20 Advanced Adjectives (C1/C2) to Build Your Vocabulary | TOTAL English FLUENCY

56,863 views ・ 2024-03-20

Learn English with Harry


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hi there. Welcome back to advanced  English Lessons with Harry,  
0
80
2920
سلام. به « درس‌های پیشرفته انگلیسی با هری» خوش آمدید،
00:03
where we try to help you to get a better  understanding of the English language,
1
3000
3840
که سعی می‌کنیم به شما کمک کنیم تا زبان انگلیسی را بهتر درک کنید،
00:06
This is an advanced English lesson. And in this  one we're looking specifically at 20 advanced  
2
6840
6960
این یک درس انگلیسی پیشرفته است. و در این یکی ما به طور خاص به 20
00:13
adjectives, 20 advanced adjectives, adjectives  in English that will help you to be a little  
3
13800
5720
صفت پیشرفته، 20 صفت پیشرفته، صفت به زبان انگلیسی نگاه می‌کنیم که به شما کمک می‌کند
00:19
bit more descriptive, particularly in your  written format. But also if you're doing this,  
4
19520
6520
کمی توصیفی‌تر باشید، به‌ویژه در قالب نوشتاری‌تان. اما همچنین اگر این کار را انجام می‌دهید،
00:26
if you're in your the speaking part  or the written part of is really,  
5
26040
4360
اگر در بخش گفتاری یا نوشتاری خود هستید،
00:30
really important to drop in a few good words,  good adjectives, adverbs, whatever they might be.
6
30400
6080
واقعاً مهم است که چند کلمه خوب، صفت‌های خوب، قیدها، هر چه که باشند، حذف کنید.
00:36
As you know, I strongly believe  that 1 to 1 lessons are the best  
7
36480
4120
همانطور که می‌دانید، من قویاً معتقدم که 1 به 1 درس بهترین
00:40
way in which you can improve your language skills.
8
40600
3520
راهی است که می‌توانید مهارت‌های زبان خود را بهبود بخشید.
00:44
So let me introduce you to Preply. Preply  is a 1 to 1 tutor platform where you can  
9
44120
6920
بنابراین اجازه دهید Preply را به شما معرفی کنم. Preply یک پلتفرم معلم 1 به 1 است که در آن می‌توانید
00:51
learn how to communicate in a language faster.
10
51040
3560
سریع‌تر نحوه برقراری ارتباط به یک زبان را یاد بگیرید.
00:54
Preply has thousands of tutors who are native in  Spanish, English, Portuguese, German and over 50  
11
54600
8200
Preply هزاران مربی دارد که بومی اسپانیایی، انگلیسی، پرتغالی، آلمانی و بیش از 50
01:02
other languages, and with over 32,000 tutors  to choose from, you can use their filters to  
12
62800
8320
زبان دیگر هستند، و با بیش از 32000 معلم خصوصی برای انتخاب، می‌توانید از فیلترهای آن‌ها برای
01:11
narrow down the selection process to ensure that  you get the tutor that meets your needs exactly.
13
71120
7240
محدود کردن فرآیند انتخاب استفاده کنید تا مطمئن شوید که به معلم کمک می‌کنید. دقیقا نیازهای شما را برآورده می کند
01:18
Preply connects you with real people  expert tutors who can offer customised  
14
78360
5120
Preply شما را با آموزگاران متخصص با افراد واقعی مرتبط می‌کند که می‌توانند
01:23
guidance and support to help you  achieve your language Learning goals.
15
83480
4760
راهنمایی و پشتیبانی سفارشی‌سازی شده برای کمک به شما برای دستیابی به اهداف یادگیری زبان ارائه دهند.
01:28
Plus, with the convenience of online lessons,  
16
88240
2880
به‌علاوه، با راحتی درس‌های آنلاین،
01:31
you can take classes anytime and  anywhere that suits your schedule.
17
91120
5000
می‌توانید در هر زمان و هر مکانی که متناسب با برنامه‌تان باشد در کلاس‌ها شرکت کنید.
01:36
With Preppy's 100% satisfaction guarantee,  they will provide a replacement tutor,  
18
96120
6400
با ضمانت 100٪ رضایت Preppy،
01:42
if the first tutor that you select  for some reason doesn't meet up to  
19
102520
4160
اگر اولین معلمی که انتخاب می‌کنید به دلایلی مطابق
01:46
your expectations. So don't you think  it's about time that you tried Preply?
20
106680
5720
انتظارات شما نباشد، آنها معلم جایگزینی را ارائه خواهند داد. بنابراین فکر نمی‌کنید وقت آن رسیده که Preply را امتحان کنید؟
01:52
Make sure you click on the link in the description  below to get your 50% reduction in the first  
21
112400
5520
مطمئن شوید که روی پیوند در توضیحات زیر کلیک کرده‌اید تا 50 درصد کاهش خود را در اولین
01:57
lesson that you purchase with Preply.com.  Thanks Preply for sponsoring this lesson.
22
117920
5800
درسی که با Preply.com خریداری می‌کنید، دریافت کنید. با تشکر Preply برای حمایت مالی از این درس.
02:03
So in this particular lesson,  we're going to focus on adjectives,  
23
123720
4400
بنابراین در این درس خاص، ما روی صفت‌ها تمرکز می‌کنیم،
02:08
20 advanced adjectives. Now, a lot of these you  might not know. And when you look at the list,  
24
128120
6640
20 صفت پیشرفته. اکنون، بسیاری از این موارد ممکن است ندانید. و وقتی به فهرست نگاه می‌کنید،
02:14
you might not understand them at the  first time that you look at them. Then  
25
134760
3800
ممکن است در اولین باری که به آن‌ها نگاه می‌کنید متوجه آن‌ها نشوید. سپس
02:18
please listen to it a couple of times.  Take a few of them. Not all of them.
26
138560
4200
لطفاً چند بار به آن گوش دهید. چند تا از آنها را بردارید. نه همه آنها.
02:22
Take a few of them. Practice. Okay. Look them up  in the dictionary. Practice them again. Trying to  
27
142760
6000
چند تا از آنها را بردارید. تمرین. باشه. آنها را در فرهنگ لغت جستجو کنید. دوباره آنها را تمرین کنید. تلاش برای
02:28
see a situation when you can use them. And if you  can only. And even just use a few of them in your  
28
148760
6680
دیدن موقعیتی که می‌توانید از آنها استفاده کنید. و فقط اگر بتوانید. و حتی فقط از تعدادی از آنها در
02:35
speech, in an email or whatever. It'll help  you to understand them much, much better. And  
29
155440
5360
سخنرانی، ایمیل یا هر چیز دیگری استفاده کنید. این به شما کمک خواهد کرد که آنها را خیلی خیلی بهتر درک کنید. و
02:40
you have a much better chance of remembering them  because just learning them by heart isn't going to  
30
160800
5080
شما شانس بسیار بیشتری برای به خاطر سپردن آنها دارید ، زیرا فقط یادگیری آنها از روی قلب
02:45
work. Within 15-20 minutes they'll be gone. So you  really have to practice. Practice. And yes, more  
31
165880
7080
کارساز نیست. در عرض 15-20 دقیقه آنها از بین خواهند رفت. پس واقعاً باید تمرین کنید. تمرین. و بله، بیشتر
02:52
practice. Okay, so we've got 20 and I'm going to  give you an explanation as to what it means. It's  
32
172960
5200
تمرین کنید. بسیار خوب، پس ما 20 داریم و من قصد دارم توضیحی درباره معنای آن به شما بدهم.
02:58
one of them. And then I'll give you a couple of  examples as to how you might be able to use them.
33
178160
5840
یکی از آنهاست. و سپس چند مثال برای شما می‌آورم که چگونه ممکن است بتوانید از آنها استفاده کنید.
03:04
Number one.
34
184000
880
03:04
Articulate, articulate. Now there is  a verb to articulate. And when we're  
35
184880
6400
شماره یک.
بیان کردن، بیان کردن. اکنون یک فعل برای بیان وجود دارد. و وقتی
03:11
talking about the pronunciation.  Articulate. Is the adjective a  
36
191280
5040
در مورد تلفظ صحبت می کنیم. بیان. آیا این صفت
03:16
different pronunciation?  Different stress? Okay. So
37
196320
3680
تلفظ متفاوتی دارد؟ استرس متفاوت؟ باشه. بنابراین
03:20
Articulate means
38
200000
1800
Articulate به معنای
03:21
the ability to express thoughts  and ideas clearly and effectively.
39
201800
6240
توانایی بیان افکار و ایده‌ها به وضوح و مؤثر است.
03:28
Particularly when somebody is writing
40
208040
2160
مخصوصاً وقتی کسی در حال نوشتن
03:30
some
41
210200
440
03:30
essay or if they're giving a speech.  So you have to be clear and effective.
42
210640
4680
مقاله ای است یا در حال سخنرانی است. پس باید شفاف و موثر باشید.
03:35
So you have to be articulate. And the  way you put it across the people very,  
43
215320
5440
بنابراین شما باید بیان کنید. و روشی که شما آن را در میان مردم بیان می‌کنید، به
03:40
very clearly understand you. For example,
44
220760
2840
وضوح شما را درک می‌کند. به‌عنوان مثال،
03:43
the articulate lawyer presented a  strong case. Persuading the jury  
45
223600
5840
وکیل متشکل یک پرونده قوی ارائه کرد. متقاعد کردن هیئت منصفه
03:49
with her convincing arguments  and eloquent delivery. Yes,  
46
229440
4440
با استدلال های قانع کننده و ارائه شیوا. بله،
03:53
a good lawyer. So now we set the I said here,  the articulate lawyer. You could also say
47
233880
5840
یک وکیل خوب. بنابراین اکنون آنچه را که گفتم اینجا تنظیم می‌کنیم، وکیل متفکر. همچنین می توانید بگویید که
04:00
the lawyer presented her
48
240240
2760
وکیل
04:03
case with
49
243000
1240
پرونده خود را با
04:04
Articulate words or articulate delivery.
50
244240
3760
کلمات بیان شده یا تحویل مفصل ارائه کرده است.
04:08
So you can use articulate in many  different ways. But here in my example,  
51
248000
4200
بنابراین می‌توانید به روش‌های مختلف از articulate استفاده کنید. اما اینجا در مثال من،
04:12
it's the articulate lawyer, meaning someone who's  very, very clear. And then in the second example,  
52
252200
6200
این وکیل متصور است، یعنی کسی که بسیار بسیار واضح است. و سپس در مثال دوم،
04:18
we can talk about a journalist. So  the articulate journalist wrote a  
53
258400
4600
می توانیم در مورد یک روزنامه نگار صحبت کنیم. بنابراین، روزنامه‌نگار خوش بیان
04:23
powerful article shedding light  on important issues and sparking  
54
263000
6080
مقاله‌ای قدرتمند نوشت که موضوعات مهم را روشن می‌کند و باعث ایجاد
04:29
meaningful conversations and debate. So a  very articulate article by the journalist.
55
269080
7440
مکالمات و بحث‌های معنادار می‌شود. بنابراین یک مقاله بسیار مفصل توسط روزنامه نگار.
04:36
Okay. So we could say the articulate journalist  or an articulate article by the journalist. So an  
56
276520
6800
باشه. بنابراین می‌توانیم بگوییم روزنامه‌نگار مفصل یا مقاله مفصل روزنامه‌نگار. بنابراین
04:43
article that was very, very clear and clearly  set out exactly what he was talking about,  
57
283320
5840
مقاله‌ای که بسیار، بسیار واضح و واضح بود، دقیقاً در مورد چه چیزی صحبت می‌کرد،   اینکه
04:49
whether he was protesting against some  building regulations or some corruption  
58
289160
4920
آیا او به برخی مقررات ساختمانی اعتراض می‌کرد یا برخی فسادها
04:54
in the government. His arguments were very  clear, very articulate, and this sparked
59
294080
5560
در دولت. استدلال‌های او بسیار واضح، بسیار واضح بود و این باعث
05:00
a lot of debate and  discussions around the country.
60
300320
3720
بحث‌ها و بحث‌های زیادی در سراسر کشور شد.
05:04
Number two, Astute, astute. Now astute  means the ability to understand and analyse  
61
304040
9160
شماره دو، زیرک، زیرک. اکنون زیرک به معنای توانایی درک و تجزیه و تحلیل
05:13
situations quickly and accurately. So when  somebody is astute, it doesn't take them long
62
313200
7040
سریع و دقیق موقعیت‌ها است. بنابراین وقتی فردی زیرک است، طولی نمی‌کشد
05:20
To understand what somebody is trying to tell them  
63
320240
2320
تا بفهمد کسی چه چیزی می‌خواهد به او بگوید
05:22
and they're able to sum up the  situation very quickly and very
64
322560
5120
و می‌تواند خیلی سریع و بسیار
05:27
accurately. Okay. Now, an example. The astute  businessman was able to predict market trends  
65
327680
9120
دقیق وضعیت را خلاصه کند. باشه. حالا یک مثال تاجر زیرک می‌توانست روندهای بازار را پیش‌بینی کند
05:36
and make strategic decisions leading to great  success in his business. Okay. So the articulate,  
66
336800
6880
و تصمیمات استراتژیک بگیرد که منجر به موفقیت بزرگ در کسب‌وکارش شود. باشه. بنابراین،
05:43
sorry, the astute businessman was able to predict  market trends and make strategic decisions that  
67
343680
8000
تاجر زیرک، متأسفم، توانست روندهای بازار را پیش‌بینی کند و تصمیم‌های استراتژیک بگیرد که
05:51
led to great success in his business, the astute  businessman. So he made decisions that were.
68
351680
7000
منجر به موفقیت بزرگ در تجارت او شد، تاجر زیرک. بنابراین او تصمیماتی گرفت که چنین بود.
05:58
Really, really effective. But also that helped  his business to develop. Okay, so astute.
69
358680
7240
واقعاً، واقعاً مؤثر است. اما همچنین به پیشرفت کسب و کار او کمک کرد. باشه خیلی باهوش
06:05
And the second example we could talk  about politicians and politicians can  
70
365920
3960
و مثال دومی که می‌توانیم درباره سیاستمداران و سیاستمداران صحبت کنیم،
06:09
often be astute. So the astute politician was able  
71
369880
4920
اغلب می‌تواند زیرک باشد. بنابراین، سیاستمدار زیرک می‌توانست
06:14
to navigate complex political situations  and make wise choices for the benefit of
72
374800
7960
موقعیت‌های سیاسی پیچیده را طی کند و انتخاب‌های عاقلانه‌ای به نفع
06:22
His or her constituents or the  constituents in their constituency,
73
382760
6240
رای‌دهندگان خود یا انتخاب‌کنندگان حوزه انتخابیه خود داشته باشد،
06:29
they need good leadership from their
74
389000
2360
آنها به رهبری خوب از سوی سیاستمداران خود نیاز دارند
06:31
politicians. So this particular politician  was particularly astute a case who is able  
75
391360
5640
. بنابراین، این سیاستمدار خاص موردی زیرک بود که می‌توانست
06:37
to make wise, clever decisions that were for  the benefit of everybody who lived in his
76
397000
6040
تصمیم‌های عاقلانه و هوشمندانه بگیرد که به نفع همه کسانی بود که در حوزه انتخابیه او زندگی می‌کردند
06:43
constituency.
77
403040
1120
.
06:44
Don't forget to click on the link  in the description below to get your  
78
404160
3600
فراموش نکنید که روی پیوند در توضیحات زیر کلیک کنید تا
06:47
50% reduction in the first lesson  that you purchase with Preply.com.
79
407760
4400
50٪ کاهش خود را در اولین درس که با Preply.com خریداری می‌کنید، دریافت کنید.
06:52
Number three, diligent. Okay,  
80
412160
2520
شماره سه، کوشا. بسیار خب،
06:54
so this is another strong adjective  diligent, diligent refers to somebody
81
414680
5680
پس این یک صفت قوی دیگر است  کوشا ، کوشا به کسی اطلاق می‌شود
07:00
who is hardworking, who is conscientious  and thorough in everything they do.
82
420360
5760
که سخت‌کوش است، وظیفه‌شناس است و در هر کاری که انجام می‌دهد دقیق است.
07:06
Diligent.
83
426120
1080
کوشا.
07:07
The diligent student studied for hours every  day, putting in great effort to achieve
84
427200
8920
دانش‌آموز سخت‌کوش هر روز ساعت‌ها درس می‌خواند و تلاش زیادی برای کسب
07:16
top grades in all of her classes. So the diligent  student. Now, if you wanted to use as a not verb,  
85
436120
7600
نمرات عالی در همه کلاس‌هایش می‌کرد. پس دانش آموز کوشا. اکنون، اگر می‌خواهید از آن به‌عنوان یک فعل نه استفاده کنید،
07:23
the you could say the student studied  diligently for hours so you could turn  
86
443720
5320
می‌توانید بگویید دانش‌آموز ساعت‌ها با پشتکار مطالعه کرده است تا بتوانید
07:29
it around and present it as an adverb.  So very easy to change verbs... sorry,  
87
449040
5240
آن را برگردانید و آن را به‌عنوان یک قید ارائه کنید. تغییر افعال بسیار آسان است... متاسفم،
07:34
adjectives two adverbs By adding  -ly. So diligent becomes diligently,  
88
454280
5720
صفت دو قید با اضافه کردن -ly. بنابراین کوشا با پشتکار تبدیل می شود،
07:40
so the student studied diligently. The adjective  added ly becomes the adverb. Here we're talking  
89
460000
7360
بنابراین دانش آموز با پشتکار مطالعه می کرد. صفت ly اضافه شده به قید تبدیل می شود. در اینجا ما
07:47
about adjectives. So go back to diligent. The  diligent student studied for hours each day,  
90
467360
7000
درباره صفت ها صحبت می کنیم. پس به کوشا برگردید. دانش‌آموز سخت‌کوش هر روز ساعت‌ها درس می‌خواند،
07:54
putting in the effort to achieve top marks in her  exams, or the diligent employee worked tirelessly  
91
474360
9120
تلاش می‌کند تا نمرات برتر را در امتحانات خود کسب کند، یا کارمند کوشا به‌طور خستگی‌ناپذیر تلاش می‌کند
08:03
to meet deadlines and exceed expectations,  earning praise and recognition from his bosses.
92
483480
7080
تا ضرب‌الاجل‌ها را برآورده کند و از انتظارات فراتر رود، و از روسای خود تمجید و شناسایی شود.
08:10
So the employee was very diligent in his work. He  worked tirelessly to meet those deadlines, and so  
93
490560
8480
بنابراین کارمند در کار خود بسیار کوشا بود. او برای رعایت این ضرب‌الاجل‌ها خستگی‌ناپذیر کار می‌کرد، و بنابراین
08:19
he worked day in, day out, not caring really,  whether he had to work overtime or not. He just  
94
499040
5960
، روز به روز کار می‌کرد، بدون اینکه واقعاً اهمیتی دهد که آیا باید اضافه کاری کند یا نه. او فقط می
08:25
wanted to make sure that the work got done. So  he was very diligent, very dedicated in his work.
95
505000
6840
خواست مطمئن شود که کار انجام شده است. بنابراین او در کار خود بسیار کوشا و بسیار فداکار بود.
08:31
Number four, eminent. Eminent.
96
511840
3760
شماره چهار، برجسته. برجسته
08:35
When somebody is eminent, a person  is eminent. We refer to them that  
97
515600
3880
وقتی کسی برجسته است، یک فرد برجسته است. ما به آن‌ها اشاره می‌کنیم که
08:39
somebody who is highly respected in the  position they hold, the work they do,  
98
519480
5320
کسی که در موقعیتی که دارند، کاری که انجام می‌دهند، بسیار مورد احترام است
08:44
and they are greatly admired by everybody, so  highly respected and admired, often because  
99
524800
7080
و همه آنها را بسیار تحسین می‌کنند، بنابراین بسیار مورد احترام و تحسین هستند، اغلب به دلیل
08:51
of great achievements that they have achieved  or that they have done. So except for example,
100
531880
6960
دستاوردهای بزرگی که به دست آورده‌اند یا انجام داده‌اند. بنابراین به جز برای مثال،
08:58
The eminent scientist made groundbreaking  discoveries that revolutionised the field  
101
538840
7880
دانشمند برجسته به اکتشافات پیشگامانه ای دست یافت که انقلابی در زمینه
09:06
of medicine earning her numerous accolades and  awards. So the work by this particular scientists,  
102
546720
7240
پزشکی ایجاد کرد و جوایز و تمجیدهای متعددی را برای او به ارمغان آورد . بنابراین، کار این دانشمندان خاص،
09:13
her work was recognised by everybody. And she  was soon seen as a real eminent scientist in her  
103
553960
7360
کار او توسط همه به رسمیت شناخته شد. و او به زودی به عنوان یک دانشمند برجسته واقعی در
09:21
field of cancer research or whatever it was that  she was studying. She'd made some breakthrough
104
561320
6680
زمینه تحقیقات سرطان یا هر چیز دیگری که مطالعه می کرد دیده شد. او
09:28
and groundbreaking discoveries  in relation to drug treatment  
105
568000
4280
اکتشافات مهم و پیشگامانه ای در رابطه با درمان دارویی
09:32
or some other way to lessen the impact  of these particular diseases and so an  
106
572280
5840
یا راه دیگری برای کاهش تأثیر این بیماری های خاص انجام داده بود و به این ترتیب یک
09:38
eminent scientist or an eminent politician  in the such a thing who's greatly respected,  
107
578120
6000
دانشمند برجسته یا یک سیاستمدار برجسته در چنین چیزی که بسیار مورد احترام است،
09:44
somebody who's been a politician for many, many  decades, they could also be described as eminent.
108
584120
6800
شخصی که یک سیاستمدار بوده است. چندین، چندین دهه، آنها همچنین می توانند به عنوان برجسته توصیف شوند.
09:50
My second example, we talk about an eminent  artist so not as to is well respected by other  
109
590920
6080
مثال دوم من، ما در مورد یک هنرمند برجسته صحبت می‌کنیم به طوری که مورد احترام سایر
09:57
members of the artistic world, but also by the  general public. So the eminent artist created  
110
597000
6720
اعضای دنیای هنری نیست، بلکه عموم مردم نیز به او احترام می‌گذارند. بنابراین این هنرمند برجسته، شاهکارهایی خلق کرد
10:03
masterpieces that inspired generations, leaving  a lasting legacy in the world of art. Okay,  
111
603720
7000
که الهام بخش نسل‌ها بود و میراثی ماندگار در دنیای هنر به جا گذاشت. خوب،
10:10
so the eminent artist who created sculptures  or paintings that were really beautiful.
112
610720
7640
پس هنرمند برجسته ای که مجسمه ها یا نقاشی هایی خلق کرد که واقعاً زیبا بودند.
10:18
Amazing technique. And these were certainly  revered by everybody who who has seen them.
113
618360
7040
تکنیک شگفت انگیز و قطعاً همه کسانی که آنها را دیده‌اند مورد احترام قرار می‌گیرند.
10:25
Number five impartial. So we're talking about,  
114
625400
3440
شماره پنج بی طرف. بنابراین، ما در مورد صفت ها صحبت می کنیم،
10:28
remember, we're talking about adjectives.  So impartial. Impartial means somebody that  
115
628840
6400
یادتان باشد، ما در مورد صفت ها صحبت می کنیم. خیلی بی طرف بی‌طرف به معنای شخصی است که نسبت به
10:35
has an unbiased and fair view of whatever the  situation is in an unbiased and fair view of
116
635240
7200
هر موقعیتی که وجود دارد، دیدگاهی بی‌طرفانه و منصفانه دارد، با دیدی بی‌طرفانه و منصفانه از
10:42
the people, an unbiased and  fair view of the situation,  
117
642440
3200
مردم، نگاهی بی‌طرفانه و منصفانه به وضعیت،
10:45
an unbiased, fair view of  the competition. Okay. So,
118
645640
4640
نگاهی بی‌طرفانه و منصفانه به رقابت. باشه. بنابراین،
10:50
For example, judges in competitions, they also  have to and always have to be impartial. The  
119
650280
5720
برای مثال، داوران در مسابقات، آنها نیز باید و همیشه باید بی‌طرف باشند.
10:56
impartial judge considered all the evidence  and made a just and fair decision upholding  
120
656000
7560
قاضی بی‌طرف همه شواهد را در نظر گرفت و تصمیمی عادلانه و منصفانه با رعایت
11:03
the principles of justice and equality. So the  impartial judge and the jury considered all the  
121
663560
8480
اصول عدالت و برابری گرفت. بنابراین قاضی بی‌طرف و هیئت منصفه همه شواهد را در نظر گرفتند
11:12
evidence and made a just decision upholding  the principles of justice and equality
122
672040
6560
و تصمیم عادلانه‌ای اتخاذ کردند که از اصول عدالت و برابری حمایت می‌کرد
11:18
Or
123
678600
640
یا
11:19
the impartial journalist who reported on the  news objectively so is impartial. He's got  
124
679240
7320
روزنامه‌نگار بی‌طرفی که به طور عینی اخبار را گزارش می‌کرد، بی‌طرف بود. او باید
11:26
to be objective. So he reported on the  news objectively presenting all sides  
125
686560
4480
عینی باشد. بنابراین او اخبار را گزارش داد و همه طرف‌های ماجرا را به‌طور عینی ارائه کرد
11:31
of the story and avoiding sensationalism  or bias. And so he presented the facts as  
126
691040
6080
و از احساسات‌گرایی یا سوگیری اجتناب کرد. و بنابراین او حقایق را همانطور که بودند ارائه کرد
11:37
they were. He didn't colour it in any way. He  didn't lean in in favour of one or the other.
127
697120
6120
. به هیچ وجه رنگش نکرد. او به نفع یکی یا دیگری متمایل نشد.
11:43
He gave an objective or unbiased or
128
703240
4080
او دیدگاهی عینی یا بی‌طرفانه یا
11:47
impartial view on the situation and  allowed the reader to make up his  
129
707320
4560
بی‌طرفانه درباره وضعیت ارائه داد و به خواننده اجازه داد
11:51
own mind, which is a good sign of good journalism.
130
711880
3600
تصمیم خود را بگیرد، که نشانه خوبی از روزنامه‌نگاری خوب است.
11:55
Next word, number six Innovative,  innovative and so innovative is  
131
715480
4920
کلمه بعدی، شماره شش نوآورانه، مبتکرانه و بسیار نوآورانه،
12:00
all about being creative and creating  something, something usually that's original
132
720400
5840
همه چیز درباره خلاق بودن و ایجاد چیزی است، چیزی که معمولاً اصیل است
12:06
and it's some new ideas or new methods.  So something that's innovative.
133
726240
4440
و ایده‌های جدید یا روش‌های جدید است. بنابراین چیزی که نوآورانه است.
12:10
For example,
134
730680
840
به عنوان مثال،
12:11
the electric car, the electric  vehicle is innovative. Not
135
731520
4480
خودروی الکتریکی، خودروی الکتریکی نوآورانه است. البته
12:16
now, of course, has been there for a few  years, but when it was first introduced,  
136
736000
3320
اکنون نه، چند سالی است که وجود دارد، اما زمانی که برای اولین بار معرفی شد، به
12:19
it would have been seen as revolutionary  and breaking the mold so innovative.
137
739320
5400
نظر می‌رسید که انقلابی باشد و قالب را بسیار نوآورانه بشکند.
12:24
For example, the innovative entrepreneur invented  a new product that solved a common problem,  
138
744720
8040
به عنوان مثال، کارآفرین مبتکر محصول جدیدی را اختراع کرد که یک مشکل رایج را حل کرد،
12:32
disrupting the market and attracting  a large customer base. So when we  
139
752760
5360
بازار را مختل کرد و مشتریان زیادی را جذب کرد. بنابراین وقتی
12:38
first saw the introduction of the World Wide Web,  
140
758120
4240
اولین بار معرفی وب جهانی،
12:42
the introduction of emails in introduction of  mobile phones, these were, of course, innovative.
141
762360
7480
معرفی ایمیل‌ها در معرفی تلفن‌های همراه را دیدیم، البته اینها نوآورانه بودند.
12:49
inventions, something that nobody  had ever seen before. And, you know,  
142
769840
3760
اختراعات، چیزی که هیچ کس تا به حال ندیده بود. و، می‌دانید،
12:53
there would be always new ideas coming to the  market that people are not so sure about. And yet,  
143
773600
5720
همیشه ایده‌های جدیدی به بازار می‌آیند که مردم چندان از آن مطمئن نیستند. و با این حال،
12:59
you know, ten, 15, 20 years later, they  looked on as being highly innovative.
144
779320
5840
می دانید، ده، 15، 20 سال بعد، آنها به نظر بسیار مبتکر بودند.
13:05
So when something is innovative, it's  creative, it's different, it's new,  
145
785160
4480
بنابراین وقتی چیزی مبتکرانه است، خلاقانه است، متفاوت است، جدید است،
13:09
it's original or something  that is quite groundbreaking.
146
789640
3880
اصیل است یا چیزی کاملاً نوآورانه است.
13:13
And then number seven, meticulous. I get the  pronunciation right here. Meticulous. Again,  
147
793520
5480
و سپس شماره هفت، دقیق. من تلفظ را در اینجا دریافت می کنم. دقیق. دوباره،
13:19
just reminding you were talking about adjectives.  These are all adjectives, meticulous. And when  
148
799000
4720
فقط یادآوری می‌کنیم که در مورد صفت‌ها صحبت می‌کنید. اینها همه صفت هستند، دقیق. و وقتی
13:23
something is meticulous, it's very carefully  made and with great precision. So extreme
149
803720
7400
چیزی دقیق باشد، با دقت و با دقت زیاد ساخته شده است. بنابراین
13:31
Care and precision has gone into  making something that's meticulous and.
150
811120
4480
دقت و دقت بسیار زیادی برای ساختن چیزی که دقیق و دقیق است به کار رفته است.
13:35
You have to pay close attention to the details.  
151
815600
2760
شما باید به جزئیات دقت کنید.
13:38
So a meticulous report leaves  no stone unturned. Meticulous
152
818360
5920
بنابراین، یک گزارش دقیق، سنگ تمام نمی گذارد.
13:44
investigation means you've looked at every way  and every idea and every angle to make sure that  
153
824280
5560
بررسی دقیق به این معنی است که شما به همه راه‌ها و هر ایده و هر زاویه نگاه کرده‌اید تا مطمئن شوید که به
13:49
you're reporting correctly so meticulous.  You go to every little bit of detail. You  
154
829840
4760
درستی گزارش می‌دهید. شما به تمام جزئیات کوچک می روید. شما
13:54
don't leave anything out, anything that you're  suspicious of, you investigate. Meticulous.
155
834600
5560
هیچ چیز را کنار نمی گذارید، هر چیزی را که مشکوک هستید، بررسی می کنید. دقیق.
14:00
For example, the meticulous architect  designed the building that was both  
156
840160
7000
برای مثال، معمار دقیق ساختمانی را طراحی کرد که هم
14:07
functional and esthetically pleasing to  the eye. Taking into account every detail  
157
847160
6480
عملکردی داشت و هم از نظر زیبایی شناختی. با در نظر گرفتن تمام جزئیات
14:13
and aspect of the structure  and the landscape around it,  
158
853640
4000
و جنبه‌های ساختار و چشم‌انداز اطراف آن،
14:17
so meticulous. The architect was meticulous  in his planning, meticulous in his design,  
159
857640
6240
بسیار دقیق. معمار در برنامه‌ریزی‌اش دقیق بود، در طراحی‌اش دقیق بود،
14:23
making sure that the building fitted in not only  to the street but the other buildings around it.
160
863880
6080
مطمئن بود که ساختمان نه تنها با خیابان، بلکه سایر ساختمان‌های اطراف آن مطابقت دارد.
14:29
And perhaps the history of that particular  city. Okay. So the meticulous architect.
161
869960
6120
و شاید تاریخ آن شهر خاص. باشه. پس معمار دقیق.
14:36
The meticulous chef. So a cook or a chef.  The meticulous chef prepared a dish,  
162
876080
5680
سرآشپز دقیق. پس آشپز یا آشپز. سرآشپز دقیق یک غذا آماده کرد،
14:41
not just any dish. It was a meticulous dish,  prepared with great perfection and precision.
163
881760
6600
نه هر غذایی. غذای دقیقی بود که با کمال و دقت بسیار عالی تهیه شد.
14:48
With proper seasoning. And it was presented  well and paying attention to every ingredient  
164
888360
7000
با چاشنی مناسب و به خوبی ارائه شد و با توجه به هر عنصری
14:55
that we used, both in terms of the look and the  flavour and the taste. So that meticulous chef,  
165
895360
7240
که استفاده کردیم، هم از نظر ظاهر و هم از نظر طعم و مزه. بنابراین، آن آشپز دقیق،
15:02
he again, when he was presenting his  dish perhaps on some TV program like  
166
902600
4920
او دوباره، زمانی که غذایش را ارائه می‌کرد، شاید در برنامه‌ای تلویزیونی مانند «
15:07
Master Chef or presenting a meal for  Fit for a King went into great detail,  
167
907520
6040
مستر سرآشپز» یا ارائه یک وعده غذایی برای « Fit for a King»، جزئیات بسیار دقیقی را وارد کرد،
15:13
a meticulous detail to make sure that  it represented what he wanted it to.
168
913560
6080
جزئیات دقیقی برای اطمینان از اینکه آن چیزی را نشان می‌داد که او می‌خواست. .
15:19
So hopefully you still with me. These are  advanced adjectives and shown you different  
169
919640
5600
پس امیدوارم هنوز با من باشید این‌ها صفت‌های پیشرفته هستند و کلمات مختلفی درباره آنها به شما نشان می‌دهند
15:25
words about them that you might not have  heard how you can use them. As you said,  
170
925240
3520
که شاید نشنیده باشید چگونه می‌توانید از آنها استفاده کنید. همانطور که گفتید،
15:28
the very beginning. Make sure you try and practice  a few of them. So we're on to number eight,  
171
928760
4200
همان ابتدا. مطمئن شوید که چند مورد از آنها را امتحان و تمرین کرده‌اید. بنابراین ما به شماره هشت می رویم،
15:32
and number eight is resourceful. Yeah, when  somebody is resourceful, it means they're  
172
932960
6160
و شماره هشت مدبر است. بله، وقتی فردی باهوش است، به این معنی است که می‌تواند
15:39
able to find solutions to problems that other  people may not be able to find solutions to.
173
939120
6560
راه‌حل‌هایی برای مشکلاتی بیابد که سایر افراد ممکن است نتوانند راه‌حل‌هایی برای آن بیابند.
15:45
They can they can use contacts.  They have information they have.  
174
945680
4520
آنها می توانند از مخاطبین استفاده کنند. آنها اطلاعاتی دارند که دارند.
15:50
They always have a way around a  problem. So they are resourceful.
175
950200
3640
آنها همیشه راهی برای حل یک مشکل دارند. بنابراین آنها مدبر هستند.
15:53
Example, the
176
953840
1240
به عنوان مثال،
15:55
resourceful engineer solved a complex technical  problem using unconventional methods and finding  
177
955080
7840
مهندس مدبر یک مشکل فنی پیچیده را با استفاده از روش‌های غیر متعارف و یافتن
16:02
a unique solution to the problem. Okay, so he  was resourceful. He put his thinking cap on as we  
178
962920
6440
راه‌حل منحصربه‌فردی برای مشکل حل کرد. بسیار خوب، پس او مبتکر بود. او همانطور که ممکن است بگوییم کلاه فکری خود را روی آن گذاشت
16:09
might say, and he thought about the problem from  every angle, and he came up with an appropriate  
179
969360
5600
و از هر زاویه ای به مشکل فکر کرد و
16:14
and ingenious solution to his particular problem.  So he would be described as being extremely  
180
974960
6840
راه حل مناسب و مبتکرانه ای برای مشکل خاص خود ارائه کرد. بنابراین از او به عنوان فردی بسیار مبتکر توصیف می شود
16:21
resourceful. And the second example there,  resourceful traveler, navigated the foreign  
181
981800
7280
. و مثال دوم در آنجا، مسافری مدبر،
16:29
country with ease, using her language skills and  cultural knowledge to overcome all obstacles.
182
989080
6840
با استفاده از مهارت‌های زبانی و دانش فرهنگی خود برای غلبه بر همه موانع، به راحتی در کشور خارجی پیمایش کرد.
16:35
So travelling around South America or Asia,  where you may not have so much experience,  
183
995920
6280
بنابراین، سفر به اطراف آمریکای جنوبی یا آسیا، جایی که ممکن است تجربه زیادی نداشته باشید
16:42
but if you've done a lot of reading, you speak a  couple of the languages. These particular skills  
184
1002200
5680
اما اگر زیاد مطالعه کرده باشید، به چند زبان صحبت می کنید. این مهارت‌های خاص به
16:47
will help you no end and will ensure that you  have a good trip. So a very resourceful way  
185
1007880
5880
شما کمک می‌کنند تا پایانی نداشته باشید و مطمئن شوید که سفر خوبی خواهید داشت. بنابراین یک روش بسیار مدبر   که
16:53
in which you can get around particular problems.  Often the problems are just one of communication.
186
1013760
6560
در آن می‌توانید مشکلات خاص را دور بزنید. اغلب مشکلات فقط یکی از مشکلات ارتباطی است.
17:00
Number nine, resilient, resilient Ghana. Somebody  
187
1020320
4360
شماره نه، تاب آور، تاب آور غنا. کسی
17:04
who is resilient is someone who is able  to recover quickly from difficulties
188
1024680
5200
که انعطاف‌پذیر است، کسی است که می‌تواند به سرعت از سختی‌ها بهبود یابد
17:09
From setbacks and adapt to any new  circumstances that put in their  
189
1029880
4240
و با هر شرایط جدیدی که سر راه او قرار می‌گیرد، سازگار شود
17:14
way. They are resilient. The resilient  athlete bounced back from a series of
190
1034120
8960
. آنها مقاوم هستند. این ورزشکار تاب‌آور پس از یک سری
17:23
injuries, working hard to regain his  strength and eventually achieve his  
191
1043080
5080
آسیب‌دیدگی، به سختی تلاش کرد تا قدرت خود را بازیابد و در نهایت
17:28
great success by winning a gold  medal. So very resilient. Lots  
192
1048160
4840
با کسب مدال طلا به موفقیت بزرگ خود دست یابد . خیلی انعطاف پذیره
17:33
and lots of injuries time and time again.  But he got back on the road to recovery,  
193
1053000
4560
بارها و بارها صدمات زیاد و زیاد. اما او دوباره در مسیر بهبودی قرار گرفت،
17:37
built up the leg or whichever part of the  body that had been injured frequently.
194
1057560
5480
پا یا قسمت دیگری از بدن را که مرتباً آسیب دیده بود، ساخت.
17:43
And he achieved his ultimate goal  by winning a medal in some European  
195
1063040
4960
و او با کسب مدال در مسابقات قهرمانی اروپا
17:48
or perhaps world or even Olympic  championship. So to be resilient.
196
1068000
5640
یا شاید جهان یا حتی المپیک به هدف نهایی خود رسید . پس مقاوم باشیم
17:53
Second example, the resilient entrepreneur  weathered the challenge of starting a new  
197
1073640
6280
مثال دوم، کارآفرین انعطاف‌پذیر چالش راه‌اندازی یک
17:59
business, learning from previous failures and  adapting to changing market conditions. So the  
198
1079920
7240
کسب‌وکار جدید، یادگیری از شکست‌های قبلی و سازگاری با شرایط متغیر بازار را پشت سر گذاشت. بنابراین
18:07
resilient entrepreneur. This was not his  first time to get into business and maybe  
199
1087160
5080
کارآفرین تاب‌آور. این اولین باری نبود که او وارد تجارت می‌شد و شاید
18:12
on the back of a few previous failures,  other people would have just given up.
200
1092240
4320
به‌دلیل چند شکست قبلی، افراد دیگر تسلیم می‌شدند.
18:16
He didn't. He showed his resilience and he  proved that he was able to make a success  
201
1096560
7200
او این کار را نکرد. او انعطاف‌پذیری خود را نشان داد و ثابت کرد که می‌تواند
18:23
of his business. So he was very, very  resilient and that with the T on the  
202
1103760
5520
در کسب و کار خود موفقیت کسب کند. بنابراین او بسیار بسیار انعطاف‌پذیر بود و با حرف T در
18:29
end of that adjective, resilient,  the noun showed great resilience.
203
1109280
6280
انتهای آن صفت، انعطاف‌پذیر، اسم انعطاف‌پذیری زیادی نشان می‌دهد.
18:35
Number ten. Versatile. So versatile is  somebody who is flexible, is able to  
204
1115560
6800
شماره ده. همه کاره. فردی که انعطاف‌پذیر است، می‌تواند
18:42
adapt to a variety of different situations  or roles and capable of performing very,  
205
1122360
6520
با موقعیت‌ها یا نقش‌های مختلف سازگار شود و قادر به انجام
18:48
very many different tasks. So when  you're versatile, which is a really great
206
1128880
5680
وظایف بسیار بسیار متفاوت باشد، همه کاره است. بنابراین وقتی همه کاره هستید، که داشتن این ویژگی واقعاً عالی است
18:54
characteristic to have. You're very, very  beneficial to the company. You work for,  
207
1134560
5640
. شما برای شرکت بسیار بسیار مفید هستید. شما برای
19:00
the team, you play forward, whatever  it might be. If you're versatile,  
208
1140200
3800
تیم کار می کنید، هر چه که باشد رو به جلو بازی می کنید . اگر همه کاره هستید،
19:04
you've got really great strengths  that everybody will look for.
209
1144000
3880
نقاط قوت بسیار خوبی دارید که همه به دنبال آن خواهند بود.
19:07
The versatile actor. For example, the versatile  actor played a wide range of characters,  
210
1147880
5760
بازیگر همه کاره به عنوان مثال، این بازیگر همه کاره طیف وسیعی از شخصیت‌ها را بازی کرد و
19:13
demonstrating her ability to portray  different emotions and personalities. So  
211
1153640
5840
توانایی خود را در به تصویر کشیدن احساسات و شخصیت‌های مختلف نشان داد. بنابراین
19:19
she wasn't just known as a comedian.  She wasn't known just as a serious
212
1159480
5600
او فقط به عنوان یک کمدین شناخته نمی شد. او فقط به عنوان یک بازیگر جدی شناخته نمی شد
19:25
actor. She could do Shakespeare or  she could act in theatre or on the  
213
1165080
4680
. او می توانست شکسپیر بازی کند یا می توانست در تئاتر یا روی
19:29
small or the large screen. So extremely versatile.
214
1169760
4200
صفحه نمایش کوچک یا بزرگ بازی کند. بسیار همه کاره است.
19:33
The versatile employee had a diverse set of skills  
215
1173960
4920
این کارمند همه کاره دارای مجموعه متنوعی از مهارت‌ها بود
19:38
and was able to contribute to many  different projects and initiatives
216
1178880
4920
و می‌توانست در پروژه‌ها و طرح‌های مختلف مشارکت کند و
19:43
making her a valuable asset to her company.
217
1183800
3080
او را به دارایی ارزشمندی برای شرکتش تبدیل کند.
19:46
And in fact, any company that would  be lucky to have her. So a versatile  
218
1186880
4320
و در واقع، هر شرکتی که با داشتن او خوش شانس باشد. بنابراین، یک کارمند همه کاره،
19:51
employee not only good in finance and  accounting, also good in marketing, I.T.,  
219
1191200
7480
نه تنها در امور مالی و حسابداری، بلکه در بازاریابی، فناوری اطلاعات،
19:58
whatever it took, she had those particular  abilities. So very, very versatile.
220
1198680
5840
هر چه که لازم بود، از آن توانایی‌های خاص برخوردار بود . خیلی خیلی همه کاره
20:04
Number 11. Assertive. Okay. Now, this is a really  strong adjective. When people are assertive,  
221
1204520
6760
شماره 11. قاطعانه. باشه. اکنون، این یک صفت واقعاً قوی است. وقتی افراد قاطعانه هستند،
20:11
it usually means that they are  very confident and self-assured
222
1211280
4280
معمولاً به این معنی است که آنها بسیار اعتماد به نفس و اعتماد به نفس دارند
20:15
and they are able to express their opinions  and stick to those opinions. Even when  
223
1215560
4520
و می توانند نظرات خود را بیان کنند و به آن نظرات پایبند باشند. حتی وقتی
20:20
people criticise them or don't agree with  them, they can be very, very assertive.  
224
1220080
4880
افراد از آنها انتقاد می‌کنند یا با آنها موافق نیستند، می‌توانند بسیار بسیار قاطع باشند.
20:24
So they can be very clear and forceful in  their defence of their particular opinion
225
1224960
6128
بنابراین آنها می توانند در دفاع از عقیده خاص خود بسیار صریح و قاطع باشند
20:31
00:20:31:02 - 00:20:40:10 Unknown 
226
1231088
32
20:31
the assertive leader was able to  rally her team around her and make  
227
1231120
5280
00:20:31:02 - 00:20:40:10 ناشناخته
رهبر قاطع توانست تیم خود را دور خود جمع کند و
20:36
quick decisions even under the highest pressure.
228
1236400
4320
تصمیمات سریعی بگیرد حتی در بالاترین حد. فشار.
20:40
Okay. So no matter what the situation was, she  was able to get her team to believe and follow her
229
1240720
7520
باشه. بنابراین مهم نیست که در چه وضعیتی بود، او توانست تیمش را وادار کند که باور کنند و او را دنبال کنند
20:48
to make them feel
230
1248240
1520
تا
20:49
assured that what she was doing,  a decision she was making,  
231
1249760
3280
مطمئن شوند کاری که او انجام می‌دهد، تصمیمی که می‌گرفت،
20:53
were going to be successful. So she was very  assertive even in the face of criticism.
232
1253040
5080
موفق خواهد بود. بنابراین او حتی در مواجهه با انتقادات بسیار قاطع بود.
20:58
And the second example, the assertive  negotiator status of somebody negotiating,  
233
1258120
4640
و مثال دوم، وضعیت مذاکره‌کننده قاطعانه کسی که در حال مذاکره است،
21:02
the assertive negotiator, was able to get the best  deal for his company, standing firm and confident
234
1262760
7240
مذاکره‌کننده قاطع، توانست بهترین معامله را برای شرکتش به دست آورد، و
21:10
in his position against all comers.
235
1270000
2800
در موضع خود در برابر همه شرکت‌کنندگان محکم و مطمئن بایستد.
21:12
So no matter what people throughout him, he  had an answer. No matter what people put up,  
236
1272800
4960
بنابراین مهم نیست که چه افرادی در سراسر او بودند، او پاسخی داشت. مهم نیست مردم چه چیزی را مطرح می کنند،
21:17
he could come up with a solution.  So he was very assertive in his  
237
1277760
4600
او می تواند راه حلی ارائه دهد. بنابراین او در
21:22
abilities and as a negotiator. So he is able to
238
1282360
3560
توانایی های خود و به عنوان یک مذاکره کننده بسیار قاطع بود. بنابراین او می تواند
21:25
negotiate the best deal possible for his company.
239
1285920
2600
بهترین معامله ممکن را برای شرکتش انجام دهد.
21:29
Number twelve. Compassionate. Compassionate.  Okay. When somebody is compassionate,  
240
1289040
6000
شماره دوازده. دلسوز. دلسوز. باشه. وقتی کسی دلسوز است، با دیگران
21:35
they show great sympathy and  empathy for other people. So
241
1295040
4960
همدردی و همدلی زیادی نشان می‌دهد . بنابراین به
21:40
particularly for other people's welfare.  So they're not just in it for themselves  
242
1300000
3800
خصوص برای رفاه دیگران. بنابراین آن‌ها نه فقط برای خودشان
21:43
and not just interested in  how they do, but they're
243
1303800
3000
و نه فقط به نحوه انجامشان علاقه‌مند هستند، بلکه
21:46
aware of those people around them  and their particular situation.
244
1306800
4600
از افراد اطرافشان و موقعیت خاص خود آگاه هستند.
21:51
The compassionate nurse treated her patients  with care and empathy going above and beyond.
245
1311400
7440
پرستار دلسوز با مراقبت و همدلی بیش از حد با بیمارانش رفتار کرد.
21:58
The cause to ensure their comfort and  well-being. So the compassionate nurse  
246
1318840
5280
دلیلی برای اطمینان از راحتی و رفاه آنها. بنابراین پرستار دلسوز
22:04
doing everything she possibly could  to make the patients comfortable.
247
1324120
4840
هر کاری که ممکن است انجام می‌دهد تا بیماران را راحت کند.
22:08
To make their stay in hospital
248
1328960
2000
برای اینکه اقامت آنها در بیمارستان
22:10
not enjoyable, but a way that they  would recover more quickly. I had  
249
1330960
4160
لذت بخش نباشد، بلکه راهی باشد که سریعتر بهبود یابند. من
22:15
some great empathy and sympathy for  their their unusual situation. So the
250
1335120
6120
همدلی و همدردی زیادی با موقعیت غیرعادی آنها داشتم. پس
22:21
compassionate nurse or the compassionate  volunteer worker. So if you if you  
251
1341240
5384
پرستار دلسوز یا کارگر داوطلب دلسوز. بنابراین، اگر
22:26
are volunteering in some of these  NGOs, you have to have compassion,  
252
1346624
3896
در برخی از این سازمان‌های غیردولتی داوطلب می‌شوید، باید دلسوزی داشته باشید،
22:30
particularly if you are going to serve  in some strange and exotic locations.
253
1350520
5240
به‌ویژه اگر قرار است در مکان‌های عجیب و غریب خدمت کنید.
22:35
So the compassionate
254
1355760
1960
بنابراین این
22:37
volunteer worked tirelessly to help those  in need. Dedicating her time and resources  
255
1357720
8000
داوطلب دلسوز به طور خستگی ناپذیری برای کمک به نیازمندان کار کرد . وقت و منابع خود را
22:45
to various charitable causes. So she decided to  dedicate part of her life to charitable causes.  
256
1365720
7280
به اهداف مختلف خیریه اختصاص می دهد. بنابراین تصمیم گرفت بخشی از زندگی خود را وقف امور خیریه کند.
22:53
So she went to some parts of Africa, and there  she was able to volunteer to help dig wells,  
257
1373000
7680
بنابراین او به برخی از مناطق آفریقا رفت، و در آنجا توانست داوطلبانه به حفر چاه کمک کند،
23:00
to help educate kids. To show her  how to grow crops So she showed great
258
1380680
6040
برای کمک به آموزش بچه ها. برای اینکه به او نشان دهد چگونه محصولات کشاورزی کند، بنابراین او
23:06
compassion, great empathy and  sympathy for that particular plight.
259
1386720
4513
شفقت زیادی، همدلی و همدردی زیادی برای آن مصیبت خاص نشان داد.
23:11
In the case of the compassionate volunteer.  Okay. Now moving on to number 13 and number 13 is
260
1391233
7287
در مورد داوطلب دلسوز. باشه. اکنون حرکت به سمت شماره 13 و شماره 13
23:18
empathetic. Your case. This is when  somebody has empathy. Empathetic. And  
261
1398520
4520
همدلانه است. مورد شما. این زمانی است که یک نفر همدلی دارد. همدل. و
23:23
be very careful here because people often  get the word confused. So it's empathetic.  
262
1403040
5640
در اینجا بسیار مراقب باشید زیرا مردم اغلب این کلمه را گیج می‌کنند. بنابراین همدلانه است.
23:28
Empathetic again, being empathetic means  that you are able to understand and share  
263
1408680
6240
همدل بودن دوباره به این معنی است که می توانید احساسات دیگران را درک کرده و به اشتراک بگذارید
23:34
the feeling of others so you have  empathy for them, yet empathetic.
264
1414920
4760
تا با آنها همدلی داشته باشید و در عین حال همدل باشید.
23:39
And as an example, the empathetic counsellor  provided a safe and supportive space for her  
265
1419680
6560
و به عنوان مثال، مشاور همدل فضایی امن و حمایتی را برای مشتریانش فراهم کرد و به
23:46
clients has helping them to work through their  emotional challenges. So it could have been  
266
1426240
6040
آنها کمک کرد تا با چالش‌های عاطفی خود کار کنند. بنابراین ممکن است
23:52
a psychologist psychiatrist here are saying  the empathetic counsellor provided a safe and  
267
1432280
7240
یک روان‌پزشک روان‌شناس در اینجا می‌گوید که مشاور همدل فضایی امن و
23:59
supportive space for her clients. Really, really  important to show that empathy. The empathetic  
268
1439520
7160
حمایت‌کننده برای مراجعانش فراهم کرده است. نشان دادن این همدلی واقعاً بسیار مهم است.
24:06
friend listened attentively and offered words  of comfort and support to her grieving friend.
269
1446680
7600
دوست دلسوز با دقت گوش کرد و به دوست غمگین خود سخنان دلداری و حمایت کرد.
24:14
Okay, so the friend showing empathy. The  empathetic friend listened attentively  
270
1454280
7160
بسیار خوب، پس دوستی که ابراز همدردی می کند. دوست دلسوز با دقت گوش داد
24:21
and she offered words of comfort and support to  
271
1461440
4120
و سخنان دلداری و حمایتی را به
24:25
her grieving friend. So the  friend had lost a parent or
272
1465560
4160
دوست غمگینش ارائه کرد. بنابراین دوست یکی از والدین خود را از دست داده یا
24:29
divorced or something like that. So  she had to show and give a shoulder  
273
1469720
4280
طلاق گرفته یا چیزی شبیه به آن. بنابراین، او باید نشان می داد و شانه ای می داد
24:34
to lean on. She had to show  great empathy for her friend
274
1474000
4720
تا به آن تکیه کند. او باید با دوستش
24:38
Number fourteen. Number fourteen,  persistent. Persistent. And get the  
275
1478720
5960
شماره چهارده همدلی زیادی نشان می داد. شماره چهارده، پایدار. مداوم. و تلفظ را دریافت کنید
24:44
pronunciation. Get that sound right.  Persistent and being persistent means  
276
1484680
4960
. آن صدا را درست دریافت کنید. مداوم و مداوم به معنای
24:49
continuing to try to do something  despite difficulties that get in  
277
1489640
4880
ادامه تلاش برای انجام کاری با وجود مشکلاتی است که بر سر
24:54
your way. You just try and try and try  until you succeed to be persistent.
278
1494520
5880
راه شما قرار می‌گیرد. شما فقط سعی کنید و تلاش کنید تا زمانی که موفق شوید پایدار باشید.
25:00
The persistent athlete trained every  day and finally won the championship  
279
1500400
6840
این ورزشکار مداوم هر روز تمرین می کرد و سرانجام
25:07
after many years. So his persistency paid off.
280
1507240
5080
پس از سال ها قهرمان شد. بنابراین پشتکار او نتیجه داد.
25:12
He tried and tried and tried. He  trained and trained and trained.  
281
1512320
4040
او تلاش کرد و تلاش کرد و تلاش کرد. او آموزش داد و آموزش دید.
25:16
And that persistence at being persistent. That
282
1516360
4760
و آن اصرار در ماندگاری. این
25:21
ability to be persistent meant  that he turned it into success.
283
1521120
4440
توانایی پایداری به این معنی بود که او آن را به موفقیت تبدیل کرد.
25:25
The persistent student kept studying  until she finally passed her exams,  
284
1525560
5440
دانشجوی سرسخت به مطالعه ادامه داد تا اینکه بالاخره امتحاناتش را پس داد،
25:31
So maybe she failed once or twice. But  she didn't give up. She was persistent,  
285
1531000
4280
بنابراین شاید یکی دو بار مردود شد. اما او تسلیم نشد. او پیگیر بود،
25:35
she continued. She learned from her previous  failures, and eventually she was a success.
286
1535280
5560
او ادامه داد. او از شکست‌های قبلی‌اش درس گرفت و در نهایت موفق شد.
25:40
Persistent.
287
1540840
1720
مداوم.
25:42
So we are being very persistent here.  We're continuing. We're coming to the  
288
1542560
4120
بنابراین ما در اینجا بسیار پیگیر هستیم. ما ادامه می دهیم ما به
25:46
end round to number 15. So six more to go.
289
1546680
3920
دور پایانی شماره 15 می رسیم. بنابراین شش مورد دیگر باقی مانده است.
25:50
Number fifteen. Inquisitive, inquisitive,  inquisitive. So when you're inquisitive,  
290
1550600
7920
شماره پانزده کنجکاو، کنجکاو، کنجکاو. بنابراین وقتی کنجکاو هستید،
25:58
you have a strong desire to learn or know more  about something, or how something works when you  
291
1558520
6520
تمایل شدیدی به یادگیری یا دانستن بیشتر درباره چیزی دارید، یا وقتی که ذهن کنجکاو دارید، چیزی چگونه کار می‌کند
26:05
have an inquisitive mind. Often young people  have inquisitive minds. Why? How does that  
292
1565040
6640
. اغلب جوانان دارای ذهن کنجکاو هستند. چرا؟ چطور
26:11
work? What's that for? Why did you do that? So a  very inquisitive mind, always asking questions.  
293
1571680
7040
کار میکند؟ آن برای چیست؟ چرا این کار را کردی؟ بنابراین یک ذهن بسیار کنجکاو، همیشه سؤال می‌پرسد.
26:18
The child's inquisitive nature led him to ask  lots of questions about the world around him.
294
1578720
7240
ماهیت کنجکاو کودک باعث شد که سوالات زیادی درباره دنیای اطرافش بپرسد.
26:25
The child's inquisitive mind led him to ask  lots of questions about how the world worked.
295
1585960
7720
ذهن کنجکاو کودک او را وادار کرد تا سؤالات زیادی درباره نحوه کار دنیا بپرسد.
26:33
The inquisitive student always asked,  thought provoking questions in class of  
296
1593680
7120
دانش آموز کنجکاو همیشه در کلاس از معلمش سؤالات فکری می پرسید
26:40
his teacher. The inquisitive student always  asked thought provoking questions of his  
297
1600800
7360
. دانش آموز کنجکاو همیشه از معلم خود سؤالات فکری می پرسید
26:48
teacher to find out more information.  Challenge, challenge, challenge.
298
1608160
4760
تا اطلاعات بیشتری کسب کند. چالش، چالش، چالش.
26:52
Number sixteen. Conscientious. Again, be  careful with the pronunciation. It's a  
299
1612920
5160
شماره شانزده. با وجدان. باز هم، مراقب تلفظ باشید.
26:58
bit of a mouthful. Conscientious con.  She and she's conscientious. And when  
300
1618080
7600
کمی لقمه‌ای است. ادم وظیفه شناس او و او وظیفه شناس است. و وقتی
27:05
somebody is conscientious,  it means they are diligent.
301
1625680
3640
فردی وظیفه شناس است، به این معنی است که کوشا است.
27:09
They are responsible, they are thorough, and  they're very careful about their work. So the  
302
1629320
6640
آنها مسئولیت پذیر هستند، آنها دقیق هستند، و در مورد کار خود بسیار مراقب هستند. بنابراین
27:15
conscientious worker, conscientious, diligent,  responsible and thorough. So as an example,  
303
1635960
7320
کارگر وظیفه شناس، وظیفه شناس، کوشا، مسئولیت پذیر و کامل. بنابراین به عنوان مثال،
27:23
she is a conscientious student. She is a  conscientious student who always submits  
304
1643280
8080
او یک دانش آموز وظیفه شناس است. او دانش‌آموزی وظیفه‌شناس است که همیشه
27:31
her assignments on time and puts in a lot of  effort a con She and she just students lots  
305
1651360
8440
تکالیف خود را به موقع ارائه می‌کند و تلاش زیادی می‌کند، او و او فقط
27:39
of sounds. She is a conscientious student  who always submits her assignments on time.
306
1659800
10000
صداهای زیادی را فرا می‌خوانند. او یک دانش آموز وظیفه شناس است که همیشه تکالیف خود را به موقع ارائه می کند.
27:49
The conscientious employee double checks his  work to ensure there are no mistakes. The  
307
1669800
7080
کارمند وظیفه شناس کار خود را دوباره بررسی می کند تا مطمئن شود اشتباهی وجود ندارد.
27:56
conscientious employee always checks his work  twice or double checks it to make sure there  
308
1676880
7320
کارمند وظیفه شناس همیشه کار خود را دو بار چک می کند یا دوبار آن را بررسی می کند تا مطمئن شود
28:04
are no mistakes. Conscientious. Conscientious  student and a conscientious employee. Okay,  
309
1684200
9640
اشتباهی وجود ندارد. با وجدان. دانشجوی وظیفه شناس و کارمند وظیفه شناس. خوب،
28:13
so difficult sounds. You have  to be really, really careful,  
310
1693840
2680
صداهای بسیار دشواری است. شما باید واقعاً، واقعاً مراقب باشید،
28:16
even for people like me. We tried to say quickly,  we can often get a little bit tongue tied.
311
1696520
5680
حتی برای افرادی مثل من. سعی کردیم سریع بگوییم، اغلب می‌توانیم کمی زبانمان را بند بیاوریم.
28:22
Conscientious. Conscientious.  Conscientious, conscientious. Okay,
312
1702200
7520
با وجدان. با وجدان. وظیفه شناس، وظیفه شناس. بسیار خوب،
28:29
I'll give up that because I might get it wrong.  Okay. Anyway, that's number 16. Conscientious  
313
1709720
5840
من آن را رها می کنم زیرا ممکن است اشتباه متوجه شوم. باشه. به هر حال، این شماره 16 است. با وجدان
28:35
number 17. Arrogant people who are arrogant. I  hate arrogant people. So arrogant is when you  
314
1715560
8720
شماره 17. افراد متکبر که متکبر هستند. من از افراد متکبر متنفرم. وقتی
28:44
have an exaggerated sense of self-importance or  superiority. So somebody walks around with their  
315
1724280
6720
احساس اغراق آمیزی از خود مهم یا برتری داشته باشید بسیار مغرور است. بنابراین یک نفر با بینی خود در هوا راه می رود
28:51
nose in the air. Looking down the nose at other  people can be described as somewhat arrogant.
316
1731000
6200
. نگاه کردن از پایین بینی به افراد دیگر را می توان تا حدی متکبر توصیف کرد.
28:57
He was so arrogant that he refused  to listen to anyone else's opinion,  
317
1737200
5560
او آنقدر مغرور بود که از گوش دادن به نظر دیگران امتناع می‌کرد،
29:02
believing that he was correct or he was  right. So he was so arrogant that he  
318
1742760
5560
با این باور که درست می‌گوید یا درست می‌گوید. بنابراین او آنقدر مغرور بود که
29:08
refused to listen to anyone else's  opinions even when he was wrong.
319
1748320
4480
حتی وقتی اشتباه می کرد از شنیدن نظرات دیگران امتناع می کرد.
29:12
She was often criticised for her arrogant  behaviour towards her colleagues. She was often  
320
1752800
6720
او اغلب به دلیل رفتار متکبرانه‌اش نسبت به همکارانش مورد انتقاد قرار می‌گرفت. او اغلب
29:19
criticised for her arrogant behaviour or behaving  arrogantly, if you want to put it in as an adverb.
321
1759520
6360
به دلیل رفتار متکبرانه یا رفتار متکبرانه‌اش مورد انتقاد قرار می‌گرفت، اگر می‌خواهید آن را به عنوان قید بگذارید.
29:25
Her arrogant behaviour towards her colleagues.
322
1765880
3880
رفتار متکبرانه او نسبت به همکارانش.
29:29
Number eighteen, a much nicer  adjective, eloquent. And again,  
323
1769760
4760
شماره هجده، صفتی بسیار زیباتر ، گویا. و دوباره،
29:34
be careful of the pronunciation. Eloquent,  eloquent and eloquent is all about being fluent,  
324
1774520
8400
مراقب تلفظ باشید. فصیح، فصیح و فصیح به معنای مسلط بودن است،
29:42
all about being persuasive in  your way of speaking or writing.
325
1782920
3520
همه چیز متقاعد کننده بودن در روش صحبت کردن یا نوشتن شماست.
29:46
So you can be articulate. Eloquent is articulate,
326
1786440
5000
بنابراین شما می توانید بیان کنید. فصیح گویا است،
29:51
eloquent in your writing, eloquent in your  pronunciation, eloquent in your speech.
327
1791440
5800
در نوشتار شما فصیح است، در تلفظ شما فصیح است ، در گفتار شما فصیح است. اگر می‌خواهید اینطور بیان کنید،
29:57
The eloquent politician or the politician  delivered an eloquent and powerful speech,  
328
1797240
6240
سیاستمدار یا سیاستمدار سخنور سخنی شیوا و قدرتمند ارائه کرد
30:03
if you want to put it that way. The politician  
329
1803480
2240
. این سیاستمدار
30:05
delivered a powerful and eloquent  speech that moved the audience.
330
1805720
5400
یک سخنرانی قدرتمند و شیوا ارائه کرد که حضار را تحت تأثیر قرار داد.
30:11
The eloquent writer has a way with  words that captivates readers.
331
1811120
5200
نویسنده فصیح راهی با کلماتی دارد که خوانندگان را مجذوب خود می‌کند.
30:16
Okay, so you're talking about a particular  reader that you like to read any of the  
332
1816320
4040
خوب، پس شما در مورد خواننده خاصی صحبت می کنید که دوست دارید هر یک از
30:20
books that he or she has written. Then  you can say they write eloquently,  
333
1820360
4280
کتاب هایی را که او نوشته است بخوانید. سپس  می‌توانید بگویید که آنها شیوا می‌نویسند،
30:24
or her books are eloquent or they are full  of eloquent phrases and vocabulary. So you  
334
1824640
6400
یا کتاب‌های او فصیح هستند یا مملو از عبارات و واژگان شیوا هستند. بنابراین
30:31
can use that word time and time again. And what it  means is something fluent, beautiful, persuasive,
335
1831040
6720
می‌توانید بارها و بارها از آن کلمه استفاده کنید. و معنی آن چیزی روان، زیبا، متقاعدکننده،
30:37
Very articulate.
336
1837760
1680
بسیار گویا است.
30:39
Okay. Number nineteen. Tenacious. Tenacious.  Like a dog with a bone tenacious. Yeah. And  
337
1839440
7720
باشه. شماره نوزده. سر سخت. سر سخت. مثل سگی که استخوانش سرسخت است. آره و
30:47
when you're tenacious, you have the ability to  be persistent and not to give up easily. And  
338
1847160
5040
وقتی سرسخت هستید، این توانایی را دارید که پایدار باشید و به راحتی تسلیم نشوید. و
30:52
that's the dog with the bone. If you get  the dog with her until he gets and chews  
339
1852200
5000
آن سگ با استخوان است. اگر سگ را با او بیاورید تا زمانی که او بیاید و بجود و
30:57
and holds it and pulls and pulls and pulls,  that's a tenacious dog like a little terrier.
340
1857200
5760
آن را نگه دارد و بکشد و بکشد و بکشد، آن سگ سرسختی است مانند یک تریر کوچک.
31:02
Okay. So as an example, the Tenacious  Mountain climber refused to give up  
341
1862960
5520
باشه. بنابراین به عنوان مثال، کوهنورد Tenacious  از تسلیم شدن خودداری کرد
31:08
and he finally reached the summit.  So after many attempts, many years,  
342
1868480
4760
و سرانجام به قله رسید. بنابراین پس از تلاش‌های فراوان، سال‌ها،
31:13
he finally reached the summit. He was  tenacious in his desire to reach that summit.
343
1873240
5760
سرانجام به قله رسید. او در آرزوی خود برای رسیدن به آن قله سرسخت بود.
31:19
The tenacious job seeker applied for many,  
344
1879000
3920
این کارجوی سرسخت
31:22
many positions with different companies before  finally getting the job of his dreams. Okay,  
345
1882920
5880
قبل از اینکه سرانجام شغل رویاهای خود را بدست آورد، برای موقعیت‌های بسیاری در شرکت‌های مختلف درخواست داد. بسیار خوب،
31:28
so the tenacious job seeker  or job hunter applied to many,  
346
1888800
4920
بنابراین کارجوی سرسخت یا شکارچی کار،
31:33
many companies for many, many positions before  finally getting the job of his or her dreams.
347
1893720
6720
قبل از اینکه بالاخره شغل رویاهای خود را به دست آورد، برای بسیاری از شرکت‌ها برای موقعیت‌های بسیار بسیار درخواست داد.
31:40
And then finally, perseverant. We have the  word perseverance as the noun. Perseverant
348
1900440
8560
و در نهایت، پشتکار. ما کلمه استقامت را به عنوان اسم داریم. پیگیر
31:49
And just be careful again with  that pronunciation. Pronunciation.  
349
1909600
3720
و دوباره مراقب تلفظ آن باشید. تلفظ.
31:53
Perseverant. Having the ability to  persist. To be perseverant. To have  
350
1913320
5720
با پشتکار داشتن توانایی تداوم. پشتکار بودن. داشتن
31:59
the ability to persist and continue despite the  difficulties. You never, never, ever give up.
351
1919040
7040
توانایی ادامه دادن و ادامه دادن با وجود مشکلات. شما هرگز، هرگز، هرگز تسلیم نمی شوید.
32:06
The perseverant athlete trained hard  every day and eventually won the race.
352
1926080
7000
این ورزشکار پشتکار هر روز سخت تمرین کرد و در نهایت در مسابقه پیروز شد.
32:13
The perseverant athlete
353
1933080
2160
ورزشکار سرسخت
32:15
The perseverant student studied hard for  the exams and finally got straight A's.
354
1935240
7600
دانش آموز سرسخت برای امتحانات سخت مطالعه کرد و در نهایت A مستقیم گرفت.
32:22
So again, perseverant. Perseverant, perseverance.  And be careful with that pronunciation.
355
1942840
7200
پس باز هم پشتکار. پشتکار، پشتکار. و مراقب این تلفظ باشید.
32:30
Okay, so there you have twenty, twenty adjectives,  
356
1950040
4080
خوب، پس شما بیست، بیست صفت،
32:34
twenty advanced adjectives. You won't remember  them all. Try and practice. A few of them pick  
357
1954120
5000
بیست صفت پیشرفته دارید. همه آنها را به خاطر نمی آورید . تلاش کنید و تمرین کنید. تعدادی از آنها
32:39
and choose the ones that you like, the sound  of practice, the pronunciation to make sure  
358
1959120
4040
مواردی را که دوست دارید، صدای تمرین، تلفظ را انتخاب می کنند و انتخاب می کنند تا مطمئن شوند که
32:43
you get it very clear. Practice the use of  them in sentences to see how you can use them.
359
1963160
5560
خیلی واضح است. استفاده از آنها را در جملات تمرین کنید تا ببینید چگونه می توانید از آنها استفاده کنید.
32:48
If you have any doubts, any  problems, then come back to me.
360
1968720
2960
اگر شک دارید، هر مشکلی دارید، به من بازگردید.
32:51
and I'll give you some more examples of  cases. Harry thanking you. Hopefully,  
361
1971680
4920
و من چند نمونه دیگر از موارد را به شما می‌آورم . هری ازت تشکر میکنه امیدوارم،
32:56
you will come back and join  us again for the next lesson.
362
1976600
2960
برگردید و دوباره برای درس بعدی به ما بپیوندید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7