ENGLISH ADDICT - 106 / LIVE - Wed 5th August 2020 / F Words / Junk and Stuff / Opportunity words

oh did you miss me did you miss having my lovely company this week

اوه، دلت برای من تنگ شده بود، آیا دلت برای داشتن شرکت دوست داشتنی من در این هفته تنگ شده

were you pining for some english addict well guess what you don't

بود، اگر به دنبال یک معتاد انگلیسی بودی، خوب حدس بزن چه چیزی دیگر

have to do that anymore because we are now here live

لازم نیست این کار را انجام دهی، زیرا ما اکنون اینجا هستیم به صورت زنده

across youtube yes here we go again it's another

در سراسر یوتیوب، بله دوباره می رویم، این یک

english addict live from the birthplace of english which just happens to be

معتاد انگلیسی دیگر است زندگی از زادگاه انگلیسی ها که اتفاقاً

england

انگلیس است

we are all together again hi everybody this is mr duncan in

ما دوباره همه با هم هستیم سلام به همه این آقای دانکن در

england how are you today are you okay i hope so

انگلیس است امروز چطور هستید خوب

are you happy i hope you are feeling ever so happy today because i'm

هستید امیدوارم خوشحال باشید امیدوارم امروز همیشه خیلی خوشحال باشید زیرا من من

feeling happy because we are back together once

احساس خوشحالی می کنم زیرا ما یک بار

more here on youtube isn't

دیگر اینجا در یوتیوب با هم برگشتیم، آیا

it lovely how has your week been have you had a good week has your week

این دوست داشتنی نیست هفته شما چگونه بوده است، هفته خوبی را پشت سر گذاشته اید، هفته

gone as well as you wanted it to i hope so

شما همانطور که می خواهید گذشته است، امیدوارم که

we have a lot of things to talk about today

ما چیزهای زیادی داشته باشیم امروز در

so many things we will also be doing something quite exciting today

مورد بسیاری از چیزها صحبت خواهیم کرد، ما نیز امروز یک کار کاملاً هیجان انگیز انجام خواهیم داد،

i will tell you all about that in a few moments time

من همه چیز را در چند لحظه به شما خواهم گفت،

but of course we are all here today here again today even

اما مطمئناً همه ما امروز اینجا هستیم، حتی

for those who are wondering my my little tongue

برای کسانی که در تعجب هستند که زبان کوچک من

is slowly healing but it is still unwell it's still painful but not

آرام آرام است. در حال بهبودی است اما هنوز خوب نیست

as painful as it was at the start of last week so last week when i

هنوز دردناک است اما به اندازه شروع هفته گذشته دردناک نیست، بنابراین هفته گذشته وقتی

actually burnt my tongue on some very hot food

واقعاً زبانم را روی یک غذای بسیار داغ سوختم،

please don't ask me how i did it but i did it i

لطفاً از من نپرسید که چگونه این کار را انجام دادم، اما این کار را انجام دادم،

managed to do that and i i developed a large ulcer on my tongue

موفق شدم این کار را انجام دهم. من یک زخم بزرگ روی زبانم ایجاد

and it's taken me a very long time to get rid of it but it's still there

کردم و مدت زیادی طول کشید تا از شر آن خلاص شوم، اما هنوز وجود دارد

and it's still rather annoying however the good news is

و هنوز هم نسبتا آزاردهنده است، اما خبر خوب

it is not as painful as it was before for those who are wondering my

این است که برای کسانی که از من می‌پرسند به اندازه قبل دردناک نیست.

name is duncan i talk about the english language here on

نام دانکن است من در اینجا در یوتیوب در مورد زبان انگلیسی صحبت می

youtube that is what i do that is the reason why

کنم این کاری است که من انجام می دهم به همین دلیل است که

i am here with you that's what i do i talk about english i

من اینجا با شما هستم و این همان کاری است که من انجام می دهم من در مورد انگلیسی

talk about all sorts of subjects as we will be

صحبت می کنم در مورد انواع موضوعات صحبت می کنم همانطور که

doing today we will be talking about lots of

امروز انجام خواهیم داد در

different subjects during today's live stream yes for those

جریان پخش زنده امروز در مورد موضوعات مختلف صحبت کنید، بله برای کسانی

who are wondering we are now coming to you live from the

که می‌پرسند ما اکنون به صورت زنده از

birthplace of the english language which just

زادگاه زبان انگلیسی که

happens to be england hello to you

اتفاقاً انگلیس است، به شما می‌آییم، سلام به شما

and of course we have made it all the way to the middle of the week

و البته ما تا آخر راه را طی کرده‌ایم. تا اواسط هفته

we have made it all the way to wednesday

ما آن را تمام کرده ایم تا چهارشنبه

come on

بیا

yes duncan if you are going to press the buttons please make sure

بله دانکن اگر می‌خواهید دکمه‌ها را فشار دهید، لطفاً مطمئن

that you have your finger on the right button you silly sausage

شوید که انگشت خود را روی دکمه سمت راست گذاشته‌اید، سوسیس احمقانه،

i am a silly sausage for those who are wondering i have not been lazy this week

من یک سوسیس احمقانه هستم برای کسانی که می‌دانند من این هفته تنبلی

i've been doing a lot of things this week i can't begin to tell you how

نکرده‌ام. این هفته کارهای زیادی انجام می دهم، نمی توانم شروع کنم به شما بگویم که

busy i have been for the past two days i have

در دو روز گذشته چقدر سرم شلوغ بود، در

been cleaning out my studio i've been making my studio

حال تمیز کردن استودیوی خود بودم، استودیوی

look all lovely in fact

خود را زیبا

on monday i took everything out of this studio

جلوه می دادم، در واقع روز دوشنبه همه چیز را بیرون آوردم از این استودیو

everything i had a big summer clean up i decided to clean out my studio and

همه چیز را که در تابستان تمیز کردم تصمیم گرفتم استودیوی خود را تمیز کنم و در

there you can see just to prove it's exactly what i did

آنجا می توانید ببینید که دقیقاً همان کاری است که

i had my studio clean for summer so some people have

من انجام دادم.

their clean or maybe they clean their house or clean their room

یا اتاقشان

during the spring time however i normally have

را در فصل بهار تمیز می‌کنم، اما من معمولاً در

my clean out during the summer when i can open the windows

طول تابستان که می‌توانم پنجره‌ها را باز

let in the fresh air and also quite often i

کنم تا هوای تازه وارد شود، تمیز می‌کنم و همچنین اغلب

i find myself with a little bit of spare time

اوقات کمی وقت خالی دارم

as well so there you can see my studio on monday i cleared the whole

تا بتوانم آنجا را ببینم. استودیوی من در روز دوشنبه کل

studio out everything and you can see everything went

استودیو را پاک کردم همه چیز و شما می توانید ببینید که همه چیز پیش رفته است،

so you can now see what my studio looks like when there is nothing

بنابراین اکنون می توانید ببینید که استودیوی من چگونه به نظر می رسد در حالی که چیزی

in the actual room here is another angle for you

در اتاق واقعی وجود ندارد، اینجا یک زاویه دیگر برای شما

for those who are interested so there is another view

برای علاقه مندان است، بنابراین نمای دیگری وجود دارد

and you can see my studio is looking bare

و می توانید ببینید استودیوی من خالی به نظر می رسد.

but the big question is where did i put all of my equipment

اما سوال مهم این است که من تمام تجهیزاتم را

mr duncan where is it where where is all your

کجا گذاشتم آقای دانکن کجاست که تمام

equipment well for for one day in fact monday and also part of tuesday

تجهیزات شما برای یک روز در واقع دوشنبه و همچنین بخشی از روز سه شنبه

i had to leave all of my studio equipment

من باید تمام تجهیزات استودیو خود را

in the dining room would you like to see it

در اتاق غذاخوری بگذارم کجاست. آیا دوست دارید آن را ببینید،

so there it is that is what my studio looks like

بنابراین

when i'm having my big clean out and that's what i was doing on monday

زمانی که من در حال تمیز کردن بزرگ خود هستم و این همان کاری است که من در روزهای دوشنبه

and tuesday so i have been keeping myself rather

و سه شنبه انجام می دادم، استودیوی من شبیه آن است، بنابراین برای کسانی که فکر می کنند این هفته خودم را تا حد زیادی مشغول کرده ام.

busy this week for those who think maybe

i'm doing nothing on monday and tuesday well guess what i have been ever so busy

شاید من در دوشنبه و سه شنبه هیچ کاری انجام نمی دهم خوب حدس بزنید که من همیشه مشغول

cleaning out my studio and that is what i've been doing what about you

تمیز کردن استودیوی خود بوده ام و این همان کاری است که من انجام داده ام در مورد شما

have you done anything exciting anything happened

چه کاری انجام داده اید.

this week anything nice happened monday tuesday anything you can share it right

می توانید به اشتراک بگذارید این دقیقاً

here because of course we are a lovely

اینجاست زیرا مطمئناً ما یک جامعه دوست داشتنی

community of people who are all interested in the english language

از مردم هستیم که همه به زبان انگلیسی علاقه مند هستند،

so here is the situation that i'm in at the moment i am in a very interesting

بنابراین وضعیتی که من در حال حاضر در آن هستم، در موقعیت بسیار جالبی

situation because one of my moderators here

قرار دارم زیرا یکی از مدیران من در اینجا

on the live chat has decided to retire i won't say who but all i will say is

در چت زنده تصمیم به بازنشستگی گرفته است ، نمی گویم چه کسی، اما تنها چیزی که می گویم این است که

thank you helena for your moderating so we have

از شما متشکرم هلنا برای نظارت شما، بنابراین ما

a spare place for a moderator so today

یک مکان اضافی برای یک ناظر داریم، بنابراین امروز

if i'm feeling generous of course i might

اگر احساس سخاوتمندی داشته باشم، البته

i might actually give that moderator place to one of you

ممکن است واقعاً آن را بدهم امروز یکی از شما

today mr duncan that is so exciting so helena has lots of other things to do

آقای دانکن خیلی هیجان انگیز است، بنابراین هلنا کارهای زیادی برای انجام دادن دارد،

but it's okay it's no problem i know one of you out there would love

اما اشکالی ندارد ، می دانم که یکی از شما دوست خواهد داشت

i'm pretty sure one of you would love to fill that gap so you will have a

، مطمئنم که یکی از شما دوست دارد آن را پر کند. شکاف، بنابراین شما

chance to do that today we are looking for

فرصتی برای انجام این کار خواهید داشت، امروز ما به دنبال

a new moderator so of course we already have moderators

یک ناظر جدید هستیم، بنابراین البته ما از قبل ناظر

we have palmyra we have luis mendes we also have

داریم، پالمیرا داریم، لویس مندز داریم،

mika and belarusia so we are looking for another moderator

میکا و بلاروسی نیز داریم، بنابراین ما به دنبال ناظر دیگری هستیم

to add to my list who will it be i wonder so if you think

تا به لیست من اضافه شود. من تعجب می کنم که آیا شما فکر

you could be the latest moderator the new moderator here

می کنید که می توانید باشید آخرین ناظر ناظم جدید اینجا

on my list of moderators for this live chat

در لیست ناظران من برای این چت زنده

i want you to tell me why why do you think you would be a good moderator

می خواهم به من بگویید چرا فکر می کنید چرا ناظر خوبی خواهید بود

why put your case forward now is your chance

چرا پرونده خود را مطرح کنید اکنون شانس شماست

oh dear me how funny so today we have a lot of things to talk

آه عزیزم چقدر خنده دار است امروز ما چیزهای زیادی برای صحبت کردن

about all we have the sentence game coming today the sentence game the

در مورد همه ما داریم بازی جملات امروز در

sentence game is here today and i hope you are

in the mood for playing along so we have the sentence game we are

looking at the letter f f

for friend

راه است. دوست

f for fiend who fiend something

f برای شیطانی که چیزی

scary something dangerous something that haunts you might be

ترسناک را پیدا می کند چیزی خطرناک چیزی که شما را آزار می دهد ممکن است

described as a fiend a monster maybe something that

به عنوان یک شیطان یک هیولا توصیف شود، شاید چیزی که

is

hungry a fiend something that is lurking around

گرسنه است یک شیطان چیزی که در کمین است

so today's sentence game we will be looking

بنابراین در بازی جملات امروز ما

at the letter f we will be looking for words beginning with

به حرف f نگاه خواهیم کرد برای کلماتی که با f شروع می‌شوند

f in our sentence game coming up today another thing i'm going

در بازی جمله‌های ما که امروز مطرح می‌شود، موضوع دیگری است که می‌خواهم

to talk about and this is something that reminds me very much

درباره آن صحبت کنم و این چیزی است که من را بسیار به یاد کاری که

of what i've been doing this week on monday and tuesday i decided to clean

این هفته در دوشنبه و سه‌شنبه انجام داده‌ام می‌اندازد، تصمیم گرفتم

out my studio to make it all look lovely and sparkly

گل میخم را تمیز کنم. برای اینکه همه چیز زیبا و درخشان به

what about you do you often clean your house

نظر برسد، شما اغلب خانه‌تان را تمیز می‌کنید،

are you a person who often cleans or clears your rooms

آیا شما فردی هستید که اغلب اتاق‌هایتان را تمیز یا تمیز

so you can make them fresh and like new some people do that some people

می‌کنید تا بتوانید آن‌ها را تازه کنید و آن‌ها را تازه کنید و بعضی‌ها این کار را انجام می‌دهند که بعضی‌ها

don't bother that is one thing we are talking about

اذیت نمی‌شوند . یکی از چیزهایی که امروز در مورد آن صحبت می کنیم،

today also where do you put your stuff where do you

همچنین شما وسایل خود را کجا قرار می دهید

put your things the things that you have around you in

، چیزهایی که در زندگی روزمره در اطراف خود دارید،

your day-to-day life sometimes we buy lots of things that we

گاهی اوقات ما چیزهای زیادی می خریم که

don't need maybe we only use them for a short time

به آنها نیاز نداریم، شاید فقط ما برای مدت کوتاهی از آنها استفاده کنید

and then we decide to get rid of them or to put them

و سپس تصمیم می گیریم از شر آنها خلاص شویم یا آنها را در

somewhere else in the house quite often there is a place in the

جای دیگری از خانه قرار دهیم اغلب جایی در خانه وجود دارد که در

house where you will store things you will put things that you no

آن چیزهایی را ذخیره می کنید و چیزهایی را قرار می دهید که

longer need you will put them somewhere in your

دیگر نیازی ندارید قرار دهید. آنها در جایی در

house normally there is a certain place or maybe a room where you will do that

خانه شما معمولاً یک مکان خاص یا شاید اتاقی وجود دارد که شما این کار را انجام می دهید،

so that is one of the things we are talking about as well

بنابراین یکی از مواردی است که ما در مورد آن صحبت

also we will be looking at the word opportunity

می کنیم همچنین ما به کلمه فرصت نگاه خواهیم کرد

as well there are many ways of expressing opportunity

و همچنین راه های زیادی برای بیان وجود دارد.

the chance of something happening today there is

فرصتی است که امروز در آنجا اتفاقی بیفتد

an opportunity for someone out there to become

فرصتی برای کسی است که

the new moderator so we already have some moderators here

ناظر جدید شود، بنابراین ما در حال حاضر چند ناظر در اینجا داریم،

i am looking for a new moderator to join my team of moderators

من به دنبال یک ناظر جدید هستم تا به تیم ناظران من

here on the live chat so i hope you will get involved with that later on

در اینجا در چت زنده بپیوندد، بنابراین امیدوارم که بعداً نیز با آن درگیر شوید.

as well so many things to do today so many things happening oh my

خیلی کارها برای انجام امروز خیلی چیزها در حال رخ دادن هستند خدای

goodness it's very exciting i must say

من خیلی هیجان انگیز است باید بگویم

outside the weather is looking not too bad

بیرون هوا خیلی بد به نظر نمی رسد

we had a little bit of cloud we had some rain

ما کمی ابر داشتیم کمی باران داشتیم

things are looking a little

چیزهایی کمی

what's the word i'm looking for unsettled

به نظر می رسند کلمه من به دنبال چیست برای ناآرام بودن

however tomorrow and friday apparently the weather here is going to

اما فردا و جمعه ظاهراً هوا اینجا به

become amazingly hot so we might

طرز شگفت انگیزی گرم می شود بنابراین ممکن

be outside in the garden on friday and also next sunday the weather

است روز جمعه بیرون در باغ باشیم و همچنین یکشنبه آینده پیش بینی آب و

forecast is good as well so we might actually be

هوا نیز خوب است بنابراین ممکن است در واقع

in the garden next sunday as well for those who are wondering you can

یکشنبه آینده نیز در باغ باشیم. کسانی که از شما می‌پرسند می‌توانند

catch me here on youtube every sunday wednesday and friday

من را در اینجا در یوتیوب هر یکشنبه، چهارشنبه و جمعه

2 p.m uk time and also as i accidentally showed you

ساعت 2 بعدازظهر به وقت بریتانیا ببینند و همچنین همانطور که قبلاً تصادفاً به طور تصادفی به شما نشان

earlier just by accident but here it is now on

دادم ، اما اکنون عمداً اینجاست

purpose you can also have live captions

که می‌توانید زیرنویس‌های زنده را نیز

press that on your keyboard and you can have live captions right now

فشار دهید. که روی صفحه کلید خود دارید و می‌توانید در حال حاضر زیرنویس‌های زنده داشته

isn't it amazing it is i can't believe it

باشید، آیا شگفت‌انگیز نیست، من نمی‌توانم باور کنم که

talking of the live chat oh hello luis mendes or should i say luis

صحبت از چت زنده است، سلام لوئیس مندس یا باید بگویم لوئیس

mendes guess what you are first on today's

مندس حدس بزن اولین بار در چت زنده امروز چه کسی هستی،

live chat congratulations lewis you are number one today

تبریک می‌گویم. لوئیس شما امروز شماره یک هستید

lucky lewis

خوش شانس لوئیس

luis mendes you are very lucky today because you are first

لویس مندز شما امروز بسیار خوش شانس هستید زیرا اولین نفر

on the live chat congratulations beatrice

در چت زنده هستید تبریک می گویم بئاتریس

also vitas is here unfortunately today vitas your finger

همچنین ویتا اینجاست متاسفانه امروز ویتا انگشت شما

was not fast enough it would appear that lewis

به اندازه کافی سریع نبود به نظر می رسد که لوئیس

today has a very fast finger we also have mahila unicarina

امروز انگشت بسیار سریعی دارد. همچنین mahila unicarina لینا

lina hello lino florence is here twan you win watching in vietnam

سلام لینو فلورانس اینجاست تووان تو برنده تماشا کردن در ویتنام

hello vietnam and everyone watching there as well

سلام ویتنام و همه کسانی که آنجا را تماشا می کنند

zoe hello zoe i don't recognize your name

zoe hello zoe من نام شما را نمی شناسم

nice to see you here as well also we have andy starr

خوشحالم که شما را اینجا می بینم همچنین ما اندی استار داریم

hello also beatriz hello easy to learn hello to you nice to see

سلام همچنین beatriz سلام یادگیری آسان سلام به شما خوشحالم که

you here as well

شما را اینجا می بینم

sandra says hello and have a nice day everyone sandra gonzalez isn't that kind

ساندرا می گوید سلام و روز خوبی داشته باشید به همه ساندرا گونزالس این

of you thank you very much some lovely messages

نوع شما

already don't forget during august

نیست.

i will be back to my usual three days a week sunday wednesday

من به سه روز معمول خود در هفته برمی‌گردم یکشنبه‌ها چهارشنبه

friday because i did have some people asking where are you mr duncan

جمعه، زیرا چند نفر داشتم می‌پرسیدند که آقای دانکن

on monday but of course that was during july

در روز دوشنبه کجا هستید، اما البته این در ژوئیه بود و

now we are into august talking of which i suppose i should mention

اکنون در آگوست صحبت می‌کنیم که فکر می‌کنم در آینده باید به آن اشاره کنم.

next wednesday

چهارشنبه

next wednesday it's my birthday next wednesday i didn't

بعد چهارشنبه تولد من است،

want to mention it but the reason why i am mentioning it is

نمی‌خواستم به آن اشاره کنم، اما دلیل اینکه آن را ذکر می‌کنم این

to make sure that everyone knows

است که مطمئن شوم همه می‌دانند

and i don't want to be accused of hiding my birthday you see because some people

و من نمی‌خواهم به مخفی کردن تولدم متهم شوم، می‌بینید چون برخی افراد متوجه می‌شوند

get very embarrassed so if i try to hide the fact

خیلی خجالت می کشم، بنابراین اگر سعی کنم این واقعیت را پنهان

that it's my birthday next week people will tell me anyway

کنم که هفته آینده تولد من است، مردم به من می

so i might as well just say it right now next wednesday yes

گویند، بنابراین می توانم همین الان آن را بگویم چهارشنبه آینده

it is my birthday next wednesday i will not try to hide it

بله، چهارشنبه آینده تولد من است، اصلا سعی نمی کنم آن را پنهان

at all hello maria

کنم سلام ماریا

hello also to oh hello sunshine we could do with some sunshine today

سلام همچنین به اوه سلام آفتابی ما امروز می‌توانیم با کمی آفتاب

we could really do with some sunshine we have no sunshine at the moment

کار کنیم، واقعاً می‌توانیم با کمی آفتاب کار کنیم ، متأسفانه در حال حاضر آفتاب نداریم،

unfortunately so we are looking for a new moderator

بنابراین ما به دنبال یک ناظر جدید هستیم

because one of our moderators has decided to to give up that position

زیرا یکی از مدیران ما تصمیم گرفته است که از آن سمت صرف نظر کند.

doing something else right now

در حال انجام یک کار دیگر در حال حاضر

hello ma2 mr2 hello to you as well hello pershore

سلام ma2 mr2 سلام به شما هم سلام pershore سلام به الساندرا

hello also to alessandra as well can i say a very big thank you

نیز می توانم یک تشکر بسیار بزرگ از شما بگویم

yes i received some lovely donations in fact

بله من کمک های خوبی دریافت کردم در واقع

two donations can i say a big thank you to

دو کمک مالی می توانم یک تشکر بزرگ از

petros demetriardis and also yen hui huang for your kind

پتروس دمتریاردیس و همچنین yen hui huang برای

donations on paypal very kind of you thank you very much for your donations

کمک های مالی شما در پی پال بسیار مهربان است از شما برای کمک های شما بسیار سپاسگزارم

and if you want to make a donation you are more than welcome to do so to allow

و اگر می خواهید کمک مالی کنید، خوشحال می شوید که این کار را انجام دهید تا

my work to continue forever and ever here on

کار من برای همیشه و همیشه در اینجا در

youtube paypal yes if you want to send a small

یوتیوب پی پال ادامه یابد. بله، اگر می خواهید یک

donation or of course a large donation if you've

کمک مالی کوچک یا البته یک کمک مالی بزرگ بفرستید، اگر

recently won the lottery feel free and it will help my work

اخیراً در لاتاری برنده شده اید، خیالتان راحت باشد و این کمک می کند کار من

continue right here don't forget everything i do

همین جا ادامه پیدا کند، فراموش نکنید هر کاری را

i do for free it costs you nothing nothing at all

که انجام می دهم رایگان انجام می دهم، هیچ هزینه ای برای شما ندارد اصلاً

so that is what i want to carry on doing i want to

این همان کاری است که من می خواهم به انجامش ادامه دهم، می خواهم تا زمانی

continue doing this for free for as long as i can we are now up to

که بتوانم این کار را به صورت رایگان ادامه دهم، ما اکنون به

date so i wonder would you like to be

روز هستیم، بنابراین نمی دانم آیا دوست دارید

a moderator

ناظر باشید

kate gann says mr duncan you are a leo baby

کیت گان می گوید آقای دانکن شما یک مدیر هستید لئو عزیزم

yes i am my star sign even though i don't really follow astrology

بله من علامت ستاره من هستم، حتی اگر اینطور نیستم واقعاً طالع بینی را دنبال می

i'll be honest with you i don't follow it to be honest

کنم، من با شما صادق خواهم بود، من آن را دنبال نمی کنم تا صادق باشم،

but yes i am leo leo the lion so who will be our new moderator

اما بله، من لئو لئو شیر هستم، پس چه کسی ناظم جدید ما خواهد بود

i wonder hmm we do have moderators including palmyra

، تعجب می کنم که ما ناظرانی داریم از جمله

luis mendes also mika hello mika i can see you thank you very much for

پالمیرا لوئیس مندز نیز میکا سلام میکا من می توانم ببینم شما بسیار سپاسگزارم که

joining me again belarusia is here as well wow

دوباره به من ملحق شدید بلاروسی نیز اینجاست وای

we have a lot of people joining in today but who

ما افراد زیادی داریم که امروز به آن ملحق می شوند، اما چه کسی

will be the new moderator now i might do it today i might do it on

ناظر جدید خواهد بود، من ممکن است امروز این کار را انجام دهم، ممکن است آن را در جمعه انجام دهم،

friday we will see what happens

خواهیم دید چه اتفاقی می افتد

hello to matthias hello matthias nice to see you as well

سلام به ماتیاس سلام ماتیاس خوشحالم که شما را

what do you have to do if you are the moderator well all you have to do is to

نیز می بینم اگر شما ناظر هستید چه کاری باید انجام دهید خوب تنها کاری که باید انجام دهید این است که

join in on the live chat and also make sure that

به چت زنده بپیوندید و همچنین مطمئن شوید که

everyone is on their good behavior that means that they don't swear

همه رفتار خوب خود را دارند، به این معنی که آنها فحش نمی دهند

or say anything bad or say anything wrong

یا چیز بدی نمی گویند یا چیز اشتباهی نمی گویند،

so that is all you have to do if you are the moderator it's

بنابراین این تنها کاری است که باید انجام دهید اگر شما ناظر هستید

it's not that difficult all you have to do is join me

، آنقدرها هم سخت نیست، تنها کاری که باید انجام دهید این است که

on my live streams and you can make sure that everything

در جریان های زنده من به من بپیوندید و می توانید مطمئن شوید که همه چیز

is going okay you see

خوب پیش میره

your tie is looking really nice rahul thank you very much thank you very much

میبینی کراواتت خیلی قشنگه راهول خیلی ممنون خیلی ممنون

this is my lovely purple tie some people say that it is pink but it

این کراوات بنفش دوست داشتنی من است بعضی ها می گویند صورتی

isn't it's purple honestly hello hi hi li quang hello to you as

است اما بنفش نیست صادقانه سلام سلام سلام لی کوانگ سلام به شما و همچنین

well nice to see so many people joining me

خوشحالم که می بینم افراد زیادی به من ملحق شده اند

already how lovely very nice

چقدر دوست داشتنی است خیلی خوب است.

so one of the questions i'm asking today is when we talk about

یکی از سوالاتی که امروز می پرسم این است که وقتی در مورد

things that you have in your house maybe your rubbish

چیزهایی که در خانه دارید صحبت می کنیم، شاید زباله های شما،

maybe the things that you put somewhere in your house because you don't need it

شاید چیزهایی که در جایی از خانه خود می گذارید زیرا دیگر به آن نیاز

anymore or maybe you don't use it where do you put

ندارید یا شاید از آنها استفاده نمی کنید.

your stuff now that is an interesting word

حالا چیزهای خود را کجا می گذارید که کلمه جالبی است

the word stuff is a word that means things

کلمه چیز کلمه ای است که به معنی چیزهایی است

so you can use that particular word to mean things your things

بنابراین می توانید از آن کلمه خاص به معنای چیزهایی استفاده کنید که

the things that you own your belongings your

چیزهای شما چیزهایی که متعلق به

property your stuff the things that you own so that's quite

اموال شما هستند چیزهای شما چیزهایی که شما دارند بنابراین این

often what we say when we talk about stuff

معمولاً همان چیزی است که ما می گوییم وقتی در

we are talking about things things hello nabil nice to see you again

مورد چیزهایی صحبت می کنیم و در مورد چیزهایی صحبت

nice to see you here as well thank you very much for joining me today

it's always a pleasure to see you on the live chat

می کنیم.

thank you florence very nice of you to say so

مرسی فلورانس خیلی خوبه این را بگویید پس وسایل

so where do you put your stuff in your house do you have a place

خود را در خانه خود

where you store things away of course some people

کجا می گذارید آیا جایی دارید که در آن وسایل را دور نگه دارید، البته برخی افراد

get too obsessed they become too obsessed with

بیش از حد وسواس دارند، آنها بیش از حد وسواس زیادی نسبت به

keeping things and that is also something we will be talking about

نگهداری اشیاء دارند و این نیز چیزی است که بعداً در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

later on as well ashkan says i'm sure you will pay a very

خوب اشکان می گوید من مطمئن هستم که شما حقوق بسیار

high salary to the new moderator i'm not sure about

بالایی به مدیر جدید

that i'm not sure about that

of course you are working for the for the pleasure of doing it you see

there are a lot of people who want one of those blue spanners

خواهید پرداخت. بسیاری از افرادی که یکی از آن آچارهای آبی را

there are

می

oh easy to learn says mr duncan do you know it is my birthday also

خواهند یاد گرفتن آنها آسان است می گویند آقای دانکن آیا می دانید که تولد من است همچنین

on the 12th of august oh i see yes next wednesday it is my birthday oh dear

در 12 آگوست اوه می بینم بله چهارشنبه آینده تولد من است اوه عزیز

i will be another year older but unfortunately no wiser

من یک سال دیگر بزرگتر خواهم شد اما متأسفانه عاقلانه‌تر نیست،

unfortunately here we go then let's have a look at some words connected with

متأسفانه اینجا می‌رویم، پس بیایید نگاهی به برخی از کلمات مرتبط با فرصت بیندازیم،

opportunity so something that comes along

بنابراین چیزی که پیش می‌آید،

something that comes along that offers you

چیزی پیش می‌آید که به

a chance something that comes along and offers you a possibility of doing

شما فرصتی می‌دهد چیزی که پیش می‌آید و به شما امکان انجام

something we often talk about the word opportunity

کاری را می‌دهد که اغلب در مورد آن صحبت می‌کنیم. کلمه مخالف rtunity

and there on the screen you can see there are quite a few ways

و در آنجا روی صفحه نمایش می توانید ببینید که چندین

of describing opportunity for example you can have chance

روش برای توصیف فرصت وجود دارد، به عنوان مثال شما می توانید شانس

chance so the chance of doing something if you have the chance to do

داشته باشید، بنابراین شانس انجام کاری اگر فرصت انجام کاری را داشته باشید به

something that means you are given the opportunity you have the chance

این معنی است که به شما فرصت داده می شود که این فرصت را دارید.

to do something you have the opportunity there is a chance for you to

برای انجام کاری که فرصت دارید ، فرصتی برای شما وجود دارد که

do your dream job or maybe a certain job that you would love to do

شغل رویایی خود را انجام دهید یا ممکن است شغل خاصی که دوست دارید انجام دهید

there is an opportunity there is a chance

، فرصتی وجود دارد، فرصتی

for you to do it oh we might also say opening as well if

برای شما وجود دارد که آن را انجام دهید، ممکن است بگوییم باز کردن نیز وجود دارد. اگر چاه افتتاحیه

there is an opening well we can say that there is

ای وجود داشته باشد، می توانیم بگوییم که اغلب اوقات در

a chance or an opportunity an opening quite often in work so maybe if there

کار فرصت یا فرصتی وجود دارد، بنابراین شاید اگر

is a company that you've always wanted to work for

شرکتی وجود داشته باشد که همیشه می خواستید در آن کار کنید،

maybe there is a company that you would love

شاید شرکتی وجود داشته باشد که دوست دارید در

to work for we can say that there is an opening there is a position there is

آن کار کنید. چون می توانیم بگوییم که یک افتتاحیه وجود دارد، موقعیتی وجود دارد،

something available that might help you

چیزی در دسترس است که ممکن است به شما کمک کند

to succeed or to gain your dream job there is an opening in my company there

تا موفق شوید یا شغل رویایی خود را به دست آورید ، یک افتتاحیه در شرکت من وجود

is an opening at my business there is an

دارد، یک افتتاحیه در کسب و کار من وجود دارد.

opening at the factory there is an opening

اوپ وجود دارد

there is an opportunity there is a chance for you to work

اگر فرصتی وجود دارد، فرصتی برای شما

here prospect as well so even though prospect doesn't

نیز وجود دارد که در اینجا کار کنید، بنابراین حتی اگر بالقوه

necessarily mean opportunity we can say that a prospect

لزوماً به معنای فرصت نیست، می‌توانیم بگوییم که یک

is something that comes your way maybe something you are

بالقوه چیزی است که در راه شما قرار می‌گیرد، شاید چیزی که شما به

looking for so sometimes you are looking for

دنبال آن هستید، بنابراین گاهی اوقات به دنبال آن هستید. برای

an opportunity in fact it might be fair to say that most of us

یک فرصت در واقع ممکن است منصفانه باشد که بگوییم اکثر

in our lives often look for some sort of opportunity

ما در زندگی خود اغلب به دنبال نوعی

something that we are looking for we are looking for that

فرصت هستیم که به دنبال آن هستیم، ما به دنبال

chance we are looking for that opening we are looking for that

فرصتی هستیم که به دنبال آن فرصت هستیم و به دنبال آن فرصت هستیم.

prospect a way of getting into a certain career or

راه ورود به یک شغل خاص یا

maybe getting into a certain type of work

شاید وارد شدن به نوع خاصی از آینده کاری،

prospect so we often see opportunity

بنابراین ما اغلب فرصت را

we often see opportunity as something that gives you the chance

می بینیم، اغلب فرصت را به عنوان چیزی می بینیم که به شما

to do something quite often we will use these words when we are

فرصت انجام کاری را می دهد اغلب وقتی در مورد فرصت های شغلی صحبت می کنیم از این کلمات استفاده خواهیم کرد.

talking about job opportunities so maybe there is a job opportunity that

بنابراین ممکن است یک فرصت شغلی برای

might come your way you will have a chance to do

شما پیش بیاید که شما فرصتی برای انجام

something we can also say open door so we often

کاری داشته باشید که می‌توانیم بگوییم درب باز است، بنابراین

see opportunity as a door

opening if you imagine a door opening a doorway suddenly opens in

اگر تصور می‌کنید یک در باز است، اغلب فرصت را به عنوان یک در می‌بینیم. یک دری ناگهان در مقابل شما باز می شود

front of you and immediately you have an opportunity

و بلافاصله فرصت دارید

there is an open door there is something that is giving you

، دری باز است، چیزی وجود دارد که به شما

the opportunity to do something

این فرصت را می دهد که کاری انجام دهید،

maybe there is an offering as well an offering so something that comes your

شاید یک پیشنهاد و همچنین یک پیشنهاد وجود داشته باشد تا چیزی که به سراغ شما می آید

way might be offered to you the thing

ممکن است ارائه شود. چیزی که به شما

is offered so an opportunity can also be something that comes your way it is

پیشنهاد می‌شود، بنابراین یک فرصت می‌تواند چیزی باشد که برای شما پیش می‌آید،

offered and quite often we will describe that

پیشنهاد می‌شود و اغلب ما آن را

as an offering an offering something that comes your way you have

به‌عنوان یک پیشنهاد، چیزی که برایتان پیش می‌آید توصیف می‌کنیم، شما

an opportunity you have an offering someone

فرصتی دارید که پیشنهادی دارید که کسی

offers something to you

چیزی به شما ارائه می‌دهد.

a window oh that's a good one i like that one

یک پنجره خوب است، من آن یک

window so maybe there is a window of opportunity it is a phrase that we

پنجره را دوست دارم، بنابراین شاید یک پنجره فرصت وجود داشته باشد، این عبارتی است که

often use we might say that there is a window of

اغلب از آن استفاده می کنیم، ممکن است بگوییم پنجره

opportunity at my company maybe i'm looking for a

فرصتی در شرکت من وجود دارد، شاید من به دنبال یک

new person to work in one of the offices

فرد جدید هستم. برای کار در یکی از

of my business there is a window open there is a window of opportunity

دفاتر کسب و کار من یک پنجره باز است، یک پنجره فرصت وجود دارد،

an opportunity is something that comes your way not all the time though

یک فرصت چیزی است که همیشه سر راه شما قرار نمی گیرد، هرچند

one of the problems with opportunities one of the problems with having an

یکی از مشکلات فرصت ها یکی از مشکلات است. مشکلات داشتن یک

opportunity is they rarely happen so if you get

فرصت به ندرت اتفاق می‌افتد، بنابراین اگر

the opportunity to do something quite often they say you should grab

فرصت انجام کاری را پیدا می‌کنید اغلب می‌گویند باید

the opportunity you should take the opportunity

فرصت را غنیمت بشمارید، باید از فرصت استفاده کنید

and also maybe slot as well a position or a place

و همچنین ممکن است موقعیت یا مکانی را انتخاب کنید،

maybe something that you want to do maybe there is a place

شاید کاری را که می‌خواهید انجام دهید. شاید یک مکان

or a slot that you can fit into so that means that that position

یا شکافی وجود داشته باشد که بتوانید در آن قرار بگیرید، به این معنی که آن موقعیت

is perfect for you it is a slot it is something that is being offered

برای شما عالی است، یک شکاف است، چیزی است که

a position a place but as i said opportunity does not

یک موقعیت مکانی به آن پیشنهاد می شود، اما همانطور که گفتم فرصت همیشه فرصت برای شما پیش نمی

always come your way opportunity is not

آید. چیزی نیست

something that comes along every day so when it does you must

که هر روز پیش بیاید، بنابراین وقتی این کار را انجام داد، باید

grab it

آن را بردارید

here's another word connected to opportunity

اینجا کلمه دیگری است که به

opportune opportune so this is used as an adjective and it

فرصت مناسب مرتبط است، بنابراین به عنوان یک صفت استفاده می شود

describes the right moment or a favorable action at the right

و لحظه مناسب یا یک عمل مطلوب در لحظه مناسب

moment or something that is well timed

یا چیزی که خوب است را توصیف می کند. زمان بندی شده

so maybe an opportunity comes your way at an opportune moment

تا شاید فرصتی در یک لحظه مناسب به سراغ شما بیاید ، یک لحظه

a good moment the right moment so perhaps you are looking for a job in

خوب در لحظه مناسب، بنابراین شاید شما به دنبال شغلی در

a certain company or a certain position and suddenly

یک شرکت خاص یا یک موقعیت خاص هستید و ناگهان

a job offer comes your way you can describe it as

یک پیشنهاد شغلی ج شما می توانید آن را به عنوان

an opportune moment an opportune offer something that has

یک لحظه مناسب توصیف کنید، یک پیشنهاد مناسب، چیزی که

come along at the right time at the right

در زمان مناسب در زمان مناسب

moment it is well timed it is opportune i like that one

آمده است، به خوبی زمان بندی شده است، مناسب است من آن

very interesting word another one now oh now this is a noun it describes

کلمه بسیار جالب دیگری را دوست دارم، حالا اوه حالا این یک اسم است فردی را توصیف می‌کند

a person who is always looking for opportunities a person who

که همیشه به دنبال فرصت‌ها است، فردی که

goes around or maybe in their life they are looking

به اطراف می‌رود یا شاید در زندگی‌اش به

for opportunities they are looking for openings they are looking for

دنبال فرصت‌هایی هستند، به دنبال

chances to do things so an opportunist or opportunist

فرصت‌هایی برای انجام کارها هستند، بنابراین یک فرصت‌طلب یا فرصت‌طلب

can be described as a predator a person who is often looking

را می‌توان به عنوان یک شکارچی توصیف کرد. فردی که اغلب به

for opportunities the way into something maybe an entrepreneur

دنبال فرصت هایی برای ورود به چیزی است، شاید یک کارآفرین،

an entrepreneur is a person who is always looking for new business

یک کارآفرین فردی است که همیشه به دنبال فرصت های تجاری جدید است

opportunities a person who has money and they are always

، فردی که پول دارد و آنها همیشه

looking for new opportunities so an

به دنبال فرصت های جدید هستند، بنابراین

entrepreneur is a person who is always looking for

یک کارآفرین فردی است که همیشه به دنبال آن است. برای

new chances or new opportunities to create business and of course

فرصت‌های جدید یا فرصت‌های جدید برای ایجاد کسب‌وکار و البته

make money as well yes we often see an industrialist as a

کسب درآمد، بله، ما اغلب یک صنعتگر را

person who is an opportunist a person who is always looking to expand

فردی فرصت‌طلب می‌بینیم. کسانی که همیشه به دنبال

their business maybe a new product that they can make that wasn't made

گسترش کسب و کار خود هستند، شاید محصول جدیدی که می توانند بسازند که

before they are an opportunist they are looking

قبل از اینکه فرصت طلب باشند ساخته نشده است، آنها به دنبال

for a new way a new

یک راه جدید هستند، یک

way there are always new opportunities to be found and a person that does that

راه جدید همیشه فرصت های جدیدی پیدا می شود و شخصی که این کار را انجام می دهد.

can be described as an opportunist a go-getter oh i like this one

می توان آن را به عنوان یک فرصت طلب توصیف کرد. اوه من این یکی را دوست

a go-getter is a person who doesn't wait for the opportunity to come to them they

دارم، آدمی است که منتظر فرصتی نیست که به سراغ آنها بیاید،

go outside they go into the wide world and

بیرون می روند و به دنیای گسترده می روند و به

they look for opportunities

دنبال فرصت

they are actually looking for opportunities

هایی هستند که هستند. در واقع به دنبال فرصت‌هایی

they go out and they try to find opportunities they are they are an

هستند که بیرون می‌روند و سعی می‌کنند فرصت‌ها را بیابند، آنها یک

opportunist an opportunist

فرصت‌طلب هستند،

another one opportunism so again we are looking at a noun to

یک فرصت‌طلب دیگر فرصت‌طلبی، بنابراین دوباره به دنبال اسمی هستیم تا

take advantage of situations as they arise

از موقعیت‌هایی که به وجود می‌آیند

to exploit without principles so a person who might be described as a

برای بهره‌برداری بدون اصول استفاده کنیم، بنابراین فردی که ممکن است به عنوان یک فرصت‌طلب توصیف می‌شود که

as an opportunist will follow the rules

از قوانین فرصت‌طلبی پیروی می‌کند،

of opportunism you are always looking to take advantage of a situation and

شما همیشه به دنبال استفاده از یک موقعیت هستید و

sometimes you don't care how you do it you don't care how you get that thing

گاهی اوقات برایتان مهم نیست که چگونه آن را انجام می‌دهید، برایتان مهم نیست که

if you see something that you want see something that you want to

اگر چیزی را ببینید که چگونه به آن چیز می‌رسید. شما می خواهید چیزی را ببینید که می خواهید آن

grab or take then opportunism is

را بگیرید یا بگیرید، پس

the noun that describes that type of behavior

اپورتونیسم اسمی است که آن نوع رفتار را توصیف می کند

to take advantage of situations as they arise or appear

تا از موقعیت هایی که به وجود می آیند یا به نظر می رسد

to exploit without principles so you will do anything sometimes

بدون اصول از آنها سوء استفاده می کنند، استفاده کنید، بنابراین گاهی اوقات

to get an opportunity to get that chance to do something

برای به دست آوردن فرصتی برای به دست آوردن آن شانس دست به هر کاری خواهید زد. انجام کاری

lock down oh this is a good point yes roxy says lockdown

قفل کردن اوه این نکته خوبی است بله راکسی می‌گوید که قرنطینه

has been very good for entrepreneurs yes i think so so people who are looking

برای کارآفرینان بسیار خوب بوده است، بله فکر می‌کنم اینطور است، بنابراین افرادی که به دنبال

to create new businesses or maybe expand

ایجاد کسب‌وکارهای جدید یا شاید گسترش

into new areas or to find new opportunities new ways of doing

در حوزه‌های جدید یا یافتن فرصت‌های جدید روش‌های جدید برای انجام

things yes you are right i think so

کارها هستند. بله، شما درست می گویید، من فکر می کنم،

i think so

بنابراین من فکر می کنم،

artsby i beg your pardon mr duncan but there are

آقای دانکن عذرخواهی می کنم، اما

lots of new words rare words for those go-getters yes well a go-getter

کلمات جدید زیادی وجود دارد که واژه های کمیاب برای آن دسته

can be a person who is willing to go out there

از افراد علاقه مند وجود دارد.

and find their opportunities one of the problems in life is sometimes

فرصت های آنها یکی از مشکلات زندگی این است که گاهی اوقات

it is easy to sit and wait for the opportunity to come to you

آسان است که بنشینی و منتظر بمانی تا فرصتی به سراغت بیاید،

sometimes you have to be a go-getter you have to be a person who

گاهی اوقات باید یک طرفدار باشی ، باید فردی باشی

is willing to put themselves out there somehow whatever it takes

که حاضر است به هر نحوی خود را کنار بگذارد.

yes sometimes being an opportunist

بله، گاهی اوقات فرصت طلب

i'm sorry mr duncan i'm a bit busy today attending

هستم، متاسفم آقای دانکن، من امروز کمی مشغول هستم و در

some work in the house oh i see so you are having some some water

یک کار در خانه شرکت می کنم، اوه، می بینم که شما مقداری آب را

installation i'm very intrigued perhaps you have to

نصب می کنید، من بسیار کنجکاو هستم شاید مجبور باشید

call a plumber maybe there is a plumber in your house

با یک لوله کش تماس بگیرید. یک لوله کش در خانه شما وجود دارد که لوله ها را

repairing the pipes i think so

تعمیر می کند ، من فکر می کنم بنابراین

lockdown has finished already says andy are we really going to talk about that

قرنطینه قبلاً تمام شده است می گوید و آیا ما واقعاً در مورد آن صحبت خواهیم کرد که

no is the answer to that question the answer to that is no we are not going to

نه پاسخ آن سؤال است پاسخ به آن نه است ما در

talk about that finally

مورد آن صحبت نمی کنیم در نهایت

here's another word our final word connected

اینجاست کلمه آخر ما که

to opportunity is opportunistically opportunistically

به فرصت مرتبط است، فرصت طلبانه فرصت طلبانه است

oh so this is actually an adverb you are using the adverb

آه، پس این در واقع یک قید است که شما از قید

as the manner of taking an opportunity so you are doing something in that

به عنوان شیوه استفاده از فرصت استفاده می کنید، بنابراین شما دارید کاری را به

particular way you are doing it opportunistically

روش خاصی انجام می دهید و آن را فرصت طلبانه انجام می دهید

opportunistically there are quite a few letters

، تعداد کمی وجود دارد. حروف

in that word quite a few the manner of taking an opportunity

در آن کلمه تعداد کمی از روش استفاده از یک فرصت است،

so not just the opportunity that comes along but also the way

بنابراین نه فقط از فرصتی که پیش می آید، بلکه در روشی

in which you do it you are doing something

که آن را انجام می دهید، شما در حال انجام کاری

opportunity opportunistically it's not very hard it's not very easy to

فرصت طلب هستید. خیلی سخت نیست،

say that word when you have a huge ulcer on your tongue by the way

گفتن آن کلمه در زمانی که زخم بزرگی روی زبان داری

it's not easy to do opportunistically it is an adverb and sometimes it's very

، خیلی آسان نیست، به‌علاوه، انجام دادن فرصت‌طلبانه آن کار آسانی نیست ، این یک قید است و گاهی اوقات خیلی

hard to say

سخت است که بگوییم

when your tongue is about to fall off

چه زمانی زبانت در حال افتادن است.

a lot of people want to talk about lockdown

بسیاری از مردم می‌خواهند در مورد قرنطینه به

well of course here in the uk things are not great

خوبی صحبت کنند، البته اینجا در بریتانیا، همه چیز عالی نیست

and things are not perfect we are trying our best

و همه چیز عالی نیست، ما تمام تلاش خود را

to get back to normal however i still think

می‌کنیم تا به حالت عادی برگردیم، اما من هنوز فکر می‌کنم

that it is a very long way off well certainly here in england anyway

که قطعاً اینجا راه بسیار طولانی است . به هر حال در انگلیس

i think we are a very long way from everything becoming

فکر می کنم خیلی فاصله داریم تا همه چیز

normal again i think so a very long way away

دوباره عادی شود، فکر می کنم خیلی دور است

would you like to see something lovely would you like to see something nice

دوست دارید چیزی دوست داشتنی ببینید.

here is a creature that i i filmed in my garden and there are many

بسیاری

of this type of creature around many of them

از این نوع موجودات در اطراف بسیاری از آنها

coming out normally after dark would you like to have a look

به طور معمول پس از تاریک شدن هوا بیرون می آیند آیا می خواهید به

well here it is now oh mr duncan isn't that lovely

اینجا خوب نگاه کنید اکنون اوه آقای دانکن آیا آنقدر دوست داشتنی نیست

there is a badger in my garden can you see the badger

که یک گورکن در باغ من وجود دارد می توانید گورک را

there is a badger in the garden and this this particular animal will come into

آنجا ببینید یک گورکن در باغ و این حیوان خاصی

your garden after dark and if you put some food out for them at

بعد از تاریکی به باغ شما می‌آید و اگر شب‌ها برای آنها غذا بگذارید،

night peanuts fruit

میوه بادام زمینی

as well you might not believe this but badgers also eat

نیز ممکن است این را باور نکنید، اما گورکن‌ها نیز

fruit and meat

میوه و

a lot of people forget that badgers actually enjoy eating

گوشت می‌خورند، بسیاری از مردم فراموش می‌کنند که گورکان از خوردن

meat and also fruit as well so there you can see a little badger

گوشت و همچنین میوه لذت می‌برند. و همچنین در آنجا می توانید یک گورکن کوچک را

in my garden having a midnight feast i think that actually

در باغ من ببینید که یک مهمانی نیمه شب دارد، من فکر می کنم که در واقع

that's i think they are sunflower hearts

این است که فکر می کنم آنها قلب های آفتابگردان

in the garden so you can see the badger is taking an

در باغ هستند بنابراین می توانید ببینید که گورکن از یک

opportunity you see it is taking an opportunity

فرصت استفاده می کند.

to eat some food in my garden so you might describe this badger

مقداری غذا در باغ من، بنابراین ممکن است این گورک

as an opportunist the badger is eating some food in the garden

را فرصت طلب توصیف کنید، گورکن در حال خوردن غذا در باغ

it is a badger taking an opportunity

است، این یک گورکن است که از فرصت استفاده

you might describe this animal as an opportunist

می کند، ممکن است این حیوان را فرصت طلب توصیف کنید،

because at night it will wonder around looking for food to eat and there you

زیرا شب ها به دنبال غذا برای خوردن می گردد. و در آنجا می

can see that badger is really enjoying the food

توانید ببینید که گورکن واقعا از غذا لذت می برد،

to be honest you are so lucky to be able to see a

راستش را بخواهید شما خیلی خوش شانس هستید که می توانید یک گورکن را ببینید.

badger says florence thank you very much yes they are lovely creatures

however in certain parts of the uk unfortunately they are currently being

متأسفانه در انگلستان آنها در حال حاضر

killed because in certain areas there is an illness

کشته می شوند زیرا در مناطق خاصی بیماری وجود دارد

that affects cows

که سل گاو را تحت تأثیر قرار می دهد

bovine tuberculosis and the badger has been blamed

و گورکن برای این بیماری مقصر شناخته شده است ،

for that disease so in some parts of the uk

بنابراین در برخی از مناطق بریتانیا

they are actually being killed in very large numbers we call it

آنها در واقع در تعداد بسیار زیادی کشته می شوند ما آن را یک بیماری می نامیم.

a cull cull so when you cull an animal it means you

کشتن یک حیوان به این معنی است که شما

are controlling the the killing of a certain creature

کشتن یک موجود خاص را کنترل می کنید

and there are a lot of people many people have become very angry

و افراد زیادی هستند که بسیاری از مردم از کشتن این موجود خاص بسیار عصبانی

and upset at the killing of this particular creature

و ناراحت شده اند،

so a very controversial subject here in the uk

بنابراین موضوع بسیار بحث برانگیزی در اینجا در

the culling of badges

از بین بردن نشان‌ها

personally personally i think it's a it's a terrible idea

شخصاً من فکر می‌کنم صادقانه بگویم این ایده وحشتناکی است

to be honest and there are of course vaccines available

و البته

for cattle to protect them from from that particular illness

برای گاوها واکسن‌هایی وجود دارد که از آن‌ها در برابر آن بیماری

diana says i think mr steve will be very happy if

if they are eating the ants that is true i think so yes badgers will eat

خاص محافظت می‌کند. مورچه ها درست است من فکر می کنم بله گورکن ها

different types of food some people put nuts out

انواع مختلفی از غذاها را می خورند برخی از افراد

like me meat certain types of fruit they will also eat those things as well

مانند من آجیل می خورند مانند من گوشت انواع خاصی از میوه ها آنها نیز آن چیزها را می

hello galvin galvin david asks what is the meaning of

خورند سلام دختر وین گالوین دیوید می پرسد معنی

array of sunshine well a ray of sunshine is an idiom it is a

آرایه آفتاب چیست خوب پرتو آفتاب یک اصطلاح است این

phrase that describes a person who is happy cheerful maybe someone who

عبارتی است که فردی را توصیف می کند که شاد و شاد است شاید کسی

makes the mood much better we can describe that person

که حال و هوا را خیلی بهتر می کند ما بتوانیم آن شخص را

as a ray of sunshine or a ray of sunlight a person who

به عنوان یک پرتو آفتاب توصیف کنیم. یا یک پرتو نور خورشید شخصی که

brightens up a situation with their character

با شخصیت خود موقعیتی را با شخصیت خود روشن می کند

with their character

tias is here hello ts i am late don't worry it's all right you are not

اینجاست سلام من دیر آمدم نگران نباش اشکالی ندارد شما

too late we still have lots of things to do we

دیر نشده اید ما هنوز کارهای زیادی برای انجام دادن داریم و

have been talking about opportunity i also showed you my studio

داریم صحبت می کنیم در مورد فرصت، من همچنین استودیوی خود را به شما نشان دادم

because i cleaned my studio this week i decided to clean my studio completely

زیرا این هفته استودیوی خود را تمیز کردم، تصمیم گرفتم این هفته استودیوی خود را به طور کامل تمیز کنم، ضمناً

this week by the way don't forget you can give me a lovely

فراموش نکنید اگر می خواهید به من لایک کنید می توانید یک لایک دوست داشتنی

like as well if you want to give me a like

نیز بدهید.

there it is if you want to subscribe you can

اگر می‌خواهید مشترک شوید،

as well you have a choice or of course you can do both and if you

می‌توانید انتخابی داشته باشید یا البته می‌توانید هر دو را انجام دهید و اگر

want to get in touch as well maybe you want to send me an

می‌خواهید با ما در تماس باشید، ممکن است بخواهید برای من

email or maybe you want to follow me on facebook

ایمیل ارسال کنید یا شاید می‌خواهید من را در فیس‌بوک دنبال

you can by writing and signing up to these addresses

کنید، می‌توانید با نوشتن و ثبت نام در این

um lots of things going on today

آدرس ها امروز در جریان است،

it's a busy day today yes it's wednesday we've made it

امروز یک روز شلوغ است، بله، چهارشنبه است،

halfway through the week halfway through the week

نیمه

the sentence game is coming later on as well

هفته را به پایان رساندیم، بازی جملات بعداً می آید، همچنین

yes we have the sentence game and we are looking

بله، ما بازی جمله را داریم و به

for words beginning with

دنبال کلماتی هستیم که با

f f for fun

f f شروع می شوند. سرگرمی

f for future what will the future hold for us

f برای آینده آینده برای ما چه خواهد بود

only time will tell to be fortunate a fortunate person

فقط زمان به شما خواهد گفت که خوش شانس باشید یک فرد

fortunate lucky fortunate that also begins with f

خوش شانس خوش شانس خوش شانس که با f شروع می شود

so that's what we're looking at later here's something else i'm going to look

بنابراین این چیزی است که بعداً به آن نگاه می کنیم اینجا چیز دیگری است که اکنون می خواهم به آن نگاه

at now this week i've been tidying my studio

کنم. هفته ای که مشغول مرتب کردن استودیوی خود بودم

and i thought a good question that popped in my

و فکر کردم یک سوال خوب که

mind this morning was where do you put your stuff

امروز صبح در ذهن من ایجاد شد این بود که

one of the things that people do nowadays and

یکی از کارهایی که امروزه مردم انجام می دهند، وسایل خود را کجا قرار می دهید و

it is something that has raised a lot of concern

این چیزی است که در گذشته نگرانی های زیادی را برانگیخته

over the past five or even 10 years is the amount of stuff that we buy the

است. پنج یا حتی 10 سال مقدار چیزهایی است که

things we buy that we only use a couple of times and then maybe we

ما چیزهایی را می خریم که می خریم و فقط چند بار استفاده می کنیم و سپس ممکن است آنها

throw it away or maybe we put it somewhere in our

را دور بیندازیم یا شاید جایی در

house and then we never use it ever again where

خانه خود بگذاریم و سپس هرگز از آن استفاده نکنیم.

do you put your stuff there are many words that can rely or

آیا چیزهای خود را قرار می دهید بسیاری از آنها وجود دارد کلماتی که می توانند به این چیز خاص تکیه کنند یا به

relate to this particular thing for example

آن مربوط شوند برای مثال

well first of all we have the word stuff

خوب اول از همه ما کلمه چیز را داریم

i like this word this word can be used as a verb to push

من این کلمه را دوست دارم این کلمه می تواند به عنوان یک فعل برای فشار دادن

one thing into another you might stuff something maybe your pet cat

یک چیز به چیز دیگر استفاده شود شما ممکن است چیزی را پر کنید شاید گربه

or pet dog has died but you don't want to say goodbye so

یا سگ خانگی شما مرده است اما شما نمی خواهید خداحافظی کنید، بنابراین در

instead you will have your animal stuffed

عوض حیوان خود را پر کرده

and preserved so maybe somewhere in your house

و نگهداری می کنید، بنابراین شاید جایی در

there is your your pet dog or pet cat who died many years ago

خانه شما سگ خانگی یا گربه خانگی شما باشد که سال ها پیش مرده است،

but it's still there because you had it stuffed

اما هنوز آنجاست، زیرا شما آن را پر کرده اید.

stuff we could also describe things around you your general items your

ما همچنین می‌توانیم چیزهایی را که در اطراف شما

belongings the things you own can be described as

قرار دارند توصیف

stuff things the items that you have around you things

so things once more is a very general term

things are augments items things that you have

things that you own things that belong to you things that belong

کنیم. شما صاحب چیزهایی هستید که متعلق به شما هستند چیزهایی که متعلق

to someone else things belonging

به شخص دیگری هستند چیزهایی متعلق به

we also have oh here's another word we can use

ما نیز داریم آه این کلمه دیگری است که می توانیم از آن استفاده

as well and this is the word i just mentioned we can have belongings

کنیم و این همان کلمه ای است که من به تازگی به آن اشاره کردم ما می توانیم متعلقات داشته باشیم

so your things your things are your belongings they are the things

بنابراین چیزهای شما چیزهای شما هستند وسایل شما چیزهایی هستند

that belong to you the things you own the things

که متعلق به شما هستند چیزهایی که شما مالک آنها هستند چیزهایی

that belong to you are your belongings that word

که متعلق به شما هستند متعلقات شما هستند که کلمه

describes everything everything you own we also have

توصیف کننده همه چیزهایی است که شما دارید ما همچنین داریم

oh here's a good one now this is what i'm talking about today you see

اوه اینجا یک چیز خوب است اکنون این چیزی است که من امروز درباره آن صحبت می کنم.

where do you put your stuff sometimes we have things that we don't need anymore

چیزهای خود را کجا می گذارید گاهی اوقات ما چیزهایی داریم که دیگر به آنها نیاز نداریم

or things we don't use anymore we describe it as

یا چیزهایی که دیگر استفاده نمی کنیم آنها را به عنوان آشغال توصیف می کنیم

junk junk so anything that has no use or maybe something that

بنابراین هر چیزی که فایده ای نداشته باشد یا شاید چیزی که

used to be useful it used to be something that you would

قبلا مفید بوده است قبلاً چیزی بوده است که از آن

use but now you don't need it anymore maybe you

استفاده می‌کردید اما اکنون دیگر به آن نیاز ندارید، شاید

you have updated something maybe your old phone so perhaps you have

چیزی را به‌روزرسانی کرده‌اید، شاید تلفن قدیمی‌تان را به‌روزرسانی کرده باشید، بنابراین

maybe you have an old phone that you don't need anymore so you

شاید یک تلفن قدیمی دارید که دیگر به آن نیاز ندارید، بنابراین

throw it away you might say it's junk this phone is now

آن را دور بیندازید و ممکن است بگویید این گوشی آشغال است. این گوشی اکنون

junk i don't need it anymore maybe it doesn't work maybe it has

ناخواسته است، دیگر به آن نیازی ندارم، شاید کار نمی کند، شاید دیگر کار نمی کند،

stopped functioning maybe it has broken

شاید خراب شده است،

so it will automatically become junk something that you no longer use

بنابراین به طور خودکار تبدیل به چیزی ناخواسته می شود که دیگر از چیزی استفاده نمی کنید،

something you no longer need something that no longer

دیگر به چیزی که دیگر کار نمی کند نیاز ندارید

functions or works is junk junk

یا آثار آشغال است

here's another word ah we might say the things that you

این یک کلمه دیگر است آه ممکن است بگوییم چیزهایی که شما

own or the things that you have around you

دارید یا چیزهایی که در اطرافتان دارید

have been accumulated accumulated so accumulated

جمع شده اند، بنابراین

items are the things that you have gathered

اقلام انباشته شده چیزهایی هستند

the things that you have collected over the years

که شما چیزهایی را که در طول سال ها جمع آوری کرده اید

maybe in your in your bedroom you have lots of

ممکن است در اتاق خواب خود جمع آوری کنید. لباس‌های زیادی

clothes you have accumulated lots of clothing

دارید، لباس‌های زیادی جمع‌آوری کرده‌اید،

so as a mass noun we might say that the accumulated items are the things

بنابراین به عنوان یک اسم انبوه می‌توانیم بگوییم که اقلام انباشته،

they are the things that you own they have been

چیزهایی هستند که شما

accumulated over the years collected gathered

bought maybe sometimes a person might give you a gift

مالک آنها هستید. هدیه

maybe a gift for your birthday but unfortunately you don't want it or

ممکن است هدیه ای برای تولد شما باشد، اما متأسفانه شما آن را نمی خواهید یا

you don't need it so you just put it away somewhere you

به آن نیاز ندارید، بنابراین فقط آن را در جایی که

hide it away and you hope that they never find out

آن را پنهان کرده اید کنار بگذارید و امیدوارید که آنها هرگز متوجه نشوند که

we have some lovely messages come coming through

ما پیام های دوست داشتنی داریم.

oh also can i just say yes a very big hello to everyone watching

همچنین می توانم فقط بگویم بله یک سلام بسیار بزرگ به همه کسانی که دیروز

in lebanon terrible pictures yesterday did anyone see that video

تصاویر وحشتناک را در لبنان تماشا می کنند آیا کسی آن ویدیو را دیده است

i i still can't quite believe that it really happened it was

من هنوز نمی توانم کاملاً باور کنم که واقعاً اتفاق افتاده است.

just incredible i've never seen anything like it so can i say a special

چیزی شبیه به آن را دیده‌ام، بنابراین می‌توانم یک سلام ویژه

hello to everyone watching in lebanon beirut

به همه کسانی که در لبنان بیروت تماشا می‌کنند

thank you very much for joining me today and i hope you are well

بگویم از اینکه امروز به من ملحق شدید بسیار متشکرم و امیدوارم

where you are and my thoughts are with you at the moment

جایی که هستید خوب باشید و افکار من با شما هستند در این لحظه

terrible terrible situation today we are talking about things that

وضعیت وحشتناک وحشتناکی که امروز در حال صحبت کردن هستیم. در مورد چیزهایی که

you own maybe something is unused

شما دارید شاید چیزی استفاده نشده باشد

one of the criticisms of modern life is that quite often we waste things

یکی از انتقادات زندگی مدرن این است که اغلب ما چیزهایی را هدر می

we buy things but then we don't use them so sometimes we might buy something but

دهیم که چیزهایی می خریم اما بعد از آنها استفاده نمی کنیم بنابراین گاهی ممکن است چیزی بخریم

we never even use it do you have something in your house that

اما هرگز از آن استفاده نمی کنیم آیا شما چیزی دارید در خانه تان که

you've bought but you've never used maybe a piece of

خریده اید اما هرگز استفاده نکرده اید، شاید یک تکه

technology maybe an item of clothing ah you see ah

فناوری، شاید یک لباس، آه می بینید آه

i think somewhere in your house there is something that

، فکر می کنم جایی در خانه شما چیزی است که

you've never used you've bought it but you've never used

هرگز از آن استفاده نکرده اید، آن را خریده اید اما خودتان من هرگز از آن استفاده نکرده ام هرگز از

it never used it

آن استفاده نکرده ام

oh okay sujin i sometimes sell my unused or useless items

اوه خوب سوجین من گاهی اوقات اقلام استفاده نشده یا بی مصرف خود را

i normally sell them at a second hand shop so there are shops around

می فروشم معمولاً آنها را در یک مغازه دست دوم می فروشم بنابراین مغازه هایی در اطراف وجود دارند

that will buy your items and then sell them to someone else

که اقلام شما را می خرند و سپس آنها را به شخص دیگری می فروشند

yes you're right feel as if i'm going to sneeze by the

بله شما درست می گویید احساس می کنم که من می خواهم عطسه کنم

way if i sneeze please forgive me

روشی که اگر عطسه می کنم، لطفاً مرا ببخش

so that's a good that's a good idea yes if you have things that you no longer

، خوب است، ایده خوبی است، بله، اگر چیزهایی دارید که دیگر

need things that you no longer use you can

به چیزهایی نیاز ندارید که دیگر از آنها استفاده نمی کنید، می

sell them to a second-hand shop

توانید آنها را به یک مغازه دست دوم

or used goods used goods so not just things that are

یا کالاهای دست دوم بفروشید، بنابراین نه فقط چیزهایی که

unused but also things that have been used yes a good point

استفاده نشده اند اما چیزهایی که استفاده شده اند بله یک نکته خوب

very good something that you no longer need

بسیار خوب چیزی است که دیگر به آن نیاز ندارید

or something that you no longer use we can say that it is

یا چیزی که دیگر استفاده نمی کنید می توانیم بگوییم که

surplus to your needs surplus you no longer need it

مازاد بر نیاز شما است مازاد شما دیگر به آن نیاز ندارید

it is something that you no longer use something you no longer need it is

چیزی است که شما دیگر از چیزی استفاده نمی کنید که دیگر به آن نیاز ندارید،

surplus to your needs it is something that no

مازاد بر نیاز شماست، چیزی است که دیگر

longer serves a purpose when we talk about purpose

هدفی را دنبال نمی کند، وقتی در مورد هدف

we are talking about use the use of something

صحبت می کنیم، در مورد آن صحبت می کنیم استفاده از چیزی

your purpose my purpose we all have a purpose use

هدف شما هدف من همه ما هدف داریم استفاده از

so surplus to your needs is something that is

آن مازاد برای نیازهای شما چیزی است

no longer useful something you no longer use

که دیگر مفید نیست چیزی است که دیگر استفاده نمی کنید،

you might also describe it as superfluous

همچنین ممکن است آن را به عنوان زائد توصیف کنید.

superfluous i like that word so something that is superfluous

is something that is no longer needed maybe you have

too many of something so the things that you have extra are

چیزهایی که شما اضافی دارید، اضافی هستند،

superfluous superfluous i don't need those they are superfluous

من به چیزهایی نیاز ندارم، آنها اضافی

they are unwanted they are not needed

هستند، ناخواسته هستند.

zika hello i hope you are okay hello everyone today i can't watch all

of the live stream i i have a very poor

wi-fi signal um yes it's all very well having technology but

سیگنال وای فای اوم بله همه چیز با تکنولوژی بسیار خوب است، اما

sometimes that technology does not work very well i'm sure it happens to you

گاهی اوقات آن فناوری خیلی خوب کار نمی کند، مطمئن هستم که برای

i know it happens to me quite a lot by the way it's three o'clock here in

شما هم اتفاق می افتد، می دانم که برای من خیلی اتفاق می افتد، به هر حال ساعت سه اینجا

the uk it's three o'clock and i hope

در انگلستان است. ساعت سه است و

you are having a good day this is english addict

امیدوارم روز خوبی را سپری کرده باشید. این معتاد انگلیسی

live from england the birthplace of the english language

زنده از انگلستان، زادگاه زبان انگلیسی است

and yes we are here for around another 40 minutes

و بله، ما حدود 40 دقیقه دیگر اینجا هستیم،

so get comfortable get rested and enjoy the rest of the show

پس راحت باشید و استراحت کنید و از بقیه برنامه لذت ببرید.

hmm i tell you something it is so hot in the

من چیزی به شما می گویم که در استودیو خیلی گرم است،

studio i can't begin to tell you how hot it is

نمی توانم شروع کنم به شما بگویم که اینجا چقدر گرم است

in here at the moment it is boiling hot with all of the lights

در این لحظه که با همه چراغ ها گرم است

i think i might open the windows in a moment

، فکر می کنم ممکن است در یک لحظه پنجره ها را باز کنم

hello to hp 98 i love you so much thank you very much

سلام به hp 98 من شما را خیلی دوست دارم بسیار سپاسگزارم. خیلی لطف کردید

it's very kind of you to say thank you i hope you are having a good

تشکر کنید امیدوارم

day where you are wherever you are in the

در هر کجای دنیا که هستید روز

world whatever is happening i hope you are happy and

well i really do so let's have a look at some more words

خوبی را سپری

we are looking at things that we need things that we don't

کرده باشید. ما

need all of the things that we have around us

به همه چیزهایی که در اطرافمان داریم نیاز نداریم،

where do you put your stuff

کجا چیزهای خود را

here's another word something that is no longer used

اینجا قرار می دهید یک کلمه دیگر چیزی است که دیگر استفاده نمی شود

a thing that you used to use but you no longer use

چیزی که قبلا استفاده می کردید اما دیگر

what do you do with all of the things that you don't use anymore

استفاده نمی کنید با همه چیزها چه می کنید که دیگر استفاده نمی کنید

where do you put them

کجا آنها را

here's an interesting word in fact there are two words here we have the word

در اینجا قرار می دهید یک کلمه جالب است در واقع دو کلمه در اینجا وجود دارد که ما کلمه

clutter and mess so these words have very similar

درهم و برهم و آشفتگی را داریم بنابراین این کلمات معانی بسیار مشابهی

meanings clutter refers to having lots of things

دارند به هم ریختگی به داشتن چیزهای زیادی

around you clutter so maybe in your room

در اطراف شما به هم ریختگی اشاره دارد بنابراین شاید در اتاق

you have lots of things lots of things around you

شما چیزهای زیادی دارید چیزهای زیادی در اطراف شما

you have lots of belongings lots of stuff lots of things

دارید شما وسایل زیادی دارید چیزهای زیادی چیزهای زیادی

we describe that situation as having clutter clutter so clutter

ما آن موقعیت را به عنوان درهم ریختگی توصیف می کنیم، بنابراین

can also be used as a verb and also as a noun

می توان از درهم و برهم به عنوان فعل و همچنین به عنوان اسم استفاده کرد

you clutter your room you put lots and lots of things into your room and maybe

که اتاق خود را به هم ریخته می کنید. چیزهای زیادی را در آن قرار دهید به اتاق شما و شاید

many of those things are useless or things that you don't

بسیاری از آن چیزها بی فایده باشند یا چیزهایی که به آنها نیاز

need you clutter your room

ندارید اتاقتان را شلوغ

your room becomes full of clutter clutter

کنید اتاقتان پر از شلوغی می شود

and of course when you have a lot of a lot of clutter you also have

و البته وقتی شلوغی زیادی دارید به هم می

a mess as well clutter mess lots of things lying around

ریزید. به هم ریختگی چیزهای زیادی در اطراف

lots of things that may or may not be useful here's another word

چیزهای زیادی که ممکن است مفید باشند یا نباشند این یک کلمه دیگر است

ah sometimes we have to make a decision with our items

آه گاهی اوقات ما مجبوریم در مورد

or our belongings the things we have the things we own

وسایل یا وسایلمان تصمیم بگیریم چیزهایی که داریم

the things we keep sometimes you have to make a decision shall i

چیزهایی که داریم چیزهایی که نگه می داریم گاهی اوقات شما مجبور هستید تصمیم بگیر آیا

keep this or shall i throw it away keep

این را نگه دارم یا دور

throw keep throw so there is the choice that most

بیندازم نگه دارم پرتاب کن نگه دار بنابراین انتخابی وجود دارد که

of us have when we have something that maybe is old something that you've used

اکثر ما وقتی چیزی داریم که شاید قدیمی

for many years or maybe something that you update

باشد و سال ها از آن استفاده کرده اید یا شاید چیزی که به روز می کنید.

or upgrade so many people these days they like to

یا این روزها افراد زیادی را

upgrade their phone they often upgrade their telephone

ارتقا می دهند که دوست دارند تلفن خود را ارتقا دهند، آنها اغلب تلفن خود را ارتقا می دهند،

they will go from an old model to a new model

آنها از یک مدل قدیمی به یک مدل جدید می روند

and then they might make the decision should i throw

و سپس ممکن است تصمیم بگیرند که آیا

my old phone away or should i keep it so technology something that we often

تلفن قدیمی خود را دور بیندازم یا باید آن را با فناوری نگه دارم. چیزی تی کلاهی که اغلب

dispose of when something new comes along

وقتی چیز جدیدی می آید دور می اندازیم،

maybe clothing as well clothing keep or

شاید لباس و لباس را نگه دارید یا

throw keep something or throw it away sometimes it's not

بیندازید چیزی را نگه دارید یا دور بیندازید، گاهی اوقات

easy to make that choice some people don't like

انجام این انتخاب آسان نیست، برخی از افراد دوست ندارند

making that choice here's another word storage so if you decide to keep your

این انتخاب را انجام دهند، در اینجا ذخیره کلمه دیگری است، بنابراین اگر تصمیم دارید

stuff if you decide to keep your things

اگر تصمیم دارید چیزهایتان را نگه

you have to put it somewhere

دارید، باید آن را در جایی قرار دهید

i i remember many years ago i saw a very interesting

، یادم می آید سال ها پیش یک

and very funny comedy routine by a comedian

برنامه کمدی بسیار جالب و خنده دار از یک کمدین

called george carlin and he was talking all about

به نام جورج کارلین دیدم و او درباره

stuff we always like to buy stuff we always like to have things new things

چیزهایی صحبت می کرد که ما همیشه دوست داریم چیزهایی بخریم. ما همیشه دوست داریم چیزهای جدید داشته باشیم

the only problem is where do you put all of that stuff so

، تنها مشکل این است که شما همه چیز را کجا قرار می دهید، بنابراین

if you have a small house you you buy lots of things

اگر خانه کوچکی دارید، چیزهای زیادی

you put those things into the house you try to find space to put those things

می خرید و آن چیزها را در خانه قرار می دهید، سعی کنید فضایی برای قرار دادن آن چیزها در خانه پیدا کنید.

in and then you have to move to a larger house

و سپس باید به یک خانه بزرگتر نقل مکان کنید

but when you move to the larger house what's the first thing you do

اما وقتی به خانه بزرگتر نقل مکان می کنید اولین کاری که انجام

you buy more stuff i must have more stuff

می دهید چیزهای بیشتری می خرید من باید چیزهای

more things i need i need to fill my room

بیشتری داشته باشم چیزهای بیشتری که نیاز دارم باید اتاقم را پر کنم

full of things i need new things so this is behavior that a lot of people

از چیزهای جدید نیاز دارم بنابراین این است رفتاری که بسیاری از مردم

have kind of got into the habit of having stuff buying new

به نوعی عادت کرده اند

things having things having new things

که چیزهای جدید بخرند، همیشه چیزهای جدید

all the time but you do need to put it somewhere

داشته باشند، اما شما باید آن را در جایی

you do need to put the stuff somewhere where do you put those things hmm

قرار دهید، باید چیزها را در جایی قرار دهید که آن چیزها را در کجا قرار دهید.

some people will also keep things that they don't need

برخی از مردم چیزهایی را که نیازی به آنها ندارند نگه می‌دارند،

you might hoard there it is hoard store

ممکن است در آنجا احتکار کنند،

so if you hoard something it means you put

بنابراین اگر چیزی را احتکار کردید به این معنی است که

something away or you put something in a certain place so you can keep it

چیزی را کنار گذاشته‌اید یا چیزی را در مکان خاصی قرار می‌دهید تا بتوانید آن را

so something that you don't use is something that you

طوری نگه دارید که نمی‌کنید. استفاده از آن چیزی است که شما

hoard you put things in a certain place you gather those

احتکار می کنید، چیزهایی را در یک مکان معین قرار می دهید، آن

things together and you keep them you keep them in a

چیزها را با هم جمع می کنید و آنها را نگه می دارید، آنها را در یک

certain place you keep them in a room you keep them

مکان خاص نگه می دارید، آنها را در یک اتاق نگه می دارید، آنها را

in a cupboard hoard store so you have to put your things

در یک انبار احتکار نگه می دارید، بنابراین باید آنها را قرار دهید چیزهایی که در

somewhere they have to go somewhere in your house

جایی باید بروند جایی در خانه شما

they have to

باید به

mr duncan have you heard about marie kondo

آقای دانکن

asks unicarina i have not maybe you can tell

بروند.

me about her i i'm not aware of her so please tell me why why you want to

mention her and we will discuss it from there does

او را ذکر کنید و ما در مورد آن بحث خواهیم کرد

that sound like a good idea

فکر خوبی به نظر می رسد

andy andy is complaining about his wife my wife keeps useless things

اندی از همسرش شکایت می کند همسرم چیزهای بیهوده ای در خانه نگه می دارد

in the house yes i'm not saying anything i don't want to

بله من چیزی نمی

get into trouble i don't want to get any punishment from

گویم نمی خواهم به دردسر بیفتم نمی خواهم از کسی مجازاتی بگیرم

anyone but i do know what you mean it can

اما می دانم منظور شما چیست که ممکن است

happen sometimes don't forget to like oh okay then yes if

گاهی اوقات اتفاق بیفتد ، فراموش نکنید که لایک کنید، اوه، خوب، پس بله، اگر

you want to give me a thumbs up please feel free to give me a lovely big

می خواهید به من تشکر کنید، لطفاً در صورت تمایل به من یک شست بزرگ و دوست داشتنی به من بدهید

thumbs up very nice thank you very much

، خیلی خوب است، بسیار متشکرم.

so there are many places where you can put your things

مکان های زیادی که می توانید وسایل خود را در آنجا قرار دهید

there are many places where you can put your

مکان های زیادی وجود دارد که می توانید وسایل خود را در

stuff for example you can put your stuff in

آن قرار دهید، به عنوان مثال می توانید وسایل خود را

the garage this is something that many people do it is very easy

در گاراژ قرار دهید این کاری است که بسیاری از افراد انجام می دهند بسیار آسان

to to put your things in a garage and there you can see a

است که وسایل خود را در یک گاراژ قرار دهید و در آنجا شما می توانید عکسی

photograph of a very cluttered

از یک گاراژ کامل بسیار به هم ریخته را ببینید

full garage and in that garage there is lots of rubbish lots of stuff

و در آن گاراژ

lots of junk lots of things that have not been used for a very long time

زباله های زیادی وجود دارد.

so the garage is a very popular place for putting

all of your stuff when you run out of space

وسایل خود را در مواقعی که فضای خالی

quite often

you will put it in the garage

شما تمام می شود اغلب آنها را در آن قرار می دهید گاراژ

if you ever go round to your neighbor's house

اگر به خانه همسایه‌تان بروید،

there is one place they will never let you look at

جایی است که هرگز اجازه نخواهند داد به آن نگاه کنید

and that is the garage do you know why do you know why because that is where

و آن گاراژ است.

all their junk is kept

so some people are rather embarrassed by their garage

they don't want other people to have a look

in their garage they don't want others to see

در کنار گاراژ خود، آنها نمی خواهند دیگران به گاراژ آنها نگاه کنند، آنها نمی خواهند دیگران

what they have in their garage so the garage is a very popular place

آنچه را که در گاراژ خود دارند ببینند، بنابراین گاراژ مکانی بسیار محبوب

to put your junk and sometimes

برای قرار دادن زباله های شما است و گاهی اوقات ممکن است

things can get completely out of hand as you can see here

همه چیز به طور کامل از بین برود. همانطور که می‌توانید اینجا ببینید،

so you can see this garage or garage some people say garage some people say

بنابراین می‌توانید این گاراژ یا گاراژ را ببینید، بعضی‌ها می‌گویند گاراژ، بعضی‌ها می‌گویند

garage you can see this garage

گاراژ، می‌توانید ببینید این

is so cluttered in fact all of the the things

گاراژ بسیار به هم ریخته است، در واقع همه چیزها

have actually come out into the garden because there are so many things there

در واقع به باغ آمده‌اند، زیرا تعداد زیادی وجود دارد. چیزهای زیادی وجود دارد

are so many things

که انجام

it is very easy to do though i think it is easy

آنها بسیار آسان است، اگرچه من فکر می کنم به راحتی می

to end up with lots of junk i think it is easy

توان با چیزهای ناخواسته

to actually end up with too much stuff i really do so i'm not criticizing

زیادی به پایان رسید.

anyone because we all do it

همه این کار را انجام می دهند

even me sometimes i put things in a certain place and then

حتی من گاهی اوقات چیزها را در یک مکان مشخص قرار می دهم n مکان و سپس با

over time that pile of junk

گذشت زمان آن

pile of things becomes larger and larger so we all do it i do it

انبوهی از چیزهای ناخواسته بزرگتر و بزرگتر می شود، بنابراین همه ما این کار را انجام می دهیم، من این کار را انجام می دهم،

maybe you do it some people do it a little bit some people do it a lot

شاید شما آن را انجام دهید، برخی افراد کمی آن را انجام می دهند، برخی افراد این کار را زیاد انجام می دهند،

as we will explore later on diaz says that isn't a garage that is a

همانطور که بعداً در مورد دیاز می گوید این یک گاراژ نیست که یک

garbage can you might be right actually yes it does

سطل زباله است، ممکن است حق با شما باشد، در واقع بله

look a little bit like a garbage can you are right

، کمی شبیه به یک سطل زباله است.

where else can you put your stuff if you have lots of things to put away

if you have lots of things that you want to store here is a place that many

از چیزهایی که می‌خواهید اینجا ذخیره کنید مکانی است که بسیاری

people use in their houses if they are lucky enough

از افراد در خانه‌های خود از آن استفاده می‌کنند، اگر به اندازه کافی خوش شانس

they might have a nice big empty space where they can put all of

باشند، ممکن است یک فضای خالی بزرگ و خوب داشته باشند که می‌توانند تمام وسایل

their stuff ah okay then now

خود را در آن قرار دهند، خب، حالا

this particular place has more than one name

این مکان خاص بیش از یک مکان دارد. نام

we can describe this as a loft loft or attic

آن را می‌توانیم به‌عنوان یک اتاق زیر شیروانی یا اتاق زیر شیروانی توصیف کنیم،

so you can say loft or attic however loft

بنابراین می‌توانیم بگوییم اتاق زیر شیروانی یا اتاق زیر شیروانی، اما لوفت

can also mean the highest point in a building so the loft can also be

می‌تواند به معنای بالاترین نقطه در یک ساختمان نیز باشد، بنابراین اتاق زیر شیروانی می‌تواند

the top floor of a house however quite often we also

طبقه بالای یک خانه نیز باشد، اما اغلب اوقات

say loft when we mean roof space so the space

زمانی که ما می‌گوییم لفت فضای سقف متوسط ​​است بنابراین فضایی

that exists inside your roof is very popular

که در داخل پشت بام شما وجود دارد برای آن بسیار محبوب

for for storing your junk storing the things that you no longer

است ذخیره کردن آشغال‌هایتان ذخیره کردن چیزهایی که دیگر

need they are often kept in the loft

به آنها نیاز ندارید ، اغلب در

or up in the attic so i know in my house yes in the house

اتاق زیر شیروانی یا بالای اتاق زیر شیروانی نگهداری می‌شوند، بنابراین می‌دانم در خانه‌ام بله، در خانه

we have a roof space and there are lots of things in

ما یک فضای پشت بام داریم و چیزهای زیادی در

our loft some people say attic and some people say loft

اتاق زیر شیروانی ما وجود دارد که برخی می‌گویند. اتاق زیر شیروانی و برخی از مردم

in british english we will often say loft

به انگلیسی انگلیسی می گویند شیروانی ما اغلب می گوییم loft

and there you can see another photograph of someone's

و در آنجا می توانید عکس دیگری از

attic someone's loft space normally at the top of the house you

اتاق زیر شیروانی یک نفر را ببینید فضای اتاق زیر شیروانی یک نفر به طور معمول در بالای خانه

will find the loft it is the highest point

می بینید که زیر شیروانی بالاترین

of a building the highest point

نقطه ساختمان است بالاترین نقطه

ash khan asks how many boxes of diamonds do you store in your home

آش خان می پرسد چند جعبه الماس در خانه خود ذخیره می کنید

interesting question

سؤال جالبی است

i don't think anyone is going to answer that to be honest who is going to answer

من فکر نمی کنم کسی به آن پاسخ دهد صادقانه بگویم که چه کسی قرار است به

that question i don't think so and here's another

این سؤال پاسخ دهد من فکر نمی کنم اینطور باشد و اینجا یک

photograph you can see here that this particular loft space

عکس دیگر است که می توانید ببینید در اینجا که این فضای زیر شیروانی خاص

is full of junk can i just tell you now i have to admit

پر از آشغال است، می توانم به شما بگویم که باید اعتراف کنم

that yes i do have a lot of junk in my loft so the loft space above my

که بله، من در انبار خود آشغال های زیادی دارم، بنابراین فضای زیر شیروانی بالای خانه من

house the loft space or the roof space

، فضای زیر شیروانی یا فضای پشت بام

has a lot of junk

دارای مقدار زیادی است. آشغال

stored in it oh dear yes it is something i have to admit

ذخیره شده در آن اوه عزیز بله این چیزی است باید اعتراف

so even even the loft space in our house looks a little bit like that it really

کنم که حتی فضای اتاق زیر شیروانی در خانه ما هم کمی شبیه به این است که واقعاً

does one day we keep saying this

یک روز این را ادامه می دهیم،

now mr steve and myself one day we will go

حالا آقای استیو و من یک روز

up into the loft and we will sort out all the junk we will have a look at

به اتاق زیر شیروانی می رویم و همه آشغال ها را مرتب می کنیم. ما نگاهی به

there and we will find we will try to find

آنجا خواهیم داشت و متوجه خواهیم شد که سعی خواهیم کرد چیزهایی را پیدا

things that are useful and also we will find

کنیم که مفید هستند و همچنین چیزهایی را پیدا خواهیم کرد

things that are not useful not

که مفید نیستند و همچنین مفید نیستند،

useful as well

oh thank you very much for the information

اوه خیلی ممنون بابت اطلاعات

very nice thank you very much unicarina the lady i mentioned has

بسیار خوب. خیلی ممنون unicarina خانمی که نام

written four books on organizing things how to arrange your

بردم چهار کتاب در مورد سازماندهی چیزها نوشته است که چگونه وسایل خود را مرتب کنید

stuff and also get rid of junk in your house

و همچنین از شر زباله های خانه خلاص

it is not an easy thing to do i will be honest with you even i do it

شوید، این کار آسانی نیست، من با شما صادق خواهم بود حتی

sometimes here in my studio there is a little

گاهی اوقات این کار را در استودیوی من انجام می دهم. فضای کمی

space in the corner of my studio and in there

در گوشه استودیوی من وجود دارد و در

there is lots of junk lots of stuff that i don't use anymore however i don't

آنجا چیزهای ناخواسته زیادی وجود دارد که من دیگر از آنها استفاده نمی کنم، اما آنها

throw it away because one day it might be useful you see it might be

را دور نمی اندازم زیرا یک روز ممکن است مفید باشد، می بینید که ممکن است

something that will be useful most of it

چیزی باشد که می شود بیشتر

is things that i've used here on my live streams and also

آن چیزهایی مفید است که من در اینجا در جریان های زنده خود استفاده کرده ام و همچنین

in my english lessons as well over the years

من n درس‌های انگلیسی من نیز در طول سال‌ها،

artsby says i don't have a garage well where do you put your things

artsby می‌گوید من گاراژ ندارم، وسایلت را کجا می‌گذاری و وسایلت را کجا می‌گذاری، تعجب می‌کنم که

where do you store your things i wonder

roxy says the loft space can have many historic things yes

روکسی می‌گوید فضای زیر شیروانی می‌تواند چیزهای تاریخی زیادی داشته باشد، بله

it is interesting if you move into a new house

جالب است اگر حرکت کنی. به یک خانه جدید

or maybe a house that was owned by someone else

یا شاید خانه ای که متعلق به شخص دیگری بوده

which is what i mean so maybe if you move into

است، منظور من این است، بنابراین شاید اگر به

an old house one of the the most fun things to do is to go up into the

یک خانه قدیمی نقل مکان کنید، یکی از سرگرم کننده ترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که به

loft go up into the loft and have a look and

اتاق زیر شیروانی بروید، به اتاق زیر شیروانی بروید و نگاهی بیندازید و

see if there is anything up there anything interesting that you can find

ببینید آیا چیز جالبی وجود دارد که بتوانید

in the loft i think so maybe you will find something valuable

در اتاق زیر شیروانی پیدا کنید، من فکر می کنم پس شاید چیز با ارزشی پیدا کنید

perhaps some old antique very nice

شاید یک گل قدیمی عتیقه بسیار زیبا

flower is here

اینجا باشد

hello flower valentina says i don't like i don't like this topic because it makes

سلام گل والنتینا می گوید من دوست ندارم دوست ندارم این موضوع را دوست ندارم زیرا باعث ناراحتی من می شود

me feel uncomfortable

mr duncan please confess that you are a rich man

آقای دانکن لطفا اعتراف کنید که شما مرد ثروتمندی هستید

i wish i was rich i am not a rich man trust me

ای کاش من ثروتمند بودم من یک مرد ثروتمند نیستم به

trust me i can prove it very easily i am definitely not a rich man

من اعتماد کنید به من اعتماد کنید می توانم خیلی راحت آن را ثابت کنم من قطعاً یک مرد ثروتمند نیستم.

i have a pair of socks at the moment on my feet

یک جفت جوراب در حال حاضر روی پای من است

and they will prove that i'm not rich because they are full of holes it's true

و آنها ثابت خواهند کرد که من نه ثروتمند چون پر از سوراخ هستند درست است

keita oh or katya hello katya i don't think with just reading and no

کیتا اوه یا کاتیا سلام کاتیا من فکر نمی‌کنم فقط با خواندن و هیچ

action we can get rid of our junk at home it is one of the hardest things

اقدامی بتوانیم از شر آشغال‌های خود در خانه خلاص شویم، این یکی از سخت‌ترین

to do in fact i would be honest with you and

کارهایی است که می‌توان انجام داد. با شما صادق باشم و

say doing anything can be hard the first

بگویم انجام هر کاری می تواند سخت باشد اولین

step of doing something is the hardest part

گام انجام کاری سخت ترین بخش است

and that includes clearing out all of the rubbish in your house

و این شامل پاک کردن همه زباله های

i think so getting rid of all the junk

خانه می شود.

you look as rich and also a happy man well you can be happy you don't need

خوب تو میتونی خوشحال باشی تو به

lots of things around you you don't need lots of money to be happy

چیزهای زیادی در اطرافت نیاز نداری برای شاد بودن به پول زیادی نیاز نداری

in fact in my life i've met many people

در واقع در زندگی من با افراد زیادی آشنا شده ام

who don't feel happy they have many problems in their life

که احساس خوشبختی نمی کنند و مشکلات زیادی در زندگی خود دارند

even though they have lots of money so having lots of money does not always

حتی اگر آنها پول زیادی دارند، بنابراین داشتن پول زیاد همیشه

bring happiness it does not

خوشبختی نمی آورد،

so it is possible to be happy but not rich

بنابراین ممکن است شاد باشید اما ثروتمند

you don't have to have lots of money to be happy really

نباشید، لازم نیست پول زیادی داشته باشید تا واقعاً خوشحال باشید

and if you think that is true then you are making a big mistake

و اگر فکر می کنید اینطور است درست است پس شما داری اشتباه بزرگی می‌کنی،

i think so of course there are people who keep

فکر می‌کنم، پس البته افرادی هستند که

things and then they keep lots of things and then they keep

چیزها را نگه می‌دارند و بعد آنها خیلی چیزها را نگه می دارند

lots and lots of things and then they keep lots

و بعد خیلی چیزها را نگه می دارند و بعد چیزهای زیادی را نگه می دارند

and lots and lots of things oh my goodness

وای خدای من

there are people who find it very difficult to throw

افرادی هستند که دور انداختن چیزی برایشان سخت است

anything away some people will keep everything that they have

بعضی ها همه چیزهایی را که دارند نگه

everything they've ever used everything they've ever

می دارند. تا به حال از هر چیزی که تا به

held in their hand and we describe this particular type of person

حال در دست گرفته اند استفاده کرده اند و ما این نوع خاص از افراد را

as a hoarder hoarder a person who keeps things a person who

به عنوان احتکار کننده توصیف می کنیم، فردی که چیزهایی را نگه می دارد، شخصی که

cannot bear to part or separate with their items or

تحمل جدا کردن یا جدا کردن وسایل خود یا

anything that they've had in their life can be described as a hoarder

هر چیزی را که در دست داشته است. زندگی را می توان به عنوان یک احتکار کننده توصیف کرد

i'm sure you have seen on television there are lots of documentaries

من مطمئن هستم که شما در تلویزیون دیده اید.

lots of television programs showing people who have this

problem quite often it is used as entertainment which to be honest with

you i disagree with so i think it's quite cruel

to use hoarding for entertainment purposes so i actually

استفاده از احتکار برای مقاصد سرگرمی بسیار بی‌رحمانه است، بنابراین من در واقع

think it's not a nice thing to do

فکر می‌کنم این کار خوبی نیست که

a hoarder well this is a noun and it describes a certain type of

یک احتکارکننده را خوب انجام دهیم، این یک اسم است و نوع خاصی از افراد را توصیف می‌کند.

person a hoarder is a person who is unable to

throw things away they are unable to let go of

آنها نمی توانند اشیاء را رها کنند.

items the emotional bond between the person

پیوند عاطفی بین شخص

and the items is unusually strong the habit of hoarding items often comes

و اقلام به طور غیرعادی قوی است . عادت احتکار اقلام اغلب

after a traumatic occurrence or personal tragedy

پس از یک حادثه آسیب زا یا تراژدی شخصی ایجاد می شود،

so quite often a person will keep their things everything

بنابراین اغلب افراد همه چیز را نگه می دارند

and quite often this will happen over many many years

و اغلب اوقات این اتفاق می افتد. در طول سالیان متمادی این اتفاق خواهد افتاد

and they will do it until their house is completely

و آن‌ها این کار را انجام خواهند داد تا زمانی که خانه‌شان کاملاً

full of stuff

پر از وسایل

a person who does this is a hoarder they hoard their things

شود، شخصی که این کار را احتکار می‌کند، چیزهای خود را احتکار می‌کند،

they keep them you might also think of an animal as well in the wild they will

آنها را نگه می‌دارد، همچنین ممکن است به حیوانی فکر کنید که در طبیعت اغلب آنها را

often hoard their food they will keep

احتکار می‌کنند. غذای خود را

lots of food for when the winter arrives but in this particular situation

برای زمانی که زمستان فرا می رسد، مقدار زیادی غذا نگه می دارند، اما در این شرایط خاص

a person who is a hoarder cannot part with anything they can't actually

، فردی که احتکار کننده است نمی تواند از چیزی جدا شود، در واقع نمی

throw anything away and we describe this person as a hoarder

تواند چیزی را دور بریزد و ما این شخص را به عنوان یک احتکار کننده توصیف می کنیم،

maybe you have seen television shows television

شاید برنامه های تلویزیونی را دیده باشید.

documentaries about people who do this but one of the things i i dislike is the

مستندهای تلویزیونی در مورد افرادی که این کار را انجام می دهند اما یکی از چیزهایی که من دوست ندارم این

way in which sometimes mental illness

است که گاهی اوقات از بیماری روانی

is used for entertainment and let's not forget

برای سرگرمی استفاده می شود و فراموش نکنیم

a person who is a hoarder is a person who is suffering

فردی که احتکار کننده فردی است که

from some sort of mental anguish so to be honest with you i i disagree

از نوعی ناراحتی روانی رنج می برد، بنابراین صادقانه بگویم، من مخالفم

i don't like the fact that sometimes mental illness or illnesses that

، این واقعیت را دوست ندارم که گاهی اوقات بیماری روانی یا بیماری هایی که

affect a person's mind and causes them to do

بر ذهن فرد تأثیر می گذارد و باعث می شود که او کارهایی انجام

things that might be seen as odd or unusual

دهد که ممکن است به عنوان عجیب یا غیرعادی

i don't think they should be used as entertainment

فکر نمی‌کنم از آن‌ها به عنوان سرگرمی استفاده شود،

but here we are here we are in 2020 and there are tv channels that show

اما اینجا هستیم که در سال 2020 هستیم و کانال‌های تلویزیونی وجود دارند که

nothing but people having nervous breakdowns or maybe they

چیزی جز افرادی که دچار حمله عصبی هستند یا شاید آنها

have some sort of mental illness some sort of depression and they are

به نوعی بیماری روانی، نوعی افسردگی و افسردگی دارند، نشان نمی‌دهند. آنها

hoarding things in their house and then quite

چیزهایی را در خانه خود احتکار می کنند و سپس اغلب

often it is used for entertainment purposes

برای مقاصد سرگرمی استفاده می شود،

so extreme hoarding means that you fill your house with

بنابراین احتکار شدید به این معنی است که خانه خود را با

everything everything that you ever had everything

همه چیزهایی که تا

that you've ever touched everything that you've ever owned

کنون داشته اید پر می کنید. کتابهای

you keep all around you magazines books anything

اطراف شما مجلات هر چیزی که

people will keep those things in their house so from my own personal

مردم آن چیزها را در خانه خود نگه می دارند، بنابراین از

opinion from my point of view i think using

نظر شخصی من از دیدگاه من فکر می کنم استفاده از

mental illness for entertainment purposes

بیماری روانی برای اهداف سرگرمی

is is wrong it seems a little intrusive

اشتباه است. کمی مزاحم

i think so

فکر می کنم، بنابراین

i actually have a friend who is a hoarder they actually do that and

من در واقع دوستی دارم که احتکار می کند، آنها واقعاً این کار را انجام می

their house is is full of stuff

دهند و خانه آنها پر از چیزهایی است

you can't actually move around inside that house

که نمی توانید در آن خانه حرکت کنید

and when it does affect you it is it is a terrible thing

و وقتی روی شما تأثیر بگذارد این یک چیز وحشتناک است

to actually suffer and to to go through it really is

در واقع رنج کشیدن و از آن عبور کردن واقعاً این است

we will be playing the sentence game in a moment are you looking forward to that

که ما در یک لحظه بازی جمله را انجام خواهیم داد آیا شما مشتاقانه منتظر هستید که

are you looking forward to playing the sentence game

آیا مشتاقانه منتظر بازی جمله

we are looking at the letter f today f for full

هستید ما امروز به حرف f نگاه می کنیم f برای کامل

ah my closet is full of clothes that i no longer wear

آه من کمد پر از لباس هایی است که من دیگر آن را کامل نمی پوشم

full you see that begins with f you see very

می بینید که با f شروع می شود می بینید بسیار

nice

زیبا است

lil says my father was a hoarder of newspapers he kept piles

لیل می گوید پدرم روزنامه احتکار می کرد او انبوهی

of them one of the reasons why quite often people will keep newspapers

از آنها را نگه می داشت یکی از دلایلی است که اغلب مردم روزنامه

or things like magazines they that there is there is a certain personal

یا چیزهایی مانند مجلات را نگه می دارند. اینکه تماس شخصی

contact that takes place with these things

خاصی با این چیزها وجود دارد،

they are also seen as something that might be useful

آنها همچنین به عنوان چیزی که ممکن است

in the future or maybe a memory of something that a person wants to keep

در آینده مفید باشد یا شاید خاطره ای از چیزی که یک شخص می خواهد

hold of some people keep receipts from things

نگه دارد برخی از افراد دریافتی از چیزهایی را نگه می دارد دیده

that they've done in the past they might keep lots of them

می شود. آنها در گذشته انجام داده اند، ممکن است تعداد زیادی از آنها را حفظ کنند

because they they serve as memories they are memories of nice moments

زیرا آنها به عنوان خاطره هستند. آنها خاطرات

nice times maybe happy memories that you want to treasure

لحظات خوب هستند، ممکن است خاطرات شادی باشند که شما می خواهید آنها را غنیمت

so quite often we will keep things all of us do it

بشمارید، اغلب ما کارهایی را که همه ما انجام

i do so i have some things that i like to keep

می دهیم نگه می داریم. من چیزهایی دارم که دوست دارم نگه دارم

maybe birthday cards i often keep those because i like to

شاید کارت های تولد من اغلب آنها را نگه می دارم چون دوست دارم

read them i like to look at them and remember all

آنها را بخوانم دوست دارم به آنها نگاه کنم و

the kindness of those around me so yes so keeping

همه محبت های اطرافیانم را به یاد بیاورم بنابراین بله، بنابراین نگه

things is a normal thing keeping things around

داشتن چیزها یک چیز عادی است.

you is perfectly normal but you can

کاملاً طبیعی است، اما می‌توانید

go too far there can be situations where you can't stop

بیش از حد پیش بروید، ممکن است موقعیت‌هایی پیش بیاید که نتوانید از

keeping things or collecting things or hoarding things

نگه‌داری اشیا یا جمع‌آوری اشیا یا احتکار اشیاء

unicarina mr duncan if only people made the effort

unicarina آقای دانکن دست بردارید، اگر فقط مردم تلاش کنند

of being empathic and showing their their feelings towards those who

که همدل باشند و احساسات خود را نسبت به کسانی که

are suffering in certain ways you're right yes i do

در رنج هستند نشان دهند. راه های مشخصی که شما درست می گویید بله، من

find that nowadays a lot of television is exploiting

متوجه شده ام که امروزه بسیاری از تلویزیون ها از

other people's problems and weaknesses i think so reality television there are

مشکلات و ضعف های

so many tv shows now showing things that are

real or not real should i say

دیگران سوء استفاده می کنند. می‌توانم بگویم

jade asks why are you so aggressive do you mean me why am i so aggressive

جید می‌پرسد چرا انقدر تهاجمی هستی، منظورت از من است که چرا من انقدر

i i don't think i'm aggressive it's a very interesting

تهاجمی هستم، فکر نمی‌کنم تهاجمی باشم، دیدگاه بسیار

interesting point of view

جالبی است

someone today is going to be my new moderator

که امروز کسی مدیر جدید من خواهد شد،

i have a vacancy i have an opportunity if you would like to become my latest

من جای خالی دارم. این فرصت را دارید اگر می خواهید آخرین

moderator you can have your name in blue and also the little spanner next to your

ناظم من شوید، می توانید نام خود را به رنگ آبی و همچنین آچار کوچک کنار نام خود داشته باشید،

name as well we will see what happens

خواهیم دید که چه اتفاقی می افتد.

artsby says collectionists are not considered

to be ill well that's true and that's not what i'm saying you see

چیزی که من می گویم شما می بینید،

so a person who collects certain types of jewelry

بنابراین شخصی که انواع خاصی از جواهرات

or maybe certain types of craft maybe certain types of pictures

یا شاید انواع خاصی از صنایع دستی را جمع آوری می کند، ممکن است انواع خاصی از نقاشی های

paintings so yes you're right that is not illness

نقاشی، بنابراین بله حق با شماست، این بیماری نیست

that is just enjoying something or enjoying having something around you

که فقط از چیزی لذت می برید یا از داشتن چیزی در اطراف خود لذت می برید

it's very different from piling up lots of

. بسیار متفاوت از انباشته کردن تعداد زیادی

rubbish and waste and and filling your room until it touches the ceiling so

زباله و زباله و پر کردن اتاق خود تا زمانی که سقف را لمس کند، به طوری

that is a very different thing altogether

که یک چیز بسیار متفاوت است کاملاً

very different so you can be a collector of things

بسیار متفاوت است بنابراین شما می توانید یک جمع آوری کننده چیزها باشید،

but that's not the same as hoarding hoarding is a very different thing

اما این چیزی شبیه به خراش نیست. دینگ احتکار چیز

very different thing muhammad ahmed mr duncan do you have a

بسیار متفاوتی است چیز بسیار متفاوت محمد احمد آقای دانکن آیا شما یک

small school for english language well i don't have

مدرسه کوچک برای زبان انگلیسی دارید خوب من مدرسه خودم را ندارم

my own school this is my classroom the whole

این کلاس درس من است تمام

world on the internet this is my classroom

دنیا در اینترنت این کلاس درس من است

in a moment we are going to play the sentence game

در یک لحظه ما بازی جملات را

would you like to play the sentence game would you like to play the sentence

بازی می کنم دوست داری بازی جملات را بازی کنیم آیا دوست داری این جمله را بازی

today we are looking at the letter f

کنیم امروز به حرف f

f for fred f4

f برای فرد f4 نگاه

andy says i think it is better to collect money

می کنیم و اندی می گوید فکر می کنم بهتر است پول را خوب جمع کنید

well some people do that you see they do collect money

بعضی ها انجام می دهند که می بینید آنها پول جمع آوری می کنند،

maybe money from other countries so there are people who

شاید از کشورهای دیگر، بنابراین افرادی هستند که

collect money from different parts of the world so when they go abroad

از نقاط مختلف جهان پول جمع آوری می کنند ، بنابراین وقتی به خارج از کشور می روند،

when they travel to another country they will bring back

زمانی که به کشور دیگری سفر می کنند،

some of the money from the country where they visited

مقداری از پول را از کشوری که از آنجا بازدید کرده اند، پس می گیرند

and sometimes they will put it in a picture frame to show

و گاهی اوقات آنها آن را در یک قاب عکس قرار می دهد

all the different types of money

تا انواع مختلف

is mr steve a famous actor in the uk no he isn't he isn't not yet

پول را نشان دهد آقای استیو یک بازیگر مشهور در بریتانیا است نه او نیست او هنوز نیست

that's all i'm saying okay here we go it's time to play the sentence game

این همه چیزی است که می گویم خوب اینجا می رویم وقت آن است که بازی کنیم بازی جمله

are you ready to play the sentence game i don't know about you but

شما هستید آماده بازی جملات هستم درباره شما نمی دانم اما من

i am

lovely a sentence game it's here right now

یک بازی جملاتی دوست داشتنی هستم همین الان اینجاست

are you ready to play

آیا

for the final half hour of the live stream

برای نیم ساعت پایانی پخش زنده آماده بازی هستید

we will be playing the sentence game it's time to play the sentence game

ما بازی جمله را بازی خواهیم کرد وقت آن است که بازی کنیم بازی جمله

here we go the game is not hard it's not difficult the rules

اینجا ما می رویم بازی سخت نیست سخت نیست قوانین

are simple you will see a sentence underneath me there it is look under

ساده هستند شما یک جمله را زیر من می بینید آنجا زیر آن را نگاه

there you will see a sentence and there will be some words missing

کنید یک جمله را می بینید و تعدادی کلمه

from the sentence but they all begin with a certain letter

در جمله وجود ندارد اما همه آنها با این جمله شروع می شوند یک حرف خاص

and today we are looking for the letter f

و امروز ما به دنبال حرف f

for furry a furry animal like a cat or a dog

برای پشمالو هستیم یک حیوان پشمالو مانند گربه یا سگ

something that is furry feather feather begins with

چیزی که پر پر خزدار است با f شروع می شود

f so let's have a look shall we here is today's first

پس بیایید نگاهی بیندازیم آیا اینجا اولین جمله امروز است

sentence game are you ready to play here we go

بازی آیا شما آماده بازی هستید

if you don't know the rules it will all become clear

اگر قوانین را نمی دانید همه چیز مشخص می شود

as we go along with the first sentence game for today oh

همانطور که با اولین بازی برای امروز همراه می شویم

oh dear now i should warn you now that some of these are a little

اوه عزیزم اکنون باید به شما هشدار دهم که برخی از اینها کمی

difficult some of these are a little difficult

دشوار هستند برخی از اینها کمی هستند دشوار است

but don't panic because also today we have some easy ones as well so there are

اما نترسید زیرا همینطور امروز y ما چند کلمه آسان نیز داریم، بنابراین

some hard ones but also there are some easy ones as

تعدادی سخت وجود دارد، اما همچنین تعدادی آسان نیز وجود دارد.

well um ts

the f word we are looking for f words today

اوم لغت f که ما امروز به دنبال f کلمات هستیم،

but not that one not that word lots of other words beginning with f

اما نه آن کلمه نه آن کلمه، بسیاری از کلمات دیگر که با f شروع می شوند،

but not that one an important something of this car is it's something

اما نه این که یکی از چیزهای مهم این خودرو یک

suspension so when we talk about suspension it means something that helps

سیستم تعلیق است، بنابراین وقتی در مورد سیستم تعلیق صحبت می کنیم به معنای چیزی است که به ماشین کمک می کند

the car move along smoothly without

به آرامی حرکت کند بدون اینکه

you bouncing all around suspension an important

شما در اطراف سیستم تعلیق حرکت کنید.

something of this car is its something suspension we are looking for seven

letters and five letters so the first word has seven letters

حروف و پنج حرف بنابراین کلمه اول دارای هفت حرف

and the second one has five letters there they are

و کلمه دوم دارای پنج حرف است. آنها

oh interesting

suspension when you are bouncing along in a car

تعلیق جالبی هستند هنگامی که در ماشینی می پرید و

you have to travel quite far you might find the bumps in the road

باید خیلی مسافت را طی کنید ممکن است متوجه شوید که دست اندازهاهای جاده

will give you a tired bum

به شما نشان می دهد. بدن خسته

an important something of this car is it's something suspension

یکی از چیزهای مهم این خودرو این است که یک چیز تعلیق است

ooh suspension the thing that allows you to

اوه سیستم تعلیق چیزی است که به شما اجازه می دهد به

move along smoothly stably so to have stability

آرامی و با ثبات حرکت کنید تا ثبات داشته باشید

is suspension something will help you to to stay comfortable you might say

سیستم تعلیق است چیزی به شما کمک می کند تا راحت بمانید ممکن است بگویید

that a bed the the the springs

که یک تخت،

in a mattress on your bed they are a form of suspension they are helping

فنرهای یک تشک روی تخت شما، آنها نوعی آویز هستند و به

you to stay comfortable

شما کمک می کنند راحت بمانید،

we have some interesting answers coming through now

ما پاسخ های جالبی داریم که اکنون

give it a try don't be shy or else you'll make mr duncan cry

امتحان کنید خجالتی نباشید وگرنه شما آقای دانکن را وادار

tias i can't answer but i agree with everyone

خواهم کرد گریه کند، من نمی توانم پاسخ دهم، اما با همه

who gives a certain answer thank you very much well we have a lot

کسانی که پاسخ خاصی می دهند موافق هستم، خیلی خوب، ما افراد زیادی

of people guessing we have some correct guesses

داریم که حدس می زنند ما حدس های درستی داریم

and also we have some incorrect guesses some guesses that are wrong an important

و همچنین حدس های نادرستی داریم، برخی حدس ها اشتباه یک

something of this car is it's something suspension

چیز مهم از این ماشین این است که یک چیز تعلیق است

i'm not sure if this is easy or hard would you say this is easy

من مطمئن نیستم که آیا این آسان است یا سخت آیا شما می گویید این آسان است

or hard i'm not sure we have five more seconds

یا سخت من مطمئن نیستم که ما پنج ثانیه دیگر

mr cockrell wakey wakey

mr cockrell i've missed mr cockerell i really have

فرصت داریم. آقای کوکرل من واقعاً

we have a few correct answers very good very nice but did you get the correct

چند پاسخ صحیح داریم خیلی خوب خیلی خوب است اما آیا پاسخ صحیح را دریافت کردید

answer we will find out right now

ما همین الان متوجه خواهیم شد

yes congratulations to those who got it right

بله تبریک می گویم به کسانی که آن را درست

quite a few got it right an important feature

فهمیدند تعداد کمی درست فهمیدند یکی از ویژگی های مهم

of this car is its front suspension an important

این ماشین این است که سیستم تعلیق جلو یک ویژگی مهم

feature of this car is its front suspension so an important feature is

است e این خودرو سیستم تعلیق جلوی آن است، بنابراین یک ویژگی مهم

something that is part of the function

چیزی است که بخشی از عملکرد است،

but it might be a thing that is very useful

اما ممکن است چیزی باشد که بسیار مفید باشد،

so an important feature is something that

بنابراین یک ویژگی مهم چیزی است که

serves a very big or large purpose it serves

یک هدف بسیار بزرگ یا بزرگ را انجام می دهد

a useful function or a useful purpose an important feature

، عملکرد مفیدی را انجام می دهد یا یک هدف مفید یک ویژگی

important feature of this car is its front suspension

مهم ویژگی مهم این ماشین تعلیق جلو آن است

thank you very much yes a lot of people got that one right well done so there it

بسیار متشکرم بله بسیاری از مردم این یکی را به خوبی انجام داده اند بنابراین

is today's first

first sentence game we have another one coming up are you ready

اولین بازی امروز اولین جمله است که ما یک بازی دیگر داریم که آماده هستید

here is today's second sentence game and we are going to play it

اینجا بازی جملات دوم امروز و ما هم اکنون می خواهیم آن را بازی کنیم،

right now

oh interesting

اوه جالب،

this might be more difficult than you imagine to be honest or

این ممکن است سخت تر از آن چیزی باشد که شما تصور می کنید صادق بودن یا

more difficult than you realize in fact let's have a look

دشوارتر از آن چیزی است که فکر می کنید در واقع بیایید نگاهی

we have two missing words one of them begins or one of them has

بیندازیم که دو کلمه گم شده داریم که یکی از آنها شروع می شود یا یکی از آنها آنها

eight letters the other one seven no one accepts his something

هشت حرف دارند و یکی دیگر هفت حرف او را قبول

about the something economy um i think this one's difficult

i don't think anyone anyone is going to get this right

نمی کند.

we will see we will see what happens no one accepts his something about the

o کسی چیزی او را در مورد چیزی می پذیرد

something economy what we are looking for eight

اقتصاد چیزی که ما دنبال آن هستیم هشت

and seven letters but what are they what are the letters

و هفت حرف اما آنها چه حروفی هستند که نامه های

they are missing letters

آنها گم شده است

no one accepts his something about the something economy

هیچ کس چیزی او را در مورد چیزی قبول نمی کند

wow yes this one is not easy

وای این یکی آسان نیست

we will be going in 18 minutes 18 minutes we will be going

ما خواهیم رفت بعد از 18 دقیقه و 18 دقیقه ما می رویم

but don't worry i will be back with you on friday

اما نگران نباشید من جمعه با شما برمی گردم

we have some unusual words to look at on friday so i will be with you again on

ما چند کلمه غیر معمول داریم که باید در جمعه به آنها نگاه کنیم بنابراین من دوباره در جمعه با

friday um yasir says

it's difficult okay i will give you a clue

شما خواهم بود. اگر برای چیزی

no one accepts his now if you are giving a reason

دلیل می

for something or maybe you are expressing yourself

آورید یا شاید به گونه ای بیان می

in a way that might seem insincere or untruthful

کنید که ممکن است ناصحیح یا نادرست به نظر برسد، اکنون هیچکس او را قبول

how would we describe that there is a very interesting

word that we can use when a person talks when a person is pretending to be

نمی کند. وقتی شخصی تظاهر می کند که به چیزی

interested or sympathetic to something you might

علاقه مند یا همدردی می کند، ممکن است

describe that type of speaking or that type of

آن نوع صحبت کردن یا آن نوع

speech as something

گفتار را چیزی توصیف کنید که

no one accepts his something about the something economy

هیچ کس چیزی را در مورد چیزی نمی پذیرد،

so if something is going well

بنابراین اگر چیزی خوب پیش می رود،

but if something is not going well what would we say what would we say if

اما اگر چیز خوب پیش نمی رود چه می گوییم

something is not going well what would we say

اگر چیزی خوب پیش نمی رود چه می گوییم چه می

something is going well something is going

گوییم چیزی خوب پیش می رود چیزی خوب پیش نمی رود

not so well no one accepts his something

هیچ کس چیزی او را در مورد چیزی قبول نمی کند.

about the something economy

hmm

yes oh we have forecast

well forecast does have eight letters um yes that's interesting

دارای هشت حرف ام بله این

forecast it's not the word i'm looking for though

پیش بینی جالب است، این کلمه ای نیست که من به دنبال آن هستم، اما

i'm looking for a certain type of speech or a certain type of

من به دنبال نوع خاصی از گفتار یا نوع خاصی از

talking that is seen as insincere

صحبت هستم که غیرصادقانه تلقی می شود،

so you are saying something but unfortunately people don't believe that

بنابراین شما چیزی می گویید اما متأسفانه مردم این کار را نمی کنند. باور

you are being sincere they think you are just saying

نکنید که شما صادق هستید آنها فکر می کنند شما فقط

things yes fraction

چیزهایی می گویید بله کسر

fraction that's a good one i like that word

کسری که خوب است من آن کلمه را دوست

interesting i will give you a few more moments

دارم جالب است چند لحظه دیگر به شما می دهم

and then the answer will come up mr cockrell

و سپس پاسخ می آید آقای

is already waiting you can't wait can you

خروس منتظر است شما نمی توانید صبر کن می توانی

you are very excited

تو خیلی هیجان زده ای

my little cockerel is very excited today i don't know why

خروس کوچولوی من امروز خیلی هیجان زده است نمی دانم چرا

lolly lolly frailty that is a good word frailty frailty

lolly lolly frailty که کلمه خوبی است شکنندگی

something without strength something that is not

چیزی بدون قدرت چیزی که

strong maybe something that is not constructed strongly

قوی نیست شاید چیزی که نیست به شدت ساخته

it has frailty

شده است، شکنندگی دارد،

but that is not the word we are looking for

اما این کلمه ای نیست که ما به دنبال آن هستیم،

no what could it be i wonder

نه چه می تواند باشد، تعجب می کنم که

sergio no one accepts his foretell about the f oh okay then yes

سرجیو هیچ کس پیشگویی او را در مورد f اوه خوب قبول نمی کند پس بله بسیار

okay interesting

خوب جالب است

thank you artsby for your we can't actually use that we can't use

متشکرم artsby برای شما ما در واقع نمی توانیم از آن استفاده کنیم نمی توانم از

that suggestion i'm sorry about that

آن پیشنهاد استفاده کنم، متاسفم بابت آن

sujin oh okay then yes good that word does fit in there sujin

سوجین، اوه خوب، پس بله خوب است که این کلمه در آنجا جا می شود سوجین

interesting okay a few more seconds and then mr cockerell

جالب است، خوب چند ثانیه دیگر و سپس آقای کوکرل

will say time's up

می گوید زمان تمام

time's up

شده است،

here we go then what is it i wonder what the missing words are to

ما می رویم، پس من تعجب می کنم که چیست؟ کلمات گم شده برای

say something to talk about a serious issue but

گفتن چیزی برای صحبت در مورد یک موضوع جدی چیست، اما

maybe you're not being sincere maybe people don't accept that you are being

شاید شما صادق نیستید، شاید مردم قبول ندارند که شما

honest or truthful or maybe your emotions the emotions that

صادق یا راستگو هستید یا شاید احساسات شما احساساتی

you are trying to show are not sincere

که می خواهید نشان دهید صادقانه نیستند.

it is said in an insincere way we might say that

به روشی غیرصادقانه گفته می شود که ممکن است بگوییم آن

person is using bing

شخص از بینگ استفاده می کند

oh oh now i feel that this is a new word so maybe this is a word that you've

اوه اوه اکنون احساس می کنم این یک کلمه جدید است، بنابراین شاید این کلمه ای باشد که

never come across before no one accepts his flim-flam

هرگز با آن برخورد نکرده اید قبل از اینکه هیچ کس فلم فلم او را نپذیرد

i like that word flim-flam when we say flim-flam we are talking

من آن را دوست دارم کلمه flim-flam وقتی می گوییم flim-flam داریم صحبت می کنیم

about things that you say with no sincerity you are being

abo از چیزهایی که بدون صداقت می گویید،

insincere you are just saying it you are just saying it

شما ناصادق هستید، فقط دارید می گویید، فقط می گویید این

it is just flim flam they are trying to get through

فقط یک شعله ی ضعیف است.

that situation by saying anything quite often in an insincere

way insincere flim flam i love that flynn

فلین

flim flam no one accepts his flim flam about the failing

فلیم فلم هیچ کس فلم فلم خود را در مورد اقتصاد در حال شکست قبول نمی

economy something that is not succeeding and that's the clue you see i gave you a

کند چیزی که موفق نیست و این سرنخی است که می بینید من به شما یک

big clue

سرنخ بزرگ دادم

succeeding something is succeeding something is doing well the opposite

موفق شدن چیزی موفق است چیزی خوب انجام می شود

is failing no one accepts his flim-flam

برعکس شکست خوردن هیچ کس فلم فلم خود را در مورد آن قبول نمی کند.

about the failing economy flim flam oh

we can't believe that you've used that word it doesn't seem like a real word

ما نمی توانیم باور کنیم که شما از آن کلمه استفاده کرده اید، به نظر نمی رسد یک کلمه واقعی باشد،

but it is a real word honestly there are many

اما این یک کلمه واقعی است، راستش

words in the english language some of them you might never

کلمات زیادی در زبان انگلیسی وجود دارد که برخی از آنها ممکن است

have seen before flimflam we could describe a person

هرگز ندیده باشید. قبل از flimflam می‌توانستیم فردی را

as being a flimflam man

به عنوان یک مرد فلیم فلام توصیف کنیم،

although i suppose nowadays you would say flim flam person

اگرچه فکر می‌کنم امروزه شما می‌گویید فردی فلیم فلام

a person who says things they are just talking

فردی است که چیزهایی را می‌گوید که فقط صحبت

they they have no real sincerity they don't really care

می‌کنند، آنها صداقت واقعی ندارند، آنها واقعاً اهمیتی نمی‌دهند که

they're just saying things they're trying to make other people feel better

آنها فقط هستند. چیزهایی می گویند که سعی می کنند دیگران احساس بهتری داشته باشند،

but they have no real sincerity no one accepts his flim-flam

اما صداقت واقعی ندارند، هیچ کس فلم او را

about the failing economy he's just trying to make us feel better but

در مورد شکست اقتصادی نمی پذیرد، او فقط سعی می کند حال ما را بهتر کند، اما

he's being insincere

او

insincere flim flam so there we go you've learnt a new word today i think

غیر صادقانه است . امروز یک کلمه جدید یاد گرفتم، فکر می کنم

a very unusual word if you like unusual words

یک کلمه بسیار غیرعادی است اگر کلمات غیرعادی دوست دارید،

we will have some very unusual words on friday

در روز جمعه چند کلمه بسیار غیرعادی

when i will be with you again from 2pm uk time

خواهیم داشت، زمانی که دوباره از ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان با شما خواهم بود، این یک کلمه

here's another one we have time for two more i will try to squeeze

دیگر است که برای دو نفر دیگر وقت داریم، سعی می کنم

two more into the show

دو مورد دیگر را در نمایش

here's another one the sentence game oh okay then oh

بفشارید، این هم یکی دیگر از بازی جملات اوه خوب، پس آه

people from all over town something to see what the something

مردم از سراسر شهر چیزی برای دیدن موضوع چیست،

was about i'm not sure if this is easy or hard maybe the maybe the second

مطمئن نیستم که آیا این آسان است یا سخت، شاید حرف دوم

letter is easy maybe the second word is easy but the

آسان است کلمه دوم آسان است اما کلمه

first word maybe not maybe not easy

اول شاید آسان نباشد

people from all over the town or all over town

مردم از سراسر شهر یا از سراسر شهر

something to see what the something was about

چیزی برای دیدن آنچه در مورد

ashkan mr duncan you are going to bite our brains bite

اشکان آقای دانکن بود شما قصد دارید مغز ما را گاز بگیرید

do you mean break maybe i'm going to break your brain

نیش می زنید. مغز شما را می شکند

by making you think too much maybe

باعث می شود زیاد فکر کنی شاید

flim flam sergio says speak flim flam

فلیم فلام سرجیو می گوید فلم فلم

with mr duncan

با آقای دانکن صحبت کن

yeah i've never heard of that word says anna yes it it

بله من هرگز در مورد آن کلمه نشنیده ام می گوید آنا بله

it is a real word a person who stands up and says anything they're just talking

این یک کلمه واقعی است کسی که می ایستد و هر چیزی را می گوید که فقط

insincerely they're just saying things quite often you will hear politicians

غیرصادقانه صحبت می کند. فقط اغلب چیزهایی را می گویید، می شنوید که سیاستمداران

using flim-flam to get through a situation

از فلیم فلم برای عبور از یک موقعیت استفاده می

people from all over town something to see what the something was about

کنند.

people from all over town something to see what the something was

about oh we are getting some interesting answers

چند پاسخ

oh thank you for your answers some very interesting answers coming through right

جالب، متشکرم از پاسخ‌های شما، پاسخ‌های بسیار جالبی که

now on the live chat don't forget if you just joined me you

در حال حاضر در چت زنده ارائه می‌شوند ، فراموش نکنید اگر به تازگی به من ملحق شدید،

can watch this again later all of this will be available on youtube

می‌توانید بعداً دوباره این را تماشا کنید، همه اینها

later on with captions as well which is nice

بعداً در یوتیوب با شرح‌ها نیز در دسترس خواهند بود که خوب

interesting

جالب است،

okay we have quite a few answers coming through

ما پاسخ‌های زیادی

we even have some correct answers

داریم که می‌آیند، حتی چند پاسخ صحیح داریم

people from all over town

مردم از سراسر شهر

to see what the was about

تا ببینیم چه چیزی در مورد افراد

very good very interesting very

بسیار خوب، بسیار جالب، بسیار

intriguing people from all over town something to see what the

جذاب از سراسر شهر است. دوست دارم ببینم

something was about seven letters four letters the answer

چیزی حدوداً هفت حرف چهار حرف است،

is about to appear on your screens

پاسخ در آستانه نمایش روی صفحه نمایش شماست.

thank you mr cockerell it's very kind of you

متشکرم آقای کوکرل، خیلی لطف دارید

to say hello again here we go then people from all over town something to

که دوباره سلام کنید، اینجا ما می رویم، سپس مردم از سراسر شهر چیزی می

see what the something was about but what

بینند تا ببینند آن چیزی چیست در مورد اما چیزی که

we are looking for

ما به دنبال آن هستیم

oh well done to those who got it right yes we had a few correct answers

آه آفرین به کسانی که درست متوجه شدند بله ما چند پاسخ صحیح داشتیم

well done flocked flocked if you flock

آفرین گله گله شد اگر شما گله

it means you gather you gather together people flocked they all came

کردید به این معنی است که جمع می کنید دور هم جمع می شوید مردم هجوم آورده اند همه

to one area or they came from one area they all flocked

به یک منطقه آمده اند یا از یک منطقه آمده اند منطقه ای که همه

people from all over town flocked to see what the fuss was about

آنها از سراسر شهر هجوم آوردند تا ببینند سر و صدا در مورد چیست،

thus something is happening i must find out

بنابراین چیزی در حال رخ دادن است، من باید بفهمم چه اتفاقی می افتد، بنابراین چیزی در آنجا اتفاق می افتد، نمی

what is going on thus there is something happening over there

دانم چه چیزی است که

i wonder what it is lots of people will flock they flocked

افراد زیادی

to see what the fuss was about to gather in a large group lots of

برای دیدن هجوم خواهند آورد. چه غوغایی قرار بود در یک گروه بزرگ جمع شوند، بسیاری از

people come together they congregate they flock

مردم دور هم جمع می شوند، آنها دور هم جمع می شوند، آنها

just like a flock of sheep you see or maybe a flock of birds

مانند گله گوسفندی که می بینید گله می کنند یا شاید گله ای از پرندگان

as well flock of birds a flock of people

و همچنین گله پرندگان گله ای از مردم

all coming together they are interested to find out what

که همه با هم جمع می شوند. آنها علاقه مند هستند که بفهمند

the fuss was about i think we have time for shall we

سر و صدا در مورد چه چیزی بوده است، فکر می کنم ما وقت داریم برای

squeeze one more in okay i think we have time

یکی دیگر فشار بیاوریم، خوب، فکر می کنم برای یک بار دیگر وقت داریم

for one more oh this is interesting here's another

اوه جالب است اینجا یکی دیگر است

one then oh so this is the last one today the

پس آه پس این آخرین مورد امروز است

final sentence game for this wednesday the 5th of august

فینال بازی جمله برای این چهارشنبه 5

it's my birthday next wednesday one week before my birthday

آگوست تولد من است چهارشنبه بعد یک هفته قبل از تولد من

will we be here live though will we be here live on my birthday

آیا ما اینجا زنده خواهیم بود اما آیا در روز تولد من اینجا

we will have to wait and see yes

خواهیم بود باید منتظر باشیم و ببینیم بله

flock is what we can't do now we have to keep our social distance yes

گله کاری است که اکنون نمی توانیم انجام دهیم ما باید فاصله اجتماعی خود را حفظ کنیم، بله

that's very good so the opposite flock you have to keep your distance you

این خیلی خوب است، بنابراین گله مخالف شما باید فاصله خود را حفظ کنید،

cannot be near other people so you can't

نمی توانید در نزدیکی افراد دیگر باشید، بنابراین

flock together you can't gather in large groups

نمی توانید در گروه های بزرگ جمع شوید،

good one i like that

خوب من دوست دارم که

earlier i saw him with his something and later with an old something

قبلاً دیدم او را با چیزی خود و بعداً با یک چیز قدیمی

oh intriguing with three minutes to go three minutes

آه جالب است با سه دقیقه مانده به سه دقیقه

earlier i saw him with his something and later with an

زودتر من او را با چیزی خود دیدم و بعداً با یک

old something so we are talking about people people

چیز قدیمی پس ما در مورد مردم صحبت می کنیم

people who are together earlier i saw him with his something

افرادی که قبلاً با هم هستند من او را با چیزی خود دیدم

and later with an old something

و بعداً w یک چیز قدیمی

intriguing

جالب

louis has to go see you later luis luis mendes

لوئیس باید برود بعداً شما را ببینم لوئیس لوئیس مندز

has to go i am late and my wife is not happy

باید برود من دیر آمده ام و همسرم خوشحال نیست

bye everybody au revoir luis au revoir

خداحافظ همه au revoir luis au revoir

oh talking french we are looking for a french word

اوه فرانسوی صحبت می کنیم ما به دنبال یک کلمه فرانسوی هستیم

so in the final sentence game today one of these words

بنابراین در بازی جمله آخر امروز یکی از این کلمات

is actually french

در واقع فرانسوی است،

i'm giving you a big clue there i think a nice

من یک سرنخ بزرگ به شما می‌دهم، فکر می‌کنم یک سرنخ بزرگ خوب

big clue yes go on lewis don't make your wife angry

بله ادامه دهید لوئیس همسرتان را عصبانی

see you later lewis

نکنید بعداً شما را ببینم لویس

earlier i saw him with his something and later with an old something but

زودتر او را با چیزی دیدم و بعداً با یک پیرمرد چیزی اما

what we only have a few moments of time left

چیزی که فقط چند لحظه از ما باقی مانده است

this is a very quick one

این است یک پاسخ بسیار سریع یک

fatio fatio zito very interesting answer ah patillo

fatio fatio zito بسیار جالب آه پاتیلو

i like that i like it a lot very good

من دوست دارم که خیلی دوستش دارم خیلی خوب

tomas thank you

توماس

earlier i saw him with his something and later

ممنون قبلاً او را با چیزی دیدم و بعداً

with an old something

با یک چیزی قدیمی

come on mr cockerell for the last time

بیا آقای خروس برای آخرین بار

today i saw him with his something

امروز او را با چیزی دیدم

and later with something anna rita oh

و بعداً با چیزی دیدم آنا ریتا اوه

rita smarty pants

ریتا شلوار هوشمند

earlier i saw him with his fiancee and later with an old flame

قبلاً او را با نامزدش دیدم و بعداً با یک شعله قدیمی

oh you see fiance is the person who you will

آه می بینی نامزد همان کسی است که شما خواهید دید.

marry they are your intended an old flame is someone you used to date

با آنها ازدواج کنید لنگ کسی است که با

a person you used to see romantically an old flame earlier i saw him with his

یک نفر قرار می گذاشتید که قبلاً به صورت عاشقانه می دیدید یک شعله قدیمی من او را با نامزدش دیدم

fiancee and later with an old flame

و بعداً با یک شعله قدیمی

hmm i think that man is misbehaving he is being very naughty

هوم من فکر می کنم که مرد بد رفتار می کند او بسیار شیطنت می کند

i think so so there it was today's final sentence game i hope you enjoyed

من فکر می کنم پس همین امروز بود بازی جملات پایانی امیدوارم از

that something unusual

آن چیزی غیرعادی

something odd for a wednesday i hope you've enjoyed it we've talked about a

و عجیب و غریب برای چهارشنبه لذت برده باشید، امیدوارم از آن لذت برده

lot of things today by the way we've talked about many things including

opportunity cleaning out your house i was cleaning out my studio this week

باشید. تمیز کردن استودیوی من در این هفته

hoarding keeping things where do you keep your stuff

احتکار کردن وسایل خود را در آنجا نگهداری می کنید

all of the places where you can keep your things

همه جاهایی که می توانید وسایل خود را نگه دارید

and also we played the sentence game you can watch this

و همچنین ما بازی جمله را بازی کردیم که می توانید

all over again later on

بعداً دوباره این را

flame the meaning in this case is new for me yes an old flame

تماشا کنید. معنی در این مورد برای آن جدید است من بله یک شعله قدیمی

is a person you used to date a person you used to be

شخصی است که از آن استفاده کرده اید با شخصی که قبلاً

romantically connected with an old flame a woman can have an old flame and a man

با یک شعله قدیمی ارتباط عاشقانه داشتید یک زن می تواند یک شعله قدیمی داشته باشد و یک مرد

can also have an old flame a person they used to be

همچنین می تواند یک شعله قدیمی داشته باشد شخصی که قبلاً

connected with romantically oh time to go see you on friday

عاشقانه با او در ارتباط بودند. وقت رفتن می بینمت جمعه

sunday wednesday friday 2 p.m uk time sunday wednesday friday 2 p.m uk

یکشنبه چهارشنبه جمعه ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان یکشنبه چهارشنبه جمعه 14 بعدازظهر به

time i hope my tongue feels better on friday it is slowly

وقت انگلستان امیدوارم روز جمعه زبانم بهتر شود آرام

getting better even though it's still very painful

آرام بهتر می شود حتی اگر هنوز خیلی دردناک است

thank you very much thank you this was a very meaningful lesson thank

متشکرم خیلی ممنون این درس بسیار معنی داری بود ممنون

you valentina thank you very much it's very kind of

شما والنتینا بسیار متشکرم از شما بسیار مهربان است

you to say see you on friday don't forget if you want to make

که می گویید در روز جمعه می بینمت، فراموش نکنید اگر می خواهید

a donation you don't have to but if you want to you can all you have

کمک مالی کنید، مجبور نیستید انجام دهید، اما اگر می خواهید، تنها کاری که

to do is send a lovely donation to this

باید انجام دهید این است که یک هدیه دوست داشتنی بفرستید کمک مالی به این

address underneath right now because everything i do i do for free

آدرس زیر در حال حاضر زیرا هر کاری که من انجام می دهم رایگان انجام می دهم

thank you very much even though i'm often accused of being

از شما بسیار سپاسگزارم حتی اگر اغلب متهم به

rich but i'm not trust me you should have a look at my socks

پولدار بودن هستم اما به من اعتماد ندارم شما باید در لحظه پر شدن جوراب های من نگاهی بیندازید

at the moment they are full they are full of

آنها پر از

holes they really are see one friday have a good week stay safe stay happy

سوراخ هستند آنها واقعاً می بینند یک جمعه هفته خوبی داشته باشید ایمن بمانید خوشحال باشید

this is mr duncan in the birthplace of english saying have

این آقای دانکن در زادگاه انگلیسی است که می گوید

a good week enjoy the rest of your wednesday and

هفته خوبی داشته باشید از بقیه چهارشنبه خود لذت ببرید و

also have a good thursday and i will see you

همچنین پنجشنبه خوبی داشته باشید و من شما را می بینم

on friday and of course until the next time we meet here

در روز جمعه و البته تا دفعه بعد ما من و در اینجا

can i just say thank you very much for joining me today i appreciate it

می توانم بگویم از اینکه امروز به من ملحق شدید بسیار سپاسگزارم،

more than you will ever know and of course...

بیش از آنچه که تا به حال می دانید از آن تشکر می کنم و البته...

ta ta for now 8-)

تا تا الان 8-)