Learn the English Word "one" and the phrase "a good one"

In this English lesson, I wanted to help you

در این درس انگلیسی، می‌خواستم به شما کمک کنم تا

learn some interesting ways to use the word one.

چند روش جالب برای استفاده از کلمه one یاد بگیرید.

We can use the word one

sometimes in sentences like this.

گاهی اوقات در جملاتی از این دست می توانیم از کلمه یک استفاده کنیم.

You could say, that was one amazing

می توان گفت، این یک فیلم شگفت انگیز بود

movie, that was one awesome song.

، آن یک آهنگ عالی بود.

That was one amazing cool concert.

این یک کنسرت شگفت انگیز بود.

So somehow the word one ends up in the sentence, if

بنابراین به نحوی کلمه one در جمله ختم می شود، اگر

someone was in a car accident and they didn't get hurt

کسی تصادف کرد و اصلاً آسیبی ندید

at all, you might say, oh, that was one lucky man.

، ممکن است بگویید، اوه، این یک مرد خوش شانس بود.

He could have been hurt really badly,

او می توانست واقعاً صدمه ببیند،

but man, he was one lucky guy.

اما مرد، او یک مرد خوش شانس بود.

So it's kind of a strange use.

بنابراین یک نوع استفاده عجیب است.

I don't actually know the

من در واقع

details of what's happening there.

از جزئیات آنچه در آنجا اتفاق می افتد نمی دانم.

Obviously we're using the word one to

بدیهی است که ما از کلمه یک برای

emphasize something, but hopefully you think this

تأکید بر چیزی استفاده می کنیم، اما امیدوارم فکر کنید این

is one amazing English lesson.

یک درس انگلیسی شگفت انگیز است.

The other word I wanted to teach you today

کلمه دیگری که امروز می خواستم به شما یاد بدهم

or the other phrase is a good one.

یا عبارت دیگر کلمه خوبی است.

So this is similar where you can say,

بنابراین این مشابه جایی است که می توان گفت،

oh, that movie, that was a good one.

اوه، آن فیلم، فیلم خوبی بود.

Or that song, that was a good one.

یا آن آهنگ، آهنگ خوبی بود.

I went to a concert last summer and it was a good one.

تابستان گذشته به کنسرت رفتم و کنسرت خوبی بود.

So simply using the word one to refer back

بنابراین به سادگی از کلمه یک برای اشاره

to the thing that we were talking about.

به چیزی که در مورد آن صحبت می کردیم استفاده کنید.

So to review, you can use the word

بنابراین برای بررسی، می توانید از کلمه

one for a little bit of emphasis.

یک برای کمی تاکید استفاده کنید.

You could say that is one gigantic airplane.

می توان گفت که این یک هواپیمای غول پیکر است. در

There's no airplanes in the sky right now.

حال حاضر هیچ هواپیمایی در آسمان وجود ندارد.

You could say that is one enormous boat.

می توان گفت که این یک قایق عظیم است.

And you can also use the phrase a good one. That car?

و همچنین می توانید از عبارت خوب استفاده کنید. اون ماشین؟

Oh, that's a good one. What did you buy?

اوه، این یکی خوب است. چی خریدی؟

I bought a...

من یک ...

a Toyota RAV4.

تویوتا RAV4 خریدم.

Oh, that's a good one.

اوه، این یکی خوب است.

You bought a good car.

ماشین خوبی خریدی

But hey, let's look at a comment from a previous video.

اما هی، بیایید به نظری از یک ویدیوی قبلی نگاه کنیم.

This comment is from Eman. Thank you.

این نظر از ایمان است. متشکرم.

The conversation after comments are important for me.

گفتگو بعد از نظرات برای من مهم است. به

It helps me learn more.

من کمک می کند بیشتر یاد بگیرم.

And my response, I'm happy to help.

و پاسخ من، خوشحالم که کمک می کنم.

I'm sure they work well for listening practice.

من مطمئن هستم که آنها برای تمرین گوش دادن به خوبی کار می کنند.

So thanks, Eman for that.

پس متشکرم، ایمان برای آن.

Eman, for that comment. Yes.

امان، برای آن نظر. بله.

So some people really enjoy this part of

بنابراین برخی از مردم واقعاً از این قسمت از

the video where I just walk and talk.

ویدیو که من فقط راه می‌روم و صحبت می‌کنم لذت می‌برند.

And I can understand why because I often say to

و من می‌توانم بفهمم چرا چون اغلب به

Jen, if there was a French teacher on YouTube who

جن می‌گویم، اگر یک معلم فرانسوی در یوتیوب

did this, I would certainly watch these videos for this

این کار را انجام می‌داد، مطمئناً این فیلم‌ها را برای این

part right here because it's kind of random.

قسمت همین‌جا تماشا می‌کردم، زیرا به نوعی تصادفی است.

I randomly talk about all kinds of stuff. Right now

من به طور تصادفی در مورد انواع چیزها صحبت می کنم. در حال حاضر

I'll just mention that I'm out

فقط اشاره می کنم که

here early in the morning.

صبح زود اینجا هستم.

I don't know why I'm up and outside this early.

نمی دانم چرا اینقدر زود بیدار و بیرون هستم.

I don't need to be.

من نیازی به بودن ندارم

But I woke up and I couldn't sleep.

اما بیدار شدم و خوابم نمی برد.

So I thought, you know what, I might

بنابراین فکر کردم، می دانید چه، ممکن است

as well start to get some work done.

شروع به انجام برخی کارها کنم.

If you're wondering what the sound is,

اگر تعجب می کنید که صدا چیست،

that's the sound of crunchy, crunchy snow.

این صدای برف ترد و ترد است.

Since My video that you might have watched on

از زمان ویدیوی من که ممکن است

my larger channel yesterday, where it was frozen, the

دیروز در کانال بزرگتر من تماشا کرده باشید، جایی که یخ زده بود،

temperature has gone up and everything melted a little

دما بالا رفته و همه چیز کمی ذوب شده

bit and now it's gone back down again.

و اکنون دوباره پایین آمده است.

The nice thing, though, about early morning,

با این حال، چیز خوب، در مورد صبح زود،

I really enjoy the views like that

من واقعاً از مناظری لذت می‌برم که

is one beautiful view there, isn't it?

یکی از منظره‌های زیبای آنجاست، اینطور نیست؟

The sun is probably up, but it's a

احتمالاً خورشید طلوع کرده است، اما

little bit cloudy, so you can't see.

هوا کمی ابری است، بنابراین نمی توانید ببینید.

But I just love how beautiful it

اما من فقط عاشق اینم که

is first thing in the morning.

اول صبح چقدر زیباست.

If you're wondering what time it

اگر می‌پرسید ساعت چند

is, it's not that early.

است، هنوز زود نیست.

It's like five to seven, I think right now.

فکر می کنم الان پنج تا هفت است.

Five after seven, maybe.

پنج بعد از هفت، شاید.

So, I mean, not abnormal for me to

بنابراین، منظورم این است که

be out and about at this time.

در این زمان بیرون از خانه بودن برای من غیرعادی نیست.

The other day I was going to show you.

روز قبل قرار بود بهت نشون بدم

Let's walk this way.

بیایید این راه را طی کنیم.

The other day I was sitting at my computer working

روز دیگر پشت کامپیوترم نشسته بودم و کار می کردم

and all of a sudden there was a knock at the door.

و ناگهان صدایی در زد.

Not sure if you can see the

مطمئن نیستید که آیا می توانید

footsteps that go to the fence.

ردپایی را که به سمت حصار می رود، ببینید.

Actually, I'll show you the footsteps over here.

در واقع، من ردپاها را اینجا به شما نشان خواهم داد.

There's a set of footsteps in the snow because all

یک سری قدم در برف وجود دارد زیرا

of a sudden there was a knock at the door

ناگهان در به صدا درآمد

and someone said they needed some gas because their snowmobile

و یکی گفت که به بنزین نیاز دارد زیرا بنزین ماشین برفی آنها

had run out of gas on the river.

در رودخانه تمام شده است.

So that's a big spin.

پس این یک چرخش بزرگ است.

That is one fast spin.

این یک چرخش سریع است.

So I actually gave them some gas.

بنابراین من به آنها مقداری بنزین دادم.

They wanted to pay me for it and I told

آنها می خواستند بابت آن به من پول بدهند و من به

them, just help someone else later in your life.

آنها گفتم، فقط در ادامه زندگی خود به دیگری کمک کنید.

It's no big deal for me to give them $5 worth of gas.

این که 5 دلار بنزین به آنها بدهم برای من مشکلی نیست.

Two young kids, probably 14 or 15 years old.

دو بچه جوان، احتمالاً 14 یا 15 ساله.

I gave them some gas and they were on their way.

من به آنها گاز دادم و آنها در راه بودند.

Anyways, thanks for watching.

به هر حال از تماشای شما متشکرم

I hope you're having a good morning and I'll see you

امیدوارم صبح خوبی را سپری کرده باشید و

in a couple days with another short English lesson. Bye.

چند روز دیگر با یک درس کوتاه دیگر انگلیسی شما را ببینم. خداحافظ