Sound Smarter in English with Useful Vocabulary for Describing What You See

Hi there. This is Harry. And welcome back  to Advanced English Lessons with Harry,  

سلام. (سلام.) این هری است. و به درس‌های پیشرفته زبان انگلیسی با هری خوش آمدید،

where I tried to help you to get a better  understanding of the English language. 

جایی که سعی کردم به شما کمک کنم تا درک بهتری از زبان انگلیسی داشته باشید.

And in this particular advanced English  lesson we're looking at advanced adjectives.  

و در این درس خاص انگلیسی پیشرفته، به صفات پیشرفته می‌پردازیم.

And these advanced adjectives are used to  describe images in particular photographs,  

و این صفت‌های پیشرفته برای توصیف تصاویر در عکس‌ها،

paintings or whatever it might be. So advanced adjective is used 

نقاشی‌ها یا هر چیز دیگری که ممکن است باشد، استفاده می‌شوند. بنابراین از صفت پیشرفته

to describe images. And I've got a dozen of  them. That's 12 okay. And I'll go through  

برای توصیف تصاویر استفاده می‌شود. و من دوازده تا از آنها را دارم. همون ۱۲ خوبه. و من آنها را بررسی خواهم کرد

them and hopefully I'll be able to give you an  example of when you might be able to use them. 

و امیدوارم بتوانم مثالی از زمانی که ممکن است بتوانید از آنها استفاده کنید، به شما ارائه دهم.

First - powerful, a powerful image. Well, a  powerful image is something that really leaves  

اول - قدرتمند، یک تصویر قدرتمند. خب، یک تصویر قدرتمند چیزی است که واقعاً

a lasting impression on your mind. Yeah. You could see a powerful image of an old lady of  

تأثیر ماندگاری در ذهن شما می‌گذارد. آره. می‌توانستید تصویر قدرتمندی از یک پیرزن

85 or 86 standing in front of a police man dressed in a 

۸۵ یا ۸۶ ساله را ببینید که در مقابل یک پلیس با لباس

battle uniform. When there's a demonstration on  the streets, and the woman marches forward to  

فرم نظامی ایستاده است. وقتی در خیابان‌ها تظاهراتی برگزار می‌شود، آن زن به جلو می‌رود تا با

confront these police officers to ask, why are  they blocking the route? And why can people not  

این مأموران پلیس روبرو شود و بپرسد که چرا مسیر را مسدود کرده‌اند؟ و چرا مردم نمی‌توانند به طور

demonstrate peacefully on the streets? So that  would be a very powerful image. I saw one many,  

مسالمت‌آمیز در خیابان‌ها تظاهرات کنند؟ بنابراین آن یک تصویر بسیار قدرتمند خواهد بود. من

many months ago about an old lady confronting  riot police in Belarus when the people were  

ماه‌ها پیش یکی از آنها را دیدم درباره یک پیرزن که در بلاروس، زمانی که مردم

demonstrating on the streets there. So that would be described as  

در خیابان‌های آنجا تظاهرات می‌کردند، با پلیس ضد شورش مقابله می‌کرد. بنابراین می‌توان آن را به عنوان

a very powerful image. Humorous. Well, something  

یک تصویر بسیار قدرتمند توصیف کرد. طنزآمیز. خب، یه چیز

humorous is something. Of course, that's going  to make you laugh. It's going to make you smile,  

طنزآمیز یه چیزیه دیگه. البته، این باعث خنده شما خواهد شد. باعث میشه لبخند بزنی،

and it's going to give you a good feeling. So,  for example, a cartoon in a newspaper. So it  

و یه حس خوب بهت دست میده. بنابراین، برای مثال، یک کارتون در یک روزنامه. بنابراین

could be a satirical cartoon that is taking  some fun or poking fun at the government,  

می‌تواند یک کارتون طنز باشد که به نوعی دولت،

or a prime minister or a president or the the  king or the queen of that particular country. 

یا نخست‌وزیر یا رئیس‌جمهور یا پادشاه یا ملکه آن کشور خاص را به سخره می‌گیرد یا به سخره می‌گیرد.

And if it's very, very humorous, then we will  always laugh. And we can remember these type  

و اگر خیلی خیلی طنزآمیز باشد، آنوقت همیشه خواهیم خندید. و ما می‌توانیم این نوع کارتون‌ها را به خاطر بسپاریم

of cartoons. And these satirical cartoonists  are really, really good. They're very clever.  

. و این کارتونیست‌های طنزپرداز واقعاً، واقعاً خوب هستند. اونا خیلی زرنگن.

They see a situation and they apply a cartoon to  that. Now, of course, what I find humorous, you  

آنها موقعیتی را می‌بینند و یک کارتون را به آن نسبت می‌دهند. البته، چیزی که من طنز می‌دانم،

may not find humorous and what you find humorous,  somebody else might find a little bit insulting. 

ممکن است شما طنز ندانید و چیزی که شما طنز می‌دانید، ممکن است شخص دیگری کمی توهین‌آمیز بداند.

So have to be really, really careful  as to what we do, that we don't do  

بنابراین باید واقعاً، واقعاً در مورد کارهایی که انجام می‌دهیم مراقب باشیم، که

it intentionally to insult somebody, but we  just look at the humorous side. So a cartoon. 

عمداً به کسی توهین نکنیم، بلکه فقط به جنبه طنز آن نگاه کنیم. پس یه کارتونه.

Raw R-A-W. Raw. Saw. A raw image is something  that's not properly or fully processed. So if  

آر-ای-دبلیو خام. خام. اره. یک تصویر خام چیزی است که به درستی یا به طور کامل پردازش نشده است. بنابراین اگر

you go out and you take a photograph or beautiful  or what you feel is a beautiful landscape view  

بیرون می‌روید و عکسی زیبا یا چیزی که احساس می‌کنید منظره‌ای زیبا

of mountains or valleys or rivers, then  in its raw state it probably looks good,  

از کوه‌ها یا دره‌ها یا رودخانه‌ها است می‌گیرید، در حالت خام احتمالاً خوب به نظر می‌رسد،

but perhaps it needs some added photoshop.  Bring us some touch ups to make it look. 

اما شاید به کمی فتوشاپ اضافی نیاز داشته باشد. چند تا روتوش برامون بیار تا درستش کنیم.

really, really perfect. So raw in its raw state  is the first state that you happen to see. 

واقعاً، واقعاً بی‌نقص. بنابراین خام در حالت خام خود اولین حالتی است که اتفاقاً می‌بینید.

Number four meaningful. Well, something  meaningful is something that gives you 

شماره چهار، معنی‌دار. خب، چیزی که معنی‌دار باشد، چیزی است که به شما

some idea that there's something behind it.  There's a reason why this particular image  

این ایده را بدهد که چیزی پشت آن وجود دارد. دلیلی وجود دارد که این تصویر خاص به طور

has been taken a meaningful. So you need to  feel that it's not just done for the sake of  

معناداری گرفته شده است. بنابراین باید احساس کنید که این کار فقط برای

hanging on a wall, to make you feel warm. But there's a some deeper meaning to the  

آویزان کردن به دیوار یا گرم کردن شما انجام نمی‌شود. اما این عکس معنای عمیق‌تری دارد

photograph. Some deeper meaning to  the sketch. Something meaningful,  

. یه معنی عمیق‌تر برای این طرح. چیزی معنادار،

something that is, has got some depth to it. Okay, well another adjective and it sits two  

چیزی که معنا دارد، عمق دارد. خب، خب، یه صفت دیگه که دو

words together, well-composed. And we when  we write it, you'll see it on the screen  

کلمه رو کنار هم میشینه، خیلی خوب ترکیب شده. و وقتی آن را می‌نویسیم، آن را روی صفحه

with a hyphen well-composed. So if you're  looking at it, an image that's well-composed,  

با یک خط فاصله که به خوبی ترکیب شده است، خواهید دید. بنابراین اگر به تصویری که به خوبی ترکیب‌بندی شده است نگاه کنید،

you could imagine a scene, let's say a country  scene. Okay, you've got a cottage, you've got  

می‌توانید یک صحنه را تصور کنید، مثلاً یک منظره روستایی. باشه، تو یه کلبه داری، یه

fields and you've got mountains as well. So it's well composed. If you've got the  

مزرعه داری و یه کوه هم داری. بنابراین ترکیب‌بندی خوبی دارد. اگر

picture of the cottage at the beginning  or the front or the in the full front,  

تصویر کلبه را در ابتدا یا جلوی آن یا تمام نمای آن،

or the foreground of the, the painting or the  photograph. So it's in good proportion and then  

یا پیش‌زمینه آن، نقاشی یا عکس دارید. بنابراین تناسب خوبی دارد و سپس

are surrounded by a green field with a fence. And  then in the background you've got these mountains  

توسط یک میدان سبز با حصار احاطه شده است. و سپس در پس‌زمینه، این کوه‌ها را دارید که

maybe capped with snow or lined with trees. So everything is in specific proportion. So  

شاید پوشیده از برف یا پوشیده از درخت باشند. بنابراین همه چیز در یک نسبت خاص است. بنابراین

we could describe that as a really well composed  picture or well composed painting. So everything  

می‌توانیم آن را به عنوان یک تصویر یا نقاشی با ترکیب‌بندی خوب توصیف کنیم. بنابراین همه چیز

is in proportion rather than people in the  painting that are a little bit out of shape  

متناسب است، به جز افرادی که در نقاشی هستند و در

compared to the rest of the items or articles  or things that are in that painting or picture.  

مقایسه با بقیه اقلام یا اشیاء موجود در آن نقاشی یا تصویر، کمی از فرم خارج شده‌اند.

So something well-composed that there's  good definition to the the picture, a good  

بنابراین چیزی که به خوبی ترکیب‌بندی شده باشد، تعریف خوبی از تصویر، یک

definition to the photograph. So you can see very  clearly your little cottage surrounded by roses, 

تعریف خوب از عکس، ارائه می‌دهد. بنابراین می‌توانید به وضوح کلبه کوچک خود را که با گل‌های رز احاطه شده است، و

behind it a field or with a fence and whatever's  growing in the field. And then at the very back  

پشت آن یک مزرعه یا حصار و هر آنچه که در مزرعه رشد می‌کند، ببینید. و سپس در انتهای

in the background, you've got the range of  mountains or the mountain range, and the peaks  

تصویر، در پس‌زمینه، رشته‌کوه‌ها یا خودِ رشته‌کوه را دارید، و قله‌ها

are capped with snow. So that would be a good  description of something that is well-composed. 

پوشیده از برف هستند. بنابراین این توصیف خوبی برای چیزی است که به خوبی ترکیب‌بندی شده است.

And if you do like this particular lesson, then  please like the video. And if you can subscribe  

و اگر این درس خاص را دوست دارید، لطفاً ویدیو را لایک کنید. و اگر می‌توانید

to the channel because it really, really helps. Number six, something that's iconic. Well,  

در کانال عضو شوید، چون واقعاً، واقعاً کمک می‌کند. شماره شش، چیزی که نمادین است. خب،

we can all think of images that we  have seen over the, the years that are  

همه ما می‌توانیم تصاویری را که در طول این سال‌ها دیده‌ایم و

iconic and they're iconic because they last  with this a very, very long time. I remember  

نمادین هستند، به خاطر بیاوریم، و آنها نمادین هستند چون برای مدت بسیار بسیار طولانی ماندگار بوده‌اند. من

the iconic picture of the captain of the English, football team being carried by his colleagues  

تصویر نمادین کاپیتان تیم فوتبال انگلیس را که توسط همکارانش حمل می‌شد، به یاد دارم،

when they won the World Cup in 1966, the first  and only time that England won the World Cup. 

زمانی که آنها در سال ۱۹۶۶ قهرمان جام جهانی شدند، اولین و تنها باری که انگلیس قهرمان جام جهانی شد.

But it's an iconic photograph  because he's holding the trophy  

اما این یک عکس نمادین است زیرا او جام را

in his hands. He's being carried aloft by his teammates. And it's, for me, an iconic image.  

در دستانش گرفته است. او توسط هم‌تیمی‌هایش به بالا حمل می‌شود . و برای من، یک تصویر نمادین است.

Okay, but there could be other iconic images.  There could be photograph of the Twin Towers. 

باشه، اما ممکنه تصاویر نمادین دیگه‌ای هم وجود داشته باشه. ممکن است عکسی از برج‌های دوقلو وجود داشته باشد.

Those of us who remember them before, they  were unfortunately blown up. But then these are  

آن‌هایی از ما که قبلاً آنها را به یاد داریم، متأسفانه منفجر شدند. اما اینها

iconic images or indeed the unfortunate  situation when they were blown up. That  

تصاویر نمادین یا در واقع وضعیت تأسف‌باری هستند که در آن زمان منفجر شدند. آن

image will last with me for a lifetime.  So that again, is something iconic. 

تصویر تا آخر عمر با من خواهد ماند. خب، این هم یه چیز نمادینه.

Number eight on number seven, I think. Sorry.  Number seven evocative. Something that's  

فکر کنم شماره هشت روی شماره هفت. متاسفم. شماره هفت خاطره‌انگیز. چیزی که

evocative. It's something that gets your emotional  emotions get you thinking about it. So, you 

خاطره‌انگیز باشد. این چیزی است که باعث می‌شود احساسات شما شما را به فکر کردن در مورد آن وادار کند. بنابراین،

lots of images may not be evocative  

ممکن است بسیاری از تصاویر

for everybody, but they can be. So something  evocative gets you thinking, gets you feeling." 

برای همه خاطره‌انگیز نباشند، اما می‌توانند باشند. بنابراین چیزی که شما را به فکر فرو می‌برد، شما را به احساس فرو می‌برد. "

So perhaps it's a flood or... And there are 

بنابراین شاید سیل باشد یا... و

rushing waters coming down the streets.  So that really gets you thinking about it.  

آب‌های خروشانی در خیابان‌ها جاری است. بنابراین این واقعاً شما را به فکر فرو می‌برد.

Perhaps it's the remains of a thunderstorm or  a huge hurricane that has come through a part  

شاید بقایای یک رعد و برق یا یک طوفان عظیم باشد که بخشی

of America and has left houses and properties  destroyed. Those can be quite evocative images. 

از آمریکا را درنوردیده و خانه‌ها و املاک را ویران کرده است. اینها می‌توانند تصاویر کاملاً خاطره‌انگیزی باشند.

These are all something that gets you thinking,  gets you feeling, gets you wondering as to exactly  

همه اینها چیزی هستند که شما را به فکر فرو می‌برند، شما را به احساس فرو می‌برند، شما را به فکر فرو می‌برند که دقیقاً

what happened next, or what would you do in that  particular situation to get the blood flowing. 

چه اتفاقی افتاده است، یا در آن موقعیت خاص چه کاری انجام می‌دهید تا خون به جریان بیفتد.

In some cases, it can get the blood boiling  a little bit, and people can get a little  

در برخی موارد، می‌تواند کمی خون را به جوش آورد و مردم می‌توانند

bit angry or aggressive about certain images. Cluttered. Well, cluttered means. And there's  

کمی در مورد تصاویر خاص عصبانی یا پرخاشگر شوند. به هم ریخته. خب، به هم ریخته یعنی. و

a lot to something. There's a lot of mess. If your bedroom is cluttered or your office  

چیزهای زیادی وجود دارد. به هم ریختگی زیادی وجود دارد. اگر اتاق خواب شما به هم ریخته باشد یا دفتر شما به

is cluttered, you got papers everywhere, books  everywhere, clothes everywhere. You can't really  

هم ریخته باشد، همه جا کاغذ، کتاب، لباس وجود دارد. واقعاً نمی‌توانید

move. So a cluttered image is something that's  not so clear. Yeah. So I often look at these 

حرکت کنید. بنابراین یک تصویر به هم ریخته چیزی است که چندان واضح نیست. بله. بنابراین من اغلب به این

paintings by Picasso, and to me  they would be very cluttered." 

نقاشی‌های پیکاسو نگاه می‌کنم، و به نظرم خیلی به‌هم‌ریخته و نامرتب خواهند بود.

There's lots of things in it. you're looking at images of a  

خیلی چیزها تویش هست. شما به تصاویری از یک

goat or a trumpet or a piano or whatever,  and they're all combined in one particular, 

بز یا یک شیپور یا یک پیانو یا هر چیز دیگری نگاه می‌کنید، و همه آنها در یک نقاشی خاص ترکیب شده‌اند

painting. And so there's a lot happening  in those particular images. And to me,  

. و بنابراین اتفاقات زیادی در آن تصاویر خاص رخ می‌دهد. و از نظر من،

they're extremely cluttered. So I like things  to be a little bit more defined. So cluttered. 

آنها بسیار بهم ریخته هستند. بنابراین دوست دارم چیزها کمی تعریف‌شده‌تر باشند. خیلی بهم ریخته.

Bleak. A bleak image is something dull, something that is, 

تاریک و دلگیر. یک تصویر تاریک، چیزی کسل‌کننده است، چیزی که

shows that, there's no warmth or it's very wild, for example,  

نشان می‌دهد هیچ گرمایی وجود ندارد یا خیلی وحشی است، مثلاً

a photograph or a picture of a wet December day  when the wind is blowing, the rain is coming down. 

عکس یا تصویری از یک روز بارانی دسامبر که باد می‌وزد، باران می‌بارد.

There's no colour in the sky. There's a grey  grey background of dark clouds. There's no  

هیچ رنگی در آسمان نیست. یک پس‌زمینه خاکستری خاکستری از ابرهای تیره وجود دارد.

flowers because it's the wintertime. That  would be a very, very bleak image. Yeah,  

گلی نیست چون زمستان است. این یک تصویر بسیار بسیار تاریک خواهد بود. آره،

okay. Or indeed an image of a overcrowded city where there are just lines and lines of lines  

باشه. یا در واقع تصویری از یک شهر شلوغ که در آن فقط خطوط و خطوطی

of tall buildings of these high rise  apartment blocks, all grey and dull  

از ساختمان‌های بلند این بلوک‌های آپارتمانی مرتفع وجود دارد، همگی خاکستری و کسل‌کننده

against the grey sky in the background.  That, to me would also be a bleak image. 

در برابر آسمان خاکستری در پس‌زمینه. این هم برای من تصویری تاریک و غم‌انگیز خواهد بود.

Something that's repetitive or a bit  repetitive. So image is something to  

چیزی که تکراری یا کمی تکراری است. بنابراین تصویر چیزی است که

repetitive means over and over again, or  perhaps something that we have seen time  

بارها و بارها تکرار می‌شود، یا شاید چیزی است که بارها و

and time again, so there's no difference to it. It looks the same as something else. Yeah. So a  

بارها دیده‌ایم، بنابراین هیچ تفاوتی با آن ندارد. شبیه چیز دیگری به نظر می‌رسد. آره. بنابراین

look at a beach or a line of traffic or, something 

نگاهی به ساحل یا خط ترافیک یا چیزی شبیه به آن

on an ocean, this could all be a little  bit repetitive because we've seen these  

در اقیانوس، می‌تواند کمی تکراری باشد زیرا ما این

images time and time again. Number 11. Flawless. Well,  

تصاویر را بارها و بارها دیده‌ایم. شماره ۱۱. بی‌عیب و نقص. خب،

flawless means without error or without  mistakes. Something almost perfection. Now,  

بی‌عیب و نقص یعنی بدون خطا یا بدون اشتباه. چیزی تقریباً بی‌نقص. حالا،

not sure what the definition of perfection is  for everybody because it means different things,  

مطمئن نیستم تعریف کمال برای هر کسی چیست چون معانی متفاوتی دارد،

but a flawless image, something that you can't  really find fault with. So when you look at it,  

اما یک تصویر بی‌عیب و نقص، چیزی که واقعاً نتوانید از آن ایرادی بگیرید. بنابراین وقتی به آن نگاه می‌کنید،

it just looks like pure beauty. A flawless image  for me, when I look at a flawless image that 

فقط زیبایی محض به نظر می‌رسد. برای من، یک تصویر بی‌عیب و نقص، وقتی به یک تصویر بی‌عیب و نقص نگاه می‌کنم، آن

iconic photograph of Marilyn  Monroe that looks to me flawless. 

عکس نمادین از مرلین مونرو که به نظرم بی‌عیب و نقص می‌آید.  بله

Yes. It's perfect. The perfect smile for somebody.  Yeah. Flawless. Or the a picture of the Statue of  

. عالی و بی‌نقصه. لبخندی بی‌نقص برای کسی. آره. بی‌عیب و نقص. یا تصویری از مجسمه

Liberty or the Eiffel Tower. Flawless. It's  a perfect structure. No problems with it,  

آزادی یا برج ایفل. بی‌عیب و نقص. این یک ساختار بی‌نقص است. هیچ مشکلی با آن وجود ندارد،

no difficulties. Really good. Interesting. Exciting architecture. 

هیچ دشواری‌ای. واقعاً خوب. جالبه. معماری هیجان‌انگیز.

And then finally, something that looks elaborate.  Number 12 looks elaborate. An elaborate image.  

و در نهایت، چیزی که استادانه به نظر برسد. شماره ۱۲ خیلی شیک و مجلسی به نظر میاد. یک تصویر استادانه.

Well, it's something adorned with jewellery. So  a photograph or picture of a crown or a queen or  

خب، این چیزی است که با جواهرات تزئین شده است. بنابراین یک عکس یا تصویر از تاج یا تاج ملکه یا

king's crown would be very elaborate. Or if we if you saw 

پادشاه بسیار مفصل خواهد بود. یا اگر مراسم

the funeral of the Queen of England, there  were lots of elaborate images taken from the  

تشییع جنازه ملکه انگلستان را دیده باشید، تصاویر مفصل زیادی از مراسم

Queen's funeral when her coffin was lying in state inside a Westminster Abbey, surrounded by these 

تشییع جنازه ملکه گرفته شده است، زمانی که تابوت او در کلیسای وست‌مینستر در معرض دید عموم قرار داشت و

soldiers who were dressed in at certain  military attire that was suitable for  

سربازانی که لباس‌های نظامی خاصی را که برای این مناسبت مناسب بود، پوشیده بودند، او را احاطه کرده بودند.

the occasion. This could be described,  in my opinion, as extremely elaborate. 

به نظر من، این را می‌توان بسیار پیچیده توصیف کرد.

Yeah. So the coffin very elaborate. The  Queen's crown very elaborate. And the  

آره. بنابراین تابوت بسیار استادانه ساخته شده بود. تاج ملکه بسیار استادانه ساخته شده است. و

uniforms worn by the, the different, soldiers  from different parts of the military. Again,  

یونیفرم‌هایی که سربازان مختلف از بخش‌های مختلف ارتش می‌پوشند. باز هم،

extremely elaborate, but these uniforms were  particular for that particular occasion. 

بسیار استادانه ساخته شده بودند، اما این یونیفرم‌ها مخصوص آن موقعیت خاص بودند.

Okay. So we have that 12 advanced adjectives  that we can use to describe images. And let  

باشه. بنابراین ما ۱۲ صفت پیشرفته داریم که می‌توانیم برای توصیف تصاویر استفاده کنیم. و بگذارید

me give them to you one more time.  Powerful, humorous. Raw. Meaningful." 

یک بار دیگر آنها را به شما بدهم. قدرتمند، طنزآمیز. خام. «معنی‌دار.»

Well-composed. Iconic. Evocative. 

خوش‌ترکیب. نمادین. خاطره‌انگیز. به‌هم‌ریخته

Cluttered. Bleak. Repetitive. 

. دلگیر. تکراری.

Flawless. And finally, something that looks  elaborate. Something that looks elaborate.  

بی‌نقص. و در نهایت، چیزی که استادانه به نظر می‌رسد. چیزی که استادانه به نظر می‌رسد.

So there were 12 particular adjectives.  Advanced adjectives that are describing  

بنابراین ۱۲ صفت خاص وجود داشت. صفت‌های پیشرفته که

certain images. So you can have an  idea in your own mind when you visit, 

تصاویر خاصی را توصیف می‌کنند. بنابراین می‌توانید هنگام بازدید از

an art gallery, you visit a museum, you're  checking through different images that you see 

یک گالری هنری، بازدید از یک موزه، یا بررسی تصاویر مختلفی که

on Instagram. All of these, you  

در اینستاگرام می‌بینید، ایده‌ای در ذهن خود داشته باشید. در مورد همه اینها،

can use these adjectives to describe those sort of  images as what appears or what comes to your mind  

می‌توانید از این صفت‌ها برای توصیف آن نوع تصاویر به عنوان آنچه که

when you first look at them. So practice them. In  fact, what would be a good idea is to look up the  

وقتی برای اولین بار به آنها نگاه می‌کنید ظاهر می‌شود یا به ذهنتان می‌رسد، استفاده کنید. پس آنها را تمرین کنید. در واقع، ایده خوب این است که در

internet, look at certain images, and see which of  these words you could use to match with the images  

اینترنت جستجو کنید، به تصاویر خاصی نگاه کنید و ببینید کدام یک از این کلمات را می‌توانید برای مطابقت با تصاویری

that you see, and practice it that way. And it's a good way for you to remember  

که می‌بینید استفاده کنید و به این ترتیب تمرین کنید. و این یک راه خوب برای به خاطر سپردن

them. And if you have any questions, you need some additional help. You need some more  

آنهاست. و اگر سوالی دارید، به کمک بیشتری نیاز دارید. به اطلاعات بیشتری نیاز دارید

information. Well, then just come back to me at www.englishlessonviaskypecom.  

. خب، پس فقط به من مراجعه کنید در www.englishlessonviaskypecom. از

Very happy to hear from you. So is this Harry wishing you good bye  

شنیدن خبر شما بسیار خوشحالم. هری هم برای امروز به شما خداحافظی می‌کند

for today. Thanks for listening and watching,  and remember to join me for the next lesson.

. از گوش دادن و تماشای شما متشکرم و یادتان باشد که در درس بعدی به من بپیوندید.