1 HOUR LESSON: IELTS Full Vocabulary Course

Welcome to this One hour IELTS Vocabulary Master class.

به این کلاس یک ساعته مستر لغات آیلتس خوش آمدید .

This master class is going to help you achieve a high level on your IELTS, and everything

این کلاس کارشناسی ارشد به شما کمک می کند تا به سطح بالایی در آیلتس خود دست یابید و هر چیزی که

you learn is going to help you impress the Examiner.

یاد می گیرید به شما کمک می کند تا Examiner را تحت تاثیر قرار دهید .

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

First, in this master class, you'll learn over 30 phrases that you can use for your

ابتدا، در این کلاس مستر، بیش از 30 عبارت را یاد خواهید گرفت که می توانید برای

IELTS speaking.

سخنرانی آیلتس خود استفاده کنید.

And you'll also learn some bonus phrases that you can use for clarification.

و همچنین برخی از عبارات جایزه را یاد خواهید گرفت که می توانید از آنها برای شفاف سازی استفاده کنید. بیا

Let's get started.

شروع کنیم.

Of course, on the Ielts they're going to ask you where do you live?

البته در آیلتس از شما می پرسند کجا زندگی می کنید؟

You can say I was born and raised in Winnipeg.

می توان گفت من در وینیپگ به دنیا آمدم و بزرگ شدم.

That's where I was born and raised.

آنجا به دنیا آمدم و بزرگ شدم.

Did you know that I was born and raised to be born and raised in?

آیا می دانستی که من به دنیا آمدم و بزرگ شدم تا در آن به دنیا بیایم و بزرگ شوم؟

Now here your verb is to be.

حالا اینجا فعل شما to be است.

So of course you need to conjugate it in the past.

بنابراین مطمئناً باید آن را در گذشته با هم ترکیب کنید .

Simple because it's a completed past action I was born and raised in and then you can

ساده است زیرا این یک عمل گذشته کامل است که من در آن متولد و بزرگ شدم و سپس می توانید

state your city or your country.

شهر یا کشور خود را بیان کنید.

Now don't worry about taking notes because I summarize everything in a free lesson PDF.

اکنون نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم.

You can look in the description for the link.

برای یافتن لینک می توانید به توضیحات مراجعه کنید. می‌توانید

You can add on to this to make it sound more complex to make you sound more advanced.

به این اضافه کنید تا پیچیده‌تر به نظر برسد تا صدایتان پیشرفته‌تر شود.

I was born and raised in Winnipeg, but now but now I live in Ottawa.

من در وینیپگ به دنیا آمدم و بزرگ شدم، اما اکنون اما اکنون در اتاوا زندگی می کنم. از این

Go even further and say I've lived here for over 10 years now.

هم فراتر بروید و بگویید که اکنون بیش از 10 سال است که اینجا زندگی می کنم.

Notice I used the present perfect.

توجه داشته باشید که من از present perfect استفاده کردم.

You can also use the present perfect continuous only for the verbs live, work and study.

همچنین می توانید از حال کامل استمراری فقط برای افعال live, work و study استفاده کنید.

And this is for an action that started in the past and continues until now.

و این برای اقدامی است که از گذشته شروع شده و تا کنون ادامه دارد.

So in the present perfect continuous, I've been living here for over 10 years.

بنابراین در حال حاضر کامل پیوسته، من بیش از 10 سال است که اینجا زندگی می کنم.

You can use 4 plus the specific number of years.

می توانید از 4 به اضافه تعداد سال های خاص استفاده کنید.

You can even say four years, several years, many years, a number of years.

حتی می توان گفت چهار سال، چندین سال، چندین سال، چند سال.

All of those are possibilities.

همه اینها احتمالات هستند.

Now let's move on to tell me about your work.

حالا بیایید ادامه دهیم تا در مورد کار خود بگویید.

You can say I'm an engineer.

می توانید بگویید من یک مهندس هستم.

I know this is a very simple sentence, but most students get it wrong because they forget

من می دانم که این یک جمله بسیار ساده است، اما اکثر دانش آموزان آن را اشتباه می گیرند زیرا

the article.

مقاله را فراموش می کنند.

You must use an article before your job title.

شما باید قبل از عنوان شغلی خود از یک مقاله استفاده کنید. به

Most likely you're going to use a or an.

احتمال زیاد شما از a یا an استفاده خواهید کرد.

But it is possible to use the article the.

اما می توان از مقاله استفاده کرد.

This is when there is only one position in the organization and you have that one position.

این زمانی است که فقط یک موقعیت در سازمان وجود دارد و شما آن یک موقعیت را دارید.

For example, I'm the executive director, so there's only one executive director and that's

به عنوان مثال، من مدیر اجرایی هستم، پس فقط یک مدیر اجرایی وجود دارد و آن

me.

من هستم.

Now.

اکنون.

If we use the it's more common to explain what the organization is or what the company

اگر از عبارت استفاده کنیم، بیشتر توضیح می دهیم که سازمان چیست یا شرکت چیست

is.

.

But if you include just your job title with AH or an you can but IT you don't need to.

اما اگر فقط عنوان شغلی خود را با AH یا an وارد کنید، می توانید اما IT نیازی به این کار ندارید.

But if you use the, make sure you state your organization.

اما اگر از آن استفاده می کنید، سازمان خود را مشخص کنید .

Now add to this and add a general statement about your specific job.

حالا به این اضافه کنید و یک بیانیه کلی در مورد شغل خاص خود اضافه کنید.

Being an engineer is rewarding.

مهندس بودن پاداش دارد.

Notice here being starts the sentence because it's a gerund statement.

توجه داشته باشید که در اینجا این جمله شروع می شود زیرا یک جمله ی جرون است.

Jaron statements will absolutely make you sound more advanced.

عبارات Jaron قطعاً شما را پیشرفته تر می کند. می

You could say I love using my analytical skills to solve complex problems.

توانید بگویید من عاشق استفاده از مهارت های تحلیلی برای حل مسائل پیچیده هستم.

Love is a verb, a preference.

عشق یک فعل است، یک ترجیح.

So you need the verb, a preference plus a gerund.

بنابراین شما به فعل، یک ترجیح به اضافه یک جیروند نیاز دارید .

Love using.

عاشق استفاده کردن.

You could say I enjoy collaborating with my team.

می توان گفت از همکاری با تیمم لذت می برم .

Enjoy is a verb, a preference.

لذت بردن یک فعل است، یک ترجیح.

So you need the gerund.

بنابراین شما به جروند نیاز دارید.

I enjoy collaborating with my team and brainstorming unique solutions to complex problems.

من از همکاری با تیمم و ارائه راه حل های منحصر به فرد برای مشکلات پیچیده لذت می برم.

So sure, you could say brainstorming solutions to problems, but adding adjectives makes you

بنابراین مطمئناً می‌توانید راه‌حل‌های طوفان فکری برای مشکلات بگویید، اما افزودن صفت‌ها باعث می‌شود شما

sound more advanced.

پیشرفته‌تر به نظر برسید.

You just mentioned something positive about your work.

شما فقط به نکته مثبتی در مورد کار خود اشاره کردید.

Why not make a contrasting statement and start with?

چرا یک بیانیه متضاد بیان نمی کنید و با آن شروع نمی کنید؟

However, this is a transition word that we use to make a contrast and using transition

با این حال، این یک کلمه انتقالی است که ما از آن برای ایجاد تضاد استفاده می کنیم و استفاده از

words will make you sound so advanced.

کلمات انتقالی باعث می شود که شما بسیار پیشرفته به نظر برسید.

However, being an engineer also has its challenges.

با این حال، مهندس بودن نیز چالش هایی دارد.

So before we had positives about being an engineer.

بنابراین قبل از مهندس بودن نکات مثبتی داشتیم .

However, and now a negative about being an engineer, a contrast.

با این حال، و اکنون یک نکته منفی در مورد مهندس بودن، یک تضاد است.

So now you can share one of those challenges, specifically another transition word to make

بنابراین اکنون می‌توانید یکی از آن چالش‌ها را به اشتراک بگذارید، به‌ویژه یک کلمه انتقالی دیگر که به

you sound advanced.

شما پیشرفته‌تر بنظر برسد.

Specifically, I work around the clock to meet tight deadlines.

به طور خاص، من شبانه روز کار می کنم تا ضرب الاجل های فشرده را رعایت کنم.

To work around the clock is an expression, and using expressions really shows you understand

کار شبانه روزی یک عبارت است و استفاده از عبارات واقعاً نشان می دهد که شما

the language more at an advanced native level.

زبان را در سطح بومی پیشرفته بیشتر درک می کنید.

And of course, to work around the clock, you can just imagine.

و البته، برای کار شبانه روزی، فقط می توانید تصور کنید.

You work continuously, you work nonstop.

شما پیوسته کار می کنید، بی وقفه کار می کنید.

Now let's talk about hobbies.

حالا بیایید در مورد سرگرمی ها صحبت کنیم.

You can begin with a gerund statement that expresses your opinion on hobbies.

شما می توانید با یک جمله ژروند شروع کنید که نظر شما را در مورد سرگرمی ها بیان می کند.

In my opinion, having hobbies is integral to living a fulfilling life.

به نظر من، داشتن سرگرمی برای داشتن یک زندگی کامل ضروری است.

So our gerund statement is having hobbies is integral too.

بنابراین بیانیه ژروند ما این است که سرگرمی‌ها داشتن نیز ضروری است.

But then I just added on to that by expressing my opinion.

اما من فقط با بیان نظرم به آن اضافه کردم .

So let's review some opinion words.

پس بیایید چند کلمه نظر را مرور کنیم.

Of course in my opinion, in my view, from my perspective.

البته به نظر من، به نظر من، از دیدگاه من.

Notice here from from my perspective.

از دیدگاه من به اینجا توجه کنید. من

Personally, I think that you have at least four different opinion words.

شخصاً فکر می کنم که شما حداقل چهار کلمه نظر متفاوت دارید.

You can use these for in your vocabulary when you go for your IELTS.

وقتی برای آیلتس می روید، می توانید از این موارد در دایره لغات خود استفاده کنید .

Now let's get back to hobbies.

حالا بیایید به سرگرمی ها برگردیم.

You made your general statement, your gerund statement, beginning with an opinion word.

شما بیانیه کلی خود را بیان کردید، بیانیه جیروند خود را با یک کلمه نظر شروع کردید.

Now you can state your specific hobby.

اکنون می توانید سرگرمی خاص خود را بیان کنید.

I'm an avid hiker.

من یک کوهنورد مشتاق هستم.

Or maybe I'm an avid cyclist.

یا شاید من یک دوچرخه سوار مشتاق هستم.

Guitar player, tennis player, whatever your hobby is.

نوازنده گیتار، تنیس باز، سرگرمی شما هر چه باشد.

So here the structure is to be an avid and then you need a noun and this means you have

بنابراین در اینجا ساختار این است که مشتاق باشید و سپس به یک اسم نیاز دارید و این بدان معنی است که شما

a strong interest, passion or enthusiasm for that activity.

علاقه، اشتیاق یا اشتیاق شدید به آن فعالیت دارید.

Now you can make a gerund statement about why you enjoyed this activity.

اکنون می‌توانید در مورد اینکه چرا از این فعالیت لذت می‌برید، بیانیه‌ای بگویید.

Hiking gives me the opportunity to disconnect from my devices and enjoy the beauty of nature.

پیاده روی به من این فرصت را می دهد که از وسایلم جدا شوم و از زیبایی های طبیعت لذت ببرم.

Now notice that the jaron statement started with the verb hiking.

حال توجه کنید که عبارت jaron با فعل hiking شروع شده است.

You can also start a jaron statement with the noun, for example, guitar.

شما همچنین می توانید یک عبارت jaron را با اسم شروع کنید، به عنوان مثال، گیتار.

Guitar gives me the opportunity to you could say play guitar.

گیتار به من این فرصت را می دهد که شما می توانید بگویید گیتار بزن.

So you're using the verb form or the noun form with guitar.

بنابراین شما از فرم فعل یا شکل اسم با گیتار استفاده می کنید.

Both are correct.

هر دو درست هستند.

Now let's say you don't have any hobbies.

حالا فرض کنید هیچ سرگرمی ندارید.

Don't worry, you can still answer this question in a very advanced way.

نگران نباشید، هنوز هم می توانید به روشی بسیار پیشرفته به این سوال پاسخ دهید. می

You can say until now my focus has been on my career.

توان گفت تا کنون تمرکز من روی حرفه ام بوده است.

However, I'm considering taking up and then an activity taking up drawing.

با این حال، من در نظر دارم شروع به کار کنم و سپس یک فعالیت طراحی را شروع کنم.

So notice we have our present perfect.

بنابراین توجه داشته باشید که حال ما کامل است.

My focus has been because the action started in the past and continues until now.

تمرکز من بر این بوده است که این اقدام از گذشته شروع شده و تا کنون ادامه دارد.

Take U is the phrasal verb we use specifically with hobbies and activities to mean start

Take U فعل عبارتی است که ما به طور خاص برای سرگرمی‌ها و فعالیت‌ها به معنای شروع

and notice consider plus gerund.

و توجه در نظر گرفتن به علاوه gerund استفاده می‌کنیم.

I'm considering that's in the present continuous.

من در نظر دارم که در حال استمراری است.

I'm considering taking up Take is in the gerund because consider plus gerund.

من در نظر دارم که Take را به صورت جیروند در نظر بگیرم، زیرا به علاوه gerund را در نظر بگیرید.

You could also say.

شما همچنین می توانید بگویید.

However, I'd love to take up drawing.

با این حال، من دوست دارم طراحی را شروع کنم.

The expression here is I would love and then infinitive.

عبارت در اینجا I would love و سپس مصدر است.

Perhaps it's simpler to remember and it still sounds advanced, so feel free to use this

شاید به خاطر سپردن آن ساده تر باشد و هنوز هم پیشرفته به نظر می رسد، بنابراین همین

alternative now.

حالا از این جایگزین استفاده کنید.

You can still add on a gerund statement about drawing, but use the future simple because

هنوز هم می‌توانید یک عبارت Gerund درباره طراحی اضافه کنید، اما از آینده ساده استفاده کنید زیرا

you're not doing the activity right now.

در حال حاضر فعالیت را انجام نمی‌دهید.

Drawing will give me the opportunity to disconnect.

نقاشی به من فرصت قطع ارتباط می دهد.

You could say I'm confident that or I'm hopeful that drawing will give me the opportunity

می توانید بگویید من به آن اطمینان دارم یا امیدوار هستم که نقاشی به من فرصت

to disconnect.

قطع ارتباط بدهد.

You will sound very advanced.

شما بسیار پیشرفته به نظر خواهید رسید.

Now let's move on to tell me about your family.

حالا بیایید به من در مورد خانواده خود بگویید.

You can say I'm from a close knit family, close knit.

شما می توانید بگویید من از یک خانواده صمیمی هستم .

Notice that pronunciation close knit.

توجه کنید که تلفظ نزدیک گره بزنید.

This is an adjective that describes the family.

این صفتی است که خانواده را توصیف می کند.

Now this is the same as saying my family and I are very close.

حالا این همان است که بگویم من و خانواده ام خیلی به هم نزدیکیم.

My family and I, this is the subject.

من و خانواده ام، این موضوع است.

We, my family and I are very close.

من و خانواده ام خیلی صمیمی هستیم.

You can say everyone in my family gets along because everyone is conjugated as a singular.

می توان گفت همه افراد خانواده من با هم کنار می آیند زیرا همه به صورت مفرد با هم ترکیب می شوند.

Everyone gets along really well or use extremely well to sound more advanced.

همه با هم خیلی خوب کنار می آیند یا از آنها بسیار خوب استفاده می کنند تا پیشرفته تر به نظر برسند.

Here's a great expression.

در اینجا یک بیان عالی است.

Everyone says I take after my mom in looks and I take after my dad personality.

همه می گویند من از قیافه مادرم پیروی می کنم و شخصیت پدرم را دنبال می کنم.

When you take after someone it means that you resemble them physically.

وقتی کسی را تعقیب می کنید به این معنی است که از نظر فیزیکی شبیه او هستید.

So if you have a photo of you and your mom and people say, oh, I see the similarities,

بنابراین اگر از خودت و مادرت عکسی داشته باشی و مردم بگویند، اوه، من شباهت‌ها را می‌بینم،

you take after your mom because your mom came first and maybe your mom takes after your

دنبال مامانت می‌روی، چون مادرت اول بوده و شاید مادرت دنبال مادربزرگت باشد

grandmother, etcetera.

، و غیره.

But for personality, you can use this as well.

اما برای شخصیت، می توانید از این نیز استفاده کنید.

So maybe your dad is very funny and you are very funny, so you take after your dad in

بنابراین شاید پدر شما خیلی بامزه باشد و شما خیلی بامزه باشید، بنابراین شما از نظر شخصیتی از پدرتان استفاده می کنید،

personality, a great phrasal verb to use on the IELTS to sound very advanced.

یک فعل عباراتی عالی برای استفاده در آیلتس و بسیار پیشرفته به نظر می رسد.

Now let's move on to talking about travel.

حالا بیایید به صحبت در مورد سفر بپردازیم. می

You can say I'd love, I would love.

توانید بگویید دوست دارم، دوست دارم.

I'd love the opportunity to see Egypt, to travel to notice, travel to Egypt, but see

من دوست دارم این فرصت را داشته باشم که مصر را ببینم، سفر کنم تا متوجه شوم، به مصر سفر کنم، اما

Egypt, visit Egypt so know when certain verbs require additional prepositions.

مصر را ببینید، از مصر دیدن کنید، بنابراین بدانید که چه زمانی افعال خاص نیاز به حروف اضافه دارند.

Travel to a location, visit a location.

سفر به یک مکان، بازدید از یک مکان.

If I could travel anywhere, I'd choose Egypt.

اگر می توانستم به جایی سفر کنم، مصر را انتخاب می کردم.

This is our second conditional because it's hypothetical and notice we have modal plus

این دومین شرطی ما است زیرا فرضی است و توجه داشته باشید که ما فعل مبنا به اضافه معین داریم

base verb.

. از

Don't use the infinitive modal plus base verb.

فعل مصدر بعلاوه مبنا استفاده نکنید.

Of course you can use a gerund statement.

البته می توانید از عبارت gerund استفاده کنید.

Visiting Egypt is at the top of my list.

بازدید از مصر در صدر فهرست من است.

Imagine you have a list of places you want to visit and Egypt is at the top.

تصور کنید فهرستی از مکان هایی دارید که می خواهید از آن دیدن کنید و مصر در صدر قرار دارد.

You can make this more advanced by using the present perfect.

شما می توانید با استفاده از حال کامل این را پیشرفته تر کنید .

Travelling to Egypt has been at the top of my list for as long as I can remember, an

سفر به مصر از زمانی که به یاد دارم در صدر فهرست من قرار داشت،

action that started in the past and continues until now.

اقدامی که از گذشته آغاز شده و تا کنون ادامه دارد.

Now, why not use an opinion word?

حالا چرا از کلمه نظر استفاده نمی کنید؟

From my perspective, the pyramids are one of our world's greatest treasures.

از دیدگاه من، اهرام یکی از بزرگترین گنجینه های جهان ما هستند.

So you're sharing an opinion that reinforces why you want to visit Egypt.

بنابراین شما نظری را به اشتراک می گذارید که دلیل میل شما را برای بازدید از مصر تقویت می کند.

You can go on and say, and I'd revel in, I'd revel in the opportunity to see them with

شما می توانید ادامه دهید و بگویید، و من از آن لذت می برم، از فرصتی که آنها را با

my own eyes.

چشمان خودم ببینم لذت می برم.

The expression is to revel in the opportunity and then you're infinitive to see them.

تعبیر این است که از فرصت ها لذت ببری و سپس برای دیدن آنها نامتناهی هستی.

This is a very advanced way of saying I would thoroughly enjoy seeing the pyramids.

این یک روش بسیار پیشرفته برای گفتن است که من از دیدن اهرام کاملاً لذت می برم.

Now, as a bonus, let me share some phrases that you can use when you want to clarify

اکنون، به عنوان یک امتیاز، اجازه دهید عباراتی را به اشتراک بگذارم که می توانید برای روشن کردن

your answer.

پاسخ خود از آنها استفاده کنید.

So you're answering and you realize that the words aren't coming out very well.

بنابراین شما پاسخ می دهید و متوجه می شوید که کلمات خیلی خوب بیرون نمی آیند.

You can say what I'm trying to say is and then you can change your thought.

شما می توانید بگویید آنچه من می خواهم بگویم و سپس می توانید فکر خود را تغییر دهید.

You can express your thought a different way.

شما می توانید افکار خود را به روش دیگری بیان کنید.

What I mean is what I'm getting at is.

منظور من چیزی است که به آن می رسم.

What I'm trying to get at is to put it another way, in other words, and then you communicate

چیزی که من سعی می کنم به آن برسم این است که آن را به شکل دیگری بیان کنم، به عبارت دیگر، و سپس شما

your idea.

ایده خود را منتقل کنید.

I suggest memorizing four of these because they will be very helpful when you're taking

پیشنهاد می‌کنم چهار مورد از این موارد را حفظ کنید، زیرا زمانی که آیلتس خود را امتحان می‌کنید بسیار مفید خواهند بود

your IELTS.

.

Are you enjoying this lesson?

آیا از این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you about the Finely Fluent Academy.

اگر هستید، پس من می خواهم در مورد آکادمی Finely Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where we study native English speakers from TV,

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن افراد انگلیسی بومی را از تلویزیون،

the movies, YouTube, and the news so you can improve your listening skills of fast English,

فیلم‌ها، یوتیوب و اخبار مطالعه می‌کنیم تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

expand your vocabulary with natural expressions, and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. برای کسب اطلاعات بیشتر

You can look in the description for the link to learn more.

می توانید به لینک توضیحات مراجعه کنید .

Or you can go to my website and click on Finally, Fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی آخر، آکادمی روان کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

Amazing job.

کار شگفت انگیز

Now let's move on and you're going to learn 50 plus transition words.

حالا بیایید به جلو برویم و شما 50 کلمه انتقالی را یاد خواهید گرفت.

And these transition words will help you take a simple idea and make it more complex, more

و این کلمات انتقالی به شما کمک می کند تا یک ایده ساده را در نظر بگیرید و آن را پیچیده تر،

advanced, more C1.

پیشرفته تر، C1 تر کنید. بیا

Let's get started.

شروع کنیم.

So what exactly are transition words?

پس دقیقاً کلمات گذار چیست؟

Well, transition words are individual words or groups of words, phrases that you can use

خوب، کلمات انتقالی، کلمات یا گروه‌هایی از کلمات هستند، عباراتی که می‌توانید

to organize your ideas and to show connection between your ideas.

برای سازماندهی ایده‌های خود و نشان دادن ارتباط بین ایده‌های خود از آنها استفاده کنید.

They're commonly used in academic or formal writing, but you shouldn't limit their use

آنها معمولاً در نوشتار آکادمیک یا رسمی استفاده می شوند ، اما شما نباید استفاده از آنها را

to just that, because you can absolutely use them in your spoken English, and you should

فقط به این محدود کنید، زیرا می توانید کاملاً از آنها در مکالمه انگلیسی خود استفاده کنید و باید

use them in your spoken English to sound very advanced and professional.

در انگلیسی گفتاری خود از آنها استفاده کنید تا بسیار پیشرفته و حرفه ای به نظر برسند.

And if you watch to the end of this video, I'm going to share how you can use transition

و اگر تا پایان این ویدیو را تماشا کنید، می‌خواهم به اشتراک بگذارم که چگونه می‌توانید از

words to expand your ideas and to take a really simple idea and be able to talk on that idea

کلمات انتقالی برای گسترش ایده‌های خود استفاده کنید و یک ایده واقعا ساده بگیرید و بتوانید با

for longer using transition words.

استفاده از کلمات انتقالی برای مدت طولانی‌تری درباره آن ایده صحبت کنید.

So stay right to the end.

پس تا آخر بمون

So let's get started.

پس بیایید شروع کنیم.

You're going to learn over 50 transition words in this lesson.

شما در این درس بیش از 50 کلمه انتقالی را یاد خواهید گرفت .

Don't feel overwhelmed, just add them to your vocabulary as you go.

احساس ناراحتی نکنید، فقط در حین حرکت آنها را به دایره لغات خود اضافه کنید.

Our first group of transition words are used to show cause and effect causation.

اولین گروه از کلمات انتقالی ما برای نشان دادن علت و معلولی استفاده می شود.

So here I have two separate ideas.

بنابراین در اینجا من دو ایده جداگانه دارم.

I spilled my coffee.

قهوه ام را ریختم.

I changed my shirt.

پیراهنم را عوض کردم

Now this is where we can use a transition word to combine these ideas together and to

اکنون اینجاست که می‌توانیم از یک کلمه انتقال برای ترکیب این ایده‌ها و

show the relationship between them.

نشان دادن رابطه بین آنها استفاده کنیم.

I spilled my coffee.

قهوه ام را ریختم.

As a result, I changed my shirt cause and effect.

در نتیجه پیراهنم را علت و معلول تغییر دادم . در

Here are the transition words in this category and they're listed from most formal to least

اینجا کلمات انتقالی در این دسته وجود دارد و آنها از رسمی ترین به کمتر

formal, so you can take a screenshot of this consequently.

رسمی فهرست شده اند، بنابراین می توانید در نتیجه از آن اسکرین شات بگیرید . از

Hence, accordingly, thus, for that reason, as a result, therefore and so since, because

این رو، بنابراین، بنابراین، به همین دلیل، در نتیجه، بنابراین و بنابراین، زیرا به دلیل

due to now the example I gave you, I spilled my coffee.

مثالی که برای شما آوردم، قهوه ام را ریختم.

As a result, I changed my shirt.

در نتیجه پیراهنم را عوض کردم.

This is a casual statement.

این یک بیانیه اتفاقی است.

It might sound a little odd, perhaps out of place, to use a very formal transition word

ممکن است استفاده از یک کلمه انتقالی بسیار رسمی

such as consequently in such a common everyday speech.

مانند در نتیجه در چنین گفتار رایج روزمره کمی عجیب و غریب به نظر برسد .

I spilled my coffee.

قهوه ام را ریختم.

Consequently, I changed my shirt.

در نتیجه پیراهنم را عوض کردم.

You could absolutely say it.

شما کاملا می توانید آن را بگویید. از نظر

It's grammatically correct, but but the choice of transition word is just a little too formal.

گرامری درست است، اما انتخاب کلمه انتقال فقط کمی بیش از حد رسمی است.

So do not think that formal is the best and you absolutely should use formal.

بنابراین فکر نکنید که رسمی بهترین است و شما باید از رسمی استفاده کنید.

You should use formal when your ideas are more formal.

زمانی که ایده های شما رسمی تر است، باید از فرمال استفاده کنید .

They're more academic.

آکادمیک ترند

They're more professional in a business context.

آنها در زمینه کسب و کار حرفه ای تر هستند.

Let's look at a business context.

بیایید به یک زمینه تجاری نگاه کنیم.

The project is over budget.

پروژه بیش از بودجه است.

We have to cut cost, so again, we'll show our cause and effect.

ما باید هزینه را کاهش دهیم، بنابراین باز هم علت و معلول خود را نشان خواهیم داد.

We'll use a transition word to combine these ideas.

ما از یک کلمه انتقال برای ترکیب این ایده ها استفاده می کنیم.

And because it's a more formal context, I can use a more formal transition word.

و چون زمینه رسمی تری است، می توانم از کلمه انتقال رسمی تری استفاده کنم.

The project is over budget, hence consequently.

این پروژه بیش از بودجه است، در نتیجه.

Thus, we have to cut costs.

بنابراین، ما باید هزینه ها را کاهش دهیم.

Our next group of transition words is chronology.

گروه بعدی ما از کلمات انتقالی، گاه‌شماری است.

This is how events are related, based on when they occur.

وقایع بر اساس زمان وقوعشان اینگونه به هم مرتبط هستند .

So think of time.

پس به زمان فکر کن

Here are three events.

در اینجا سه ​​رویداد وجود دارد.

I went to the store.

به مغازه رفتم.

I worked out.

من کار کردم.

I made dinner.

شام درست کردم

Now, of course, we can add First, Second, Third, first, next.

البته اکنون می توانیم First، Second، Third، first، next را اضافه کنیم.

Finally, that's chronology and it instantly sounds more organized and more advanced advanced

در نهایت، این زمان بندی است و وقتی کلمات انتقال را اضافه می کنید، فوراً سازماندهی شده تر و پیشرفته تر به نظر می رسد

when you add the transition words.

.

So let's review the transition words in this category first.

پس بیایید ابتدا کلمات انتقالی در این دسته را مرور کنیم.

Firstly to start to begin at the beginning at the start, second, secondly after, afterwards,

اولاً شروع برای شروع در ابتدا در شروع، دوم، دوم بعد، بعد،

next, then subsequently later, 3rd, thirdly after, afterwards, next, then subsequently

بعد، سپس متعاقباً بعد، 3، سوم، بعد، بعد، بعد، سپس متعاقباً

later.

بعد. در

Finally, lastly, last but not least, now notice that for the 2nd and 3rd events, many of the

نهایت، در نهایت، آخرین اما نه کم اهمیت، اکنون توجه کنید که برای رویدادهای 2 و 3، بسیاری از

transition words are the same.

کلمات انتقال یکسان هستند. می

You can use after, after for the 2nd and 3rd event, or you can use next, next for the 2nd

توانید از after، after برای رویداد 2 و 3 استفاده کنید ، یا می توانید از next، next برای

and 3rd and 4th and 5th event.

رویداد 2 و 3 و 4 و 5 استفاده کنید.

But you might want to avoid that so you don't sound repetitive using the same transition

اما ممکن است بخواهید از آن اجتناب کنید تا با استفاده از همان

word again and again so you can use next, then then subsequently subsequently finally

کلمه انتقال بارها و بارها تکراری به نظر نرسید تا بتوانید از بعدی استفاده کنید، سپس متعاقباً متعاقباً در نهایت

so you can use the different transition words just to show off your advanced vocabulary.

تا بتوانید از کلمات انتقالی مختلف فقط برای نشان دادن واژگان پیشرفته خود استفاده کنید.

Our next category of transition words is to show contrast when you have two opposing ideas.

دسته بعدی ما از کلمات انتقالی، نشان دادن تضاد زمانی است که دو ایده مخالف دارید.

Let me give you 2 ideas.

بگذارید 2 ایده به شما بدهم.

I love ice cream.

من عاشق بستنی ام.

I'm lactose intolerant, so can you see how these two ideas are in opposition?

من عدم تحمل لاکتوز دارم، پس می توانید ببینید که این دو ایده چگونه در تضاد هستند؟

I love ice cream is great.

من عاشق بستنی هستم عالیه

It's a really positive thing.

واقعا چیز مثبتی است.

But I'm lactose intolerant?

اما من عدم تحمل لاکتوز دارم؟

That's negative and it also means that I can't eat ice cream.

این منفی است و همچنین به این معنی است که من نمی توانم بستنی بخورم.

So those ideas are in opposition.

بنابراین این ایده ها در تقابل هستند.

So we can use our contrasting transition words.

بنابراین می توانیم از کلمات انتقال متضاد خود استفاده کنیم.

However, although though, but.

با این حال، اگرچه اگرچه، اما.

I love ice cream, but I'm lactose intolerant.

من عاشق بستنی هستم، اما به لاکتوز حساسیت ندارم.

Same thing.

همین مورد

The transition words are listed from most formal to least formal.

کلمات گذار از رسمی ترین به کم رسمی ترین فهرست شده اند.

Again, you could say I love ice cream.

باز هم می توان گفت من عاشق بستنی هستم.

However, I'm lactose intolerant.

با این حال، من حساسیت به لاکتوز دارم.

But again, these ideas are quite simple, so you probably want a more simple transition

اما باز هم، این ایده ها بسیار ساده هستند، بنابراین احتمالاً یک کلمه انتقال ساده تر می خواهید

word.

.

Our next category of transition words is addition of similar ideas.

دسته بعدی ما از کلمات انتقالی اضافه کردن ایده های مشابه است.

I love ice cream.

من عاشق بستنی ام.

I love cake.

من کیک دوست دارم.

It's adding a similar idea because they're both in the same category, which is desserts

این یک ایده مشابه را اضافه می کند زیرا هر دو در یک دسته قرار می گیرند، که دسر

or sweets.

یا شیرینی است.

The most common transition words from most formal to least formal in this category are

متداول ترین کلمات انتقالی از رسمی ترین به کم رسمی ترین در این دسته،

furthermore, moreover, further additionally, in addition also and I love ice cream and

علاوه بر این، علاوه بر این، بیشتر علاوه بر این، علاوه بر این، همچنین و من عاشق بستنی هستم و

I love cake.

من عاشق کیک هستم.

Obviously you know that one, so why not try to advance your vocabulary by using?

بدیهی است که شما آن را می دانید، پس چرا سعی نکنید با استفاده از واژگان خود را ارتقا دهید؟

In addition, I love ice cream.

علاوه بر این من عاشق بستنی هستم.

In addition, I love cake.

علاوه بر این من عاشق کیک هستم.

Now let's talk about generality.

حالا بیایید در مورد کلیت صحبت کنیم.

This is when things are true most of the time.

این زمانی است که همه چیز در بیشتر مواقع صادق است.

The most common transition words in this category are in general, generally, Generally speaking,

متداول ترین کلمات انتقالی در این دسته به طور کلی، به طور کلی، به طور کلی، به طور کلی، در

By and large, for the most part, most of the time.

بیشتر موارد، اکثر اوقات هستند.

More often than not.

اغلب اوقات.

Usually, typically, mostly.

معمولا، به طور معمول، بیشتر.

So let's take an example.

پس بیایید یک مثال بزنیم.

Our meetings are very productive.

جلسات ما بسیار سازنده است. البته

Now, of course, I'm sure there's one or two meetings that aren't very productive, but

الان مطمئنم یکی دو جلسه هست که خیلی مثمر ثمر نیست، اما در

most of the time in general, generally speaking, our meetings are very productive.

اکثر مواقع به طور کلی، جلسات ما بسیار پربار است.

Now let's look at the category of examples.

حال بیایید به دسته نمونه ها نگاه کنیم.

There are really only three main transition words, for example, as an example, for instance,

واقعاً فقط سه کلمه انتقال اصلی وجود دارد ، به عنوان مثال، به عنوان مثال،

this software has really helped us.

این نرم افزار واقعاً به ما کمک کرده است.

Now it can make your point a lot stronger or help you expand on your idea by adding

اکنون می تواند نظر شما را بسیار قوی تر کند یا با افزودن یک مثال به شما کمک کند ایده خود را گسترش دهید

an example.

.

This software has really helped us.

این نرم افزار واقعا به ما کمک کرده است.

For example, as an example, for instance, it reduced our error rate by 40%.

به عنوان مثال، به عنوان مثال، به عنوان مثال، میزان خطای ما را تا 40٪ کاهش داد.

Our next category is emphasis.

دسته بعدی ما تاکید است.

This category is used to make a point stronger by adding more supporting information.

این دسته برای تقویت یک نکته با افزودن اطلاعات پشتیبانی بیشتر استفاده می شود.

Let's take a simple example.

بیایید یک مثال ساده بزنیم.

I love pie.

من عاشق پای هستم.

Now what If I wanted to make this point stronger?

حالا اگر بخواهم این نکته را قوی تر کنم چه؟

I could say it's my favorite dessert.

می توانم بگویم این دسر مورد علاقه من است.

I love pie.

من عاشق پای هستم.

In fact, it's my favorite dessert.

در واقع، این دسر مورد علاقه من است.

I love pie.

من عاشق پای هستم.

As a matter of fact, it's my favorite dessert.

در واقع، این دسر مورد علاقه من است.

These are the only two transition words that are commonly used to add emphasis and finally

اینها تنها دو کلمه انتقالی هستند که معمولاً برای اضافه کردن تاکید و در نهایت

conclusion transition words.

کلمات انتقال نتیجه استفاده می شوند.

Notice I just used a transition word and finally that is a conclusion transition word.

توجه کنید که من فقط از یک کلمه انتقال استفاده کردم و در نهایت آن یک کلمه انتقال نتیجه است.

Now of course in this category we use these transition words when we want to end what

البته در این دسته، زمانی که می‌خواهیم به آنچه می‌بینیم پایان دهیم،

we're seeing, end our speech and our presentation.

سخنرانی و ارائه خود را پایان دهیم، از این کلمات انتقالی استفاده می‌کنیم. در

Here are the most common transition words listed from most formal to least formal.

اینجا رایج ترین کلمات انتقالی فهرست شده از رسمی ترین به کم رسمی ترین آمده است.

In conclusion to conclude, to summarize in sum, all things considered.

در خاتمه برای جمع بندی، به طور خلاصه، همه موارد در نظر گرفته شده است.

Finally, overall ultimately in the end to wrap up, to sum up, All in all, so let's say

در نهایت، در نهایت، در نهایت در پایان، برای جمع بندی، در مجموع، بنابراین بیایید بگوییم که

I'm ending my presentation at work and I want my colleagues to remember one very important

من سخنرانی خود را در محل کار پایان می دهم و می خواهم همکارانم یک واقعیت بسیار مهم را به خاطر بسپارند

fact and that fact is if we want to remain competitive, we have to invest in automation.

و این واقعیت این است که اگر بخواهیم باقی بمانیم. رقابتی، ما باید در اتوماسیون سرمایه گذاری کنیم.

Now to let my colleagues know that this is the last point I'm going to make.

حالا به همکارانم اطلاع بدهم که این آخرین نکته ای است که می خواهم به آن اشاره کنم.

My final point, I'm going to add a conclusion, transition word.

نکته پایانی من، یک نتیجه گیری، کلمه انتقالی را اضافه می کنم.

Ultimately, if we want to remain competitive, we have to invest in automation.

در نهایت، اگر می‌خواهیم رقابتی باقی بمانیم، باید روی اتوماسیون سرمایه‌گذاری کنیم.

So now you have 50 plus transition words to help you communicate your ideas in a very

بنابراین اکنون شما بیش از 50 کلمه انتقالی دارید که به شما کمک می کند تا ایده های خود را به

professional and organized way.

روشی بسیار حرفه ای و سازمان یافته منتقل کنید.

Before you go, let me share a bonus tip with you.

قبل از رفتن، اجازه دهید یک نکته جایزه را با شما به اشتراک بگذارم .

You can use transition words to help you expand on your ideas.

می توانید از کلمات انتقالی برای کمک به گسترش ایده های خود استفاده کنید.

So let's take one idea.

پس بیایید یک ایده داشته باشیم.

In general, our meetings are very productive.

به طور کلی، جلسات ما بسیار سازنده است.

Now I can pick any category of transition word.

اکنون می توانم هر دسته از کلمه انتقالی را انتخاب کنم .

To expand on this idea.

برای گسترش این ایده.

I could add a contrast.

من می توانم یک کنتراست اضافه کنم.

However, they usually run over time, so this is an opposing idea.

با این حال، آنها معمولا در طول زمان اجرا می شوند، بنابراین این یک ایده مخالف است.

Now let me give an example of my last point to add emphasis and to expand even more.

حال اجازه دهید یک مثال از آخرین نکته خود را برای تأکید بیشتر و گسترش بیشتر بیان کنم.

For example, today our meeting was scheduled to end at 11 and it went until 11/17.

مثلا امروز قرار بود جلسه ما ساعت 11 تمام شود و تا 17/11 ادامه داشت.

So let's expand on this even more.

پس بیایید این را بیشتر بسط دهیم. پایان 17 دقیقه

What was the effect of the meeting running over by 17 minutes?

جلسه چه تاثیری داشت ؟

As a result, I was late for a meeting with a client.

در نتیجه برای ملاقات با مشتری دیر آمدم .

Hmm.

هوم

Were there any other effects?

اثرات دیگری هم داشت؟

If there were, I could use an addition of a similar idea.

اگر وجود داشت، می‌توانم از یک ایده مشابه استفاده کنم.

Transition word.

کلمه انتقالی

Additionally, I had to work through lunch to catch up.

علاوه بر این، مجبور شدم تا ناهار کار کنم تا به عقب برسم.

As you can see, transition words are an excellent way to expand on your ideas.

همانطور که می بینید، کلمات گذار راهی عالی برای گسترش ایده های شما هستند.

So now it's your turn.

پس حالا نوبت شماست.

In the comments below, why don't you take three or more transition words and start with

در نظرات زیر، چرا سه یا چند کلمه انتقالی را انتخاب نمی کنید و با

one idea and then just pick any other category and expand on that idea with three or more

یک ایده شروع نمی کنید و سپس فقط هر دسته دیگری را انتخاب می کنید و آن ایده را با سه یا چند

transition words.

کلمه انتقالی گسترش نمی دهید.

So you can do that in the comments below.

بنابراین می توانید این کار را در نظرات زیر انجام دهید.

You are doing so great.

خیلی عالی کار میکنی

Now on your IELTS, you are going to share your opinion.

اکنون در مورد آیلتس، شما می خواهید نظر خود را به اشتراک بگذارید.

You've already learned some opinion words, but let me fill your vocabulary.

شما قبلاً برخی از کلمات نظری را یاد گرفته اید، اما بگذارید دایره لغات شما را پر کنم.

Now you're going to learn over 50 opinion words, and these opinion words will help you

اکنون بیش از 50 کلمه نظر را یاد خواهید گرفت ، و این کلمات نظری به شما کمک می کند تا

share your ideas in a natural but advanced C one way.

ایده های خود را به یک روش C طبیعی اما پیشرفته به اشتراک بگذارید .

Are you ready to add 50 plus phrases to your vocabulary to confidently share your opinions?

آیا آماده هستید 50 عبارت به اضافه به دایره لغات خود اضافه کنید تا با اطمینان نظرات خود را به اشتراک بگذارید؟

Of course you can use this when you're in meetings at work, you're giving a presentation,

البته شما می توانید از این استفاده کنید زمانی که در جلسات در محل کار هستید، در حال ارائه یک سخنرانی،

you're talking to some friends, you're going to a networking event, you're at a party.

صحبت با برخی از دوستان، رفتن به یک رویداد شبکه، شما در یک مهمانی هستید.

So you can use this in more formal and informal situations as well.

بنابراین می توانید در موقعیت های رسمی و غیررسمی تر نیز از آن استفاده کنید .

Now let's get started with first sharing your personal opinion.

حالا بیایید ابتدا نظر شخصی خود را به اشتراک بگذاریم .

Let's say you're in a work meeting and you have an idea you want to share with everyone.

فرض کنید در یک جلسه کاری هستید و ایده ای دارید که می خواهید با همه به اشتراک بگذارید.

We should hire a marketing expert to build our website.

ما باید یک متخصص بازاریابی برای ساخت وب سایت خود استخدام کنیم.

You can absolutely see that, but you can sound more professional, more advanced if you use

شما کاملاً می توانید آن را ببینید، اما اگر از یک کلمه نظر استفاده کنید، می توانید حرفه ای تر و پیشرفته تر به نظر برسید

an opinion word.

.

Now there are many different phrases you can use to share your personal opinion.

اکنون عبارات مختلفی وجود دارد که می توانید برای به اشتراک گذاشتن نظر شخصی خود از آنها استفاده کنید.

I recommend starting with two to three that you like the most, and then you can add more

توصیه می‌کنم با دو تا سه موردی که بیشتر دوست دارید شروع کنید، و بعد از اینکه

once you get comfortable with them so you have variety and you're not always using the

با آنها راحت شدید، می‌توانید تعداد بیشتری اضافه کنید تا تنوع داشته باشید و همیشه از یک مورد استفاده نکنید

same one.

.

Here's the list in my opinion, as far as I'm concerned, from my perspective, from my point

این لیست به نظر من است، تا آنجا که به من مربوط می شود، از دیدگاه من، از دیدگاه من،

of view, personally, I think that in my view, I'd say that I believe that.

شخصا، فکر می کنم از نظر من، می توانم بگویم که من به آن اعتقاد دارم.

I strongly, firmly believe that.

من قویاً به آن اعتقاد دارم.

I'm convinced that.

من متقاعد شده ام که

There's no doubt in my mind that I feel that in my mind it seems to me that.

هیچ شکی در ذهن من نیست که احساس می کنم در ذهنم چنین به نظر می رسد.

So let's take our idea again.

پس بیایید دوباره ایده خود را بپذیریم.

We should hire a marketing expert to build our website.

ما باید یک متخصص بازاریابی برای ساخت وب سایت خود استخدام کنیم.

As far as I'm concerned, we should hire a marketing expert in my opinion, in my mind.

تا جایی که به من مربوط می شود، به نظر من، به نظر من، باید یک متخصص بازاریابی استخدام کنیم.

Personally, I think that we should hire a marketing expert so you can use any one of

من شخصاً فکر می کنم که باید یک متخصص بازاریابی استخدام کنیم تا بتوانید از هر یک از

these.

این موارد استفاده کنید.

And remember, variety is key.

و به یاد داشته باشید، تنوع کلیدی است.

You don't always want to say, in my opinion, you can absolutely use that, but you want

شما همیشه نمی خواهید بگویید، به نظر من، می توانید کاملاً از آن استفاده کنید، اما می خواهید

to have variety.

تنوع داشته باشید.

Now let's talk about agreeing with an opinion.

حالا اجازه دهید در مورد موافقت با یک نظر صحبت کنیم.

So you're in a meeting and a colleague says we should postpone the conference.

بنابراین شما در یک جلسه هستید و یکی از همکاران می گوید باید کنفرانس را به تعویق بیندازیم.

Or your colleague used an opinion word and said, I firmly believe that we should postpone

یا همکارتان از یک کلمه نظر استفاده کرد و گفت من اعتقاد راسخ دارم که کنفرانس را به تعویق بیندازیم

the conference.

.

Now let's say that you agree with your colleague.

حال فرض کنید که شما با همکار خود موافق هستید.

What can you say?

چی میتونی بگی؟

Well, again, here's a big list.

خوب، دوباره، اینجا یک لیست بزرگ است.

Start with one to two and add them as you get comfortable.

با یک تا دو شروع کنید و در صورت راحتی آنها را اضافه کنید .

I agree.

موافقم.

I agree with you.

من با شما موافقم.

I think so too.

من هم همینطور فکر می کنم.

That's a good point.

نکته خوبی است.

You're right.

حق با شماست.

Definitely.

قطعا.

Absolutely.

کاملا.

I 2nd that I couldn't have said it better myself.

دوم اینکه خودم بهتر از این نمی توانستم بگویم .

I couldn't agree more.

من نمی توانستم بیشتر موافق باشم.

We're on the same page.

ما در یک صفحه هستیم.

You hit the nail on the head.

میخ را به سر می کوبید.

So your colleague says from my perspective, we should postpone the conference.

بنابراین همکار شما از دیدگاه من می گوید، ما باید کنفرانس را به تعویق بیندازیم.

And you say I couldn't agree more, we should postpone the conference.

و شما می گویید من نمی توانم بیشتر موافق باشم، باید کنفرانس را به تعویق بیندازیم.

You're right, we should postpone the conference.

حق با شماست، ما باید کنفرانس را به تعویق بیندازیم.

Absolutely we should postpone the conference.

قطعا باید کنفرانس را به تعویق بیندازیم.

I agree with you.

من با شما موافقم.

Now let's say your colleague shared an opinion that started with, I don't think, I don't

حالا فرض کنید همکار شما نظری را به اشتراک گذاشت که با شروع شد، فکر نمی‌کنم،

think we should postpone the conference.

فکر نمی‌کنم کنفرانس را به تعویق بیندازیم.

Personally, I don't think we should postpone the conference.

شخصاً فکر نمی کنم که کنفرانس را به تعویق بیندازیم .

We have one very specific phrase that you can use when you want to agree with a negative

ما یک عبارت بسیار خاص داریم که وقتی می‌خواهید با نظر منفی موافق باشید، می‌توانید از آن استفاده کنید

opinion.

.

Do you know what that is in my mind?

میدونی چی تو ذهنم هست؟ به

I don't think we should postpone the conference.

نظر من نباید کنفرانس را به تعویق بیندازیم.

Neither do I.

من نه

Neither do I.

You only use this when you're agreeing with I don't think.

.

Neither do I.

من هم همینطور.

Now let's talk about disagreeing with an opinion.

حالا بیایید در مورد مخالفت با یک نظر صحبت کنیم.

So you're in a meeting and your calling says, in my mind we should look for a new supplier.

بنابراین شما در یک جلسه هستید و تماس شما می گوید، در ذهن من باید به دنبال یک تامین کننده جدید باشیم.

Now you don't agree.

حالا شما موافق نیستید

What can you say?

چی میتونی بگی؟

You can say I disagree with you.

می توانید بگویید من با شما مخالفم. می

I'm afraid I disagree.

ترسم مخالفت کنم

On the contrary, I understand where you're coming from, but I respect your opinion.

برعکس، من می فهمم که شما از کجا می آیید، اما به نظر شما احترام می گذارم.

But that's a good point.

اما این نکته خوبی است.

However, I see your point, but I have a different perspective, I think.

با این حال، من نظر شما را می بینم، اما فکر می کنم دیدگاه دیگری دارم.

Can I share my opinion?

آیا می توانم نظر خود را به اشتراک بگذارم؟

That's one way of looking at it.

این یکی از راه های نگاه کردن به آن است.

But have you considered the fact that no, the first one I shared, I disagree with you

اما آیا به این واقعیت توجه کرده‌اید که نه، اولین موردی که من به اشتراک گذاشتم، من با شما مخالفم

is probably the least commonly used because it sounds argumentative and we generally want

احتمالاً کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد، زیرا به نظر استدلالی به نظر می‌رسد و ما معمولاً می‌خواهیم

to say this softly to someone, so it's way more common to say I'm afraid.

این را به آرامی به کسی بگوییم، بنابراین بسیار رایج‌تر است که بگوییم من هستم. می ترسد

I'm afraid I disagree with you, it makes it a lot softer.

می ترسم با شما مخالف باشم، این کار را بسیار نرم تر می کند.

Or you could acknowledge that I respect your opinion, but I don't think that's a good idea.

یا می توانید تصدیق کنید که من به نظر شما احترام می گذارم ، اما فکر نمی کنم این ایده خوبی باشد.

I respect your opinion, but I think we should keep our supplier.

من به نظر شما احترام می گذارم، اما فکر می کنم ما باید تامین کننده خود را حفظ کنیم.

My personal favorite in this category is I understand where you're coming from, but and

مورد علاقه شخصی من در این دسته این است که می‌دانم از کجا آمده‌اید، اما

then you share your opinion or whatever information you like.

سپس نظر خود یا هر اطلاعاتی را که دوست دارید به اشتراک می‌گذارید. می

I understand where you're coming from.

فهمم از کجا می آیی

This is another way of saying I respect your opinion.

این یک راه دیگر برای گفتن من به نظر شما است.

I understand where you're coming from, but right now isn't the best time to change our

من درک می کنم که شما از کجا می آیید، اما در حال حاضر بهترین زمان برای تغییر

suppliers because it's our busiest time of year.

تامین کنندگان ما نیست زیرا شلوغ ترین زمان ما در سال است.

We should wait until Q4.

باید تا Q4 صبر کنیم.

And remember, you can add your personal opinion words as well.

و به یاد داشته باشید، می توانید نظرات شخصی خود را نیز اضافه کنید.

From my perspective, in my mind, from my point of view, we should wait until Q4 so you can

از دیدگاه من، در ذهن من، از دیدگاه من ، ما باید تا Q4 صبر کنیم تا بتوانید

absolutely combine these different opinion words together.

این نظرات متفاوت را با هم ترکیب کنید.

Now let's talk about sharing a general opinion.

حالا بیایید در مورد به اشتراک گذاشتن یک نظر کلی صحبت کنیم.

So something that most people would agree with.

بنابراین چیزی که اکثر مردم با آن موافق هستند .

Here's a statement.

در اینجا یک بیانیه است.

Repetition is key when you're learning any new skill.

زمانی که در حال یادگیری هر مهارت جدیدی هستید، تکرار کلیدی است .

Now, I personally believe this, but it's not my opinion per se.

حالا من شخصاً به این اعتقاد دارم، اما به خودی خود این نظر من نیست.

This is just a commonly held opinion by most people, by many different people.

این فقط یک نظر رایج توسط اکثر مردم، توسط بسیاری از افراد مختلف است.

So here are some general opinion words you can use.

بنابراین در اینجا چند کلمه نظر کلی وجود دارد که می توانید استفاده کنید.

It's said that it's believe that I've heard that.

گفته می شود که من این را شنیده ام.

It's considered that.

آن در نظر گرفته شده است. به

It's generally accepted that most agree that some say that.

طور کلی پذیرفته شده است که اکثر آنها موافق هستند که برخی چنین می گویند.

It goes without saying that researchers experts suggest that.

ناگفته نماند که محققان متخصصان این امر را پیشنهاد می کنند.

So I could say it's generally accepted that repetition is key when you're learning any

بنابراین می توانم بگویم که به طور کلی پذیرفته شده است که وقتی در حال یادگیری هر مهارت جدیدی هستید، تکرار کلیدی است

new skill.

.

And personally I agree.

و شخصا موافقم

And personally I couldn't have said it better myself.

و شخصاً خودم بهتر از این نمی توانستم بگویم .

So you absolutely can share a general opinion, but then agree with that general opinion using

بنابراین شما کاملاً می توانید یک نظر کلی را به اشتراک بگذارید، اما سپس با استفاده از

one of the phrases you've already learned.

یکی از عباراتی که قبلاً یاد گرفته اید، با آن نظر کلی موافقت کنید.

Or maybe you want to disagree with this statement.

یا شاید بخواهید با این جمله مخالف باشید.

Well, then of course you can use one of the phrases to disagree.

خب، مطمئناً می توانید از یکی از عبارات برای مخالفت استفاده کنید.

On the contrary, repetition isn't that important.

برعکس، تکرار چندان مهم نیست. می

I'm afraid I disagree.

ترسم مخالفت کنم

Repetition isn't that important in my mind.

تکرار در ذهن من چندان مهم نیست.

And then you can share your opinion.

و سپس می توانید نظر خود را به اشتراک بگذارید.

And finally, let's talk about how to ask someone for their opinion.

و در آخر، بیایید در مورد اینکه چگونه از کسی نظر بخواهیم صحبت کنیم.

So let's say I shared a general opinion.

بنابراین فرض کنید من یک نظر کلی را به اشتراک گذاشتم.

Most agree that repetition is key when learning a new skill, and I want to ask for your opinion

اکثراً موافق هستند که تکرار در یادگیری یک مهارت جدید کلیدی است و من می خواهم نظر شما را

on this specific topic.

در مورد این موضوع خاص بپرسم. می

I can say Do you agree?

توانم بگویم موافقی؟

What's your opinion?

نظرتون چیه؟

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

What are your thoughts?

نظر شما چیست؟

What's your view?

نظر شما چیست؟

How do you see the situation?

وضعیت را چگونه می بینید؟

What's your take on it?

نظر شما در مورد آن چیست؟

What about you?

تو چطور؟

How about you?

در مورد شما چطور؟ آیا

Has that been your experience?

این تجربه شما بوده است؟

What is your experience been?

تجربه شما چی بوده؟

Are we on the same page?

آیا ما در یک صفحه هستیم؟

Is that something you would support too?

آیا این چیزی است که شما نیز از آن حمایت می کنید؟

So if you're talking to someone who's currently learning a new skill, it could be really interesting

بنابراین اگر با کسی صحبت می کنید که در حال حاضر در حال یادگیری یک مهارت جدید است، می تواند واقعا جالب باشد

to ask them, Has that been your experience?

که از او بپرسید، آیا این تجربه شما بوده است؟

What are your thoughts on that?

نظر شما در آن مورد چیست؟

Do you agree?

موافقید؟

So now you have 50 plus phrases that you can use in any situation.

بنابراین اکنون 50 عبارت اضافه دارید که می توانید در هر شرایطی از آنها استفاده کنید.

Formal, informal, professional meeting, casual party with friends to talk about opinions.

جلسه رسمی، غیر رسمی، حرفه ای، مهمانی معمولی با دوستان برای صحبت در مورد نظرات.

Because everybody loves sharing their opinion, right?

چون همه دوست دارند نظرشان را به اشتراک بگذارند، درست است؟

So now you get to share your opinion.

بنابراین اکنون می توانید نظر خود را به اشتراک بگذارید. از

I want you to share either a personal opinion or a general opinion related to the subject

شما می خواهم نظر شخصی یا نظر کلی مرتبط با موضوع

of languages in the comments below and the fun part.

زبان را در نظرات زیر و قسمت سرگرم کننده به اشتراک بگذارید.

You can look in the comments and then you can reply back to the other students and you

شما می توانید در نظرات نگاه کنید و سپس می توانید به سایر دانش آموزان پاسخ دهید و

can agree or you can disagree, or maybe you can even ask someone more information about

می توانید موافق یا مخالف باشید، یا حتی می توانید اطلاعات بیشتری در مورد نظر شخصی بپرسید

their opinion.

.

Try to use the different opinion words that you learned in this lesson, So have fun in

سعی کنید از کلمات نظر متفاوتی که در این درس یاد گرفتید استفاده کنید، پس در

the comments.

نظرات لذت ببرید.

Hello, you have already learned so much.

سلام خیلی چیزا یاد گرفتی

Now let's talk about your daily routine.

حالا بیایید در مورد برنامه روزانه شما صحبت کنیم.

And we're going to transform a boring and basic daily routine into an advanced C1 daily

و ما یک برنامه روزانه خسته کننده و اولیه را به یک روال روزانه پیشرفته C1 تبدیل می کنیم

routine.

. بیا

Let's go.

بریم.

Let's talk about Mark's daily routine.

بیایید در مورد کارهای روزمره مارک صحبت کنیم.

Say hello to Mark.

به مارک سلام کنید.

Mark is a manager, he's married, and he has two young kids.

مارک یک مدیر است، او متاهل است و دو فرزند خردسال دارد.

Let me tell you about Mark's daily routine at an advanced C1 level.

اجازه دهید در مورد روتین روزانه مارک در سطح پیشرفته C1 به شما بگویم.

And after, I'll explain all the advanced vocabulary and grammar that you can add to your speech.

و بعد، تمام واژگان و دستور زبان پیشرفته ای را که می توانید به گفتار خود اضافه کنید، توضیح خواهم داد.

The alarm rings at 6:30 AM, signaling the beginning of Mark's day With precision.

زنگ ساعت 6:30 صبح به صدا در می‌آید که با دقت شروع روز مارک را نشان می‌دهد.

He orchestrates the morning routine, ensuring his two energetic children are dressed and

او برنامه صبحگاهی را تنظیم می کند و مطمئن می شود که دو فرزند پرانرژی خود لباس پوشیده و

fed as the aroma of coffee fills the air.

تغذیه می شوند، زیرا عطر قهوه فضا را پر می کند.

Mark reviews his schedule preparing for the day ahead.

مارک برنامه خود را برای آماده شدن برای روز آینده مرور می کند.

Notice how this daily routine started in a very advanced way, almost a poetic way.

توجه کنید که چگونه این روال روزانه به شیوه ای بسیار پیشرفته و تقریباً شاعرانه آغاز شد.

The alarm rings at 6:30 AM.

زنگ ساعت 6:30 صبح به صدا در می آید.

Most students would simply say I wake up at 6:30 AM or in this case Mark wakes up at 6:30

اکثر دانش‌آموزان به سادگی می‌گویند که من ساعت 6:30 صبح بیدار می‌شوم یا در این مورد مارک در ساعت 6:30

AM.

صبح از خواب بیدار می‌شود.

But this is very beginner and boring.

اما این بسیار مبتدی و خسته کننده است.

The alarm rings at 6:30 AM.

زنگ ساعت 6:30 صبح به صدا در می آید.

That sounds so advanced.

این خیلی پیشرفته به نظر می رسد.

Why don't you try that?

چرا آن را امتحان نمی کنید؟

You can say my alarm instead of the alarm.

می توانید به جای زنگ هشدار من را بگویید.

You can make it possessive.

می توانید آن را مالکیت کنید.

My alarm rings present simple conjugated with my alarm it my alarm rings at.

زنگ زنگ من به صورت ساده با زنگ هشدار من که زنگ هشدار من در آن زنگ می زند، همراه است.

Put that in the comments and share what time your alarm rings.

آن را در نظرات قرار دهید و ساعت زنگ شما را به اشتراک بگذارید .

Which is an alternative to saying I wake up at.

که جایگزینی برای گفتن من در آن بیدار می شوم است.

My alarm rings at.

زنگ من به صدا در می آید

As for me, my alarm rings at 5:30 AM signaling the beginning of Mark's day.

در مورد من، زنگ ساعت 5:30 صبح به صدا در می آید که نشانه آغاز روز مارک است.

Notice here we have signaling in the ING form.

توجه داشته باشید که در اینجا سیگنالینگ در فرم ING داریم.

This is a present participle.

این یک فاعل است.

It adds description by showing the result of the action with precision.

با نشان دادن نتیجه عمل با دقت توضیحات را اضافه می کند.

Precision means that there was a high level of accuracy.

دقت به این معنی است که سطح بالایی از دقت وجود دارد.

This is an advanced noun.

این یک اسم پیشرفته است.

You can also say with ease.

شما همچنین می توانید به راحتی بگویید.

With ease.

با سهولت.

Because you want to talk about your daily routine as being easy.

زیرا می خواهید در مورد کارهای روزمره خود به عنوان ساده بودن صحبت کنید.

With ease, he orchestrates the morning routine.

او به راحتی روال صبحگاهی را تنظیم می کند.

Again, notice the vocabulary is at that more advanced C1 level.

دوباره، توجه کنید که واژگان در آن سطح پیشرفته تر C1 است.

To orchestrate means to organize, arrange, or coordinate and notice those verb conjugations.

هماهنگ کردن به معنای سازماندهی، ترتیب دادن، یا هماهنگ کردن و توجه به آن صرف افعال است.

Because we're in the present simple and is being conjugated with the subject He, ** *** is.

از آنجایی که ما در زمان حال ساده هستیم و با موضوع He، ****** است.

You need to add that as with precision, he orchestrates the morning routine ensuring

باید اضافه کنید که با دقت، او روال صبحگاهی را هماهنگ می‌کند و اطمینان می‌دهد که

notice here another present participle.

در اینجا به یک حرف فعلی دیگر توجه می‌کند.

Again, it describes the action, ensuring his two energetic children are dressed and fed

دوباره، این عمل را توصیف می‌کند، و اطمینان می‌دهد که دو فرزند پرانرژی او لباس پوشیده و تغذیه می‌شوند،

as the aroma of coffee fills the air.

زیرا عطر قهوه فضا را پر می‌کند.

Notice here aroma is a more advanced way of saying the smell of coffee, The aroma of coffee.

توجه داشته باشید که در اینجا عطر یک راه پیشرفته تر برای گفتن بوی قهوه است، عطر قهوه.

Mark Review use his schedule, preparing another present participle preparing for his day ahead.

مارک ریویو از برنامه خود استفاده می‌کند و یکی دیگر از حاضران را آماده می‌کند تا برای روز آینده‌اش آماده شود.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

At the office, Mark transitions into his managerial role, leading a diverse team.

در دفتر، مارک به نقش مدیریتی خود منتقل می شود و تیمی متنوع را رهبری می کند.

His day is filled with back-to-back zoom meetings and presentations.

روز او مملو از جلسات و ارائه های زوم پشت سر هم است.

Mark excelled in conveying intricate ideas.

مارک در انتقال ایده های پیچیده عالی بود.

During meetings and negotiations at the office, Mark transitions into something his managerial

در طول جلسات و مذاکرات در دفتر، مارک به نقش مدیریتی خود تبدیل می شود

role.

.

Maybe you could say after tending to my children, I have to transition into my marketing role

شاید بتوانید بعد از مراقبت از فرزندانم بگویید، من باید به نقش بازاریابی خود

or whatever your next role is.

یا هر نقش بعدی شما تغییر کنم.

At the office, Mark transitions into his managerial role, leading a diverse team again the present

در دفتر، مارک به نقش مدیریتی خود تبدیل می‌شود و تیمی متنوع را هدایت می‌کند

participle.

.

It describes the action his day is filled with to be filled with something.

این عملی را توصیف می کند که روز او با چیزی پر می شود.

This means to contain a lot of now, although contain is a more advanced vocabulary term

این به این معنی است که حاوی مقدار زیادی از now، اگرچه contain یک اصطلاح واژگانی پیشرفته‌تر از

than filled with adding phrasal verbs, idioms and expressions is a great way to sound more

افزودن افعال عبارتی، اصطلاحات و عبارات است، یک راه عالی برای به نظر رسیدن

advanced to sound more.

پیشرفته‌تر به نظر می‌رسد.

See one?

یکی را ببینید؟

So to be filled with sounds more advanced than saying contains and back-to-back zoom

بنابراین برای پر شدن با صداهای پیشرفته تر از گفتن شامل و

meetings and presentations.

جلسات و ارائه های زوم پشت سر هم.

This means that as one meeting ends, another one immediately begins.

این بدان معناست که با پایان یافتن یک جلسه، بلافاصله جلسه دیگری آغاز می شود.

back-to-back.

پشت به پشت

Mark excels in explaining intricate ideas.

مارک در توضیح ایده های پیچیده برتر است.

This is AC1 or C2 sentence.

این جمله AC1 یا C2 است.

A more beginner sentence would be saying Mark is very good at communicating complex ideas,

یک جمله مبتدی تر این است که بگوییم مارک در انتقال ایده های پیچیده بسیار خوب است،

but notice that grammar difference.

اما به تفاوت دستور زبان توجه کنید.

To excel in something or doing something or to be good at, so you need a different preposition.

برای برتری در کاری یا انجام کاری یا خوب بودن در آن، پس به حرف اضافه دیگری نیاز دارید.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

As the work day concludes, Mark races against the clock to attend his children's extracurricular

همانطور که روز کاری به پایان می رسد، مارک برای شرکت در فعالیت های فوق برنامه فرزندانش با ساعت مسابقه می دهد

activities.

.

Soccer practice, music lessons and art classes become integral parts of their routine In

تمرین فوتبال، کلاس‌های موسیقی و کلاس‌های هنری جزء لاینفک روال آنها می‌شود

the car rides between activities, Mark cherishes the moments of connection with his children.

.

As the work day concludes.

همانطور که روز کاری به پایان می رسد.

Concludes is a more advanced way of saying as the work day ends.

نتیجه گیری روش پیشرفته تری برای گفتن با پایان روز کاری است.

As the work day concludes, Mark races against the clock.

همانطور که روز کاری به پایان می رسد، مارک با ساعت مسابقه می دهد.

This is an expression to race against the clock.

این عبارتی است برای مسابقه با زمان.

This is when you have to work quickly to complete all your tasks within a limited amount of

این زمانی است که شما باید به سرعت کار کنید تا تمام وظایف خود را در مدت

time.

زمان محدود انجام دهید.

To race against the clock.

برای مسابقه با زمان.

Soccer practice, music lessons, and art classes become integral parts of their daily routine.

تمرین فوتبال، درس های موسیقی و کلاس های هنری جزء لاینفک روال روزانه آنها می شود.

Integral means essential or necessary.

انتگرال به معنای ضروری یا ضروری است.

It's a more advanced term.

این یک اصطلاح پیشرفته تر است.

Let's look at this sentence.

بیایید به این جمله نگاه کنیم.

In the car ride between activities, Mark cherishes the moments of connection with his children.

در ماشین سواری بین فعالیت ها، مارک لحظات ارتباط با فرزندانش را گرامی می دارد.

This is a complex sentence.

این جمله پیچیده ای است.

The first part is a dependent clause, which means it is not a complete sentence.

قسمت اول یک بند وابسته است، یعنی یک جمله کامل نیست.

But if you add it to an independent clause, then it becomes a complex sentence.

اما اگر آن را به یک بند مستقل اضافه کنید، به یک جمله پیچیده تبدیل می شود.

Using complex sentences is an integral part of sounding more advanced, fluent, and C1,

استفاده از جملات پیچیده بخشی جدایی ناپذیر از صدای پیشرفته تر، روان تر و C1 است،

let's move on.

اجازه دهید ادامه دهیم.

Following dinner, the family reunites in collective activities, whether it's a board game, a movie

پس از صرف شام، خانواده در فعالیت های جمعی، چه یک بازی رومیزی، یک

night, or a stroll in the neighborhood.

شب فیلم یا قدم زدن در محله، دوباره گرد هم می آیند.

Mark, though weary from the demands of the day, revels in the simple pleasures of familial

مارک، اگرچه از خواسته های روز خسته شده است ، اما از لذت های ساده پیوندهای خانوادگی لذت می برد

bonds.

.

Following dinner.

بعد از شام

This is a more way of saying after dinner the family reunites in collective activities.

این یک راه بیشتر برای گفتن است که بعد از شام، خانواده در فعالیت های جمعی جمع می شوند.

This is very advanced and again almost poetic.

این بسیار پیشرفته و باز هم تقریباً شاعرانه است.

A more B1 everyday way of saying this would be the family spends quality time together.

یک روش روزمره B1 برای گفتن این موضوع این است که خانواده زمان با کیفیتی را با هم می گذراند.

One of the activities is a stroll in the neighborhood.

یکی از فعالیت ها گردش در محله است.

A stroll is a leisurely walk.

قدم زدن یک پیاده روی آرام است.

So if there is a word stroll that means something else to walk leisurely, it sounds more advanced

بنابراین اگر کلمه‌ای وجود داشته باشد که به معنای قدم زدن آرام باشد،

to use the one word that communicates that idea.

استفاده از کلمه‌ای که آن ایده را منتقل می‌کند پیشرفته‌تر به نظر می‌رسد .

A stroll, A leisurely walk.

یک قدم زدن، یک پیاده روی آرام.

Now grammatically you can use to go for a stroll.

اکنون از نظر دستوری می توانید برای قدم زدن استفاده کنید.

Following dinner, we went for a lovely stroll in the park.

بعد از شام، برای یک قدم زدن زیبا در پارک رفتیم.

The verb is go, so it's conjugated in the past.

فعل رفتن است، بنابراین در گذشته صرف می شود.

Simple went.

ساده رفت.

You can also take a stroll following dinner.

بعد از شام نیز می توانید قدم بزنید.

We took the past simple of take following dinner.

ما گذشته ساده صرف شام را در نظر گرفتیم.

We took a lovely stroll in the park.

در پارک قدم زدیم.

Both are common and equally used.

هر دو رایج هستند و به طور مساوی استفاده می شوند.

Let's learn about how Mark ends his daily routine.

بیایید یاد بگیریم که مارک چگونه به کارهای روزمره خود پایان می دهد .

As the clock inches towards bedtime, Mark carves out a brief period for personal reflection

با نزدیک شدن به زمان خواب، مارک یک دوره کوتاه را برای تأمل شخصی

by reading, meditating or journaling.

با خواندن، مدیتیشن یا یادداشت روزانه مشخص می کند.

As he slips into his comfortable bed, he savers the tranquility that descends upon his home

همانطور که او در تخت راحت خود می لغزد، آرامشی را که بر خانه اش فرود می آید

as the clock inches towards bedtime.

در حالی که ساعت نزدیک به وقت خواب اینچ است، حفظ می کند.

This is very advanced.

این بسیار پیشرفته است.

It sounds poetic as bedtime approaches.

با نزدیک شدن به زمان خواب شاعرانه به نظر می رسد.

Clearly sounds more intermediate, more basic than as the clock inches towards bedtime,

به وضوح به نظر می رسد متوسط ​​تر، اساسی تر از زمانی که ساعت نزدیک به زمان خواب است،

Mark carves out a brief period for personal reflection.

مارک یک دوره کوتاه را برای تأمل شخصی در نظر می گیرد .

Buy, buy, and then you have your activities by reading, by meditating, or by journaling.

بخرید، بخرید، و سپس با مطالعه، مدیتیشن یا یادداشت برداری فعالیت های خود را انجام دهید. می

You could say I start my day by and then whatever the activity is, I start my day by working

توان گفت من روزم را با شروع شروع می کنم و بعد هر فعالیتی که باشد، روزم را

out for 30 minutes.

با 30 دقیقه ورزش شروع می کنم.

I end my day.

روزم را تمام می کنم

I conclude my day to sound more advanced.

روزم را به پایان می برم تا پیشرفته تر به نظر برسم.

I conclude my day by meditating for 15 minutes.

من روزم را با 15 دقیقه مدیتیشن به پایان می برم.

It's an integral part of my daily routine as he slips into his comfortable bed.

این بخشی جدایی ناپذیر از برنامه روزانه من است زیرا او در تخت راحت خود می لغزد.

To slip into is a more advanced, poetic way of saying to get into.

لغزش کردن، روشی پیشرفته‌تر و شاعرانه‌تر برای گفتن ورود به آن است.

I get into bed at 10:00.

ساعت 10 به رختخواب می روم.

I slip into my warm and comfortable bed as the clock inches towards 10:00 PM.

در حالی که ساعت به 10:00 شب می رسد، روی تخت گرم و راحتم می لغزم .

That sounds very advanced and poetic.

این بسیار پیشرفته و شاعرانه به نظر می رسد.

He savers, he really enjoys.

او پس انداز می کند، او واقعا لذت می برد.

He savers the tranquility, the peace and quiet.

او آرامش، صلح و آرامش را حفظ می کند.

He savers the tranquility that descends upon his home, descends that enters, that fills

او آرامشی را که بر خانه‌اش فرود می‌آید، فرود که وارد می‌شود و

his home AB.

خانه‌اش AB را پر می‌کند، حفظ می‌کند.

One student might simply say he enjoys the quiet in his home.

ممکن است یک دانش آموز به سادگی بگوید که از آرامش خانه اش لذت می برد.

Now let's look at this whole sentence together, which is a complex sentence and I want you

حالا بیایید کل این جمله را با هم ببینیم، که یک جمله پیچیده است و می‌خواهم

to notice the as he and then the other part of the sentence he as he acts he, yx and Y

متوجه شوید که as he و سپس بخش دیگر جمله he as he acts he، yx و Y که

being the activities.

فعالیت‌ها هستند.

As I prepare my breakfast, I review my back-to-back meetings.

همانطور که صبحانه ام را آماده می کنم، جلسات پشت سر هم را مرور می کنم .

As I is the dependent clause, which means it's incomplete, you have to connect it to

از آنجایی که I یک بند وابسته است، یعنی ناقص است، باید آن را به

an independent clause.

یک بند مستقل وصل کنید.

I review my back-to-back meetings.

جلسات پشت سر هم خود را مرور می کنم.

That would be the independent clause.

این بند مستقل خواهد بود.

So this is a complex sentence, a great way to sound more advanced.

بنابراین این یک جمله پیچیده است، یک راه عالی برای به نظر رسیدن پیشرفته تر.

Now let's move on and talk about grammar, because you absolutely need to use advanced

حالا بیایید ادامه دهیم و در مورد گرامر صحبت کنیم، زیرا شما کاملاً نیاز دارید که از

complex sentences, grammatically correct sentences with all the vocabulary that you're learning.

جملات پیچیده پیشرفته استفاده کنید، جملاتی که از نظر گرامری درست هستند با تمام واژگانی که در حال یادگیری هستید.

I'm going to share the five most common verb tenses that make up over 96% of your speech,

من قصد دارم پنج زمان رایج فعل را که بیش از 96٪ از گفتار شما را تشکیل می دهند به اشتراک بگذارم

and at the end they'll be a quiz.

و در پایان آنها یک مسابقه خواهند بود. بیا

Let's get started.

شروع کنیم.

Let's review the five verb tenses that make up over 96% of a native speakers speech.

بیایید پنج زمان فعل را که بیش از 96٪ از یک سخنرانی بومی را تشکیل می دهند، مرور کنیم.

The five verb tenses are the present simple, which makes up 57.51% of speech, the past

پنج زمان فعل عبارتند از زمان حال ساده که 57.51 درصد از گفتار را تشکیل می دهد، ماضی

simple which makes up 19.7%, the future simple at 8.5%, the present perfect at 6%, and the

ساده که 19.7 درصد، آینده ساده در 8.5 درصد، حال کامل در 6 درصد، و

present continuous at 5.1% of a native speakers speech.

حال استمراری در 5.1 درصد از یک بومی است. سخنرانی سخنرانان

And the total of all 5 verb tenses is 96.81% of speech.

و مجموع هر 5 زمان فعل 96.81 درصد گفتار است.

So let's make sure that you feel very confident using all 5 verb tenses.

بنابراین بیایید مطمئن شویم که با استفاده از هر 5 زمان فعل، بسیار مطمئن هستید.

And don't worry, because I summarize everything in a free lesson PDF, so you can look in the

و نگران نباشید، زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم، بنابراین می توانید

description for the link to download the PDF.

لینک دانلود PDF را در توضیحات جستجو کنید.

And at the end of this lesson, there's going to be a quiz to make sure you really understand

و در پایان این درس، مسابقه ای برگزار می شود تا مطمئن شوید که شما واقعاً

these verb tenses.

این زمان های فعل را درک کرده اید.

So let's start with the present simple and pay close attention.

پس بیایید با حال ساده شروع کنیم و به دقت توجه کنیم.

Because I correct mistakes from my advanced students in the finely fluent Academy.

زیرا من اشتباهات دانش آموزان پیشرفته ام را در آکادمی بسیار روان تصحیح می کنم.

They make mistakes with the present simple almost every time they submit their practice

آنها تقریباً هر بار که تمرینات تمرینی خود را ارسال می کنند با زمان حال ساده اشتباه می کنند

exercises.

.

So pay close attention.

پس دقت کنید.

Let's review the structure.

بیایید ساختار را مرور کنیم.

For the subjects I, you, we and they, You add the base verb.

برای موضوعات I, you, we and they فعل پایه را اضافه می کنید.

Now for the subjects ** *** it, you add the base verb plus S or ES.

اکنون برای موضوعات ** *** آن، فعل پایه به اضافه S یا ES را اضافه می کنید.

And this is one of the most common mistakes that my advanced students make for getting

و این یکی از رایج ترین اشتباهاتی است که دانش آموزان پیشرفته من برای

to add that S, So don't forget that.

اضافه کردن S مرتکب می شوند، پس این را فراموش نکنید.

As for ** *** it subjects.

در مورد ****** آن موضوع.

The present simple is used to describe routines, habits in your daily life.

حال ساده برای توصیف روتین ها، عادات در زندگی روزمره شما استفاده می شود.

For example, I eat breakfast every day at 6:00 AM.

مثلا من هر روز ساعت 6 صبح صبحانه می خورم.

It's also used to describe general facts and truths.

همچنین برای توصیف حقایق و حقایق کلی استفاده می شود .

For example, the sun rises in the east and sets in the West.

مثلاً خورشید از مشرق طلوع و در غرب غروب می کند .

And notice I added those s s because the sun is it ** *** it.

و توجه داشته باشید که من آن ها را اضافه کردم زیرا خورشید آن ****** است.

You need those s s It's also used for feelings, emotions and states of beings.

شما به آن ها نیاز دارید. همچنین برای احساسات، عواطف و حالات موجودات استفاده می شود.

We are very excited for the concert tonight.

برای کنسرت امشب خیلی هیجان زده ایم.

Now here's one that most of my students don't use correctly, and the present simple is also

اکنون یکی از مواردی است که اکثر دانش‌آموزان من به درستی از آن استفاده نمی‌کنند، و حال ساده نیز

used for timetable events, even if that event is in the future.

برای رویدادهای جدول زمانی استفاده می‌شود، حتی اگر آن رویداد در آینده باشد.

For example, the train leaves at 5:00 AM tomorrow.

به عنوان مثال، قطار ساعت 5 صبح فردا حرکت می کند.

It's very common to use an adverb of frequency with the present simple, which is 1 easy way

استفاده از قید فرکانس با حال ساده بسیار رایج است، که 1 راه آسانی است

that you can identify it.

که می توانید آن را شناسایی کنید.

The most common adverbs of frequency are every day or always for seven times a week, often,

متداول ترین قیدهای فراوانی هر روز یا همیشه برای هفت بار در هفته، اغلب،

usually, or frequently for about four to six times a week, sometimes for three to four

معمولا، یا مکرر برای حدود چهار تا شش بار در هفته، گاهی اوقات برای سه تا چهار

times a week, rarely or seldom for one to two times a week, and never for zero times

بار در هفته، به ندرت یا به ندرت برای یک تا دو بار در هفته است. هفته، و هرگز برای صفر بار

a week.

در هفته.

So let's practice this just for fun.

پس بیایید این را فقط برای سرگرمی تمرین کنیم.

Share something silly that you never do or always do in the comments below.

کارهای احمقانه ای را که هرگز انجام نمی دهید یا همیشه انجام می دهید را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید.

For example, I never brush my teeth while I'm driving, so share something silly in the

به عنوان مثال، من هرگز در حین رانندگی دندان هایم را مسواک نمی زنم ، بنابراین یک چیز احمقانه را در نظرات به اشتراک بگذارید

comments just to have a little fun.

تا کمی لذت ببرید.

Now let's move on to the past to form the past simple.

حالا بیایید به گذشته برویم تا گذشته ساده را تشکیل دهیم.

You have your subject and then you have your base verb plus Ed or an irregular past simple

شما موضوع خود را دارید و سپس فعل پایه خود را به اضافه Ed یا یک فعل گذشته ساده نامنظم دارید

verb.

.

And there are many irregular verbs, so you simply need to memorize them.

و افعال بی قاعده زیادی وجود دارد، بنابراین شما به سادگی باید آنها را حفظ کنید.

The past simple is used for an action that started and finished at a specific time in

گذشته ساده برای عملی استفاده می شود که در زمان خاصی در گذشته شروع و به پایان رسیده است

the past.

.

For example, I went to the store yesterday.

مثلا دیروز رفتم مغازه.

She took a shower at 8:00 AM, but now it is 11:00 AM.

ساعت 8 صبح دوش گرفت اما الان ساعت 11 صبح است.

So 8:00 AM is in the past.

بنابراین ساعت 8 صبح در گذشته است.

They ordered pizza for dinner and now it's 10:00 at night.

برای شام پیتزا سفارش دادند و الان ساعت 10 شب است.

So dinner is in the past.

بنابراین شام در گذشته است.

We sang all night, but I'm talking about maybe yesterday or the night before, so it's in

ما تمام شب را خواندیم، اما من در مورد شاید دیروز یا شب قبل صحبت می کنم، بنابراین در

the past.

گذشته است.

Let's review some past simple keywords so you can easily identify when you need to use

بیایید چند کلمه کلیدی ساده گذشته را مرور کنیم تا بتوانید به راحتی تشخیص دهید که چه زمانی باید از

this verb tense.

این زمان فعل استفاده کنید.

Yesterday, last week, month or year in 2020, at 3:30 PM four hours ago on Monday on July

دیروز، هفته گذشته، ماه یا سال 2020، ساعت 3:30 بعد از ظهر چهار ساعت پیش در روز دوشنبه

15th when I graduated or during the meeting and remember all of those keywords, the actions

15 ژوئیه، زمانی که فارغ التحصیل شدم یا در طول جلسه و همه آن کلمات کلیدی را به خاطر می آورم، اقدامات

started and finished in the past.

در گذشته شروع و به پایان رسید.

Now let's talk about the future.

حالا بیایید در مورد آینده صحبت کنیم.

Simple.

ساده.

Another verb tense I see a lot of mistakes with.

زمان فعل دیگری که با آن اشتباهات زیادی می بینم .

The structure is very easy.

ساختار بسیار آسان است.

You have your subject will and base verb.

شما اراده فاعل و فعل پایه خود را دارید.

It's the same for all subjects, which makes it easy.

این برای همه موضوعات یکسان است، که آن را آسان می کند.

This verb tense is used to make predictions, but when it's based on your opinion, not facts.

این زمان فعل برای پیش بینی استفاده می شود، اما زمانی که بر اساس نظر شما باشد، نه واقعیت ها.

Argentina will win the World Cup.

آرژانتین قهرمان جام جهانی خواهد شد.

This is just my opinion.

این فقط نظر من است.

I don't know this as a fact.

من این را به عنوان یک واقعیت نمی دانم.

Someone else could say I think France will win the World Cup.

یکی دیگر می تواند بگوید من فکر می کنم فرانسه قهرمان جام جهانی خواهد شد.

Notice here I added.

توجه کنید اینجا اضافه کردم.

I think it's very common to use an opinion word with the future simple.

من فکر می کنم استفاده از کلمه نظر با آینده ساده بسیار رایج است.

This verb tense is used for spontaneous actions or decisions, which means they were not planned

این زمان فعل برای اعمال یا تصمیمات خود به خودی استفاده می شود ، به این معنی که آنها از قبل برنامه ریزی نشده بودند

in advance.

.

For example, let's say you see a woman struggling with her grocery bags, and she has many grocery

به عنوان مثال، فرض کنید زنی را می بینید که با کیف های مواد غذایی خود دست و پنجه نرم می کند، و او کیف های مواد غذایی زیادی دارد

bags.

.

You can say I'll help you with those bags.

می توانید بگویید من در مورد آن کیسه ها به شما کمک خواهم کرد.

You didn't plan this in advance, It was a spontaneous action.

شما این را از قبل برنامه ریزی نکردید، این یک اقدام خودجوش بود.

It's also used with promises, commitments, offers, or refusals.

همچنین با قول، تعهد، پیشنهاد یا امتناع استفاده می شود.

If you say I'll send you the report at 5:00 PM, you're making a promise or a commitment.

اگر بگویید من گزارش را ساعت 5 بعد از ظهر برای شما می فرستم، قول یا تعهد می دهید. مثل این است که

It's like saying I promise I'll send you the report at 5:00 PM, so the other person will

بگوییم قول می‌دهم گزارش را ساعت 5 بعد از ظهر برای شما ارسال کنم، بنابراین

expect it if you use the future.

اگر از آینده استفاده کنید، طرف مقابل انتظار آن را خواهد داشت.

Simple.

ساده.

Now let's talk about the present perfect, a verb tense that confuses a lot of students.

حال بیایید در مورد زمان حال کامل صحبت کنیم، یک زمان فعل که بسیاری از دانش آموزان را گیج می کند.

But absolutely you must know how to use it.

اما قطعاً باید بدانید که چگونه از آن استفاده کنید.

The structure is I, you, we, they plus have plus the past participle, and you simply need

ساختار من، شما، ما است، آنها به علاوه فعل ماضی را به اضافه دارند، و شما به سادگی باید

to memorize all the past participles.

تمام فعل ماضی را حفظ کنید.

Now for the subjects ** *** is, you need to use has as your auxiliary verb and the past

اکنون برای موضوعات ** *** است، باید از has به عنوان فعل کمکی و از

participle now.

فعل ماضی now استفاده کنید. آیا

Did you know that the present perfect is also used with the completed past action, but one

می‌دانستید که حال کامل با فعل گذشته تکمیل شده نیز استفاده می‌شود، اما کاری

that has a result or consequence in the present?

که نتیجه یا نتیجه‌ای در زمان حال دارد؟

For example, I have eaten that is a completed past action.

به عنوان مثال، من خورده ام که یک عمل گذشته کامل است.

Now it's common to use already, but it's not required.

اکنون استفاده از آن رایج است، اما نیازی به آن نیست .

I have already eaten, so what's the result in the present?

من قبلاً غذا خورده ام، پس نتیجه در حال حاضر چیست؟

So now I'm not hungry.

پس الان گرسنه نیستم

It's also used for life experience when it's an unfinished timeline.

همچنین برای تجربه زندگی زمانی که یک جدول زمانی ناتمام است استفاده می شود.

For example, she's been to Panama twice now because she is alive, she can go to Panama

به عنوان مثال، او دو بار به پاناما رفته است، زیرا او زنده است، می تواند دوباره به پاناما برود

again.

.

So it's an unfinished time reference.

بنابراین یک مرجع زمانی ناتمام است.

Or you could say I haven't seen that movie yet.

یا می توان گفت من هنوز آن فیلم را ندیده ام .

Yet is a keyword for the present perfect, and we use it in negative sentences.

Yet یک کلمه کلیدی برای زمان حال کامل است و ما از آن در جملات منفی استفاده می کنیم.

And by saying yet, you're letting the person know that it's still possible for you to watch

و با گفتن هنوز، به فرد اجازه می دهید بداند که هنوز امکان تماشای

that movie in the future, so it's an unfinished time reference now.

آن فیلم در آینده برای شما وجود دارد، بنابراین اکنون یک مرجع زمانی ناتمام است.

The present perfect is also used for an action that started in the past and continues until

حال کامل نیز برای عملی به کار می رود که از گذشته شروع شده و تا کنون ادامه دارد

now, but only with three common verbs, live, work, and study.

، اما فقط با سه فعل رایج، زنده، کار و مطالعه.

For example, they've lived in that house for 20 years, they still live there now, and it

مثلاً 20 سال است که در آن خانه زندگی می کنند ، الان هم آنجا زندگی می کنند و

started in the past.

از گذشته شروع شده است.

It started 20 years ago.

20 سال پیش شروع شد.

Very important point.

نکته بسیار مهم

You can't use a specific time reference with the present perfect.

شما نمی توانید از یک مرجع زمانی خاص با زمان حال کامل استفاده کنید.

You must use the past simple.

شما باید از گذشته ساده استفاده کنید.

This is a very common mistake that I see my students make.

این یک اشتباه بسیار رایج است که می بینم شاگردانم مرتکب می شوند.

So you can't say I've tried sushi last week because last week is a specific past time

بنابراین نمی توانید بگویید که من هفته گذشته سوشی را امتحان کرده ام، زیرا هفته گذشته یک مرجع خاص زمان گذشته است

reference.

.

So you would have to say I tried sushi last week, or you could get rid of last week and

بنابراین باید بگویید من هفته گذشته سوشی را امتحان کردم ، یا می توانید هفته گذشته را از شر آن خلاص کنید و

say I've tried sushi.

بگویید که سوشی را امتحان کرده ام.

Let's move on to our last verb tense, the present continuous.

بیایید به آخرین زمان فعل خود یعنی حال استمراری برویم.

This structure is I am plus verb in your ING form.

این ساختار فعل I am به علاوه در فرم ING شما است .

Your gerund verb you we they are plus verb in ING or ** ***.

فعل جرون شما you we they are به اضافه فعل در ING یا *****.

It is plus verb in ING.

این فعل به اضافه در ING است.

So don't forget you have to conjugate the verb to be according to the subject.

پس فراموش نکنید که باید فعل را با توجه به فاعل به هم متصل کنید.

The present continuous is used for an action that is currently taking place right now.

حال استمراری برای عملی استفاده می شود که در حال حاضر در حال انجام است.

Now.

اکنون.

So I could say my students are because the subject is they My students are watching my

بنابراین می‌توانم بگویم دانش‌آموزان من به این دلیل هستند که موضوع این است که دانشجویان من در

video right now.

حال حاضر ویدیوی من را تماشا می‌کنند.

Right?

درست؟

You're watching this video right now.

شما در حال تماشای این ویدیو هستید.

You can also use the Present Continuous with the future if it's a planned action, a planned

همچنین می‌توانید از Present Continuous با آینده استفاده کنید، اگر یک اقدام برنامه‌ریزی‌شده، یک

action in the future.

اقدام برنامه‌ریزی‌شده در آینده است.

For example, he's attending the conference next month.

به عنوان مثال، او در کنفرانس ماه آینده شرکت خواهد کرد.

It's in the future, but it's planned.

در آینده است، اما برنامه ریزی شده است.

He's attending the conference next month or she's performing at the World Cup in 2026.

او در کنفرانس ماه آینده شرکت می‌کند یا در جام جهانی 2026 اجرا می‌کند.

So even though it's way in the future, you can still use the present continuous if it's

بنابراین، حتی اگر در آینده درست باشد، اگر یک رویداد برنامه‌ریزی شده باشد، همچنان می‌توانید از زمان حال استمراری استفاده کنید

a planned event.

. نکته

An important note that you should know because I know it might confuse students.

مهمی که باید بدانید زیرا می دانم ممکن است دانش آموزان را سردرگم کند.

Native speakers use the present continuous with always to stress the continuation of

سخنرانان بومی از حال استمراری با همیشه برای تاکید بر ادامه

something negative.

چیزی منفی استفاده می کنند.

She is always coming to work late.

او همیشه دیر سر کار می آید.

So instead of saying she always comes to work late because always is a keyword for the present

بنابراین به جای اینکه بگوییم او همیشه دیر سر کار می آید، زیرا همیشه یک کلمه کلیدی برای ساده حال است،

simple, native speakers frequently put this in the present continuous.

زبان مادری اغلب این را در حال استمراری قرار می دهد.

I don't recommend that you do that because it really depends on the context if it sounds

من توصیه نمی کنم که این کار را انجام دهید زیرا واقعاً به زمینه بستگی دارد که

correct or incorrect.

درست یا نادرست به نظر می رسد.

But grammatically, it's always correct to use the present simple with always, so that's

اما از نظر دستوری، همیشه استفاده از حال ساده با همیشه صحیح است، بنابراین

what I recommend that you do.

توصیه می‌کنم این کار را انجام دهید.

I'm just sharing this so you don't get confused when you hear a native speaker say she is

من فقط این را به اشتراک می‌گذارم تا وقتی می‌شنوید یک زبان مادری می‌گوید

always coming to work late.

همیشه دیر سر کار می‌آید گیج نشوید.

Now you know the five verb tenses that make up 96% of your speech.

اکنون پنج زمان فعل را می شناسید که 96 درصد از گفتار شما را تشکیل می دهند.

So Are you ready for your quiz?

بنابراین آیا برای مسابقه خود آماده هستید؟

To make sure you really know how to use them, here are the questions.

برای اینکه مطمئن شوید واقعاً می دانید چگونه از آنها استفاده کنید، در اینجا سؤالات وجود دارد.

Hit, pause and take as much time as you need.

ضربه بزنید، مکث کنید و هر چقدر که نیاز دارید وقت بگذارید.

And when you're ready to continue, hit play.

و وقتی برای ادامه آماده شدید، بازی را بزنید.

Here are the answers.

در اینجا پاسخ ها آمده است.

Hit, pause, review the answers.

ضربه بزنید، مکث کنید، پاسخ ها را مرور کنید.

And when you're ready to continue, hit play.

و وقتی برای ادامه آماده شدید، بازی را بزنید.

Wow, you are doing such a great job.

عجب کار بزرگی میکنی

We are coming to the end of our master class.

ما به پایان کلاس استادی خود نزدیک می شویم.

Now let's talk about how you can think and speak in English at the same time.

حالا بیایید در مورد اینکه چگونه می توانید همزمان به زبان انگلیسی فکر کنید و صحبت کنید صحبت کنیم.

Because for your ielts speaking, you need to talk instantly.

زیرا برای صحبت کردن در آیلتس، باید فوراً صحبت کنید.

So let me help you with that.

پس اجازه دهید در این مورد به شما کمک کنم.

Tip #1.

نکته شماره 1.

Surround yourself in English.

خود را به زبان انگلیسی احاطه کنید.

You might live in a non-english speaking country, or maybe you live in an English speaking country.

شما ممکن است در یک کشور غیر انگلیسی زبان زندگی کنید، یا شاید در یک کشور انگلیسی زبان زندگی کنید.

Either way, you need to make your environment as English as possible.

در هر صورت، باید محیط خود را تا حد امکان انگلیسی کنید.

You need to immerse yourself in the language as much as you can, and you have control over

شما باید تا جایی که می توانید در زبان غوطه ور شوید و بر

your room, your workstation, your kitchen, your bathroom.

اتاق، ایستگاه کاری، آشپزخانه و حمام خود کنترل داشته باشید.

You absolutely have control over your environment.

شما کاملاً بر محیط خود کنترل دارید.

Do you know what these are?

آیا می دانید اینها چیست؟

They're sticky notes.

آنها یادداشت های چسبناک هستند.

And these are your best friends when you're learning a language, because you can put them

و اینها بهترین دوستان شما در هنگام یادگیری زبان هستند، زیرا می توانید آنها را در

all over your house.

سراسر خانه خود قرار دهید.

You can label objects, you can remind yourself of vocabulary that you're learning, verb structures,

شما می توانید اشیا را برچسب گذاری کنید، می توانید واژگانی را که در حال یادگیری هستید، ساختار افعال،

verb tenses.

زمان های فعل را به خود یادآوری کنید.

You can put them everywhere.

می توانید آنها را در همه جا قرار دهید.

And just seeing them.

و فقط دیدنشون

Even if you don't focus on it, just seeing it quickly, your brain is processing that,

حتی اگر روی آن تمرکز نکنید، فقط با دیدن سریع آن، مغز شما آن را پردازش می کند، آن را

remembering it and learning it.

به خاطر می آورد و یاد می گیرد.

Other easy things you can do.

کارهای آسان دیگری که می توانید انجام دهید.

You can write your daily To Do List in English instead of your native language.

شما می توانید لیست کارهای روزانه خود را به جای زبان مادری خود به انگلیسی بنویسید.

You can change all of your devices to display in English.

می‌توانید همه دستگاه‌های خود را برای نمایش به زبان انگلیسی تغییر دهید.

And you can get creative and think of many different ways that you can immerse yourself

و می توانید خلاق باشید و به راه های مختلفی فکر کنید که بتوانید

in English in your environment.

در محیط خود به زبان انگلیسی غرق شوید.

But by the end of the week, I want you to go out and buy some sticky notes and start

اما تا آخر هفته از شما می خواهم بیرون بروید و چند یادداشت چسبناک بخرید و شروع به

labeling one room of your house.

برچسب زدن به یک اتاق از خانه خود کنید.

Tip 2.

نکته 2.

Think during everyday activities.

در طول فعالیت های روزمره فکر کنید.

There are so many activities that you do every single day that are wasted time.

فعالیت های زیادی وجود دارد که شما هر روز انجام می دهید و وقت تلف می شود.

But you can turn that wasted time into productive time if you simply think in English as you're

اما اگر در حین انجام آن فعالیت به زبان انگلیسی فکر کنید، می توانید آن زمان تلف شده را به زمان مفید تبدیل کنید

doing that activity.

.

Some common wasted time activities that you do every day are working out, having a shower.

برخی از فعالیت های متداول وقت تلف شده که هر روز انجام می دهید، ورزش کردن، دوش گرفتن است.

What a perfect time to think in English for me is definitely getting ready.

چه زمان عالی برای فکر کردن به زبان انگلیسی برای من قطعا آماده شدن است.

I always make sure I do something productive while I'm putting on my makeup, drying my

من همیشه هنگام آرایش کردن و خشک کردن

hair.

موهایم مطمئن می شوم که کار مفیدی انجام می دهم.

Otherwise it's wasted time making breakfast, doing chores, and of course, commuting.

در غیر این صورت وقت را برای تهیه صبحانه، انجام کارهای خانه و البته رفت و آمد تلف کرده است.

Commuting is a great time to think in English, and I'm sure you spend a lot of time waiting.

رفت و آمد زمان بسیار خوبی برای تفکر به زبان انگلیسی است و من مطمئن هستم که شما زمان زیادی را صرف انتظار می کنید.

Waiting in lines, waiting for things to finish.

در صف انتظار، منتظر تمام شدن کارها.

Waiting is the perfect time to think in English.

انتظار بهترین زمان برای فکر کردن به زبان انگلیسی است.

But you're probably wondering, how can I turn commuting into productive time?

اما احتمالاً از خود می پرسید که چگونه می توانم رفت و آمد را به زمان مفیدی تبدیل کنم؟

Well, that leads to tip #3, which is to make simple observations.

خوب، این منجر به نکته شماره 3 می شود، که مشاهدات ساده است.

This is such a powerful exercise because it forces you to become very present in your

این تمرین بسیار قدرتمندی است زیرا شما را مجبور می کند تا در محیط خود بسیار حضور داشته باشید

environment, so you'll also be practicing mindfulness at the same time, which is very

، بنابراین همزمان تمرکز حواس را نیز تمرین می کنید که

good for your mental health.

برای سلامت روان شما بسیار مفید است.

So as you're out in the world, maybe you're walking, commuting, waiting in line, and it's

بنابراین همانطور که در دنیا هستید، شاید در حال پیاده روی، رفت و آمد، انتظار در صف هستید و

wasted time.

زمان را تلف کرده اید.

I want you to simply look around and observe your environment.

من از شما می خواهم که به سادگی به اطراف خود نگاه کنید و محیط خود را مشاهده کنید.

What do you see?

چی میبینی؟

And your goal is to make simple observations.

و هدف شما انجام مشاهدات ساده است.

And of course, you're doing this in English.

و البته، شما این کار را به زبان انگلیسی انجام می دهید.

You're thinking in English.

شما به انگلیسی فکر می کنید.

So let's say you're at a park, you're going for a walk, or you're walking your dog.

بنابراین فرض کنید در یک پارک هستید، برای پیاده‌روی می‌روید یا سگتان را پیاده‌روی می‌کنید.

You're eating your lunch, You're at a park.

شما در حال خوردن ناهار هستید، شما در یک پارک هستید.

You can make some simple observations.

می توانید چند مشاهدات ساده انجام دهید.

There's a big tree.

یه درخت بزرگ هست

The tree is green.

درخت سبز است.

The tree has leaves.

درخت برگ دارد.

There's a pond.

حوض هست

There are ducks in the pond.

در حوض اردک وجود دارد.

There are mountains.

کوه ها وجود دارد.

The sky is blue.

آسمان آبی است.

So turn wasted time into productive time by making simple observations and it will force

پس با انجام مشاهدات ساده، زمان تلف شده را به زمان مفید تبدیل کنید و

you to think in English.

شما را مجبور به تفکر انگلیسی می کند.

But let's move on to tip #4, which is to add complexity.

اما بیایید به نکته شماره 4 برویم، که پیچیدگی را اضافه می کند.

First of all, don't underestimate the power of simple sentences.

اول از همه، قدرت جملات ساده را دست کم نگیرید.

Don't think that making a very simple sentence like the tree is green isn't helping you.

فکر نکنید که ساختن یک جمله خیلی ساده مثل درخت سبز است به شما کمکی نمی کند.

It absolutely is helping you to think in English and get more comfortable thinking in English.

این کاملاً به شما کمک می کند به انگلیسی فکر کنید و راحت تر به انگلیسی فکر کنید.

But of course I understand you want to add complexity, so let's talk about some ways

اما مطمئناً می‌دانم که شما می‌خواهید پیچیدگی اضافه کنید ، بنابراین بیایید در مورد چند راه

to add complexity.

برای افزودن پیچیدگی صحبت کنیم.

One of the easiest is to add an adjective, adverb or modifier.

یکی از ساده ترین آنها اضافه کردن یک صفت، قید یا اصلاح کننده است.

The palm tree has vibrant leaves, so adding vibrant makes that simple sentence sound more

درخت نخل دارای برگ های پر جنب و جوش است، بنابراین افزودن پر جنب و جوش آن جمله ساده را پیچیده تر می کند

complex.

.

You can share your opinion or make a general statement.

شما می توانید نظر خود را به اشتراک بگذارید یا یک بیانیه کلی بیان کنید .

In my opinion, spending time outside every day is important for our mental health.

به نظر من گذراندن وقت در بیرون از خانه برای سلامت روان ما مهم است.

Another great way is to compare and contrast.

یک راه عالی دیگر مقایسه و تضاد است.

You could say these mountains are more impressive than the mountains near my work.

می توان گفت این کوه ها از کوه های نزدیک کار من چشمگیرتر هستند.

So start simple and then add complexity to your simple sentences.

بنابراین ساده شروع کنید و سپس به جملات ساده خود پیچیدگی اضافه کنید.

And remember, you're doing this in English.

و به یاد داشته باشید، شما این کار را به زبان انگلیسی انجام می دهید.

You're thinking these thoughts in English, so you can make observations in any environment

شما در حال فکر کردن به این افکار به زبان انگلیسی هستید، بنابراین می توانید در هر محیطی

that you're in.

که در آن هستید، مشاهداتی انجام دهید. چه

Whether it's an interesting environment like a beautiful park, or a boring environment

یک محیط جالب مانند یک پارک زیبا، چه یک محیط خسته کننده

like a plain room.

مانند یک اتاق ساده.

You can still make observations.

هنوز هم می توانید مشاهداتی داشته باشید.

But let's move on to Tip 5, which is to use images.

اما بیایید به نکته 5 برویم، یعنی استفاده از تصاویر.

You can use Google Images and simply look for any style of images that you like.

می توانید از Google Images استفاده کنید و به سادگی هر سبکی از تصاویر را که دوست دارید جستجو کنید.

And if you're not sure what to search for, just search interesting images on Google Images

و اگر مطمئن نیستید که چه چیزی را جستجو کنید، فقط تصاویر جالب را در Google Images جستجو کنید

and you can look through the images and then find one that catches your eye.

و می توانید تصاویر را نگاه کنید و سپس یکی را پیدا کنید که توجه شما را جلب کند.

As for me, this image with the cat of course caught my eye.

در مورد من، این تصویر با گربه البته نظرم را جلب کرد.

So now you're going to make simple statements, simple observations about this image.

بنابراین اکنون می خواهید اظهارات ساده، مشاهدات ساده ای در مورد این تصویر داشته باشید.

The cat is adorable.

گربه شایان ستایش است.

The cat is standing on a mountain.

گربه روی کوه ایستاده است.

The cat looks majestic standing on this breathtaking mountain.

گربه با شکوه به نظر می رسد که در این کوه نفس گیر ایستاده است .

So remember, start simple and then add complexity as you do this exercise.

بنابراین به یاد داشته باشید، ساده شروع کنید و سپس در حین انجام این تمرین به پیچیدگی اضافه کنید.

And I recommend doing this for five to 10 minutes a day.

و توصیه می کنم این کار را به مدت پنج تا 10 دقیقه در روز انجام دهید.

And by doing this, you're going to turn wasted time into productive time.

و با انجام این کار، زمان تلف شده را به زمان مولد تبدیل خواهید کرد.

Tip 6 Speak Out Loud.

نکته 6 با صدای بلند صحبت کنید.

Until now, these tips have focused on thinking in your head.

تا به حال، این نکات بر تفکر در ذهن شما متمرکز بوده است.

You can also write them down, like writing your To Do List in English, writing your sticky

شما همچنین می توانید آنها را یادداشت کنید، مانند نوشتن لیست کارهای خود به زبان انگلیسی، نوشتن

notes, but I want you to speak out loud.

یادداشت های چسبنده خود، اما من می خواهم با صدای بلند صحبت کنید.

What I mean by that is you're producing sound that other people can hear.

منظور من از آن این است که شما صدایی تولید می کنید که دیگران می توانند بشنوند.

Right now I'm speaking out loud because you want to gain confidence speaking as well.

در حال حاضر من با صدای بلند صحبت می کنم زیرا شما می خواهید در صحبت کردن نیز اعتماد به نفس داشته باشید.

So thinking those simple statements and verbalizing singing them out loud is a different skill.

بنابراین فکر کردن به آن جملات ساده و خواندن آنها با صدای بلند یک مهارت متفاوت است.

Now even if you're at a beautiful park, I still want you to verbalize your statements.

حالا حتی اگر در یک پارک زیبا باشید، باز هم از شما می خواهم که اظهارات خود را به صورت شفاهی بیان کنید.

Your observations say them out loud.

مشاهدات شما آنها را با صدای بلند بیان می کند.

If you feel self-conscious doing this, then you can always just pick up your phone and

اگر با انجام این کار احساس خودآگاهی می کنید، همیشه می توانید فقط تلفن خود را بردارید و

pretend you're talking to someone on your phone, even though you're just talking to

وانمود کنید که دارید با شخصی در تلفن خود صحبت می کنید ، حتی اگر فقط با

yourself.

خودتان صحبت می کنید.

Tip #7.

نکته شماره 7.

One of my favorites, A daily recap.

یکی از موارد مورد علاقه من، خلاصه روزانه.

At the end of your day, you can simply summarize your day, and by doing that you force yourself

در پایان روز، می توانید به سادگی روز خود را خلاصه کنید و با این کار خود را مجبور می کنید

to think in English.

به انگلیسی فکر کنید.

Think of different verb tenses, different vocabulary that you need to summarize your

به زمان های مختلف فعل، واژگان متفاوتی که برای خلاصه کردن روزتان نیاز دارید فکر کنید

day.

.

You can also talk about the best part of your day, three things you're grateful for, and

شما همچنین می توانید در مورد بهترین بخش روز خود، سه موردی که به خاطر آنها سپاسگزار هستید و

any areas for improvement today that could force you to think of some interesting vocabulary

هر زمینه ای برای بهبود امروز که می تواند شما را مجبور کند به

and grammatical structures as well.

ساختارهای دستوری و واژگان جالب فکر کنید، صحبت کنید.

And you can also plan your day for tomorrow.

و همچنین می توانید روز خود را برای فردا برنامه ریزی کنید.

So these are all the different things you can do for TIP #7.

بنابراین اینها همه کارهای مختلفی هستند که می توانید برای TIP #7 انجام دهید.

Now for TIP #7.

اکنون برای نکته شماره 7.

You can think in your head.

شما می توانید در ذهن خود فکر کنید. می

You can think about three things you're grateful for.

توانید به سه چیز فکر کنید که بابت آنها سپاسگزار هستید .

You can also speak them out loud.

شما همچنین می توانید آنها را با صدای بلند صحبت کنید.

You can verbalize the best part of your day, even if nobody is there to listen to it.

می توانید بهترین قسمت روز خود را به صورت شفاهی بیان کنید، حتی اگر کسی برای گوش دادن به آن نباشد.

That doesn't matter.

این مهم نیست.

Now.

اکنون.

You can also keep a journal which forces you to write all of this information down.

همچنین می توانید یک دفترچه یادداشت داشته باشید که شما را مجبور به نوشتن تمام این اطلاعات کند.

My recommendation is that you schedule 10 minutes in your day before you go to bed to

توصیه من این است که 10 دقیقه در روز قبل از رفتن به رختخواب برنامه ریزی کنید تا

write in your journal, to write about your day, and finally tip #8.

در دفتر خاطرات خود بنویسید، در مورد روز خود بنویسید و در نهایت نکته 8.

Be patient.

صبور باش.

This is so important because many students they try these tips once or twice, they get

این بسیار مهم است زیرا بسیاری از دانش‌آموزان این نکات را یک یا دو بار امتحان می‌کنند،

frustrated because they don't get instant results, and then they quit or say I'll never

ناامید می‌شوند زیرا نتیجه‌ای فوری نمی‌گیرند ، و سپس ترک می‌کنند یا می‌گویند من هرگز

learn English.

انگلیسی یاد نخواهم گرفت.

I'll never become fluent, but the reality is that they weren't patient enough to get

من هرگز مسلط نخواهم شد، اما واقعیت این است که آنها برای رسیدن به نتیجه صبور نبودند

the result.

.

So let's imagine that you improve your ability to think in English by 1% each day, 1%.

بنابراین بیایید تصور کنیم که توانایی خود را در تفکر به زبان انگلیسی هر روز 1٪، 1٪ افزایش می دهید.

That's not very much, right?

این خیلی زیاد نیست، درست است؟

But at the end of the year, how much of an improvement would that be, 365% improvement?

اما در پایان سال، این میزان بهبودی 365 درصدی چقدر خواهد بود؟

That's pretty amazing, right?

این خیلی شگفت انگیز است، درست است؟

So small improvements absolutely matter.

بنابراین پیشرفت های کوچک کاملاً مهم هستند.

Getting better by 1% each day matters.

هر روز 1% بهتر شدن مهم است.

You will not notice any results after one day of following this advice.

بعد از یک روز از پیروی از این توصیه هیچ نتیجه ای نخواهید دید.

You will notice some results after 30 days of consistently following this advice.

پس از 30 روز از پیروی مداوم این توصیه، نتایجی را مشاهده خواهید کرد.

You will notice good results after 60 days and great results after 90 days and incredible

بعد از 60 روز نتایج خوب و بعد از 90 روز نتایج عالی و

results after 365 days.

بعد از 365 روز نتایج باورنکردنی خواهید دید.

So you just need to be patient.

پس فقط باید صبور باشید.

So put in the comments.

پس در نظرات قرار دهید.

I'm committed.

من متعهد هستم.

I'm committed.

من متعهد هستم.

1% better each day I'm committed.

هر روز که متعهد می شوم 1% بهتر می شود.

Put that in the comments.

آن را در نظرات قرار دهید.

Amazing job with this master class.

کار شگفت انگیز با این استاد کلاس.

Did you enjoy this lesson?

آیا از این درس لذت بردید؟

Do you want me to make more master classes?

آیا می خواهید کلاس های مستر بیشتری بسازم؟

If you do them, put more IELTS, More Ielts in the comments below and you can get this

اگر آنها را انجام می دهید، آیلتس های بیشتر، آیلتس های بیشتر را در نظرات زیر قرار دهید و می توانید این

free speaking guide where I share 6 tips on how to speak English fluently and confidently.

راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید که در آن من 6 نکته را در مورد نحوه صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می گذارم. می

You can click here to download it or look for the link in the description and you can

توانید برای دانلود آن اینجا کلیک کنید یا به دنبال لینک در توضیحات بگردید و می توانید همین الان

keep improving your English with this lesson right now.

با این درس به بهبود زبان انگلیسی خود ادامه دهید .