ONE HOUR English Lesson: Advanced Expressions with AS (as such, as though, regarded as, as much as)

Would you like to expand your vocabulary  with Advanced Expressions? Well, that's  

آیا می‌خواهید دایره لغات خود را با عبارات پیشرفته گسترش دهید؟ خوب، این

exactly what we'll do in this one. Our English  lesson, you're going to learn all the advanced  

دقیقاً همان کاری است که ما در این یکی انجام خواهیم داد. درس انگلیسی ما ، شما می‌خواهید تمام

expressions with the word as as far as as much as  such as as such and many more. Let's get started.  

عبارات پیشرفته را با این کلمه یاد بگیرید تا جایی که مانند آن و بسیاری موارد دیگر. بیا شروع کنیم.

First, let's talk about how to use the  structure as adjectives as this is an

ابتدا، بیایید در مورد نحوه استفاده از ساختار به عنوان صفت صحبت کنیم، زیرا این

An structure that will help you sound very fluent.  

ساختاری است که به شما کمک می کند بسیار روان به نظر برسید.

This is a very common structure and  we use this structure when you're

این یک ساختار بسیار رایج است و زمانی که شما دو چیز را با هم مقایسه می‌کنید، از این ساختار استفاده می‌کنیم

comparing

two things. So when I say two things, we  need to nouns and they can be any nouns

. بنابراین وقتی من دو چیز را می‌گویم، به اسم نیاز داریم و آنها می‌توانند هر اسمی باشند

and

و

we're comparing them using an  adjective or an adverb, now we use as

ما آنها را با استفاده از یک صفت یا قید مقایسه می‌کنیم، اکنون به‌عنوان

Adjective as when the two things  that you're comparing are equal.  

صفت زمانی استفاده می‌کنیم که دو چیزی که مقایسه می‌کنید با هم برابر باشند.

Let's take a look at an example. Now, first of

بیایید به یک مثال نگاهی بیندازیم. اکنون، اول از

all,

we need two things, so let's just take  a look at two houses. I could say that  

همه،

ما به دو چیز نیاز داریم، بنابراین اجازه دهید نگاهی به دو خانه بیندازیم. می توانم بگویم که

this house is as big as this house. So in this  example sentence, what's my adjective, right?

این خانه به اندازه این خانه است. بنابراین در این جمله مثال، صفت من چیست، درست است؟

Right? The adjective down in the  comments. Okay, what's the adjectives?  

درست؟ صفت پایین در نظرات. خوب، صفت ها چیست؟

Big of course, big is are  adjectives. Now, remember

Big البته، big is صفت هستند. اکنون، به یاد داشته باشید که

we use the structure when  the two items are comparable  

وقتی دو مورد قابل مقایسه هستند از ساختار استفاده می کنیم،

but what if they aren't comparable, what  about these two houses? Now, in this case,  

اما اگر قابل مقایسه نباشند، در مورد این دو خانه چطور؟ اکنون، در این مورد،

I can simply make my verb - so let's  take a look at our original sentence. So,

من می‌توانم به سادگی فعل خود را بسازم - پس بیایید به جمله اصلی خود نگاهی بیندازیم. بنابراین،

For this was our original sentence  when the houses were comparable now,  

چون این جمله اصلی ما بود وقتی خانه‌ها اکنون قابل مقایسه بودند،

they're not. So what would I need to change  in this sentence to make it -? Hmm, put your  

نیستند. بنابراین برای ایجاد آن چه چیزی را باید در این جمله تغییر دهم -؟ هوم،

answer in the comments. I hope you know, this one  I'm sure you do. So I was simply need to take my  

پاسخ خود را در نظرات قرار دهید. امیدوارم بدانید، این یکی را مطمئنم که می دانید. بنابراین من فقط باید فعل خود را بگیرم

verb and make that negative. And in this case, I'm  using the verb to be. So I would say this house is

و آن را منفی کنم. و در این مورد، از فعل to be استفاده می‌کنم. بنابراین من می گویم این خانه به

isn't as big as some of the house. So when  positive form you're using these structure,  

بزرگی برخی از خانه ها نیست. بنابراین وقتی از شکل مثبت از این ساختار استفاده می‌کنید،

when two things are equal, but you can still  use this when two things are not equal,  

وقتی دو چیز مساوی هستند، اما همچنان می‌توانید وقتی دو چیز برابر نیستند از این استفاده کنید،

but you need to make the verb - let's  take a look at another example. So I  

اما باید فعل را بسازید - بیایید به مثال دیگری نگاهی بیندازیم. بنابراین من به

need two things. I'm going to use  two cars. I can say this, BMW is

دو چیز نیاز دارم. من از دو ماشین استفاده خواهم کرد. می توانم این را بگویم، BMW

As fast as this Lexus. So here. What's my  adjectives? Put it. And the comments was  

به اندازه این لکسوس سریع است. پس اینجا صفت‌های من چیست ؟ قرار دهید. و نظرات

the adjective fast. Now, of course  we can use any adjectives we want.  

صفت سریع بود. اکنون، البته می‌توانیم از هر صفتی که می‌خواهیم استفاده کنیم.

So let's think of some other examples of  adjectives. What other adjectives could  

بنابراین بیایید به چند نمونه دیگر از صفت ها فکر کنیم. چه صفت های دیگری را می توانید

you use instead of fast? Hmm. What do  you think? Anything come to mind? Put

به جای سریع استفاده کنید؟ هوم شما چی فکر میکنید؟ چیزی به ذهنم می رسد؟

An example in the comments, think of  another adjectives you could use. Well,  

یک مثال در نظرات قرار دهید، به صفت های دیگری که می توانید استفاده کنید فکر کنید. خب،

I could talk about money and say that  this BMW is as expensive. Expensive  

می‌توانم در مورد پول صحبت کنم و بگویم که این BMW به همان اندازه گران است. گران قیمت

is the adjective that deals with money.  This BMW is as expensive as this Lexus,  

صفتی است که با پول سروکار دارد. این BMW به اندازه این لکسوس گران است،

perhaps I could say this BMW is as nice as this  Lexus. So what adjective did you use? In the

شاید بتوانم بگویم این BMW به اندازه این  لکسوس خوب است . خب از چه صفتی استفاده کردی؟

Now of course, if these two cars are  not comparable in terms of speed that  

البته در Now، اگر این دو خودرو از نظر سرعت قابل مقایسه نباشند،

I can simply make our verb - and I can say  this, BMW isn't as fast as this likes is,  

من به سادگی می‌توانم فعل خود را بسازم - و می‌توانم این را بگویم، BMW به این سرعت نیست،

and again I can use any adjectives. All  right, so now it's your turn to practice.  

و دوباره می‌توانم از هر صفتی استفاده کنم. خیلی خب، حالا نوبت شماست که تمرین کنید.

I'm going to give you two images  and I want you to form a positive

من دو تصویر به شما می‌دهم و از شما می‌خواهم با

of sentence using as adjectives as so. Here are  your two gardens Gardens. Now what sentence could  

استفاده از صفت‌ها یک جمله مثبت بسازید. اینجا دو باغ شماست. حالا از چه جمله ای می توانید از

you use this Garden? Mmm, this Garden. So take  your time as much time as you need. Think about  

این باغ استفاده کنید؟ ممم، این باغ بنابراین به همان اندازه که نیاز دارید وقت خود را صرف کنید. در مورد

an adjective and put it in the comments below.  Make sure you do this. You need to practice this

یک صفت فکر کنید و آن را در نظرات زیر قرار دهید. حتما این کار را انجام دهید. شما باید این را تمرین کنید آیا

Did you get it in the comments?  So, of course, the first

آن را در نظرات دریافت کردید؟ پس البته اولین

adjectives

صفتی

that came to my mind was beautiful. We could  also have pretty colorful Lush well-maintained  

که به ذهنم رسید زیبا بود. ما همچنین می‌توانیم خوش‌رنگ‌های بسیار رنگارنگی داشته باشیم که به خوبی نگهداری می‌شوند

and maybe some other adjectives. So  I'm looking forward to seeing what  

و شاید برخی صفت‌های دیگر. بنابراین من مشتاقانه منتظرم تا ببینم

you had in the comments. Now as a final exercise,  

شما در نظرات چه چیزی دارید. اکنون به عنوان آخرین تمرین،   می‌خواهم از

I want you to take your example and make it -  okay, that should be pretty easy for you by.

شما مثال بزنید و آن را درست کنید - بسیار خوب، این کار برای شما بسیار آسان است.

No, so using beautiful. I would simply say  this Garden isn't as beautiful as that garden.  

نه، پس استفاده از زیبا. من به سادگی می گویم این باغ به زیبایی آن باغ نیست.

Now, I wanted to make this video  because in a previous lesson,  

اکنون، من می‌خواستم این ویدیو را بسازم، زیرا در درس قبلی،

I cover as much as an in the comments. I noticed  that there were some questions or that there was  

به اندازه یک در نظرات توضیح داده‌ام. متوجه شدم که سؤالاتی وجود دارد یا

some confusion and students were using as  much as when they should have been using as.

سردرگمی وجود دارد و دانش‌آموزان به اندازه زمانی که باید استفاده می‌کردند استفاده می‌کردند.

Adjectives. As, for example, let's take out this  comment from my awesome student Buddha. Now Buddha  

صفت. به عنوان مثال، بیایید این نظر را از شاگرد عالی من بودا برداریم. حالا بودا

wrote this example but had a couple question  marks at the end. So Buddha wasn't sure. And  

این مثال را نوشت اما در پایان چند علامت سؤال داشت. پس بودا مطمئن نبود. و

it's good that you guessed or that you weren't  sure. Because there is something a little bit  

خوب است که حدس زدید یا مطمئن نبودید. زیرا چیزی کمی

off about this comment. So Buddha said, you  are beautiful as much as me. Hmm. Now here,

در مورد این نظر وجود دارد. بنابراین بودا گفت، شما به اندازه من زیبا هستید. هوم اکنون در اینجا،

Are we definitely need the as adjectives as  we use as much as when we're comparing two  

آیا ما قطعاً به صفاتی که به اندازه زمانی که دو

amount. But in that case, with as much as there

مقدار را با هم مقایسه می‌کنیم به آن‌ها نیاز داریم. اما در این صورت، با وجود اینکه

isn't

an adjective involved, You're  simply dealing with the verb,  

صفتی در کار نیست، شما به سادگی با فعل سروکار دارید،

okay? So you can review that video on as  much as but here in Buddha's comment how  

خب؟ بنابراین می‌توانید آن ویدیو را به همان اندازه مرور کنید، اما اینجا در نظر بودا چگونه

can we take this comment and change  it so it's grammatically, correct.

می‌توانیم این نظر را بگیریم و آن را تغییر دهیم تا از نظر دستوری و درست باشد.

Using as adjectives as so hem.  Take as much time as you need,  

استفاده از صفت ها به عنوان so hem. هر چقدر که نیاز دارید وقت بگذارید،

and then put your answer in the comments.

و سپس پاسخ خود را در نظرات قرار دهید.

So, were you able to correct Buddha's  comments here? The correct. Comment would be,  

بنابراین، آیا توانستید نظرات بودا را در اینجا تصحیح کنید؟ درست. نظر بدین این است،

you're as beautiful as me. You're as beautiful  as me because we need to use our as adjectives  

شما هم مثل من زیبا هستید. شما به اندازه من زیبا هستید زیرا در این مورد باید از صفت های خود

as structure in this case. Now, of course, we  could make this - but I'm not going to because  

به عنوان ساختار استفاده کنیم. اکنون، البته، ما می‌توانیم این را بسازیم - اما من این کار را نمی‌کنم، زیرا

that wouldn't be a very nice thing to say. So  I don't want to make it - awesome job. Now,

گفتن این حرف خیلی خوب نیست. بنابراین نمی‌خواهم به آن برسم - کار عالی. اکنون،

Before we move on, you can go to my website  and download this free speaking guide where  

قبل از اینکه ادامه دهیم، می‌توانید به وب‌سایت من بروید و این راهنمای مکالمه رایگان را دانلود کنید،

I share six tips on how to speak English,  fluently and confidently. I'll leave the link  

من شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن انگلیسی، روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم. پیوند را

in the description and in the comments  section as well. Now let's move on and  

در توضیحات و در بخش نظرات نیز می‌گذارم. حالا بیایید ادامه دهیم و

talk about as far as and you'll learn two  different ways you can use this expression,  

تا آنجا صحبت کنیم و شما دو روش مختلف را یاد خواهید گرفت که می توانید از این عبارت استفاده کنید، به این

it means to the degree or to the  extent, okay? Now this will make

معنی است که تا حدودی یا تا حدی، خوب؟ اکنون

make more sense if we just  look at an example sentence  

اگر ما فقط به یک جمله مثال نگاه کنیم، این موضوع منطقی‌تر خواهد شد،

because it's really hard to explain  something based on a definition. So  

زیرا توضیح آن بر اساس یک تعریف واقعاً دشوار است. بنابراین

let's take a look at a natural example  that uses this expression. Here we go.

بیایید به یک مثال طبیعی که از این عبارت استفاده می‌کند نگاهی بیندازیم. در اینجا ما می رویم. چیزهای

Stranger

عجیب و غریب

things, which is the name of a TV show if you  didn't know. So, that's the name of a TV show,  

، که اگر نمی دانستید نام یک برنامه تلویزیونی است . بنابراین، این نام یک برنامه تلویزیونی است،

stranger things. Okay, stranger things  is Netflix. Most watched TV show.

چیزهای عجیب. خوب، چیزهای عجیب‌تر نتفلیکس است. پربیننده ترین برنامه تلویزیونی

As far as we know, now, notice how they put as  far as we know in brackets at the very end of  

تا آنجا که ما می دانیم، اکنون، توجه کنید که چگونه آنها تا آنجا که می دانیم در پرانتز در انتهای

this. So they're saying to the extent that we know  to the degree that we know we believe this to be  

این قرار می دهند. بنابراین آن‌ها می‌گویند تا جایی که ما می‌دانیم تا حدی که می‌دانیم معتقدیم این

true. Okay. So they are saying, we believe based  on everything we know, we believe that's true.

درست است. باشه. بنابراین آنها می گویند، ما بر اساس همه چیزهایی که می دانیم باور داریم، ما معتقدیم که این درست است.

Stranger things is Netflix. Most watched show.  However, I want you to notice that by using as  

چیزهای عجیب نتفلیکس است. پربیننده ترین نمایش با این حال، می‌خواهم توجه داشته باشید که با استفاده از   تا آنجایی که

far as we know, they're letting, you know, that  this statement is only based on the information  

ما می‌دانیم، آنها به شما اطلاع می‌دهند که این بیانیه فقط بر اساس اطلاعات

or evidence statistics data that they have  available. They're letting you know that  

یا داده‌های آماری شواهدی است که در دسترس دارند. آنها به شما اطلاع می دهند که

there's a chance, there's a chance although  you know small but there's still a chance.

یک شانس وجود دارد، یک شانس وجود دارد، اگرچه شما کوچک می دانید، اما هنوز فرصتی وجود دارد.

And that there could be another show that  is actually more watched than stranger  

و اینکه ممکن است نمایش دیگری وجود داشته باشد که در واقع بیشتر از چیزهای عجیب‌تر تماشا می‌شود

things. So by using, as far as we know,  it's like they're giving themselves the  

. بنابراین، تا آنجایی که ما می دانیم، با استفاده از آن، مانند این است که آنها به خودشان

opportunity to be wrong if someone else comes  and says, actually Game of Thrones is Netflix,

فرصت می دهند که اشتباه کنند اگر شخص دیگری بیاید و بگوید، در واقع بازی تاج و تخت نتفلیکس است،

most

watched show and they give you the  data, the information evidence that

پربیننده ترین برنامه و آنها داده ها، شواهد اطلاعاتی را به شما می دهند.

statistics to prove that, then they would say.  Okay, we believe you because their statement  

آمار برای اثبات آن، سپس آنها می گویند. بسیار خوب، ما شما را باور می کنیم زیرا بیانیه آنها

was only based on as far as they know. Now, you'll  notice here, they put this expression right out,  

فقط بر اساس آن چیزی است که آنها می دانند. اکنون، در اینجا متوجه خواهید شد، آنها این عبارت را درست بیان می‌کنند،

the end in Brackets, almost like an  afterthought. But let me give you some  

پایان آن در براکت‌ها، تقریباً مانند یک فکر بعدی. اما اجازه دهید

examples of the most common way that you can use  this in your speech. And this is going to sound,  

نمونه‌هایی از رایج‌ترین روشی که می‌توانید از آن در سخنرانی خود استفاده کنید به شما ارائه کنم. و این به نظر می رسد،

very fluent, very Advanced and  very natural as well. As far as

بسیار روان، بسیار پیشرفته و همچنین بسیار طبیعی. تا جایی که به

I'm concerned. We use this to express our  opinion. So you say, as far as I'm concerned,  

من مربوط می شود. ما از این برای بیان نظر خود استفاده می کنیم . بنابراین شما می گویید، تا جایی که به من مربوط می شود،

there's a comma. So, take a little pause as far  as I'm concerned. Stranger things is the best  

یک کاما وجود دارد. بنابراین، تا جایی که به من مربوط می شود، کمی مکث کنید. چیزهای عجیب بهترین

show on Netflix. So, after this expression, you  simply State your opinion. So, let's stop right  

نمایش در نتفلیکس است. بنابراین، پس از این عبارت، شما به سادگی نظر خود را بیان کنید. بنابراین، بیایید همین جا توقف کنیم

here and practice this. So, think about what your  opinion could be after, as far as I'm concerned,

و این را تمرین کنیم. بنابراین، تا آنجا که به من مربوط می‌شود، به این فکر کنید که نظر شما می‌تواند پس از چه باشد،

And it could be any opinion anything that  you think, okay? So pause the video if you  

و این می‌تواند هر نظری باشد که شما فکر می‌کنید، خوب؟ بنابراین اگر

need think of one and then put it in  the comments as far as I'm concerned.

لازم است به یکی از آن‌ها فکر کنید، ویدیو را مکث کنید و تا جایی که به من مربوط می‌شود آن را در نظرات قرار دهید.

And then put it in the comments. Okay. And again  by using this you're letting the person know  

و سپس آن را در نظرات قرار دهید. باشه. و دوباره با استفاده از این به فرد اجازه می‌دهید بداند

that this is just based on your opinion you're  not stating a universal fact, there are good.  

که این فقط بر اساس نظر شماست و شما یک واقعیت جهانی را بیان نمی‌کنید، موارد خوبی وجود دارد.

Definitely be a different opinion or there  could definitely be information available that

قطعاً نظر متفاوتی وجود دارد یا قطعاً اطلاعاتی وجود دارد که

goes

against what you just said. Now in addition to,  

برخلاف آنچه شما گفتید باشد. اکنون علاوه بر،

as far as I'm concerned, we have some  other Expressions that you can use

تا آنجایی که به من مربوط می‌شود، عبارات دیگری نیز داریم که می‌توانید

In exactly the same way. So you  could also say, as far as I know,  

دقیقاً به همین روش از آنها استفاده کنید. بنابراین، می‌توانید بگویید، تا آنجا که من می‌دانم،

just like our original example, remember there  is as far as we know. So, you can definitely  

درست مانند مثال اصلی ما، به یاد داشته باشید که تا آنجایی که ما می‌دانیم وجود دارد. بنابراین،

change the subject as far as they know as far as  my boss knows. So think about different subjects  

تا آنجایی که رئیس من می‌داند، قطعاً می‌توانید موضوع را تغییر دهید . بنابراین تا جایی که می دانیم به موضوعات مختلف فکر کنید

as well as far as we know. And then same thing,  add the information as far as I can tell and

. و سپس همان، اطلاعات را تا جایی که می‌توانم بگویم و

as far as I can remember and then State your  information. So these are used in exactly the  

تا جایی که یادم می‌آید اضافه کنید و سپس اطلاعات خود را بیان کنید . بنابراین اینها دقیقاً به

same way. As far as I'm concerned is the most  common followed by as far as I know. So before  

همان روش استفاده می شوند. تا آنجا که من نگرانم رایج‌ترین مورد است که تا آنجایی که من می‌دانم دنبال می‌شود. بنابراین قبل از

we move on to the second meaning, make sure you  pause and put your example in the comments. You  

رفتن به معنای دوم، مطمئن شوید که مکث کرده و مثال خود را در نظرات قرار دهید. شما

really need to practice this before we move on.  So take the time and put it in the comments.

واقعاً نیاز دارید که این را قبل از اینکه به کار ادامه دهیم، تمرین کنید. پس وقت بگذارید و آن را در نظرات قرار دهید.

Okay. Now let's talk about meaning number two,  

باشه. حالا بیایید در مورد معنای شماره دو صحبت کنیم،

this is a completely different meaning, okay?  And we use, as far as to talk about distance,  

این یک معنای کاملاً متفاوت است، خوب؟ و تا جایی که در مورد فاصله صحبت کنیم از

physical distance, okay? Now, as far as  you can think of it as the maximum Point,  

فاصله فیزیکی استفاده می کنیم، خوب است؟ حالا، تا آنجا که می‌توانید آن را به عنوان حداکثر امتیاز در نظر بگیرید،

okay? But what you need to know is that it  includes the entire area from your original,

خوب است؟ اما چیزی که باید بدانید این است که شامل کل منطقه از نقطه اصلی شما می شود،

A point

یک نقطه

to

تا

the maximum point, the farthest point,  

حداکثر نقطه، دورترین نقطه،

and it includes everything in that area  would be as far as in terms of distance.  

و شامل همه چیز در آن ناحیه می شود به اندازه فاصله است.

So again, it's easiest to understand this  when you see a real world example. So let's  

بنابراین باز هم، فهمیدن این موضوع وقتی یک نمونه دنیای واقعی را می‌بینید آسان‌تر است. بنابراین بیایید

take a look at this example. 4.5 magnitude  earthquake, shakes Bay Area felt as far as

به این مثال نگاهی بیندازیم. زمین لرزه 4.5 ریشتری، منطقه خلیج را تا جایی که با پرداخت احساس شد، تکان داد

With pay. Okay? So to be honest I don't know where  the Bay Area is and I don't know where South Bay  

. باشه؟ بنابراین صادقانه بگویم، من نمی‌دانم منطقه خلیج کجاست و نمی‌دانم خلیج جنوبی کجاست

is, that's not really important if you know where  these places are on a map but we have two places,  

، اگر بدانید این مکان‌ها روی نقشه کجا هستند، خیلی مهم نیست، اما ما دو مکان داریم،

right? Our starting point is where's our  starting point? Put it in the comments,  

درست است؟ نقطه شروع ما این است که نقطه شروع ما کجاست؟ آن را در نظرات،

Bay Area. Okay, so this earthquake was felt

Bay Area قرار دهید. خوب، پس این زلزله

in the Bay Area and these other  cities, other cities, other cities,  

در منطقه خلیج و این شهرها، شهرهای دیگر، شهرهای دیگر،

other cities, other cities all the  way to the furthest point, which was

سایر شهرها، شهرهای دیگر تا دورترین نقطه احساس شد، یعنی چه

What's up? Furthest point South Bay. So that's  the furthest point and it includes all of the  

خبر؟ دورترین نقطه خلیج جنوبی. بنابراین این دورترین نقطه است و شامل همه

cities or Bay's all the Bays from the Bay  Area to South Bay. I don't think you're  

شهرها یا خلیج‌ها از منطقه خلیج تا خلیج جنوبی می‌شود. من فکر نمی‌کنم که

going to use this too much in your daily  vocabulary. I can't really think of the  

در واژگان روزانه‌تان از آن زیاد استفاده کنید . من واقعاً نمی توانم به

last time I use this in my vocabulary,  although I use as far as I'm concerned

آخرین باری که از این در واژگانم استفاده کردم فکر کنم، اگرچه

as far as I know,

تا آنجا که می دانم

All the time. So that one is definitely going  to be in your vocabulary but regardless,  

همیشه از آن استفاده می کنم. بنابراین قطعاً این یکی در دایره لغات شما خواهد بود، اما به هر حال،

I want you to get comfortable with this meaning  as well. So to give you an example, I could say,  

من می‌خواهم که شما نیز با این معنا راحت باشید . بنابراین، برای مثالی برای شما، می‌توانم بگویم،

I walked as far as the mall I walked as far as  the mall. So here, what's my end point? What's my  

من به اندازه مرکز خرید قدم زدم و به اندازه مرکز خرید رفتم. بنابراین در اینجا، نقطه پایانی من چیست؟

furthest point? Put it in the comments, I walked  as far as the mall, what's the furthest point?

دورترین نقطه من چیست؟ آن را در نظرات قرار دهید، من تا مرکز خرید قدم زدم، دورترین نقطه چیست؟

Put it in the comments, it's the mall,  right? I walked. As far as the mall now,  

آن را در نظرات قرار دهید، این مرکز خرید است، درست است؟ من قدم زدم. تا آنجا که اکنون مرکز خرید،

we don't know where my beginning point was, let's  assume it's home. So it means I walk from home  

نمی‌دانیم نقطه شروع من کجا بود، فرض کنیم خانه است. بنابراین به این معنی است که از خانه راه می‌روم   پیاده‌روی پیاده‌روی پیاده‌روی پیاده‌روی پیاده‌روی پیاده‌روی پیاده‌روی

walk walk walk walk walk walk walk and I stopped  at the mall. I didn't go any further. I walked as  

و در مرکز خرید توقف کردم. دیگه جلوتر نرفتم تا مرکز خرید قدم زدم

far as the mall. So remember you're using as far  as and then a location to identify the maximum

. بنابراین به یاد داشته باشید که از یک مکان برای شناسایی حداکثر

Mom location, the farthest location. So now it's  time to practice this one. So think you need a  

مکان مادر، دورترین مکان، استفاده می‌کنید. بنابراین اکنون وقت آن است که این یکی را تمرین کنید. بنابراین فکر کنید که به یک

ending point a location. A maximum location. Now,  to make a simple, maybe it could be, we drove we  

نقطه پایان یک مکان نیاز دارید. یک مکان حداکثر حالا، برای ساده کردن، شاید بتوانیم، رانندگی کردیم،

walked. We took the train or we saw, you know,  you could see as far as. So we swam as far as

پیاده روی کردیم. ما سوار قطار شدیم یا دیدیم، می‌دانی، تا آنجا را می‌توانی ببینی. بنابراین ما تا

Hmm. So think about something like that and  then put your example in the comments. Okay,  

هوم شنا کردیم. بنابراین درباره چیزی شبیه به آن فکر کنید و سپس مثال خود را در نظرات قرار دهید. بسیار خوب،

pause the video. If you  need to take your time with

ویدیو را موقتاً متوقف کنید. اگر لازم است برای این کار وقت بگذارید

this, it might not come instantly because  like I said, this isn't the most common  

، ممکن است فوراً انجام نشود زیرا همانطور که گفتم، این رایج‌ترین

structure. I don't really use it in  my vocabulary, to be honest. So don't  

ساختار نیست. راستش من واقعاً از آن در فرهنگ لغاتم استفاده نمی‌کنم. بنابراین

worry if it takes you a little longer to  think of an example, when you have one,  

نگران نباشید اگر فکر کردن به یک مثال کمی بیشتر طول می‌کشد، وقتی نمونه‌ای دارید،

put it in the comments. Now, let's talk  about how to use to Advanced expressions.

آن را در نظرات قرار دهید. اکنون، بیایید درباره نحوه استفاده از عبارات پیشرفته صحبت کنیم.

As if and as though now in terms of difference  between the two, there is no difference. So you  

گویی و گویی اکنون از نظر تفاوت بین این دو، هیچ تفاوتی وجود ندارد. بنابراین شما

can use them interchangeably, they have the same  meaning with that said, Alison's is a lot more  

می‌توانید آنها را به جای یکدیگر استفاده کنید، آنها به همان معنا هستند که گفته شد، آلیسون بسیار

common so if you had to choose between using one,  I would recommend as if the examples I give you  

رایج‌تر است، بنابراین اگر مجبور بودید بین استفاده از یکی یکی را انتخاب کنید، من توصیه می‌کنم مثال‌هایی که به شما می‌زنم

are all going to use as if because it sounds  way, more natural to me and I don't really use

همه به این دلیل استفاده می‌شوند که این برای من طبیعی‌تر به نظر می‌رسد و من

As as though, in my speech. So I recommend  using as if but you can absolutely use as  

واقعاً در گفتارم از Ass استفاده نمی‌کنم. بنابراین من توصیه می‌کنم از as if استفاده کنید، اما کاملاً می‌توانید از آن استفاده کنید،

though and it has the same meaning. So  as if and as though our conjunctions,  

و معنی مشابهی دارد. بنابراین، گویی و گویی از کلمات ربط خود،

we use them in two different ways. The  first is when it's an unreal comparison.  

به دو روش متفاوت از آنها استفاده می کنیم. اولین مورد زمانی است که مقایسه غیر واقعی است.

So the important thing to keep in mind  here is this is a impossible situation.  

بنابراین نکته مهمی که در اینجا باید به خاطر داشته باشید این است که این وضعیت غیرممکن است.

It's a hypothetical situation. So because of  that, we're going to use the subjunctive verb

این یک وضعیت فرضی است. بنابراین، به همین دلیل، از فعل فاعلی استفاده می‌کنیم

I could say he acted as if he were the CEO. So  here in this sentence, he were the CEO. Notice  

می‌توانم بگویم که او طوری رفتار می‌کرد که گویی مدیرعامل است. بنابراین در اینجا در این جمله، او مدیرعامل بود. توجه داشته باشید که

were that's the subjunctive verb tense because in  a past simple sentence, I would simply say he was  

این زمان فعل فاعل است زیرا در یک جمله ساده گذشته، من به سادگی می گویم او

the CEO, but that means it was real. It's in the  past simple. So it's over the action is complete.

مدیر عامل بود، اما این بدان معنی است که واقعی بود. این در گذشته ساده است. پس کار تمام شد.

But at a time in the past, in reality,  

اما در زمانی در گذشته، در واقعیت،

he was the CEO. But in my example,  he acted, as if he were the CEO,  

او مدیرعامل بود. اما در مثال من، او طوری رفتار کرد که گویی مدیرعامل است،

this is an unreal comparison. I'm comparing him  to the CEO but he is not the CEO because of that,  

این یک مقایسه غیر واقعی است. من او را با مدیر عامل مقایسه می‌کنم، اما او به این دلیل مدیرعامل نیست،

I'm using the past simple. In the first part  of the sentence I'm using, as if, as the

من از گذشته ساده استفاده می‌کنم. در قسمت اول جمله I'm use, as if, as

Injunction. And then after as, if  I need a clause. So just a subject,  

injunction. و بعد از آن، اگر به یک بند نیاز دارم. بنابراین فقط یک فاعل،

a verb and an object, but that verb should be  in the past subjunctive. So, just make sure that  

یک فعل و یک مفعول، اما آن فعل باید در فاعل گذشته باشد. بنابراین، فقط مطمئن شوید که

verb to be is in were for all the subjects.  I could say, I acted as if I were the CEO,  

فعل to be in برای همه موضوعات است. می‌توانم بگویم، به‌گونه‌ای رفتار می‌کردم که انگار مدیرعامل بودم،

but because I used as, if I were,  you know, that I'm not the CEO,

اما چون از آن استفاده کردم، اگر بودم، می‌دانید که من مدیرعامل نیستم،

Oh, it's an unreal comparison. Now another  common way we use as if and as though is for  

اوه، این یک مقایسه غیرواقعی است. اکنون یکی دیگر از روش‌های متداول دیگری که گویی و گویی برای

a situation that seems likely or seems possible  in this case we're not using the subjunctive  

موقعیت‌هایی است که محتمل یا ممکن به نظر می‌رسد استفاده می‌کنیم، در این مورد، ما از فاعل استفاده نمی‌کنیم

because there is a possibility that it can  be real. So because of that, we're just going  

زیرا احتمال واقعی بودن آن وجود دارد. بنابراین، به همین دلیل، ما فقط می‌خواهیم از

to use different verb tenses depending on the  context and we are we are on our timeline. So I

زمان‌های افعال مختلف بسته به بافت استفاده کنیم و ما در جدول زمانی خود هستیم. بنابراین من می

Say you look as if you haven't slept in days.  So here, you haven't slept in days. That's in  

گویم شما طوری به نظر می رسید که انگار چند روز است نخوابیده اید. بنابراین اینجا، شما چند روز است که نخوابیده اید. این در

the present. Perfect. Because it started in the  past and it continues until now. And I'm using,  

زمان حال است. کامل. زیرا از گذشته شروع شده و تا کنون ادامه دارد. و من از آن استفاده می‌کنم،

as if to suggest that although this seems  possible, it seems likely. I'm not 100% sure  

انگار می‌خواهم پیشنهاد کنم که اگرچه این امکان به نظر می‌رسد ، اما محتمل به نظر می‌رسد. من 100% مطمئن نیستم

that it's true. So there is some doubt  to the statement. You might reply back

که درست باشد. بنابراین در این بیانیه تردید وجود دارد. شما ممکن است پاسخ دهید

And say no actually, I've been sleeping fine  now. In this use only when we're using it for  

و بگویید نه در واقع، من الان خوب می خوابم . در این استفاده فقط زمانی که از آن برای

something that seems likely or possible, but we're  not 100% true. Native speakers commonly use. Like,  

چیزی استفاده می‌کنیم که محتمل یا ممکن است، اما صد در صد درست نیستیم. بومی زبانان معمولا استفاده می کنند. مثلاً،   به نظر می‌رسید چند

you look like you haven't slept in days and  honestly, for me it sounds a lot more natural  

روزی است که نخوابیده‌اید و صادقانه بگویم، برای من بسیار طبیعی‌تر به نظر می‌رسد

to use like I used as if because that's the  purpose of this video. But in an everyday,

که از آن استفاده کنم، گویی چون هدف این ویدیو همین است. اما در یک

Conversation with friends or coworkers I would use  like so to summarize as if. And as though have the  

مکالمه روزمره با دوستان یا همکاران من از آن برای خلاصه کردن استفاده می‌کنم. و گویی

same, meaning they're both conjunctions.  However, as if is a lot more common and  

یکسان هستند، به این معنی که هر دو ربط هستند. با این حال، از آنجایی که بسیار رایج‌تر است و

I recommend using it to sound more natural,  they're used for two different reasons. The  

توصیه می‌کنم از آن برای به نظر رسیدن طبیعی‌تر استفاده کنید، آنها به دو دلیل متفاوت استفاده می‌شوند.

first is a Unreal comparison. You have to use the  past simple and the past subjunctive verb tense.

اولین مورد یک مقایسه غیر واقعی است. شما باید از زمان گذشته ساده و زمان فعل فاعلی استفاده کنید.

And the second time you can use, this  is when you're suggesting that something  

و دومین باری که می‌توانید استفاده کنید، این زمانی است که پیشنهاد می‌کنید چیزی

seems likely or possible but you're not  100% sure. And in this case, you can use  

محتمل یا ممکن به نظر می‌رسد، اما 100٪ مطمئن نیستید. و در این مورد، می‌توانید از

any verb tense depending on the context and  you can also substitute as if for like now,  

هر زمان فعل بسته به بافت استفاده کنید و همچنین می‌توانید مانند حالا جایگزین آن کنید،

let's talk about how to use. Two must  know. Expressions as soon as and as  

بیایید در مورد نحوه استفاده صحبت کنیم. دو نفر باید بدانند. عبارات به محض و تا

long as you'll learn what these expressions  mean and how to use them in grammatically.

زمانی که یاد بگیرید این عبارات چه معنایی دارند و چگونه از آنها در دستور زبان استفاده کنید.

Speech. Let's start with as soon as you can  think of this as a Time reference. Okay.  

سخن، گفتار. بیایید به محض اینکه بتوانید این را به عنوان مرجع زمان در نظر بگیرید، شروع کنیم. باشه.

We're talking about time. And as soon as you  can translate that to immediately after okay,  

ما در مورد زمان صحبت می کنیم. و به محض اینکه بتوانید آن را بلافاصله پس از خوب ترجمه کنید،

immediately after something happens, for example,  call your mother as soon as you get home.  

به عنوان مثال، بلافاصله پس از وقوع اتفاقی، به محض اینکه به خانه رسیدید، با مادرتان تماس بگیرید.

Okay, so remember we can think of, as soon as

بسیار خوب، پس به یاد داشته باشید که می توانیم به این فکر کنیم، به محض اینکه

As immediately after so, immediately  after you get home, call your mother.  

بلافاصله بعد از آن، بلافاصله بعد از رسیدن به خانه، با مادرتان تماس بگیرید.

So imagine you're walking home, you open  your door, you enter your house. Okay,  

بنابراین تصور کنید در حال رفتن به خانه هستید، در را باز می کنید، وارد خانه خود می شوید. بسیار خوب،

immediately after. So the first thing  you're going to do, when you get home, is  

بلافاصله پس از آن. بنابراین اولین کاری که می‌خواهید انجام دهید، وقتی به خانه رسیدید، این است که به

call your mother, call your mother, as soon  as you get home. Now, it's important to

مادرتان زنگ بزنید، به محض اینکه به خانه رسیدید، به مادرتان زنگ بزنید. اکنون، مهم است که به

Keep in mind that the structure of this  is flexible. I can use as soon as to  

خاطر داشته باشید که ساختار این انعطاف‌پذیر است. من می توانم به محض

start the sentence and I can say as soon  as you get home as soon as you get home,  

شروع جمله استفاده کنم و می توانم به محض اینکه به خانه رسیدید به محض اینکه به خانه رسیدید، به

call your mother and they mean exactly the same  thing. Another example, send me that report as  

مادرتان زنگ بزنید و آنها دقیقاً همان معنی را دارند. مثال دیگر، به محض دریافت اعداد، آن گزارش را برای من ارسال کنید

soon as you get the numbers. So, immediately after  you get the numbers, what are you going to do?

. بنابراین، بلافاصله پس از دریافت اعداد، می‌خواهید چه کار کنید؟ می‌خواهید

You're going to send me the report,  

گزارش را برای من ارسال کنید،

send me the report as soon as you get the numbers.  And remember we can switch the sentence structure  

به محض دریافت اعداد، گزارش را برای من ارسال کنید. و به یاد داشته باشید که می‌توانیم ساختار جمله را نیز تغییر دهیم

as well. So write in the comments below what  would be the alternative way to write this  

. بنابراین در نظرات زیر بنویسید که راه جایگزین برای نوشتن این

starting with as soon as so pause the video and  write that in the comments below. So practice.

مطلب چیست و به محض اینکه ویدیو را متوقف کنید و آن را در نظرات زیر بنویسید. پس تمرین کن

Did you get it as soon as you get the numbers as  soon as you get the numbers? Send me the report.  

آیا به محض دریافت اعداد به محض دریافت اعداد، آن را دریافت کردید؟ گزارش رو برام بفرست

Now let's talk about as long as as long  as and as soon as are very different,  

حالا بیایید در مورد تا زمانی که بسیار متفاوت هستند و به محض اینکه بسیار متفاوت هستند صحبت کنیم،

the only thing they share is that they  both have as an as okay but they're used  

تنها چیزی که آنها به اشتراک می گذارند این است که هر دوی آنها کاملاً خوب هستند، اما از آنها

very differently. Now with as long  as we're offering a condition, okay?

بسیار متفاوت استفاده می شود. در حال حاضر، تا زمانی که شرطی را ارائه کنیم، خوب است؟ این

A this one makes sense with an example  sentence. So, let me give you an example.  

یکی با یک جمله مثال معنا پیدا می کند . بنابراین، اجازه دهید برای شما مثالی بزنم.

I'll go to the party as long as you give  me a ride. Okay? So there's a condition,  

من به مهمانی می روم تا زمانی که شما به من سوار شوید. باشه؟ بنابراین یک شرط وجود دارد،

right? I will only go to the party. If you  give me a ride, if you don't give me a ride,  

درست است؟ من فقط به مهمانی خواهم رفت. اگر سوارم کنی، اگر سوارم نکنی،

I won't go to the party. That's the condition.  So we use as long as for identifying a

من به مهمانی نمی روم. شرطش همینه بنابراین ما تا زمانی که برای شناسایی یک شرط استفاده می کنیم

Condition. I'll go to the party  as long as you give me a ride.  

. من به مهمانی می روم تا زمانی که شما به من سوار شوید.

Now, just like with as soon as this sentence  structure is flexible as well. So, think  

اکنون، درست مانند به محض اینکه ساختار این جمله نیز انعطاف‌پذیر است. بنابراین،

about this hit pause and change the sentence  structure. So we begin with as long as okay,  

درباره این مکث ضربه فکر کنید و ساختار جمله را تغییر دهید . بنابراین، تا زمانی که خوب است، شروع می کنیم،

put your answer in the comments below. Did you get  in as long as you give me a ride? I'll go to the

پاسخ خود را در نظرات زیر قرار دهید. تا زمانی که به من سوار شدی وارد شدی؟ من به

Already. Another example, I'll help you with  that report. As long as you buy me lunch.  

قبلا می روم. مثال دیگر، من در مورد آن گزارش به شما کمک خواهم کرد . به شرطی که برای من ناهار بخری.

So my offer to help you is  conditional and I'll only help you. If  

بنابراین پیشنهاد من برای کمک به شما مشروط است و من فقط به شما کمک خواهم کرد. اگر برای

what if you buy me lunch, right? That's  the as long as as long as you buy me lunch,  

من ناهار بخرید، درست است؟ این تا زمانی است که برای من ناهار بخرید،

I'll help you with that report. As long as  you buy me lunch. Now again, think about

من در مورد آن گزارش به شما کمک خواهم کرد. به شرطی که برای من ناهار بخری. اکنون دوباره به

Out changing that sentence structure,  

تغییر ساختار جمله فکر کنید،

hit, pause and write the alternative  sentence structure in the comments below.

ضربه بزنید، مکث کنید و ساختار جمله جایگزین را در نظرات زیر بنویسید.

Did you get it as long as you buy me lunch?  I'll help you with that report to summarize.  

تا زمانی که برای من ناهار می خریدی آن را گرفتی؟ برای خلاصه کردن آن گزارش به شما کمک خواهم کرد.

We have two great conjunctions as soon as which  you can think of immediately after something and  

ما دو رابطه عالی داریم به محض اینکه بتوانید بلافاصله بعد از چیزی به آنها فکر کنید و

we have as long as which is used to offer  a condition. All right, now, you know how  

تا زمانی که برای ارائه یک شرط استفاده می شود، داریم. بسیار خوب، اکنون، می‌دانید که چگونه می‌توانید به محض

to use as soon as M as long as confidently. Now  you practice, make sure you write one example.

اطمینان از M استفاده کنید. اکنون  که تمرین می‌کنید، مطمئن شوید که یک مثال می‌نویسید.

With this soon as and one example with as long as  in the comments below and then change that to the  

با این به زودی و یک مثال با as long در نظرات زیر و سپس آن را به

other sentence structure so you get comfortable  with both of them. Now, let's talk about how to  

ساختار جمله دیگر تغییر دهید تا با هر دوی آنها راحت شوید. اکنون، بیایید در مورد نحوه

use as well as this is not the same as the  word. And, and this is where I'll, I see a  

استفاده از آن صحبت کنیم، زیرا این کلمه با کلمه یکی نیست . و، و اینجا جایی است که می بینم،

lot of students and even Sometimes some native  English speakers make mistakes and it's the car.

بسیاری از دانش آموزان و حتی گاهی اوقات برخی از انگلیسی زبانان بومی اشتباه می کنند و این ماشین است.

The context. Okay. It's the context  that you use this expression that  

زمینه. باشه. این متنی است که از این عبارت استفاده می‌کنید و باید

has to make sense and many sentences,  you would just use and rather than as  

جملات زیادی را به همراه داشته باشد

well as. So just keep that in mind as  I'm explaining this to you. So as well  

. پس فقط این را در نظر داشته باشید که دارم این را برای شما توضیح می دهم. بنابراین،

as what does this mean you can think  of this to mean as not only why, but

به‌عنوان معنای این، می‌توانید به این معنا فکر کنید که نه تنها چرا، بلکه

Also X. Okay, not only but also so in that case,  it doesn't just mean. And and just means and as  

X. بسیار خوب، نه تنها، بلکه در آن مورد نیز همینطور، این فقط به این معنا نیست. و و فقط به معنای و به‌عنوان

well as means not only but also and because  of that because it has this more specific  

همچنین به معنی نه تنها، بلکه و به دلیل آن است زیرا این کاربرد خاص‌تر را دارد

usage. When you use, this is going to be way more  limited than when you're simply just say and okay.

. وقتی از آن استفاده می‌کنید، این بسیار محدودتر از زمانی است که فقط بگویید و خوب است.

Now, let's look at the structure here  

اکنون، بیایید به ساختار اینجا

to form this. We would have X as well as y, okay?  So we would need to put information in for X  

برای شکل دادن به آن نگاه کنیم. ما X و همچنین y خواهیم داشت، خوب؟ بنابراین باید اطلاعاتی را برای X

and Y. But remember my explanation? I said  not only why, but also X. Okay, the order  

و Y قرار دهیم. اما توضیح من را به خاطر دارید؟ من نه تنها چرا، بلکه X را هم گفتم. بسیار خوب، ترتیب

of that is important because we're saying not  only y, so this item whatever. Why is but also

آن مهم است زیرا ما می‌گوییم نه تنها y، بنابراین این مورد هر طور باشد. چرا است اما همچنین

And we're emphasizing X. That's the important  thing. We're emphasizing x and x is the one that  

و ما بر X تأکید می کنیم. این نکته مهم است. ما تاکید می کنیم که x و x اولین چیزی است که

comes first. Now I promise this is going to make  sense when you see it in an example. So let's take  

می آید. حالا من قول می‌دهم که وقتی آن را در یک مثال می‌بینید، معنا پیدا می‌کند. بنابراین بیایید

a look at an example. I could say we're accepting  applications from Harvard as well as Princeton,  

به یک مثال نگاهی بیندازیم. می‌توانم بگویم که درخواست‌های هاروارد و پرینستون را می‌پذیریم،

okay. So think about this,

خب. پس در مورد این فکر کنید،

From Harvard as well as Princeton. So we have x +  y, right? What? Sex, put it in the comments, what  

از هاروارد و همچنین پرینستون. بنابراین ما x + y داریم، درست است؟ چی؟ جنسیت، آن را در نظرات قرار دهید، چه

sex? The one that comes first? Harvard is at X.  And what's why put it in the comments? What's y?  

جنسی؟ اونی که اول میاد؟ هاروارد در X است. و دلیل قرار دادن آن در نظرات چیست؟ تو چی؟

Y equals Princeton the second one is why in this  case X Harvard, why Princeton okay? So not only

Y برابر است با پرینستون دومین مورد این است که چرا در این مورد X هاروارد، چرا پرینستون خوب است؟ بنابراین نه تنها

Lee why not only Princeton but also Harvard, but  also X and remember which one are we emphasizing?  

لی چرا نه تنها پرینستون، بلکه هاروارد، بلکه X را نیز به یاد داشته باشید و به یاد داشته باشید که ما بر کدام یک تأکید می کنیم؟

Let me know in the comments. Are we emphasizing at  X Arbor or we emphasizing why Princeton hmm? Put  

در نظرات به من اطلاع دهید. آیا ما در X Arbor تأکید می‌کنیم یا تأکید می‌کنیم که چرا پرینستون هوم؟

it in the comments, emphasizing which One X or Y,  put it in the comments, we're emphasizing X. Where

آن را در نظرات قرار دهید، با تأکید بر اینکه کدام یک X یا Y، آن را در نظرات قرار دهید،

Using Harvard, we're emphasizing the first  one. And that's the important thing because  

ما روی X تأکید می کنیم . و این چیزی است که مهم است، زیرا   می‌توانم

I could say, we're accepting applications from  Harvard, and Princeton, I could simply use end,  

بگویم، ما در حال پذیرش برنامه‌هایی از هاروارد و پرینستون هستیم، من به سادگی می‌توانم از end استفاده کنم،

okay? But the meaning is slightly different,  slightly different, but an important distinction,  

خب؟ اما معنی کمی متفاوت است، کمی متفاوت است، اما یک تمایز مهم است،

when we use and we see those the X  and the Y, we see them as equal equal.

وقتی از X و Y استفاده می‌کنیم و آن‌ها را می‌بینیم ، آنها را برابر می‌بینیم.

In terms of importance, okay? But when we use as  well as we're emphasizing X for whatever reason,  

از نظر اهمیت، باشه؟ اما وقتی به هر دلیلی از X استفاده می‌کنیم و بر X تأکید می‌کنیم،   این

so that's an important distinction that's why I  said at the beginning that in many cases you're  

یک تمایز مهم است، به همین دلیل است که در ابتدا گفتم که در بسیاری از موارد شما

just going to use and you're going to mention  two items that you do and they're going to have  

فقط استفاده می‌کنید و دو مورد را ذکر می‌کنید. انجام دهند و

equal importance. Okay, now using our same  example, why the thing that comes at the end

اهمیت یکسانی خواهند داشت. بسیار خوب، اکنون با استفاده از همان مثال خود، چرا چیزی که در پایان می آید

Can be plural. And in many  cases, it will be plural. Okay,  

می تواند جمع باشد. و در بسیاری موارد، جمع خواهد بود. خوب،

so I could say we're accepting applications  from Harbor X, that's still Harvard. We're  

پس می‌توانم بگویم که ما درخواست‌ها را از هاربر X می‌پذیریم، این هنوز هاروارد است. ما

accepting applications from Harbor as well as  other universities. So, other universities,  

درخواست‌هایی را از هاربر و سایر دانشگاه‌ها می‌پذیریم. بنابراین، دانشگاه‌های دیگر،

why that's plural and remember it's like saying,  not only are we accepting applications from other

چرا این جمع است و به یاد داشته باشید که مثل این است که می‌گوییم، نه تنها درخواست‌هایی را از

Universities. But we're also accepting  applications from Harvard with emphasis  

دانشگاه‌های دیگر می‌پذیریم. اما ما همچنین درخواست‌های هاروارد را با تأکید

on Harvard. So, in both these examples, the one  where I had a singular Princeton and then plural,  

بر هاروارد می‌پذیریم. بنابراین، در هر دو این مثال، یکی که من یک پرینستون مفرد و سپس جمع داشتم،

other universities. We're emphasizing  Harvard and both of those examples. So now,  

دانشگاه‌های دیگر. ما بر هاروارد و هر دوی آن نمونه‌ها تأکید می‌کنیم. بنابراین اکنون،

it's your turn to practice. In the comments, I  want you to form a sentence using, as well as

نوبت شماست که تمرین کنید. در نظرات، از شما می‌خواهم با استفاده از جمله به یاد داشته باشید، از

Remember, we need in terms of structure, we need  X as well as Y and remember. It means not only  

نظر ساختار نیاز داریم، به X و همچنین Y و به یاد داشته باشید. این به معنای نه تنها

why but also X with emphasis on X, right?  So put an example sentence in the comments.  

چرا، بلکه X با تأکید بر X است، درست است؟ پس یک جمله مثال در نظرات قرار دهید.

Now, after you do that and honestly,  this will probably take you a little  

حالا، بعد از اینکه این کار را انجام دادید و صادقانه بگوییم، احتمالاً کمی

while to think of the correct context  that you need for that now, after

طول می‌کشد تا به زمینه درستی که اکنون برای آن نیاز دارید فکر کنید، پس از آن

After that I also want you to just  put a simple sentence using and okay,  

من همچنین از شما می‌خواهم که فقط یک جمله ساده را با استفاده از و ok،

so X and Y and there's going to be  equal emphasis on X and Y and I want  

پس X و Y و Y باید روی X و Y تاکید یکسانی داشته باشند و من از

you to do that so you can really see them  side-by-side. See you as well as and see  

شما می‌خواهم این کار را انجام دهید تا بتوانید آنها را در کنار هم ببینید. شما را نیز می‌بینم و می‌بینم و در

and side-by-side and understand how they're  not the same thing and you can't use them  

کنار هم می‌بینم و می‌فهمم که چگونه آن‌ها یکی نیستند و نمی‌توانید

interchangeably. And remember like I said at  the beginning, most likely you're going to

به جای یکدیگر از آنها استفاده کنید. و همانطور که در ابتدا گفتم به یاد داشته باشید ، به احتمال زیاد شما

Form sentences with and that's going to  be way more commonly used in your daily  

با آن جملاتی را تشکیل می‌دهید و این در فرهنگ لغات روزانه‌تان بسیار رایج‌تر

vocabulary than as well as honestly I don't  remember. The last time I really formed a  

از و صادقانه است که من به یاد ندارم استفاده می‌شود. آخرین باری که من واقعاً یک

sentence with as well as so and is going to  be very much a part of your daily vocabulary  

جمله با همین‌طور ساختم و قرار است بخشی از واژگان روزانه شما باشد

where I don't think that as well as will  be. But still it's great to understand this  

جایی که فکر نمی‌کنم همینطور باشد. اما هنوز هم درک این

distinction. Even if you don't use as well  as very often most likely, you're going to

تمایز عالی است. حتی اگر به احتمال زیاد به خوبی از آن استفاده نمی‌کنید ، می‌خواهید

To see it being used especially in a more academic  style of writing. And in that case you can  

ببینید که از آن به‌ویژه در سبک نوشتاری آکادمیک‌تر استفاده می‌شود. و در آن صورت می‌توانید

understand how it isn't the same as. And so for  me some simple sentences I could say with and with  

بفهمید که چگونه با آن یکی نیست. و بنابراین برای من چند جمله ساده می توانم با و با آن بگویم

Simply Be I like and then you name, two things  or I want and then you can name two things or I  

Simply Be I like و سپس شما نام، دو چیز یا من می خواهم و سپس می توانید دو چیز را نام ببرید یا من

bought and then you can name two things, right?  I like singing and dancing. I want a coffee.

خریدم و سپس می توانید دو چیز را نام ببرید، درست است؟ من آواز خواندن و رقصیدن را دوست دارم. من یک قهوه می خواهم.

And a croissant, I bought a shirt and a  sweater now. Taking one of those examples,  

و یک کروسان، الان یک پیراهن و یک ژاکت خریدم. با در نظر گرفتن یکی از آن مثال‌ها،

I could say the sweater I bought was  beautiful as well as comfortable. So here,  

می‌توانم بگویم ژاکتی که خریدم زیبا و راحت بود. بنابراین، در اینجا،

remember, not only why comfortable,  but also X with emphasis on the ex,  

به یاد داشته باشید، نه تنها چرا راحت، بلکه X با تأکید بر سابق،

okay? So really get comfortable with  seeing and, and as well as side,

خوب است؟ بنابراین واقعاً با دیدن و، و همچنین کنار، کنار هم راحت باشید

By side. Now, let's talk about how to use the  structure as much as I see lots of mistakes with  

. اکنون، بیایید در مورد نحوه استفاده از ساختار به همان اندازه که من اشتباهات زیادی در مورد

this structure. So pay close attention. You can  use as much as when you have two different things  

این ساختار می بینم صحبت کنیم. پس دقت کنید. می‌توانید به اندازه زمانی که دو چیز متفاوت دارید استفاده کنید

and you want to say that, those two things  are equal in amount or degree. Let's take  

و می‌خواهید بگویید، آن دو چیز از نظر مقدار یا درجه برابر هستند. بیایید

a look at an example sentence. I deserve that  promotion as much as she does, as you can see,

نگاهی به یک جمله مثال بیندازیم. من به اندازه او مستحق آن ترفیع هستم، همانطور که می بینید،

In this example, we have two different  things and we're talking about amount  

در این مثال، ما دو چیز متفاوت داریم و در مورد مبلغی صحبت می کنیم

the amount that I deserve the promotion and  what's the other amount, the amount that she  

که من مستحق ترفیع هستم و مبلغ دیگری، مبلغی که او

deserves the promotion, okay? So let's say  the amount that she deserves the promotion,  

سزاوار آن است. ارتقاء، باشه؟ بنابراین بیایید بگوییم مبلغی که او شایسته ترفیع است،

is this much? Now, if I want to  use as much as remember, it's

این مقدار است؟ حالا، اگر بخواهم به همان اندازه که به یاد داشته باشم استفاده کنم،

Equal. So she deserves a promotion  this much. I deserve the promotion  

برابر است. بنابراین او اینقدر شایسته ترفیع است . من سزاوار ارتقاء هستم

this much it's equal. I deserve the  promotion as much as she does. Let  

. من به اندازه او شایسته ترفیع هستم. اجازه

me give you another example and then I'll  get you to try your own example sentence.  

دهید مثال دیگری به شما بزنم و سپس از شما می‌خواهم جمله مثالی خود را امتحان کنید.

Okay? I could say that Jose participated  in the conference as much as Maria did.

باشه؟ می توانم بگویم که خوزه به اندازه ماریا در کنفرانس شرکت کرد. بسیار

Okay, so here we have amount of participation  or the degree to which Maria participated and  

خوب، بنابراین در اینجا ما میزان مشارکت یا میزان مشارکت ماریا و

Jose participated, but you might just want  to think of them in terms of amount. So,  

ژوزه را داریم، اما ممکن است بخواهید از نظر مقدار به آنها فکر کنید. بنابراین،

Jose participated in the conference this much, I  can't really make it different in size, has this  

ژوزه به این اندازه در کنفرانس شرکت کرد، من نمی‌توانم واقعاً اندازه آن را متفاوت کنم، تا این

much and Maria participated in the conference.  This much they're equal, let me give you

حد   و ماریا در کنفرانس شرکت کرد. تا این حد مساوی هستند، بگذارید مثالی برای شما بزنم و

And more example and I'll make it an  easy example that everyone can understand  

مثالی دیگر بزنم و آن را به یک مثال ساده تبدیل کنم که همه بتوانند بفهمند

you ate as much cake as I did. Okay. So we  have the amount of cake that you ate the  

شما به اندازه من کیک خوردید. باشه. بنابراین، مقدار کیکی که شما خورده‌اید، به همان

amount of cake that I ate and they are equal  right now. Look at the sentence structure.  

مقدار کیکی که من خوردم داریم و در حال حاضر برابر هستند. به ساختار جمله نگاه کنید.

What do you notice that a  little bit different here?

چه چیزی در اینجا کمی متفاوت است؟

Mm-hmm. You ate as much cake as I did. So notice  here, I've added in the something. So 8 is a verb,  

مممم تو به اندازه من کیک خوردی. بنابراین به اینجا توجه کنید، من چیزی را در آن اضافه کرده ام. بنابراین 8 یک فعل است،

right? But if I want to specify 8,  what if I want to add the something,  

درست است؟ اما اگر بخواهم 8 را مشخص کنم، اگر بخواهم چیزی را اضافه کنم چه می‌شود،

look at the placement here as much. Hmm.  Something as okay, so that's when you're

به همان اندازه به مکان اینجا نگاه کنید. هوم چیزی خوب است، پس در آن زمان است

And now and the purpose of that just would be  to specify ate what? I could leave out cake.  

و اکنون و هدف از آن فقط مشخص کردن چیزی است که خورده است؟ می‌توانم کیک را کنار بگذارم.

I can leave that something out. And I could  simply say, I ate as much as you did. Now,  

من می توانم آن چیزی را کنار بگذارم. و من به سادگی می‌توانم بگویم، من به اندازه شما خوردم. اکنون،

the only difference here is that I'm specifying  cake, right? But if cake is on the table,  

تنها تفاوت اینجا این است که من کیک را مشخص می‌کنم، درست است؟ اما اگر کیک روی میز باشد،

it's obvious based on context that were  talking about cake. I don't necessarily  

بر اساس زمینه‌ای که درباره کیک صحبت می‌شود، واضح است. من لزوماً

need to include that in the sentence,  but I wanted you to be aware of that.

نیازی به وارد کردن آن در جمله ندارم، اما می‌خواستم شما از آن آگاه باشید.

Sentence structure when we include a something  so now you know how to use the first meaning of  

ساختار جمله وقتی چیزی را اضافه می‌کنیم بنابراین اکنون می‌دانید که چگونه از اولین معنی

as much as. And remember, we have two things  and they are equal in amount or degree. So  

به همان اندازه استفاده کنید. و به یاد داشته باشید، ما دو چیز داریم که از نظر مقدار یا درجه با هم برابرند. بنابراین

now it's your turn to practice. I want you  to think of an example, using as much eyes  

اکنون نوبت شماست که تمرین کنید. می‌خواهم به یک مثال فکر کنید، با استفاده از چشم‌های بیشتر

and put your example in the comments, I  think you can have a lot of fun thinking.

و مثال خود را در نظرات قرار دهید، فکر می‌کنم فکر می‌کنید می‌توانید بسیار سرگرم‌کننده باشید.

An example for this one. So put your example in  the comments. Did you get it in the comments?  

یک مثال برای این یکی بنابراین مثال خود را در نظرات قرار دهید . آیا آن را در نظرات دریافت کردید؟

Okay, great. Now, let's move on to meaning  number two as much as in our second. Meaning  

باشه عالیه. اکنون، بیایید به معنای شماره دو به همان اندازه که در مورد دوم خود داریم، برویم. به این معنی که

you can think of it more in terms of although  regardless of or despite how much that probably  

شما می‌توانید بیشتر به این موضوع فکر کنید، هرچند صرف نظر از یا با وجود اینکه احتمالاً

doesn't give you much information, does  it? So as always, it's easier to just see

اطلاعات زیادی به شما نمی‌دهد، درست است؟ بنابراین مثل همیشه، ساده‌تر است که

See this in an example, I could say as much as I  want to stay, I have to go notice here. As much  

این را در یک مثال ببینید، می‌توانم بگویم هر چقدر که می‌خواهم بمانم، باید به اینجا توجه کنم. به همان اندازه که

eyes is at the very beginning of our sentence,  okay? As much as I want to stay, I have to go  

چشم در همان ابتدای جمله ما است، خوب؟ هر چقدر که بخواهم بمانم، الان باید بروم

now. You can think of this as although  although I want to stay I have to go.

. می‌توانید به این فکر کنید که گرچه اگرچه می‌خواهم بمانم، باید بروم.

Now, what does this mean? Basically, we can think  of them as two individual sentences. I want to  

حالا این یعنی چی؟ اساساً، می‌توانیم آنها را به عنوان دو جمله مجزا در نظر بگیریم. من می‌خواهم

stay, I have to go, okay, those are two individual  sentences and then we're just combining them  

بمانم، باید بروم، خوب، اینها دو جمله جداگانه هستند و بعد ما فقط آنها را

together. Using as much as at the very beginning,  there's an easy way that this will make sense for  

با هم ترکیب می‌کنیم. با استفاده از همان ابتدا، یک راه آسان وجود دارد که برای   شما معنا پیدا می کند

you and that's by using, but you're most likely  familiar with but it's one of the first transition

و آن استفاده از آن است، اما به احتمال زیاد با آن آشنا هستید، اما این یکی از اولین

Mission words that students learn. So  you can think of this as I want to stay,  

واژه های ماموریت انتقالی است که دانش آموزان یاد می گیرند. بنابراین می‌توانید به این فکر کنید که من می‌خواهم بمانم،

but I have to go. That could be one way that you  combine these two sentences into one, using the  

اما باید بروم. این می‌تواند یکی از راه‌هایی باشد که با استفاده از کلمه انتقال، این دو جمله را در یک جمله ترکیب کنید

transition word. But okay, and notice there's a  contrast here. I want to stay. That's a positive,  

. اما خوب، و توجه کنید که اینجا یک تضاد وجود دارد. من می خواهم بمانم. این یک نکته مثبت است،

right? I have to go. That's a negative. So  when we use but there's always a positive

درست است؟ من باید بروم. این یک نکته منفی است. بنابراین، وقتی ما از آن استفاده می‌کنیم، اما همیشه یک

Of and a - now we're using as much as in exactly  the same way, is simply the sentence structure  

Of و یک مثبت وجود دارد - اکنون که دقیقاً به همان روش استفاده می‌کنیم، ساختار جمله‌ای است

that's changing here. So remember, we're using  as much as at the very beginning of the sentence  

که در اینجا تغییر می‌کند. بنابراین به یاد داشته باشید، ما از همان ابتدای جمله استفاده می‌کنیم

as much as I want to stay, I have to go another  example. As much as I'd love to help you, I can't

تا جایی که می‌خواهم بمانم، باید مثال دیگری بزنم . هر چقدر که دوست دارم به شما کمک کنم، اکنون نمی توانم،

Now, this is a very common way that we  may decline to do something. Politely,  

این یک روش بسیار رایج است که ممکن است از انجام کاری امتناع کنیم. مودبانه،   به شما

I'm letting, you know, I want to help you.  I can't help you. So we have that contrast.  

اجازه می دهم، می دانید، می خواهم به شما کمک کنم. من نمی توانم به شما کمک کنم. بنابراین ما آن تضاد را داریم.

Write a positive. I want to help you, but then  we have a - I can't help you. So we could combine  

مثبت بنویس من می‌خواهم به شما کمک کنم، اما پس از آن یک مشکل داریم - نمی‌توانم به شما کمک کنم. بنابراین می‌توانیم

those sentences with. But I want to help you  but I can't, that might be the more familiar.

آن جملات را با آن ترکیب کنیم. اما من می‌خواهم به شما کمک کنم، اما نمی‌توانم، شاید آشناتر باشد.

Or structure to you. So this is just an  alternative way to form that. And I'll be honest,  

یا ساختار به شما. بنابراین این فقط یک روش جایگزین برای شکل دادن به آن است. و صادقانه بگویم،

it does sound more advanced using this  structure. Now, remember as much as at the  

با استفاده از این ساختار پیشرفته‌تر به نظر می‌رسد . حالا، همان‌قدر که در

very beginning as much as I want to help you,  I can't so when you hear as much as you know,  

همان ابتدا می‌خواهم به شما کمک کنم، به خاطر بسپارید، وقتی آن‌قدر که می‌دانید می‌شنوید، نمی‌توانم،

that there's going to be a contrast. So, when  someone says as much as I want to help you,

که تضاد وجود دارد. بنابراین، وقتی کسی می‌گوید به اندازه‌ای که می‌خواهم به شما کمک کنم،

You even if they don't say the end part, I know  they're not going to help me because that's how we  

شما حتی اگر قسمت پایانی را نگوید، می‌دانم به من کمک نمی‌کند زیرا این همان روشی است که ما به

use as much as it's with a contrast. So, just keep  that in mind. It can be a polite way to decline  

همان اندازه که با کنتراست است استفاده می‌کنیم. بنابراین، فقط این را در ذهن داشته باشید. این می تواند راهی مودبانه برای رد کردن

doing something. For example, you could use it as  a polite way to decline an invitation to a party,  

انجام کاری باشد. برای مثال، می‌توانید از آن به‌عنوان روشی مودبانه برای رد کردن دعوت به مهمانی استفاده کنید،

your friend, invites, you to a party and you  can say, as much as I'd love to go, I can't

دوستتان، شما را به مهمانی دعوت می‌کند و می‌توانید بگویید، هر چقدر که دوست دارم بروم، نمی‌توانم.

So as much as I'd love to that's the positive,  right? I want to go to the party but then  

من دوست دارم این نکته مثبت باشد، درست است؟ من می‌خواهم به مهمانی بروم، اما بعد

the - is, I can't, I'm busy, I have to work,  I have a deadline, I don't have a way to get  

- نمی‌توانم، سرم شلوغ است، باید کار کنم، مهلت دارم، راهی برای رسیدن به

there. Whatever the reason is, as much as I'd  love to go, I can't. So that could be a polite  

آنجا ندارم. دلیلش هرچه باشد، هر چقدر که دوست دارم بروم، نمی‌توانم. بنابراین این می‌تواند

way to decline an invitation. So now you try,  try using this Advanced structure where you

روشی مودبانه برای رد کردن دعوت باشد. بنابراین اکنون سعی کنید، سعی کنید از این ساختار پیشرفته در جایی که به

Need a contrast. Okay, and remember that placement  as much as is going to be at the very beginning.  

کنتراست نیاز دارید استفاده کنید. بسیار خوب، و آن مکان را به همان اندازه که در همان ابتدا قرار است به یاد داشته باشید.

So pause the video. Now, if you need think of  your example and then leave it in the comments,  

پس ویدیو را مکث کنید. اکنون، اگر لازم است به مثال خود فکر کنید و سپس آن را در نظرات بگذارید،

this is definitely an advanced structure  that's going to make you sound very fluent  

این قطعاً یک ساختار پیشرفته است که باعث می‌شود

and very advanced in English. So you need to  practice this and I'm really excited to read  

در زبان انگلیسی بسیار روان و بسیار پیشرفته به نظر برسید. بنابراین شما باید این را تمرین کنید و من واقعاً از خواندن

your example in the comments. So make sure  you take the time to put your example in the

مثال شما در نظرات هیجان زده هستم. پس مطمئن شوید که برای مثال خود در موردی که

I meant. So you remember how to use this  structure? Now, let's talk about how to use  

منظورم بود، وقت بگذارید. پس یادتان می آید چگونه از این ساختار استفاده کنید ؟ اکنون، بیایید ابتدا در مورد نحوه استفاده از

regarded as and considered first. Let's take  a look at these two examples. She's regarded  

در نظر گرفته شده و در نظر گرفته شده صحبت کنیم. بیایید نگاهی به این دو مثال بیندازیم. او

as an expert. She's considered an expert, both  of these examples have the exact same. Meaning,  

به عنوان یک متخصص در نظر گرفته می شود. او یک متخصص در نظر گرفته می‌شود، هر دوی این نمونه‌ها دقیقاً یکسان هستند. به این معنی،

there's no difference at all and both of them  are just used to say. You have an opinion on.

اصلاً تفاوتی وجود ندارد و هر دوی آنها فقط برای گفتن استفاده می‌شوند. شما نظری دارید.

On a topic or there is a general consensus on  a topic. So when we say she is regarded as an  

در مورد یک موضوع یا یک اجماع کلی در مورد یک موضوع وجود دارد. بنابراین وقتی می گوییم او به عنوان یک متخصص در نظر گرفته می شود،

expert, she's considered an expert, we're saying  the general consensus is she's an expert. Most  

او یک متخصص در نظر گرفته می شود، می گوییم که اجماع عمومی این است که او یک متخصص است. بیشتر

people have the opinion that she's an expert,  that's what it means. So a very simple meaning,  

مردم عقیده دارند که او یک متخصص است، معنی آن همین است. بنابراین یک معنای بسیار ساده،

it's a nice Advanced expression that you can  use to sound more advanced in your speech.

یک عبارت پیشرفته زیبا است که می‌توانید از آن برای پیشرفته‌تر به نظر رسیدن در گفتار خود استفاده کنید.

Well, what do you notice about the sentence  structure? Well, you might notice that in  

خوب، در مورد ساختار جمله چه توجهی دارید ؟ خوب، ممکن است متوجه شوید که در

the first one, we have regarded as we're  using. As she is regarded as an expert,  

اولین مورد، ما در نظر گرفته‌ایم که در حال استفاده از آن هستیم. از آنجایی که او به‌عنوان یک متخصص در نظر گرفته می‌شود،

but then with considered we don't have as she's  considered an expert. So there is that difference  

اما با در نظر گرفتن آن، نداریم زیرا او یک متخصص در نظر گرفته می‌شود. بنابراین این تفاوت

in sentence structure. Now, this is actually a  mistake that many native speakers make many need.

در ساختار جمله وجود دارد. اکنون، این در واقع اشتباهی است که بسیاری از افراد بومی به آن نیاز دارند.

Speakers will say she's considered as an expert  but you don't need to do that because considered  

سخنرانان خواهند گفت که او به عنوان یک متخصص در نظر گرفته می‌شود، اما شما نیازی به انجام آن ندارید، زیرا در نظر گرفته شده

is not a verb that requires as so there's no  reason to include it at all. But remember,  

فعل‌ای نیست که لازم باشد، بنابراین اصلاً دلیلی برای گنجاندن آن وجود ندارد. اما به یاد داشته باشید،

you will hear native speakers use it from time  to time my recommendation to you is don't use  

شما می‌شنوید که افراد بومی گهگاه از آن استفاده می‌کنند. توصیه من به شما این است که از   استفاده نکنید

it because it's not required and it  sounds more Awkward to have it. But

زیرا ضروری نیست و داشتن آن  ناخوشایندتر به نظر می‌رسد. اما

Need to use it with regarded. As you  cannot say, she's regarded an expert.  

نیاز به استفاده از آن با در نظر گرفته شده است. همانطور که نمی توانید بگویید، او یک متخصص محسوب می شود.

That sounds very awkward. It's mandatory  to have as she is regarded as an expert.  

این خیلی ناجور به نظر می رسد. داشتن اجباری است زیرا او به عنوان یک متخصص در نظر گرفته می شود.

Now, one thing you can do with considered is you  can use the verb to be, she's considered to be an  

اکنون، یکی از کارهایی که می‌توانید با در نظر گرفتن انجام دهید این است که می‌توانید از فعل to be استفاده کنید، او به عنوان متخصص در نظر گرفته می‌شود

expert. Now, this is grammatically correct but it  isn't necessary. You don't need to use the verb to

. اکنون، این از نظر گرامری صحیح است، اما ضروری نیست. شما نیازی به استفاده از فعل to

To be you can just use considered and then  the opinion you state, the opinion, an expert,  

be ندارید، فقط می توانید در نظر گرفته شده و سپس از نظری که بیان می کنید، نظر، یک متخصص،

she's considered an expert. So that would be  my recommendation to you. So let's look at an  

او یک متخصص در نظر گرفته می شود استفاده کنید. بنابراین این توصیه من به شما خواهد بود. بنابراین بیایید به یک

example. I saw on you glitch using regarded as  but gossip celebrity gossip, it's regarded as  

مثال نگاه کنیم. من در مورد شما مشکلی را دیدم که از شایعات مشهور به عنوان  تلقی می‌شود، اما شایعات شایعه‌سازی، به عنوان

a distraction. So notice here, we have our  opinion. Celebrity gossip is a distraction

حواس پرتی در نظر گرفته می‌شود. بنابراین به اینجا توجه کنید، ما نظر خود را داریم . شایعه پراکنی افراد مشهور باعث حواس پرتی می شود،

So you can simply make a statement like that,  it sounds more affirmative like you're stating  

بنابراین می توانید به سادگی چنین جمله ای را بیان کنید، مثل اینکه یک واقعیت را بیان می کنید، به نظر مثبت تر می رسد

a fact. So if you want to make it sound like  it's not a fact it's an opinion held by many  

. بنابراین، اگر می‌خواهید اینطور به نظر برسد که این یک واقعیت نیست، این نظری است که بسیاری از

people is the general consensus. Then you  can use regarded as celebrity gossip is  

افراد دارند، اجماع عمومی است. سپس می‌توانید در نظر گرفته شده به عنوان شایعات افراد مشهور

regarded as a distraction, many people think  that many people have the opinion now that

به‌عنوان حواس پرتی در نظر گرفته می‌شود، بسیاری از مردم فکر می‌کنند که اکنون بسیاری از مردم این عقیده را دارند که به

Look at an example on you glitch using considered.

مثالی در مورد مشکل خود نگاه کنید.

No, dot JS is considered fast. Thanks mostly  to Chrome's V8 engine. So notice here,  

خیر، dot JS سریع در نظر گرفته می شود. بیشتر به لطف موتور V8 Chrome. بنابراین در اینجا توجه کنید،

we don't say considered as fast. Although  remember I said probably about 10 to 20 percent  

ما نمی گوییم که سریع در نظر گرفته شود. اگرچه به یاد داشته باشید که گفتم احتمالاً حدود 10 تا 20 درصد

of native speakers will just use as because  they probably are thinking about regarded  

از زبان‌های بومی فقط از آن استفاده می‌کنند، زیرا احتمالاً به این فکر می‌کنند که    به عنوان در نظر گرفته می‌شود

as and they just use the same pattern, but you  don't need it and it sounds better without it.

و فقط از همان الگوی استفاده می‌کنند، اما شما  به آن نیاز ندارید و بدون آن بهتر به نظر می‌رسد.

Is the verb does not require as grammatically. So  there's no point using it. No dot JS, which I have  

آیا فعل از نظر دستوری نیاز ندارد. بنابراین استفاده از آن فایده ای ندارد. بدون نقطه JS، که من

no idea what that is. Some sort of programming  language. I'm going to assume. Do you know what  

نمی دانم آن چیست. نوعی زبان برنامه نویسی . من قصد دارم فرض کنم. آیا می دانید

nodejs is, you can let me know in the comments.  I don't even know if I'm saying it correctly.  

nodejs چیست، می توانید در نظرات به من اطلاع دهید. حتی نمی دانم درست می گویم یا نه.

Node.js a as is considered fast. So remember  I can make a statement and just say node.js.

Node.js a as سریع در نظر گرفته می شود. بنابراین به یاد داشته باشید من می‌توانم یک عبارت بنویسم و ​​فقط node.js را بگویم.

Is fast but then it sounds like it's a  fact. It's fast 100% of the time but if  

سریع است اما به نظر می رسد که یک واقعیت است. 100% مواقع سریع است، اما اگر

I just want to make it sound like it's  an opinion is what most people think,  

من فقط می‌خواهم به نظر برسد که این نظر اکثر مردم است،

it's the general consensus then I can use  considered node.js is considered fast.  

اجماع عمومی است، می‌توانم استفاده کنم node.js سریع در نظر گرفته می‌شود.

Remember you can add that optional to be. It's  considered to be fast but again it isn't required.

به یاد داشته باشید که می توانید آن را به صورت اختیاری اضافه کنید. سریع در نظر گرفته می‌شود، اما مجدداً لازم نیست.

So, it's cleaner. It's simpler. It's best to  just say considered and then the something  

بنابراین، تمیزتر است. ساده تر است. بهتر است فقط بگویید در نظر گرفته شده و سپس چیزی

is considered fast, but remember regarded as  and considered have the exact same meaning,  

سریع در نظر گرفته شود، اما به یاد داشته باشید که در نظر گرفته شده به عنوان و در نظر گرفته شده دقیقاً معنای مشابهی دارند،

so you can definitely use them interchangeably,  but you just have to make sure you have the  

بنابراین می توانید قطعاً آنها را به جای یکدیگر استفاده کنید، اما فقط باید مطمئن شوید که

sentence structure, correct. So I could say  celebrity gossip is considered a distraction.

ساختار جمله درست است. بنابراین می‌توانم بگویم شایعات مربوط به افراد مشهور یک حواس پرتی محسوب می‌شود.

Or I could say no dot JS is regarded as fast, it  doesn't matter which one you use, but just make  

یا می‌توانم بگویم هیچ نقطه‌ای JS سریع در نظر گرفته نمی‌شود، مهم نیست که از کدام یک استفاده می‌کنید، اما فقط

sure you get the sentence structure when you use  each one. So now it's your turn to practice. I  

مطمئن شوید که ساختار جمله را هنگام استفاده از هر یک به دست می‌آورید. پس حالا نوبت شماست که تمرین کنید. من از

want you to leave two examples, one with regarded  as and one with considered in the comments below.  

شما می‌خواهم دو مثال بگذارید، یکی با در نظر گرفتن و دیگری در نظر گرفته شده در نظرات زیر.

Now, let's talk about how  to use as such and such as

اکنون، بیایید در مورد نحوه استفاده از آن به این صورت صحبت کنیم و مانند

They don't have the same meaning. So such  as this is really easy one. This is used to  

آنها معنی یکسانی ندارند. بنابراین چنین چیزی واقعاً آسان است. این برای

introduce an example. For example, I could  say the store sells many electronics. Now  

معرفی یک مثال استفاده می‌شود. برای مثال، می‌توانم بگویم فروشگاه لوازم الکترونیکی زیادی می‌فروشد. اکنون   می‌خواهم

I want to give examples, I want to give  examples of the electronics, so that's

مثال‌هایی بزنم، می‌خواهم نمونه‌هایی از لوازم الکترونیکی را ارائه دهم، بنابراین در آن

when

زمان می‌توانم از

I can use such as such as and

مواردی مانند مانند و

In here are my specific examples,  the store, sells many electronics,  

در اینجا مثال‌های خاص من استفاده کنم، فروشگاه، بسیاری از لوازم الکترونیکی،

such as phones, computers and speakers.  So that's a really easy to understand way  

مانند تلفن، رایانه و بلندگو را می‌فروشد. بنابراین این یک روش بسیار آسان برای درک است

how to use such as. And as you can imagine,  you'll get lots of practice with this because  

نحوه استفاده از جمله. و همانطور که می‌توانید تصور کنید، با این کار تمرین زیادی خواهید کرد، زیرا

it's very common to list examples when you're  making statements before we go on just know,

بسیار معمول است که وقتی در حال بیان اظهارات هستید، نمونه‌هایی را فهرست کنید قبل از اینکه ادامه دهیم، فقط بدانید،

Is that in writing, you need a comma here and  that comma is just there for grammar purposes,  

آیا به صورت نوشتاری، در اینجا به یک کاما نیاز دارید و که کاما فقط است. برای مقاصد دستور زبان وجود دارد،

but in spoken English, we verbalize  commas with pauses. So you want to  

اما در زبان انگلیسی گفتاری، ما کاماها را با مکث شفاهی می کنیم. بنابراین می‌خواهید

take a slight pause before you give your  examples? The store has many electronics,  

قبل از ارائه مثال‌های خود، کمی مکث کنید ؟ فروشگاه لوازم الکترونیکی زیادی

such as phones, computers and speakers.  So make sure you get your comment.

مانند تلفن، رایانه و بلندگو دارد. پس حتما نظر خود را دریافت کنید.

There. Now let's look at another example, many  countries such as Canada have four seasons  

آنجا. اکنون بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم، بسیاری از کشورها مانند کانادا در اینجا چهار فصل دارند

here. This one don't get confused. Because what  do you notice here? We have the verb have right  

. این یکی گیج نشو زیرا در اینجا به چه چیزی توجه می کنید؟ ما اکنون فعل have right   را داریم

now. You might be thinking, but Jennifer  Canada is singular. It would be conjugated  

. ممکن است فکر کنید، اما جنیفر کانادا منحصر به فرد است. همانطور که هست مزدوج خواهد بود

as it it have. That's not right, you can't  say that, right? That would be grammatically.

. این درست نیست، شما نمی توانید این را بگویید، درست است؟ این از نظر دستوری خواهد بود.

We incorrect it. Have four seasons. No, you  can't say that at all. What do you have to  

ما آن را اشتباه می کنیم. چهار فصل داشته باشید نه، شما اصلاً نمی توانید این را بگویید. شما باید چه چیزی

say? It has four seasons, right. That would be how  you say this grammatically, but here's the thing,  

بگویید؟ چهار فصل داره درسته شما این را از نظر دستوری می‌گویید، اما نکته اینجاست،

let me put a little check mark there. Okay,  but here's the thing in this example, I have  

اجازه دهید یک علامت کوچک در آنجا بگذارم. بسیار خوب، اما این چیزی است که در این مثال وجود دارد.

is not being conjugated with Canada, does  not ways being conjugated with, so who knows?

What is it being conjugated with?  Well, our subject is many countries.  

با چی ترکیب میشه؟ خب موضوع ما خیلی از کشورهاست.

And what does that represent as a subject.  I you he she it we they which one it's,  

و این به عنوان یک موضوع چه چیزی را نشان می دهد. من شما او آن را ما آنها که آن یکی است،

of course, they many countries they  have. So that's why we're using have. Now  

البته، آنها کشورهای بسیاری دارند. بنابراین به همین دلیل است که از have استفاده می کنیم. اکنون

this might confuse you because  I didn't put any commas.

این ممکن است شما را گیج کند زیرا هیچ کاما قرار ندادم.

Here. But you can imagine all of this information  is considered separate because when information is  

اینجا. اما می‌توانید تصور کنید که همه این اطلاعات جداگانه در نظر گرفته می‌شوند، زیرا وقتی اطلاعات

in comas, it's considered optional you could just  get rid of it, right? Like look at our example,  

در کما هستند، اختیاری در نظر گرفته می‌شوند که فقط می‌توانید از شر آن خلاص شوید، درست است؟ مانند مثال ما،

above the store, sells many electronics, I could  just end it with a period right here and the  

بالای فروشگاه، لوازم الکترونیکی زیادی می‌فروشد، می‌توانم آن را با یک نقطه در اینجا و یک

sentence entirely. So the information  after the comma is not required. So

جمله کاملاً به پایان برسانم. بنابراین اطلاعات بعد از کاما مورد نیاز نیست. بنابراین،

this information such as Canada is not what our  verb is being conjugated with our verb is being  

این اطلاعات مانند کانادا، آن چیزی نیست که فعل ما با فعل ما

conjugated with countries. So that's a really  important note. Even when you don't have commas,  

با کشورها مزدوج می شود. بنابراین این یک یادداشت واقعاً مهم است. حتی زمانی که کاما ندارید،

you start to ask yourself, what's my subject and  that will tell you how to conjugate your verb?

شروع می‌کنید از خود می‌پرسید موضوع من چیست و به شما می‌گوید چگونه فعل خود را با هم ترکیب کنید؟

Now, if you're wondering, the comma is  optional with one example, to be honest,  

حالا، اگر تعجب می‌کنید، کاما با یک مثال اختیاری است، صادقانه بگویم،

I would add commas, I think commas just  look nicer in writing and it helps. You  

من کاما اضافه می‌کنم، فکر می‌کنم کاما فقط در نوشتن زیباتر به نظر می‌رسد و این کمک می‌کند.

understand the idea better with the  cam has a native speaker. Would know  

با دوربینی که یک سخنران بومی دارد، ایده را بهتر درک می‌کنید. می‌دانستم

that this have is being conjugated with  they, but even without a comma I think  

که این دارای با آن‌ها ترکیب می‌شود، اما حتی بدون کاما، فکر می‌کنم

a native speaker might make this grammar  mistake as well because they would seek

ممکن است یک گوینده بومی این اشتباه دستوری را نیز مرتکب شود، زیرا به دنبال

Nevada, and assume that's the  subject, but if there's commas there,  

نوادا می‌گردد و فرض می‌کند که موضوع این است، اما اگر کاما وجود داشته باشد،

then you understand that the information is  additional. So it's optional, I would use it,  

پس متوجه می‌شوید که اطلاعات اضافی است. بنابراین اختیاری است، من از آن استفاده می‌کنم،

but I didn't just because I wanted you to  see this example, if you have two or more  

اما من این کار را نکردم فقط به این دلیل که می‌خواستم اگر دو یا بیشتر

examples than the commas are required.  So just keep that in mind. Of course,  

از کاما دارید، این مثال را ببینید. پس فقط این را در نظر داشته باشید. البته،

the commas are for written English. But remember,  they are verbalized as pauses in spoken English.

کاما برای انگلیسی نوشتاری است. اما به یاد داشته باشید، آنها در زبان انگلیسی گفتاری به صورت مکث بیان می‌شوند.

Shhhh. So remember it's simply used to  introduce an example. Now, you can think of  

خسس بنابراین به یاد داشته باشید که به سادگی برای معرفی یک مثال استفاده می شود. اکنون، می‌توانید

it as the same as saying like, for example, many  countries, like Canada, have four seasons. So,  

آن را مانند این فکر کنید که مثلاً بسیاری از کشورها، مانند کانادا، چهار فصل دارند. بنابراین، به

notice here, I said, like, instead of such as  many countries like Canada, have four seasons  

اینجا توجه کنید، من گفتم، به جای مانند بسیاری از کشورهایی مانند کانادا، قانون چهار فصل دارد که این

are rule with the conjugation is exactly the  same such as you can sitter this more formal.

قانون دقیقاً همان است که می‌توانید به این شکل رسمی‌تر بنشینید.

More common in writing if you use like  in writing it's a little too casual to  

در نوشتن رایج‌تر است، اگر در نوشتن از آن استفاده می‌کنید، کمی غیرعادی است که بخواهید

be honest in writing specifically  if you're writing to your friends,  

در نوشتن صادق باشید، به‌خصوص اگر برای دوستانتان می‌نویسید،

that's fine. But if you're writing  for any sort of professional reasons,  

خوب است. اما اگر به هر دلیلی حرفه‌ای می‌نویسید،

it's better to use such as because it is more  formal in spoken English, though, this is where  

بهتر است از جمله استفاده کنید چون در زبان انگلیسی گفتاری رسمی‌تر است، اما اینجاست که

things are different because in spoken English  we prefer a more casual conversational tone.

همه چیز متفاوت است زیرا در انگلیسی گفتاری ما لحن مکالمه معمولی‌تری را ترجیح می‌دهیم.

Known even if you're giving a formal presentation  in spoken English. So it is more casual but its  

شناخته شده است حتی اگر ارائه رسمی به زبان انگلیسی گفتاری ارائه دهید. بنابراین معمولی‌تر است، اما

more common in speaking because that's what  we prefer in spoken English. We prefer a more  

در صحبت کردن رایج‌تر است، زیرا این چیزی است که ما در گفتار انگلیسی ترجیح می‌دهیم. ما

conversational casual tone. So now, let's talk  about as such. I'll be honest. This one is a  

لحن گاه به گاه مکالمه‌ای را ترجیح می‌دهیم. بنابراین اکنون، بیایید در مورد آن صحبت کنیم. من صادقانه خواهم گفت. این یکی

little more advanced so take your time with it.  You may need to review this a few times as well.

کمی پیشرفته‌تر است، بنابراین وقت خود را با آن صرف کنید. ممکن است لازم باشد این را نیز چند بار مرور کنید.

As such. You can think of it as being  what is indicated. I know that probably  

همینطور. می توانید آن را به عنوان همان چیزی که نشان داده شده است در نظر بگیرید. می دانم که احتمالاً به

doesn't tell you. Anything doesn't  tell me much either. Being what is  

شما نمی گوید. هر چیزی هم چیز زیادی به من نمی گوید. بودن چیزی که

indicated. Don't worry. It will make  sense once we review that examples,  

نشان داده شده است. نگران نباشید. وقتی آن مثال‌ها را مرور می‌کنیم منطقی می‌شود،

but what you need to know is that it represents  a noun that was previously mentioned,  

اما آنچه باید بدانید این است که نشان‌دهنده اسمی است که قبلاً ذکر شده است،

this is extremely important and that the now,  now, that's the being and what is indicated.

این بسیار مهم است و اکنون، اکنون، وجود و آنچه نشان داده شده است.

Dated is just, what is already mentioned. Okay. So  that's kind of what it means, is just a noun, that  

تاریخ فقط است، آنچه قبلا ذکر شد. باشه. بنابراین، به نوعی معنی آن، فقط یک اسم است، که

was previously mentioned. So, let's take a look  at this. I'm an English teacher. True story. I'm  

قبلاً ذکر شد. بنابراین، بیایید نگاهی به این بیندازیم. من یک معلم انگلیسی هستم. داستان واقعی. من

an English teacher, and as such, I notice a lot of  mistakes, native speakers. Make not students need  

یک معلم زبان انگلیسی هستم، و به همین دلیل، متوجه اشتباهات زیادی می‌شوم. کاری کنید که دانش‌آموزان

of speakers. Make, I'm an English. I'm an English  teacher who has a tongue twister? I'm an English.

به سخنرانان نیاز نداشته باشند. بساز، من یک انگلیسی هستم. من یک معلم زبان انگلیسی هستم که زبانش را می‌چرخانم؟ من یک انگلیسی هستم.

Teacher. And as such, I notice a lot  of mistakes, native speakers make.  

معلم. و به این ترتیب، من متوجه اشتباهات بسیاری می‌شوم که بومی‌ها مرتکب می‌شوند.

Now, what does this as such represent?  Hmm. Well, remember, it's a noun,  

حال، این به عنوان چنین نشان دهنده چیست؟ هوم خوب، به یاد داشته باشید، این یک اسم است،

that was previously, mentioned, what's  the noun that was previously, mentioned  

که قبلاً ذکر شد، اسمی که قبلاً ذکر شده بود

an English teacher, okay? So you can  think of such just as the noun as such.

یک معلم انگلیسی است، خوب؟ بنابراین می‌توانید مانند اسم به این شکل فکر کنید.

Such it equals as an English teacher. That's  exactly what it means, okay? So as the easiest  

این معادل یک معلم انگلیسی است. منظورش دقیقاً همین است، خوب؟ بنابراین، به‌عنوان ساده‌ترین

way to think of it, whenever you want to use  as such just ask yourself, what's the noun that  

راه برای فکر کردن به آن، هر زمان که می‌خواهید از آن استفاده کنید، فقط از خود بپرسید، اسمی که

was already mentioned? And then you just add as in  front of that, noun. And then you replace the noun  

قبلاً ذکر شده چیست؟ و سپس فقط اسم را مانند جلوی آن اضافه کنید . و سپس اسم را

with the words, such, that's what you're doing,  you're keeping as, and you're replacing the noun.

با کلمات جایگزین می‌کنید، از جمله، این کاری است که انجام می‌دهید، به‌عنوان نگه می‌دارید، و اسم را جایگزین می‌کنید.

With such.

با چنین.

Now, I could say I'm an English teacher,  and as an English teacher, I noticed a lot  

اکنون، می‌توانم بگویم که من یک معلم انگلیسی هستم، و به عنوان یک معلم انگلیسی، متوجه

of mistakes. Native speakers make. This is  grammatically correct. But what do you think  

اشتباهات زیادی شدم. بومیان می سازند. این از نظر گرامری صحیح است. اما نظر شما

about this sentence? I don't know about you, but  I don't like the sentence very much because it's  

درباره این جمله چیست؟ من شما را نمی‌دانم، اما من این جمله را زیاد دوست ندارم زیرا

repetitive. It makes the sentence so long and  what's the point of repeating your noun twice?

تکراری است. این جمله را خیلی طولانی می کند و چه فایده ای دارد که اسم خود را دو بار تکرار کنید؟

You just don't have to do that. It's repetitive  and there's a better way to say it and what we  

شما فقط لازم نیست این کار را انجام دهید. تکراری است و راه بهتری برای گفتن آن وجود دارد و کاری که

do is we just replace our noun with such,  but remember, we need to keep the ads,  

انجام می‌دهیم این است که فقط اسم خود را با چنین جایگزین می‌کنیم، اما به یاد داشته باشید، باید تبلیغات را حفظ کنیم،

so we keep that as and then we replace  the noun with such since this is a more  

بنابراین آن را حفظ می‌کنیم و سپس اسم را با چنین جایگزین می‌کنیم، زیرا این یک اسم است. بیشتر

advanced expression. Let's look at another  example. He's the former president and I

عبارت پیشرفته. بیایید به مثال دیگری نگاه کنیم . او رئیس‌جمهور سابق است و من

As such he has a security detail, 24/7. A security  detail is just a security team that we're detail.  

به همین دلیل او یک جزئیات امنیتی 24/7 دارد. جزئیات امنیتی فقط یک تیم امنیتی است که ما جزئیات آن را داریم.

It just means team. I don't know why. It's just  the language that they use in the security world.  

این فقط به معنای تیم است. نمی دانم چرا. این فقط زبانی است که آنها در دنیای امنیتی استفاده می کنند.

Now here we have as such,  what does such represent?

اکنون در اینجا ما به عنوان چنین چیزی داریم، چنین چیزی نشان دهنده چیست؟

Do you know what represents the noun?  Right? So ask yourself, where's my now?

آیا می دانید چه چیزی نشان دهنده اسم است؟ درست؟ پس از خود بپرسید، من الان کجا هستم؟

The former president as the former president,  

رئیس‌جمهور سابق به‌عنوان رئیس‌جمهور سابق،

that's what such represents. So here we  go. As such as the former president. Again,  

این چیزی است که نشان‌دهنده آن است. پس بزن که بریم. مانند رئیس جمهور سابق. مجدداً،

I could definitely say he's the former  president and as the former president,  

من قطعاً می‌توانم بگویم که او رئیس جمهور سابق است و به عنوان رئیس جمهور سابق،

he has a security detail, 24/7. Yes, this is  grammatically correct but it's repetitive and

اطلاعات امنیتی 24/7 را دارد. بله، این از نظر گرامری صحیح است، اما تکراری است و

There's a better way to say  it and that's to use as such.  

راه بهتری برای گفتن آن وجود دارد و آن استفاده از آن است.

So you're only going to use as such when you  have the noun mentioned and you want to use  

بنابراین شما فقط زمانی استفاده می‌کنید که اسمی ذکر شده باشد و بخواهید

the noun again because of that, it's a pretty  distinct way and it's not one that you're going  

دوباره از آن اسم استفاده کنید، این یک روش کاملاً متمایز است و این روشی نیست که قرار است

to use every single day. It's probably a less  common option especially compared to such as

هر روز از آن استفاده کنید. احتمالاً در مقایسه با

As which is extremely common. So such  as is extremely common because it's  

As که بسیار رایج است، گزینه‌ای کمتر رایج است. بنابراین، چیزی که بسیار متداول است، زیرا

very common to give examples as such  is not as common simply because it's  

ارائه مثال‌هایی به این صورت بسیار متداول است، صرفاً به این دلیل که

not common to have your noun. And then  immediately say your noun again, right  

وجود اسم شما معمول نیست، رایج نیست. و سپس فوراً دوباره اسم خود را بگویید، درست

now there are different sentence structures  with as such. So let's just review the three  

اکنون ساختارهای جملات مختلفی وجود دارد که به این ترتیب هستند. بنابراین اجازه دهید فقط

sentence structures here. You can say  just like I did before he's the former

ساختار سه   جمله را در اینجا مرور کنیم. می‌توانید بگویید درست مانند من قبل از اینکه او

Her president and as such he has a  security detail, 24/7. So, notice  

رئیس‌جمهور سابق او باشد و به این ترتیب او یک جزئیات امنیتی 24/7 دارد. بنابراین، به

the placement, it's in between but also notice  there's commas before and after and what do we do  

جای گذاری توجه کنید، در بین قرار دارد، اما همچنین توجه کنید که قبل و بعد از آن کاما وجود دارد و ما

with those comments and spoken English? We take  pauses, he's the former president and as such,  

با آن نظرات و انگلیسی گفتاری چه کار کنیم؟ ما مکث می‌کنیم، او رئیس‌جمهور سابق است و به همین دلیل،

he has a security detail, 24/7, it tells us to  take a pause in spoken English. Now, you can also,

او یک جزئیات امنیتی دارد، 24 ساعت هفته، به ما می‌گوید که در انگلیسی گفتاری مکث کنیم. اکنون، شما همچنین می توانید،

Is create two sentences. He's  the former president, period,  

Is ایجاد دو جمله. او رئیس جمهور سابق است، نقطه،

That's a complete sentence. Now I'm going to  begin my sentence with as such you could use  

این یک جمله کامل است. اکنون می‌خواهم جمله‌ام را با این‌گونه شروع کنم که می‌توانید از آن استفاده کنید

and as such, but starting a sentence with and  is a little more casual and you don't really  

و به همین ترتیب، اما شروع یک جمله با و کمی معمولی‌تر است و شما واقعاً به

need it. So it would be better just to get rid  of it. He's the former president as such but

آن نیاز ندارید. بنابراین بهتر است فقط از شر آن خلاص شوید . او رئیس جمهور سابق است اما

Is this comma is mandatory as such.  He has a security detail, 24/7.  

آیا این ویرگول به این صورت اجباری است. او اطلاعات امنیتی 24/7 دارد.

Now, one final sentence structure option, which  isn't as common, but I wanted to include it  

اکنون، یکی از گزینه‌های ساختار جمله نهایی، که آنقدرها رایج نیست، اما من می‌خواستم آن را در نظر بگیرم،

is having as such at the very end. This  isn't as common, but you may see it, he's  

در پایان همین گزینه وجود دارد. این چندان رایج نیست، اما ممکن است ببینید، او

the former president and has a security detail  24/7. As such remember, this is just saying,

رئیس جمهور سابق است و دارای جزئیات امنیتی 24/7 است. به این ترتیب به یاد داشته باشید، این فقط می‌گوید،

As the former president and has a security  detail, 24/7, as the former president as such. So,  

به عنوان رئیس‌جمهور سابق و به عنوان رئیس‌جمهور سابق، به عنوان رئیس‌جمهور سابق، 24 ساعت و هفت روز هفته، دارای جزئیات امنیتی است. بنابراین،

this one isn't as common, but you may see it. So,  here's the summary of everything we just covered,  

این یکی چندان رایج نیست، اما ممکن است آن را ببینید. بنابراین،  در اینجا خلاصه همه چیزهایی است که به تازگی پوشش دادیم،   می‌خواستم

I wanted you to see them side by side  on the same screen. So go ahead and  

آنها را در کنار هم در همان صفحه ببینید. پس ادامه دهید و همین

take a screenshot of this now, or if you're  a little more old-school, you can hit pause.

الان از آن اسکرین شات بگیرید، یا اگر کمی قدیمی تر هستید، می توانید مکث را فشار دهید.

And write this down with a pen and piece of  paper. If you're going to take a screenshot,  

و این را با یک خودکار و یک تکه کاغذ یادداشت کنید. اگر می‌خواهید اسکرین‌شات بگیرید،

let me give you a nice smile here since I'm in the  picture. So go ahead and take your screenshot hit  

اجازه دهید من در اینجا به شما لبخندی زیبا بزنم زیرا من در تصویر هستم. پس ادامه دهید و اسکرین شات خود را با

pause. If you need. And here's your summary of how  to use such as and as such amazing job with this  

ضربه   مکث بگیرید. اگر احتیاج داری. و در اینجا خلاصه شما از نحوه استفاده از این کار شگفت انگیز با این

lesson. Now, leave some example sentences in the  comments below to practice your new expressions,  

درس آمده است. اکنون، چند جمله نمونه را در نظرات زیر بگذارید تا عبارات جدید خود را تمرین کنید،

and keep learning with this lesson  right here. I know you'll love it and

و همینجا با این درس به یادگیری ادامه دهید . می دانم که شما آن را دوست خواهید داشت و

Make sure you download your free speaking guide  where I share six tips on how to speak English,  

مطمئن شوید که راهنمای مکالمه رایگان خود را دانلود کنید، جایی که من شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن انگلیسی،

fluently, and confidently. You can get it from  

روان و با اعتماد به نفس به اشتراک می گذارم. می‌توانید آن را از

my website right here. Now get  started with your next lesson.

وب‌سایت من از اینجا دریافت کنید. اکنون با درس بعدی خود شروع کنید.