Read An Article From The NEWS With Me! (Learn Advanced English Vocabulary And Grammar)

Welcome to this lesson to help you learn English  with the news. We're going to read a news article  

به این درس خوش آمدید تا به شما در یادگیری زبان انگلیسی با اخبار کمک کند. قرار است با هم یک مقاله خبری بخوانیم

together and you're going to learn a lot of  advanced vocabulary, complex sentence structure,  

و شما با خواندن این مقاله با من مستقیماً واژگان پیشرفته، ساختار جملات پیچیده،

advanced grammar, and even correct pronunciation  directly by reading this article with me. Welcome  

گرامر پیشرفته و حتی تلفظ صحیح را یاد بگیرید .

back to JForrestEnglish training of course I'm  Jennifer and this is your place to become a  

به آموزش JForrestEnglish خوش آمدید، البته من جنیفر هستم و اینجا محل شماست تا به

fluent and confident English speaker. Let's get  started. Welcome to our article, let me read the  

انگلیسی مسلط و با اعتماد به نفس صحبت کنید. بیا شروع کنیم. به مقاله ما خوش آمدید، اجازه دهید

headline. Elon Musk says he will resign as Twitter  CEO after securing successor now let me read the  

عنوان   را بخوانم. ایلان ماسک می‌گوید پس از تعیین جانشین، از سمت مدیرعاملی توییتر استعفا می‌دهد، حالا اجازه دهید

sub headline so this is the main headline and then  we have a sub headline which is designed to give  

عنوان فرعی را بخوانم، بنابراین این عنوان اصلی است و سپس یک عنوان فرعی داریم که به منظور ارائه

you a little more information about the topic. The  billionaire posted a poll over the weekend asking  

اطلاعات کمی درباره موضوع به شما طراحی شده است. این میلیاردر یک نظرسنجی در آخر هفته منتشر کرد و از

Twitter users if he should step down. The majority  voted yes all right, going back to our headline  

کاربران توییتر پرسید که آیا باید از سمت خود کناره گیری کند. اکثریت رای مثبت دادند

resign. This is very important to the topic  of the article. So to resign This is a verb  

. این برای موضوع مقاله بسیار مهم است . بنابراین استعفا دادن این یک فعل است

and this is a way of saying that you quit  you voluntarily leave your position it's  

و این راهی است برای گفتن اینکه استعفا می دهید، داوطلبانه موقعیت خود را ترک می کنید، این

just a more formal way of saying that. Let me  write this for you. So it is to voluntarily  

فقط یک روش رسمی تر برای گفتن آن است. اجازه دهید این را برای شما بنویسم. بنابراین داوطلبانه است

which means you chose to Nobody said you must  leave your job. That means you're fired. When  

که به این معنی است که شما انتخاب کردید هیچ کس نگفت باید کار خود را ترک کنید. یعنی اخراج شدی وقتی   می

you say I don't want to work here anymore.  That means you quit or again more formally  

گویید من دیگر نمی خواهم اینجا کار کنم. این بدان معنی است که شما استعفا داده اید یا دوباره به طور رسمی تر

resigned to volunteer to voluntarily leave  your employment your position so in this case,  

استعفا داده اید تا داوطلبانه شغل خود را ترک کنید، بنابراین در این مورد،

his position as CEO, which is of course  an acronym for Chief Executive Officer,  

پست او به عنوان مدیر عامل، که البته مخفف مدیر اجرایی است،

which is the top ranking position in a  company now notice here grammatically,  

که رتبه برتر در یک شرکت است، اکنون متوجه می شوید. در اینجا از نظر دستوری،

we have the word after which is a preposition  preposition. Now what do you notice right here  

کلمه ای داریم که بعد از آن یک حرف اضافه است . حالا دقیقاً در اینجا چه چیزی را متوجه می‌شوید

we have our gerund verb, secure to secure, that's  the base verb to secure and because to secure this  

ما فعل جین خود را داریم، امن برای ایمن کردن، این فعل پایه برای ایمن کردن است و چون ایمن کردن این

is the base. Now because I have after which is a  preposition, my verb that follows must be in the  

پایه است. حالا چون من بعد از آن یک حرف اضافه دارم، فعل من که در ادامه می آید باید به

gerund form, which is the ing form. To secure in  this context is a more formal way of saying find  

شکل جرون باشد که شکل ing است. ایمن سازی در این زمینه روش رسمی تری برای گفتن پیدا کردن

to find a successor. Now, what is the successor  already we reviewed a lot in this headline here,  

برای یافتن جانشین است. حالا، جانشین چیست  که قبلاً در این عنوان اینجا زیاد بررسی کردیم،

a successor hopefully you can understand  based on context, which is why reviewing  

جانشینی که امیدواریم بتوان آن را بر اساس زمینه درک کرد، به همین دلیل است که مرور

articles is so helpful because based on the  context, well the successor is the person  

مقالات بسیار مفید است زیرا بر اساس زمینه، جانشین فردی   است

who will replace Elon Musk as CEO. So it's  the person who comes after you as a leader.  

که جایگزین ایلان خواهد شد. ماسک به عنوان مدیرعامل بنابراین این فردی است که بعد از شما به عنوان یک رهبر می آید.

So you have old leader, so leader in the  sense of a employment within the company,  

بنابراین شما یک رهبر قدیمی دارید، بنابراین رهبر به معنای استخدام در شرکت،

it could be a boss, a manager, a supervisor, or  it could be a politician or president or prime  

می‌تواند رئیس، مدیر، سرپرست، یا می‌تواند یک سیاستمدار یا رئیس جمهور یا نخست

minister. So you have your old leader and the  new leader, and the new leader is the successor,  

وزیر باشد. بنابراین شما رهبر قدیمی و رهبر جدید خود را دارید، و رهبر جدید جانشین است،

the successor, right up here and the old  leader is the predecessor predecessor. I  

جانشین، همین بالا و رهبر قدیمی سلف سلف است. فکر

don't think you need to worry about it  too much, but successor is more common.  

نمی‌کنم زیاد نگران آن باشید ، اما جانشین رایج‌تر است.

All right. So that's the headline here. So  basically, Elon Musk is leaving his position. He's  

خیلی خوب. پس این تیتر اینجاست. بنابراین، اساسا، ایلان ماسک سمت خود را ترک می کند. او در

resigning, but they need to find someone new the  person who will act as CEO and thus the successor.  

حال استعفا است، اما آنها باید فردی جدید پیدا کنند که به عنوان مدیر عامل و در نتیجه جانشین او عمل کند.

The billionaire posted a poll over the weekend  asking Twitter users if he should step down, the  

این میلیاردر یک نظرسنجی در آخر هفته پست کرد و از کاربران توییتر پرسید که آیا باید کناره گیری کند،

majority voted yes. All right. Let's look at this.  This is a nice phrasal verb to step down. Now  

اکثریت رای مثبت دادند. خیلی خوب. بیایید به این نگاه کنیم. این یک فعل عبارتی زیبا برای کنار رفتن است. حالا

again, based on the context, he's going to resign,  leave his position quit they all mean the same  

دوباره، بر اساس زمینه، او استعفا می‌دهد، پستش را رها می‌کند

thing. So step down is the phrasal verb to mean  resign from a position. So to voluntarily leave  

. بنابراین step down فعل عبارتی به معنای استعفا از یک موقعیت است. بنابراین برای ترک داوطلبانه

a position now notice I included title title could  be for example, the coach of a sports team, or the  

یک پست، اکنون متوجه شوید که عنوان عنوانی را درج کرده‌ام، می‌تواند به عنوان مثال، مربی یک تیم ورزشی، یا

leader of a community organization. And maybe in  that case, the leader of a community organization,  

رهبر یک سازمان اجتماعی باشد. و شاید در این مورد، رهبر یک سازمان اجتماعی،

maybe you're the leader of your church group,  or just a community group and you don't get  

شاید شما رهبر گروه کلیسای خود هستید، یا فقط یک گروه اجتماعی و

paid for that. It's just a volunteer position,  but you could still step down you could leave it  

برای آن پولی   دریافت نمی کنید. این فقط یک موقعیت داوطلبانه است، اما هنوز هم می‌توانید کناره‌گیری کنید، می‌توانید آن را ترک کنید

so I want to show you the grammar here  because we will say Musk Elon Musk musk.  

بنابراین می‌خواهم دستور زبان را در اینجا به شما نشان دهم زیرا ما می‌گوییم Musk Elon Musk Musk. با این فرض کناره‌گیری کنید با

Step down assuming it's complete past simple set  down as CEO as CEO, so we use the preposition as  

فرض اینکه کاملاً گذشته ساده است، به عنوان مدیر عامل به عنوان مدیر عامل شرکت کنید، بنابراین از حرف اضافه به عنوان   استفاده می‌کنیم

and then we state the title as CEO as manager, as  Captain captain of a sports team, for example, is  

و سپس عنوان مدیر عامل را به عنوان مدیر بیان می‌کنیم، به عنوان مثال  کاپیتان یک تیم ورزشی

the leader so you can have the title there so in  our case, it CEO stepped down. This is our our  

رهبر است، بنابراین شما می‌توانید عنوان وجود دارد، بنابراین در مورد ما، مدیرعامل آن استعفا داد. این

phrasal verb, verb conjugated plus our preposition  and then we have as job title. Let's continue on.  

فعل عبارتی ما است، فعل مزدوج به اضافه حرف اضافه ما و سپس عنوان شغلی داریم. بیایید ادامه دهیم.

Elon Musk on Tuesday claimed he will resign as  CEO of Twitter once he has found a replacement.  

ایلان ماسک روز سه شنبه مدعی شد که به محض اینکه جایگزینی پیدا کند، از سمت مدیرعاملی توییتر استعفا خواهد داد.

Now what's the alternative word for replacement?  The one we learned it right here in the headline,  

حالا کلمه جایگزین برای جایگزینی چیست؟ همانی که ما آن را درست در اینجا در سرفصل یاد گرفتیم،

successor. So they're seeing the exact  same thing as this headline. They're  

جانشین. بنابراین آنها دقیقاً همان چیزی را می بینند که این تیتر است. آنها

just choosing to use different vocabulary  because we have resigned, well we use that  

فقط استفاده از واژگان متفاوت را انتخاب می‌کنند زیرا ما استعفا داده‌ایم، خوب ما قبلاً از آن استفاده می‌کنیم

before and now we have replacement instead  of successor. So you could say here successor  

و اکنون جایگزینی به جای جانشین داریم. بنابراین می‌توانید در اینجا بگویید جانشین

and remember once a successor has been appointed,  Elon Musk will be the predecessor, the person who  

و به یاد داشته باشید که وقتی جانشینی منصوب شد، ایلان ماسک سلف خواهد بود، شخصی که

previously had the position. So replacement  can be successor. Okay, let's continue on.  

قبلاً این موقعیت را داشت. بنابراین جایگزینی می‌تواند جانشین باشد. باشه ادامه بدیم

I will so notice it's in a quote which means  these words are coming from Elon Musk's mouth.  

من متوجه خواهم شد که در یک نقل قول آمده است که به این معنی است که این کلمات از دهان ایلان ماسک می آیند.

He said these words, I will resign as CEO as soon  as I find someone foolish enough to take the job.  

او این سخنان را گفت، به محض اینکه کسی را به اندازه کافی احمق پیدا کنم که بتواند این کار را بپذیرد، از مدیرعاملی استعفا خواهم داد.

After that, I will just run the software and  servers teams the billionaire tweet it. Okay,  

پس از آن، من فقط نرم افزار را اجرا می کنم و تیم های سرور میلیاردر آن را توییت می کنند. خوب،

so he tweeted this but it's still coming from  him directly. In this case. It's coming from  

پس او این را توییت کرد، اما همچنان مستقیماً از او می‌آید. در این مورد. این

his fingers instead of his mouth but it's still  a quote because it's reporting what he said.  

به جای دهانش از انگشتانش می آید، اما همچنان یک نقل قول است، زیرا چیزی را که او گفته گزارش می کند.

So resign as notice we're using the  preposition as with the job title as well.  

بنابراین به عنوان اعلامیه استعفا دهید، ما از حرف اضافه مانند عنوان شغل نیز استفاده می‌کنیم.

Now take the job. This is the same as finding  a replacement finding a successor. So again,  

حالا دست به کار شو این مانند یافتن جایگزینی برای یافتن جانشین است. بنابراین باز هم،

it's just a different way to say the same thing.  Notice how he says foolish or not foolish.  

فقط روشی متفاوت برای گفتن همان چیز است. توجه کنید که او چگونه می گوید احمق یا احمق نیست.

When we describe something as bullish, this is a  negative adjective because foolish means unwise,  

وقتی چیزی را به‌عنوان صعودی توصیف می‌کنیم، این یک صفت منفی است زیرا احمق به معنای نادان،

stupid or not showing good judgment. So  this is a negative adjective. So Elon  

احمق یا عدم قضاوت خوب است. بنابراین این یک صفت منفی است. بنابراین ایلان

Musk is seeing that it isn't a wise decision  to become my successor to take over as CEO.  

ماسک می‌بیند که تصمیم عاقلانه‌ای نیست که جانشین من در سمت مدیرعاملی شود.

You could say it was foolish of  me to step down as as captain.  

می‌توان گفت که این احمقانه بود که از سمت کاپیتان کناره‌گیری کردم.

It was foolish on me it was unwise, stupid,  it didn't show good judgment. So I it's a way  

برای من احمقانه بود، عاقلانه، احمقانه، قضاوت خوبی نشان نمی داد. بنابراین، راهی

of saying I regret my decision. Now  a lot of students have this fear of  

برای گفتن این است که از تصمیمم پشیمانم. اکنون بسیاری از دانش‌آموزان این ترس از

speaking because they think that they're  going to sound foolish or look foolish.

صحبت کردن را دارند زیرا فکر می‌کنند که احمقانه به نظر می‌رسند یا احمق به نظر می‌رسند.

I'm afraid of looking foolish when I speak.  Which means you're afraid of looking stupid  

وقتی صحبت می کنم می ترسم احمق به نظر برسم. این بدان معناست که از اینکه صادقانه بخواهید احمق به نظر برسید

to be honest, or people judging you negatively  because if you use the wrong vocabulary or your  

یا دیگران درباره شما منفی قضاوت کنند می ترسید زیرا اگر از واژگان اشتباه استفاده کنید یا

pronunciation isn't very good, then it  could look negative right? Now this is a  

تلفظ شما خیلی خوب نباشد، ممکن است درست به نظر منفی برسد؟ اکنون این

fear that a lot of students have I'm afraid of  looking foolish when I speak. So a very common  

ترسی است که بسیاری از دانش‌آموزان دارند، می‌ترسم هنگام صحبت کردن، احمق به نظر برسند. بنابراین یک صفت بسیار رایج است،

adjective but remember it is very negative as  well. All right, let's continue on. After that,  

اما به یاد داشته باشید که بسیار منفی است . بسیار خب، بیایید ادامه دهیم. میلیاردر توییت کرد، پس از آن،

I will just run the software and  servers teams, the billionaire tweeted.  

من فقط تیم‌های نرم‌افزار و  سرورها را اجرا می‌کنم .

So the verb run in this context, and this is  what's important about learning with the news  

بنابراین، فعل run در این زمینه، و این همان چیزی است که در مورد یادگیری با اخبار مهم است،

because you understand the context because  if you just see the word run, will does it  

زیرا شما متن را درک می‌کنید، زیرا اگر فقط کلمه run را ببینید، آیا به

mean to run? Or does it mean run the software  team, which is another way of saying leading  

معنای اجرا شدن است؟ یا به این معناست که تیم نرم‌افزار را اجرا کنید ، که روش دیگری برای گفتن هدایت

to just lead to match the verb tends to just  lead, manage the software and servers teams  

به فقط منجر به مطابقت با فعل است که فقط هدایت می‌کند، تیم‌های نرم‌افزار و سرورها را مدیریت کنید

so you could say, I ran the marketing team for  five for five years. Now notice my verb is in the  

بنابراین می‌توانید بگویید، من تیم بازاریابی را به مدت پنج سال به مدت پنج سال اداره کردم. اکنون توجه کنید که فعل من در

past simple right? Run, ran, run. If I say I've  run the marketing team for five years, what's the  

گذشته ساده است، درست است؟ دویدن، دوید، دویده. اگر بگویم پنج سال تیم بازاریابی را اداره کرده‌ام، چه

difference between I ran the marketing team and  I've run the marketing team. Well, of course it's  

تفاوتی بین مدیریت تیم بازاریابی و مدیریت تیم بازاریابی وجود دارد. خوب، البته این

our verb tense because this is the past simple,  which means it's a completed action. I no longer  

زمان فعل ما است زیرا این زمان گذشته ساده است، که به این معنی است که یک عمل کامل شده است. من دیگر

do this action. Let me make this a little bit  smaller. I no longer do this. It's complete. It's  

این عمل را انجام نمی‌دهم. اجازه دهید این را کمی کوچکتر کنم. من دیگر این کار را نمی کنم. کامل است. این

in the past but if I say I run the marketing team  for five years, this is the present continuous,  

در گذشته است، اما اگر بگویم من تیم بازاریابی را به مدت پنج سال اداره می‌کنم، این زمان حال مستمر است،

sorry, the present perfect, present perfect.  And it means this is an action that started  

متأسفم، حال کامل، حال کامل. و به این معنی است که این اقدامی است که

in the past, but continues until now. So today,  I run the marketing team. The action is still  

در گذشته شروع شده است، اما تا کنون ادامه دارد. بنابراین امروز، من تیم بازاریابی را اداره می‌کنم. این عمل هنوز

in progress, but I use the present perfect simply  to show that it started in the past I see lots of  

در حال انجام است، اما من از زمان حال کامل به سادگی  استفاده می‌کنم تا نشان دهم که در گذشته شروع شده است،

mistakes with these two verb tenses, so pay  attention to this part of the lesson. Let's  

اشتباهات زیادی با این دو زمان فعل می‌بینم، بنابراین به این بخش از درس توجه کنید. بیایید

continue on. On Sunday, Musk posted a hole on  the social media platform, asking users if he  

ادامه دهیم. روز یکشنبه، ماسک حفره‌ای را در پلتفرم رسانه اجتماعی منتشر کرد و از کاربران پرسید که آیا

should step down as its head and said he would  abide by the results. So we already learned this  

باید از سمت خود کناره‌گیری کند و گفت که از نتایج تبعیت خواهد کرد. بنابراین ما قبلاً این

phrasal verb to step down to voluntarily leave the  position again, this same as resign or quit resign  

فعل عبارتی را یاد گرفته‌ایم که از سمت خود کناره گیری کنیم تا دوباره به‌طور داوطلبانه پست را ترک کنیم، این همان استعفا کردن یا ترک استعفا

is more formal. And as its head so head of means  the leader we use the the word head to mean the  

رسمی‌تر است. و همانطور که head آن به معنی رهبر است که ما از کلمه head به معنای

leader the boss, the CEO, the head is is Twitter.  It's they're talking about the company Twitter.  

رهبر استفاده می کنیم. آنها در مورد شرکت توییتر صحبت می کنند.

Okay, now a bye bye. This is a phrasal verb  because we have the verb to abide and then we have  

باشه، حالا بای بای این یک فعل عبارتی است زیرا ما فعل to aide را داریم و سپس

the preposition by and this simply means to follow  the rules to follow the rules or regulations.  

حرف اضافه by را داریم و این به سادگی به معنای پیروی از قوانین برای پیروی از قوانین یا مقررات است.

When you travel and a foreign  country you must abide by  

وقتی به یک کشور خارجی سفر می‌کنید، باید

its its rules, its rules. It being the country  you're traveling to so if you go to the US  

قوانین آن، قوانین آن را رعایت کنید. این کشوری است که به آن سفر می‌کنید، بنابراین اگر به ایالات متحده می‌روید

a you have to follow the traffic rules  and all the other rules and regulations  

باید قوانین راهنمایی و رانندگی و سایر قوانین و مقررات را رعایت کنید

you have to abide by. So to follow, abide  by it's a more formal phrasal verb we tend  

. بنابراین، برای پیروی از آن، از آن پیروی کنید، یک فعل عبارتی رسمی تر است که ما تمایل داریم

to use it with rules and regulations from the  government or from a large company as a whole.  

آن را با قوانین و مقررات دولت یا یک شرکت بزرگ به طور کلی استفاده کنیم.

So basically, Musk said that he will follow the  results of the poll. So if the majority say you  

بنابراین اساسا، ماسک گفت که نتایج نظرسنجی را دنبال خواهد کرد. بنابراین اگر اکثریت بگویند که شما

should leave and he will follow that abide by  that and leave his position he will resign and  

باید ترک کنید و او از این کار پیروی کند و سمت خود را ترک کند، استعفا می دهد و

find a successor replacement which will make Musk  the predecessor the old leader of the position.  

جانشینی پیدا می کند که ماسک را به رهبر قدیمی این سمت تبدیل می کند.

More than 17 point 5 million votes were cast.  Did you vote? I didn't vote because I didn't  

بیش از 17 امتیاز 5 میلیون رای داده شد. رای دادی؟ من رای ندادم زیرا

know about this. I don't really use Twitter. Do  you use Twitter? What do you think? Should Elon  

از این موضوع خبر نداشتم. من واقعا از توییتر استفاده نمی کنم. آیا از Twitter استفاده می‌کنید؟ شما چی فکر میکنید؟ آیا ایلان

Musk resign as CEO share your opinion? In the  comments below? So you cast a vote. That's just  

ماسک باید از سمت مدیرعاملی استعفا دهد، نظر شما را نیز با شما در میان بگذارد؟ در نظرات زیر؟ پس شما رای بدهید این فقط

the verb we use to cast. This is pretty specific  to voting. But if you want to talk about voting,  

فعل است که برای ریختن استفاده می کنیم. این برای رای دادن بسیار خاص است. اما اگر می‌خواهید در مورد رأی دادن صحبت کنید،

then you can use this to cast a vote. Majority  57.5 voted yes. So of course majority is just  

می‌توانید از این برای رأی دادن استفاده کنید. اکثریت 57.5 رأی مثبت دادند. بنابراین مطمئناً اکثریت فقط   به

plus 50%. Right? plus 50%. So 50.5% or more,  that's the majority if it's 5050. Well, then  

اضافه 50٪ است. درست؟ به علاوه 50 درصد بنابراین 50.5٪ یا بیشتر، اگر 5050 باشد، این اکثریت است. خوب، پس

it's there. Isn't a majority it's even but the  second it becomes 50.5 then that is a majority.  

آنجاست. آیا اکثریت نیست بلکه زوج است، اما زمانی که به 50.5 برسد، اکثریت است.

I'm sure you know what a majority means but  it is useful to have in your vocabulary. Let  

مطمئنم که می‌دانید اکثریت به چه معناست، اما داشتن آن در واژگان شما مفید است. اجازه دهید به

me give you an example of how we commonly use it.  The majority of people voted yes. The majority of  

شما مثالی بزنم که چگونه معمولاً از آن استفاده می‌کنیم. اکثریت مردم رای مثبت دادند. اکثر

employees want to work from home. So you can  use the majority of and then you have your now  

کارمندان می خواهند از خانه کار کنند. بنابراین می‌توانید از اکثریت استفاده کنید و سپس now خود را داشته باشید

you have all plural noun people is plural person  is one, one person, one person two. People,  

. مردم،

people is plural. Employees has an ass. So  it's plural, because if it's the majority,  

مردم جمع است. کارمندان الاغ دارند. پس جمع است، زیرا اگر اکثریت باشد،

the noun has to be more than one. So that's  our sentence structure. Let me be more space,  

اسم باید بیش از یک باشد. بنابراین ساختار جمله ما این است. اجازه دهید فضای بیشتری داشته باشم،

the majority off and then you need a plural noun.  And then after that you can have many different  

اکثریت خاموش باشد و سپس به یک اسم جمع نیاز دارید. و بعد از آن می‌توانید

verb tenses depending on depending on the sentence  structure so that can be flexible, but you want a  

بسته به ساختار جمله، زمان‌های فعل مختلفی داشته باشید ، اما می‌خواهید یک

plural noun with this. Okay, so that's a useful  sentence structure for you. Shortly after,  

اسم جمع با آن داشته باشید. بسیار خوب، پس این یک ساختار جمله مفید برای شما است. اندکی بعد،   در

what did we learn about after already? What  is it a preposition so we need our verb and  

مورد چه چیزهایی یاد گرفتیم؟ حرف اضافه چیست، بنابراین ما به فعل و ing خود نیاز داریم

ing. Shortly after posting the poll, Muscat said  he did not have anyone lined up to take over.  

. مدت کوتاهی پس از ارسال نظرسنجی، مسقط گفت او کسی را برای تصدی این سمت در صف ندارد.

All right. So lined up this is a way of saying  that someone is ready and available for the  

خیلی خوب. بنابراین، این روشی برای گفتن این است که فردی برای این موقعیت آماده و در دسترس است

position. Okay, it's a phrasal verb to line up.  Now. This is the difficult part I will say about  

. بسیار خوب، این یک فعل عبارتی برای ردیف کردن است. اکنون. این قسمت دشواری است که در مورد

vocabulary and especially phrasal verbs they have  more than one meaning depending on context. So to  

واژگان و به خصوص افعال عبارتی خواهم گفت که آنها بسته به بافت بیش از یک معنی دارند. بنابراین

line up is when you get in a row of people to line  up the people lined up at the entrance but in this  

ردیف کردن زمانی است که شما در یک ردیف افراد قرار می‌گیرید تا افرادی را که در ورودی صف کشیده‌اند به صف کنند، اما در این

case, to line someone up means to have somebody  ready, able prepared available to do something.  

مورد، ردیف کردن یک نفر به این معنی است که فردی آماده و آماده برای انجام کاری آماده باشد.

Okay, so you might say we use this a lot in a work  context. Do you have anyone lined up to present?

بسیار خوب، پس ممکن است بگویید ما از این در زمینه کاری زیاد استفاده می کنیم . آیا کسی برای ارائه صف کشیده اید؟

So this is what they're going to do present.  So do you have any one? Ready, available to  

بنابراین این کاری است که آنها در حال حاضر انجام خواهند داد. پس شما یکی دارید؟ آماده‌اید، برای

present? That would be how I would translate it.  Do you have any one ready to present do you have  

ارائه موجود است؟ اینطوری ترجمه می کردم. آیا کسی آماده برای ارائه دارید، آیا

any one available to present? You could also  say we have a great presenter lined up. Okay.  

یکی برای ارائه در دسترس دارید؟ همچنین می‌توانید بگویید که ما یک مجری عالی داریم. باشه.

So we have a great presenter ready. We have  a great presenter available we have a great  

بنابراین ما یک مجری عالی آماده داریم. ما یک مجری عالی در دسترس داریم ما یک

presenter lined up Musk had said he does not  he does not have anyone ready to become CEO  

مجری عالی داریم که صف کشیده است ماسک گفته بود که ندارد  او کسی را آماده نیست که مدیر عامل شود   تا مسئولیت را بر عهده بگیرد،

to take over is so Musk has the position now to  take over is when someone else becomes the CEO,  

بنابراین ماسک اکنون موقعیتی را دارد که وقتی شخص دیگری مدیر عامل شود

so to take responsibility or something and in this  case, it's the position to take responsibility.  

مسئولیت پذیرفتن یا چیزی دیگر و در این مورد، موقعیتی است که باید مسئولیت را بر عهده گرفت.

We commonly use this in a employment situation,  but you could say can you take over this project  

ما معمولاً از این در موقعیت‌های شغلی استفاده می‌کنیم، اما می‌توانید بگویید آیا می‌توانید این پروژه را

while I'm on vacation, which means can you take  responsibility while I'm on vacation? All right,  

در حالی که من در تعطیلات هستم به عهده بگیرید، به این معنی که آیا می‌توانید مسئولیت را تا زمانی که من در تعطیلات هستم به عهده بگیرید؟ بسیار خوب،

let's continue on. Musk appointed himself. CEO  less than two months ago, I didn't know that only  

بیایید ادامه دهیم. ماسک خود را منصوب کرد. مدیرعامل کمتر از دو ماه پیش، فقط

two months. He's been in the position shortly  after finalizing his 44 billion takeover of  

دو ماه نمی‌دانستم. او مدت کوتاهی پس از نهایی کردن تصاحب 44 میلیاردی

Twitter at the end of October. That's a lot of  zeros 44 million. He immediately dissolved the  

توییتر در پایان اکتبر در این موقعیت قرار گرفته است. این مقدار زیادی از صفر 44 میلیون است. او بلافاصله

company's board of directors fired top executives  and laid off around half the company's workforce.  

هیئت مدیره شرکت را منحل کرد و مدیران ارشد را اخراج کرد و حدود نیمی از نیروی کار شرکت را اخراج کرد.

I created a nother lesson specifically on Learn  English with the news talking about Elon Musk  

من یک درس دیگر به طور خاص در مورد یادگیری انگلیسی ایجاد کردم که در آن اخباری در مورد

becoming CEO of Twitter and I reviewed some of  the vocabulary right here. So I'm going to leave  

مدیر عامل شدن ایلان ماسک در توییتر صحبت می شد و برخی از واژگان را همینجا مرور کردم. بنابراین من

a link to that lesson in the description. And  you can learn more of this vocabulary in that  

پیوندی به آن درس در توضیحات می‌گذارم. و می‌توانید در آن درس جداگانه بیشتر از این واژگان بیاموزید

separate lesson. I don't want to explain it again.  Alright, let's continue on. Since then, the self  

. نمیخوام دوباره توضیح بدم باشه ادامه بدیم از آن زمان تا کنون،

avowed free speech absolutist has made a long list  of our Radek changes to the company's policies,  

مطلق‌گرای آزادی بیان خود فهرست بلندبالایی از تغییرات رادک ما در خط‌مشی‌های شرکت،

including those pertaining to content moderation,  suspended users and promotion of competitors. Let  

از جمله تغییرات مربوط به تعدیل محتوا، کاربران تعلیق‌شده و تبلیغ رقبا ایجاد کرده است. اجازه

me explain this adjective. I think it's quite  useful, erotic, we use it enough. Now this means  

دهید این صفت را توضیح دهم. من فکر می‌کنم کاملاً مفید، وابسته به عشق شهوانی است، ما به اندازه کافی از آن استفاده می‌کنیم. حالا این به این معنی است که

okay, erotica is an adjective adjective and  is is moving or behaving in a way that is  

باشه، اروتیکا یک صفت صفتی است و حرکت یا رفتاری است که به‌طور

not regular certain or expected.  So again, it's more of a negative  

منظم مشخص یا مورد انتظار نیست. بنابراین باز هم، بیشتر یک صفت منفی است

adjective. We use it to describe one's behavior  or actions in a negative way. So you could say  

. ما از آن برای توصیف رفتار یا اعمال فرد به شیوه ای منفی استفاده می کنیم. بنابراین می توانید بگویید

my boss is very erratic. Yesterday, he hired  a marketing firm, and today he fired them.  

رئیس من بسیار نامنظم است. دیروز، او یک شرکت بازاریابی را استخدام کرد و امروز آنها را اخراج کرد.

So one day he wants them yeah, they're great.  Let's hire this marketing team. But then the  

بنابراین یک روز او آنها را می خواهد بله، آنها عالی هستند. بیایید این تیم بازاریابی را استخدام کنیم. اما

next day after one day, he fired them. So yes,  no, yes. No. It's not the way you would expect  

بعد از یک روز، او آنها را اخراج کرد. بنابراین بله، نه، بله. نه. این طوری نیست که شما انتظار دارید

him to behave. So his decision making can change  very frequently. You can describe that person  

او رفتار کند. بنابراین تصمیم گیری او می تواند اغلب تغییر کند. می‌توانید آن شخص را نامنظم توصیف کنید

as erratic. We often use this in specifically for  driving. My husband is an erratic driver. In this  

. ما اغلب از این به‌طور خاص برای رانندگی استفاده می‌کنیم. شوهر من یک راننده بی نظم است. در این

case, it might mean you know, if you're driving on  the highway, you expect the behavior to be certain  

مورد، ممکن است به این معنی باشد که می‌دانید، اگر در بزرگراه رانندگی می‌کنید، انتظار دارید که رفتاری مطمئن باشد که مورد

expected, you're going to go straight, right,  but erratic with the earth. You go this way and  

انتظار شماست، مستقیم، درست، اما با زمین نامنظم پیش می‌روید. شما به این سمت می روید

then you speed up and then you slow down and you  change lanes, and then you change lanes. And then  

سپس سرعت می دهید و سپس کم می کنید و خط را تغییر می دهید و سپس تغییر مسیر می دهید. و سپس

you drive slow, you drive fast. So it's constantly  changing is not what you would expect a driver to  

آهسته رانندگی می‌کنید، سریع رانندگی می‌کنید. بنابراین تغییر مداوم آن چیزی نیست که شما انتظار دارید یک راننده

do. So we use that a lot with driving traffic.  The traffic was very erratic. It was very busy.  

انجام دهد. بنابراین ما از آن در ترافیک رانندگی بسیار استفاده می کنیم. ترافیک بسیار نامنظم بود. خیلی شلوغ بود.

One second and then no traffic and then and then  traffic and then no traffic, so it kept changing.  

یک ثانیه و سپس بدون ترافیک و سپس و سپس ترافیک و سپس بدون ترافیک، بنابراین مدام تغییر می کرد.

So when something changes a lot, decision making  for behavior, we do it a lot with decision making.  

بنابراین وقتی چیزی خیلی تغییر می کند، تصمیم گیری برای رفتار، ما آن را با تصمیم گیری زیاد انجام می دهیم.

Then you can describe that person or that action  like driving as a Radek, which is the adjective.  

سپس می‌توانید آن شخص یا آن عمل مانند رانندگی را به‌عنوان رادک، که صفت آن است، توصیف کنید.

Okay, let's continue on. He has repeatedly made  and then reversed decisions seemingly on personal  

باشه ادامه بدیم او بارها تصمیم‌های ظاهراً براساس هوس‌های شخصی گرفته و سپس تغییر داده است

whims and enacted major changes on the platform  based on yes or no Twitter polls. Like right now.  

و بر اساس نظرسنجی‌های آری یا خیر توییتر تغییرات عمده‌ای را در این پلتفرم اعمال کرده است . مثل همین الان

He's basing his decision to stay as CEO or  leave as CEO stepped down as CEO based on  

او بر اساس این نظرسنجی تصمیم خود را مبنی بر ماندن به عنوان مدیرعامل یا ترک به عنوان مدیرعامل استعفا داده است

this poll. Maybe you could say that's very  erratic. Only two months ago, he became the  

. شاید بتوان گفت که این بسیار نامنظم است. فقط دو ماه پیش، او

CEO he paid $44 billion and now he's stepping  down as CEO that could be described as erratic.  

مدیر عاملی شد که 44 میلیارد دلار پرداخت کرد و اکنون از سمت خود کناره گیری می کند که می توان آن را نامنظم توصیف کرد.

I really like this a whim a whim on  a personal whims. Let me explain what  

من واقعاً این یک هوس و هوس در یک هوی و هوس شخصی را دوست دارم. اجازه دهید توضیح دهم

this means. This is an idiom on a whim.  Now, this means so a whim This is a whim  

این به چه معناست. این یک اصطلاح از روی هوس است. حال، این به این معنی است که یک هوی و هوس این یک هوی و هوس است

a sudden wish or idea especially one  that can not be reasonably explained.  

یک آرزو یا ایده ناگهانی به خصوص یک که نمی توان آن را به طور منطقی توضیح داد.

And we often use this and well, let me  give you an example sentence. I quit my job  

و ما اغلب از این استفاده می کنیم و خوب، اجازه دهید یک جمله مثال برای شما بگویم. من از روی هوس شغلم را ترک کردم

on a whim on a whim. We don't commonly use it  with personal I don't see this quite a lot because  

. ما معمولاً از آن برای شخصی استفاده نمی‌کنیم، من این را زیاد نمی‌بینم زیرا

whims are personal. So I don't think it adds  anything to say personal because that's generally  

هوی و هوس شخصی است. بنابراین فکر نمی‌کنم چیزی برای گفتن شخصی اضافه کند، زیرا به طور کلی

where they come from yourself. So I don't  think that word is needed. You can get rid  

آنها از خودتان می‌آیند. بنابراین فکر نمی‌کنم به آن کلمه نیاز باشد. می توانید

of it. And notice on all whim, now they have  on they don't use the article off. Do you know  

از شر آن خلاص شوید. و به هر هوس توجه کنید، اکنون آنها از مقاله خاموش استفاده نمی کنند. میدونی

why? In this example, because WIMS is plural, so  you don't use the article. If there's a plural,  

چرا؟ در این مثال، چون WIMS جمع است، از مقاله استفاده نمی‌کنید. اگر جمع وجود دارد،

but it's more commonly used like this on a  whim, so I recommend adding it like this.  

اما معمولاً از روی هوس به این صورت استفاده می‌شود ، بنابراین توصیه می‌کنم آن را به این صورت اضافه کنید.

So we use it, you do an action, I quit my  job. Now if you want to suggest that you  

بنابراین ما از آن استفاده می کنیم، شما یک عمل انجام دهید، من کارم را رها کردم. حالا اگر می‌خواهید بگویید که

didn't think about it very much, and you can't  even really explain why you quit. It's like I  

خیلی به آن فکر نکرده‌اید، و حتی نمی‌توانید واقعاً توضیح دهید که چرا ترک کرده‌اید. انگار

just had this feeling I was out work. And I  just, I decided suddenly, I can't even tell  

همین الان این احساس را داشتم که بیرون از کار هستم. و من فقط، ناگهان تصمیم گرفتم، حتی نمی توانم به

you why I don't have a good decision. I quit my  job on a whim. Some might consider that a good  

شما بگویم که چرا تصمیم خوبی ندارم. از روی هوس شغلم را ترک کردم. برخی ممکن است آن را چیز خوبی بدانند

thing. Some might consider that a bad thing. It  just It depends on your preferences. I guess.  

. برخی ممکن است آن را چیز بدی بدانند. این فقط به ترجیحات شما بستگی دارد. حدس می زنم.

For me, to be honest, I tend to travel on a whim.  So I can say I booked a trip to Germany on a whim.  

برای من، صادقانه بگویم، من تمایل دارم که از روی هوس سفر کنم. بنابراین می توانم بگویم که یک سفر به آلمان را از روی هوس رزرو کردم.

I don't generally think too much about the trips  I take. It's just one day I decide I want to go  

من معمولاً زیاد به سفرهایی که می‌روم فکر نمی‌کنم . فقط یک روز تصمیم می‌گیرم

to Germany and the next day I booked a ticket. So  I tend to do that on a whim. So what about you do  

به آلمان بروم و روز بعد بلیط رزرو کردم. بنابراین، تمایل دارم این کار را از روی هوس انجام دهم. پس در مورد شما چه می‌کنید

you do things on a whim more impulsively? Or are  you the type of person that really thinks things  

کارهایی را که از روی هوس و هوس انجام می‌دهید، تکان‌دهنده‌تر انجام می‌دهید؟ یا از آن دسته افرادی هستید که واقعاً به همه چیز فکر می کنید

through? I'm sure it depends. It depends on the  situation, right? Maybe there are some things you  

؟ مطمئنم بستگی داره بستگی به موقعیت دارد، درست است؟ شاید کارهایی وجود داشته باشد که

would do on a whim. For example, let's say cake,  so I have long hair. Let's say one day I wake  

از روی هوس انجام دهید. برای مثال، بیایید بگوییم کیک، بنابراین من موهای بلندی دارم. فرض کنید یک روز از خواب

up and I say I want to cut my hair to here and I  get my hair cut. And then someone could say wow,  

بیدار می شوم و می گویم می خواهم موهایم را تا اینجا کوتاه کنم و موهایم را کوتاه کنم. و بعد یکی می‌تواند بگوید وای،

oh my gosh, you cut your hair, and I can see ya.  I did it on a whim so I didn't think about it too  

اوه خدای من، تو موهایت را کوتاه کردی، و من می‌توانم ببینمت. من این کار را از روی هوس انجام دادم بنابراین زیاد به آن فکر نکردم

much. I just I had the idea. I want to cut my  hair and I did it on a whim. So I think it's  

. من فقط این ایده را داشتم. من می خواهم موهایم را کوتاه کنم و این کار را از روی هوس انجام دادم. بنابراین فکر می‌کنم این

a really great expression. So remember, you do  an action, and then you can add on a whim. Try  

بیان واقعاً عالی است. بنابراین به یاد داشته باشید، یک عمل انجام می‌دهید، و سپس می‌توانید به یک هوس اضافه کنید.

one in the comment section. Try an example. Okay,  finally, last week he attracted enormous backlash  

یکی را در بخش نظرات امتحان کنید. یک مثال را امتحان کنید. خوب، بالاخره، هفته گذشته

after Twitter suddenly and without explanation  suspended several prominent tech journalists  

پس از اینکه توییتر ناگهان و بدون هیچ توضیحی چند روزنامه‌نگار برجسته فناوری را

who have reported on him he leader accused  them of effectively sharing his assassination  

که درباره او گزارش داده‌اند،

coordinates by reporting on a Twitter account  that tracked his private planes flights.

با گزارش دادن در حساب توییتری که پروازهای هواپیماهای خصوصی او را ردیابی می‌کرد، متهم به اشتراک‌گذاری مؤثر مختصات ترور او کرد، او با واکنش‌های شدید مواجه شد.

All right, this an assassination is when  someone murders someone and it was planned.  

بسیار خوب، این ترور زمانی است که فردی کسی را می کشد و برنامه ریزی شده بود.

Like President JFK was assassinated. He  was murdered and somebody planned that. So  

مانند رئیس جمهور JFK ترور شد. او به قتل رسید و شخصی آن را برنامه ریزی کرد. بنابراین

Elon Musk is seeing that this journalist  gave his his flight plan. So basically,  

ایلان ماسک می بیند که این روزنامه نگار نقشه پرواز خود را ارائه کرده است. بنابراین اساساً،

they posted Elon Musk is going to be in  Germany on this date at this time. So if  

آنها پست کردند که ایلان ماسک در این تاریخ در آلمان خواهد بود. بنابراین، اگر

somebody wanted to attack Elon Musk and  kill him, well, now they know where he's  

کسی می‌خواست به ایلان ماسک حمله کند و او را بکشد، خوب، حالا می‌دانند که

going to be when he's going to be there. So  it would be easy to plan that. So that's what  

وقتی قرار است آنجا باشد، کجا خواهد بود. بنابراین برنامه ریزی برای آن آسان خواهد بود. بنابراین

it means by assassination coordinates. I'm just  explaining that because you're probably curious.

منظور از مختصات ترور همین است. من فقط آن را توضیح می دهم زیرا احتمالاً کنجکاو هستید.

All right, so that is our article you  learned a lot from this article. Now  

بسیار خوب، پس این مقاله ماست که شما از این مقاله چیزهای زیادی یاد گرفتید. اکنون

what I'm going to do is I'm going to  read the article from start to finish  

کاری که می‌خواهم انجام دهم این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می‌خوانم

so you can focus on my pronunciation  and you can imitate my pronunciation.

تا بتوانید روی تلفظ من تمرکز کنید و بتوانید تلفظ من را تقلید کنید.

Elon Musk says he will resign as Twitter CEO after  securing successor. The billionaire posted a poll  

ایلان ماسک می گوید پس از به دست آوردن جانشینی، از سمت مدیرعاملی توییتر استعفا خواهد داد. این میلیاردر در آخر هفته یک نظرسنجی پست کرد و از

over the weekend asking Twitter users if he  should step down. The majority voted yes.  

کاربران توییتر پرسید که آیا باید از سمت خود کناره گیری کند. اکثریت رای مثبت دادند.

Elon Musk on Tuesday claimed he will resign as  CEO of Twitter once he has found a replacement.  

ایلان ماسک روز سه شنبه مدعی شد که به محض اینکه جایگزینی پیدا کند، از سمت مدیرعاملی توییتر استعفا خواهد داد.

I will resign as CEO as soon as I find someone  foolish enough to take the job. after that. I  

به محض اینکه کسی را به اندازه کافی احمق پیدا کنم که بتواند این کار را بپذیرد، از مدیرعاملی استعفا خواهم داد. بعد از آن. من

will just run the software and servers teams the  billionaire tweeted. On Sunday, Musk posted a  

فقط تیم‌های نرم‌افزار و سرورهایی را که میلیاردر توییت کرد، اجرا می‌کنم. روز یکشنبه، ماسک یک

poll on the social media platform, asking users  if he should step down as a tenant and said he  

نظرسنجی در پلتفرم رسانه های اجتماعی منتشر کرد و از کاربران پرسید که آیا باید از سمت مستاجر کناره گیری کند و گفت که

would abide by the results. More than 17 point 5  million votes were cast. A majority 57.5% voted  

از نتایج تبعیت خواهد کرد. بیش از 17 امتیاز و 5 میلیون رأی داده شد. اکثریت 57.5 درصد رأی

yes. Shortly after posting the poll must have  said he did not have anyone lined up to take  

مثبت دادند. مدت کوتاهی پس از ارسال نظرسنجی باید گفته باشد که کسی برای تصدی پست در صف نبوده است

over. No one wants the job. Who can actually keep  Twitter alive. There is no successor he tweeted.  

. هیچ کس کار را نمی خواهد. چه کسی واقعاً می‌تواند توییتر را زنده نگه دارد. هیچ جانشینی وجود ندارد که او توییت کرده است.

Musk appointed himself CEO less than two months  ago, shortly after finalizing his $44 billion  

ماسک کمتر از دو ماه پیش و اندکی پس از نهایی شدن تصاحب ۴۴ میلیارد دلاری

takeover of Twitter at the end of October. He  immediately dissolved the company's board of  

توییتر در پایان اکتبر، خود را به عنوان مدیرعامل منصوب کرد. او بلافاصله هیئت مدیره شرکت را منحل کرد،

directors fired top executives and laid off around  half the company's workforce. Since then, the  

مدیران ارشد را اخراج کرد و حدود نیمی از نیروی کار شرکت را اخراج کرد. از آن زمان به بعد،

self avowed free speech absolutist has made a long  list of erratic changes to the company's policies,  

مطلق‌گرای آزادی بیان فهرست بلندبالایی از تغییرات نامنظم در خط‌مشی‌های شرکت ایجاد کرده است،

including those pertaining to content, moderation,  suspended users, and promotion of competitors.  

از جمله تغییرات مربوط به محتوا، تعدیل، کاربران تعلیق‌شده و تبلیغ رقبا.

He has recently made and then reverse decisions  seemingly on personal whims, and enacted major  

او اخیراً تصمیماتی را گرفته و سپس تغییر داده است، ظاهراً براساس هوس شخصی، و

changes on the platform based on yes or no Twitter  polls. Last week, he attracted enormous backlash  

بر اساس نظرسنجی‌های «بله یا خیر» توییتر، تغییرات عمده‌ای را در این پلتفرم اعمال کرده است . هفته گذشته،

after Twitter suddenly and without explanation  suspended several prominent tech journalists  

پس از اینکه توییتر ناگهان و بدون هیچ توضیحی، چندین روزنامه‌نگار برجسته فناوری را

who had reported on him he later accused them of  effectively sharing his assassination coordinates  

که درباره او گزارش داده بودند، تعلیق کرد، او با واکنش‌های شدیدی مواجه شد

by reporting on a Twitter account that tracked  his private planes flights. Amazing job with  

. کار شگفت انگیز با

this lesson. Now you can look in the description  or look in the comment section below to find the  

این درس. اکنون می‌توانید به توضیحات یا در بخش نظرات زیر نگاه کنید تا   پیوندی را بیابید که در آن

link where you can download the free lesson  PDF that summarizes everything we learned  

می‌توانید درس رایگان PDF را دانلود کنید که خلاصه همه چیزهایی است که

in this lesson. And if you found this helpful,  please hit the like button, share it with your  

در این درس آموختیم . و اگر این را مفید دیدید، لطفا دکمه لایک را بزنید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

friends and of course subscribe. And before you  vote, make sure you head on over to my website,  

و البته مشترک شوید. و قبل از رای دادن، مطمئن شوید که به وب‌سایت من،

JForrestEnglish.com and download your free  speaking Guide. In this guide I share six  

JForrestEnglish.com سر زده و راهنمای سخنرانی رایگان خود را دانلود کنید . در این راهنما، من شش

tips on how to help you speak English fluently and  confidently. And until next time, Happy Studying.

نکته را در مورد چگونگی کمک به شما برای صحبت روان و با اطمینان انگلیسی به اشتراک می‌گذارم. و تا دفعه بعد، مطالعه مبارک.