ONE HOUR English Lesson To GET FLUENT!

Today I have.

امروز دارم.

An advanced English master class for you to help you get.

یک کلاس استاد پیشرفته انگلیسی برای شما که به شما کمک می کند تا بتوانید آن را دریافت کنید.

Fluent in 2024.

به سال 2024 مسلط است.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

First, in this master class, I'm going to share 7 free ways to help you improve your

ابتدا، در این کلاس کارشناسی ارشد، من قصد دارم 7 روش رایگان را برای کمک به شما در بهبود

English in 2024.

زبان انگلیسی خود در سال 2024 به اشتراک بگذارم

Here we go.

.

Number one, watch clips on YouTube.

شماره یک، کلیپ ها را در یوتیوب تماشا کنید.

You've probably heard that you should use TV shows and movies to improve your English.

حتما شنیده اید که برای بهبود زبان انگلیسی خود باید از برنامه های تلویزیونی و فیلم ها استفاده کنید.

What I'm recommending is you use a clip of ATV show or a movie, and you can find these

چیزی که من توصیه می کنم این است که از یک کلیپ نمایش ATV یا یک فیلم استفاده کنید، و می توانید آنها را

for free right here on YouTube.

به صورت رایگان در اینجا در YouTube پیدا کنید.

What's a Clip?

کلیپ چیست؟

A clip is a shorter segment of a full TV show or a full.

یک کلیپ بخش کوتاه‌تری از یک برنامه کامل تلویزیونی یا کامل است.

Movie so a clip could be.

فیلم به طوری که یک کلیپ می تواند باشد.

30 seconds, 3 minutes, or 13 minutes?

30 ثانیه، 3 دقیقه یا 13 دقیقه؟

Why should you use clips?

چرا باید از کلیپ استفاده کرد؟

Because it's more effective.

چون موثرتره

If you watch a 30 minute TV show or a two hour movie, you're going to be exposed to

اگر یک برنامه تلویزیونی 30 دقیقه ای یا یک فیلم دو ساعته را تماشا کنید، با

a lot of English, but you probably won't remember anything specific from that TV show or movie.

زبان انگلیسی زیادی مواجه خواهید شد، اما احتمالاً چیز خاصی از آن برنامه تلویزیونی یا فیلم به خاطر نمی آورید.

If you study a 32nd clip or a three minute clip, you can improve your vocabulary and

اگر یک کلیپ 32 یا یک کلیپ سه دقیقه ای را مطالعه کنید ، می توانید دایره لغات خود را بهبود ببخشید و

learn a lot of grammatical structures.

ساختارهای گرامری زیادی را یاد بگیرید.

Plus, because it's only 30 seconds or three minutes, you can watch it again and again

به علاوه، چون تنها 30 ثانیه یا سه دقیقه است، می‌توانید آن را بارها و بارها تماشا کنید

and that repetition will help with your long term memory #2 Watch Ted Talks.

و این تکرار به حافظه بلند مدت شما کمک می‌کند #2 تماشای صحبت‌های تد.

What's a Ted Talk?

تد تاک چیست؟

A Ted talk is a presentation on an educational topic and these presentations are a maximum

سخنرانی تد یک ارائه در مورد یک موضوع آموزشی است و این سخنرانی ها حداکثر

of 18 minutes.

18 دقیقه است.

So when you watch a Ted talk, you're.

بنابراین وقتی یک سخنرانی تد را تماشا می‌کنید، اینطور هستید.

Going to see a professional speaker share a presentation in English which will give

رفتن به دیدن یک سخنران حرفه ای، ارائه ای به زبان انگلیسی را به اشتراک می گذارد که به

you a lot of tips and advice on how to improve your public speaking as well.

شما نکات و توصیه های زیادی در مورد چگونگی بهبود سخنرانی عمومی خود می دهد.

Plus.

به علاوه.

These presentations are more formal, more academic, so you'll be exposed to more advanced

این ارائه‌ها رسمی‌تر و آکادمیک‌تر هستند، بنابراین شما در معرض

vocabulary and advanced grammatical structures as well.

واژگان پیشرفته‌تر و ساختارهای گرامری پیشرفته‌تر نیز خواهید بود.

And because they are on specific topics, you can find Ted talks that are very interesting

و از آنجایی که آنها در مورد موضوعات خاصی هستند، می توانید سخنرانی های تد را پیدا کنید که بسیار جالب هستند

and you'll learn.

و یاد خواهید گرفت.

At the same time, you'll enjoy watching the Ted talk and that will make it educational

در عین حال، از تماشای سخنرانی تد لذت خواهید برد و این باعث می شود که آن

for your own purposes and for improving your English.

برای اهداف خود و برای بهبود زبان انگلیسی شما آموزشی باشد.

And as a pro tip, join the discussion in the comments, because in the comments everyone

و به عنوان یک نکته حرفه ای، به بحث در نظرات بپیوندید، زیرا در نظرات همه

is going to discuss that Ted talk.

قرار است در مورد بحث تد بحث کنند.

Talk about what they liked about it, their opinion on that, and you can read the discussion

در مورد آنچه آنها در مورد آن دوست داشتند، نظر آنها در مورد آن صحبت کنید، و شما می توانید نظرات بحث را بخوانید

comments and also participate and add your perspective as well #3 read blogs.

و همچنین شرکت کنید و دیدگاه خود را به عنوان وبلاگ های خوانده شده شماره 3 اضافه کنید.

Blogs are short articles on specific topics.

وبلاگ ها مقالات کوتاهی در مورد موضوعات خاص هستند.

So if you have a hobby and you're a photographer, you can find a photography blog and you can

بنابراین اگر سرگرمی دارید و عکاس هستید، می‌توانید یک وبلاگ عکاسی پیدا کنید و می‌توانید

read short articles about photography now.

هم‌اکنون مقالات کوتاهی در مورد عکاسی بخوانید.

You can find a blog for professional reasons as well.

به دلایل حرفه ای نیز می توانید یک وبلاگ پیدا کنید .

So if you're in marketing, you can find a marketing blog.

بنابراین اگر در زمینه بازاریابی هستید، می توانید یک وبلاگ بازاریابی پیدا کنید.

Or a graphic.

یا یک گرافیک

Design Blog.

طراحی وبلاگ.

Or, if you're a pilot, you can even find a blog for pilots.

یا، اگر خلبان هستید، حتی می توانید یک وبلاگ برای خلبانان پیدا کنید.

Reading is one of the best ways to improve your vocabulary, and that's how blogs will

خواندن یکی از بهترین راه ها برای بهبود دایره لغات شماست و وبلاگ ها به

help you.

شما کمک می کنند.

And because they're all very short and they're on topics that you are really interested about,

و از آنجایی که همه آنها بسیار کوتاه هستند و در مورد موضوعاتی هستند که واقعاً به آنها علاقه دارید،

you'll really want to read them as well.

واقعاً مایلید آنها را نیز بخوانید.

So you'll learn about interesting topics and you'll improve your vocabulary, learn advanced

بنابراین شما در مورد موضوعات جالب یاد خواهید گرفت و دایره لغات خود را بهبود می بخشید،

grammatical structures, and you'll see your new word being used in context, which is so

ساختارهای گرامری پیشرفته را یاد می گیرید، و خواهید دید که از کلمه جدید خود در زمینه استفاده می شود، که

important for learning.

برای یادگیری بسیار مهم است.

And just like with the Ted Talks, blogs often have comment section.

و درست مانند گفتگوهای تد، وبلاگ ها اغلب دارای بخش نظرات هستند.

So you can join the comments and you can comment on topics that are of interest to you.

بنابراین می توانید به نظرات بپیوندید و می توانید در مورد موضوعات مورد علاقه خود نظر دهید.

But you're practicing your English at the same time #4 Listen to Music.

اما شما همزمان در حال تمرین انگلیسی خود هستید #4 به موسیقی گوش دهید.

This one you can just listen to any music.

این یکی شما فقط می توانید به هر موسیقی گوش دهید.

All of the streaming services now have playlists, so you can go onto Spotify, Apple Music, YouTube,

همه سرویس‌های پخش در حال حاضر دارای لیست پخش هستند، بنابراین می‌توانید به Spotify، Apple Music، YouTube بروید

and just find a playlist and have it in the background so you can use this as more passive

و فقط یک لیست پخش پیدا کنید و آن را در پس‌زمینه داشته باشید تا بتوانید از آن به عنوان تمرین منفعلانه‌تر استفاده کنید

practice.

.

You don't have to specifically listen to the words, listen to the lyrics, just have it

مجبور نیستید به طور خاص به کلمات گوش دهید، به اشعار گوش دهید، فقط آن را

on in the background while you're checking your e-mail or doing the dishes or driving.

در پس زمینه در حالی که ایمیل خود را چک می کنید یا ظرف می شستید یا رانندگی می کنید، روشن کنید.

And your brain is learning, even if you're not paying attention to it.

و مغز شما در حال یادگیری است، حتی اگر به آن توجه نکنید.

Your brain is learning pronunciation.

مغز شما در حال یادگیری تلفظ است.

Your brain is learning sentence structure.

مغز شما در حال یادگیری ساختار جمله است.

Your brain is improving listening skills.

مغز شما در حال بهبود مهارت های گوش دادن است.

Your brain is learning a lot passively, so music is great.

مغز شما منفعلانه خیلی چیزها را یاد می گیرد، بنابراین موسیقی عالی است.

For more of a passive way to learn #5, write in English.

برای آشنایی بیشتر با روش منفعلانه شماره 5، به زبان انگلیسی بنویسید.

Writing is such a great way to improve your English because you're using your vocabulary,

نوشتن راه بسیار خوبی برای بهبود زبان انگلیسی شماست زیرا از واژگان خود استفاده می کنید، از

you're using your grammar, you're using advanced sentence structure, so it's active practice.

دستور زبان خود استفاده می کنید، از ساختار جملات پیشرفته استفاده می کنید، بنابراین تمرین فعال است.

You're using everything that you've learned in the previous tips.

شما از همه چیزهایی که در نکات قبلی یاد گرفته اید استفاده می کنید .

Most students don't know what to write about, so here's something you can write about every

بیشتر دانش‌آموزان نمی‌دانند درباره چه چیزی بنویسند، بنابراین در اینجا چیزی است که می‌توانید هر روز درباره آن بنویسید

single day.

.

Summarize your day.

روز خود را خلاصه کنید. می

You can imagine you're writing to a friend, your sibling, your parents, your spouse, a

توانید تصور کنید که دارید برای یک دوست، خواهر یا برادرتان، والدینتان، همسرتان، یک

Co worker, your boss, and just tell them about your day.

همکار، رئیستان نامه می نویسید و فقط درباره روزتان بگویید.

You don't have to send it to them, just write it.

لازم نیست برای آنها ارسال کنید، فقط آن را بنویسید.

So set aside 5 minutes or 20 minutes a day and just summarize your day.

پس 5 دقیقه یا 20 دقیقه در روز را کنار بگذارید و فقط روز خود را خلاصه کنید.

You can answer these questions.

می توانید به این سوالات پاسخ دهید.

What did I do?

چه کار کردم؟

Why did I do it?

چرا این کار را کردم؟

Did I like it?

آیا آن را دوست داشتم؟

What did I learn?

چه چیزی یاد گرفتم؟

What would I do differently?

چه کاری متفاوت انجام می دادم؟

And every day you can simply summarize your day.

و هر روز می توانید به سادگی روز خود را خلاصه کنید .

So now you have a reason to practice your.

بنابراین اکنون دلیلی برای تمرین خود دارید.

Writing every single day.

هر روز نوشتن

Number six, find a speaking partner.

شماره شش، یک شریک صحبت پیدا کنید.

Students always tell me they want to improve their speaking skills.

دانش آموزان همیشه به من می گویند که می خواهند مهارت های گفتاری خود را بهبود بخشند.

But guess what?

اما حدس بزنید چی؟

Thousands of other students who also want to practice their speaking skills are watching

هزاران دانش‌آموز دیگر که می‌خواهند مهارت‌های گفتاری خود را نیز تمرین کنند،

this video.

این ویدیو را تماشا می‌کنند.

Right now.

همین الان.

All you need to do is look in the comments section and you have hundreds of potential

تنها کاری که باید انجام دهید این است که در بخش نظرات نگاه کنید و صدها

speaking partners.

شریک صحبت بالقوه دارید.

So right now put in the comments I want a speaking partner and then people will reply

بنابراین در حال حاضر در نظرات بنویسید من یک شریک صحبت می خواهم و سپس مردم

to you.

به شما پاسخ خواهند داد.

You can reply to other people and then you can coordinate a specific day and time to

می توانید به افراد دیگر پاسخ دهید و سپس می توانید یک روز و زمان مشخص را برای

meet.

ملاقات هماهنگ کنید.

You can do this every single week.

می توانید این کار را هر هفته انجام دهید.

There are many many free resources online where you can find a speaking partner like

بسیاری از منابع رایگان آنلاین وجود دارد که در آنها می توانید یک شریک صحبت مانند

my language exchange.

تبادل زبان من پیدا کنید.

I personally used this when I was learning French and I did find speaking partners easily.

من شخصاً زمانی که در حال یادگیری زبان فرانسه بودم از آن استفاده کردم و به راحتی شرکای صحبت کردن را پیدا کردم.

So you can find a speaking partner as well #7 teach what you've learned.

بنابراین شما می توانید یک شریک صحبت پیدا کنید و همچنین شماره 7 آنچه را که یاد گرفته اید آموزش دهد.

This is my personal favorite because the best way.

این مورد علاقه شخصی من است زیرا بهترین راه است.

To.

به.

Fully understand a concept.

درک کامل یک مفهوم

To fully consider yourself an expert in a concept is if you can teach it.

اینکه کاملاً خود را در یک مفهوم متخصص بدانید در صورتی است که بتوانید آن را آموزش دهید.

If you can teach someone else how to use the present perfect, well then you, my friend,

اگر می توانید به دیگری یاد دهید که چگونه از حال کامل استفاده کند، پس شما دوست من، بر زمان

have mastered the present perfect.

حال کامل تسلط دارید.

But you don't have to be an expert on a topic in order to teach it.

اما برای آموزش آن لازم نیست در یک موضوع متخصص باشید .

You can teach your friend.

میتونی به دوستت یاد بدی

Your.

شما

Brother, sister, parents, Co worker.

برادر، خواهر، پدر و مادر، همکار.

A stranger.

یک غریبه.

You can teach them one word, that's OK.

شما می توانید یک کلمه به آنها آموزش دهید، اشکالی ندارد.

But teaching them that one.

اما به آنها آموزش دهید.

Word reinforces it for you.

کلمه آن را برای شما تقویت می کند.

And if you're thinking right now, I don't have anyone I could.

و اگر الان فکر می کنی، من کسی را ندارم که بتوانم.

Teach.

آموزش دهید.

Well, guess what?

خوب حدس بزن چی؟

You can teach yourself.

شما می توانید به خودتان آموزش دهید.

Remember, tip #5 was to write in English.

به یاد داشته باشید، نکته شماره 5 نوشتن به زبان انگلیسی بود.

Why not write an explanation of what you learned today in the way of teaching, for example?

چرا مثلاً در روش تدریس، توضیحی درباره آنچه امروز آموخته اید، ننویسید ؟

You could write.

می تونستی بنویسی

Today I watched a really great YouTube video by Jay for his English.

امروز یک ویدیوی واقعا عالی در یوتیوب از جی برای انگلیسی اش را تماشا کردم.

Jennifer shared seven different ways to improve my English.

جنیفر هفت راه مختلف برای بهبود زبان انگلیسی من به اشتراک گذاشت.

Her first tip was to learn from TV clips rather than the whole show.

اولین نکته او این بود که از کلیپ های تلویزیونی به جای کل برنامه یاد بگیرد.

A clip is a smaller section of a full TV show.

یک کلیپ بخش کوچکتری از یک برنامه تلویزیونی کامل است.

Notice how you're summarizing tip #1, and you're including the definition of what a

توجه داشته باشید که چگونه نکته شماره 1 را خلاصه می کنید، و تعریف کلیپ چیست را درج می کنید

clip is, which will make it so much more likely that you will remember what a clip is, and

، که احتمال آن را بسیار بیشتر می کند که به یاد داشته باشید کلیپ چیست، و

you will also remember all the tips that I shared in this lesson.

همچنین تمام نکاتی را که من به خاطر خواهید آورد. در این درس به اشتراک گذاشته شد

So you can absolutely teach yourself every single day by summarizing what you learned.

بنابراین می‌توانید هر روز با خلاصه کردن آنچه آموخته‌اید به خودتان بیاموزید.

Now that you have.

حالا که دارید.

All these free ways to improve your English, let me share a very simple.

تمام این راه های رایگان برای بهبود زبان انگلیسی، اجازه دهید من یک روش بسیار ساده را به اشتراک بگذارم.

An effective study plan that you can use every single day to get amazing results and become

یک برنامه مطالعه موثر که می توانید هر روز از آن استفاده کنید تا به نتایج شگفت انگیزی دست پیدا کنید و

fluent a lot faster.

خیلی سریعتر مسلط شوید.

So let me share the study plan Now.

بنابراین اجازه دهید اکنون طرح مطالعه را به اشتراک بگذارم.

Step one, you're going to find three to five blogs that you find interesting.

مرحله اول، سه تا پنج وبلاگ را پیدا خواهید کرد که به نظر شما جالب هستند.

Once a blog, blogs are educational websites that provide short articles on specific topics

وبلاگ ها زمانی که یک وبلاگ هستند، وب سایت های آموزشی هستند که مقالات کوتاهی در مورد موضوعات یا موضوعات خاص ارائه می دهند

or themes.

.

How can you find blogs to use?

چگونه می توانید وبلاگ هایی را برای استفاده پیدا کنید؟

Well, first, simply identify your personal and professional interests.

خوب، ابتدا به سادگی علایق شخصی و حرفه ای خود را شناسایی کنید.

So let's say in your personal life you're interested in gardening and piano, and in

بنابراین فرض کنید در زندگی شخصی خود به باغبانی و پیانو علاقه دارید و در

your professional life you're an accountant and you're interested in leadership.

زندگی حرفه ای خود یک حسابدار هستید و به رهبری علاقه دارید.

So now you have 4 topics.

بنابراین اکنون شما 4 موضوع دارید.

For blogs.

برای وبلاگ ها

All you need.

تمام آنچه شما نیاز دارید. این

Is to go on to Google and search gardening blogs, blogs about piano, blogs for accountants,

است که به Google بروید و وبلاگ‌های باغبانی، وبلاگ‌های مربوط به پیانو، وبلاگ‌های حسابداران،

leadership blogs and you can review the options and bookmark your favorite one from each category.

وبلاگ‌های رهبری را جستجو کنید و می‌توانید گزینه‌ها را مرور کنید و مورد دلخواه خود را از هر دسته نشانه‌گذاری کنید.

Step 2.

مرحله 2.

You're.

شما هستید.

Going to read?

قصد خواندن؟

One to three paragraphs of a specific blog article.

یک تا سه پاراگراف از یک مقاله وبلاگ خاص .

Now, in those paragraphs, your goal is to find three to five words that you want to

اکنون، در آن پاراگراف ها، هدف شما یافتن سه تا پنج کلمه است که می خواهید

learn and add to your vocabulary.

یاد بگیرید و به دایره لغات خود اضافه کنید.

If you find 3 to 5 words in the first paragraph, well, then you can stop reading.

اگر 3 تا 5 کلمه در پاراگراف اول پیدا کردید، خوب، پس می توانید خواندن را متوقف کنید.

But if you've read 3 paragraphs and you still don't have three to five words, then keep

اما اگر 3 پاراگراف را خوانده اید و هنوز 3 تا 5 کلمه ندارید، به

reading until you find the words you want to learn.

خواندن ادامه دهید تا کلماتی را که می خواهید یاد بگیرید پیدا کنید.

You're probably wondering how you should choose words.

احتمالاً از خود می پرسید که چگونه باید کلمات را انتخاب کنید.

You want to choose words that are commonly used and that are relevant to your daily life.

شما می خواهید کلماتی را انتخاب کنید که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرند و با زندگی روزمره شما مرتبط هستند.

This will make.

این خواهد شد.

Sure, you're learning words that will actually benefit you because you can start using them

مطمئناً، شما در حال یادگیری کلماتی هستید که واقعاً برای شما مفید خواهد بود زیرا می توانید شروع به استفاده از آنها

in your speech.

در سخنرانی خود کنید.

Step three, learn the meaning of your new words and learn how it's used in a sentence.

مرحله سوم، معنی کلمات جدید خود را یاد بگیرید و یاد بگیرید که چگونه در یک جمله استفاده می شود. به

This is why we're using blogs, because you don't want to just take one single word and

همین دلیل است که ما از وبلاگ ها استفاده می کنیم، زیرا شما نمی خواهید فقط یک کلمه را انتخاب کنید و

understand what it means.

معنی آن را بفهمید.

Because in English, one word can have multiple meanings, but when you see that word in context

زیرا در زبان انگلیسی، یک کلمه می تواند چندین معنی داشته باشد، اما وقتی آن کلمه را در متن

in a sentence, it has one specific meaning.

یک جمله می بینید، یک معنی خاص دارد.

So you're going to learn that specific meaning of the word.

بنابراین شما آن معنای خاص کلمه را یاد خواهید گرفت .

So let's say I find an article in a leadership blog and I'm reading it and there is this

بنابراین فرض کنید من یک مقاله در وبلاگ رهبری پیدا کردم و دارم آن را می خوانم و این

one word.

یک کلمه وجود دارد.

That I don't know.

که من نمی دانم.

Discreet.

محتاطانه.

And it seems like a common word that I could use in my speech, so I want to learn it.

و به نظر می رسد یک کلمه رایج است که می توانم در سخنرانی خود استفاده کنم، بنابراین می خواهم آن را یاد بگیرم.

First.

اولین.

I'm going to look this word up in the dictionary and I'm going to see what the definition is,

من قصد دارم این کلمه را در فرهنگ لغت جستجو کنم و ببینم تعریف چیست،

what type of word it's used.

چه نوع کلمه ای استفاده شده است.

And I'm going to review the example sentences of that word being used to make sure you really

و من قصد دارم جملات مثال استفاده شده از آن کلمه را مرور کنم تا مطمئن شوم که شما واقعاً

understand how this word is being used in a specific context.

درک می کنید که چگونه این کلمه در یک زمینه خاص استفاده می شود.

You can also ask ChatGPT.

همچنین می توانید از ChatGPT بپرسید.

So you can go on ChatGPT and you can type in what does discrete mean in this sentence

بنابراین می توانید به ChatGPT بروید و می توانید معنی گسسته را در این جمله تایپ کنید

and then paste in the specific sentence from the blog and ChatGPT will give you a detailed

و سپس جمله خاص را از وبلاگ بچسبانید و ChatGPT به شما

explanation of what that word means in the specific context.

توضیح مفصلی درباره معنای آن کلمه در زمینه خاص ارائه می دهد.

You can even ask follow up questions if you're not sure about the meaning.

حتی اگر از معنی آن مطمئن نیستید، می توانید سؤالات بعدی را بپرسید .

Remember I said that you should choose three to five words right now?

یادتان هست که گفتم همین الان باید سه تا پنج کلمه را انتخاب کنید؟

You might think that's not enough words, Jennifer.

ممکن است فکر کنید که این کلمات کافی نیست، جنیفر.

I want to improve my English as quickly as possible, but this is a daily study routine,

من می‌خواهم هر چه سریع‌تر زبان انگلیسی خود را بهبود بخشم ، اما این یک روال مطالعه روزانه است،

meaning you're going to repeat these steps every single day, ideally five days a week.

به این معنی که شما این مراحل را هر روز تکرار می‌کنید، ایده‌آل پنج روز در هفته.

So if you learn 5 words a day, five days a week, that's 25 words in one week.

بنابراین اگر شما 5 کلمه در روز، پنج روز در هفته یاد بگیرید، این 25 کلمه در یک هفته است.

Now, maybe you still might think that's not enough, but in one year, that's 1300 words.

حالا، شاید هنوز فکر می کنید که این کافی نیست، اما در یک سال، 1300 کلمه است.

That's a lot of words.

این خیلی حرف است.

Step four, you're going to learn the pronunciation of your new words with Youglish.

مرحله چهارم، شما تلفظ کلمات جدید خود را با یوگلیش یاد خواهید گرفت.

What's Youglish?

یوگلیش چیست؟

Youglish is a free website where you can search for a specific word or a specific phrase and

Youglish یک وب سایت رایگان است که در آن می توانید یک کلمه خاص یا یک عبارت خاص را جستجو کنید و

you can get results of native speakers using that word or phrase in natural context.

می توانید نتایج زبان مادری را با استفاده از آن کلمه یا عبارت در زمینه طبیعی دریافت کنید.

So you'll hear the pronunciation, but you'll also hear many different accents and styles

بنابراین شما تلفظ را می شنوید، اما همچنین لهجه ها و سبک های مختلف

of speech, which is so beneficial.

گفتار را خواهید شنید که بسیار مفید است.

And your goal is to listen to five to 10 different Youglish examples for each word.

و هدف شما گوش دادن به پنج تا 10 مثال مختلف یوگلیش برای هر کلمه است.

So you'll hear 5 to 10 different accents and different styles of speech, which will really

بنابراین شما 5 تا 10 لهجه مختلف و سبک های مختلف گفتار را می شنوید که واقعاً به

help you with your listening skills.

شما در مهارت شنیداری کمک می کند.

Now, as a pro tip, you can also review the example sentences to learn sentence structure,

اکنون، به عنوان یک نکته حرفه ای، می توانید جملات مثال را برای یادگیری ساختار جمله،

grammar, concepts, so you're not just using Uglish for pronunciation and your listening

گرامر، مفاهیم نیز مرور کنید، بنابراین از Uglish فقط برای تلفظ و

skills.

مهارت های شنیداری خود استفاده نمی کنید.

You can also learn grammar and sentence structure at the same time.

همچنین می توانید گرامر و ساختار جمله را همزمان یاد بگیرید .

Step five.

مرحله پنجم

You're going to repeat the Uglish sentences out loud, and you're doing this so you can

قرار است جملات زشت را با صدای بلند تکرار کنید و این کار را انجام می دهید تا بتوانید

practice your pronunciation.

تلفظ خود را تمرین کنید.

So you'll listen to the sentence on you Glish, you'll hit pause, and you'll say what you

بنابراین شما به جمله روی گلیش گوش می دهید، مکث را می زنید و آنچه را که

just heard out loud, and you'll try to imitate the speaker.

شنیده اید با صدای بلند می گویید و سعی می کنید از گوینده تقلید کنید. به

This is called shadowing or simply imitation, and it's a very effective way to improve your

این کار سایه زدن یا تقلید ساده می گویند و روشی بسیار موثر برای بهبود

pronunciation.

تلفظ شماست.

Repeat the sentence out loud until you feel comfortable with the pronunciation, and do

جمله را با صدای بلند تکرار کنید تا زمانی که با تلفظ احساس راحتی کنید و

it a minimum of three times.

حداقل سه بار این کار را انجام دهید.

Step 6, Write three example sentences for each word.

مرحله 6، برای هر کلمه سه جمله مثال بنویسید .

Writing is such a powerful way to make sure you permanently Remember Remember your new.

نوشتن روشی بسیار قدرتمند برای اطمینان از اینکه شما برای همیشه جدید خود را به خاطر بسپارید.

Words.

کلمات

Now, when you write, you should pay attention to your sentence structure, your grammar and

حالا وقتی می نویسید باید به ساختار جمله، گرامر و

your writing skills as well.

مهارت های نوشتاری خود نیز توجه کنید.

And as a bonus tip, you should write each sentence using different sentence structures,

و به عنوان یک نکته، باید هر جمله را با استفاده از ساختارهای مختلف جمله،

different verb tenses, or different grammatical structures.

زمان های مختلف فعل یا ساختارهای گرامری متفاوت بنویسید .

So you can ask a question for one of your examples.

بنابراین می توانید برای یکی از مثال های خود یک سوال بپرسید .

You can write a negative sentence.

می توانید یک جمله منفی بنویسید.

You can write a sentence using the present simple or the present perfect.

شما می توانید با استفاده از حال ساده یا حال کامل یک جمله بنویسید.

So you're.

پس شما هستید.

Practicing your grammar and sentence structure at the same time.

گرامر و ساختار جمله خود را همزمان تمرین کنید .

Step seven, you're going to form realistic sentences out loud.

مرحله هفتم، جملات واقع بینانه را با صدای بلند می سازید.

You've already practiced your speaking with Youglish.

شما قبلاً صحبت کردن خود را با Youglish تمرین کرده اید .

You've improved your pronunciation.

شما تلفظ خود را بهبود بخشیده اید.

You've imitated the native speakers, but now it's your turn to practice speaking without

شما از زبان مادری تقلید کرده اید، اما اکنون نوبت شماست که بدون

seeing the sentences written down.

دیدن جملات نوشته شده، صحبت کردن را تمرین کنید.

So you're going to form realistic sentences.

بنابراین شما می خواهید جملات واقع بینانه بسازید.

What do I mean by realistic sentences?

منظور من از جملات واقع بینانه چیست؟

I mean how will you actually use the new word in your personal life?

منظورم این است که واقعاً چگونه از کلمه جدید در زندگی شخصی خود استفاده خواهید کرد؟

How can you use the new?

چگونه می توانید از جدید استفاده کنید؟

Word in your.

کلمه در شما

Professional life.

زندگی حرفه ای.

So imagine you're talking to your friend, your sibling, your spouse, and you want to

بنابراین تصور کنید که دارید با دوست، خواهر یا برادرتان، همسرتان صحبت می کنید و می خواهید از

use the word discreet.

کلمه احتیاط استفاده کنید.

What would you say to them?

چی میخوای به آنها بگویی؟

Maybe you would say I went to three discreet stores today, but I couldn't find the shoes

شاید بگویید من امروز به سه فروشگاه محتاط رفتم ، اما نتوانستم کفشی را که می

I wanted.

خواستم پیدا کنم.

Now remember, you're not writing this down, you're saying it out loud to practice your

حالا به یاد داشته باشید، شما این را یادداشت نمی کنید، بلکه آن را با صدای بلند می گویید تا

speaking.

صحبت کردن خود را تمرین کنید.

Now that was an example in your personal life.

حالا این یک مثال در زندگی شخصی شما بود.

Let's say you're in a meeting at work.

فرض کنید در محل کار در یک جلسه هستید.

How would you realistically use this word?

چگونه از این کلمه به طور واقع بینانه استفاده می کنید؟

Maybe you would say after interviewing 5 discrete companies, I can confident say that Jay Forest

شاید بعد از مصاحبه با 5 شرکت مجزا بگویید ، می توانم با اطمینان بگویم که Jay Forest

English is the best.

English بهترین است.

Oh, thank you.

اوه، متشکرم.

Thank you so much.

خیلی ممنونم.

I really appreciate that.

من واقعاً از آن قدردانی می کنم.

Let me summarize all seven steps of your new study routine.

بگذارید تمام هفت مرحله روال مطالعه جدید شما را خلاصه کنم .

And this is available as a PDF download as well, so you can look in the description.

و این به عنوان دانلود PDF نیز موجود است ، بنابراین می توانید در توضیحات نگاه کنید.

To download it, first read one to three paragraphs from a blog.

برای دانلود آن ابتدا یک تا سه پاراگراف از یک وبلاگ را بخوانید.

Then choose three to five new words.

سپس سه تا پنج کلمه جدید انتخاب کنید.

Next, learn your new words with the dictionary or ChatGPT.

سپس، کلمات جدید خود را با فرهنگ لغت یا ChatGPT یاد بگیرید.

Learn correct pronunciation with Youglish.

تلفظ صحیح را با یوگلیش یاد بگیرید.

Practice your pronunciation by shadowing the Youglish examples.

با سایه زدن مثال های یوگلیش، تلفظ خود را تمرین کنید .

Write three example sentences using different sentence structures for each word and finally

سه جمله مثال با استفاده از ساختارهای مختلف جمله برای هر کلمه بنویسید و در نهایت

form realistic sentences out loud.

جملات واقعی را با صدای بلند بسازید.

Now let me share my best tips and advice so you can get fast results with your new study

اکنون اجازه دهید بهترین نکات و توصیه‌هایم را به اشتراک بگذارم تا بتوانید نتایج سریعی را با روال مطالعه جدید خود دریافت کنید

routine.

.

First of all, I already said this, but this was designed for you to do every day for a

اول از همه، من قبلاً این را گفتم، اما این برای شما طراحی شده است که هر روز

minimum of three days a week, ideally five days a week.

حداقل سه روز در هفته، ایده آل پنج روز در هفته انجام دهید.

You have five days a week.

پنج روز در هفته فرصت دارید.

You can do this, right put I can do it.

شما می توانید این کار را انجام دهید، من می توانم آن را انجام دهم.

Put I can do it, I can do it in the comments.

قرار دهید من می توانم آن را انجام دهم، من می توانم آن را در نظرات انجام دهم.

But I can do it.

اما من می توانم آن را انجام دهم.

So I know you're committed and my best tip for you is to choose the specific time you're

بنابراین می دانم که شما متعهد هستید و بهترین توصیه من برای شما این است که زمان خاصی را که

going to spend on your new study routine and put the time in your calendar.

قرار است برای مطالعه روتین جدید خود اختصاص دهید انتخاب کنید و زمان را در تقویم خود قرار دهید.

If you see it in your calendar and you treat it like an appointment, like a doctor's appointment

اگر آن را در تقویم خود می بینید و مانند یک قرار ملاقات، مانند قرار ملاقات با پزشک

or a meeting at work, then you're more likely to follow through.

یا یک جلسه در محل کار با آن رفتار می کنید، احتمالاً این کار را دنبال می کنید.

And finally, this study routine was designed for you to do at one time in one session,

و در نهایت، این روال مطالعه برای شما طراحی شده است که می توانید آن را در یک جلسه در یک جلسه انجام دهید،

but you should absolutely practice your new words throughout the day as well.

اما شما باید به طور مطلق کلمات جدید خود را در طول روز نیز تمرین کنید.

And it would be a really great practice to do a weekly review as well.

و انجام یک بررسی هفتگی نیز تمرین بسیار خوبی خواهد بود .

So you can spend 5 days on the study routine and then a sixth day where you just review

بنابراین می توانید 5 روز را به روال مطالعه اختصاص دهید و سپس روز ششم را که در آن فقط

all the words that you've learned.

تمام کلماتی را که یاد گرفته اید مرور کنید.

Because remember, that's 25 new words.

زیرا به یاد داشته باشید، این 25 کلمه جدید است.

Now you have all the tools.

اکنون همه ابزارها را در اختیار دارید.

That you need to improve your English.

که باید زبان انگلیسی خود را تقویت کنید.

Let me help you improve specific English skills.

اجازه دهید به شما کمک کنم مهارت های خاص انگلیسی را بهبود بخشید.

Let's start with your listening skills.

بیایید با مهارت شنیداری شما شروع کنیم.

In this next section, you're going to.

در این بخش بعدی، شما به.

Test your listening skills of fast English so you can understand native speakers the

مهارت های گوش دادن خود را در زبان انگلیسی سریع آزمایش کنید تا بتوانید اولین بار زبان مادری را درک کنید

first time.

. بیا

Let's get started.

شروع کنیم. در

Here's how this lesson will work.

اینجا نحوه کار این درس آمده است.

First, I'm going to say a sentence.

ابتدا یک جمله می گویم.

I'll say it three times, and you need to dictate what I said.

من آن را سه بار می گویم، و شما باید آنچه را که گفتم، دیکته کنید.

So you need to write down exactly what I said in the comments.

بنابراین باید دقیقاً آنچه را که در نظرات گفتم بنویسید.

Are you ready?

اماده ای؟

Let's try the first exercise.

بیایید اولین تمرین را امتحان کنیم.

Maybe I'm just in a rut.

شاید من فقط در رکود هستم.

Maybe I'm just in a rut.

شاید من فقط در رکود هستم.

Maybe I'm just in a rut.

شاید من فقط در رکود هستم.

Did you get this one?

این یکی رو گرفتی؟

I said Maybe I'm just in a rut.

گفتم شاید من فقط در رکود هستم.

Of course I'm is a contraction.

البته من یک انقباض است.

I am.

من هستم.

I'm.

من هستم.

And notice how in awe sounds like 1.

و توجه کنید که چگونه در هیبت برای تلفن های موبایل مانند 1.

Word.

کلمه.

In a in a, I'm in a rut.

در یک در یک، من در یک رکود هستم.

In a rut, the expression here is to be in a rut.

در یک شیطنت، تعبیر در اینجا این است که در یک شیار باشد.

Now you can also say to be stuck in a rut.

حالا شما هم می تونید بگید تو یه گیر افتاده.

Stuck is optional.

گیر کرده اختیاری است.

When you're in a.

وقتی در یک.

Rut.

روت.

It means you've been doing an activity like.

این بدان معناست که شما فعالیتی مانند این را انجام داده اید.

Your job or a hobby or a task?

شغل شما یا یک سرگرمی یا یک کار؟

You've been doing it too long.

خیلی وقته اینکارو میکنی

And you feel like you need to change.

و احساس می کنید که باید تغییر کنید.

Why are you in a rut?

چرا در رکود هستی؟

Same thing every day, knowing exactly what to expect.

هر روز همین کار را می‌دانیم، دقیقاً می‌دانیم چه چیزی باید انتظار داشته باشیم.

That's a wrap.

این یک بسته بندی است.

So let's say every day you work.

بنابراین فرض کنید هر روز کار می کنید.

All day you eat dinner.

تمام روز شما شام می خورید.

But then at night, every night, you watch Netflix.

اما بعد از آن شب، هر شب، نتفلیکس را تماشا می کنید.

That could be your rut.

این می تواند جنایت شما باشد.

We watch Netflix every night.

ما هر شب نتفلیکس را تماشا می کنیم.

We're stuck in a rut.

ما در بلاتکلیفی گیر کرده ایم.

We're in a rut.

ما در بلاتکلیفی هستیم

Are we in a rut?

آیا ما در بلاتکلیفی هستیم؟

So to help you get.

بنابراین برای کمک به شما.

Out of that rut, you just.

از آن رکود، شما فقط.

Need to do something different, so you might say.

باید کاری متفاوت انجام دهید، بنابراین ممکن است بگویید.

Let's.

اجازه دهید.

Go to the park tonight.

امشب برو پارک

So instead of watching Netflix, you go to the park.

بنابراین به جای تماشای نتفلیکس، به پارک بروید.

You enjoy the beautiful day.

شما از روز زیبا لذت می برید.

To.

به. به

Help you get.

شما کمک کند دریافت کنید.

Out of your rut, you're a rider.

از ورشکستگی، تو یک سواری.

Ruts are normal.

پوسیدگی ها طبیعی است.

Let's try this again.

بیایید دوباره این را امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

My boss is stuck in his ways.

رئیس من در راه خود گیر کرده است.

My boss is stuck in his ways.

رئیس من در راه خود گیر کرده است.

My boss is stuck in his ways.

رئیس من در راه خود گیر کرده است.

How'd you do with this one?

با این یکی چطور رفتار کردی؟

I said.

گفتم.

My boss is stuck in his ways.

رئیس من در راه خود گیر کرده است.

Notice how boss is.

توجه کنید که رئیس چگونه است.

We say it as one word, Bosses.

ما آن را در یک کلمه می گوییم، رئیس.

Bosses.

رئیسان

It's the exact same pronunciation as the plural form of the noun bosses.

این دقیقاً همان تلفظی است که شکل جمع اسم bosses وجود دارد.

I have two bosses, but here with the verb to be, my boss is stuck in his ways.

من دو رئیس دارم، اما در اینجا با فعل to be، رئیس من در راه خود گیر کرده است.

It's the exact same pronunciation, the expression to be stuck in one's ways.

این دقیقاً همان تلفظ است، عبارتی است که در راه خود گیر کرده اید.

Notice Waze is plural and it's one possessive.

Notice Waze جمع است و یک ملکی است.

My boss is stuck in his ways.

رئیس من در راه خود گیر کرده است.

This is when someone is unwilling to change how they do things or how they think about

این زمانی است که شخصی تمایلی به تغییر نحوه انجام کارها یا نحوه تفکر خود در مورد

things.

چیزها ندارد.

Kind of stuck in his ways.

یه جورایی تو راهش گیر کرده

For example, my boss won't let me work remotely.

به عنوان مثال، رئیسم به من اجازه نمی دهد از راه دور کار کنم.

He's stuck in his.

او در خود گیر کرده است.

Ways.

راه ها.

Because he's too stuck in his ways.

زیرا او بیش از حد در راه خود گیر کرده است.

Gloria, this is good for him.

گلوریا، این برای او خوب است.

So he has a specific way of.

بنابراین او راه خاصی دارد.

Thinking about how?

فکر کردن در مورد چگونه؟

Work.

کار کنید.

Should be done, and he's unwilling to change his thinking.

باید انجام شود، و او تمایلی به تغییر تفکر خود ندارد.

Now the same expression can also use the verb set to be stuck.

حالا همین عبارت می تواند از فعل set to be stick نیز استفاده کند.

Or.

یا.

To be set in one's ways, and it has the exact same meaning.

قرار گرفتن در راه خود، و دقیقاً همین معنی را دارد.

Oh, you're young.

اوه تو جوانی

Me.

من

I'm set in my ways.

من در راه خود قرار گرفته ام.

Let's try this again.

بیایید دوباره این را امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

Need a hand.

نیاز به یک دست

Need a hand.

نیاز به یک دست

Need a hand.

نیاز به یک دست

This one was easy, right?

این یکی آسان بود، درست است؟

I said need a hand.

گفتم به یک دست نیاز دارم.

And notice need.

و متوجه نیاز شوید.

Ah, sounded like one word.

آه، مثل یک کلمه به نظر می رسید. به

Need a Need a hand?

یک دست نیاز دارید؟ به

Need a hand?

یک دست نیاز دارید؟

Grammatically, this is missing the auxiliary verb and the subject.

از نظر دستوری، این فعل کمکی و فاعل وجود ندارد.

Do.

انجام دادن.

You need a hand, but native speakers commonly drop that and just say need a hand and this

شما به یک دست نیاز دارید، اما افراد بومی معمولاً آن را رها می‌کنند و فقط می‌گویند نیاز به دست دارید و این

is the same as saying need Any help?

مانند گفتن نیاز به کمک است؟ آیا به

Do you need any help?

کمکی نیاز داری؟

Exactly the same meaning.

دقیقا به همین معنی

Now to answer and to accept that help, you could say sure I could use a hand and this

حالا برای پاسخ دادن و پذیرش آن کمک، می توانید بگویید مطمئناً می توانم از یک دست استفاده کنم و این

is the same as sure I could use some help.

همان چیزی است که مطمئن باشید می توانم از کمک استفاده کنم.

Hey Tamar, I could really use a hand in here.

هی تامار، من واقعاً می توانستم از یک دست در اینجا استفاده کنم.

And if you want to request the assistance using this expression you can say Can you

و اگر می خواهید با استفاده از این عبارت درخواست کمک کنید، می توانید بگویید Can you

give me a hand?

give me a hand? آیا

Can you give me a hand?

می توانی کمکم کنی؟

And this is the same as can you help me?

و این همان چیزی است که می توانید به من کمک کنید؟

Can you help me?

میشه به من کمک کنید؟

Hey.

سلام.

Rich, can you give me a hand with this?

ریچ، می تونی با این به من کمک کنی؟

Box and you can give me a hand right now by liking.

جعبه و شما می توانید همین الان با لایک به من دست بدهید .

This.

این.

Video subscribing to my channel and sharing this video with your friends.

با عضویت در کانال من و به اشتراک گذاری این ویدیو با دوستان خود.

That would really.

که واقعا. به

Give me a hand.

من دست بده

Let's try this again.

بیایید دوباره این را امتحان کنیم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

How can I get my foot in the door?

چگونه می توانم پایم را وارد در کنم؟

How can I get my foot in the door?

چگونه می توانم پایم را وارد در کنم؟

How can I get my foot in the door?

چگونه می توانم پایم را وارد در کنم؟

Did you get this one?

این یکی رو گرفتی؟

I said, how can I get my foot in the door?

گفتم چطور پایم را به در ببرم؟

Do you know this expression to get ones or a foot in the door?

آیا این عبارت را می دانید که یکی از آنها یا پا در در؟

This is used when you join an organization, a company.

این زمانی استفاده می شود که به یک سازمان، یک شرکت ملحق می شوید.

You take a specific job that's at a low level, but you're doing that because you hope that

شما شغل خاصی را انتخاب می کنید که در سطح پایینی قرار دارد، اما این کار را انجام می دهید زیرا امیدوارید که آن

low level will turn into.

سطح پایین به آن تبدیل شود.

A higher position.

یک مقام بالاتر.

That's getting your foot in the door.

این است که پای شما را به در می اندازد.

You've already got a foot in the door.

شما قبلاً یک پا در خانه دارید.

For example, I'm a journalist, but I took a job as a receptionist to get my foot in

مثلاً من روزنامه نگار هستم، اما به عنوان مسئول پذیرش مشغول به کار شدم تا پایم را به

the door.

در ببرم.

I was.

من بودم.

Just trying to get one foot in the door.

فقط سعی می کنم یک پا را در درب بگذارم. .

But you have to be careful.

ولی تو باید مراقب باشی

With this strategy because you.

با این استراتژی چون شما.

Don't want to?

نمی خواهی؟

Say I took this job five years ago to get my foot in the door, but now I'm stuck.

بگو من این کار را پنج سال پیش گرفتم تا پایم را در بیاورم، اما الان گیر کرده ام.

In a rut.

در یک شیار.

That would mean that you're still a receptionist 5 years, so you haven't moved up.

این بدان معنی است که شما هنوز 5 سال است که یک مسئول پذیرش هستید ، بنابراین به سمت بالا حرکت نکرده اید.

So your strategy of taking a lower position to get your foot in the door hasn't been very

بنابراین استراتژی شما برای گرفتن یک موقعیت پایین تر برای وارد کردن پای خود به درب چندان

successful.

موفق نبوده است.

Now let's do an imitation exercise so you can practice your pronunciation.

حالا بیایید یک تمرین تقلیدی انجام دهیم تا بتوانید تلفظ خود را تمرین کنید.

I'll say each sentence again, and I want you to repeat the sentence out loud.

من هر جمله را دوباره می گویم و از شما می خواهم جمله را با صدای بلند تکرار کنید.

Let's do that now.

حالا این کار را بکنیم.

Maybe I'm just in a rut.

شاید من فقط در رکود هستم.

Maybe I'm just in a rut.

شاید من فقط در رکود هستم.

Maybe I'm just in a rut.

شاید من فقط در رکود هستم.

My boss is stuck in his ways.

رئیس من در راه خود گیر کرده است.

My boss is stuck in his ways.

رئیس من در راه خود گیر کرده است.

My boss is stuck in his ways.

رئیس من در راه خود گیر کرده است. به

Need a hand?

یک دست نیاز دارید؟

Need a hand.

نیاز به یک دست

Need a hand.

نیاز به یک دست

How can I get my foot in the door?

چگونه می توانم پایم را وارد در کنم؟

How can I get my foot in the door?

چگونه می توانم پایم را وارد در کنم؟

How can I get my foot in the door?

چگونه می توانم پایم را وارد در کنم؟ یک

Awesome job improving your listening skills.

کار عالی که مهارت شنیداری شما را بهبود می بخشد.

Now let's review a news article together so you can improve your vocabulary, grammar,

حالا بیایید یک مقاله خبری را با هم مرور کنیم تا بتوانید همزمان واژگان، دستور زبان

and pronunciation all at the same time.

و تلفظ خود را بهبود ببخشید.

Let's review the article now.

اکنون مقاله را مرور می کنیم.

First I'll read the.

اول من میخونم

Headline What's all the hype about green coffee?

عنوان این همه تبلیغات در مورد قهوه سبز چیست؟

Let's talk about this word, the hype.

بیایید در مورد این کلمه، هیپ صحبت کنیم.

You might be wondering what this is.

ممکن است تعجب کنید که این چیست.

Hype is a noun, and it is to repeatedly advertise or discuss something in a way that creates

Hype یک اسم است و به معنای تبلیغ یا بحث مکرر چیزی است که

a lot of positive expectation.

انتظارات مثبت زیادی ایجاد کند.

So let's look at this.

پس بیایید به این نگاه کنیم.

Example here.

مثال در اینجا.

There's so much hype about the new James Bond movie.

سر و صدای زیادی در مورد فیلم جدید جیمز باند وجود دارد .

Notice you can have hype hype about something like this article.

توجه داشته باشید که می توانید در مورد چیزی شبیه به این مقاله تبلیغات تبلیغاتی داشته باشید .

Hype about green coffee.

تبلیغات در مورد قهوه سبز

You can also use the preposition surrounding the hype surrounding the new James Bond movie.

شما همچنین می توانید از حرف اضافه پیرامون هیاهوی فیلم جدید جیمز باند استفاده کنید.

They're the exact same.

اونا دقیقا همینطورن

So if there's a lot of hype about the new James Bond movie, it means everywhere you

بنابراین اگر تبلیغات زیادی در مورد فیلم جدید جیمز باند وجود دارد، به این معنی است که به هر کجا که

look you see an advertisement for the new movie or people are discussing it.

نگاه می کنید تبلیغاتی برای فیلم جدید می بینید یا مردم درباره آن بحث می کنند.

Oh, I can't wait to see the new movie.

اوه، من نمی توانم برای دیدن فیلم جدید صبر کنم.

I heard the new movie's really great.

شنیدم فیلم جدید واقعا عالیه

I'm so excited.

من خیلی هیجان زده ام.

I'm looking forward to it and it creates this positive expectation.

من مشتاقانه منتظر آن هستم و این انتظار مثبت را ایجاد می کند.

So apparently that's what's happening now with green coffee.

بنابراین ظاهراً این چیزی است که اکنون در مورد قهوه سبز اتفاق می افتد.

So if I hear what's all the hype about green coffee?

بنابراین اگر من بشنوم این همه تبلیغات در مورد قهوه سبز چیست؟

It sounds to me like a lot of people are talking about how amazing green coffee is.

به نظرم می رسد که بسیاری از مردم در مورد شگفت انگیز بودن قهوه سبز صحبت می کنند.

If you go into coffee shops or stores, they're selling and advertising the green coffee.

اگر به کافی شاپ ها یا فروشگاه ها بروید، قهوه سبز را می فروشند و تبلیغ می کنند.

That's the hype.

تبلیغات همین است.

Now, don't worry about taking down all these notes because I summarize everything in a

اکنون نگران حذف همه این یادداشت ها نباشید زیرا من همه چیز را در یک

free lesson PDF.

PDF درس رایگان خلاصه می کنم.

So you can look.

بنابراین می توانید نگاه کنید.

In the description for the link, let's continue and find out what the hype's all about.

در توضیحات مربوط به پیوند، بیایید ادامه دهیم و بفهمیم که این هیپ چیست.

Green coffee beans are coming back stronger than a 90s trend.

دانه های قهوه سبز قوی تر از روند دهه 90 بازمی گردند.

Now a trend is something that is popular, extremely popular for a specific period of

در حال حاضر یک روند چیزی است که محبوب است، بسیار محبوب برای یک دوره

time.

زمانی خاص.

So think back to the 90s if you can, and think about what were the hairstyles.

بنابراین اگر می توانید به دهه 90 برگردید و به این فکر کنید که مدل موها چه بود.

The.

.

Clothing styles What were the trends in the 90s?

سبک های لباس در دهه 90 چه روندهایی داشتند ؟

Now, this article is suggesting that 90s trends are coming back, coming back.

اکنون، این مقاله نشان می دهد که روندهای دهه 90 در حال بازگشت هستند.

This is of course another way of saying returning.

این البته راه دیگری برای گفتن بازگشت است.

So now you see hairstyles from the 90s or clothing from the 90s right now.

بنابراین اکنون مدل موهای دهه 90 یا لباس های دهه 90 را می بینید. آیا به

Have you noticed that?

آن توجه کرده اید؟

And they're saying that green coffee beans are coming back stronger than a 90s trend,

و آنها می گویند که دانه های قهوه سبز قوی تر از روند دهه 90 بازمی گردند،

so they're even more popular than 90s trends, which are also apparently returning.

بنابراین حتی از ترندهای دهه 90 نیز محبوب تر هستند، که ظاهراً نیز در حال بازگشت هستند.

But it also sounds like in the past, green coffee beans were popular.

اما به نظر می رسد که در گذشته، دانه های قهوه سبز محبوب بودند.

Maybe they were trendy, A trend, then they weren't popular, and now because they're coming

شاید آنها مرسوم بودند، A trend، پس از آن محبوب نبودند، و حالا چون در حال

back, it means they're returning to popularity.

بازگشت هستند، به این معنی است که آنها به محبوبیت باز می گردند. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

You might wonder why you keep seeing green coffee beans or raw coffee beans everywhere

ممکن است تعجب کنید که چرا دانه‌های قهوه سبز یا دانه‌های قهوه خام را همه جا می‌بینید

and what it means.

و معنی آن چیست.

What about you?

تو چطور؟ آیا

Have you seen green coffee beans everywhere?

دانه های سبز قهوه را همه جا دیده اید؟

I personally haven't, but maybe now I will start seeing them everywhere.

من شخصاً این کار را نکرده ام، اما شاید اکنون شروع به دیدن آنها در همه جا کنم.

Let's take a look here.

بیایید نگاهی به اینجا بیاندازیم.

You might wonder.

ممکن است تعجب کنید.

You can also say you might be wondering.

شما همچنین می توانید بگویید که ممکن است تعجب کنید.

You might be wondering.

ممکن است تعجب کنید.

And both of them are grammatically correct.

و هر دو از نظر گرامری صحیح هستند.

So if you say, you might be wondering.

بنابراین اگر بگویید، ممکن است تعجب کنید.

The emphasis is on right now.

تاکید بر روی همین الان است.

Right now, you might be wondering.

در حال حاضر، ممکن است تعجب کنید.

You might wonder why this sounds like more in general, But ultimately they are both grammatically

ممکن است تعجب کنید که چرا این به طور کلی بیشتر به نظر می رسد ، اما در نهایت هر دو از نظر گرامری

correct.

صحیح هستند.

Personally, I would use this one in this context because.

من شخصاً از این یکی در این زمینه استفاده می کنم زیرا.

I.

I.

Feel like the emphasis should be on right now, because it's not.

احساس می کنم که تاکید باید در حال حاضر باشد، زیرا اینطور نیست.

In general you wonder this is right now as you're reading this article, but just remember

به طور کلی شما تعجب می کنید که همین الان که دارید این مقاله را می خوانید، اما فقط به یاد داشته باشید

that that's just a personal preference.

که این فقط یک ترجیح شخصی است.

Both of them are grammatically correct and it's just.

هر دوی آنها از نظر گرامری صحیح هستند و درست است.

How you?

تو چطور؟

Want the person to interpret.

بخواهید که شخص تفسیر کند.

It.

آی تی. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Wait, are people really drinking raw, unroasted coffee beans?

صبر کنید، آیا مردم واقعاً دانه‌های قهوه خام و بو داده نشده می‌نوشند ؟

Yes, and even better, this unroasted coffee beverage is easy to make at home.

بله، و حتی بهتر از آن، این نوشیدنی قهوه بو داده نشده به راحتی در خانه درست می شود.

OK, let's Start Stop here.

خوب، بیایید اینجا توقف کنیم.

Let's talk about this phrase.

بیایید در مورد این عبارت صحبت کنیم.

Even better, this is used when you want to emphasize that what comes next is better than

حتی بهتر از آن، زمانی استفاده می‌شود که می‌خواهید تأکید کنید آنچه در ادامه می‌آید بهتر از

what was previously said.

آنچه قبلاً گفته شد است.

Although.

با اينكه.

They're both.

آنها هر دو هستند.

Good.

خوب

So this is a great way to really emphasize something, because you have one positive thing,

بنابراین این یک راه عالی برای تأکید واقعی بر چیزی است، زیرا شما یک چیز مثبت دارید،

then you say even better, and then you list another positive thing and you're putting

سپس حتی بهتر می گویید، و سپس یک چیز مثبت دیگر را فهرست می کنید و

more emphasis on the second positive thing.

بر دومین نکته مثبت تأکید بیشتری می کنید.

For example, the promotion comes with a raise.

به عنوان مثال، ارتقاء با افزایش حقوق همراه است.

That's positive.

این مثبت است.

And even better, I can work from home.

و حتی بهتر از آن، من می توانم از خانه کار کنم.

So this tells the person that you actually value working from home more so than a raise,

بنابراین این به فرد می‌گوید که شما واقعاً برای کار در خانه ارزش بیشتری نسبت به افزایش حقوق دارید،

which means more money.

که به معنای پول بیشتر است.

Maybe because you have young children at home and it's way easier for you to work from home

شاید به این دلیل که شما فرزندان خردسالی در خانه دارید و کار کردن در خانه برای شما آسان‌تر است

and that is a better scenario than just getting a little bit more money.

و این سناریوی بهتری نسبت به دریافت کمی پول بیشتر است.

So and even better, the end is optional, you can say and even better or just even better

بنابراین و حتی بهتر، پایان اختیاری است، می توانید بگویید و حتی بهتر یا حتی بهتر

and even better.

و حتی بهتر.

This unroasted coffee beverage is easy to make at home.

این نوشیدنی قهوه بو داده نشده به راحتی در خانه درست می شود.

Are you enjoying this lesson?

آیا از این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you about the Finely Fluent Academy.

اگر هستید، پس من می خواهم در مورد آکادمی Finely Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where we study native English speakers from TV.

این برنامه آموزشی برتر من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون مطالعه می کنیم.

The.

.

Movies, YouTube, and the news so you can improve your listening skills of fast English, expand

فیلم‌ها، یوتیوب و اخبار تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود ببخشید،

your vocabulary with natural expressions, and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر می

You can look in the description for the link to learn more, or you can go to my website

توانید در توضیحات به دنبال لینک بگردید یا می توانید به وب سایت من بروید

and click on Finally Fluent Academy.

و بر روی آکادمی Fluent Fluent کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson and even better, this unroasted coffee beverage is

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم و حتی بهتر از آن، این نوشیدنی قهوه بو داده نشده

easy to make at home and comes with loads of health benefits.

به راحتی در خانه درست می شود و فواید زیادی برای سلامتی دارد.

Loads of loads is another way of saying a lot of or many health benefits.

بارهای بار راه دیگری برای بیان فواید سلامتی زیاد یا زیاد است.

Just be careful with that of because if you use many you don't need of but a lot of loads

فقط مراقب آن باشید زیرا اگر از بسیاری از آنها استفاده می کنید نیازی به آنها ندارید، اما تعداد زیادی

of I have loads of emails to read for example.

ایمیل برای خواندن دارم.

The only thing better than a new trend is a new trend that is good for your body.

تنها چیزی که بهتر از یک روند جدید ترند جدید است که برای بدن شما مفید است.

So they're saying it's positive that we have a new trend and it's even better, it's even

بنابراین آنها می گویند مثبت است که ما یک روند جدید داریم و حتی بهتر است، حتی

better to use this again.

بهتر است دوباره از این استفاده کنیم.

So the second point is, is stronger and it's even better that the new trend is good for

بنابراین نکته دوم این است که قوی تر است و حتی بهتر است که روند جدید برای

your body.

بدن شما خوب باشد.

Green coffee beans are regular coffee beans that have not been roasted.

دانه های قهوه سبز دانه های قهوه معمولی هستند که بو داده نشده اند.

So here you finally learn what green coffee beans are have not been roasted so you can

بنابراین در اینجا بالاخره یاد می‌گیرید که دانه‌های قهوه سبز بو داده نشده‌اند، بنابراین می‌توانید

also say that have not been roasted or you can say that are unroasted are unroasted.

بگویید که برشته نشده‌اند یا می‌توانید بگویید که برشته نشده‌اند، بو داده نشده‌اند.

You could also say raw are regular coffee beans that are raw are unroasted that have

همچنین می‌توانید بگویید خام، دانه‌های قهوه معمولی هستند که خام هستند، بو داده نشده و

not been roasted.

برشته نشده‌اند.

They taste like a mix between herbal tea and coffee.

طعم آنها مانند ترکیبی از چای گیاهی و قهوه است.

So if you have a mix between, it means some of the taste is herbal tea and some of the

بنابراین، اگر ترکیبی بین آن‌ها وجود داشته باشد، به این معنی است که مقداری از طعم آن چای گیاهی و بخشی از

taste is coffee, that would be a mix between and they're using between because they're

طعم آن قهوه است

specifying the two items.

.

Let's continue Now we come to the benefits, the loads of health benefits.

بیایید ادامه دهیم اکنون به فواید، بارهای فواید سلامتی می رسیم.

Chronic inflammation is a key factor in arthritis, cancer, diabetes and autoimmune diseases.

التهاب مزمن یک عامل کلیدی در آرتریت، سرطان، دیابت و بیماری های خودایمنی است.

First, let's talk about a key factor.

ابتدا اجازه دهید در مورد یک عامل کلیدی صحبت کنیم.

Here.

اینجا.

Key means important.

کلید یعنی مهم.

Now factor is a factor, a situation that has influence.

حالا عامل یک عامل است، وضعیتی که تأثیر دارد.

So here the factor is chronic inflammation.

بنابراین در اینجا عامل التهاب مزمن است.

Chronic when describing a health condition, a health problem, chronic means that it continues

مزمن هنگام توصیف یک وضعیت سلامتی، یک مشکل سلامتی، مزمن به این معنی است که

for a long time.

برای مدت طولانی ادامه دارد.

So inflammation, not just temporarily, it's chronic inflammation.

بنابراین التهاب، نه فقط موقت، بلکه التهاب مزمن است.

It's always there and it was there years ago and most likely it's going to be there years

همیشه وجود دارد و سال‌ها پیش وجود داشت و به احتمال زیاد سال‌ها

in the future as well.

در آینده نیز وجود خواهد داشت.

That's chronic.

این مزمن است.

Chronic inflammation is a key factor in and then the specific health conditions.

التهاب مزمن یک عامل کلیدی در و سپس شرایط خاص سلامت است.

Arthritis, cancer, diabetes and autoimmune diseases treating inflammation.

آرتریت، سرطان، دیابت و بیماری های خودایمنی که التهاب را درمان می کنند.

So notice you treat an illness.

بنابراین توجه کنید که یک بیماری را درمان می کنید.

If you treat an illness, it means you want to reduce it.

اگر شما یک بیماری را درمان می کنید، به این معنی است که می خواهید آن را کاهش دهید.

You want to improve the health of the person by reducing the the illness or the symptoms.

شما می خواهید با کاهش بیماری یا علائم، سلامت فرد را بهبود بخشید.

That's treating the symptoms.

یعنی درمان علائم

Treating inflammation can prevent and treat life threatening diseases and makes for a

درمان التهاب می تواند از بیماری های تهدید کننده زندگی پیشگیری و درمان کند و

more comfortable quality of life.

کیفیت زندگی راحت تری را به همراه داشته باشد.

Let's talk about this verb right here and makes for a more comfortable quality of life.

بیایید همین جا در مورد این فعل صحبت کنیم و کیفیت زندگی راحت تری را ایجاد کنیم. به

Why do you think that this verb has an S on it?

نظر شما چرا این فعل علامت S دارد ؟ آیا می

Do you know why does this verb have an S on it?

دانید چرا این فعل علامت S دارد ؟ به این

It's because when you have this and you need to go back because the subject of the sentence

دلیل است که وقتی این را دارید و باید به عقب برگردید زیرا موضوع جمله

is.

است.

How you would?

چگونه می خواهید؟

Conjugate the verb that comes after, and so this verb that comes after and relates back

فعل بعد از آن را با هم ترکیب کنید، و بنابراین این فعل که بعد از آن آمده و

to treating inflammation.

به درمان التهاب مربوط می شود.

So this treating inflammation, this is the subject of the sentence because this is our

بنابراین این درمان التهاب، این موضوع جمله است زیرا این

first verb.

اولین فعل ما است.

Now, can is a modal verb, so you don't conjugate it.

حال، can یک فعل معین است، بنابراین شما آن را صرف نمی کنید . به همین

That's why there's not cans, because you don't conjugate it.

دلیل است که قوطی وجود ندارد، زیرا شما آن را با هم ترکیب نمی کنید.

It's a modal verb.

این یک فعل معین است.

But treating inflammation makes for a more comfortable quality of life.

اما درمان التهاب کیفیت زندگی راحت تری را به همراه دارد.

That alone is a complete sentence.

این به تنهایی یک جمله کامل است.

So this treating inflammation, this as a subject is it.

بنابراین این درمان التهاب، این به عنوان یک موضوع آن است.

It makes for a more comfortable quality of life.

کیفیت زندگی راحت تری را ایجاد می کند .

I made those notes for you.

من آن یادداشت ها را برای شما نوشتم.

Now let's continue raw unroasted coffee beans.

حالا بیایید دانه های قهوه خام بو داده نشده را ادامه دهیم.

So here we see the raw coffee beans, unroasted coffee beans, those are the green beans.

بنابراین در اینجا ما دانه‌های قهوه خام، دانه‌های قهوه بو داده نشده را می‌بینیم ، آن‌ها دانه‌های سبز هستند.

Raw unroasted coffee beans have both antioxidant and anti-inflammatory.

دانه های قهوه خام بو داده نشده هم آنتی اکسیدان و هم ضد التهاب دارند.

Notice how you say the word anti and then you say the next word.

توجه کنید که چگونه کلمه anti را می گویید و سپس کلمه بعدی را بیان می کنید.

So oxidant, antioxidant, anti-inflammatory, antioxidant and anti-inflammatory properties

بنابراین دارای خواص اکسیدانی، آنتی اکسیدانی، ضد التهابی، آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است

that can benefit our bodies in the long and short term.

که می تواند در دراز مدت و کوتاه مدت برای بدن ما مفید باشد .

So, long term, there is no set definition for.

بنابراین، در دراز مدت، هیچ تعریف مشخصی برای آن وجود ندارد.

What?

چی؟

Length of time that is, but maybe that could be six months, one year.

مدت زمانی که هست، اما شاید شش ماه یا یک سال باشد.

But it could also be.

اما همچنین می تواند باشد.

Five years or 10 years or 20 years.

پنج سال یا 10 سال یا 20 سال.

So it can be in the near future or in the later future and short term.

بنابراین می تواند در آینده نزدیک یا در آینده و کوتاه مدت باشد.

There's also no specific time for that.

همچنین زمان خاصی برای آن وجود ندارد.

It could be one week, one month, six months, one year.

ممکن است یک هفته، یک ماه، شش ماه، یک سال باشد.

It just depends on the context.

این فقط به زمینه بستگی دارد.

So let's look at this sentence.

پس بیایید به این جمله نگاه کنیم.

What are your short term and long term goals?

اهداف کوتاه مدت و بلند مدت شما چیست؟

Very common question now in this.

سوال بسیار رایج در حال حاضر در این.

Case short.

مورد کوتاه.

Term is an adjective and that's why you see it with this dash.

اصطلاح یک صفت است و به همین دلیل است که آن را با این خط تیره می بینید.

It describes what the goal is.

هدف را توصیف می کند.

It gives more information.

اطلاعات بیشتری می دهد.

So when I hear a short term goal goal I think about right now.

بنابراین وقتی هدف کوتاه مدتی را می شنوم، همین الان به آن فکر می کنم.

I want this to happen now, tomorrow, next week.

من می خواهم این اتفاق در حال حاضر، فردا، هفته آینده رخ دهد .

And maybe up to a year, but you could have a different definition of a short term goal.

و شاید تا یک سال، اما شما می توانید تعریف متفاوتی از یک هدف کوتاه مدت داشته باشید.

And when I hear long term goal, I think maybe in five years or in 10 years it could even

و وقتی هدف بلندمدت را می شنوم، فکر می کنم شاید در پنج سال یا 10 سال دیگر حتی می تواند

be longer.

طولانی تر شود.

But again, you might have a slightly different definition because they're not specific.

اما دوباره، ممکن است شما یک تعریف کمی متفاوت داشته باشید زیرا آنها خاص نیستند.

But notice here in the long term, in the short term, this is a phrase and that's why you

اما توجه کنید در دراز مدت، در کوتاه مدت، این یک عبارت است و به همین دلیل است که شما

don't see the dashes between.

خط تیره های بین را نمی بینید.

This is just a spelling issue.

این فقط یک مشکل املایی است.

There's nothing different with pronunciation, but because this is an adjective, that's why

هیچ تفاوتی با تلفظ وجود ندارد، اما چون این یک صفت است، به همین دلیل است که

you see it with the dash.

آن را با خط تیره می بینید.

So that's in the long and short term.

بنابراین در بلند مدت و کوتاه مدت.

And it's very common to discuss both long term and short term with your health, and

و بسیار متداول است که در مورد سلامتی خود و

also with things like goals and priorities.

همچنین در مورد مواردی مانند اهداف و اولویت ها، هم دراز مدت و هم کوتاه مدت صحبت کنید.

So those are the health benefits.

بنابراین اینها مزایای سلامتی هستند.

Now you're probably wondering, how can you make green coffee?

اکنون احتمالاً از خود می پرسید که چگونه می توان قهوه سبز درست کرد؟

So let's look at the directions.

پس بیایید به مسیرها نگاه کنیم.

Gently rinse 1 cup of green coffee beans, then place in a pot.

1 فنجان دانه قهوه سبز را به آرامی بشویید، سپس در قابلمه ای قرار دهید.

Now notice for directions.

اکنون برای مسیرها توجه کنید.

What?

چی؟

Well, I'll ask you before I tell you what verb tense is being used here.

خوب، قبل از اینکه به شما بگویم چه زمان فعل در اینجا استفاده می شود، از شما می پرسم.

Gently is not a verb tense.

به آرامی زمان فعل نیست.

Gently is an adverb.

به آرامی یک قید است.

So we can ignore the word gently and we can look at the verb and what verb tense is being

بنابراین می‌توانیم به آرامی کلمه را نادیده بگیریم و می‌توانیم به فعل و اینکه چه زمان فعل

used and why.

و چرا استفاده می‌شود نگاه کنیم.

It's the imperative.

این امر ضروری است.

The imperative verb tense is the verb tense we use with directions.

زمان فعل امری همان زمان فعل است که با جهت ها استفاده می کنیم.

Now you need to know that for the imperative you don't have a subject and you use the base

حالا باید بدانید که برای امر امری فاعل ندارید و از فعل پایه استفاده می کنید

verb.

.

So in this first step you have two verbs, both in the imperative Rinse, 1 cup of green

بنابراین در این مرحله اول شما دو فعل دارید، هر دو در دستور Rinse، 1 فنجان دانه

coffee beans.

قهوه سبز.

Gently, gently, rinse.

به آرامی، به آرامی، آبکشی کنید.

Place in a pot.

در یک قابلمه قرار دهید.

Place in a pot.

در یک قابلمه قرار دهید.

OK, so we have our One Cup of rinsed green coffee beans in a pot.

خوب، پس ما یک فنجان دانه های قهوه سبز شسته شده را در یک قابلمه داریم.

Pour.

بریزید.

This is our verb.

این فعل ماست

Pour in the imperative.

در امر واجب بریزید.

Pour 3 cups.

3 فنجان بریزید.

Of water over the unroasted coffee beans and bring to a boil.

آب را روی دانه های قهوه بو داده نشده بریزید و بگذارید بجوشد.

This is our verb in the imperative bring to a boil.

این فعل ما در امر امری به جوش آوردن است.

When you bring something to a boil, it means it.

وقتی چیزی را به جوش می آورید، به معنای آن است.

Once it starts boiling, that is the point at which you brought it to a boil.

زمانی که شروع به جوشیدن کرد، همان نقطه ای است که آن را به جوش آورده اید.

So the point when when it starts boiling, that's bring it to a boil simmer.

بنابراین زمانی که شروع به جوشیدن کرد، آن را به جوش بیاورید.

This is our next verb, the verb to simmer for 12 minutes over medium heat.

این فعل بعدی ماست، فعل 12 دقیقه با حرارت متوسط ​​بجوشد.

When you simmer something, it means you cook it at a lower temperature.

وقتی چیزی را می جوشانید، به این معنی است که آن را در دمای کمتری می پزید.

So you bring it to a boil, it starts boiling, and then you immediately turn the heat down.

بنابراین آن را به جوش می آورید، شروع به جوشیدن می کند و بلافاصله حرارت را کم می کنید.

You turn it down to medium and you let it simmer.

آن را کم می کنید تا متوسط ​​​​و بگذارید بجوشد.

So you just let it cook for 12 minutes at a lower temperature, pour again, pour the

پس فقط بگذارید 12 دقیقه با دمای کمتر بپزد، دوباره بریزید،

verb in the imperative.

فعل را در دستور بریزید.

Pour the liquid so the liquid.

مایع را بریزید تا مایع.

Because here you have the water and the coffee beans.

زیرا در اینجا شما آب و دانه های قهوه را دارید.

So just pour the liquid into a cup and drink immediately.

پس فقط مایع را در فنجان بریزید و بلافاصله بنوشید.

So pour the liquid into a cup and so drink immediately.

بنابراین مایع را در یک فنجان بریزید و بلافاصله بنوشید.

This is our other verb in this sentence.

این فعل دیگر ما در این جمله است.

That's in the imperative.

این در امر ضروری است.

And drink immediately, I guess immediately, because they don't want it to.

و بلافاصله بنوشید، حدس می زنم بلافاصله، زیرا آنها نمی خواهند.

They don't want you to drink it cold.

آنها نمی خواهند شما آن را سرد بنوشید.

That's probably why they said immediately.

احتمالاً به همین دلیل است که بلافاصله گفتند.

So now you have the directions.

بنابراین اکنون شما دستورالعمل ها را دارید.

Very simple to make green coffee, so you can give it a shot.

درست کردن قهوه سبز بسیار ساده است، بنابراین می توانید آن را امتحان کنید.

Give it a shot.

امتحان کن.

Give it a shot.

امتحان کن.

This is a great expression.

این یک بیان عالی است.

It means try it.

یعنی امتحانش کن

So remember I said so now you have the instructions, you can try it.

پس به یاد داشته باشید که گفتم پس اکنون دستورالعمل ها را دارید، می توانید آن را امتحان کنید.

You can give it a shot.

شما می توانید به آن ضربه بزنید.

So put this in the comments, give it a shot, give it a shot and you can let me know also

بنابراین این را در نظرات قرار دهید، به آن ضربه بزنید، به آن ضربه بزنید و همچنین می توانید به من اطلاع دهید که

if you are going to give it a shot.

آیا قصد انجام آن را دارید.

So put that in the comments.

پس آن را در نظرات قرار دهید.

Give it a shot.

امتحان کن.

So that is.

پس همین است.

The article So what I'll.

مقاله پس چه خواهم کرد.

Do now is I'll read the article from start to finish and this time focus on my pronunciation.

اکنون انجام دهید این است که مقاله را از ابتدا تا انتها بخوانم و این بار روی تلفظ خود تمرکز کنم.

Let's do that now.

حالا این کار را بکنیم.

Once all the hype about green coffee green coffee beans are coming back stronger than

هنگامی که همه تبلیغات در مورد دانه های قهوه سبز قهوه سبز قوی تر از

a 90s trend, you might wonder why you keep seeing green coffee beans or raw coffee beans

روند دهه 90 بازگشت، ممکن است تعجب کنید که چرا دانه های قهوه سبز یا دانه های قهوه خام را

everywhere and what it means.

همه جا می بینید و معنی آن چیست.

Wait, are people really drinking raw, unroasted coffee beans?

صبر کنید، آیا مردم واقعاً دانه‌های قهوه خام و بو داده نشده می‌نوشند ؟

Yes, and even better, this unroasted coffee beverage is easy to make at home and comes

بله، و حتی بهتر از آن، این نوشیدنی قهوه بو داده نشده به راحتی در خانه درست می شود و

with loads of health benefits.

فواید زیادی برای سلامتی دارد.

The only thing better than a new trend is a new trend that is good for your body.

تنها چیزی که بهتر از یک روند جدید ترند جدید است که برای بدن شما مفید است.

Green coffee beans are regular coffee beans that have not been roasted.

دانه های قهوه سبز دانه های قهوه معمولی هستند که بو داده نشده اند.

They taste like a mix between herbal tea and coffee.

طعم آنها مانند ترکیبی از چای گیاهی و قهوه است.

Chronic inflammation is a key factor in arthritis, cancer, diabetes and autoimmune diseases.

التهاب مزمن یک عامل کلیدی در آرتریت، سرطان، دیابت و بیماری های خودایمنی است.

Treating inflammation can prevent and treat life threatening diseases and makes for a

درمان التهاب می تواند از بیماری های تهدید کننده زندگی پیشگیری و درمان کند و

more comfortable quality of life.

کیفیت زندگی راحت تری را به همراه داشته باشد.

Raw unroasted coffee beans have both antioxidant and anti-inflammatory properties that can

دانه‌های قهوه خام بو داده نشده دارای خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی هستند که می‌توانند

benefit our bodies in the long and short term directions.

در درازمدت و کوتاه مدت به بدن ما کمک کنند .

Gently rinse 1 cup of green coffee beans, then place in a pot.

1 فنجان دانه قهوه سبز را به آرامی بشویید، سپس در قابلمه ای قرار دهید.

Pour 3 cups of water over the unroasted coffee beans and bring to a boil.

3 فنجان آب روی دانه های قهوه بو داده نشده بریزید و بگذارید بجوشد. به

Simmer for 12 minutes over medium heat.

مدت 12 دقیقه روی حرارت متوسط ​​بجوشانید.

Pour the liquid into a cup and drink immediately.

مایع را در فنجان بریزید و بلافاصله بنوشید.

Now I have green coffee beans right here because my husband roasts his own coffee.

حالا من دانه‌های قهوه سبز را اینجا دارم چون شوهرم قهوه‌اش را خودش برشته می‌کند.

So here's some of the coffee that my husband roasted.

بنابراین در اینجا مقداری از قهوه ای که شوهرم برشته کرده است.

So how about I follow the directions and make a cup of green coffee for the very first time.

پس چطور است که دستورالعمل ها را دنبال کنم و برای اولین بار یک فنجان قهوه سبز درست کنم.

As you can see, I just brought the water to a boil.

همانطور که می بینید، من فقط آب را به جوش آوردم.

Now I'm going to reduce the heat and let it simmer for 12 minutes.

حالا حرارت رو کم میکنم و میزارم 12 دقیقه بجوشه.

And here is the green coffee.

و اینجا قهوه سبز است.

This is the very first.

این اولین مورد است.

Time.

زمان.

I'm going to drink this, and honestly, I'm not.

من می خواهم این را بنوشم، و راستش را بخواهید.

Really looking forward to it.

واقعا مشتاقانه منتظرم.

Because it did not smell.

چون بو نداشت.

Very good when I was making it, but here it goes.

زمانی که داشتم درست می کردم خیلی خوب بود، اما اینطور شد.

Oh.

اوه

Oh my, that is not good.

اوه، این خوب نیست.

Oh my goodness.

اوه خدای من.

I don't want to have another.

من نمی خواهم دیگری داشته باشم.

Sip of that.

جرعه از آن.

It's really.

واقعا همینطوره

Strong.

قوی

Extremely strong.

فوق العاده قوی.

It definitely does have.

قطعا دارد.

A.

الف.

Herbal taste to it.

طعم گیاهی به آن.

So I see the mix between herbal tea and coffee.

بنابراین من ترکیبی بین چای گیاهی و قهوه را می بینم.

But that's not very pleasant.

اما این خیلی خوشایند نیست.

You can try it for yourself, but I don't think I'm going to drink any more green coffee.

می توانید خودتان آن را امتحان کنید، اما من فکر نمی کنم که دیگر قهوه سبز بنوشم.

Amazing job.

کار شگفت انگیز

You've already learned a lot of vocabulary in this master class, but let's end by expanding

شما قبلاً واژگان زیادی را در این کلاس مستر یاد گرفته‌اید، اما اجازه دهید با گسترش

your vocabulary with phrasal verbs that native speakers use every single day.

واژگان خود با افعال عبارتی که افراد بومی هر روز از آنها استفاده می‌کنند، پایان دهیم.

Let's do that now.

حالا این کار را بکنیم.

1st in this lesson, I'm going to quiz you to see how well you know these common phrasal

اولین بار در این درس، می‌خواهم شما را امتحان کنم تا ببینم چقدر این افعال رایج عبارتی را می‌شناسید

verbs.

.

But don't worry because after the quiz I'm going to explain each phrasal verb in detail

اما نگران نباشید زیرا بعد از مسابقه من قصد دارم هر فعل عبارتی را با جزئیات توضیح دهم

and then you can do the quiz again so you can see how much you improved from the beginning

و سپس می توانید دوباره امتحان را انجام دهید تا ببینید از ابتدای

of this lesson to the end of this lesson.

این درس تا پایان این درس چقدر پیشرفت کرده اید.

So let's start the quiz now.

پس بیایید همین الان مسابقه را شروع کنیم.

Question one, I really appreciate how much time you spend the annual.

سوال اول، من واقعاً قدردانی می کنم که سالانه چقدر وقت می گذارید.

Report.

گزارش.

Now I'm only going to give you 3 seconds to answer, which isn't very much time, so feel

حالا من فقط 3 ثانیه به شما فرصت می‌دهم که پاسخ دهید، که زمان زیادی نیست، پس

free to hit pause, take as much time as you need, and when you're ready to see the answer,

راحت ضربه بزنید، هر چقدر که نیاز دارید وقت بگذارید ، و وقتی برای دیدن پاسخ آماده شدید،

hit play, grinding away at question two.

بازی را بزنید. ، در مورد سوال دو نادیده گرفته می شود.

I know the fire alarm was scary, but you need to pull yourself together.

می دانم که زنگ خطر آتش سوزی ترسناک بود، اما باید خود را جمع و جور کنید.

Question three my.

سوال سوم من

Co worker is.

همکار است.

So annoying, he always Justin Bieber's Songs In the Office belts out Question 4.

خیلی آزاردهنده بود، او همیشه آهنگ های جاستین بیبر را در دفتر کمربند سوال 4 را مطرح می کرد.

I couldn't think of the.

من نمی توانستم به آن فکر کنم.

Word for bridge in my presentation, so I acted it out.

کلمه به پل در ارائه من، بنابراین آن را اجرا کردم.

Question 5 We need to be honest with the team.

سوال 5 ما باید با تیم صادق باشیم.

We shouldn't the auditor's recommendations talk down.

ما نباید توصیه های حسابرس را نادیده بگیریم.

Question 6.

سوال 6.

The fact that my husband forgot my birthday has been all week gnawing at me.

این واقعیت که شوهرم تولدم را فراموش کرده است، تمام هفته مرا آزار می دهد.

Question 7.

سوال 7.

The team Numerous penalties during the competition racked up Question eight.

تیم ضربات پنالتی های متعدد در طول مسابقه سوال هشتم را به همراه داشت.

I think the comedian's humor.

من فکر می کنم طنز کمدین.

I've been telling jokes since the show rubbed off on me.

من از زمانی که نمایش به من هجوم آورد، جوک می‌گفتم .

Question 9 No need to apologize.

سوال 9 نیازی به عذرخواهی نیست.

Everyone from time to time slips up.

همه گهگاهی می لغزند.

And finally, question 10.

و در آخر سوال 10.

I'll be in your city next week for a conference.

هفته آینده برای کنفرانس در شهر شما خواهم بود.

I hope you have time to to catch up.

امیدوارم وقت داشته باشی تا به نتیجه برسی

So how'd you do with the quiz?

پس چگونه با آزمون کار کردید؟

Now, don't worry.

حالا نگران نباش

If it was.

اگر بود.

Difficult.

دشوار.

Don't worry if you got zero questions right, because now I'm going to explain each phrasal

نگران نباشید اگر سؤالات صفر را به درستی دریافت کردید، زیرا اکنون می خواهم هر

verb in detail, and I promise after the next quiz you'll do a lot better.

فعل عبارتی را با جزئیات توضیح دهم و قول می دهم بعد از مسابقه بعدی خیلی بهتر عمل کنید.

So let's review each phrasal verb.

پس بیایید هر فعل عبارتی را مرور کنیم.

Now #1 to act out.

در حال حاضر شماره 1 برای عمل کردن.

This is when you perform or explain something using actions and gestures.

این زمانی است که شما چیزی را با استفاده از حرکات و حرکات انجام می دهید یا توضیح می دهید.

For example, right now I'm acting out.

به عنوان مثال، در حال حاضر من در حال بازیگری هستم. هوا

It's raining.

بارانی است.

Using my actions and my gestures, I'm teaching you this one because when you don't speak

با استفاده از حرکات و حرکاتم، این یکی را به شما آموزش می دهم، زیرا زمانی که شما به

a language fluently, often we act out what we mean to help the other person understand.

زبانی روان صحبت نمی کنید، اغلب منظور خود را برای کمک به درک طرف مقابل انجام می دهیم.

For example, I couldn't think of the word for sunrise, so I acted it out.

مثلاً نمی‌توانستم کلمه طلوع خورشید را به ذهنم بیاورم، بنابراین آن را اجرا کردم.

How?

چگونه؟

You're going to act out sunrise.

شما قرار است طلوع خورشید را بازی کنید.

I'm not sure.

مطمئن نیستم.

You can try though.

هر چند می توانید امتحان کنید.

Another example.

مثالی دیگر.

I'm not sure what you mean.

من مطمئن نیستم منظور شما چیست.

Could you try acting it out?

آیا می توانید آن را بازی کنید؟

This could be a smart way for you to understand what someone else is saying #2 to belt out.

این می‌تواند راهی هوشمندانه برای شما باشد تا بفهمید شخص دیگری چه می‌گوید شماره ۲.

I love this one because it means to sing loudly.

من این یکی را دوست دارم زیرا به معنای بلند آواز خواندن است.

For example, the crowd belted out the national anthem before the game.

به عنوان مثال، جمعیت قبل از بازی، سرود ملی را با کمربند بستند.

So the crowd sang the national anthem loudly.

بنابراین جمعیت سرود ملی را با صدای بلند خواندند.

They belted it out.

کمربندش را بستند.

And here's another example that is true for me.

و این یک مثال دیگر است که برای من صادق است .

I love driving alone because I can belt out my favorite songs.

من عاشق رانندگی به تنهایی هستم زیرا می توانم آهنگ های مورد علاقه ام را با کمربند انتخاب کنم.

I can sing those songs very loudly #3 to catch up with someone.

من می توانم آن آهنگ ها را با صدای بسیار بلند بخوانم شماره 3 تا به کسی برسم.

This is a must know phrasal verb.

این یک فعل عبارتی است که باید بدانید.

This is when you meet someone after a period of time to find out what they've been doing.

این زمانی است که شما بعد از مدتی با کسی ملاقات می کنید تا بفهمید که او چه کار کرده است.

So let's say you and your friend haven't seen each other for one month.

بنابراین فرض کنید شما و دوستتان یک ماه است که یکدیگر را ندیده اید.

Well, you don't know what your friend has been doing for that one month.

خوب، شما نمی دانید دوست شما در این یک ماه چه کار کرده است.

So you could text your friend and say we need to catch up.

بنابراین می‌توانید به دوستتان پیامک بزنید و بگویید که باید پیگیری کنیم.

Are you free tomorrow?

فردا آزاد هستی؟

This is a very common way that two native speakers will arrange a social gathering.

این یک روش بسیار رایج است که دو نفر از زبان مادری یک گردهمایی اجتماعی ترتیب می دهند.

You could also simply say let's catch up soon, and this means let's meet soon so I can find

شما همچنین می توانید به سادگی بگویید بیا زودتر به هم برسیم، و این به این معنی است که بیا به زودی همدیگر را ببینیم تا من

out what you've been doing and you can find out what I've been doing since the last time

بفهمم شما چه کار کرده اید و شما می توانید بفهمید که من از آخرین باری که

we saw each other #4 to grind away at something.

همدیگر را دیدیم، چه کار کرده ام. دور از چیزی

This is when you work on some something for a long time or with a lot of effort.

این زمانی است که شما برای مدت طولانی یا با تلاش زیاد روی چیزی کار می کنید.

For example, I had to grind away at my taxes all weekend.

به عنوان مثال، من مجبور بودم تمام آخر هفته را از مالیات خود دور کنم.

So this means I worked on my taxes, but because I said grind away at, you know, it took me

بنابراین این بدان معناست که من روی مالیات‌هایم کار کرده‌ام، اما چون می‌گفتم ریزش کنم، می‌دانی،

a long time and a.

مدت زیادی طول کشید.

Lot of effort.

تلاش زیاد

You could also say I've been grinding away at this report all week, but it's still not

شما همچنین می توانید بگویید که من تمام هفته از این گزارش غافل بودم، اما هنوز انجام نشده است

done.

.

So you've spent a lot of time on this report.

بنابراین شما زمان زیادی را برای این گزارش صرف کرده اید.

You've put in a lot of effort, but it's still not done.

شما تلاش زیادی کرده اید، اما هنوز انجام نشده است.

You've been grinding away at it.

تو آن را به هم ریخته ای

#5 to not at.

شماره 5 تا نه در.

This means to trouble, worry, or annoy someone.

این به معنای ایجاد مشکل، نگرانی یا آزار کسی است.

First of all, notice that silent G naw naw, it starts with a an N sound.

اول از همه، توجه کنید که G ناو نو، با صدای N شروع می شود.

Not to not.

نه اینکه نه.

For example, his text message has been gnawing at me all day, so his text message has been

به عنوان مثال، پیامک او در تمام طول روز من را می بلعد، بنابراین پیامک او مرا

troubling me, worrying me, or annoying me.

آزار می دهد، نگرانم می کند یا آزارم می دهد.

You don't exactly know which one it is, but based on context and based on my emotion,

شما دقیقاً نمی دانید کدام است، اما بر اساس زمینه و بر اساس احساسات من،

my facial emotion, you would know his text message has been gnawing at me all day.

احساسات صورت من، می دانید پیامک او تمام روز مرا می آزارد.

Or let's say you were in a meeting and your coworker said something negative about you

یا فرض کنید در یک جلسه بودید و همکارتان در مقابل همه چیز منفی درباره شما گفت

in front of everyone and it's been bothering you.

و این باعث آزار شما شده است.

Well, your friend could say don't let his comment gnaw at you.

خوب، دوست شما می تواند بگوید اجازه ندهید نظر او شما را آزار دهد. اجازه

Don't let his comment bother you or annoy you.

ندهید نظر او شما را آزار دهد یا آزارتان دهد.

Number six, to pull oneself together.

شماره شش، برای جمع کردن خود.

This means to become calm or to regain control of your emotions.

این به این معنی است که آرام شوید یا دوباره کنترل احساسات خود را به دست آورید.

Calm down, calm down, calm down.

آرام، آرام، آرام.

So let's say your Co worker made that angry or rude or mean comment towards you in front

بنابراین فرض کنید همکارتان این اظهار نظر عصبانی یا گستاخانه یا خشن را در مقابل دیگران نسبت به شما بیان کرد

of everyone else and you became very emotional.

و شما بسیار احساساتی شدید.

You became very upset or very agitated or very angry.

شما بسیار ناراحت یا بسیار آشفته یا بسیار عصبانی شدید.

Even your friend could say pull yourself together to let you know you need to regain control

حتی دوست شما می تواند بگوید خودتان را جمع کنید تا به شما بفهماند که باید کنترل

of your emotions because you're being too upset, too angry.

احساسات خود را دوباره به دست آورید زیرا خیلی ناراحت و عصبانی هستید.

We also commonly use this in the imperative pull yourself together.

ما همچنین معمولاً از این در دستور pull your together استفاده می کنیم.

So notice with the imperative you start with the bass verb pull yourself together.

بنابراین با دستوری که با فعل باس شروع می‌کنید توجه کنید.

You need to pull yourself together.

باید خودت را جمع کنی

Both of those are very common.

هر دوی اینها بسیار رایج هستند.

And then an hour later, your friend could say, hey, I.

و بعد یک ساعت، دوستت می‌توانست بگوید، هی، من داشتم با

Was calling you where.

تو تماس می‌گرفتم.

Were you And you could say, oh, I went for a walk alone, to pull myself together, to

تو بودی و می‌توانی بگوئی، اوه، من به تنهایی قدم زدم، تا خودم را جمع و جور کنم،

regain control of my emotions and simply to become calm.

کنترل احساساتم را دوباره به دست بیاورم و به سادگی آرام شوم.

#7 to rack up this means to acquire a lot of something, and that something is generally

شماره 7 به دست آوردن این به معنای به دست آوردن چیزهای زیادی است و آن چیزی به طور کلی

negative.

منفی است.

For example, I racked up a lot of parking tickets while I was on vacation.

به عنوان مثال، در تعطیلاتم تعداد زیادی بلیط پارکینگ تهیه کردم .

So maybe you're in a new city and you're not familiar with the parking rules and regulations,

بنابراین شاید شما در شهر جدیدی هستید و با قوانین و مقررات پارکینگ آشنا نیستید،

so you racked up a lot of parking tickets.

بنابراین تعداد زیادی بلیط پارکینگ تهیه کرده اید.

Parking tickets are, of course, negative.

بلیط پارکینگ البته منفی است.

Or you could say when I was a student, I racked up a lot of student debt.

یا می توان گفت زمانی که من دانشجو بودم، بدهی های دانشجویی زیادی جمع کردم.

Again, student debt is of course a negative and you racked it up.

باز هم، بدهی دانشجو البته منفی است و شما آن را جمع آوری کردید. به

You acquired it.

دست آوردی

#8 To rub off on this is when a quality or a characteristic is passed from one person

8 مالش دادن به این امر زمانی است که یک ویژگی یا ویژگی از شخصی

to another person, for example, her passion and enthusiasm rubbed off on me.

به شخص دیگر منتقل می شود، برای مثال، اشتیاق و اشتیاق او به من منتقل می شود.

So this means my friend was being very passionate and enthusiastic and because of that?

پس این یعنی دوست من خیلی پرشور و مشتاق بود و به همین دلیل؟

I.

من

Became very passionate and enthusiastic, so her passion and enthusiasm rubbed off on me.

بسیار پرشور و مشتاق شدم، بنابراین شور و اشتیاق او بر من جاری شد.

But we also use this with negative qualities and characteristics.

اما ما از این ویژگی ها و ویژگی های منفی نیز استفاده می کنیم .

For example, don't let Frank's anxiety rub off on you.

به عنوان مثال، اجازه ندهید که اضطراب فرانک روی شما نفوذ کند.

So Frank is always anxious, and he's sharing his anxieties in public with his team.

بنابراین فرانک همیشه مضطرب است و نگرانی های خود را در جمع با تیمش در میان می گذارد.

If you're not careful, his anxieties could rub off on you, which means you will become

اگر مراقب نباشید، اضطراب های او ممکن است بر شما سرازیر شود، به این معنی که شما

anxious simply because Frank is anxious and you're in the same room as Frank #9 to slip

فقط به این دلیل مضطرب خواهید شد که فرانک مضطرب است و شما در همان اتاقی هستید که فرانک شماره 9 برای لغزش در اتاق هستید

up.

.

This means to make a careless error or mistake.

این به معنای مرتکب یک خطا یا اشتباه بی دقت است.

For example, I can't believe I slipped up and told her about her surprise party.

به عنوان مثال، من نمی توانم باور کنم که من لغزش کردم و به او درباره مهمانی غافلگیرانه اش گفتم.

So there was a surprise party being planned for this person, and because it's a surprise,

بنابراین یک مهمانی غافلگیرکننده برای این شخص در نظر گرفته شده بود، و چون این یک سورپرایز است،

you're not supposed to let the person know.

قرار نیست به آن شخص اطلاع دهید.

But I slipped up and I told her about the party.

اما من لیز خوردم و موضوع مهمانی را به او گفتم .

I made a mistake and it was a careless mistake.

من اشتباه کردم و این یک اشتباه بی دقت بود.

I should have known better.

باید بهتر می دانستم.

Another example, you purchased 1000 units instead of 100 units.

مثال دیگر، شما به جای 100 واحد، 1000 واحد خریدید.

That was a real slip up.

این یک لغزش واقعی بود.

What do you notice here?

در اینجا به چه چیزی توجه می کنید؟

A slip up here is being used as the noun form to simply mean a mistake, a careless mistake,

یک لغزش در اینجا به عنوان شکل اسمی به معنای اشتباه، یک اشتباه بی دقت

and finally #10 to talk down.

و در نهایت از شماره 10 به معنای صحبت کردن استفاده می شود.

This is when you try to make something sound less important, less important than it really

این زمانی است که شما سعی می‌کنید چیزی را کم‌اهمیت‌تر، کمتر از آنچه واقعاً

is in reality.

در واقعیت است، جلوه دهید.

For example, the CEO tried to talk down the recent layoffs.

به عنوان مثال، مدیر عامل شرکت سعی کرد در مورد اخراج های اخیر صحبت کند.

Layoffs is when you fire people from a company because there is no longer work for them.

اخراج زمانی است که افراد را از یک شرکت اخراج می کنید زیرا دیگر کاری برای آنها وجود ندارد.

So that sounds like the company could be in trouble.

بنابراین به نظر می رسد که شرکت ممکن است دچار مشکل شود.

But if you try to talk down the recent layoffs, it means you try to make them sound less severe,

اما اگر سعی می‌کنید اخراج‌های اخیر را کم‌کم کنید، به این معنی است که سعی می‌کنید آن‌ها را کمتر شدیدتر و

less important than they really are.

کمتر از آنچه واقعاً هستند اهمیت دهید.

Or remember when I accidentally ordered 1000 units instead of 100 units?

یا به یاد می آورید که من به طور تصادفی به جای 100 عدد 1000 عدد سفارش دادم ؟

Well, I could say I try to talk down my slip up.

خب، می‌توانم بگویم که سعی می‌کنم لغزش‌هایم را پایین بیاورم .

Remember here slip up is being used as the noun form of the phrasal verb to slip up.

به یاد داشته باشید که در اینجا slip up به عنوان اسم فعل عبارتی to slip up استفاده می شود.

And it means a careless mistake.

و به معنای اشتباه بی دقتی است.

I tried to talk down my slip up, my careless mistake.

سعی کردم لغزشم را پایین بیاورم، اشتباه بی دقتی ام .

So I tried to make my mistake.

بنابراین سعی کردم اشتباهم را مرتکب شوم.

The fact I ordered 10 times as many units as needed.

این واقعیت که من 10 برابر تعداد واحدهای مورد نیاز سفارش دادم.

I tried to make that sound like not a big deal, not a big mistake.

من سعی کردم این صدا را نه یک چیز بزرگ، نه یک اشتباه بزرگ ایجاد کنم.

I tried to talk down my slip up.

سعی کردم لغزشم را پایین بیاورم.

Now that you're more comfortable with these phrasal verbs, let's do that same quiz again

اکنون که با این افعال عبارتی راحت‌تر هستید، بیایید همان مسابقه را دوباره انجام دهیم

so you can see how much you've improved since the beginning of this lesson.

تا ببینید از ابتدای این درس چقدر پیشرفت کرده‌اید.

Here are the questions.

سوالات اینجاست.

Hit pause.

مکث را بزنید. به

Take as much time as you need, and when you're ready, hit play to see the answers.

همان اندازه که نیاز دارید وقت بگذارید و وقتی آماده شدید، برای دیدن پاسخ ها، روی play بزنید.

Here are the answers.

در اینجا پاسخ ها آمده است.

Hit pause and take as much time as you need to review them.

مکث را بزنید و به اندازه ای که نیاز دارید برای مرور آنها وقت بگذارید.

Amazing job with this master class.

کار شگفت انگیز با این استاد کلاس.

Now, did you like this class?

حالا این کلاس را دوست داشتید؟

Would you like me to create more master classes?

آیا می خواهید من کلاس های مستر بیشتری ایجاد کنم؟

If you do, then put.

اگر انجام دادید، پس بگذارید.

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

Put that in the comments so I know you want me to make more lessons just like this.

آن را در نظرات قرار دهید تا بدانم می‌خواهید درس‌های بیشتری را به همین شکل بسازم.

And of course, make sure you like this video, Share it with your friends and subscribe so

و البته، مطمئن شوید که این ویدیو را دوست دارید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و سابسکرایب کنید تا

you're notified every time I post a new lesson.

هر بار که یک درس جدید ارسال می کنم به شما اطلاع داده شود.

And you can get this free speaking guide where I share 6 tips on how to speak English fluently

و شما می توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید که در آن من 6 نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به زبان انگلیسی روان

and confidently.

و مطمئن به اشتراک می گذارم.

You can click here to download it or look for the link in the description and I have

می توانید برای دانلود آن اینجا کلیک کنید یا به دنبال لینک در توضیحات بگردید و من یک

another great lesson that will.

درس عالی دیگر دارم که این کار را انجام خواهد داد. به

Help you get.

شما کمک کند دریافت کنید.

Fluent in 2024, so you can click here to watch it right now.

مسلط به سال 2024 است، بنابراین می توانید برای تماشای آن همین الان اینجا را کلیک کنید.