Improve English Speaking Skills (Advanced words and phrases) English Conversation Practice

hello everyone welcome to Tangerine  TV we're here with Mr Savala hello  

سلام به همه به Tangerine  TV خوش آمدید ما با آقای ساوالا اینجا هستیم سلام

teacher hello Sam I'm so happy to  be here with you today I hope you're

معلم سلام سام من خیلی خوشحالم که امروز اینجا با شما هستم امیدوارم

fine excellent students can't wait to learn  more about English what will you teach us  

دانش‌آموزان عالی خوبی باشید.

today well students love to learn Advanced  vocabulary because they want to speak Advanced

امروزه دانش‌آموزان دوست دارند واژگان پیشرفته را بیاموزند زیرا می‌خواهند انگلیسی پیشرفته صحبت کنند،

English so today we'll learn Advanced  words and phrases in English so get

بنابراین امروز کلمات و عبارات پیشرفته را در انگلیسی یاد می‌گیریم، بنابراین

ready these are some English idioms that  are used when speaking about shopping they

آماده باشید اینها برخی از اصطلاحات انگلیسی هستند که هنگام صحبت در مورد خرید استفاده می‌شوند.

important many idioms in fact contain the  word shop but not all of them have to do with

بسیاری از اصطلاحات مهم در واقع شامل فروشگاه کلمات، اما همه آنها به

shopping some like Windows shopping and  shopping spree do others like talk shop  

خرید مربوط نمی شوند، برخی مانند خرید ویندوز و ولگردی در خرید، برخی دیگر مانند فروشگاه گفتگو دوست دارند.

don't as you know idioms are figurative  expressions like Proverbs or saying let's  

نه همانطور که می دانید اصطلاحات عباراتی مجازی هستند مانند ضرب المثل ها یا گفتن بیایید

see to talk shop this this English idiom  means to talk about things having to do  

ببینیم صحبت کنیم خرید کنید این اصطلاح انگلیسی  به معنای صحبت کردن است. در مورد کارهایی که باید انجام دهید

with work discuss matters concerning one's work  especially at a social occasion when this is

با کار، در مورد مسائل مربوط به کار خود بحث کنید مخصوصاً در یک موقعیت اجتماعی که این

inappropriate I will give you some  examples so you can understand better for

مناسب نیست، من چند مثال برای شما می‌آورم تا بهتر بفهمید که

example he's very boring all he does all day  is is a talk shop or we need to talk shop can  

او بسیار کسل‌کننده است، تمام کاری که در طول روز انجام می‌دهد این است که یک فروشگاه گفتگو است یا ما نیاز داریم. to talk shop می توانید

you leave us even at the party they have to  talk shop let's not talk shop outside office

ما را ترک کنید حتی در مهمانی که آنها باید صحبت کنند  بیایید فروشگاه خارج از ساعات اداری صحبت نکنیم

hours the shoplift I am sure you have  heard about this expression it's very  

دزد مغازه مطمئن هستم که درباره این عبارت شنیده اید، بسیار

common this simple idiom in English  means to steal something from a store  

رایج است این اصطلاح ساده در انگلیسی به معنای سرقت چیزی از فروشگاه است

by pretending to be a customer  for example he was C shoplifting

تظاهر به مشتری بودن، مثلاً او دزدی از مغازه داشت

or Jack has been shoplifting from the  shop near his home can you believe

یا جک از مغازه نزدیک خانه‌اش دزدی می‌کرد.

that maybe you think no one saw  your shoplift that candy or pair  

of earrings another common Advanced phrase  is shopping therapy I will tell you what it

means some people believe that shopping can  help a person deal with depression a bad

معنی آن چیست که برخی معتقدند خرید می‌تواند به فرد کمک کند با افسردگی،

mood or difficult circumstances in life  as it brings a temporary feeling of  

خلق و خوی بد یا شرایط دشوار زندگی مقابله کند، زیرا احساس

happiness or relief so the phrase shopping  therapy is used that's very simple for

شادی یا آرامش موقتی به همراه می‌آورد، بنابراین از عبارت خرید درمانی استفاده می‌شود که بسیار ساده است، برای

example she was very upset so I took  her into town for some shopping therapy  

مثال او بسیار ناراحت بود. بنابراین او را برای خرید درمانی به شهر بردم

or I need some shopping therapy I'm  feeling so miserable these days one  

یا به خرید درمانی نیاز دارم، این روزها احساس بدبختی می کنم، یک

more when I broke up with my boyfriend I  cheered myself up with lots of shopping

بار دیگر وقتی از دوست پسرم جدا شدم، خودم را با خرید درمانی زیادی خوشحال کردم.

therapy another shop around well this idiom  means to go to different stores to compare  

برای مقایسه قیمت‌ها به فروشگاه‌های مختلف بروید،

prices for example I think I can get this dress  for a cheaper price I'm going to shop around

به عنوان مثال، فکر می‌کنم می‌توانم این لباس را با قیمت ارزان‌تری تهیه کنم که قصد خرید آن را دارم

or I just moved into a new  apartment so I'm shopping around for

یا به تازگی به یک آپارتمان جدید نقل مکان کرده‌ام، بنابراین در حال خرید

furniture to pay one's way this idiom  refers to a situation where people go  

مبلمان هستم تا به روشی که این اصطلاح به آن اشاره دارد، بخرم. در شرایطی که مردم

to a restaurant with friends and everyone  pass for themselves either by contributing  

با دوستان به یک رستوران می‌روند و همه یا با کمک کردن

to one single check or everyone gets their  own individual check I will give you some

به یک چک برای خودشان می‌گذرند یا هرکسی چک شخصی خودش را می‌گیرد، من نمونه‌هایی را به شما می‌زنم که به

examples I'm going to pay my way you don't  need to pay for me or this time let me pay  

روشی که لازم نیست پرداخت می‌کنم. هزینه من را بپرداز یا این بار اجازه بده به من بپردازم.

my way okay another example she paid her  way through college by working in the

خوب مثال دیگری که او با کار کردن در

library fit like a glove it means to  fit perfectly it is used primarily  

کتابخانه با کار کردن در کتابخانه راه خود را در کالج پرداخت کرد، به این معنی است که کاملاً مناسب باشد، در درجه اول

when speaking about clothes but is also used  when referring to any kind of accessories for

هنگام صحبت در مورد لباس استفاده می شود، اما همچنین هنگام اشاره به هر لباسی استفاده می شود. به عنوان

example yesterday we bought a new bed and  it fits like a glove in our room I'm so

مثال دیروز یک تخت جدید خریدیم و مثل یک دستکش در اتاقمان جا می‌شود، من خیلی

glad or that suit fits like  a glove doesn't it common

خوشحالم یا آن کت و شلوار مثل دستکش می‌آید، آیا این عبارت رایج نیست

expression I love these pants because  they fit like a glove and they are so

من این شلوار را دوست دارم، زیرا آنها مانند یک دستکش جا می‌شوند و آنقدر

comfortable it's a bargain said when an  article is well below the usual price for

راحت هستند که وقتی یک مقاله خیلی پایین‌تر از قیمت معمولی است، می‌گویند به‌عنوان

example that hand bag goes beautifully  with the dress and at that price it's a

مثال کیف دستی به زیبایی با لباس می‌آید و با آن قیمت یک

bargain I picked up a really good bargain  in the market the car was a bargain at that

معامله واقعاً خوب است، من یک معامله واقعاً خوب را در بازار انتخاب کردم، ماشین در آن زمان معامله شد.

price buy a lemon the idiom buy a lemon means  to purchase a vehicle that that constantly gives  

قیمت خرید لیمو اصطلاح خرید لیمو به معنای خرید وسیله نقلیه‌ای است که دائماً

problems or it stops running after you drive it  away for example if you want to buy a lemon you  

مشکل ایجاد می‌کند یا بعد از اینکه آن را دور می‌زنید کار نمی‌کند، مثلاً اگر می‌خواهید یک لیمو بخرید،

can buy this Taran secondhand car or the car  I bought was a real lemon it broke down two  

می‌توانید این ماشین دست دوم تاران را بخرید یا ماشینی که من خریدم یک لیمو واقعی دو

weeks later let's continue hit the shops if a  product hits the shop it becomes available for  

هفته بعد خراب شد، بیایید به فروشگاه‌ها ادامه دهیم، اگر محصولی وارد فروشگاه شد،

purchase for the first time for example her  latest album will hit the shops next Monday

برای اولین بار برای خرید در دسترس قرار گرفت، مثلاً آخرین آلبوم او دوشنبه آینده در فروشگاه‌ها عرضه می‌شود

or I managed to get a copy of the  book before it hit the shops another

یا من موفق شدم یک نسخه از کتاب را دریافت کنم. قبل از اینکه به مغازه ها برسد،

example meanwhile his book Black  Coffee Blues is due to hit the shops in

نمونه دیگری است، در همین حال، کتاب سیاه قهوه بلوز او قرار است در اواسط سپتامبر وارد مغازه ها شود،

mid-september it caed an arm and  a leg if an article or service  

اگر یک مقاله یا سرویس

costs an arm on a leg it is very  expensive indeed basically if you  

هزینه یک دست روی پا را داشته باشد، در واقع بسیار گران است.

say that something costs an arm  and a leg you mean that is very

چیزی که یک دست و یک پا قیمت دارد، منظور شما این است که بسیار

expensive for example the diamond  engagement ring cost an arm and a  

گران است، به عنوان مثال، حلقه نامزدی الماس یک دست و

leg or a wick at that luxury  hotel can cost an arm and a

پا یا یک فتیله در آن هتل لوکس می‌تواند

leg a similar expression is it cost a fortune  something that costs a fortune is very

قیمت یک دست و پا را داشته باشد. هزینه یک ثروت بسیار

expensive like look at the  price of that bag it cost a

گران است، مانند قیمت آن کیف را ببینید، قیمت آن

Fortune it's a steel the expression  it's a steel means that something is  

یک فولاد است. این عبارت استیل است به این معنی است که چیزی

so cheap that that it's almost as if  you haven't paid anything for it for

آنقدر ارزان است که تقریباً انگار چیزی برای آن پرداخت نکرده اید،

example I picked up a new iron in the  sail it was a steel that's a very common

مثلاً من انتخاب کردم. یک آهن جدید در بادبان، یک فولاد بود که عبارت بسیار رایجی است،

expression oh I would like to help you  more but we don't have enough time maybe

اوه من می‌خواهم بیشتر به شما کمک کنم، اما شاید بعداً زمان کافی نداریم،

later plus I don't know if the students like  these kind of videos maybe they don't like

بعلاوه نمی‌دانم دانش‌آموزان این نوع ویدیوها را دوست دارند یا نه. آنها را دوست ندارم

them I don't think so what do you say guys  do you like it do you want more I hope you  

فکر نمی کنم پس چه می گویید بچه ها دوست دارید بیشتر می خواهید امیدوارم

liked this conversation if you could improve  your English a little more please subscribe to  

این مکالمه را دوست داشته باشید اگر توانستید انگلیسی خود را کمی بیشتر کنید لطفاً در

the channel and share this video with a friend  and if you want to support this channel you can  

کانال عضو شوید و این ویدیو را با یک دوست و اگر می‌خواهید از این کانال حمایت کنید، می‌توانید   به

join us or click on the super thanks button  thank you very much for your support take

ما بپیوندید یا روی دکمه تشکر فوق‌العاده کلیک کنید خیلی ممنون از حمایت شما

care

مراقب باشید