه برای خارجی ها آنها نمی دانند که آن افراد در مورد چه چیزی صحبت می کنند، نمی

know what they're talking about they are being so esoteric esoteric i like that so the understanding

دانم آنها در مورد چه صحبت می کنند، آنها آنقدر باطنی هستند.

of a discussion that only a few people will have the knowledge or have knowledge of only

مردم فقط از کسانی که می‌دانند علم دارند یا دانش

those in the know will understand only those that know will actually understand what they

خواهند داشت، فقط آنهایی که می‌دانند می‌فهمند واقعاً می‌فهمند

are talking about esoteric i do like that word there is nothing worse than being in

درباره باطنی صحبت

a group of people who are being esoteric they are talking about something that they understand

می‌کنند. در مورد چیزی صحبت می کنند که آنها می فهمند،

but unfortunately you don't and you can be you can be left feeling very

اما متأسفانه شما نمی دانید و می توانید احساس

distant they're talking about something that i don't understand they are leaving me out

دوری کنید. آنها در مورد چیزی صحبت می کنند که من نمی فهمم آنها مرا

of the conversation they are being esoteric here's another one oh perpetual perpetual

از گفتگو کنار می گذارند. یک oh perpetual perpetual

i like this one perpetual this is a word that people often spell wrong as well they often

من دوست دارم این one perpetual این کلمه ای است که مردم اغلب آن را اشتباه می نویسند و همچنین اغلب

spell it incorrectly per perpetual perpetual the adjective that describes something that

آن را اشتباه املا می کنند در perpetual perpetual صفتی که برخی را توصیف می کند چیزی

is never ending and continuous something that keeps going on and on and on some people might

که هیچ وقت تمام نمی شود و ادامه دارد چیزی که ادامه دارد و ادامه دارد و برخی افراد ممکن است

say oh mr duncan in february will you be having your perpetual live stream ah that's a very

بگویند اوه آقای دانکن در فوریه آیا شما پخش زنده دائمی خود را خواهید داشت آه این

interesting guess i think so never and continuous is perpetual a position award or job a post

حدس بسیار جالبی است من فکر می کنم بنابراین هرگز و مداوم یک جایزه موقعیت دائمی است یا شغلی در

a position held for life so i suppose a good example of that is in the united states where

پستی که مادام العمر حفظ شده است، بنابراین فکر می کنم نمونه خوبی از آن در ایالات متحده است که در آن

you have the supreme court so if you become a supreme court judge then that job is yours

شما دادگاه عالی را دارید، بنابراین اگر قاضی دادگاه عالی شوید، آن شغل

for the rest of your life it literally is your job until you die it's true so a perpetual

تا آخر عمر متعلق به شماست. شغل شما تا زمانی که بمیرید درست است، بنابراین یک

position is a position that you will always have you will always have that job if you

موقعیت دائمی موقعیتی است که شما همیشه خواهید داشت، اگر

are given an award that you will always keep then that is also perpetual endlessly repeating

جایزه ای به شما داده شود که همیشه آن را نگه دارید، همیشه آن شغل را خواهید داشت، پس این نیز دائماً

in appearance or in sound so something that appears to be going on and on if it is repeating

در ظاهر یا صدا تکرار می شود. به نظر می رسد که ادامه دارد و اگر مدام

all the time again and again you might describe it as perpetual also it can be a plant that

تکرار شود، ممکن است آن را دائمی توصیف کنید، همچنین می تواند گیاهی باشد که

blooms several times in one season so a plant that comes up and then loses its petals and

چندین بار در یک فصل شکوفا می شود، بنابراین گیاهی است که رشد می کند و سپس من را از دست می دهد. گلبرگ های ts و

then maybe later in the season it will produce some more and then they will disappear and

سپس شاید بعداً در فصل مقدار بیشتری تولید کند و سپس ناپدید شوند و

then some more we can describe that type of plant as perpetual it will produce many blooms

سپس برخی دیگر می توانیم آن نوع گیاه را دائمی توصیف کنیم که در طول یک فصل شکوفه های زیادی تولید می کند

during one season so an interesting word there perpetual we talk about perpetual motion so

بنابراین یک کلمه جالب در آنجا دائمی است که ما در مورد دائمی صحبت می کنیم. حرکت بنابراین

maybe something that is mechanical that never stops perpetual motion

شاید چیزی که مکانیکی است که هرگز حرکت دائمی را متوقف نمی کند

and it never stops it just goes on and on perpetual motion here's another one oh i like

و هرگز متوقف نمی شود آن را ادامه می دهد و در حرکت دائمی این یکی دیگر است آه من

this one

این یکی

minuscule minuscule again this is a a word that many people actually misspell minuscule

کوچک کوچک را دوست دارم دوباره این کلمه ای است که بسیاری از افراد در واقع به اشتباه املای آن را به اشتباه

another adjective describing something that is extremely small something that is very

یک صفت دیگر را توصیف می کنند. بسیار کوچک است چیزی که بسیار

small extremely small can be described as minuscule when you are comparing something

کوچک است بسیار کوچک می تواند به عنوان کوچک توصیف شود زمانی که شما چیزی

large with something small the small thing might be described as minuscule very small

بزرگ را با چیز کوچک مقایسه

indeed also we can say a lowercase letter so when you're typing something that is lowercase

می کنید. حروف کوچک

a smaller piece of text so instead of capital letters you are using lowercase quite often

یک قطعه متن کوچکتر است، بنابراین به جای حروف بزرگ اغلب از حروف کوچک استفاده می کنید،

we will describe those as minuscule and also as a noun we can use the word minuscule as

ما این موارد را شرح می دهیم e به عنوان کوچک و همچنین به عنوان یک اسم می توانیم از کلمه minuscule به عنوان

small text that is written or maybe typed so minuscule can be used as both an adjective

متن کوچکی استفاده کنیم که نوشته شده یا ممکن است تایپ شود بنابراین می توان از آن به عنوان صفت

and a noun here's another one

و اسم دیگر استفاده کرد

yes this is something that we can't do at the moment this is something that we are not

بله این چیزی است که ما نمی توانیم در در لحظه این چیزی است که

allowed to do for obvious reasons rendezvous oh i think i will have a little echo rendezvous

به دلایل واضح ما مجاز به انجام آن نیستیم. اوه، فکر می‌کنم کمی پژواک ملاقات خواهم داشت، قرار

nice rendezvous a rendezvous as a noun is a meeting at an agreed time and place so if

ملاقات خوب، قرار ملاقات به عنوان اسم، جلسه‌ای در زمان و مکان توافق شده است، بنابراین

you are planning to meet the place and the time is the rendezvous rendezvous oh i like

اگر قصد ملاقات با آن مکان را دارید و زمان قرار ملاقات است آه من دوست

that it's very nice a meeting at an agreed time and place is your rendezvous the place

دارم که خیلی خوب است یک جلسه در زمان و مکان توافق شده قرار ملاقات شماست مکانی

where a meeting will occur is the rendezvous a meeting place for social interaction for

که یک جلسه در آن برگزار می شود قرار ملاقات یک مکان ملاقات برای تعامل اجتماعی است برای

example a restaurant a pub a club a p people will go to that place it is a ren a rendezvous

مثال یک رستوران یک میخانه یک باشگاه مردم به آن مکان خواهند رفت، این یک قرار

it is a place where people will meet quite often they will socialize together and then

ملاقات است، جایی است که افراد اغلب با هم ملاقات می کنند و با هم معاشرت می کنند

of course as a verb we can use it to meet at an agreed time in place so as a verb you

و البته به عنوان یک فعل می توانیم از آن برای ملاقات در زمان توافق شده در مکان استفاده کنیم، بنابراین به عنوان یک فعل you

are actually carrying out your meeting you are having you are you will rendezvous at

در واقع حمل می کنند در خارج از جلسه خود که دارید ، شما هستید، شما در یک زمان معین قرار ملاقات خواهید گذاشت،

a certain time you will meet you will greet you will get together your rendezvous i like

شما ملاقات خواهید کرد، شما سلام خواهید کرد، قرار ملاقات خود را دور هم جمع خواهید

that the only problem at the moment is not many people can have their rendezvous because

we are not allowed to do it

کرد. do it

vitesse says a secret rendezvous they planned for days yes i think so that's a good one

vitesse می گوید یک قرار ملاقات مخفی که آنها برای روزها برنامه ریزی کرده اند بله، فکر

by the way for those thinking that this sounds french it is it's french rendezvous but we

می کنم برای کسانی که فکر می کنند فرانسوی به نظر می رسد، قرار ملاقات فرانسوی است، اما

do use this word also in english here's another one oh i like this word

ما از این کلمه در انگلیسی نیز استفاده می کنیم، این یک کلمه دیگر است، اوه من این را دوست دارم کلمه

tentative oh it's got a lot of it's very tentative tentative

آزمایشی اوه بسیار زیاد است بسیار آزمایشی است آزمایشی

tentative i like that it's very nice very cylic tentative you can really hear someone

آزمایشی من دوست دارم که خیلی خوب است بسیار حلقوی آزمایشی شما واقعاً می توانید بشنوید که

saying that word from a distance tentative it sounds like a ticking clock tentative an

کسی آن کلمه را از راه دور می گوید آزمایشی به نظر می رسد مانند تیک تاک ساعت آزمایشی یک

adjective to approach something in an unsure or reluctant way you are not certain or fixed

صفت برای نزدیک شدن به چیزی در حالت نامطمئن یا نامطمئن به روشی بی میل شما مطمئن نیستید یا

on something tentative so if you are tentative you are hesitant you do something hesitantly

در مورد چیزی ثابت نیستید، بنابراین اگر آزمایشی هستید، مردد هستید، کاری را با تردید انجام می دهید،

you are hesitant so you you want to do it but you're not sure you're not sure you are

مردد هستید، بنابراین می خواهید آن را انجام دهید، اما مطمئن نیستید. مطمئن نیستید که به آن

thinking about it you don't know if it will happen or not it is not certain or fixed you

فکر می کنید، نمی دانید این اتفاق می افتد یا نه، مطمئن نیستید یا

you are not sure if it will actually happen it might happen it might not tentative tentative

درست نیست، مطمئن نیستید که واقعاً اتفاق می افتد ، ممکن است اتفاق بیفتد، ممکن است آزمایشی نباشد،

i like that word that is also an adjective as well

من آن کلمه را دوست دارم همچنین یک صفت است همچنین

here is another unusual english word we have a couple more ah okay now this is interesting

اینجا یک کلمه انگلیسی غیرمعمول دیگر است، ما چند کلمه دیگر داریم آه خوب حالا این جالب است

oh lewis says professor in french provisoir that's very nice apparently in portuguese

اوه لوئیس می گوید پروفسور به فرانسوی شرطی که خیلی خوب است ظاهراً در پرتغالی

there are capital letters and also minuscule the normal letters in english sorry i don't

حروف بزرگ وجود دارد و همچنین حروف معمولی در انگلیسی کوچک است متاسفم i نام را نمی

know the name or it doesn't come from my brain yes so capital letters are the large letters

دانم یا از مغز من نمی آید بله، حروف بزرگ حروف بزرگ هستند،

so capitals are very distinct from what we normally call lowercase but they can also

بنابراین حروف بزرگ بسیار متمایز از چیزی است که ما معمولاً آن را کوچک می نامیم، اما می

be described as minuscule as well this word skyrocket skyrocket noun it is a noun

توان آنها را به عنوان کوچک و همچنین این کلمه skyrocket skyrocket اسم آن را توصیف کرد.

a missile designed to explode at high altitude so you might send a missile or a rocket up

اسم موشکی است که برای منفجر شدن در ارتفاع بالا طراحی شده است، بنابراین ممکن است موشک یا موشکی را به سمت بالا بفرستید

and then once it gets to a certain height it will explode it will blow up and also as

و پس از رسیدن به ارتفاع معینی منفجر شود، منفجر می شود و همچنین به عنوان

a verb now this is interesting as a verb it means to increase dramatically or rapidly

یک فعل اکنون این به عنوان یک فعل جالب است. به معنای افزایش شدید یا سریع است،

so quite often we can talk about the value of something maybe the value of gold will

بنابراین اغلب می توانیم در مورد ارزش چیزی صحبت کنیم، شاید ارزش طلا به

suddenly increase we can say that it it skyrockets to skyrocket is to increase suddenly when

طور ناگهانی افزایش یابد، می توانیم بگوییم که افزایش ناگهانی آن به طور ناگهانی افزایش می یابد هنگامی

we are using it as a verb so maybe the price of something is there but then suddenly overnight

که از آن به عنوان یک فعل استفاده می کنیم، بنابراین شاید قیمت آن افزایش یابد. چیزی وجود دارد، اما ناگهان یک شبه

it goes up there it will skyrocket it will increase very quickly so skyrocket can be

بالا می رود، به سرعت بالا می رود، بنابراین skyrocket می تواند

a noun but also as a verb a lot of people at the moment are talking about bitcoin they're

یک اسم باشد، اما همچنین به عنوان یک فعل، بسیاری از مردم در حال حاضر در مورد بیت کوین صحبت می کنند،

going on about bitcoin so some people are saying that the the value of the bitcoin will

آنها در مورد بیت کوین صحبت می کنند. برخی از مردم می گویند که ارزش بیت کوین

skyrocket over the next few days so to go very high to increase suddenly the value of

طی چند روز آینده سر به فلک می کشد، بنابراین برای افزایش ناگهانی ارزش

something suddenly goes up sanja oh yes yes i understand sanjar coronavirus cases skyrocket

یک چیزی ناگهان بالا می رود سانجا اوه بله بله، من متوجه هستم که موارد کروناویروس سنجار

they suddenly increase yes you are right i have heard this word used when when talking

به طور ناگهانی افزایش می یابد، بله شما درست می گویید. من شنیده ام که وقتی در مورد کرونا صحبت می شود از این کلمه استفاده می شود

about coronavirus yes so in some places the the number of people with coronavirus has

بله، بنابراین در برخی جاها تعداد افراد مبتلا به ویروس کرونا به طور

skyrocketed skyrocketed you are saying that that has happened it has increased dramatically

سرسام آوری افزایش یافته است شما می گویید که این اتفاق افتاده است که در به طرز چشمگیری

you are right unicarina says now i'm thinking about the song rocket man by elton john i

چروکید تو درست می گویی unicarina می گوید اکنون به آهنگ rocket man اثر التون جان فکر می کنم،

guess it's gonna be a long long time to touch down brings me round to find i'm not the man

حدس می زنم زمان زیادی طول بکشد تا زمین را لمس کنم، مرا دور می آورد تا بفهمم من آن مردی نیستم که

they think i am at all no no no no i'm a rocket man is that the song you're on about i think

آنها فکر می کنند اصلا هستم. نه نه نه من یک مرد موشکی هستم این است که آهنگی که در مورد آن می نویسی من فکر می کنم

so skyrocket to increase suddenly dramatically finally

آنقدر سر به فلک می کشد که ناگهان به طور چشمگیری افزایش می یابد در

i had to look at that word twice then because i it looks like something else see the word

نهایت مجبور شدم دو بار به آن کلمه نگاه کنم زیرا به نظر می رسد چیز دیگری است ببینید کلمه

there has denture in there but this word is indenture indenture so this is one complete

وجود دارد که در آن دندان مصنوعی وجود دارد. وجود دارد، اما این کلمه قرارداد قرارداد است، بنابراین این یک

word indenture it is a noun a contract or legal agreement something you have agreed

کلمه کامل است قرارداد، یک اسم یک قرارداد یا قرارداد قانونی چیزی است که شما روی آن توافق کرده اید

on and maybe you have to agree and sign it is a contract or legal agreement you have

و شاید باید موافقت کنید و امضا کنید ، این یک قرارداد یا قرارداد قانونی است که

both agreed to do something a formal list for example uh an inventory so if you have

هر دو برای انجام کاری توافق کرده اید. یک لیست رسمی به عنوان مثال یک موجودی، بنابراین اگر

a list of items that you own or maybe if you have a shop with lots of stock you have to

لیستی از اقلامی دارید که مالک آنها هستید یا شاید اگر فروشگاهی با

make an inventory you have to make a list so indenture can also describe a formal list

موجودی زیادی دارید، باید یک فهرست تهیه کنید تا فهرستنامه بتواند یک لیست رسمی را نیز توصیف کند.

a binding contract between an employer and an apprentice is an indenture so we used to

قرارداد الزام آور بین یک کارفرما و یک شاگرد یک قرارداد است، بنابراین ما

use this word quite a lot many years ago when companies used to have apprentices i'm not

سال ها پیش زمانی که شرکت ها شاگرد داشتند از این کلمه استفاده می کردیم،

sure if it still exists but when you did that you would be taken into the service of your

مطمئن نیستم که هنوز وجود دارد یا خیر، اما وقتی این کار را انجام دادید در خدمت کارفرمای خود قرار می گیرید

employer and that would be often referred to as an indenture indenture the other word

و اغلب به عنوان دندان مصنوعی نامیده می شود، کلمه دیگری

to look at there is denture because of course denture can also be used to describe fake

که باید به آن نگاه کرد، پروتز است، زیرا البته از پروتز نیز می توان برای توصیف

teeth denture so your dentures are your false teeth if your teeth fall out you will sometimes

پروتز دندان مصنوعی استفاده کرد، بنابراین اگر دندان های مصنوعی شما بیفتند

have dentures dentures they are fake teeth that are put in your mouth so you can chew

، پروتز دندان مصنوعی شماست. دندان های ساختگی که در دهان شما قرار می گیرند تا بتوانید

your food without it all falling down your face and that is it that is the final the

غذای خود را بجوید بدون اینکه همه آن ها روی صورت شما بیفتد و این

final strange english word today it's almost time for me to go by the way another four

آخرین کلمه عجیب انگلیسی است امروز تقریباً وقت آن است که چهار دقیقه دیگر از راه بروم

minutes and then i'm going

و سپس من می روم

zuzika says bitcoin is very esoteric especially for me i'm going to be honest with you can

زوزیکا می گوید بیت کوین بسیار باطنی است به خصوص برای من، من با شما

i be honest with you do you mind is it okay i don't really understand how bitcoin works

روراست خواهم بود آیا می توانم با شما روراست باشم.

i'm not going to pretend to understand but as i understand it from my own point of view

برای درک اما به عنوان من از

i think it's electronic currency so currency that you can't hold in your hand it is electronic

دیدگاه خودم آن را درک می‌کنم، فکر می‌کنم این ارز الکترونیکی است، بنابراین ارزی که نمی‌توانید آن را در دست بگیرید،

it is virtual and also it is separate from what is regarded as your your common commonplace

الکترونیکی است، مجازی است و همچنین جدا از چیزی است که به عنوان

money or your commonplace currency bitcoin

پول رایج شما یا ارز رایج شما بیت کوین در نظر گرفته می‌شود.

sorry i thought you wanted to know how to say the word in portuguese oh that's all right

متاسفم، فکر کردم می‌خواهید بدانید چگونه این کلمه را به پرتغالی بگویید، اوه خوب

that's another that's another message that's another message burak hello brurak bjorak

است، این یک پیام دیگر است، پیام دیگری است burak hello

says mr duncan your followers have been skyrocketing since december i hope so what i'm trying to

brurak bjorak می‌گوید آقای دانکن فالوورهای شما از دسامبر به شدت افزایش یافته‌اند، امیدوارم چه

do this year is i'm trying to reach 1 million subscribers before my birthday i'm hoping

کاری انجام دهم امسال سعی می کنم قبل از تولدم به 1 میلیون مشترک برسم.

i'm hoping so

امیدوارم امیدوارم که

hello mr duncan it's been a long time sorry hello mary mary a anosa hello mary i haven't

سلام آقای دانکن خیلی وقت است ببخشید سلام مری مری یک آنوسا سلام مری خیلی وقت است

seen you for a long time yes happy new year to you as well mary glau iran on our nose

که شما را ندیده ام بله سال نو بر شما هم مبارک مری گلو ایران روی دماغ ماست

and i still can't pronounce your name properly hello alessandra hello also to oh can i say

و من هنوز نمی توانم نام شما را به درستی تلفظ کنم سلام الساندرا سلام همچنین به اوه می توانم

hello to christian janelle christian nice to see you here today i will be back with

به کریستین جنل کریستین سلام کنم خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم من با شما برمی گردم

you on sunday don't forget sunday 2 p.m uk time unfortunately it's getting dark outside

یکشنبه را فراموش نکنید یکشنبه ساعت 2 بعدازظهر وقت انگلستان متأسفانه بیرون تاریک می شود،

sadly maybe we've got time to play white van shall we play white van one more time okay

متأسفانه شاید ما وقت داشته باشیم که ون سفید بازی کنیم، آیا یک بار دیگر ون سفید بازی کنیم، خوب

this is the final round of white van and then i'm going to give you the answer to today's

این دور آخر ون سفید است و سپس من می روم برای دادن پاسخ به

mystery idiom here we go then so all we have to do is is see one white van come on white

اصطلاح اسرارآمیز امروز، اینجا می‌رویم، پس تنها کاری که باید انجام دهیم این است که ببینیم یک ون سفید می‌آید روی

van where are you we want the white fan where is the white van just one white van is all

ون سفید کجا هستید، ما می‌خواهیم پنکه سفید را کجا وانت سفید است، فقط یک ون سفید تمام

we need

چیزی است که نیاز داریم.

there it is there it is yeah the white van

آنجاست، بله، ون سفید

it never takes very long this might be a new craze by the way there might be a new craze

هیچ وقت زیاد طول نمی کشد، این ممکن است یک شوق جدید باشد، به هر حال ممکن است یک شوق جدید

starting on the internet where everyone has their webcam working pointed towards a road

در اینترنت شروع شود که در آن همه وب کم خود را به سمت یک جاده نشان می دهند

and then people have to spot their white fan so that was very very quick i think today

و سپس مردم باید آن را تشخیص دهند. طرفدار سفید آنها خیلی سریع بود، فکر می کنم

i have proved one thing on the roads here in england there are many white fans driving

امروز یک چیز را در جاده های اینجا در انگلیس ثابت کردم، طرفداران سفید زیادی

around i think so

در اطراف رانندگی می کنند، فکر می کنم بنابراین

unique arena says can i recommend a show called grace and frankie on netflix it has been a

عرصه منحصر به فرد می گوید آیا می توانم نمایشی به نام گریس و فرانکی را در نتفلیکس توصیه کنم. یک

great show and it always cheers me up grace and frankie i think

نمایش عالی و همیشه باعث خوشحالی من می شود من فکر می کنم

now is that is that the show about the two women who who have divorced them their husbands

الان این است که نمایش در مورد دو زن که آنها را از همسرشان جدا کرده اند

because the husbands have decided to to have a relationship together is that the one is

زیرا شوهران تصمیم به برقراری رابطه با هم دارند این است

that the one am i am i right there i think i think one of the people in that show is

که یکی از آنها من هستم. یکی از افراد حاضر در آن

the guy from law and order am i right there yes i think so so yes i i have seen it i haven't

برنامه مردی از نظم و قانون است، من همانجا هستم بله، فکر می کنم بله، من آن را

seen all of the series but yes grace and frankie thank you unicarina but is that the show that

دیده ام، همه سریال ها را ندیده ام اما بله، گریس و فرانکی از شما متشکرم unicarina، اما آیا این نمایش است که

i'm thinking of so it's two elderly women and their husbands

من به آن فکر می کنم پس دو زن مسن و

are in a relationship with each other so i think who is it who is i can't remember the

شوهرانشان با یکدیگر رابطه دارند بنابراین فکر می کنم این کیست که نام آن را به خاطر

name it's not awful i can't remember the name of the actor there are two very famous actors

نمی آورم افتضاح نیست من نام بازیگر آنجا را به خاطر نمی آورم دو بازیگر بسیار معروف هستند که

one of them once played the part of jfk and the other one used to be in law and order

یکی از آنها یک بار نقش jfk را بازی می کرد و دیگری در نظم و قانون بود

yes so am i am i right is that the one let me know before i go before i disappear i'm

بله پس درست می گویم این است که یکی قبل از اینکه بروم قبل از اینکه ناپدید شوم به من اطلاع

going to give you the answer to today's mystery idiom

دهد. به شما پاسخ به اصطلاح اسرارآمیز امروز را

here it is then so it's the mystery idiom is there now on your screen right in front

در اینجا بدهید، پس این اصطلاح رمزآلود اکنون در صفحه شما وجود دارد en درست جلوی

of your eyes the mystery idiom but what is the answer i will give you the answer oh apparently

چشمان شما اصطلاح اسرارآمیز است، اما جواب چیست، من به شما پاسخ خواهم داد اوه ظاهراً

one of the actresses is jane fonda jane fonda okay then so that's one of them

یکی از بازیگران زن جین فوندا است جین فوندا، خوب پس این یکی از آنها

today's mystery idiom the answer is...

است اصطلاح مرموز امروز، پاسخ این است...

oh mr duncan oh in the pink if you are in the pink so now you can see you see the the

اوه آقای دانکن oh in the pink اگر شما صورتی هستید، پس اکنون می توانید ببینید

man the man is in the pink

مردی که مرد با صورتی

in the pink so this is an idiom that is used quite often in english and it means to feel

در صورتی است، بنابراین این اصطلاحی است که اغلب در انگلیسی استفاده می شود و به معنای احساس

healthy and fit a person who looks well and in good spirits can be described as being

سلامت و تناسب اندام است. فردی که ظاهر خوبی دارد و با روحیه خوب به نظر می رسد را می توان

in the pink so there it was today's mystery idiom if you are feeling good happy healthy

صورتی توصیف کرد، بنابراین این اصطلاح مرموز امروزی وجود دارد، اگر احساس خوبی دارید، سالم و خوشحال هستید،

we can say that you are in the pink yeah and that's it it's almost time for me to go wow

می توانیم بگوییم که شما در صورتی هستید بله و تقریباً وقت آن است که من برو وای

90 minutes has gone by very quickly thank you very much for your company today i am

90 دقیقه خیلی سریع گذشت خیلی ممنون از شرکت شما امروز

back with you on sunday and yes next sunday i will be telling you all about what is happening

یکشنبه با شما برگشتم و بله یکشنبه بعد همه چیز را در مورد آنچه در فوریه اتفاق می افتد

in february or as i like to call it FABuary that's what i'm calling it mr duncan you you

به شما خواهم گفت یا همانطور که دوست دارم اسمش را بگذارم FABuary این چیزی است که من به آن می گویم آقای دانکن

are really in the pink yes i am i feel very much in the pink today even though when i

شما واقعا صورتی هستید بله من احساس می کنم امروز خیلی به رنگ صورتی بود، حتی اگر

woke up this morning i felt quite tired hello to christina tomec thank you very much for

امروز صبح که از خواب بیدار شدم احساس خستگی زیادی کردم سلام به کریستینا تومک از شما بسیار سپاسگزارم برای

your lovely company today

شرکت دوست داشتنی شما امروز

thank you very much for all of your lovely messages don't forget also i i always like

از شما بسیار سپاسگزارم برای همه پیام های دوست داشتنی شما، فراموش نکنید همچنین من همیشه دوست دارم

to read your messages later so when when i'm watching this live stream again i always like

پیام‌های شما را بعداً می‌خوانم، بنابراین وقتی دوباره این پخش زنده را تماشا می‌کنم، همیشه دوست دارم

to sit and read the live chat because when i'm doing my show i can't always concentrate

بنشینم و چت زنده را بخوانم، زیرا وقتی برنامه‌ام را اجرا می‌کنم، همیشه نمی‌توانم

on you or your live chats you see so sometimes i might miss your name or not see your comment

روی شما یا چت‌های زنده‌تان تمرکز کنم، بنابراین گاهی اوقات می‌بینم ممکن است نام شما را از دست بدهم یا نظر شما را نبینم

for which i apologize but i always do like to watch the live chat later i like to watch

که بابت آن عذرخواهی می کنم اما همیشه دوست دارم بعداً چت زنده را تماشا کنم دوست

it again to see what you are saying thank you very much thank you hiroko hiroko thank

دارم دوباره آن را ببینم تا ببینم چه می گویید بسیار متشکرم hiroko hiroko

you very much thank you also to victoria marry mary alba thank you very much for everyone

بسیار متشکرم همچنین برای ازدواج با مری آلبا با ویکتوریا بسیار متشکرم برای همه

thank you for your company today i really do appreciate it back on sunday 2 p.m uk time

از شما متشکرم برای همراهی امروز شما من واقعاً از آن تشکر می کنم که یکشنبه ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان برگشتم

of course mr steve will be with us as well on sunday for those who are now

البته آقای استیو نیز یکشنبه با ما خواهد بود برای کسانی که اکنون

very big fans of mr steve we will see you on sunday from 2 p.m uk time catch you later

طرفداران بسیار زیادی دارند. از آقای استیو ما یکشنبه شما را خواهیم دید از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان بعداً همه شما را می

everyone don't forget there will be captions on this live stream later on there are captions

گیرم فراموش نکنید که بعداً زیرنویس هایی در این پخش زنده وجود خواهد داشت، بعداً زیرنویس هایی وجود دارد

later not now on the live stream but later

نه اکنون در پخش زنده، اما بعداً

sometimes these things are very hard to explain thank you very much yes i will have a good

گاهی اوقات توضیح دادن این چیزها بسیار سخت است خیلی ممنون بله می خواهم

evening tonight i will relax myself i will sit in my comfy chair and watch something

امشب شب خوبی داشته باشید، خودم را ریلکس می کنم، روی صندلی راحتم می نشینم و چیز

interesting on television i will try my best thank you for entertaining us thank you gia

جالبی را در تلویزیون تماشا می کنم، تمام تلاشم را می کنم از اینکه ما را سرگرم کردید متشکرم جیا

thank you barack please say hi to mr steve i will i will say hi hi mr steve just for

ممنون باراک لطفا به آقای استیو سلام کنید ، من سلام خواهم کرد سلام آقای استیو فقط برای

you this is mr duncan in the birthplace of english saying thanks for watching i hope

شما این آقای دانکن در زادگاه انگلیسی است که می گوید متشکرم از تماشا کردن، امیدوارم

you've enjoyed today's english addict don't forget if you have a friend who is interested

از معتاد انگلیسی امروز لذت برده باشید، فراموش نکنید اگر دوستی دارید که به زبان انگلیسی علاقه دارد،

in english please let them know about this and of course until sunday 2 p.m uk time you

لطفاً به او در مورد این موضوع و البته تا یکشنبه ساعت 2 بعد از ظهر به وقت انگلستان شما می

know what's coming next yes you do

دانید که بعد از آن چه خواهد آمد بله

take care stay happy stay safe keep that smile on your face and of course

مراقب باشید خوشحال بمانید ایمن بمانید لبخند را بر روی لبان خود نگه دارید و البته

ta ta for now

تا به حال فعلا