Idioms: Full of Oneself | Sure of Oneself

Guess the meaning of this expression:  full of oneself. Derrrick is so full of  

معنی این عبارت را حدس بزنید: پر از خود. دریک خیلی پر از

himself. He thinks that his ideas  are better than anyone else's.

خودش است. او فکر می‌کند که ایده‌هایش بهتر از ایده‌های دیگران است.

The answer is C. Conceited, like arrogant. To be  

پاسخ ج. مغرور، مانند متکبر.

full of oneself means they have a  really high opinion of themselves.

پر بودن از خود به این معنی است که آنها نسبت به خود نظر بسیار بالایی دارند.

Sam and Woody are trying desperately to kiss me. 

سم و وودی ناامیدانه سعی می کنند مرا ببوسند.

Boy, someone's a little  full of herself, isn't she? 

پسر، یکی کمی پر از خودش است، اینطور نیست؟

You are so full of yourself. A related  expression is "to be sure of oneself,"  

تو خیلی پر از خودت هستی یک عبارت مرتبط «از خود مطمئن بودن» است

and it's not necessarily bad. It could mean  you're confident, but it could also mean you're  

و لزوماً بد نیست. این می تواند به این معنی باشد که شما اعتماد به نفس دارید، اما همچنین می تواند به این معنی باشد که شما

overconfident. Too confident. You're either  very impatient or extremely sure of yourself.

بیش از حد اعتماد به نفس دارید. بیش از حد اعتماد به نفس. شما یا خیلی بی حوصله هستید یا به شدت به خودتان مطمئن هستید.