How to sound Smart In English? Watch this.

One of the biggest challenges of speakers of English as a second

یکی از بزرگترین چالش‌های گویندگان انگلیسی به عنوان

language is that we settle.

زبان دوم این است که ما در این زمینه مستقر می‌شویم.

We settle for a word that is not the right word, but it's close enough.

ما به کلمه ای بسنده می کنیم که کلمه درستی نیست، اما به اندازه کافی نزدیک است.

We settle for being general than being specific, and we settle for

ما به کلی بودن راضی می‌شویم تا خاص بودن، و قانع می‌شویم که

and not sounding as intelligent and sophisticated and witty as

آنقدر که در زبان مادری‌مان باهوش ، پیچیده و شوخ به نظر می‌رسیم و نه

we may be in our native language.

.

And the reason why that happens is mostly vocabulary.

و دلیل اینکه این اتفاق می افتد بیشتر واژگان است.

Now, if you haven't watched my video about how to enhance your speaking

حالا، اگر ویدیوی من در مورد چگونگی تقویت واژگان صحبت کردن خود را ندیده اید

vocabulary, then I really recommend that you watch it after watching this video.

، واقعاً توصیه می کنم که پس از تماشای این ویدیو آن را تماشا کنید.

I'm going to put a link to it in the description.

من می خواهم لینک آن را در توضیحات قرار دهم.

But what I said there is that usually when communicating, we have, a circle

اما آنچه من در آنجا گفتم این است که معمولاً هنگام برقراری ارتباط، دایره ای

of basic words that we retrieve rather easily, that are really easy

از کلمات اساسی داریم که به راحتی بازیابی می کنیم و

for us to use in a conversation.

استفاده از آنها در مکالمه برای ما واقعاً آسان است.

We don't need to think much and we don't have to hesitate before using them.

نیازی نیست زیاد فکر کنیم و قبل از استفاده از آنها تردید نداریم.

And then there was another circle of words, that circle is the words

و سپس دایره دیگری از کلمات وجود داشت، آن دایره کلماتی است

that you know, but you don't use, also known as passive vocabulary.

که شما می دانید، اما استفاده نمی کنید، همچنین به عنوان واژگان غیرفعال شناخته می شود.

And that's like a really broad and incredible list of words

و این مانند یک لیست واقعا گسترده و باورنکردنی از کلمات است

that when we hear those words, we know exactly what they mean.

که وقتی آن کلمات را می شنویم، دقیقاً معنی آنها را می دانیم.

But we never seem to be able to pull them out when we need them.

اما به نظر می رسد هرگز نمی توانیم آنها را در زمانی که به آنها نیاز داریم بیرون بکشیم.

And what I recommend in that video is to focus on those words.

و چیزی که من در آن ویدیو توصیه می کنم تمرکز روی آن کلمات است.

And the last circle is words that you don't know and you don't use.

و دایره آخر کلماتی است که نمی دانید و استفاده نمی کنید.

And a lot of times people put all their efforts into learning words that they

و بسیاری از اوقات مردم تمام تلاش خود را برای یادگیری کلماتی که

don't know and they are less likely to use, and that is counterproductive.

نمی دانند و کمتر استفاده می کنند به کار می گیرند و این نتیجه معکوس دارد.

So what I recommended in that video was to focus on taking

بنابراین چیزی که من در آن ویدیو توصیه کردم این بود که روی استفاده از

all that passive vocabulary and turning it into active vocabulary.

همه آن واژگان غیرفعال و تبدیل آن به واژگان فعال تمرکز کنید.

So, basically growing the smaller circle.

بنابراین، اساساً دایره کوچکتر را رشد می دهیم.

What I'm going to offer in this video and in the series of videos

چیزی که در این ویدیو و در سری ویدیوهای

#vocabularyupgrade is a list of words that are basic words, are

#واژگان ارتقاء می‌دهم، فهرستی از کلماتی است که کلمات پایه هستند،

probably easy for you to retrieve.

احتمالاً بازیابی آنها برای شما آسان است.

But I'm going to offer different words for you to use instead of those words.

اما من قصد دارم کلمات متفاوتی را به شما پیشنهاد کنم تا بجای آن کلمات استفاده کنید.

So these are probably words that you know or phrases that you

بنابراین احتمالاً اینها کلماتی هستند که می دانید یا عباراتی هستند که می

know, but you tend to never use.

دانید، اما تمایل دارید هرگز استفاده نکنید.

So I would just point out those words to you, and at the same time, at the

بنابراین من فقط به آن کلمات به شما اشاره می کنم، و در همان زمان، در

end of the video so stick around until the end at the end of the video, I'm

پایان ویدیو، بنابراین تا پایان ویدیو در پایان،

going to share with you the technique and strategy to integrate it into your speech.

تکنیک و استراتژی یکپارچه سازی را با شما به اشتراک می گذارم. آن را در گفتار شما

Because it's all nice and fun when you see a video and you're like, "Oh yeah,

چون وقتی یک ویدیو می بینید و می گویید "اوه آره،

these words", but then you never use it.

این کلمات" همه چیز خوب و سرگرم کننده است، اما هرگز از آن استفاده نمی کنید.

So we want you to see results.

بنابراین ما می خواهیم شما نتایج را ببینید.

So at the end, I'm going to share with you how you can actually

بنابراین در پایان، من با شما به اشتراک می‌گذارم که چگونه می‌توانید واقعاً

do that, so stick around.

این کار را انجام دهید، پس در کنار آن باشید.

If you are new to this channel, welcome.

اگر تازه وارد این کانال هستید، خوش آمدید.

And I want you to know that this is the right place for you if you want

و می‌خواهم بدانید که اگر می‌خواهید

to improve your confidence, your clarity, and your fluency in English.

اعتماد به نفس، وضوح و تسلط خود را به زبان انگلیسی تقویت کنید، اینجا مکان مناسبی برای شماست.

And we are going to make you feel super happy about who you are and

و ما می‌خواهیم کاری کنیم که از اینکه چه کسی هستید و

how you speak in English, even if English is not your first language.

چگونه به زبان انگلیسی صحبت می‌کنید، بسیار خوشحال باشید، حتی اگر انگلیسی زبان اول شما نباشد.

Let's get started with the first word.

بیایید با اولین کلمه شروع کنیم.

So the first word is "I think".

بنابراین اولین کلمه "من فکر می کنم" است.

We use "I think" all of the time, and that's totally fine.

ما همیشه از "من فکر می کنم" استفاده می کنیم ، و این کاملاً خوب است.

You are a human being, and human beings think, and you want to share that.

شما یک انسان هستید و انسان ها فکر می کنند و می خواهید آن را به اشتراک بگذارید.

But then you find yourself using, "I think, I think, I think, I think, I

اما بعد متوجه می‌شوید که همیشه از « فکر می‌کنم، فکر می‌کنم، فکر می‌کنم، فکر می‌کنم

think" all of the time, and sometimes you just want to vary it a bit, or

» استفاده می‌کنید، و گاهی اوقات فقط می‌خواهید کمی آن را تغییر دهید، یا

you want to sound smarter to yourself.

می‌خواهید باهوش‌تر به نظر بیایید.

Again, it's not necessarily about the other person and how they perceive

باز هم، لزوماً در مورد طرف مقابل و نحوه درک او از

you, it's about how you feel yourself, expressing yourself, hearing yourself

شما نیست، بلکه به احساس شما، بیان خود، شنیدن

using the same word over and over again.

بارها و بارها استفاده از یک کلمه مشابه است.

That's the frustrating part.

این قسمت ناامید کننده است.

And as you feel more varied, it also boosts your confidence.

و همانطور که احساس تنوع بیشتری می کنید، اعتماد به نفس شما را نیز افزایش می دهد.

And when you're more confident, obviously, the words are more accessible in general.

و وقتی اعتماد به نفس بیشتری دارید، بدیهی است که کلمات به طور کلی قابل دسترس تر هستند.

Because nerves, and judgment, and anxiety all of these things

زیرا اعصاب، قضاوت و اضطراب همه این چیزها

just shut down your fluency.

فقط تسلط شما را از بین می برند.

And we don't want that.

و ما این را نمی خواهیم.

So, "I think".

بنابراین، "من فکر می کنم".

If you constantly say "I think", here are a few phrases that you can use instead.

اگر مدام می گویید "من فکر می کنم"، در اینجا چند عبارت وجود دارد که می توانید به جای آن از آنها استفاده کنید.

I often use "I feel that okay?

من اغلب از "من احساس می کنم خوب است؟"

It's a little different because "I feel" and "I think" are two different

کمی متفاوت است زیرا "من احساس می کنم" و "من فکر می کنم" دو

emotions, but a lot of times I would use "I feel", instead of "I think".

احساس متفاوت هستند، اما بسیاری از اوقات به جای "من فکر می کنم" از "من احساس می کنم" استفاده می کنم.

"I feel that we really need to consider all our options first

احساس کنید که ما واقعاً باید قبل از تصمیم گیری ابتدا همه گزینه های خود را در نظر بگیریم

before making a decision".

."

"I feel" instead of "I think".

به جای "من فکر می کنم" "احساس می کنم"

Or, "It seems to me that you are not really paying

یا "به نظر من واقعاً

attention to what I'm saying".

به آنچه من می گویم توجه نمی کنید".

"It seems to me that".

"به نظر من اینطور است".

Now, yes, of course there are nuances, it's not exactly the same as "I think",

حالا، بله، البته نکات ظریفی وجود دارد، دقیقاً مشابه "من فکر می کنم" نیست،

but this is yet another way that you can use instead of just saying "I think".

اما این روش دیگری است که می توانید به جای گفتن "من فکر می کنم" از آن استفاده کنید. به

"It seems to me that, you know, this might not be the right decision for us".

نظرم می‌رسد، می‌دانی، این ممکن است تصمیم درستی برای ما نباشد.

Another phrase "If you ask me".

عبارت دیگر «اگر از من بپرسی».

So I could say, "I think it's a little too soon", or I could say, "It's

بنابراین می‌توانم بگویم، «فکر می‌کنم کمی زود است» یا می‌توانم بگویم «این است».

a little too soon, if you ask me".

کمی زود است، اگر از من بپرسی".

Or "If you ask me, it's a little too soon".

یا "اگر از من بپرسی، کمی زود است".

"As far as I can tell" that's another way to say "I think".

"تا آنجا که می توانم بگویم" این روش دیگری برای گفتن "فکر می کنم".

"I think that no one will forget this time".

"من فکر می کنم که هیچ کس نخواهد گفت" این بار را فراموش کن

"As far as I can tell, no one will ever forget this time".

.

"As far as I can tell".

" n بگو".

"To me, things really need to change".

"از نظر من، همه چیز واقعا باید تغییر کند."

"To me "I think" "I think, things really need to change here".

"برای من "من فکر می کنم" "من فکر می کنم، چیزها واقعاً باید اینجا تغییر کنند". "

"I think, things really need to change here".

فکر می کنم، چیزها واقعاً باید اینجا تغییر کنند". "

"To me, things really need to change here".

برای من، چیزها واقعاً باید اینجا تغییر کنند"

So you can also say that.

.

The next word is "Hard".

کلمه بعدی "سخت" است.

This word pops up really easily whenever we experience this emotion,

این کلمه واقعاً به راحتی هر زمان که این احساس را تجربه کنیم

or we want to use this word.

یا بخواهیم از این کلمه استفاده کنیم ظاهر می شود.

But if you don't want to use "hard", and "hard" is also a harsh

اما اگر نمی خواهید از "سخت" استفاده کنید و "سخت" نیز یک کلمه خشن است.

word, then in some situations or in some context and it's very

، سپس در برخی موقعیت‌ها یا در برخی زمینه‌ها و بسیار

direct so you could use other words.

مستقیم است، بنابراین می‌توانید از کلمات دیگری استفاده کنید.

Like "challenging".

مانند "چالش‌انگیز". این

It doesn't have the same connotations.

معانی یکسانی ندارد.

And also, that's another word, a fancier word, for the word "hard".

و همچنین، این کلمه دیگری است، یک کلمه جذاب تر، برای کلمه "سخت" ".

"It's a really challenging project".

"این یک پروژه واقعا چالش برانگیز است

"It's been really challenging for me lately".

". "این اواخر برای من واقعاً چالش

Instead of, "It's been really hard for me lately".

Now I'm not saying you can't use "hard", but if you want to have that extra edge,

برانگیز بوده است". شما می خواهید آن مزیت اضافی را داشته باشید،

or you feel frustrated with the fact that that's the word that you go back to every

یا از این واقعیت که این همان کلمه ای است که هر

time you want to express something with that idea, then these are your options.

بار که می خواهید چیزی را با آن ایده بیان کنید به آن باز می گردید، احساس ناامیدی می کنید، پس اینها گزینه های شما هستند.

"It's tough".

"سخت است".

Right?

درست است؟

"Things are tough right now".

در حال حاضر سخت هستند."

"It's not that simple, or "it's not so simple", or "it's not so

"این به این سادگی نیست، یا "آنقدرها هم ساده نیست"، یا "آنقدرها هم

easy" that's another way to say "hard", but in a different way.

آسان نیست" که روش دیگری برای گفتن "سخت" است، اما به روشی دیگر.

Okay?

So, yeah, you're not using fancy words here, but it's just another

خوب؟

پس، بله، شما در اینجا از کلمات جالب استفاده نمی کنید. ، اما این فقط یک

way of expressing something that is immediate, that we constantly

راه دیگر برای بیان چیزی است که فوری است، که ما دائماً

use and constantly express.

استفاده می کنیم و دائماً بیان می کنیم.

Right.

"It's tricky".

درست است. "

مشکل است".

"I don't know, the situation is really tricky".

"نمی دانم، وضعیت واقعاً مشکل است

Instead of "hard", right.

".

"It's a tricky situation".

"این یک موقعیت دشوار است".

"It's a tricky decision".

"این یک تصمیم روی حیله است".

So it takes the edge off of it.

بنابراین باعث از بین رفتن آن می شود.

So if something is really hard, oh, use "hard".

بنابراین اگر چیزی واقعاً سخت است، آه، از "سخت" استفاده کنید.

But "tricky" is a little more subtle, so you might want to use that.

اما "مشکل" کمی ظریف تر است، بنابراین ممکن است می‌خواهم از آن استفاده کنم.

That's the thing about English and about becoming fluent, and

این چیزی است که در مورد انگلیسی و مسلط شدن و

about enhancing your vocabulary.

تقویت دایره لغات شماست.

A lot of times we look for those really nice, fancy words, those big words.

خیلی وقت‌ها ما به دنبال آن کلمات واقعاً زیبا و فانتزی، آن کلمات بزرگ می‌گردیم.

And that's great too, and I'm probably going to add those in this video series.

و این نیز عالی است، و احتمالاً دارم می‌روم. برای اضافه کردن موارد موجود در این مجموعه ویدیویی.

But I want to tell you sometimes the basic words that we use

اما من می خواهم به شما بگویم گاهی اوقات کلمات اساسی که ما استفاده می کنیم را

can be polished a little bit.

می توان کمی جلا داد.

And we could use different variations for each word because these are very,

و ما می توانیم برای هر کلمه از تغییرات مختلفی استفاده کنیم زیرا این کلمات

very frequent words, and we don't want to get repetitive for ourselves.

کلمات بسیار بسیار پرتکراری هستند و ما نمی خواهیم برای خودمان تکراری شویم.

The next word is "happy".

کلمه بعدی "شاد" است.

What a great word!

چه کلمه خوبی!

We don't want to delete this word from our vocabulary, not at all.

ما اصلاً نمی خواهیم این کلمه را از دایره لغات خود حذف کنیم.

So, sometimes if we want to be a bit more expressive, we could

بنابراین، گاهی اوقات اگر بخواهیم کمی رساتر باشیم، می توانیم

just add an adjective to it.

فقط یک صفت به آن اضافه کنیم.

"I'm genuinely happy for you".

"من واقعا برای شما خوشحالم".

Or "I'm so incredibly happy for you".

یا "من برای تو خیلی خوشحالم".

Right?

So we can upgrade it a little bit by adding an adverb that

درست؟

بنابراین می توانیم با افزودن قیدی که از

supports it and enhances it.

آن پشتیبانی می کند و آن را تقویت می کند، آن را کمی ارتقا دهیم.

And we can also use other words like, "I'm thrilled".

و همچنین می توانیم از کلمات دیگری مانند "من هیجان زده هستم" استفاده کنیم.

"I'm thrilled to be here".

"من از حضور در اینجا هیجان زده هستم".

I actually love the word "thrilled".

من در واقع عاشق کلمه "هیجان" هستم.

Because I know for some of you it may sound a little over the top, but in

چون می‌دانم برای برخی از شما ممکن است کمی بیش از حد به نظر برسد، اما در

American English it is frequently used.

انگلیسی آمریکایی اغلب از آن استفاده می‌شود.

Like you don't have to be, "Aaa, my God, I'm so thrilled!"

مثل اینکه مجبور نیستی "آآآآ، خدای من، خیلی هیجان زده ام!"

to use this word.

برای استفاده از این کلمه

Right?

"I'm thrilled to be here with you".

درست؟

"من از بودن در اینجا با شما هیجان زده هستم".

That's cool too.

این هم باحاله

Right?

Instead of saying, "I'm happy to be here with you".

درست؟

به جای این که بگوییم « خوشحالم که اینجا با تو هستم».

So don't feel like you're turning it into like a really, really excited teenager

بنابراین وقتی از کلمه "هیجان زده" استفاده می کنید، احساس نکنید که آن را به یک نوجوان واقعاً هیجان زده تبدیل می کنید

when you use the word "thrilled".

.

And if you go to 'YouGlish', for example, you will see how

و برای مثال، اگر به «YouGlish» بروید، خواهید دید که چند

often it is being used in videos.

بار در ویدیوها از آن استفاده می شود.

If you don't know YouGlish, you should, I'm going to put a link

اگر YouGlish را نمی شناسید، باید لینک

to it in the description as well.

آن را در توضیحات نیز قرار دهم.

Another word you could use is "excited".

کلمه دیگری که می توانید استفاده کنید "هیجان زده" است.

Again, it's not exactly the same, but it's another way of expressing

باز هم، دقیقاً یکسان نیست، اما روش دیگری برای بیان

something, like happy about something or excited about something.

چیزی است، مانند خوشحالی از چیزی یا هیجان زده بودن درباره چیزی.

And yes, "excited" is also a little overused, but if you don't

و بله، "هیجان زده" نیز کمی بیش از حد استفاده می شود، اما اگر

use it that much, then you can definitely start using it more.

آنقدر از آن استفاده نمی کنید، مطمئناً می توانید بیشتر از آن استفاده کنید.

"I agree".

"موافقم".

If you want to agree with something, you could say "Yes", or "I agree", or "Sure".

اگر می‌خواهید با چیزی موافق باشید، می‌توانید بگویید «بله» یا «موافقم» یا «مطمئنا».

So these are the basic words that we use to show agreement with someone.

بنابراین اینها کلمات اساسی هستند که برای نشان دادن موافقت با کسی استفاده می کنیم.

But here are a few more options.

اما در اینجا چند گزینه دیگر وجود دارد.

"Absolutely".

"کاملا".

"Definitely".

"قطعا".

"Oh, I definitely agree with you".

"اوه، من قطعا با شما موافقم."

You can even still used the word "agree", but you added something to it.

شما حتی می توانید هنوز از کلمه "موافق" استفاده کنید، اما چیزی به آن اضافه کرده اید.

That's the upgrade I'm talking about.

این ارتقای است که من در مورد آن صحبت می کنم.

Then you feel a bit more expressive.

سپس احساس می کنید کمی بیانگرتر می شوید.

Yeah, so it's not yet you using academic language.

بله، پس هنوز از زبان آکادمیک استفاده نمی کنید.

Okay?

باشه؟

But, is that really the goal?

اما آیا واقعا هدف همین است؟

You want to be conversational.

شما می خواهید مکالمه باشید.

And you will notice that great speakers, they don't use fancy words.

و متوجه خواهید شد که سخنرانان عالی، آنها از کلمات فانتزی استفاده نمی کنند.

They don't use words other people don't understand, or words that

آنها از کلماتی که دیگران نمی فهمند یا کلماتی که

are rarely used in the language.

به ندرت در زبان استفاده می شوند استفاده نمی کنند.

Because when you use that in speaking, it feels like you're a

زیرا وقتی از آن در صحبت کردن استفاده می‌کنید، احساس می‌کنید که

little stuck up or maybe patronizing.

کمی گیر کرده‌اید یا شاید از آن حمایت می‌کنید. به

It feels like you're positioning yourself above others.

نظر می رسد که شما خود را بالاتر از دیگران قرار می دهید.

So, the purpose is not to find those fancy 10-syllable words, just like

بنابراین، هدف یافتن آن کلمات 10 هجای فانتزی نیست، درست مانند

something that is a little different.

چیزی که کمی متفاوت است.

"A hundred percent".

"صد در صد".

Or, "hundred percent".

یا «صد درصد».

I love that.

من آن را دوست دارم.

"A hundred percent".

"صد در صد".

It's like, that's it, that's enough, you don't have to say much

مثل این است، همین، بس است،

if you really agree with someone.

اگر واقعاً با کسی موافق هستید، لازم نیست چیز زیادی بگویید.

"I was just thinking the same thing".

"من فقط به همین فکر می کردم".

Or, "My thoughts exactly".

یا «دقیقاً افکار من».

Or, "I feel that way too".

یا «من هم چنین احساسی دارم».

All of them express "I agree".

همه آنها «موافقم» را بیان می کنند.

"Important".

"مهم".

That's a word that we use a lot.

این کلمه ای است که ما زیاد از آن استفاده می کنیم.

For example, "It's important that you remember that you need to

به عنوان مثال، "این مهم است که به یاد داشته باشید که

practice these words at home before you use it in a conversation".

قبل از استفاده از این کلمات در یک مکالمه باید در خانه تمرین کنید".

"It's crucial that you practice these words at home first".

این بسیار مهم است که ابتدا این کلمات را در خانه تمرین کنید.

"It's essential for you to practice these words at home first".

"این برای شما ضروری است که ابتدا این کلمات را در خانه تمرین کنید."

"It's imperative that you learn the pronunciation of these words first before

"لازم است که ابتدا تلفظ این کلمات را قبل از

you try to use them in a sentence".

استفاده از آنها در جمله یاد بگیرید."

Crucial.

حیاتی.

Essential.

ضروری است.

So these are a few examples of how you can upgrade the word "important".

بنابراین این چند نمونه از این است که چگونه می توانید کلمه "مهم" را ارتقا دهید.

The word "worried".

کلمه "نگران".

"I'm worried that we're not going to be there on time".

"نگرانم که به موقع آنجا نباشیم."

Right.

An easy word to tap into.

درست.

کلمه ای آسان برای استفاده از آن.

And the state that I am constantly in.

و حالتی که دائماً در آن هستم.

"I'm worried that we're not going to be there on time".

"نگرانم که به موقع آنجا نباشیم".

"I'm concerned that we're not going to be there on time".

"من نگران هستم که ما به موقع آنجا نباشیم."

"I'm concerned".

"من نگرانم".

Or "I'm afraid that we're not going to be there on time".

یا "می ترسم به موقع آنجا نباشیم".

So, two more words to use instead of the word "worried".

بنابراین، دو کلمه دیگر به جای کلمه "نگران" استفاده کنید.

"I want".

This is such a great word.

"من می خواهم".

این یک کلمه بسیار عالی است.

It's a primal word, we use it all of the time.

این یک کلمه اولیه است، ما همیشه از آن استفاده می کنیم.

You do not want to delete it from your vocabulary.

شما نمی خواهید آن را از دایره لغات خود حذف کنید.

We want to use it.

ما می خواهیم از آن استفاده کنیم.

Want, want, want.

خواستن، خواستن، خواستن

I just said want like 5 billion times.

من فقط گفتم 5 میلیارد بار می خواهم.

But here are two other ways to say "I want", just to make it more interesting.

اما در اینجا دو راه دیگر برای گفتن "من می خواهم" وجود دارد، فقط برای جالب تر کردن آن.

"I want".

"من می خواهم".

"I feel like".

"احساس می کنم".

Instead of, "I want to get some coffee" "I feel like getting some coffee.

به جای «می‌خواهم قهوه بخورم».

Or "I feel like drinking some coffee".

Right?

"I feel like".

Or, "I would love to", "I'd love to go home after this".

Instead of, "I really want to go home after this".

دوست دارم بعد از این به خانه بروم".

So, instead of adding the word "really want" "I'd love to".

The word "good".

"Good "is a great word, but what if we say "valuable" instead, right?

یک کلمه عالی است، اما اگر به جای آن بگوییم "ارزشمند" چه می شود، درست است؟

It doesn't really change the meaning.

واقعاً معنی را تغییر نمی دهد.

It's just, it makes it a bit more varied.

فقط، آن را کمی متنوع تر می کند.

Maybe a little more sophisticated.

شاید کمی پیچیده تر.

I don't know why I always go to like that British annunciation,

نمی دانم چرا من

when I say the word "sophisticated".

وقتی من کلمه "پیچیده" را می گویم همیشه آن اعلامیه بریتانیا را دوست داشته باشید.

Instead of, "It's a good idea" "It's a valuable idea".

به جای "این یک ایده خوب است" "این یک ایده ارزشمند است"

"It's a helpful idea".

.

"It's an exceptional idea", if you want to say something that is really good, right?

"این یک ایده مفید است". گفتن چیزی که واقعاً خوب است، درست است؟

"It's a helpful feature".

"این یک ویژگی مفید است".

"It's worthwhile".

"ارزش دارد".

So these are just a few other words to use, instead of just

بنابراین اینها فقط چند کلمه دیگر هستند که به جای

saying that something is good.

گفتن اینکه چیزی خوب است استفاده کنید.

Now, what is the best way to start using those words in conversation or freely?

حالا بهترین راه برای شروع به استفاده از آن کلمات در مکالمه یا آزادانه کنید؟

So here's how I see it.

آن را ببینید.

First of all, all the words, all the other words that I suggested are not challenging

اول از همه، همه کلمات، همه کلمات دیگری که من پیشنهاد کردم، کلمات چالش برانگیزی

words either to pronounce or to remember.

برای تلفظ یا به خاطر سپردن نیستند.

These are not like long words, or they're not that rare in the

اینها مانند کلمات طولانی نیستند، یا در

conversation or in the language.

مکالمه یا زبان آنقدرها نادر نیستند.

So, the thing is that you just need to use it a lot.

بنابراین، مسئله این است که شما فقط باید از آن زیاد استفاده کنید.

What I recommend is to take one substitution for each word,

آنچه من توصیه می کنم این است که برای هر کلمه یک جایگزین انجام دهید،

and just one, don't overdo it.

و فقط یک جایگزین، زیاده روی نکنید. به

This is why I didn't give you an a list of 6-7 different synonyms.

همین دلیل است که من لیستی از 6-7 مترادف مختلف را به شما ندادم.

I mean, for that you can go to the dictionary and look for it.

منظورم این است که برای آن می توانید به دیکشنری بروید و آن را جستجو کنید.

I gave you common words that I know would not be too challenging to say, and that

من کلمات رایجی را به شما ارائه کردم که می دانم گفتن آنها چندان چالش برانگیز نخواهد بود و

will make it easy for you to use them.

استفاده از آنها را برای شما آسان می کند.

So choose one word or one substitution that maybe you use, but you don't

بنابراین یک کلمه یا یک جایگزین را انتخاب کنید که شاید شما استفاده می کنید، اما

use that often or maybe you don't use at all and write it down.

اغلب استفاده نمی کنید یا شاید اصلا استفاده نمی کنید و آن را یادداشت کنید.

So now you have a list of 8 words.

بنابراین اکنون شما یک لیست از 8 کلمه دارید.

Then I want you to say each of those new words out loud, like 5-6-10 times.

سپس از شما می خواهم که هر یک از آن کلمات جدید را با صدای بلند بگویید، مثلاً 5-6-10 بار.

If you're not sure about the pronunciation, then Google

اگر در مورد تلفظ مطمئن نیستید ،

it and come back and say it.

آن را در گوگل جستجو کنید و برگردید و آن را بگویید.

Make sure you know exactly how to pronounce each syllable.

مطمئن شوید که دقیقاً می دانید هر هجا را چگونه تلفظ کنید.

And if one part is exceptionally challenging instead of, "really hard"

و اگر یک بخش به‌جای «واقعاً سخت» به‌طور استثنایی چالش برانگیز است، آیا

have you noticed what we just did here?

متوجه شده‌اید که ما در اینجا چه کردیم؟

So if one part is exceptionally challenging, then you want to repeat that

بنابراین اگر یک قسمت فوق العاده چالش برانگیز است، می خواهید آن

part again and again and again and again.

قسمت را بارها و بارها و بارها و بارها تکرار کنید.

Okay?

باشه؟

So that is about developing the muscle memory of saying that word.

بنابراین این در مورد توسعه حافظه عضلانی گفتن آن کلمه است.

Because your mouth is not used to sing it that much.

چون دهنت آنقدرها عادت به خواندن آن ندارد.

So you want to practice just saying it out of context.

بنابراین شما می خواهید تمرین کنید که آن را خارج از متن بیان کنید.

Then you want to use it in context.

سپس می خواهید از آن در زمینه استفاده کنید.

Because you know the context in which this word should be used,

از آنجایی که می دانید این کلمه در چه زمینه ای باید استفاده شود،

then I want you to just create 5-6 sentences for each of those words,

پس از شما می خواهم که فقط 5-6 جمله برای هر یک از آن کلمات ایجاد کنید

and use it and say it out loud.

و از آن استفاده کنید و با صدای بلند بگویید.

Do not think it in your head.

این را در ذهن خود فکر نکنید.

You can't practice English in your head.

شما نمی توانید انگلیسی را در ذهن خود تمرین کنید.

You just can't.

It's not going to be the same.

شما فقط نمی توانید.

قرار نیست همینطور باشد.

It will be helpful, but it's not going to be half as helpful as saying it out loud.

مفید خواهد بود، اما نیمی از گفتن آن با صدای بلند مفید نخواهد بود.

Because we really discover the challenges when we say it out loud.

زیرا وقتی آن را با صدای بلند می گوییم، واقعاً چالش ها را کشف می کنیم.

We discover when we get stuck, we discover when something's not working,

وقتی گیر می‌افتیم، متوجه می‌شویم که چیزی کار نمی‌کند،

when something does not sound right.

وقتی چیزی درست به نظر نمی‌رسد. به

This is why I want you to say it out loud in context, like I did.

همین دلیل است که می‌خواهم مثل من آن را با صدای بلند در متن بگویید.

"It's imperative that you pay attention to the small details".

"لازم است که به جزئیات کوچک توجه کنید."

"It's crucial that you follow your morning routine".

"این بسیار مهم است که شما برنامه صبحگاهی خود را دنبال کنید."

So on and so forth.

به همین ترتیب و غیره.

So, for each word and remember, just choose one for

بنابراین، برای هر کلمه و به یاد داشته باشید، فقط یکی را در

now, please, just choose one.

حال حاضر انتخاب کنید، لطفا، فقط یکی را انتخاب کنید.

I know you, you want to get it all down and you want to practice everything.

من شما را می شناسم، می خواهید همه چیز را از بین ببرید و می خواهید همه چیز را تمرین کنید.

Choose one, but that one word, drill it in 5-6 different sentences.

یکی را انتخاب کنید، اما آن یک کلمه، آن را در 5-6 جمله مختلف مته کنید.

The next step is to choose 3 words out of the 8, and use them consciously

گام بعدی این است که از بین 8 کلمه، 3 کلمه را انتخاب کنید و آنها را آگاهانه

and deliberately in a conversation.

و آگاهانه در مکالمه به کار ببرید.

So you are aware of them and you try to use them because again,

بنابراین شما از آنها آگاه هستید و سعی می کنید از آنها استفاده کنید زیرا باز هم

these are very, very common words.

اینها کلمات بسیار بسیار رایجی هستند.

So you are very likely to end up using a few of them in almost every conversation.

بنابراین احتمالاً تقریباً در هر مکالمه ای از تعدادی از آنها استفاده خواهید کرد.

If you don't have a lot of opportunities to speak in English, then I invite

اگر فرصت زیادی برای صحبت کردن به زبان انگلیسی ندارید، از

you to join our community on Facebook.

شما دعوت می کنم به انجمن ما در فیس بوک بپیوندید.

I will put a link to it in the description.

لینک آن را در توضیحات قرار خواهم داد.

Because there you'll get a ton of opportunities to

زیرا در آنجا فرصت های زیادی برای

speak, and it's totally free.

صحبت خواهید داشت و این کاملا رایگان است.

We have weekly discussions where we encourage you to post a video answering

ما بحث‌های هفتگی داریم که در آن شما را تشویق می‌کنیم ویدئویی را در پاسخ به

one of the questions that we post.

یکی از سوالاتی که پست می‌کنیم ارسال کنید.

We have weekly activities and most importantly, we have group conversations.

فعالیت های هفتگی داریم و از همه مهمتر گفتگوی گروهی داریم.

It's called the Speaking Club, it's on Zoom, we break into small groups.

اسمش اسپیکینگ کلاب است، روی زوم است، به گروه‌های کوچک تقسیم می‌شویم.

So you have the opportunity of speaking with 3-4 different people.

بنابراین شما این فرصت را دارید که با 3-4 نفر مختلف صحبت کنید.

And we have like 4 speaking clubs a week.

و ما هفته ای 4 کلوپ سخنرانی داریم.

And again, it's totally free, just for you, a great opportunity to practice.

و دوباره، کاملا رایگان است، فقط برای شما، فرصتی عالی برای تمرین.

So I highly encourage you to come and join us.

بنابراین من شما را به شدت تشویق می کنم که بیایید و به ما بپیوندید.

Only with the best intentions, only with being fully supportive.

فقط با بهترین نیت، فقط با حمایت کامل.

And don't forget to answer the questions at the beginning cause we do not approve

و فراموش نکنید که در ابتدا به سوالات پاسخ دهید زیرا

people who don't answer the questions.

افرادی را که به سوالات پاسخ نمی دهند تایید نمی کنیم.

Just so you know.

فقط برای اینکه بدانی.

Okay.

باشه.

That's it.

Thank you so much for watching.

خودشه.

از اینکه تماشا کردید خیلی متشکریم.

If you have more ideas for word upgrades, for the words that I've

اگر ایده های بیشتری برای ارتقای کلمه دارید ، برای کلماتی که

shared with you in this video let us know in the comments below.

در این ویدیو با شما به اشتراک گذاشته ام، در نظرات زیر با ما در میان بگذارید.

And if you haven't yet subscribe to my channel, and subscribe to the

و اگر هنوز در کانال من مشترک نشوید، و در

notifications so you get notified when I release a new video, that

اعلان‌ها مشترک شوید تا زمانی که ویدیوی جدیدی منتشر می‌کنم به شما اطلاع داده شود، این به

is aimed at helping you feeling freaking awesome about your English.

شما کمک می‌کند در مورد انگلیسی‌تان احساس فوق‌العاده‌ای داشته باشید.

Yeah, I said 'freaking awesome' instead of 'good' because it is freaking awesome.

بله، من به جای «خوب» گفتم «فوق العاده عالی» چون خیلی عالی است.

Have a beautiful week.

هفته زیبایی داشته باشید

Stay healthy, stay safe, and I'll see you next week in the next video.

سالم بمانید، ایمن بمانید و هفته آینده در ویدیوی بعدی شما را می بینم.

Bye.

خدا حافظ.