7 Expert Ways to Use 'Might' [English Modal Verb]

Since you're here watching this video,

از آنجایی که شما اینجا هستید و این ویدیو را تماشا می کنید،

I know that you have a goal to improve your overall fluency and

می دانم که هدف شما این است که تسلط کلی و اعتماد به نفس خود را به زبان انگلیسی بهبود بخشید

confidence in English.

.

I know that you also want to advance to another level.

می دانم که شما نیز می خواهید به سطح دیگری پیش بروید.

To do all of that, there are two important things to focus on.

برای انجام همه اینها، دو چیز مهم وجود دارد که باید روی آنها تمرکز کرد.

You need to focus on fluency and accuracy.

باید روی روانی و دقت تمرکز کنید.

The kinds of activities that we do for each are different.

انواع فعالیت هایی که ما برای هر کدام انجام می دهیم متفاوت است.

Fluency-focused activities,

فعالیت‌های متمرکز بر

help with overall natural flow and conversation,

روان، به جریان طبیعی کلی و مکالمه

and they help you to express meaning.

کمک می‌کنند و به شما در بیان معنا کمک می‌کنند.

Accuracy-focused activities help you to be correct when you

فعالیت‌های متمرکز بر دقت به شما کمک می‌کنند هنگام

communicate and they help to prevent mistakes.

برقراری ارتباط صحیح باشید و به جلوگیری از اشتباه کمک می‌کنند.

IN this Confident English lesson today,

در این درس انگلیسی مطمئن امروز،

we're focused on accuracy specifically with the word might

ما بر روی دقت به طور خاص با کلمه may

in English. I know you're already familiar with this word.

در انگلیسی تمرکز کرده‌ایم. من می دانم که شما قبلاً با این کلمه آشنا هستید.

You've learned it when you studied modals in the past, for example,

شما آن را زمانی یاد گرفته اید که در گذشته مدال ها را مطالعه کرده اید، به عنوان مثال،

those words can.

آن کلمات می توانند.

Could, should, would, may.

می تواند، باید، می شود، ممکن است.

And of course might.

و البته ممکن است.

And you already know that might is used to talk about possibilities.

و شما از قبل می دانید که ممکن است برای صحبت در مورد احتمالات استفاده می شود.

For example, the sentence. I might go on a walk this afternoon.

مثلا جمله. شاید امروز بعدازظهر بروم پیاده روی

But this mighty word can be used for so much more in English

اما این کلمه قدرتمند را می توان برای خیلی بیشتر در

conversation.

مکالمه انگلیسی استفاده کرد.

Using it correctly can add layers of meaning to your

استفاده صحیح از آن می تواند لایه هایی از معنا را به جملات شما اضافه

sentences, indicating an advanced level of knowledge and ability.

کند که نشان دهنده سطح پیشرفته ای از دانش و توانایی است.

If you don't already know, I'm Annemarie was Speak Confident English.

اگر قبلاً نمی دانید، من آنماری هستم و با اطمینان انگلیسی صحبت می کردم.

This is exactly where you want to be every week to get the confidence you want

این دقیقاً همان جایی است که می خواهید هر هفته باشید تا اعتماد به نفسی را که

for your life and work in English. As I mentioned in this lesson today,

برای زندگی و کار خود به زبان انگلیسی می خواهید به دست آورید. همانطور که امروز در این درس ذکر کردم،

we're going to focus on that word 'might.' You are going to learn seven

ما بر روی کلمه "ممکن" تمرکز خواهیم کرد. شما قرار است هفت

different ways to use might in English and to be sure to stick with me till the

راه مختلف برای استفاده از may را در انگلیسی یاد بگیرید و مطمئن شوید که تا آخر با من همراه باشید

end, where I'll have a challenge it's for you. Let's

، جایی که من یک چالش برای شما خواهم داشت. بیایید

cive in right away with our first two uses of might,

فوراً به دو کاربرد اول قدرت خود بپردازیم،

which you *might* already be familiar with. Number one,

که *شاید* قبلاً با آنها آشنایی داشته باشید. شماره یک،

to make a prediction,

برای پیش‌بینی

we use the word might to predict events that are likely to occur.

، از کلمه ممکن برای پیش‌بینی رویدادهایی که احتمال وقوع آنها وجود دارد استفاده می‌کنیم.

And when we use it in this way,

و هنگامی که از آن به این صورت استفاده می کنیم

the structure of the sentence tends to include the word might

، ساختار جمله تمایل دارد که کلمه ممکن را در بر گیرد

followed by the infinitive or base form of the verb

و به دنبال آن شکل مصدر یا پایه فعل

without the preposition to.

بدون حرف اضافه to قرار گیرد.

I know that sounds like a lot of jargon.

من می دانم که به نظر می رسد بسیاری از اصطلاحات تخصصی است.

So let me give you a couple of clear examples.

بنابراین اجازه دهید چند مثال واضح برای شما بیاورم.

It might rain tonight. So don't forget to take your umbrella. In that sentence,

شاید امشب باران ببارد پس فراموش نکنید که چتر خود را بردارید. در آن جمله،

notice the word might is followed by the verb rain,

توجه داشته باشید که کلمه may با فعل rain دنبال می شود،

and I'm not using that preposition to with the infinitive form.

و من از آن حرف اضافه to با شکل مصدر استفاده نمی کنم.

Another example,

مثال دیگر،

our boss might be upset if we don't submit the proposals on time.

رئیس ما ممکن است ناراحت شود اگر ما پیشنهادات را به موقع ارائه نکنیم.

Again,

باز هم،

I'm using might followed by the infinitive or base of the

من از ممکن به دنبال مصدر یا پایه

verb without to. And in both of those examples,

فعل بدون to استفاده می کنم. و در هر دوی این مثال‌ها،

I'm also making some predictions, things that are likely to occur.

من برخی پیش‌بینی‌ها را نیز انجام می‌دهم، چیزهایی که احتمالاً رخ می‌دهند.

And now the second example that you're likely familiar with is again,

و اکنون دومین مثالی که احتمالاً با آن آشنا هستید

to talk about possibilities. As I mentioned at the beginning,

، صحبت در مورد احتمالات است. همانطور که در ابتدا اشاره کردم،

we can use it in sentences like,

می‌توانیم آن را در جملاتی مانند

I might go on a walk this afternoon and in that sentence,

، ممکن است امروز بعدازظهر به پیاده روی بروم و در آن جمله،

I'm focused on a future possibility, but here's, what's interesting.

روی احتمال آینده متمرکز شده‌ام، استفاده کنیم، اما جالب اینجاست.

Might can also be used to talk about past and present possibilities.

ممکن است برای صحبت در مورد احتمالات گذشته و حال نیز استفاده شود.

That might seem a little bit surprising or even confusing. So again,

ممکن است کمی تعجب آور یا حتی گیج کننده به نظر برسد. بنابراین دوباره،

let me show you some clear examples.

اجازه دهید چند نمونه واضح را به شما نشان دهم.

Let's start with a focus on possibilities in the present moment.

بیایید با تمرکز بر احتمالات در لحظه حال شروع کنیم.

Dr. Kane might be available on the 26th.

دکتر کین ممکن است در 26 ام در دسترس باشد.

Why is this considered a present possibility? What do you think?

چرا این یک احتمال فعلی در نظر گرفته می شود ؟ شما چی فکر میکنید؟

Let's think about the context of the sentence.

بیایید در مورد متن جمله فکر کنیم.

Imagine you're at a doctor's office and you're communicating with their

تصور کنید در مطب یک پزشک هستید و با کارکنان اداری آنها در ارتباط هستید

administrative staff.

.

And one of the individuals says Dr. Kane might be available on the

و یکی از افراد می گوید دکتر کین ممکن است در 26 ام در دسترس باشد

26th.

.

That possibility is true now at this

این احتمال در حال حاضر در لحظه کنونی صادق است

present moment. But if you call back tomorrow,

. اما اگر فردا دوباره تماس بگیرید،

it may no longer be available.

ممکن است دیگر در دسترس نباشد.

So it's a possibility in the present moment.

بنابراین این یک امکان در لحظه حال است.

Let's look at another example. If you send the email now,

بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم. اگر اکنون ایمیل را ارسال کنید

the manager might not receive it in time. Again,

، ممکن است مدیر آن را به موقع دریافت نکند. باز هم،

we're focused on the reality of something happening in the present and the

ما روی واقعیت چیزی که در زمان حال اتفاق می‌افتد و

likely possibility. As I mentioned, the word might,

احتمال احتمالی آن متمرکز شده‌ایم. همانطور که اشاره کردم، کلمه ممکن را

can be used for future present and past possibilities.

می توان برای احتمالات حال و گذشته آینده استفاده کرد .

So now let's transition and look at a couple of examples that are past focused.

بنابراین اکنون اجازه دهید انتقال و نگاهی به چند نمونه که در گذشته متمرکز شده است.

Let's imagine you've lost your sunglasses and in the discussion you might be

بیایید تصور کنیم که عینک آفتابی خود را گم کرده اید و در بحثی که ممکن است

having with a friend or a family member,

با یکی از دوستان یا یکی از اعضای خانواده

someone might say "you might have left your sunglasses on the beach."

داشته باشید، ممکن است کسی بگوید "شاید عینک آفتابی خود را در ساحل رها کرده باشید."

Here's another example:

در اینجا یک مثال دیگر وجود دارد

the salesperson might have accidentally charged you twice for your shirt.

: ممکن است فروشنده به طور تصادفی دو بار برای پیراهن شما از شما هزینه دریافت کرده باشد.

Again, we're talking about a past possibility.

باز هم، ما در مورد یک احتمال گذشته صحبت می کنیم.

Now let's go back and look at the structure of those sentences carefully.

حالا بیایید به عقب برگردیم و ساختار آن جملات را با دقت بررسی کنیم.

What do you notice here? We're using might plus have,

در اینجا به چه چیزی توجه می کنید؟ ما در حال استفاده از ممکن به علاوه have،

and the past participle. Let's pause for a moment.

و فعل ماضی هستیم. بیایید یک لحظه مکث کنیم.

I want you to give this a try,

من از شما می خواهم این را امتحان کنید، به

think about something that might have happened in the past.

چیزی فکر کنید که ممکن است در گذشته اتفاق افتاده باشد.

You're not really sure, but it's a possibility.

شما واقعا مطمئن نیستید، اما این یک احتمال است.

See if you can put a sentence together using that structure might plus

ببینید آیا می توانید یک جمله را با استفاده از آن ساختار ممکن به

have in the past participle.

اضافه در زمان گذشته کنار هم قرار دهید.

And now before we move on to the third way that we can use might,

و اکنون قبل از اینکه به راه سومی برویم که می‌توانیم از power استفاده کنیم

I have one more example under this idea of a future present

، یک مثال دیگر در این ایده از یک امکان فعلی

or past possibility. And this one is a little bit tricky.

یا گذشته در آینده دارم. و این یکی کمی مشکل است.

We use might to indicate that something that seems

ممکن است برای نشان دادن اینکه چیزی که غیرممکن به نظر می رسد

impossible might actually happen,

ممکن است در واقع اتفاق بیفتد،

if we're lucky. When I use it in that way,

اگر خوش شانس باشیم، استفاده می کنیم. وقتی از آن به این شکل استفاده

I'm indicating that meeting the deadline feels impossible at this

می کنم، نشان می دهم که رعایت مهلت در این لحظه غیرممکن است

moment.

Maybe I'm looking at a long list of to-do tasks and I just don't

.

شاید من به فهرست بلندبالایی از کارهایی که باید انجام دهیم نگاه می‌کنم و

know how all of it will get done by the deadline,

نمی‌دانم چگونه همه آن‌ها در مهلت مقرر انجام می‌شوند،

but we *just might* make it.

اما ما *فقط ممکن است* آن را انجام دهیم.

It's that sense that there's a decent shot,

این حسی است که اگر خوش شانس باشیم، یک ضربه مناسب وجود دارد

a small chance of exceeding, if we're lucky. Similarly,

، شانس کمی برای تجاوز کردن . به طور مشابه،

if you're in a brainstorming discussion and someone proposes a solution to a

اگر در یک بحث طوفان فکری هستید و کسی راه حلی را برای مشکلی پیشنهاد می کند

problem that initially seems totally unreasonable or

که در ابتدا کاملاً غیرمعقول یا

impossible, but the more you think about it,

غیرممکن به نظر می رسد، اما هر چه بیشتر به آن فکر کنید،

you start to realize it *just might* be the solution that you're looking

متوجه می شوید که *فقط ممکن است* راه حلی باشد که شما دارید. به دنبال

for.

And that's a great sentence to use in brainstorming conversations.

و این یک جمله عالی برای استفاده در گفتگوهای طوفان فکری است.

If someone proposes an idea,

اگر کسی ایده ای را پیشنهاد می کند،

you could say that just might be the solution. All right,

می توانید بگویید که این ممکن است راه حل باشد. بسیار خوب،

now that you're familiar with using might to talk about a prediction or a

حالا که با استفاده از ممکن برای صحبت در مورد یک پیش بینی یا یک

possibility, let's go on to the third way to use this word.

احتمال آشنا شدید، به سراغ روش سوم استفاده از این کلمه می رویم.

We can use might to express a lack of alternatives

ما می‌توانیم برای بیان فقدان گزینه‌ها

or that a solution or decision is our last resort.

یا اینکه راه‌حل یا تصمیم آخرین راه‌حل ماست، از قدرت استفاده کنیم.

It's our last choice. To do this,

این آخرین انتخاب ماست برای این

we use the phrase might as well. For example,

کار از عبارت may نیز استفاده می کنیم.

the movie doesn't start until 9:00 PM.

مثلاً فیلم تا ساعت 9 شب شروع نمی شود.

We might as well eat dinner beforehand. In that statement,

ممکن است از قبل شام بخوریم . در آن بیانیه،

I'm suggesting that eating dinner before the movie is kind of my last choice.

من پیشنهاد می کنم که شام ​​خوردن قبل از فیلم آخرین انتخاب من است.

Maybe I really wanted to go to a movie and then dinner,

شاید خیلی دلم می خواست برم سینما و بعد شام،

but because the movie doesn't start till 9:00 PM,

اما چون فیلم تا ساعت 9 شب شروع نمی شود،

it'll finish late. And by that time, it's too late to have dinner.

دیر تمام می شود. و در آن زمان، برای صرف شام خیلی دیر شده است.

So we might as well eat before.

بنابراین ممکن است قبل از آن هم غذا بخوریم.

And now number four,

و حالا شماره چهار،

we can use might to make a suggestion or express an

می‌توانیم برای ارائه یک پیشنهاد یا بیان یک

obligation. This is a great strategy in professional situations.

تعهد از قوه استفاده کنیم. این یک استراتژی عالی در موقعیت های حرفه ای است.

We can use might to make a polite suggestion or

ما می‌توانیم برای ارائه یک پیشنهاد مودبانه استفاده کنیم

indicate in a very polite way that someone is obligated to do

یا به روشی بسیار مودبانه نشان دهیم که کسی موظف به انجام

something. For example,

کاری است. به عنوان مثال،

let's say that you're considering some new ideas to share with your boss

فرض کنید که در حال بررسی ایده های جدیدی برای به اشتراک گذاشتن با رئیس خود

about some new strategies that they could use.

در مورد استراتژی های جدیدی هستید که آنها می توانند از آنها استفاده کنند.

And your coworker says it might be wise for you to do a bit

و همکارتان می‌گوید شاید عاقلانه باشد که

more research before you share your ideas.

قبل از به اشتراک گذاشتن ایده‌هایتان کمی بیشتر تحقیق کنید.

What she's saying or what she's suggesting is that your ideas aren't

چیزی که او می‌گوید یا پیشنهاد می‌کند این است که ایده‌های شما

really ready to be shared.

واقعاً برای به اشتراک گذاشتن آماده نیستند.

They need a little bit more research before you do that.

آنها قبل از انجام این کار به کمی تحقیق بیشتری نیاز دارند.

So she's making a very polite suggestion. Similarly,

بنابراین او یک پیشنهاد بسیار مودبانه می دهد. به طور مشابه،

let's say that you're looking at moving into a new apartment.

فرض کنید که به دنبال نقل مکان به یک آپارتمان جدید هستید.

You ask one of your friends for some advice, and she says,

از یکی از دوستانتان راهنمایی می‌خواهید، و او می‌گوید

you might want to take a little bit more time to think about it before you sign

، ممکن است بخواهید قبل از امضای قرارداد اجاره کمی بیشتر در مورد آن فکر کنید

the lease. Again,

. باز هم،

she's making a very polite suggestion or indicating something that

او یک پیشنهاد بسیار مودبانه می دهد یا چیزی را نشان می دهد که

you are obliged to do in order to make the best decision.

شما موظف به انجام آن هستید تا بهترین تصمیم را بگیرید.

All right,

بسیار خوب،

number five on our list in seven ways to use might in English is to pose

شماره پنج در لیست ما در هفت روش برای استفاده از may در انگلیسی، طرح

questions.

سؤال است.

This is particularly effective when you're brainstorming strategies or

این امر به ویژه زمانی موثر است که استراتژی ها یا

solutions to challenges.

راه حل هایی برای چالش ها را طوفان فکری می کنید.

The word might is used in a question form to kickstart conversation.

کلمه ممکن در فرم سوال برای شروع مکالمه استفاده می شود.

Let me give you a couple of examples.

اجازه بدهید چند مثال بزنم.

How might we reduce our expenses by asking that question?

چگونه می توانیم با پرسیدن این سوال هزینه های خود را کاهش دهیم ؟

I'm opening up the conversation to ideas from others. Again,

من گفتگو را با ایده های دیگران باز می کنم. باز هم،

we're just brainstorming. We're not committing to a solution.

ما فقط در حال طوفان فکری هستیم. ما متعهد به راه حل نیستیم

We're opening it up for conversation and discussing possible solutions.

ما آن را برای گفتگو و بحث در مورد راه حل های ممکن باز می کنیم.

Similarly,

به طور مشابه،

we could say what might be the best solution for handling this client.

می‌توانیم بگوییم بهترین راه‌حل برای رسیدگی به این مشتری چیست.

In addition to kick-starting brainstorming discussions,

علاوه بر شروع بحث‌های طوفان فکری،

we can also use might in questions that ask for permission.

می‌توانیم در سؤالاتی که اجازه می‌خواهند نیز از ممکن استفاده کنیم.

Might I interrupt you for a moment?

ممکن است یک لحظه حرف شما را قطع کنم؟

Might this be the solution that we're looking for? And lastly,

ممکن است این راه حلی باشد که ما به دنبال آن هستیم؟ و در آخر،

it can be used to ask questions when you're not really sure how someone

زمانی که واقعاً مطمئن نیستید که شخص

else will respond.

دیگری چگونه پاسخ خواهد داد، می توان از آن برای پرسیدن سؤال استفاده کرد.

You're inviting them to consider an idea. For example,

شما از آنها دعوت می کنید تا یک ایده را بررسی کنند. به عنوان مثال،

I was wondering if you might be interested in joining the team in that example,

من می‌خواستم بدانم که آیا ممکن است در آن نمونه به تیم ملحق

I'm not really sure how the other person might respond.

شوید، من واقعاً مطمئن نیستم که طرف مقابل چگونه می‌تواند پاسخ دهد.

So I'm inviting them into that idea and asking

بنابراین من آنها را به این ایده دعوت می کنم و از آنها می خواهم که

them to consider it.

آن را در نظر بگیرند.

The sixth way that we can use might is to indicate frustration or even

ششمین راهی که می توانیم از آن استفاده کنیم نشان دادن ناامیدی یا حتی

sarcasm, which is always something to be very careful with.

کنایه است که همیشه باید بسیار مراقب بود.

By using the word might with falling intonation,

با استفاده از کلمه ممکن با آهنگ سقوط،

we indicate negative emotions.

احساسات منفی را نشان می دهیم.

Consider how English speakers use the word really to indicate

در نظر بگیرید که انگلیسی زبانان چگونه از این کلمه واقعاً برای نشان دادن

curiosity. Really? Wow, that's so interesting. Really?

کنجکاوی استفاده می کنند. واقعا؟ وای خیلی جالبه واقعا؟

You notice my intonation is going up to indicate interest and

متوجه شدید که لحن من برای نشان دادن علاقه و

curiosity,

کنجکاوی بالا می رود،

but I can use that same word with falling intonation and it

اما من می توانم همان کلمه را با لحن سقوط استفاده کنم و

completely changes the feeling and the meaning of that word.

کاملاً احساس و معنای آن کلمه را تغییر می دهد.

Imagine that you're telling me a story about your vacation and I go really?

تصور کنید که در مورد تعطیلات خود برای من داستان تعریف می کنید و من واقعاً می روم؟

Do I sound curious and interested to you or do I sound like

آیا من برای شما کنجکاو و علاقه مند به نظر می رسم یا به نظر می رسد

I don't really believe you?

که واقعاً شما را باور ندارم؟

That falling intonation indicates a negative response.

این آهنگ سقوط نشان دهنده پاسخ منفی است.

We can do the same thing with the word might,

ما می‌توانیم همین کار را با کلمه ممکن انجام

let's say that you're trying to schedule an appointment with a doctor,

دهیم، فرض کنید شما سعی می‌کنید یک قرار ملاقات با پزشک تعیین کنید،

but the doctor's office keeps giving you the runaround.

اما مطب پزشک مدام به شما اجازه می‌دهد.

In the process of that conversation, you might say something like, well,

در روند آن مکالمه ، ممکن است چیزی بگویید، خوب،

what time might that be? Do you notice that falling into a nation?

ممکن است ساعت چند باشد؟ آیا متوجه می شوید که در یک ملت افتادن؟

What time might that be by using that falling intonation?

با استفاده از این آهنگ در حال سقوط، چه زمانی ممکن است باشد؟

I'm indicating a level of frustration. I'm frustrated with this conversation.

من سطحی از ناامیدی را نشان می دهم. من از این گفتگو ناامید هستم.

I'm annoyed that you can't commit to giving me a doctor's appointment or

از اینکه نمی‌توانید به من وقت دکتر بدهید یا

finding a time to schedule with me.

زمانی برای برنامه‌ریزی با من پیدا کنید، ناراحتم.

Just that falling intonation with the combination of might expresses that.

فقط آن لحن در حال سقوط با ترکیب قدرت بیانگر آن است.

And finally,

و در نهایت

the last way to use my on our list today is to create a conditional.

، آخرین راه برای استفاده از my در لیست امروز ما ایجاد یک شرطی است.

Now conditional sentences can be rather frustrating. We have the zero first,

اکنون جملات شرطی می توانند نسبتاً خسته کننده باشند.

second, and third conditionals in English.

در زبان انگلیسی شرط اول، دوم و سوم صفر را داریم.

If you want to learn more about those, I've got lessons on all of those forms,

اگر می‌خواهید در مورد آن‌ها بیشتر بدانید، من در مورد همه آن فرم‌ها درس‌هایی دارم،

but let's look at how you can advance your use of conditionals by

اما بیایید ببینیم چگونه می‌توانید استفاده از شرطی‌ها را با

using might. I might've passed the bar exam.

استفاده از ممکن پیش ببرید. شاید در آزمون وکالت قبول شده باشم.

If I had studied more.

اگر بیشتر مطالعه کرده بودم.

There are two things I want to look at with that sentence. Number one,

دو چیز وجود دارد که می خواهم با این جمله به آنها نگاه کنم. شماره یک،

let's look at how we're using might to form a conditional we're expressing that

بیایید ببینیم چگونه از ممکن برای تشکیل یک شرطی استفاده می‌کنیم که بیان می‌کنیم

something has or had the possibility of occurring

ممکن است چیزی بر اساس رویداد دیگری رخ دهد یا وجود داشته باشد

based on another event,

،

passing the bar exam was possible.

قبولی در آزمون وکالت ممکن است.

If I had studied more. Now,

اگر بیشتر مطالعه کرده بودم. حالا

the second thing I want to pay attention to is the pronunciation of,

، دومین چیزی که می‌خواهم به آن توجه کنم، تلفظ آن است،

I might've.

شاید.

Might've I'm using the contracted form of might

شاید من از شکل قراردادی ممکن

and have. I might've passed the bar exam,

و داشتن استفاده می کنم. من ممکن است امتحان وکالت را قبول کرده باشم،

give that a try.

آن را امتحان کنید.

Using contractions can be challenging because we're never really sure how to

استفاده از انقباضات می تواند چالش برانگیز باشد زیرا ما هرگز واقعاً مطمئن نیستیم که چگونه

pronounce them. So repeat it after me. Might've

آنها را تلفظ کنیم. پس بعد از من تکرارش کن

might've I might've passed the exam.

شاید میتونستم امتحان بدم

Now, before I give you a couple more examples,

حالا، قبل از اینکه چند مثال دیگر برایتان بیاورم،

if you want to learn more about contractions and get practice with

اگر می‌خواهید در مورد انقباضات بیشتر بدانید و با تلفظ تمرین کنید

pronunciation, I've got a lesson on that. And again,

، درسی در مورد آن دارم. و باز

I'll leave a link to it in the notes below the video.

هم لینکی به آن در یادداشت های زیر ویدیو می گذارم.

And now let's take a look at our final two examples to talk about creating a

و حالا بیایید نگاهی به دو مثال آخر خود بیندازیم تا در مورد ایجاد یک شرطی صحبت کنیم

conditional. If she stops showing up late to work,

. اگر دیر سر کار

she might not get fired. The event might not have been a success,

حاضر نشود، ممکن است اخراج نشود. این رویداد ممکن بود موفقیت آمیز نبود،

had you not found a venue at the very last moment.

اگر در آخرین لحظه مکانی را پیدا نمی کردید .

And with that, you have seven different ways to use the word might

و با آن، شما هفت راه مختلف برای استفاده دقیق از کلمه ممکن

accurately in English. Now, before you go,

در انگلیسی دارید. حالا، قبل از رفتن،

I've got a challenge quiz for you. I have three different questions,

یک مسابقه چالشی برای شما دارم. من سه سوال مختلف دارم که

all of which use might in a different way,

همه آنها ممکن است به روشی متفاوت استفاده کنند

and I want you to respond using might correctly.

و می خواهم با استفاده از ممکن به درستی پاسخ دهید.

Let's give it a try question. Number one,

بیایید یک سوال امتحان کنیم. شماره یک،

what might you be doing if you hadn't pursued a career

اگر شغلی را

in your present field question? Number two,

در زمینه سوال فعلی خود دنبال نمی کردید، چه می کردید ؟ شماره دو،

the pandemic has been an eye-opening experience to say the least.

این همه گیری حداقل یک تجربه چشم نواز بوده است.

How might someone best manage stress and maintain good mental health?

چگونه ممکن است کسی استرس را به بهترین شکل مدیریت کند و سلامت روانی خود را حفظ کند؟

And number three,

و شماره سه،

why might someone choose to learn English online instead of in a physical

چرا ممکن است کسی به جای اینکه در کلاس درس فیزیکی زبان انگلیسی را به صورت آنلاین یاد بگیرد

classroom? If you found today's Confident English lesson useful to you,

؟ اگر درس امروز Confident انگلیسی برای شما مفید بود،

I would love to know. And you can tell me in one very simple way,

دوست دارم بدانم. و شما می توانید به یک روش بسیار ساده به من بگویید

give this lesson a thumbs up on YouTube. And while you're at it,

، این درس را در یوتیوب به اشتراک بگذارید . و در حالی که در آن هستید،

subscribe to this channel.

در این کانال مشترک شوید.

So you never miss one of my Confident English lessons.

بنابراین هرگز یکی از درس های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید .

Thank you so much for joining me. And I look forward to seeing you next time.

از اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم و من مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.