150 English Irregular Verb Forms | V1 Base, V2 Simple Past, V3 Past Participle

And in this video, I have a list of  irregular verbs for you

و در این ویدیو لیستی از افعال بی قاعده

with their infinitive form, their simple past form, and their  past participle form.

با حالت مصدر و ماضی ساده و حالت ماضی آنها را برای شما دارم.

So all the forms you need.

بنابراین تمام فرم هایی که نیاز دارید.

Now don't just watch this video.

حالا فقط این ویدیو را تماشا نکنید.

Don't forget to repeat after me.

یادت نره بعد از من تکرار کنی

Okay, let's get started.

خوب، بیایید شروع کنیم.

arise arose arisen

برخاسته برخاسته بیدار

awake awoke awoken

بیدار بیدار خرس

bear ball born

توپ متولد

beat beat beaten

ضرب ضرب ضرب و

become became become

شتم تبدیل شدن تبدیل شدن

begin begin begun

شروع شروع شروع

bend bent bent

خم خم خم

bet bet bet

شرط شرط بندی شرط

bind bound bound

بندی مقید باند

bite bit bitten

گاز گرفتن بیت

bleed bled bled

گاز گرفته

blow blue blown

خونریزی خونریزی خونریزی ضربه

break broke broken

آبی دمیده شکسته شکسته

breed bread bread

نژاد شکسته نان

bring brought brought

بیاورد آورده

build built built

ساخت ساخته شده

burn burned burnt burned burnt

سوخته سوخته سوخته سوخته ترکیدن ترکیدگی

burst burst burst

خرید خریده

buy bought bought

خرید بازیگران بازیگران گرفتن

cast cast cast

گرفتن

catch caught caught

گرفتار گرفتار

choose chose chosen

انتخاب انتخاب کرد

cling clung clung

چسبیده چسبیده

come came come

آمد آمد آمد

cost cost cost

هزینه هزینه

creep prepped crept

خزش آماده شده کرپ برش

cut cut cut

برش برش

deal dealt dealt

معامله معامله معامله

dig dug dug

حفاری کند حفر

do did done

کرد انجام داد

draw drew drawn

قرعه کشی کشیده رویا

dream dreamed dreamt dreamed dreamt

خواب دید رویا خواب دید

drink drank drunk

نوشیدنی نوشید مست

drive drove driven

رانندگی رانندگی رانده

eat ate eaten

خوردن خوردن خورده خورده

full fell fallen

افتاد کامل افتاد افتاد

feed fed fed

خوراک تغذیه تغذیه

feel felt felt

احساس احساس احساس

fight fought fought

مبارزه کرد جنگید جنگید

find found found

یافت پیدا شد

flea fled fled

کک فرار کرد

fling flung flung

فرار کرد

fly flew flown

پرت پرت پرت پرت مگس

forbid forbade forbidden

پرواز پرواز

foresee foresaw foreseen

ممنوع ممنوع ممنوع پیش

foretell foretold foretold

بینی پیش بینی پیش بینی

forget forgot forgotten

پیش بینی پیش بینی

forgive forgave forgiven

کرد پیش بینی پیش بینی

freeze froze frozen

کرد یخ زده

get got gotten

گرفتن گرفت

give gave given

دادن دادن دادن داده

go went gone

رفتن رفت رفت

grind ground ground

آسیاب زمین

grow grew grown

رشد بزرگ شد

handwrite handwrote handwritten

دست نویس دست نویس

hang hung hung

آویزان آویزان

have had had

شنیده بود

hear heard heard

شنیده

hide hid hidden

پنهان پنهان

hit hit hit

پنهان ضربه ضربه

hold held held

نگه نگه داشت نگه داشت

hurt hurt hurt

صدمه صدمه نگه

keep kept kept

داشت نگه داشت

kneel kneeled knelt kneeled knelt

زانو زد زانو زد زانو زد زانو زد

Know knew known

دانست می دانست شناخته شده

lay laid laid

lay laid گذاشته

lead lead led

سرب منجر به

learn learned learnt learned learnt

یادگیری آموخته آموخته آموخته شد

leave left left

ترک چپ چپ

lend lent lent

قرض دادن امانت

let let let

گذاشت اجازه

lie lay lain

داد اجازه دروغ

lose lost lost

layin از دست دادن از دست داده

make made made

ساخته شده ساخته شده

mean meant meant

معنی معنی

meet met met

ملاقات ملاقات با گمراه

mislead misled misled

گمراه

mistake mistook mistook mistaken

اشتباه اشتباه اشتباه اشتباه اشتباه درک اشتباه

misunderstand misunderstood misunderstood

اشتباه درک اشتباه اشتباه

outdo outdid outdone

درک نادرست است

outgrow outgrew outgrown

. بیش از حد رشد

outrun outran outrun

پیشی گرفت

overdue overdid overdone

پیشی گرفت سرنگونی

overeat overrate overeaten

سرنگونی بیش از حد زیاده روی

overhear overheard overheard

پرخوری پرخوری

oversee oversaw overseen

بیش از حد

overspend overspent overspend

خوردن بیش از حد

overtake overtook overtaken

خوردن بیش از حد شنیده شنیده شد ناظر بر نظارت نظارت بر بیش از حد خرج

overthrow overthrew overthrown

بیش از حد خرج کرد

pay paid paid

سبقت گرفت سبقت

prove proved proven proved

گرفت سرنگون سرنگون

put put put

شد پرداخت پرداخت پرداخت

quit quit quit

ثابت شد ثابت ثابت گذاشت قرار گذاشت

read read read

خواندن

ride road ridden

رها کردن

ring rang rung

جاده

rise rose risen

راید برخاسته

run run run

دوید دوید

say said said

گفتن گفت

see saw seen

اره دیده دیده شده به دنبال

seek sought sought

جستجو شده

sell sold sold

فروش فروخته شده ارسال

send sent sent

ارسال ارسال ارسال

set set set

ست

sew sewed sewed sewn

ست دوخت دوخته دوخته دوخته تکان تکان

shake shook shaken

تکان داده ریخته

shed shed shed

ریخته

shoot shot shot

شلیک شوت شوت نشان می دهد نشان داده شده نشان داده شده

show showed showed shown

نشان داده شده است نشان داده شده است

shrink shrank shrunk

کوچک کوچک شدن کوچک شدن

shut shut shut

بسته بسته می شود

sing sang sung

آواز خواندن آواز

sit sat sat

سونگ نشسته است نشسته

sleep slept slept

خوابید خوابید

slide slid slid

سرسره لغزنده

slit slit slit

لغزش شکاف شکاف

speak spoke spoken

صحبت صحبت گفتار

spend spent spent

خرج صرف

spin spun spun

چرخید چرخید چرخید

spread spread spread

گسترش گسترش گسترش

spring sprang sprung sprung

بهار اسپارنگ فنر فنر ایستاده

stand stood stood

ایستاده ایستاد

stick stuck stuck

چوب گیر کرده

sing stung stung

آواز خواندن

string strung strung

نیش زدن

swear swore sworn

نیش زدن رشته بنددار

sweep swept swept

قسم خورده

swim swam swam

سوگند می خورد swam

swing swung swung

swing swung swung

take took taken

گرفتن گرفته گرفته

teach taught taught

آموزش دادن آموزش داده شده

tear torn torn

اشک پاره پاره

tell told told

گفتن گفتن گفته

think thought thought

فکر فکر فکر

throw through thrown

پرتاب از طریق پرتاب

thrust thrust thrust

رانش رانش

tread trod trodden trod

رانش آج زیر پا گذاشتن لگدمال کردن

understand understood understood

فهمیدن فهمیده شد

undo undid undone

واگرد ناشدنی

uphold upheld upheld

ناسازگار نگه داشتن حمایت کرد تایید کرد

wake woke woken

بیدار بیدار بیدار

wear wall worn

پوشیدن دیوار پوشیده

weave wove weaved woven weaved

بافت بافت بافت بافته بافته بافته

weep wept wept

گریه گریه

win won won

برد برد برد برنده

wind wound wound

باد زخم زخم

withdrawal withdrew withdrawn

برداشت عقب

withhold withheld withheld

نشینی منصرف نگهداشته شد

wring wrung wrung

wrung wrung

write wrote written  

بنویسید نوشته نوشته بود

Thank you so much guys for watching my video.

بچه ها خیلی ممنون که ویدیوی من را تماشا کردید.

If you've liked it, please show me your support.

اگر آن را دوست داشتید، لطفاً حمایت خود را به من نشان دهید.

Click 'like', subscribe to the channel,

روی "لایک" کلیک کنید، در کانال مشترک شوید،

put your comments below, and share the video.

نظرات خود را در زیر قرار دهید و ویدیو را به اشتراک بگذارید.

See you.

به امید دیدار.