5-DAY ENGLISH STUDY PLAN FOR BUSY PEOPLE

Your life is probably extremely busy.

زندگی شما احتمالاً بسیار شلوغ است.

You have things to do for your family, things to do for your job, and then

شما کارهایی دارید که باید برای خانواده خود انجام دهید، کارهایی که باید برای شغل خود انجام دهید، و سپس

trying to spend time with your friends.

سعی می کنید وقت خود را با دوستان خود بگذرانید.

It leads to a lack of time for English.

منجر به کمبود وقت برای زبان انگلیسی می شود.

Well, my friend today, I'm going to give you a five day English

خب، دوست من امروز، من قصد دارم یک برنامه پنج روزه

study plan for busy people.

مطالعه انگلیسی برای افراد پرمشغله به شما بدهم.

Are you ready?

آیا شما آماده اید؟

Well, then I'm teacher Tiffany.

خب، پس من معلم تیفانی هستم.

Let's jump right in.

بیایید درست وارد شویم.

Day number one on day number one, I want you to learn one new vocabulary word.

روز شماره یک در روز شماره یک، می‌خواهم یک لغت جدید را یاد بگیرید.

Literally just one new vocabulary word.

به معنای واقعی کلمه فقط یک کلمه واژگان جدید.

Remember, we're talking about helping you as a busy individual

به یاد داشته باشید، ما در مورد کمک به شما به عنوان یک فرد پرمشغله صحبت می کنیم که

still master the English language.

همچنان به زبان انگلیسی تسلط داشته باشید.

So let's say day one, we have this word right here.

بنابراین بیایید بگوییم روز اول، ما این کلمه را در اینجا داریم.

Repeat after me.

بعد از من تکرار کن

Ambiguous.

مبهم. بله

Yes.

Excellent.

عالی

Again, ambiguous.

باز هم مبهم.

Great job.

کار عالی

Now, what does this word ambiguous actually mean?

حال، این کلمه مبهم واقعاً به چه معناست؟

Remember day one for busy people learning one new vocabulary word ambiguous

روز اول را برای افرادی که مشغول یادگیری یک لغت جدید هستند، به خاطر بسپارید.

just means not clearly defined, not easily understood or expressed having

more than one possible meaning.

Or interpretation, you're not sure what it actually means.

یا تفسیر، مطمئن نیستید که واقعاً به چه معناست.

It's very ambiguous.

خیلی مبهم است.

Makes sense, right?

منطقی است، درست است؟

So check out these example sentences, because they'll help you understand

بنابراین این جملات مثال را بررسی کنید، زیرا به شما کمک می کنند تا

how to use this term again.

نحوه استفاده مجدد از این اصطلاح را درک کنید.

Day one for you as a busy person, learning one vocabulary word.

روز اول برای شما به عنوان یک فرد پر مشغله، یادگیری یک لغت واژگان.

Here's the first example sentence using this word.

در اینجا اولین جمله مثال با استفاده از این کلمه است.

The ambiguous instructions left everyone confused about what to do next.

دستورالعمل های مبهم همه را در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهند سردرگم کرد.

Sentence number two, her smile was ambiguous.

جمله شماره دو، لبخندش مبهم بود.

I couldn't tell if she was happy or just being polite and sentence

نمی‌توانستم بگویم که او خوشحال است یا فقط مودب است و حکم

number three, the contract contained several ambiguous clauses that needed

شماره سه، قرارداد حاوی چندین بند مبهم بود که نیاز به

clarification from our lawyers.

توضیح وکلای ما داشت.

Again, day one, our word is ambiguous.

باز هم روز اول حرف ما مبهم است.

So again, we have this plan.

پس باز هم این طرح را داریم.

And we have five days for you as a busy individual.

و ما پنج روز برای شما به عنوان یک فرد پرمشغله فرصت داریم.

We have Monday now for Monday day one, you've learned your one vocabulary word.

امروز دوشنبه برای روز اول دوشنبه داریم، شما یک کلمه واژگان خود را یاد گرفته اید.

All right.

One vocabulary word.

بسیار خوب.

یک کلمه واژگانی

And what was the word again?

و دوباره چه کلمه ای بود؟

Ooh, yes, we have the word ambiguous.

اوه، بله، ما کلمه مبهم را داریم.

Ambiguous.

مبهم.

All right.

بسیار خوب.

So you have your word ambiguous now for this busy person for you, my friend,

پس شما الان برای این فرد پرمشغله حرفتان مبهم است، دوست من،

it's time to move to day number two.

وقت آن است که به روز شماره دو بروید.

Remember the goal is to help you insert English into your

به یاد داشته باشید که هدف این است که به شما کمک کند زبان انگلیسی را در برنامه شلوغ خود وارد کنید

busy schedule and be consistent.

و ثابت قدم باشید.

Day number two on day number two, I want you to learn one new expression.

روز دوم در روز دوم، می خواهم یک عبارت جدید را یاد بگیرید.

It probably seems a bit too simple for you.

احتمالاً برای شما کمی ساده به نظر می رسد .

Like, ah, come on, Tiff.

مثل، آه، بیا، تیف.

Remember you are busy, but if you can be consistent, you will improve your English.

به یاد داشته باشید که سرتان شلوغ است، اما اگر بتوانید ثابت قدم باشید، زبان انگلیسی خود را بهتر خواهید کرد.

So write this expression down.

پس این عبارت را یادداشت کنید.

The expression is.

بیان این است.

At a loss,

با ضرر،

good to get after me at a loss.

خوب است که با ضرر به دنبال من بیایید.

Ooh, great job.

اوه، کار عالی

Now this expression at a loss just means to be confused, uncertain, or unable

اکنون این عبارت در ضرر فقط به معنای گیج شدن، نامطمئن بودن یا ناتوانی

to understand or explain something.

در درک یا توضیح چیزی است.

I'm at a loss for words.

دلم برای کلمات تنگ شده

I don't know what to say.

نمی دانم چه بگویم.

I don't know how to explain it.

نمیدونم چطوری توضیح بدم

To be at a loss.

در ضرر بودن.

You got it.

متوجه شدی بله

Yes.

We're on day two for a busy person like yourself.

ما در روز دوم برای فردی پرمشغله مانند شما هستیم.

How to improve your English day to learning a new expression.

چگونه روز انگلیسی خود را برای یادگیری یک عبارت جدید بهبود بخشید.

So let's check out these examples, sentences, examples, and just number one.

پس بیایید این مثال ها، جملات، مثال ها و فقط شماره یک را بررسی کنیم.

I was completely at a loss when my computer suddenly stopped working.

زمانی که کامپیوترم ناگهان از کار افتاد، کاملاً از دست رفته بودم .

So this number two, the new employee was at a loss about how to operate

بنابراین این شماره دو، کارمند جدید در مورد نحوه کار با

the complex machinery and sentence.

ماشین آلات و حکم پیچیده دچار مشکل شده بود.

Number three, after reading the complex novel, many students were at a loss to

شماره سه، پس از خواندن رمان پیچیده، بسیاری از دانش‌آموزان از

explain its deeper meaning at a loss.

توضیح معنای عمیق‌تر آن غمگین بودند.

You got it.

متوجه شدی بله

Yes.

Excellent.

عالی

Now, as you're learning each and every day, you want to make sure that you're

اکنون، همانطور که هر روز در حال یادگیری هستید ، می‌خواهید مطمئن شوید که

also writing the information down.

اطلاعات را نیز یادداشت می‌کنید.

For example.

به عنوان مثال.

Let's say you have your PDF with you.

فرض کنید پی دی اف خود را همراه دارید.

Again, you can download this PDF.

باز هم می توانید این پی دی اف را دانلود کنید.

It's right in the comment section.

درست در قسمت نظرات است.

This is actually day 15 of my entire 365 day English plan.

این در واقع روز 15 از کل برنامه 365 روزه انگلیسی من است.

Free PDF to download link in the description.

پی دی اف رایگان لینک دانلود در توضیحات.

So day 15, we had our vocabulary word, which was ambiguous.

بنابراین روز 15، لغت واژگان خود را داشتیم که مبهم بود.

Then we went to the next day again, a five day plan.

بعد دوباره رفتیم سراغ روز بعد، یک برنامه پنج روزه.

We're on the third part right here using this plan.

ما دقیقاً در اینجا با استفاده از این طرح در قسمت سوم هستیم.

We have at a loss, the English expression.

ما در از دست دادن، عبارت انگلیسی.

Again, I'm taking a portion of the larger plan I've created for students.

باز هم، من بخشی از طرح بزرگتری را که برای دانش آموزان ایجاد کرده ام، می گیرم.

And giving you a quick five day plan for you as a busy person.

و یک برنامه پنج روزه سریع برای شما به عنوان یک فرد پرمشغله به شما می دهد.

So we have at a loss and you want to write the meaning and then write

بنابراین ما ضرر داریم و شما می خواهید معنی را بنویسید و سپس

each of the example sentences.

هر یک از جملات مثال را بنویسید.

You want to make sure you are charting your progress.

شما می خواهید مطمئن شوید که پیشرفت خود را ترسیم می کنید.

You know where you are on your English journey.

شما می دانید در سفر انگلیسی خود کجا هستید.

So day two, again, of your five day busy plan, we have the expression.

بنابراین، روز دوم، دوباره، از برنامه پنج روزه شلوغ شما، ما عبارت را داریم.

All right.

So day two, we have our expression.

بسیار خوب.

بنابراین روز دوم، ما بیان خود را داریم.

Our expression again that we've learned is, Ooh, you passed that quiz.

دوباره بیان ما که یاد گرفتیم این است که اوه، تو آن مسابقه را قبول کردی. بله

Yes.

The expression is at a loss at a loss.

بیان در ضرر و زیان است.

Now it's time for us to go to day number three.

حالا وقت آن است که به روز شماره سه برویم.

Remember this is a smaller portion of a larger plan.

به یاد داشته باشید که این بخش کوچکتری از یک طرح بزرگتر است.

I want to help you as a busy person.

من به عنوان یک فرد پر مشغله می خواهم به شما کمک کنم.

Day number three, day number three, you want to learn a new.

روز شماره سه، روز شماره سه، شما می خواهید چیز جدیدی یاد بگیرید.

Idiom again, helping you as a busy person, still improve your English.

دوباره اصطلاح، به شما به عنوان یک فرد پر مشغله کمک می کند ، همچنان انگلیسی خود را بهبود بخشد.

So the idiom I want you to repeat after me is add fuel to the fire.

بنابراین اصطلاحی که می خواهم بعد از من تکرار کنید این است که به آتش سوخت بیافزایید.

Uh, repeat after me, add fuel to the fire.

اوه، بعد از من تکرار کنید، به آتش سوخت اضافه کنید.

Excellent.

عالی بله

Yes.

Add fuel to the fire.

به آتش سوخت اضافه کنید.

Now, this is a very commonly used idiom.

اکنون، این یک اصطلاح بسیار رایج است.

The important thing you might hear that background noise.

نکته مهمی که ممکن است آن صدای پس زمینه را بشنوید.

I'm gonna leave it in there.

من آن را در آنجا می گذارم.

The important thing when you're studying English, if you are busy,

نکته مهم زمانی که در حال مطالعه زبان انگلیسی هستید، این است که اگر مشغول هستید،

you want to learn the right words, expressions, idioms, the ones used in

می خواهید کلمات، عبارات، اصطلاحات مناسب را یاد بگیرید، آنهایی که در

real life by native English speakers.

زندگی واقعی توسط انگلیسی زبانان بومی استفاده می شود.

This one is used in real life.

این یکی در زندگی واقعی استفاده می شود.

So what does it mean?

پس به چه معناست؟

Adding fuel to the fire means to make a bad situation even worse by adding to

افزودن سوخت به آتش به معنای بدتر کردن یک وضعیت بد با افزودن بر

the problem or increasing the tensions.

مشکل یا افزایش تنش است.

Two friends are already arguing and you come in the middle

دو دوست از قبل دعوا می کنند و شما می آیید وسط

and you add more problems.

و مشکلات بیشتری را اضافه می کنید.

Instead of calming them down, you make them even angrier.

به جای اینکه آنها را آرام کنید، آنها را بیشتر عصبانی می کنید.

You added fuel to the fire.

هیزم به آتش زدی

Not you personally, just an example, add fuel to the fire.

نه شما شخصا، فقط یک مثال، هیزم به آتش بزنید.

Makes sense.

منطقی است.

Yes, you got it.

بله متوجه شدید.

All right.

So check out these example sentences.

بسیار خوب.

بنابراین این جملات مثال را بررسی کنید.

The first example sentence, when Sarah mentioned the old argument during

اولین جمله مثال، وقتی سارا در هنگام شام به بحث قدیمی اشاره کرد

dinner, it only added fuel to the fire.

، فقط به آتش سوخت.

Next sentence, number two.

جمله بعدی شماره دو

The manager's harsh comments added fuel to the fire, making the employees even

اظهارات تند مدیر به آتش سوخت و باعث

more upset about the policy changes.

ناراحتی بیشتر کارکنان از تغییر سیاست ها شد.

And finally, sentence number three, instead of helping resolve the

و در نهایت، جمله شماره سه، به جای کمک به حل

conflict, his accusatory email just added fuel to the fire.

تعارض، ایمیل اتهامی او فقط به آتش سوخت.

It just made everything worse.

فقط همه چیز را بدتر کرد.

So again, add fuel to the fire is our idiom.

پس دوباره به آتش بیافزاییم اصطلاح ماست.

Day three, you're going to learn a new idiom.

روز سوم، شما یک اصطلاح جدید را یاد خواهید گرفت.

Again, this is how you improve your English when you are busy.

باز هم به این صورت است که وقتی مشغول هستید انگلیسی خود را بهبود می بخشید.

Day number three.

روز شماره سه

You're going to add an idiom to your database of English terms.

شما قصد دارید یک اصطلاح به پایگاه داده اصطلاحات انگلیسی خود اضافه کنید.

And we have add fuel to the fire.

و ما هیزم به آتش می افزاییم.

And again, when you download your PDF, you can write it.

و دوباره، وقتی پی دی اف خود را دانلود می کنید، می توانید آن را بنویسید.

Actually on your PDF, add fuel to the fire.

در واقع در PDF خود، سوخت به آتش اضافه کنید.

So now we're moving on to day number four, day number one, learn one

بنابراین اکنون به روز شماره چهار، روز شماره یک، یادگیری یک

vocabulary word, day number two, learn one new expression, day number three,

کلمه واژگان، روز شماره دو، یادگیری یک عبارت جدید، روز شماره سه،

learn one new idiom, day number four.

یادگیری یک اصطلاح جدید، روز شماره چهار می رویم.

I want you to learn one new phrasal verb.

من از شما می خواهم یک فعل عبارتی جدید یاد بگیرید.

Again, keep it simple and be consistent.

باز هم، آن را ساده نگه دارید و سازگار باشید.

That's how you'll see improvement.

اینطوری شاهد پیشرفت خواهید بود.

Here's the phrasal verb.

در اینجا فعل عبارتی است.

I want you to repeat after me.

می خواهم بعد از من تکرار کنی

Act up good again, act up

دوباره خوب عمل کن، عالی عمل کن

excellent.

What does this phrasal verb again, a phrasal verb that native English

.

این فعل عبارتی دوباره چیست، یک فعل عبارتی که انگلیسی

speakers use very often in everyday conversations, this term, this phrasal

زبانان بومی اغلب در مکالمات روزمره از آن استفاده می کنند ، این اصطلاح، این

verb act up just means to misbehave.

فعل عبارتی act up فقط به معنای بدرفتاری است.

Or malfunction or to not work properly, or to behave badly.

یا بد کارکردن یا درست کار نکردن یا رفتار بد.

If someone is acting up, they are behaving badly.

اگر کسی در حال رفتار کردن است، رفتار بدی دارد.

I remember I was, um, speaking to this kid the other day and I asked

یادم می‌آید روز گذشته داشتم با این بچه صحبت می‌کردم و از

him, I said, Hey, are you acting up?

او پرسیدم، گفتم: «هی، داری عمل می‌کنی؟»

He said, no, no.

گفت نه نه

Are you behaving badly?

آیا رفتار بدی دارید؟

Are you not acting properly?

آیا درست عمل نمی کنید؟

Are you acting up again, misbehave or to not work properly?

آیا شما دوباره رفتار می کنید، بد رفتار می کنید یا به درستی کار نمی کنید؟

We say act up.

ما می گوییم اقدام کنید.

Make sense.

معنا پیدا کنید. بله

Yes.

All right.

بسیار خوب.

Check out these examples sentences.

این جملات نمونه را بررسی کنید.

Here's the first one.

در اینجا اولین مورد است.

My old car has been acting up lately.

ماشین قدیمی من اخیراً کار کرده است.

It won't start in cold weather.

در هوای سرد شروع نمی شود.

My old car is not working properly.

ماشین قدیمی من درست کار نمی کند.

It's acting up.

داره بازی میکنه

Here's the second example sentence.

در اینجا مثال دوم جمله است.

The children started acting up when they got tired and hungry.

بچه ها وقتی خسته و گرسنه شدند شروع به بازی کردن کردند.

This happens all the time.

این همیشه اتفاق می افتد.

When kids get tired, kids get hungry, they start misbehaving.

وقتی بچه ها خسته می شوند، بچه ها گرسنه می شوند ، شروع به بدرفتاری می کنند.

And here's the third example sentence.

و در اینجا سومین جمله مثال است.

That happens to adults also sometimes, honestly, you ever heard the term hangry?

این اتفاق برای بزرگسالان نیز می افتد، صادقانه بگویم، تا به حال واژه هنگری را شنیده اید؟

Look that up.

نگاه کن

Here's the third example sentence.

در اینجا سومین جمله مثال است.

My phone's been acting up since I dropped it.

گوشی من از زمانی که آن را انداخته ام فعال است.

The screen keeps freezing.

صفحه نمایش همچنان یخ می زند.

My phone is not working properly.

گوشی من درست کار نمی کند.

My phone is acting up.

گوشی من در حال فعال شدن است.

Makes sense.

منطقی است. بله

Yes.

Excellent.

عالی

So again, day four, you are learning a new phrasal verb and I want to emphasize

بنابراین، دوباره، روز چهارم، شما در حال یادگیری یک فعل عبارتی جدید هستید و من می‌خواهم روی

this as we're writing this down again, day four, you're learning a new phrasal verb.

این موضوع تاکید کنم، در حالی که ما دوباره این را می‌نویسیم، روز چهارم، شما در حال یادگیری یک فعل عبارتی جدید هستید.

Remember, you're not just memorizing these terms.

به یاد داشته باشید، شما فقط این اصطلاحات را حفظ نمی کنید.

You need to also use them as often as possible on the day that you learn them.

همچنین باید در روزی که آنها را یاد می‌گیرید تا حد امکان از آنها استفاده کنید.

So day one, you learned ambiguous, use that very often throughout the day.

بنابراین، روز اول، مبهم هایی را یاد گرفتید، از آن اغلب در طول روز استفاده کنید.

Day three, you learned add fuel to the fire.

روز سوم، شما یاد گرفتید که به آتش سوخت اضافه کنید.

Use it as often as possible throughout the day.

تا حد امکان در طول روز از آن استفاده کنید.

This is how, even though you're busy.

اینجوری با اینکه سرت شلوغه

You'll be able to improve your English day number five.

شما می توانید روز شماره پنج انگلیسی خود را بهبود بخشید.

Describe one image with three sentences.

یک تصویر را با سه جمله توصیف کنید.

Again, describe one image with three sentences.

باز هم یک تصویر را با سه جمله توصیف کنید.

I want to explain this to you.

من می خواهم این را برای شما توضیح دهم.

You want to have an image.

شما می خواهید یک تصویر داشته باشید.

For example, looking at my screen, you have this image right here.

به عنوان مثال، با نگاه کردن به صفحه نمایش من، این تصویر را در اینجا دارید.

These individuals are sitting down.

این افراد نشسته اند.

At the office.

در دفتر.

So I want us to check this out a little closer.

بنابراین می‌خواهم این موضوع را کمی دقیق‌تر بررسی کنیم.

So what do we see in this image?

پس در این تصویر چه می بینیم؟

We see this man and this woman again, I'll explain it and describe it for those

ما دوباره این مرد و این زن را می بینیم، آن را توضیح می دهم و آن را برای کسانی

that are listening to this episode, this lesson, we see this man, and it looks

که در حال گوش دادن به این قسمت، این درس هستند، توصیف می کنم، ما این مرد را می بینیم، و به نظر می رسد

like this man is quite happy, right?

که این مرد کاملا خوشحال است، درست است؟

He also has a dress shirt on, and he has a tie on, and we see that he is.

پیراهن لباس هم دارد و کراوات هم دارد و می بینیم که هست.

Actually smiling at a woman, this woman looks like she's also very professional.

این زن در واقع با لبخند زدن به یک زن، به نظر می رسد که او نیز بسیار حرفه ای است.

She has her suit on and they are giving each other a high five.

او کت و شلوارش را به تن دارد و آنها به همدیگر امتیاز پنج می دهند.

Since they're both smiling, it looks like something good must have happened.

از آنجایی که هر دو لبخند می زنند، به نظر می رسد که باید اتفاق خوبی افتاده باشد.

So on day number five, you are going to describe an image with three sentences.

بنابراین در روز شماره پنج، شما می خواهید یک تصویر را با سه جمله توصیف کنید.

Remember day, number one, you learned a new vocabulary word, day, number two,

روز، شماره یک را به خاطر بسپارید، یک کلمه واژگان جدید، روز، شماره دو،

an expression, day, number three, an idiom, number four, a phrasal verb.

یک عبارت، روز، شماره سه، یک اصطلاح، شماره چهار، یک فعل عبارتی را یاد گرفتید.

Now you are going to describe an image.

اکنون می خواهید یک تصویر را توصیف کنید.

All right.

بسیار خوب.

This is image describe.

این توصیف تصویر است

All right.

بسیار خوب.

Describe an image.

یک تصویر را توصیف کنید

So we're going to make three sentences.

بنابراین ما سه جمله می سازیم.

Related to the image, this image we just looked at, here's the

مربوط به تصویر، این تصویری که ما همین الان به آن نگاه کردیم، در اینجا

first example sentence again, that describes the image sentence.

دوباره اولین جمله مثال است که جمله تصویر را توصیف می کند.

Number one, two coworkers share an enthusiastic high five in what

شماره یک، دو همکار، در

appears to be a modern office setting.

یک محیط اداری مدرن به نظر می رسد که یک امتیاز بالای پنج مشتاقانه دارند.

We see that they're sharing an enthusiastic high five.

ما می بینیم که آنها در حال به اشتراک گذاشتن یک بالا پنج مشتاق هستند.

They both look excited.

هر دو هیجان زده به نظر می رسند.

Sentence number two, again, day five.

جمله شماره دو، دوباره، روز پنجم.

Now you're thinking creatively and writing out sentences to describe an image.

اکنون شما خلاقانه فکر می کنید و جملاتی را برای توصیف یک تصویر می نویسید.

Sentence number two, the woman is wearing a professional black blazer.

جمله شماره دو، زن کت مشکی حرفه ای به تن دارد.

With the man sports code sports while, excuse me, while the man

با مرد ورزش کد ورزش در حالی که، ببخشید، در حالی که

sports, a casual blue shirt.

ورزش مرد، یک پیراهن آبی گاه به گاه.

Once again, the woman is wearing a professional black blazer while the

یک بار دیگر، زن یک کت مشکی حرفه‌ای پوشیده است در حالی که

man sports or is wearing really well, a casual blue shirt, here we go.

مرد ورزش می‌کند یا واقعاً خوب می‌پوشد، یک پیراهن معمولی آبی، در اینجا می‌رویم.

She has a black blazer on, and then for the man, he has a blue shirt.

او یک کت مشکی به تن دارد، و سپس برای مرد، او یک پیراهن آبی دارد.

It says casual, but I think it's a little bit more professional.

می گوید گاه به گاه، اما فکر می کنم کمی حرفه ای تر است.

But again, you can write your own sentence to describe the image and sentence.

اما باز هم می توانید جمله خود را برای توصیف تصویر و جمله بنویسید.

Number three, their body language shows excitement and positive energy

شماره سه، زبان بدن آنها نشان دهنده هیجان و انرژی مثبت است

as they lean towards each other.

که به سمت یکدیگر متمایل می شوند.

Again, day number five is all about you picking an image and

مجدداً، روز شماره پنج همه چیز این است که شما یک تصویر را انتخاب کنید و

describing it using three sentences.

با استفاده از سه جمله آن را توصیف کنید.

So again, on day number five, I want you to find an image online, find an

بنابراین، دوباره، در روز شماره پنج، از شما می‌خواهم یک تصویر را به صورت آنلاین پیدا کنید، یک تصویر را پیدا کنید

image, and you're going to describe that image and you're going to write one.

، و شما آن تصویر را توصیف می‌کنید و یکی را می‌نویسید.

Two, three sentences to describe the image.

دو، سه جمله برای توصیف تصویر.

So what's happening in a five day period?

پس در یک دوره پنج روزه چه اتفاقی می افتد؟

What do you see in a five day period?

در یک دوره پنج روزه چه می بینید؟

You've increased your vocabulary, improved it.

شما دایره لغات خود را افزایش داده اید ، آن را بهبود بخشیده اید.

You've learned a new expression that will help you in daily life.

شما یک عبارت جدید یاد گرفته اید که در زندگی روزمره به شما کمک می کند.

You've learned an idiom that will help you immensely understand

شما اصطلاحی را یاد گرفته اید که به شما کمک می کند تا

new dramas that you watch.

درام های جدیدی را که تماشا می کنید درک کنید. به

It will help you understand English.

شما در درک زبان انگلیسی کمک می کند.

Speaking during conversations, when sometimes native speakers say things

صحبت کردن در حین مکالمه، زمانی که گاهی افراد بومی چیزهایی می گویند که

you've never understood, those are idioms.

شما هرگز نفهمیده اید، اینها اصطلاحات هستند.

You've learned a phrasal verb that will help you understand how to explain certain

شما یک فعل عبارتی را یاد گرفته اید که به شما کمک می کند تا بفهمید که چگونه موقعیت های خاص را توضیح دهید

situations and you've thought creatively.

و خلاقانه فکر کرده اید.

This is a cycle, my friend, that you can follow, even as a busy person,

دوست من، این چرخه ای است که می توانید آن را دنبال کنید، حتی به عنوان یک فرد پرمشغله،

each week, learning a word, learning expression, then an idiom, then a

هر هفته، یک کلمه را یاد بگیرید، بیان را یاد بگیرید ، سپس یک اصطلاح، سپس یک

phrasal verb, then describe an image.

فعل عبارتی، سپس یک تصویر را توصیف کنید. به

This is how you will improve your English.

این ترتیب زبان انگلیسی خود را تقویت خواهید کرد.

Even when you are busy.

حتی زمانی که مشغول هستید.

Remember if you want the full PDF, a full year plan to help you download it

به یاد داشته باشید که اگر پی دی اف کامل را می خواهید، یک برنامه سالانه کامل برای کمک به دانلود آن

by clicking the link in the description.

با کلیک بر روی لینک در توضیحات به شما کمک کند.

I'll talk to you next time.

دفعه بعد باهات صحبت میکنم