If you know these 15 words, your English is AMAZING!

You're here to expand your  vocabulary, but remember,  

شما اینجا هستید تا دایره لغات خود را گسترش دهید، اما به یاد داشته باشید،

the words you use matter because people  judge you based on how you communicate.

کلماتی که استفاده می‌کنید اهمیت دارند زیرا مردم بر اساس نحوه برقراری ارتباط شما درباره شما قضاوت می‌کنند.

So today you're going to add 15 elegant words  

بنابراین امروز می‌خواهید 15 کلمه ظریف   را

to your vocabulary to help you  communicate, well, elegantly.

به دایره لغات خود اضافه کنید تا به شما کمک کند تا ارتباط برقرار کنید.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

Elegant.

زیبا.

This is an adjective that means graceful  or attractive in appearance or behavior.

این صفتی است که به معنای برازنده یا جذاب در ظاهر یا رفتار است.

Common synonyms are stylish, classy,  refined, sophisticated, chic, and dignified.

مترادف های رایج عبارتند از: شیک، باکلاس، ظریف، پیچیده، شیک و با وقار.

And that's exactly how you'll sound by adding  

و دقیقاً با افزودن

these words to your vocabulary #1  sublime, sublime, repeat sublime.

این کلمات به واژگان شماره 1 خود، sublime, sublime, repeat sublime، دقیقاً اینگونه صدا خواهید داشت.

This is an adjective that means  of such excellence, grandeur,  

این صفتی است که به معنای چنین برتری، عظمت،

or beauty that inspires great admiration or awe.

یا زیبایی است که تحسین یا هیبت زیادی را بر می انگیزد.

For example, the view from the  mountains was truly sublime.

برای مثال، منظره کوه‌ها واقعا عالی بود.

So it sounds a lot more elegant to  say the view was sublime rather than  

بنابراین بسیار زیباتر به نظر می‌رسد که بگوییم منظره عالی بود به جای اینکه

saying the view was nice, the view  was great, the view was excellent.

بگوییم منظره زیبا بود، منظره عالی بود، منظره عالی بود.

Those are our choices, but the view was sublime.

اینها انتخاب های ما هستند، اما دیدگاه عالی بود.

Doesn't that sound more elegant to you?

آیا این به نظر شما زیباتر نیست؟

Don't worry about taking notes because I  summarize everything in a free lesson PDF.

نگران یادداشت برداری نباشید زیرا همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

So of course you can describe scenery as sublime.

بنابراین مطمئناً می توانید مناظر را عالی توصیف کنید.

You can also describe performances as  sublime, for example, how was the play?

همچنین می‌توانید اجراها را عالی توصیف کنید، برای مثال، نمایشنامه چگونه بود؟

It was sublime, it was excellent, it was great,  

عالی بود، عالی بود، عالی

it was sublime #2 epiphany,  epiphany, repeat epiphany.

بود.

This is a noun that means a moment of sudden  realization or profound understanding.

این اسمی است که به معنای لحظه ای از درک ناگهانی یا درک عمیق است.

After years of struggling with  the problem, she had an epiphany.

پس از سال‌ها مبارزه با این مشکل، او یک قیام شد.

When you go like that, uh huh, I got it.

وقتی اونجوری میری، اوه اوه، فهمیدم.

An epiphany.

یک تجلیل

You could say I had an epiphany to become fluent.

شما می توانید بگویید من برای مسلط شدن یک دوره تجلی داشتم.

I should watch more J force English lessons.

من باید بیشتر درس های انگلیسی J force ببینم.

Would you agree with that?

آیاشماباآن موافقید؟

If you do, put indeed, indeed.

اگر این کار را می کنید، در واقع، در واقع قرار دهید.

That's an elegant, classy way  of saying yes, I agree indeed.

این روشی شیک و با کلاس برای بله گفتن است، من واقعاً موافقم.

Put that in the comments #3  plethora, plethora, repeat, plethora.

آن را در نظرات شماره 3 قرار دهید .

This is a noun that means a large  or excessive amount of something.

این اسمی است که به معنای مقدار زیاد یا بیش از حد چیزی است.

You might say J Force English has a  plethora of videos to help me become fluent.

ممکن است بگویید J Force English ویدیوهای زیادی دارد که به من کمک می کند مسلط باشم.

Or in a meeting you could say  we reviewed a plethora of data.

یا در یک جلسه می‌توانید بگویید داده‌های زیادی را بررسی کردیم.

A large amount of data #4 ineffable,  ineffable, repeat ineffable.

مقدار زیادی از داده های شماره 4 غیرقابل وصف، غیرقابل وصف، تکرار ناپذیر.

This is an adjective that means  too great to be described in words.

این صفتی است که به معنای آن است که نمی‌توان آن را با کلمات توصیف کرد.

It's beyond words.

فراتر از کلمات است.

For me personally, a moment where  I couldn't describe something it  

برای من شخصاً، لحظه‌ای که نمی‌توانستم چیزی را توصیف کنم

was beyond words was when I saw the  Rocky Mountains for the first time.

فراتر از کلمات بود، زمانی بود که برای اولین بار کوه‌های راکی ​​را دیدم.

The beauty of the Rocky Mountains is ineffable.

زیبایی کوه های راکی ​​وصف ناپذیر است.

They left me speechless or something  that leaves a lot of people speechless.

آنها مرا بی زبان گذاشتند یا چیزی که بسیاری از مردم را بی حرف می‌گذارد.

You could say holding my child for the  first time was ineffable #5 impeccable,  

می توانید بگویید که برای اولین بار در آغوش گرفتن فرزندم غیرقابل توصیف بود #5 بی عیب و نقص،

impeccable, repeat impeccable.

بی عیب و نقص، تکرار بی عیب و نقص بود.

This is an adjective that means flawless,  perfect, incapable of wrongdoing.

این صفتی است که به معنای بی عیب، کامل، ناتوان از انجام اشتباه است.

I could give you a compliment and say your  presentation was impeccable, flawless, perfect.

می توانم از شما تعریف کنم و بگویم ارائه شما بی عیب و نقص، بی عیب و نقص بود.

Or if you try an example, I  could give you feedback and  

یا اگر مثالی را امتحان کنید، می‌توانم به شما بازخورد بدهم و

say your use of the word ineffable was impeccable.

بگویم استفاده شما از کلمه غیرقابل توصیف بی‌عیب و نقص بود.

This is an elegant way of saying  you nailed it, which I love.

این یک روش زیبا برای گفتن است که من آن را دوست دارم.

Saying is casual is fun, it's everyday.

گفتن گاه به گاه سرگرم کننده است، روزمره است.

You nailed it.

شما آن را میخکوب کردید.

So just for fun, put nailed it.

بنابراین فقط برای سرگرمی، آن را میخ کنید.

Nailed it in the comments.

آن را در نظرات میخکوب کرد.

Number six, magnificent.

شماره شش، باشکوه

I'm sure you know this one.

من مطمئنم که شما این یکی را می شناسید.

Magnificent.

باشکوه.

Repeat magnificent.

با شکوه تکرار کنید.

This is an adjective that means  impressingly beautiful or outstanding.

این صفتی است که به معنای زیبا یا برجسته است.

You could say the Roman Colosseum or whatever  building you prefer is a magnificent structure.

می‌توانید بگویید کولوسئوم رومی یا هر ساختمان دیگری که ترجیح می‌دهید، ساختاری باشکوه است.

Or our same example from before #1 sublime.

یا همان مثال ما از قبل از #1 sublime.

I could ask you how was the play?

میتونم بپرسم بازی چطور بود؟ بسیار

It was magnificent.

باشکوه بود.

That's another way of saying extremely  good, excellent, magnificent.

این روش دیگری برای گفتن بسیار خوب، عالی، باشکوه است.

It was sublime.

عالی بود

It was magnificent #7 traverse,  traverse, repeat traverse.

تراورس شماره 7، تراورس، تراورس تکراری باشکوه بود.

This is a verb that means to travel  or move across or through an area.

این فعل به معنای سفر کردن یا حرکت در سراسر یا از طریق یک منطقه است.

I'm taking a one year sabbatical,  which is a a leave from your position,  

من یک سال تعطیلی می گیرم، که یک مرخصی از سمت شما است،

a one year sabbatical to traverse the  continent, to move around the continent.

یک سال تعطیلی برای عبور از قاره، برای حرکت در قاره.

Or you could say my research team traversed  the country to gather the data #8 luxuriously.

یا می‌توانید بگویید تیم تحقیقاتی من برای جمع‌آوری مجلل داده‌های شماره ۸ کشور را طی کردند.

This is fun to say, isn't it?

گفتن این جالب است، اینطور نیست؟

Let's practice luxuriously,  Zuriously, zuriously, luxuriously.

بیایید مجلل تمرین کنیم، مجلل، مجلل، مجلل.

Practice luxuriously.

مجلل تمرین کنید. به

Keep practicing that one.

تمرین آن یکی ادامه دهید.

This is an adverb which means in a manner  that provides great comfort or quality.

این یک قید است که به معنایی است که راحتی یا کیفیت عالی را فراهم می کند.

Remember, as an adverb, it modifies a verb.

به یاد داشته باشید، به عنوان یک قید، یک فعل را تغییر می دهد.

The office was decorated our verb to be decorated.

دفتر تزیین شد فعل ما به تزئین.

The office was decorated  luxuriously with a plethora.

دفتر به‌طور مجلل با انبوهی تزئین شده بود.

Remember that a large number of with a  plethora of fine art and antiques #9 serene.

به یاد داشته باشید که تعداد زیادی از هنرهای زیبا و عتیقه شماره 9 آرام هستند.

Notice that long EN serene.

توجه کنید که EN طولانی آرام است.

Practice serene.

آرام تمرین کنید

This is an adjective that  means calm, peaceful, tranquil.

این صفتی است که به معنای آرام، صلح آمیز، آرام است.

The serene lake reflected the surrounding  mountains, creating a magnificent scene.

دریاچه آرام کوه‌های اطراف را منعکس می‌کرد و منظره‌ای باشکوه خلق می‌کرد.

It was truly a sublime day.

واقعا روز عالی بود.

Wow, doesn't that sound elegant?

وای، زیبا به نظر نمی رسد؟

Using three of the elegant words that  we've reviewed #10 astute, astute, oot.

با استفاده از سه تا از کلمات ظریفی که ما شماره 10 زیرک، زیرک، اوت را بررسی کردیم.

Notice that vowel oot, astute, repeat astute.

توجه کنید که واکه oot، زیرک، تکرار زیرکانه.

This is an adjective that describes the ability  to accurately assess people or situations.

این صفتی است که توانایی ارزیابی دقیق افراد یا موقعیت‌ها را توصیف می‌کند.

His astute observations made  him a successful entrepreneur.

مشاهدات زیرکانه او را به یک کارآفرین موفق تبدیل کرد.

You can use this as a reply to  someone when they make an observation.

می‌توانید از این به‌عنوان پاسخی برای فردی استفاده کنید که مشاهده می‌کند.

For example, our market demand  is highest among millennials,  

برای مثال، تقاضای بازار ما در میان نسل‌های هزاره بالاتر است،

but our branding appeals more to boomers.

اما برندسازی ما بیشتر برای رونق‌ها جذابیت دارد.

That's an astute observation.

این یک مشاهده زیرکانه است.

You could also simply say astute.

شما همچنین می توانید به سادگی بگویید زیرک.

Astute because that's fun to  say #11 prolific, prolific.

زیرک، زیرا گفتن شماره 11 پرکار، پربار، سرگرم کننده است.

Repeat prolific.

پربار تکرار کنید.

This is an adjective that means producing abundant  works or results or being highly productive.

این صفتی است که به معنای تولید آثار یا نتایج فراوان یا بهره‌وری بالا است.

The prolific author wrote dozens of best selling  

این نویسنده پرکار

novels throughout her career  describing her as prolific.

در طول زندگی حرفه‌ای خود ده‌ها رمان پرفروش نوشت و او را پرکار توصیف کرد. به

Sounds like the number of books  she produced was very high.

نظر می‌رسد تعداد کتاب‌هایی که او تولید کرده بسیار زیاد بوده است.

She was a prolific author.

او نویسنده ای پرکار بود.

This describes many of you.

این خیلی از شما را توصیف می کند.

I could say my students are prolific viewers.

می توانم بگویم شاگردانم بینندگان پرکاری هستند.

Many of them watch multiple lessons per day.

بسیاری از آنها چندین درس را در روز تماشا می کنند.

I know this is true because you tell me  in the comments, which I absolutely love.

من می دانم که این درست است زیرا شما در نظرات به من بگویید که من کاملاً آن را دوست دارم.

So please keep doing it.

پس لطفا این کار را ادامه دهید.

And if you're a prolific viewer, put indeed.

و اگر بیننده پرکاری هستید، واقعاً بگذارید.

Because again, that's the  classy way to say that's right.

زیرا باز هم، این روش باکلاسی برای گفتن درست است.

Indeed, indeed in the comments #12  emanate, emanate, repeat emanate.

در واقع، واقعاً در نظرات #12 نشأت می‌گیرد، نشأت می‌گیرد، تکرار می‌شود.

This is a verb that means to issue,  spread or emit outwards from a source.

این فعل به معنای صادر کردن، انتشار یا انتشار به بیرون از یک منبع است.

So I could say elegance emanated from my students.

بنابراین می توانم بگویم ظرافت از دانش آموزان من نشأت می گیرد.

So you were emitting elegance,  it was coming out from you.

بنابراین شما ظرافت را ساطع می‌کردید، از شما بیرون می‌آمد.

Elegance emanated from my students,  resulting in praise from their peers.

ظرافت از دانش‌آموزان من سرچشمه می‌گیرد و باعث تمجید همسالانم می‌شود.

And of course, elegance is going to emanate from  you once you start using these elegant words.

و البته، وقتی شروع به استفاده از این کلمات زیبا کنید، ظرافت از شما نشأت خواهد گرفت.

Or you could say during a job interview,  you need to emanate confidence.

یا می‌توانید در طول مصاحبه شغلی بگویید، باید اعتماد به نفس داشته باشید.

Confidence has to be coming out  of you #13 paramount, paramount.

اعتماد به نفس باید از شما بیرون بیاید.

Repeat paramount.

تکرار مهمتر

This is an adjective that means  more important than anything else.

این صفتی است که به معنای مهم‌تر از هر چیز دیگری است.

Or the highest in rank or  authority A company could say.

یا بالاترین رتبه یا مقامی که یک شرکت می تواند بگوید.

Safety is paramount.

ایمنی در درجه اول اهمیت قرار دارد.

Safety is the most important, the highest in rank.

ایمنی مهمترین، بالاترین رتبه است.

And remember, we want confidence to  emanate from you because confidence  

و به یاد داشته باشید، ما می‌خواهیم اعتماد به نفس از شما سرچشمه بگیرد، زیرا اعتماد به نفس

is paramount in a job interview  #14 myriad, myriad, repeat myriad.

در یک مصاحبه شغلی بسیار مهم است.

This is a noun or an adjective, and it  means a countless or extremely great number.

این یک اسم یا صفت است و به معنای عدد بی شمار یا بسیار زیاد است. به

It means numerous.

معنای متعدد است.

Students have a myriad of English teachers to  choose from, and I'm honored to be one of them.

دانش‌آموزان معلمان انگلیسی بی‌شماری برای انتخاب دارند، و من مفتخرم که یکی از آنها هستم.

And that is very true.

و این بسیار درست است.

Notice here it's a noun, a myriad of.

توجه کنید که اینجا یک اسم است، تعداد بی شماری از آن.

Let's review an example with an adjective.

بیایید یک مثال را با یک صفت مرور کنیم.

There are myriad ways to  improve your speaking skills.

راه‌های بی‌شماری برای بهبود مهارت‌های گفتاری شما وجود دارد.

There are numerous ways.

راه های متعددی وجود دارد.

So here myriad is an  adjective that describes ways.

بنابراین در اینجا بی شمار صفتی است که راه ها را توصیف می کند.

There are myriad ways and #15 quintessential,  quintessential, repeat quintessential.

راه های بی شماری وجود دارد و شماره 15 اساسی، اساسی، تکراری.

This is an adjective that means representing  the most perfect example of a type or group.

این صفتی است که به معنای نشان دادن کامل‌ترین نمونه از یک نوع یا گروه است.

A black dress is often considered the  

لباس مشکی اغلب به‌عنوان یکی از لباس‌های

quintessential piece of clothing  in every woman's wardrobe.

اصلی در کمد لباس هر زنی در نظر گرفته می‌شود.

Or how about this one?

یا این یکی چطوره؟

When you think of summer, what treat?

وقتی به تابستان فکر می کنید، چه غذایی؟

What sweet treat do you instantly think of?

فوراً به چه خوراکی شیرینی فکر می کنید؟

Did you think of ice cream?

به بستنی فکر کردی؟

Because ice cream is the  quintessential treat in summer.

زیرا بستنی یک خوراکی اساسی در تابستان است.

Would you agree with that?

آیاشماباآن موافقید؟

If you do put ice cream, ice cream,  Put ice cream in the comments.

اگر بستنی بگذارید، بستنی، بستنی را در نظرات قرار دهید.

And now you have 15 elegant words to help  you communicate your ideas elegantly.

و اکنون شما 15 کلمه زیبا دارید که به شما کمک می‌کند تا ایده‌هایتان را به زیبایی بیان کنید.

And if you want me to make  more lessons just like this,  

و اگر می‌خواهید درس‌های بیشتری به این شکل بسازم،  در

put indeed to sound elegant, put  indeed, indeed, indeed in the comments.

واقع زیبا به نظر برسد، راستی، واقعاً، در نظرات قرار دهید.

And of course, make sure you like this video,  

و البته، مطمئن شوید که این ویدیو را دوست دارید،

share it with your friends and subscribe so  you're notified every time I post a new lesson.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا هر بار که یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود.

And you can get this free speaking guide  

و شما می‌توانید این راهنمای گفتاری رایگان   را دریافت کنید،

where I share 6 tips on how to speak  English fluently and confidently.

جایی که من 6 نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And I have another lesson to expand your  vocabulary, so make sure you watch it right now.

و یک درس دیگر برای گسترش دایره لغات شما دارم، پس حتماً همین الان آن را تماشا کنید.