ENGLISH FLUENCY SECRETS | MUST-KNOW Phrases For Daily Conversations

Hi there, this is Harry and welcome back to  advanced English lessons with Harry. And in this  

سلام، این هری است و به درس‌های پیشرفته انگلیسی با هری خوش آمدید. و در این

particular lesson, we're talking about habits. And  we're talking about habits in English. So we'll  

درس خاص، در مورد عادت‌ها صحبت می‌کنیم. و ما در مورد عادات انگلیسی صحبت می کنیم. بنابراین،

go down through some expressions and words and  phrases you will use and how you will use those  

در مورد برخی از عبارات، کلمات و عباراتی که استفاده می‌کنید و نحوه استفاده از آن‌ها

when you're talking about habits. And of course,  habits are something that we do on a regular  

وقتی در مورد عادت‌ها صحبت می‌کنید، خواهیم گفت. و البته، عادت‌ها کاری است که به‌طور منظم انجام می‌دهیم

basis, you know, we get up at the same time, every  morning habit, we have our meals at the same time,  

، می‌دانید، ما در همان ساعت از خواب بیدار می‌شویم، هر عادت صبحگاهی، وعده‌های غذایی‌مان را هم زمان می‌خوریم،

generally every day, habit, we go to visit parents  or grandparents or somebody else on a regular day,  

معمولاً هر روز، عادت، به ملاقات والدین می‌رویم. یا پدربزرگ و مادربزرگ یا شخص دیگری در یک روز منظم،

each month each week. Again, habits so we'll talk  about the tenses and the way we can use those  

هر ماه هر هفته. باز هم عادت‌ها، بنابراین در مورد زمان‌ها و روشی که می‌توانیم از آن

tenses when we're talking about habits. Okay, and  at the end, I'll give you my address, and you can  

زمان‌ها در هنگام صحبت درباره عادت‌ها استفاده کنیم، صحبت خواهیم کرد. بسیار خوب، و در پایان، آدرسم را به شما می‌دهم، و

contact me should you have a need to do so or  there's any information that you would like to  

اگر لازم بود یا اطلاعاتی دارید که می‌خواهید

have. Okay, so advanced English lesson and in this  particular lesson, we're looking at the grammar  

داشته باشید، می‌توانید   با من تماس بگیرید. بسیار خوب، درس انگلیسی بسیار پیشرفته است و در این درس خاص، ما به قوانین دستور زبان

rules and the way in which we can talk about  habits in English. Okay, so let's get started.

و روشی که می‌توانیم درباره عادت‌های انگلیسی صحبت کنیم، نگاه می‌کنیم. خوب، پس بیایید شروع کنیم.

So, usually when we talk about habits, we  tend to use the present simple tense. Mum  

بنابراین، معمولاً وقتی در مورد عادت‌ها صحبت می‌کنیم، تمایل داریم از زمان حال ساده استفاده کنیم. مامان

prepares lunch every day before we go  to school. Dad takes us to school every  

هر روز قبل از رفتن به مدرسه ناهار را آماده می‌کند . بابا ما را هر

day in the car habits. So we're using that  present simple. Dad brings or takes us to  

روز با عادت ماشین به مدرسه می برد. بنابراین ما از آن حال ساده استفاده می‌کنیم. پدر هر روز ما را به مدرسه می‌آورد یا می‌برد،

school every day, Mum prepares or makes  lunch every day, present simple tense.

مادر هر روز ناهار را به زمان حال ساده آماده می‌کند یا درست می‌کند.

That we can also use will and the infinitive  when we're talking about habits. For example,  

وقتی در مورد عادت صحبت می کنیم، می توانیم از اراده و مصدر استفاده کنیم. برای مثال،

she'll disagree with everything you say. She'll  always tell you what's on her mind. Okay,  

او با همه چیزهایی که شما می گویید مخالف است. او همیشه به شما خواهد گفت که چه چیزی در ذهنش است. بسیار خوب،

so these are two examples of how we can use will  plus the infinitive when we want to talk about  

پس اینها دو نمونه از این هستند که چگونه می‌توانیم وقتی می‌خواهیم در مورد عادت‌ها نیز صحبت کنیم، از اراده به اضافه مصدر استفاده کنیم

habits as well. So we've got the present simple,  and then we've got will plus the infinitive.

. بنابراین ما حال ساده را داریم و سپس اراده به اضافه مصدر داریم.

Now, we can always use always with ing. Adam is  not a tidy boy, he is always leaving things lying  

در حال حاضر، ما همیشه می توانیم همیشه با ing استفاده کنیم. آدام پسر مرتبی نیست، او همیشه همه چیز را

around. His mother is always telling  him to tidy up. His father is always  

دور و بر خود رها می کند. مادرش همیشه به او می‌گوید خود را مرتب کند. پدرش همیشه به

telling him to mind his language is always  telling him to do his homework. So again,  

او می‌گوید توجه داشته باشد زبانش همیشه به او می‌گوید تکالیفش را انجام دهد. بنابراین، دوباره،   در

here are examples of habits using always plus,  ing always telling, always doing always waiting,  

اینجا نمونه‌هایی از عادات استفاده از همیشه به علاوه، همیشه گفتن، همیشه انجام دادن همیشه در انتظار، بسیار

okay. And we can also use keep, either keep on or  just keep on its own plus the -ing. For example,  

خوب است. و همچنین می‌توانیم از keep استفاده کنیم، یا keep on یا فقط به خودی خود ادامه دهد به اضافه -ing. برای مثال،

a regular mobile phone number keeps calling me  so you get this number ringing all of the time.  

یک شماره تلفن همراه معمولی مدام با من تماس می‌گیرد بنابراین شما همیشه این شماره زنگ می‌خورد.

So someone keeps on calling me or someone keeps  calling me every day trying to sell me something,  

بنابراین یک نفر به من زنگ می‌زند یا کسی هر روز با من تماس می‌گیرد و سعی می‌کند چیزی به من بفروشد،   می‌دانی،

you know, what happens when you're sitting there  and your phone rings and you don't recognise the  

وقتی آنجا نشسته‌ای و تلفنت زنگ می‌زند و

number. So it's a regular mobile phone. Someone  keeps on calling me. Someone keeps calling me so  

شماره را نمی‌شناسید چه اتفاقی می‌افتد. بنابراین یک تلفن همراه معمولی است. یک نفر مدام با من تماس می گیرد. کسی مدام با من تماس می‌گیرد تا

we can use that to keep on or keep. Okay.  But it's all again about those habits.

بتوانیم از آن برای ادامه یا ادامه استفاده کنیم. باشه. اما همه چیز دوباره به آن عادت ها مربوط می شود.

So there are other phrases that we can use to  describe present habits. I have an inclination  

بنابراین عبارات دیگری وجود دارد که می‌توانیم برای توصیف عادت‌های فعلی از آنها استفاده کنیم. من تمایل

to or I'm inclined to do something. So I  have an inclination to go on too long. Okay,  

به انجام کاری دارم یا تمایل به انجام آن دارم. بنابراین من تمایل زیادی به ادامه کار دارم. بسیار خوب،

I have an inclination to talk too quickly,  somebody might say, I'm inclined to go on a  

من تمایل دارم خیلی سریع صحبت کنم، ممکن است کسی بگوید، من تمایل دارم

little bit too much, or I'm inclined to talk too  quickly. So these will be ways in which I could  

کمی زیاده روی کنم، یا تمایل دارم خیلی سریع صحبت کنم . بنابراین اینها روش هایی هستند که می توانم

talk about me and certain habits. And people  might say, oh, yeah, your causes are great,  

درباره خودم و عادت های خاصی صحبت کنم. و مردم ممکن است بگویند، اوه، بله، دلایل شما عالی هستند،

but sometimes you talk a little too quickly. Or  sometimes you go on a little bit too much. So I  

اما گاهی اوقات شما کمی خیلی سریع صحبت می کنید. یا گاهی اوقات کمی بیش از حد ادامه می دهید. بنابراین

can have an inclination to talk too quickly.  Or I'm inclined to talk or speak too quickly.

می‌توانم تمایل داشته باشم که خیلی سریع صحبت کنم. یا من تمایل دارم خیلی سریع صحبت کنم یا صحبت کنم.

Okay, and if you happen to like this particular  lesson, then make sure you like the video. And if  

بسیار خوب، و اگر این درس خاص را دوست داشتید ، مطمئن شوید که ویدیو را دوست دارید. و اگر   می

you can, please subscribe to the channel,  because it will really, really help.

توانید، لطفاً در کانال مشترک شوید، زیرا واقعاً کمک خواهد کرد.

We can also use the expression as a rule  and this will talk about habits. As a rule,  

همچنین می‌توانیم از عبارت به‌عنوان یک قاعده استفاده کنیم و این در مورد عادت‌ها صحبت می‌کند. به عنوان یک قاعده،

I try to get to bed before 1030 In the evening.  As a rule, I usually get up at six o'clock in  

سعی می کنم قبل از ساعت 1030 شب به رختخواب بروم. به عنوان یک قاعده، من معمولاً ساعت شش صبح بیدار می شوم

the morning. As a rule, I will record my  lessons on a Saturday afternoon. Okay,  

. به عنوان یک قاعده، من درس‌هایم را در بعدازظهر شنبه ضبط می‌کنم. بسیار خوب،

so these are things I do as a rule. We  can use that expression as a rule when  

پس اینها کارهایی است که من به عنوان یک قاعده انجام می دهم. وقتی

we're referring to habits as a rule, she goes  to the hairdresser's once a month. As a rule,  

به عادت‌ها اشاره می‌کنیم، می‌توانیم از این عبارت به عنوان یک قاعده استفاده کنیم، او هر ماه یک بار به آرایشگاه می‌رود. به عنوان یک قاعده،

we usually have turkey in ham for Christmas  dinner. So doesn't have to be every week because  

معمولاً برای شام کریسمس، بوقلمون در ژامبون می‌خوریم . بنابراین لازم نیست هر هفته باشد زیرا

Christmas is not every week of course, but it is  a habit. And we can use that expression as a rule.

البته کریسمس هر هفته نیست، اما یک عادت است. و ما می توانیم از آن عبارت به عنوان یک قاعده استفاده کنیم.

Also, we can say I'm prone to or I tend to, I'm  prone to getting a little sick during the winter  

همچنین، می‌توانیم بگوییم مستعد ابتلا هستم یا تمایل دارم، در زمستان که هوا سردتر می‌شود، مستعد ابتلا به کمی بیماری هستم

when the weather gets colder. I tend to get a  little sick during the winter when the weather  

. من معمولاً در طول زمستان که هوا

is colder, so prone to do something, or tend  to do something, okay. Prone to or tend to.

سردتر است، کمی مریض می شوم، بنابراین مستعد انجام کاری یا تمایل به انجام کاری هستم، خوب. مستعد یا تمایل به.

Nine times out of ten. Another expression we can  use again to express this issue of habit. Nine  

نه مرتبه از ده تا. عبارت دیگری که می‌توانیم دوباره برای بیان این مسئله عادت استفاده کنیم.

times out of ten he comes home at six o'clock in  the evening. Nine times out of ten he'll sit down  

از هر ده بار، نه بار، ساعت شش عصر به خانه می‌آید. از هر ده بار 9 بار

in front of the television and watch the football  if it's on the TV. Nine times out of ten he'll  

جلوی تلویزیون می‌نشیند و فوتبال را تماشا می‌کند . از هر ده بار، نه بار

buy a perfume for her birthday or for Christmas.  Okay, habit, habit habit nine times out of ten.  

برای تولد یا کریسمس او عطر می‌خرد. خوب، عادت، عادت عادت، نه بار از ده بار.

So just showing the consistency of the regularity  or the habit in which the person does something.

بنابراین فقط نشان دادن قوام منظم یا عادتی که در آن فرد کاری انجام می دهد.

Now if we want to talk about past habits, because  the what we previously looked at our present  

حالا اگر بخواهیم در مورد عادات گذشته صحبت کنیم، زیرا همان چیزی که قبلاً به عادات فعلی خود نگاه می کردیم،

habits but want to talk about past habits, we can  use words and expressions like I used to, okay,  

اما می خواهیم در مورد عادات گذشته صحبت کنیم، می توانیم از کلمات و عباراتی مانند من استفاده کنیم، بسیار خوب،

as I used to with the infinitive, I used to visit  my grandmother. Every Saturday when I was young,  

همانطور که قبلاً در مورد مصدر استفاده می کردم، من به مادربزرگم سر می زد. وقتی جوان بودم، هر شنبه‌ها به «

I used to visit Okay, so used to plus the  infinitive, I would visit my grandmother  

خوب» سر می‌زدم، بنابراین به‌علاوه مصدر،

every Saturday when I was young. Now,  when it's a habit, and we use used to,  

هر شنبه وقتی جوان بودم، به دیدن مادربزرگم می‌رفتم. حالا، وقتی عادت است، و عادت می‌کردیم، می‌توانیم

we can substitute it with would, provided  it is a habit, okay. So I used to visit my  

آن را با will جایگزین کنیم، به شرطی که عادت باشد، خوب. بنابراین

grandmother every Saturday when I was young.  I would visit my grandmother every Saturday  

وقتی جوان بودم هر شنبه به دیدن مادربزرگم می رفتم. وقتی جوان بودم هر شنبه    به مادربزرگم سر می زدم

when I was young. There's no difference in  the meanings are used to or would. However,  

. هیچ تفاوتی در معانی استفاده شده یا می‌خواهد وجود ندارد. با این حال،

if I said I used to work in a bank, I can't  say I would work in a bank because I used to  

اگر می‌گفتم قبلاً در بانک کار می‌کردم، نمی‌توانم بگویم در بانک کار می‌کردم، زیرا قبلاً

work in a bank is not the habit. It's just a  fact, I used to work in a bank. But I used to  

در بانک کار می‌کردم عادت نیست. این فقط یک واقعیت است، من قبلاً در یک بانک کار می کردم. اما من عادت داشتم

play football every Saturday with my friends.  I would play football every Saturday with my  

هر شنبه با دوستانم فوتبال بازی کنم. من هر شنبه با عادت‌های دوستانم فوتبال بازی می‌کردم

friends habits so we can use either used to  or would and that's about habits in the past.

تا بتوانیم از عادت‌های قبلی استفاده کنیم یا می‌کردیم و این مربوط به عادت‌های گذشته است.

Now, we can also use a kept on doing something  before we refer to keep so here we put it in  

اکنون، می‌توانیم قبل از اینکه به حفظ کردن اشاره کنیم، از یک نگه‌داشتن در انجام کاری استفاده کنیم، بنابراین در اینجا آن را در

the past I kept on he kept on reading books well  into his 90s. So perhaps your grandfather when he  

گذشته‌ای که من در آن نگه داشتم، او تا ۹۰ سالگی به خواندن کتاب ادامه داد، قرار می‌دهیم. بنابراین شاید پدربزرگ شما وقتی

was really old, he still had the habit of reading  books, he kept on reading books well into his 90s.  

واقعاً پیر بود، هنوز عادت به خواندن کتاب داشت، او تا 90 سالگی به خواندن کتاب ادامه داد.

Even when he was 91, 92 he would still have a book  beside him to read perhaps a little more slowly,  

حتی وقتی 91، 92 سالش بود، هنوز کتابی در کنارش داشت تا شاید کمی آهسته تر بخواند،

but he would still read. I kept on eating pizzas.  Even though my doctor told me it was bad for my  

اما همچنان می خواند. من به خوردن پیتزا ادامه دادم. حتی اگر دکترم به من گفت که برای سلامتی من مضر است

health. I kept on eating pizzas, even though  the doctor told me they were bad for my health.

. من به خوردن پیتزا ادامه دادم، حتی اگر دکتر به من گفت که برای سلامتی من مضر است.

Or I was always doing. I was always  getting into trouble with my math  

یا من همیشه انجام می دادم. من همیشه با معلم ریاضی ام

teacher at school. I was always getting  into trouble with the sports teacher at  

در مدرسه دچار مشکل می شدم. من همیشه با معلم ورزش در

school because I wanted to do it my way.  So always getting I was always so again,  

مدرسه مشکل داشتم زیرا می‌خواستم آن را به روش خودم انجام دهم. بنابراین همیشه دریافت من همیشه دوباره اینطور بودم،

that habit and using past tenses relating  to past habits so and other phrases that we  

آن عادت و استفاده از زمان های گذشته مربوط به عادت های گذشته و عبارات دیگری که

could use to describe past habits are I was  forever. I was forever forgetting to do my  

می توانستیم برای توصیف عادات گذشته از آنها استفاده کنیم، من برای همیشه بودم. من برای همیشه فراموش کردم پروژه تاریخم را انجام دهم

history project. I was forever getting into  trouble with my parents for being late home.

. من برای همیشه با پدر و مادرم به خاطر دیر رسیدن به خانه دچار مشکل بودم.

Or I was prone to. I was prone to bad colds and  flus when I was you young boy. So prone to again,  

یا مستعد بودم. وقتی پسر جوانی بودم، مستعد سرماخوردگی و آنفولانزا بودم. خیلی مستعد دوباره،

I was prone to as a habit. Okay, so  let me give it to you one more time.  

من به عنوان یک عادت مستعد بودم. خوب، پس اجازه دهید یک بار دیگر آن را به شما بدهم.

So we're looking at habits and the first  ones we're looking to is about present  

بنابراین، ما به عادت‌ها نگاه می‌کنیم و اولین موردی که به دنبال آن هستیم، مربوط به

habits and what tenses we use for those.  So we can use the present simple, okay,  

عادات کنونی و زمان‌هایی است که برای آن‌ها استفاده می‌کنیم. بنابراین می توانیم از حال ساده، خوب،

or we can use will and the infinitive.  We can use always plus ing. We can use  

یا می توانیم از اراده و مصدر استفاده کنیم. ما می توانیم همیشه از plus ing استفاده کنیم. می‌توانیم از

keep on or keep doing something ing. Or I  have an inclination to or I'm inclined to,  

ادامه دهید یا به انجام کاری ادامه دهیم. یا تمایل دارم یا تمایل دارم،

as a rule, I do this or as a rule I do that I'm  prone to or I tend to and then nine times out  

به‌عنوان یک قاعده، این کار را انجام می‌دهم یا به‌عنوان یک قاعده این کار را انجام می‌دهم که مستعد آن هستم یا به آن تمایل دارم و سپس نه بار

of 10 so they're all the examples of talking  about habits using present tenses or present  

از 10، بنابراین همه نمونه‌ها هستند. صحبت کردن درباره عادات با استفاده از زمان حال یا

habits present tenses. Now if we talk about past  habits, we can say you used to or would, okay,  

عادات حال حاضر. حالا اگر در مورد عادت‌های گذشته صحبت کنیم، می‌توانیم بگوییم که عادت داشتید یا می‌کردید، بسیار خوب،

provided it's about habit kept on doing something  again with that ing or kept doing something. I  

به شرطی که این عادت باشد که به انجام کاری با آن عادت ادامه دهید یا به انجام کاری ادامه دهید. من

was always doing something. And then finally I was  forever doing this or forever getting into trouble  

همیشه کاری انجام می‌دادم. و بالاخره من برای همیشه این کار را انجام می‌دادم یا برای همیشه دچار مشکل می‌شدم

or forever forgetting. And then finally,  I was prone to prone to certain sickness.

یا برای همیشه فراموش می‌کردم. و سرانجام، من مستعد ابتلا به برخی بیماری‌ها بودم.

Okay, so all about habits, both present and  past tense is how we use them. So give them  

بسیار خوب، بنابراین همه چیز در مورد عادات، چه در زمان حال و چه در زمان گذشته، نحوه استفاده ما از آنهاست. پس

a little bit of practice, read them and listen  to it once or twice. If you have any problems,  

کمی تمرین کنید، آنها را بخوانید و یک یا دو بار به آن گوش دهید. اگر مشکلی دارید،

come back to me. Very happy to help you and give  you some other examples. Okay, practice those  

به من مراجعه کنید. بسیار خوشحالم که به شما کمک می‌کنم و نمونه‌های دیگری را به شما می‌دهم. خوب، این عادت‌ها را تمرین کنید

habits. And as always, thanks for listening.  Thanks for watching. Join me again soon.

. و مثل همیشه، ممنون که گوش دادید. ممنون از ملاحظه تان. به زودی دوباره به من بپیوندید.