C1 English verbs for FLUENCY | speak like a native English speaker!

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

I'm Jennifer.

من جنیفر هستم

And today you're going to learn the 10 most  common C1 verbs in the English language.

و امروز قرار است 10 فعل رایج C1 را در زبان انگلیسی یاد بگیرید.

So if you want to sound advanced, if you  want to reach that fluent level in English,  

بنابراین اگر می‌خواهید پیشرفته به نظر برسید، اگر می‌خواهید به آن سطح روان در زبان انگلیسی برسید،

you absolutely need to know these verbs.

باید این افعال را بدانید.

And at the end, I'm going to quiz you to  make sure you really understand these verbs.

و در پایان، می‌خواهم شما را امتحان کنم تا مطمئن شوم که واقعاً این افعال را می‌فهمید. بیا

Let's get started.

شروع کنیم.

The verbs you're going to learn and the example  

افعالی که قرار است یاد بگیرید و

sentences to explain the  verbs are at the C1 level.

جملات مثالی برای توضیح افعال در سطح C1 هستند.

What does that mean?

معنی آن چیست؟

The C1 level is considered an  advanced level of English proficiency.

سطح C1 به عنوان یک سطح پیشرفته از مهارت انگلیسی در نظر گرفته می شود.

If you want to be at the C1 level, then you  need to use a wide range of vocabulary and  

اگر می‌خواهید در سطح C1 باشید، باید از طیف وسیعی از واژگان و

complex language structures, and that's  exactly what you'll do in this lesson.

ساختارهای پیچیده زبان استفاده کنید، و این دقیقاً همان کاری است که در این درس انجام خواهید داد.

So let's get started with  our 10C1 verbs to advocate.

پس بیایید با افعال 10C1 برای دفاع کردن شروع کنیم.

Advocate.

مدافع.

This means that you support, recommend  or speak in favor of something.

این بدان معناست که شما از چیزی حمایت می‌کنید، توصیه می‌کنید یا به نفع آن صحبت می‌کنید.

For sentence structure,  you advocate for something,  

برای ساختار جمله، شما از چیزی دفاع می‌کنید، به

you need that preposition for,  and then you have your something,  

آن حرف اضافه برای نیاز دارید، و سپس چیزی،

a noun or a gerund verb, because you  have the preposition for as an example.

اسم یا فعل جنوندی را دارید، زیرا برای مثال، حرف اضافه را دارید.

Environmentalists advocate for stricter  regulations to protect endangered species.

طرفداران محیط زیست از قوانین سختگیرانه تر برای حفاظت از گونه های در معرض خطر حمایت می کنند.

If the environmentalists advocate for these  stricter regulations, it means they want them,  

اگر محیط‌بانان از این مقررات سخت‌گیرانه‌تر حمایت می‌کنند، به این معنی است که آن‌ها را می‌خواهند،

they recommend them, they support  them, and they speak in favor of them.

توصیه می‌کنند، از آن‌ها حمایت می‌کنند و به نفع آن‌ها صحبت می‌کنند.

And notice that preposition for.

و به این حرف اضافه توجه کنید.

Environmentalists advocate  for stricter regulations.

طرفداران محیط زیست از قوانین سختگیرانه تر حمایت می کنند.

To elaborate, elaborate.

به تفصیل، تفصیل.

This is when you add more detail or information to  a statement or explanation for sentence structure,  

این زمانی است که جزئیات یا اطلاعات بیشتری را به یک عبارت یا توضیح ساختار جمله اضافه می‌کنید،

you elaborate on something, and that something  is your idea, your statement, your explanation.

درباره چیزی توضیح می‌دهید، و آن چیزی ایده، بیانیه و توضیح شماست.

So notice that preposition here.

بنابراین به آن حرف اضافه در اینجا توجه کنید.

We need on advocate for elaborate on.

برای توضیح بیشتر به وکیل نیازمندیم

For example, The professor asks Mark to elaborate  on his research findings during the presentation.

برای مثال، پروفسور از مارک می‌خواهد در طول ارائه، یافته‌های تحقیقاتی خود را توضیح دهد.

So Mark is presenting he's sharing  information about his research findings.

بنابراین مارک در حال ارائه اطلاعاتی درباره یافته‌های تحقیقاتی خود است.

But the professor said, Can you elaborate on this?

اما استاد گفت: آیا می توانید در این مورد توضیح دهید؟

So Mark needs to provide more information,  

بنابراین مارک نیاز به ارائه اطلاعات بیشتر،

more details, and by doing so he's  elaborating on his research findings.

جزئیات بیشتر دارد و با انجام این کار، یافته‌های تحقیق خود را توضیح می‌دهد.

To implement, implement this is when you put  

برای اجرا، اجرای آن زمانی است که شما

something into a fact or action or you  apply or carry out a plan or decision.

چیزی را در یک واقعیت یا اقدام قرار می دهید یا برنامه یا تصمیمی را اعمال می کنید یا اجرا می کنید.

For example, the company plans to implement  a new marketing strategy to increase sales.

برای مثال، شرکت قصد دارد یک استراتژی بازاریابی جدید را برای افزایش فروش پیاده‌سازی کند.

So they're going to implement  this marketing strategy.

بنابراین آنها این استراتژی بازاریابی را اجرا خواهند کرد.

They're going to put it into effect.

آنها قرار است آن را اجرا کنند.

Once it's in effect, it means it is active,  

وقتی اعمال شد، به این معنی است که فعال است،   کاری را که

it is doing what you wanted it to do,  and notice here you implement something.

می‌خواهید انجام می‌دهد، و متوجه می‌شوید که در اینجا چیزی را پیاده‌سازی می‌کنید.

So we don't need an additional preposition  between our verb and our noun or clause.

بنابراین ما بین فعل و اسم یا بند خود به حرف اضافه نیاز نداریم.

Implement the marketing plan.

برنامه بازاریابی را اجرا کنید.

Implement the strategy,  implement the recommendations.

استراتژی را اجرا کنید، توصیه‌ها را اجرا کنید.

To emerge, emerge.

ظهور کردن، ظهور کردن.

This is when something comes into  existence or becomes visible or apparent.

این زمانی است که چیزی به وجود می آید یا قابل مشاهده یا آشکار می شود.

For example, as the sunset, the city's  skyline, emerged in all its splendor.

برای مثال، با غروب خورشید، خط افق شهر، با شکوه تمام ظاهر شد.

The city skyline emerged.

خط افق شهر پدیدار شد. قابل

It became visible or apparent.

مشاهده یا آشکار شد.

Apparent is another way of saying visible.

ظاهری راه دیگری برای گفتن قابل مشاهده است.

If something is apparent, it means you can see it.

اگر چیزی آشکار است، به این معنی است که شما می توانید آن را ببینید.

A problem can also emerge, which means  that problem is visible or apparent To  

یک مشکل همچنین می‌تواند پدیدار شود، به این معنی که مشکل قابل مشاهده یا آشکار است

constitute, constitute this means to be part  of a whole or to form or make up something.

.

For example, these five sections  constitute the Annual Report.

برای مثال، این پنج بخش، گزارش سالانه را تشکیل می‌دهند.

So these five sections make up the Annual report.

بنابراین این پنج بخش گزارش سالانه را تشکیل می دهند.

They form the Annual Report.

آنها گزارش سالانه را تشکیل می دهند.

They're a part of the Annual Report.

آنها بخشی از گزارش سالانه هستند.

So the sections are the individual parts  and the whole is the annual report.

بنابراین بخش‌ها بخش‌های جداگانه هستند و کل گزارش سالانه است.

And these five sections constitute makeup or  form the annual report to commence, commence.

و این پنج بخش آرایش را تشکیل می دهند یا گزارش سالانه را برای شروع، شروع تشکیل می دهند.

This simply means to begin or start something.

این به سادگی به معنای شروع یا شروع چیزی است.

Remember that all of these  verbs are advanced C1 verbs.

به یاد داشته باشید که همه این افعال افعال C1 پیشرفته هستند.

They are more advanced ways of saying  simple things like start, commence.

آنها روش‌های پیشرفته‌تری برای گفتن چیزهای ساده‌ای مانند شروع، شروع هستند.

But also remember that to be considered  fluent and advanced in English,  

اما همچنین به یاد داشته باشید که برای اینکه به زبان انگلیسی مسلط و پیشرفته در نظر گرفته شوید،

you need to know these alternative ways  and advanced grammatical structures.

باید این روش‌های جایگزین و ساختارهای گرامری پیشرفته را بدانید.

So commence is the advanced way  of saying to start or begin.

بنابراین شروع راه پیشرفته برای گفتن شروع یا شروع است.

For example, the conference will commence with a  keynote speech by A renowned experts in the field.

برای مثال، کنفرانس با یک سخنرانی کلیدی توسط متخصصان مشهور در این زمینه آغاز خواهد شد.

Of course you can simply say start, but to sound  more advanced you can say commence to encompass,  

البته می‌توانید به سادگی بگویید شروع کنید، اما برای پیشرفته‌تر به نظر رسیدن می‌توانید بگویید شروع به دربرگرفتن،

encompass this means to include or  contain, or to cover or surround entirely.

شامل این است که شامل یا شامل کردن، یا پوشش دادن یا احاطه کامل است.

For example, the project scope encompasses a  

به عنوان مثال، محدوده پروژه

wide range of topics related  to sustainable development.

طیف وسیعی از موضوعات مرتبط با توسعه پایدار را در بر می گیرد.

If it encompasses a wide range of topics  related to sustainable development,  

اگر طیف وسیعی از موضوعات مرتبط با توسعه پایدار را در بر گیرد، به این

it means that it includes or contains  these topics and the project scope.

معنی است که شامل یا حاوی این موضوعات و محدوده پروژه است.

The scope of a project is what  a project will include or cover.

دامنه یک پروژه چیزی است که یک پروژه شامل یا پوشش می‌دهد.

So if it is within the scope,  the project will do it.

بنابراین اگر در محدوده باشد، پروژه این کار را انجام خواهد داد.

If an item is outside of the scope,  well then the project will not do it.

اگر موردی خارج از محدوده باشد، پس پروژه آن را انجام نخواهد داد.

You might need to commence start a new project  

ممکن است لازم باشد پروژه جدیدی را شروع کنید

that encompasses that other item  that contains that other item.

که شامل آن مورد  است که شامل آن مورد دیگر است.

To complement, complement, This means  to enhance or complete something by  

برای تکمیل، تکمیل، این به معنای بهبود یا تکمیل چیزی با

adding an additional item that harmonizes with it.

افزودن یک مورد اضافی که با آن هماهنگ است، می باشد.

In plain English, it means that you add  something that goes well with it that matches it.

در انگلیسی ساده، به این معنی است که شما چیزی را اضافه می‌کنید که به خوبی با آن مطابقت دارد.

For example, the red shoes  complemented her black dress perfectly.

برای مثال، کفش‌های قرمز کاملاً مکمل لباس مشکی او بودند.

She has her black dress well.

او لباس مشکی اش را خوب پوشیده است.

What color harmonizes with black?

چه رنگی با مشکی هماهنگ است؟

What color goes well with black?

چه رنگی با مشکی هماهنگ می شود؟

Red, red and black complement each other,  So she chose red shoes to complement her  

قرمز، قرمز و مشکی مکمل یکدیگرند، بنابراین او کفش‌های قرمز را برای تکمیل

black dress to convey, convey this means, to  communicate or express a message or information.

لباس مشکی‌اش برای انتقال، انتقال این وسیله، برای برقراری ارتباط یا بیان پیام یا اطلاعات انتخاب کرد.

For example, for example, the artist used muted  

به عنوان مثال، هنرمند از

colors to convey a sense of  tranquility in the painting.

رنگ‌های خاموش برای انتقال حس آرامش در نقاشی استفاده کرده است.

The artist used these colors  to convey a certain emotion,  

هنرمند از این رنگ‌ها برای انتقال یک احساس خاص،

to communicate that emotion,  to express that emotion.

برای انتقال آن احساس، برای بیان آن احساس استفاده می‌کرد.

Muted colors are very soft colors.

رنگ های خاموش رنگ های بسیار ملایمی هستند.

Tranquility, that is a feeling of calm.

آرامش، یعنی احساس آرامش.

So when you look at this  painting, the feeling is conveyed.

بنابراین وقتی به این نقاشی نگاه می کنید، این احساس منتقل می شود.

The feeling is communicated or expressed.

احساس منتقل یا بیان می شود.

To assemble, assemble, this means to gather  or to put together parts to create a whole.

مونتاژ کردن، مونتاژ کردن، این به معنای جمع کردن یا کنار هم قرار دادن قطعات برای ایجاد یک کل است.

For example, tomorrow let's assemble in the  conference room to discuss the proposal.

برای مثال، بیایید فردا در اتاق کنفرانس جمع شویم تا در مورد پیشنهاد بحث کنیم.

In this sense, it means to gather.

در این معنا به معنای جمع کردن است.

So when individuals assemble, first they're  individuals, but then the whole is the team.

بنابراین وقتی افراد جمع می‌شوند، ابتدا افراد هستند، اما سپس کل تیم است.

So you have the individual members, but then when  they assemble, they combine to form the team.

بنابراین شما اعضای فردی را دارید، اما پس از جمع شدن، ترکیب می‌شوند تا تیم را تشکیل دهند.

And it can also mean to gather.

و همچنین می تواند به معنای جمع شدن باشد.

When people gather, they are individuals  and they come together as a whole.

وقتی مردم جمع می‌شوند، فردی هستند و به‌طور کلی دور هم جمع می‌شوند.

Tomorrow, let's assemble in the  conference room to discuss the proposal.

فردا، بیایید در اتاق کنفرانس جمع شویم تا در مورد پیشنهاد بحث کنیم.

So now you have the 10 most common C1 verbs in the  

بنابراین اکنون شما 10 فعل رایج C1 را در

English language to help you get  to that advanced level in English.

زبان انگلیسی دارید تا به شما کمک کند به آن سطح پیشرفته در زبان انگلیسی برسید.

But how well do you really know these verbs?

اما واقعا چقدر این افعال را می دانید؟

Well, let's find out with a quiz.

خوب، بیایید با یک مسابقه دریابیم.

Here are the questions.

در اینجا سؤالات وجود دارد.

Hit pause.

مکث را بزنید. به همان

Take as much time as you need.

اندازه که نیاز دارید وقت بگذارید.

And when you're ready to  see the answers, hit play.

و وقتی برای دیدن پاسخ‌ها آماده شدید، روی play ضربه بزنید.

So how did you do with that quiz?

پس چگونه با آن مسابقه کار کردید؟

Let's find out.

بیایید دریابیم.

Here are the answers.

در اینجا پاسخ ها آمده است.

Hit, pause.

ضربه بزنید، مکث کنید.

Take as much time as you need to review  these answers and when you're done, hit play.

به اندازه‌ای که نیاز دارید برای مرور این پاسخ‌ها وقت بگذارید و وقتی کارتان تمام شد، روی Play ضربه بزنید.

So did you pass the quiz?

پس آزمون را قبول شدید؟

What's your score?

امتیازت چنده؟

Share your score in the comments below.

امتیاز خود را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید.

And don't worry if you got a  low score because that just  

و اگر نمره پایینی گرفتید نگران نباشید زیرا این فقط به این

means you need to practice, practice, practice.

معنی است که باید تمرین کنید، تمرین کنید، تمرین کنید.

So watch this video as many times as you need  until you get 10 out of 10 and you can get  

بنابراین این ویدیو را هر چند بار که نیاز دارید تماشا کنید تا زمانی که از ۱۰ امتیاز ۱۰ بگیرید و بتوانید

this free speaking guide where I share 6 tips on  how to speak English fluently and confidently.

این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را درباره نحوه صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

Click here to download it or look  for the link in the description.

برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And why don't you keep improving your  English with this lesson right now?

و چرا در حال حاضر به بهبود انگلیسی خود با این درس ادامه نمی دهید؟