How to Use MUST HAVE Correctly? Ask Alisha

Want to speak real English from your first lesson?

آیا می خواهید از اولین درس خود به زبان انگلیسی واقعی صحبت کنید ؟

Sign up for your free lifetime account at EnglishClass101.com.

برای حساب مادام العمر رایگان خود در EnglishClass101.com ثبت نام کنید .

Hi, everybody.

Welcome back to Ask Alisha, the weekly series where you ask me questions and I answer them,

سلام به همه.

به سریال «از علیشاه بپرس» خوش آمدید، سریال هفتگی که از من سؤال می‌پرسید و من به آنها پاسخ می‌دهم،

maybe.

First question!

شاید.

اولین سوال!

First question this week comes from Imon.

اولین سوال این هفته از ایمون می آید.

Hi, Imon.

سلام ایمون

“What's the difference between, ‘Is that how it is?’

"تفاوت بین "این طور است؟" "

‘Is that how it works?’

اینطوری کار می کند؟" "

‘That's not what it says.’

این چیزی نیست که می گوید." "

‘That's not how it works.’”

اینطوری کار نمی کند."

Let's start with the first expression which is, “Is that how it is?”

بیایید با عبارت اول شروع کنیم که این است: "آیا اینطور است؟" چطور است؟»

This is a very casual expression that you can use to express confirmation.

این یک عبارت بسیار معمولی است که می توانید برای بیان تایید از آن استفاده کنید.

Confirmation about a situation or confirmation about a status.

تأیید وضعیت یا تأیید وضعیت.

But, it's often used with kind of a negative nuance.

اما، اغلب با نوعی تفاوت ظریف استفاده می شود.

For example, if your friend makes a plan that you disagree with but your friend refuses

به عنوان مثال، اگر دوست شما طرحی را تنظیم کند که شما با آن مخالف هستید اما دوست شما از

to change the plan, you can say, “Is that how it is?”

تغییر برنامه امتناع می ورزد، می توانید بگویید: " این طور است؟"

It's kind of negative and it's kind of not so nice to use.

این یک جور منفی است و استفاده از آن چندان خوب نیست.

“Is that how it is?” that's the first one.

"آیا این طور است؟" این اولی است

The second one, “Is that how it works?” this is an expression that we use to confirm

مورد دوم، "اینطوری کار می کند؟" این عبارتی است که ما از آن برای تأیید

how to use something.

نحوه استفاده از چیزی استفاده می کنیم.

Maybe it's my first time using an iPhone, for example, when I get something right, when

شاید اولین بار است که از آیفون استفاده می کنم ، مثلاً وقتی چیزی را درست می

I learn how to use something correctly, I can say, usually with an upward intonation,

فهمم، وقتی یاد می گیرم چگونه از چیزی درست استفاده کنم، می توانم معمولاً با لحن رو به بالا بگویم:

“Oh, is that how it works?”

"اوه، اینطوری کار می کند؟"

Meaning, “Oh, is that the correct way to use it?”

به این معنی که "اوه، آیا این روش صحیح استفاده از آن است؟"

So, we use, “Is that how it works?” to confirm the correct way to use something.

بنابراین، ما از "اینطور کار می کند؟" استفاده می کنیم. برای تأیید روش صحیح استفاده از چیزی.

So, you can use this with a computer, with a car, anything that you are learning how

بنابراین، می‌توانید با رایانه، ماشین، هر چیزی که یاد می‌گیرید از

to use.

آن استفاده کنید.

“Is that how it works?”

"آیا اینجوری کار میکند؟"

So, you can use this expression as confirmation before you do something to.

بنابراین، می توانید قبل از انجام کاری از این عبارت به عنوان تاییدیه استفاده کنید.

The next expression you asked about is, “That's not what it says.”

عبارت بعدی که در موردش پرسیدید این است: "این چیزی نیست که می گوید."

“That's not what it says,” is used to express disagreement about written information.

"این چیزی نیست که می گوید" برای بیان مخالفت در مورد اطلاعات مکتوب استفاده می شود.

Let's say you're making instant soup for instant ramen or something, you decide to pour cold

فرض کنید سوپ فوری برای رامن یا چیزی درست می‌کنید، تصمیم می‌گیرید

water over your noodles to make the soup.

برای تهیه سوپ روی رشته‌هایتان آب سرد بریزید.

But, your friend says, “No, no.

اما، دوست شما می گوید: «نه، نه.

Look at the package, that's not what it says.”

به بسته بندی نگاه کنید، این چیزی نیست که می گوید.

So, “it” here means the package, and, “says” refers to the written directions

بنابراین، "it" در اینجا به معنای بسته است، و "می گوید" به دستورالعمل های نوشته شده

on the package.

روی بسته اشاره دارد.

So, “That's not what it says” means there is some mistake here or you've made a mistake.

بنابراین، "این چیزی نیست که می گوید" به این معنی است که اشتباهی در اینجا وجود دارد یا شما اشتباه کرده اید.

So, the written directions don't match your behavior, “That's not what it says.”

بنابراین، دستورالعمل های نوشته شده با رفتار شما مطابقت ندارد ، "این چیزی نیست که می گوید."

You can use this to express disagreement about written information, “That's not what it

می‌توانید از این برای ابراز مخالفت در مورد اطلاعات نوشتاری استفاده کنید، «این چیزی نیست که

says.”

می‌گوید».

The last expression was “That's not how it works.”

آخرین عبارت این بود: "اینطور کار نمی کند."

That's not how it works,” this is something that we use to express disagreement about

این چیزی است که ما از آن برای ابراز مخالفت در مورد

how to use something.

نحوه استفاده از چیزی استفاده می کنیم.

You use something incorrectly.

شما از چیزی اشتباه استفاده می کنید.

That's not correct, “That's not how it works.”

این درست نیست، "اینطوری کار نمی کند."

So, I hope that that's helpful for you.

بنابراین، امیدوارم که برای شما مفید باشد.

Next question!

سوال بعدی!

Next question comes from Kevin Wang.

سوال بعدی از کوین وانگ است.

Hi, Kevin.

سلام، کوین.

Kevin says, “Sometimes, I see sentences like, ‘Your dad must have had it for at

کوین می‌گوید، "گاهی اوقات، جملاتی مانند "پدرت باید

least two years.’

حداقل دو سال

Why do they use ‘have had?’

است که

What are the rules for this?”

این بیماری را داشته است."

So, actually, don't think of it as “have” and “had” being attached there.

بنابراین، در واقع، آن را به عنوان "داشتن" و "داشتن" که به آنجا متصل شده است، فکر نکنید.

Instead, what you should focus on in this sentence is the “must have” here.

در عوض، چیزی که باید در این جمله روی آن تمرکز کنید «باید» در اینجا است.

So, “must have had,” when we want to talk about a high level of possibility in the past,

بنابراین، "باید داشته باشد"، زمانی که می خواهیم در مورد سطح بالایی از امکان در گذشته صحبت

we use “must have,” and then, the past participle form of the verb.

کنیم، از "باید داشته باشد" و سپس از حالت فعل ماضی استفاده می کنیم.

In this case, the speaker is making a guess about something the listeners’ father owned

در این مورد، گوینده چیزی را حدس می‌زند که پدر شنونده

in the past for at least two years.

در گذشته حداقل برای دو سال مالکیت داشته است.

So, “Your dad must have had it for at least two years.”

بنابراین، "پدر شما باید حداقل دو سال آن را داشته باشد."

So, it's a past tense situation.

بنابراین، این یک وضعیت زمان گذشته است.

The speaker is making a guess about the past but the speaker is making a guess with a high

گوینده در مورد گذشته حدس می زند اما گوینده با

level of confidence.

اعتماد به نفس بالایی حدس می زند.

So, they use “must have.”

بنابراین، آنها از "باید داشته باشد" استفاده می کنند.

“Must have” shows a high level of possibility.

"باید" سطح بالایی از امکان را نشان می دهد.

“She's not here.

"او اینجا نیست.

She must have gone to work.”

او باید سر کار رفته باشد.»

“The kids are in the car.

«بچه ها در ماشین هستند.

They must have finished swimming.”

آنها باید شنا را تمام کرده باشند.»

“He's smiling at the office.

او در دفتر لبخند می زند.

He must have had a good meeting.”

او باید ملاقات خوبی داشته باشد.»

So, all of these are guesses but these guesses show a high level of confidence.

بنابراین، همه اینها حدس و گمان هستند، اما این حدس ها سطح بالایی از اطمینان را نشان می دهد.

There's a high chance that the speaker's guess is correct so the speaker uses “must have”

احتمال زیادی وجود دارد که حدس گوینده درست باشد، بنابراین گوینده از "must have"

plus the past participle form of the verb.

به اضافه شکل ماضی فعل استفاده می کند.

I hope that's helpful for you.

امیدوارم که برای شما مفید باشد.

Next question from Myfta.

سوال بعدی میفتا.

Hi, Myfta.

سلام میفتا

“What is the difference between astronomy and astrology?”

"تفاوت بین نجوم و طالع بینی چیست؟"

Right, okay.

درسته، باشه

Astronomy refers to the scientific study of space.

نجوم به مطالعه علمی فضا اشاره دارد.

That's like stars and planets, everything outside earth.

این مانند ستارگان و سیارات، همه چیز خارج از زمین است.

That's the scientific study of it.

این مطالعه علمی آن است.

Astrology refers to the idea that we can make predictions, make guesses about human behavior

طالع بینی به این ایده اشاره دارد که ما می توانیم پیش بینی کنیم، در مورد رفتار انسان حدس بزنیم

and those predictions are based on the positions of stars and planets and things and those

و آن پیش بینی ها بر اساس موقعیت ستارگان و سیارات و اشیا است و آن

positions can influence human behavior, can influence our lives.

موقعیت ها می تواند بر رفتار انسان تأثیر بگذارد، می تواند بر زندگی ما تأثیر بگذارد.

I hope that's helpful.

امیدوارم که مفید باشد.

Next question!

سوال بعدی!

Next question is from Afif.

سوال بعدی از عفیف است.

Hi, Afif.

سلام عفیف

“How do I study English speaking or how do I improve my English speaking skills at

"چگونه مکالمه انگلیسی را مطالعه کنم یا چگونه مهارت های مکالمه انگلیسی خود را در

home alone?”

خانه به تنهایی بهبود بخشم؟"

Yeah, thanks for the question.

بله، ممنون از سوال

Check out this video.

این ویدیو را ببینید.

I talked about it in this video right here.

من در این ویدیو دقیقاً در اینجا در مورد آن صحبت کردم.

I think the answer is at the 12th minute and 40th-second mark.

فکر می کنم پاسخ در دقیقه 12 و 40 ثانیه باشد.

So, there are several tips there for how to study English alone at home.

بنابراین، نکات متعددی برای چگونگی یادگیری زبان انگلیسی به تنهایی در خانه وجود دارد.

Hope that helps.

امیدوارم که کمک کند.

Next question!

سوال بعدی!

Next question is from Oscar.

سوال بعدی از اسکار است.

Hi, Oscar.

سلام اسکار

Oscar says, “What's the difference between ‘it's up to you’ and ‘you're up to.’”

اسکار می‌گوید، «تفاوت بین «به خودت بستگی دارد» و «تو می‌کنی» چیست.»

Oh, okay.

اوه، باشه.

First, “It's up to you,” means you can decide.

اول، "این به شما بستگی دارد"، یعنی شما می توانید تصمیم بگیرید.

So, for example, “Where do you want to go for dinner tonight?”

بنابراین، برای مثال، "امشب برای شام کجا می خواهید بروید ؟"

“It's up to you.”

"این به شما بستگی دارد."

“What movie do you want to see tonight?”

«امشب چه فیلمی را می‌خواهی ببینی؟»

“It's up to you.”

"این به شما بستگی دارد."

“Where do you want to go for this weekend?”

«این آخر هفته کجا می‌خواهی بروی؟»

“Hmm, it's up to you.”

"هوم، این به شما بستگی دارد."

You can decide.

تو می توانی تصمیم بگیری.

“You're up to” refers to things that the other person has been doing.

"شما آماده هستید" به کارهایی اشاره دارد که طرف مقابل انجام داده است.

So, we use it in expressions like, “You've been up to a lot of interesting things lately.”

بنابراین، ما از آن در عباراتی مانند "شما اخیراً به چیزهای جالب زیادی برخورد کرده اید" استفاده می کنیم.

Or, a useful question is, “What are you up to?”

یا، یک سوال مفید این است، "در حال چه کاری هستید ؟"

meaning, “What are you doing?” as in, “What are you up to this weekend?” or,

یعنی "چیکار میکنی؟" مانند "این آخر هفته چه کار داری؟" یا

“What are you up to tonight?” to check what someone else is doing.

"امشب چه کاره ای؟" برای بررسی اینکه شخص دیگری چه کاری انجام می دهد.

You can also use this for the past, “What have you been up to lately?”

همچنین می توانید از این برای گذشته استفاده کنید، " اخیراً چه کار کرده اید؟"

These are very nice questions to ask instead of “How are you?” or “What are you doing?”

اینها سوالات بسیار خوبی هستند که به جای "حالت چطور است؟" یا "چیکار میکنی؟"

“Up to you,” means you decide.

«به خودت بستگی دارد» یعنی شما تصمیم می گیرید.

“What are you up to?”

"تو چیکار داری؟"

means “What are you doing?”

یعنی "چیکار میکنی؟"

Next question!

سوال بعدی!

Next question is from Kiara.

سوال بعدی از کیارا است.

Hi, Kiara, again.

سلام کیارا دوباره

“What does ‘sunglasses’ mean and what do ‘sunglasses’ mean?”

"عینک آفتابی به چه معناست و "عینک آفتابی" به چه معناست؟"

‘Sunglasses’ is a plural noun.

"عینک آفتابی" یک اسم جمع است.

Should we use ‘do’ instead of ‘does?’”

آیا باید از «do» به جای «does» استفاده کنیم؟»

Ah, this is interesting.

آه، این جالب است.

Okay, here, your example sentence is a little bit tricky.

خوب، در اینجا، جمله مثال شما کمی مشکل است.

So, when you're asking about the meaning of a word, even if you know that it's a plural

بنابراین، وقتی در مورد معنای کلمه می‌پرسید، حتی اگر می‌دانید که یک اسم جمع است

noun, don't worry about that in this example sentence.

، در این جمله مثالی نگران آن نباشید .

“What does blah, blah, blah mean?”

"بله، بل، بلا به چه معناست؟"

You can use anything in this pattern.

در این الگو می توانید از هر چیزی استفاده کنید.

This is because you're not actually asking about the object, you're not actually asking

این به این دلیل است که شما در واقع در مورد شی نمی‌پرسید، در واقع

about that thing, you're asking about the word only, the word itself.

در مورد آن چیز نمی‌پرسید، شما فقط در مورد کلمه، خود کلمه می‌پرسید.

So, just use “does,” “What does sunglasses mean?” is fine because you're looking for

بنابراین، فقط از "does" استفاده کنید، "عینک آفتابی به چه معناست؟" خوب است زیرا شما به دنبال

the actual meaning of the word.

معنای واقعی کلمه هستید.

You're not asking about that actual object, you're not asking something about “sunglasses.”

شما در مورد آن شی واقعی نمی‌پرسید، شما چیزی در مورد «عینک آفتابی» نمی‌پرسید.

So, in this specific example sentence, you can always use, “What does blah, blah, blah

بنابراین، در این جمله مثال خاص، همیشه می‌توانید از "Blah, Blah, Blah

mean?”

یعنی چه؟" استفاده کنید.

So, native speakers do that too.

بنابراین، زبان مادری نیز این کار را انجام می دهند.

“What does something, something, something mean?” if we don't know an expression or

"چیزی، چیزی، چیزی به چه معناست؟" اگر یک عبارت را نمی دانیم یا

if we don't know a phrase.

اگر یک عبارت را نمی دانیم.

We can use anything in that pattern.

ما می توانیم از هر چیزی در آن الگو استفاده کنیم.

However, if you want to use a plural noun, like sunglasses, or any other plural noun

با این حال، اگر می خواهید از یک اسم جمع مانند عینک آفتابی یا هر اسم جمع دیگری

in a sentence similar to this, you do need to change.

در جمله ای مشابه این استفاده کنید، باید تغییر دهید.

“What do sunglasses do?” or “Why do pants have pockets?” or “Who do penguins

"عینک آفتابی چه کار می کند؟" یا "چرا شلوار جیب دارد؟" یا "پنگوئن ها بیشتر چه کسانی را

see most frequently?”

می بینند؟"

Please use “do” as you would for other plural nouns than “do.”

لطفاً از «do» برای اسامی جمع دیگر به غیر از «do» استفاده کنید.

But, great question, nice point to consider.

اما، سوال عالی، نکته خوبی برای در نظر گرفتن.

Thank you.

متشکرم.

Next question!

سوال بعدی!

Next question comes from Kim In Kai.

سوال بعدی از کیم این کای است.

Hi, Kim In Kai.

سلام، کیم این کای.

Okay.

باشه.

“What does a spirit animal mean?

«حیوان روحی به چه معناست؟

As in, ‘What's your spirit animal?’

مانند «حیوان روحی شما چیست؟»

I don't think we have that kind of question in my country.

فکر نمی‌کنم در کشور من چنین سؤالی داشته باشیم.

Also, what are some possible answers.”

همچنین، چه پاسخ‌هایی ممکن است وجود داشته باشد.»

Okay, a spirit animal can mean different things depending on the person that you're talking

بسیار خوب، یک حیوان روح بسته به شخصی که با او صحبت

to.

می کنید می تواند معانی مختلفی داشته باشد.

Generally, though, especially on the internet, we use spirit animal to refer to an animal

با این حال، به طور کلی، به ویژه در اینترنت، ما از حیوان روح برای اشاره به حیوانی استفاده

that we think matches our personality or matches our behavior.

می کنیم که فکر می کنیم با شخصیت ما یا رفتار ما مطابقت دارد.

So, for example, if I'm a slow lazy person and I don't like to do a lot of activities.

بنابراین، برای مثال، اگر من یک فرد تنبل آهسته هستم و دوست ندارم فعالیت های زیادی انجام دهم.

I could say a sloth is my spirit animal.

می توانم بگویم تنبل حیوان روحی من است.

Or, if I'm like an aggressive person and I'm alone a lot and I maybe see myself as like

یا اگر مثل یک آدم تهاجمی هستم و خیلی تنها هستم و شاید خودم را شبیه

a fighter or hunter, I don't know, maybe I could say, a tiger is my spirit animal, for

یک جنگنده یا شکارچی می بینم، نمی دانم، شاید بتوانم بگویم ببر، حیوان روحی من

example.

است.

It's an animal that we feel closely matches us somehow.

این حیوانی است که احساس می کنیم به نحوی با ما مطابقت دارد.

And, it can change, maybe on this day, I feel a connection with this specific animal.

و، می تواند تغییر کند، شاید در این روز، من احساس می کنم با این حیوان خاص ارتباط دارم.

So, we can say that.

بنابراین، می توانیم بگوییم.

Just do be careful there are some people who have a religious or a spiritual belief that

فقط مراقب باشید برخی از افراد هستند که یک اعتقاد مذهبی یا معنوی دارند که

strongly connects them to a spirit animal or you might also hear the word, “spirit

آنها را به شدت به یک حیوان روح متصل می کند یا ممکن است کلمه "راهنمای حیوانات روح" را نیز بشنوید

animal guide,” perhaps, but just pay attention to the situation and I think you can quickly

، اما فقط به موقعیت توجه کنید و فکر می کنم شما می توانید به سرعت

understand how the person is using spirit animal.

درک کنید که چگونه شخص از حیوان روح استفاده می کند .

My spirit animal, I usually think, depending on the day, my spirit animal is either a flying

حیوان روحی من، معمولاً فکر می کنم بسته به روز، حیوان روحی من یا یک

squirrel or a platypus because both of these animals are kind of like in-between animals,

سنجاب پرنده یا یک پلاتیپوس است، زیرا هر دوی این حیوانات به نوعی شبیه حیوانات بینابینی هستند،

they have a little bit of a couple different animals in them.

آنها کمی چند حیوان مختلف در خود دارند. .

But, a flying squirrel is kind of like flexible and adaptive and has lots of energy and goes

اما، یک سنجاب پرنده به نوعی انعطاف پذیر و سازگار است و انرژی زیادی دارد

really, really quickly.

و واقعاً خیلی سریع می رود.

But, then, the platypus is just like this silly looking creature that swims around looking

اما، پس، پلاتیپوس درست مانند این موجود احمقانه است که

for food all day and then sleeps forever.

تمام روز را به دنبال غذا شنا می کند و سپس برای همیشه می خوابد.

Depending on the day, I feel like I'm sometimes a flying squirrel, sometimes a platypus.

بسته به روز، احساس می کنم گاهی یک سنجاب پرنده هستم، گاهی اوقات یک پلاتیپوست.

Those are all the questions that I want to answer for this episode of Ask Alisha.

اینها تمام سوالاتی است که می خواهم برای این قسمت از علیشاه بپرسم به آنها پاسخ دهم.

Thank you so much for sending your fantastic questions.

از ارسال سوالات فوق العاده خود بسیار سپاسگزارم .

They're really, really good.

آنها واقعاً، واقعاً خوب هستند.

Keep them coming.

آنها را ادامه دهید.

If you have not sent a question yet, please make sure to do so.

اگر هنوز سوالی ارسال نکرده اید، لطفاً این کار را انجام دهید.

You can send your questions to me at EnglishClass101.com/ask-alisha.

می توانید سوالات خود را به آدرس EnglishClass101.com/ask-alisha برای من ارسال کنید.

If you like the video, please make sure to give it a thumbs up.

اگر ویدیو را دوست دارید، لطفاً حتماً آن را تأیید کنید.

Check us out at EnglishClass101.com for some other good resources and also subscribe to

ما را در EnglishClass101.com برای برخی منابع خوب دیگر بررسی کنید و همچنین

the channel if you haven't already.

اگر قبلاً مشترک نشده اید در کانال مشترک شوید.

Thanks very much for watching this episode of Ask Alisha and I will see you again next week.

خیلی ممنون از تماشای این قسمت از علیشاه بپرس و هفته آینده دوباره شما را می بینم.

Bye-bye.

خداحافظ.