For The Most Part - A Really Short English Lesson with Subtitles #shorts

So "for the most part" means "generally" or "usually" or "for most of the time".

پس «بیشتر» به معنای «عموماً» یا «معمولاً» یا «بیشتر اوقات» است.

An example I can give is if you went to a party and if someone said, "Did you enjoy

مثالی که می‌توانم بزنم این است که اگر به مهمانی رفتی و کسی گفت: "از

the party?"

مهمانی لذت بردی؟"

You could say, "I enjoyed the party for the most part."

می توانید بگویید: "من از مهمانی بیشتر لذت بردم ."

Which would mean that you had fun, it was a good party, and almost the entire time you

این بدان معناست که شما خوش گذشتید، مهمانی خوبی بود و تقریباً در تمام مدت

were enjoying yourself.

از خود لذت می بردید.

There might have been one or two things that you didn't.

ممکن است یکی دو مورد وجود داشته باشد که شما انجام نداده اید.

We could also use it mean, "usually".

ما همچنین می توانیم آن را به معنای "معمولا" استفاده کنیم.

So you could say, "For the most part Joe is on time for work."

بنابراین می توانید بگویید: "در بیشتر موارد جو سر وقت سر کار است."

So that means Joe is on time almost every day.

بنابراین این بدان معناست که جو تقریباً هر روز به موقع است .

Maybe one day out of the month he's late, but for the most part Joe is on time for work.

شاید یک روز از ماه او دیر بیاید، اما در بیشتر موارد جو سر وقت سر کار است.