Making Business Decisions in English: Key Phrases

Hey, you found us. Here we are. In today's

هی ما رو پیدا کردی اینجا هستیم. در

lesson, we're going to be looking at discussing

درس امروز، ما در مورد

options. So, this is something we do all of the

گزینه ها بحث خواهیم کرد. بنابراین، این کاری است که ما همیشه انجام می دهیم

time. Last night, I was having a conversation

. دیشب داشتم

with a friend about which aeroplane to catch.

با یکی از دوستانم صحبت می کردم که کدام هواپیما را بگیرم.

Should I catch the one on Sunday night or

یکی را یکشنبه شب بگیرم یا

the one on Tuesday night? And for a situation

سه شنبه شب؟ و برای چنین موقعیتی،

like this, there are certain phrases we can

عبارات خاصی وجود دارد که می توانیم از آنها

use to think about the advantages, the disadvantages.

برای فکر کردن به مزایا، معایب استفاده کنیم.

Now, in a work situation, especially if you

اکنون، در یک موقعیت کاری، به خصوص اگر از زبان

are using English and it's not your native

انگلیسی استفاده می کنید و زبان مادری شما نیست

language, it's useful to think about the phrases

، فکر کردن به عباراتی

that you might have to use in a meeting or a phone call, so you're preparing yourself

که ممکن است مجبور شوید در یک جلسه یا تماس تلفنی استفاده کنید، مفید است، بنابراین خودتان را از قبل آماده می کنید. .

ahead of time. And today's lesson will give

و درس امروز

you some phrases that you can take away right

عباراتی را به شما می‌دهد که می‌توانید بلافاصله آن‌ها را حذف کنید

down, and then when you have your next meeting

، و سپس هنگامی که جلسه بعدی خود را برگزار می‌کنید

where you're discussing what your company

که در آن در مورد آنچه شرکتتان

should do, an important decision, then you can use some of these phrases.

باید انجام دهد بحث می‌کنید، یک تصمیم مهم، سپس می‌توانید از برخی از این عبارات استفاده کنید.

So, to start with, it's nice to have the big

بنابراین، برای شروع، داشتن تصویر بزرگ خوب است

picture, yeah? What is the overall situation

، بله؟ وضعیت کلی

here? And you can actually ask your colleagues

اینجا چیست؟ و در واقع می توانید از همکاران

or your friends to think about the big picture.

یا دوستان خود بخواهید که به تصویر بزرگ فکر کنند.

Well, looking at this from a long-term perspective,

خوب، از منظر بلندمدت به این موضوع نگاه کنیم ،

yeah? So, not thinking about next week, the

بله؟ بنابراین، به هفته بعد،

week after, what's going to be a little bit inconvenient. We're thinking about, okay,

هفته بعد، فکر نکنید که چه چیزی کمی ناخوشایند خواهد بود . ما به این فکر می‌کنیم، خوب،

two months down the line, which action will

دو ماه بعد، کدام عمل

have created the most good? For example, with

بیشترین خوبی را ایجاد می‌کند؟ مثلا با

this choice about which airplane. So, I'm in Canada now, and I have to go back to the

این انتخاب در مورد کدام هواپیما. بنابراین، من در حال حاضر در کانادا هستم و باید به

UK, and we were deciding should I go back earlier or later? Now, going back earlier

بریتانیا برگردم، و ما تصمیم داشتیم که زودتر برگردم یا دیرتر؟ حالا، بازگشت به قبل

would have been easier for my family, but I've decided to make some more videos for

برای خانواده‌ام آسان‌تر بود، اما من تصمیم گرفتم چند ویدیوی دیگر برای

you guys, so I'm staying on a little bit

شما بسازم، بنابراین کمی

longer, okay? So, here we are. Thank you, wife.

بیشتر می‌مانم، خب؟ بنابراین، ما اینجا هستیم. ممنون همسر

Okay, next phrase. I think we should probably

باشه، عبارت بعدی من فکر می کنم ما احتمالا باید

look at the bigger picture here, okay? It's the

به تصویر بزرگتر در اینجا نگاه کنیم، خوب؟

same thing. We're asking people to think about

همین موضوع است. ما از مردم می خواهیم که به

the long-term, yeah? We need to develop a clear

درازمدت فکر کنند، بله؟ ما باید یک استراتژی روشن ایجاد کنیم

strategy. So, this is a formal phrase, and you

. بنابراین، این یک عبارت رسمی است، و شما

wouldn't use it with friends, say, on a road trip

آن را با دوستان استفاده نمی کنید، مثلاً در یک سفر جاده ای

to, I don't know, Ibiza, even though to go to

به ایبیزا، نمی دانم، حتی اگر برای رفتن به

Ibiza, you're going to need to get on a ferry

ایبیزا، باید سوار شوید. یک کشتی

or a plane. Yep, strategy. This is the language

یا یک هواپیما بله، استراتژی این زبان

of business. So, once you've decided what is the

تجارت است. بنابراین، هنگامی که تصمیم گرفتید

correct decision for the long-term, then how are

تصمیم درست برای بلندمدت چیست، پس چگونه

you going to get from A to B? Now, if we want to

می‌خواهید از A به B برسید؟ حالا اگر بخواهیم

indulge in this decision between A and B, we can have a great big discussion.

در این تصمیم بین الف و ب تن به تن بدهیم ، می توانیم بحث بزرگی داشته باشیم.

Well, we do have a number of options, yeah? Options, different choices. What are they?

خوب، ما چند گزینه داریم، بله؟ گزینه ها، انتخاب های مختلف. آنها چه هستند؟

We can either do this or we can do this, or we

ما می‌توانیم این کار را انجام دهیم یا می‌توانیم این کار را انجام دهیم، یا

could do option C, and then we're starting to

می‌توانیم گزینه C را انجام دهیم، و سپس شروع به

think, well, what would happen if you decided A

فکر کردن می‌کنیم، خوب، اگر شما تصمیم به A

or B or C? How would it work if? It's thinking

یا B یا C بگیرید چه اتفاقی می‌افتد؟ چگونه کار می کند اگر؟ به

about what exactly would happen. So, if I were to

این فکر می کند که دقیقا چه اتفاقی می افتد. بنابراین، اگر قرار بود

leave early, then I haven't made all these videos

زودتر بروم، پس همه این ویدیوهایی را

that I was hoping to make. If I did this one,

که امیدوار بودم بسازم نساخته ام. اگر این یکی را انجام دادم،

if I did this one, and I'm thinking about all

اگر این یکی را انجام دادم، و به همه

the different people involved in this decision, who it's going to affect.

افراد مختلف درگیر در این تصمیم فکر می‌کنم که چه کسانی را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

If this starts getting a little bit confusing,

اگر این کمی گیج‌کننده شد،

then we can try and simplify matters. I think

می‌توانیم مسائل را ساده‌سازی کنیم. من فکر می کنم که

our options are quite clear here, actually. So,

گزینه های ما در اینجا کاملاً واضح است. بنابراین،

we're trying to condense it. This choice means

ما سعی می کنیم آن را متراکم کنیم. این انتخاب یعنی

doing this, this choice means doing this,

انجام این کار، این انتخاب یعنی انجام این کار،

and then we have to go this one or this one.

و بعد باید برویم این یکی یا این یکی.

I was once in a car in America, and we were deciding whether we were going to

من یک بار در یک ماشین در آمریکا بودم و در حال تصمیم گیری بودیم که آیا قرار است

return to Los Angeles or do a road trip to Mexico, and we decided to flick a coin.

به لس آنجلس برگردیم یا یک سفر جاده ای به مکزیک انجام دهیم و تصمیم گرفتیم یک سکه بزنیم.

So, we flicked the coin and we'd spoken about

بنابراین، ما سکه را تکان دادیم و در مورد همه اینها صحبت کرده بودیم

all of this. Yep, the coin is still up there,

. بله، سکه هنوز آنجاست، یک لحظه دیگر

it's going to come down in a moment. We'd done

پایین می آید . ما همه این کارها را انجام داده بودیم،

all this, but we couldn't make our mind up,

اما نمی‌توانستیم تصمیممان را بگیریم،

and it came down, and the choice was for going to the city, to Los Angeles.

و این اتفاق افتاد، و انتخاب برای رفتن به شهر، به لس آنجلس بود.

But I could tell from my wife's expression that that was not what she wanted to do.

اما از قیافه همسرم می‌توانستم بفهمم که این چیزی نیست که او می‌خواهد انجام دهد.

So, the coin toss allowed me to make the

بنابراین، پرتاب سکه به من اجازه داد تا

decision that made her a little bit happier.

تصمیمی بگیرم که او را کمی شادتر کرد.

Okay, moving on. There's no point doing this

باشه ادامه بده هیچ فایده ای ندارد که این اقدام را انجام دهیم

action if we can't... So, there's no point

اگر نتوانیم... بنابراین،

going to Mexico if we don't visit such and such an amazing place.

رفتن به مکزیک اگر از فلان مکان شگفت انگیز بازدید نکنیم، فایده ای ندارد.

So, now we're putting conditions on the choice.

بنابراین، اکنون ما شرایط را برای انتخاب قرار می دهیم.

Realistically, do we have the budget for this? So, here, we're starting to go, okay,

واقع بینانه، آیا بودجه ای برای این کار داریم؟ بنابراین، در اینجا، ما شروع به رفتن می کنیم، بسیار خوب،

we like option A, going to Mexico, but how is

ما گزینه A را دوست داریم، رفتن به مکزیک، اما

this going to work? Where are we going to stay?

این چگونه کار می کند؟ کجا قرار است بمانیم؟

How long is it for? What places do we want to

برای چه مدت است؟ چه مکان هایی را می خواهیم

see? Okay, I've got some more phrases for you,

ببینیم؟ خوب، من چند عبارت دیگر برای شما دارم،

a little bit of magic. This here is like a

کمی جادو. این اینجا مانند یک

secret weapon for incredible English. Adverb,

سلاح مخفی برای انگلیسی باورنکردنی است. قید،

adjective combos, short for combinations. So, here, we've got negative things. So,

ترکیبات صفت، مختصر ترکیبات. بنابراین، در اینجا، ما چیزهای منفی داریم. بنابراین،

we're trying to say if we do option A, I just

ما سعی می کنیم بگوییم که اگر گزینه A را انجام دهیم، من فقط

heard some thunder outside. This is going to

صدای رعد و برق را از بیرون شنیدم. این

happen. This is going to happen. It's going to be

اتفاق می افتد. این اتفاق می افتد.

disastrous. Okay? So, these are my negative ones.

فاجعه آمیز خواهد بود. باشه؟ بنابراین، این موارد منفی من هستند.

Look at the adjectives. Disastrous, worrying,

به صفت ها نگاه کنید. فاجعه بار، نگران کننده،

damaging. I'm painting a picture in the other

آسیب زا. من در ذهن طرف مقابل تصویری

person's mind of bad stuff. Yep. But then, here are

از چیزهای بد ترسیم می کنم. بله اما پس از آن، در اینجا

the adverbs. So, you could have any combination.

قیدها هستند. بنابراین، شما می توانید هر ترکیبی داشته باشید.

Potentially disastrous. It just sounds good the way you put this and this together. It

بالقوه فاجعه آمیز این که این و این را کنار هم می گذارید خوب به نظر می رسد. این

creates a strong effect. Potentially, it means

یک اثر قوی ایجاد می کند. به طور بالقوه، به این معنی است که

it could happen, that it will be really bad.

ممکن است اتفاق بیفتد، که واقعاً بد خواهد بود.

Seriously worrying. Seriously worrying. Okay?

جدی نگران کننده جدی نگران کننده باشه؟

It's good sort of formal, serious English.

این انگلیسی رسمی و جدی خوب است.

What about this juicy word, here? Irretrievably. Can

در مورد این کلمه آبدار، اینجا چطور؟ برگشت ناپذیر. آیا می

you pronounce that? Irretrievably. Irretrievably.

توانید آن را تلفظ کنید؟ برگشت ناپذیر. برگشت ناپذیر.

Irretrievably. So, to retrieve means to go

برگشت ناپذیر. پس بازیابی یعنی رفتن

and fetch. Yep. There are types of dogs called

و آوردن. بله انواعی از سگ ها به نام

retrievers. They fetch things. But we have the prefix, a negative prefix, meaning that

رتریور وجود دارد. چیزها را می آورند. اما ما پیشوند را داریم، یک پیشوند منفی، به این معنی که

it can't be got back, like you've gone over the edge to damage.

نمی توان آن را پس گرفت، مثل اینکه شما از لبه برای آسیب دیدن عبور کرده اید.

So, what kind of context can we use these in?

بنابراین، در چه زمینه ای می توانیم از اینها استفاده کنیم؟

Well, politics and current affairs seem an apt

خوب، سیاست و امور جاری برای آنها محیط مناسبی به نظر می رسد

setting for them. I've been talking a lot about

. من اخیراً درباره برگزیت زیاد صحبت کرده ام،

Brexit recently, but, you know, bad things are

اما، می دانید، شاید اتفاقات بدی

going to happen, maybe. Or, we've got some positive

بیفتد. یا، موارد مثبتی داریم

ones. Now, look at the positive adjectives. Yep.

. حالا به صفت های مثبت نگاه کنید. بله

Good things happening. Stable, secure, safe, quick. You get what you want quickly.

اتفاقات خوبی می افتد پایدار، ایمن، ایمن، سریع. شما به سرعت به آنچه می خواهید می رسید.

Diverse. Yep. Lots of different types of things.

متنوع. بله بسیاری از انواع مختلف چیزها.

Diverse cuisine. You've got Thai cuisine,

غذاهای متنوع. شما غذاهای تایلندی دارید،

Indian cuisine. So, what are the adverbs, here? Relatively stable. If the economy is

غذاهای هندی. بنابراین، قیدها در اینجا چیست؟ نسبتا پایدار اگر اقتصاد

relatively stable, then, you know, it's not going

نسبتاً باثبات باشد، می‌دانید که نه

to suddenly go up, it's not going to suddenly go

ناگهان بالا می‌رود، نه ناگهان

down. Surprisingly quick. I didn't think it would

پایین می‌آید. به طرز شگفت انگیزی سریع فکر نمی کردم

take such a short time to get to this place.

رسیدن به این مکان به این مدت کوتاه باشد.

Increasingly diverse. They're getting more, and more, and more cosmopolitan.

به طور فزاینده ای متنوع است. آنها بیشتر، و بیشتر، و جهان وطنی تر می شوند.

Why have I put these in? Because putting in

چرا اینها را گذاشتم ؟ زیرا قرار دادن

one of these phrases can really help you with

یکی از این عبارات واقعاً می تواند به شما در

your arguments of saying why A or B is better.

استدلال های خود برای بیان اینکه چرا A یا B بهتر است کمک کند.

Okay? Nice little tool to have up your sleeve.

باشه؟ ابزار کوچک خوبی برای داشتن آستین بالا.

So, we've decided to go for B. Yeah? B for Benjamin. Hope you're a subscriber. Press

بنابراین، ما تصمیم گرفتیم برای B. آره؟ ب برای بنیامین. امیدوارم شما مشترک باشید

subscribe if you're not. I think we're in a really strong position, here. Let's go back

اگر نیستید اشتراک را فشار دهید. من فکر می کنم که ما در یک موقعیت واقعا قوی، اینجا هستیم. بیایید

to this decision of going to Los Angeles or on the road trip down to Mexico. Look,

به این تصمیم برگردیم که به لس آنجلس یا در سفر جاده ای به مکزیک بروید. ببینید،

we've got so much choice, but we're in a

ما انتخاب های زیادی داریم ، اما در

strong position, we have everything in the car,

موقعیت قوی هستیم، همه چیز را در ماشین داریم،

we are prepared. I think the general consensus

آماده ایم. به نظر من اجماع عمومی این است

seems to be that we should go on the road trip.

که باید به سفر جاده ای برویم.

So, consensus means an agreement. The general agreement seems to be...

پس اجماع به معنای توافق است. توافق کلی به نظر می رسد...

Is there anything else we need to think about? We've made the decision,

آیا چیز دیگری وجود دارد که باید در مورد آن فکر کنیم؟ ما تصمیم گرفته‌ایم

and now we're starting to plan how we're going to execute that.

و اکنون شروع به برنامه‌ریزی می‌کنیم که چگونه آن را اجرا کنیم.

I've put thanks, everyone, because if this was a

من از همه تشکر کرده‌ام، زیرا اگر این یک

business context and you've been sitting around

زمینه تجاری بود و شما دور هم نشسته‌اید

and discussing, it's a nice way of closing

و بحث می‌کنید، این روش خوبی برای پایان دادن به

the meeting to say, "Okay, thanks very much,

جلسه است که می‌گویید، "خوب، خیلی ممنون،

everyone. Thank you for your contributions."

همه. از مشارکت شما متشکرم. "

Thank you for watching. If you would like to

ممنون که تماشا کردید اگر می‌خواهید

do the quiz now, see how much you can remember.

اکنون مسابقه را انجام دهید، ببینید چقدر می‌توانید به خاطر بسپارید.

And it's always a good idea when you're watching

و همیشه ایده خوبی است که وقتی در حال تماشای

these videos to write down some vocab, have a booklet where you're writing it, and then

این ویدیوها هستید، مقداری لغات را یادداشت کنید، کتابچه ای داشته باشید که در آن می نویسید، و سپس

look back again and again and again until you're

بارها و بارها و بارها به گذشته نگاه کنید تا زمانی که

using this stuff all the time. Especially with

همیشه از این مطالب استفاده کنید . به خصوص با

this, this is something you can play with. See

این، این چیزی است که می توانید با آن بازی کنید. ببینید

if you can do some reading and spot any adverb,

آیا می توانید کمی مطالعه کنید و هر قید،

adjective combinations. See you in the next video. Get practicing. Let's go.

ترکیب صفت را پیدا کنید. شما را در ویدیوی بعدی می بینیم. تمرین کن برویم