Learn 20 ‘-ISM’ Words in English: VOCABULARY & PRONUNCIATION

Hello. I'm Gill at engVid, and today we have a lesson on words ending -ism, I-S-M. Okay?

سلام. من گیل در engVid هستم و امروز درسی داریم درباره کلماتی که به -ism، I-S-M ختم می شوند. باشه؟

If you speak French or Italian or other Latin-based languages, you probably already know a lot

اگر فرانسوی یا ایتالیایی یا سایر زبان‌های مبتنی بر لاتین صحبت می‌کنید ، احتمالاً قبلاً

of vocabulary that ends -ism. In French, "isme", and Italian, "ismo". So, you will probably

واژگان زیادی را می‌شناسید که به -ism ختم می‌شوند. در فرانسه، "isme" و ایتالیایی، "ismo". بنابراین، احتمالاً

know the vocabulary quite well, but in English, there's just one little point to make that

واژگان را به خوبی می‌دانید، اما در زبان انگلیسی، فقط یک نکته کوچک وجود دارد که می‌توان به

you need an extra syllable at the end. So, for example, if we say the word "optimism",

یک هجای اضافی در پایان اشاره کرد. بنابراین، برای مثال، اگر کلمه "خوش بینی" را بگوییم،

it's "optimism", so there's an "um", you have to put an extra little vowel sound in to get

"خوش بینی" است، بنابراین یک "اوم" وجود دارد، باید یک صدای مصوت کمی اضافه کنید تا

the "um". So, "optimism". I guess in French it would be "optimisme", and Italian, "optimismo",

"ام" را دریافت کنید. بنابراین، "خوش بینی". حدس می‌زنم در زبان فرانسوی «optimisme» و ایتالیایی «optimismo» باشد،

if there is such a word. So, you have to say "ism". So, the extra vowel sound comes between

اگر چنین کلمه‌ای وجود داشته باشد. پس باید بگوییم «ایسم». بنابراین، صدای مصوت اضافی بین

the "s" and the "m", "ism". So, that's just the slight difference in English. I've heard

"s" و "m"، "ism" می آید. بنابراین، این تفاوت جزئی در زبان انگلیسی است. من شنیده ام که

people try to say the end of the word without an extra syllable, and it doesn't really sound

مردم سعی می کنند پایان کلمه را بدون هجای اضافی بگویند، و واقعاً درست به نظر نمی رسد

right, so this is just to clarify that. And also, whatever your native language is, this

، بنابراین این فقط برای روشن شدن آن است. و همچنین، زبان مادری شما هر چه باشد، این

is just a range of vocabulary of words ending "ism", different subject areas. We have some

فقط طیفی از واژگانی است که به "ism" ختم می شوند، حوزه های موضوعی مختلف. ما باید برخی از

politics, political words, sort of human-type words, scientific words, medical words, and

سیاست، کلمات سیاسی، نوع کلمات از نوع انسانی، کلمات علمی، کلمات پزشکی، و

so on, all to do... All using "ism" at the end.

غیره انجام دهیم... همه در پایان از "ایسم" استفاده می کنند.

So, let's just go through, and if any of the words are a little bit unusual, I will explain

بنابراین، اجازه دهید به مرور بپردازیم، و اگر هر یک از کلمات کمی غیر معمول هستند،

the meaning. Okay. So, let's begin. We have "optimism" and "pessimism", which go together,

معنی آن را توضیح خواهم داد. باشه. بنابراین، بیایید شروع کنیم. ما «خوش‌بینی» و «بدبینی» داریم که با هم می‌آیند،

so "optimism". If you're optimistic or pessimistic, so there you have the adjective that comes

پس «خوش‌بینی». اگر خوش بین یا بدبین هستید، پس صفتی را دارید که

from it. So, "optimism" is a good thing, although, you know, you need a bit of balance. You have

از آن می آید. بنابراین، "خوش بینی" چیز خوبی است، اگرچه، می دانید، شما به کمی تعادل نیاز دارید. باید

to be... Have some realism as well. Be realistic. So, there's a balance there, but "optimism"

باشی... قدری واقع گرایی هم داشته باش. واقع بین باش. بنابراین، یک تعادل وجود دارد، اما "خوش بینی" به این

means you think, oh, everything's possible, or the idea that, oh, we'll... We'll try.

معنی است که شما فکر می کنید، اوه، همه چیز ممکن است، یا این ایده که، اوه، ما ... ما تلاش خواهیم کرد.

We'll try to do that. We'll give it a try, see if we can. Rather than a "pessimism",

ما سعی خواهیم کرد این کار را انجام دهیم. ما آن را امتحان می کنیم، ببینیم آیا می توانیم. به جای "بدبینی"،

if you're pessimistic, you might say, oh, no, we'll never be able to do that. There's

اگر بدبین باشید، ممکن است بگویید، اوه، نه، ما هرگز نمی توانیم این کار را انجام دهیم.

no point even trying. So, that's the difference between them. And then "realism" is to say,

حتی تلاش هم فایده ای نداره بنابراین، این تفاوت بین آنهاست. و سپس "واقع گرایی" این است که بگوییم،

well, we could succeed. We might not, but it's worth a try, so let's see what happens.

خوب، ما می توانیم موفق شویم. شاید نه، اما ارزش امتحان کردن را دارد، پس بیایید ببینیم چه اتفاقی می افتد.

So, that's... Those three go together, really, quite well. Okay.

بنابراین، این ... این سه با هم، واقعا، بسیار خوب است. باشه.

And then "surrealism". "Surrealism" means more than real. It's a kind of artistic term

و سپس «سوررئالیسم». «سوررئالیسم» به معنای فراتر از واقعیت است. این یک نوع اصطلاح هنری است که

to do with if you see a painting, maybe by an artist like Salvador Dali, and it's all

اگر نقاشی می بینید، شاید از هنرمندی مانند سالوادور دالی، استفاده کنید، و همه اینها

a bit strange. You might have what seem to be solid objects, like a watch, which is sort

کمی عجیب است. ممکن است اجسامی به ظاهر جامد داشته باشید، مانند ساعت، که به

of bending and curving and sort of draped across something. So, you know, watches don't

نوعی خمیده و خمیده است و به نوعی روی چیزی قرار گرفته است. بنابراین، می‌دانید، ساعت‌ها

do that, so it's some sort of playing around with reality to make things look a bit strange

این کار را نمی‌کنند، بنابراین نوعی بازی با واقعیت است تا چیزها کمی عجیب

and unusual, disorientating sort of effect. Okay, so that's "surrealism", which you get

و غیرعادی به نظر برسند، و به نوعی جلوه‌های گیج‌کننده به نظر برسند. خوب، پس این همان «سوررئالیسم» است که

in art, you get it in theatre, in plays, where people behave in a really strange way, which

در هنر دریافت می‌کنید، آن را در تئاتر، در نمایشنامه‌ها دریافت می‌کنید، جایی که مردم به شیوه‌ای واقعاً عجیب رفتار می‌کنند، که

isn't very realistic. It's a bit extreme, so that's "surrealism". Okay?

خیلی واقع‌گرایانه نیست. کمی افراطی است، پس «سوررئالیسم» است. باشه؟

Then we have some political "isms", different types of politics. "Communism", which is often

سپس ما چند "ایسم" سیاسی داریم، انواع مختلف سیاست. "کمونیسم" که اغلب

described as left-wing politics. "Communism". "Fascism", so it's "fasc", not "fasc", but

به عنوان سیاست جناح چپ توصیف می شود. "کمونیسم". "فاشیسم"، پس "فاش" است، نه "فاش"، بلکه

"fascism", fascism, which is the more... The right-wing politics towards the right. "Capitalism",

"فاشیسم"، فاشیسم، که بیشتر... سیاست جناح راست نسبت به راست است. "سرمایه داری"،

systems based on finance, money, buying and selling, all of that. "Socialism", political

سیستم های مبتنی بر امور مالی، پول، خرید و فروش، همه اینها. «سوسیالیسم»،

system based around society and people. "Humanism", focusing on humanity. Okay. "Pacifism", so

نظام سیاسی مبتنی بر جامعه و مردم. "اومانیسم" با تمرکز بر انسانیت. باشه. "Pacifism"، پس

"pac", although it's spelt with a "c", it sounds like an "s". "Pacifism", people who

"pac"، اگرچه با "c" نوشته می شود، اما مانند "s" به نظر می رسد. "پاسیفیسم"، مردمی که

believe in peace, which hopefully most people do, but some people don't, so unfortunately.

به صلح اعتقاد دارند، که امیدواریم اکثر مردم معتقدند، اما برخی از مردم اینطور نیستند، متأسفانه.

"Pacifism", and people who believe in pacifism who would never want to fight or join the

"Pacifism"، و افرادی که به صلح طلبی اعتقاد دارند و هرگز نمی خواهند بجنگند یا به

army or whatever, so it's a kind of belief system. Okay. Right, so then the second column,

ارتش یا هر چیز دیگری بپیوندند، بنابراین یک نوع سیستم اعتقادی است . باشه. درست است، پس ستون دوم،

just a mixture of things here. "Criticism", nobody likes criticism unless it's constructive

فقط مخلوطی از چیزهای اینجاست. "انتقاد"، هیچ کس انتقاد را دوست ندارد مگر اینکه

criticism. Sometimes it's a good idea to ask people for feedback on something that you've

انتقاد سازنده باشد. گاهی اوقات این ایده خوبی است که از مردم درباره کاری که

done because you can learn from it. So, we don't tend to like criticism; it depends what

انجام داده اید بازخورد بخواهید زیرا می توانید از آن درس بگیرید. بنابراین، ما تمایلی به انتقاد نداریم. این بستگی دارد که چه

kind of criticism it is, whether it's constructive or not, whether it's just maybe... If it's

نوع انتقادی باشد، سازنده باشد یا نه، آیا فقط شاید... اگر فقط

just unkind criticism, it's not very helpful. Okay. And then a scientific word, "magnetism".

انتقاد ناخوشایند باشد، خیلی مفید نیست. باشه. و سپس یک کلمه علمی، "مغناطیس".

If you have a magnet or two magnets, they might stick together. "Magnetism". And then

اگر یک آهنربا یا دو آهنربا دارید، ممکن است به هم بچسبند. "مغناطیس". و سپس

a profession, "journalism". So, "ism" words, they can cover all sorts of different subjects.

یک حرفه، "روزنامه نگاری". بنابراین، کلمات "ایسم"، آنها می توانند انواع موضوعات مختلف را پوشش دهند.

"Journalism", to do a course in journalism. Okay. And "professionalism", if you do a job

"روزنامه نگاری"، برای انجام یک دوره در روزنامه نگاری. باشه. و "حرفه ای"، اگر یک کار را خوب انجام دهید

well, you're showing professionalism. Okay. Then, "racism", which is not a good thing,

، حرفه ای نشان می دهید. باشه. سپس «نژادپرستی» که چیز خوبی نیست،

having prejudice against people of a particular nationality or race. So, "racism". So, "s"

داشتن تعصب نسبت به افراد از یک ملیت یا نژاد خاص. بنابراین، "نژادپرستی". پس

again, "racism", like "pacifism", "racism". "Feminism", more positive if it's to do with

باز هم «س»، «نژادپرستی»، مثل «پسیفیسم»، «نژادپرستی». «فمینیسم»، مثبت‌تر، اگر مربوط به

women standing up for their rights and wanting equality, and so on. "Feminism". "Specialism",

دفاع از حقوق زنان و خواهان برابری و غیره باشد. "فمینیسم". "تخصص"،

if you have a "specialism", if you're studying, you may have done a first degree, then you

اگر "تخصص" دارید، اگر در حال تحصیل هستید، ممکن است مدرک اول را گذرانده باشید، سپس می

want to do a second degree and focus more precisely on one topic and go into more depth

خواهید درجه دوم را بگذرانید و روی یک موضوع تمرکز دقیق تری داشته باشید و

with that topic, that would be your "specialism". Okay. Then, a medical term, "metabolism",

با آن موضوع عمیق تر شوید. این "تخصص" شما خواهد بود. باشه. سپس، یک اصطلاح پزشکی، "متابولیسم"،

to do with the body and how the body is balanced in the way the body functions. "Metabolism".

مربوط به بدن و چگونگی تعادل بدن در نحوه عملکرد بدن است. "متابولیسم".

Okay. "Rheumatism", an illness of the muscles, "rheumatism". And then finally, something

باشه. "روماتیسم"، بیماری ماهیچه ها، "روماتیسم". و در نهایت، چیزی که

we should all avoid if we're studying and writing things, "plagiarism" is not a good

همه ما باید اگر در حال مطالعه و نوشتن چیزهایی هستیم اجتناب کنیم، "سرقت ادبی" کار خوبی نیست

thing to do, and sometimes if you... If you don't acknowledge all your sources and if

، و گاهی اوقات اگر شما ... اگر همه منابع خود را تایید نمی کنید و اگر

you're using an idea and you're not saying this idea was developed by a certain person

دارید با استفاده از یک ایده و شما نمی گویید که این ایده توسط شخص خاصی ایجاد شده است

and who published something about it, if you don't acknowledge your sources or if you look

و او چیزی در مورد آن منتشر کرده است، اگر منابع خود را تأیید نکنید یا اگر

on the internet for information and copy it and don't acknowledge the source and you make

در اینترنت برای اطلاعات جستجو کنید و آن را کپی کنید و تأیید نکنید منبع و شما

it look as if you've written it rather than somebody else who wrote it originally, that's

آن را طوری جلوه می دهید که انگار شما آن را نوشته اید نه شخص دیگری که آن را در اصل نوشته است، این

plagiarism. So, "j", plagiarism, so that's to be avoided. And if you're on a course and

سرقت ادبی است. بنابراین، "ج"، سرقت ادبی، بنابراین باید از آن اجتناب شود. و اگر در دوره‌ای هستید و می‌دانید

if, you know, if somebody is found to be plagiarizing, they can get into trouble for that, so it's

، اگر فردی دزدی ادبی می‌کند، ممکن است به خاطر آن دچار مشکل شود، بنابراین باید از آن

something to avoid. Okay, so I hope that's been some useful vocabulary for you, and also

اجتناب کنید. بسیار خوب، پس امیدوارم که برای شما واژگان مفیدی بوده باشد، و همچنین

to be aware of the extra syllable that you need at the end, "ism", "um", "um", "um", like

از هجای اضافی که در پایان به آن نیاز دارید، "ایسم"، "امم"، "امم"، "اوم"، مانند

that. Okay. So, what I'll do just to end is to run through all of these words again just

آن آگاه باشید. باشه. بنابراین، کاری که من برای پایان دادن انجام خواهم داد این است که همه این کلمات را دوباره مرور کنم

so that you can hear them and how they're pronounced. Okay, so here we go. "Optimism",

تا بتوانید آنها را بشنوید و چگونه تلفظ می شوند. خوب، پس ما به اینجا می رویم. «خوش‌بینی»، «

"pessimism", "realism", "surrealism", "communism", "fascism", "capitalism", "socialism", "humanism",

بدبینی»، «رئالیسم»، «سوررئالیسم»، «کمونیسم»، «فاشیسم»، «کاپیتالیسم»، « سوسیالیسم»، «اومانیسم»، «صلح‌گرایی»، «

"pacifism", "criticism", "magnetism", "journalism", "professionalism", "racism", "feminism", "specialism",

نقد»، «مغناطیس»، «ژورنالیسم» "، "حرفه گرایی"، "نژادپرستی"، "فمینیسم"، "تخصص گرایی"، "

"metabolism", "rheumatism", "plagiarism". Okay. Right, so if you'd like to do a quiz

متابولیسم"، "روماتیسم"، "دزدی ادبی". باشه. درست است، بنابراین اگر می خواهید یک مسابقه

on this subject, just go to the website, www.engvid.com, and try the quiz, and I hope it's been a useful

در مورد این موضوع انجام دهید، فقط به وب سایت www.engvid.com بروید و امتحان را امتحان کنید، و امیدوارم

session for you. Thank you for watching, and see you again soon. Bye for now.

جلسه مفیدی برای شما بوده باشد. از تماشای شما متشکرم و به زودی دوباره شما را می بینم. فعلا خداحافظ.