Full English 39 with Misterduncan / What does democracy mean? / Repeat to Learn / Vent meaning

oh hello there here we are again with another full English lesson coming to

آه سلام اینجا ما دوباره با یک درس کامل انگلیسی دیگر

you from the birthplace of all these people

از زادگاه این همه مردم برای شما آمده ایم وای

oh my goodness that's a lot of people and of course this is also the place

خدای من که تعداد زیادی از مردم هستند و البته اینجا هم جایی است

where the English language was created that is of course England so many words

که زبان انگلیسی ایجاد شده است که البته انگلیس است. کلمات

so many phrases and I hear you ask where is the best place to learn all of those

بسیاری عبارات بسیار زیاد است و می شنوم که می پرسید بهترین مکان برای یادگیری همه آن

words and phrases? right here on my youtube channel is my reply so stand by

کلمات و عبارات کجاست؟ پاسخ من در اینجا در کانال یوتیوب من است، بنابراین منتظر بمانید

because another full english lesson is going to start right...

زیرا یک درس کامل دیگر انگلیسی قرار است همین الان شروع شود...

now !

I often receive questions and comments from my students concerning the process

من اغلب سوالات و نظراتی از دانش آموزانم در مورد

of learning English for which I'm always happy to receive and where possible

فرآیند یادگیری زبان انگلیسی دریافت می کنم که همیشه از دریافت آنها خوشحالم و در صورت امکان

answer one such question concerns the action of

پاسخ به یکی از این سوالات مربوط به عمل

repeating things during the learning process a common criticism is the

تکرار چیزها در طول فرآیند یادگیری است، یکی از انتقادات رایج

tediousness of repetition the hard fact is that repeating things is a large part

خسته کننده بودن تکرار است. واقعیت سخت این است که تکرار چیزها بخش بزرگی

of learning anything whatever it happens to be the action of repeating something

از یادگیری هر چیزی

is there a baby must learn to walk by trying the same action again and again a

است.

learner driver must undergo many training hours before getting it right

درست است که

this also involves a great deal of repetition so what about English is it

این شامل مقدار زیادی تکرار نیز می شود، بنابراین در مورد انگلیسی چه می

really necessary to keep repeating words and phrases over and over? the answer to

شود که واقعاً تکرار کلمات و عبارات بارها و بارها ضروری است؟ پاسخ به

that question is yes

این سوال این است که

the most obvious benefit of repeating things comes when

بله واضح ترین فایده تکرار چیزها زمانی حاصل می شود که

you want to get a new word or phrase to stay in here repeating things again and

می خواهید یک کلمه یا عبارت جدید برای ماندن در اینجا به دست آورید.

again will literally create new stored information in your brain yes it might

seem boring and yes it will take time to accomplish but in the long run you will

انجام آن زمان می برد ، اما در دراز مدت

learn to appreciate the power of repetition whilst we are on the subject

یاد خواهید گرفت که از قدرت تکرار قدردانی کنید، در حالی که ما در

of repeating things it is also worth mentioning that you need to get into the

مورد تکرار چیزها هستیم، همچنین لازم به ذکر است که باید هر روز

habit of learning new words and phrases every day don't shy away from absorbing

عادت به یادگیری کلمات و عبارات جدید کنید. از جذب

new information the secret is not to push yourself too far

اطلاعات جدید خجالت نکشید، راز این است که خودتان را خیلی دور نکنید

a little learned everyday will lead to a lot gained each month as I always say

، هر روز کمی آموخته شده، منجر به چیزهای زیادی در هر ماه می شود، زیرا من همیشه می گویم

the important rules of learning English rely on the most basic actions read

که قوانین مهم یادگیری زبان انگلیسی بر اساسی ترین اقدامات تکیه کنید. بخوانید

listen repeat learn there it is again that magic word repeat repeat

گوش دادن تکرار یاد بگیرید. دوباره آن کلمه جادویی تکرار تکرار تکرار تکرار می

repeat

do you ever find yourself in a situation where you have to vent your emotions?

شود آیا تا به حال خود را در موقعیتی می بینید که باید احساسات خود را تخلیه کنید؟

have you ever had anyone vent their feelings towards you? the word vent

آیا تا به حال شده است که کسی احساسات خود را نسبت به شما ابراز کند؟ کلمه vent

relates to the process of something flowing in a certain direction the

به فرآیند جریان چیزی در جهت خاصی مربوط می شود و

release of air through a hole or pipe is vent the use of the word exists as both

آزاد شدن هوا از طریق سوراخ یا لوله است.

a noun and verb then there is what we call emotional venting which as its name

suggests is the release of emotion the action of venting comes in many forms

آزادسازی احساسات است، عمل تخلیه به اشکال مختلفی انجام می شود،

you might release your frustration aggressively by doing something physical

شما ممکن است با انجام یک کار فیزیکی، ناامیدی خود را به طور تهاجمی رها

you might go for a run or partake in some certain sport by doing something

کنید، ممکن است برای دویدن یا شرکت در برخی ورزش های خاص با انجام کاری که از

physically demanding you are releasing the tension whilst at the same time

نظر فیزیکی نیاز دارد ، تنش را رها کنید و در عین حال تنش را از بین ببرید.

producing some of those lovely endorphins that are great for making you

تولید برخی از آندورفین‌های دوست‌داشتنی که برای ایجاد

feel calm and settled you don't need to take any of those drugs to feel better

احساس آرامش و آرامش در شما عالی است، نیازی به مصرف هیچ‌کدام از آن داروها ندارید تا احساس بهتری

all you need is a few minutes of exercise you might choose to vent your

داشته باشید، تنها چیزی که نیاز دارید چند دقیقه ورزش است که ممکن است انتخاب کنید تا احساسات خود

feelings verbally to someone close to you you feel the urge to talk to a

را به صورت شفاهی به کسی نزدیک کنید. برای شما تمایل دارید که با

family member a close friend or even a complete stranger about what is making

یکی از اعضای خانواده یک دوست صمیمی یا حتی یک غریبه کاملاً در مورد آنچه که

you feel stressed you vent your emotions verbally towards someone counselling or

شما را تحت فشار قرار می دهد صحبت کنید. یا

therapy will often involve a certain amount of venting to vent is to express

درمان اغلب شامل مقدار معینی از تهویه به هوا می‌شود، یعنی بیان

release divulge expel let off steam get something off your chest to vent is

رهاسازی، بیرون راندن، بیرون راندن بخار، خارج کردن چیزی از سینه‌تان برای تخلیه

normal as long as you do it in a way that is not harmful to others some

طبیعی است تا زمانی که آن را به گونه‌ای انجام دهید که برای دیگران مضر نباشد، برخی

people might use aggression or violence to let their tension out apart from

افراد ممکن است از پرخاشگری استفاده کنند. یا خشونت برای از بین بردن تنش ها جدا از

talking to someone the action of being silent can also be a great way to vent

صحبت کردن با کسی، سکوت نیز می تواند راهی عالی برای تخلیه

your inner angst meditation has become a popular method of venting those inner

اضطراب درونی شما

feelings by understanding what is troubling the

individual and then putting it all in perspective

باشد. همه از منظر

it's time to take a look at another buzzword a buzzword is a word or phrase

وقت آن است که نگاهی به کلیدواژه دیگر

that is popular during a certain time or is generally used today's buzzword is

democratic in its most used sense the word democratic is the adjective form of

the noun democracy a democratic action is one where the population are given

بیندازیم. یک اقدام دموکراتیک، اقدامی است که در آن به جمعیت

the chance to make decisions about the course in which a nation should take

این فرصت داده می‌شود که درباره مسیری که یک ملت باید

concerning individual rights and general law to be democratic is to observe the

در مورد حقوق فردی و قوانین عمومی اتخاذ کند تصمیم بگیرند. دموکراسی عبارت است از رعایت

rights of those living in a democracy the word democracy means a system of

حقوق کسانی که در یک دموکراسی زندگی می کنند. کلمه دموکراسی به معنای سیستم

government overseen by the whole population or all the eligible members

حکومتی است که توسط کل جمعیت یا همه اعضای واجد شرایط

of a state typically through elected representatives the general population

یک ایالت به طور معمول از طریق نمایندگان منتخب

are allowed to oversee the laws of the land and the rights of its citizens via

نظارت می شود و جمعیت عمومی مجاز به نظارت بر قوانین کشور هستند و حقوق شهروندان آن از طریق

an elected group of representatives in business the major shareholders of a

یک گروه منتخب از نمایندگان در تجارت، سهامداران عمده یک

company have the right to make decisions based on a democratic process that is to

شرکت حق دارند بر اساس یک فرآیند دموکراتیک تصمیم بگیرند، به

say they have the right to vote on the decisions made you will often hear the

این معنی که آنها حق رای دادن در مورد تصمیمات اتخاذ شده را دارند.

mention of democratic process when discussing the way in which political

فرآیند دموکراتیک هنگام بحث در مورد نحوه

decisions are made the process of allowing the majority to make decisions

اتخاذ تصمیمات سیاسی، فرآیند اجازه دادن به اکثریت برای تصمیم گیری

based on a regulated voting system is the basis of a democracy the free voting

بر اساس یک سیستم رای گیری تنظیم شده، اساس یک دموکراسی است.

on major decisions is often done in the form of a referendum a vote is put

رای داده می شود

forward and those eligible are allowed to make their choice this also applies

و واجدین شرایط می توانند انتخاب خود را انجام دهند، این امر

to the election of those who represent the people not everyone supports the

در مورد انتخاب افرادی که نماینده مردم نیستند نیز اعمال می شود. ryone از آرمان دموکراتیک حمایت می کند و

democratic ideal it is often seen as just another form of elitism and is

اغلب به عنوان شکل دیگری از نخبه گرایی در

viewed as both being corrupt and easy to manipulate in the past democracy has

نظر گرفته می شود و در گذشته دموکراسی به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است، هم فاسد است و هم به راحتی قابل دستکاری

been heavily criticised Winston Churchill described democracy as

the best of the worst form of government to be democratic is to follow the ideal

است. پیروی از ایده آل

of living in the democracy the word itself derives from Greek and literally

زندگی در دموکراسی است، این کلمه خود از یونانی گرفته شده است و به معنای واقعی کلمه

means the people rule

به معنای حکومت مردم

here is something I haven't talked about for a very long time the subject of

در اینجا است، چیزی است که من مدت زیادی در مورد آن صحبت نکرده ام.

opposite words is both fascinating and quite often confusing a good example is

به عنوان مثال،

the opposite of bend as a verb the opposite word is in fact straighten then

متضاد خم شدن به عنوان یک فعل، کلمه مقابل در واقع صاف کردن است،

there is the action of clearing a misunderstanding which is also

سپس عمل رفع سوء تفاهم وجود دارد که همچنین

straighten you can straighten something out with another person a conversation

صاف کردن است، می توانید چیزی را با شخص دیگری درست کنید، مکالمه ای

that allows those involved to better understand each other's feelings is to

که به افراد درگیر اجازه می دهد تا احساسات یکدیگر را بهتر درک کنند. برای

straighten things out we need to talk about what happened last night

درست کردن همه چیز باید در مورد آنچه دیشب اتفاق افتاده صحبت کنیم

and straighten things out to distort or twist an event to make it seem different

و چیزها را درست کنیم تا یک رویداد را تحریف یا بپیچانیم تا آن را ایجاد کنیم. متفاوت به نظر می رسد

is to bend the truth you can bend the rules which means to do something

این است که حقیقت را خم کنید می توانید قوانین را تغییر دهید، یعنی انجام کاری

illegal but not serious that goes against the law or set of instructions

غیرقانونی اما غیر جدی که خلاف قانون یا مجموعه دستورالعمل

you are not supposed to be in here but I am willing to bend the rules this time

هایی است که قرار نیست در اینجا حضور داشته باشید، اما من حاضرم این بار قوانین را

as adjectives bent and straight refer to being either good or bad a bent person

به عنوان صفت تغییر دهم. خم و راست به خوب یا بد بودن اشاره دارد، یک فرد خمیده،

is one involved in criminal activity a straight person is law-abiding and a

کسی است که در فعالیت مجرمانه دخالت دارد، یک فرد مستقیم، قانونمند است و

good citizen an object that has been distorted out of shape has been bent the

یک شهروند خوب، شیئی که از شکل خارج شده است، خم شده است،

action of doing this is bend a car accident can be described as a

عمل انجام این کار خم شده است. تصادف اتومبیل را می توان به عنوان یک

fender bender this expresses the condition of a car after it has been damaged

خم کن گلگیر توصیف کرد که بیانگر وضعیت اتومبیل پس از آسیب دیدگی است،

then as I said at the start of this subject we have the opposite of Bend

سپس همانطور که در ابتدای این موضوع گفتم نقطه مقابل Bend را داریم

which is straighten to make something level or without distortion is to

که صاف کردن برای تراز کردن چیزی یا بدون اعوجاج است برای

straighten are you still confused I hope that I have been able to straighten out

صاف کردن. آیا شما هنوز گیج هستید، امیدوارم که من توانسته باشم

the confusion here so you won't be bent double trying to understand it as I

این سردرگمی را در اینجا برطرف کنم، بنابراین شما در تلاش برای درک آن دوبار خم نشوید، زیرا من همیشه تمام تلاشم را

always try my best to be straight with you

می کنم که به خوبی با شما روراست باشم

well it looks as if we have come to the end of another full English lesson

، به نظر می رسد که ما به این موضوع رسیده ایم پایان یک درس کامل انگلیسی دیگر

but wait there apparently we still have a few moments left so to fill that time

اما منتظر بمانید ظاهراً هنوز چند لحظه فرصت داریم تا آن زمان را پر کنیم

here is a short poem isn't it strange the way people change from day today

اینجا یک شعر کوتاه است آیا این عجیب نیست که مردم از امروز تغییر

isn't it queer whenever you hear the silly things people say isn't it sad

می کنند. چیزهایی که مردم می گویند غم انگیز نیست

when you hear something bad it makes you want to cry but despite what you hear

وقتی چیز بدی می شنوید باعث می شود که بخواهید گریه کنید اما با وجود شنیدن

one thing is quite clear to keep you from going mad say to yourself I am what

یک چیز کاملاً واضح است که شما را از دیوانه شدن باز

I am whatever they say or do my life is mine and whatever they say

دارد. مال من است و هر چه آنها

I won't give a damn

بگویند من اصلاً قبول نمی کنم

okay that is definitely all we have time for today don't forget to

که قطعاً تمام وقت ما برای امروز است. فراموش نکنید

click on that subscribe button and activate the notifications bell so you

که روی دکمه اشتراک کلیک کنید و زنگ اعلان ها را فعال کنید تا

won't miss another one of my English lessons be they live or recorded this is

یکی دیگر از درس های انگلیسی من را از دست ندهید. چه زنده باشند و چه ضبط شده، این

misterduncan in the birthplace of English saying thanks for watching see you soon

misterduncan در زادگاه انگلیسی است که می گوید ممنون از تماشای شما به زودی

for full English number 40 and of course...

برای شماره انگلیسی کامل 40 و البته...

ta ta for now 8-)

تا تا در حال حاضر 8-)

you

شما