48 Minutes of Advanced English Vocabulary To Boost Your FLUENCY!

38,018 views ・ 2023-12-08

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
In this lesson, you're going  to expand your vocabulary with  
0
40
3440
در این درس، می‌خواهید دایره لغات خود را با
00:03
all the common C1 vocabulary  that you need to sound fluent.
1
3480
4600
همه واژگان رایج C1 که برای روان به نظر رسیدن نیاز دارید، گسترش دهید.
00:08
Sound professional, sound advanced.
2
8080
2960
صدا حرفه ای، صدا پیشرفته. البته
00:11
Welcome back to JForrest
3
11040
1200
به JForrest English خوش آمدید
00:12
English, of course.
4
12240
840
.
00:13
I'm Jennifer.
5
13080
800
00:13
Now let's get started.
6
13880
1960
من جنیفر هستم
حالا بیایید شروع کنیم.
00:15
First, let's review the most common C1 verbs.
7
15840
3680
ابتدا بیایید رایج ترین افعال C1 را مرور کنیم.
00:19
Now, I'm going to start this with a quiz  to see how well you know this vocabulary.
8
19520
5720
اکنون، می‌خواهم این را با یک مسابقه شروع کنم تا ببینم چقدر این واژگان را می‌شناسید.
00:25
So you'll complete a quiz, you'll learn the  vocabulary, and then you'll complete the  
9
25240
4760
بنابراین یک مسابقه را کامل می‌کنید، واژگان را یاد می‌گیرید، و سپس
00:30
quiz again so you can see how much you've  improved from the beginning to the end.
10
30000
6120
دوباره امتحان را تکمیل می‌کنید تا بتوانید ببینید چقدر از ابتدا تا انتها پیشرفت کرده‌اید.
00:36
So you'll complete a lot of quizzes  throughout this whole lesson.
11
36120
3680
بنابراین در کل این درس، آزمون‌های زیادی را تکمیل خواهید کرد.
00:39
So let's start your first quiz.
12
39800
3040
پس بیایید اولین مسابقه شما را شروع کنیم.
00:42
Question one, the organization  better access to healthcare.
13
42840
8840
سوال اول، دسترسی سازمان به مراقبت‌های بهداشتی بهتر است.
00:51
Now I'm only going to give you 3 seconds  to answer, which is not a long time.
14
51680
4840
اکنون فقط 3 ثانیه به شما فرصت می‌دهم تا پاسخ دهید، که زمان زیادی نیست.
00:56
So of course, hit pause, take as much time as you  
15
56520
2920
بنابراین مطمئناً، مکث را فشار دهید، به اندازه‌ای که نیاز دارید وقت بگذارید
00:59
need and when you're ready  to see the answer, hit play.
16
59440
6640
و وقتی برای دیدن پاسخ آماده شدید، پخش را فشار دهید.
01:06
Advocates for Question 2.
17
66080
4200
طرفداران سؤال 2.
01:10
The architect will the design concept during  the presentation elaborate on question three.
18
70280
13920
معمار مفهوم طراحی را در حین ارائه در مورد سؤال سه توضیح می دهد.
01:24
The company plans to a new recycling  program to implement Question Four.
19
84200
11520
این شرکت در نظر دارد یک برنامه بازیافت  جدید را برای اجرای سؤال چهارم اجرا کند.
01:35
As the fog lifted, the majestic mountain emerged.
20
95720
9360
با بلند شدن مه، کوه با شکوه ظاهر شد.
01:45
Question 5.
21
105080
1800
سؤال 5.
01:46
Healthy fats and proteins, A  balanced diet, constitute Question 6.
22
106880
12080
چربی‌ها و پروتئین‌های سالم، یک رژیم غذایی متعادل، سؤال 6 را تشکیل می‌دهند.
01:58
The graduation ceremony will at 10:00 AM sharp.
23
118960
8560
مراسم فارغ‌التحصیلی در ساعت 10:00 صبح خواهد بود.
02:07
Commence Question 7 yesterday.
24
127520
4640
سوال 7 را از دیروز شروع کنید.
02:12
The art exhibit a wide range of  contemporary art encompassed Question 8.
25
132160
12240
این هنر طیف گسترده‌ای از هنر معاصر را به نمایش می‌گذارد که سؤال 8.
02:24
The new furniture.
26
144400
3440
مبلمان جدید را در بر می‌گیرد.
02:27
The paint color compliments question nine.
27
147840
8040
رنگ رنگ سوال نهم را تحسین می کند.
02:35
She used expressive body  language to her excitement  
28
155880
5640
او از زبان بدن رسا برای
02:41
about the trip convey and finally, question 10.
29
161520
8360
انتقال هیجان‌اش درباره سفر و در نهایت سؤال 10 استفاده کرد.
02:49
Right now, the team in the  conference room is assembling.
30
169880
10000
در حال حاضر، تیم در اتاق کنفرانس در حال جمع‌آوری است.
02:59
So how'd you do with the quiz?
31
179880
2560
پس چگونه با آزمون کار کردید؟
03:02
Now remember, it doesn't matter what  your score is, because now you're  
32
182440
4240
اکنون به یاد داشته باشید، مهم نیست که نمره شما چقدر است، زیرا اکنون می
03:06
going to learn all the concepts in detail,  and then you'll complete the quiz again.
33
186680
5680
خواهید همه مفاهیم را با جزئیات یاد بگیرید و سپس دوباره امتحان را کامل کنید.
03:12
And I promise your score will be  a lot higher this second time.
34
192360
5480
و من قول می دهم که امتیاز شما در این بار دوم بسیار بالاتر خواهد بود.
03:17
So let me explain each of these verbs  in detail right now to advocate.
35
197840
7080
بنابراین اجازه دهید هر یک از این افعال را در حال حاضر به تفصیل برای دفاع توضیح دهم.
03:24
Advocate.
36
204920
1520
مدافع.
03:26
This means that you support, recommend  or speak in favor of something.
37
206440
6680
این بدان معناست که شما از چیزی حمایت می‌کنید، توصیه می‌کنید یا به نفع آن صحبت می‌کنید.
03:33
For sentence structure,  you advocate for something,  
38
213120
5040
برای ساختار جمله، شما از چیزی دفاع می‌کنید، به
03:38
you need that preposition for,  and then you have your something,  
39
218160
5800
آن حرف اضافه برای نیاز دارید، و سپس چیزی،
03:43
a noun or a gerund verb, because you  have the preposition for as an example.
40
223960
6880
اسم یا فعل جنوندی را دارید، زیرا برای مثال، حرف اضافه را دارید.
03:50
Environmentalists advocate for stricter  regulations to protect endangered species.
41
230840
8520
طرفداران محیط زیست از قوانین سختگیرانه تر برای حفاظت از گونه های در معرض خطر حمایت می کنند.
03:59
If the environmentalists advocate for these  stricter regulations, it means they want them,  
42
239360
8480
اگر محیط‌بانان از این مقررات سخت‌گیرانه‌تر حمایت می‌کنند، به این معنی است که آن‌ها را می‌خواهند،
04:07
they recommend them, they support  them, and they speak in favor of them.
43
247840
6160
توصیه می‌کنند، از آن‌ها حمایت می‌کنند و به نفع آن‌ها صحبت می‌کنند.
04:14
And notice that preposition for.
44
254000
2400
و به این حرف اضافه توجه کنید.
04:16
Environmentalists advocate  for stricter regulations.
45
256400
5200
طرفداران محیط زیست از قوانین سختگیرانه تر حمایت می کنند.
04:21
To elaborate, elaborate.
46
261600
3240
به تفصیل، تفصیل.
04:24
This is when you add more detail or information to  a statement or explanation for sentence structure,  
47
264840
8760
این زمانی است که جزئیات یا اطلاعات بیشتری را به یک عبارت یا توضیح ساختار جمله اضافه می‌کنید،
04:33
you elaborate on something and that something  is your idea, your statement, your explanation.
48
273600
9880
درباره چیزی توضیح می‌دهید و آن چیزی ایده، بیانیه و توضیح شماست.
04:43
So notice that preposition here.
49
283480
2480
بنابراین به آن حرف اضافه در اینجا توجه کنید.
04:45
We need on advocate for elaborate on for example?
50
285960
6640
برای مثال به وکیل برای توضیح بیشتر نیاز داریم؟
04:52
The professor asked Mark to elaborate on his  research findings during the presentation.
51
292600
8600
پروفسور از مارک خواست تا در طول ارائه، یافته‌های تحقیقاتی خود را توضیح دهد.
05:01
So Mark is presenting, he's  sharing information about  
52
301200
4640
بنابراین مارک در حال ارائه است، او اطلاعاتی درباره
05:05
his research findings, but the professor said.
53
305840
4400
یافته‌های تحقیقاتی خود به اشتراک می‌گذارد، اما پروفسور گفت.
05:10
Can you elaborate on this?
54
310240
3200
میشه روی این مطلب توضیح بیشتری بدید؟
05:13
So Mark needs to provide more information,  
55
313440
3440
بنابراین مارک نیاز به ارائه اطلاعات بیشتر،
05:16
more details, and by doing so he's  elaborating on his research findings.
56
316880
7200
جزئیات بیشتر دارد و با انجام این کار، یافته‌های تحقیق خود را توضیح می‌دهد.
05:24
To implement implement this is  when you put something into a  
57
324080
5600
اجرای این امر زمانی است که چیزی را در یک
05:29
fact or action or you apply or  carry out a plan or decision.
58
329680
5960
واقعیت یا اقدام قرار می دهید یا برنامه یا تصمیمی را اعمال می کنید یا اجرا می کنید.
05:35
For example, the company plans to implement  a new marketing strategy to increase sales.
59
335640
8560
برای مثال، شرکت قصد دارد یک استراتژی بازاریابی جدید را برای افزایش فروش پیاده‌سازی کند.
05:44
So they're going to implement  this marketing strategy.
60
344200
3600
بنابراین آنها این استراتژی بازاریابی را اجرا خواهند کرد.
05:47
They're going to put it into effect.
61
347800
2800
آنها قرار است آن را اجرا کنند.
05:50
Once it's in effect, it means it is active,  
62
350600
5120
وقتی اعمال شد، به این معنی است که فعال است،   کاری را که
05:55
it is doing what you wanted it to do,  and notice here you implement something.
63
355720
8160
می‌خواهید انجام می‌دهد، و متوجه می‌شوید که در اینجا چیزی را پیاده‌سازی می‌کنید.
06:03
So we don't need an additional preposition  between our verb and our noun or clause.
64
363880
8240
بنابراین ما بین فعل و اسم یا بند خود به حرف اضافه نیاز نداریم.
06:12
Implement the marketing plan.
65
372120
2720
برنامه بازاریابی را اجرا کنید.
06:14
Implement the strategy,  implement the recommendations.
66
374840
6000
استراتژی را اجرا کنید، توصیه‌ها را اجرا کنید.
06:20
To emerge, emerge.
67
380840
2880
ظهور کردن، ظهور کردن.
06:23
This is when something comes into  existence or becomes visible or apparent.
68
383720
6960
این زمانی است که چیزی به وجود می آید یا قابل مشاهده یا آشکار می شود.
06:30
For example, as the sun set,  the city skyline emerged.
69
390680
6320
برای مثال، با غروب خورشید، خط افق شهر نمایان شد.
06:37
In all its splendor, the city skyline emerged.
70
397000
5480
با تمام شکوه و عظمتش، خط افق شهر ظاهر شد. قابل
06:42
It became visible or apparent.
71
402480
3280
مشاهده یا آشکار شد.
06:45
Apparent is another way of saying visible.
72
405760
3160
ظاهری راه دیگری برای گفتن قابل مشاهده است.
06:48
If something is apparent, it means you can see it.
73
408920
3920
اگر چیزی آشکار است، به این معنی است که شما می توانید آن را ببینید.
06:52
A problem can also emerge, which means that  problem is visible or apparent To constitute,  
74
412840
9960
یک مشکل همچنین می‌تواند پدیدار شود، به این معنی که مشکل قابل مشاهده یا آشکار است تشکیل،
07:02
constitute this means to be part of a  whole or to form or make up something.
75
422800
7440
تشکیل می‌دهد این به معنای بخشی از یک کل یا تشکیل یا ساختن چیزی است.
07:10
For example, these five sections  constitute the Annual Report.
76
430240
7000
برای مثال، این پنج بخش، گزارش سالانه را تشکیل می‌دهند.
07:17
So these five sections make up the Annual report.
77
437240
5720
بنابراین این پنج بخش گزارش سالانه را تشکیل می دهند.
07:22
They form the Annual Report.
78
442960
3040
آنها گزارش سالانه را تشکیل می دهند.
07:26
They're a part of the Annual Report.
79
446000
3760
آنها بخشی از گزارش سالانه هستند.
07:29
So the sections are the individual parts  and the whole is the annual report.
80
449760
7840
بنابراین بخش‌ها بخش‌های جداگانه هستند و کل گزارش سالانه است.
07:37
And these five sections constitute makeup or  form the annual report to commence, commence.
81
457600
9600
و این پنج بخش آرایش را تشکیل می دهند یا گزارش سالانه را برای شروع، شروع تشکیل می دهند.
07:47
This simply means to begin or start something.
82
467200
3960
این به سادگی به معنای شروع یا شروع چیزی است.
07:51
Remember that all of these  verbs are advanced C1 verbs.
83
471160
6000
به یاد داشته باشید که همه این افعال افعال C1 پیشرفته هستند.
07:57
They are more advanced ways of saying  simple things like start, commence.
84
477160
7000
آنها روش‌های پیشرفته‌تری برای گفتن چیزهای ساده‌ای مانند شروع، شروع هستند.
08:04
But also remember that to be considered  fluent and advanced in English,  
85
484160
4640
اما همچنین به یاد داشته باشید که برای اینکه به زبان انگلیسی مسلط و پیشرفته در نظر گرفته شوید،
08:08
you need to know these alternative ways  and advanced grammatical structures.
86
488800
6680
باید این روش‌های جایگزین و ساختارهای گرامری پیشرفته را بدانید.
08:15
So commence is the advanced way  of saying to start or begin.
87
495480
5200
بنابراین شروع راه پیشرفته برای گفتن شروع یا شروع است.
08:20
For example, the conference will commence with a  keynote speech by A renowned expert in the field.
88
500680
9600
برای مثال، کنفرانس با یک سخنرانی کلیدی توسط یک متخصص مشهور در این زمینه آغاز می‌شود.
08:30
Of course you can simply say start, but to sound  more advanced you can say commence to encompass,  
89
510280
9680
البته می‌توانید به سادگی بگویید شروع کنید، اما برای پیشرفته‌تر به نظر رسیدن می‌توانید بگویید شروع به دربرگرفتن،
08:39
encompass this means to include or  contain, or to cover or surround entirely.
90
519960
8480
شامل این است که شامل یا شامل کردن، یا پوشش دادن یا احاطه کامل است.
08:48
For example, the project scope encompasses a  
91
528440
3800
به عنوان مثال، محدوده پروژه
08:52
wide range of topics related  to sustainable development.
92
532240
5000
طیف وسیعی از موضوعات مرتبط با توسعه پایدار را در بر می گیرد.
08:57
If it encompasses a wide range of topics  related to sustainable development,  
93
537240
6680
اگر طیف وسیعی از موضوعات مرتبط با توسعه پایدار را در بر گیرد، به این
09:03
it means that it includes or contains  these topics and the project scope.
94
543920
6840
معنی است که شامل یا حاوی این موضوعات و محدوده پروژه است.
09:10
The scope of a project is what a  project will include or cover O.
95
550760
7920
محدوده یک پروژه چیزی است که یک پروژه O را شامل یا پوشش می‌دهد.
09:18
If it is within the scope the project will do it.
96
558680
4040
اگر در محدوده آن باشد، پروژه آن را انجام خواهد داد.
09:22
If an item is outside of the scope,  well then the project will not do it.
97
562720
5080
اگر موردی خارج از محدوده باشد، پس پروژه آن را انجام نخواهد داد.
09:27
You might need to commence start  a new project that encompasses  
98
567800
6840
ممکن است لازم باشد پروژه جدیدی را شروع کنید که شامل
09:34
that other item that contains that  other item to compliment compliment.
99
574640
6680
آن مورد دیگر است که حاوی آن مورد دیگر برای تعریف و تمجید است.
09:41
This means to enhance or complete something by  adding an additional item that harmonizes with it.
100
581320
9680
این بدان معناست که با افزودن یک مورد اضافی که با آن هماهنگ است، چیزی را تقویت یا تکمیل کنید.
09:51
In plain English, it means that you add  something that goes well with it that matches it.
101
591000
9960
در انگلیسی ساده، به این معنی است که شما چیزی را اضافه می‌کنید که به خوبی با آن مطابقت دارد.
10:00
For example, the red shoes  complemented her black dress perfectly.
102
600960
7640
برای مثال، کفش‌های قرمز کاملاً مکمل لباس مشکی او بودند.
10:08
She has her black dress well.
103
608600
2800
او لباس مشکی اش را خوب پوشیده است.
10:11
What color harmonizes with black?
104
611400
3520
چه رنگی با مشکی هماهنگ است؟
10:14
What color goes well with black?
105
614920
3760
چه رنگی با مشکی خوب می شود؟
10:18
Red, red and black complement each other.
106
618680
4200
قرمز، قرمز و سیاه مکمل یکدیگر هستند.
10:22
So she chose red shoes to complement  her black dress to convey convey.
107
622880
8560
بنابراین او کفش‌های قرمز را برای تکمیل لباس مشکی‌اش برای انتقال انتخاب کرد.
10:31
This means to communicate or  express a message or information.
108
631440
5920
این به معنای برقراری ارتباط یا بیان یک پیام یا اطلاعات است.
10:37
For example, the artist used muted colors to  convey a sense of tranquility in the painting.
109
637360
9920
برای مثال، هنرمند از رنگ‌های خاموش برای انتقال حس آرامش در نقاشی استفاده کرده است.
10:47
The artist used these colors  to convey a certain emotion,  
110
647280
6120
هنرمند از این رنگ‌ها برای انتقال یک احساس خاص،
10:53
to communicate that emotion,  to express that emotion.
111
653400
4960
برای انتقال آن احساس، برای بیان آن احساس استفاده می‌کرد.
10:58
Muted colors are very soft colors,  tranquility, that is a feeling of calm.
112
658360
8240
رنگ‌های بی‌صدا رنگ‌های بسیار ملایمی هستند، آرامش، که احساس آرامش است.
11:06
So when you look at this  painting, the feeling is conveyed.
113
666600
5720
بنابراین وقتی به این نقاشی نگاه می کنید، این احساس منتقل می شود.
11:12
The feeling is communicated or expressed.
114
672320
3640
احساس منتقل یا بیان می شود.
11:15
To assemble, assemble, this means to gather  or to put together parts to create a whole.
115
675960
9120
مونتاژ کردن، مونتاژ کردن، این به معنای جمع کردن یا کنار هم قرار دادن قطعات برای ایجاد یک کل است.
11:25
For example, tomorrow let's assemble in the  conference room to discuss the proposal.
116
685080
8360
برای مثال، بیایید فردا در اتاق کنفرانس جمع شویم تا در مورد پیشنهاد بحث کنیم.
11:33
In this sense, it means to gather.
117
693440
3280
در این معنا به معنای جمع کردن است.
11:36
So when individuals assemble, first they're  individuals, but then the whole is the team.
118
696720
8760
بنابراین وقتی افراد جمع می‌شوند، ابتدا افراد هستند، اما سپس کل تیم است.
11:45
So you have the individual members, but then when  they assemble, they combine to form the team.
119
705480
7440
بنابراین شما اعضای فردی را دارید، اما پس از جمع شدن، ترکیب می‌شوند تا تیم را تشکیل دهند.
11:52
And it can also mean to gather.
120
712920
2200
و همچنین می تواند به معنای جمع شدن باشد.
11:55
When people gather, they are individuals  and they come together as a whole.
121
715120
6040
وقتی مردم جمع می‌شوند، فردی هستند و به‌طور کلی دور هم جمع می‌شوند.
12:01
Tomorrow, let's assemble in the  conference room to discuss the proposal.
122
721160
5440
فردا، بیایید در اتاق کنفرانس جمع شویم تا در مورد پیشنهاد بحث کنیم.
12:06
Now that you're more comfortable with these  advanced verbs, let's do that quiz again.
123
726600
6880
اکنون که با این افعال پیشرفته راحت‌تر هستید، بیایید دوباره آن مسابقه را انجام دهیم.
12:13
Here are the questions.
124
733480
2160
در اینجا سؤالات وجود دارد.
12:15
Hit, pause.
125
735640
960
ضربه بزنید، مکث کنید.
12:16
Take as much time as you need, and when  you're ready to see the answers, hit play.
126
736600
8120
به اندازه‌ای که نیاز دارید وقت بگذارید و وقتی برای دیدن پاسخ‌ها آماده شدید، روی play ضربه بزنید.
12:24
So how did you do with that quiz?
127
744720
2520
پس چگونه با آن مسابقه کار کردید؟
12:27
Let's find out.
128
747240
1200
بیایید دریابیم.
12:28
Here are the answers.
129
748440
2400
در اینجا پاسخ ها آمده است.
12:30
Hit, pause.
130
750840
840
ضربه بزنید، مکث کنید.
12:31
Take as much time as you need to review  these answers and when you're done, hit play.
131
751680
8160
به اندازه‌ای که نیاز دارید برای مرور این پاسخ‌ها وقت بگذارید و وقتی کارتان تمام شد، روی Play ضربه بزنید.
12:39
Amazing job.
132
759840
880
کار شگفت انگیز
12:40
Now share your scores from the quizzes and  let's move on and start with C1 Adverbs.
133
760720
8840
اکنون نمرات خود را از آزمون‌ها به اشتراک بگذارید و بیایید ادامه دهیم و با C1 Adverbs شروع کنیم.
12:49
Question one, it's almost winter,  so the cold weather is approaching.
134
769560
7880
سوال اول، تقریباً زمستان است، بنابراین هوای سرد نزدیک است.
12:57
Now I'm only going to give you 3  seconds, which is not a lot of time.
135
777440
3800
اکنون فقط 3 ثانیه به شما فرصت می دهم که زمان زیادی نیست.
13:01
So hit pause, take as much time as you need,  and when you're ready, hit play inevitably.
136
781240
9000
بنابراین، مکث را فشار دهید، به اندازه‌ای که نیاز دارید وقت بگذارید، و وقتی آماده شدید، ناگزیر بازی را بزنید.
13:10
Question Two She disagreed  with the new policy vehemently.
137
790240
9720
سوال دوم او با سیاست جدید به شدت مخالف بود.
13:19
Question 3.
138
799960
1480
سوال 3.
13:21
Despite the small error, the customer  complained about the mistake inordinately.
139
801440
10920
علیرغم خطای کوچک، مشتری به طور غیرمنتظره از اشتباه شکایت کرد.
13:32
Question 4 The presentation was informative,  but some sections felt detailed superfluously.
140
812360
12600
سؤال 4 ارائه آموزنده بود، اما برخی از بخش‌ها غیرضروری به نظر می‌رسند.
13:44
Question Five.
141
824960
1360
سوال پنجم.
13:46
He forgave his friend for the mistake  and even offered to help fix it.
142
826320
8600
او دوستش را به خاطر این اشتباه بخشید و حتی به او کمک کرد تا آن را برطرف کند.
13:54
Magnanimously.
143
834920
2240
بزرگوارانه
13:57
Question 6 The rain fell throughout the night,  making it difficult to sleep incessantly.
144
837160
11040
سؤال 6 باران در طول شب بارید و خواب بی وقفه را دشوار کرد.
14:08
Question 7 The Carpenter  swung his hammer precariously.
145
848200
8520
سؤال 7 نجار چکش خود را به طور نامطمئنی تکان داد.
14:16
Question eight, He was angry about being  fired, but now he can start his art career.
146
856720
10960
سوال هشتم، او از اخراج شدن عصبانی بود ، اما اکنون می تواند کار هنری خود را شروع کند.
14:27
Ostensibly Question 9, the family agreed to  spend their vacation in Morocco unanimously.
147
867680
13760
ظاهراً سؤال 9، خانواده به اتفاق آرا موافقت کردند که تعطیلات خود را در مراکش بگذرانند.
14:41
And finally, Question 10.
148
881440
2280
و در نهایت، سوال 10.
14:43
The old clock chimed every  hour without fail, perpetually.
149
883720
9760
ساعت قدیمی هر یک ساعت بدون شکست، همیشه زنگ می‌خورد.
14:53
So how did you do with that quiz?
150
893480
2400
پس چگونه با آن مسابقه کار کردید؟
14:55
Don't worry if you did terribly,  you got zero out of 10/5 out of 10.
151
895880
4880
نگران نباشید اگر به طرز وحشتناکی این کار را کردید، از 10/5 از 10 صفر گرفتید.
15:00
That's OK because now I'm going to  explain each adverb in detail incessantly.
152
900760
7760
اشکالی ندارد زیرا اکنون می‌خواهم هر قید را به طور مداوم توضیح دهم.
15:08
Incessantly.
153
908520
1200
بی وقفه.
15:09
This means without interruption or continuously.
154
909720
5080
این یعنی بدون وقفه یا به طور مداوم.
15:14
For example, the alarm kept ringing  incessantly until she finally woke up.
155
914800
8200
به عنوان مثال، زنگ بی وقفه به صدا در می آمد تا اینکه سرانجام از خواب بیدار شد.
15:23
Of course I could say the alarm kept  ringing until she finally woke up.
156
923000
5760
البته می‌توانم بگویم که زنگ همچنان به صدا در می‌آمد تا اینکه بالاخره او از خواب بیدار شد.
15:28
Adverbs are not required in a sentence.
157
928760
3880
قید در یک جمله لازم نیست.
15:32
But when I say incessantly, you  have this picture in your mind  
158
932640
5520
اما وقتی بی وقفه می گویم، شما این تصویر را در ذهن دارید
15:38
of this action happening non-stop, continuously.
159
938160
5240
از این عمل که بی وقفه و پیوسته اتفاق می افتد.
15:43
So all of a sudden it sounds a lot more  annoying or frustrating than without the adverb.
160
943400
8600
بنابراین ناگهان بسیار آزاردهنده‌تر یا ناامیدکننده‌تر از بدون قید به نظر می‌رسد.
15:52
The alarm kept ringing incessantly  until she finally woke up.
161
952000
5760
زنگ بی وقفه به صدا در می آمد تا اینکه بالاخره از خواب بیدار شد.
15:57
Inevitably, inevitably, that's fun to say.
162
957760
4280
ناگزیر، ناگزیر، گفتن آن لذت بخش است.
16:02
Inevitably, this means certain to happen.
163
962040
4600
به ناچار، این بدان معنی است که قطعا اتفاق خواهد افتاد.
16:06
So let's take an example with population growth.
164
966640
4160
پس بیایید یک مثال در مورد رشد جمعیت بزنیم.
16:10
I could say with the increasing population,  traffic jams are inevitably becoming more common.
165
970800
10120
می‌توانم بگویم با افزایش جمعیت، ترافیک ناگزیر رایج‌تر می‌شود.
16:20
Again.
166
980920
440
از نو. به
16:21
I could simply say traffic  jams are becoming more common.
167
981360
4040
سادگی می توانم بگویم که راه بندان در ترافیک رایج تر می شود.
16:25
But when I add inevitably, it emphasizes that.
168
985400
5440
اما وقتی به ناچار اضافه می کنم، بر آن تأکید می کند.
16:30
And you know that this is  definitely going to happen.
169
990840
5840
و می دانید که این قطعاً اتفاق خواهد افتاد.
16:36
This is certain to happen.
170
996680
2760
قطعا این اتفاق خواهد افتاد.
16:39
And of course a traffic jam is when you are unable  to move because there are cars all around you.
171
999440
11560
و البته ترافیک زمانی است که نمی‌توانید حرکت کنید زیرا ماشین‌هایی در اطراف شما هستند.
16:51
A traffic jam, something that we  inevitably deal with inordinately,  
172
1011000
6160
ترافیک، چیزی که ما به طور اجتناب ناپذیری با آن برخورد می کنیم،
16:57
inordinately, this means excessively or unusually.
173
1017160
6160
بیش از حد یا به طور غیرعادی.
17:03
For example, he was inordinately  excited about his art exhibition.
174
1023320
6560
برای مثال، او به‌طور غیرمنتظره‌ای درباره نمایشگاه هنری‌اش هیجان‌زده بود.
17:09
Of course you expect someone  to be excited about their art  
175
1029880
5600
مطمئناً انتظار دارید که شخصی درباره سفر هنری خود
17:15
expedition or any source of event or presentation.
176
1035480
6080
یا هر منبع رویداد یا ارائه هیجان‌زده شود.
17:21
But if you say he was inordinately  excited all of a sudden, I don't  
177
1041560
5800
اما اگر می‌گویید که او ناگهان هیجان‌زده شد،
17:27
think this is a good thing because it  means there is too much excitement.
178
1047360
6480
فکر نمی‌کنم این چیز خوبی باشد، زیرا به این معنی است که هیجان بیش از حد وجود دارد.
17:33
The amount of excitement is not  appropriate to the situation.
179
1053840
6160
میزان هیجان متناسب با موقعیت نیست.
17:40
So this is how adverbs are  so valuable because they can  
180
1060000
3520
بنابراین اینگونه است که قیدها بسیار ارزشمند هستند زیرا می توانند
17:43
really change the overall meaning of a sentence.
181
1063520
4360
واقعاً معنای کلی یک جمله را تغییر دهند.
17:47
He was inordinately excited about  his upcoming art exhibition,  
182
1067880
5480
او به‌طور غیرمنتظره‌ای درباره نمایشگاه هنری آینده‌اش هیجان‌زده بود،
17:53
and maybe you were inordinately upset  about making a mistake In English.
183
1073360
7840
و شاید شما به‌شدت از اشتباه کردن به زبان انگلیسی ناراحت بودید.
18:01
It's normal to make mistakes,  
184
1081200
2080
اشتباه کردن طبیعی است،
18:03
but the amount of upset that you became  was too much given the situation.
185
1083280
7920
اما میزان ناراحتی شما با توجه به موقعیت بسیار زیاد بود.
18:11
Magnanimously, Magnanimously.
186
1091200
3680
بزرگوارانه، بزرگوارانه.
18:14
That's a long word.
187
1094880
1680
این یک کلمه طولانی است.
18:16
Magnanimously.
188
1096560
2200
بزرگوارانه
18:18
This means in a generous and for giving way.
189
1098760
4760
این به معنای سخاوتمندانه و برای دادن راه است.
18:23
For example, my old boss was magnanimously  
190
1103520
4240
برای مثال، رئیس قدیمی من
18:27
friendly after he found out  I started my own company.
191
1107760
5560
بعد از اینکه فهمید شرکت خودم را راه‌اندازی کرده‌ام، بسیار مهربان بود.
18:33
So I was working for this  company, but then I quit,  
192
1113320
4520
بنابراین من برای این شرکت کار می‌کردم، اما بعد استعفا دادم،
18:37
I left and I started my own company that's going  to compete directly with the existing company.
193
1117840
8040
رفتم و شرکت خودم را راه‌اندازی کردم که قرار است مستقیماً با شرکت موجود رقابت کند.
18:45
So you would expect that  my boss, my previous boss,  
194
1125880
4840
بنابراین شما انتظار دارید که رئیس من، رئیس قبلی من،
18:50
my old boss, would be upset, but he was friendly.
195
1130720
5120
رئیس قدیمی من ناراحت شود، اما او دوستانه بود.
18:55
So I can say magnanimously friendly to show  that he was friendly in a forgiving way.
196
1135840
7480
بنابراین می‌توانم با بزرگواری بگویم دوستانه است تا نشان دهم که او دوستانه بود.
19:03
He wanted to show that he wasn't upset because  I left and started my own company, ostensibly.
197
1143320
8320
او می‌خواست نشان دهد که ناراحت نیست زیرا ظاهراً من آن را ترک کردم و شرکت خودم را راه‌اندازی کردم.
19:11
Ostensibly, this means appearing as one  thing when it is really something else.
198
1151640
8080
ظاهراً این به معنای ظاهر شدن به عنوان یک چیز است در حالی که واقعاً چیز دیگری است.
19:19
For example, he was ostensibly happy,  
199
1159720
3880
برای مثال، او ظاهراً خوشحال بود،
19:23
so I know that he's appearing happy,  but there's really something else.
200
1163600
6720
بنابراین می‌دانم که خوشحال به نظر می‌رسد، اما واقعاً چیز دیگری وجود دارد.
19:30
So in reality he isn't happy.
201
1170320
3320
بنابراین در واقعیت او خوشحال نیست.
19:33
I know that because I said ostensibly happy.
202
1173640
4400
این را می دانم چون گفتم ظاهرا خوشحالم.
19:38
He was ostensibly happy about the news,  but deep down he was really worried.
203
1178040
8160
او ظاهراً از این خبر خوشحال بود، اما در اعماق وجودش واقعاً نگران بود.
19:46
So he appeared happy.
204
1186200
1920
بنابراین او خوشحال ظاهر شد.
19:48
But in reality, he's worried deep down.
205
1188120
4800
اما در واقعیت، او در اعماق وجودش نگران است.
19:52
That represents the feelings on the inside  that we generally don't show to the public.
206
1192920
6720
این نشان‌دهنده احساسات درونی است که معمولاً به مردم نشان نمی‌دهیم.
19:59
Perpetually, perpetually.
207
1199640
3440
همیشگی، همیشگی. برای مثال،
20:03
This means constantly or continuously  over a long period of time, for example.
208
1203080
7320
این بدان معناست که به طور مداوم یا پیوسته در یک دوره زمانی طولانی مدت.
20:10
She's perpetually late.
209
1210400
2560
او دائماً دیر می کند.
20:12
This is not a good thing.
210
1212960
1600
این چیز خوبی نیست.
20:14
Because if you said she's late, well,  
211
1214560
2920
زیرا اگر گفتید که او دیر کرده است، خب،
20:17
that simply means she's late right  now in this specific situation.
212
1217480
5320
این به سادگی به این معنی است که او الان در این موقعیت خاص دیر کرده است.
20:22
But if I add the adverb perpetually, I  know it means constantly, which is all  
213
1222800
7120
اما اگر قید را دائماً اضافه کنم، می‌دانم که معنی آن دائماً است، یعنی تمام
20:29
the time it's a reoccurring action, or  continuously over a long period of time.
214
1229920
6480
مدت زمانی که یک عمل تکرار شونده است، یا به طور مداوم در یک دوره زمانی طولانی.
20:36
She's perpetually late.
215
1236400
3000
او دائماً دیر می کند.
20:39
Not a good thing.
216
1239400
1880
چیز خوبی نیست
20:41
Precariously, precariously.
217
1241280
3720
به طور مخاطره آمیزی، به طور متزلزل.
20:45
This means dangerously or in an unstable way.
218
1245000
5360
این به معنای خطرناک یا به روشی ناپایدار است.
20:50
For example, the hiker walked precariously along  
219
1250360
5920
برای مثال، کوهنورد به‌طور نامطمئنی در امتداد
20:56
the edge of the Cliff, so  there's an edge of a Cliff.
220
1256280
4760
لبه صخره راه می‌رفت، بنابراین لبه‌ای از صخره وجود دارد.
21:01
That's already a dangerous situation,  
221
1261040
3760
این در حال حاضر یک موقعیت خطرناک است،
21:04
but if he's walking precariously, it  means he's walking in an unstable way.
222
1264800
6880
اما اگر او به طور نامطمئن راه می‌رود، به این معنی است که در مسیری ناپایدار راه می‌رود.
21:11
So he's walking like this or a dangerous way.
223
1271680
4280
بنابراین او این گونه یا راه خطرناکی راه می رود.
21:15
He's extremely close to the edge of the Cliff.
224
1275960
5000
او بسیار نزدیک به لبه صخره است.
21:20
Superfluously.
225
1280960
1920
بیش از حد.
21:22
This is also fun to say superfluously.
226
1282880
3920
گفتن این موضوع نیز مفرح است.
21:26
This means in an unnecessary or excessive manner,  so too much, too much beyond what is needed.
227
1286800
10600
این به معنای غیرضروری یا بیش از حد است، خیلی زیاد، خیلی فراتر از آنچه لازم است.
21:37
For example, the report was superfluously long,  
228
1297400
5000
به‌عنوان مثال، گزارش بیش از حد طولانی بود،
21:42
so reports can be long, but if you say it was  superfluously long, it means unnecessarily long.
229
1302400
8360
بنابراین گزارش‌ها می‌توانند طولانی باشند، اما اگر می‌گویید بی‌شاید طولانی بود، به معنای طولانی بودن غیرضروری است.
21:50
They made one section of the report 10 pages,  when it could have easily been one page.
230
1310760
7280
آنها یک بخش از گزارش را 10 صفحه کردند، در حالی که به راحتی می توانست یک صفحه باشد.
21:59
So hopefully you don't think that  this video is superfluously long,  
231
1319160
6520
بنابراین امیدواریم فکر نکنید که این ویدیو خیلی طولانی،
22:05
excessively long, too long,  then needed, wanted or desired.
232
1325680
6640
بیش از حد طولانی، بیش از حد طولانی است، سپس مورد نیاز، خواسته یا دلخواه است.
22:12
Unanimously.
233
1332320
1880
به اتفاق آرا.
22:14
Unanimously.
234
1334200
1640
به اتفاق آرا.
22:15
This means with complete  agreement of all parties involved.
235
1335840
5280
این به معنای توافق کامل همه طرف‌های درگیر است.
22:21
So everyone agrees with the same thing.
236
1341120
4600
بنابراین همه با یک چیز موافق هستند.
22:25
They all agree yes, or they all agree no,  or they all agree some other decision.
237
1345720
7320
همه آنها موافقند بله، یا همه موافقند نه، یا همه آنها با تصمیم دیگری موافق هستند.
22:33
For example, the board members  unanimously approved the annual report.
238
1353040
7200
برای مثال، اعضای هیئت مدیره به اتفاق آرا گزارش سالانه را تأیید کردند.
22:40
This means that every board  member said yes, I approve.
239
1360240
6160
این بدان معناست که همه اعضای هیئت مدیره گفتند بله، من تأیید می کنم.
22:46
They unanimously approved vehemently.
240
1366400
4400
آنها به اتفاق آرا به شدت تایید کردند.
22:50
Vehemently.
241
1370800
1520
به شدت.
22:52
This means in a strong and emotional way.
242
1372320
4400
این به معنای قوی و احساسی است.
22:56
For example, she vehemently opposed  the idea of relocating to a new city.
243
1376720
7800
برای مثال، او به شدت با ایده نقل مکان به یک شهر جدید مخالفت کرد.
23:04
When you relocate, it means you permanently move  from where you live now to a different location.
244
1384520
8840
وقتی جابه‌جا می‌شوید، به این معنی است که برای همیشه از جایی که اکنون زندگی می‌کنید به مکان دیگری نقل مکان می‌کنید.
23:13
So she opposed this idea.
245
1393360
2640
بنابراین او با این ایده مخالفت کرد.
23:16
She didn't want to relocate.
246
1396000
2520
او نمی خواست جابجا شود.
23:18
But if I say she vehemently opposed,  you know it was with strong emotion.
247
1398520
6600
اما اگر بگویم که او به شدت مخالفت کرد، می‌دانید که با احساسات شدید بود.
23:25
She feels very strongly that she  doesn't want to move to relocate.
248
1405120
6960
او به شدت احساس می‌کند که نمی‌خواهد برای نقل مکان نقل مکان کند.
23:32
She vehemently opposed relocating to a new city.
249
1412080
5800
او به شدت با نقل مکان به شهر جدید مخالفت کرد.
23:37
Now that you're more comfortable with  these adverbs, let's do the same test  
250
1417880
3720
حالا که با این قیدها راحت‌تر هستید، بیایید دوباره همان آزمایش را انجام دهیم
23:41
again and I promise you'll  do a lot better this time.
251
1421600
4160
و قول می‌دهم این بار خیلی بهتر عمل کنید.
23:45
Here are the questions.
252
1425760
1760
در اینجا سؤالات وجود دارد.
23:47
Hit, pause.
253
1427520
800
ضربه بزنید، مکث کنید.
23:48
Take as much time as you need, and when  you're ready to see the answers, hit play.
254
1428320
8000
به اندازه‌ای که نیاز دارید وقت بگذارید و وقتی برای دیدن پاسخ‌ها آماده شدید، روی play ضربه بزنید.
23:56
Here are the answers.
255
1436320
1640
در اینجا پاسخ ها آمده است.
23:57
Hit pause, review them, and when  you're ready to move on, hit play.
256
1437960
8240
مکث را بزنید، آن‌ها را مرور کنید، و وقتی برای ادامه کار آماده شدید، روی play ضربه بزنید.
24:06
You're doing awesome.
257
1446200
1600
عالی داری کار میکنی
24:07
Share your score from those  quizzes and let's review C1 nouns.
258
1447800
7240
امتیاز خود را از آن آزمون‌ها به اشتراک بگذارید و اجازه دهید اسم‌های C1 را مرور کنیم.
24:15
Question one, she's a good detective.
259
1455040
3200
سوال اول، او کارآگاه خوبی است.
24:18
We can trust her.
260
1458240
3600
ما می توانیم به او اعتماد کنیم.
24:21
Now, I'm only going to give  you 3 seconds to answer,  
261
1461840
2720
اکنون، من فقط 3 ثانیه به شما فرصت می‌دهم تا پاسخ دهید،
24:24
so hit pause if you need more time  and then hit play when you're ready.
262
1464560
5280
پس اگر به زمان بیشتری نیاز داشتید، مکث را فشار دهید و پس از آماده شدن، پخش را بزنید.
24:29
Her inferences.
263
1469840
2640
استنباط های او
24:32
Question two Have you always had  towards languages and inclination?
264
1472480
10160
سوال دوم آیا همیشه به زبان و گرایش داشته اید؟
24:42
Question 3.
265
1482640
1360
سؤال 3.
24:44
Choosing between studying abroad or staying  home close to family is a a dilemma.
266
1484000
11400
انتخاب بین تحصیل در خارج از کشور یا ماندن در خانه نزدیک خانواده یک معضل است.
24:55
Question 4.
267
1495400
1240
سوال 4.
24:56
Learning a new language is a worthwhile endeavor.
268
1496640
7240
یادگیری یک زبان جدید یک تلاش ارزشمند است.
25:03
Question 5 The word freedom has  positive for most people connotations.
269
1503880
10680
سوال 5 کلمه آزادی برای اکثر مردم دارای معانی مثبت است.
25:14
Question 6, lockdowns during COVID  created a lot of controversy.
270
1514560
9560
سوال 6، قفل‌ها در طول کووید بحث‌های زیادی را ایجاد کرد.
25:24
Question Seven There was a big in  the election results disparity.
271
1524120
10760
سوال هفت در نتایج انتخابات اختلاف زیادی وجود داشت.
25:34
Question 8.
272
1534880
1400
سوال 8.
25:36
J for his English lessons act as a  in my language learning a catalyst.
273
1536280
10360
J برای درس‌های انگلیسی‌اش به عنوان یک کاتالیزور در یادگیری زبان من عمل می‌کند.
25:46
Question nine, she gets her  friendly from her mother.
274
1546640
7200
سوال نهم، او دوستانه خود را از مادرش دریافت می کند.
25:53
Disposition.
275
1553840
2400
وضع.
25:56
Question 10 Your is your best quality resilience.
276
1556240
9600
سوال 10 شما بهترین کیفیت انعطاف پذیری شماست.
26:05
So was that quiz difficult for you?
277
1565840
2320
پس آن مسابقه برای شما سخت بود؟
26:08
It probably was, but don't worry  because you haven't learned these yet.
278
1568160
4720
احتمالاً اینطور بود، اما نگران نباشید زیرا هنوز اینها را یاد نگرفته‌اید.
26:12
So now I'm going to teach  you each C1 noun in detail.
279
1572880
4360
بنابراین اکنون می‌خواهم هر اسم C1 را با جزئیات به شما آموزش دهم.
26:17
And then you'll do that quiz again  and I promise your score will improve.
280
1577240
5400
و سپس دوباره آن مسابقه را انجام خواهید داد و قول می‌دهم نمره شما بهتر شود.
26:22
Disparity.
281
1582640
1440
نابرابری
26:24
Disparity.
282
1584080
1440
نابرابری
26:25
This is a noticeable difference  or inequality between things,  
283
1585520
5720
این یک تفاوت یا نابرابری قابل توجه بین چیزها است،
26:31
often in terms of quantity, quality, or status.
284
1591240
4720
اغلب از نظر کمیت، کیفیت یا وضعیت.
26:35
For example, there is a significant disparity  
285
1595960
4800
به عنوان مثال، تفاوت قابل توجهی
26:40
in income levels between the  rich and poor in this city.
286
1600760
5440
در سطح درآمد بین افراد ثروتمند و فقیر در این شهر وجود دارد. از
26:46
Remember grammatically that  we're talking about nouns.
287
1606200
4160
نظر دستوری به یاد داشته باشید که درباره اسم ها صحبت می کنیم.
26:50
So pay attention to if the  noun requires an article,  
288
1610360
4720
بنابراین توجه کنید که اسم به مقاله نیاز دارد،
26:55
or if not, because it's either  an exception or it's uncountable.
289
1615080
5960
یا نه، زیرا یا استثناست یا غیرقابل شمارش.
27:01
In this case, we have a disparity.
290
1621040
3920
در این مورد، ما یک نابرابری داریم. به
27:04
We need an article.
291
1624960
2040
یک مقاله نیاز داریم
27:07
There is a modifier, a significant disparity.
292
1627000
4800
یک اصلاح کننده وجود دارد، یک اختلاف قابل توجه.
27:11
The article is conjugated with the modifier.
293
1631800
4360
مقاله با اصلاح کننده ترکیب شده است.
27:16
So if you need a or an, it depends on  what directly comes after the article.
294
1636160
7000
بنابراین اگر به یک یا یک نیاز دارید، بستگی به آنچه مستقیماً بعد از مقاله می آید دارد.
27:23
A significant disparity.
295
1643160
2320
یک اختلاف قابل توجه
27:25
Resilience.
296
1645480
1360
تاب آوری.
27:26
Resilience.
297
1646840
680
تاب آوری.
27:28
This is a concept and it's when you can recover  quickly from challenges or difficulties.
298
1648200
8680
این یک مفهوم است و زمانی است که می‌توانید به سرعت از چالش‌ها یا مشکلات بازیابی کنید.
27:36
For example, the community's  resilience was evident in how  
299
1656880
5840
برای مثال، انعطاف پذیری جامعه در
27:42
quickly they rebuilt after  the devastating earthquake.
300
1662720
5160
سرعت بازسازی آنها پس از زلزله ویرانگر مشهود بود.
27:47
So there was this devastating  earthquake that destroyed the homes.
301
1667880
5320
بنابراین این زلزله ویرانگر بود که خانه ها را ویران کرد.
27:53
But the city's resilience, their ability to  recover quickly from challenges or difficulties,  
302
1673200
7400
اما انعطاف‌پذیری شهر، توانایی آن‌ها برای بازیابی سریع از چالش‌ها یا مشکلات، به
28:00
allowed them to rebuild the home and notice  that the resilience, it belongs to the city.
303
1680600
9440
آن‌ها اجازه داد تا خانه را بازسازی کنند و متوجه شوند که تاب‌آوری، متعلق به شهر است.
28:10
The city's resilience.
304
1690040
2200
تاب آوری شهر.
28:12
Dilemma.
305
1692240
1280
دوراهی.
28:13
Dilemma.
306
1693520
840
دوراهی.
28:14
That's fun to say.
307
1694360
1640
گفتنش جالب است.
28:16
Dilemma.
308
1696000
1320
دوراهی.
28:17
This is a difficult situation or  problem where a choice must be  
309
1697320
6280
این یک موقعیت یا مشکل دشوار است که در آن باید
28:23
made between two options, but  they're equally undesirable.
310
1703600
5800
بین دو گزینه انتخاب کرد، اما آنها به همان اندازه نامطلوب هستند.
28:29
So both of the options aren't very  good, but you have to make a decision.
311
1709400
6680
بنابراین هر دو گزینه خیلی خوب نیستند، اما باید تصمیم بگیرید.
28:36
That's a dilemma.
312
1716080
1880
این یک معضل است.
28:37
And notice that article a dilemma.
313
1717960
3040
و توجه کنید که مقاله یک معضل است.
28:41
For example, she faced A dilemma  between taking a high paying job  
314
1721000
5840
به عنوان مثال، او با دوراهی بین انتخاب شغلی با درآمد بالا مواجه شد که از آن
28:46
she didn't enjoy or pursuing her passion  for art, but with an uncertain income.
315
1726840
8040
لذت نمی‌برد یا علاقه‌اش به هنر را دنبال می‌کرد، اما با درآمد نامشخصی.
28:54
So she can take the high paying  job, but she doesn't like it.
316
1734880
4240
بنابراین او می‌تواند شغل پردرآمد را قبول کند ، اما آن را دوست ندارد.
28:59
Or she can pursue art, but there's no money.
317
1739120
3840
یا می تواند هنر را دنبال کند، اما پولی وجود ندارد.
29:02
So that's a dilemma, because both of  those options have undesirable qualities.
318
1742960
6760
بنابراین این یک معضل است، زیرا هر دوی این گزینه‌ها ویژگی‌های نامطلوبی دارند.
29:09
Endeavor.
319
1749720
1240
تلاش کنید.
29:10
Endeavor.
320
1750960
1080
تلاش کنید.
29:12
This is a serious or determined  effort to achieve something,  
321
1752040
5040
این یک تلاش جدی یا مصمم برای دستیابی به چیزی است،
29:17
especially something challenging or worthwhile.
322
1757080
3560
مخصوصاً چیزی که چالش برانگیز یا ارزشمند است.
29:20
For example, the team made every endeavor  to complete the project ahead of schedule.
323
1760640
7280
برای مثال، تیم تمام تلاش خود را انجام داد تا پروژه را زودتر از موعد مقرر تکمیل کند. در
29:27
Notice here, because it's a  noun, we sometimes require  
324
1767920
4440
اینجا توجه کنید، چون یک اسم است، گاهی اوقات
29:32
other grammatical structures to make it complete.
325
1772360
3640
برای کامل کردن آن به ساختارهای دستوری دیگری نیاز داریم.
29:36
And here you make an endeavor.
326
1776000
3680
و در اینجا شما تلاش می کنید.
29:39
Otherwise, we could actually  use endeavor as a verb.
327
1779680
5880
در غیر این صورت، می‌توانیم از تلاش به عنوان فعل استفاده کنیم.
29:45
The team endeavored to complete the project.
328
1785560
5240
تیم برای تکمیل پروژه تلاش کرد.
29:50
But this lesson is teaching you nouns.
329
1790800
3360
اما این درس به شما اسامی را آموزش می دهد.
29:54
And in this case, endeavor is also a noun.
330
1794160
3160
و در این صورت اهتمام هم اسم است.
29:57
But you make an endeavor.
331
1797840
2880
اما شما تلاش می کنید.
30:00
In this example, it's made every endeavor.
332
1800720
4080
در این مثال، تمام تلاش خود را انجام داده است.
30:04
So we have our verb make in the past Simple.
333
1804800
3760
بنابراین ما فعل make خود را در گذشته Simple داریم.
30:08
And because every implies there was more  than one, we don't have an article made.
334
1808560
8240
و از آنجایی که هر یک نشان می‌دهد بیش از یک مورد وجود دارد، مقاله‌ای ساخته نشده است.
30:16
Every endeavor but endeavor is a  noun that doesn't take a plural form.
335
1816800
7400
هر تلاش جز تلاش اسمی است که شکل جمع ندارد.
30:24
So the noun is plural, but  we don't add an S to it.
336
1824200
5200
بنابراین اسم جمع است، اما S به آن اضافه نمی‌کنیم.
30:29
Inclination.
337
1829400
1640
تمایل.
30:31
Inclination.
338
1831040
1480
تمایل.
30:32
This is a natural tendency or  preference towards something.
339
1832520
5120
این یک تمایل یا ترجیح طبیعی نسبت به چیزی است.
30:37
His inclination towards music led him to  pursue a career as a professional musician.
340
1837640
7680
تمایل او به موسیقی باعث شد تا به عنوان یک نوازنده حرفه‌ای به دنبال شغلی باشد.
30:45
So he has a natural tendency towards music.
341
1845320
4720
بنابراین او گرایش طبیعی به موسیقی دارد.
30:50
Or simply he has a preference and because of that  preference, he's pursuing a career as a musician.
342
1850040
8440
یا به سادگی یک اولویت دارد و به دلیل آن ترجیح، به دنبال حرفه ای به عنوان یک نوازنده است.
30:58
His inclination and notice the  inclination belongs to him.
343
1858480
6320
گرایش و توجه او به او تعلق دارد.
31:04
His inclination towards music.
344
1864800
3600
گرایش او به موسیقی.
31:08
Catalyst, catalyst.
345
1868400
2560
کاتالیزور، کاتالیزور.
31:10
A catalyst is something that speeds up  
346
1870960
3360
کاتالیزور چیزی است که به
31:14
a significant change or that  causes a significant change.
347
1874320
5480
یک تغییر قابل توجه سرعت می بخشد یا باعث ایجاد یک تغییر قابل توجه می شود.
31:19
For example, the new technology served  
348
1879800
3560
برای مثال، فناوری جدید
31:23
as a catalyst for the company's rapid  expansion into international markets.
349
1883360
7440
به عنوان یک کاتالیزور برای گسترش سریع شرکت به بازارهای بین‌المللی عمل کرد.
31:30
So in this case, the catalyst is the  new technology and the new technology  
350
1890800
8560
بنابراین در این مورد، کاتالیزور فناوری جدید است و فناوری جدید به
31:39
allowed the company to speed up a  significant change, which in this  
351
1899360
6400
شرکت اجازه می‌دهد تا یک تغییر قابل توجه را تسریع بخشد، که در این
31:45
case is expanding into international markets  or it simply caused that significant change.
352
1905760
9160
مورد در حال گسترش به بازارهای بین‌المللی است یا به سادگی باعث آن تغییر قابل توجهی شده است.
31:54
So either they were in the process of doing  this, or they started it as a new project.
353
1914920
8240
بنابراین یا در حال انجام این کار بودند، یا آن را به عنوان یک پروژه جدید شروع کردند.
32:03
But the new technology was the catalyst.
354
1923160
4080
اما فناوری جدید کاتالیزور بود.
32:07
It speeded up or it caused it.
355
1927240
4840
سرعت گرفت یا باعث شد.
32:12
Disposition.
356
1932080
1720
وضع.
32:13
Disposition.
357
1933800
1360
وضع.
32:15
This is a person's inherent  qualities of mind and character.
358
1935160
5520
این ویژگی‌های ذاتی ذهن و شخصیت یک فرد است.
32:20
Or you can think of it as  one's temperament or nature.
359
1940680
4280
یا می‌توانید آن را به‌عنوان خلق و خو یا طبیعت خود در نظر بگیرید.
32:24
For example, her cheerful disposition made her  a joy to be around even in difficult situations.
360
1944960
8920
به‌عنوان مثال، خلق و خوی شاد او باعث می‌شد حتی در موقعیت‌های سخت در کنار هم باشد.
32:33
So here her disposition, disposition is the noun,  
361
1953880
4600
بنابراین در اینجا منش، منش او اسم است،
32:38
and it simply represents her  character, her personality.
362
1958480
5320
و به سادگی شخصیت، شخصیت او را نشان می‌دهد.
32:43
And then we have an adjective,  her cheerful disposition,  
363
1963800
5280
و سپس ما یک صفت داریم،  خلق و خوی شاد او،
32:49
And in that case it sounds  like a positive disposition.
364
1969080
3800
و در آن صورت به نظر می رسد یک حالت مثبت.
32:52
But somebody could have a negative disposition.
365
1972880
3840
اما ممکن است یک نفر روحیه منفی داشته باشد.
32:56
His angry disposition made him  a negative person to be around.
366
1976720
7240
حالت خشمگینش او را به فردی منفی تبدیل کرد.
33:03
To completely change the example  to the opposite connotation.
367
1983960
6240
برای تغییر کامل مثال به معنای مخالف.
33:10
Connotation.
368
1990200
1240
مفهوم.
33:11
This is the emotional or cultural associations  that a word has beyond is literal meaning.
369
1991440
9560
این پیوندهای عاطفی یا فرهنگی است که یک کلمه فراتر از آن معنای تحت اللفظی دارد.
33:21
So let's take the word home literally.
370
2001000
3960
پس بیایید کلمه خانه را به معنای واقعی کلمه بگیریم.
33:24
A home is where you live.
371
2004960
3120
خانه جایی است که شما زندگی می کنید.
33:28
That's the literal meaning.
372
2008080
1800
معنای تحت اللفظی آن همین است.
33:29
So what other connotations  are there with the word home?
373
2009880
5000
بنابراین چه معانی دیگری با کلمه خانه وجود دارد؟
33:34
We could say the word home has positive  connotations of warmth and security.
374
2014880
7080
می توانیم بگوییم که کلمه خانه دارای معانی مثبتی از گرما و امنیت است.
33:41
So that's the emotional characteristics  that the word has beyond is literal meaning.
375
2021960
8160
بنابراین این ویژگی‌های عاطفی است که کلمه فراتر از آن معنای تحت اللفظی دارد.
33:50
That's the connotation controversy, controversy.
376
2030120
5000
این بحث مفهوم است، بحث و جدل.
33:55
I'm sure you know this one.
377
2035120
2160
من مطمئنم که شما این یکی را می شناسید.
33:57
This is a prolonged public dispute or debate,  
378
2037280
4480
این یک مناقشه یا بحث عمومی طولانی مدت است که
34:01
often involving opposing  views or conflicting opinions.
379
2041760
4880
اغلب شامل نظرات مخالف یا نظرات متضاد است.
34:06
For example, the new government policy  sparked A controversy among citizens  
380
2046640
7080
به‌عنوان مثال، سیاست جدید دولت، جنجال‌هایی را در میان شهروندان
34:13
and politicians alike sparked a controversy.
381
2053720
4080
و سیاستمداران به راه انداخت.
34:17
Here the word spark simply means created.
382
2057800
4080
در اینجا کلمه اسپارک به سادگی به معنای ایجاد شده است.
34:21
The controversy only exists  because of this new policy.
383
2061880
5000
مناقشه فقط به دلیل این سیاست جدید وجود دارد.
34:27
And remember, the controversy is that there  are opposing views, conflicting ideas.
384
2067440
6920
و به یاد داشته باشید، بحث این است که دیدگاه‌های مخالف، ایده‌های متضاد وجود دارد.
34:34
So there's going to be some sort of debate.
385
2074360
3120
بنابراین یک نوع بحث وجود دارد.
34:37
Then is going to be a prolonged debate, a longer  than usual debate, because it's a controversy.
386
2077480
9440
سپس یک بحث طولانی خواهد بود، یک بحث طولانی تر از حد معمول، زیرا این یک بحث است.
34:46
Inference.
387
2086920
1560
استنتاج
34:48
Inference.
388
2088480
1400
استنتاج
34:49
This is a conclusion reached based on evidence  and reasoning rather than direct observation.
389
2089880
8920
این نتیجه گیری بر اساس شواهد و استدلال به جای مشاهده مستقیم است.
34:58
So I could look at something  and reach a conclusion.
390
2098800
5000
بنابراین می‌توانم به چیزی نگاه کنم و به نتیجه برسم.
35:03
That's direct observation, but maybe I don't  have the advantage of looking at something,  
391
2103800
7040
این یک مشاهده مستقیم است، اما شاید من مزیت نگاه کردن به چیزی را نداشته باشم،
35:10
so I have to use evidence and  reasoning to reach that conclusion.
392
2110840
6960
بنابراین باید از شواهد و استدلال استفاده کنم تا به آن نتیجه برسم.
35:17
That's inference.
393
2117800
1840
این استنباط است.
35:19
This is something that detectives do,  because detectives don't always get to  
394
2119640
5560
این کاری است که کارآگاهان انجام می‌دهند، زیرا کارآگاه‌ها همیشه نمی‌توانند به
35:25
simply look at something to directly observe  it, for example, from the clues provided.
395
2125200
8320
سادگی به چیزی نگاه کنند تا مستقیماً آن را مشاهده کنند، مثلاً از سرنخ‌های ارائه شده.
35:33
So the clues, That's the  reasoning and the evidence.
396
2133520
4360
بنابراین، سرنخ‌ها، این استدلال و شواهد است.
35:37
From the clues provided, the detective made a  crucial inference about the suspect's location.
397
2137880
8440
از سرنخ های ارائه شده، کارآگاه استنتاج بسیار مهمی در مورد مکان مظنون کرد.
35:46
So the detective reached a conclusion  about the suspect's location,  
398
2146320
5160
بنابراین کارآگاه به نتیجه‌ای درباره مکان مظنون رسید،
35:51
not based on observation, because if you  could observe where a suspect is, well,  
399
2151480
5760
نه بر اساس مشاهدات، زیرا اگر می‌توانستید ببینید مظنون کجاست،
35:57
then you would know exactly where that person is.
400
2157240
3840
آنگاه می‌دانستید دقیقاً کجاست.
36:01
But the detective didn't know.
401
2161080
1880
اما کارآگاه نمی دانست.
36:02
He had to use inference,  the clues to determine that.
402
2162960
5800
او باید از استنتاج، سرنخ‌هایی برای تعیین آن استفاده می‌کرد.
36:08
Now that you're more comfortable with  this vocabulary, let's do the quiz again.
403
2168760
4920
اکنون که با این واژگان راحت‌تر هستید، بیایید امتحان را دوباره انجام دهیم.
36:13
Here are the questions.
404
2173680
1760
در اینجا سؤالات وجود دارد.
36:15
Hit, pause.
405
2175440
840
ضربه بزنید، مکث کنید.
36:16
Take as much time as you need, and when  you're ready to see the answers, hit play.
406
2176280
6840
به اندازه‌ای که نیاز دارید وقت بگذارید و وقتی برای دیدن پاسخ‌ها آماده شدید، روی play ضربه بزنید.
36:23
Here are the answers.
407
2183120
1880
در اینجا پاسخ ها آمده است.
36:25
Hit, pause.
408
2185000
720
36:25
Take as much time as you  need to review the answers,  
409
2185720
3520
ضربه بزنید، مکث کنید.
به اندازه‌ای که برای مرور پاسخ‌ها وقت لازم دارید وقت بگذارید ،
36:29
and when you're ready to continue, hit play.
410
2189240
6200
و وقتی برای ادامه آماده شدید، روی play ضربه بزنید.
36:35
Amazing job, share your scores, and  let's review our final section on C1.
411
2195440
6080
کار شگفت‌انگیزی است، امتیازات خود را به اشتراک بگذارید، و بیایید بخش نهایی خود را در C1 مرور کنیم.
36:41
Adjectives Question one.
412
2201520
2960
صفت ها سوال اول.
36:44
Sarah's taste in music meant her  favorite genre changed every week.
413
2204480
7400
سلیقه سارا در موسیقی به این معنا بود که ژانر مورد علاقه‌اش هر هفته تغییر می‌کرد.
36:51
Now I'm only going to give you 3 seconds  to answer, which is not a long time.
414
2211880
4480
اکنون فقط 3 ثانیه به شما فرصت می‌دهم تا پاسخ دهید، که زمان زیادی نیست.
36:56
So hit pause.
415
2216360
1080
بنابراین مکث را بزنید.
36:57
Take as much time as you need,  and when you're ready, hit play.
416
2217440
5640
به اندازه‌ای که نیاز دارید وقت بگذارید و وقتی آماده شدید، روی play ضربه بزنید.
37:03
Sarah's Fickle taste in Music Question 2.
417
2223080
5120
طعم بی ثبات سارا در موسیقی سوال 2.
37:08
The smell of freshly baked bread filled.
418
2228200
4280
بوی نان تازه پخته شده پر شده است.
37:12
The bakery.
419
2232480
3120
نانوایی.
37:15
Pervasive.
420
2235600
2400
فراگیر.
37:18
Question Three.
421
2238000
1400
سوال سه. در
37:19
The conference featured  scientists from around the world.
422
2239400
6760
این کنفرانس دانشمندانی از سراسر جهان حضور داشتند.
37:26
Eminent Question 4.
423
2246160
4200
سوال برجسته 4.
37:30
The young boy's nature led  him to ask endless questions.
424
2250360
8520
طبیعت پسر جوان او را به پرسیدن سوالات بی پایان سوق داد.
37:38
Inquisitive Question 5.
425
2258880
4280
سوال کنجکاو 5.
37:43
Chachi PT Is becoming in the workplace.
426
2263160
5840
چاچی PT در حال تبدیل شدن به محل کار است.
37:49
Ubiquitous Question six From the top of the  mountain They admire the expanse of the valley.
427
2269000
11480
سوال همه جا حاضر شش از بالای کوه آنها وسعت دره را تحسین می کنند.
38:00
Vast Question 7.
428
2280480
3640
سوال گسترده 7.
38:04
The novel's ending left a impact on the reader.
429
2284120
7200
پایان رمان بر خواننده تأثیر گذاشت.
38:11
A profound impact.
430
2291320
2760
تاثیر عمیق.
38:14
Question eight she had an love of painting.
431
2294080
7520
سوال هشتم او عاشق نقاشی بود.
38:21
Intrinsic Question 9.
432
2301600
3840
سوال درونی 9.
38:25
Safety is in the construction industry paramount.
433
2305440
8640
ایمنی در صنعت ساخت و ساز از اهمیت بالایی برخوردار است.
38:34
And finally, question 10.
434
2314080
2120
و در نهایت، سوال 10. به
38:36
The fear of the dark seems to be  in many young children inherent.
435
2316200
9440
نظر می رسد ترس از تاریکی در بسیاری از کودکان خردسال ذاتی است.
38:45
So how'd you do with that quiz?
436
2325640
1440
پس چگونه با آن مسابقه کار کردید؟
38:47
Was it easy?
437
2327080
1160
آسان بود؟
38:48
Difficult.
438
2328240
560
38:48
Don't worry if it was difficult, because now  I'm going to explain each adjective in detail.
439
2328800
5600
دشوار.
اگر مشکل بود نگران نباشید، زیرا اکنون هر صفت را با جزئیات توضیح خواهم داد.
38:54
Let's do that now.
440
2334400
2160
حالا این کار را بکنیم.
38:56
Ubiquitous, ubiquitous.
441
2336560
2920
همه جا حاضر، همه جا حاضر.
38:59
This means present, found,  or appearing everywhere.
442
2339480
5800
این به معنای حضور، یافتن، یا ظاهر شدن در همه جا است.
39:05
For example, smartphones are ubiquitous devices.
443
2345280
5080
به عنوان مثال، گوشی های هوشمند دستگاه هایی هستند که همه جا حاضر هستند.
39:10
They're found everywhere.
444
2350360
1880
همه جا پیدا میشن
39:12
They're found in every home, every office.
445
2352240
3800
آنها در هر خانه و هر دفتری یافت می شوند.
39:16
So we can say smartphones are ubiquitous  devices in every home and office.
446
2356040
7360
بنابراین می‌توانیم بگوییم که تلفن‌های هوشمند دستگاه‌هایی هستند که همه جا در هر خانه و اداره‌ای وجود دارند.
39:23
Paramount Paramount When something is paramount,  it means it's more important than anything else.
447
2363400
9440
پارامونت پارامونت وقتی چیزی مهم است، به این معنی است که از هر چیز دیگری مهمتر است.
39:32
In emergency situations, the safety of the  passengers is paramount to the airline crew.
448
2372840
8040
در شرایط اضطراری، ایمنی مسافران برای خدمه هواپیمایی مهم است.
39:40
So you know the safety of the passengers  is important to the airline crew.
449
2380880
6720
بنابراین می دانید که ایمنی مسافران برای خدمه هواپیمایی مهم است.
39:47
But by including the adjective paramount, you  know it's more important than anything else.
450
2387600
7480
اما با گنجاندن صفت اصلی، می‌دانید که از هر چیز دیگری مهم‌تر است.
39:55
So the safety of the the passengers is more  important than protecting the actual airplane.
451
2395080
8000
بنابراین ایمنی مسافران مهم‌تر از محافظت از هواپیمای واقعی است.
40:03
The safety of the passengers is paramount.
452
2403080
3760
امنیت مسافران در درجه اول اهمیت قرار دارد.
40:06
Vast, vast.
453
2406840
2440
وسیع، وسیع.
40:09
This means a very great extent or quantity.
454
2409280
5960
این به معنای میزان یا مقدار بسیار زیادی است.
40:15
So when I hear vast, I know that the extent.
455
2415240
5320
بنابراین وقتی صدای وسیعی را می شنوم، می دانم که میزان آن.
40:20
Is very great.
456
2420560
2200
خیلی عالیه
40:22
For example, the Sahara desert  is a vast expanse of sand dunes.
457
2422760
6840
برای مثال، صحرای صحرا وسعت وسیعی از تپه‌های شنی است.
40:29
So of course I know there  are sand dunes in the desert.
458
2429600
4240
بنابراین مطمئناً می دانم که تپه های شنی در بیابان وجود دارد.
40:33
I know there are many sand  dunes, but when I hear vast,  
459
2433840
5800
می‌دانم تپه‌های شنی زیادی وجود دارد ، اما وقتی صدای وسیعی را می‌شنوم،
40:39
the image I have in my mind  all of a sudden changes.
460
2439640
4240
تصویری که در ذهنم دارم ناگهان تغییر می‌کند.
40:43
And I see sand dune after sand dune after sand  dune because it's vast, profound, profound.
461
2443880
10400
و من تپه‌های ماسه‌ای پشت تپه‌های شنی پشت تپه‌های شنی می‌بینم، زیرا وسیع، عمیق، عمیق است.
40:54
This means having deep insight or understanding.
462
2454280
4560
این به معنای داشتن بینش یا درک عمیق است.
40:58
For example, the professors lecture on quantum  mechanics was profound by using this adjective.
463
2458840
8120
برای مثال، سخنرانی اساتید در مورد مکانیک کوانتومی با استفاده از این صفت عمیق بود. می‌دانم
41:06
I understand that the person saying this  learned a lot of very deep insights or  
464
2466960
6640
که فردی که این را می‌گوید، بینش‌های بسیار عمیق زیادی آموخته است یا
41:13
now has a very deep understanding of the topic  because it was profound, pervasive, pervasive.
465
2473600
10560
اکنون درک بسیار عمیقی از موضوع دارد، زیرا این موضوع عمیق، فراگیر و فراگیر بود.
41:24
This means spreading widely  throughout a group or an area.
466
2484160
6560
این به معنای گسترش گسترده در یک گروه یا یک منطقه است.
41:30
Remember we talked about how  smartphones are ubiquitous?
467
2490720
4560
به خاطر دارید که درباره اینکه تلفن‌های هوشمند در همه جا حاضر هستند صحبت کردیم؟
41:35
They appear everywhere.
468
2495280
2760
همه جا ظاهر می شوند.
41:38
Well, as a result, we can say that social media is  
469
2498040
4000
خب، در نتیجه، می‌توانیم بگوییم که رسانه‌های اجتماعی
41:42
a pervasive part of modern society  because smartphones are ubiquitous  
470
2502040
7240
بخشی فراگیر از جامعه مدرن هستند، زیرا تلفن‌های هوشمند در همه جا وجود دارند
41:49
and social media like the J Force English  YouTube channel is now everywhere as well.
471
2509280
7400
و رسانه‌های اجتماعی مانند کانال YouTube J Force English در حال حاضر در همه جا وجود دارند.
41:56
So it's pervasive.
472
2516680
1160
بنابراین فراگیر است. به
41:57
It is spread widely and  spread quickly within society.
473
2517840
5360
طور گسترده منتشر می شود و به سرعت در جامعه گسترش می یابد.
42:03
Inherent.
474
2523200
1480
ذاتی.
42:04
Inherent.
475
2524680
1200
ذاتی.
42:05
This means existing in something as a  permanent or inseparable quality or element.
476
2525880
8120
این به معنای وجود در چیزی به عنوان یک کیفیت یا عنصر دائمی یا غیرقابل تفکیک است.
42:14
For example, cats have an inherent ability  to land on their feet when they fall.
477
2534000
8440
برای مثال، گربه‌ها توانایی ذاتی دارند که هنگام زمین خوردن روی پاهای خود فرود آیند. آیا
42:22
Have you heard that before that when a  cat falls, it always lands on its feet?
478
2542440
6440
شنیده اید که قبل از آن وقتی یک گربه می افتد، همیشه روی پاهایش فرود می آید؟
42:28
Well, this is an inherent quality.
479
2548880
3240
خوب، این یک کیفیت ذاتی است.
42:32
It's permanent within the cat.
480
2552120
4320
در درون گربه دائمی است.
42:36
It's not separable from the cat.
481
2556440
2160
از گربه قابل جدا شدن نیست
42:38
The cat didn't learn how to do this.
482
2558600
3080
گربه یاد نگرفت که چگونه این کار را انجام دهد.
42:41
It's just an inherent quality,  inquisitive, inquisitive.
483
2561680
5600
این فقط یک کیفیت ذاتی است، کنجکاو، کنجکاو.
42:47
This means showing a strong  curiosity or willingness to learn.
484
2567280
6600
این به معنای نشان دادن کنجکاوی یا تمایل شدید برای یادگیری است.
42:53
For example, my daughter was very  inquisitive when we were at the museum.
485
2573880
6600
برای مثال، زمانی که ما در موزه بودیم، دخترم بسیار کنجکاو بود.
43:00
Generally, someone displays being  inquisitive by asking a lot of questions.
486
2580480
6840
به طور کلی، شخصی با پرسیدن سؤالات زیادی کنجکاو نشان می دهد.
43:07
So if you're at the museum with a young child or  even an adult, and they ask a lot of questions  
487
2587320
8360
بنابراین، اگر با یک کودک خردسال یا حتی یک بزرگسال در موزه هستید و آنها سؤالات زیادی
43:15
about what they're seeing, they could also be  inquisitive by wanting to read all of the signs  
488
2595680
7680
درباره آنچه که می بینند می پرسند، می توانند با خواندن همه علائم
43:23
and the posters and the information about the  objects that they're looking at at the museum.
489
2603360
6840
و پوسترها و اطلاعات، کنجکاو باشند. درباره اشیایی که در موزه به آنها نگاه می کنند.
43:30
In my opinion, being inquisitive is a very  beneficial quality when you're learning,  
490
2610200
7960
به نظر من، هنگام یادگیری، کنجکاو بودن یک ویژگی بسیار مفید است،
43:38
especially when you're learning a language.
491
2618160
2280
به خصوص زمانی که در حال یادگیری زبان هستید.
43:40
I love when my students ask  questions when they're inquisitive,  
492
2620440
4840
وقتی دانش‌آموزانم وقتی کنجکاو هستند، سؤال می‌پرسند،
43:45
because it shows they're  really trying to understand.
493
2625280
3280
زیرا نشان می‌دهد که واقعاً در تلاش برای درک کردن هستند.
43:48
And when you ask questions  and you get those answers,  
494
2628560
3680
و وقتی سؤال می‌پرسید و آن پاسخ‌ها را دریافت می‌کنید،
43:52
you're able to form those connections  in your brain and learn faster as well.
495
2632240
5520
می‌توانید آن ارتباطات را در مغز خود ایجاد کنید و همچنین سریع‌تر یاد بگیرید.
43:57
So hopefully you are inquisitive when  it comes to the English language.
496
2637760
5640
بنابراین امیدواریم در مورد زبان انگلیسی کنجکاو باشید.
44:03
Fickle.
497
2643400
1040
بی ثبات.
44:04
Fickle.
498
2644440
840
بی ثبات.
44:05
That's fun to say.
499
2645280
1400
گفتنش جالب است.
44:06
Fickle.
500
2646680
1120
بی ثبات.
44:07
This means changing frequently, especially  in one's loyalties, interests, or affections.
501
2647800
10080
این به معنای تغییر مکرر است، به‌ویژه در وفاداری‌ها، علایق یا محبت‌های فرد.
44:17
For example, the fashion industry  is known for its fickle trends.
502
2657880
6320
برای مثال، صنعت مد به‌خاطر گرایش‌های بی‌ثباتش معروف است.
44:24
Trends in the fashion industry  change very quickly, very frequently.
503
2664200
6320
روندها در صنعت مد بسیار سریع، بسیار مکرر تغییر می کند.
44:30
One day it could be very fashionable  to wear a sweater like this, and then  
504
2670520
6440
یک روز پوشیدن چنین ژاکتی می تواند بسیار شیک باشد ، و سپس
44:36
next week they say that is the ugliest  sweater ever and you shouldn't wear it.
505
2676960
5840
هفته آینده می گویند این ژاکت زشت ترین ژاکت است و نباید آن را بپوشید.
44:42
So they're very fickle about what's  trendy and what's not trendy.
506
2682800
6200
بنابراین آنها در مورد اینکه چه چیزی مد روز است و چه چیزی مد روز نیست، بسیار بی ثبات هستند.
44:49
The fashion industry could also be fickle  about which designers they promote and support.
507
2689000
7040
صنعت مد همچنین می‌تواند در مورد اینکه کدام طراحان را تبلیغ و حمایت می‌کنند بی‌ثبات باشد.
44:56
Maybe one day this person is the  designer that everyone's talking about,  
508
2696040
5920
شاید یک روز این شخص همان طراح باشد که همه درباره آن صحبت می‌کنند،
45:01
but then next week nobody's talking about that  person, and there's a totally new designer.
509
2701960
6400
اما هفته آینده هیچ‌کس درباره آن شخص صحبت نمی‌کند و یک طراح کاملاً جدید وجود دارد.
45:08
So the fashion industry and many other  industries is very fickle, intrinsic, intrinsic.
510
2708360
8520
بنابراین صنعت مد و بسیاری از صنایع دیگر بسیار ناپایدار، ذاتی و ذاتی هستند.
45:16
This means belonging naturally and  therefore it's an essential part.
511
2716880
6200
این به معنای تعلق طبیعی است و بنابراین یک بخش اساسی است.
45:23
For example, an intrinsic motivation to succeed  drives some athletes to push their limits.
512
2723080
9480
برای مثال، یک انگیزه درونی برای موفقیت، برخی از ورزشکاران را وادار می‌کند تا محدودیت‌های خود را پشت سر بگذارند.
45:32
So they're not motivated by winning a trophy  because that's an external motivation.
513
2732560
7720
بنابراین آنها با بردن یک جام انگیزه ندارند، زیرا این یک انگیزه بیرونی است.
45:40
The trophy is outside of them.
514
2740280
2600
جام خارج از آنهاست.
45:42
They're motivated by something  within an intrinsic motivation.
515
2742880
6520
آنها توسط چیزی در یک انگیزه درونی برانگیخته می شوند.
45:49
And just like I said that, being inquisitive  is important when you're learning a language.
516
2749400
6760
و درست همانطور که گفتم، زمانی که در حال یادگیری زبان هستید، کنجکاو بودن مهم است.
45:56
So is having an intrinsic motivation if you're  only motivated to study to pass the IELTS?
517
2756160
9080
بنابراین اگر فقط برای قبولی در آیلتس انگیزه مطالعه دارید، داشتن انگیزه درونی است؟
46:05
Well, that's an external motivation.
518
2765240
2440
خب، این یک انگیزه بیرونی است.
46:07
And although it's great to have that  motivation generally, it's not enough.
519
2767680
6240
و اگرچه به طور کلی داشتن این انگیزه عالی است، اما کافی نیست.
46:13
Generally, we also need an intrinsic motivation  
520
2773920
3640
به طور کلی، ما همچنین به یک انگیزه درونی نیاز داریم
46:17
to really push ourselves and  succeed our full potential.
521
2777560
5040
تا واقعاً به خودمان فشار بیاوریم و پتانسیل کامل خود را به موفقیت برسانیم.
46:22
Eminent.
522
2782600
1320
برجسته
46:23
Eminent.
523
2783920
1120
برجسته
46:25
This means famous and respected  within a specific profession or field.
524
2785040
8560
این به معنای مشهور و مورد احترام در یک حرفه یا رشته خاص است.
46:33
For example, she was awarded a prize for  her eminent contributions to the field,  
525
2793600
9080
به‌عنوان مثال، به‌خاطر مشارکت‌های برجسته‌اش در این زمینه، جایزه‌ای به او اعطا شد
46:42
the field being the area of her profession.
526
2802680
4160
.
46:46
So if she is a quantum mechanic,  then that is her field.
527
2806840
7760
بنابراین اگر او یک مکانیک کوانتومی است، پس این رشته اوست.
46:54
Quantum mechanics is her field.
528
2814600
3640
مکانیک کوانتومی رشته اوست.
46:58
If she is a physicist, then that is her field,  her area of study, interest or profession.
529
2818240
9160
اگر او یک فیزیکدان است، پس این رشته، حوزه تحصیل، علاقه یا حرفه او است.
47:07
And here is that her eminent contributions.
530
2827400
4000
و این است که سهم برجسته او.
47:11
So it's implying that her contributions are famous  
531
2831400
4960
بنابراین به این معناست که مشارکت‌های او
47:16
or respected within that particular field,  whether it be quantum mechanics or physics.
532
2836360
8920
در آن زمینه خاص، چه مکانیک کوانتومی یا فیزیک، مشهور یا قابل احترام است.
47:25
Now that you're more comfortable with these  adjectives, let's do the same quiz again.
533
2845280
5840
اکنون که با این صفت‌ها راحت‌تر هستید، بیایید دوباره همان مسابقه را انجام دهیم.
47:31
Here are the questions.
534
2851120
1760
در اینجا سؤالات وجود دارد.
47:32
Hit pause.
535
2852880
680
مکث را بزنید.
47:33
Take as much time as you need, and when  you're ready to see the answers, hit play.
536
2853560
6360
به اندازه‌ای که نیاز دارید وقت بگذارید و وقتی برای دیدن پاسخ‌ها آماده شدید، روی play ضربه بزنید.
47:39
Here are the answers.
537
2859920
1240
در اینجا پاسخ ها آمده است.
47:41
Take as much time as you need to review them.
538
2861160
2400
به اندازه ای که نیاز دارید برای مرور آنها وقت بگذارید.
47:43
And when you're ready to continue, hit play.
539
2863560
5120
و وقتی برای ادامه آماده شدید، بازی را بزنید.
47:48
You did an amazing job.
540
2868680
2240
شما کار شگفت انگیزی انجام دادید.
47:50
Share your scores from the final section  and if you want me to make more lessons  
541
2870920
5360
امتیازات خود را از بخش پایانی به اشتراک بگذارید و اگر می‌خواهید درس‌های بیشتری را در
47:56
where we review advanced vocabulary,  then put more, more, more, put more,  
542
2876280
5000
جایی که واژگان پیشرفته را مرور می‌کنیم بسازم، سپس بیشتر، بیشتر، بیشتر، بیشتر،
48:01
more, more in the comments and I'll keep  making these lessons on advanced vocabulary.
543
2881280
4760
بیشتر، بیشتر در نظرات قرار دهید و من به ساختن این درس‌ها در واژگان پیشرفته ادامه خواهم داد. .
48:06
And of course, make sure you like this video,  
544
2886040
1800
و البته، مطمئن شوید که این ویدیو را دوست دارید،
48:07
share it with your friends and subscribe so  you're notified every time I post a new lesson.
545
2887840
5040
آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا هر بار که من یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.
48:12
And you can get this free speaking  guide where I share 6 tips on how  
546
2892880
3160
و می‌توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته را در مورد نحوه
48:16
to speak English fluently and confidently.
547
2896040
2680
صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.
48:18
You can click here to download it or  look for the link in the description.
548
2898720
3840
می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.
48:22
Now you learned a lot of  vocabulary in this lesson,  
549
2902560
3320
اکنون شما واژگان زیادی را در این درس آموختید،
48:25
but why don't we start on  improving your listening skills?
550
2905880
4040
اما چرا ما شروع به بهبود مهارت‌های شنیداری شما نمی‌کنیم؟
48:29
I have this lesson where you'll test  and improve your listening skills.
551
2909920
3320
من این درس را دارم که در آن تست می‌کنید و مهارت‌های شنیداری خود را بهبود می‌بخشید. به
48:33
I highly recommend you watch it right now.
552
2913240
5000
شدت توصیه میکنم همین الان تماشاش کنید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7